|
آنگونه که رئیس فدراسیون فوتبال میگوید متهمان هر کدام 25 سکه گرفتهاند
از مس طلا گرفتند
بعد از یک هفته سکوت، سرانجام مهدی تاج حاضر شد با حضور ویدئویی در یک برنامه ورزشی درباره فساد رخداده در پیکره فدراسیون فوتبال صحبت کند. مهمترین بخش صحبتهایش به جایی اختصاص داشت که برای نخستین بار به عنوان یک فرد نزدیک به پرونده از میزان سکههای رد و بدل شده پرده برداشت. البته از آنجا که پرونده در دست بررسی است نمیشود قاطعانه گفت فقط تعداد 25 سکه به چند نفر همه ماجرا باشد. رئیس فدراسیون فوتبال درباره بررسی پرونده خداداد افشاریان، رئیس برکنارشده کمیته داوران و سهیل مهدی، رئیس برکنارشده کمیته مسابقات سازمان لیگ که جزو متهمان فساد در فوتبال در دادگاه کرمان هستد، صحبتهایش را اینچنین شروع کرد: فساد در فوتبال ممکن است وجود داشته باشد و یکی از نهادها گزارشی به من دادند که 3 نفر از پرسنل فدراسیون در سال ۱۴۰۰ که من حضور نداشتم، درگیر یک پرونده رشوه بودند. رشوه در کمیته اخلاق و انضباطی فدراسیون فوتبال نمیتواند پیگیری شود و باید در دادگستری بررسی شود. اگر در دادگاه ثابت شد، پرونده در کمیته اخلاق هم بررسی میشود و مجازات جدی برای متهمان در نظر گرفته خواهد شد. در این شرایط تصمیم گرفتیم تا بررسی پرونده این افراد تعلیق شوند و در صورت اثبات بدون اغماض، بدون تعارف و بدون چشمپوشی هم مساله را اعلام خواهیم کرد و هم آنها از تمام فعالیتهای فوتبالی محروم خواهند شد. رئیس فدراسیون فوتبال درباره اینکه آیا مشابه چنین پروندهای هم در سالهای اخیر وجود داشته است، یادآور شد: سال ۱۴۰۰ کمیته اخلاق در پروندهای درباره مس شهر بابک، ۴ نفر را محروم کرد ولی این پرونده را مشخصا فساد و مشخصا رشوه اعلام کردهاند.
وی درباره اتهام متهمان فوتبالی پرونده کرمان هم یادآور شد: در این باره دستگاه قضایی باید اظهارنظر کند اما چیزی که من اطلاع دارم این افراد (هرکدام) ۲۵ سکه رشوه دریافت کردهاند. این پرونده در مرحله بازپرسی است و درباره دلیل دریافت رشوه اطلاعی ندارم و باید منتظر اعلام رای قاضی باشیم. متهمان هم پس از بازپرسی بدون اینکه وثیقه دریافت کنند، آزاد شدهاند. در صورت رد اتهامات، مدیران تعلیقشده به کارشان بازمیگردند. در حال حاضر هم خواسته خود متهمان و هم فدراسیون فوتبال این بود که تا رسیدگی کامل کنارهگیری کنند.
ارسال به دوستان
«وطن امروز» گزارش میدهد؛ در سال 1401 کارگران و کارمندان بیشتر از اصناف مالیات پرداخت کردهاند
صنف صفآخر مالیات
* از مجموع 850 همت مالیات دریافتشده 80 همت توسط کارمندان و کارگران و 50 همت توسط اصناف پرداخت شده است
گروه اقتصادی: دریافت مالیات حقه از همگان تقریباً به یک خواسته عمومی تبدیل شده است. در شرایطی که حقوق و دستمزدبگیران و واحدهای تولیدی به عنوان بخش شفاف اقتصاد کشور، هدف مالیاتستانی دقیق قرار دارند، آمار مربوط به میزان مالیات پرداختی برخی مشاغل به شوخی شبیه است! به طور مثال، آمارها نشان میدهد پزشکان و دندانپزشکان، نمایشگاهداران خودرو، دفاتر اسناد رسمی، بنگاههای املاک، رستورانها و کافهها و طلا و جواهرفروشان در سال 1401 به ترتیب، 35.3، 20، 14.5، 10.6، 9.9 و 9.6 میلیون تومان به شکل سرانه مالیات پرداخت داشتهاند. بر اساس آمارها برخی مشاغل خاص و پردرآمد بیشترین فرار مالیاتی را دارند و این در حالی است که دستمزد و حقوقبگیران بدون وقفه و بدون امکان چانهزنی به پرداخت مالیات محکوم هستند. به زعم کارشناسان، اگر این شرایط اصلاح نشود، فشار مالیاتی همچنان بر عهده حقوق و دستمزدبگیران و صنایع و تولیدکنندگان خواهد بود. بنابراین باید گفت بخش شفاف اقتصاد کشور مالیات میپردازد اما بخش اعظمی از اقتصاد کشور از مالیاتدهی طفره میروند. به زعم بسیاری، دولت وظیفه دارد به نمایندگی از مردم در راستای اخذ مالیات حقه از همگان گام بردارد. البته شواهد نشان میدهد که طی 3 سال گذشته وضعیت پرداخت مالیات اصناف و مشاغل نسبت به قبل بهبود یافته است اما هنوز هم این بخشها مالیات واقعی خود را نمیپردازند. از آنجا که هنوز گزارشهای مربوط به وضعیت مالیاتی کشور در سال ۱۴۰۲ تکمیل نشده است. بنابراین در ادامه گزارش مالیاتی سال ۱۴۰۱ مورد استناد قرار گرفته است.
هر سال در روزهای منتهی به خرداد و آغاز فصل پرداخت مالیات اصناف و مشاغل، سروصداها علیه مالیات زیاد میشود، آن هم از جانب برخی صنوف و مشاغل که درآمدهای بالایی دارند.
فرار مالیاتی برخی اصناف در سالهای مختلف موجب شده آمارهای شوکهکنندهای از وضعیت مالیات پرداختی صنوف مختلف به ثبت برسد، آن هم درحالی که کارگران و کارمندان با درآمدی بسیار پایینتر از صنوف قبل از اینکه حقوقشان را دریافت کنند، مالیات دادهاند!
طبق اعلام رئیس سازمان امور مالیاتی، سال گذشته مالیات اکثر صنوف و مشاغل، از صفر تا 20 میلیون تومان بوده است او البته این را هم گفت که پارسال میانگین مالیاتستانی از اصناف و بازاریان فقط 7 میلیون تومان بوده است، آمارهای رسمی نشان میدهد از مجموع درآمد مالیاتی کشور، تنها 6 درصد مالیات را کل صنوف و مشاغل پرداخت میکنند که 50 درصد مالیات پرداختی این مشاغل و صنوف صفر است.
بر اساس روایت رسمی سازمان مالیاتی، مالیات دریافتی از اصناف و بازاریان تنها 6 درصد منابع وصولی سال گذشته را شامل شده است. به عبارتی از حدود 850 هزار میلیارد تومان درآمد مالیاتی کشور حدود 50 هزار میلیارد تومان مالیات از اصناف و مشاغل بود، در حالی که به گزارش مراجع رسمی بالغ بر 30 درصد تولید ناخالص داخلی کشور در بخش اصناف است.
بر اساس گزارش سازمان مالیاتی 50.6 درصد اصناف در سال 1401 مالیات پرداخت نکردهاند که عمدتا مشمول معافیتهای مالیاتی شدهاند؛ 19.4 درصد از اصناف نیز حداکثر تا 5 میلیون تومان در سال مورد گزارش مالیات پرداخت کردهاند. یعنی ۳۰ درصد اصناف مالیاتی بیشتر از ۵ میلیون تومان پرداخت کردهاند.
بر این اساس 9.7 درصد از اصناف بین 5 تا 10 میلیون تومان، 4.5 درصد بین 10 تا 15 میلیون تومان، 4 درصد بین 15 تا 20 میلیون تومان، 2 درصد بین 20 تا 25 میلیون تومان، 1.8 درصد بین 25 تا 30 میلیون تومان و 7.7 درصد نیز بیش از 30 میلیون تومان مالیات پرداخت کردهاند.
این در حالی است که کارمند و کارگری که 20 میلیون تومان در ماه یعنی 250 میلیون تومان در سال درآمد داشته باشد، بین ۲۵ تا 30 میلیون تومان مالیات پرداخت کرده است.
بر اساس آماری که از سازمان امور مالیاتی اخذ شده است، میزان کل مالیاتی که مشاغل و اصناف در سال 1402 (مالیات محاسبه شده سال 1401) پرداخت کردند، همانطور که اشاره شد 50 هزار میلیارد تومان بوده است اما در همین بازه کارمندان و کارگران بخش خصوصی 49 هزار میلیارد تومان و کارمندان و کارگران بخش عمومی 31 هزار میلیارد تومان مالیات پرداخت کردهاند. این یعنی سهم کارمندان و کارگران در درآمدهای دولت به مراتب بیشتر از مشاغل و اصناف بوده است.
در سالی که طبق محاسبه انجام شده، مالیات یک کارگر و کارمند حدود 10 میلیون تومان بوده است (درآمد سالانه 84 میلیون تومان/ ماهانه 7 میلیون تومان) آیا مالیات 9.6 میلیون تومانی سرانه طلافروشان، 9.9 میلیون تومانی رستورانها و کافهها یا 5.9 میلیون تومانی صنف لوازم خانگی با واقعیتهای اقتصاد ایران سنخیت دارد؟ مسلما باید به میزان درآمد اعلامی از سوی این مشاغل و صنوف با دیده تردید نگاه شود.
از سوی دیگر فرار مالیاتی پزشکان و طلافروشان مخصوصا در سالهای اخیر مورد توجه و انتقاد قرار گرفته است. بر اساس آمار سال 1401، یک طلافروش با میانگین گردش پوز 6 میلیاردی در سال 1401 نهایتاً 9 میلیون و 600 هزار تومان(!) مالیات پرداخت کرده است. پزشکان و دندانپزشکان نیز در سال 1401 با آن هم حجم بالای درآمدی که دارند متوسط تنها 35 میلیون و 300 هزار تومان مالیات پرداخت کردهاند. نمایشگاهداران خودرو نیز با گردش 3 میلیارد تومانی پوز در سال 1401 تنها 20 میلیون تومان مالیات دادهاند!
بررسی آمارهای جدید سازمان امور مالیاتی حاکی است متوسط رقم مالیاتی که برخی از این صنوف و مشاغل برای سال 140۱ پرداخت کردهاند مثل پزشکان، طلافروشان، بنگاههای املاک و نمایشگاهداران خودرو 10 تا ۳۵ میلیون تومان در سال بوده است.
این در حالی است که یک کارمند با دریافتی 250 میلیون تومان در سال 30 میلیون تومان مالیات پرداخت کرده است. قانونگذار در سالهای اخیر تلاش کرده با وضع قوانین جدید از فرار مالیاتی این گروهها جلوگیری کند، با این حال اما همچنان آمار فرارهای مالیاتی اصناف بسیار بالاست و این موضوع همواره مورد انتقاد مردم، کارگران و کارمندان بوده است چراکه آنها قبل از اینکه پول به حسابشان بیاید مالیات را دادهاند.
حتما خبرهای مربوط به فرار مالیاتی برخی صنوف را زیاد شنیدهاید، از جمله خبری که هفته پیش شاهین مستوفی رئیس مرکز بازرسی، مبارزه با فرار مالیاتی و پولشویی سازمان امور مالیاتی از فرار مالیاتی 50 میلیاردی 4 طلافروش در شهر اردبیل داد.
با بازرسی انجامشده و با توجه به مدارک به دست آمده، مشخص شد 4 طلا فروشی اقدام به پنهانسازی بخش قابل توجهی از فعالیت اقتصادی خود در قالب گردش مالی صندوق قرضالحسنه کردهاند، به نحوی که سال 1401 جمع گردش مالی درآمدی آنها در صندوق قرضالحسنه مذکور، قریب به 510 میلیارد ریال بوده است که این مبلغ درآمدی در محاسبه مالیات این اشخاص در مقطع زمانی تسلیم اظهارنامه، لحاظ نشده بود و مجموع مالیات ابرازی طلافروشهای یادشده، تنها 18 میلیون تومان(!) بوده است.
این مورد البته فقط مربوط به یکی از پروندههای کشف فرار مالیاتی است و امثال این پروندهها و فرارهای مالیاتی قطعا بسیار است، اما نکته مهم اینجاست که حجم فرارهای مالیاتی در حالی همچنان بالاست که سازمان مالیاتی و دستگاههای مرتبط تسهیلات ویژهای هم برای اصناف مختلف در این حوزه در نظر گرفتهاند.
