|
دور دنیا
پیشنهاد دانمارکیها به ترامپ خرید کالیفرنیا در ازای گرینلند
گروه ابتکاری دانمارکی «دانمارکیسازی» پیشنهاد داده پادشاهی دانمارک ایالت کالیفرنیا را از آمریکا بخرد. این پیشنهاد در پاسخ به تمایل «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا برای الحاق گرینلند به ایالات متحده مطرح شده است. زاویر دوتوا، مبتکر این کارزار به رسانه آمریکایی پلیتیکو گفت خرید کالیفرنیا یک تریلیون دلار هزینه دارد، همچنین شامل «تأمین مادامالعمر شیرینیهای دانمارکی خواهد بود که هالیوود هزینه آن را میپردازد».
به گفته وی، مذاکره با آمریکا باید از طریق شرکت «لگو» انجام شود، زیرا «لگو به دلیل تجربه کار با کودکانی که سر گم شدن یک قطعه قهر میکنند، به یک متخصص مذاکره تبدیل شده است.» این ابتکار عمل، پیشنهاد داده است هزینه خرید کالیفرنیا از طریق جذب سرمایه جمعی تأمین شود. وبسایت «دانمارکیسازی» میگوید: «این فقط ۲۰۰ هزار کرون برای هر شهروند دانمارکی آب میخورد». این گروه جزئیاتی درباره میزان سرمایه جمعآوری شده ارائه نکرده اما اعلام کرده است حدود ۲۰۰ هزار نفر دادخواستی را برای پیوستن کالیفرنیا به دانمارک امضا کردهاند. بنیانگذاران این ابتکار عمل معتقدند ترامپ با فروش این ایالت موافقت خواهد کرد، زیرا او «از طرفداران کالیفرنیا نیست» و بارها آن را ویرانشدهترین منطقه ایالات متحده خوانده است. ترامپ در 7 ژانویه اعلام کرد گرینلند باید به آمریکا ملحق شود و تهدید کرد در صورت امتناع دانمارک از واگذاری این جزیره، تعرفههای تجاری سنگینی بر این کشور اعمال خواهد کرد. او در دوره نخست ریاستجمهوری خود هم پیشنهاد خرید گرینلند را مطرح کرد، اما مقامات دانمارکی و گرینلندی این پیشنهاد را رد کردند. گرینلند به عنوان یک منطقه خودمختار، بخشی از دانمارک است. سال ۱۹۵۱میلادی واشنگتن و کپنهاگ پیمان دفاعی گرینلند را امضا کردند که بر اساس آن آمریکا متعهد شد از این جزیره در برابر حملات خارجی دفاع کند. در این جزیره پایگاه فضایی «پیتوفیک» آمریکا مستقر است که در سیستم هشدار موشکی و نظارت بر منطقه قطب شمال نقش دارد.
در این طومار، سازماندهندگان همچنین به آب و هوای گرم کالیفرنیا اشاره دارند و پیشنهاد میدهد نام «دیزنیلند» به «سرزمین هانس کریستین اندرسن» تغییر یابد. هانس کریستین اندرسن، نویسنده مشهور دانمارکی قرن ۱۹ بود که بیشتر به خاطر داستانهای افسانهای و کودکانهاش مانند «دخترک کبریتفروش»، «پری دریایی کوچک» و «جوجه اردک زشت» شناخته میشود. این پیشنهاد نوعی اشاره طنزآمیز و ملیگرایانه دارد و نشاندهنده این است که اگر کالیفرنیا بخشی از دانمارک شود، به جای تأکید بر شخصیتهای دیزنی که آمریکایی هستند، نمادهای فرهنگی دانمارک مانند اندرسن جایگزین خواهند شد.
