|
«وطن امروز» از دلایل حادثه معدن زغالسنگ طبس گزارش میدهد
روایت انحرافی از معدن
حاشیه سود معادن زغالسنگ ایران در مقایسه با شرکتهای بزرگ جهان بیشتر است اما در ایران برخلاف جهان بودجهای صرف ایمنی و بهبود معیشت کارگران نمیشود!
گروه اقتصادی: حوادث ناگواری مانند حادثه معدن طبس، نشاندهنده نقصهای جدی در ساختار مدیریتی و نظارتی معادن کشور است. این حوادث به دلیل سوءمدیریت، تعارض منافع و تخصیص نادرست منابع رخ دادهاند. در حالی که روایتهای متناقضی از سوی معدنداران مبنی بر زیانده بودن معادن مطرح شده است اما در واقعیت برای جلوگیری از تکرار چنین حوادثی، علاوه بر بهبود سیستمهای ایمنی معادن، اصلاحات ساختاری در زمینه نظارت بر ایمنی معادن، افزایش دستمزد و رفاه کارگران و سرمایهگذاری در توسعه زیرساختهای ایمنی از محل سود خود این صنایع با اعمال ابزارهای تشویقی و تنبیهی مالی توسط دولت ضروری است.
از جمله حوادث تلخ میتوان به انفجار معدن زغالسنگ یورت آزادشهر در ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۶ اشاره کرد که جان ۴۲ کارگر را گرفت. پس از این حادثه، حسن روحانی، رئیسجمهور وقت، دستورات لازم برای رسیدگی به وضعیت پرسنل و شناسایی مقصران را صادر کرد اما با گذشت 7 سال، فعالان این حوزه میگویند هیچیک از وعدهها به مرحله عمل نرسیده و ایمیدرو هیچگونه حمایتی از معادن زغالسنگ نکرده است.
به نظر میرسد ارادهای برای تغییر شرایط وجود ندارد و فعالان این حوزه ناچارند در سختترین شرایط به کار ادامه دهند. بهبود ایمنی معادن زغالسنگ نیازمند رویکردهای چندجانبه و جامع است.
* برخی راهکارها برای کاهش حوادث معادن زغالسنگ
1- توسعه و بهکارگیری فناوریهای نوین: استفاده از ماشینآلات پیشرفته و بهکارگیری تجهیزات و تکنولوژیهای روز دنیا برای کاهش خطرات و بهبود فرآیندهای استخراج اهمیت بالایی دارد. همچنین سیستمهای مانیتورینگ و نصب حسگرها و سیستمهای نظارتی برای شناسایی خطرات بالقوه و پیشگیری از حوادث راهگشاست.
2- آموزش و آگاهیافزایی: برگزاری دورههای آموزشی و آموزش مداوم برای کارگران در زمینه ایمنی و روشهای کار ایمن موثر است. توسعه فرهنگ ایمنی که در آن آگاهی از خطرات و رعایت ایمنی در اولویت قرار میگیرد.
3- ارتقای استانداردهای ایمنی: تدوین و اجرای استانداردهای جدید و بهروزرسانی و اجرای استانداردهای ایمنی متناسب با شرایط معادن زغالسنگ، همچنین بازرسیهای منظم برای اطمینان از رعایت استانداردها به جلوگیری از این حوادث کمک میکند.
4- بهبود شرایط کار: ایجاد زیرساختهای مناسب و بهبود شرایط محیط کار از جمله تهویه مناسب، نورپردازی فضای کار و توجه به بهداشت و فراهم کردن خدمات بهداشتی و درمانی برای کارگران آسیب را به حداقل میرساند.
5- توسعه برنامههای ایمنی: تدوین و اجرای برنامههای مدیریت بحران برای مقابله با حوادث ناگهانی و برگزاری تمرینات و شبیهسازیهای واقعگرایانه برای آمادهسازی کارگران در مواقع اضطراری اهمیت بالایی در کاهش خسارات در زمان حادثه دارد.
