|
آرا و نظرات نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری درباره «مالیات»، «بورس» «برنامه هفتم» و «نظام بانکی»
نامزدها درباره اقتصاد چه گفتند؟
گروه اقتصادی: همانطور که قابل پیشبینی بود «طرح و ارائه راهحل برای مسائل اقتصادی کشور» در حال تبدیل شدن به کلیدواژه اظهارات نامزدهای چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری است. نکته قابل توجه در چند روز ابتدایی تبلیغات نامزدها این است که هیچکدام به سیاستهای اقتصادی دولت سیزدهم انتقاد جدی وارد نکردند، این در حالی است که در انتخابات ریاستجمهوری گذشته اکثر وعدهها در راستای تغییر ریل اقتصادی کشور و اقداماتی بود که دولتهای یازدهم و دوازدهم شروع کرده بودند. تاکنون چند موضوع اقتصادی بیشتر از موارد دیگر مورد توجه نامزدها بوده است که عبارتند از: تاکید بر اجرای سیاستهای برنامه هفتم، مالیات، شفافیت مالی، اصلاح نظام بانکی و بورس. واقعیت این است که وضعیت فعلی اقتصاد ایران با دهه 90 بنا بر گزارشهای بانک مرکزی، مرکز آمار و حتی منابع خارجی مانند بانک جهانی قابل مقایسه نیست. رشد اقتصادی که میانگین 10 ساله آن به صفر میل میکرد، مثبت شده است. تورم و ضریب جینی روند کاهشی دارند و شاخصهای پولی بهبود یافتهاند. با این تفاسیر هنوز اقتصاد ایران در وضعیت ایدهآل و آنطور که شایسته مردم کشورمان است قرار ندارد. ***
برای نجات بازار سرمایه
طی روزهای اخیر مسعود پزشکیان و محمدباقر قالیباف، 2 نامزد ریاستجمهوری ۱۴۰۳، در جریان گفتوگوها در برنامه زنده تلویزیونی و صفحه اجتماعی ایکس درباره برنامه خود برای دوران ریاستجمهوری به موضوع بازار سرمایه و بورس اشاره کردند. به نظر میرسد اظهارنظر مستقیم این 2 کاندیدا درباره بورس به وضعیت نامناسب این بازار در سالهای اخیر مرتبط است؛ به همین دلیل در تلاش هستند با ارائه راهکارهایی درباره رفع این موضوع نظر فعالان این حوزه را به خود جلب کنند. مسعود پزشکیان پس از حضور در برنامه صف اول در تلویزیون، در شبکه اجتماعی ایکس نظرات خود را درباره بازار سرمایه بیان کرد. پزشکیان در سلسله توئیتی نوشت: «بورس اوراق بهادار تهران بدترین دوران خود را در ۴ سال گذشته سپری کرده است. مشکل بورس همان مشکل اقتصاد کشور است. دخالت ناروای دولت در کسبوکارها و تحریمهای بینالمللی. قرار بود 3 روزه مشکل بورس حل شود اما بحران ۳ سال کامل ادامه یافت. برای حمایت از بورس نرخ خوراک صنایع را چند برابر کردند و مصوبه را 2 ماه در کشوی معاون اول نگه داشتند تا نورچشمیها فرصت کافی برای خالی کردن پورتفویشان را داشته باشند. اینطور شد که سقوط بزرگ اردیبهشت ۱۴۰۲ شکل گرفت. قرار بود از بورس حمایت کنید نه اینکه فرصتهای استفاده از مصوبههای پنهان را برای نورچشمیها فراهم کنید». محمدباقر قالیباف نیز در برنامه صف اول موضع خود را در برابر بازار بورس به این شکل بیان کرد: «وقتی دولت دست در بازار سرمایه میاندازد و از شرکتهای بزرگ دستوری پول برمیدارد، بازار سرمایه چطور از سرمایههای خرد جذب سرمایه کند؟ نتیجه این میشود که بخش خصوصی شرکت نمیکند، صندوقهای سرمایه و پروژهها شکل نمیگیرند، چون منفعتی نمیبرند نسبت به تورمی که وجود دارد». راهکاری هم توسط محمدباقر قالیباف درباره افزایش عملکرد بورس و بازار سرمایه ارائه شد. طبق این راهکار، کاهش نرخ بهره بانکی باعث هدایت سرمایهها به بازار بورس میشود. واقعیت این است که طی 3 سال گذشته بازار سرمایه بازدهیای به اندازه سالهای پایانی دهه 90 نداشته است دلیل آن هم سیاستهای کلی دولت سیزدهم است که هدف خود را مهار تورم تعیین کرده بود و مسیر رسیدن به این مهم هم اعمال سیاستهای انقباضی بود. مسلما دولت سیزدهم علاقهای به فروکش کردن بازدهی بورس نداشته اما سیاستهایی که اجرا کرد روی این مساله تاثیرگذار بود. به طور کلی مسؤول سیاستگذاری اقتصادی کشور باید انتخاب کند که قیمت ارز و قیمت محصولات صنایع را کنترل و مهار کند یا برای توسعه بازار سرمایه، قیمتها را تعدیل و اجازه افزایش قیمت ارز را بدهد.
***
تأکید بر اجرای قوانین بالادستی
مسعود پزشکیان و محمدباقر قالیباف، 2 نفر از نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۳ با حضور در رسانه ملی، درباره برنامه هفتم توسعه اظهار نظر کردند. هر ۲ نامزد، تاکید بر اجرای برنامه هفتم توسعه داشتند و این سند بالادستی را راه حل برونرفت کشور از مشکلات اعلام کردند. هر دوی این نامزدها در برنامه گفتوگوی ویژه خبری این اظهار نظر را بیان کردند. این طور که پیداست سوال و خط اصلی این برنامه، نسبت نامزدها با برنامه هفتم است. مسعود پزشکیان در اینباره گفت: «دولت من همان برنامهای را که نوشته شده (برنامه هفتم) و کار شده است پیگیری خواهد کرد. آن دولت حتما کار کرده است مگر اینکه بگوییم آن دولت هیچ کار نکرده است که در آن صورت من باید برای آن، برنامه بنویسم».
وی افزود: «به نظر من ما در کشور به نوشتن روزانه قانون در مجلس نیاز نداریم. مجلس زحمت کشیده است؛ دولت تلاش کرده و یک قانون برنامه [توسعه] نوشته است. قرار است در عرض ۵ سال، ما به آن برنامهای برسیم که دولت خودش به مجلس آورده و با همکاری مجلس به قانون تبدیل و شورای محترم نگهبان آن را تایید کرده است».
پزشکیان همچنین اضافه کرد: «بسیاری از برنامههای [توسعه] را نتوانستیم به هدف برسانیم؛ مثلا برنامه ششم توسعه را که بازرسیهای کل کشور ارزیابی کرد، تازه آنها میگفتند 30 درصد، خیلی جاها به 25 درصد هم نمیرسد؛ میدانید چرا؟ برای اینکه کسانی که آنجا بودند، از برنامه توسعه خبر نداشتند. هدف و سیاست کلی را پیگیری نمیکردند؛ مهارت و علم اجرای این کار را نداشتند. مجموعه عوامل باعث میشود ما از هدف دور شویم. هر دولتی که روی کار میآید، مهم نیست؛ راه را نباید عوض کرد و هدف را نباید گم کرد. هر کسی که این مسؤولیت را میپذیرد باید پاسخگو باشد که میتواند در آن جایگاهی که قرار گرفته است، سیستم را به هدف برساند».
***
انضباط مالی لازمه اصلاح نظام بانکداری است
یکی از موضوعات مورد توجه نامزدهای انتخابات که در فضای مجازی نیز با استقبال مواجه شد اصلاح نظام بانکی بود. سعید جلیلی در این باره گفت: فارغ از دیدگاههای مختلف اقتصادی برای داشتن اقتصاد و نظام مالی سالم، مهمترین موضوع انضباط مالی است که آن را باید برای اصلاح نظام بانکداری جدی بگیریم. جلیلی گفت: در حوزه اقتصادی کشور ما در بخش ظرفیتها، امکانهای خوبی از جمله در منابع متعدد و نیروی انسانی دارد. وی با بیان اینکه کشور آینده روشنی دارد، اظهار کرد: اینکه چه وقت چنین چیزی محقق میشود تابعی از برنامه و رفتار ما است. جلیلی به موضوع خلق پول اشاره کرد و افزود: برخی مقاطع دولتها از خلق پول استقبال میکردند و در مواردی هم بانکها به این موضوع دامن میزنند. وی درباره عملکرد شبکه بانکی کشور گفت: فارغ از دیدگاههای مختلف اقتصادی برای داشتن اقتصاد و نظام مالی سالم، مهمترین موضوع انضباط مالی است که آن را باید برای اصلاح نظام بانکداری جدی بگیریم. جلیلی در بخش دیگری از سخنان خود به اهمیت رویکرد و نگاه فرهنگی در زمینهسازی برای رشد و پیشرفت اشاره کرد و گفت: موفقیتها بیش از آنکه مرهون حمایتهای مالی باشد، مرهون تربیت درست است. وی با بیان اینکه صداوسیما و رسانهها یکی از مولفههای تاثیرگذار در حرکت فرهنگی جامعه است، گفت: موضوعاتی هست که نسبت به آن غفلت شده و ضریب لازم به آن داده نمیشود، از جمله این موضوعها، برجسته کردن نقاط امید در جامعه و تقویت آنهاست. جلیلی خاطرنشان کرد: فارغ از مباحث سیاسی، منفی شدن رشد اقتصادی کشور در دهه ۹۰، نتیجه حرکتهایی مثل توافق برجام بود که متولیان امر فکر میکردند همه چیز با آن درست میشود. وی گفت: روابط گسترده برای فعال شدن اقتصاد لازم است ولی جهان فقط 3 یا 4 کشور نیست و ظرفیتها و فرصتهای دیگری هم هست که با هوشمندی باید از آنها استفاده کرد.
پزشکیان دیگر نامزدی بود که درباره نظام بانکی صحبت کرد. اشاره وی اما به بحث شفافیت نظام بانکی بود. وی گفت: در بانک ١٠ هزار میلیارد تومان گم میشود و بعد اعلام میکنیم تخلف را کشف کردهایم. مگر ١٠ میلیارد تومان پول گم میشود؟! چرا گم شد؟ خوابمان برد که ۱۰ هزار میلیارد گم شد؟ اینها همه ناشی از نبود اطلاعات و عدم شفافیت است. اگر دادهها در کشور شفاف شود بهراحتی میتوان جلوی قاچاق، زمینخواری، رانت و رشوه را گرفت. در مجلس وقتی برخی میخواستند با FATF مخالفت کنند، میگفتند اگر این موضوع را بپذیریم آمریکا میفهمد که چقدر پول را در کجا هزینه کردیم؛ من با پذیرفتن یا نپذیرفتن FATF کاری ندارم اما معتقدم باید FATF داخلی پیاده کنیم تا متوجه شویم فردی که کارمند ساده است چگونه میلیاردر شده است، حداقل کاری کنیم که در کشور ما پول گم نشود.
