|
ارسال به دوستان
اخبار
داوران بخش سینمای «اقوام» مشخص شدند
یک هیات 7 نفری متشکل از سینماگران، داوری بخش فیلمهای سینمایی نخستین دوره جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی را بر عهده دارند. محمدعلی باشهآهنگر، حامد بهداد، ابوالفضل جلیلی، نیکی کریمی، محمود کلاری، رضا کیانیان و محمدحسین لطیفی، ۱۶ فیلم سینمایی این جشنواره را داوری میکنند. اسامی فیلمهای سینمایی به این شرح است: «۷۶۰۰» از بهروز باقری، «احمد» از امیرعباس ربیعی، «آپاراتچی» از قربانعلی طاهرفر، «آسمان غرب» از محمد عسگری، «آفتاب گرگ و میش» از محسن دانشوربیری، «بیتار» از جمیل رستمی، «پدران» از سالم صلواتی، «خورشید آن ماه» از ستاره اسکندری، «سونسوز» از رضا جمالی، «شوماه» از مژگان بیات، «عروسک» از اصغر یوسفینژاد، «عزیز» از مجید توکلی، «کاژه» از مجتبی سعیدزاده، «مسخ نرگس» از حامد علیزاده، «میرو» از حسین ریگی و «نوروز» از سهیل موفق. نخستین دوره جشنواره ملی فیلم اقوام ایرانی توسط موسسه فرهنگی - هنری فصل هنر و بنیاد ایرانشناسی با شعار «اقوام، ریشه ایرانزمین» از ۲۶ تا ۳۰ اردیبهشت در تهران برگزار میشود. بخش اصلی جشنواره شامل فیلمهای داستانی سینمایی و کوتاه، مستند، انیمیشن، فیلمنامه و نماهنگ منطبق با موضوع جشنواره است که گستره زیستبوم، آیینهای فرهنگی و مذهبی، سبک زندگی، آداب و رسوم و سنن اقوام ایرانی، تاریخ اقوام، میراث فرهنگی ملموس و ناملموس و ظرفیتهای گردشگری را در برمیگیرد.
***
رد شایعات درباره برکناری رئیس سازمان سینمایی
رئیس مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شایعاتی را که در رابطه با برکناری محمد خزاعی از ریاست سازمان سینمایی مطرح شده، رد کرد. در چند روز اخیر شایعاتی مبنی بر برکناری و تودیع محمد خزاعی، رئیس سازمان سینمایی از سمت خود منتشر شده بود که در نهایت مهدی سموعی، رئیس مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در قالب توئیتی به این شایعات پایان داد و تودیع یا تغییر محمد خزاعی را رد کرد. مهدی سموعی با انتشار یک توئیت در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «شنبه در شورای زیرساخت وزارت فرهنگ، محمد خزاعی گزارش خوبی داد، به آقای وزیر شایعات اخیر را گفتم و جویا شدم. آقای اسماعیلی در جلسه پشت بلندگو گفت: «خزاعی کارهای نیمهتمامی دارد که با مدیریت او تا پایان دولت به اتمام خواهد رسید؛ تمام. امروز خبر رکوردشکنی دیگری را از فروش سینما شنیدیم. از همکاران درخواست دارم به حاشیهها توجه نکنند. تغییری در مدیریت سازمان سینمایی نداریم».
***
آغاز بلیتفروشی نمایش «آنها دروغ میگویند»
پیشفروش بلیتهای نمایش «آنها دروغ میگویند» به نویسندگی و کارگردانی سهراب حسینی از ساعت ۱۲ ظهر روز گذشته در سایت تیوال آغاز شد. هومن برقنورد، سارا رسولزاده و سهیل مستجابیان بازیگران این نمایش هستند. طراحی گریم این پروژه بر عهده بهنام معیریان است و ارکسترموسیقی ۱۵ نفره به آهنگسازی بهزاد عبدی بازیگران را همراهی میکند. حسن مصطفوی تهیهکنندگی این اثر را بر عهده دارد و مریم نراقی نیز مجری طرح پروژه است. «آنها دروغ میگویند» روایت زن و مردی جوان است که پس از آشنایی با هم دست به طراحی یک سرقت میزنند و در مسیر این کار فجایعی پیش میآید. این نمایش از ۲۷ اردیبهشت در ۲ سانس ۱۸:۱۵ و ۲۰:۱۵ در پردیس تئاتر شهرزاد روی صحنه میرود.