6- همکاری با نهادهای دولتی و خصوصی: همکاری با نهادهای دولتی برای تامین بودجه و منابع لازم برای بهبود ایمنی و دریافت مشاوره تخصصی در زمینه ایمنی معادن از شرکتهای بخش خصوصی به کاهش چنین حوادثی کمک میکنند. با اجرای این راهکارها میتوان به بهبود ایمنی معادن زغالسنگ و کاهش حوادث کمک کرد و شرایط کار را برای معدنکاران بهبود بخشید.
* فناوریهای نوین در حوزه ایمنی معادن
فناوریهای نوین در حوزه ایمنی معادن زغالسنگ بهطور چشمگیری در حال تحول هستند و میتوانند به کاهش خطرات و بهبود شرایط کاری کمک کنند.
استفاده از سیستمهای مانیتورینگ و حسگرهای گاز برای شناسایی و پیشگیری از تجمع گازهای خطرناک مانند متان و دیاکسید کربن موثر است.
حسگرهای لرزهای نیز برای تشخیص فعالیتهای لرزهای و پیشبینی انفجارها بهکار گرفته میشوند.
دوربینهای مداربسته و پهپادها نیز از دیگر ابزارهایی هستند که برای نظارت بر فعالیتهای کارگران و شناسایی خطرات در زمان واقعی استفاده میشوند. در واقع پهپادها برای بازرسی و نقشهبرداری از مناطق صعبالعبور و شناسایی نقاط خطرناک کاربرد دارند. از این طریق شبیهسازی شرایط زیرزمینی و پیشبینی رفتار مواد و گازها امکانپذیر است.
از سیستمهای ارتباطی پیشرفته مانند رادیوهای دیجیتال هم برای ارتباط سریع و موثر بین کارگران و مدیریت در شرایط بحرانی برای اقدام سریع استفاده میشود. همچنین توسعه نرمافزارهای مدیریت ایمنی برای ارسال هشدارها و اطلاعات ایمنی به کارگران در زمان واقعی باید در دستور کار قرار گیرد، چرا که این نرمافزارها بر اساس آنالیز دادهها و شرایط محیطی و فعالیتهای معدن، به پیشبینی حوادث احتمالی میپردازند.
ربات از دیگر تجهیزاتی است که برای انجام وظایف خطرناک مانند حفاری و بارگیری و کاهش نیاز به حضور کارگران در مناطق پرخطر استفاده میشود. درواقع رباتهای زیرزمینی برای بازرسی و شناسایی خطرات در عمق معادن به کار گرفته میشوند.
همچنین سیستمهای تهویه خودکار برای کنترل و بهبود کیفیت هوا در تونلها و جلوگیری از تجمع گازهای خطرناک از دیگر اقدامات پیشگیرانه است.
* پیادهسازی فناوریهای نوین در معادن زغالسنگ
استفاده از این فناوریهای نوین میتواند به بهبود ایمنی و کاهش حوادث در معادن زغالسنگ کمک کند و شرایط کاری را برای معدنکاران بهبود بخشد.
پیادهسازی فناوریهای نوین در معادن زغالسنگ با چالشهای متعددی روبهرو است. خرید و نصب تجهیزات و فناوریهای جدید نیازمند سرمایهگذاری قابل توجهی است که ممکن است برای بسیاری از معادن مقرون بهصرفه نباشد. از طرف دیگر کارگران و مدیران ممکن است با فناوریهای جدید آشنا نباشند و نیاز به آموزش و مهارتهای جدید دارند که این امر زمانبر و پرهزینه است.
برخی معادن ممکن است زیرساختهای کافی برای پیادهسازی فناوریهای جدید را نداشته باشند، از جمله دسترسی به اینترنت پرسرعت یا منابع انرژی پایدار. همچنین فرهنگ سازمانی و عادتهای کاری ممکن است مانع پذیرش فناوریهای نوین شود. برخی کارگران ممکن است نسبت به تغییرات مقاومت کنند، زیرا فناوریهای جدید ممکن است دارای پیچیدگیهای فنی زیادی باشد که پیادهسازی و نگهداری آنها میتواند کار را دشوار کند. بنابراین نیاز به همکاری و هماهنگی بین نهادهای دولتی بویژه ایمیدرو و نظام مهندسی معدن است.
