|
اخبار
ایتالیا به نوجوانان شطرنج ویزا نداد
سرپرست نایبرئیسی فدراسیون شطرنج گفت: مسابقات جهانی برزیل در زمان سرپرستی خانم پریدر انجام شد و او تصمیم گرفت تیم به این مسابقات اعزام نشود اما تیم قرار بود به قهرمانی جهان در ایتالیا اعزام شود که متاسفانه کنسولگری ایتالیا به هیچ عنوان همکاری نکرد. علیرضا شفیعی، در گفتوگو با ایسنا، درباره غیبت نوجوانان و نونهالان شطرنج در مسابقات قهرمانی جهان در ایتالیا و برزیل اظهار کرد: مسابقات ردههای سنی ۸، ۱۰ و ۱۲ سال همین روزها در ایتالیا برگزار میشود و مسابقات ردههای سنی ۱۴، ۱۶ و ۱۸ سال هم یک ماه قبل در برزیل انجام شد. مسابقات برزیل در زمان سرپرستی خانم پریدر انجام شد و او تصمیم گرفت تیم به این مسابقات اعزام نشود که دلیل اصلی آن هم به خاطر هزینههای خیلی سنگین اعزام به برزیل بود. شفیعی در ادامه گفت: اعزام تیم به مسابقات قهرمانی جهان در ایتالیا قرار بود انجام شود اما متاسفانه کنسولگری ایتالیا به هیچ عنوان همکاری نکرد و با وجود اینکه مدارک را از مدتها قبل ارسال کرده و از کمیته ملی المپیک و وزارت امور خارجه نامه گرفته و تمام راههای ممکن را رفته بودیم، متاسفانه به ملیپوشان ویزا ندادند. قرار بود تیم اعزام شود اما همکاری نشد. برگزارکنندگان مسابقات و فدراسیون شطرنج این کشور بارها با کنسولگری تماس گرفتند. ما هم همه راهها را رفتیم اما نشد؛ ظاهرا نمیخواستند ویزا بدهند.
***
انتخاب کارترون به عنوان سرمربی سپاهان رسمی شد
سرمربی فرانسوی پس از توافق با باشگاه فولاد مبارکه سپاهان، با قراردادی به این تیم پیوست. این سرمربی پس از مذاکره با مسؤولان باشگاه فولاد مبارکه و ارائه برنامههای خود به این باشگاه، قرارداد خود با سپاهان را امضا کرد و بزودی پس از انجام مراحل اداری جدایی از امصلال قطر، تمرینات تیم سپاهان را زیر نظر خواهد گرفت.
***
رد نظر وزیر ورزش توسط کمیته ملی المپیک
دبیرکل کمیته ملی المپیک به اداره فدراسیونها با سرپرست واکنش نشان داد. سیدمناف هاشمی در حاشیه برگزاری چهلوسومین جلسه هیات اجرایی کمیته ملی المپیک در پاسخ به این سوال که نظر شما درباره اداره فدراسیونها با سرپرست چیست؟ گفت: من هیچ نظری در این باره ندارم. حتما اسبقیان، معاونت قهرمانی در این باره صحبت میکند اما ما همیشه توقع داریم فدراسیونها تعیینتکلیف شوند. شرایط سرپرستی برای فدراسیونها در نتیجه گرفتن آسیبزاست و ما هیچ وقت دوست نداریم فدراسیونها با سرپرست اداره شوند، بویژه فدراسیونهای المپیکی و آسیایی؛ یکی از شاخصهای موفقیت در رویدادها همین است. ما تا بازیهای آسیایی ناگویا ۴ رویداد مهم در پیش داریم که همه آنها مقدمه المپیک لسآنجلس هستند. وی در پایان گفت: یک زمانی 16 فدراسیون با سرپرست بودند، رئیس فدراسیونی که سرپرست باشد، نمیتواند برنامه خوبی برای آینده داشته باشد. الان که فصل بودجه است روسای فدراسیونها باید برای جذب منابع لازم فعال باشند اما اگر سرپرست باشند این انگیزه در آنها وجود ندارد. ما به اصل موضوع سرپرستی خیلی اعتقادی نداریم و انتخابات باید در تاریخهای خود در چارچوب اساسنامه انجام بگیرد. درباره سوالهای شما اسبقیان باید پاسخگو باشد.
***
حکم پرونده فساد مس رفسنجان تا ۲ ماه دیگر صادر میشود
سخنگوی قوهقضائیه اعلام کرد رسیدگی به پرونده فساد باشگاه مس رفسنجان در یک تا ۲ ماه آینده به پایان میرسد و حکم نهایی صادر میشود.
