|
اخبار
تعمیق روابط علمی و فرهنگی ایران و ازبکستان
رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران در دیدار هیأتی از دانشگاه خاورشناسی دولتی تاشکند، ضمن اشاره به اشتراکات گسترده فرهنگی و تمدنی میان ایران و ازبکستان، بر اهمیت گسترش همکاریهای علمی، پژوهشی و فرهنگی میان ایران و ازبکستان تاکید کرد.
هیأت ازبکستانی ضمن بازدید از موزه اسناد و نسخ خطی و آشنایی با ظرفیتهای این مجموعه، با غلامرضا امیرخانی، رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران دیدار و گفتوگو کردند.
در این دیدار غلامرضا امیرخانی ضمن خوشامدگویی به اعضای هیأت ازبکستانی از دانشگاه خاورشناسی دولتی تاشکند، بر اشتراکات فرهنگی و تمدنی ایران و ازبکستان تأکید کرد و گفت: ازبکستان با میراث تمدنی غنی در شهرهایی همچون سمرقند، بخارا و تاشکند، جایگاه ویژهای در آسیای میانه دارد. به گفته او، ایران و ازبکستان به عنوان 2 کشور همریشه در تاریخ و تمدن، مسؤولیت بزرگی در حفظ این میراث دارند. همکاریهای علمی و پژوهشی میان 2 کشور میتواند به حفظ و توسعه این میراث مشترک کمک شایانی کند.
وی افزود: سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران آماده است با اختصاص فضایی ویژه برای ازبکستان در کتابخانه ملی، زمینه ارتباط نزدیکتر پژوهشگران این کشور با منابع غنی نسخههای خطی فارسی را تسهیل کند. همچنین پیشنهاد میکنیم در مرکز تمدن اسلامی که در تاشکند در حال تکمیل است، فضایی برای معرفی خدمات و منابع کتابخانه ملی ایران ایجاد شود تا دسترسی به منابع و اسناد تاریخی 2 کشور برای پژوهشگران آسانتر شود.
رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران با اشاره به اهمیت نسخههای خطی فارسی تصریح کرد: ایران دارای بزرگترین مجموعه نسخههای خطی زبان فارسی در جهان است که بسیاری از آنها آثار دانشمندانی همچون ابوریحان بیرونی، ابن سینا و خوارزمی هستند. علاوه بر این، در کتابخانه ملی ایران نسخههایی از آثار امیر علیشیر نوایی، از جمله دیوان او، نگهداری میشود. این آثار گواه میراث مشترک فرهنگی 2 ملت است که باید با همکاریهای علمی و پژوهشی حفظ و احیا شود.
در ادامه اعضای هیأت ازبکستانی ضمن قدردانی از میزبانی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، خواستار دسترسی به نسخههای خطی فارسی و برگزاری همایشها و کارگاههای علمی بویژه در زمینه تاریخ، ادبیات و زبان فارسی شدند. آنان همچنین پیشنهاد دادند کارگاههایی برای معرفی خدمات و منابع کتابخانه ملی ایران به صورت مجازی و با ترجمه به زبان فارسی و ازبکی برگزار شود تا طیف وسیعتری از علاقهمندان بتوانند از این خدمات بهرهمند شوند. در جریان این گفتوگو، سیدمحمود سادات معاون پژوهش و منابع دیجیتال، رضا شهرابی معاون کتابخانه ملی و مهشید برجیان مدیرکل حوزه ریاست، روابط عمومی و امور بینالملل سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، نظرات و دیدگاههای خود را پیرامون موضوعات مطرحشده بیان کردند.
***
سامانه فارسیآموز دهخدا رونمایی شد
سامانه فارسیآموز دهخدا طی مراسمی در سالن شهید سلیمانی دانشگاه تهران رونمایی شد.
سیدحسین حسینی، سرپرست دانشگاه تهران در این مراسم با اشاره به اهمیت این طرح در آموزش و گسترش زبان فارسی، راهاندازی این سامانه را گام مهمی در راستای تحقق اهداف علمی و آموزشی دانشگاه تهران در عرصه ملی و بینالمللی دانست. محمود بیجنخان، ناظر علمی این طرح و رئیس مؤسسه لغتنامه دهخدا و مرکز بینالمللی آموزش زبان فارسی دانشگاه تهران نیز در بخش دیگری از این مراسم، در معرفی این سامانه نرمافزاری گفت: سامانه آموزش زبان فارسی برای یادگیری الفبا و مهارتهای چهارگانه خواندن، شنیدن، نوشتن و گفتوگو تحت وب با امکان آموزشی غیرهمزمان یا ترکیبی تهیه شده است. این سامانه شامل ۹۴۴۵ محتوای متنی، صوتی، تصویری، ویدئویی و پویانمایی است و دوره آموزشی آن در قالب ۴۷ درس الکترونیک معادل ۷۲۰ ساعت حضوری ارائه شده است. وی درباره فرآیند تولید محتوای دروس الکترونیکی برای این سامانه گفت: این محتوای آموزشی توسط ۳۶ نفر طی ۳۰ ماه، با حجم کار معادل ۹۵۰۰ نفر - ساعت به بهرهبرداری رسیده است. در ادامه هادی ویسی، مدیر طرح و دانشیار دانشکده علوم و فنون میانرشتهای درباره فارسیآموز دهخدا گفت: این سامانه به صورت نرمافزاری برخط و تحت وب، زبان فارسی را به غیرفارسیزبانان آموزش میدهد، بنابراین یک آموزگار پایه است که به واسطه ترکیب فناوریهای نوین یادگیری الکترونیک و نقشآفرینی معلم، اثربخشی بالایی دارد و برای نخستین بار در این سطح ارائه میشود.