عدم وجود سیاستهای حمایتی و انگیزشی از سوی دولت برای پیادهسازی فناوریهای جدید میتواند به عنوان یک مانع عمل کند. از طرف دیگر بخش خصوصی با افزایش استفاده از فناوریهای دیجیتال، نگرانیهای بیشتری درباره امنیت دادهها و حفاظت از اطلاعات شخصی و سازمانی دارد.
با شناسایی و مدیریت این چالشها، میتوان فرآیند پیادهسازی فناوریهای نوین در معادن زغالسنگ را تسهیل و به بهبود ایمنی و کارایی این معادن کمک کرد.
* راهکار کاهش هزینههای پیادهسازی فناوریهای نوین در معادن
شراکت با دانشگاهها و موسسات تحقیقاتی و همکاری با نهادهای علمی برای توسعه راهکارهای کمهزینه و کارآمد و استفاده از تجربیات و دانش سایر معادن برای کاهش هزینههای تحقیق و توسعه موثر است.
استفاده از برنامههای سرمایهگذاری دولتی یا خصوصی برای تامین مالی پروژههای فناوری و درخواست وامهای کمبهره از بانکها یا موسسات مالی برای تامین این فناوری باید در اولویت معادن قرار داشته باشد.
استفاده از نرمافزارها و ابزارهای متن باز که هزینههای لایسنس را کاهش میدهند. همچنین برگزاری دورههای آموزشی برای کارگران و مدیران در محل با استفاده از منابع و تخصصهای داخلی برای کاهش هزینهها میتواند برای معادن کوچک راهگشا باشد.
همچنین پیادهسازی فناوریها به صورت مرحلهای و تدریجی برای کاهش هزینههای اولیه و مدیریت ریسک و ارزیابی نتایج هر مرحله و بهینهسازی فرآیندها، خرید تجهیزات و ماشینآلات دستدوم یا بازسازی شده. تشکیل کنسرسیومهای مشترک برای به اشتراکگذاری هزینهها و منابع و استفاده از تحلیلهای داده برای شناسایی نقاط ضعف و بهینهسازی فرآیندها برای کاهش هزینهها مؤثر است.
با اجرای این راهکارها، معادن زغالسنگ میتوانند هزینههای پیادهسازی فناوریهای نوین را کاهش دهند و در عین حال ایمنی و کارایی را بهبود بخشند.
* معادن پیشگام در توسعه فناوری
معدن زغالسنگ Grassy Mountain کانادا با کمک دانشگاهها توسعه فناوریهای جدید و فرآیندها را بهبود بخشید. استفاده از دادههای جمعآوری شده، برای تحلیل و بهینهسازی عملیات استخراج از دیگر اقدامات این معدن برای کاهش هزینهها است.
معدن زغالسنگ تپه باستان چین هم با استفاده از حسگرها و سیستمهای هوشمند، توانسته است ایمنی را بهبود بخشد و حوادث را بهطور قابل توجهی کاهش دهد. جذب سرمایهگذاریهای خارجی و همکاری با شرکتهای بینالمللی برای بهبود فناوری و ایمنی از مهمترین اقدامات مدیران این معدن است.
این نمونهها نشان میدهد با پیادهسازی راهکارهای موثر و استفاده از فناوریهای نوین، معادن قادر به بهبود ایمنی و کارایی خود هستند و میتوانند هزینههای عملیاتی را کاهش دهند.
* معادن زغالسنگ ایمن در جهان
چندین معدن موفق در سراسر جهان وجود دارند که با پیادهسازی راهکارهای نوین توانستهاند به بهبود ایمنی، کارایی و کاهش هزینهها دست یابند. در ادامه به برخی از این نمونهها اشاره میشود: - معدن زغالسنگ یورت آزادشهر: پس از حادثه انفجار در سال ۱۳۹۶، تغییرات اساسی در ایمنی و فناوریهای این معدن انجام شد. با بهکارگیری سیستمهای مانیتورینگ و آموزشهای مستمر، ایمنی کارگران بهبود یافت. - معدن زغالسنگ Black Thunder آمریکا با همکاری دیگر معادن محلی تجهیزات را به صورت مشترک خریداری کرده و هزینهها را کاهش داده است. سیستمهای خودکار برای استخراج و بارگیری زغالسنگ به کار گرفته شده که باعث افزایش کارایی و کاهش خطرات انسانی شده است. - معدن زغالسنگ WCM استرالیا با اجرای برنامههای آموزشی مستمر برای کارگران، توانسته است فرهنگ ایمنی را تقویت کند و حوادث را کاهش دهد. این معدن سپس با پیادهسازی تجهیزات پیشرفته و سیستمهای مانیتورینگ به بهبود ایمنی و کارایی کمک کرد.