به گزارش تسنیم، اصغر جهانگیر در نشست خبری خود درباره پرونده فساد باشگاه مس رفسنجان اعلام کرد: این پرونده دارای 21 متهم است و ۳ نفر به عنوان مطلع مطرح بودند که تحت تعقیب قضایی قرار گرفتند. برای 12 نفر از متهمان کیفرخواست و قرار مجرمیت و برای ۲ نفر قرار منع تعقیب صادر شد. درباره ۷ متهم دیگر، پروندهشان همچنان در دادسرا مفتوح و در حال رسیدگی است و به محض اینکه کیفرخواست صادر شود، درباره این ۷ نفر اطلاعرسانی خواهیم کرد. وی ادامه داد: نکتهای را که باید یادآوری کنیم این است که این پرونده با گزارش خود باشگاه مس رفسنجان باز شده است و مسؤولان جدیدی که به باشگاه اضافه شدهاند خودشان گزارشدهنده این موضوع بودند و بعد از اینکه متوجه شدند سال 99 و قبل از آن فسادی رخ داده است، بلافاصله گزارش کردند و بعد از ورود دستگاه قضا، به سازمان اطلاعات سپاه ماموریت داده شد این پرونده پیگیری شود و با پیگیری ضابط پرونده ابعاد جدیدی از فساد در این حوزه کشف شد. سخنگوی قوهقضائیه خاطرنشان کرد: نزدیک به یک ماه است نسبت به متهمان کیفرخواست صادر و به دادگاه شعبه ۲ کیفری در رفسنجان ارسال شده است، با پیگیریهایی که ما از مسؤولان استان داشتیم، اعلام کردند در یک تا ۲ ماه آینده رسیدگی به این پرونده به پایان میرسد و حکم آن صادر خواهد شد. امیدواریم با پیگیریهای لازم که در این عرصه انجام میشود شاهد نباشیم در مجموعههای ورزشی ما فسادی رخ دهد، چرا که بحث نشاط در ورزش و کمک به شاد کردن جامعه که عمدتا جوانان هم در این جامعه وجود دارند، میطلبد شرایط پاکی را فراهم کنیم.
***
برتری تیم ملی فوتبال ۷ نفره مقابل برزیل
تیم ملی فوتبال ۷ نفره ایران موفق شد در رقابتهای جام جهانی، برزیل را مغلوب کند. به گزارش ایرنا، تیم فوتبال ۷ نفره کشورمان در پنجمین دیدار خود در جامجهانی ٢٠٢٤ بارسلون اسپانیا در مرحله نیمهنهایی با نتیجه ۴ بر صفر برزیل را شکست داد و راهی فینال شد. در این دیدار مهدی بخشی، مهدی شکوهی، مسلم محرابیان و امیرحسین قربانی گلزنی کردند. ملیپوشان تیم فوتبال ۷ نفره کشورمان در دیدار نهایی جمعه از ساعت ٢١ به مصاف اوکراین میروند. در دیدار ردهبندی هم هلند به مصاف برزیل میرود. شانزدهمین دوره جامجهانی فوتبال ۷ نفره با حضور ۱۵ تیم به میزبانی شهر بارسلون اسپانیا پیگیری میشود و تا دوم آذرماه ادامه دارد.
ارسال به دوستان
نگرانی از «تغییر به سیاق قبل» در مدیریت استقلال
توجه به الزامات کار
عبدالله دارابی: گویا تغییرات در راس مدیریت هلدینگ خلیج فارس و به تبع آن باشگاه استقلال نزدیک به واقعیت است، اما این تغییرات بیمها را پا به پای امیدها و شاید بیشتر از آن، نزد دوستداران این باشگاه و اهالی فوتبال به همراه دارد، چون تجربه زمامداری هلدینگ خلیج فارس بر باشگاه استقلال تا اینجای کار نگرانکننده بوده است. استقلالیها توقع داشتند با ورود هلدینگ به مدیریت این باشگاه، از روزهای سخت و پرمشقت رهایی یابند، اما اکنون به دوران قبل از آن راضیترند!
وعدههای بزرگ عبدالعلی علیعسکری در بدو کار هم آنچنان که مینمود «سنگ بزرگی به نشانه نزدن» بود و بس! خود وی نیز پس از ورود پیتسو موسیمانه، آن وعدههای رویاییاش را به توقع کسب قهرمانی لیگ برتر ایران از سرمربی جدید تقلیل داد تا نشان دهد میان وعده و آرزو با خواستن و توانستن، فاصلهای است به قدر بیقدری شعار و پرباری تلاش و عمل. آنچه در این مدت بر استقلال گذشت؛ نگرانی بود و اختلاف و مصایب، نزول بود و خودمحوری و ندانمکاری!
اینک گویا مدیریت جدید در راه است و مقدمات کار برای تغییر نیز طی شده است، اما آیا میتوان امیدوار بود؟ چه تضمینی برای عدم ادامه سیر اسفناک فعلی وجود خواهد داشت و چه التزامی بر عدم خودمحوریها؟ به هر روی با عنایت به نگاه و عملکرد چندماهه مدیریت هلدینگ و منصوبانشان در استقلال، کفه نگرانیها سنگینتر از امیدهاست که آن هم با توجه به نگاه سیاسیون و بیم رفاقتبازیهای احتمالی معمول در چینش ترکیب جدید و انتخاب نماینده تامالاختیار (که زمزمه انتصاب مهرهای مشهور اما متعلق به باشگاه رقیب به گوش میرسد)، شاید سنگینتر شود، مگر اینکه اصلاح نوع نگاه و اقدام معقول و درست را عملا شاهد باشیم.
