|
اخبار
فرمول تعیین قهرمان لیگ در صورت همامتیاز شدن پرسپولیس و استقلال
بر اساس ابلاغیه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ سازمان لیگ فوتبال ایران به باشگاهها روش تعیین ردهبندی تیمها در جدول لیگهای برتر و لیگ آزادگان، گل زده بیشتر در خانه حریف محاسبه نمیشود. در تاریخ ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ سازمان لیگ فوتبال ایران در نامهای به باشگاههای لیگ برتر و لیگ یک روش تعیین ردهبندی تیمها در جدول مسابقات را ابلاغ کرد. این نامه پیش از شروع مسابقات لیگ برتر به باشگاهها از طریق اتوماسیون اداری ابلاغ شده بود. بر اساس این ابلاغیه به باشگاهها اعلام شد از این فصل مسابقات در حالت رقابت رودررو بین ۲ تیم، قانون گل زده بیشتر در خانه حریف در شرایط برابر که پیش از این به صورت ۲ برابر اعمال میشد محاسبه نمیشود. یعنی اگر امتیاز دو تیم برابر باشد، ابتدا بازی رودرروی ۲ تیم ملاک قرار میگیرد. در صورتی که ۲ تیم در این آیتم از لحاظ امتیاز و تفاضل گل برابر باشند، گل زده بیشتر در خانه حریف معیار ارزیابی نیست. معیار بعدی برای تشخیص برتری تیمها تفاضل گل در مجموع مسابقات است و پس از آن گل زده بیشتر و اگر تمام این آیتمها برابر باشد، برگزاری بازی مستقیم در زمین بیطرف با رعایت قوانین حذفی ملاک تعیین ردهبندی تیمها در جدول میشود.
***
بازی العین - الهلال به تعویق افتاد
دیدار تیمهای العین امارات و الهلال عربستان به تعویق افتاد و احتمالا امروز چهارشنبه برگزار میشود. دیروز الشرق الاوسط خبر داد دیدار تیمهای العین امارات و الهلال عربستان از دور رفت مرحله نیمه نهایی لیگ قهرمانان آسیا برگزار نمیشود. کنفدراسیون فوتبال آسیا منتظر حضور کادر داوری این بازی در ورزشگاه شیخ هزا بن زاید بود تا میزان آمادگی این ورزشگاه برای برگزاری این بازی حساس را بررسی کند. در نهایت بنا به توصیه مسؤولان برگزاری و با توجه به شرایط جوی، این دیدار به تعویق افتاد و احتمالا امروز برگزار میشود. این دیدار به دلیل احتمال رعد و برق و بارش شدید لغو شد.
***
بررسی ادعای عجیب درباره تماس سفارشی با کادرفنی تیم ملی فوتبال
مجری یک برنامه تلویزیونی ادعای عجیبی درباره تیم ملی مطرح کرد. به گزارش فارس، در برنامه فوتبال برتر مجری این برنامه در گفتوگو با سهیل مهدی مدعی شد «یکی از سرمربیان تیمهای لیگ برتری در تماس با مربی تیم ملی درخواست کرده به جای ۳ بازیکن؛ ۴ بازیکن از تیم او به جمع ملیپوشان دعوت شود تا بازی این تیم لغو شود». این ادعای مجری برنامه سبب شد ذهنها به کادر فنی تیم ملی معطوف شود و برخی تصور کنند سرمربی مدنظر با امیر قلعهنویی یا دستیارانش چنین تماسی گرفته است. این در حالی است که تمام اردوهای تیم ملی با سرمربیگری قلعهنویی در سال ۱۴۰۲ در روزهای فیفادی برگزار شده و در زمان برگزاری جام ملتهای آسیا نیز کل تیمهای لیگ برتری به تعطیلات رفتند. به همین دلیل این تصور که سرمربی لیگ برتری با کادرفنی فعلی تیم ملی بزرگسالان تماس گرفته باشد، از اساس اشتباه است. به نظر میرسد ادعای مجری این برنامه بیشتر درباره تیم ملی امید در دوره سرمربیگری رضا عنایتی مطرح شده است.
***
شوک بزرگ به پرسپولیس؛ ۱۱ بازیکن در آستانه جدایی!
۱۱ بازیکن پرسپولیس در پایان فصل قراردادشان با این باشگاه به اتمام خواهد رسید و بازیکن آزاد خواهند شد. به گزارش فارس این در حالی است که با وجود رسیدن به هفتههای پایانی لیگ برتر، مدیریت این باشگاه هنوز اقدامی برای تمدید قرارداد با این بازیکنان نداشته و مشخص نیست چه زمانی این مذاکرات آغاز خواهد شد، البته مذاکرات پراکندهای با یکی دو بازیکن انجام شده اما از آنجایی که مبالغ اعلامشده رضایت بازیکنان را برآورده نکرده فعلا توافقی هم به دست نیامده است. مهدی ترابی، امید عالیشاه، وحید امیری، گئورگی گولسیانی، سعید صادقی، سروش رفیعی، مسعود ریگی، وحدت هنانوف، فرشاد فرجی، دانیال اسماعیلیفر و علی نعمتی ۱۱ بازیکنی هستند که قراردادشان با پرسپولیس در پایان فصل تمام خواهد شد. باید دید رضا درویش، مدیرعامل پرسپولیس که به تازگی مامور مذاکره و تمدید قرارداد با بازیکنان شده، قادر است رضایت بازیکنان را که عمدتا مالی است برآورده کند، یا شاهد خروج چند بازیکن مطرح از پرسپولیس خواهیم بود.
***
آمار عجیب لوکادیا در لالیگا ۲
یورگن لوکادیا در لیگ ۲ اسپانیا به نیمکتنشین محض تبدیل شده است. یورگن لوکادیا، مهاجم هلندی که زمانی در پرسپولیس میدرخشید، این روزها در لیگ ۲ اسپانیا نیمکتنشین شده و دوران نزولی خود را سپری میکند. لوکادیا که به دلیل رفتارهای غیرحرفهای و به بهانههای واهی از پرسپولیس جدا شد، در حال حاضر در تیم دپورتیوو آموریبیتا بازی میکند. او که زمانی یکی از مهاجمان کلیدی سرخپوشان بود، در این تیم به نیمکتنشین محض تبدیل شده و در ۶ بازی اخیر این تیم تنها ۱۷ دقیقه مقابل لگانس به میدان رفته است.
