|
الجزیره شواهد بمباران بیمارستان المعمدانی توسط رژیم صهیونیستی را منتشر کرد
ناک اوت صهیونیستها
در میانه حملات همهجانبه رژیم صهیونیستی به نوار غزه، یک فاجعه جهان را شوکه کرد؛ اسرائیل با حمله به بیمارستان المعمدانی غزه باعث شهادت و زخمی شدن بیش از 1000 نفر شد. بعد از این بمباران بود که اسرائیل اعلام کرد بمباران کار آنها نبوده و یکی از راکتهای جهاد اسلامی به بیمارستان برخورد کرده است. فارغ از اینکه ناتالی، یکی از افسران صهیونیست بعد از بمباران بیمارستان در توئیتی نوشته بود امشب به یک بیمارستان متعلق به حماس حمله کردهاند، شواهد نظامی و علمی هم نشان میداد برخورد موشک کار اسرائیلیها بوده است. شبکه الجزیره انگلیسی در گزارشی که با استفاده از هوش مصنوعی و دوربینهای متعدد انجام شده است، اعلام کرد موشک شلیکشده کار اسرائیلیها بود. الجزیره به نقل از تیم تحقیق دیجیتال خود اعلام کرد بررسیهای این تیم که ثانیه به ثانیه رخدادها را بررسی کرده به وضوح نشان میدهد اسرائیل 4 بار در بازه زمانی منتهی به انفجار حوالی بیمارستان الاهلی العربی (المعمدانی) را هدف قرار داده است که یکی از آنها موجب فاجعه کشتار 500 تن در این بیمارستان شد.
این موارد در لحظات ۱۸:۵۴:۲۸ و ۱۸:۵۵:۰۳ و ۱۸:۵۷:۴۲ و ۱۸:۵۸:۰۳ بوده است که مورد آخری منتهی به فاجعه شده است. در نتیجه تیم تحقیقات دیجیتال الجزیره، با آنالیز دقیق ویدئوهای موجود به همراه تحلیل با خط زمانی مشترک در چند ویدئو از لحظات قبل از انفجار بیمارستان المعمدانی غزه، ثابت میکند هیچ خبری از موشک سقوط کرده در هیچکدام از ویدئوهای مربوط به آن شب موجود نیست و انفجار مربوط به بمباران اسرائیل است. یکی از کانالهای تخصصی دفاعی به نام پارتیزان هم مدارکی منتشر کرد مبنی بر اینکه این کار اسرائیلی بوده است. با استناد به تصاویر و ویدئوهای منتشرشده میتوانیم محل اصابت موشک به ورودی محوطه پارکینگ بیمارستان الاهلی و پرتاب حدود ۵ متری نزدیکترین خودرو بر اثر موج انفجار را ببینیم. بر اثر اصابت پرتابه به این محوطه، روی ساختمانهای اطراف که در فاصله حدود ۳۰ متری قرار دارند، سوراخها و گودالهایی ایجاد شده که بعضا حدود ۳۰ سانتیمتر قطر دارند! و قطعا یک راکت فیلشدهای(سقوط کرده) که گودال محل اصابت آن روی زمین، حدود یک متر قطر و در نهایت ۲۰ سانتیمتر عمق دارد، نمیتواند در فاصله ۳۰ متری از محل اصابت خود، در دیوارهای بتنی سوراخهایی به قطر ۲۰ و ۳۰ سانتیمتر ایجاد کند! پیکر دختربچهای پس از اصابت پرتابه، به فاصله ۳۰ متری از محل اصابت، به ارتفاعی حدود ۵ متری لابهلای سقف شیروانی پرتاب شده و متاسفانه پیکر او پس از برخورد، تکهتکه شده است که نشاندهنده برخورد موشک اسرائیل است.
ارسال به دوستان
گفتوگوی «وطن امروز» با دکتر محمدحسن شجاعیفرد نماینده شیخزکزاکی در ایران درباره زندگی و تاریخ مبارزات ایشان
بر مدار روحالله
شیخ ابراهیم زکزاکی، پدیدهای ویژه در تاریخ معاصر تشیع است؛ پیرمردی پرنشاط، مجاهدی نستوه، مبلغی عاشق و معلمی خستگیناپذیر. بسیار شایسته است طلاب و روحانیون و همه دغدغهمندان مکتب اهل بیت(ع) زندگی و سیره این پرچمدار اسلام در آفریقا را به دقت مطالعه کنند و از زیباییها، دلرباییها، درسها و عبرتهای این زندگی برای خود توشه بردارند. با دکتر محمدحسن شجاعیفرد، نماینده شیخ زکزاکی در ایران گفتوگویی داشتیم که میتواند دریچهای به زندگی این مبلغ مظلوم به روی ما باز کند.
* آقای دکتر شجاعیفرد! شما نماینده شیخ زکزاکی در ایران و یکی از نزدیکترین افراد به ایشان هستید. در ابتدای مصاحبه یک بیوگرافی مختصر از شیخ بفرمایید.