***
مالیات نقطه مشترک نامزدها
مالیات دیگر گزاره مشترکی بود که در 72 ساعت گذشته از شروع تبلیغات ریاستجمهوری توسط نامزدها مطرح شد. جالب اینجاست درباره مالیات هم مانند برنامه هفتم اتفاق نظر بین نامزدها وجود دارد. محمدباقر قالیباف، نامزد انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ در برنامه تبلیغاتی خود در قاب رسانه ملی با اشاره به اینکه یک دوره رئیس مجلس شورای اسلامی بوده، گفت: سامانهمحور شدن مالیات از تکالیف قانونی دولت است که بیش از یک دهه عقبماندگی در این زمینه داریم. وی افزود: از گذشته تا امروز تعداد فرار مالیاتیها زیاد بوده است. بر اساس آمار، کمتر از ۱۰ هزار مودی مالیاتی داریم که هیچ سابقه مالیاتی تاکنون نداشتهاند. باید بتوانیم از طریق راهاندازی سامانه مالیاتی بخشی از فرارهای مالیاتی را کشف کنیم. قالیباف با اشاره به اجرای مالیات عایدی بر سرمایه گفت: اخیرا مالیات بر عایدی سرمایه در حال اجرا شدن است که کمتر از یک درصد مردم شامل آن میشوند، چرا که هدف از این سیاست اخذ مالیات از سفتهبازان و دیگر افرادی است که در اقتصاد غیرمولد کشور فعالیت میکنند. وی گفت: با اجرای کامل سیاستهای مالیاتی برنامه هفتم توسعه و برنامهریزی در این زمینه میتوانیم از تحت فشار قرار دادن تولیدکننده و مردم فاصله چشمگیری داشته باشیم.
مسعود پزشکیان دیگر نامزد انتخابات ریاستجمهوری نیز با اشاره به عدم شفافیت در حوزه مالیات گفت: بسیاری از افراد از زیر بار پرداخت مالیات به راحتی فرار میکنند به این علت که دادههای ما در این حوزه شفاف نیست، در صورتی که میتوانیم با شفافیت جلوی قاچاق، زمینخواری، رانت و رشوه را بگیریم که در نهایت به کاهش فساد منجر خواهد شد. وی افزود: فکر میکنید در اروپا چرا مرز ندارند؟ زیرا کسی نمیتواند از زیر بار مالیات به راحتی فرار کند و این باعث شده موفقتر عمل کنند. پزشکیان در ادامه اشارات خود درباره شفافیت گفت: زمانی که شفافیت وجود نداشته باشد یک دفعه میشنویم حجم زیادی پول از یک بانک گم میشود، در صورتی که چنین اتفاقی با وجود شفافیت نباید رخ دهد.
بررسی آرا و نظرات سعید جلیلی هم نشان میدهد وی تاکید ویژهای بر مالیات داشته و دارد. البته جلیلی در دوره تبلیغات ریاستجمهوری فعلی درباره مالیات سخن نگفته است اما این موضوع را میتوان از اظهارات گذشته وی دریافت. جلیلی در انتخابات گذشته در این باره گفته بود: اگر ما برنامه جدی برای عادلانه کردن نظام مالیاتی داشته باشیم، در این شرایط از کسانی که باید مالیات بپردازند، مالیات دریافت میشود، متأسفانه در کشور ما هر چقدر افراد درآمدهای بیشتری دارند، مالیات کمتر پرداخت و افراد با درآمدهای کمتری نیز مالیاتشان را به موقع پرداخت میکنند. وی خاطرنشان کرد: بنده معتقدم اگر این نظام پرداخت مالیات عادلانه شود، نوعی سلامت بر آن حاکم خواهد شد، سلامت آن نیز با ماشینی شدن بیشتر این نظام است، هر چقدر نقش انسانها در این فرآیند کمتر شود، به همان نسبت از برخی فسادها بیشتر جلوگیری میشود. واقعیت آن است که مالیات یک درآمد غیر تورمی برای دولتهاست که اگر عادلانه اخذ شود میتواند ضمن کاهش اختلاف طبقاتی ابزاری برای مهار تورم باشد. در سالهای اخیر موضوع مالیات بر خانههای خالی به عنوان یک سازوکار سلبی برای احتکار مسکن مطرح شده و تا حدودی توانسته مانع از این کار شود.
ارسال به دوستان
حزبالله در پاسخ به ترور یکی از فرماندهان خود با 200 موشک سرزمینهای اشغالی را مورد حمله قرار داد
انتقام سرخ
گروه بینالملل: حزبالله لبنان در واکنش به ترور یکی از فرماندهان ارشد این گروه در جنوب لبنان با بیش از 200 موشک برای نخستینبار بعد از جنگ 2006 مناطقی در سرزمینهای اشغالی را مورد اصابت قرار داد. جبهه داخلی رژیم صهیونیستی گزارش داد ۲۵ تیم آتشنشانی و 8 هواپیما به اطفای حریق ناشی از شلیک موشکها از لبنان پرداختند. طبق گزارش رسانههای عبری، آتشسوزی گسترده در جنگل بیریا در نزدیکی صفد رخ داد و ۱۲ تیم آتشنشانی در کنار هواپیماها به خاموش کردن آتش پرداختند. اسکاینیوز نیز نوشت به دلیل حملات موشکی مقاومت لبنان برق سراسر الجلیل قطع شده است. همچنین رسانههای عبری افزودند شهرداری حیفا تصمیم گرفته پناهگاهها را باز کند. خبرنگار الجزیره اعلام کرد آژیرهای هشدار 4 بار پیاپی در کمتر از ۱۰ دقیقه در «صفد»، «طبریا» و «روش بینا» در الجلیل علیا به صدا درآمد. به گفته این خبرنگار، آژیرهای خطر برای نخستینبار از ماه اکتبر در طبریا به صدا درآمد. رادیو ارتش اشغالگر نیز در تایید این خبر گزارش داد حزبالله لبنان برای نخستینبار از سال ۲۰۰۶ به طبریا موشک شلیک کرده است.
بر اساس گزارش رسانههای عبریزبان، صدای انفجارهای پیاپی به دلیل رهگیریهای موشکی از مناطق مختلف در الجلیل علیا و الجلیل سفلی به گوش میرسید. این رسانهها افزودند یک کارخانه در «سعسع» در الجلیل علیا مستقیما هدف قرار گرفت. همچنین بر اثر شلیک موشک در تقاطع حانینا در جنوب صفد حریق رخ داد. بر اساس گزارش رسانههای صهیونیست، آژیرهای هشدار در ۳۲ شهرک در شمال تا صفد و طبریا شنیده شد. رادیو ارتش اشغالگر گزارش داد 200 موشک از جنوب لبنان به صفد، طبریا و اطراف آن در عرض چند دقیقه شلیک شد. خبرنگار المیادین نیز که در جنوب لبنان حضور دارد، گفت موجی از موشکها از سمت لبنان شلیک شد؛ بسیار زیاد بود و تعدادشان بیش از 200 موشک بود.
گزارشها در اسرائیل بر کاهش تمایل رژیم صهیونیستی برای وارد شدن به جنگ گسترده با حزبالله تاکید دارد و افزایش توان نظامی هوایی حزبالله چه در زمینه دفاعی و چه در زمینه تهاجمی را در رأس دلایل این امر اعلام شده است. رسانههای اسرائیل تاکید کردند موفقیت حزبالله در حمله به اهدافی در داخل اسرائیل از طریق پهپادهای خود و سرنگونی پهپادهای اسرائیلی در حریم هوایی لبنان، نشان میدهد برتری هوایی اسرائیل طی سالها، با این دستاوردهای حزبالله در زمینه هجومی و دفاعی شروع به فرسایش کرده است و این امر باعث افزایش نگرانی و ترس اسرائیل از خطر تواناییهای هوایی حزبالله در هرگونه جنگ احتمالی گسترده علیه آن شده است. بر اساس گزارشها، پیروزی دبیرکل حزبالله لبنان در خلال عملیات نظامی جسورانه مقاومت لبنان با فروکش کردن لحن شدید وزیر امنیت رژیم اشغالگر مبنی بر گسترش جنگ با لبنان همزمان شده است. آلون بن دیوید، تحلیلگر امور نظامی در کانال 13 اسرائیل گفت: سیاست اسرائیل به دلیل ترس از ورود به یک «رویداد» در شمال اراضی اشغالی که معلوم نیست چگونه پایان خواهد یافت، تردید زیادی دارد. بن دیوید اشاره کرد: اسرائیل میداند جنگ با حزبالله به ناچار با توافق به پایان میرسد، زیرا اسرائیل توانایی نابودی حزبالله را ندارد و اگر وارد جنگ با آن شود، تاوان سنگینی خواهد داد. سلیمان مسواد، تحلیلگر سیاسی نیز در کانال اسرائیلی کان در تحلیل مشابهی بیان داشت: اسرائیل در سطح سیاسی به گسترش جنگ علیه حزبالله زیاد مایل نیست. وی تصریح کرد: ما نباید وارد جنگ در جبهه شمال شویم. همچنین گیورا زالتز، رئیس شورای محلی در جلیل علیا، در تایید این تحلیل در مصاحبهای با کانال کان گفت: بین تلآویو و بیروت جنگ رخ نخواهد داد برای اینکه کسی خواهان این جنگ نیست. شائول آمستردامسکی، تحلیلگر امور اقتصادی هم در کانال کان هشدار داد شلیک سلاحهای دقیق و سنگین حزبالله به تاسیسات استراتژیک اسرائیل منجر به رکود اقتصادی و خروج سرمایهگذاران خارجی از اسرائیل و بالا رفتن نرخ مالیات و قیمتها و نرخ ارز در اسرائیل خواهد شد و ماهیت زندگی در اسرائیل را تغییر خواهد داد.
