|
ارسال به دوستان
انتخاب ۳ دستیار ویژه رئیسجمهور آمریکا در امور مربوط به هالیوود نشان از عزم دونالد ترامپ برای تقابل جدی با اهالی سینما دارد
کاخ سفید علیه هالیوود
میلاد جلیلزاده: دونالد ترامپ قبل از اینکه به عنوان رئیسجمهور آمریکا وارد اتاق بیضی کاخ سفید شود، اعلام کرد مل گیبسون، جان ویت و سیلوستر استالونه را به عنوان نمایندگانش در هالیوود یا به تعبیر خودش «سفیران ویژه در یک مکان بزرگ اما بسیار پردردسر» منصوب میکند. خبر انتصاب چند نفر از سمت رئیسجمهور آمریکا به عنوان نمایندگانش در هالیوود، سوای اینکه آن رئیسجمهور چه کسی باشد عجیب و بیسابقه است. استیو بنن در اماسانبیسی درباره این موضوع نوشت: «ترامپ استعداد عجیبی در ساختن عناوین شغلی جدید برای دوستانش دارد. معمولا فرستادگان ویژه در کشورهایی منصوب میشوند که با آمریکا درگیری دارند یا روابط دیپلماتیک ندارند، مانند ایران. هیچ سابقهای در سنت آمریکایی وجود ندارد که کاخ سفید یک «نماینده ویژه» در منطقهای از خود خود ایالات متحده داشته باشد». نکته وقتی بغرنج بودنش را بیشتر نشان میدهد که دقت کنیم این فرستادههای ویژه را کدام رئیسجمهور منصوب کرده و به کجا فرستاده است. دونالد ترامپ که درگیریهای پرتنشی با هالیوود داشت، به سمت این بدعتگذاری رفته و اتفاقا کسانی را در این سمت گمارده است که آنها هم با جریان غالب هالیوود در این روزگار بسیار زاویه دارند. بیایید ببینیم ماجرا از کجا شروع شد و حالا که به اینجا رسیده، چه ابعادی دارد. *** هالیوود را پس میگیریم
در دوره اول ریاستجمهوری ترامپ، بزرگترین دشمنان داخلی او هالیوودیها بودند. در آن سالها بسیاری از فیلمهای آمریکایی به طور تلویحی و دورادور ترامپ را میکوبیدند یا الگوهای منفی شبیه او را بازسازی میکردند و در بعضی مواقع (که به ایام انتخابات نزدیکتر بود) علنا به رویارویی با او میرفتند؛ چیزی که بامبشل یا سری دوم بورات از آن جملهاند. بعد از شکست ترامپ در دور دوم انتخابات، مدتی این تب و تابها فروکش کرد اما وقتی قرار شد او برای بار سوم کاندیدا شود، هالیوود باز هم حملاتش علیه او را شروع کرد. فیلمهایی مثل «شاگرد» یا «جنگ داخلی» چه به طور نمادین و چه به شکل علنی، ترامپ را زیر باران هجمههایشان گرفتند و شخصیتی مثل رابرت دنیرو هم در میدان شلوغی از شهر ایستاد و سخنانی ایراد کرد که تایید قضاوت نهایی فیلم جنگ داخلی درباره شخصیت ترامپ بود؛ «او اگر این بار بیاید دیگر کنار نخواهد رفت و تا ابد قرار است رئیسجمهور باشد... این وضعیت ایالات متحده را به سمت تجزیه خواهد کشاند و...». به واقع چرا هالیوود اینقدر با دونالد ترامپ سر ستیزه دارد؟ آیا همه چیز صرفا به مخالفت آنها با نگاه و سبک حکومتداری این فرد بازمیگردد؟ در واقع پیچیدگی موضوع فراتر از اینهاست. خلاصه ماجرا این است: هالیوود در تمام طول قرن بیستم در تیول جناح جمهوریخواه بود و از ابتدای قرن بیستویکم به این سو به دست دموکراتها افتاد. در دورانی که جمهوریخواهان جریان مسلط هالیوود بودند، امپریالیسم ایالات متحده به شکلی زننده و واضح نمود داشت، نژادپرستی از سر و روی فیلمها میبارید و تمام ملتهای دنیا غیر از مردم سفیدپوست غربی در فیلمها تحقیر میشدند اما در عوض هالیوود مذهبیتر بود و حتی از این لحاظ در تقابل با سینمای اروپا و بعضی کشورهای دیگر قرار میگرفت و در ضمن، تاکید ویژهای روی بعضی ارزشهای اجتماعی مثل خانواده و والدین داشت. اما از وقتی دموکراتها به جریان مسلط هالیوود تبدیل شدند، توجه ویژهای به اقلیتهای نژادی و زنان شد و در کنار آن رواج همجنسگرایی و ضدیت با خانواده و مسائلی از این دست بهشدت گسترش پیدا کرد.