شیخ ابراهیم زکزاکی سال ۱۳۳۲شمسی در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد که فعالیت سیاسی و ضداستعماری در آن پیشینه دیرینه دارد به گونهای که جد ایشان، از فقهای عصر و زمانه خود و از مبارزان با استعمار در آفریقا بود؛ جد زکزاکی از موریتانی به نیجریه آمده بود. هر چند او سید و از نوادگان اهلبیت(ع) بود اما چون در نیجریه هر عالمی را شیخ میگفتند، او را هم شیخ میگویند. او اخیرا از همه خواهش کرده تا وی را سید زکزاکی صدا بزنند.
زکزاکی سال ۱۹۷۵ پس از اتمام امتحانات مقطع متوسطه مشغول تحصیل برای سطح پیشرفته (GCE) در موضوعاتی همچون دولت، اقتصاد، هوسا و مطالعات اسلامی شد. نتایج موفقی که وی در این آزمونها کسب کرد، سبب ورود مستقیم به دانشگاه احمد بلو(ABU) در شهر زاریا برای مقطع کارشناسی رشته اقتصاد شد و وی از سال ۱۹۷۶ تا ۱۹۷۹ تحصیلات خود را در این دانشگاه ادامه داد.
زکزاکی عضو فعال جامعه دانشجویی مسلمانان (MSS) در دانشگاه در سطح ملی بود. سال ۱۹۷۸، دبیر کل جامعه دانشجویی مسلمانان همان دانشگاه (ABU) شد و به عنوان مغز متفکر در پشت تظاهرات گسترده مردمی در حمایت از گنجاندن شریعت در قانون اساسی نیجریه شناخته شد و سال ۱۹۷۹ به عنوان نایبرئیس (امور بینالملل) جامعه دانشجویی مسلمانان انتخاب شد و به طور قابل توجهی به یادگیری از علمای مختلف در سیستم سنتی یادگیری «کانو» و «زاریا» ادامه داد.
وقتی یکی از استادان دانشگاه احمد بلو برای تدریس به دانشگاه کمبریج منتقل شد، ابراهیم زکزاکی جوان را به آنها معرفی کرد. آنها از زکزاکی دعوت کردند به کمبریج برود و برای دانشجویان و اساتید درباره آفریقا و راه نجات آن از دست استعمار و استثمار سخنرانی کند. با نخستین سخنرانی، همه دانشگاهیان شیفته او شدند و این برنامه بارها و بارها تکرار شد. وی در همین سفرها با آقای مسعود شجره، رئیس حقوق بشر اسلامی انگلستان که آن موقع دانشجوی کمبریج بود، آشنا شد. ارتباط زکزاکی با آقای شجره باعث شد اطلاعاتش از ایران زیاد شود و با شروع انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) جریان انقلاب را دنبال و در نخستین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی به ایران سفر کند.
حاصل ازدواج زکزاکی با زینت ابراهیم، ۷ پسر و 2 دختر است. البته او 5 دختر فرزندخوانده نیز دارد که اکثرا فرزند شهدای نیجریه هستند. زکزاکی با همه و حتی دشمنان خود بسیار خوشبرخورد، صبور و بردبار و برای بسیاری از افراد منبع الهام است. بر اساس نقل همسر و فرزندانش به اینجانب، او شوهر و پدر بسیار مهربان و وظیفهشناسی است.
* من جایی خواندم که آقای زکزاکی ابتدا اهل سنت بودند و سپس به تشیع گرویدند. این حرف درست است؟ اگر جواب مثبت است چگونه ایشان با تشیع آشنا و به آن علاقهمند شدند؟
بله! همینطور است. آقای زکزاکی که از اهل سنت مالکی بود، پس از دیدار با امام خمینی، شیعه شد. او بعد از بازگشت به نیجریه، مردم نیجریه را با پخش عکسهای امام خمینی(ره) جذب تشیع کرد. علاقه به انقلاب و امام خمینی در بین مردم نیجریه در سالهای اخیر به قدری افزایش یافته که شیعیان نیجریه به «خمینیون» معروف شدهاند.
ایشان درباره دیدارش با امام راحل میگفتند ۴۴ سال قبل، این افتخار را پیدا کردهاند تا در نخستین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی به ایران سفر و در جشنهای پیروزی انقلاب شرکت کننند. امام یک قرآن به ایشان هدیه دادند و گفتند بروید و با این قرآن مردم نیجریه را به اسلام دعوت کنید.
تعداد پیروان مکتب اهل بیت(ع) در نیجریه حدود 15 میلیون تن است. در راهپیمایی روز قدس، بیش از 2 میلیون نفر در یک شهر زاریا شرکت میکنند. 5 میلیون شیعه واقعی آشنا با احکام شیعه، 5 میلیون شیعه که در حال آموختن احکام هستند، 5 میلیون در حال پیوستن به شیعیان و چند میلیون مسیحی و بیدین نیز از طرفداران سرسخت زکزاکی هستند و در همه مراسم عمومی مربوط به شیعیان شرکت میکنند. مجموع پیروان شیخ از کل کشورهای حاشیه خلیج فارس بیشتر است.