***
فرار نتانیاهو از کمیته تحقیقات 7 اکتبر
سازمان رادیو و تلویزیون رژیم صهیونیستی به نقل از «رونن بار» رئیس شاباک اعلام کرد باید کمیته رسمی تحقیقات به دلیل وجود ادعاها و توطئههایی پیرامون واقعه 7 اکتبر تشکیل شود. در همین حال آویگدور لیبرمن، رئیس حزب «اسرائیل خانه ما» اعلام کرد: چه این دولت وجود داشته باشد چه وجود نداشته باشد، کمیته تحقیقات دولتی درباره بزرگترین فاجعه در تاریخ ما شکل خواهد گرفت. سایت عبری واللا نیز گزارش داد حمله هماهنگ از سوی وزیران کابینه بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل علیه مشاور حقوقی کابینه و همچنین رئیس شاباک به دلیل موضعشان نسبت به تشکیل کمیته تحقیقات درباره رخدادهای ۷ اکتبر 2023، بخشی از تلاش برای برکناری این ۲ مقام است. سازمان رادیو و تلویزیون رژیم صهیونیستی گزارش داد کابینه تلاش میکند یک کمیته سیاسی را به جای کمیته قضایی برای تحقیقات درباره رخدادهای ۷ اکتبر تشکیل دهد، چرا که از برکناری کابینه نتانیاهو هراس دارد. این رسانه گزارش داد پس از مناقشه شدید و مخالفت وزیران برجسته علیه مشاور قضایی، کابینه تصمیم گرفت بررسی تشکیل کمیته تحقیقات درباره رخدادهای ۷ اکتبر را به ۳ ماه بعد موکول کند. سایت واللا گزارش داد جلسه کابینه درباره رخدادهای 7 اکتبر نشان داد نتانیاهو تصمیمی برای تشکیل کمیته تحقیقات ندارد و به تعلل در اتخاذ تصمیم ادامه میدهد.
نتانیاهو نیز مخالفت خود را با نظر رئیس شاباک در جلسه کابینه پیرامون تشکیل کمیته تحقیقات درباره رخدادهای ۷ اکتبر ابراز کرد و گفت او صرفا یک کارمند است که ارتباطی با این تصمیم ندارد. دولت بنیامین نتانیاهو از روز 7 اکتبر 2023 تا به امروز بارها تلاش کرده است از تبعات سیاسی و قضایی عملیات توفان الاقصی و شکست سنگین اطلاعاتی و نظامی این رژیم از رزمندگان حماس فرار کند و تاکنون نیز با بهانههای متعدد در این مسیر موفق بوده است اما پس از آتشبس در نوار غزه و استعفای جمعی از فرماندهان نظامی ارتش رژیم صهیونیستی از جمله هرتزی هالوی، فرمانده ارتش رژیم اشغالگر، فشارها برای برکناری وی افزایش چشمگیری داشته است.
ارسال به دوستان
پافشاری مجدد ترامپ بر الحاق کانادا به آمریکا و اشغال غزه
دیوانهبازی
استفاده ترامپ از جنگ اقتصادی و تجاری در مسیر سیاست خارجی
گروه بینالملل: رئیسجمهور آمریکا در آخرین اظهارات خود درباره الحاق کانادا به خاک ایالات متحده در مصاحبه اخیرش با شبکه فاکسنیوز مواضع جدیتری اتخاذ کرد. دونالد ترامپ در این مصاحبه درباره سیاستهای فوری و احکام صادر شده اخیرش نیز صحبت کرد و مهمترین بخش صحبتهایش در این مصاحبه نیز مربوط به سیاست خارجی دولتش و سخنان جنجالی پیشینش درباره الحاق کانادا، خرید غزه و وضع تعرفههای جدید بر کشورهای آمریکایی و اروپایی بود. ترامپ در پاسخ به سوال فاکسنیوز درباره پیشنهادش درباره وضع تعرفه روی روابط تجاری با کانادا و مکزیک گفت: «برای جلوگیری از ورود مواد مخدر به کشور و امنیت مرزهایمان اقداماتی باید شود. این اقدامات کافی نیست و آنها را تغییر خواهم داد». ترامپ همچنین در این مصاحبه درباره ادعای خود مبنی بر الحاق کشور کانادا به خاک ایالات متحده آمریکا گفت در این تصمیم مصمم است. رئیسجمهور آمریکا در واکنش به اظهارات اخیر «جاستین ترودو» نخستوزیر کانادا پیرامون جدی بودن خواست ترامپ برای الحاق کانادا به آمریکا تصریح کرد: «بله! کاملا جدی هستم. کانادا در صورت الحاق به آمریکا وضعیت بسیار بهتری خواهد داشت. به خاطر کانادا سالانه ۲۰۰ میلیارد دلار ضرر میکنیم. من اجازه نخواهم داد این روند ادامه یابد. چرا ۲۰۰ میلیارد دلار به کانادا میپردازیم؟ اگر آنها یکی از ایالتهای ما شوند با پرداخت این مبلغ مشکلی نخواهم داشت». وی در پاسخ به سوالی درباره انتقادات وارده بر استفاده از تعرفهها علیه دیگر کشورها و تأثیر آن بر اقتصاد آمریکا مدعی شد: «به نظر من ثروتمند خواهیم شد. اکنون ثروتمند نیستیم. ما به خاطر سوءاستفاده دیگر کشورها از آمریکا ثروتمند نیستیم. به خاطر مکزیک نیز با کسری ۳۵۰ میلیارد دلاری روبهرو هستیم.» ترامپ در پاسخ به سوال دیگری درباره احتمال خواست خود برای «متحد کردن آمریکا» گفت: «دوست دارم این کار را انجام دهم اما بگذارید این را بگویم. ما باید متحد شویم و فقط موفقیت گسترده یک کشور را متحد خواهد کرد و موفق شدن سخت است». سخنان ترامپ درباره الحاق کانادا در این مصاحبه نشاندهنده جدی و مصمم بودنش برای اجرایی کردن این تصمیم است. تا پیش از این، بسیاری، ادعاهای ترامپ درباره الحاق کانادا، پامانا و وضع تعرفه بر کالاهای مکزیکی را در راستای مقابله با چین و در ادامه جنگ تعرفهای تحلیل میکردند اما پس از مواضع اخیر ترامپ مشخص شد تصمیم ترامپ یک نوع اخاذی در حوزه سیاست خارجی از کشورهای همسایه و متحد آمریکا نیست، بلکه هدفی جدی برای بزرگتر کردن آمریکا و الحاق مناطق بیشتری به خاک این کشور به منظور دسترسی به منابع بیشتر است؛ منابعی که در دوره جدید رقابت اقتصادی و تجاری آمریکا با چین میتواند به حفظ هژمونی آمریکا کمک کند.
جاستین ترودو، نخستوزیر کانادا نیز از جمله افرادی است که متوجه این مساله شده و نسبت به آن واکنش شدیدی نشان داده است. یک منبع دولتی در کانادا اعلام کرد نخستوزیر ترودو گفت اظهارات اخیر ترامپ درباره تمایلش برای تبدیل کردن کانادا به یکی از ایالتهای آمریکا، یک موضوع واقعی است و با منابع طبیعی غنی این کشور در ارتباط است. ترودو این اظهارات را در جریان یک نشست رهبران کار و تجارت کانادا پشت درهای بسته درباره چگونگی پاسخگویی به تهدیدات تعرفهای ترامپ بر محصولات وارداتی از کانادا بیان کرد. نخستوزیر کانادا اذعان کرد: آنها از منابع ما و از آنچه ما داریم مطلع هستند و میخواهند از این منابع سود زیادی ببرند اما آقای ترامپ در ذهن خود دارد که یکی از آسانترین راهها برای انجام این کار، الحاق کانادا به کشورش است و این موضوعی کاملا واقعی است.
این مواضع در حالی بیان شده است که ترامپ و ترودو اخیرا پس از تماس تلفنی برقرار شده بین 2 نفر بر سر تعلیق تعرفههای گمرکی به مدت دستکم 30 روز به توافق رسیدند. این توافق مشروط بر این شده است که کانادا در این مدت گامهای بیشتری برای تقویت امنیت مرزها و مقابله با باندهای قاچاق مواد مخدر بردارد. این گامها طبق گفته ترودو شامل استقرار هلیکوپترهای جدید، استفاده از فناوریهای پیشرفته، افزایش نیروهای مرزی، بهبود هماهنگی با شرکای آمریکایی و تخصیص منابع بیشتر برای متوقف کردن جریان قاچاق ماده مخدر فنتانیل میشود. این توافق پس از آن شکل گرفت که رئیسجمهور آمریکا به دنبال وضع تعرفههای 25 درصدی علیه کانادا بود و با توافق حاصل شده این تعرفهها به تعویق افتاده است. ترامپ همچنین بار دیگر اتاوا را در جنگ تجاری تهدید و تاکید کرد کانادا باید به پنجاه و یکمین ایالت آمریکا تبدیل شود. وی گفت: مالیاتهای بسیار کمتر و حفاظت نظامی خیلی بهتر برای مردم کانادا؛ بدون هیچ تعرفهای. تعرفههای جدید آمریکا علیه کالاهای کانادایی همزمان با تعرفههای مشابهی علیه کالاهای چینی و مکزیکی اعمال شد. به نظر میرسد ترامپ برای پیشبرد جنگ تعرفهای خود و ایجاد بهانه برای الحاق کانادا، اتاوا و مکزیکوسیتی را به ناتوانی در جلوگیری از گسترش مواد مخدر و مهاجرت غیرقانونی به آمریکا متهم میکند؛ اتهامی که از سوی 2 کشور