مدیریت جدید هلدینگ با هر سابقه و گرایشی باید بداند و درک واقعی داشته باشد باشگاهی چون استقلال به لحاظ مفهومی و جایگاه، فرسنگها با حیاط خلوتها و سکوی پرتابها و کادو از نوع پست و مقام فرق دارد و هر تصمیم و انتخاب خارج از قاعده و اصول متناسب با جایگاه و قدمت این باشگاه، تیشهای است بر پیکره این باشگاه قدیمی، پرافتخار و دارای پشتوانه عظیم مردمی. اگر به دنبال موفقیت این مجموعهاید باید در تصمیمات و انتخابات خود، به این جایگاه و اعتبار و چارچوب آن ملتزم باشید؛ تجربه مدیریت فعلی هلدینگ و گزینشهای آن و ضربهای که به تبعش گریبانگیر این باشگاه شد، پیش رویتان است و خود بزرگترین عبرت.
مجموعه بزرگ اقتصادی هلدینگ خلیج فارس با خیل سهامداران و مدیریتی که قرار است سکاندار جدید باشد و برای باشگاه استقلال تصمیم گیرند باید به وظایف و تعهد خویش در قبال مالکیت این باشگاه، همانقدر حساس و پایبند باشند که نسبت به مقوله اقتصادی، وظایف تخصصی و سوددهی پتروشیمی هستند. با این نوع نگاه و تفکر است که تصمیمات و انتخابها از حالت تفنن و رفیقبازی و باری به هر جهت فاصله خواهد گرفت.
اگر چه نگرانیها بابت تغییرات جدید و اعمال نظر به سبک و سیاق قبل که اوضاع کنونی را برای استقلال رقم زده است، وجود دارد و ناگزیر تا نمودی رضایتبخش نداشته باشد، برطرف نمیشود، ولی مدیریت جدید که احتمالا بزودی مسؤولیت را عهدهدار میشود، اگر تفکر حرفهای را در زمینه باشگاهداری دنبال میکند باید به الزامات کار پایبند باشد و آن را به طور جدی پیاده سازد.
باید دید تغییرات جدید، روزهای خوب را در پی دارد یا باز سوهان روح و روان صاحبان اصلی این باشگاه خواهد بود؟
***
فرصتی ارزشمند برای درخشش بازیکن جوان استقلال
محمدحسین اسلامی، یکی از استعدادهای جوان و آیندهدار فوتبال ایران، از فصل گذشته مورد توجه جواد نکونام قرار داشت. هر چند در آن زمان استقلال موفق به جذب او نشد اما تابستان امسال اسلامی به جمع آبیپوشان پایتخت پیوست.
این وینگر جوان فصل را با نمایشی عالی آغاز کرد و در دیدار هفته نخست مقابل شمسآذر، یکی از ۲ گل ارزشمند 3 امتیازی تیمش را به ثمر رساند. این عملکرد درخشان موجب شد بسیاری او را با مهدی قائدی مقایسه کنند و امیدوار شوند یک ستاره تازه در ترکیب استقلال در حال شکلگیری است اما با گذشت زمان و افت کلی استقلال، اسلامی نیز نتوانست روند موفقیتآمیز خود را ادامه دهد. از دیدار با استقلال خوزستان به بعد، او دیگر آن بازیکن تاثیرگذار هفتههای ابتدایی نبود. افت محسوس عملکردش باعث شد انتظارات بالای هواداران و کادر فنی برآورده نشود و نیاز به بازسازی جایگاه خود در تیم پیدا کند.
اکنون با مصدومیت مهرداد محمدی که ادامه فصل را از دست داده، شرایط ویژهای برای اسلامی فراهم شده است. نبود جایگزین مناسب در پست وینگر راست، فرصتی طلایی را در اختیار این بازیکن جوان قرار داده تا بار دیگر تواناییهای خود را به اثبات برساند. در این میان اعتماد پیتسو موسیمانه، به بازیکنان جوان میتواند نقطه عطفی برای اسلامی باشد تا به روزهای اوج بازگردد.
دیدار حساس استقلال برابر پاختاکور در چارچوب لیگ نخبگان آسیا، سکوی پرتابی برای این بازیکن خواهد بود. اسلامی میتواند با درخشش در این مسابقه، نهتنها جایگاه خود را در تیم تثبیت کند، بلکه اعتماد هواداران را نیز بازیابد و ثابت کند شایسته پوشیدن پیراهن استقلال است. او برای رسیدن به این هدف، باید با تمرکز و تلاش بیشتر، مسیر بازگشت به روزهای خوب خود را هموار کند.