***
«مونالیزا» صاحب اتاق اختصاصی میشود
به گفته مدیر موزه «لوور» در پاریس، ممکن است «مونالیزا»، مشهورترین پرتره جهان به یک اتاق مختص خود منتقل شود. «گاردین» نوشت: «لورنس دس کارس»، مدیر موزه «لوور» در گفتوگو با یکی از رسانههای فرانسوی اعلام کرد با جابهجایی «مونالیزا»، بسیاری از بازدیدکنندگان موزه که اغلب برای تماشای این نقاشی به «لوور» میآیند، بازدید بهتری را تجربه خواهند کرد. «لوور» با میزبانی از نزدیک به ۹ میلیون بازدیدکننده در سال ۲۰۲۳، محبوبترین موزه جهان محسوب میشود. به گفته مدیر این موزه، ۸۰ درصد بازدیدکنندگان یعنی ۲۰ هزار نفر روزانه از میان جمعیت عبور میکنند تا بتوانند نگاهی به لبخند اسرارآمیز «مونالیزا» بیندازند و شاید در مقابل آن سلفی بگیرند.
***
کتاب «سقوط اسرائیل» به چاپ ششم رسید
چاپ ششم کتاب «سقوط اسرائیل» اثر مهدی حمدالفتلاوی و ترجمه و تحقیق محمدباقر ذوالقدر در ۱۹۰ صفحه منتشر شد. این کتاب با توجه به آیات افساد بنیاسرائیل، احادیث بیشتری را در تفسیر آن آیات و درباره قضیه فلسطین مورد توجه قرار داده و سقوط اسرائیل را بشارت داده است. سقوط اسرئیل در 5 فصل شامل «امت اسلام؛ تسلیم یا پایداری»، «فرجام اسرائیل در کتاب و سنت»، «مقدمات سیاسی سقوط اسرائیل»، «نوید قرآن بر نابودی اسرائیل» و «سقوط اسرائیل» به رشته تحریر درآمده است. علاقهمندان برای تهیه این کتاب میتوانند به نشانی اینترنتی مؤسسه بوستان کتاب به آدرس www.bustaneketab.ir مراجعه کنند.
ارسال به دوستان
به بهانه دومین سالگرد عروج نادر طالبزاده، چهره ماندگار هنر انقلاب
آقای نادر
گروه فرهنگ و هنر: هوادارانش به او «عمار انقلاب» میگفتند، دوستانش «حاج نادر» صدایش میکردند، در سینما و جشنوارهها «نادر طالبزاده» خطاب میشد و پس از عروجش هم «آقای نادر»... اما نام کاملش «نادر طالبزاده اردوبادی» بود. وی که متولد 1332 در تهران بود، تا 16سالگی در ایران زندگی کرد و پس از آن به آمریکا رفت. نزدیک به 10 سال آنجا بود؛ کارشناسی «ادبیات انگلیسی» از دانشگاه «راندولف میکن» و کارشناسی ارشد «کارگردانی سینما» از دانشگاه «کلمبیا» حاصل تحصیل او در این مدت بود. پس از انقلاب راهی تهران شد. خودش میگوید 10 روز بعد از پیروزی انقلاب، مجوز روزنامه انگلیسیزبان «تهرانتایمز» را اخذ میکند. البته امتیاز این روزنامه بعدها به سازمان تبلیغات اسلامی واگذار شد. طالبزاده همزمان با شبکه خبری آمریکایی CBS هم همکاری میکرد اما سال 1359 به صداوسیما میپیوندد و یک سال بعدش هم به عنوان فیلمبردار راهی جبهههای جنگ میشود که در مدت حضورش مستندی به نام «شوش، شهر شهیدان گمنام» را میسازد. او در مرکز تولید فیلم صداوسیما به کارش ادامه داد و پس از پایان جنگ با «سیدمرتضی آوینی» مشغول