|
ارسال به دوستان
گزارش «وطن امروز» از روند حرکتی سینمای کودک و نوجوان طی 4 دهه به بهانه فرارسیدن هفته ملی کودک و نوجوان
سینمای نوستالژیزز
گروه فرهنگ و هنر: هفته دوم مهرماه در تقویم ملی، هفته کودک نامگذاری شده. در دهه 70 معمولا در این روز تلویزیون از صبح تا شب برنامه کودک پخش میکرد و به همین دلیل چنین روزی برای کودکان بسیار عزیز و بهیادماندنی بود اما امروز با ظهور شبکههای مجازی، نمایش خانگی و بسترهای متعدد پخش ویژه برنامهها روز کودک چندان معنای متفاوتی در تلویزیون پیدا نمیکند.
شاید همین پیشرفت تکنولوژی، بهرهمندی کودکان از انواع شبکهها، برنامهها و دسترسی آسان به انیمیشنهای مشهور دنیا در هر ساعت شبانهروز، باعث شده شیوه پرداخت به حوزه کودک متفاوت باشد. در جهان با وجود شرکتهای بزرگ انیمیشنسازی مانند والتدیزنی و پیکسار، در رقابتی تنگاتنگ هر سال محصولات جدیدی تولید میشود که در قیاس با محصولات گذشته پیشرفتهای قابلملاحظهای کرده. این پیشرفت تنها در ساختار و تکنولوژی ساخت فیلمها و انیمیشنهای مخصوص کودکان نیست، بلکه معمولا تغییرات نسل، بالارفتن آگاهی کودکان و فاکتورهای اینچنینی هم در آثار جدید حوزه کودک لحاظ میشوند؛ موضوعی که در آثار داخلی اصلا مورد توجه قرار نمیگیرد.
سینمای کودک و نوجوان یا در واقع همان ژانر کودک، روزگاری یکی از مهمترین گونههای سینمایی در ایران بود اما از دهه 80 به بعد، هر چه تکنولوژی پیشرفت کرد و بچهها راههای دیگری برای سرگرم کردن خود پیدا کردند، سینما هم به دلیل سوءمدیریتها و عدم استقبال از سوی تهیهکنندگان، دیگر نتوانست همگام با تغییر نسل، ژانر کودک را هم به مسیر قابل انتظاری حرکت دهد. سینمای کودک و نوجوان داخلی، سالهاست دیگر نتوانسته مخاطب خود را راضی کند و در روزها و هفتههایی که مخصوص کودکان است و به نام آنها نامگذاری شده، ضرورت وجود این ژانر بیشتر حس میشود.
اما این داستان این روزهای سینماست. ژانر کودک در سینمای ایران روزگاری درخشان را سپری کرده و حالا به این نقطه کنونی رسیده. پرداختن به روزهای اوج این ژانر، علل موفقیت درآن دوره و مسیری که به سوی افول این ژانر در سالهای اخیر رسیده، موضوعی است که در ادامه به آن بیشتر میپردازیم.
* دهه 60، تولدی دوباره
در سالهای ابتدایی پس از انقلاب با توجه به وضعیت اجتماعی کشور، آنچنان که باید و شاید نهتنها به موضوع سینمای کودک که اساسا به سینمای ایران توجه نشد اما با ورود به دهه 60 و تاسیس واحد کودک و نوجوان در بنیاد سینمای فارابی، تغییرات زیادی در زمینه ساخت آثار مربوط به کودکان به وجود آمد. در چند سال اول، به دلیل شروع جنگ و حال و هوایی که بر جامعه هنری حکمفرما بود، آثاری درباره جنگ ساخته میشد و در حاشیه آن هم به کودکان پرداخته میشد اما از سال ۶۳ و ساخت فیلمهایی چون «دونده» و «شهر موشها» شاهد آغاز یک جریان در حوزه سینمای کودک هستیم، بویژه که «شهر موشها» با استقبال قابل توجه مردم نیز مواجه شد. اواسط دهه 60 برای تشویق کودکان به مدرسه رفتن، سریالی عروسکی در تلویزیون ساخته شد به نام «مدرسه موشها». این مجموعه با وجود شخصیتهای بامزه و شیرینی که هر کدام نماد طیفی از کودکان بودند، بسیار مورد استقبال قرار گرفت. در همان دوران، مرضیه برومند تصمیم گرفت فیلمی سینمایی براساس این شخصیتها بسازد. این فیلم درباره گربهای سیاه بود که قرار بود به شهر موشها حمله کند. پدر و مادرها بچهها را به مدیر مدرسه سپردند تا او بچهها را از راهی دیگر به منطقهای امن ببرد. در میان راه گربه به بچه موشها حمله میکند و پس از یک مبارزه آنها جان سالم به در میبرند. این فیلم یکی از پرفروشترین آثار دهه 60 سینما بود و موسیقی و تکیهکلامهای شخصیتهای آن به یکی از پررنگترین نوستالژیهای بچههای متولد دهه 60 و اواخر دهه 50 تبدیل شد.