بارها شیخ به من گفته است به شیعیان ایران بگویید اگر در رکاب امام حسین(ع) یک جون (غلام) سیاهپوست بود اما در رکاب امام زمان(عج) حداقل 15 میلیون زن و مرد سیاهپوست (جون) هستند.
* بعد از ملاقات ایشان با امام خمینی(ره) چه اتفاقی در درون شیخ میافتد و او را به چه فکری میاندازد؟ به عبارتی اثر آن دیدار غیر از تشیع شیخ دیگر چه چیزهایی بوده است؟
شیخ زکزاکی پس از ملاقات با امام و مشاهده شخصیت انقلابی ایشان، در ذهن خود تصمیم به پیروی از امام به عنوان رهبر خود گرفت و از آنجا که امام خمینی موفق شده بود انقلاب بزرگی را در جهان انجام دهد و پایهگذار حکومت اسلامی به معنای واقعی باشد، شیخ زکزاکی مکتب فکری ایشان را دنبال کرد و از آن به بعد تصمیم گرفت مطالعات بیشتری درباره مکتب فکری شیعه (جعفری) انجام دهد.
او از دوران دانشجویی تا به امروز یک عالم اسلامی و عنصر فعالی بوده و عمدتا به یادگیری، تحقیق و تدریس در حوزه مطالعات اسلامی پرداخته است. سخنرانیهای وی عمدتا در کتابهای متعدد و به زبان هوسا (زبان ملی نیجریه) نوشته شده است. طرفداران شیخ زکزاکی به عنوان حرکت اسلامی نیجریه (IMN) خوانده میشوند؛ تشکیلاتی که در هیچ جای رسمی ثبت نشده است ولی حدود 20 میلیون نفر خود را عضو حرکت اسلامی نیجریه میدانند.
هدف حرکت اسلامی نیجریه، آگاه ساختن مسلمانان از وظایفشان به عنوان افراد و به عنوان یک جامعه است. شیخ بویژه بر اهمیت مشارکت زنان در این جنبش تأکید کرده؛ امری که در جامعه نیجریه برای زنان مرسوم نبود و زنان اجازه فعالیت در امور مذهبی را نداشتند.
جنبش اسلامی دارای بیش از 300 مدرسه ابتدایی و متوسطه است که عمدتا در مناطق شمالی این کشور واقع شدهاند. این مدارس با نام عثمان فودیو، رهبر آزادیخواه و مسلمان 200 سال قبل در نیجریه شناخته میشوند. علاوه بر این، بسیاری از مراکز و مؤسسات اسلامی دیگر در این کشور تأسیس کردهاند. جنبش اسلامی دارای پرخوانندهترین روزنامه نیجریه یعنی المیزان به زبان هوسا است که طرفداران زیادی دارد.
* متاسفانه شیخ زکزاکی سالها در بازداشت و زندانهای نیجریه بوده است. علت دستگیری ایشان در آن سالها چه بود و در این سالها بر ایشان و خانوادهشان چه گذشت؟
شیخ چندین بار به خاطر عقاید خود توسط تمام دولتهای مختلف در نیجریه به زندان افتاده است. اتهامات علیه او همیشه فتنهانگیزی یا تحریک نارضایتی مردم در برابر دولت بوده است. در دوران ریاستجمهوری آباچا، جرم او این بود که گفته بود، «هیچ قدرتی جز خداوند وجود ندارد». زکزاکی از دسامبر ۲۰۱۵ (آذر 94) تا تابستان 1400 در حصر غیرقانونی بوهاری، رئیسجمهور مستبد نیجریه بود.
شیخ به سراسر جهان سفر و از کشورهایی چون ایران، انگلستان، عربستان سعودی، لبنان، سودان، آفریقای جنوبی، آمریکا، مالزی و روسیه و... بازدید کرده است. تمام سفرهای او با دعوتهای دینی و اسلامی و اغلب شامل حضور در کنفرانسها و سمینارها بوده است.
* ظاهرا شیخ زکزاکی در نحوه فعالیتهای اجتماعی و سیاسی خود و منش مبارزاتیاش راه و روش ویژهای دارد. از سیره مبارزاتی شیخ زکزاکی در نیجریه بفرمایید.
ببینید! مدلهای انقلابی و سیستمهای اعتراضی بدون درگیری در طول تاریخ در کشورهای مختلف رواج داشته است. مهمترین رهبران این نوع حرکت اعتراضی مهاتما گاندی در هند و نلسون ماندلا در آفریقای جنوبی بودند. این 2 شخصیت توانستند بدون جنگ وخونریزی، کشور خود را از دست استعمار نجات دهند. اگر چه در هر 2 کشور، در ظاهر حکومتها عوض شدند اما در باطن کار، وضعیت تقریبا به همان روال سابق باقی ماند.