تازهترین تسهیلات مالیاتی مربوط میشود به تصمیم اخیر سازمان مالیاتی مبنی بر امکان پرداخت مالیات در 15 قسط؛ محمد هادی سبحانیان، رئیس سازمان امور مالیاتی کشور اعلام کرده است که در راستای تحقق شعار سال 1403 و تعامل حداکثری با اصناف و مشاغل برای نخستین بار سازمان مالیاتی امکان پرداخت مالیات مقطوع مشاغل در 15 قسط (3 برابر پارسال) را فراهم کرد.
سال گذشته حداکثر تقسیط مالیات برای مؤدیان 5 ماه بوده است. با این تصمیم سازمان امور مالیاتی و افزایش چندبرابری سقف تبصره ماده 100 قانون مالیاتهای مستقیم، میتوان انتظار داشت که مؤدیان بیشتری از ظرفیت این تبصره استفاده کنند.
به نظر میرسد سازمان امور مالیاتی در راستای کاهش پروندههایی که نیاز به رسیدگی دارند و بعضا رسیدگی و وصول مالیات آنها تا حدود 2 سال زمان میبرد دست به گسترش دامنه تبصره 100 و افزایش تسهیلات آن زده است.
با این حال اما تجربههای قبلی نشان میدهد با وجود تسهیلات گسترده مالیاتی که دولت برای اصناف در نظر گرفته، باز هم فرار مالیاتی اصناف بالاست. یکی از مصداقهای بارز این فرارهای مالیاتی با وجود ارائه تسهیلات ویژه از سوی دولت مربوط به طلافروشان است؛ موردی که در هفتههای اخیر هم شاهد آن بودیم. صنف طلا به دلیل نگرانی از آینده مالیاتیشان 2 هفته دست از کار کشیدند! آن هم به این دلیل که طبق قانون مکلف به ثبت سرمایه و معاملات آنی خود در سامانه جامع تجارت شدهاند. این در حالی است که طبق قانون از سال قبل باید این تکلیف را انجام میدادند ولی زمان گرفته بودند و باز هم در روزهای اخیر تسهیلات جدیدی از دستگاههای مربوط گرفتهاند تا حداقل بخشی از تکالیف قانونی خود را انجام دهند.
***
کارشناس اقتصاد در گفتوگو با «وطن امروز»:
فرار مالیاتی اصناف و مشاغل خاص نباید بر دوش کارمندان و کارگران باشد
کارشناس اقتصاد در گفتوگو با «وطن امروز» در رابطه با مالیات پرداختی اصناف و مشاغل خاص گفت: اگر دولت بتواند موضوع مالیاتدهی اصناف و مشاغل را سامان دهد و به صورت واقعی از آنها مالیات اخذ کند، اقبال مردم به کارهای تولیدی بیشتر خواهد شد. سازمان امور مالیاتی باید بتواند با بهرهگیری از ابزارهای نوین، عدالت مالیاتی را به وجود بیاورد. در صورتی که اصناف و مشاغل مالیات حقه بپردازند، میتوانیم امیدوار باشیم فشار مالیاتی از دوش دیگران از جمله کارمندان و صنایع برداشته شود.
حسین ذوالفقاری درباره این موضوع که بر اساس آمار و ارقام رسمی، اصناف و مشاغل نسبت به سهمی که در تولید ناخالص ملی دارند، مالیات اندکی پرداخت میکنند، تصریح کرد: این موضوع بسیار روشن و بدیهی است. اصناف و مشاغل و در رأس همه آنها طلافروشان همواره نسبت به پرداخت مالیات اعتراض داشتهاند و مالیات پرداختیشان ناچیز است.
وی ادامه داد: واقعیت این است که اشخاص حقوقی با اینکه با مشکلات بیشتری نسبت به اشخاص حقیقی روبهرو هستند، وضعیت مالیاتدهیشان بهتر است. همواره مسائل مربوط به پرداخت مالیات توسط اصناف و مشاغل مطرح بوده است و حالا که موضوع نظم دادن به این مساله مطرح شده، برایشان این اقدام سخت است.
وی درباره میزان مالیاتدهی ناچیز مشاغل و اصناف و اینکه به طور مثال طلافروشان سال 1401 سرانه پرداختی مالیاتشان فقط 9 میلیون و 600 هزار تومان بوده است، تصریح کرد: موضوع مالیاتدهی طلافروشان همواره مطرح بوده است. زمانی که مالیات بر ارزش افزوده مطرح شد نیز شاهد مقاومت این صنف بودیم.
کارشناس امور مالیاتی خاطرنشان کرد: اگر دولت بتواند موضوع مالیاتدهی اصناف و مشاغل را سامان دهد و به صورت واقعی از آنها مالیات اخذ کند، اقبال مردم به کارهای تولیدی بیشتر خواهد شد. سازمان امور مالیاتی باید بتواند با بهرهگیری از ابزارهای نوین، عدالت مالیاتی را به وجود بیاورد. در صورتی که اصناف و مشاغل مالیات حقه بپردازند، میتوانیم امیدوار باشیم فشار مالیاتی از دوش دیگران از جمله کارمندان و صنایع برداشته شود.
وی خاطرنشان کرد: با وجود تمام انتقادهایی که به میزان و نحوه مالیاتدهی اصناف و مشاغل داریم، باید این موضوع را هم مدنظر داشته باشیم که بسیاری از اصناف از عهده انجام وظایف قانونی که در ارتباط با سامانهها بر دوش آنها گذاشتهایم برنمیآیند. دولت باید به سادهسازی روندها بپردازد.
ذوالفقاری در پایان گفت: اصناف و مشاغل درباره استفاده از سامانهها باید تحت آموزش قرار بگیرند. لازم است آنان درباره وظایف قانونیشان، جرایمشان و کارهایی که میتوانند انجام دهند تا کمترین خسارت را ببینند، آگاهی پیدا کنند. در اینجا نیاز به ایفای نقش پررنگتر مجامع صنفی، اتحادیهها، اتاق بازرگانی و تشکلهای مردمی داریم.
ارسال به دوستان
گزارش «وطن امروز» از عوامل وقوع سیل در مشهد از بارشهای فرانرمال تا سوء مدیریت
سیل سیریناپذیر
ساکنان شهر مشهد هنوز گرفتار آبگرفتگی معابر و منازل ناشی از سیل چهارشنبه بودند که ظهر دیروز دوباره ابرهای تیره آسمان را سیهپوش کرد و بارش شدید باران و تگرگ مشهد را فرا گرفت. بر این اساس، بارش شدید باران و تگرگ به مدت ۱۵ دقیقه وحشت را بر مردم این شهر مستولی کرد. بر اساس گزارشهای رسیده اندازه دانههای تگرگ به قدری بود که موجب شکسته شدن برخی شیشهها شد. همچنین اغلب خیابانهای مشهد نظیر خیابانهای بهار، سیدی، بلوار منتظری، میدان جمهوری و خواجه ربیع دچار آبگرفتگی شد و خودروها به سختی مسیرها را طی میکردند. طبق اعلام سازمان هواشناسی خراسان رضوی، بارشها امروز هم در مشهد و استان خراسان رضوی ادامه خواهد داشت، همچنین در پی بارندگیهای دیروز میدانهای انقلاب، جهاد، استقلال و فلسطین کاملا دوباره مملو از آب و ترافیک در مسیرهای منتهی به میادین اصلی سنگین شد. بلوار شهید ناصری نیز مسدود شد. خیابانهای احمدآباد، ملاصدرا و کوهسنگی هم دچار آبگرفتگی بسیار شدید شدند. به عقیده کارشناسان عامل اصلی سیل اخیر مشهد ناشی از تخریب کوههای اطراف شهر و ساختوسازهای مجاور رودخانهها بوده است. این در حالی است که سال ۱۳۹۳ رهبر انقلاب نسبت به کوهخواری جنوب مشهد تذکر جدی دادند اما مدیران وقت نه تنها توجهی نکردند، بلکه کوههای جنوب مشهد را تخریب کردند و از بین بردند.
* بارش اخیر در خراسان رضوی در 200 سال اخیر بیسابقه است
وقوع بارش شدید همراه با تگرگ موجب بروز آبگرفتگی در بیشتر معابر شهری و سیلاب در برخی معابر و مناطق مشهد شد. سرپرست مدیریت بحران استانداری خراسان رضوی در گفتوگو با رسانهها درباره بارش شدید دیروز گفت: بارش قابل توجهی طی ۳۰ دقیقه از ۱۹ تا ۲۵ میلیمتر در ایستگاههای بارانسنجی مختلف مشهد ثبت شد. رضا عباسینیشابوری افزود: نقاط مختلف مشهد از جمله بلوارجانباز، منطقه قاسمآباد، میدان فلسطین و برخی زیرگذرهای شهری دچار آبگرفتگی شده است، اما تاکنون (۱۶:۳۰) حادثه خاصی گزارش نشده است. همچنین در سطح مشهد بارش تگرگ درشت علاوه بر اینکه بر حجم سیلابها افزوده، موجب شکستگی شیشه برخی خودروها شده است. برخی زیرگذرهای شهری همچون سیل چهارشنبه دچار آبگرفتگی شده و در برخی مناطق مانند بلوار شهید ناصری باز هم خودروها در جریان آب شناور شدند. در برخی مناطق خودروها همچنان با وجود آب افتادگی از میان زیرگذرها عبور میکنند و در برخی دیگر مناطق پلیس پیشدستی کرده و برخی معابر بزرگ و آب گرفته را بسته است. سرپرست مدیریت بحران خراسان رضوی گفت: این بارشها در 200 سال گذشته بیسابقه بوده و با جلسهای که در استانداری تشکیل شده است همه نیروهای امدادی و خدماترسان پای کار هستند، چرا که بارشها امروز نیز حجیم بود.
* تخریب ارتفاعات جنوب مشهد از عوامل وقوع سیل مشهد
در کنار بارشهای بیسابقه، سوءمدیریت نیز در ایجاد سیل نقش داشته است. در همین باره منتخب مردم مشهد در مجلس دوازدهم گفت: اجرای برخی پروژهها نظیر احداث کمربند جنوبی و تخریب کوههای بلوار نماز، باعث شد حجم بالای آب به سمت ورودی میدان انقلاب سرازیر و متاسفانه جان چند نفر از شهروندان ما گرفته شود.
حسنعلی اخلاقیامیری در گفتوگو با ایسنا با اشاره به سیل اخیر مشهد، اظهار کرد: هر چند روز چهارشنبه ۳۸ میلیمتر بارندگی در مدتی کوتاه رخ داد و حجم آب بیسابقه بود اما باز هم نمیتوان از خطاهای انسانی چشمپوشی کرد. قطعا اقداماتی که در سالهای اخیر انجام و در بافت طبیعی ارتفاعات جنوب مشهد دست برده شد، از عوامل بروز این سیل بود. وی افزود: شهرسازی بویژه در ارتفاعات باید بر پایه مطالعات علمی انجام شود. از سالها پیش برخی با یکسری دیدگاههای اقتصادی، اقدام به تخریب ارتفاعات جنوب شهر مشهد کردند. اجرای برخی پروژهها نظیر احداث کمربند جنوبی در این منطقه و تخریب کوههای بلوار نماز، باعث شد حجم بالای آب به سمت ورودی میدان انقلاب سرازیر شود و متاسفانه جان چند نفر از شهروندان ما از دست برود. منتخب مردم مشهد در مجلس دوازدهم با بیان اینکه باید از سمت دادگستری و استانداری کارگروه ویژهای برای تحقیق درباره این حادثه تشکیل شود، عنوان کرد: باید سهم هر دستگاه و حتی مسؤولان سابق در بروز این حادثه مشخص و از اجرای دیگر پروژههایی که میتواند سالها بعد حادثهای مشابه را ایجاد کند، جلوگیری شود.
* میزان بارش در برخی نقاط مشهد تا دیشب بیش از ۵۰ میلیمتر بود
کارشناس مرکز پیشبینی اداره کل هواشناسی خراسان رضوی گفت: میزان بارش در برخی نقاط از امروز ظهر- دیروز شنبه - تا امشب - دیشب - ۲۰ تا ۳۰ میلیمتر و در برخی نقاط تا بیش از ۵۰ میلیمتر بود.