ساخت فیلمی با ویژگیهای «شهر موشها» انتظارات را از ژانر کودک بالا برد. از اواسط دهه 60، ۲ مسیر متفاوت از هم تعریف شد که هر دو اتفاقا در ساختارهای سینمای کودک قرار میگرفتند؛ یکی آثاری با لحن متفاوت و برآمده از واقعیت محض زندگی کودک ایرانی بود که عباس کیارستمی به عنوان کارگردانی صاحبسبک در این مسیر فعالیت میکرد. او تا اواخر دهه 60، چند اثر مشهور کارنامه خود را دقیقا با همین ساختار و براساس شخصیت کودکان ساخت؛ مثل «خانه دوست کجاست؟» و «مشق شب». یا پوران درخشنده که فیلمهایی برای شناخت بهتر دنیای ناشنوایان ساخت مانند «پرنده کوچک خوشبختی» یا « رابطه». همچنین آثار کارگردان جوانی به نام ابوالفضل جلیلی که سبک متفاوتی داشت اما کمتر دیده شد مانند فیلم «گال».
* دهه 70، روزهای طلایی
با گذشت 2 دهه از عمر سینمای کودک و همچنین مستقل شدن آن از جشنواره فجر در سال ۱۳۷۰، اهمیت این گونه در سینمای ایران روزبهروز بیشتر میشد. بسیاری از فیلمسازان بزرگ و مطرح سینما هم شانس خود را در این حوزه امتحان میکردند و این باعث شد آثاری مهم در این ژانر خلق و ماندگار شود. از ویژگیهای مهم این دهه، حضور سینمای کودک ایران در جشنوارههای بینالمللی و حتی راه یافتن به اسکار بود.
سالهای ابتدایی دهه 70 با ساخت 2 فیلم موفق «مریم و میتیل» به کارگردانی فتحعلی اویسی و «چکمه» ساخته محمدعلی طالبی که دقیقا از 2 طیف متفاوت سینمای کودک بودند، نشانه آن بود که این ژانر قرار است یکی از گونههای قوی سینمای ایران باقی بماند. «مریم و میتیل» فیلمی بود که به تخیل و دنیای رنگی بچهها بسیار نزدیک بود و از سوی دیگر «چکمه» از دل کوچه پس کوچههای پایین شهر داستانی ساده اما جالب را درباره یک چکمه پلاستیکی روایت میکرد.
از اواخر دهه 60، ایرج طهماسب در تلویزیون برنامهای را برای کودکان اجرا میکرد به نام «صندوق پست». در بعضی از قسمتها عروسکهایی میهمان برنامه بودند به نام کلاه قرمزی و چند شخصیت دیگر. سال ۱۳۷۳ طهماسب به همراه حمید جبلی تصمیم گرفتند فیلمی سینمایی درباره این شخصیتهای عروسکی بسازند. فیلم «کلاه قرمزی و پسرخاله» با فروش بسیار بالایی در تابستان آن سال، همه متر و معیارهای گیشه را در آن روزها تغییر داد. این موضوع نشان داد چقدر این ژانر محبوب است و پتانسیل برای ایدهپردازیهای جدید دارد.