***
حمله سیمن به ستاره آرسنال
دیوید سیمن، دروازهبان سابق آرسنال، به شدت از عملکرد اولکساندر زینچنکو در بازی برابر استون ویلا انتقاد کرد.آرسنال در دیدار این هفته در رقابتهای لیگ برتر انگلیس با ۲ گل برابر استون ویلا شکست خورد تا بهترین فرصت برای صدرنشینی پس از باخت لیورپول مقابل کریستال پالاس را از دست بدهد و این جایگاه را به منچسترسیتی واگذار کند. سیمن که با سالها سابقه پوشیدن پیراهن آرسنال، اسطوره باشگاه محسوب میشود، معتقد است یکی از بازیکنان این تیم نقش مهمی را در این باخت و ناکامی ایفا کرد: «زینچنکو را در پست دفاع چپ ببینید. من میدانم او دوست دارد به خط میانی برود و در آنجا حضور داشته باشد اما مساله این است که گاهی توپ را در موقعیتهای بسیار مهمی لو میدهد. او بارها در این وضعیت گرفتار شده است و همین باعث شد همه با مشکل جدی در زمین مواجه شوند و چنین نتیجهای به دست بیاید».
ارسال به دوستان
مشعل المپیک پاریس روشن شد
مشعل المپیک پاریس در یونان روشن شد. مشعل بازیهای المپیک 2024 پاریس در مراسمی سنتی روز سهشنبه در المپیای باستانی روشن شد که نشاندهنده آخرین مرحله آمادهسازی 7 ساله برای شروع بازیها در تاریخ 26 جولای/ 5 مرداد است. مری مینا، هنرپیشه یونانی با بازی در نقش کاهن اعظم مشعل را روشن کرد. پاریس پس از سالهای 1900 و 1924 برای سومین بار میزبان بازیهای المپیک تابستانی خواهد بود.
ارسال به دوستان
تیم کشتی فرنگی ایران با 4 مدال طلا ، 3 نقره و 2 برنز قهرمان آسیا شد
قهرمانی قاطعانه
مهدی تقوی: با کسب چهارمین و آخرین مدال طلا توسط محمدهادی ساروی، تیم ملی کشتی فرنگی ایران با ۴ طلا، ۳ نقره و ۲ برنز بر سکوی نخست آسیا ایستاد. در پایان رقابتهای ۵ وزن دوم کشتی فرنگی قهرمانی آسیا ۲۰۲۴ در بیشکک قرقیزستان، محمدهادی ساروی نماینده وزن ۹۷ کیلوگرم ایران و دارنده مدالهای طلای جهان و برنز المپیک، در فینال مقابل ماتسیف از قزاقستان با نتیجه قاطع ۹ بر صفر به برتری رسید و چهارمین و آخرین مدال طلای ایران در این رقابتها را بر گردن آویخت. به این ترتیب، تیم ملی کشتی فرنگی ایران در پایان رقابتهای قهرمانی آسیا با ۴ مدال طلای سعید اسماعیلی در ۶۷، ناصر علیزاده در ۸۷، محمد هادی ساروی در ۹۷ و امین میرزازاده در وزن ۱۳۰ کیلوگرم، ۳ مدال نقره پویا دادمرز در ۵۵، محمدرضا رستمی در ۷۲ و رسول گرمسیری در وزن ۸۲ کیلوگرم و ۲ مدال برنز امیررضا دهبزرگی در ۶۰ و ایمان محمدی در وزن ۶۳ کیلوگرم، قاطعانه بر سکوی نخست آسیا ایستاد و با 200 امتیاز و اختلاف زیاد نسبت به قرقیزستان و ژاپن از عنوان قهرمانی خود دفاع کرد.
* نتایج 5 وزن روز دوم
۴ فرنگیکار ایران در ۵ وزن دوم رقابتهای قهرمانی آسیا با شکست رقیبان خود راهی فینال شدند اما امیررضا دهبزرگی با شکست برابر قهرمان جهان از رسیدن به فینال بازماند.
در ادامه رقابتهای ۵ وزن دوم و پایانی کشتی فرنگی قهرمانی آسیا ۲۰۲۴ در بیشکک قرقیزستان، سعید اسماعیلی در ۶۷، محمدرضا رستمی در ۷۲، رسول گرمسیری در ۸۲ و محمدهادی ساروی در وزن ۹۷ کیلوگرم راهی دیدار فینال شدند اما امیررضا دهبزرگی در وزن ۶۰ کیلوگرم از رسیدن به فینال بازماند.
فرنگیکار وزن ۶۰ کیلوگرم ایران با پیروزی در دیدار ردهبندی، به مدال برنز رقابتهای قهرمانی آسیا دست یافت. امیررضا دهبزرگی موفق شد با پیروزی مقابل کشتیگیر ازبکستان، به مدال برنز این رقابتها دست یابد. فرنگیکار وزن ۶۰ کیلوگرم ایران، در دیدار ردهبندی مقابل بایراموف از ازبکستان قرار گرفت که در همان وقت اول مقتدرانه با نتیجه ۹ بر صفر حریف خود را شکست داد تا با کسب مدال برنز، به کار خود در این رقابتها پایان دهد.
* اسماعیلی رقیب گرایی برای المپیک شد
فرنگیکار وزن ۶۷ کیلوگرم ایران با پیروزی در دیدار فینال، به مدال طلای رقابتهای قهرمانی آسیا دست یافت. در ادامه رقابتهای ۵ وزن دوم و پایانی کشتی فرنگی قهرمانی آسیا ۲۰۲۴ به میزبانی بیشکک قرقیزستان، سعید اسماعیلی موفق شد با پیروزی ۳ بر یک مقابل کشتیگیری از قرقیزستان، به مدال طلای این رقابتها دست یابد. فرنگیکار وزن ۶۷ کیلوگرم ایران، در مبارزه فینال این وزن موفق شد با نتیجه ۳ بر یک برابر «بیشکیف» نماینده کشور میزبان به پیروزی برسد و نخستین مدال طلای تیم ملی کشتی فرنگی ایران در ۵ وزن دوم این رقابتها را کسب کند. او در دور نخست با نتیجه 11 بر صفر لیلی از چین را مغلوب کرد، در دور بعد مقابل فیروز میرزارجباف از تاجیکستان روی تشک رفت و پس از پایان زمان مبارزه با امتیاز عالی ۸ بر صفر به برتری رسید و راهی نیمهنهایی شد. اسماعیلی در نیمهنهایی نیز با امتیاز عالی ۱۰ بر صفر مقابل روشن آتدایف از ترکمنستان به برتری رسید و راهی فینال شد.
در وزن ۷۲ کیلوگرم محمدرضا رستمی پس از استراحت در دور نخست مقابل لنگ از چین با نتیجه 5 بر ۳ به برتری رسید و راهی نیمهنهایی شد. وی در نیمهنهایی نیز برابر عادلخان ساتایف از قزاقستان با امتیاز عالی ۱۰ بر صفر به برتری رسید و راهی فینال شد و در این مسابقه به حریف ژاپنی باخت و به مدال نقره قناعت کرد.