مرتضی اثمری دیروز در گفتوگو با ایسنا درباره وضعیت هوای استان اظهار کرد: طبق هشدارهای گذشته و هشدار سطح نارنجی شماره ۷ که امروز - دیروز - صادر شد، کماکان بارشهای رگباری توأم با رعد و برق و در نواحی مستعد، بارش تگرگ پیشبینی شده است. وی افزود: طی دیروز ظهر به بعد تا اوایل وقت فردا - امروز یکشنبه - بویژه در نواحی نیمه شمالی و شرقی استان بارشها تشدید شده و با آبگرفتگی، رواناب و سیلابی شدن مسیرها همراه است، همچنین در این مدت افزایش وزش باد نیز پیشبینی شده است.
اثمری با بیان اینکه از یکشنبه تا دوشنبه صبح، دمای هوا در استان کاهش مییابد، عنوان کرد: این سامانه بارشی از فردا - امروز - به تدریج تضعیف و از میزان بارشها کاسته شده و اواخر وقت یکشنبه نیز سامانه از نواحی شرق استان خارج میشود.
کارشناس مرکز پیشبینی اداره کل هواشناسی خراسان رضوی ادامه داد: روز دوشنبه موقتا با کاهش ابرناکی بارندگی قابل توجهی نداریم و تنها در ارتفاعات شمالی استان بویژه ارتفاعات بینالود و هزارمسجد احتمال بارشهای پراکنده پیشبینی شده است. وی بیان کرد: با توجه به اینکه بارشها رگباری است، میزان دقیق بارندگی مشخص نیست و در شهر مشهد نیز میزان بارشها در نقاط مختلف متفاوت پیشبینی شده است. اثمری خاطرنشان کرد: از ابتدای فعالیت این سامانه بارشی که از چهارشنبه آغاز شد، در مشهد تاکنون حدود ۵۰ میلیمتر باران داشتیم که حدود ۳۸ میلیمتر آن طی چهارشنبه در عرض یک ساعت اتفاق افتاد.
کارشناس مرکز پیشبینی اداره کل هواشناسی خراسان رضوی گفت: با توجه به رگباری بودن بارشها به شهروندان توصیه میشود حتیالمقدور از منزل خارج نشوند و در مسیر رودخانهها توقف نداشته باشند و به ارتفاعات صعود نکنند.
***
عوامل انسانی موثر در سیل مشهد
رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی سازمان هواشناسی در گفتوگو با «وطن امروز» راجع به علل شدت بارشها و جاری شدن سیل در مشهد گفت: اینکه ظرف کمتر از یک ساعت حجم بارندگی به 38 میلیمتر برسد، پدیدهای کمسابقه است که البته بخشی از آن به تغییرات اقلیمی و آب و هوایی بازمیگردد اما به طور قطع باید گفت بیش از 50 درصد عامل اصلی در بروز سیل مشهد انسانی بوده که طبیعت محدوده محیط شهر را دستکاری کرده است. احد وظیفه به ساختوسازهای در مسیر رودخانهها و احداث جادههای کوهستانی منتهی به شهر مشهد اشاره کرد و افزود: این ساختوسازها موجب از بین رفتن مسیلها یا مسدودی آنها شده است. علاوه بر این بخشی از پوشش گیاهی محدوده شهر مشهد به دلیل چرای بیش از حد دام از بین رفته است. در چنین شرایطی با وقوع بارشهای سیلآسا باید هم انتظار چنین وقایعی را داشت. رودخانهها و کانالها گنجایش این حجم آب را به دلیل باریک شدن ناشی از ساخت و سازها ندارند و بارشهای شدید باعث آبگرفتگی معابر میشود. سیل اخیر مشهد تداعیگر سیل امامزاده داوود تهران در 2 سال گذشته بود. در آن واقعه هم بررسیها مشخص کرد کانال رودخانه طبیعی روستای امامزاده داوود به دلیل ساخت و سازهای حاشیه رودخانه تنگ شده و این موضوع باعث شد جریان آب ناشی از بارشهای شدید تبدیل به سیل شود.
وظیفه اضافه کرد: اگر بگوییم تغییرات اقلیمی باعث این اتفاق بوده است، چنین موضوعی شاید خیلی دقیق نباشد، هر چند میتواند موثر باشد. چنین بارشهایی معمولا در فصول بهار و تابستان به دلیل نامنظم بودن بارشها و پدیدههای جوی که در این فصول متغیر است، رخ میدهد و باعث بارشهای تندری میشود؛ حال چنانچه راهی برای ورود سیلاب به داخل درهها، رودخانهها و کانالها نباشد، تبدیل به سیلاب مخرب میشود. در چنین شرایطی، سیلاب با خود گلولای میآورد و مسیر آببندها را میگیرد.
رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی سازمان هواشناسی در ادامه افزود: اگر مسیلها بر اثر ساخت و ساز یا پروژه های شهری مسدود شود، باید انتظار رخدادهایی را مانند آنچه در مشهد شاهد بودیم داشت.
دستکاری طبیعت مانند کاهش عرض رودخانهها بر اثر تجاوز به حریم رودخانهها، همچنین از بین رفتن پوشش گیاهی به دلیل نبود آبخیزداری موجب میشود چنین بارندگیهایی تبدیل به بحران شود.
وی همچنین در پاسخ به اینکه چرا در بارشهای سیلآسای ماه گذشته در سیستان با آنکه میزان بارش به بیش از 200 میلیمتر رسید اما باز هم به این شکل مخرب نبود، گفت: بارشهایی که منجر به سیل میشود، بستگی به وضعیت منطقه دارد. در سیستان منطقه هموار و دشتی بود اما در مشهد چون بارندگیها در شهر اتفاق افتاد و راهی برای خروج آب نبود، چنین فاجعهای رخ داد.
ارسال به دوستان
روسیه با حمله غافلگیرکننده به مواضع نیروهای اوکراین 9 شهرک را در اطراف خارکیف تصرف کرد
در جبهه غرب خبری است!
گروه بینالملل: 10 روز پیش روسیه حمله زمینی مجددی را به شهر مهم و راهبردی «خارکیف» آغاز کرد تا با تصرف این شهر بتواند روند جنگ را تغییر دهد. همچنین پوتین با تغییراتی در وضعیت میدانی و فرماندهان و همچنین وزیر دفاع روسیه قصد دارد روند جنگ در اوکراین را به سود خود سرعت بخشد.
در همین ارتباط روزنامه آمریکایی واشنگتنپست نوشت حملات جدید روسیه از چند روز قبل از سمت نواحی مرزی شمال شرق اوکراین باعث غافلگیر شدن سربازان اوکراینی در مواضع دفاعی خود در این مناطق و مواجهه آنها با اتفاقاتی که انتظارش را نداشتهاند، شده است. روزنامه واشنگتنپست نوشت: «تیپ دفاع ارضی ۱۲۵ ارتش اوکراین که در یک باریکه حدودا ۲۷ مایلی در مرز خارکیف با روسیه استقرار یافته بود، عادت به استفاده از پهپادهای شناسایی برای رصد روزانه برنامه مداوم روسیه برای انباشت و تقویت قوا به منظور انجام حملات احتمالی داشت. حالا این تیپ اعتراف میکند صبح روز اجرای حملات جدید روسیه در ۸ روز قبل به خارکیف ناگهان تصاویر پهپادهای شناسایی خود را به دلیل حملات روسیه با پارازیتاندازها از دست داد. دستگاههای اینترنت ماهوارهای این نظامیان اوکراینی متعلق به شرکت استارلینک که مخابرات اساسی آنها را تامین میکرد، از کار افتاده و برای نخستینبار از زمان حمله روسیه در فوریه ۲۰۲۲ به اوکراین خنثی شدند». واشنگتن پست ارزیابی میکند فتوحات روزهای اخیر ارتش روسیه صرفا حاصل ضعفها و کمبودهای ارتش اوکراین نبوده است. به نوشته این روزنامه آمریکایی، «ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین آوریل گذشته به بازدید از مواضع دفاعی تقویت شده جدید ارتش اوکراین در خارکیف رفت اما «آرتیست» و نیروهای دیگر اوکراینی گفتند هر زمان واحدهای آنها در آنجا برای ساخت خطوط دفاعی تقویتشده جدید تلاش میکردند، روسها با استفاده از پهپادهای شناسایی آنها را رصد و به آنها شلیک میکردند».
پس از سقوط «آودیوکا» به دست نیروهای روسیه در فوریه سال جاری میلادی شهر کوچک «اوچرتین» به عنوان نقطه قوت نظامی اوکراین در امتداد یک بزرگراه عمل کرد. اکثر ۳۰۰۰ سکنه این شهر فرار کردند. آپارتمانهای خالی از سکنه و سایر زیرساختهای شهری به مواضع خوب دفاعی بدل شد و به مدت ۲ ماه، اوضاع با ثبات باقی ماند اما کمی بعد، اوضاع خراب شد. نیویورکتایمز مینویسد: گسترش نیروهای روسیه به سمت شمال میتوانست به روسها این فرصت را بدهد تا برخی از قویترین استحکامات اوکراینی در شرق را که سالها تحت کنترل بودهاند، دور بزنند. روسیه هماکنون میتواند خط حمله جدیدی را با هدف دسترسی به شهر «کنستیانتینیوکا» که محور لجستیکی برای نیروهای اوکراینی به حساب میآید، ایجاد کند.
طبق گزارش روزنامه آمریکایی، نبود تغییرات چشمگیر در جنگ برای بیش از یک سال، موقعیت طاقتفرسایی را برای حفظ تعادل ایجاد کرده است. در جنگی که نبرد بر سر کوچکترین موضوعات میتواند برای هفتهها ادامه داشته باشد، حمله ناگهانی روسیه به منطقه اطراف اوچرتین خطرناکترین نوع بود؛ یعنی سریع، عمیق و شگفتانگیز. در ۳ روز گذشته نیروهای روسیه با پشتیبانی جنگندهها، توپخانه و پهپادهای خود در جبهه شمالی اوکراین پیشروی داشتند و دستکم ۹ شهرک را تحت کنترل خود درآوردهاند که بیش از هر زمان دیگری در جنگ بوده است. در برخی مواضع، نیروهای اوکراینی عقبنشینی کرده و فرماندهان این کشور نیز یکدیگر را بابت این شکست سرزنش میکنند. به گفته تحلیلگران نظامی، بخشی از برنامه روسها با این حمله کلی این است که با تهدید خارکیف، اوکراین را به خروج نیروها از سایر میدانهای نبرد، بویژه آنهایی که در شرق منطقه دونباس هستند، وادار کنند. این دقیقا همان چیزی است که اتفاق میافتد. گروهی از سربازان نیروهای ویژه اوکراینی بعدازظهر یکشنبه در یک پمپ بنزین جمع شده بودند و استراحت میکردند. آنها خسته به نظر میرسیدند و میگفتند تازه از دونباس آمدهاند.
نیویورکتایمز در ادامه گزارش خود نوشت: این اقدام میدانی روسیه «ممکن است انگیزه راهبردیتر و بزرگتری» را با خود به همراه داشته باشد؛ «تضعیف روحیه اوکراین و متحدانش». این رسانه معتقد است «چنین اتفاقی تاکنون رخ نداده اما اگر بیفتد، میتواند این تصور را ایجاد کند که پس از ۲ سال جنگ و صدها هزار تلفات و میلیاردها دلار هزینه، چیزی تغییر نکرده است. این به نوبه خود، شاید فشار بر رهبران اوکراین را برای مذاکره به منظور آتشبس با روسیه تشدید کند». ناظران تحریمهای سازمان ملل متحد در گزارشی به کمیته شورای امنیت مدعی شدند بقایای موشکی که ۲ ژانویه در شهر خارکیف اوکراین فرود آمد، از یک موشک بالستیک سری Hwasong-11 کرهشمالی بود که همین موضوع نشان میدهد پوتین با دیدارهای که با شی و اون، رهبران چین و کرهشمالی داشته، قصد دارد توان خود برای جنگ در اوکراین را احیا کند. سرهنگ «داگلاس مک گرگور» مشاور ارشد سابق پنتاگون میگوید اوکراین شهرهای «اودسا» در جنوب و «خارکیف» در شرق را در جریان حمله نیروهای مسلح روسیه از دست خواهد داد.