***
استقبال مردم عراق از نمایش «قیامتالارض» در شهر ناصریه
نمایش میدانی «قیامتالارض» اثری مشترک از هنرمندان ایرانی و عراقی است که از ۵ تا ۱۹ دی در شهر ناصریه عراق روی صحنه رفت و با استقبال ۵۰ هزار نفری مردم این شهر مواجه شد. این نمایش که بزرگترین نمایش میدانی در عراق به شمار میرود، داستانی از هبوط حضرت آدم ابوالبشر(ع) تا ظهور حضرت مهدی موعود(عج) را به تصویر کشیده و وقایع معاصر عراق بویژه رشادتهای جریان مقاومت و حشدالشعبی را روایت میکند. پیش از این «قیامتالارض» در شهرهای کربلا، بغداد، حله، موصل و بصره اجرا شده بود و قرار است پس از پایان اجرا در ناصریه، در سایر شهرهای عراق نیز به نمایش درآید. تمام هنروران این اثر از هنرمندان عراقی و عوامل فنی آن ترکیبی از متخصصان ایرانی و عراقی هستند. استفاده از طراحی صحنه گسترده، جلوههای ویژه پیشرفته و روایت جذاب تاریخی از ویژگیهای این اثر نمایشی است. نمایش میدانی «قیامتالارض» جلوهای از همکاری هنری ایران و عراق است که پیوندهای فرهنگی و تاریخی عمیق این ۲ ملت را برجسته میکند.
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
صنعت نشر چگونه راههای مبتکرانهای برای وسیعتر کردن دایره مخاطبانش یافته است؟
بازار کتاب، 3 برابر سینما
میلاد جلیلزاده، خبرنگار: برخلاف صنعت سینما که طی سال گذشته میلادی در مقیاس جهانی، بالای ۳ درصد کاهش کلی فروش را تجربه کرد، اندازه بازار ناشران کتاب در سالی که گذشت بزرگتر شد. سینما طی سالهای اخیر مرتب شاهد این روند نزولی بوده است اما حوزه کتاب مسیر دیگری را میپیماید و پیشبینیها درباره روند توسعه آن هم رو به جلو است. اندازه بازار ناشران کتاب از 92.97 میلیارد دلار در سال 2023 به 95.91 میلیارد دلار در سال 2024 با نرخ رشد مرکب سالانه (CAGR) 3.2 درصد رسید و شیب نمودار این رشد همچنان عمودی خواهد ماند. به عنوان مقایسه میتوان مشاهد کرد که در سال 2024، درآمد باکسآفیس جهانی سینما به حدود 32.3 میلیارد دلار رسید که حدود یکسوم درآمد جهانی فروش کتابها بود.