در وزن ۸۲ کیلوگرم رسول گرمسیری پس از استراحت در دور نخست، در دور دوم با نتیجه ۸ بر صفر سیجین یانگ از کرهجنوبی را از پیش رو برداشت و به مرحله نیمهنهایی رفت. گرمسیری در نیمهنهایی مقابل بکزات اورونکو از قرقیزستان * در یک کشتی سخت و دشوار با نمایشی زیبا به برتری ۷ - ۷
رسید و راهی فینال شد که متاسفانه او هم در فینال شکست خورد اما در وزن ۹۷ کیلوگرم، محمدهادی ساروی، دارنده مدالهای طلای جهان و برنز المپیک، در دور نخست استراحت کرد، سپس مقابل بالتومانخ از مغولستان در یک دقیقه و ۴۸ ثانیه با امتیاز عالی ۹ بر صفر به برتری رسید و راهی نیمهنهایی شد. ساروی در نیمهنهایی نیز برابر جئونگیل وون از کرهجنوبی با امتیاز عالی ۸ بر صفر به برتری رسید تا چهارمین فینالیست ایران در ۵ وزن دوم این رقابتها باشد. ساروی در فینال طلا گرفت تا با این مدال ایران قهرمان آسیا شود.
تیم ملی کشتی فرنگی ایران در ۵ وزن نخست این رقابتها، توسط ناصر علیزاده در وزن ۸۷ کیلوگرم و امین میرزازاده در وزن ۱۳۰ کیلوگرم صاحب ۲ مدال طلای آسیا شد، پویا دادمرز نماینده وزن ۵۵ کیلوگرم ایران به مدال نقره رسید و ایمان محمدی در وزن ۶۳ کیلوگرم نیز صاحب مدال برنز شد. امیر عبدی در وزن ۷۷ کیلوگرم از رسیدن به مدال بازماند.
* هتتریک «تانک بختیاری»
نماینده پرافتخار سنگینوزن کشتی فرنگی ایران به سومین مدال طلای خود در رقابتهای قهرمانی آسیا دست یافت. در آخرین مبارزه رقابتهای ۵ وزن نخست کشتی فرنگی قهرمانی آسیا ۲۰۲۴ در بیشکک قرقیزستان، امین میرزازاده، نماینده وزن ۱۳۰ کیلوگرم ایران و دارنده مدالهای طلا و نقره جهان، طلای بازیهای آسیایی و ۲ مدال طلای قهرمانی آسیا، در دیدار فینال مقابل کیم مین سئوک از کرهجنوبی روی تشک رفت و در پایان با نتیجه قاطع ۵ بر صفر به برتری رسید و برای سومین مرتبه صاحب مدال طلای آسیا شد. چهره پرافتخار کشتی ایران ملقب به تانک بختیاری، پیش از این در دور نخست استراحت کرد، سپس با نتیجه ۸ بر صفر اسلام جان رحمت اف از ازبکستان را مغلوب کرد و به مرحله نیمهنهایی رفت. وی در مرحله نیمهنهایی نیز مقابل ارلان ماناتبکوف از قرقیزستان در مدتزمان یک دقیقه و ۴۴ ثانیه با امتیاز عالی ۹ بر صفر به برتری رسید و راهی فینال شد. تیم ملی کشتی فرنگی ایران در پایان رقابتهای ۵ وزن نخست قهرمانی آسیا صاحب ۲ مدال طلا، یک نقره و یک برنز شد.
ارسال به دوستان
درمانده
شروین طاهری: رژیم خبیث طی ۳ ربع قرن موجودیتش، همواره در تلاش بوده در داخل سرزمینهای اشغالی و پیرامون آن، هر چه بیشتر و بیشتر برای خود فضاسازی کند. این هم از ماهیت صهیونیستی این رژیم، مطابق همان توهم تلمودی گستردگی سرزمین موعود بنیاسرائیل از نیل تا فرات یا از کوه صهیون تا رود جیحون نشأت میگیرد و هم یک ضرورت ژئوپلیتیک برای رژیمی است که اساسا به عنوان پادگان غرب در میانه خاورمیانه، لازم بوده یک قدرت منطقهای باشد.
دست و پا زدن صهیونیستها برای توسعه سرطانی قلمرو و حوزه نفوذ سرزمینی خود، به واقعیات جغرافیایی هم مربوط میشود. سرزمین فلسطین که تحت اشغال اسرائیلیها قرار گرفته، عرض کمی دارد که در عریضترین نقطه - بین مرز رفح تا ساحل جنوبی بحرالمیت - تنها به 115 کیلومتر میرسد؛ مسافتی که یک خودروی معمولی میتواند در یک ساعت طی کند یا یک موشک عادی حزبالله لبنان میتواند به راحتی نقطهزنی کند. به طور معمول این عرض بسیار کمتر هم هست. یک جت جنگنده نسل سوم میتواند فاصله 73 کیلومتری رود اردن تا دریای مدیترانه را در 4 دقیقه طی کند. درباره نسل جدید موشکهای رضوان این زمان یک دقیقه، برای پهپادهای جت ایران ۷ دقیقه و درباره پهپادهای حزبالله و انصارالله 10 دقیقه به طول خواهد انجامید. به این ترتیب قلمروی امروزی سگ هار آمریکا در منطقه ما با آنکه ظاهرا با موانع جغرافیایی یعنی دریای مدیترانه در غرب، صحرای سینا، صحرای نقب و دریای سرخ در جنوب، رود اردن و بحرالمیت در شرق، ارتفاعات جلیل و بلندیهای جولان در شمال شرق و ارتفاعات بنتجبیل و درهرود لیتانی در شمال احاطه شده اما کماکان یک نقطه ضعف تاریخی در برابر هر نیروی تهدیدگر خارجی دارد و آن فقدان عمق راهبردی است.
به همین دلیل از روز نکبت تا امروز، همواره دغدغه سرکردگان رژیم منحوس این بوده که به هر طریقی، عمق راهبردی خود را افزایش دهند. آنها این روند را پی گرفتهاند؛ از لابی سیاسی برای اعمال نفوذ لندن و واشنگتن بر پادشاهی دستنشانده هاشمی در اردن، بویژه با روی کار آمدن شاه حسین در دهه 1950 میلادی تا تصرف مناطق فلسطینی 1948 شامل کرانه باختری رود اردن، و قدس شرقی، غزه، صحرای سینا (مصر) و بلندیهای جولان (سوریه) در جنگ ۶ روزه (1967) و سپس تجاوز به جنوب لبنان (1981)، همه و همه اقداماتی بودند که فضای عمل لازم را برای میدانداری نظامی رژیم صهیونیستی در منطقه فراهم آوردند.
