|
اخبار
سارا حاتمی بلاگر میشود
فیلم کوتاه «چالش» به کارگردانی و نویسندگی حسین جعفری و تهیهکنندگی حمید انصاری، با بازی سارا حاتمی مقابل دوربین رفت. در خلاصه داستان «چالش» آمده است: آناهیتا بلاگر نوجوانی است که تصمیم دارد چالشی را در یک میهمانی برگزار کند اما شرایط آنطور که فکرش را میکرد، پیش نمیرود.
سارا حاتمی در چهلویکمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم سینمایی «کت چرمی» موفق به دریافت سیمرغ بهترین بازیگر نقش مکمل زن و سال گذشته نیز نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن شد.
***
تمدید مهلت ارسال آثار به همایش مطالعات فیلم کوتاه تهران
آخرین مهلت ارسال چکیده مقالات و طرحنامه «فیلم- جُستار» به ششمین همایش مطالعات فیلم کوتاه تهران تمدید شد. مهلت ارسال چکیده مقالات و طرحنامه «فیلم -جُستار» به ششمین همایش مطالعات فیلم کوتاه تهران، که در فراخوان تا ۶ خرداد ۱۴۰۳ اعلام شده بود، تا پنجشنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۳ تمدید شد. در این دوره از همایش که با حمایت انجمن سینمای جوانان ایران و در 4 بخش «مقالات پژوهشی»، «جستارهای آزاد»، «فیلم- جُستار» و «ترجمه» پذیرای آثار است، علاوهبر افزوده شدن بخش رقابتی «فیلم- جُستار»، میزان جوایز نقدی در بخشهای مختلف هم افزایش یافته است.
***
منتخب جشنواره تئاتر رضوی به حوزه هنری میآید
نمایش «سنجاب» به نویسندگی لیلا روغنگیرقزوینی و کارگردانی مهدی روزبهانی از ۷ تا ۱۸ خرداد ساعت ۱۹ در تماشاخانه ماه حوزه هنری روی صحنه میرود.
«سنجاب» منتخب هفدهمین جشنواره تئاتر رضوی، نمایشی است در قالب درام اجتماعی و اتفاقات گذشته و آینده خانوادهای را روایت میکند که درگیر اتفاقاتی میشوند که پس از ۴۰ سال یک راز سر به مهر برملا میشود. در نمایش «سنجاب» فروزان حسینی، سامان شکیبا، محمدمحسن شفیعی، آرمان پورفرخ، مهسا ابراهیمیکیا و عرشیا کرمی به ایفای نقش پرداختهاند.
***
نصب تیغههای فلزی تئاترشهر تا ۴۵ روز آینده
رئیس مجموعه تئاترشهر با اعلام این خبر که بهمنماه شاهد افتتاح پروژه حریم تئاترشهر خواهیم بود، گفت: تا ۴۵ روز دیگر تیغهها در ضلع جنوب و غرب مجموعه نصب میشود. سیدمحمدجواد طاهری درباره مراحل عمرانی ایجاد حریم تئاترشهر اظهار کرد: در مراحل پایانی فاز ۲ هستیم و بهزودی وارد فاز ۳ میشویم. هماکنون بتنریزی فونداسیون انجام شده و تیغهها در حال ساخت است. در فاز ۳ تیغهها در ضلع جنوب و بخشی از ضلع غرب یعنی خیابان ولیعصر نصب میشود. پس از اتمام این 2 ضلع سراغ ضلع شمال و شرق یعنی مترو و پارک دانشجو میروند.
***
ترجمه «دوربین عکاسی» به چاپ نهم رسید
کتاب «دوربین عکاسی» نوشته آنسل آدامز با ترجمه پیروز سیار بهتازگی توسط انتشارات سروش به چاپ نهم رسیده است. موضوع اصلی کتاب دوربین عکاسی، مبحث «پیش نگری» است (هنر «از پیش دیدن» تصویر قطعی، پیش از آنکه مسدودگر دوربین به کار افتد). مبحث دیگر آرایش تصویر است که از راه انتخاب عدسی و دوربین، گشادگی دیافراگم، سرعت انسداد، مکان دوربین عکاسی، تنظیم بدنه پیشین و... است.
آنسل آدامز (Ansel Easton Adams) (1902–1984) عکاس آمریکایی است. شهرت وی بیشتر به دلیل عکسهای او از طبیعت و چشماندازهای غرب آمریکاست.