رشد مشاهده شده صنعت انتشارات در طول این دوره تاریخی را میتوان به عواملی مانند ابتکارات آموزشی، جنبشهای فرهنگی و هنری، وجود کانالهای توزیع خردهفروشی، تأثیر قوانین کپیرایت و مالکیت معنوی و ملاحظات مربوط به هزینههای چاپ و مقرون به صرفه بودن نسبت داد. انتظار میرود اندازه بازار ناشران کتاب در چند سال آینده شاهد رشد ثابت باشد و سال 2028 با نرخ رشد مرکب سالانه (CAGR) 2.9 درصد به 107.33 میلیارد دلار برسد. طبق بعضی ارزیابیها، این رقم در پایان سال ۲۰۳۴ ممکن است به 224.14 میلیارد دلار برسد. رشد پیشبینیشده در این دوره را میتوان به گرایشها در خودنشر (ارتباط مستقیم مولف با خوانندهها)، مدلهای اشتراکگذاری کتابها، محبوبیت کتابهای صوتی و پادکستها، اتخاذ شیوههای چاپ پایدار و ابتکاراتی که در زمینه ترویج تنوع در انتشار صورت گرفته نسبت داد. بعضی روندهای اصلی که انتظار میرود در دوره پیش رو صنعت نشر شاهد آن باشد عبارتند از ظهور انتشارات دیجیتال و کتابهای الکترونیکی، استفاده از تجزیه و تحلیل دادهها برای بینش بازار، پیشرفت در فناوری چاپ، تمرکز بر پایداری در شیوههای انتشار و افزایش همکاری با نویسندگان برای ایجاد محتوای چندرسانهای، که هر کدام مبحث فنی جداگانهای دارند و در جای خود جذاب و قابل بررسی هستند. در این میان افت پیشبینی شده در چاپ نسخههای کاغذی با افزایش انتشار نسخههای دیجیتال جبران خواهد شد و البته باید توجه داشت علاقه به کتابهای کاغذی همچنان با تفاوت محسوسی نسبت به نمونههای دیگر بیشتر است.بیشترین رشد بازار نشر جهان در سال ۲۰۲۳ مربوط به منطقه آسیا و اقیانوسیه میشد و پیشبینیها میگویند رتبه اول رشد پس از این متعلق به منطقه خاورمیانه است. در این میان توجه به چند شیوه جدید بازاریابی کتاب که در جهان رایج شدهاند اما ناشران ایرانی چندان به آنها توجهی نداشتهاند، جالب و راهگشاست. در ادامه ضمن اشارهای کلی به این روشهای جدید و پیشرو در بازاریابی نشر، به مقایسهای میان پرطرفدارترین ژانرهای مطالعه کتاب در سال ۲۰۲۴ پرداخته شده است. در ضمن، مرور مختصری شده است بر اینکه در سال ۲۰۲۴ میلادی میزان سرانه مطالعه در کدام کشورهای دنیا بیشتر بود. اگر به صدرنشینان این فهرست نگاه کنیم، حتی کشور فقیری مثل هند را در میان اسامی خواهیم یافت. در حقیقت میزان سرانه مطالعه، بیشتر از اینکه مطابق سطحیترین تحلیلها، به شعور عمومی یک ملت برگردد، به امکانات صنعت نشر و دسترسیهای بازار کتاب برمیگردد. وقتی آمار سرانه مطالعه کتاب در جهان را نگاه میکنیم، بد نیست به موارد دیگری که تحت عنوان روشهای خلاقانه و جدید نشر معرفی شدهاند هم دقت بیشتری داشته باشیم؛ چه اینکه اجرای همین روشها باعث شده در بعضی کشورها سرانه مطالعه تا این حد بالا برود، نه شعور و سواد عمومی بیشتر در آن ملتها!
* چاپ تکی کتاب بر حسب تقاضا
یکی از مدلهایی که اخیرا بین ناشران محبوبیت زیادی پیدا کرده، مدل چاپ بر حسب تقاضا (POD) است که آنها را قادر میکند هزینههای چاپ و موجودی کاغذ را به طور موثری مدیریت کنند. این مدل شامل چاپ کتاب تنها پس از دریافت سفارش است که همسو با کاهش هزینههای انتشار و ترجیح حفظ محتوا در فرم دیجیتال پیاده میشود. ارائهدهندگان عمده خدمات چاپ بر اساس تقاضا عبارتند از Blurb، CreateSpace، Lightning Source، Lulu و آمازون که با وعده چاپ کتاب در عرض 2 ساعت پس از سفارش، قصد دارند به طور کامل فناوری POD را وارد دستور کار کنند. قبل از معرفی فناوری چاپ دیجیتال، انتشار بعضی نشریات با تیراژ پایین محدودیتهای زیادی داشت. کارهای چاپی بزرگ مشکلی نداشتند اما تعداد کم و صفحات پایین نسخهها مشکلساز بود. از اوایل قرن بیستم دستگاهی برای این منظور مورد استفاده قرار گرفت به نام میموگرافی که پدربزرگ دستگاههای زیراکس امروزی بود. حالا دیگر نسخههای دیجیتالی دستگاه چاپ کوچک تولید شدهاند که امکان انتشار فوری یک نسخه کاغذی از هر کتاب دیجیتالی را میدهند. با این وسیلهها و صحافی فوری اوراق چاپ شده، میتوان در کمتر از 2 ساعت هر سفارشی مبنی بر چاپ کتاب را تهیه کرد و به سمت مشتری فرستاد.