تنوع نژادی هالیوود هم مطلقا به خارج از مرزهای ایالات متحده بسط پیدا نمیکرد و مثلا در فیلمها همدلی با آمریکاییهای چینیتبار وجود داشت، نه اینکه با چینیهای ساکن خود چین همدلی شود، یا با سیاهپوستان آمریکایی همدلی میشد نه سیاهان قاره آفریقا. لابیها و میهمانیهای بزرگ هالیوود همگی در این مدت بهشدت از منافع حزب دموکرات حمایت میکردند که این قضیه منافع دوسویهای را تأمین میکرد. هم حمایت سیاسیون حزب دموکرات به تداوم قدرت این جریان همسو با خودشان در هالیوود کمک میکرد و هم هالیوودیها فضای رسانهای و تبلیغی پرساز و برگی برای این جریان سیاسی به راه انداخته بودند. ترامپ اعتقاد داشت دوران اخیر هالیوود دوران افول و از رونق افتادن آن است. او در دور اول ریاستجمهوریاش در واکنش به جایزه گرفتن فیلم کرهای «انگل» در مراسم اسکار اظهارات تندی کرد و این را نشانه دور شدن سینمای آمریکا از معیارهای اصلیاش دانست. ترامپ وقتی به هندوستان سفر کرده بود هم در ستایش سینمای این کشور به فیلمهای کلاسیکش مثل «شعله» اشاره کرد که نشان میداد نگاه جهانی او به صنعت سینما با سبک و سیاق امروزیها فرق دارد. شعار اصلی او که «بازگرداندن شکوه به آمریکا» بود، در زیرلایه خودش نوعی ستایش از گذشته و زیر سوال بردن وضع امروز را داشت و دموکراتهای هالیوود بهشدت طرفدار وضع امروز هستند که خودشان هم در آن کنترل همه چیز را به دست دارند. حالا ترامپ با مطرح کردن اسامی ۳ نفر از کسانی که مشخصا ستارههای دوران پیشین هالیوود بودند، این بار آمده است تا همه چیز را در این زمینه زیر و رو کند؛ ۳ نفری که هر کدام داستان پیچیده و مجزایی دارند و حتی معرفی یکی از آنها به دلیل سابقه خصومت با یهودیان، روزنامه تایمز اسرائیل را به نگرانی انداخته است. اینکه ترامپ با چه ابزاری میخواهد وضعیت امروز هالیوود را تغییر بدهد هنوز دقیقا مشخص نیست اما از آنجا که تقابل او با هالیوودیها به نقطه جوش رسیده بود، همین مشخص میکند که عزمی جدی برای تغییر وضعیت حال حاضر دارد.
***
چرا هالیوود جمهوریخواه بود، چرا دموکرات شد
همزمان با ایجاد جریان مگاهالیوود یا همان استودیوهای بزرگی که دفاتر کوچکتر فیلمسازی در این کشور را بلعیدند، جرقههای تندروی میهندوستانه آمریکاییهای سفیدپوست هم با خرمن سینما درآمیخت و شعله کشید. این به دوره پس از جنگ اول جهانی بازمیگردد اما جمهوریخواهی به واقع از دهه 30 میلادی بود که در هالیوود جدیتر شد. حتی لوئیس بیمایر شرکت خود، مترو گلدنمایر را به یک سنگر جمهوریخواهی در طول دهه ۳۰ میلادی تبدیل کرد. سرانجام نخستین بار در سال ۱۹۴۴ و درست در پایان جنگ دوم جهانی بود که «اتحادیه تولید فیلم برای حفظ ایدهآلهای آمریکایی» متشکل از چهرههای جمهوریخواه سینمای آمریکا تشکیل شد.