در همین راستا، تزاوی هاوزر، رئیس سابق کمیته روابط خارجی و امنیت رژیم صهیونیستی خاطرنشان کرد: مشکل این است که دشمنان اسرائیل بعد از اتفاق شرمآوری که 7 اکتبر 2023 رقم خورد، دیگر از اسرائیل و توانایی تکنیکی آن همچنین از ایالات متحده آمریکا ترسی ندارند. همچنین هاوزر اشاره کرد: اسرائیل در وضعیت عاجزانه استراتژیک قرار دارد و برای آنچه در جبهه شمال اتفاق میافتد، هیچ پاسخی ندارد، چرا که در حال حاضر 100 هزار پناهنده اسرائیلی وجود دارد و این وضعیت از سال 1948 کاملا بیسابقه است. گیورا آیلند، رئیس سابق آژانس امنیت اسرائیل نیز هشدار داد اسرائیل توانایی شکست حزبالله را ندارد و خاطرنشان کرد: اگر اسرائیل تصمیم به مقابله با حزبالله بگیرد، نتیجه آن جنگی خواهد بود که یک سال به طول خواهد انجامید که در خلال آن اسرائیل به طور کامل نابود خواهد شد. به اعتقاد آیلند، حزبالله در گذشته فقط یک سازمان مسلح با چند صد عضو، سلاحهای کلاشنیکف و آرپیجی بود اما الان از نظر گستره و تسلیحات و به صورت خاص در زمینه رفع اختلاف سطح با اسرائیل در زمینه سلاحهای دقیق و توانایی نامحدود در جذب افراد، به یک هیولا تبدیل شده است. از سویی تعداد زیادی از تحلیلگران اسرائیلی بر پهپادها و دفاع هوایی حزبالله به عنوان یکی از توانمندیهای نظامی حزبالله متمرکز شدهاند. در همین ارتباط روی کیس، تحلیلگر جهان عرب در کانال کان اظهار داشت: چالش هوایی اسرائیل و حزبالله در حال رشد است. در همین راستا، شبکه 14 اسرائیل گزارشی از توانمندیهای هوایی حزبالله تهیه کرد که در آن نشان میدهد ارتش اسرائیل تخمین میزند تواناییهای هوایی حزبالله به آن اجازه میدهد به تشکیلات پدافند هوایی نیروی هوایی اسرائیل حمله کند. در این گزارش به نقل از منابعی در ارتش اسرائیل آمده است ارتش در حال حاضر پاسخ خوبی به چالش پهپادی تحمیل شده توسط حزبالله به اسرائیل ندارد، زیرا حزبالله تا زمانی که به نزدیکی اهداف برسد، از شرایط میدانی برای استتار پهپادهایش استفاده میکند. همچنین کانال کان به نقل از منابعی در ارتش اسرائیل نوشت هیچ «راهحل محکمی» برای معضل پهپادهای حزبالله وجود ندارد و توضیح داد: هیچ نیروی هواییای در جهان وجود ندارد که بتواند راهحل محکمی برای این تهدید ارائه دهد. بر همین اساس خبرنگار امور نظامی روزنامه یدیعوت آحارانوت به نقل از منابعی در ارتش اسرائیل میگوید: «حتی در ارتشهای بزرگتر از ارتش اسرائیل، مانند ارتش آمریکا و اوکراین، راهحل کافی برای مواجهه با تهدیدهای این پهپادها وجود ندارد، زیرا پایگاههای هدف نیز در نتیجه این امر آسیب میبیند. زیتون در این زمینه خاطرنشان کرد فرماندهان ارتش اسرائیل متوجه شدهاند نبرد با حزبالله با احتمال بسیار بالا منجر به تخریب و آسیب رسیدن به اماکن استراتژیک در اسرائیل خواهد شد. آنها میدانند یک رویارویی نظامی گسترده با حزبالله منجر به تلاش آنها برای آسیب رساندن به مواضع دفاع هوایی اسرائیل خواهد شد. آوی اشکنازی، روزنامهنگار امور نظامی در روزنامه معاریو هم بیان کرد: ارتش اسرائیل آگاه است برخی پرتابهای پهپادهای حزبالله از لبنان به منظور بررسی تواناییهای هوایی خود برای نفوذ و هدف قرار دادن اهداف اسرائیل هنگام تشدید جنگ در مرز شمالی است. از سویی فرماندهان ارتش اسرائیل اعتراف میکنند حزبالله در تلاش است نقاط ضعف سیستمهای حسگر را بیابد و از ویژگیهای مناطق کوهستانی در مرز برای نفوذ پهپادهایش به اسرائیل استفاده میکند. در این باره، روعی شارون، تحلیلگر امور نظامی در کانال کان اشاره کرد: حزبالله موفق شده است فناوری هوایی خود را به گونهای توسعه دهد تا بتواند بر مداخله اسرائیل در سیستم GPS غلبه کند و پهپادهایش موفق به رسیدن به هدف و حمله به آن شوند. عمیر بوهبوت، تحلیلگر امور نظامی نیز در تارنمای خبری والح فاش کرد بهرغم آمادگی نیروی هوایی اسرائیل برای سناریویی که در آن حزبالله بالن تجسسی Skydew را هدف قرار میدهد، اسرائیل نتوانست از بالن محافظت کند و این بالن در حمله پهپاد حزبالله آسیب دید.
تحلیلگران اسرائیلی همچنین به نمونه دیگری از موفقیت حزبالله در زمینه هوایی هم از بعد دفاعی و هم از بعد تهاجمی اشاره کردند. به اعتقاد آوی اشکنازی، خبرنگار امور نظامی روزنامه معاریو، حزبالله در تلاش است معادلهای جدید در جبهه شمال برای ممانعت از پرواز نیروی هوایی اسرائیل در آسمان لبنان برقرار کند و به همین خاطر در این مدت تعداد پرتاب موشکهای ضدهوایی خود را به هواپیماهای جنگی نیروی هوایی و هواپیماهای شناسایی اسرائیلی افزایش داده به طوری که توانسته است هواپیمای هرمس 900 را با موشک زمین به هوا ساقط کند. اشکنازی همچنین افزود: این هواپیما پنجمین هواپیمایی است که حزبالله از ابتدای نبرد 8 ماهه توانسته آن را ساقط کند. بر اساس گزارشها، حزبالله همچنین توانسته است به 2 پهپاد دیگر نیز آسیب برساند. شایان ذکر است هزینه پهپادی که چند روز پیش سرنگون شد، 10 میلیون دلار و از جمله پیشرفتهترین پهپادهای نیروی هوایی اسرائیل است. در مطالعهای که در موسسه تحقیقات امنیت توسط لرن انتبی تهیه شده، تاکید شده برتری اسرائیل بر حزبالله در زمینه هوایی در حال فرسایش است. موفقیت حزبالله در سرنگونی پهپادهای اسرائیلی نشاندهنده توانمندیهای دفاع هوایی حزبالله است که به آن اجازه میدهد به فعالیتهای هوایی آزادانه اسرائیل در لبنان آسیب برساند. انتبی در مطالعه خود اشاره کرده آمادگی اسرائیل برای رویارویی با این چالش ناکافی است و این تهدید هوایی توسط اسرائیل عمیقا درک نشده و پاسخ درخوری جهت تقویت قدرت «ارتش اسرائیل» دریافت نکرده است.
***
حاج ابوطالب؛ مجاهدت از بوسنی تا لبنان
طالب سامی عبدالله ملقب به «حاج ابوطالب» متولد 1969 اهل شهر عدشیت در جنوب لبنان بود. اوایل دهه 90، ابوطالب برای حمایت از مسلمانان بوسنی به جبهههای جنگ در آن کشور شتافت و در کنار مرحوم علی عزت بگوویچ در دفاع از مسلمانان بوسنی جنگید. او یکی از رهبران تاریخی مقاومت اسلامی لبنان وابسته به حزبالله محسوب میشد. وی فرمانده نیروهای بخش شرقی بود که از شهرک بنت جبیل تا مزارع اشغالی شبعا لبنان امتداد دارد. اشغالگران صهیونیست شب سهشنبه وی را به همراه 3 نفر از نیروهای مقاومت با بمباران منزلی در شهر جویا در جنوب لبنان ترور کرده و به شهادت رساندند. رسانه اماراتی «ارم نیوز» نوشته است ابوطالب، فرماندهی «یگان النصر» حزبالله را بر عهده داشت؛ یگانی که مسؤولیت عملیات این گروه شبهنظامی را در منطقه مرکزی نوار مرزی لبنان با اسرائیل بر عهده دارد. منطقه مزارع شبعا که در اشغال اسرائیل است نیز مشمول منطقه عملیاتی «یگان النصر» میشود.
بنا بر آخرین آمار مؤسسه لبنانی «اطلاعات بینالمللی» (Information International)، در جریان تنش جاری میان اسرائیل و گروه حزبالله، تاکنون دستکم ۴۴۴ نفر در لبنان شهید شدهاند: ۳۳۴ نفر از نیروهای حزبالله، ۱۸ نفر از سازمان بهداشت اسلامی وابسته به حزبالله، ۱۸ نفر از جنبش امل همپیمان حزبالله، 7 امدادگر اورژانس، 3 خبرنگار، یک نیروی ارتش لبنان و یکی از اعضای حزب سوری ملیگرای اجتماعی.
ارسال به دوستان
نظرسنجیها نشان میدهد مطالبات مردم از رئیس دولت چهاردهم سیاسی نیست معیشت و مهار تورم در صدر مطالبات
معیشت در صدر
* رفع فقر و محرومیت: 58 درصد ایجاد اشتغال: 39.7 درصد تورم و ارزش پول ملی: 36.5 درصد
گروه سیاسی: تا همین 3 سال پیش در جریان رقابتهای سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری، بحث برجام و نوع نگاه دولت آینده به آن همچنان داغ بود اما این روزها که کشورمان در کوران رقابتهای انتخاباتی به سر میبرد، نه در محافل اجتماعی و نه در مباحث انتخاباتی، صحبتی از آن نیست. گویی کلیدواژههایی مثل برجام، یا ایدههایی مانند بهبود اقتصاد با تعاملات خارجی خاصیت خود را از دست دادهاند.
معمولا نامزدهای انتخاباتی همان حرفی را میزنند که تصور میکنند برای جامعه مطلوب و خواستنی است. در چند سال اخیر نگاه و ذائقه مردم ایران تغییر یافته و به تبع آن نیز تبلیغات و سخنان نامزدهای ریاستجمهوری تغییر کرده است.
گفتمانهای سیاسی و اجتماعی رایج در هر دوره از انتخابات ریاستجمهوری برحسب نیازها و مطالبات مردمی تغییر میکند. مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) در یکی از جدیدترین نظرسنجیهای خود اعلام کرده است اولویت مطالبات مردمی به ترتیب مساله «فقر و محرومیت» (با بیش از 58 درصد مطالبه مردمی)، ایجاد اشتغال با 39.7 درصد و موضوع «تورم و ارزش پول ملی» با 36.5 درصد 3 اولویت نخست پرسششوندگان است. «سیاست خارجی و روابط با دیگر کشورها» نیز با 28.7 درصد، موضوع «امنیت ملی» با 28.4 درصد، «ساماندهی بخش مسکن» با 20.6 درصد و «مبارزه با فساد و رانت» با 19.6 درصد از جمله موارد دیگری هستند که در این نظرسنجی اعلام شده است.
در یک جمعبندی کلی ایسپا اعلام کرده است مسائل و مشکلات اقتصادی و معیشتی همچنان در صدر توجهات مردم قرار دارد و مباحث سیاسی دیگر در اولویت نیستند. شاید بتوان اینطور نتیجه گرفت که مردم به آن میزان از آگاهی دست یافتهاند که دیگر نمیشود با شعارهای تبلیغاتی و مباحث حاشیهای افکار آنها را تحت تاثیر قرار داد.