همسایه و هممرز با آمریکا رد شده است اما تاثیری بر تصمیمات ترامپ و سیاست خارجی تهاجمی جدید وی ندارد. ترودو همچنین در واکنش به اقدامات ترامپ اعلام کرد مقامات کانادایی در حال بررسی امکان اتخاذ اقدامات تلافیجویانه غیرتعرفهای در حوزههای مواد معدنی حیاتی و انرژی هستند. ترودو گفت: من اعلام میکنم کانادا به اقدامات تجاری آمریکا با تعرفههای 25 درصدی روی کالاهای آمریکایی به ارزش 155 میلیارد دلار کانادا (106.5 میلیارد دلار آمریکا) پاسخ خواهد داد. پیش از این نیز اقدامات و مواضع ترامپ با واکنش شدید مردم کانادا روبهرو شده بود و مردم این کشور دست به تحریم کالاهای آمریکایی زده بودند؛ مسالهای که منجر به زیان شرکتهای آمریکایی شده بود. علاوه بر این در یک بازی هاکی روی یخ در کانادا شهروندان کانادایی سرود ملی تیم آمریکا را برای نخستینبار در طول مسابقات ورزشی بین 2 کشور هو کرده و اعتراض خود را به سیاستهای رئیسجمهور آمریکا در قبال استقلال کشورشان اعلام کردند؛ اقدامی که واکنش ترامپ را در پی داشت. وی پس از اقدامات خودجوش مردم کانادا در واکنش به سیاستهای اعلامی خود در پیامی به مردم کانادا اعلام کرد «من عاشق مردم کانادا هستم. فقط با رهبران آن مخالفم»؛ سیاستی فریبکارانه که تا پیش از این در قبال مردم کشورهای غرب آسیا، آفریقا و آسیا گرفته میشد اما در دوران جدید و با به خطر افتادن هژمونی آمریکا این سیاست علیه کشورهای متحد آمریکایی و اروپایی نیز به کار گرفته شده است. دولت کانادا نیز در واکنش به این سیاست از علاقه خود به افزایش همکاری تجاری با اتحادیه اروپایی خبر داده است؛ اقدامی واکنشی که اتحادیه اروپایی، کانادا و سایر متحدان آمریکا در قبال سیاست خارجی خصمانه آمریکا در پیش گرفتهاند.
* ترامپ به دنبال مالکیت غزه
اظهارات ترامپ تنها محدود به کشورهای قاره آمریکا و جزیره گرینلند نبوده است و وی اخیرا از طرحی خطرناک برای تصاحب و اشغال غزه پردهبرداری کرده است؛ طرحی که تا پیش از این از سوی مقامات رژیم صهیونیستی با زور اسلحه پیگیری شده بود و اکنون دونالد ترامپ به دنبال امتحان این طرح شکست خورده با استفاده از طمع و پول است. رئیسجمهور آمریکا روز یکشنبه 21 بهمن گفت متعهد به خرید و مالکیت غزه است اما میتواند بخشهایی از این اراضی را در اختیار سایر کشورهای غرب آسیا قرار دهد تا در تلاشهای بازسازی کمک کنند. اظهارات ترامپ در داخل ایر فورس وان خطاب به خبرنگاران در شرایطی مطرح شد که او پیشتر هم با ناامن خواندن غزه، خواستار کوچاندن ملت فلسطین از غزه و آغاز روند بازسازی شده بود. وی همچنین مدعی شد «این اشتباه بزرگی است که به فلسطینیها اجازه دهیم به غزه بازگردند». ترامپ گفت: «من به آن به عنوان یک مکان بزرگ برای املاک و مستغلات نگاه میکنم و آمریکا به دنبال مالکیت بر آن است». رئیسجمهورآمریکا بار دیگر گفت باید مطمئن شود حماس بار دیگر کنترل غزه را به دست نگیرد. به نظر میرسد سخنان ترامپ پس از سفر بنیامین نتانیاهو به آمریکا و دیدار چند ساعته با وی بخشی از توافقات بین آنها برای تغییر چهره خاورمیانه است. این اقدامات را باید در راستای ادامه طرح آبراهام و افزایش قدرت رژیم صهیونیستی در منطقه به عنوان متحد اصلی آمریکا دانست؛ طرحی که تلاش دارد با گروکشی مساله بازسازی غزه سیاستهای خود را با تطمیع و فریب فلسطینیان ساکن این باریکه و در نهایت فشار حداکثری نظامی از سوی ایالات متحده آمریکا و رژیم صهیونیستی دنبال کند. این طرح و مواضع جدید ترامپ درباره نوار غزه واکنشهای منفی بسیاری را در پی داشته است. طرح ترامپ شامل بازسازی غزه و تبدیل آن به چیزی که او «ریویرای خاورمیانه» مینامد، است.