* دهه 80، آغاز افول
دهه 80 را شاید بتوان ضعیفترین دوران سینمای کودک در چند دهه اخیر دانست. مسیر اصلی سینما به سمت ستارهسازی و جوانگرایی رفته بود و تولید کمدیهای خانوادگی و آثار اجتماعی در اولویت کارگردانها قرار داشت. به همین دلیل ژانر کودک کمکم به حاشیه رانده شد. حتی افرادی مانند مرضیه برومند هم که در دهههای گذشته از افراد صاحب سبک در سینمای کودک بودند نتوانستند کمک چندانی به این ژانر کنند. فیلم شکستخورده «مربای شیرین» ساخته برومند یا «یکی بود یکی نبود» و «کلاه قرمزی و سروناز» به کارگردانی ایرج طهماسب، نه در گیشه و نه در میان کودکان نسل جدید چندان مورد توجه قرار نگرفت.
نسل تغییر کرده بود و کودکان جدیدی قرار بود به سینما بروند اما سینما همگام با آنها حرکت نمیکرد و این موضوع باعث شد دهه 80 هیچ اثر قابل توجهی در زمینه کودک ساخته نشود. نتایج رقابتهای جشنواره سینمای کودک هم اگر از اوایل دهه 80 تا پایان آن مورد بررسی قرار گیرد، متوجه این ضعف آشکار خواهید شد. در این سالها بیشتر آثار خارجی راه یافته به جشنواره مورد تحسین قرار میگرفتند. از طرفی اثری با کیفیت پایین و قصهپردازی ضعیف مانند «نصف مال من نصف مال تو» به کارگردانی وحید نیکخواهآزاد از سینمای ایران در این جشنواره شرکت میکرد و در کمال تعجب حتی برنده جوایز هم میشد.
* دهه ۹۰، اصرار بر تکنولوژی داخلی
با شروع دهه جدید، چند سال چندان تغییرات زیرساختی سینمای کودک مورد توجه کارگردانها و مدیران نبود. در این میان افرادی مانند حسین قناعت متوجه شدند اگر تغییر نسل و استفاده از تکنولوژی را وارد آثار کودکان کنند، میتوان اتفاق بهتری را رقم زد. به همین دلیل فیلمی مانند «نگین دات کام» به کارگردانی قناعت ساخته و اکران شد اما آن هم نسبت به نمونههای مشابه قبلی خود چندان مورد توجه قرار نگرفت. ایرج طهماسب هم که در ابتدای دهه ۹۰ یکهتاز تلویزیون در تولید برنامهای با استقبال بالا با همان شخصیت دوستداشتنی کلاه قرمزی بود، تصمیم گرفت بار دیگر شانس خود را در سینمای کودک امتحان کند. طهماسب فیلم «کلاه قرمزی و بچه ننه» را ساخت اما فیلم اصلا از لحاظ کیفی قابل مقایسه با نمونههای قبلی خود نبود. همین موضوع باعث شد بازگشت او به سینما با شکست مواجه شود.
از سالهای میانی دهه ۹۰، 2 اتفاق مهم در سینمای کودک افتاد. اولی ساخت «شهر موشهای ۲» توسط مرضیه برومند بود. برومند این بار پس از ۳۰ سال، با تغییراتی که در شخصیتها و روند داستان داده بود، یکی از آثار موفق گیشه و مورد اقبال از سوی بیشتر طیفهای جامعه را تولید کرد.
اما آنچه مشخص است اینکه سینمای کودک با توجه به فراز و فرودهای بسیاری که طی 4 دهه گذشته بر آن رفته است و با توجه به ظرفیت فراوان و بالای آن چندان سهم قابل توجهی در سینمای ایران ندارد، آن هم سینمایی که همواره پرمخاطبترین آثارش اغلب در ژانر کودک و نوجوان است و در نهایت تاسف باید اذعان کرد سهم این سینما در کل سینمای ایران زیر 5 درصد است، آن هم با توجه به اینکه تعداد نهادها و دستگاههای حوزه کودک و نوجوان بسیار فراوان است.