دهه ازدسترفته 90 از حیث مسائل اقتصادی و گره زدن همه امور کشور به مسائل خارجی، تجربهای گران بود؛ تجربهای که در دولتهای روحانی با ایده تعامل با دنیا شروع شد و در دهه جدید در دولت شهید رئیسی با استراتژی «دیپلماسی متوازن» و استفاده از ظرفیتهای همه کشورهای دنیا بویژه تمرکز بر به صفر رساندن اختلافات با همسایگان اصلاح شد.
سیاست خارجی دولت سیزدهم بر دوستی با همسایگان و قدرتهای منطقهای متمرکز بود و در این مسیر موفقیتهای چشمگیری به دست آورد که در فضای ملتهب روابط ایران با کشورهای غرب، دریچهای مهم برای تعادل در روابط خارجی بود. در دولت سیدابراهیم رئیسی، ایران به عضویت کامل سازمان همکاری شانگهای درآمد.
ایران سال ۲۰۰۵ به عنوان عضو ناظر به سازمان همکاری شانگهای پیوست و یک سال بعد برای عضویت کامل در این سازمان درخواست داد. این درخواست بحثهای زیادی را در پی داشت و سالها با تاخیر مواجه شد. مهمترین دلیل این تاخیر، ابهام برخی کشورهای تعیینکننده درباره ایدههای غربگرایانه دولت حسن روحانی بود اما سرانجام در بیستویکمین اجلاسیه سران در سال ۲۰۲۱، با عضویت کامل ایران موافقت شد. ایران همچنین در این مدت، به عضویت بریکس درآمد. عضویت کامل ایران در بریکس (گروه کشورهای برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی) نیز رسما از اول ژانویه ۲۰۲۴ آغاز شد.
پیشرفتهای ایران از صنعت فضایی گرفته تا گسترش میزان صادرات نفت که به قبل از دوران تحریمها بازگشت، سفرهای استانی شهید رئیسی به سراسر کشور و آشنا شدن با مشکلات ریز مردم در دورافتادهترین نقاط ایران و نهایتا شهادت وی در مسیر خدمترسانی به مردم، همگی باعث شد در کنار تجربه تلخ دهه 90، نوع نگاه عموم مردم به مسائل سیاسی چه در بعد داخلی و چه خارجی تغییر کند.
پیشتر گفته شد نامزدهای انتخابات همان حرفی را میزنند که مطلوب نظر جامعه است. دقیقا به همین دلیل است که جمله «ادامه مسیر دولت رئیسی» از زبان هر 6 نامزد ریاستجمهوری شنیده میشود. حتی نامزد منسوب به طیف اصلاحطلب نیز در برنامه تبلیغاتی خود میگوید: «قدم اول این است جهتی که دولت در پیش گرفته را ادامه دهیم و سعی کنیم آن برنامه را درست و به موقع اجرا کنیم».
صحبت از ادامه مسیر دولت سیزدهم به دلیل اقبال و توجه جامعه به خدمات آن است. خصوصا توجه رئیس شهید دولت سیزدهم به مطالبات عمومی و تلاش خالصانه جهت خدمترسانی به مردم باعث شده است تا در تبلیغات نامزدهای ریاستجمهوری، سخن از ادامه مسیر او به میان آید.
گسترش جایگاه منطقهای و جهانی ایران از دیگر دلایلی است که باعث تغییر نگاه مردم ایران شده است. فراموش نکردهایم که یکی از سوالات پرتکرار در انتخابات ریاستجمهوری سال 1384، بحث رویارویی نظامی با ایالات متحده بود. در آن سال، غرب و خصوصا آمریکا با جمله تکراری «همه گزینهها روی میز است» درباره صنعت هستهای کشورمان صحبت میکردند. در آن شرایط بحث حمله مستقیم آمریکا به ایران و واکنشی که رئیسجمهور بعد میتواند روی این مساله داشته باشد، از موضوعات رایج مباحث انتخاباتی بود.
اما همزمان با گذر از دوران توسل به کدخدا برای گشایش تمام مشکلات داخلی، جایگاه فرامرزی ایران نیز رفته رفته افزایش یافت و کشورمان توانست در خلال دهه 90 و به برکت حضور مدافعان حرم در سوریه و عراق، خود را به عنوان یک قدرت منطقهای مطرح سازد. سپس 2 واقعه حمله به پایگاه عینالاسد و خصوصا انجام عملیات بزرگ وعده صادق، حس غرور و عزت ملی را تا آنجا افزایش داد که مردم ایران نسبت به قدرت بازدارندگی کشور مطمئن شدند.
اگر برخی جریانهای سیاسی در دهه 80 با ترساندن مردم از حمله مستقیم آمریکا به دنبال جذب رای برای خود بودند، یا همین طیف در دهه 90 تمام امور کشور را به خارج از آن گره میزد، حالا دیگر افکار عمومی داخلی به آن اندازه تغییر یافته است که دیگر این حربههای تبلیغاتی کارساز نیست.
این اشاره به وضعیت اقتدار ایران در 2 دهه گذشته در واقع برای توجه به این نکته مهم است که در جامعه نگاه واقعبینانهای نسبت به تناسب وضعیت توسعه و اقتدار ایجاد شده است. در 3 سال گذشته، نظام جمهوری اسلامی ایران نشان داد ارتقای بنیه دفاعی و تقویت نفوذ منطقهای ایران اصطکاکی با سیاستهای اقتصادی و تعاملات خارجی ندارد. بر همین اساس به نظر میرسد در انتخابات پیش رو، ایدههایی که دال مرکزی آنها سیاست خارجی است، همانند سال 92 مورد توجه افکار عمومی قرار نمیگیرد.
ارسال به دوستان
جشن عید غدیر 5 تیر از ساعت 16 تا 23 حدفاصل میدان آزادی تا میدان امام حسین(ع) برگزار میشود
خاطره خوش میهمانی غدیر
مراسم پرشور و میلیونی روز جشن بزرگ عید غدیر از ساعت ۱۶ تا ۲۳ از میدان آزادی تهران تا میدان امام حسین(ع ) برپا میشود. این جشن، پیادهروی نیست، یک تجمع است و به طوری فضا طراحی شده است که در هر محدوده ۵۰۰ متری امکانات خدمتگزاری توسط 2200 موکب برای مردم فراهم باشد.
سخنگوی ستاد مردمی برگزاری جشن غدیر گفت: تا این لحظه ۲۲۰۰ موکب برای حضور در میهمانی ۱۰ کیلومتری غدیر ثبتنام کردهاند که نسبت به سال قبل رشد ۳۰ درصدی دارد. ساسان زارع در نشست خبری تشریح برنامههای «مهمونی ۱۰ کیلومتری غدیر» اظهار کرد: خوشبختانه سال گذشته همراهی خوبی را از سوی مردم شاهد بودیم و ۴۳۴ هزار نفر به صورت نقدی به ستاد غدیر کمک کردند. وی با بیان اینکه الگوی میهمانی ۱۰ کیلومتری پایتخت امسال در استانهای دیگر کشور هم پیاده میشود، افزود: امسال شاهد بینالمللی شدن این جشن با همراهی ۵ کشور هستیم. در واقع فلسفه برپایی این رویداد انتقال نماد نشاط و انسجام اجتماعی است.
زارع با اشاره به راهاندازی ۳ پویش مردمی در این جشن گفت: تا این لحظه ۲۲۰۰ موکب برای حضور در میهمانی ۱۰ کیلومتری غدیر ثبتنام کردهاند که نسبت به سال قبل رشد ۳۰ درصدی دارد. سخنگوی ستاد مردمی برگزاری جشن غدیر با بیان اینکه جشن غدیر حدفاصل میدان آزادی تا میدان امام حسین(ع) برگزار میشود، تصریح کرد: قاعده بر این است که برنامه در روز عید غدیر از ساعت ۱۶ تا ۲۳ برپا باشد. این جشن، پیاده روی نیست، یک تجمع است و به شکلی فضا طراحی شده که در هر محدوده ۵۰۰ متری امکانات فراهم باشد.
وی درباره پویش «لقمه میلیونی» گفت: سال قبل در پویش لقمه میلیونی ۷۰۰ هزار لقمه داشتیم که پیشبینی میکنیم امسال به بیش از یک و نیم میلیون لقمه خواهد رسید؛ لقمههایی که مردم به صورت غذای پرسی یا لقمه نان و پنیر در خانه تهیه میکنند. وی درباره پویش اسباببازی هم گفت: طبق آمار اولیه حداقل ۳۰ هزار کودک در همین ایام در غزه متولد شدهاند که این پویش به جمعآوری اسباببازی برای این کودکان و کودکان مناطق محروم کشور میپردازد. پویش دیگر، خادمان غدیر است، ما سال قبل ۳ هزار خادم اسباببازی در شهربازیها داشتیم که امسال این مسؤولیت را به نوجوانان دادهایم. سخنگوی ستاد مردمی «مهمونی 10 کیلومتری غدیر» اظهار کرد: شماره ۳۰۰۰۱۱۵۵ برای ثبتنام مواکب و نقشآفرینی در روز غدیر و شماره ۳۰۰۰۲۲۲ برای دریافت کمکهای نقدی در نظر گرفته شده است. وی درباره همزمانی جشن و مناظرات انتخابات گفت: ما ناگزیریم جشن را از ۱۶ عصر شروع کنیم اما از صداوسیما هم خواستیم اگر امکان دارد، روز مناظره یا ساعت آن را تغییر دهد.
ارسال به دوستان
فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش خرید دستگاههای کمکداور ویدئویی را گردن یکدیگر میاندازند
بنبست وار
محمدامین شهسواری: در چند روز اخیر اظهارات مختلفی از سوی وزیر ورزش و جوانان و مسؤولان فدراسیون فوتبال بیان شده که نشان میدهد تا امروز احتمال استفاده از VAR در لیگ بیستوچهارم بسیار کم است. در ۲ فصل اخیر بارها از سوی مدیران فدراسیون فوتبال وعدههای مختلفی برای تجهیز لیگ برتر به تکنولوژی VAR داده شد اما هیچکدام از این وعدهها عملی نشد تا اینکه بالاخره چند خبر مثبت، امیدها را برای استفاده از VAR در فصل آینده (لیگ بیست و چهارم) افزایش داد. فروردینماه مهدی تاج، رئیس فدراسیون فوتبال از ورود ۲ دستگاه VAR به ایران خبر داد و قول ورود ۵ دستگاه دیگر در آینده نزدیک هم داده شد. با این حال از ابتدای سال تاکنون فرآیند ورود این ۵ دستگاه به بنبست خورده که در روزهای اخیر دلیل این موضوع مشخص شده است.