شیخ زکزاکی در نیجریه توانست همان انقلاب آرام را بدون توسل به هرگونه خشونتی پیش ببرد اما انقلاب او صرفا بصیرتافزایی مردم محروم و مستضعف نیجریه بود. این بصیرت به حدی بود که دولتمردان نیجریه با توصیههای اتاق فکرهای آمریکا و اسرائیل و پولهای نفتی عربستان، از نفوذ روزافزون شیخ در بین مردم نیجریه و گرایش آنها به اسلام انقلابی احساس خطر و هر روز به بهانههای مختلف، به طرفداران شیخ حمله و آنها را شهید یا زخمی میکنند؛ غافل از اینکه پس از هر کشتار نه تنها از طرفداران شیخ در نیجریه کم نمیشود، بلکه دیگر کشورهای آفریقایی نیز به طرفداران شیخ میپیوندند، لذا شیخ موفق شد الگوی اعتراض آرام اسلامی را به دنیا معرفی و آن را جایگزین مدل مهاتما گاندی و نلسون ماندلا کند.
* اگر موافق باشید درباره شیوه تبلیغی شیخ گفتوگو کنیم. برخلاف چیزهایی که بعضا گفته میشود شیخ نگاه فرقهای ندارند و به تعبیر رهبر انقلاب ایشان «مصلح تقریب» هستند. ایشان در زمینه شیعه و سنی و مباحث مربوط به وحدت اسلامی چه نظراتی دارند و شیوه تبلیغشان چگونه است؟
اجازه بدهید به بعضی از نکات موفقیت و سبک خاص شیخ در جذب و تربیت افراد اشاره کنم. او از لغت شیعه درباره پیروانش استفاده نمیکند، بلکه نام مسلمان مکتب اهل بیت(ع) یا اسلام ناب محمدی(ص) را بر آنها میگذارد. حتی یک مسجد شیعه در نیجریه نساخته است و به پیروان خود میگوید، بروید در همین مساجد موجود نماز بخوانید.
شیخ زکزاکی به پیروانش توصیه میکند در مساجد اهل تسنن و پشت سر آنان نماز بخوانند و نگذارند هیچ گونه جدایی بین آنان و اهل تسنن شکل بگیرد. این امر باعث میشود تبلیغ وهابیت مبنی بر اینکه شیعیان مؤمن و مسلمان و نمازخوان نیستند، خنثی شود.
البته مساجد نیجریه، بویژه در قسمت شمال بسیار زیادند. گاهی در یک کوچه 3 مسجد وجود دارد. شیعیان به آن مساجد میروند و گاهی اوقات بعد از نماز در گعدههایی که میگیرند به تبلیغ معارف اهل بیت(ع) از قبیل دعاها یا عقاید میپردازند بنابراین شبکه بزرگی از ظرفیتهای تبلیغی در اختیار شیعیان قرار گرفته است. با اینکه امروز تعداد شیعیان زیاد است اما با توجه به جامعه حدودا 85 میلیونی مسلمان در آنجا، کماکان در اقلیت هستند، بنابراین عدم جداسازی و غیرخودی ندانستن مسلمانان غیرشیعه و حتی سایر ادیان و افراد فاقد دین، یکی از مهمترین راهبردهای جنبش اسلامی نیجریه به شمار میآید.
شیخ زکزاکی به هیچ مذهبی توهین نمیکند، بلکه میگوید کلام اهل بیت(ع) به هرکسی که برسد قبول میکند و فقط صبر لازم است. وی حتی افرادی از شیعیان را که با معرفی او در دانشگاههایی مثل المصطفی در ایران درس خواندهاند اما کار دیپلماتیک انجام میدهند و از حرکت اسلامی خارج شدهاند، سرزنش نمیکند. او میگوید من انقلابیام و کار انقلابی میکنم. شما هم از طریق دیپلماتیک بروید. کسانی که دنبال حقیقت باشند، بالاخره به حرف ما میرسند.
پیروان او حتی یک تفنگ هم ندارند و تاکنون بهرغم کشتار هزاران نفر از آنها حتی یک گلوله هم شلیک نکردهاند. آنان در رزمایشها از اسلحه پلاستیکی و چوبی استفاده میکنند.
جامعه پزشکی شیعیان، تشکیلاتی با عنوان اَسماء را تشکیل داده که به طور رسمی به عنوان یک نهاد بینالمللی ثبت شده است. مردم وقتی با حرکت آنان مواجه میشوند و میپرسند شما کیستید و چرا به ما خدمترسانی میکنید؟ در پاسخ صرفا به توصیه شیخ زکزاکی برای خدمترسانی به مردم اشاره میکنند.
شیخ زکزاکی به پیروان مرد خود توصیه میکند با اهل تسنن ازدواج کنند، بنابراین مردان شیعه به ازدواج با زنان اهل تسنن میپردازند اما دختران خود را به ازدواج با اهل تسنن درنمیآورند. معمولا ۳-۲ سال طول میکشد که همسران آنها هم که سبک زندگی جدید شیعیان و اخلاق خوب آنها را میبینند جذب تشیع و شیعه شوند.