طبق این طرح، فلسطینیان آواره ابتدا به اردن، مصر و سایر کشورهای عربی منتقل میشوند و سپس برخی از آنها در منطقه بازسازیشده اسکان خواهند یافت. پیش از این اردن و مصر این طرح را رد کرده و هشدار دادهاند میتواند مذاکرات شکننده آتشبس و گفتوگوهای جاری درباره آزادی اسیران صهیونیست با حماس را به خطر بیندازد. اتحادیه عرب و جنبش حماس هم این پیشنهاد را رد کردهاند. علاوه بر این، قدرتهای جهانی از جمله آلمان، فرانسه، برزیل، روسیه و چین، طرح جابهجایی فلسطینیان را محکوم کردهاند. کشورهای مخالف این طرح استدلال میکنند انتقال اجباری فلسطینیان ناقض قوانین بینالمللی است. فعالان حقوق بشر هم این پیشنهاد را «پاکسازی قومی» نامیدهاند. در بین واکنشها مواضع کشورهای اروپایی که متحد ایالات متحده آمریکا به حساب میآیند بسیار قابل توجه است. اولاف شولتس، صدراعظم آلمان طرح ترامپ برای جابهجایی فلسطینیان از نوار غزه و تصاحب آن توسط ایالات متحده را ننگین و شرمآور توصیف کرد. شولتس در این باره گفت: اسکان مجدد جمعیتها غیرقابل قبول و خلاف قوانین بینالمللی است. علاوه بر این، اصطلاح «ریویرای خاورمیانه» با توجه به ویرانیهای باورنکردنی در نوار غزه وحشتناک است. پیش از این نیز دیگر کشورهای اروپایی مانند فرانسه، اسپانیا، ایرلند، بریتانیا، ایتالیا و بسیاری دیگر از مقامات اروپایی به طرح ترامپ واکنش منفی نشان داده و آن را نقض حقوق بشر و قوانین بینالمللی خوانده و مصداق پاکسازی قومی معرفی کرده بودند؛ مسالهای که در کنار واکنش منفی شدید کشورهای مصر، اردن و عربستان سعودی و فلسطینیها نشاندهنده چالشهای جدی بر سر راه اجرای این طرح است.
ارسال به دوستان
ترامپ و کار ناتمام بنگوریون
ترامپ و سیاست پاکسازی نژادی فلسطینیان
ابوالفضل ولایتی: در بحبوحه جنگ غزه، ایتامار بنگویر، بتسالل اسموتریچ و آمیهای الیاهو، وزرای تندرو و دست راستی کابینه، برخلاف مماشات ظاهری احزاب چپ و میانه در طول تاریخ اشغال سرزمینهای اشغالی، به شکلی عریان و صریح از ضرورت اجرای کار نیمهتمام داوید بنگوریون، موسس رژیم صهیونیستی سخن به میان آوردند.