* ورود VAR منوط به تامین بودجه
تاج بعدها در نشستی خبری که ابتدای اردیبهشت در سازمان لیگ فوتبال داشت، ورود دستگاههای باقیمانده را منوط به تامین هزینهها دانست. صحبتهای رئیس فدراسیون، اهالی فوتبال را دچار سردرگمی کرد، چرا که اظهارات گذشته مهدی تاج به شکلی بود که به نظر میرسید بودجه خرید VAR تامین شده، پس چرا الان دوباره صحبت از تامین بودجه میشود؟ از سوی دیگر، تاج در گفتوگویی تلویزیونی درباره زمان ورود VAR به ایران با شک و تردید پاسخ میدهد. او میگوید: «فکر میکنم بتوانیم لیگ آینده را با VAR برگزار کنیم، یا در همه بازیها یا در بازیهای مهم». همین جملات نشان میدهد احتمال برگزار شدن لیگ بیستوچهارم بدون VAR وجود دارد؛ احتمالی که بالا به نظر میرسد، چراکه اگر قرار باشد فقط در بازیهای مهم از این تکنولوژی استفاده شود، ممکن است فیفا همانند درخواست ایران برای برگزاری بازیهای ۳ هفته پایانی با VAR، با این درخواست هم مخالفت کند.
* بودجه VAR کجاست؟
سکوت درباره پروژه VAR در هفتههای پایانی لیگ برتر ادامه یافت اما در نهایت کیومرث هاشمی، وزیر ورزش و جوانان ۱۷ خرداد اعلام کرد بودجه ۱۱۰ میلیارد تومانی این پروژه، مدتهاست به حساب شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی واریز شده و پولی در اختیار فدراسیون فوتبال برای خرید دستگاهها نیست. وزیر ورزش و جوانان در صحبتهایش میگوید: «شرکت توسعه باید پس از رفع موانع اداری ظرف ۲ هفته آینده این دغدغه را برطرف کند تا با تجهیز ورزشگاهها، فصل آتی لیگ برتر با VAR برگزار شود».
* واکنش فدراسیون فوتبال به تخصیص نیافتن بودجه VAR
فردای روزی که کیومرث هاشمی پرده از چرایی بنبست در پروژه VAR برداشت، منصور قنبرزاده، نایبرئیس دوم فدراسیون فوتبال در گفتوگویی تلویزیونی گفت: «فدراسیون فوتبال برای هماهنگی با فیفا و ارتباط با شرکتهای مورد تایید پای کار است اما ماموریت این پروژه به شرکت توسعه داده شده است». اما واکنش هدایتالله ممبینی، دبیرکل فدراسیون فوتبال به این ماجرا تندتر بود. او در نشست خبریای که ظهر یکشنبه داشت، عنوان کرد: «پس از اینکه دولت لزوم استفاده از VAR در لیگ برتر را درک کرد، بودجهای برای خرید دستگاهها تخصیص داد. این بودجه دوازدهم مهر پارسال (روزهای نخست هاشمی در پست وزارت) به حساب وزارت ورزش واریز شد، منتها به دلیل استفاده از کلمه «تجهیز» در مکاتبه اولیه که نوشته شده بود این بودجه برای تجهیز ورزشگاهها به سیستم تکنولوژی VAR است، وزارت ورزش این ۱۱۰ میلیارد تومان را به حساب شرکت توسعه واریز کرد». ممبینی ادامه میدهد: «این بودجه توسط دولت در کمتر از ۳ هفته تامین و به حساب وزارت ورزش واریز شد اما از دوازدهم مهر هنوز پولی به حساب فدراسیون برای خرید دستگاهها نیامده است. به همین دلیل خرید مابقی دستگاههایی که قرار بود وارد کشور شود (۵ دستگاه)، به مشکل خورده است. امیدوارم فصل بعد را هم از دست ندهیم».
* فصل آینده بدون VAR؟
تمام اظهارات از وزیر ورزش و جوانان گرفته تا دبیرکل فدراسیون فوتبال نشان میدهد پروژه VAR برای چند ماه به خاطر موانع اداری به بنبست خورده است؛ موانعی که حتی باعث شده دیگر مسؤولی از فدراسیون فوتبال قول استفاده از VAR در لیگ بیستوچهارم را ندهد. با این حال تنها امیدی که وجود دارد، فرصت ۲ هفتهای کیومرث هاشمی، وزیر ورزش و جوانان به شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی برای رفع موانع اداری تخصیص بودجه VAR است؛ فرصتی که پایان خرداد تمام میشود. در نتیجه در صورتی که تا پایان خرداد این مشکل برطرف نشود، اهالی فوتبال باید خودشان را برای برگزاری لیگ بیستوچهارم در غیاب VAR آماده کنند.
ارسال به دوستان
افزایش ۳۰ درصدی کشف و کاهش ۲۰ درصدی وقوع سرقت در کشور
سرقت در سراشیبی
گروه اجتماعی: مبارزه با سرقت، اراذل و اوباش، قاچاق سلاح، برخورد با ناهنجاریهای اجتماعی و مدیریت اتباع بیگانه، همچنین جمعآوری معتادان متجاهر که پلیس توانسته است در این بخشها به موفقیتهای چشمگیری دست یابد، ناشی از اثرات مطلوب ایجاد قرارگاههای جدید در فراجا و اجرای برنامههای کارشناسانه این نهاد برای حفظ امنیت و آسایش مردم است. به طور مثال فقط در بخش مبارزه با سرقت، کشف چنین معضلی سال جاری نسبت به سال گذشته ۳۰ درصد افزایش و وقوع سرقت در کشور نیز ۲۰ درصد کاهش یافته است.
فرمانده انتظامی کشور دیروز در حاشیه بیستوهفتمین همایش سراسری فرماندهان، مدیران و رؤسای انتظامی کشور با اشاره به نگرانی مردم از پدیده سرقت گفت: یکی از موضوعاتی که مردم را آزار میدهد، سرقت است که با تشکیل قرارگاه مبارزه با سرقت، راهاندازی گشتهای ویژه پلیس آگاهی، استفاده از پلیسهای تخصصی، همچنین استفاده از پابندهای الکترونیک اقدامات خود را در این زمینه دنبال کردیم. سردار احمدرضا رادان با بیان اینکه استفاده از پابند الکترونیک در حال حاضر در 8 استان اجرایی شده است، گفت: در نتیجه اقدامات انجام شده در قرارگاه مبارزه با سرقت، موضوع آمار کاملا شفاف شده است. همچنین شیب افزایشی سرقت نیز متوقف شده و امروز به سمت کاهش در حال حرکت هستیم. فرمانده فراجا ادامه داد: امروز خوشبختانه در حوزه وقوع سرقت ۲۰ درصد کاهش وقوع را داریم که عدد خوبی است اما قانعکننده نیست. همچنین در حوزه کشف سرقت هم افزایش ۳۰ درصدی را داریم که باز میتواند این آمار ارتقا یابد. رادان با اشاره به در پیش بودن چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری و راهپیمایی اربعین، اظهار کرد: این 2 ماموریت مهم را پیشرو داریم و باید تامین امنیت آن مورد توجه جدی قرار گیرد. همچنین تسهیل سفر و ارائه تسهیلات هم مهم است. وی با اشاره به اهمیت امنیت انتخابات، گفت: امنیت انتخابات و مراسمی که به طور کلی در کشور برگزار میشود از کارویژههایی است که فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی باید با تمام امکاناتش در خدمت مردم و ذینفعان باشد. یکی از این کارویژهها تامین امنیت انتخابات ریاستجمهوری است. فرمانده کل انتظامی کشور تاکید کرد: حوزه امنیت انتخابات در 3 سطح یعنی قبل از انتخابات شامل مراسم، تبلیغات، میتینگهای قانونی در دستور کار است، همچنین نیروی انتظامی رصد میکند که در بین نامزدها و طرفداران آنها رفتار غیراخلاقی رخ ندهد. وی در ادامه افزود: موضوع دوم حین انتخابات است یعنی زمانی که مردم پای صندوقهای رأی میروند تا نامزد مورد نظرشان را انتخاب کنند. تمام شعب و صندوقها اعم از ثابت و سیار و همچنین مراکزی که از صندوقها باید برای شمارش استفاده شود باید تحت کنترل، امنیت و نظارت باشند. مرحله آخر ماموریت انتظامی در انتخابات نیز شمارش آرا است که باید در امنیت کامل انجام و رئیسجمهوری انتخاب شود که در خدمت مردم باشد. فرمانده کل انتظامی کشور تصریح کرد: از مرز تا مرکز تمام همکاران من اعم از مرزبانی، انتظامی، یگانهای تکاوری و سایر مجموعه آماده هستند که امنیت کامل و درخور شأن مردم را اجرا کنند. وی در پایان عنوان کرد: در حوزه عبور و مرور و کنترل تصادفات در نوروز توانستیم با وجود افزایش ترددی که بود کاهش ۱۰.۵درصدی تلفات ناشی از حوادث رانندگی را داشته باشیم و این روند ادامه دارد.
* انجام بیش از ۱۶۷ هزار عملیات سایبری
گزارشهای دریافتی، نشان از اثرات مطلوب قرارگاههای تشکیلشده فراجا در زمینههای مختلف خصوصاً سرقت دارد. جانشین فرمانده کل انتظامی کشور گفت: تلاش نیروهای انتظامی باعث شده است شاهد کاهش ۲۰ درصدی سرقت در کشور نسبت به سال گذشته باشیم. سردار قاسم رضایی در بیستوهفتمین همایش سراسری فرماندهان، معاونان، رؤسا و مدیران فراجا که در محل ستاد فرماندهی انتظامی برگزار شد، اظهار داشت: روح بلند شهدای خدمت را به این مجلس دعوت میکنیم تا با هم مروری بر عملکرد و خدمات انتظامی در سالی که گذشت داشته باشیم. وی در ادامه بیان کرد: گزارشهای دریافتی، نشان از اثرات مطلوب قرارگاههای تشکیلشده در زمینههای مختلف خصوصاً سرقت دارد به طور که شاهد کاهش ۲۰ درصدی آن نسبت به سال گذشته هستیم. جانشین فرمانده کل انتظامی همچنین از افزایش سرمایه اجتماعی پلیس بر اساس گزارشهای معاونت فرهنگی و اجتماعی پلیس خبر داد و گفت: این امر حاکی از ریلگذاری انتظامی در مسیر درست است که انشاءالله با اهتمام بیشتر و رفع نقاط ضعف ادامه خواهد یافت. وی افزود: از دیگر اقدامات شاخص انتظامی که در حوزه پلیس فتا رخ داده، انجام بیش از ۱۶۷ هزار عملیات در حوزه سایبر بوده است. سردار رضایی از دیگر اقدامات قرارگاههای انتظامی را مبارزه با قاچاق سلاح و جمعآوری سلاحهای غیرمجاز عنوان کرد و گفت: مدیریت اتباع بیگانه، مقابله با اراذل و اوباش و ناهنجاریهای اجتماعی، برخورد با پلاکهای مخدوش و خودروهای شوتی از جمله مواردی است که باید استمرار یابد. وی در ادامه به موضوع تحول کلانتریها و پاسگاهها پرداخت و تصریح کرد: با توجه به اینکه کلانتریها بخش اجرایی انتظامی هستند باید با سرعت در مسیر تحول قرار گرفته و یک از اهداف قرارگاه تحول کوپها افزایش رضایتمندی در ۴۲۰ واحد کلانتری و پاسگاه این مجموعه است. این مقام ارشد انتظامی به امنیت محلهمحور نیز اشاره کرد و گفت: بسیاری از مشکلات را میتوان از طریق محلات و تعامل با مردم رفع کرد و اکثر اقدامات در این حوزه ایجابی و مشارکتی خواهد بود. وی در ادامه آموزش را یکی از مهمترین مقولههای هر واحد نظامی و انتظامی عنوان کرد و افزود: آموزش باید بر مبنای نیازسنجی و تخصصی و با برنامهریزی مناسب انجام شود. سردار رضایی در پایان به اهمیت اجرای طرحهای امنیت محلهمحور اشاره و از اقدامات قابل توجه در حوزههای مختلف مجموعه انتظامی تقدیر و تشکر کرد.