برخی مراسمها در حرکت اسلامی جنبه تظاهرات دارد و به گفته مردم، در انتشار نام شیعه و جذب مردم بسیار تأثیر دارد. برای مثال راهپیمایی روز عاشورا و روز اربعین و در مرحله بعد راهپیمایی روز قدس از این جملهاند. در برخی راهپیماییها، مثلا روز عاشورا، ایستگاههای انتقال خون وجود دارند و شیعیان خون خود را در راه خدا به هموطنانشان هدیه میدهند. گروههایی از دانشجویان هم در برخی اعیاد به بیمارستانها سر میزنند و ضمن سرکشی به بیماران و دادن هدایای کوچک به آنها، برای کمک به کسانی که به خون نیاز دارند خون میدهند. برخی اوقات تمام گروه، لباس متحدالشکل جنبش اسلامی نیجریه را میپوشند.
همچنین در برخی اعیاد مانند میلاد حضرت زهرا(س)، عدهای از دانشجویان به زندانیان نیازمند سر میزنند و با کمکهای جمعآوری شده از افراد خیر، زمینه آزادی بعضی از آنان را فراهم میکنند.
شیخ زکزاکی به شیعیان توصیه میکند «به پاس نعمتی که خدا به شما داده و شما شیعه شدهاید، سعی کنید 2 نفر، چه از فامیل و چه از آشنایان یا دیگران را به تشیع وارد سازید». به گفته پیروان ایشان، هماکنون این توصیه در میان شیعیان تبدیل به فرهنگ شده است.
* شیخ زکزاکی در این سالها عزیزان زیادی را در راه نشر معارف اسلام و ولایت اهل بیت از دست داده است. چه مصائب و بلایایی در این سالها بر سر شیخ و اطرافیان ایشان آمد؟
بله! برای مثال در روز قدس سال 2014 میلادی / مرداد ۱۳۹۳ شمسی، 3 پسر ابراهیم زکزاکی به همراه ۳۳ نفر از شیعیان در جریان حمله نیروهای نظامی نیجریه به راهپیمایان روز قدس شهید شدند. متأسفانه هیچ کسی به این حمله ناجوانمردانه اعتراضی نکرد. فقط از طرف مقام معظم رهبری، آیتالله اختری، دبیرکل وقت مجمع جهانی اهل بیت(ع) برای تسلی خاطر شیخ و حمایت از فعالیتهای حرکت اسلامی به نیجریه سفر و با شیخ و خانوادهاش ملاقات کرد.
وقتی دولت نیجریه دید کشتار سال 2014 روز قدس با اعتراضی مواجه نشد، در سال 2015 میلادی ۱۴۳۷ق (دیماه سال۱۳۹۴ش)، نیروهای ارتش نیجریه 10 روز پس از برگزاری راهپیمایی باشکوه اربعین و خشمناک شدن وهابیت، اسرائیل و آلسعود، در جریان برگزاری مراسم روز اول ربیعالاول از سوی جنبش اسلامی نیجریه در حسینیه بقیهالله در شهر زاریا، به بهانه بسته شدن راه بر فرمانده ارتش، ولی با برنامهریزی قبلی، به مراسم شیعیان حمله کردند و موجب کشته شدن 1000 و زخمی شدن 700 نفر شدند. در همین روز پس از حمله به حسینیه بقیهالله و کشتار شیعیان، به خانه شیخ نیز حمله شد و 3 فرزند دیگر شیخ زکزاکی یعنی حامد، حیدر و حُمَید به شهادت رسیدند و خواهر شیخ زنده زنده در اتاق در بسته سوخت. در جریان حمله نیروهای ارتش نیجریه به خانه شیخ، وی و همسرش نیز تا حد شهادت زخمی شدند. در این جنایت، شیخ یک چشم خود را از دست داد و بیش از 50 ترکش در بدنش به جا ماند که هنوز هم خارج نشده است. همسرش نیز دهها ترکش در بدن دارد، به طوری که به دلیل وجود ترکشها نمیتواند خواب راحت داشته باشد. نیروهای ارتش نیجریه همچنین در راهپیمایی اربعین سال 1397 در ابوجا روز شنبه 17 صفر 12 نفر، روز یکشنبه 18 صفر 29 نفر و روز اربعین بیش از 20 نفر را به بهانههای واهی کشتند.
شیخ زکزاکی از صلابت یک رهبر معنوی به تمام معنا برخوردار است. او بارها به من گفته است که از هیچ چیزی به جز خداوند هراس ندارد. او در نماز میت بر 3 فرزند شهیدش در روز قدس سال 93، چنان با صلابت بود که در همه جهان اسلام زبانزد خاص و عام شد. او پس از کشتار سال 1394 نیز که 3 فرزند دیگرش را با بیش از 1000 شهید و 700 زخمی از دست داد، خم به ابرو نیاورد و با وجود از دست دادن یک چشم و بیش از 50 ترکش در بدن به من میگفت به دیپلماتهای ایران بگویید من مقلد امام خامنهای (حفظهالله) هستم. ایشان فرمودهاند من دیپلمات نیستم من یک انقلابی هستم، بنابراین بگذارید دیپلماتها کارهای دیپلماتیک بکنند، من هم کارهای انقلابی خودم را انجام میدهم. یک بار از او پرسیدم: «مشکل شما را چگونه میشود حل کرد؟» ایشان گفت: «هر مشکلی فقط به دست خدا حل میشود. اگر هم کسی کاری کند، مأمور خداست، اگرنه غیر از خداوند از کسی کاری برنمیآید».