رونالد ریگان، هنرپیشهای که بعدها رئیسجمهور ایالات متحده شد، از اعضای هسته اولیه این اتحادیه بود. والتدیزنی، جان فورد، جان وین، رابرت تیلور، سیسیل بیدومیل و بسیاری از چهرههای مشهور تاریخ سینما هم جزو این فهرست بودند. اندکی پس از تشکیل این اتحادیه، بیانیهای که اصول تشکیل آن را شرح میداد، منتشر شد. این بیانیه اصولی چنین آغاز میشد: «ما به سبک زندگی آمریکایی اعتقاد و ایمان داریم».
مدتی بعد دوران مککارتیسم فرا رسید که به فاصله سالهای ۱۹۵۰ تا ۱۹۵۴ میلادی برمیگردد. در این دوران سناتور مک کارتی که جمهوریخواهی تندرو بود، افراد بسیاری از فعالان رسانه و سرگرمی را با اتهام گرایشات چپی و ارتباط با شوروی زیر ضرب گرفت که خیلیهایشان توبهنامه نوشتند و خیلیهای دیگر از آمریکا گریختند یا تا آخر عمر در بدترین وضعیت زندگی کردند. چارلی چاپلین، برتولت برشت و دشیل همت، از بین نخبگان سینما و تئاتر و ادبیات، جزو قربانیان دوران مککارتیسم بودند. حالا نوبت یک سینمای جمهوریخواه و تندمزاج و متعصب بود که تمام صحنه را پر کند.
عوامپسند و عوامفریب؛ با تاکید ویژهای روی سبک زندگی آمریکایی و جا انداختن نقش ایالات متحده به عنوان منجی دنیا و بهشت روی زمین. این سبک از فیلمسازی که متاثر از شرایط امنیتی پس از جنگ دوم جهانی، نیروی مضاعفی هم پیدا میکرد، بسیار تندخو و نژادپرستانه راه خود را در دوران جنگ سرد و جنگ ویتنام هم ادامه داد اما شروع نخستین گسستها در پیوندهای بنیادین جریان جمهوریخواه هالیوود همین جنگ ویتنام بود.
استیو راس، استاد تاریخ دانشگاه کالیفرنیای جنوبی و نویسنده کتاب «چپ، راست، هالیوود: ستارههای فیلم چگونه سیاستهای آمریکایی را شکل میدهند»، ریشه گردش به چپ هالیوود را مربوط به پیش از قرن ۲۱ و زمان جنگ ویتنام میداند که بسیاری از بازیگران علیه آن اتفاق صحبت کردند و هالیوودیها بیشتر به سمت طیف دموکرات متمایل شدند. بالاخره در دهه ۹۰ میلادی همزمان با افول شوروی و سرانجام سقوط آن که منجر به پایان جنگ سرد شد، لزوم وجود گفتمان جمهوریخواهی هم کمتر احساس شد و هالیوود فرصت بیشتری برای گردش به چپ یافت. به قرن ۲۱ که رسید، دیگر حتی وقتی دولت را جمهوریخواهان در دست داشتند، سینما برای دموکراتها بود.
حتی موج اسلامهراسی که جرج بوش پسر به راه انداخت هم نتوانست به اندازه خطر نفوذ شوروی در دل آمریکاییها رعب بیندازد و باعث شود که همگی پشت تعصبات جمهوریخواهانه سنگر بگیرند. حالا بیاینکه وضعیت جنگ سرد و جهان دوقطبی بر فضای ذهنی جوامع حاکم باشد، دونالد ترامپ قصد دارد سینمای آمریکا را به وضعیت همان روزگار بازگرداند.