همکاری شد؛ ۲ مستند «خنجر و شقایق» و «ساعت 25» را در این مدت ساخت اما یکی از ویژگیهایی که طالبزاده را از سایرین متمایز میکرد، رفاقت دیرینهاش با سیدمرتضی آوینی بود. خودش بارها از علاقهای که به آوینی در دوران دانشجویی داشته است سخن میگوید و اذعان میکند قبل از آشنایی با او فیلمهایش را میدیده است؛ فیلمهایی که به تعبیر طالبزاده «از روح و با روح حرف میزده است». البته طالبزاده در ادامه همکار آوینی میشود و زیر نظر او پروژههایی مثل «خنجر و شقایق» و «ساعت 25» را در دل مجموعه مستند روایت فتح تولید میکند؛ مجموعههایی که کم سروصدا نکردند و به دلیل حرفهای جدیدی که میزدند، بعضا اسیر ناملایمتیهایی هم شدند. از اینها که بگذریم، به واسطه رفاقت و تلمذی که او از نزدیک با آوینی داشت و مشق فیلمسازی و کار رسانهای را از او یاد گرفت، میتوان گفت طالبزاده شاگرد بهروزشده آوینی بود؛ هم فرنگ را با همه رنگ و لعابش در روزهای جوانی دیده بود، هم ارتباط خوبی با فیلمسازان و اندیشمندان غربی داشت و هم اینکه سینمای مستند را با تعاریف جدید و بهروزشدهاش بلد بود.
با همه این اوصاف آنچه مشخص است اینکه میتوان به جرأت لقب یکی از «رسانهشناسترین» افراد در تاریخ تلویزیون ایران را به او داد کسی که کارش را بخوبی بلد بود و میدانست برای مات کردن دستگاه 24 ساعته پمپاژ خبری غربی چگونه باید در صداوسیمای جمهوری اسلامی رفتار کرد. شاید بد نباشد که برخی از مدیران خبری تلویزیون، سر کلاسش میرفتند تا یاد بگیرند چگونه میتوان یک بخش خبری را با ظرافت بست!
کنفرانس بینالمللی افق نو او در سالهای نهچندان دور در دهه 1390 را به یاد بیاورید که چگونه با زبان خود آمریکاییها، آنان را کیش و مات میکرد و اوج گسست داخلی آنان را به رخشان میکشید؛ کنفرانسی که پای چهرههای مهم آمریکایی را به ایران، عراق و دیگر کشورهای منطقه باز کرد و بخوبی نشان داد کار رسانهای با نشستن در دفتر و پشت میز و لپتاپ نسبتی ندارد.
حتی در روزهایی که ماجرای «نمیتوانم نفس بکشم» جرج فلوید در آمریکا با سانسور گسترده رسانههای خبری آمریکایی روبهرو بود، لایوهای زنده او با افرادی در قلب واشنگتن، فلوریدا و نیویورک روایتگر اتفاقات جنجالی در آمریکا بود. طالبزاده دقیقا همان کسی بود که به اهالی رسانه یاد داد گاهی اوقات «بهترین دفاع، حمله است». کسی که آموزش داد اگر جایی قدرت سختافزاری ضعیفتری نسبت به طرف غربی دارید، حتما چشم اسفندیاری وجود دارد که شما آن را ندیدهاید و فقط کافی است کمی بیشتر جستوجو کنید؛ حتما در دل دشمن هم کسانی هستند که مخالف نظرات او فکر میکنند و آنها بهترین منبع برای افشای حقیقتند؛ پس اگر حتی 3 بر صفر هم عقب بودید، یارگیری از جبهه مقابل میتواند کامبکی برای پیروزی باشد!