در خلال جنگ ۱۹۴۸ (موسوم به جنگ استقلال) و با سیطره روزافزون یهودیان بر شهرهای عربی، رهبران وقت اسرائیل از قبیل گلدا مایر، بنگوریون، حییم وایزمن و لوی اشکول، بهرغم سرکوب بیامان دستگاههای شبهنظامی هاگانا، اشترن و ایرگون و با آگاهی از تبعات اخراج تمامعیار اعراب از سرزمین مادری، به قطعنامه ۲۴۲ و رای کمیته تقسیم اراضی سازمان ملل تن دادند. بر مبنای طرح یادشده، ۴۸ درصد اراضی در اختیار اعراب قرار گرفت و با وجود اخراج صدها هزار عرب از ۵۲ درصد تحت کنترل صهیونیستها، جمعی از اعراب مسلمان و مسیحی ساکن در این مناطق، بهرغم اعمال نظام آپارتاید در سرزمینهای اشغالی، موفق به اخذ تابعیت اسرائیل شدند. در فردای هفتم اکتبر و اتخاذ سیاست مشت آهنین دولت نتانیاهو، وزرای دست راستی، خواستار اتمام کار نیمهتمام بنگوریون مبنی بر اخراج اعراب دارای تابعیت اسرائیل (موسوم به اعراب ۴۸) و جابهجایی اجباری ساکنان غزه به کشورهای عربی شدند. در مقطع کنونی، با گذشت بیش از 2 هفته از انعقاد آتشبس شکننده میان حماس و رژیم صهیونیستی، رئیسجمهور جدید ایالات متحده که در حمایت بیپرده از رژیم اسرائیل، گوی سبقت را از تمام اسلافش ربوده، در موضعی بهتبرانگیز، از تمایل خویش مبنی بر خروج ساکنان غزه از این باریکه و اسکان در اردن، مصر و دیگر کشورهای عربی پردهبرداری کرد. رئیسجمهور آمریکا اظهار داشته با ملک عبدالله، پادشاه اردن درباره طرحی بالقوه برای خانهسازی و جابهجایی بیش از یک میلیون فلسطینی از نوار غزه به کشورهای دیگر صحبت کرده است. وی همچنین بیان داشته با عبدالفتاح السیسی، رئیسجمهور مصر در این باره گفتوگو خواهد کرد. ترامپ در این اظهارنظر بحثبرانگیز، غزه را «دچار آشفتگی و محلی تخریبشده» توصیف و به زعم خویش و از سر دلسوزی نسبت به بیجا شدگان فلسطینی(!) اظهار کرده مایل است کشورهای عربی منطقه به آوارگان فلسطینی، محلی برای زندگی ارائه بدهند.
وقتی از ترامپ پرسیده شد آیا این پیشنهاد موقتی است یا بلندمدت، ترامپ پاسخ داد: «میتواند هر کدام باشد!»
* چالشی به نام 5 میلیون فلسطینی آواره
اگرچه جنگ ۱۹۴۸ میلادی را میتوان سرآغاز آوارگی فلسطینیان قلمداد کرد، لیکن نقطه عطف خروج اجباری فلسطینیان به جنگ ۱۹۶۷ بازمیگردد؛ خروجی که با وجود گذشت نزدیک 6 دهه و زندگی رقتبار فلسطینیان در اردوگاههای موجود در لبنان، اردن، سوریه و... امید به بازگشت را در میان فلسطینیان آواره از میان نبرده است. مطابق قطعنامههای مکرر شورای امنیت، رژیم صهیونیستی باید زمینه بازگشت آوارگان فلسطینی به موطن خویش (دست کم در کرانه باختری و باریکه غزه) را تسهیل کند. با این وجود، صهیونیستها با نگرانی نسبت به تغییر موازنه جمعیتی به نفع اعراب، نه تنها در برابر تحقق خواسته یادشده مقاومت کردهاند، بلکه با تداوم شهرکسازی، عملا تمام راههای منتهی به تشکیل دولت مستقل فلسطینی را نیز از میان بردهاند. برابر آمار منتشره از سوی مجامع بینالمللی و گروههای حقوق بشری فلسطینی، 4.5 تا 5 میلیون فلسطینی، عمدتا در اردن هاشمی، لبنان، مصر، سوریه، شیخنشینهای خلیجفارس و شمار معدودی در اروپا و ایالات متحده سکونت دارند.