او میگوید سینمایی که دموکراتها برساختهاند، به لحاظ تجاری از روزهای اوج هالیوود فاصله گرفته است. البته افول تعداد مخاطبان سینمای آمریکا در ۲ دهه اخیر را طبق آمار و ارقام هم میتوان فهمید اما عموما دلایل دیگری برای این مطلب ذکر میشود و توجیهات مختلفی دست و پا میکنند که هیچکدام محتوایی نیستند. یعنی هالیوودیها نمیخواهد بپذیرند که سوگیریهای محتواییشان در این دو دهه، باعث چنین وضعی شده است.
***
این ۳ تفنگدار کیستند؟
3 شخصیت کلاسیک هالیوود که دونالد ترامپ آنها را دستیاران ویژه خود در هالیوود قرار داده، هر کدام سوابق سیاسی و اجتماعی متفاوتی دارند. شاذترین فرد این جمع که مواضع سیاسی و اجتماعیاش بهشدت تند و فاشیستی است، احتمالا جان ویت باشد.
جان ویت (Jon Voight) متولد ۲۹ دسامبر ۱۹۳۸، یک هنرپیشه قدیمی آمریکایی است که یکبار برای فیلم بازگشت به وطن برنده جایزه اسکار و 4 بار نامزد دریافت آن شده است. ویت همچنین 4 بار برنده جایزه گلدنگلوب شده است. او پدر آنجلینا جولی و جیمز هیون است.
جالب اینجاست که ویت در جوانی دیدگاههای سیاسی لیبرال داشت و از جان اف.کندی حمایت میکرد. او حتی در دهه ۱۹۷۰ میلادی در کنار جین فوندا و لئونارد برنستاین در حمایت از گروه چپگرای اتحاد مردمی در شیلی ظاهر شد اما در سالهای اخیر دیدگاههای محافظهکارانه پیدا کرد. او در سال ۲۰۰۸ در مقالهای در واشنگتنتایمز از کنشگری ضدجنگ خود در جوانی افسوس خورد و آن را نتیجه «پروپاگاندای مارکسیستی» خواند و مشخصا به نقض انبوه حقوق بشر در ویتنام و کامبوج در پی عقبنشینی آمریکا اشاره کرد.
در مارس ۲۰۱۵ در زمان مبارزات انتخابات سراسری رژیم صهیونیستی، ویت با انتشار ویدئویی رایدهندگان اسرائیلی را به انتخاب مجدد بنیامین نتانیاهو فراخواند و گفت اوباما به اسرائیل عشق نمیورزد. او در ۹ مارس ۲۰۱۶ از دونالد ترامپ برای کسب نامزدی حزب جمهوریخواه در انتخابات ۲۰۱۶ حمایت کرد و گفت: «دونالد بامزه، سرزنده و شوخ و بیادب است ولی بیش از همه، او صادق است... او تنها کسی است که میتواند (وعدههایی که میدهد را) انجامش بدهد».
از میان این گروه ۳ نفره که ترامپ به عنوان دستیاران ویژه خود در هالیوود معرفی کرده سیلوستر استالونه چندرنگترین و عجیبترین شخصیت به لحاظ مواضع سیاسی است. اساسا به طور دقیق نمیشود گفت که او در سمت کدام جریان سیاسی ایستاده است. اگرچه استالونه یک جمهوریخواه است اما اگر کمکهای او به جریان سیاسی آمریکا را بررسی کنیم، میبینیم ۴۴ هزار دلار به نامزدهای حزب دموکرات طی سالهای متمادی کمک کرده که شامل کمپینهای بیل بردلی و جو بایدن میشود و کمک او به جمهوریخواهان ۳۳ هزار دلار بوده است. او علنا از جان مککین برای ریاستجمهوری در سال ۲۰۰۸ حمایت کرد اما در انتخابات مقدماتی ریاستجمهوری آمریکا در سال ۲۰۱۶ که بین خود جمهوریخواهان رقابت بود، با سیاستورزی تمام هیچکدام از طرفین دعوا را تأیید نکرد. او با این حال با محبت درباره دونالد ترامپ صحبت و او را یک «شخصیت دیکنزی» و «بزرگتر از زندگی» توصیف کرد.