این کارشناس به کانال آلمانی Die Weltwoche در یوتیوب گفت: «آنها کنترل اودسا و خارکیف را به دست خواهند گرفت. این قبلا برنامهریزی شده است. هفته گذشته روسیه شهر راهبردی آودیوکا و همچنین چندین شهرک را در دونتسک به تصرف خود درآورد. به گفته مک گرگور «رهبری روسیه از قبل طرحی را برای آزادسازی این شهرها آماده کرده است و ارتش روسیه بزودی در مسیر آنها حرکت خواهد کرد». بر اساس گزارش ریانووستی، این نظامی آمریکایی هشدار داد اگر متحدان غربی و دولت کییف نخواهند مذاکره کنند، نیروهای روس باید بیشتر به غرب اوکراین بروند. مشاور سابق وزیر دفاع آمریکا معتقد است «اودسا همیشه شهری روسزبان بوده، مانند خارکیف، بنابراین تا زمانی که آنها (روسها) کنترل این شهرها را به دست نگیرند، هیچچیز تمام نخواهد شد». وی همچنین اضافه میکند مداخله غرب به اوکراین کمکی نخواهد کرد، زیرا هیچیک از متحدان کییف آماده کمک نیستند یا واقعا نمیخواهند مستقیما به اوکراینیها در درگیری با روسیه کمک کنند. مکگرگور ادامه میدهد: «من هیچ مدرکی دال بر اینکه نروژیها، اسپانیاییها، فرانسویها، آلمانیها، یونانیها یا لهستانیها آماده رفتن به «جنگ صلیبی بزرگ» به شرق برای «نجات اوکراین» باشند، نمیبینم».
هفته گذشته، ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه، طی کنفرانس مطبوعاتی سالانه مفصل خود، اعلام کرد «اودسا یک شهر روسی است». از سویی زلنسکی در مصاحبهای گفت پیشبینی میکند روسیه حملاتش علیه شمال شرق اوکراین را تشدید کند و هشدار داد کییف فقط یکچهارم از دفاع هوایی مورد نیازش را برای حفظ خط مقدم در اختیار دارد. این در حالی است که پوتین در سفر اخیر خود به چین گفت حمله به شمال شرق اوکراین به تلافی گلولهباران مناطق مرزی توسط کییف بوده است. از سویی خبرگزاری فرانسه با استفاده از دادههای موسسه مطالعات جنگ محاسبه کرده است نیروهای روسیه بین ۹ تا ۱۵ مه، ۲۷۸ کیلومتر مربع را تحت کنترل خود درآوردهاند که بزرگترین دستاورد آنها از پایان سال ۲۰۲۲ است. کییف و مسکو هر دو میگویند نیروهای روس همچنان پیشروی دارند. در حالی که وزارت دفاع روسیه گفته نیروهای این کشور 9 شهرک در منطقه خارکیف را تحت کنترل خود درآوردهاند، اوکراین ۹۰۰۰ نفر را از منطقه مرزی شمال شرق از زمان آغاز حمله روسیه به خارکیف تخلیه کرده است.
ارسال به دوستان
روایتی از پیشرفت چشمگیر ایران در صنعت دفاعی از اردیبهشت 1357 تا اردیبهشت 1403 از خرید 19 میلیارد دلاری تسلیحات آمریکایی تا فروش سلاح ایرانی به ابرقدرتها
تحول در نیمقرن
علیرضا محمدی: 30 اردیبهشت 1357 در حالی که رژیم پهلوی آخرین ماههای عمر خود را پشت سر میگذاشت، وزارت دفاع آمریکا به کنگره این کشور اعلام کرد قصد دارد چندصد میلیون دلار سلاح دیگر به ایران بفروشد. این در حالی بود که 30 اردیبهشت 1329 نیز شاه از آمریکا تسلیحاتی را خریداری کرده بود اما این ۲ مورد باعث نمیشود «اردیبهشت» را ماه خریدهای تسلیحاتی شاه بدانیم! او از ابتدای دهه 50 شمسی که درآمدهای نفتی ایران افزایش قابل توجهی یافته بود، طی ۷ سال (50 تا 57) 19 میلیارد دلار سلاح فقط از آمریکا خرید و این مورد در کنار خریدهای شاه از دیگر کشورها نظیر انگلستان، فرانسه و حتی شوروی، ایران را به یک واردکننده محض تسلیحات و رونقدهنده به کمپانیهای تسلیحاتی تبدیل کرده بود.
هرچند ایران از سال 1320 دارای صنایع نظامی بود اما چه در دوره پهلوی اول و چه در دوره پهلوی دوم، روی تواناییهای صنایع نظامی داخلی حساب باز نمیشد و تمرکز بر خرید تسلیحاتی از خارج بود. از این رو صنایع نظامی ایران به ساخت یکسری مهمات کالیبر کوچک و بزرگ محدود بود؛ فشنگسازی، خمپارهسازی، مونتاژ تفنگ ژ.۳، تیربار ژ.۳، باروتسازی و.... در بحث تعمیرات و نگهداری نیز تکنیسینهای کشورمان صرفا مجاز بودند تا سطح تعویض بدیهیترین قطعات تسلیحات خریداری شده از خارج پیش بروند! جالب آنکه در آن دوره حتی ساختن تختخواب سربازها جزو صنایع نظامی کشور محسوب میشد.
خریدهای تسلیحاتی ایران در خلال دهه 70 میلادی با سروصدای زیادی انجام شد و حتی اصطلاح «ژاندارم منطقه» در لابهلای پروپاگاندای مربوط به این خریدها مصطلح شد. اما این روز جنگ است که نشان میدهد سلاحها تا چه اندازه با ادعاها و شعارها تطبیق دارد و آن روز است که ماهیت سلاحها مشخص میشود. چنانکه پس از فرار شاه از ایران هر چند او در بخشهایی از ارتش نظیر نیروی هوایی سرمایهگذاری کلانی انجام داده بود اما حتی این نیرو نیز به دلیل وابستگی بسیاری که به مستشاران و تکنیسینهای آمریکایی داشت، آمادگی خود را در نخستین روزهای شروع جنگ تحمیلی در خطر میدید.
در خاطرات مقام معظم رهبری آمده است که چگونه در آغازین روزهای حمله بعثیها به ایران، مسؤولان وقت نیروی هوایی خدمت ایشان میرسند و با توجه به اینکه تکنیسینهای خارجی از ایران رفتهاند، نسبت به اورهال (بازآماد) جنگندهها ابراز نگرانی میکنند. آنطور که در خاطرات ایشان آمده است، این نگرانی در پیش بود که بخش اعظمی از جنگندههای نیروی هوایی در همان نخستین ماههای دفاعمقدس از کار بیفتند!
شاید واقعهای مثل جنگ لازم بود تا مسؤولان کشورمان به عمق وابستگیهای نظامی ایران به خارج از کشور پی ببرند، ما در آن زمان حتی از بابت تهیه سیم خاردار با مشکل روبهرو بودیم. لذا از بدو شروع جنگ تحمیلی و اعمال تحریمهای شدید علیه ایران، تصمیم به ساخت سلاحهای مختلف در داخل کشور گرفته شد.
* از مصطفی تا فتاح
موشک «مصطفی مصطفی» را ۲ رزمنده ایرانی به نامهای شهید مهندس مصطفی مجد و شهید دکتر مصطفی چمران با کمترین امکانات در نخستین ماههای شروع دفاعمقدس در ستاد جنگهای نامنظم میسازند و سنگ بنای طراحی و ساخت موشک در داخل کشور را بنیان میگذارند. کمی بعد، شهید حسن طهرانیمقدم و چهرههایی چون شهید حسن شفیعزاده و سردار امیرعلی حاجیزاده، تلاشهای نظاممند و مستمری را برای بنیانگذاری یگان توپخانه و سپس یگان موشکی سپاه آغاز میکنند. با شعلهور شدن نبرد موشکی توسط عراق و موشکباران شهرهای ایران در خلال 8 سال دفاعمقدس، ایران برای مقابله به مثل با دشمن و تهیه موشک از کشورهایی چون کرهشمالی، چین، لیبی و سوریه با مشکلات فراوانی روبهرو بود اما رفته رفته با مهندسی معکوس و تلاش نخبگان داخلی، تولید نخستین موشک ایرانی در سال پایانی جنگ (1367) با عنوان «ایران 130» با برد 150 کیلومتر به سرانجام رسید. سپس در ابتدای دهه 70 شمسی ایران از موشکهای دیگر خود با برد بیشتر رونمایی کرد.
«شهاب» را باید نخستین موشک ایرانیای بدانیم که در سطح بینالمللی سروصدا کرد و پرده از قدرت نوظهور موشکی ایران برداشت، چرا که این موشک بردی بیش از 300 کیلومتر داشت و کلاهک آن میتوانست چندصد کیلو مهمات انفجاری را حمل کند. سپس به سرعت خانواده موشکهای شهاب، عماد، قدر، خرمشهر و... با بردها و قدرت تخریب بالاتر و البته دقت بیشتر طراحی و رونمایی شدند. ساخت موشکهای دوربرد و نقطهزن در ایران تحریمشده نشان داد کشورمان در حال قدم گذاشتن در مسیری است که میتواند معادلات منطقهای و حتی فرامنطقهای را به شکل خارقالعادهای تغییر دهد.به عنوان نمونه اکنون ایران دارای موشکی نظیر «خرمشهر4» با نام دیگر «خیبر» است که خرداد 1402 رونمایی شد. خیبر جزو موشکهای بالستیک برد بلند و نقطهزن است که ۲ هزار کیلومتر برد دارد. سر جنگی این موشک با وزن یک تن و ۵۰۰ کیلوگرم و طول ۴ متر از انواع سر جنگیهای شدیدالانفجار است. تامین دقت نقطهزنی در فاز میانی (پرواز بالای جو) این موشک در سرعت بالای ۱۶ ماخ انجام شده و سر جنگی با سرعت حدود ۸ ماخ به هدف اصابت میکند. یکی دیگر از ویژگیهای این موشک راهبردی، تاکتیکی بودن است که به کاربر کمک میکند به سرعت «خرمشهر ۴» را جابهجا کرده و آن را در کمترین زمان ممکن عملیاتی کند.
همچنین ایران موشکهای «فتاح1و2» را ساخته که از حیث سرعت در زمره موشکهای هایپرسونیک (ابرفراصوت) جا میگیرند. هایپرسونیکها موشکهایی هستند که باید به سرعت بیش از 5 ماخ دست یابند تا «برین صوت» یا همان هایپرسونیک نام بگیرند. در همین زمینه، موشک «فتاح1» که یک موشک بالستیک با سرعت 13 الی 15 ماخ است، میتواند تا 1400 کیلومتر برد داشته باشد و به چشم برهمزدنی خود را به اسرائیل برساند؛ موشکی که خردادماه 1402 رونمایی شد.
اما «فتاح2» که قابلیتهای بیشتری نیز نسبت به «فتاح1» دارد، چند ماه بعد از «فتاح1» در آبان 1402 در جریان بازدید رهبر انقلاب از نمایشگاه آخرین دستاوردهای نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی رونمایی شد. «فتاح2» توانایی گلاید (سر خوردن) روی هوا را دارد و با مانورپذیری و سرعت فوقالعاده بالا (10 تا 20 ماخ) میتواند براحتی از کمند پدافند هوایی «ختس» یا همان کمان اسرائیل بگریزد و اهداف خود را نابود کند.
* شاهد در اوکراین
زمانی که نگاه کارشناسان و صاحبنظران بینالمللی به صنایع موشکی کشورمان بود تا هر بار با رونمایی از موشکهای جدید ایرانی لیست بلندبالای خود را بهروزرسانی کنند! اتفاقی در قلب اروپا رخ داد که منجر شد جهان نسبت به یک سلاح دیگر ایرانی نیز حساس شود؛ «پهپادهای خانواده شاهد» با صدای خاص خود در آسمان اوکراین رؤیت شدند و این سوال را پدید آوردند: چطور میتوان با این پهپادهای ارزانقیمت اما خطرناک مقابله کرد؟
هرچند ایران و روسیه انتقال پهپادهای شاهد بعد از جنگ روسیه با اوکراین را تکذیب کردند اما به هرروی مقابله سخت با پهپادهای شاهد در آسمان اروپا و در صحنه عمل، نشان داد آمریکا و غرب از این پس غیر از موشکهای ایرانی که امتحان خود را در حمله به مقر تروریستها در شمال عراق و سوریه پس داده بودند، باید نگران پهپادهای ایرانی نیز باشند.
اما پهپاد «شاهد 136» که در اوکراین لرزه بر اندام کشورهای غربی انداخت، تنها یک نمونه از پهپادهای ایرانی است که یکی از دلایل مقبولیت آن نزد دیگر کشورها، سادگی استفاده از آن در کنار قیمت پایینش است. در حالی که صنایع نظامی ایران از پهپادهای دیگری با عناوینی چون: ابابیل، کرار، شاهین، کمان و غزه نیز بهره میبرد.