***
ترانهسرای افسانهای آثار «دیزنی» درگذشت
«ریچارد شرمن» آهنگساز و ترانهسرای فیلمهای کلاسیک دیزنی مانند «مری پاپینز» و «چیتی چیتی بنگ بنگ» در 95 سالگی در بورلی هیلز درگذشت.برادران شرمن سال ۲۰۰۵ وارد تالار مشاهیر آهنگسازان شدند و سال ۲۰۰۸ مدال ملی هنر ایالات متحده را دریافت کردند. برخی از شناختهشدهترین آهنگها و ترانههای ساختهشده توسط «ریچار د شرمن» در فیلمهای موزیکال اکشن و انیمیشنی از جمله «شادترین میلیونر»، «شمشیر در سنگ»، «کتاب جنگل»، «ماجراهای وینی پو»، «اسنوپی بیا اینجا» و «تار شارلوت» شکل گرفته است. «ریچارد شرمن» ۱۲ ژوئن ۱۹۲۸ در شهر نیویورک متولد شد و برنده 3 جایزه گرمی و ۲۴ آلبوم طلایی و پلاتین شده است و به پاس خدماتش به صنعت هنر ستارهای در پیادهرو مشاهیر هالیوود دریافت کرده است.
***
علی قمصری و روایت موسیقایی «پیروز و پریزاد»
جدیدترین پروژه علی قمصری به نام «پیروز و پریزاد» روزهای پنجشنبه ۱۰ و شنبه ۱۲ خرداد روی صحنه خواهد رفت. علی قمصری (نوازنده تار و آهنگساز) درباره این نمایش در فضای مجازی نوشته است: «اثر «پیروز و پریزاد» روی داستانی تمام منظوم از احسان افشاری است. این اثر با محوریت موسیقی، بهره گرفتن از آداب نمایشی و حضور گروه حرکت و جلوههای بصری گسترده، به عنوان یکی از جدیدترین پروژههای علی قمصری روی صحنه میرود. «پیروز و پریزاد» را میتوان از معدود نمونههای اثر ادبی موسیقایی ایرانی دانست که نویسنده و آهنگساز بر پایه نگرشی مشترک، عزم بر خلق آن داشتهاند که نه اقتباسی از ادبیات کهن است و نه ترجمانی از اپراهای غربی. بهرهگیری از آواز و تحریرهای ایرانی، تمرکز بر سازهای ملی بویژه سازهای دیرینه و چند هزار ساله، بر مختصات ایرانی «پیروز و پریزاد» صحه میگذارد.
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
گزارشی از وضعیت فیلمهای اکرانشده از ابتدای سال در 1403
سینما بر مدار کمدی
محمد محمدی: سینمای ایران در حالی سال 1402 را سپری کرد که فروش بیش از 26 میلیون قطعه بلیت رکورد قابل توجهی را طی ۲ دهه اخیر در سینمای ایران ثبت کرد. حالا نیز با گذشت ۲ ماه از ابتدای سال جدید با فروش 6 میلیون قطعه بلیت برای 13 فیلم میتوان امیدوار بود امسال هم شاهد ثبت یک رکورد دیگر در میزان استقبال مخاطبان از فیلمهای سینمایی باشیم.
در این بین نکته قابل ملاحظه اینکه درصد بسیاری از فروش بلیت در سال گذشته به واسطه حضور ۲ فیلم کمدی در چرخه اکران رقم خورد، از این رو به زعم برخی منتقدان و کارشناسان چندان اتفاق غیرمنتظرهای رخ نداده است اما با مروری بر وضعیت مخاطب در دهههای ۸0 و ۹0، همانطور که در گزارش اسفند سال گذشته روزنامه وطن امروز با عنوان «دستاوردی که دستاویز شد» مشخص میشود همواره و حداقل در همان ۲ دهه مورد مقایسه، درصد بالایی از مخاطبان یک سال سینما از بین بیش از 100 فیلم، بر دوش چند فیلم بوده است، هرچند نکته مهم اینجاست که تنها تعداد محدودی از آنها در ژانر کمدی بودند. با همه این اوصاف سیاست اکران فیلمهای کمدی به واسطه زمینگیر شدن سینما پس از شیوع کرونا را میتوان تا حدودی منطقی تلقی کرد اما همانطور که بهمن پارسال طی چند گزارش بدان اشاره شد، اتخاذ چنین شیوه و سیاستی شاید در یک مقطع کوتاه و با توجه به شرایط درست و مثمر بوده باشد اما قطعا ادامه آن همچون آفتی به جان سینمای ایران خواهد افتاد و جبرانش به مراتب سختتر خواهد شد.