ارسال به دوستان
تیم ملی فوتبال ایران در بیشکک، قرقیزستان را 3 بر 2 شکست داد
دشواری داریم
تیم ملی فوتبال ایران که پس از نزدیک شدن به تساوی مقابل کرهشمالی به انجام بازی بهتر برابر قرقیزستان امیدوار بود، بار دیگر در نیمه دوم با چالشهای جدی مواجه شد و با دشواری توانست 3 امتیاز ارزشمند را کسب کند. تیم ملی ایران با همان ترکیب همیشگی و استراتژی مشابه دیدار با کرهشمالی وارد میدان شد. امیر قلعهنویی با قرار دادن مهدی طارمی و سردار آزمون در خط حمله، تلاش داشت با استفاده از سرعت وینگرها دفاع پرتعداد قرقیزستان را تحت فشار قرار دهد. بازیسازی از خط میانی و مالکیت بالای توپ، ایران را در موقعیت کنترل کامل نیمه اول قرار داد. گل اول توسط مهدی طارمی روی یک کرنر و ضربه سر سعید عزتاللهی که در نهایت توسط طارمی تکمیل شد، به ثمر رسید. دقایقی بعد، پاس عمقی سردار آزمون، صالح حردانی را در موقعیت تکبهتک قرار داد و او با شوتی تماشایی گل دوم ایران را ثبت کرد. عملکرد دفاعی قرقیزها در نیمه اول نتوانست مانع بازی روان ایران شود.
* بازگشت قرقیزستان در نیمه دوم
در آغاز نیمه دوم، تیم قرقیزستان با تغییراتی در ترکیب خود و ورود بازیکنان جدید، موفق شد بازی را متحول کند. این تغییرات به ژوئل کوجو فرصت داد تا 2 بار دروازه ایران را باز کند؛ ابتدا با یک ضربه سر در دقیقه ۵۲ و سپس با استفاده از پنالتی که ناشی از اشتباه عزتاللهی در دفع توپ بود. ملیپوشان ایران در این نیمه نتوانستند ریتم بازی را حفظ کنند و اشتباهات متوالی در خط دفاع و میانه زمین به قرقیزها فرصتهای متعددی برای حمله داد. این ضعف، شباهت بسیاری به افت عملکرد ایران در نیمه دوم بازی با کرهشمالی داشت.
* تغییرات سرنوشتساز قلعهنویی
قلعهنویی با انجام چندین تعویض در دقیقه ۶۳، سعی کرد بازی را به نفع ایران بازگرداند. این تغییرات موجب شد تیم ملی بار دیگر به جریان بازی مسلط شود. گل سوم ایران توسط سردار آزمون روی سانتر دقیق میلاد محمدی و ضربه سر او به ثمر رسید و ایران بار دیگر از حریف پیشی گرفت.
* دقایق پایانی پرتنش
در ادامه، قرقیزستان تلاش زیادی برای بازگشت به بازی داشت و حملاتی پیدرپی انجام داد اما دفاع چندلایه ایران توانست این حملات را خنثی و 3 امتیاز حساس این دیدار را حفظ کند.
* نگاه کلی به عملکرد ایران
این پیروزی، هر چند دشوار، باعث شد تیم ملی ایران با ۱۶ امتیاز جایگاه خود را در صدر جدول گروه A تثبیت کند و گامی دیگر به جامجهانی ۲۰۲۶ نزدیک شود اما مشکلات نیمه دوم، بویژه در مدیریت بازی و جلوگیری از اشتباهات فردی، چالشی جدی برای قلعهنویی و تیم ملی محسوب میشود.
ارسال به دوستان
احتمال بازنگری در حکم علیرضا بیرانوند و باشگاه پرسپولیس
تعلیق تعلیق میشود؟
تحولات اخیر، شرایط حکم کمیته انضباطی درباره علیرضا بیرانوند، دروازهبان اول تیم ملی ایران را به سمت تغییر احتمالی سوق داده است. گزارشها حاکی از آن است که کمیته استیناف در نظر دارد طی نشستی مهم، حکم قبلی را بازبینی و اصلاح کند.
کمیته استیناف فدراسیون فوتبال برای رسیدگی به اختلافات میان علیرضا بیرانوند و باشگاه پرسپولیس، وارد بررسی احکام صادره توسط کمیته تعیین وضعیت بازیکنان شده است. این احکام شامل محرومیت تعلیقی ۴ ماهه بیرانوند و جریمه ۱۹ میلیارد و ۸۷۵ میلیون تومانی برای بازپرداخت مطالبات باشگاه پرسپولیس است. با این حال، شکایتها مستلزم پرداخت هزینه دادرسی است که برای شروع فرآیند قانونی ضرورت دارد.
طبق گزارشها، بیرانوند از مهدی تاج، رئیس فدراسیون فوتبال درخواست کرده مبلغ یک میلیارد تومان هزینه دادرسی از محل پاداشهای ملی او تأمین شود. این در حالی است که طبق بررسیهای انجامشده، تمام پاداشهای ملی بازیکنان تا پایان مهر تسویه شده است. بیرانوند اما مدعی است پاداش ۲ بازی اخیر را دریافت نکرده است. در نهایت، با توافق تاج و مدیران فدراسیون، مقرر شد این مبلغ از محل درآمدهای بیرانوند از پاداش بازیهای ملی تأمین شود.