ارسال به دوستان
اصلاح با قیچی آمریکایی
ایستگاه چهارده، اتوبوس چند؟
فکر کنید شما یک آدم هستید. در شلوغی و ترافیک خیابان، گیر کردهاید. بعد از کلی دود خوردن و بوق زدن و اعصابخردی، وارد وزارت کشور شدهاید تا به احساس مسؤولیتتان، پاسخی مناسب دهید. فقط کافی است فکر کنید.
کلی جلوی دوربینها، ادا و اطوار درآوردهاید کلی پول خرج تیم رسانهای کردهاید. یک تیم از هالیوود استخدام کردهاید تا از شما یک بتمن بسازد. به این و آن تکه انداختهاید و حتی از تاکسی اینترنتی استفاده کردهاید تا بروید و به مردم خدمت کنید، چون خدمت در خون شما جریان دارد.
فکر کردید؟ بسیار عالی! حالا فکر کنید صلاحیتتان احراز نشده است. صبح خوابیدید و شب بیدار شدید و دیدید زرشک! یاد نطقهای آتشینتان میافتید. یاد پول تصویربردار و تدوینگر میافتید. یاد کلیدواژههای طلایی میافتید که برای مناظرات آماده کرده بودید. همهاش سوخت.
حالا که خوب فکر کردید، به نظرتان باید چگونه با این اتفاق برخورد کنید؟ آیا برخوردی هم میتوانید بکنید یا فقط میتواند بهتان بَربخورد؟ این همه حس مسؤولیت را کجا میتوانید تخلیه کنید؟ الان باید کمکم سرخورده شوید ولی شما اسم و رسمی دارید. پس چه میکنید؟ بغض، بغض و بغض! ممکن است یک نامه بنویسید و از جمهوریت صحبت کنید، ممکن است تیم رسانهایتان را اخراج کنید و حتی ممکن است بدون دلیل بروید و به 4 سال دیگر فکر کنید.
بیایید و مجدد فکر کنید که یک آدم هستید. در شلوغی و ترافیک خیابان گیر نکردهاید، چون خدم و حشم با خودتان راه نینداختهاید. وارد وزارت کشور شدید و همان سناریوی قبلی ...
بتمن و اینها را ول کنید، شما برای خودتان سوپرمن هستید. ظهر یک روز گرم بهاری، میبینی اِ واقعا دنیای عجیبی شده است. صلاحیتتان احراز شده است. سریع به رفقایتان اطلاع میدهید تا کادر فنی و مشاوران را انتخاب کنند. برنامهای تدوین میکنید و سعی دارید حتما جمعه صبحها به کوه بروید. پشیمان میشوید، زیرا ورزش دشمن سلامتی است. یک پیام در پیامرسانهای داخلی و خارجی (همان صفحهای که اصلا به شما ارتباطی ندارد و توسط طرفدارانتان مدیریت میشود؛ همان را میگویم!) میگذارید.
به گروه مشترک و چتهای خصوصی با کاندیداهای رقیب سر میزنید و موارد منکراتی و دوپهلو را پرینت میگیرید. به پسر بزرگتان میگویید ماشین را مکانیکی ببرد و از او بخواهد حداقل موتور را تقویت کند تا هنگام گاز دادن، سر و صدای زیادی به راه بیندازد. در همین حین که پسرتان ماشین را میبرد، شما به کارنامه خود نگاه میکنید و خیلی خوبها را جدا میکنید. فریبرز جاکاتیان را مسؤول ساخت مستندتان میکنید تا با کاتهای پیدرپی و نامنظم به کارتان بیاید؛ درست است وی حرف مفت زیادی زده و از دفترکار 6 هکتاریتان مستند ساخته است ولی خوب کات میدهد.
حالتان چطور است؟ الان خوشحال و شنگول هستید؟ بیایید یک بار دیگر فکر کنید یک شورا هستید. سخت نیست، فکر کنید بیشتر از یک نفرید. وظیفه شما احراز صلاحت افرادی شبیه به 2 انسان قبلی است. اگر متوجه نمیشوید، هر کدام از موارد بالا را چندین بار فکر کنید، این بار راحتتر است.
بوی احساس مسؤولیت این همه آدم فضا را گرفته است. اتاق پر از بوی مسؤولان شده است. یکیشان خیابان قُرُق کرده و دیگری میخواهد پرنده باشد. چند نفر دارید که یک مدت جلوی دوربین نبودهاند و دلشان تنگ شده است. 2 نفر امضای پدر و مادرشان را نیاوردهاند و یکی دیگر، معلوم است خودش امضا کرده است. هر روز هم از شورای شما لیستی غیررسمی بیرون میرود و شما تعجب میکنید که اصلا مگر اینها هم ثبتنام کرده بودند؟ میدانید اگر صلاحیت برخی احراز نشود، شاکی میشوند و دیگران در گروه مسؤولان، مسخرهشان میکنند.
به نظر میرسد خوب فکر کردهاید و مغزتان درد گرفته است. الان که جای هیچ کدام نیستید، فکر نکنید. ببینید علیه کدام کاندیدا میتوانید نفرتپراکنی کنید و در صفحات مجازی لایک و کامنت بگیرید. از نردبان یک کاندیدا بالا بروید و تا میتوانید پاک و قدیس نشانش دهید. دیگر کافی است! شما یک حمال رسانهای هستید.
ارسال به دوستان
از روزنه تا راه
مسیری که اصلاحطلبان در واقعگویی پیمودند
سیدهآزاده امامی: شامگاه ۲۲ بهمن پس از حضور میلیونی مردم در راهپیمایی چهلوپنجمین سالگرد پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، برخی چهرههای اصلاحطلب بیانیهای با عنوان «بیایید روزنهگشایی کنیم» منتشر کردند. این افراد در واکنش به «راهبرد جبهه اصلاحات» که چندی قبلتر از جانب رادیکالهای این جریان تدوین و اعلام شده بود و بر طبل تحریم انتخابات میکوبید، مسیری دیگرگونه برگزیده و با تاکید بر «امر ملی» و شرکت در انتخابات، عملا راه خود را از افراطیون اصلاحطلب جدا کردند. در شرایطی که راهبرد انتخاباتی جبهه اصلاحات با رویکردی به شدت رادیکال سازوکار انتخابات در نظام جمهوری اسلامی را زیر سؤال برده و انتخابات مجلس یازدهم را «فاقد معنا» و «نمایشی» و «غیررقابتی» عنوان کرده بود، انتشار بیانیه «روزنهگشایی» که در آن بر مشارکت در انتخابات تأکید شده بود، آب سردی بود بر راهبرد رادیکالهایی که سالها گزینه «تحریم» را بهمثابه چماقی بالای سر نظام نگه داشته بودند تا به زعم خود چنین عنوان کنند که جایگاهی تأثیرگذار در عرصه سیاستورزی ایران داشته و قادرند به یک اشاره مشروعیت انتخابات را زیر سؤال ببرند!
میانهروهای اصلاحطلب به این تحلیل واقعنگرانه رسیده بودند که محبوبیت و داشتن پایگاه اجتماعی با «رادیکال شدن گفتمان و صدور بیانیه» حاصل نمیشود؛ از این رو با اذعان به اینکه «کاهش مشارکت انتخاباتی از جمله به تشدید تهدیدها علیه ایران و تحریمها علیه ایرانیان میانجامد» خود را دغدغهمندانی توصیف کردند که نمیتوانند این مهم را نادیده بگیرند، بنابراین کنش مشارکت مدنی را در پیش گرفتهاند تا با مشارکت فعال در عرصه انتخابات و فراخواندن هواداران خود به حضور، هم منویات معقول خود را در چارچوب قانون پی بگیرند، هم در بالا بردن آمار مشارکت به مثابه امری امنیتساز ایفای نقش کرده باشند. البته این طیف از اصلاحطلبان با وجود تمام تفاوتهایی که با تحریمطلبان این جبهه دارند، اشتراکاتی انکارناشدنی با رفقای رادیکالشان دارند و آن «سیاهنمایی مطلق عملکرد دیگری» و «خودمنجیپنداری» افراطی ایشان است که بهرغم کارنامههایشان، دوباره نسخههای نجات پیچیده و ورود خود را به عرصه انتخابات معادل روی دادن تحول عنوان کردند. تأکید بر کلیدواژه «روزنهگشایی» به این معناست که فضای جامعه را آلوده به انسداد و فروبستگی و کنشگری خود را بهمثابه گشودن «روزنه»ای برای بازتاباندن شعاعی از نور و گرما و روشنایی به این مملکت بحرانزده ترسیم کردهاند.
یعنی همان «سیاهنمایی مطلق عملکرد دیگری» و «خودمنجیپنداری» حضرات اصلاحطلب.
این جماعت اما امروز و تنها پس از گذشت 4 ماه از صدور بیانیه «روزنهگشایی»، سخن از «راهگشایی» میگویند!
روشن است میان «روزنه» تا «راه» چه فاصلهای است و چه مسیر درازی باید پیموده و چه افقهایی باید گشوده شود تا یک «روزنه» به «راه» بدل شود. همچنین بدیهی است وقتی سخن از «راهگشایی» میرود، به نحو پیشینی این فرض لحاظ شده که بستر آن اندازه مهیاست که مجال «راهگشایی» میدهد. سوال اما این است: در این مدت کوتاه، از منظر اصلاحطلبان چه چیزی تغییر کرده که حالا دم از «راهگشایی» میزنند؟
مسلم است در این فاصله نه تحول شگرفی در اوضاع کشور رقم خورده، نه آنها مجهز به ابزار کارآمدتری شدهاند که از پس «راهگشایی» برآیند؛ واقع آن است که این بیان و گذار اصلاحطلبان از «روزنه» به «راه»، نه ناظر به تغییری خاص یا حتی ایدهها و برنامههای خود ایشان که اذعان صادقانهتر آنها به واقعیتهای موجود کشور است؛ اقراری است به این حقیقت که فضای کشور آن اندازه تیره و تار نیست که ناگزیر از گشودن تنها یک «روزنه» باشیم، بلکه آنگونه که ذکر آن رفت، اذعان به وجود بستری است که امکان گشودن «راه» را میدهد.