در ۲ ماهی که از سال 1403 سپری شده است، سینمای ایران میزبان 13 فیلم بوده که با وجود تنوع ژانر اما همچنان شاهد حضور پررنگ آثار کمدی هستیم؛ فیلمهایی که امیدواریم حضورشان صرفا به واسطه توجه به تنوع در فصلهای اکران باشد، نه ادامه سیاست صرف جذب مخاطب. بر اساس آمار درجشده در سامانه سمفا در ۲ ماه نخست 1403 سینمای ایران با فروشی معادل 3,550,192,455,000 ریال روبهرو شده است و از طرفی تعداد 6.197.010 بلیت برای 159,003 سانس به فروش رسیده است. در این بین فیلم «تمساح خونی» با فروش 2 میلیون و 500 هزار قطعه بلیت طی 85 روز به عنوان نخستین فیلم اکران نوروزی در صدر فیلمهای پرمخاطب قرار گرفته و با توجه به اقبال و استقبال مخاطبان در ایام تعطیلات نوروز دور از ذهن نیست که جزو 5 فیلم پرمخاطب سال نیز قرار گیرد. این فیلم تجربه اول کارگردانی جواد عزتی به شمار میرود و با توجه به نقدهای انجام شده آن را میتوان تجربه موفق و منسجمی دانست.
جواد عزتی در «تمساح خونی» سراغ ساخت یک کمدی اکشن جذاب، پرتب و تاب و استاندارد رفته و البته موفق هم بوده است. جدا از کارگردانی دقیق، پرحوصله و پرجزئیاتی که عزتی به کار گرفته تا اثری استاندارد و متعلق به سینمای بدنه را ارائه کند، تمهید بهره بردن از زوج عزتی - جمشیدیفر به یکی از ارکان استوار نگه داشتن فیلم تبدیل شده است.
جواد عزتی و عباس جمشیدیفر که سالهاست از تئاتر خیابانی تا امروز در کنار هم به فعالیت میپردازند، در این فیلم چنان همراه، همگن و منسجم ظاهر شدهاند که مجال سقوط به ورطه حوصلهسربر بودن را به فیلم نمیدهند. نکته مهم دیگر درباره فیلم، موفقیت عزتی در سر و شکل دادن به سکانسهای اکشن و تعقیب و گریز اتومبیلها در خیابانهای شهر است. اهمیت این موضوع زمانی بیشتر حس میشود که در نظر داشته باشیم در سینمای ایران تماشای فیلم اکشن و سکانسهای تعقیب و گریز استاندارد تبدیل به حسرت شده است.
در نهایت اینکه فیلم «تمساح خونی» یک فیلم خوشآب و رنگ، منسجم، تکلیف روشن، مخاطبپسند و خوشساخت است که به نگاه و وقت مخاطبش احترام میگذارد. فیلم یک نمونه قابل تاکید از آثاری است که میتواند استاندارد فیلمهای گیشهپسند را بالا ببرد؛ فیلمهایی که همزمان که به گیشه فکر میکنند، دچار سادهپسندی و سهلانگاری نمیشوند و به وقت و نگاه مخاطب احترام میگذارند.
«مست عشق» دومین فیلم پرمخاطب این روزهای سینمای ایران است که با توجه به یک میلیون و 600 هزار مخاطب در ۳۲ روز اکران در 623 سالن سینما میتوان آن را در کنار «تمساح خونی» جزو آثاری دانست که در انتهای سال رتبه چشمگیری را به لحاظ استقبال مخاطب به خود اختصاص دهد.
«مست عشق» که پیشتر نیز درباره آن به تفصیل نوشته بودیم، فارغ از اینکه جزو آثار ضعیف حسن فتحی به شمار میرود، از حواشی بسیار زیادی نیز برخوردار بوده است؛ فیلمی که تنها با توجه به حضور بازیگرانش توانسته است این میزان مخاطب را به سینماها بکشاند و به دیگر سخن اینکه اگرچه در استقبال موفق بوده اما در اقبال بسیار ناموفق عمل کرده است.
«سال گربه» با جذب یک میلیون مخاطب طی 50 روز اکران در 610 سالن در جدول اکرانهای ابتدای سال در رتبه سوم قرار میگیرد؛ فیلمی در ژانر کمدی به کارگردانی مصطفی تقیزاده که پس از ساخت فیلم سینمایی «زرد»، در دومین گام سینماییاش سراغ یک فیلم در حوزه کمدی رفته است.