از سوی دیگر، کمیته استیناف به صورت همزمان شکایت باشگاه پرسپولیس علیه باشگاه تراکتور و بیرانوند را نیز بررسی میکند تا تصمیمگیری جامعی در این زمینه انجام شود. بررسیها نشان میدهد برگزاری بازیهای تیم ملی در پاییز امسال، یکی از دلایل تأخیر در تشکیل جلسه رسیدگی به این پرونده بوده است.
بر اساس درخواست شفاهی کادر فنی تیم ملی، جلسه رسیدگی به پرونده بیرانوند به آذرماه موکول شده است تا او بتواند بدون حاشیه و با آرامش کامل در بازیهای تیم ملی مقابل امارات، ازبکستان، کرهشمالی و قرقیزستان حاضر شود.
گزارشها حاکی از آن است کمیته استیناف دهه اول آذرماه این پرونده را بررسی خواهد کرد. در صورتی که حکم قبلی تأیید یا اصلاح شود، ممکن است بیرانوند بخش قابل توجهی از بازیهای پایانی دور رفت و همچنین برخی دیدارهای دور برگشت لیگ برتر را از دست بدهد. همچنین ممکن است او در بازی حساس تیم ملی ایران مقابل امارات در سیام اسفند سال جاری نیز غایب باشد.
ارسال به دوستان
یادداشت روز
ایران و تجربه دوره اول ترامپ
رضا رحمتی: ۲ ماه دیگر سکان کاخ سفید به دست ترامپ و ترامپیستها خواهد افتاد. مستقل از هرگونه رویکرد سیاسی، سیاست خارجی و منافع ملی در ایران باید فصل مشترک بین گروهها و نیروهای سیاسی باشد و این یادداشت نیز با همین رویکرد نوشته شده است که سیاست خارجی را محل منازعه نبیند و منافع ملی را یک امر مورد اجماع بین تمام طرفهای سیاسی در ایران قلمداد کند. بر این اساس برای اینکه بدانیم سیاست خارجی باید چه ریخت و پیکری داشته باشد تا بتواند بیشینه منافع ایران را در دوره ترامپیستها حاصل کند، باید تصویری روشن از سیاستهای ترامپ علیه ایران داشته باشیم.
* نگاهی به سیاستهای دوره اول ترامپ درباره ایران
به طور کلی میتوان سیاستهای ترامپ علیه ایران را به سه دسته اقدامات سیاسی، اقدامات اقتصادی و سیاستهای امنیتی تقسیم کرد. در حوزه سیاسی، خروج از برجام مهمترین اقدام ترامپ بود، در حوزه اقتصادی مهمترین سیاست ترامپ سیاست تصفیر نفت ایران یا به صفر رساندن نفت ایران بود و در حوزه امنیتی نیز مهمترین اقدام ترامپ ترور فرمانده سپاه قدس شهید سپهبد سلیمانی بود؛ موضوعی که تااکنون نیز پیچیدگی روابط دو کشور را بر طرف نکرده و فصل جدیدی از روابط بین دو کشور را به وجود آورده است.
1- اقدامات سیاسی ترامپ
خروج ترامپ از توافق هستهای چندجانبه بین ایران و کشورهای موسوم به ۱+۵ در 18 اردیبهشت ۹۷ موثرترین تصمیم سیاسی ترامپ علیه ایران بود. ترامپ در حالی از توافق هستهای خارج شد که دائم بر انعقاد توافق دیگری اصرار میکرد. خروج از توافق هستهای توسط ترامپ را میتوان انسداد مسیر دیپلماتیک و شکلگیری وضعیتی بغرنج در روابط ۲ کشور قلمداد کرد؛ وضعیتی که سبب تقویت عدم اعتماد در طرف ایرانی نسبت به آمریکا حتی در دوره بایدن و تقویتکننده ایده «غیرقابل اعتماد بودن آمریکا» شد. علاوه بر این در حوزه سیاسی، تلاش ترامپ برای تحدید نفوذ ایران در غرب آسیا نیز حائز اهمیت است. ابتکار «معامله قرن» یا موافقتنامههای موسوم به آبراهام و تلاش برای تقویت روابط اسرائیل و کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس و کشورهای مسلمان در قاره آفریقا، همگی جهت بستن دست ایران در سطح منطقهای بود. در این مسیر، شتاب روابط بین این کشورها و اسرائیل خود نمودی از تلاش ترامپ برای مهار ایران در سطح منطقه بود. این در حالی بود که امتیازات گسترده ترامپ به اسرائیل شبیه «به رسمیت شناخت حاکمیت اسرائیل بر بلندیهای جولان اشغالی» و «انتقال سفارتخانه آمریکا به بیتالمقدس»، تیشه بر ریشه توهمات عربی نسبت به راهحل دو دولتی برای حلوفصل مسائل اسرائیل و فلسطین بود.