در دسامبر ۲۰۱۶ وقتی ترامپ رئیسجمهور شده بود، به استالونه پیشنهاد داد رئیس بنیاد ملی هنرها شود. او با اشاره به تمایل به کار روی مسائل مربوط به مجروحان جنگی، این پیشنهاد را نپذیرفت و حالا پس از اینکه او چندی پیش ترامپ را جورج واشنگتن دوم خطاب کرد، در کنار گیبسون و ویت، این بار یک پیشنهاد دیگر برای سمتی که تعریف مشخصی در ساختار حقوقی آمریکا ندارد پذیرفته است.
اما پرحاشیهترین و حساسیتبرانگیزترین شخصیت در میان این ۳ نفر مل گیبسون است.
آن 2 نفر دیگر هر کاری کرده باشند و هر چقدر از آنها اظهار نظرهای شاذ و عجیب و غریب دیده شده باشد، مثل مل گیبسون روی خطوط قرمز حرکت نکردهاند. او کسی است که با جامعه یهودیان درافتاده یا لااقل به این متهم میشود.
غیر از بازیگری، او کارگردان فیلم «مصائب مسیح» با موضوع شهادت حضرت عیسیبنمریم به دست یهودیان هم هست. مسلمانان چنین اعتقادی درباره سرنوشت حضرت عیسی ندارند اما اعتقاد مسیحیان به کشته شدن آن حضرت توسط یهودیان، یکی از بزرگترین کینههایی است که آنها را نسبت به جامعه یهودی بدبین میکند.
لابی یهودیان هالیوود تلاش زیادی برای ساخته نشدن فیلم مصائب مسیح کرد اما نتوانست به سرانجام برسد و بالاخره ۲ سال بعد از ساخته شدن این فیلم، یک روز مل گیبسون به جرم مستی هنگام رانندگی دستگیر شد و ادعا کردند که هنگام دستگیری به یهودیان ناسزا میگفته و آنها را مسؤول تمام جنگهای دنیا میدانسته است.
قابل اشاره است که پدر او هانون، یکی از منکران برجسته هولوکاست بود. گیبسون مدتی بعد از اظهارنظرهای ضد یهودیاش عذرخواهی کرد و به کار در هالیوود بازگشت اما کاملا مشخص بود که هنوز در بایکوت به سر میبرد و به سختی میتواند شغلهای دست چندم و کماهمیت پیدا کند.
ارسال به دوستان
سیستم اکران سیار در مراسم اعتکاف امسال توانست ظرفیت جدیدی برای تماشای فیلمهای سینمایی ایجاد کند
مخاطبان نوجوان سینما در اعتکاف
همزمان با برگزاری مراسمهای اعتکاف در مساجد سراسر کشور، 380 مراسم اعتکاف دانشآموزی میزبان اکران سیار موسسه بهمن سبز شدند. بر اساس آمارهای منتشر شده حدود یک میلیون نفر در مراسمهای اعتکاف 1403 شرکت کردند که بیش از 400 هزار نفر از آنها نوجوان بودند.
در اکرانهای سیاری که امسال در مساجد سراسر کشور برگزار شد، بیش از 25 هزار نوجوان به تماشای فیلمهای سینمایی «باغ کیانوش»، «قلب رقه»، «شور عاشقی»، «مستند 18»، «هزارپا» و انیمیشن سینمایی «ایلیا جستوجوی قهرمان» نشستند. در 200 نوبت از این رویدادها فیلم سینمایی «باغ کیانوش» برای نوجوانان به نمایش درآمد.
موسسه بهمن سبز با همکاری دیگر نهادهای فرهنگی و هنری توانسته در سال جاری فیلمهای سینمای ایران را برای بیش از 250 هزار مخاطب در مساجد سراسر کشور توسط اکران سیار به نمایش بگذارد. بیشتر این اکرانها به فیلم سینمایی قلب رقه به کارگردانی خیرالله تقیانی و تهیهکنندگی سعید پروینی اختصاص داشته است.
اکران سیار بستری برای ایجاد سازمان جدید تماشا برای آثار سینمای ایران در مناطق فاقد سینما در سراسر کشور جهت تکمیل سبد فرهنگی مناطق کمبرخوردار است. علاوه بر مناطق فاقد سینما، در شهرهای دارای سینما نیز اکران سیار پلی میان شبکه مخاطبان حاضر در مساجد، پادگانها، مدارس، دانشگاهها، کانونهای فرهنگی و... با تولیدکنندگان فیلمهای سینمایی است.