در زمینه نظامی، راهکار رژیم برای جبران فقدان عمق راهبردی، تاکید بر ۳ مؤلفه هوش، قدرت مانور و شلیک اول بوده است. در این راه آمریکا و انگلیس، با فراهم کردن مدرنترین ناوگان هوایی نظامی به مدت 7 دهه به آن برتری تقریبا مطلق هوایی بر همسایگان عربش بخشیدند. به عنوان مثال رژیم متجاوز همچنان با بهرهگیری از این مزیت هوایی، حملاتی را از لبنان، عراق و سوریه تا یمن ترتیب میدهد.
در سومین دهه موجودیت رژیم منحوس (1970)، بازدارندگی سیاسی، اقتصادی و هستهای نیز در دستور کار تلآویو قرار گرفت. مهمترین راهبرد، دکترین هستهای بود. بر اساس این راهبرد اسرائیل به هیچ عنوان توانایی پذیرش شکست در یک جنگ را ندارد پس باید با حفظ بازدارندگی، از جمله گزینه حق تقدم، به دنبال وارد آوردن ضربات هر چند نامتعارف در خارج از مرزها به حریف باشد. موشکهای دوربرد و هواپیماهای نظامی با قابلیت حمل تسلیحات هستهای و همینطور زیردریاییها، قرار است دکترین بازدارندگی هستهای را با گزینه سامسون یا حمله همهجانبه روز مبادا به تهدیدگر خارجی حمایت کنند.
تلآویو در دولت گلدا مایر با همکاری فرانسویها، تولید مشترک تسلیحات هستهای را از 1967 آغاز و تا سال 1980 زرادخانه خود در دیمونا را تکمیل کرد. با این حال در سالهای اخیر، بویژه پس از افشاگریهای داخلی درباره زرادخانه هستهای، رژیم تحت فشارهای بینالمللی تلاش کرده هر چه بیشتر وابستگیاش را به بازدارندگی نامتعارف با دکترین هستهای کاهش داده و به جای آن به برتری مطلق متعارف برسد. در این دوره همچنین شرکتهای حملونقل و خطوط دریایی بزرگ متعلق به سرمایهداران یهودی، در پوشش تجاری نقش یک ناوگان دریایی عظیم فراقارهای و فرااقیانوسی را برای تلآویو بازی کردند.
سپس قرارداد ننگین کمپ دیوید (1978)، آغاز رسمی رویکرد صهیونیستها برای توسعه حوزه نفوذ سیاسی و اقتصادیشان در خاورمیانه برای به دست آوردن عمق راهبردی در دوران پس از تثبیت میدانی بود. متاسفانه این خیانت سادات و حاکمیت مصر چنان تاثیری بر تامین عمق راهبردی دوره صلح صهیونیستها گذاشت که حتی میتوان گفت روند موازی شکلگیری دکترین هستهای اسرائیل این قدر موثر نبود. اگر انقلاب اسلامی در همان سالها در ایران پیروز نمیشد، میتوان گفت رژیم منحوس بدون تهدید جدی نظامی پیرامونی برای مدت بعیدی تثبیت میشد.
* ظهور سد مقاومت
طی 5 دهه پس از انقلاب اما جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت در قامت تهدیدی میدانی برای تثبیت این غده سرطانی ظاهر شدهاند. امواج متوالی انتفاضه و جهاد گروههای مبارز فلسطینی که اشغالگران را در داخل درگیر میکند، به موازات پیروزی مقاومت لبنان بویژه در جنگ 33 روزه (2006)، ترمز توسعهطلبی نظامی اسرائیل را کشید و عملا رشد فیزیکی این غده سرطانی را متوقف کرد.
هر چه جلوتر آمدهایم، جبهه مقاومت نهتنها فضای لازم برای پیادهسازی راهبرد بازدارندگی اسرائیل به واسطه برتری مطلق متعارف را تنگتر کرده، بلکه حتی در لحظاتی مسیر تنفس صهیونیستها در سرزمینهای اشغالی را بسته است. این موضوع نقطه ضعف دیگر این رژیم جعلی و پادگانی را عیان میکند و آن وابستگی به قدرتهای خارج از منطقه بویژه آمریکا برای ادامه حیات است. تلاشهای عظیمی که سلطه غربی دوشادوش صهیونیستها در سالهای اخیر برای تداوم بخشیدن به حیات این غده به واسطه تعمیم دادن پیمان کمپ دیوید به دیگر کشورهای عربی خاورمیانه تحت عنوان توافق آبراهام یا حتی پیوند زدن امنیت عمومی اسرائیل با پروژه ترانزیتی بزرگ عرب مود به هندوستان و اتحادیه اروپایی انجام داده، منجر به شکلگیری فضایی امن و کافی پیرامون یا حتی در داخل فلسطین اشغالی نشده است. با شکست لیبرالیسم، روند اوضاع جهان و خاورمیانه به سمت آنارشی پیش میرود و راهبردهای امنیتی و نظامی بر ائتلافهای صرفا سیاسی و تجاری ارجحیت مییابد. امروز با جبهههای متعدد و مستقلی که پیرامون فلسطین اشغالی گشوده شده، یک میدان نظامی تمامعیار به رهبری ایران پیرامون فلسطین گشوده شده که رژیم غاصب را به وضعیت قبل از تثبیت میدانی به واسطه بازدارندگی سیاسی، تجاری و هستهای بازگردانده است. در چنین وضعیتی رژیم غاصب دریافته دیگر حتی به اندازه دهه پیش، نمیتواند به فضاسازی پیرامونی بپردازد. این به منزله شکست راهبرد یک دهه اخیر آنها یا همان «نبرد در میان جنگها» است. این راهبرد با سوءاستفاده از فتنه تکفیری در عراق و شامات از سال 2013 آغاز شد و هدف آن بستن مسیر ارتباطی مقاومت لبنان و فلسطین با سرچشمه انقلاب به واسطه تضعیف حکومت مرکزی سوریه و دور نگه داشتن ایران از مرزهای فلسطین اشغالی با ایجاد کمربندی امنیتی به وسعت 40 تا 80 کیلومتری در جولان اشغالی بود. با این ترفند، اسرائیل امیدوار بود به میداندار اصلی در وضعیت آشفته خاورمیانه تبدیل شود.