* خودانتشاری نویسندهها
پیشرفت تکنولوژی و گسترش بسترهای عرضه انواع محصولات باعث شده تا شیوهای از شغل نویسندگی ایجاد شود تحت عنوان نویسندگان خودناشر (Self-publishing authors). در حالی که نویسندگان سنتی بین ۱۰ تا ۱۲ درصد میزان فروش کتاب را به عنوان حق امتیاز دریافت میکنند، نویسندگانی که خود کارهایشان را منتشر میکنند بین ۴۰ تا ۶۰ درصد از خرده فروشی آثار سهم میبرند و البته در عوض پرداخت هزینههایی مثل صفحهآرایی و ویراستاری با خودشان است. یکی از عواملی که باعث سهولت و نتیجتا گسترش این روش شده، کاملتر شدن فناوری POD بوده است. سرمایه اولیه مورد نیاز برای خدمات POD کمتر از چاپ افست است. این شیوه از انتشار ممکن است کار نویسنده را از لحاظ برخورد با ناشران راحتتر کند. مثلاً این قضیه مشهور است که داستان هری پاتر ابتدا بارها از سمت ناشران رد شد و «جی کی رولینگ» آن را پس از مدتی به سختی منتشر کرد. در عوض این روش، نویسندهها را مستقیماً با ریسک بازار مخاطبان مواجه خواهد کرد. اجرای این روش به پیادهسازی دقیق قانون کپیرایت در ایران هم احتیاج دارد. در خارج از ایران شرکتهایی تاسیس شدهاند که به نویسندگان خودناشر خدماتی از جمله قالببندی، صفحهآرایی، تصحیح و ویرایش، طراحی جلد و چاپ ارائه میدهند.
* غوغای کتابهای صوتی
پدیده کتابهای صوتی که تا پیش از ظهور اینترنت معمولاً برای مخاطبان نابینا تولید میشد، امروز به یکی از محبوبترین قالبها برای تمام علاقهمندان کتاب تبدیل شده و رشد مصرف آن در سالهای دهه ۲۰ قرن اخیر به طور عمومی سالانه ۴ درصد بوده که مرتبا در حال افزایش تصاعدی است. پیشبینی میشود درآمد بازار کتابهای صوتی در سراسر جهان در سال 2025 به 9.84 میلیارد دلار برسد. انتظار میرود این درآمد، نرخ رشد سالانه 7.27 درصدی را نشان بدهد که طبق پیشبینیها در ۲۰۲۹ میلادی به درآمد 13.03 میلیارد دلار در سال میرسد. کتاب صوتی از آنجا که هنگام انجام فعالیتهای دیگر مثل مسافرت با وسایل حملونقل عمومی و یا رانندگی، انجام کار منزل و بسیاری از کارهای دیگر قابل استفاده است، هم میزان کلی مطالعه یک فرد را بالا میبرد و هم به تعداد افرادی که مخاطب کتابها قرار میگیرند اضافه خواهد کرد. خوشبختانه این قالب در ایران هم شناخته شده است اما عموماً از افراد مشهور به عنوان راوی استفاده میشود که ممکن است هزینه تولید کتاب صوتی را بالا ببرد. در خارج از ایران این سنت در حال جا افتادن است که خود نویسندهها را برای قرائت نسخه صوتی کتابشان پای کار بیاورند. این روش هم خروجی کار را صمیمانهتر خواهد کرد و هم به درستخوانی کتاب منجر خواهد شد.
* کجای دنیا بیشتر کتاب میخوانند؟
پرکارترین خوانندگان در جهان، آمریکاییها هستند که به طور متوسط تقریباً 7 ساعت در هفته را صرف مطالعه میکنند که این معادل 357 ساعت در سال است.
در رتبه دوم هندیها قرار دارند که نرخ مطالعه هفتگیشان همان 7 ساعت در هفته است؛ منتها تنها حدود 5 دقیقه در هفته از آمریکاییها کمتر کتاب میخوانند. مطالعه سالانه هندیها 352 ساعت در ۱۲ ماه است. انگلیسیها با مطالعه حدود 6.5 ساعت در هفته یا 343 ساعت در سال در رتبه سوم قرار دارند و مردم فرانسه هر هفته حدود 5 ساعت و 50 دقیقه مطالعه میکنند که این معادل 305 ساعت در سال است. ایتالیاییها با 5 ساعت و 20 دقیقه در هفته یا 278 ساعت در سال، رتبه پنجم سرانه مطالعه در جهان را دارند. مطابق این جدول مردم کشورهای روسیه، استرالیا، اسپانیا، هلند و سوئیس در جایگاههای ششم تا دهم سرانه مطالعه جهانی قرار میگیرند و ایرانیها با ۱۴۹ ساعت مطالعه سرانه در سال که معادل 6.36 کتاب میشود، در رتبه بیستویکم قرار گرفتهاند. سرانه مطالعه ایرانیها از مردم کشورهایی مثل آلمان، ژاپن، کره جنوبی، دانمارک، پرتغال و ترکیه بیشتر است اما این نشاندهنده تمام ظرفیت بازار کتاب در ایران نیست؛ بازاری که به دلیل مشکلات متعدد از جمله گرانی کاغذ، وضعیت چندان مناسبی ندارد و پر است از ناشران ورشکسته.