* ریشه نگرانی در کجاست؟
روسای جمهور ایالات متحده، بهرغم حمایت تمام قد از مواضع رژیم اسرائیل در خلال دهههای اخیر، دستکم به شکل لفظی و بدون تحت فشار گذاردن طرف اسرائیلی، از ایده تشکیل دولت مستقل فلسطینی حمایت کرده و موضعی برخلاف قطعنامههای شورای امنیت اتخاذ نکردهاند. اکنون پدیدهای غیرقابل وصف زمام امور را در کاخ سفید عهدهدار است که در دوره اول حکومت 4 سالهاش بیاعتنا به موازین بینالمللی، خط بطلانی بر تمام معاهدات و قطعنامههای بینالمللی کشیده و ضمن بیتوجهی به تداوم شهرکسازی از سوی صهیونیستها، با انتقال سفارت آمریکا به قدس اشغالی و پذیرش جولان اشغالی به عنوان خاک اسرائیل، حیرت جهانیان را برانگیخته است. رئیسجمهور آمریکا در دوره اول حضورش در کاخ سفید ضمن رد ایده بازگشت آوارگان فلسطینی، با ارائه طرحی موسوم به معامله قرن، عملا ایده تشکیل دولت فلسطینی را به چالش کشاند و با طرح مساله اعطای دره اردن (منطقه مرزی کرانه باختری با اردن و تنها راه دسترسی این منطقه به جهان خارج) به رژیم صهیونیستی در ازای کمک مالی ۵۰ میلیارد دلاری به فلسطینیان (هزینه فوق از سوی کشورهای عربی تامین خواهد شد!) خط بطلانی بر شکلگیری دولت مستقل فلسطینی کشید. نگاهی به شیوه حکمرانی ترامپ نشان میدهد وی جهت دستیابی به اهداف خویش، بیتوجه به محدودیتها و محذوریتهای بینالمللی و ظاهر آراسته و بیان دیپلماتیک اسلافش، جهت نیل به مقصود از توسل به اهرمهای نظامی و فشار اقتصادی ابایی نخواهد داشت. وابستگی مفرط نظامی و مالی مصر و اردن به عنوان ۲ همسایه کلیدی فلسطینیها به ایالات متحده و احتمال توسل ترامپ به اهرمهای فوق جهت تحقق مطالبه قلبی صهیونیستها، موجب شده ناظران بینالمللی با نگرانی به اظهارات اخیر ترامپ بنگرند. درباره چگونگی پیادهسازی طرح یادشده، ترامپ احتمالا بر ظرفیت مالی شیخنشینهای خلیجفارس نیز حسابی ویژه باز خواهد کرد. علاوه بر این، رابطه حسنه برخی دولتهای عربی منطقه با ایالات متحده (نظیر عربستان سعودی و امارات متحده عربی) و بحران موجود در کشورهایی چون لبنان، لیبی، مناطق تحت کنترل دولت منصور هادی در یمن، عراق، سودان و موریتانی، بستر مساعدی را برای ترامپ مهیا خواهد کرد که ساکنان غزه را به سوی کشورهای یادشده کوچ اجباری دهد. محافل رسانهای غربی علاوه بر کشورهای یادشده، از رایزنی دولتمردان آمریکایی با دولتهای اندونزی و آلبانی جهت پذیرش بخشی از آوارگان فلسطینی پردهبرداری کردهاند. پروژه کوچ اجباری فلسطینیان تا بدان میزان موجب حیرت جهانیان را فراهم آورده که سناتور برنی سندرز در توصیف آن چنین میگوید: «درخواست ترامپ برای انتقال میلیونها فلسطینی به کشورهای همسایه، پاکسازی قومی و جنایت جنگی است».
ارسال به دوستان
اشک و لبخند نتانیاهو در کاخ ترامپ
حسین مهدیتبار: «کار ایران را باید تمام کرد»؛ این جملهای بود که نتانیاهو در کاخ سفید و خطاب به ترامپ بیان کرد؛ عبارتی که به وضوح نشان میدهد هدف اصلی او از سفر به آمریکا چه بود: ترغیب ایالات متحده به اقدام نظامی علیه ایران. او به عنوان نخستین مقام خارجی که پس از انتخاب ترامپ به واشنگتن سفر کرد، تلاش داشت دولت جدید آمریکا را به اتخاذ موضعی تهاجمیتر علیه تهران متقاعد کند. به زعم او ایران در ضعیفترین حالت تاریخی خود قرار دارد و بهترین زمان برای حمله به ایران همین حالاست. او انتظار داشت ترامپ یا با حمله مستقیم به ایران موافقت کند یا تسلیحاتی مانند بمبهای سنگرشکن را در اختیار اسرائیل قرار دهد. با این حال، ترامپ که از پیامدهای یک جنگ تمامعیار با ایران آگاه بود، در پاسخ به خبرنگاری که مدعی تضعیف ایران شده بود، تأکید کرد ایران همچنان قدرتمند است. این اظهارنظر نشان داد حداقل در این مقطع زمانی، آمریکا تمایل و توانایی درگیری نظامی مستقیم با ایران را ندارد. این موضعگیری، یک «نه» بزرگ ترامپ به حداکثریترین خواسته نتانیاهو درباره ایران بود.
البته این به معنای رد کامل خواستههای نتانیاهو نبود. ترامپ، در همان مقطع حضور نتانیاهو در واشنگتن، سیاست فشار حداکثری را مجددا فعال کرد اما نه از طریق یک دستور اجرایی، بلکه با یک یادداشت ریاستجمهوری. برخلاف دستور اجرایی که الزامآور و صریح است، یادداشت ریاستجمهوری انعطافپذیری بیشتری دارد و بیشتر به خطوط کلی سیاستها اشاره میکند.