شکست داعش و به حاشیه رانده شدن القاعده باعث شد اسرائیل و متحدان آمریکایی، اروپایی و عربیاش نتوانند برخلاف پیشبینیها کنترل کریدور جنوب سوریه را به دست گیرند. به رغم اشغالگری آمریکاییها در شمال و شرق سوریه و حدود 300 حمله هوایی اسرائیلی به پایگاهها، فرودگاهها، ترمینالها، انبارها و تاسیسات مختلف نظامی و غیرنظامی سوریه و حتی در مرز بوکمال با عراق - که گاه از طریق حریم هوایی اردن انجام میشود - هر چه گذشته دسترسی ایران به سواحل شرق مدیترانه از جمله فلسطین اشغالی بیشتر شده است. تسلط نرم و سخت ایران در میادین مزبور، فضایی اندک برای جنگافروزی پیرامونی صهیونیستها در چارچوب راهبرد «نبرد در میان جنگها» باقی گذاشته است.
از طرف دیگر شعبههای مقاومت، خودکفایی نظامی کاملتری پیدا کردهاند. حتی اگر یمن و عراق را که زیر سایه قدرت گروههای مقاومت قرار دارند، خارج از میدانهای موثر پیرامون فلسطین اشغالی بدانیم، لبنان خود به یک سد بزرگ برای این راهبرد شکستخورده بدل شده است. نواف الموسوی، مسؤول منابع حزبالله و معاون پیشین مجلس لبنان ۳ هفته پیش فاش کرد حزبالله پس از آغاز جنگ غزه سرعت ذخیره تسلیحات خود را حداقل 6 برابر کرده است. انجام عملیات توفان الاقصی توسط حماس نشان داد نقطه ضعف اصلی رژیم صهیونیستی یعنی فقدان عمق راهبردی چقدر جدی است، چرا که مبارزان فلسطینی با سبکترین سلاحها، در کمتر از نصف روز سوار بر موتوسیکلت یا حتی با پای پیاده، از مرزهای شرق غزه نیمی از عریضترین بخش قلمروی رژیم صهیونیستی را پیمودند.
سپس عملیات دریایی که انصارالله یمن از اواسط پاییز گذشته با هدف متوقف ساختن جنایتهای اسرائیل علیه غزه در دریای سرخ و تنگه بابالمندب آغاز کرد، نقطه ضعف دیگر رژیم یعنی وابستگی به خارج را با تحدید شدن شریانهای حیاتی اشغالگران فلسطین عیان کرد. ورود ایران به عملیات فرابحری مشابه، میتواند خفگی شهرکنشینها را تضمین کند. با توجه به ائتلاف قدرتمند ایران، روسیه و مقاومت در سوریه، حالا اسرائیلیها با این واقعیت مواجه شدهاند که آخرین امید میدانداری در منطقه را که جنوب لبنان بود از دست دادهاند. در واقع آنها از زمان حمله به غزه طی 6 ماه اخیر وارد یک روند قهقرایی شده و برای نخستین بار صرفا مشغول جنگ داخلی در غزه و کرانه باختری یا پاسخگویی منفعلانه به حملات خارجی موشکی و پهپادی از 4 جبهه مختلف جنوب لبنان، سوریه، عراق (از طریق آسمان اردن) و یمن بودهاند. گشوده شدن جبههای مهلک مستقیما از خاک ایران، بدترین کابوسی بود که صهیونیستها انتظارش را میکشیدند.
* قبض روح متجاوز از کالبد تسخیری
تنها ۶ ماه و ۳ هفته بعد از عملیات توفان الاقصی و کمتر از ۲ هفته بعد از جنایتی که اسرائیلیها با هدف قرار دادن ساختمان کنسولی جمهوری اسلامی علیه بشریت و موازین بینالمللی مرتکب شدند، این نقطه ضعف بزرگشان نیز توسط ایران به چالش کشیده شد. رژیمی که مدعی برخورداری از چهارمین ارتش قدرتمند جهان است با عملیات تاریخی «وعده صادق» برای نخستین بار در دوران حیات ننگین 76 سالهاش، خود را نه فقط از زمین بلکه از آسمان نیز تحت سیطره جبهه مقاومت دید.
سپاه پاسداران با ذرهای از توان دورزنی خود، فوجی قاهر و ویرانگر شامل حدود 400 پرتابه مختلف بر سر دشمن نازل کرد که اگرچه هنوز در این مورد اطلاعرسانی رسمی انجام نشده اما به نظر میرسد این پرتابهها ترکیبی از حدود 200 پهپاد شاهد 136 و پهپاد توربوجت شاهد 238 و همچنین موشکهای کروز پاوه و بالستیک خیبرشکن و عماد بوده است.
مشخصا 5 هدف نظامی یا حساس در فلسطین و جولان اشغالی از جمله پایگاه هوایی راهبردی نواتیم، پایگاه هوایی رامون و پایگاه رصد، شنود و جنگال در جبل شیخ با موفقیت هدف قرار گرفت. در عین حال چنین تعبیر شد که گویی ایران با گوشهای از ناخن انگشت کوچک دست بلندش در منطقه، 100 درصد توان نظامی و پدافندی صهیونیستها را به اتفاق شرکای نظامیشان محک زده است.
به قول کارشناس نظامی شبکه آلمانی زددیاف، صهیونیستها یکشنبه گذشته به وضوح قدرت ایران را لمس کردند، چرا که جمهوری اسلامی حملهاش را با اطلاع قبلی به طرف مقابل از طریق کانالهای مختلف و دادن زمان کافی برای آماده شدن به آنها و حامیانشان آغاز کرد در حالی که به وضوح قصدی برای آسیب جدی به دشمنش نداشت.
با وجود کریخوانیهای جنونآسای پستونشینان کابینه زیرزمینی اسرائیل که مدعی پاسخ بیسابقه یا غیرمتعارف به این حمله میشوند، همه میدانند اسرائیل راهی برای ضد حمله مستقیم به خاک ایران ندارد و اگر هم راهی پیدا کند، وحشت از پاسخی کوبندهتر باعث میشود درنگ کند.
هر کشوری که بخواهد چنین خیانتی را مرتکب شده و آسمان یا امکانات خود را در اختیار واکنش کور صهیونیستها قرار دهد، با «وعده صادق» دیگری مواجه خواهد شد که قطعا بدون برخورداری از هیمنه پدافندی فلاخن داوود و پیکان و جنگندههای رهگیر پیشرفته آمریکایی و انگلیسی و سرویس راداری فرانسوی، صدها برابر ویرانگرتر خواهد بود.