صرفا در خانواده شاهد، ایران پهپادهای غولپیکر «شاهد 149» و «شاهد 147» را نیز ساخته است. در «شاهد 149» حد فاصل ۲ سوی بال 22 متر است که تا آبان 1402 بزرگترین پهپاد ایرانی بود اما در همان ماه همزمان با بازدید رهبر انقلاب از دستاوردهای جدید نیروی هوافضای سپاه، از پهپاد بزرگتری رونمایی شد که «شاهد 147» نام داشت. این پهپاد با طول بال 26 متر میتواند تا ارتفاع 60 هزار پایی اوج بگیرد و اشراف اطلاعاتی خوبی ایجاد کند که معادل ارتفاع پروازی پهپاد آمریکایی نورثروپ گرومن آرکیو-۴ گلوبال هاوک Northrop Grumman RQ-4 Global Hawk است.
همچنین پهپاد «کرار» یک پهپاد چندمنظوره ایرانی با موتور توربوجت است که در خدمت بسیاری از یگانها و ردههای نظامی ارتش و سپاه قرار گرفته است. به گونهای که نخستین تجربه ایران در ساخت پهپاد با پیشرانه جت و نیز نخستین پهپاد رزمی ایران با قابلیت حمل طیف وسیعی از انواع تسلیحات است.
* معادله صادق!
صرفنظر از آنکه چه بر صنایع موشکی و پهپادی ایران گذشت و چگونه این صنایع اکنون از کلکسیون بینظیری از انواع موشکهای کروز و بالستیک و انواع پهپادهای رادارگریز با قابلیتهای فراوان بهره میبرد، یک اتفاق لازم بود تا جهان پی به عمق قدرت صنایع نظامی ایران ببرد؛ صنایعی که با توجه به تحریمهای شدید علیه کشورمان، تسلیحات تولیدیاش را به شکل مستقل و داخل ایران تولید میکند.
حادثهای که باید رخ میداد تا جهان شاهد رونمایی از ابرقدرت منطقهای به نام ایران باشد، حماقت اسرائیل در حمله به کنسولگری کشورمان در دمشق بود که منجر به عملیات «وعده صادق» شد. به نظر میرسد «وعده صادق» گذشته از اهدافی که در تنبیه صهیونیستها داشت، یک فرصت تاریخی بود که در اختیار ایران گذاشته شد تا قدرت واقعی خود را در عرصه بینالمللی به رخ همگان بکشد.
ایران کشوری بود که در خلال جنگ دوم جهانی به اشغال متفقین درآمد. واقعه کنفرانس تهران (1943) و حضور سران ۳ کشور انگستان، آمریکا و شوروی سابق در پایتخت ایران بدون اطلاع و حضور شاه، به نمادی از ضعف و نبود حاکمیت ملی در دوره پهلوی دوم تبدیل شد. در این کنفرانس تصمیماتی برای بخشهایی از جهان گرفتند که ایران نیز شاملش میشد. چنانکه از آن زمان به بعد ایران جزو بلوک غرب قرار گرفت و تا همین چهل و شش سال قبل، سایهای از سایههای آمریکا در منطقه خاورمیانه به شمار میرفت و مستشاران نظامی آمریکایی با کمترین درجه، نسبت به برترین ژنرالهای ایرانی تفوق داشتند. اما حالا کشوری که بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی درگیر جنگهای داخلی در کردستان، گنبد، سیستان و خوزستان شده و سپس جنگی ۸ ساله را پشت سر گذاشته بود، با اتکا به تواناییهای داخلی خود در بامداد تاریخی 26 فروردین 1403 با سلاحهایی که همگی را در داخل کشورش تهیه کرده بود، به جنگ رژیم صهیونیستی و حامیانش یا به تعبیر دقیقتر به جنگ ناتو رفت. در آن بامداد به یادماندنی، ایران توانست تنها با صرف 292 فروند از انواع تسلیحات (162 پهپاد، 30 موشک کروز و 100 موشک بالستیک) توان ناتو را به چالش بکشد و تعداد قابل توجهی از موشکهای خود را به هدف برساند. در مقابله با حمله ایران، ۲ کشور انگلستان و آمریکا که در جنگ دوم جهانی ایران را اشغال کرده بودند، هر دو در کنار فرانسه و اردن و آلمان و چند کشور دیگر شکست خوردند.
* از وابستگی تا وارستگی
«پهپادها و موشکها» نماد توان تسلیحاتی مستقل ایران در سطح بینالمللی هستند. اگرنه صنایع نظامی ایران در ساخت انواع تسلیحات دیگر نیز توفیق یافتهاند. تسلیحاتی نظیر جنگندههای صاعقه، شفق، کوثر، قاهر و آذرخش، بالگرد ملی (که بزودی رونمایی خواهد شد)، تانکهای ذوالفقار و کرار، ناوشکن جماران، شناورهای تهاجمی کلاس ابومهدی، سردار شهید سلیمانی، شهید باقری و... زیردریاییهای کلاس بعثت، فاتح، نهنگ، غدیر و... سلاحهای سازمانی مصاف و ذوالفقار و انواع دیگری از تسلیحات و دستاوردهای نظامی شگرف، همگی در داخل کشور ساخته و تولید میشوند و این همه باعث شده نیروی نظامی ایران در زمره یکی از قویترین و البته مستقلترین نیروهای نظامی جهان به شمار آید.
امروز 30 اردیبهشت 1403 است. 46 سال پیش درست در 30 اردیبهشت سال 1357 وزارت دفاع آمریکا کنگره این کشور را درباره فروش تعداد دیگری از جنگافزارها به ایران مطلع کرد. این معامله، آخرین معامله تسلیحاتی ایران و آمریکا بود. چه کسی فکرش را میکرد که چهل و شش سال بعد، ایران بتواند قدرت آمریکا و متحدانش را در یک شب (عملیات وعده صادق) این چنین به چالش بکشد؟ آن هم با تکیه بر سلاحهایی که خودش ساخته است.
حالا ایران نه تنها از وابستگی نظامی رهایی یافته است، بلکه خود را در مرحلهای میبیند که به سمت ساخت سلاحهای خاص و کاربردی برود. البته ایران نشان داده است میتواند سلاحهایی بسازد که ویژگیهای آن خاص خودش است؛ از پهپاد گرفته تا ناو اقیانوسپیمای کلاس شهید سلیمانی همه به گونهای طراحی شدهاند که انحصار نقشه و طراحی آن در دست متخصصان ایرانی است. سلاحهای ایرانی امروز برند خود را دارند و صنایع نظامی ایران توانسته از حالت وابستگی به جایگاهی برسد که با تولیدات خود تغییر معادلات را در جهان رقم بزند. امروز ایران نه تنها واردکننده سلاح نیست، بلکه با اعتماد به نفس و با پشتیبانی عملیاتی میتواند به منظور صادرات، در نمایشگاههای بزرگ دنیا حاضر شده و مشتریهای جهانی خود را پیدا کند.
ایران در حال حاضر صادرکننده انواع سلاح به دهها کشور دنیاست. برخی کشورهای عضو شورای امنیت سازمان ملل مشتری پر و پا قرص سلاحهای ایرانی هستند و حالا بعد از عملیات «وعده صادق» قطعا بازار فروش تسلیحات نظامی ایران رونق بیشتری خواهد گرفت. این مقایسه اردیبهشتها در واقع اشارهای کوتاه به وضعیت قدرت ایران در فاصله کمتر از نیم قرن است. نیم قرن، زمان زیادی برای تبدیل شدن یک کشور نیمهمستعمره به یک قدرت جهانی نیست.
ارسال به دوستان
گزارش «وطن امروز » از فرماندهی «یحیی سنوار» در نوار غزه و شکست آمریکا و اسرائیل در یافتن محل استقرار وی
مرد برنده
گروه بینالملل: اسرائیلیها او را مرده متحرک و فلسطینیها قهرمان خطاب میکنند. «یحیی سنوار» خواب و خوراک صهیونیستها را چند ماهی میشود به هم ریخته است؛ مردی که اگر اسرائیل میدانست اینگونه آنها را به مرداب میکشد هیچ وقت در جریان «وفا الاحرار» او را در سال 2011 آزاد نمیکرد؛ رهبر حماس در غزه که آمریکا و اسرائیلیها دربهدر دنبال وی هستند و میدانند تا امضای او نباشد هیچ آتشبسی اجرایی نمیشود و به تبع آن اسیرهای اسرائیلی رها نخواهند شد.
چند روز بعد از عملیات «توفان الاقصی» اسم یحیی سنوار جهانی شد. هر روز اسرائیلیها از وی گزارش و یادداشت مینویسند. حتی سراغ بازجوی صهیونیست او رفتهاند تا بتوانند اطلاعاتی از وی منتشر کنند. 20 سال را در زندانهای اسرائیل بود و زبان عبری را براحتی صحبت میکند. آخرین تصویری که از او منتشر شد توسط اسرائیلیها بود که معتقدند در خانیونس بوده و این شهر را زیر و رو کردند ولی اثری از سنوار نیافتند. اکنون آمریکاییها نیز برای پیدا کردن سنوار بسیج شدهاند تا بتوانند اسرائیل را متقاعد کنند جنگ را پایان بدهد. مقامات کنونی و پیشین آمریکا به شرط آنکه نامشان فاش نشود به پایگاه خبری میدلایستآی گفتند این کشور تلاشهای خود را در سرتاسر منطقه برای یافتن سنوار ۶۱ ساله گسترش داده است.
یکی از مقامات آمریکایی که حق اجازه گفتوگو در این باره را ندارد، به شرط آنکه نامش فاش نشود، گفت دولت جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا حتی احتمالاتی را بررسی میکند که شاید سنوار به شبهجزیره سینا در مصر رفته و از آنجا احتمالا به لبنان یا سوریه نقل مکان کرده است. کاخ سفید، پایگاه خبری میدلایستآی مستقر در بریتانیا را به «جیک سالیوان» مشاور امنیت ملی آمریکا ارجاع داده اما ظاهرا او اطلاعاتی را درباره یحیی سنوار به اشتراک نگذاشته است. مقامات کنونی و پیشین آمریکا به اطلاعات خاصی اشاره نکردند اما گفتند یک عامل بحثبرانگیز این است که اطلاعات آمریکا درباره محل استقرار سنوار ناکافی و قدیمی است. به گفته این مقامات، دولت بایدن تقریبا همیشه یک ماه از یافتن محل استقرار سنوار عقب است.
«بروس ریدل» مقام سابق سیا که پیشتر به 4 رئیسجمهور ایالات متحده پیرامون امنیت ملی مشاوره داده است، به میدلایستآی گفت عدم شفافیت درباره آخرین مکان سنوار «بسیار بد» است. او در پاسخ به زمانبندی مربوط گفت: «یک ماه به این معناست که شما به اطلاعات آنی و لحظهای حتی نزدیک هم نیستید». مقامات مذکور همچنین گفتند: «کشف موقعیت مکانی سنوار فوریت و جایگاه جدی در جامعه اطلاعاتی ایالات متحده پیدا کرده است، زیرا دولت بایدن معتقد است این اقدام میتواند اسرائیل را تحت فشار قرار دهد تا با اعلام «پیروزی کامل» به جنگ خاتمه دهد».
سنوار با تاکتیکهای پیچیده اسرائیل را وارد مرداب غزه کرد و اکنون تنها اوست که باید امضای آخر را برای آتشبس بزند. برخی اسرائیلیها اعتقاد دارند جنگ غزه پایانی ندارد و باید فعلا در آن بمانند. یک نظامی ذخیره ارتش رژیم صهیونیستی از لشکر ۹۸، کماندویی که در حال حاضر در جبالیا مستقر است، به نشریه والاستریتژورنال گفت حماس با شدت بیشتری حمله میکند و روزانه سلاحهای ضدتانک بیشتری را به سوی سربازانی که در خانهها پناه گرفتهاند، همچنین خودروهای نظامی اسرائیل شلیک میکند.
«جوست هیلترمن» رئیس «برنامه خاورمیانه و شمال آفریقا در گروه بینالمللی بحران» نیز به والاستریتژورنال گفت: «حماس در همه جای غزه هست. حماس تا شکست فاصله زیادی دارد». نتیجه استنباطی این است که به نظر میرسد رژیم صهیونیستی از دستیابی به هدف نتانیاهو برای پیروزی کامل فاصله دارد. به گفته مقامات نظامی فعلی و سابق رژیم صهیونیستی و برآوردهای اطلاعاتی ایالات متحده، چه اسرائیل به حمله در رفح ادامه دهد یا خیر، حماس به احتمال زیاد باقی خواهد ماند و در سایر مناطق این باریکه به حیاتش ادامه میدهد. حماس از تونلها، مبارزان و انبارهای تسلیحاتی خود برای گذار مجدد به یک نیروی جنگی چریکی استفاده کرده است. این تغییر بازتاب بخشی از بازگشت به ریشههای این گروه بهعنوان گروهی است که مخالفت با اشغال نظامی رژیم صهیونیستی در کرانه باختری و غزه را در طول نخستین انتفاضه در دهه ۱۹۸۰ سازماندهی کرد. به گفته تحلیلگران امنیتی و شاهدان در غزه، در جنگ کنونی، این به معنای استفاده از تاکتیکهای هدفمند و ضربه و گریز و عملیات در قالب گروههای کوچکتر مبارزان است.