2- اقدامات اقتصادی ترامپ
مهمترین اقدام ترامپ در دوره اول ریاست جمهوریاش در ایالات متحده علیه ایران سیاست به صفر رساندن نفت بود. دوره اول ریاست جمهوری ترامپ در آمریکا، برای ایران نتیجهای جز سختگیریهای بینالمللی نداشت. اقدامات ایالات متحده در قبال ایران به چند دسته تقسیم میشود؛ خروج آمریکا از توافق هستهای (برجام) موثرترین تصمیم ترامپ در حوزه سیاسی بود. هنگامی که ترامپ مه سال 2018 (اردیبهشت 1397) از این توافق بهصورت یکجانبه خارج شد، نتیجه گفتوگوهای فشرده بینالمللی بر سر یکی از حساسترین پروندههای بینالمللی را بیاعتبار کرد. ترامپ در پی این بود که تا نوامبر 2018 (پاییز سال 1397) صادرات نفت از ایران به کشورهای دیگر را به صفر برساند. اگرچه این موضوع به سبب همخوانیای که با «تحریم» ایران دارد، تازگی نداشت و خود منبعث از «قانون اختیارات دفاع ملی آمریکا 2012 (2012NDAA,)» است که در قسمت 1245 و در زیربخش D به تحریم بانک مرکزی، همچنین تحریم خرید نفت خام ایران اشاره داشته است اما در ادبیات سیاسی، تاثیر بسیاری بر جا گذاشت و ادراک عمومی بینالمللی را نسبت به خرید نفت ایران شدیدا تحت تاثیر قرار داد. «تصفیر» هم از نظر لغتی و هم به لحاظ استراتژیک، سیاستی است که همسو با سیاستهای اقتصادی آمریکا برای ایجاد فشار حداکثری علیه ایران بوده است اما ترامپ برای عملی کردن این سیاست، همپیمانان و شرکای آمریکا را شدیدا تحت فشار قرار داد که نتیجه آن عدم ورود نفت ایران به کرهجنوبی و بلوکه شدن داراییهایی ایران (حاصل از فروش نفت به کره) توسط سئول شد.
در شرایطی که آمریکاییها به رهبری ترامپ معتقد بودند توانستهاند اجماع بینالمللی علیه ایران را به وجود آورند در عمل اما آنها نتوانستند کشورهای دیگر از جمله هند و چین را مجاب کنند خرید نفت از ایران را به صفر برسانند.
تنها کاری که آمریکاییها در آن برهه موفق به انجام آن شدند این بود پیشنهاد دهند «کشورهای خریدار نفت از ایران، پول نفت را به ایران ندهند و به جای آن به ایران کالا بدهند». با این پیشنهاد آمریکا با توجه به انتفاعی که این کشورها از این پیشنهاد میبردند و آنها را از تعهدات مربوط به پرداخت پول به ایران میرهانید، شرایط به ضرر ایران تمام شد. کشورهای خریدار نفت ایران نسبت به مبادله نفت با غذا و دارو بهانههایی در دست گرفتند و همین موضوع سبب شد مبادله نفت با کالاهای ساخت این کشورها برای آنها مقدور شود. با استفاده از این سیاست هم آمریکاییها خوشحال بودند که توانستهاند فشار اقتصادی علیه ایران را عملی کنند و هم کشورهای خریدار نفت ایران از اینکه به جای پرداخت پول به ایران، اقلام و کالاهای خود را به ایران صادر میکردند خشنود بودند.
اینک بعد از آزمون سیاست «تصفیر نفت» ایران توسط آمریکا، ترامپ میداند در به صفر رساندن خرید نفت از ایران در چه بخشهایی موفق خواهد شد و در کجاها نمیتواند مانور دهد. به نظر میرسد ترامپ اینک میداند چین و ترکیه مهمترین موانع رسیدن به سیاست تصفیر نفت ایران خواهند بود، به همین دلیل سیاست بعد ترامپ برای زمینگیر کردن ایران و متعاقبا اجازه ندادن به بهرهبرداری از درآمدهای نفتیاش، فشار به کشورهایی است که در فرآیند تهاتر کالا با نفت نقش دارند. این سیاست میتواند محیط عملیاتی سیاستهای سختگیرانه ترامپ در برابر ایران را تا حد بسیاری تسهیل کند. بنابراین باید منتظر فشار ترامپ بر چین و ترکیه درباره ایران بود؛ موضوعی که تا پیش از آمدن ترامپ باید مسیرهای جایگزینش مورد توجه قرار گیرد.