او ماه قبل در بدو ورود به زندان عمومی، دست خود را به دیوار بیکسی تکیه داده و گفته بود، «خدایا! فقط تو را دارم و غیر از تو کسی را ندارم». این دعای او، البته اسباب شرمندگی برای همه کسانی است که میتوانند کاری برای آزادی و معالجه او بکنند اما به بهانههای مختلف، از مسؤولیت خود طفره میروند. فردای قیامت هم مؤاخذه خواهند شد.
* همسر شیخ زکزاکی را یار غار او و همراه و همدم همیشگی او میدانند. آیا همسر ایشان هم در فعالیتهای اجتماعی و مبارزاتی شیخ نقشی بر عهده دارد؟
بله! «زینت ابراهیم» در سال 1984 میلادی با شیخ ابراهیم زکزاکی ازدواج کرد. او که قبلا خبرنگار و نویسنده مطبوعات بود، پس ازدواج با شیخ زکزاکی، به یک عنصر شیعه، انقلابی، فعال و مجاهد صبوری تبدیل شد که توان همراهی با شیخ را خیلی بیش از انتظار همه داشت و در کنار شیخ تواناییهای خود را بروز داد. خانم زینت ابراهیم که 9 فرزند را - که 6 نفرشان شهید شدهاند - به جامه شیعه و مکتب اهل بیت(ع) تحویل داده است، همه جا پا به پای شیخ در همه مراسمها، راهپیماییها، سفرهای داخل و خارج و سایر مجاهدات شیخ از جمله زخمی شدن شدید در کنار شیخ و 3 فرزند شهیدش در کشتار سال 1394 زاریا بوده است.
او از شیخ بشدت مراقبت میکند و برای این کار یک دوره آموزش پزشکی دیده است. او ضمن آشنایی با بسیاری از داروها، تزریقات شیخ و همه فرزندانش را انجام میدهد. در نیجریه او را معلمه میخوانند، زیرا در ایران و نزد شیخ دوره طلبگی را دیده و سالهاست که در نیجریه معلم بانوان حرکت اسلامی بوده است. با آشناییهای دور و نزدیکی که با فعالیتهای ایشان داشتهام، ایشان را چون زینب(س) در کنار امام حسین(ع) میدانم و در موارد مختلف از بزرگی ایشان تعریف میکنم. ایشان همیشه با تواضع میگوید «من اول شاگرد شیخ هستم، بعدا همسر و همرزم او».
برای معالجه شیخ و همسرش تلاشهای زیادی انجام شد تا بالاخره دادگاه نیجریه اجازه داد شیخ و همسرش با 2 همراه و زیر نظر 6 نگهبان امنیتی برای معالجه در هند به بیمارستان خاصی بروند. در بدو ورود شیخ به هند، عدهای به او اطلاع دادند سرمایهگذار این بیمارستان آمریکایی است و اینها احتمالا قصد کشتن شما و همسرتان را دارند. یکی از پزشکان او عبری صحبت میکرد و اهل اسرائیل بود. روز اول در بیمارستان به بهانه مُسکن، قصد تزریق یک آمپول ناشناخته و مشکوک را داشتند که خانم شیخ که در این زمینه تخصص دارد مانع شد. وقتی آنها میفهمند شیخ از قصد آنها آگاه است و اجازه معالجه در این بیمارستان را نمیدهد، از طرف دولت نیجریه به او 2 ساعت فرصت میدهند یا معالجه در همین بیمارستان را بپذیرد یا به نیجریه بازگردد. شیخ میگوید مرا به هر بیمارستان دیگری در هند ببرید قبول میکنم اما آنها موافقت نمیکنند و او و همسرش را به نیجریه برمیگردانند.
۴ دهه است که شیخ نهضت و حرکت اسلامی را در نیجریه آغاز کرده است. او اکنون بیش از ۲۰ میلیون طرفدار در نیجریه و دیگر کشورهای آفریقایی دارد. وی در حال حاضر یک پدیده جهانی و بویژه بعد از کشتار سال ۲۰۱۵ میلادی در زاریا در تمام جهان شناخته شده است.
* اهم فعالیتهای شیخ در چند سال اخیر چه بود و آیا شرایط نیجریه در این سالها برای ایشان تفاوتی کرد؟ ایشان چگونه توانست به ایران بیاید؟ اگر از دیدارشان با رهبر انقلاب خاطره یا نکتهای دارید بفرمایید.