صهیونیستها اگر هم بخواهند برای جبران آبروی ریخته شده، تعرضی کنند، باز هم باید این کار را در چارچوب «جنگ اشباح» با شبیخونهای بزدلانه پهپادی و تروریستی به اماکن خاص و شخصیتهای ایرانی انجام دهند حال آنکه حریف دیگر نه صبر راهبردی پیشه میکند و نه به پاسخی مشابه در خفا یا ضربات از طریق محور مقاومت اکتفا میکند، بلکه با پرچم افراشته، کفتارها را در لانههایشان شکار خواهد کرد.
اقدام تاریخی ایران برای گشودن آسمان فلسطین اشغالی، پیامهایی جدی به تلآویو و کل جهان سلطه فرستاد. فراتر از ارسال پیام «پایان صبر راهبردی ایران» در قبال شرارتهای آمریکا و سگ هارش در منطقه که مضمونی سیاسی دارد اما در لحظه و در میدان نبرد، پیامد مستقیم عملیات موفق بامداد 26 فروردین برای رژیم صهیونیستی چیزی شبیه قبض روح است. حالا این رژیم دیگر نه بازدارندگی دارد، نه عمق راهبردی و نه میدانی واقعی برای عرض اندام نظامی به عنوان یک قدرت منطقهای. چنین موجودیت منفعلی دیگر نمیتواند در کالبد یک لولوی منطقهای فرو رود، پس کارکرد اصلی خود را از نگاه اربابان غربیاش از دست داده است. اسرائیل از این پس چیزی جز یک شبح شرور سرگردان نیست.
این در حالی است که عملیات «وعده صادق» به منزله خاتمه دادن به دوره «جنگ اشباح» میان ایران و رژیم صهیونیستی و آغاز دوران هژمونی غیرغربی و ضد استکباری در خاورمیانه است، حال آنکه شبح شرور صهیونیست در معادله جدید رویارویی رودررو، مجالی برای موازنه قوا ندارد.
ارسال به دوستان
نگاه
تنبیه سریع متجاوز
مهدی گرگانی: تنبیه صهیونیستها از سوی ایران در پی حمله تروریستی رژیم صهیونیستی به ساختمان کنسولگری ایران در دمشق که منجر به شهادت 7 نفر از فرماندهان نیروی قدس سپاه پاسداران و مستشاران نظامی ایران در سوریه شد خیلی سریع و زودتر از چیزی که تصور میشد به حقیقت پیوست.
یکشنبه شب سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در اقدامی جسورانه با صدها پهپاد و موشک بالستیک و کروز، مناطق مختلف اراضی اشغالی را هدف حمله گسترده و کوبنده خود قرار داد.
1- قبل از هر چیز باید تصریح کرد ایران در یک اقدام قانونی به حمله غیرقانونی رژیم صهیونیستی پاسخی درخور داد. ساختمانهای کنسولگری طبق کنوانسیون ژنو دارای مصونیت از هر حمله و تجاوز هستند و حمله اسرائیل به کنسولگری ایران نقض فاحش قوانین بینالمللی بود. حمله ایران به خاک فلسطین اشغالی قانونی بود به این دلیل که طبق ماده 51 منشور ملل متحد در این موضوع «دفاع مشروع» در برابر متجاوز انجام شد.
2- پاسخ ایران به اقدام تجاوزکارانه رژیم صهیونیستی خیلی سریع و غافلگیرانه انجام شد، طوری که وسعت آن برای بسیاری از کارشناسان غربی غیرقابل انتظار بود. «جرمی بوئن» خبرنگار ارشد شبکه بیبیسی گفته، چیزی که مشخص است این است که ایران از یک «خط قرمز بزرگ» عبور کرد و مستقیما به خاک اسرائیل حمله کرد. حالا وظیفه اسرائیل و شرکایش کشیدن خطی زیر این اتفاقات و جلوگیری از تکرار دوبارهشان است.
تحلیلگران غربی میگویند حمله ایران به اسرائیل از آنچه انتظار میرفت بسیار شدیدتر و گستردهتر بود و حالا توپ در زمین اسرائیل است که بخواهد گام بعدی را بردارد یا نه.
سردار سرلشکر حسین سلامی، فرمانده سپاه پاسداران گفته است «هر گونه اقدام دوباره رژیم صهیونیستی با پاسخی قاطعتر و شدیدتر مواجه خواهد شد» و این، شرایط را برای کابینه جنگ تلآویو بسیار بغرنج کرده است؛ اگر پاسخ ندهد بازدارندگی ایران را تثبیت کرده و اگر پاسخ دهد بیم یک ضربه دردناکتر وجود دارد. امر مسلم اینکه تاریخچه تقابل ایران و رژیم صهیونیستی از این پس به قبل و بعد از حمله موشکی و پهپادی ایران به فلسطین اشغالی تقسیم خواهد شد.
3- اقدام تنبیهی ایران که تنها یک سیلی محکم به رژیم صهیونیستی بود و نه حتی انتقام، نهتنها هیمنه نظامی اسرائیل و آمریکا را در هم شکست، بلکه هزینههای مالی و خسارات مادی زیادی روی دست صهیونیستها گذاشت. یوآو گالانت، وزیر جنگ این رژیم رسما اذعان کرد با کمک ایالات متحده، فرانسه، انگلیس و برخی کشورهای دیگر با موشکها و پهپادهای ایران مقابله کردهاند.
با این حال بهرغم سرکوب خبری و سانسور گسترده، مشخصا خسارات زیادی به زیرساختهای نظامی رژیم صهیونیستی وارد شده و اگر کمک پدافندی این کشورها نبود حجم خسارات چندین برابر میشد. از همان آغاز شلیک موشکهای ایران بر فراز فلسطین اشغالی، ویدئوهایی منتشر شد که اصابت تعداد قابل توجهی موشک به پایگاههای نظامی اسرائیل را اثبات میکرد، طوری که صهیونیستها مجبور شدند خسارت به پایگاه راهبردی نواتیم را رسما اعلام کنند. هرچند بعدا با انتشار یک ویدئوی نامعتبر تلاش کردند از حجم خسارات آن کم کنند(!)
غیر از خسارات هنگفتی که موشکها و پهپادهای ایرانی با اصابت مستقیم به اهداف وارد کردند، رهگیری نسبی آنها از سوی پدافند هوایی اسرائیل نیز خسارات مالی زیادی به اقتصاد ورشکسته و جنگزده آن رژیم وارد کرد. «رام امیناخ» مشاور سابق ستاد کل ارتش رژیم صهیونیستی میگوید ارتش اسرائیل تنها در یک شب حداقل 1.35 میلیارد دلار برای رهگیری موشکها و پهپادهای ایران هزینه کرد. وی تاکید کرد عملیات پهپادی و موشکی ایران 5 میلیارد شِکِل (1.35 میلیارد دلار) برای ارتش این رژیم هزینه داشته است که این رقم تنها شامل رهگیری پهپادها و موشکهاست و خسارات میدانی در نظر گرفته نشده است.