بیش از ۷۰ درصد شهرهای ایران فاقد سینما هستند و ساخت سینما در این مناطق توجیه اقتصادی هم ندارد. اکران سیار بهترین ابزاری است که میتوان با فعال کردن آن، خدمت نمایش فیلمها سینمایی در حال اکران را در دسترس عموم قرار داد. موسسه بهمن سبز با سرمایهگذاری روی این ابزار توانسته مخاطبان اکران سیار را در یک سال گذشته بیش از 300 درصد افزایش دهد. اکران سیار در ایران قدمت زیادی دارد. نخستین اکرانهای سیار در ایران در قهوهخانهها و کافهها شکل گرفت. به طور مثال قهوهخانه زرگرآباد یکی از مکانهایی است که از طریق اعلان در روزنامه صور اسرافیل در اردیبهشت 1287 شمسی، نمایش فیلمهای خارجی را به اطلاع مردم رساند. بعدها در سال 1293 شمسی سینماسیار در مدرسه «افتتاحیه» شروع به نمایش کرد.
در دهه 50 شمسی و با شکلگیری فضاهای انقلابی در ایران، سینما سیار وارد مساجد و محافل دانشجویی و سیاسی شد. محمدعلی نجفی، نویسنده و کارگردان در خاطرهای از نمایش فیلم 8 میلیمتری «الناس» چنین میگوید: «یک شب در منزل مهندس بازرگان، به مناسبت فوت دکتر قریب عدهای دور هم جمع شده بودیم و فیلم «الناس» را دیدیم. خانم مهندس بازرگان هم بود». دکتر عطارزاده، استاد دانشگاه هنر اصفهان نیز در خاطرهای از فضای سال 1358 میگوید: «من چندین بار «نبرد الجزایر» را در مسجد محلهمان مسجدالرضا دیدم. البته این فیلم در سایر مساجد اصفهان از جمله مسجد انقلاب و سایر مساجد هم پخش شد». اوایل دهه 60 فیلمهایی همچون «تنگسیر»، «سفر سنگ»، «دو چشم بیسو» و «توبه نصوح»، توسط واحدهای سینما سیار سازمان تبلیغات اسلامی در مساجد نمایش داده شد. جهاد سازندگی هم نقش مهمی در توسعه سینماسیار در ایران داشت. محمد حیدری از فعالان جهاد سازندگی در استان همدان در این باره میگوید: «امام فرمودند جهاد سازندگی را از خودتان شروع کنید و وقتی آجری در جایش میگذارید، بسمالله بگویید. این حرف یعنی در جهاد نگاه فرهنگی داشته باشید و کار فرهنگی کنید. برای همین بود که ما به روستا میرفتیم و یکی از کارهایمان پخش فیلم در روستاها بود».
بعدها و با شروع جنگ تحمیلی نمایش فیلم برای رزمندگان یکی از فعالیتهای مهم واحدهای فرهنگی لشکرها بود. گروه سینما سیار شهرستانها به صورت خودجوش اقدام به پخش فیلمهایی جهت آموزش یا تقویت روحیه رزمندگان و نیروهای نظامی کشور در مقرها و یگانهای نظامی کردند. فعالیت سینما سیار در ایران از دهه 70 بهتدریج به دلایل مختلفی همچون مستهلک شدن واحدهای سینما سیار، مهاجرت بسیاری از روستاییان به شهر، توسعه تلویزیون، سینماسازی و افزایش نقاط دارای سینما و حرکت به سمت تجاری شدن سینمای بدنه کاهش یافت و تا اوایل دهه 90 این کاهش به مرور به نقطه صفر نزدیک شد. هماکنون هم علاقهمندان سینما در نقاطی از کشور که دسترسی به سالن سینما ندارند، برای نمایش فیلمهای سینمایی در پاتوقهای فرهنگی و هنری میتوانند با مراجعه به سایت esayar.ir درخواست اکران سیار خود را ثبت کنند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|