***
حادثه معدن زغالسنگ طبس از روایت انحرافی تا واقعیت تلخ
محمدطاهر رحیمی: 10 روز پیش حادثهای تلخ در معدن زغالسنگ طبس رخ داد که جان 50 کارگر را گرفت و بار دیگر توجهها را به مساله ایمنی معادن جلب کرد. این حادثه که با انفجار و ریزش تونلهای معدنی در یکی از ایمنترین معادن نسبت به سایر معادن کشور همراه بود، زنگ خطر جدی را درباره وضعیت فاجعهبار سایر معادن زغالسنگ کشور به صدا درآورد. بسیاری از مقامات و تحلیلگران درباره دلایل وقوع این حوادث اظهار نظر کردند اما بررسیهای دقیقتر نشان میدهد برخی از روایتهای مطرحشده درباره ریشههای این حوادث، انحرافی بوده و عوامل اساسیتری در بروز این فجایع دخیل است.
* روایت انحرافی: آیا قیمتگذاری دستوری مقصر است؟
پس از حادثه معدن طبس، برخی ادعا کردند قیمتگذاری دستوری بر زغالسنگ، علت اصلی حوادث معدنی است. این دسته از تحلیلگران معتقدند قیمتهای تحمیلی دولت موجب زیاندهی معادن شده و از سرمایهگذاری کافی در توسعه و ایمنی جلوگیری کرده است. با این حال، بررسیهای مالی معادن بزرگ زغالسنگ کشور از جمله معدن زغالسنگ طبس، این ادعا را بهطور کامل رد میکند. معدن زغالسنگ طبس به عنوان یکی از بزرگترین معادن زغالسنگ کشور، در سالهای اخیر حاشیه سود خالص حدود 50 درصدی داشته است. این به آن معناست که نیمی از درآمد حاصل از فروش زغالسنگ، پس از کسر هزینهها، به عنوان سود خالص باقی میماند.
برخلاف ادعای مطرحشده، معادن زغالسنگ نهتنها زیانده نیستند، بلکه سودآوری بالایی دارند اما مشکل اصلی این است که بخش عمدهای از این سود، یعنی بعضا بیش از 90 درصد از سود خالص معادن، به جای سرمایهگذاری در بهبود زیرساختهای ایمنی، توسعه معادن، ارتقای رفاه کارگران و بهینهسازی، بین سهامداران توزیع میشود. این نوع تخصیص منابع، عامل اصلی عدم پیشرفت در حوزه ایمنی و توسعه معادن است تا جایی که حتی گفته شده که معادن زغالسنگ کشور فاقد سیستم هوشمند و خودکار هشداردهنده گاز متان هستند که در صورت صحت این گفتهها، یعنی عملا معادن کشور میتوانند هر لحظه تبدیل به تونل مرگ کارگران شوند.
* مقایسه با وضعیت جهانی
یکی از نکات قابل توجه در بررسی وضعیت معادن زغالسنگ کشور، مقایسه حاشیه سود آنها با معادن زغالسنگ در کشورهای دیگر است. در حالی که معادن داخلی ایران سودهای بالایی کسب میکنند، معادن بزرگ دنیا به طور متوسط حاشیه سود خالصی بین 2 تا 20 درصد دارند.