بر اساس این یادداشت، آمریکا تلاش خواهد کرد صادرات نفت ایران را به صفر برساند اما جزئیات اجرایی آن و نقشآفرینان اصلی در این فرآیند هنوز مشخص نشدهاند. علاوه بر این، در متن یادداشت، کل برنامه غنیسازی ایران به عنوان یک تهدید تلقی شده است؛ موضوعی که بخش مهمی از خواستههای نتانیاهو را برآورده میکند. در واقع ترامپ در حال ایجاد تعادلی میان احیای فشار حداکثری و حفظ فضای مذاکره با ایران است؛ از یک سو، تهدید به تشدید فشارها کرده و از سوی دیگر، راه مذاکره را باز گذاشته است.
این سیاست دوگانه، موجب تردیدهایی حتی در میان تحلیلگران آمریکایی شده است. کیت جانسون، خبرنگار فارنپالیسی در این باره مینویسد: «مشخص نیست رئیسجمهور واقعا چه میخواهد، چگونه میخواهد به آن برسد، یا حتی به دنبال تحقق چه هدفی است».
اما ایران تنها موضوع مطرحشده در دیدار نتانیاهو با ترامپ نبود. یکی دیگر از اهداف نخستوزیر رژیم صهیونیستی، تعیین تکلیف پرونده غزه بود. توافق آتشبسی که تحت فشار آمریکا و با وجود شکست اسرائیل در دستیابی به اهدافش در غزه امضا شد، مورد رضایت نتانیاهو نیست. او به واشنگتن رفت تا حمایت آمریکا را برای تغییر وضعیت غزه جلب کند و در این بین، ترامپ پیشنهادی ارائه کرد که برای تلآویو یک فرصت کمنظیر محسوب میشود.
ترامپ ۲ ایده اصلی درباره غزه مطرح کرد:
1- مهاجرت اجباری فلسطینیان به کشورهای همسایه، یعنی مصر و اردن (پس از آن، وزیر خارجه روبیو این ایده را اصلاح کرد و گفت منظور ترامپ، خروج موقت فلسطینیان تا پایان بازسازی غزه است، نه مهاجرت دائمی)
2- واگذاری مدیریت و بازسازی غزه به دولت آمریکا
نتانیاهو از این پیشنهاد استقبال کرد و گفت «این نوعی تفکر است که خاورمیانه را تغییر میدهد و صلح را به ارمغان میآورد» اما در حالی که ترامپ تلاش داشت رهبران جهان را با این طرح همراه کند، واکنشها به گونهای دیگر بود.
یک دیپلمات سابق آمریکایی نوشت: «جهان عرب این طرح را معادل اعلام جنگ تلقی میکند».
کشورهای عربی، یکی پس از دیگری، مخالفت خود را اعلام کردند. عربستان سعودی، ساعاتی پس از دیدار ترامپ و نتانیاهو، در بیانیهای مجددا بر راهحل دوکشوری تأکید کرد. مصر و اردن قاطعانه ایده انتقال فلسطینیها را - حتی با تهدیدات آمریکا - رد کردند. حتی در داخل اسرائیل نیز شهرکنشینان، همچنین برخی جمهوریخواهان آمریکایی نیز از این طرح حمایت نکردند. برای فلسطینیان هم این طرح یادآور «یوم النکبه» و اخراج اجباری از سرزمینهایشان بود. فارنپالیسی هشدار داده است «آنچه ترامپ به کشورهای عربی پیشنهاد داده، زمینهساز انقلابهایی در این کشورها خواهد بود» اما در مقابل، این طرح برای راست افراطی اسرائیل یک موهبت است، چرا که سالهاست به دنبال پاکسازی قومی در غزه هستند. به گزارش سیانان، «بنیامین نتانیاهو از پیشنهاد ترامپ برای تسلط بر غزه حمایت کرده، زیرا ارتش اسرائیل دستور یافته نقشههایی را برای خروج تعداد زیادی از فلسطینیها از این منطقه تهیه کند».
به هر شکل نتانیاهو در قبال ایران نتوانست به حداکثر خواستههای خود برسد اما درباره غزه، پیشنهادی از سوی ترامپ دریافت کرد که حتی فراتر از انتظاراتش بود. فشار حداکثری علیه ایران، هر چند در قالبی نرمتر از انتظار او، احیا شد اما در موضوع فلسطین، او یک گام بزرگ به جلو برداشت.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|