در شرایطی که صهیونیستها به حمله «تمامعیار» علیه رفح هم تهدید میکردند، مبارزان مقاومت عقب نکشیدند و «موسی ابومرزوق» از مقامهای ارشد حماس هفته گذشته در مصاحبه با کانال امبیسی مستقر در دوبی گفت: «اسرائیل به حمله به رفح تهدید میکند و میگوید آنها باید عملیاتشان را آنجا پایان دهند. چه کسی جلوی شما را گرفته است؟ بفرمایید! حملهتان را انجام دهید و کارتان را تمام کنید». طبق گزارش والاستریتژورنال، زمانی که رژیم صهیونیستی سال گذشته بعد از عملیات توفان الاقصی به شمال غزه حمله کرد، مقامات نظامی تلآویو گفتند به آنها دستور داده شده مناطقی از شمال نوار غزه را از عوامل حماس پاکسازی کنند، بدون اینکه برنامهای وجود داشته باشد که چه کسی کنترل آنها را بعد از عقبنشینی صهیونیستها به دست میگیرد. اسرائیل اوایل سال جاری بسیاری از نیروهای خود را از شمال غزه بیرون کشید، زیرا به عملیات در مرکز و جنوب غزه روی آورد و دریچهای برای حماس ایجاد کرد تا نفوذ خود را مجددا تقویت کند.
***
نیویورک تایمز: سنوار معمار رویدادهاست
به گزارش نیویورکتایمز، حامیان و مخالفان حماس همگی بر این باورند شاید سنوار بر تمام اقدامات حماس کنترل نداشته باشد اما مذاکرهکنندگان حماس بدون اجازه او حق اعطای هیچ امتیازی را ندارند و شخص سنوار در سرنوشت مذاکرات تاثیرگذار است. به گزارش این روزنامه آمریکایی، با توجه به اینکه حملات رژیم صهیونیستی بخش اعظم راههای مخابراتی غزه را تخریب کرده، یک روز طول میکشد تا مذاکرهکنندگان حماس به سنوار پیغامی بفرستند. رژیم صهیونیستی تمام غزه را به امید یافتن سنوار جستوجو کرده، اما «صلاحالدین العواوده» عضو حماس و تحلیلگر سیاسی که در زندانهای رژیم صهیونیستی با سنوار آشنا و دوست شد، به نیویورکتایمز گفت: «هیچ تصمیمی بدون مشورت او گرفته نمیشود. او رهبر عادی نیست، بلکه شخصی قدرتمند است که معمار رویدادهاست. او مدیر یا رئیس نیست، او رهبر است». مقامات آمریکایی بر این باورند سنوار احتمالا در تونلهایی زیر شهر خانیونس مستقر شده است؛ اطلاعاتی که با ادعای رژیم صهیونیستی مبنی بر اختفای او در رفح در تضاد است. رژیم صهیونیستی ادعا میکند سنوار به همراه اسرای صهیونیست در رفح ساکن است و از این ادعا برای توجیه حمله خود به آخرین پناهگاه فلسطینیان استفاده میکند.
***
حماس: سنوار در سلامت کامل است
روزنامه تایمز اسرائیل به نقل از ۲ مقام آگاه نوشت: یحیی سنوار، رهبر حماس در نوار غزه، برخلاف تصورات قبلی در رفح نیست اما هنوز مکان دقیق او شناسایی نشده است. آخرین برآوردهای اطلاعاتی رژیم صهیونیستی ادعا میکند رهبر حماس در تونلهای زیرزمینی در منطقه خانیونس، حدود ۸ کیلومتری شمال رفح است.
ارتش اشغالگر یک ماه پیش از خانیونس عقبنشینی و چند روز پیش پیشروی خود را به سمت حومه شهر رفح آغاز کرد.
رژیم صهیونیستی به صراحت اعلام کرده هدفش از جنگ در غزه «دستگیری یا کشتن سنوار و معاونش محمد ضیف است». به نوشته این روزنامه، ارتش رژیم صهیونیستی با وجود ادعاهای مکرر مقامات صهیونیستی مبنی بر اینکه سنوار و ضیف تحت تعقیب هستند هنوز آن ۲ را پیدا نکرده است.
در همین زمینه، «سامی ابوزهری» ضمن خطاب تلویحی به رژیم صهیونیستی اعلام کرد سنوار و ضیف در سلامت هستند و مقاومت به لطف وجود رزمندگانش همچنان قدرتمند است.
ارسال به دوستان
نگاه
سفر پوتین به پکن؛ انزوی آمریکا و تضعیف دلار
مهدی گرگانی: ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه در نخستین سفر خارجی خود پس از شروع دوره پنجم ریاستجمهوریاش همانطور که از قبل وعده داده بود به چین سفر کرد. این سفر پاسخی به سفر سال گذشته شیجینپینگ، رئیسجمهور چین به مسکو بود که در نخستین روزهای شروع سومین دوره ریاستجمهوری وی انجام شده بود؛ نمادی از اهمیت استراتژیک هر ۲ کشور برای یکدیگر. سفر به پکن به عنوان نخستین اقدام مهم سیاست خارجی پوتین در دوره جدید نهتنها در روابط دوجانبه میان این ۲ قدرت بزرگ، بلکه در جهان در حال تغییر کنونی، حامل پیامهای گستردهای برای دوستان و دشمنان در شرق و غرب است.
1- سفر رئیسجمهور روسیه به چین را قبل از هر چیز باید در چارچوب دیدگاه کلان ۲ طرف در نظام بینالملل با محوریت پایان جهان تکقطبی و ظهور و بروز جهان چندقطبی ارزیابی کرد. از نگاه مسکو و پکن، پایان نظام تکقطبی یا نظام تک، چندقطبی مبتنی بر قدرت آمریکا تثبیت شده و سیستم بینالملل با سرعت در حال چرخش به سمت جهان چندقطبی است.
روسیه و چین طی سالهای گذشته به طور فزاینده روابط دوجانبه سیاسی، اقتصادی و دیپلماتیک خود را با هدف مقابله با یکجانبهگرایی ایالاتمتحده و همچنین اتحاد در برابر فراآتلانتیک ارتقا داده و تلاش کردهاند راهبرد واشنگتن و متحدان اروپاییاش برای بازگشت به جهان تکقطبی را به چالش بکشند. در مقابل آمریکا طی سالهای گذشته همواره تلاش کرده با بحرانسازی برای چین و روسیه و مشغولیت این ۲ کشور به دردسرهای امنیتی، ضمن بر هم زدن تمرکز آنها، قدرت اقتصادی و نظامی چین و روسیه را با هدف تقویت جایگاه خود در نظام بینالملل تضعیف کند؛ بحران اوکراین و بحران تایوان که در هر ۲ مورد رد پای آمریکا به وضوح دیده میشود، ۲ مثال روشن و واضح آن است. روسای جمهوری روسیه و چین در بیانیه پایانی خود در پکن قاطعانه تاکید کردند که به طور مشترک با یکجانبه گرایی آمریکا مقابله خواهند کرد.
2- یکی دیگر از محورهای مهم سفر پوتین به چین که این را هم باید در چارچوب اهداف کلان ۲ کشور در به انزوا کشاندن آمریکا جستوجو کرد، بحث تجارت با ارزهای ملی و دلارزدایی از روابط تجاری میان روسیه و چین است.
پوتین در کنفرانس خبری خود با گریز زدن به مساله انرژی، تاکید کرد اقتصاد رو به رشد چین به انرژی نیاز دارد و هیچ تامینکنندهای برای پکن قابل اعتمادتر از روسیه نیست.
رئیسجمهور روسیه در همین راستا به تحریمهای آمریکا اشاره و تاکید کرد تجارت میان ۲ کشور از هرگونه مانع خارجی مصون است، چرا که قرار است روابط تجاری میان ۲ کشور به طور کامل با استفاده از ارزهای ملی انجام شود و هر ۲ طرف به این طرح تمایل دارند.
سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه نیز اخیرا گفته بود دلارزدایی در مناسبات اقتصادی دوجانبه تقریبا تکمیل شده و بیش از ۹۰ درصد تراکنشها و تسویهحسابهای مالی میان ۲ کشور با ارزهای ملی انجام میشود.
3- در اینجا باید اشاره کرد که یکی از بانیان اصلی ایده دلازدایی از روابط دو و چندجانبه، جمهوری اسلامی ایران بوده که به واسطه تحریم ها از دههها پیش موضوع آن را با شرکای تجاری خود از جمله چین و روسیه مطرح کرده است. افزایش تحریمهای اقتصادی ایالاتمتحده علیه چین بویژه در دولت دونالد ترامپ و تحریمهای فزاینده علیه روسیه از زمان جنگ اوکراین، رهبران مسکو و پکن را بیش از پیش به فکر استفاده از ارزهای ملی در تجارتهای خارجی خود و استفاده از این ایده انداخت؛ مسالهای که در دیدار اخیر پوتین و شی نیز بسیار بر آن تاکید شد.
دکتر «یانگ جانگ» استاد اقتصاد دانشگاه بینالمللی اقتصاد و تجارت در پکن با اشاره به تمایل روسیه و چین برای حذف دلار میگوید: نشانههای ترک خوردگی «دلار» به وضوح دیده میشود و بسیاری از کشورهای دیگر به این باور رسیدهاند که دنیای تجارت بدون دلار واقعا ممکن است. عربستان شروع به تجارت نفت خود با چین با دیگر ارزها کرده و پکن نیز مایل به بینالمللی کردن یوآن، ارز ملی خود است.
4- به نظر میرسد تحریمهای آمریکا به آنتیتز خود تبدیل شده است و باشگاه کشورهای تحت تحریم آمریکا، تحریم را به فرصتی برای مقابله با سلطه دلار در اقتصاد جهان بدل کردهاند. بدون اغراق باید ایران را سردمدار چنین حرکتی دانست.
هر چه تحریمهای غرب علیه کشورهای دیگر بیشتر شود، ایده دلارزدایی و استفاده از سیستمهای مالی غیر از یورو و دلار بیشتر مورد توجه قرار میگیرد و کشورهای بیشتری به باشگاه مخالفان استفاده از دلار در روابط تجاری اضافه خواهند شد. تضعیف سلطه دلار به نوبه خود به افول قدرت نظامی، سیاسی و اقتصادی آمریکا در نظام بینالملل سرعت دوچندان بخشیده است.
ارسال به دوستان
گفتوگوی «وطن امروز» با سیدرضا میرکریمی و بهروز افخمی درباره توسعه سالنسازی در سینما
سینما روی پرده
گروه فرهنگ و هنر: یکی از اهداف اصلی دولت سیزدهم در عرصه فرهنگ و هنر توسعه زیرساختها بوده است؛ موضوعی که به کرات از سوی متولیان حوزه فرهنگ و هنر در دولت به آن اشاره شده و وعده ساخت 1000 سالن سینما تا سال 1404 نیز داده شد.
در حال حاضر حدود 838 سالن سینما در کشور فعال است، در حالی که این عدد تا پایان دولت سابق 573 سالن بود. درواقع طی ۲ سال گذشته حدود 220 سالن به بهرهبرداری رسیده است اما بر اساس بررسیهای انجامشده و مطابق سالنامه آماری سینمایی، حدود ۴۴ شهر با بیش از 100 هزار جمعیت فاقد سینما هستند و ساخت سالن در این شهرها جزو هدفگذاریهای آتی دولت محسوب میشود.
از سوی دیگر فروش سینما سال گذشته رقم 1300 میلیارد را پشت سر گذاشت و با شکستن رکورد ۲۳ ساله خود نشان داد تقاضا برای تولید و ساخت آثار سینمایی وجود دارد اما به توسعه زیرساختها برای عرضه این تولیدات طی سالیان طولانی در برخی شهرستانها توجه نشده و این هم یکی از دلایلی است که شاید بتوان با تکیه بر آن بر توسعه زیرساختهای سینمایی بیش از پیش تاکید کرد.