4- اسرائیل حتی در جنگ غزه نیز نشان داده اگر کمکهای نظامی آمریکا و دیگر کشورهای غرب نباشد، حتی از پس یک گروه نظامی ۳۰ هزار نفره مثل حماس هم نمیتواند برآید، چه برسد به اینکه به مقابله با قدرت اول منطقه برخیزد. ۲۰۰ روز جنگ همهجانبه ارتش صهیونیستی در غزه جز کشتار غیرنظامیان و تخریب زیرساختهای مدنی هیچ دستاوردی برای اسرائیل نداشته است و آبروی این رژیم را نزد افکار عمومی جهان کاملا از بین برده است. آفریقای جنوبی به همراه برخی دیگر از کشورها علیه تلآویو پرونده جنایت علیه بشریت و نسلکشی باز کردهاند. جنایات رژیم صهیونیستی در غزه آنقدر فراتر از تصور رفته که حتی آمریکا و کشورهای غربی نمیتوانند آن را گردن بگیرند و روزبهروز در حال فاصله انداختن میان خود و این جنایات هستند.
5- روزنامه نیویورکتایمز یکشنبه با اشاره به تحولات پس از حملات ایران گزارش داد کابینه جنگ رژیم صهیونیستی پس از رایزنی تلفنی جو بایدن و بنیامین نتانیاهو، به دلیل خسارات جزئی(!) ناشی از حملات ایران، گزینه پاسخ نظامی به ایران را حذف کرده است.
به نظر میرسد جو بایدن که در آستانه انتخابات ریاستجمهوری قرار دارد و حمایت افکار عمومی آمریکا را به دلیل جنگ غزه از دست داده است به هیچ وجه قصد ندارد خود را وارد جنگ با ایران کند و تلاش میکند با دلداری دادن به نتانیاهو و با حربه خسارات جزئی(!)، نتانیاهو را از حمله تلافیجویانه به ایران منصرف کند. از سوی دیگر اسرائیل بدون حمایت همهجانبه آمریکا نمیتواند ریسک کند و دست به حماقت علیه جمهوری اسلامی ایران بزند و این شرایط را برای صهیونیستها بسیار پیچیده کرده است.
ارسال به دوستان
یادداشت روز
جمهوری اسلامی برای منطقه نعمت است
علی عسکری: در میان فیلمهایی که از شب حساس عملیات انتقام ایران مخابره میشد، قابها و فریمهای زیادی در تاریخ ماندگار شد. تصویر موشکها بر فراز آسمان کربلا، مسجدالاقصی و... همگی در ذهن و حافظه مردم منطقه باقی خواهد ماند اما در میان همه این فیلمها و تصاویر، یک فیلم متفاوت نیز بسیار چشمنوازی میکرد و آن هم هیجان و خوشحالی غیر قابل وصف مردم در شهر الخلیل بود که کاملا هیجانزده، بر بام خانههای خود شعار «به خاطر خون قاسم سلیمانی»، «درود بر سلیمانی هرگاه که آسمان فلسطین روشن میشود»، «سیدعلی خامنهای همان کسی است که به یاری زنان غزه شتافت» و «یالثارات الغزه» سر میدادند. این ویدئو را باید در کنار تصاویر مردم ایران قرار دهیم که همان شب هیجانزده در خیابانهای تهران و دیگر شهرها شعار لبیک یا غزه سر میدادند. این تکه فیلمها تنها نشانههایی از رخدادی بزرگتر است که ما از آن تحت عنوان «مقاومت، نقطه اتحاد جانها» یاد میکنیم. لازم است ۲ سطح از سیاستورزی را از یکدیگر تفکیک کنیم. کشورها در یک تقسیمبندی کلی به ۳ دسته تقسیم میشوند؛ نخست کشورهای استراتژیک هستند. این دسته از کشورها، اصطلاحا نقشه خود را برای جهان داشته و در نقشه کشور دیگری بازیگری نمیکنند. این کشورها هر یک به دنبال خلق نظمی جدید در نسبت با خود بوده، از همین رو برای خویش جایگاهی محوری در مناسبات جهانی لحاظ میکنند. برای نمونه کشورهایی همچون آمریکا، روسیه و چین جزو کشورهای استراتژیک در عرصه جهانی هستند. در مرتبه بعد اما کشورهای ژئوپلیتیک قرار دارند. این کشورها دارای طرح و ایدهای برای نظم نوین جهانی نیستند اما ممکن است به واسطه موقعیت سوقالجیشی، دسترسی به منابع حساس انرژی یا هر دلیل دیگری دارای نقش مهمی در منطقه باشند. برای نمونه عربستان و ترکیه کشورهایی با چنین مختصاتی هستند. در دسته سوم نیز کشورهای عادی قرار دارند که حائز جایگاه خاصی در مناسبات جهانی نیستند. برای مثال کویت چنین کشوری است. ذکر این دستهبندی مقدمهای برای طرح ۲ مدل از سیاستورزی بود. به احتمال زیاد هر گاه نامی از سیاست انگلیسی برده میشود، به طور ناخودآگاه شعار «تفرقه بینداز و حکومت کن» به ذهن همه خطور میکند. این جمله هم پیچیدهترین سیاست انسانی تاریخ معاصر و هم تاریخ یک قرن گذشته غرب آسیا را در قالبی مختصر و کوتاه توضیح میدهد. برای توضیح بیشتر باید گفت منطقه غرب آسیا در یک قرن گذشته بویژه پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی در جنگ اول جهانی، همواره درگیر اختلافات و نزاعهای گوناگون ملی، قومی و دینی بوده است. ریشه این موضوع را اما میتوان به رفتار و عملکرد استعمار برای ملتسازیهای دروغین در این منطقه بازگرداند. به نحو دقیقتر در میانه فروپاشی دولت عثمانی، ما شاهد آن هستیم با رضایت روسیه، ۲ کشور فرانسه و انگلیس طی قرارداد سایکس - پیکو منطقه را میان خود تقسیم میکنند. با گذار از دوره استعمار سنتی و افزایش سطح آگاهی مردم برای دستیابی به حق استقلال، استعمارگران پیر و کهنهکار جهانی اما سیاست پیچیدهتری را به کار گرفتند تا هر چند به ظاهر نیروهای نظامی خود را از منطقه جمع میکنند اما همواره بتوانند منطقه را تحت کنترل خود نگه دارند. سیاست آنان را میتوان ذیل کلیدواژه از بین بردن اراده سیاسی در منطقه توضیح داد. برای توضیح بیشتر یک مثال را طرح میکنیم. کشور عثمانی که در جریان جنگ اول جهانی از بین رفت چگونه کشوری بود؟ فرآیند انسجامیابی آن چگونه بود؟ به عبارت دیگر چه مولفهای عثمانی را شکل داد و تبدیل به یک امپراتوری بزرگ کرد؟ طبیعتا همه ما میدانیم عنصر قومی ترکها در شکلگیری این امپراتوری نقش پررنگی داشته است اما حقیقت آن است که عثمانی ترکبنیاد نبود، چرا که در قلمرو خود گروهها و تکثرهای مختلف دیگری را نیز جمع کرده بود. قلمرو عثمانی شامل فلسطین، سوریه و حتی بخشهایی از عربستان نیز میشد. این قلمرو را اما یک نظریه سیاسی تحت عنوان «نظریه خلافت» شکل داد، لذا عثمانی یک اراده سیاسی بود. در حقیقت کشورهایی که اراده سیاسی هستند در ذیل نقشههای دیگر کشورهای استراتژیک خود را قرار نمیدهند، لذا خود یک کشور استراتژیک هستند. این موضوع را میتوان پیرامون ایران ما نیز طرح کرد. هدف استعمار طی یک قرن گذشته زدودن ارادههای سیاسی از منطقه غرب آسیا بوده است. این منطقه به واسطه تاریخ بسیار غنی، دین پر از پتانسیل اسلام و موقعیت حساس جغرافیایی کاملا ظرفیت ظهور ارادههای سیاسی را در خود داشته است که میتوانستند نظم جدید آمریکایی را در جهان متزلزل کنند. بر همین اساس تمام همت استعمار زدودن ارادههای سیاسی از منطقه بوده است.