به عبارت دیگر، طالبزاده خیلی زود فهمیده بود در قرن بیستم، میدان مبارزه کمی متفاوتتر از دهههای قبل است و میدان رسانه خط مقدم جبهه است، البته شاید هم از استادش، سیدمرتضی آوینی یاد گرفته بود؛ اویی که در همان دهههای 60 و 70 با مستند روایت فتح دلبری میکرد. از فضای غرب و آمریکا که دور شویم، مثالی دیگر از هوشمندی طالبزاده در رسانه را به یاد میآوریم؛ سال 1393 پرونده مهاجران افغانستانی برای نخستینبار در یک رسانه جوان که خبرگزاری تسنیم بود، باز شده بود. صحبت جدی از مهاجران افغانستانی در آن روزها که تلویزیون با طعم شوخی و طنز در سریالهایش با افغانستانیها برای خودش مخاطب جمع میکرد، چیزی شبیه صحبت از غیرممکنها یا به عبارت بهتر، بازی با خط قرمزها بود! اما این بار نادر طالبزاده با برنامه «راز» پای دغدغهمندان این حوزه را برای نخستینبار به رسانه ملی باز کرد؛ نشستی تقریبا ۹۰ دقیقهای درباره مشکلات و معضلات مهاجران افغانستانی که سرمنشأ اتفاقاتی بزرگ در ماههای بعد شد.
سفرش به بوسنی در روزهای تلخ جنگ در منطقه بالکان و برنامه تلویزیونی «راز»، «عصر» و... را به کارنامه کاری طالبزاده اضافه کنید تا چهره ماندگار او در عرصه مستندسازی، سینما و رسانه تکمیل شود. نادر طالبزاده یا به قول دوستان نزدیکش، حاج نادر، دیگر بین ما نیست. قطعا حسرت میخوریم که او را نداریم و چه بسا بیشتر حسرت میخوریم که در طول سالهای زندگیاش مراسمی درخور نگرفتیم تا از او و زحماتش برای انقلاب اسلامی تقدیر کنیم اما با این حال به نظر میرسد مروری دقیقتر بر کارنامه او و آن چیزی که به جا گذاشت، میتواند سرمشقی برای فعالیت رسانهای ما در آینده باشد. حاج نادر آموزش داد که گفتوگوی دقیق در مکان و زمان درست با فردی درست میتواند نتایج شگفتآوری را رقم بزند.
بدون شک حاج نادر چهره ماندگار ایران در عرصه مستندسازی، سینما و رسانه است، شاید نه به اندازه استاد و همکارش، آوینی اما حتما یکی از برترینهاست.
ارسال به دوستان
در آیین اختتامیه جشنواره نمایش عروسکی انجام شد
تجلیل از پیشکسوتان نمایش عروسکی
گروه فرهنگ و هنر: دومین جشنواره نمایش عروسکی تلویزیونی تحت عنوان «عروسکخونه» در برج میلاد به پایان رسید. در این مراسم هم پیشکسوتان حضور پیدا کردند و هم هنرمندان نسل جدید حوزه کودک به سالن اصلی برگزاری آخرین ایستگاه دومین عروسکخونه تلویزیون پا گذاشتند. به صف اول «عروسکخونه» که نگاه میکردیم از رضا فیاضی و مریم سعادت نشسته بودند تا حسن دادشکر، عادل بزدوده، هومن حاجیعبداللهی، محمد بحرانی، وحید آقاپور، ماشاءالله شاهمرادی، ساقی زینتی و حتی محمد لقمانیان، احسان مهدی و بسیاری دیگر.
محسن برمهانی، معاون سیما آمد تا جایِ پیمان جبلی، رئیس صداوسیما خالی نماند که قرار بود در این آیین سخنرانی کند اما به دلیل کاری که برای او پیش آمد نتوانست خودش را به برنامه برساند. در بخشهای پایانی برنامه، وحید جلیلی قائممقام صداوسیما هم به سالن اصلی برج میلاد آمد تا از نزدیک نظارهگر آیین اختتامیه عروسکخونه باشد.