شرکت کشور حاشیه سود
شنگهوا انرژی چین 18 تا 20 درصد
ادارو انرژی اندونزی 15 تا 18 درصد
بی اچ بی استرالیا 12 تا 15 درصد
پی بادی انرژی آمریکا 8 تا 12 درصد
اکسارو ریسورسز آفریقای جنوبی 8 تا 10 درصد
گلنکور استرالیا 6 تا 9 درصد
آرچ ریسورس آمریکا 5 تا 8 درصد
زغالسنگ سیبری (سوئک) روسیه 5 تا 7 درصد
زغالسنگ هند هند 4 تا 6 درصد
زغال وایتهیون استرالیا 3 تا 5 درصد
مچل روسیه 2 تا 4 درصد
این اختلاف سود نشان میدهد در کشورهای پیشرفته، هزینههای بیشتری صرف توسعه ایمنی و بهبود شرایط کاری میشود. به عبارت دیگر، معادن این کشورها با وجود داشتن سود کمتر، ایمنی و بهرهوری بیشتری دارند و توجه ویژهای به رفاه کارگران و بهبود زیرساختها میکنند.
به عنوان مثال، شرکتهای زغالسنگ در کشورهای چین، استرالیا، ایالات متحده و هند بخش قابل توجهی از سود خالص خود را به سرمایهگذاری مجدد اختصاص میدهند. برای مثال، معدن چاینا شنهوآ در چین 7.3 میلیارد دلار را که معادل 37.4 درصد از سود خالص آن است برای توسعه مجدد سرمایهگذاری کرده است. در استرالیا، شرکت وایتهاون کول 2.5 میلیارد دلار معادل ۵۰ درصد از سود خالص خود را سرمایهگذاری کرده است. همچنین پیبادی انرژی در ایالاتمتحده 1.8 میلیارد دلار و کول ایندیا در هند ۴ میلیارد دلار را که هر 2 معادل ۴۰ درصد از سود خالص هستند برای توسعه و بهبود زیرساختها سرمایهگذاری کردهاند. این سرمایهگذاریها باعث افزایش ظرفیت تولید، ارتقای ایمنی و بهینهسازی و نیز بهبود عملکرد این شرکتها شده است.
قابل تأمل است که بررسی وضعیت معادن زغالسنگ در چین نیز نکات جالبتوجهی را نشان میدهد؛ چین با داشتن 20 برابر بیشتر معادن زغالسنگ نسبت به ایران، در 15 سال گذشته هیچ حادثه معدنی بزرگی نداشته است. این وضعیت به دلیل سرمایهگذاری قابل توجه در ایمنی معادن، ارتقای فناوریهای پیشرفته و نظارتهای دقیق بر رعایت استانداردهای بینالمللی ایمنی است. تجربه چین نشان میدهد با اعمال سیاستهای صحیح، این حوادث کاملا قابل جلوگیری هستند.
* مشکلات ساختاری؛ ریشه واقعی حوادث معدنی
برخلاف ادعای برخی تحلیلگران مبنی بر اینکه قیمتگذاری دستوری علت اصلی حوادث معدنی است، بررسی دقیقتر نشان میدهد ریشه این مشکلات در ساختارهای مدیریتی و نظارتی کشور نهفته است. برخی از این مشکلات ساختاری عبارتند از:
تعارض منافع در نظارت بر ایمنی معادن: نظارت بر ایمنی معادن به وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی سپرده شده است اما مشکل اصلی اینجاست که برخی معادن کشور زیرمجموعه شرکتهای تحت مالکیت همین وزارتخانه هستند. این تعارض منافع باعث میشود وزارت کار نتواند بهطور کامل و مستقل بر ایمنی این معادن نظارت کند و فشارهای داخلی موجب تضعیف نظارتهای لازم میشود.
پرداخت حقوق بازرسان توسط کارفرمایان: حقوق بازرسان ایمنی معادن توسط کارفرمایان و مالکان معادن پرداخت میشود. این امر یک تعارض منافع بزرگ ایجاد میکند، چرا که بازرسانی که از کارفرمایان حقوق میگیرند ممکن است در برابر تخلفات ایمنی چشمپوشی کنند. این وضعیت نظارت مستقل و بیطرف را تضعیف کرده و احتمال وقوع حوادث را افزایش میدهد.
انحلال اداره کل نظارت بر معادن در وزارت صمت: انحلال اداره کل نظارت بر معادن در وزارت صنعت، معدن و تجارت یکی دیگر از اقدامات اشتباهی بود که ایمنی معادن را بشدت تحت تأثیر قرار داد. این اداره نقش مهمی در نظارت بر اجرای مقررات ایمنی و عملکرد معادن داشت اما با انحلال آن، نظارتهای تخصصی و دقیق بشدت کاهش یافت.