ارسال به دوستان
یادداشت روز
وفاق با خودشان!
ثنا مجد: معاونت راهبردی ریاستجمهوری پنجشنبه گذشته همایش عریض و طویلی با عنوان «گفتوگوی ملی درباره وفاق ملی» در کتابخانه ملی برگزار کرد؛ همایشی با 11 پنل (نشست) و بیش از 60 کارشناس و سخنران.
نشستهایی که در آنها کلیدواژه «وفاق ملی» به بسیاری از مؤلفههای ضروری حکمرانی سنجاق شده بود؛ از «مفهومسنجی وفاق ملی»، تا نسبت آن با «عدالت»، «سیاستگذاری»، «توسعه»، «افقهای بینالمللی» و «تجربههای داخلی» و حتی «جریانهای سیاسی» و «اجتماعی». تا به زعم خود این انگاره را رقم بزند که منادیان «وفاق» برای همه سرفصلهای مذکور مانیفست قابل دفاعی دارند. اما واقعیت آن بود که این داستان پرهیاهو یک نقطه ضعف بزرگ داشت که بدجور توی ذوق میزد و اساسا ماهیت موضوع را با تردید جدی مواجه کرد، و آن، ترکیب تقریبا یکدست و «خالص» سخنرانان همایش بود که به نوعی به نقض غرض عنوان همایش بدل شد!
نگاهی به لیست کارشناسان دعوت شده به همایش نشان میدهد در میان بیش از 60 فرد مدعو برای ارائه دیدگاه درباره وفاق و آنچه آقایان به آن الحاق کردهاند، تعداد معدودی کرسی در واقع کمتر از انگشتان یک دست به افراد غیرهمسو اختصاص داشت و از چهرههای شاخص جریان سیاسی مقابل «وفاقبازان» خبری نبود، در شرایطی که از عباس عبدی تا صادق زیباکلام در جمع مذکور حضور داشتند!
این به روشنی گواه آن است که جماعت مدعی وفاق که فریادشان در نقد به قول خودشان «خالصسازی» بلند است، وقتی کار به دست خودشان بیفتد، چند مرده حلاجند و تا چه حد میتوانند دیدگاههای مخالف را تحمل کنند، آن هم در مقطعی که بر طبل «وفاق» میکوبند اما بیآنکه کسی بخواهد در نقد معنایی که این روزها از «وفاق» اراده میشود، قلمفرسایی کند و میزان التزام مدعیان این مفهوم را به اقتضائات آن بسنجد، این چینش و ترکیب عجیب که به ضربالمثل «خود گویی و خود خندی» میمانست، شاهد عادلی بر عیار این ادعا بود.
آش آنقدر شور بود که صدای برخی سخنرانان هم درآمد و از خالی بودن جای برخی افراد و دیدگاهها در همایش انتقاد کردند؛ محمد قوچانی از مهیا بودن فضای سالن برای وجود چند صندلی دیگر گفت و پرویز امینی نبود نمایندهای از طرف مقابل رقابتهای انتخاباتی در همایش را یادآور شد و آن را دلیلی بر عدم امکان تحقق این مفهوم گرفت. شاید این حضرات تصور میکردند ذکر ممتد واژه «ملی» در عنوان همایش و برگزاری آن در کتابخانه «ملی» به این همایش حقیقتا وجهی ملی میبخشد و تکرار مفهوم «وفاق» ایشان را به عنوان مصادیق آن مینمایاند، حال آنکه چنین نیست و ملت در ارزیابی میزان نسبت یک مفهوم با افراد به عملکرد و کارنامه ایشان نظر دارد، نه آنچه شعار میدهند و فریاد میزنند.
این ملت نیک به خاطر دارد در دولتهای سلف که قرابت فکری با وفاقیون داشتند، شعار «آزادی» و «تحمل مخالف» و بعدتر «اعتدال» چه سرنوشتی پیدا کرد و در نیمه دوم دهه ۷۰ مقارن روی کار آمدن محمد خاتمی، کمترین نقدی به او و دولتش با چه هجمهای از سوی اصلاحطلبان مواجه میشد و چگونه هر صدای مخالفی به نام «آزادی» و «تحمل مخالف» خفه شد و انگ دیکتاتوری خورد! یا ۲ دهه پس از آن همزمان با ریاست جمهوری حسن روحانی و طرح شعار «اعتدال»، چگونه به هر نگاه متفاوتی با برچسب «تندروها» حمله شد!