البته همچنان که این طیف از اصلاحطلبان در ترسیم شرایط موجود کشور در بیانیه نخست در دام «سیاهنمایی مطلق» گرفتار آمدند و آن را محتاج گشودن ولو یک «روزنه» عنوان کردند و اگرچه در بیانیه دوم از آن تصویرسازی اولیه فاصله گرفتند اما همچنان شرایط کشور را آشفته و بحرانی بازنمایی میکنند که برای به سامان رسیدن چشم به راه نسخههای شفابخش این حضرات است.
صرفنظر از این رویکرد سیاهنمایانه اما آنچه سبب تغییر لحن این طیف از اصلاحطلبان و شیفت از «روزنهگشایی» به «راهگشایی» و اقرار ضمنی آنها به نبودِ انسداد در جامعه است، اتفاقا همان چیزی است که دستاویز تحقیر و تخطئه این جماعت شد؛ انتخابات ۱۱ اسفند.
انتخابات مجلس دوازدهم اگرچه ممکن است در قیاس با آنچه که به عنوان یک انتخابات تراز در نظام اسلامی انتظار میرود چندان مطلوب به نظر نیاید و حتی در مقایسه با نُرم انتخابات دورههای پیشین نیز قابل قبول نباشد، اما نظر به زمینه و زمانهای که آن انتخابات برگزار شد، اثبات میکند رویداد مذکور بیش از آنچه درباره آن گفته میشود نقشی امنیتساز داشته و سبب تقویت نظام و نیز تغییر محاسبات دشمنان نظام شده است؛ اگر به راه درازی که نظام در فاصله یک سال و نیم از آشوبهای فتنه مهسا تا انتخابات ۱۱ اسفند پیمود نظر کنیم، این مهم را تصدیق میکنیم. وقتی به یاد آوریم دشمنان این کشور از شهریور ۱۴۰۱ همه توش و توانشان را به خدمت گرفتند و هرچه در چنته داشتند رو کردند تا مردم را از همراهی نظام بازدارند، وقتی به جنگ ترکیبی پیچیدهای که علیه این ملت به راه انداختند توجه کنیم، به فشارهای بیامانی که در حوزههای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و بینالمللی علیه ما اعمال کردند؛ از تشدید تحریمهای اقتصادی گرفته تا همقسم شدن همه دشمنان نظام، تا بمبارانهای مجازی و فاجعهنمایی مفرط شرایط کشور، تا توسل به تروریسم در داخل و خارج از کشور و نشانه رفتن امنیت جانی و روانی مردم، تا بهرهگیری از پتانسیل چهرهها و سلبریتیها برای ۲ دسته کردن ملت و رویارو قرار دادن بخشی از جامعه در برابر حاکمیت و... .
این رشته سر دراز دارد و اگر به شماره آوریم فهرست بلندبالایی میشود از حجم هجمههایی که در آن یک سال و نیم علیه نظام و ملت اعمال شد. به این اضافه کنید «راهبرد» طیفهایی از جریانات و شخصیتهای سیاسی در «تَکرار» رویکرد دشمن در «تحریم انتخابات»؛ از کمپینهای «رأی بیرأی» گرفته، تا خدشه در انتخابات با کلیدواژههای دشمنساخته و دروغ.
حاصل این همه جد و جهد اما برای دشمن خارجی و اعوان و انصار داخلیاش «تقریبا» که نه، «تحقیقا هیچ» بود!
انتخابات ۱۱ اسفند با مشارکت ۴۱ درصد واجدان شرایط برگزار شد، درصدی معادل میزان مشارکت در انتخابات ۹۸، این یعنی با وجود آنکه همه دشمنان کوچک و بزرگ این سرزمین از آمریکا و اسرائیل، تا گروههای معارض و برانداز که اختلافات دیرینهشان را کنار گذاشته و همه علیه جمهوری اسلامی همداستان شده و در توافقهایی نوشته و نانوشته گرد هم آمدند و تمام ظرفیتها و امکاناتشان را به میدان آوردند و خودشان را به آب و آتش زدند تا مردم را از همراهی نظام بازدارند تا انتخاباتی کمرونق با مشارکت ۲۰-۱۰ درصدی را به نظاره بنشینند و برای هدفهای دیگر برنامه بچینند، اما آب هم از آب تکان نخورد و نتوانستند چیزی بیش از همان که ۴ سال پیش داشتند دشت کنند! و این یعنی آن همه هزینه و تقلا رسما و عملا هیچ دستاوردی نداشت و اوضاع با شرایط قبل هیچ توفیری نکرده و هیچ تغییری حاصل نشده است.
یعنی دشمنان این ملت همگی با هم و با صرف مبالغ کلان هم نتوانستند نیروی سیاسی منسجمی در مقابل نظام شکل دهند و کنشی تأثیرگذار در جامعه ایران داشته باشند! و این یعنی خسارت محض و آبروریزی تمامعیار.
در نظر داشتن این حقیقت که نظام جمهوری اسلامی مستظهر به پشتوانهای قوی است که حتی شدیدترین تحریمها و فشارها نیز آنها را از میدان به در نکرده و در حمایت ایشان از نظام تزلزلی ایجاد نمیکند، بر محاسبات هر ۲ طیف رادیکال و میانهرو اصلاحطلب و تحلیل آنها از شرایط پیش رو تأثیرگذار بود؛ خصوصا که پس از حادثه شهادت رئیسی انسجام ملت و نیز انسجام بین مردم و حاکمیت بیشتر هم شد و احتمال افزایش مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری نیز قوت گرفت. این ۲ مؤلفه از سویی میانهروها را ناگزیر از اعتراف صادقانهتری نسبت به شرایط موجود کرد و آنان را بر آن داشت که برای باقی ماندن در سپهر سیاسی کشور و تداوم کنشگری خویش، زبان واقعگویانهتری در بیان شرایط کشور به کار گیرند و از سوی دیگر رادیکالهای اصلاحطلب را وادار به بازنگری در راهبرد انتخاباتی خویش کرد؛ آنها که انتخابات مجلس یازدهم را تحریم کرده و حتی از تهدید و تخطئه روزنهگشایان نیز دریغ نکردند، این بار با رصد شرایط فوق عزم کنشگری کرده و با معرفی کاندیدای اختصاصی وارد عرصه انتخابات شدند. رئیس جبهه اصلاحات در نشست خبری این جبهه که روز شنبه 19 خرداد برگزار شد، با تصریح بر اینکه این جبهه رفتار متفاوتی از جانب حاکمیت در انتخابات پیش رو نسبت به انتخابات قبل نمیبیند، یکی از دلایل این تغییر راهبرد را ناکامی اپوزیسیون برانداز خارج از کشور در رقم زدن «تغییرات مدنظرش» در حوادث بعد از مرگ مهسا امینی عنوان کرد! و البته باید دید جبهه اصلاحات چه تغییراتی مدنظر داشته که پس از ناکامی اپوزیسیون در رقم زدن آن تغییرات، پس از یک دوره قهر نسبتا طولانی، خود دوباره به میدان کنشگری سیاسی بازگشته است!
ارسال به دوستان
بداخلاقیها چگونه جایگاه آیینی انتخابات را مخدوش کرده و مانع انتخاب عقلانی و رشدیافتگی فضای عمومی جامعه میشود
تخریب خیانت است
ارمیا عزیزی: با فرارسیدن فصل انتخابات و آغاز تبلیغات انتخاباتی کاندیداهای ریاستجمهوری، فضای سیاسی کشور خود را آماده یک پوستاندازی ناگهانی میکند. هرچند فضای سیاسی کشور با پدیده انتخابات بیگانه نیست و تقریبا هر 2 سال یکبار آن را تجربه کرده است، کماکان فاصله میان وضع موجود انتخاباتی با وضع مطلوب آن ملموس است. اما انتخابات مطلوب چیست؟ پاسخ به این سوال پیش از همه نیازمند شکلگیری یک ادراک صحیح درباره انتخابات است.
در یک تعریف انتخابات لحظهای مستثنی در جریان عام تحولات سیاسی است. به این معنا که همه چیز جریان دارد و در یک لحظه خاص فصل انتخابات فرامیرسد و با فرارسیدن خود عدهای را به کرسی قدرت رسانده و به پایان میرسد. در این تعریف انتخابات بیش از همه به عنوان یک «ابزار» با کارکرد خاص معنا مییابد و اگر این ابزار یک گزینه خوب را انتخاب کند پس کارکرد صحیحی داشته است. عجیب نیست اگر عمده ادراک جاری در کشور را برآمده از این ماهیت ابزاری بدانیم. چنانکه جریانهای سیاسی هرگاه از نتیجه این ابزار رضایت داشتهاند کارکرد آن را صحیح پنداشتهاند و هرگاه نتیجه نهایی باب میلشان نبوده ابزار انتخابات را با کارکردی منفی و مخرب توصیف میکنند، تا زمانی که انتخابات در قالب ابزاریاش تعریف و درک شود، همه چیز تنها ناظر به نتیجه نهایی فهم و حتی هنجارهای زیادی توجیه میشود.
اما تعریف دوم از انتخابات که نافی کارکرد ابزاری آن نیست به این پدیده به چشم یک «آیین» نگاه میکند. آیینها برخلاف ابزارها نه تنها از زمانه خود منفک نیستند که تداوم آنها را در زندگی نیز میتوان یافت. آیین، لحظهای خاص است که پیوندی تاریخی و فرهنگی با تمام عناصر جامعه خود برقرار میکند. آیینها هرچند ماهیت ابزاری و سازنده دارند اما اجزای جامعه خود را هم نمایندگی میکنند. ادراک انتخابات به عنوان عالیترین آیین سیاسی کشور باعث میشود فراتر از نتیجه نهایی به کیفیت برگزاری آن نیز اندیشیده شود. برای نمونه اگر مولفه انتخاب مردم برآمده از عقلانیت و گرایش به خیر جمعی باشد میتوان فضای عمومی جامعه را فضایی رشدیافته دید اما اگر جامعهای برپایه هیجان و بیاعتنا به خیر جمعی دست به انتخاب بزند میتوان فضای عمومی جامعه را عقبمانده و دور از فضیلت یافت. زمانی که انتخابات از منظر یک آیین سیاسی و ملی فهمیده شود، نتیجه نهایی تنها هدف فعالان حاضر در صحنه رقابت نخواهد بود؛ آنها به اخلاق، آبرو، عقلانیت و منطق جامعه پیش از نتایج آماری اهتمام میورزند و این آیین را محل رشد و ارتقای جامعه خود مییابند. تجربه برگزاری دهها انتخابات از سال 58 تاکنون جامعه ایران را با خاطرات جمعی فراوانی روبهرو ساخته است. در پس این خاطرات اما همواره مخاطرات آشنایی نیز وجود داشته که صحنه مشارکت جمعی را میدانی برای قربانی شدن انسجام ملی کرده است. قربانی شدن اخلاق و اتخاذ سیاستهای تخریبی به جای تبلیغات تبیینی از مخاطرات تجربهشده در انتخاباتهای ادوار ریاستجمهوری بوده است؛ تخریبی که فارغ از تاثیری که بر نتیجه نهایی انتخابات و رای مردم داشته است، فضای سیاسی کشور را نیز نازل کرده است. رهبر انقلاب 10روز پیش در سخنرانی روز ارتحال بنیانگذار جمهوری اسلامی در مرقد امام خمینی(ره) تقریبا نیمی از بیاناتشان درباره انتخابات پیش رو را به تذکر نسبت به قربانی نشدن مساله اخلاق و نهی کاندیداها از تخریب یکدیگر اختصاص دادند و فرمودند: «در این حرکت عظیمی که انجام میگیرد، در رقابتهای پیش روی انتخاباتی بین نامزدها، اخلاق حاکم باشد؛ بدگویی کردن، تهمت زدن، لجنپراکنی کردن، کمکی به پیشرفت کارها نمیکند، به آبروی ملی هم لطمه میزند. صحنه انتخابات صحنه عزت و حماسه است، صحنه رقابت برای خدمت است، صحنه کش و واکش برای به دست آوردن قدرت نیست. برادرانی که وارد میدان مبارزه انتخاباتی و رقابت انتخاباتی میشوند، این را به عنوان یک وظیفه بدانند؛ آنها به وظیفهشان عمل کنند، خدای متعال هم دلهای مردم را انشاءالله هدایت خواهد کرد به بهترین گزینه و انشاءالله یک رئیسجمهور شایسته برای ملت ایران تعیین خواهد شد».