کودکی 5 ساله از قاریان بینالمللی قرآن کریم، تلاوت آیاتی از کلامالله مجید را برعهده گرفت و سپس نوبت به پخش سرود ملی جمهوری اسلامی رسید و حامد مدرس، مجری برنامه روی صحنه برنامه آمد. او با اشاره به اینکه این برنامه به صورت زنده از شبکه شاد در حال پخش است، از حمایتهای مسؤولان تلویزیون برای رونق گرفتن این جشنواره تشکر کرد که امروز این جشنواره را به یکی از معتبرترین جشنوارههای عروسکی ایران رسانده است.
بعد از اجرای نمایشی کوتاه از کودکان، فاطمه امینی معروف به خاله گلی با گودرز، عروسک برنامههای کودکانه تلویزیون روی صحنه حاضر شد. بعد از چند دقیقه اجرای برنامه نوبت به سخنرانی محسن برمهانی رسید. او هم از برگزارکنندگان و تلاشگران این برنامه تشکر کرد و عروسکخونه را اتفاق مهمی در دورهای دانست که بیشتر محصولات حوزه کودک و نوجوان به سمت تولید انیمیشن رفته و جای خالی کارهای عروسکی بیش از پیش احساس میشود. برمهانی ابراز امیدواری کرد سال آینده این جشنواره در ابعاد گستردهتر و بزرگتری برگزار شود و حتی در حد بینالمللی بتوان عروسکخونه را مطرح کرد. در ادامه برنامه محمدصادق باطنی، مدیر شبکه کودک با اشاره به فراموش شدن عروسکها گفت: مدتی این عروسکها کمرنگ شده بودند اما تمام تلاش برگزارکنندگان جشنواره بازگرداندن عروسکها بود که برای نسل جدید خاطره بسازند. آرایی که در این جشنواره ثبت شد برای ما انگیزه داشت تا پرقدرتتر این جشنواره را ادامه دهیم.
پس از صحبتهای مدیر شبک کودک، از ۲ نفر از فعالان و هنرمندان حوزه عروسکی تقدیر شد.
در این بخش از برنامه حسن دادشکر، چهره تقدیرشده این برنامه گفت: «واقعیت این است که کار من چیزی جز وظیفه نبوده است. از سال 1350 با دیدن یک نمایش عاشق کار کودک شدم و پس از دوران دانشجویی این راه را ادامه دادم به این امید که نسلهایی را برای آینده کشورم تربیت کنم. تئاتر کودک فقط برای سرگرمی نیست بلکه پایه اصلی و فرهنگساز است و تحول ایجاد میکند. من هر جا تریبونی بوده ابراز کردهام که در سطح کشور کارهایی از کودک داریم که ملغمهای از جیغ و هورا کشیدن است! چرا در تلویزیون همه مجریان مثل هم کار میکنند، چرا خلاقیت هنری در آن نیست و چرا همه از بچهها میخواهند جیغ و هورا بکشند!
وی ادامه داد: به عنوان یک علاقهمند از مسؤولان تلویزیون خواهش میکنم فرمول جیغ و هورا را اصلاح کنند. من خدمتگزار بچههای این مراسم هستم. از تلویزیون و مسؤولان و «عروسکخونه» به سهم خود تشکر میکنم. از همه همکاران و پیشکسوتان که در این جمع حضور دارند تشکر میکنم. ما نسلی بودیم که جز خدمت به فرهنگ و هنر کار دیگری نکردیم». بعد از صحبتهای دادشکر با پخش کلیپی از عادل بزدوده توسط مریم سعادت نیز به پاس یک عمر فعالیت در حوزه عروسکی تقدیر به عمل آمد. بزدوده ضمن ابراز خرسندی و تشکر از تجلیل انجامشده با اشاره به خاطرات و تجربیاتش در سالهای دور گفت: من بیشتر عمرم را با عروسکها زندگی کردهام. زمانی که قرار بود موجودی ساخته شود که بعدها اسم آن «زیزی گولو، آسی پاسی، دراکولا، تا به تا» شد، ما نخستین سکانسها را که کار میکردیم اسم انتخاب شده بود و تنها کسی که میتوانست اسم او را بخوبی ادا کند مانی 8 ساله بود که تعجب همه ما را برانگیخت.