بر اساس استانداردهای جهانی، به ازای هر 10 هزار نفر باید یک سالن سینما وجود داشته باشد، این در حالی است که در کشور ما بیش از 90 شهر بالای جمعیت ۵۰ تا ۱۰۰ هزار نفر فاقد سالن سینما هستند و این موضوع موجب میشود به توسعه سینما که یکی از مولفههای انقلاب اسلامی است، توجه ویژه شود.
در همین ارتباط معاون توسعه فناوری و مطالعات سازمان سینمایی طی گفتوگویی اعلام کرده بود با شروع به کار دولت جدید 573 سالن سینمای فعال در کشور داشتیم که امروز این تعداد به 838 سالن رسیده است. در حقیقت کمیسیون ماده ۸ به ۸۳۸ سالن مجوز فعالیت داده است. در کنار آن ۱۵۷ سالن جدید در بخش خصوصی مجوز ساختوساز گرفتهاند که تا پایان سال افتتاح خواهند شد. با این اوصاف راهاندازی سالن در برخی شهرها در راستای سیاستهای دولتی باید با همکاری ادارات کل ارشاد استان و موسسه سینماشهر و سایر نهادها فرهنگی و هنری انجام شود و حمایت از بخش خصوصی در راستای حفظ سالنهای نمایش فیلم و راهاندازی و فعال شدن سالنهای موجود بویژه در مناطق محروم و کمبرخوردار و بالای ۱۰۰ هزار نفر جمعیت، در اولویت قرار بگیرد که تا اواسط سال 1404 طبق وعدهها به 1000 سینما دست یابیم و عدالت فرهنگی نه تنها روی کاغذ، بلکه در عمل هم دیده شود. در این بین خبر افتتاح پردیس سینمایی دزفول، یکی از مناطق کشور که با دارا بودن بیش از یک میلیون جمعیت و فاقد سالن بود، نه تنها خبر خوشی است، بلکه گام مهمی در رسیدن به توسعه سالنسازی به شمار میرود.
***
فیلمهای متنوع، سینماهای متعدد
سیدرضا میرکریمی که برای شرکت در آیین افتتاح این پردیس سینمایی به دزفول رفته بود، با ابراز خوشحالی از این اتفاق گفت: خوشحالم بعد از مدتها به دزفول آمدم و این طبیعت و تمدن که مهر مادری در آن موج میزند، حالا با این فضای هنری ساخته شده، معنای دیگری دارد.
وی افزود: خاطراتی از دزفول برای من مانده که هر یک قصهای است. یک جمله معروف است که میگوید انسانهای ثروتمند انسانهایی هستند که قصه بسیار شنیدهاند. تجربه زیستی هرکس یک بار است و در این فرصت کم زندگی، قصهها باعث میشود تجربه ما بیشتر شود. میرکریمی با تقدیر از تیم جوان و خوشفکری که روی زیرساختهای فرهنگی بویژه سینما و سالنهای سینما در شهرستانها کار میکنند، اظهار کرد: انتظار میرود در کنار مهیا کردن زیرساختهای فرهنگی، برنامهریزی مناسبی برای تولید آثار متنوع اجتماعی و فرهنگی برای خانوادهها شود، زیرا معتقدم چیزی که هویت جمعی ما را در شهرها شکل میدهد، محلهای تجمعی است که برای فعالیتهای فرهنگی اتفاق میافتد.
کارگردان سینما در ادامه گفت: ضعفهای زیادی در این زمینه داشتیم که به نظرم در حال جبران است، البته باید در کنار آن به فکر تولید محصولات متنوعی برای نمایش در این سالنها باشیم و حواسمان باشد که ذائقه مخاطب نیاز به حفاظت دارد و با تولید آثار متنوع باید مشوق مخاطبان برای ورود به سینما باشیم و سینما به قشر خاصی تعلق نداشته نباشد.
وی بیان کرد: مکان مقدس، مکانی است که انسانها با یکدیگر در تعامل هستند و تجربیات خود را به یکدیگر منتقل میکنند و کمک میکند آن اجتماع به لحاظ فرهنگی فربهتر شود. اتوبانها، خیابانها و کوچهها شریانهای اصلی یک شهر نیستند، بلکه سالنهای اجتماع مکانهایی هستند که مردم در آن یکدیگر را میبینند و در کنار هویت فردی خود به یک هویت جمعی میرسند و سینما یکی از آن مظاهر است. میرکریمی در پایان تأکید کرد: سینما مکانی مدرن برای قصه گفتن و قصه ساختن است و هرکس زیرساخت سینمایی میسازد، به فرهنگ و هنر کشور کمک میکند. هرکس فیلم میسازد، به مخاطبان میآموزد جای دیگری باشند. تا زمانی که جای دیگری نباشیم، نمیتوانیم انسان اخلاقمداری باشیم. قصهها به همین دلیل انسانها را بزرگ میکنند.
***
لذت تماشای فیلم روی پرده
بهروز افخمی درباره سالنسازی در شهرستانهای مختلف کشور بیان کرد: امیدوارم امسال تعداد سالنهای سینما از هزار عدد عبور کند و سال آینده شاهد 1100 یا 1200 سالن سینما باشیم. این تعداد باز هم به نسبت نیازی که کشور با جمعیت فعلی خود دارد کم خواهد بود ولی تا حد قابل قبولی به عدد لازم برای ادامه سینمایی که بتوان نام سینمای صنعتی بر آن نهاد و به سینمایی که از لحاظ تجاری میتواند سودآور باشد، خواهد رسید.
وی با اشاره به نقش دستگاههای متولی در افتتاح سینماهای جدید و مدرن گفت: به گفته خود مسؤولان امسال به 200 سینمای مدرن بازسازی شده رسیدهاند و فکر میکنم سال آینده این عدد به 240 خواهد رسید.
افخمی با اشاره به تماشای فیلم در سالنهای مدرن سینما تصریح کرد: فیلم بهتر است روی پرده سینما دیده شود اما در فضای جدید کنونی بسیاری از افراد فیلمها را در بسترها و رسانههای مختلف مشاهده میکنند که یکی از معضلات سینمای ایران در عصر پیشین و عصر حاضر است که در فضای کنونی این معضل به کرات قابل مشاهده است.
او در پایان بیان کرد: دیدن فیلم روی پرده سینما برای فیلمساز شرایط مطلوبتری است و فیلمساز آرزوی دیده شدن فیلم خود روی پرده سینما را دارد. امیدوارم تعدد سینماها این امکان را برای افراد سینمادوست مهیا کند که تماشاگران ایرانی هم فیلمها را روی پرده سینما در استودیوی مناسب، صدای باکیفیت و با تصویری که رنگ و لعاب بهتری دارد، مشاهده کنند.
ارسال به دوستان
یادداشت روز
غافلگیری آرتیست!
حنیف غفاری: ولودیمیر زلنسکی هولناکترین لحظات ممکن را در جنگ اوکراین تجربه میکند. پیشروی غافلگیرکننده روسها در منطقه خارکیف، قدرت مانور آنها را در جبهههای شرق نبرد افزایش داده و در مقابل، ناتو، آمریکا و اوکراین را در موقعیتی متزلزل و پرریسک قرار داده است. سال 2023 میلادی، قبل از اجرایی شدن ضدحمله اوکراینیها، اعضای ارشد ناتو متفقالقول بودند که موازنه قدرت در منطقه دونباس به سود کییف تغییر خواهد کرد اما پس از مدتی اندک، این خوشبینی جای خود را به هشدار داد! کار به جایی رسید که جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا به زلنسکی درباره عواقب و تبعات شکست در ضدحمله علیه روسها هشدار داد. این اتفاق در نهایت رخ داد. طی ماههای اخیر، علاوه بر دهها شهرک و هدف راهبردی در خارکیف، ۲ شهر آودیوکا و باخموت نیز به تصرف روسها درآمده است. ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه قدرت تحلیلی - عملیاتی ژنرالهای ارشد خود در میدان نبرد را بخوبی در مسیر پیشرفتهای جنگی اخیر به کار گرفته و حتی با تغییر وزیر دفاع خود، به نوعی زمین بازی را برای اوکراینیها در شرق این کشور ناامنتر ساخت. صورتمساله مشخص است: زلنسکی در میدان نبرد غافلگیر شده است. بخشی از این غافلگیری، معطوف به پیشروی روسیه در شرق اوکراین و بخش دیگری از آن، مربوط به رویکرد زیگزاگی و ابزارگرایانه ناتو و غرب نسبت به کییف است. بخش اول معادله مشخص است؛ سرعت پیشروی روسیه در میدان بهمراتب فراتر از حد تصور ناتو و اوکراین بوده و همین مساله، قطعا بر چینش میز مذاکرات آتی احتمالی صلح به سود اهداف مسکو تاثیرگذار خواهد بود. قطعا روسها از مزیتهای میدانی خود در میدان مذاکره با کییف و ناتو استفاده خواهند کرد. کاخ کرملین دیگر به ۲ تضمین حداقلی اوکراین در مذاکرات یعنی الحاق کریمه به خاک روسیه و عدم عضویت در پیمان آتلانتیک شمالی اکتفا نخواهد کرد و درخواست الحاق یا خودمختاری بخشهای دیگری از شرق اوکراین را نیز در مذاکرات مطرح خواهد کرد. فراتر از آن، روسها از اوکراین خواهند خواست تضمینی فراتر از عدم عضویت در ناتو ارائه کرده و به بازیگری بیطرف در قبال هر گونه بحرانی در نظام بینالملل (بویژه محیط پیرامونی روسیه) تبدیل شود. اما غافلگیری دوم زلنسکی مربوط به نوع رفتار آتلانتیکیهاست. سیگنالهای متناقضی که از سوی آمریکا، انگلیس، لهستان و دیگر اعضای پیمان آتلانتیک شمالی به اوکراین مخابره میشود، حکایت از آینده سختی است که در انتظار رئیسجمهور سادهلوح اوکراین قرار دارد. در حالی که کنگره آمریکا ارائه بسته کمکهای گسترده تسلیحاتی به طرف اوکراینی را تصویب کرده و «ینس استولتنبرگ» دبیرکل ناتو از عزم کامل خود و همراهانش برای حمایت از اوکراین در جنگ با روسیه خبر میدهد، مقامات آلمانی اصرار زیادی دارند که از دوران پساجنگ و بازسازی اوکراین سخن بگویند! جوزپ بورل، مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی نیز رویکرد مشابهی دارد. او در عرصه دیپلماسی پنهان بارها سیگنال مذاکره با روسیه را درباره نحوه پایان دادن به جنگ اوکراین مخابره کرده و در این معادله، هر چیزی به جز حاکمیت و سرزمین اوکراین برایش اصالت و موضوعیت داشته است!
آقای کمدین بازی را بسیار بدتر از حد تصورش باخته است! نهتنها خبری از عضویت اوکراین در ناتو یا اتحادیه اروپایی نیست، بلکه وی باید درباره حدود و ثغور سرزمینهایی که باید به روسیه الحاق یا خودمختاری آنها را اعلام کند، بزودی وارد جدالی سخت با حامیان غربی خود شود. او چارهای جز پذیرش دستور و تصمیم نهایی بازیگرانی که سالها به وی وعده عضویت قطعی در پیمان آتلانتیک شمالی و اتحادیه اروپایی را داده بودند ندارد. این انتخابی است که خود زلنسکی در ماههای منتهی به جنگ اوکراین انجام داد: تصور ایجاد منطقه پرواز ممنوع از سوی ناتو بر فراز کییف و تحریم 100 درصدی انرژی روسیه توسط اروپاییان، رویای تبدیل شدن به یک قهرمان جنگ را برای وی پررنگ ساخته بود؛ رویایی که وی عضویت رسمی در باشگاههای نظامی - امنیتی غرب را تنها یکی از خروجیهای آن قلمداد میکرد. امروز رئیسجمهور شکستخورده اوکراین چیزی برای دفاع ندارد. وی بازی را نهتنها در متن جنگ، بلکه در فرامتن آن نیز از دست داده است. زلنسکی از اینکه به مهرهای برای معامله غرب با روسیه بر سر جنگ اوکراین تبدیل شود بسیار نگران است، زیرا آمریکا و اروپا آماده هستند در همین نفسهای آخر، مهره خود را برای جلوگیری از تشدید شکست خود در برابر روسها قربانی کنند. این اقتضای طبیعت آمریکا و ناتو است و حداقل زلنسکی نباید از آن گلهمند باشد. بهتر بود رئیسجمهور اوکراین قبل از اعتماد صددرصدی به وعدههای غرب، صرفا یک بار تاریخ روابط بینالملل و نحوه معامله آمریکا و اروپا با مهرههایشان را مرور میکرد. اینگونه لااقل وی برای بازی در پرده آخر جنگ اوکراین آمادگی بیشتری داشت.