ارسال به دوستان
نگاهی به برنامه رئالیتی شوی «بگو بخند» که پس از 2 فصل موفق این روزها آماده پخش فصل سوم از شبکه نسیم میشود
فرصتی نو برای استعدادهای نو
گروه فرهنگ و هنر: طراحی و تولید برنامههای ویژه استعدادیابی از افراد عادی جامعه، سالهاست در سراسر جهان آغاز شده و همگام با دوران تازه، شکل و شمایل ساختاری و محتوایی هر یک تغییراتی را تجربه کرده است. حالا چند سال است این روند در ایران نیز آغاز شده و برنامههای مختلفی در این زمینه، یکی پس از دیگری با رویکردهای متفاوت پیش روی مخاطبان قرار میگیرد. «بگو بخند» عنوان یکی از پربینندهترین برنامههای تولیدشده در شبکه نسیم است که به تدریج توانسته به دلیل ویژگیهای متعددش، جایگاه خود را در میان مخاطبان تلویزیونی پیدا کند.
شبکه نسیم با اتمام پخش برنامههای پرمخاطبی مانند «کتاب باز»، «دورهمی» و «خندوانه» به ساخت برنامههای متفاوتی رو آورد که برخی از آنها حالا به برندهای تازه این شبکه جهت ایجاد بستری برای سرگرمیسازی و ایجاد نشاط عمومی تبدیل شدهاند.
قرار است بهزودی فصل سوم «بگو بخند» با اجرای عبدالله روا با تغییری اندک در چینش داوران، روی آنتن شبکه نسیم قرار گیرد؛ برنامهای که تلاش میکند در حوزههای مرتبط با مقوله سرگرمی و در پیوند با ژانر کمدی، چهرههای تازهای را معرفی کرده و از سوی دیگر نیز فضایی مفرح و دلنشین را برای مخاطبان به وجود بیاورد.
این مسابقه همانند فصل پیشین خود از افرادی همچون شهرام شکیبا، شهاب عباسی و نعیمه نظامدوست در ترکیب داوران سود میبرد و حالا در فصل چهارم، نصرالله رادش نیز به عنوان چهارمین داور و به همراه سایرین، به قضاوت درباره کم و کیف توانمندیهای شرکتکنندگان این برنامه خواهند پرداخت.
به طور کلی، ساخت برنامههای استعدادیابی در حوزه کمدی، با توجه به فضای پرسوءتفاهم موجود در این زمینه، همچنین تثبیت نوعی سطحینگری عمومی در آثار موجود، چالشهای بسیاری را به دنبال داشته و بسط و ایجاد فرصتی استاندارد و مطابق با روحیه ایرانی، اراده و توانمندی ویژهای را میطلبد. عوامل این برنامه با در پیش گرفتن رویکردی متفاوت، همچنین تکیه بر قابلیتهای یک برنامه عمومی در حوزه سرگرمیسازی و بهره بردن از قابلیتهای هنری و زیباییشناسانه، به فرمولی مطلوب دست پیدا کرده و توانستهاند برنامهای را روانه آنتن تلویزیون کنند که علاوه بر ایجاد ارتباط با آحاد جامعه، به سبب تمایز با سایر برنامههای اینچنینی که نتیجه شکلگیری آیتمها در یک بستر خلاقانه است، برندی معتبر به وجود بیاورند که در نتیجه آن، «بگو بخند» در فصولی چندگانه امکان حیات و ادامه یافتن پیدا کرده است.