امری که مورد اذعان محمد قوچانی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران و عضو حقیقی شورای اطلاعرسانی دولت نیز واقع شد و او با اشاره به رفتارهای حذفی اصلاحطلبان در گذشته گفت: «وفاقی که امروز ما به آن رسیدیم یک توفیق اجباری است، یعنی اینگونه نیست که فکر کنیم اگر ما قدرت داشتیم یکدیگر را تحمل میکردیم. از خودمان شروع میکنم؛ ما اصلاحطلبها اگر دستمان میرسید و در جایی ممکن بود رقیب را حذف کنیم، از تعابیری استفاده کردیم که تعابیر خوبی نبود». به هر حال ترکیب همایش پنجشنبه بخوبی نشان داد عوض کردن «اسم»ها، به تغییر «رسم»ها نمیانجامد و اصلاحطلبان با کارنامهای که از خود به جا گذاشتهاند نمیتوانند به صرف ایجاد جنجال رسانهای حول یک مفهوم آن را از آن خود کرده و خود را با آن معرفی کنند.
همچنان که پیشتر هم اشاره شد لازمه این امر تجلی این مفهوم در رفتار و کردار ایشان است که اگر شخص رئیسجمهور را فاکتور بگیریم، اثر چندانی از وفاق در اطرافیان ایشان به چشم نمیآید. آنچنان که ترکیب حاضران همایش موسوم به «گفتوگوی ملی درباره وفاق ملی» این ادعا را به عریانترین وجه ثابت کرد و نشان داد پادشاه وفاق مدنظر آقایان چقدر لخت است! این البته علاوه بر تمام انقلتهایی بود که در پنلهای مختلف به امکان تحقق وفاق ملی وارد و درباره آن تشکیک شد (که شرح آن مجال مستقل و مبسوطی میطلبد).
این نیز بماند که رصد مواضع سیاسیون و جریان رسانهای همسو با دولت چهاردهم در چند ماهی که از عمر آن میگذرد، حکایت از آن دارد که مقصود این حضرات از «وفاق» بیشتر «موافقت» همه جریانها و چهرههای نهادهای کشور با سیاستها و برنامههایی است که دولت مطرح میکند، تا معنایی که در بادی امر از آن به نظر میرسد!
ناگفته نماند انتشار پست یوسف پزشکیان در فضای مجازی تنها چند روز قبل از همایش که در آن به صراحت به وجود اختلافنظرها درباره «معنای وفاق» اذعان و بر ضرورت «وفاق در عمل»، «بیش از تبیین آن در نظر» تصریح و تأکید کرده بود، تردیدها را درباره اتفاق نظر پیرامون این مفهوم در خودِ مجموعه دولت هم برانگیخت و نشان داد وفاقیون برای نهادینه کردن آن در جامعه چه راه درازی در پیش دارند.
ارسال به دوستان
نگاه
احیای مکران به چه قیمت؟
آرزو نوروزجم: جابهجایی پایتخت، آن هم در ساختار سیاسی ایران، اتفاق تازه و عجیب و غریبی نیست، پیش از این هم در میان شاهان سلسلههای گذشته این اتفاق مسبوق به سابقه بوده و هر دودمانی که تازه بر اریکه قدرت ایران تکیه میزد، این امکان وجود داشت که پایتخت سیاسی اقتصادی خود را تغییر دهد. یکبار هگمتانه و پارس به عنوان پایتخت ایران معرفی شد، یکبار هم بغداد و خراسان و قزوین و اصفهان، دست آخر هم قرعه این تغییرات به نام ری افتاد و 200 سالی میشود «طهران» به عنوان پایتخت سیاسی و اقتصادی و حتی فرهنگی و علمی ایران به دنیا معرفی شده است. اما بحث داغ این تغییرات فروکش نکرده و از نزدیک به یکصد سال گذشته میان دولتمردان سیاسی ایران حرف و حدیث این تغییر و جابهجایی دست به دست میشود، افزایش جمعیت، کمبود زیرساختهای شهری مناسب و کمبود منابع آبی در تهران، از جمله دلایلی است که از سال 1340، بحث انتقال پایتخت را به یک ایده جدی و قابل بررسی تبدیل کرد. بعد از پیروزی انقلاب مردم ایران در سال 57 و استقرار جمهوری اسلامی مجدد این موضوع عنوان شد که تاکنون هم به نتیجه قطعی و البته رسمی نرسیده و به دلیل محدودیتهای مالی، بیثباتی سیاسی و چالشهای لجستیکی متوقف شده است. در دوران ریاستجمهوری محمود احمدینژاد، عمدتا به دلیل نگرانیها از آسیبپذیری تهران در برابر زلزله، این بحث برای مدتی شدت گرفت. در دوره ریاستجمهوری حسن روحانی، او با صحبت از رشد غیرقابل تحمل جمعیت شهر و مشکلات زیستمحیطی رو به افزایش آن، دوباره به این بحث دامن زد. با روی کار آمدن دولت چهاردهم، مسعود پزشکیان در یکی از سخنرانیهای خود، به کمبود انرژیهای پاک مانند آب و هوای عاری از آلودگی اشاره کرد و گفت برای جبران کمبود آب در تهران میتوان پایتخت را به یکی از شهرهای شمالی یا سواحل مکران انتقال داد.