این فیلم قصه مردی به نام جهانگیر غزنوی را روایت میکند که از همان بدو تولد بدشگون بوده و هر چند سال یک بار ناخواسته اتفاقهای تلخی را رقم میزند. تقیزاده که خود فیلمنامه این فیلم را نوشته، قهرمان خود را متولد سالی خیالی به نام سال گربه فرض کرده و قصه خود را بر این اساس شکل داده است اما بدون شک یکی از دلایل استقبال مخاطبان از این فیلم را باید حضور دوباره بهرام افشاری پس از کمدی موفق «فسیل» دانست. صد البته حضور سایر بازیگران چون سارا بهرامی، هومن برقنورد، شبنم قربانی، نوشین تبریزی، رضا رشیدپور، علی اوجی و حمید معصومینژاد را نیز نباید بیتاثیر دانست.
«بیبدن» اما بهرغم آنچه انتظار میرفت، در فروش بلیت ناموفق عمل کرد و طی 78 روز اکران تنها 690 هزار بلیت فروخته است؛ فیلمی که با حضور الناز شاکردوست و پژمان جمشیدی با توجه به سوژه حساس و جناییاش از پیش از اکران این تصور وجود داشت که حداقل به باشگاه یک میلیونیها در جذب مخاطب بپیوندد.
«بیبدن» مصداقی است بر آن دسته از فیلمهایی که مجذوب ایده میشوند و در تعجیل برای رسیدن به نسخه نهایی فیلمنامه و فیلم، از کیفیتهای داستانپردازی و اجرا و کارگردانی نسبتا غافل میمانند و تمام پتانسیلهایشان آزاد نمیشود. سالهاست که ضعف در مرحله فیلمنامهنویسی گریبان سینمای ما را گرفته و سالهاست این قلم و بسیاری دیگر از صاحبنظران این مساله را چشم اسفندیار تولیدات تصویری ایران میدانند.
«آسمان غرب» را باید تنها فیلم دفاعمقدس در اکران ابتدای سال دانست؛ فیلمی که در آخرین ساعات سال گذشته اکران خود را آغاز کرد و با گذشت 69 روز از اکران با 194 هزار مخاطب در 377 سالن سینما، با وجود سوژه جذاب و پرداختن به بخشی از زندگی شهید شیرودی، آن هم با هزینهای هنگفت چندان موفق نبوده است.
محمد عسگری در دومین فیلم پس از «اتاقک گلی» همانند کار نخستش از دیالوگهای بسیار شعاری استفاده کرده است. پایانبندی بسیار معمولی و بازی تکراری میلاد کیمرام را باید جزو ضعفهای این فیلم دانست اما موضوع بکر، جلوههای ویژه منحصربهفرد، کاراکترهای جانبی خوب و کلیشهزدایی از سینمای جنگ را باید از محاسن دومین اثر عسگری دانست اما در نهایت آنچه مشخص است فیلم در جذب مخاطب موفق عمل نکرده است. در حالی سینمای دفاعمقدس طی ۲ دهه اخیر در جذب مخاطب همواره ناکام بوده است که در دهه 70 بسیاری از فیلمهای جنگی بیش از یک میلیون مخاطب داشتند.
انیمیشن «ایلیا؛ جستوجوی قهرمان» با 168 هزار مخاطب طی 85 روز اکران در 433 سالن، «آپارتچی» با 100 هزار مخاطب طی 85 روز اکران در 360 سالن و «پرویز خان» با 51 هزار مخاطب طی 85 روز اکران در 273 سالن از دیگر فیلمهایی هستند که در اکران ۲ ماهه نخست به نوعی با شکست در جذب مخاطب روبهرو شدند.
حال باید منتظر ماند و دید با شروع اکران جدید با فیلمهایی چون «تگزاس 3»، «آبی روشن» و «عطرآلود» در هفته پیش رو وضعیت مخاطب به کجا میرسد و آیا میتواند روند رو به رشد خود را حفظ کند؟
ارسال به دوستان
نگاهی به نمایش رادیویی «پرونده محرمانه لسآنجلس» به کارگردانی ایوب آقاخانی
در شهر فرشتگان چه خبر است؟
گروه فرهنگ و هنر: «پرونده محرمانه لسآنجلس» نوشته «جیمز الروی» نویسنده رمان و داستانهای جنایی و معمایی و فیلمنامهنویس آمریکایی و سومین کتاب از مجموعه «کوآرتت ال ای» این نویسنده است. موضوع «پرونده محرمانه لسآنجلس» به فساد مشترک پلیس و چهرههای مشهور هالیوود میپردازد.