پس از تقدیر و تجلیل نوبت به اجرای محمد لقمانیان رسید؛ او با عروسک «بیچشم و رو» روی صحنه حاضر شد. لقمانیان گفت: «خوشحالم که امشب اینجا هستم. محمد لقمانیان یک عروسکگردان هستم. صداپیشه بچه فامیل دور و عروسکگردان فامیل دور هستم. امروز میخواهم راجع به عروسکها صحبت کنم. عروسکگردانی در ایران شغل عجیبی است اما به هر حال هر کسی از یک راهی باید نان دربیاورد و ما هم از عروسکها نان درمیآوریم. قصدم این است که بگویم با عروسکها میتوان حرفهای بزرگی زد. عروسکها خیلی کارها میتوانند انجام دهند، مثلا میتوانند نفس بکشند. میتوانند حرف بزنند. حتی میتوانند ببینند. عروسکها تا اندازهای بامزه و ساده هستند که میتوانند حرفهایی را بزنند که ما آدم بزرگها جرات بیان آنها را نداریم».
در بخشهای دیگر این مراسم گروه سرود نجمالثاقب و کودکان نینجا به اجرای برنامه پرداختند اما شاید یکی از مهمترین بخشهای برنامه اعلام نام برگزیدگان دومین جشنواره «عروسکخونه» بود که با بخش طراحی و ساخت عروسک ادامه پیدا کرد. برای اهدای جوایز، ایرج محمدی، حسن دادشکر، محمدصادق باطنی، ساقی زینتی، مجید اکبرشاهی و حامد علامتی روی صحنه آمدند.
ارسال به دوستان
مدیرعامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مطرح کرد
پرورش استعدادهای ادبی در کانون
گروه فرهنگ و هنر: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان همواره به عنوان یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین نهادها و دستگاهها در حوزه رشد و تربیت کودکان و نوجوانان به شمار رفته است، صد البته هدف این کانون از بدو تاسیس نیز همین بوده است اما در سالهای پیش از انقلاب کاملا مشخص بود این مجموعه بیش از آنکه کودکان و نوجوانان را به نسلی کوشا و خلاق بدل کند، تلاش داشت فرزندان این مرز و بوم را با فرهنگ منحط غربی آشنا و به آن وابسته کند اما پس از پیروزی انقلاب با اصلاح سیاستها با وجود فراز و فرودها طی سالیان گذشته، با توجه به اخباری که این روزها از کانون به گوش میرسد و خروجی فعالیتهای آن میتوان امیدوار شد این مرکز به جایگاه اصلی خود تا حدودی بازگشته است.
در این میان پرورش استعداد کودکان و نوجوانان در حوزه ادبی را میتوان یک گام بسیار مهم و موثر در تربیت نسل آینده ایران دانست. از همین رو طی دیداری که مدیرعامل کانون با دکتر اسماعیل آذر به عنوان یکی از کارشناسان سرشناس حوزه ادبیات و شعر داشت، خبر از اهتمام ویژه کانون به فعالیت در حوزه شعر و ادبیات داد.
در این دیدار اسماعیل آذر با اشاره به اهمیت شعر و ادبیات در تربیت کودکان گفت: اگر شعر در وجود کودکان متمکن و جایگزین شود و بچهها با این مفاهیم آشنا شوند، در زندگی آینده انسانهای موفقتری خواهند شد. نتیجه یک بررسی گذرا نشان داد این کودکان در زندگی خود انسانهای آرام و دور از خشونت بودهاند و آنان محصول شعرها هستند. آذر با اظهار خوشحالی از حضور در کانون - به عنوان یک مجموعه ریشهدار- اظهار داشت: من یک معلم هستم و در دانشگاه تدریس میکنم اما در همه این سالها کانون همیشه یکی از محورهای ذهن من بوده است. هر مجموعهای که پشتوانه نداشته باشد، محکوم به فناست اما پشتوانه کانون اندیشمندان و شخصیتهای بزرگی هستند که سبب رشد این مجموعه شدهاند و اکنون ما زیر سایه آنها نشستهایم و حرف میزنیم.