در مورد بخش اول سوال، شیخ از وقتی از زندان آزاد شد، از تابستان 1400 فعالیتش بیشتر ساماندهی و سازماندهی و کارهایی بود که به خاطر در زندان بودن به کمی سر و سامان یافتن نیاز داشتند، البته حرکت اسلامی در نیجریه با زندان رفتن ایشان آسیب ندیده بود ولی به هر حال باید نشستهایی با مدیران و باقی دستاندرکاران و نمایندگان در شهرهای مختلف نیجریه میگذاشت که بیشتر ملاقاتها و برنامههای عمومی ایشان نیز درباره مسائلی مثل عزاداری روز عاشورا و راهپیمایی روز قدس بود. ایشان در این مدت تلاش میکرد زودتر پاسپورت را بگیرد و از آنجا برای معالجه خارج شود.
نکته بعدی اینکه شرایط نیجریه برای ایشان در وضع فعلی اینطور است که رئیسجمهور تغییر کرده و رئیسجمهور جدید همراه است و خیلی مزاحمتی برای شیخ ایجاد نمیکند، از جمله اینکه دادن پاسپورت و مسافرت به ایران هم به دلیل همین توجهی است که رئیسجمهور جدید به ایشان دارد و با شرایط قبلی نیجریه بسیار متفاوت است. اما اینکه ایشان چطور توانست به ایران بیاید؛ وقتی دادگاه کاملاً ایشان را تبرئه کرد طبیعتاً مثل یک شهروند نیجریهای آزاد است و هر کشوری بخواهد میرود. تعداد زیادی نیجریهای داریم که برای زیارت، تحصیل و... به کشور ما رفت و آمد میکنند، بنابراین آمدنش به ایران برای معالجه خیلی دور از ذهن نبود چون از ابتدا هم قرار بود برای معالجه به ایران بیاید.
در مورد ملاقات ایشان و حضرت آقا، چون بنده در این جلسه حاضر نبودم، نمیتوانم سخنی بگویم ولی خودش خیلی تعریف کرد و از اینکه به محضر حضرت آقا توفیق شرفیابی پیدا کرد بسیار خوشحال بود و طبیعتاً این خوشحالی برای خود و خانواده ایشان هم بوده است.
از نکات مهمی که باید در این مدت دنبال کرد این است که به هر حال شرایط شروع مبارزه شیخ در 40 سال قبل با الان که رسانه بسیار پیشرفت کرده و امکانات جدیدی فراهم شده، خیلی تفاوت کرده است، ایشان تا چند سال قبل تلاشهای زیادی داشت و امروز باید خود را با شرایط جدید تطبیق دهد و با آمدنش به ایران و سایر کشورها که میروند این حالت تقویت خواهد شد، بنابراین آنچه درباره شیخ در این ایام باید بگویم، این است که شرایط برای مبارزه ایشان فراهم است، البته ایشان مبارزهای با دولت نداشته و ندارد و تاکنون هم یک گلوله از طرف نیروها به طرف کسی شلیک نشده؛ مبارزهای که ما میگوییم، مبارزه با جریانهای انحرافی در اسلام بویژه مبارزه برای معرفی مکتب اهل بیت(ع) است.
ارسال به دوستان
این ننگ با جنگ پاک نمیشود
سیدعلی هدایتی: ارتش رژیم صهیونیستی شامگاه پنجشنبه کلیسای «سن پورفیریوس» در غزه را بمباران کرد؛ یک کلیسای تاریخی که قدمت آن ۱۵۰۰ سال برآورد میشود. بر اساس گزارشها، دهها نفر از مردم مظلوم غزه از جمله زنان و کودکان در این حمله به شهادت رسیدند. حالا رژیم صهیونیستی پس از بمباران منازل مسکونی، مدارس، مساجد و بیمارستان المعمدانی، یک کلیسای با قدمت غزه را نیز بمباران کرده است. یکی از مهمترین اهداف رژیم صهیونیستی از بمباران منازل مسکونی، مدارس، مساجد، بیمارستانها و حالا کلیسا، ارسال این پیام به مردم مظلوم غزه است که در این منطقه هیچ جای امنی وجود ندارد و فلسطینیها برای حفظ جانشان راهی جز ترک غزه و اقامت در صحرای سینا ندارند؛ هدفی که تاکنون در تحقق آن شکست واضحی خورده و حتی وزیر خارجه آمریکا نیز در سفر اخیر خود به منطقه، اذعان کرد شواهد میدان حاکی از عدم خروج ساکنان غزه از شهرشان است. صهیونیستها اما دستبردار نیستند و برای محقق کردن اخراج فلسطینیها از غزه، دست به هر جنایتی میزنند، حتی به قیمت اینکه افکار عمومی دنیا علیه آنها شود. ارتش رژیم صهیونیستی طی این مدت بیش از ۴۰۰۰ فلسطینی را به شهادت رسانده است که بر اساس گزارشهای وزارت بهداشت غزه، یکسوم این آمار کودکان هستند. انتشار تصاویر جنایات صهیونیستها بویژه تصاویر کودکان شهید، واکنشهای مردم دنیا را در پی داشت. جنایت هولناک حمله به بیمارستان