سال ۱۹۹۷ میلادی نیز فیلمی بر اساس این داستان به کارگردانی کرتیس هنسن و بازی هنرمندانی چون کوین اسپیسی، راسل کرو، کیم بسینگر، گای پیرس و جیمز کرامول ساخته و اکران شد و توانست ۲ جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل زن و بهترین فیلمنامه اقتباسی را از آن خود کند.
فیلم «پرونده محرمانه لسآنجلس» که با بودجه ۳۵ میلیون دلاری ساخته شده بود، با اقبال قابل توجه منتقدان و مخاطبان سینما نیز مواجه شد و توانست در زمان اکران خود به فروش 126 میلیون دلاری برسد.
ایوب آقاخانی، نویسنده و کارگردان تئاتر و نمایشهای رادیویی که در فعالیتهای رادیویی خود سراغ آثار مطرح و تأثیرگذار ادبیات و ادبیات نمایشی جهان میرود و این آثار را در قالب نمایش رادیویی کارگردانی میکند و به مخاطب ارائه میدهد، این بار سراغ «پرونده محرمانه لسآنجلس» رفته است. وی با نگاهی به فیلمنامه «پرونده محرمانه لسآنجلس» نوشته برایان هالگند و کرتیس هنسن بر اساس همین رمان، ترجمه، تنظیم و کارگردانی این نمایش رادیویی را انجام داده است.
بازیگران نخستین قسمت نمایش رادیویی «پرونده محرمانه لسآنجلس» عبارتند از داریوش موفق در نقش سید هاجنز، کامیار محبی در نقش دیک استنسلند، محسن بهرامی در نقش باد وایت، اکبر مولایی در نقش جانی استامپنات، محمد شریفیمقدم در نقش مرد، زیبا معماری در نقش زن، ایوب آقاخانی در نقش جک وینسنس و بیتا خارستانی در نقش هنرپیشه زن.
فرشاد آذرنیا افکتور، علی حاجینوروزی صدابردار و شهناز دهکردی تهیهکننده، دیگر عوامل این نمایش رادیویی هستند.
در قسمت اول نمایش رادیویی «پرونده محرمانه لسآنجلس» با مدت زمان ۱۷ دقیقه و ۶ ثانیه، میکی کوهن خلافکاری بزرگ در لسآنجلس است که به دلیل فرار مالیاتی در زندان به سر میبرد. در مجله «هاش هاش» ماجرای فعالیت و زندانیشدن میکی منتشر میشود.
«دیک استنسلند» و «باد وایت» در ماشین پلیس درباره جانی استامپنات صحبت میکنند که در کنار خیابان ایستاده تا اطلاعاتی را در اختیار آنها به عنوان مأموران پلیس قرار دهد. باد وایت خشنترین پلیس است و جانی به او میگوید خبرهای دست اولی برای او آورده است.
جانی میگوید باید به او پول بدهند تا اطلاعات خوبی در اختیار آنها بگذارد. وی در ازای لو دادن فردی که تازه از زندان آزاد شده و مدام همسرش را کتک میزند به دیک و باد اطلاعاتی میدهد.
باد سراغ مرد میرود تا او را بازداشت کند ولی دیک مردد است و از باد میخواهد این کار را نکند. صدای دعوای زن و شوهر شنیده میشود و باد با شنیدن صداها بیشتر عصبانی میشود. وی مرد را کتک میزند. مرد به باد میگوید از او شکایت میکند ولی باد او را تهدید میکند اگر بار دیگر دست روی زن بلند کند او را میکشد.
جک وینسنس با سید هاجنز از مجله «هاش هاش» ملاقات میکند. سید میگوید ۲ نفر از بازیگران کمپانی متروگلدونمایر مواد مصرف کردهاند و با پرداخت پول به جک آنها را لو میدهد تا دستگیرشان کند.
ارسال به دوستان
کتابی برای کودکان بالای 4 سال
روایت همدلی برای داشتن جامعهای امیدوار
فهیمه ایمانی: در سالهای اخیر کتابهای کودک، گویی عموما برای قشر متوسط رو به بالای اقتصادی جامعه نوشته میشوند. دنیای رنگارنگ خوراکیها و سرگرمیها که در کتابهای کودک به منظور ایجاد جذابیتهای بصری به مخاطب معرفی میشود، زمینه را برای ایجاد معضلات اجتماعی بین کودکان اقشار ضعیف جامعه فراهم میکند.