اگر به صورت مساله انتخابات در منظومه فکری رهبر و کارنامه ایشان در بیش از 3 دهه رهبری انقلاب نظر بیندازیم متوجه میشویم قائل شدن جایگاه آیینی برای انتخابات یکی از اصول تخلفناپذیر ایشان بوده است. ایشان همواره مشارکت را بر نتیجه ارجح دانستهاند و انتخابات را فراتر از یک ابزار جابهجایی قدرت و تعیین منتخبان به عنوان یک آیین سازنده تعریف کردهاند؛ آیینی که پیوند میان فرد فرد جامعه با سیاست را حفظ و مسؤولیتپذیری را به عنوان یک فضیلت مدنی و دینی تثبیت میکند. ایشان در این بیانات نیز نهی از بیاخلاقی را بیش از آنکه در نسبت با نتیجه ظاهری انتخابات تعریف کنند در نسبت با یک امر والاتر یعنی «آبروی ملی» مورد اشاره قرار میدهند. زمانی که در یک نظام سیاسی عالیترین سطح رقابت با حفظ اخلاق و ایمان جلو میرود چهره بیرونی آن نظام و ملت نیز وجهه نیکوتری پیدا میکند. از سوی دیگر این فضای رقابتی عملا ماهیت جامعهپذیری دارد. به این معنا که وقتی رقابت سیاسی میان کاندیداها به دور از تخریب پیگیری میشود، افراد جامعه نیز شکل صحیح اختلافنظر و حفظ تفاهم را میآموزند. خشونت کلامی و تخریب شخصیت در فضایی که هر کاندیدایی در پشت سر خود میلیونها هوادار دارد تنها جامعه را برای نفی یکدیگر آماده میکند. دهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری در خرداد 88 را از جهات مختلفی میتوان پرشورترین انتخابات تجربه شده در سالهای اخیر دانست که نصاب بالایی از مشارکت را نیز با خود به همراه داشت. با این حال این انتخابات از نظر آیینی نتوانست به تجربهای سازنده تبدیل شود. رفتار طرف شکستخورده در نپذیرفتن نتیجه انتخابات، رواج ادبیات خشن تخریبی علیه رقبا و هوادارانشان و در نهایت ایجاد آشوبهای خیابانی یکی از بزرگترین فرصتهای سیاسی کشور را به یک تهدید تبدیل کرد. مواضع وقت رهبر انقلاب نیز درباره آن انتخابات نشان از آن داشت که ایشان نسبت به ضربه واردشده بر «آبروی ملی» ایرانیان و هتک مهمترین آیین سیاسی جامعهساز کشور، نگرانی دارند. در برهه دیگر از جمله روی کار آمدن دولت سابق که رئیس وقت جمهور از ادبیات تخریبی علیه منتقدان خود استفاده میکرد هم ایشان بارها همه طرفها را نسبت به استفاده از ادبیات هتاکانه و مخرب انذار دادند.
حالا نیز ایران 2 هفته فشرده و مهم را پیش رو دارد؛ 2 هفتهای که قرار است در پس آن و در پس یک حادثه تلخ و ناگوار، دولتی جدید برای اداره کشور روی کار بیاید. تنور رقابتهای انتخاباتی در حال داغ شدن است و 6 بالقوه رئیسجمهور قرار است برای بالفعل کردن این مقام با یکدیگر به رقابت بپردازند. مسؤولیت نخست این 6 نفر عیان ساختن غنای اخلاقی و عقلانی خویش در برابر یکدیگر است که هم به ارتقای کارکرد ابزاری انتخابات یعنی انتخاب رئیس از سوی جمهور کمک کند و هم بزرگترین آیین سیاسی ایرانیان را ارتقا ببخشد. اگر ایران نیازمند ایده و اندیشهای برای بهبود شرایطش است ابتدا باید فضای تبیینی ایدهها را تجربه کند که چنین فضایی از دل یک رقابت غیراخلاقی بیرون نمیآید. اگر ایران نیازمند یک مفاهمه و همدلی جمعی است ابتدا باید آن را در سطح رقبایی ببیند که مدعی به وحدت رساندن کشور از دل تکثرهایش هستند. اگر ایران نیازمند یک رشد سیاسی است این رشد را ابتدا باید در رفتار و گفتار نخبگان سیاسی خود پیدا کند. 8 تیر قرار نیست یک روز حساس بیگانه از دیگر روزهای تقویم باشد. این روز باید بیش از هر چیز الگویی برای روزهای بعد از خود باشد؛ روزهایی که عقلانیت، اخلاق و همدلی باید در آن حفظ شود.
مفهوم رای اولی، مفهوم آشنا و پرتکراری در فضای سیاسی کشور است. رای اولیها تنها برشی کوچک از جامعه نیستند که قرار است برای نخستین بار شرکت در انتخابات را تجربه کنند؛ آنها نمادی از نسل جدیدی هستند که قرار است به بازیگران آتی سیاست کشور تبدیل شوند. رای اولیها در نخستین تجربه مشارکت سیاسیشان با رقابت سیاسی آشنا میشوند و این آشنایی الگویی برای آینده فعالیت و انتخابهای آنها ایجاد میکند. فضای اخلاقی و عقلانی در یک انتخابات رقابتی نسل جدیدی از کنشگران را پرورش میدهد که اخلاق و عقلانیت را پیششرط هر رفتاری در سپهر سیاسی کشور میبینند. از همین رو وقت آن رسیده است که همه انتخابات را فراتر از کارکرد ابزاریاش به عنوان یک آیین ملتساز در مقابل خود ببینند.
ارسال به دوستان
دیدگاه
نقشآفرینی سلبریتی علمی در انتخابات
محمد وکیلی: بسیاری از مصادیق سلبریتی علمی را با مهارت ویژه آنان در زمینه فن بیان میشناسیم. بازنمود این مهارت در گفتار و نوشتار، آنها را متمایز از سایر فعالان دانشگاهی میکند، زیرا کاملا روابط درهمتنیدهای با فرمهای رایج رسانهای ایجاد شده و خروجی نهایی چیزی فراتر از توانمندی در عرصه نطق و سخنوری است. به عبارت دیگر، ما با پرفورمنسی جذاب و اجرایی تئاتریکال روبهرو هستیم که میتواند ناخودآگاه جمعی ملت را به حرکت درآورد و عواطف آنها را درگیر کند. بخش مهمی از تأثیرگذاری سلبریتی علمی، حاصل درک خودانگیخته این سوژه از هنر اقناع و متقاعدسازی است. اگر با نظر افکندن به نظریات کلاسیک، بخواهیم رتوریک سلبریتی علمی را واکاوی کنیم، باید از 3 سازمایه معرفتی سخن بگوییم: اتوس (ساحت اخلاق - اعتبار و توجیه)، لوگوس (ساحت منطق - عقلانیت و استدلال) و پاتوس (ساحت تأثر – احساسات و عواطف). سلبریتی علمی به طور خاص در حال توجیه اخلاقی و تجویز بستهای هماهنگ از جهانبینیها، رویکردها، روندها، راهبردها و راهحلهایی است که آنها را به مثابه دستاورد حتمی، عقلانی و علمی بشر مدرن، نتیجه پیشرفت فکری تمدن غرب و محصول الگوی توسعه دولتهای قوی و ملتهای موفق میداند. متقابلاً از کشورهای موسوم به جهان سوم یا جنوب جهانی، به عنوان کشورهایی عقبمانده، اسیر حکمرانی معیوب و درگیر یک نظم دسترسی محدود یاد میشود. در یک سطح فراتر، سلبریتی علمی در موقعیت استعلایی قرار میگیرد و دست به خویشنمایی منفی و دگرنمایی مثبت میزند؛ به این معنا که فرهنگ، هویت، تاریخ، آیین و سبک زندگی غربی را ستایش میکند و به مذمت ماهیت یا کارکرد زیستجهان بومی میپردازد. در همین زمینه، مصادیق سلبریتی علمی توانستهاند از پشتوانههای نظری مختلفی بهره ببرند و پارهای از ایدهها و اهداف خود را در چارچوب نظریه کنشگران مرزی یا در قالب بیانیههای روزنهگشایی و راهگشایی بیان کنند. نکته حائز اهمیت آن است که به موازات حضور پررنگ سلبریتی علمی در رقابتها و بحثهای انتخاباتی، کارزارهای سیاسی نیز تغییر خواهد کرد. برای مثال، محتمل است بخشی از ظرفیت نمادین سلبریتی علمی در خدمت نامزد مورد نظر جبهه اصلاحات قرار گیرد. برای فهم بیشتر اثرگذاری مصادیق سلبریتی علمی، کافی است به آخرین دوره نمایشگاه کتاب نگاهی بیندازیم و بازنشر صحبتهای آنها در فضای مجازی مدنظر قرار گیرد. از صف طویل برای امضای یک کتاب خاص در مصلای تهران تا بازدید میلیونی از گفتههای مهیج اساتید دوربینی، جملگی نشانگر آن است که با یک ظرفیت روبهرو هستیم که میتواند له یا علیه مشارکت حداکثری به کار گرفته شود. به نظر ما قشر جوان، دانشجو و پرانگیزه که موتور محرکه رقابتهای انتخاباتی است، کاملا تحت تأثیر سلبریتی علمی قرار دارد و از جمعبندی این گروه، هواداری خواهد کرد.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|