3- اقدامات امنیتی
از جمله دیگر اقدامات ترامپ در برابر ایران، «تروریست اعلام کردن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» در آوریل سال 2019 بود. این اقدام ترامپ در حالی بود که پیش از آن هیچ کشوری یک بخش نظامی کشور دیگر را با این عنوان قلمداد نکرده بود، این موضوع نیز سبب شد برخی دیگر کشورها سپاه را تحت شمول «سازمان تروریستی» قرار دهند. بعد از آن ترامپ مهمترین فرمانده نظامی ایران را در فرودگاه بغداد به شهادت رساند. بعد از تست موفقیتآمیز قدرت تهاجمی ایران در برابر اسرائیل در وعده صادق 1 و وعده صادق 2، اینک ترامپ بخوبی میداند ایران از نظر قدرت منطقهای و نظامی، متفاوت از 4 سال پیش است، بنابراین امکانها و محدودیتهای امنیتی آمریکا را بخوبی درک میکند. ایران نیز باید با تقویت همین بعد از قدرت، یعنی بازیگری منطقهای محدودیتهای امنیتی آمریکا برای مواجهه با ایران را به حداقل برساند.
به طور کلی سیاست ترامپ را درباره ایران در دور نخست ریاستجمهوریاش، میتوان فشار حداکثری و ممانعت از دسترسی ایران به شریانهای اقتصادی بینالمللی قلمداد کرد؛ سیاستهایی که همگی ریل فشار حداکثری در دوره بایدن را نیز علیه ایران فراهم کرد و مهمترین قرارداد بینالمللی چندجانبه بین ایران و آمریکا یعنی برجام را تحت تاثیر قرار داد و یک آجر قدرتمند بر دیوار بزرگ بیاعتمادی بین ۲ کشور قرار داد.
ارسال به دوستان
نگاه
دولت، ایکس نیست!
کیاوش کلهر: چه بر سر آمریکا، سنت بروکراسی و نهادهای آن خواهد آمد؟ این پرسش، شاید مهمترین دلمشغولی رسانهها و اندیشکدههای جهان بعد از رای آوردن ترامپ بود. ترامپ پیش از انتخابات وعده داده بود بعد از انتخاب به عنوان رئیس جمهور، حتما از ایلان ماسک در دولت استفاده خواهد کرد؛ وعدهای که خیلی زود به آن عمل کرد و چند روز بعد از انتخابات، ماسک را به همراه ویوک راماسوامی، به عنوان مسؤولان کمیته کارآمدی دولت یا Department of Government Efficiency منصوب کرد. ماسک پیش از اینکه به این عنوان منصوب شود، در مصاحبهای قول داد با بهینهسازی بروکراسی ایالات متحده و کاستن از هزینههای غیرضروری، چیزی حدود 2 تریلیون دلار در سال صرفهجویی برای دولت به ارمغان خواهد آورد. اگر بدانیم دولت آمریکا در سال مالی 2024 حدود 6.5 تریلیون دلار هزینهکرد داشته است1، آنگاه بهتر متوجه بزرگمقیاسی عدد 2 تریلیون دلار صرفهجویی خواهیم شد. عددی که معادل 32 درصد کل هزینهکرد دولت آمریکاست. از این عدد 6.5 تریلیون دلار هزینهکرد دولت ایالات متحده، نزدیک به 2 تریلیون دلار آن مربوط به سیستم سلامت و خدمات امنیت اجتماعی آمریکا، یعنی ناتوانی، بازنشستگی و مستمری و مانند آن است. 1.5 تریلیون دلار هم به دفاع، خدمات اجتماعی، آموزش و حملونقل اختصاص مییابد. این بخش از هزینهکرد برای دولت اختیاری است و کاستن از آن میتواند به آسانی محقق شود. در چنین شرایطی که خط اول کاستن از هزینههای دولت و بهرهور کردن آن عبارت است از کاستن از تعهدات دولت در حوزه آموزش و خدمات اجتماعی، هیچکس دقیقا نمیداند با دستفرمان ۲ میلیاردر، چه در انتظار دولت آمریکاست اما اندیشکدههای مختلف، تنها حدسهایی از یک نما از آینده میزنند که در اینجا نگاهی به واهمه رسانهها و اندیشکدهها از اصلاحات ماسک میاندازیم.
* ترسها و واهمهها
یکی از نخستین ترسها از اقدامات ماسک برای بهرهور کردن دولت آمریکا، خطر بسیار منطقی و شاید اجتنابناپذیر تعارض منافع باشد. رسانه پولیتیکو هفته گذشته به این نگرانی پرداخت و نوشت: «این ۲ نفر پیشنهادهایی برای کاهش پیچیدگیهای بروکراسی و افزایش بهرهوری دولت مطرح کردهاند اما این دیدگاهها با چالشهای مهمی از جمله تعارض منافع و عملیاتی نبودن مواجه است. پست جدید ماسک شامل نظارت بر نهادهایی مانند وزارت حملونقل، وزارت دفاع و اداره ایمنی ترافیک بزرگراههاست که مستقیما بر شرکتهای زیرمجموعه او تأثیر میگذارد.