از طرف دیگر، ترکیب حاصلشده در گروه داوران این برنامه تلویزیونی به گونهای است که اهداف بنیادین آن را برآورده میسازد. «بگوبخند» بر شناسایی استعدادهای نو در حوزههای گوناگونی نظیر ادبیات و شعر طنز، استندآپکمدی و هنرهای نمایشی تاکید دارد و هر یک از داوران با توجه به سابقه طولانیمدت خود در هر یک از این موارد، میتوانند نظر تخصصی خود را ارائه کرده و علاوه بر هدایت و کمکرسانی به هنرجویان، باعث غنای محتوایی این برنامه شوند. شهاب عباسی سالها به عنوان بازیگر و کارگردان حوزه طنز، در آثار مختلف تجربههایی را به ثبت رسانده است. نعیمه نظامدوست نیز به سبب وجود خصلتهای ذاتی موفق شده به عنوان یک هنرمند زن، نوعی تازه از بازیگری کمدی را ارائه کند. شهرام شکیبا نیز علاوه بر اینکه خود به عنوان طنزپرداز شناخته میشود، در سالیان اخیر با ورود به حوزههای دیگر نظیر اجرا و بازیگری، توانسته پیوندی معنادار میان حیطه تخصصی خود و سایر گونهها ایجاد کند. نصرالله رادش نیز از نخستین هنرمندان ژانر کمدی در تلویزیون است و نوع بینش و نگرش او نشان میدهد توانایی شگرفی در فهم و درک این مقوله دارد. بدون شک وجود هر یک از این چهرهها میتواند عاملی مثبت برای پیشرفت شرکتکنندهها و جذب مخاطب باشد. برای سالها این انتقاد به تلویزیون وارد بود که تنها با افرادی ثابت همکاری داشته و راه ورود برای ظهور استعدادهای تازه در آن چندان مهیا نیست. «بگو بخند» از جمله برنامههایی است که در فصول گذشته خود توانسته معرف چهرههای تازه باشد و حالا در فصل جدید، برخی از آنها را به عنوان راهنمای شرکتکنندهها به خدمت گرفته است.
در شرایطی که عمده برنامههای تولید شده در تلویزیون و شبکه نمایش خانگی، به دلایل عدیده با لکنت در بیان و عدم توفیق در جذب مخاطب انبوه مواجه هستند، تهیه و تولید برنامههای استاندارد و موفقی چون «بگو بخند»، علاوه بر جذب اعتماد تماشاگران تلویزیونی، میتواند به عنوان نمونهای موفق مورد توجه سایر برنامهسازان نیز قرار گیرد.
ارسال به دوستان
اخبار
سارا بهرامی تهیهکننده تئاتر شد
نمایش «ناصدا» به نویسندگی عباس جمالی، کارگردانی مهدی برومند و تهیهکنندگی سارا بهرامی بهزودی روی صحنه خواهد رفت.
سارا بهرامی که فارغالتحصیل رشته تئاتر است، مدتی قبل با نمایش «جیبهایی پر از نان» روی صحنه رفت و در نخستین تجربه تهیهکنندگی تئاتر، در کنار مهدی برومند، «ناصدا» را به صحنه خواهند برد.
«من یه زنم، صدامو میشنوین؟»، «متولد ۱۳۶۱»، «اگر...» و «همهوایی» از جمله نمایشهایی هستند که سارا بهرامی در مقام بازیگر تئاتر در آن ایفای نقش کرده است.
مهدی برومند پیش از این نمایش «خانه کاغذی» را در سال ۱۳۸۹ در مجموعه تئاترشهر روی صحنه برد. این نمایش بار دیگر سال ۱۳۹۴ اجرا شد و برومند پس از سالها با نمایش«ناصدا» به صحنه تئاتر بازمیگردد. او برای کارگردانی نمایش «خانه کاغذی» در بیستوهشتمین جشنواره تئاتر فجر، تندیس و دیپلم افتخار این جشنواره را کسب کرد. بازیگران، محل اجرا و دیگر عوامل نمایش «ناصدا» بهزودی اعلام میشود.
***
«خجالت نکش ۲» اکران آنلاین میشود
فیلم سینمایی «خجالت نکش ۲» از سهشنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۳ ساعت ۲۰ در بخش سینما آنلاین فیلمنت عرضه میشود. این فیلم به تهیهکنندگی سیدامیر پروینحسینی، کارگردانی رضا مقصودی و نویسندگی افرا جورابلو به تازگی اکران خود را در سینماها به پایان رسانده است. این فیلم کمدی سال ۱۴۰۲ در مدت زمان ۹۵ دقیقه ساخته شده است.
در فیلم «خجالت نکش ۲» احمد مهرانفر، شبنم مقدمی، بهاره کیانافشار، بهرنگ علوی، محمد معتضدی، سعید امیرسلیمانی و مجید شهریاری به ایفای نقش میپردازند. فیلم «خجالت نکش ۲» داستان قنبر و صنم است که در ادامه قسمت قبلی با چالشهای تازهای در زندگی مشترکشان دست و پنجه نرم میکنند. در این فیلم عشق، شوخی و ماجراجوییهای بیپایان شخصیتهای «خجالت نکش ۱» ادامه مییابد.