* تهران ظرفیت ندارد؟
این داغ شدن بحث جابهجایی و انتقال پایتخت در شرایطی به جدیتر شدن نزدیک شد که آلودگیهای چند هفته اخیر تهران با شاخصی غیر قابل باور و بالاتر از میزان آلودگیهای جهانی ضریب این ایده و اجرایی شدن آن را بالاتر برد.
رئیسجمهور با اشاره به بررسی موضوع انتقال پایتخت از سوی دولت گفت: در نقشه جامع بلندمدت آب، باید به طور دقیق و مستند مشخص شود آیا شیرینسازی و انتقال آب راهکار مناسبتری است یا انتقال جمعیت به نزدیک آب یا راهکارهای دیگر؟
جعفر قائمپناه، معاون اجرایی رئیسجمهور درباره پیشنهاد پایتخت شدن سواحل مکران گفت: «این موضوع به عنوان یک ایده مطرح شده است و زمان اجرایی شدن آن اصلا مشخص نیست».
سخنان او پس از این بود که محمدرضا عارف، معاون اول رئیسجمهور و نیز فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت رسماً اعلام کرده بودند مکران به عنوان گزینه جابهجایی پایتخت ایران مطرح است. محمدرضا عارف گفته بود: «قطعا در انتقال پایتخت تردید نمیکنیم و یکی از مناطقی که میتواند به صورت جدی مطرح باشد منطقه مکران است. این منطقه جای مناسبی است و محدودیتی هم ندارد». با جدی شدن نام مکران به عنوان گزینه بعدی برای پایتخت ایران و واکنشهای متفاوت درباره این مساله، فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت در حاشیه نشست با نمایندگان بانوان جزیره کیش و در گفتوگو با خبرنگاران اظهار کرد: «۲ شورا یکی برای احصای مشکلات پایتخت (تهران) و دیگری برای ظرفیتهایی که در اقتصاد دریامحور وجود دارد، تشکیل شده است و این به معنای انتقال پایتخت به مکران نیست». همین اشاره کوچک کافی بود تا برخی اظهارات درباره انتقال پایتخت به منطقه معروف مکران حاشیهها و واکنشهای زیادی را به دنبال داشته باشد، تا جایی که نهتنها در مراجع رسمی و رسانهها بلکه در فضای مجازی هم اظهارات متفاوت و نظرهای موافق و مخالف بسیاری مطرح شد.
* پایتخت پیشنهادی چند هزار ساله
مکران البته هماکنون در حد امکانات یک شهر بسیار کوچک است و برای پایتختشدنش نیاز به زیرسازی و روسازی و توسعه بسیار دارد. اگر قرار شود مناسب پایتخت و محل نهادهای حاکمیتی و دولتی هم باشد که طبعاً برنامهای مدون و جامع و کامل لازم دارد با زمانبندی مشخص و برآورد و تأمین هزینهها و... .
این منطقه تاریخی در حاشیه دریای عمان و منطقه چابهار است که از آن در کتیبههای به جا مانده از دوران هخامنشیان در بیستون و تخت جمشید به عنوان ساتراپی چهاردهم ایران در عهد داریوش یاد شده است.
مکران امروزی اما بر خلاف اعصار گذشته که این منطقه از آیند و روندهای سیاسی و اقتصادی برخوردار بود، با کمبود و عدم تخصیص امکانات لازم و کافی مواجه است، این منطقه حالا به جنوب بلوچستان و خط ساحلی دریای مکران که میان 2 کشور ایران و پاکستان تقسیم شده اطلاق میشود که از غرب با استان کرمان (رودبار زمین) و گیاوان زمین در استان هرمزگان، از شمال با منطقه سرحد بلوچستان در استان سیستان و بلوچستان، از شرق با مکران پاکستان در ایالت بلوچستان پاکستان و از جنوب به دریای مکران منتهی میشود.
مکران دارای ذخایر نفت و گاز است و به دلیل مجاورت با آبهای آزاد بینالمللی و قرار داشتن در خارج از منطقه پرتنش خلیجفارس از اهمیت و جایگاه ژئوپلیتیک ویژهای برخوردار است.
جغرافیایی که امروز در کنار همه محرومیتها با مسائل و مشکلات امنیتی نیز دست و پنجه نرم میکند و وجود گروههای تروریستی یک تهدید برای مرزهای شرقی ایران محسوب میشود که خودش مسالهای قابل تأمل است.