وی از تاریخ کهن قصه و قصهگویی در ایران سخن گفت و توضیح داد: در برخی دورههای تاریخی و از زمان صفویه، قصهگویی به یک منصب تبدیل شد و در دوران قاجاریه هم ناصرالدین شاه، قصهگوی ویژهای داشت و فخرالدوله دختر او این قصهها را میشنیده و مینوشته است.
مدرس دانشگاه ادامه داد: آنچه امروز رایج است، شعر است که در ایران پشتوانه دارد و در ضمیر ایرانیان نهفته است و همه ما با شعر بزرگ شدهایم. در حال حاضر هم با حرکتهایی که در حوزه ترویج مشاعره راه انداختهایم، خوشبختانه تعداد کودکان و نوجوانان علاقهمند به شعر افزایش قابل توجهی داشته است. بچهها دوست دارند شنیده شوند.
وی تصریح کرد: من کانون را دوست دارم و معتقدم از آموزشوپرورش و صداوسیما هم میتواند مهمتر باشد، چرا که این مجموعه میتواند انسان بسازد. در حال حاضر بسیاری از شعرهای بچهها محصول ذوق آنهاست نه دانش و تجربههای نو آنان، به همین دلیل باید بچهها را با شاعران قدیمی آشنا کنیم.
پیشنهاد این نویسنده و مترجم، راهاندازی جریان مشاعره در مراکز کانون سراسر کشور با استفاده از فناوریهای جدید و فضای مجازی بود و او اعلام آمادگی کرد مربیان کانون در زمینه آموزش شعر به بچهها تحت آموزش قرار گیرند و شعرهای بسیار ساده و قابل فهم برای کودکان جمعآوری و منتشر شود.
در این نشست که معاون تولید، مدیرکل حوزه مدیرعامل، روابط عمومی و امور بینالملل، دستیار رسانهای مدیرعامل، مدیر آفرینشهای ادبی و هنری، مدیرکل نظارت بر انتشارات و مدیرکل نظارت بر چاپ و توزیع محصولات کانون نیز حضور داشتند، مدیرعامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در سخنانی از اسماعیل آذر به عنوان یکی از قلههای مسلم ادبیات و شعر نام برد و گفت: ما به دنبال این هستیم که از تجربههای ایشان استفاده کنیم و درخواست داریم در ساخت برنامههایی برای کودکان در حوزه شعر و شعرخوانی به ما کمک کنند.
حامد علامتی توضیح داد: برنامه ترویج شعرخوانی و مشاعره با ۳ سیاست محوری سال ۱۴۰۳ یعنی مرکزمحوری، مخاطبمحوری و نوجوانمحوری کاملا مطابقت دارد.
وی با بیان اینکه کانون قصد ندارد گرفتار روزمرگی شود، تاکید کرد: قصد داریم در این حوزه کارهای ماندگاری را که شمولیت داشته باشد از خود به یادگار بگذاریم. برای نسل جدید باید از ابزار هنر و ادبیات مانند شعر، داستان و قصهگویی استفاده کنیم و البته ابزار رسانه که بسیار مهم است.
مدیرعامل کانون در همین زمینه اهمیت ایجاد یک پیوست رسانهای برای تمام برنامههای فرهنگی و هنری را یادآور شد و گفت: کودکان و نوجوانان امروز غرق در گوشی هستند و ما باید از ظرفیت رسانهها بویژه رسانه ملی و فضای مجازی برای ترویج ادبیات استفاده کنیم.
علامتی با تاکید دوباره بر اینکه احیای کانون و بازگرداندن آن به دوران درخشان دهههای ۶۰ و ۷۰ شمسی تصمیمی راهبردی است و قصد داریم هر کار خوبی را که انجام شده است ادامه دهیم و تقویت کنیم، گفت: اگر ببینیم کاری مناسب زمان فعلی نیست، حتما تغییر خواهیم داد.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|