***
۵ فیلم به دوره سوم اکران گروه سینمای فرهنگ رسیدند
گروه سینمایی فرهنگ کار خود را از اواسط تیر آغاز کرد و تاکنون از ۱۰ فیلم با تعریف آثار سینمایی فرهنگی حمایت کرده است که حاصل این حمایت اضافهشدن یکهزار و ۵۰۷ سانس در دوره اول و یکهزار و ۳۷۰ سانس در دوره دوم برای این فیلمها بوده است.
حال با اتمام دوره اول و دوم اکران، ۵ فیلم سینمایی «در آغوش درخت»، «قلب رقه»، «روزی روزگاری آبادان»، «سفر پرماجرا» و «یادگار جنوب» به عنوان فیلمهای مورد حمایت گروه سینمایی فرهنگ در دوره سوم اعلام شدند.
گروه سینمایی فرهنگ با هدف حمایت از آثار سینمایی فرهنگی که امکان باقی ماندن بر پرده سینما را به صورت طولانیمدت ندارند، ممانعت از تسخیر گیشه توسط فیلمهای تجاری و مهجورماندن دیگر فیلمها تشکیل شده است.
فیلمهای جامعه هدف این گروه آثاری است که از کف فروش افتاده و دیگر سرگروه ندارند، بنابراین با قرار گرفتن در گروه سینمایی فرهنگ جان تازهای به آنها داده میشود و امکان ادامه اکران به مدت ۵ هفته و ۵ سانس در هر روز را خواهند داشت.
***
اکران رایگان فیلمتئاترهای کانون همزمان با هفته ملی کودک
فیلمتئاتر نمایشهای تولیدشده در مرکز تولید تئاتر کانون پرورش فکری همزمان با گرامیداشت هفته ملی کودک برای مخاطبان کودک و نوجوان اکران رایگان میشود. نمایشهای «روز عجیب» به کارگردانی پرستو گلستانی، «خاله مرجان و خروس» به کارگردانی مریم کاظمی، «مبارک و قالیچه پرنده» به کارگردانی حامد زحمتکش، «کچل کفترباز» به کارگردانی آزاده انصاری، «دختر کدو تنبل» به کارگردانی علی پاکدست، «ماهی» به کارگردانی ویدا قهرمانی و «هفتخوان کودکان» به کارگردانی حسین مزینانی در این طرح نمایش داده میشود.
این نمایشها با اقتباس از کتابهای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و به تهیهکنندگی مرکز تولید تئاتر و تئاتر عروسکی کانون تولید شده است. تولید تئاتر بر اساس کتابهای منتشر شده کودک و نوجوان از جمله برنامههای مرکز تولید تئاتر کانون پرورش فکری است.
این نمایشها قرار است از روز ۱۴ تا ۲۰ مهر ۱۴۰۳ در پایگاه مجازی کانون نمایش داده شود.
***
استقبال از استاد در روزهای نخست اکران عمومی
فیلم سینمایی «استاد» به کارگردانی عماد حسینی به سرگروهی پردیس مگامال که از 11 مهر توسط پخش بهمن سبز در سینماهای سراسر کشور اکران خود را آغاز کرده با استقبال مخاطبان روبهرو شده است.
این فیلم نخستین تجربه کارگردانی عماد حسینی است که در آن سجاد بابایی برای ایفای نقش در این فیلم توانست سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را در چهلویکمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر از آن خود کند. حسن معجونی و هدیه حسینینژاد نیز دیگر بازیگران این فیلم هستند.
فیلمنامه «استاد» را پیام لاریان و عماد حسینی نوشتهاند و محمدحسین مهدویان به عنوان مشاور کارگردان این پروژه را همراهی کرده است. در خلاصه داستان این فیلم آمده است: گلنوش برای مهاجرت و ادامه تحصیل به توصیهنامه استاد ادریس که معمار و نقاش مشهوری است نیاز دارد اما ماجراهایی برای او و استادش پیش میآید که شرایط را پیچیده میکند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|