اما روش استعمار برای تحقق این پروژه چگونه بوده است؟ این استعمارگران با دامن زدن به امواج ناسیونالیسم قومی و از طرف دیگر هویتخواهیهای افراطی دینی، تلاش داشتند هر نوع هویتی در این منطقه را به مرز خون و تنش با دیگر هویتها نزدیک کنند. در نهایت نیز با تقویت این سبک از هویتیابی شاهد شکلگیری کشورهایی هستیم که تقریبا میتوان آنها را به عنوان چند واحد جمعی مستقل اما در ذیل یک قدرت سیاسی توضیح داد. برای مثال کافی است در این میان به کشورهایی مانند عراق و لبنان توجه کنید. ساختار قدرت سیاسی در عراق با توجه به هویتیابیهای مسموم استعماری همواره مبتنی بر سهمخواهیهای قومی و مذهبی شکل گرفته است. لبنان نیز نمونه تام و تمامی است که به لحاظ تضادهای قومی و دینی در صدر قرار داشته و بیش از 15 قومیت و مذهب به طور جدی با یکدیگر به رقابت میپردازند. در این میان اما پروژهای تحت عنوان کشور اسرائیل برای تکمیل نقشه استعمار دارای جایگاه ویژهای است. اسرائیل دقیقا نقطهای است که به واسطه آن زدودن ارادههای سیاسی از منطقه شدت گرفته است.
تاکنون از خود پرسیدهاید چرا هر گاه و در هر کشور منطقه، افراد یا گروهی داعیه تجزیهطلبی و جداییخواهی را طرح میکنند به سرعت با اسرائیل وارد رابطه میشوند؟ روابط میان اسرائیل با تجزیهطلبان کرد در کردستان، روابط اسرائیل با جمهوری آذربایجان و تجزیهطلبان ترک و حتی فراتر از این روابط اسرائیل با تجزیهطلبان سومالی و... این همه سوژه به نظر حاوی این پیام است که هر نوع تجزیهای به نفع استعمار و کارگزار آنان در منطقه یعنی اسرائیل است. دلیل این موضوع اما به نظر روشن است. واحدهای هویتی مختلف پس از استقلال آنقدر به لحاظ توان اقتصادی، نظامی، سیاسی و... ضعیف میشوند که ناچار برای حیات خود باید در نقشه کشورهای بزرگتر ایفای نقش کرده و به نوعی وابسته آنان شوند. به عبارت سادهتر در نظم آمریکایی جهان کشورهای ژئوپلیتیک و کشورهای عادی کاملا ظرفیت و توان پذیرش نقش و همکاری را دارند.
نقطه مقابل این سیاست اما چیست؟ نقطه مقابل سیاست مذکور را میتوان ساخت ارادههای سیاسی دانست؛ پروژهای که به نظر میتوان آن را به انقلاب اسلامی و ایده امام خمینی(ره) برای منطقه نسبت داد. امام خمینی(ره) در ایده سیاسیشان خود بر موضوع مستضعفان در برابر مستکبران تمرکز میکنند. ما در حقیقت باید از مستضعفان آشناییزدایی کرده و با این مفهوم به عنوان یک اراده سیاسی مواجهه کنیم. مستضعفان یک نظریه سیاسی است که میتواند کلیت منطقه را در نظم نوین جهانی دخیل کند. به همین واسطه باید گفت جمهوری اسلامی یک نعمت برای کل منطقه است. منطقه تا پیش از جمهوری اسلامی همواره از ناحیه بیگانگان تعیین تکلیف میشد اما این بار انقلاب اسلامی به دنبال تغییر موازنه و حضور در لایه نظم نوین جهانی است. برای این مضمون میتوان نشانههای مختلفی را
ارائه کرد.
این پرسش مهمی است که چرا جمهوری اسلامی همواره تاکید دارد حزبالله لبنان باید در چارچوبهای رسمی کشور لبنان فعالیت کند. یا آنکه این مساله قابل توجه است که جمهوری اسلامی هیچگاه مولد جداییطلبی شیعی در عراق نبوده است، بلکه اعتقاد به حکومت و قدرت فراگیر در عراق دارد. ایده تشکیل ارتش مشترک میان ملل مسلمان را نخستین بار سیدجمالالدین اسدآبادی طرح کرد اما با وقوع انقلاب نیز امام خمینی، راه نابودی اسرائیل را بسیج ملل اسلامی میدانستند. سیاست امام خمینی برای تشکیل بسیج جهانی مستضعفان و اتحاد ملل مسلمان منطقه برای حل مسائل مختلف از جمله معضل اسرائیل برآمده از نظریه سیاسیای است که به توضیح آن پرداختیم.
بنابراین میتوان چنین جمعبندی کرد که محور مقاومت در نقطه جمع و اتحاد مردم منطقه ایستاده و در مقابل اسرائیل کانون تشتت و تفرقه است.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|