در چنین شرایطی این نگرانی وجود دارد که او ممکن است از این موقعیت برای تأثیرگذاری بر سیاستها به نفع شرکتهای خود استفاده کند که این مساله به طور فزایندهای تضاد منافع را تشدید میکند. به عنوان مثال، پیشنهادهای احتمالی مطرحشده برای کاهش مقررات دولتی و یارانهها ممکن است بهگونهای باشد که رقابت را برای تسلا تسهیل کند».
تعارض منافع تنها نگرانی رسانهها از چشمانداز اصلاحات اقتصادی ماسک نیست. نگرانی دیگر رسانهها از ماسک و ایده کاهش هزینههای دولت، مساله سرعت تحولات و اصلاحات است. پولیتیکو در این رابطه مینویسد: «بروکراسی دولت به خودی خود زمان زیادی برای تغییرات ساختاری نیاز دارد و اعمال اصلاحات در آن اگر بیش از حد سریع و بدون برنامهریزی دقیق انجام شود، ممکن است به تخریب فرآیندهای حیاتی منجر شود. رویکردهای سریع و بیبرنامه ماسک و راماسوامی ممکن است به جای بهبود سیستم، به آشفتگی و مشکلات جدید منجر شود، بویژه اگر بخواهند از مسیرهای غیرمعمول یا بدون نظارت دقیق عمومی عمل کنند».
پولیتیکو تنها رسانهای نبود که به این مساله پرداخت. رسانه مهم دیگری که هفته گذشته به مساله چشمانداز اصلاحات ماسک در دولت آینده ترامپ پرداخت، «آتلانتیک» بود. این رسانه هم محور نگرانی خود را سرعت تغییرات و احتمال آسیب به بروکراسی دولت قرار داد و نوشت: «ماسک به جای اصلاح تدریجی مقررات، ممکن است رویکردی شبیه آنچه در اسپیسایکس پیش گرفته است، یعنی «حرکت سریع، تخریب و شکست» را دنبال کند. این ایده به این معناست که سرعت حرکت و نوآوری از آسیب یا شکست احتمالی مهمتر است.
این شیوه، اگر چه در بخش خصوصی موفق بوده اما اعمال آن در دولت میتواند باعث ایجاد آشفتگی ساختاری و تضعیف عملکرد نهادهای مهم شود. از سوی دیگر، سبک مدیریت ماسک و ترامپ - که اغلب شامل تصمیمات غافلگیرانه و فوری است - ممکن است کارکنان و سیستم دولتی را در وضعیت بحران دائم قرار دهد. مشکل دیگر آن است که تمرکز بر راضی کردن رئیس به جای ایجاد فضایی برای گفتوگو و بازخورد گرفتن، از دیگر معایب مدیریتی ماسک است که ممکن است در کارآمدسازی دولت هم تکرار شود و آسیبزاست».
رسانه معتبر «فارن پالیسی» نیز به این مساله واکنش نشان داد و در گزارشی که بیشتر بر امکان موازیکاری نهادی در دولت فدرال و اعتراض کارمندان دولت متمرکز بود، نسبت به آینده این انتصاب، ابراز تردید کرد. فارن پالیسی با اعلام اینکه نهادی با ماموریت کاستن از هزینهها با سنت نهادی بیش از 100 ساله در آمریکا وجود دارد، نوشت: «منتقدان میگویند نهادی مشابه نام (Government Accountability Office (GAO وجود دارد که بیش از 100 سال است در نظارت بر کارآمدی هزینههای دولت فعالیت میکند». دلنگرانی دیگر این رسانه، اثرات کاستن از بودجه حمایتهای اجتماعی است. فارن پالیسی با ذکر اعتراض 800 هزار نفری اتحادیه کارمندان فدرال نسبت به آتیه این تصمیمات، نوشت: «پیشنهاد کاهش بودجه فدرال در این سطح ممکن است برنامههای اساسی مثل تأمین اجتماعی، کمکهای غذایی و دریافتی کهنهسربازان را بشدت تحت تأثیر قرار دهد. اتحادیه کارمندان فدرال هشدار داده این اقدام میتواند میلیونها نفر از شهروندان را از خدمات حیاتی محروم کند».
در آخرین گزارش، روزنامه ایندیپندنت انگلیسی، در گزارشی، با استناد به مصاحبههای راماسوامی و ماسک، اعلام کرد یکی از نخستین گامهای این دپارتمان برای کاستن از هزینههای دولت، حذف وزارتخانه آموزش ایالات متحده است. به باور این ۲ نفر، با حذف وزارت آموزش، میتوان 80 میلیارد دلار از بودجه دولتی را صرفهجویی کرد. راماسوامی استدلال کرده است این بودجه باید مستقیما به والدین داده شود تا خودشان منابع آموزشی فرزندانشان را انتخاب کنند؛ ناگفته پیداست در صورت تحقق این امر، یعنی انحلال نهاد متولی آموزش عمومی، چه بر سر وضعیت نابرابری آموزشی خواهد آمد و این اظهارنظرها، بر میزان دلهره عمومی از این تصمیمات میافزاید.
---------------------------------
پینوشت
1-https://www.bbc.com/news/articles/cdj38mekdkgo
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|