* مکران باستانی در خطر است؟
در کنار مساله مهم امنیت در مرزهای شرقی ایران، در بحث جابهجایی پایتخت به مکران، برخی کارشناسان تاریخی درباره خطراتی که این منطقه تاریخی را تهدید میکند هشدار دادند. مهدی مرتضوی، باستانشناس معتقد است توسعه مکران بدون در نظر گرفتن توسعه سیستان توسعهای ناقص است، برای رسیدن به توسعه پایدار و متوازن نیازمند برنامهریزی جامع و مبتنی بر تاریخ و جغرافیای منطقه هستیم. دولت باید با نگاهی جامع به تاریخ و جغرافیای منطقه مکران، توسعه سیستان و این منطقه را به صورت همزمان و متوازن دنبال کند.
هر چند دولت معتقد است هدف «طرح توسعه سواحل مکران» استفاده از «ظرفیتهای ژئوپلیتیکی» این جغرافیا و و رونق بنادر است اما اوضاع و احوال بلوچهای بومی منطقه چیز دیگری را نشان میدهد که آنها در قدم اول ناچار شدهاند زمینهایشان را به دولتها واگذار کنند و از منطقه بروند.
عنوان کردن مساله انتقال پایتخت به منطقه مکران یا هر گزینه دیگر شاید فقط تعجیل دولت را برای سرپوش گذاشتن بر برخی سوء مدیریتها مخصوصا موضوع آلودگی هوا و کنترل بر توزیع متوازن انرژی نشان میدهد، آن هم در شرایطی که این جابهجایی قطعا هزینههای زیادی چه از جنبه سیاسی و چه از نظر اقتصادی به دنبال دارد.
در سالهای گذشته هم پیشنهاد انتقال پایتخت به دلیل همین هزینههای بالا و دشواریهای اجرا به طرح ساماندهی تهران تغییر یافت و روسای دولتهای وقت ترجیح دادند به جای انتقال پایتخت، تمرکز خود را بر ساماندهی وضعیت تهران معطوف کنند. ولو اینکه تجربه بسیاری از کشورها برای جابهجا کردن پایتختهای سیاسی و اقتصادی خود و منتقل کردن آنها به شهرهای دیگر نشان میدهد نهتنها مشکل آلودگی، ازدیاد جمعیت و کمبود منابع آبی و انرژی حل نشده که برخی مشکلات چند برابر هم شده است.
این سابقه نشان میدهد هر چند بحث انتقال پایتخت به عنوان راهحلی برای کاهش فشارهای اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی مطرح بوده اما موانع اقتصادی و مدیریتی همواره مانعی جدی برای تحقق آن بوده است.
* سوءمدیریت یا کارآمدی؟
موافقان طرح انتقال پایتخت بر این باورند بحرانهای زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی موجود در تهران، ضرورت انجام اقدامات اساسی را بیش از پیش روشن کرده است اما منتقدان این طرح میگویند با توجه به بحرانهای متعدد پیش روی دولت و ناکارآمدی آن در اجرای طرحهای عمرانی بسیار کوچکتر، اعلام تغییر پایتخت «نابخردانه» است. حالا با توجه به شرایط موجود در بحث تامین انرژی و تحریمهایی که هر روز بر تعداد آنها افزوده میشود، مشخص نیست هدف از طرح این جابهجایی چیست، هر چند برخی حواشی ایجاد شده پیرامون این طرح و ایده نشان میدهد فضایی مشابه آنچه در ماجرای بورس رخ داد، در حال رخ دادن است. بالا رفتن قیمت زمین در منطقه مکران و اصرار برخی دولتمردان برای فر سرمایهگذاری در این منطقه، تصور خوشایندی را برای مردم بویژه منتقدان به این طرح ایجاد نمیکند. بحث انتقال پایتخت از تهران به مکران و سیستان حال در شرایطی به یکی از بحثهای داغ دنیای سیاست ایران تبدیل شده است که در سالهای اخیر با توجه به شرایط اقلیمی، استان سیستان سالهاست از کمآبی رنج میبرد. پیش از این مرکز پژوهشهای مجلس گزارش داد: «در حال حاضر حدود ۸۱ درصد مردم روستایی منطقه بلوچستان به صورت سقایی آبرسانی میشوند و هر روز با سهمیه ۱۵ لیتری آب روزگار سپری میکنند و مردم آب را به صورت غیربهداشتی در آبانبارهای منازل خود ذخیره میکنند. مشکلات آب، وضعیت کشاورزی منطقه و تولید را تخریب کرده است». وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی که فقر را در کشور پایش میکند، در آخرین گزارش خود اعلام کرده بررسی وضعیت ۳۱ استان ایران در حوزه محرومیت نشان میدهد نرخ محرومیت در استان سیستانوبلوچستان حدود ۶۲ درصد و بالاترین رقم در ایران است.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|