ارسال به دوستان
لفاظیهای متقابل بایدن و نتانیاهو جنگ زرگری است
بشنو باورنکن
ادعای بایدن مبنی بر قطع ارسال سلاح برای رژیم صهیونیستی با دستور اعطای کمک تسلیحاتی یک میلیارد دلاری واشنگتن به تلآویو رسوا شد
هر کس به تنشهای لفظی و حتی سیاسی این روزها بین کاخ سفید واشنگتن و «میزراد روش» تلآویو به چشم روزنه امیدی برای کنترل وحشیگری رژیم صهیونیستی در غزه مینگرد، در خواب غفلت فرو رفته است.
آنچه میان بایدن و نتانیاهو میگذرد، چیزی جز یک دعوای زرگری نیست که هر یک از 2 طرف، آن را محملی برای رسیدن به اهداف سیاسی، رسانهای، نظامی یا انتخاباتی خود قرار دادهاند.
برای اثبات آنکه دولت ایالات متحده در حملات اخیر به رفح نیز همانند جنایات 7 ماه و نیم اخیر اسرائیل در غزه، همدست صهیونیستهاست، چه شاهدی معتبرتر از کوئیکرها که در خود آمریکا هم به عنوان درستترین جامعه مسیحی شناخته میشوند.
کوئیکرها که با نام رسمی «جامعه مذهبی دوستان» عمدتا در آمریکا و اروپای شمالی و جوامع اروپایینشین آفریقا فعالیت دارند، با آنکه به لحاظ اعتقادی ذیل فرقه اوانجلیسم - معتقد به حقانیت انجیل- دستهبندی میشوند اما هرگز آبشان با مسیحیان صهیونیست در یک جوی نرفته و از روز اول تشکیل غده سرطانی اسرائیل در خاک فلسطین، حق را به فلسطینیان دادهاند. با آنکه امروز کوئیکرها اقلیتهایی کوچک در ایالات متحده، انگلیس، هلند و آفریقای جنوبی محسوب میشوند اما نباید نقش آنها در 3 قرن گذشته به عنوان پیشگامان نهادسازیهای مدرن در غرب و نفوذشان بر دیگر مسیحیان را فراموش کرد. جامعه 75 هزار نفری کوئیکرها در آمریکا، یکی از موتورهای محرک اصلی موج حمایت خودجوش از فلسطین و اعتراض به حمایت واشنگتن از جنایات اسرائیل در غزه در ماههای اخیر بوده است. اهمیت این موضعگیری در آن است که برخلاف دیگر گروههای اجتماعی آمریکایی که در اعتراضات اخیر ضد صهیونیستی نقش داشتهاند، کوئیکرها، جزو موسسان ایالات متحده و نماینده اکثریت سفیدپوست اروپاییتبار مسیحی این کشور هستند نه در زمره اقلیتهای مهاجر و رنگینپوست. هفته گذشته یکی از مدیران لابی پارلمانی کوئیکرها اشارهای صریح به موضع منافقانه دولت بایدن در قبال دور جدید حملات رژیم صهیونیستی به غزه داشت.
حسنالطیب که مدیر بخش سیاستگذاری خاورمیانه در «کمیته دوستان در قانونگذاری ملی» است به شبکه الجزیره گفت: «ما شرایطی داریم که لفاظیها با عمل مطابقت ندارد. بدیهی است دیدن همدستی ایالات متحده در این جنایات جنگی وحشتناک [در رفح] ناراحتکننده است».
او در واکنش به ادعای مضحک کارین ژان پیر، سخنگوی کاخ سفید مبنی بر اینکه «جای نگرانی نیست» چون رژیم صهیونیستی هنوز عملیات جنگی را در مناطق پرجمعیت رفح آغاز نکرده است، با یادآوری اینکه تا این لحظه دستکم یکچهارم جمعیت کل غزه و یک سوم کل جمعیت پناهگرفته در شهر رفح و حومه یعنی حدود 450 هزار نفر بر اثر حملات 2 هفته گذشته اسرائیل به نوار مرزی غزه با مصر (محور فیلادلفی) آواره شدهاند، گفت: «اینکه بگوییم حمله رفح آغاز نشده است، معتبر نیست. با همه آن چیزی که میبینیم، تهاجم رفح در حال وقوع است. این قاعدتا عبور از خط قرمز است». مدیر بخش خاورمیانه لابی کوئیکرها همچنین پرده دیگری را از نفاق دولتمردان آمریکا در رابطه با جنگ غزه کنار میزند. دولت بایدن مدعی بوده برای آتشبس در غزه به تلآویو فشار میآورد و اغلب حماس را به دلیل رد پیشنهادات برای دستیابی به توافق برای توقف جنگ سرزنش میکند. به عنوان مثال جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی کاخ سفید سهشنبه هفته پیش گفت: «اسرائیل پیشنهادی رو به جلو برای آتشبس و معامله اسرا روی میز گذاشته است. جهان باید از حماس بخواهد به میز مذاکره بازگردد و یک توافق را بپذیرد». این توهینی بزرگ به افکار عمومی آمریکا بود که در ماههای اخیر، در خاک خودشان در مقر سازمان ملل در نیویورک شاهد 3 بار وتو شدن قطعنامههای مختلف آتشبس در غزه توسط واشنگتن و رای منفی به 2 اجماع تاریخی اخیر مجمع عمومی سازمان ملل متحد درباره فلسطین بودهاند.
همچنین توهینی بزرگتر به جامعه جهانی که فقط 2 هفته جلوتر از اظهارات سالیوان، خبر توافق حماس با پیشنهاد آتشبس پایدار و آزادی اسرای اسرائیلی را شنید و تنها چند ساعت بعد شاهد حمله رژیم صهیونیستی به جنوب غزه بود.
الطیب در این باره گفت: «ما اکنون به یک آتشبس دائمی برای پایان دادن به این کشتار جمعی نیاز داریم و باید به سمت حل و فصل مسائل عمیقتر این درگیری وحشتناک حرکت کنیم».
موضع منافقانه کاخ سفید و نیمه دموکرات کنگره – در حالی که نیمه جمهوریخواه در هر حال حامی پر و پا قرص اسرائیل است – آنجا اهمیت مییابد که احتمال اجرای یک عملیات پرچم دروغین در سطح افکار عمومی از سوی واشنگتن برای استتار فاز دوم عملیات جنایتکارانه رژیم صهیونیستی در غزه را قوت میبخشد. نتانیاهو و حتی رقبایش در کابینه جنگ رژیم با همه اختلافاتشان نیاز به راهاندازی یک عملیات نظامی در مقیاس بزرگ در رفح برای تغییر تصویر فعلی «ارتش شکستخورده عبری» را بویژه پس از حمله موشکی ایران احساس میکنند. از طرف دیگر حزب دموکرات، در آستانه انتخابات ریاستجمهوری 2024 مزورانه تلاش میکند برای جلب آرای بخشی از جامعه آمریکا که از جنایات اسرائیل به خشم آمده، به دوگانه بایدن - نتانیاهو در سطح رسانهای دامن بزند.
آخرین پرده از این دعوای زرگری را هفته گذشته شاهد بودیم. در حالی که رژیم صهیونیستی در حال استفاده از بمبهای آمریکایی علیه مناطق مسکونی در مرز رفح است، بایدن مدعی شد تعلیق ارسال تسلیحات دقیق به اسرائیل با هدف جلوگیری از عملیات بزرگ در جنوب غزه بوده است. بایدن در مصاحبه کذایی معروفش با شبکه سیانان گفت: «من سلاحهایی را که از نظر تاریخی برای مقابله با رفح هستند، برای مقابله با شهرهایی که با این مشکل سروکار دارند، ارائه نمیکنم». خیل رسانههای شرکتی غربی و عربی این حرفها را به مثابه نخستین رویارویی جدی بین آمریکا و اسرائیل از زمان آغاز جنگ غزه دانستند و طوری فضاسازی کردند که گویی این لفاظیها، ناشی از اختلافاتی جدی است که بین دولت بایدن و اسرائیلیها به خاطر نگرانی از جان غیرنظامیان به وجود آمده است. بله! بایدن ظاهرا توپ را به زمین نتانیاهو انداخته بود اما در حقیقت طبق یک سناریوی از پیش تعیینشده توسط لابی اسرائیلی واشنگتن، توپ را به همتای اسرائیلی پاس داد تا او هم به نوبه خود با آن بازی کند.
نتانیاهو تنها چند ساعت بعد از حرفهای بایدن در سیانان، در مصاحبه مشهورش با پادکست دن سنور، روزنامهنگار آمریکایی مقرب آیپک، یهودیان دنیا را تهدید کرد جنگ مقدس را بدون کمک واشنگتن ادامه میدهد و گفت: «اگر مجبور باشیم به تنهایی بایستیم، این کار را خواهیم کرد، چون من نخستوزیر اسرائیل، تنها کشور یهودی هستم و کوتاه نخواهم آمد». رجرخوانی او جواب داد. نتانیاهو به قول معروف، مساله را برای آن بخش دیگر از جامعه بانفوذ یهودیان آمریکا که ممکن است صهیونیست هم نباشند ناموسی کرد و به آیپک این بهانه را داد تا با جدیت بیشتری در راهروهای کنگره به لابیگری بین هر 2 طیف جمهوریخواه و دموکرات برای گرفتن مجوز ارسال بمبهای قوی به اسرائیل بپردازد.
تنها در عرض چند روز، هشدارها و تهدیدهای پوشالی کاخ سفید درباره ادامه حمله به رفح کاملا از بین رفت. در ابتدا شاهد هجوم سیاستمداران آمریکایی از هر 2 حزب و حتی مستقل به استودیوهای تلویزیونی بودیم تا رئیسجمهور خود را به دلیل انحراف از برنامه جنگی اسرائیل مورد سرزنش قرار دهند. حتی برخی رسانههای آمریکایی تصمیم بایدن را به عنوان «مشوقی برای یهودستیزی» توصیف کردند. نمایش توسط جک لو، سفیر ایالات متحده در تلآویو ادامه یافت. او به تأسی از متنی که آنتونی بلینکن، صهیونیست اعظم و مافوقش در وزارت خارجه برایش فرستاده بود، یکشنبه هفته گذشته تأیید کرد «اساساً هیچ چیز در روابط اساسی [آمریکا و اسرائیل] تغییر نکرده است. فقط یک دسته از مهمات آمریکایی تعلیق شده اما همه چیزهای دیگر به روال عادی ادامه دارد». در نهایت بایدن نیز پرده آخر نمایش را با نقشآفرینی زیر پوستی اجرا کرد و سهشنبه هفته گذشته به کنگره اطلاع داد برنامهریزی برای انتقال یک میلیارد دلار تسلیحات به اسرائیل نهایی شده است؛ شلیکی از سوی خود بایدن به این توهم که او و دولت دموکراتها خط قرمزهایی در رابطه با نسلکشی اسرائیل در غزه دارند و پایانی بر این بحث سادهلوحانه حقوقی که واشنگتن در رابطه با اسرائیل، در حال تبدیل به یک « ایالات متحده با مسؤولیت محدود» است. به قول اسامه ساری، سردبیر آژانس مطبوعاتی یمن، در عالم واقع تاکنون هیچ طرف بینالمللی نتوانسته نشانی از خطوط قرمز بایدن علیه اسرائیل را ردیابی کند. آمریکا حتی حاضر به خط و نشان کشیدن برای رژیمی جنایتکار که آشکارا سیاستهای اعلانیاش را چه در دوره اوباما و چه بایدن نقض کرده و میکند نیست.
ساری میافزاید: «جدیت آنها واقعی نیست، زیرا بایدن و بلینکن در نوامبر اعلام کرده بودند هیچ خط قرمزی وجود ندارد که مانع حمایت نظامی از اسرائیل علیه حماس شود».
به اعتقاد این روزنامهنگار، این باور در حال گسترش میان اعراب موافق است که دولت آمریکا صرفا امور را به صورت مرحلهای مدیریت میکند و عزمی برای تحت فشار قرار دادن تلآویو برای حل این جنگ بیرحمانه نشان نمیدهد.
در واقع بایدن میخواهد به نتانیاهو بگوید که به جای ارتکاب 100 قتلعام در روز در رفح، باید 90 قتلعام انجام دهد. به همین دلیل است که اسرائیل به 100 نرسید، یعنی کشتارها باید متناسب با وحشیگری آمریکا باشد، نه وحشیگری معروف نتانیاهو.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|