لغو الزام گواهی صلاحیت ایمنی برای کارفرمایان: تصمیم به لغو الزام کارفرمایان به داشتن گواهی صلاحیت ایمنی، یکی دیگر از اشتباهات ساختاری بود که تأثیر منفی بر ایمنی معادن داشت. این گواهی برای اطمینان از صلاحیت کارفرمایان در مدیریت ایمنی ضروری بود اما لغو آن موجب شد بسیاری از کارفرمایان بدون داشتن صلاحیت کافی به مدیریت معادن ادامه دهند.
* دستمزدهای پایین کارگران؛ معیشت در خطر
یکی دیگر از مسائل جدی در معادن زغالسنگ کشور، دستمزدهای بشدت پایین و سرکوبشده کارگران است. کارگران معادن با وجود نقش حیاتی خود در تولید زغالسنگ و افزایش سود شرکتها، با دستمزدهایی ناعادلانه مواجه هستند. این دستمزدهای پایین نهتنها معیشت کارگران را تحت تأثیر قرار داده، بلکه باعث نارضایتی عمومی نیز شده است. در حالی که سود سهامداران معادن بشدت افزایش یافته، بخش بسیار ناچیزی از این سود برای بهبود شرایط کاری و معیشتی کارگران صرف میشود. کارگرانی که با خطرات جانی و فیزیکی بسیاری در معادن مواجهند، نهتنها از رفاه مناسب برخوردار نیستند، بلکه شرایط کاری آنها همچنان سخت و پرخطر باقی مانده است و تأسفانگیز آنکه حق سختی کار برای کارگران معادن مثل معدن طرزه که سال گذشته دچار سانحه شد تنها حدود 613 هزار تومان در ماه بوده است.
* آیا این حوادث قابل اجتناب نیست؟
با وجود اظهارات وزیر کار مبنی بر اینکه برخی از این حوادث غیرقابل اجتناب است، تجربه سایر کشورها نشان میدهد این حوادث کاملاً قابل پیشگیری است. نمونه کشور چین نشان میدهد که با اعمال سیاستهای درست، استفاده از فناوریهای نوین ایمنی و رعایت استانداردهای بینالمللی، میتوان حوادث معدنی را به صفر رساند. قابل توجه و تاسفبار است که در 6 ماه اخیر، 12 حادثه معدنی در کشور رخ داده است که منجر به فوت و آسیبدیدگی شدید کارگران شده است. این تعداد حادثه در مدت زمان کوتاه نشان میدهد ساختارهای فعلی نظارت و ایمنی در کشور ناکارآمد بوده و نیازمند بازنگری و اصلاحات اساسی است. در حالی که معادن ایران با سودهای کلانی روبهرو هستند، عدم سرمایهگذاری در ایمنی و توسعه معادن باعث تکرار حوادث ناگوار میشود.
* لزوم اصلاحات ساختاری
حوادث ناگواری مانند حادثه معدن طبس، نشاندهنده نقصهای جدی در ساختار مدیریتی و نظارتی معادن کشور است. این حوادث نه به دلیل قیمتگذاری دستوری، بلکه به دلیل سوءمدیریت، تعارض منافع و تخصیص نادرست منابع رخ دادهاند. برای جلوگیری از تکرار چنین حوادثی، اصلاحات ساختاری در زمینه نظارت بر ایمنی معادن، افزایش دستمزد و رفاه کارگران و سرمایهگذاری در توسعه زیرساختهای ایمنی از محل سود خود این صنایع با اعمال ابزارهای تشویقی و تنبیهی مالی توسط دولت ضروری است. مشکلات معادن زغالسنگ ایران، با وجود سوددهی بالای آنها، ریشه در مدیریت نادرست منابع دارد. اگر این منابع به درستی و در راستای بهبود شرایط ایمنی و معیشت کارگران صرف شود، میتوان از وقوع فجایع مشابه در آینده جلوگیری کرد و شرایط کاری امنتری برای کارگران معادن فراهم کرد.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
|