عموما «دخترک کبریتفروش» اثر هانس کریستین آندرسن از نمونههای موفق کتاب کودک مناسب تمام کودکان معرفی میشود اما از بین کتابهایی که در سالهای اخیر منتشر شده است، کتاب «نامرئی» از انتشارات مهرسا، ترجمه موفقی پیرامون فقر و نحوه مواجهه کودکان با این ناکامی است. این کتاب پیرامون دختری به نام ایزابل است. ایزابل و خانوادهاش با معضل بزرگی به نام فقر روبهرو هستند اما با همدلی راهحلهایی برای مشکلات مییابند ولی این بحران سبب یک اتفاق عجیب میشود؛ یک روز ایزابل نامرئی میشود. این کتاب پیرامون نحوه درست مواجهه کودکان با ناکامیها بسیار مناسب است. عموما در مشکلات ناشی از فقر، بنیان خانواده در معرض تزلزل قرار میگیرد اما در این کتاب بیان میشود ایزابل و خانوادهاش یک چیز مهم دارند؛ آنها همدیگر را دارند. در این بخش، شاهد تصویرگری در 2 صفحه مجزا ولی مرتبط هستیم؛ در یک صفحه ایزابل که در حال دویدن به سمت خانوادهاش است و در صفحه دیگر، خانواده او که بر نیمکت نشستهاند. نکته توجهبرانگیز دیگری که در زمینه ارتباط خانوادگی ایزابل به چشم میخورد، این است که با وجود فقر، آنها در حال مطالعه کتاب هستند. درواقع در کنار محتوا، این تصویر نیز خود به ترویج کتاب و کتابخوانی کمک خواهد کرد.
از صفحات اول کتاب شاهد تصویرگری با رنگهای تیره و سرد هستیم. علت این امر نهتنها سرما که فقر هم میتواند باشد. در این صفحات، فقط ایزابل و چیزهایی که به او تعلق دارند، رنگی هستند. نکته جالب توجه اینکه غالب این رنگها، سبز است؛ رنگی که نماد رویش و آرامش است. به رغم مشکلات، ایزابل در صفحه اول با علایقش معرفی میشود. وضعیت زندگی ایزابل و خانوادهاش گویی صفحه به صفحه سختتر میشود.
کتاب «نامرئی» از آندست کتابهاست که قصهاش هیجان دارد و نمیتوان آن را رها کرد. نویسنده اقشار نیازمند توجه و کمک جامعه را در قالب افراد نامرئی به کودک معرفی میکند که این امر در نوع خود، بدیع و بینظیر است. ایزابل هم از زمان نامرئی شدن با آنها همزادپنداری میکند. تنهایی نیز به عنوان مشکلی معرفی میشود که در کنار فقر وجود دارد و باید در پی حل آن بود. کمک و توجه عناصری است که میتواند معضل نامرئی شدن را حل کند. تصور کنید اگر هیچ کس به دیگری کمک نکند کمکم همه افراد شهر نامرئی میشوند! نکته حائز اهمیت این است که کسانی که در شهر نامرئی هستند در حال انجام کارهای نیک به کودک معرفی میشوند و یک تصور اشتباه را از ذهن کودک خارج میکند. درواقع پیشزمینه کمک به افراد ضعیف جامعه، عشق و علاقه به آنهاست.
نویسنده جملات بدیع و ادبیای به کار برده است و مترجم نیز بخوبی از پس ترجمه کتاب برآمده. تعابیری چون «خزیدن سرما در اتاق» و «مثل روز روشن بودن سردی هوا» از این دست هستند. در بخشی از کتاب نویسنده بیان میکند که این بخش از شهر با ایزابل حس مشترکی داشت. این جانبخشی نیز از تعابیر و آرایههای جالب نویسنده و حتی مترجم است. این کتاب به کودکان رضایت از شرایط فعلی و تلاش برای ایجاد تغییر را میآموزد و در این بین از نقش خانواده نیز غافل نمیشود. نویسنده پا را یک قدم فراتر گذاشته و نهتنها از تغییر در زندگی خود فرد میگوید، بلکه کودک را سزاوار ایجاد تغییر در جامعه و زندگی سایر افراد میداند.
کتاب «نامرئی» به قلم تام پرسیوال را سمیه حیدری ترجمه و انتشارات مهرسا در ۳۲ صفحه مصور رنگی و به بهای ۴۹ هزار تومان منتشر کرده است. این کتاب برای کودکان بالای 4 سال مناسب است.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|