المعمدانی غزه اما موج بسیار بزرگی از انزجار مردم سراسر دنیا علیه رژیم صهیونیستی را به دنبال داشت؛ تجمعات بزرگی در سراسر دنیا، اعم از کشورهای اسلامی، اروپا و حتی آمریکا در محکومیت رژیم صهیونیستی شکل گرفت. جو بایدن که چهارشنبه گذشته به سرزمینهای اشغالی رفته بود، در اظهارنظری شیطانی مدعی شد حمله به بیمارستان المعمدانی کار رژیم صهیونیستی نبوده است. او اما بلافاصله اذعان کرد تعداد زیادی از مردم دنیا ادعای دست نداشتن رژیم صهیونیستی در این جنایت را قبول ندارند. این موضع بایدن به وضوح نشان میدهد او نیز بخوبی میداند در دنیا یک موج نفرت عمومی از رژیم صهیونیستی ایجاد شده است. حالا پس از بیمارستان المعمدانی، بمباران کلیسای «سن پورفیریوس» در غزه بر این نفرت عمومی از صهیونیستها افزوده است و اتفاقا نشانه دیگری است در اثبات اینکه صهیونیستها عامل بمباران بیمارستان بودهاند. سوال کلیدی این است: رژیم صهیونیستی در روند اشغالگریهای خود و کشتار فلسطینیها حساب ویژهای روی افکار عمومی دنیا باز کرده بود و همواره از سوی رسانههای جریان اصلی دنیا مورد حمایت واقع شده است. این نشان میدهد صهیونیستها تا چه اندازه اهمیت رسانه و افکار عمومی و قضاوت مردم دنیا درباره موضوع فلسطین را میدانند. اما چرا در روزهای اخیر و بمباران غزه، جنایتهایی مرتکب میشوند که افکار عمومی دنیا را علیه خود بسیج کنند و کاری هم از دست رسانههای جریان اصلی برای سرپوش گذاشتن یا توجیه این جنایتها ساخته نیست؟ چرا دیگر قضاوت عمومی مردم دنیا برای رژیم صهیونیستی مهم نیست؟ رژیم صهیونیستی پس از حماسه توفان الاقصی فعلا نگران تصویر خود در دنیا و قضاوت عمومی ملتها درباره جنایتهایش در غزه نیست. چرا؟ چون اولویت بسیار مهمتری دارد. این اولویت چیست؟ «خطر موجودیت». بله! رژیم صهیونیستی موجودیت خود را در خطر بسیار جدی میبیند. ضربهای که حماسه توفان الاقصی به هیمنه رژیم صهیونیستی وارد کرد آنقدر بزرگ است که باعث شده در تلآویو کسی نگران تصمیمات دیوانهوار برای ارتکاب جنایتهای ضدبشری در غزه نباشد. سفر جو بایدن به تلآویو تنها چند ساعت پس از جنایت حمله به بیمارستان المعمدانی نیز مؤید همین واقعیت است. بایدن هم فهمیده است با عملیات توفان الاقصی، ضربهای جبرانناپذیر به هیمنه صهیونیستها وارد شده و موجودیت رژیم صهیونیستی به مخاطره افتاده است. به همین دلیل ناگزیر شده نفرت ملتها را به جان بخرد، موجودیت رژیم صهیونیستی را بر اختلافات خود با نتانیاهو ترجیح بدهد، در تلآویو حاضر شود، از رژیم اشغالگر حمایت کند، به جنایتهای ضدبشری صهیونیستها مهر تأیید بزند، بگوید در کنار رژیم صهیونیستی ایستاده است و حتی در موضعی شیطانی و نفرتانگیز مدعی شود جنایت حمله به بیمارستان المعمدانی کار نتانیاهو نبوده است. سفر وزیر خارجه و وزیر دفاع آمریکا و نیز برخی مقامات اروپایی به تلآویو آن هم در میانه جنایتهای اسرائیل در غزه را هم میتوان در همین راستا ارزیابی کرد. آنها هم فهمیدهاند هیمنه رژیم صهیونیستی از هم پاشیده و همه دنیا لختی رژیم صهیونیستی را دیدهاند. آنها هم میدانند جنایتهای رژیم صهیونیستی خشم عمومی مردم کشورهایشان را موجب شده است. آنها اما این نفرت عمومی را به جان خریدهاند چون میدانند از سال ۱۹۴۸ و تشکیل رژیم صهیونیستی، هیچ وقت تا این اندازه موجودیت این رژیم دستساز به خطر نیفتاده است. رژیم تلآویو نیز که میداند ملتها را باخته است، دلخوش به این دولتهاست و جنایتهای خود در غزه را ادامه میدهد. هدف آنها از بین بردن موجودیت حماس به عنوان ضلعی از جبهه مقاومت است؛ هدفی که هیچ کسی در تلآویو، واشنگتن، لندن، پاریس و برلین نسبت به تحقق آن ارزیابی مثبتی ندارد. اینکه چرا هدف صهیونیستها برای از بین بردن حماس هرگز محقق نخواهد شد، دلایل بسیاری دارد که فرصت آن در این نوشته نیست اما آنچه فعلا میتوان درباره آن با قطعیت سخن گفت این است که پس از توفان الاقصی، تا اینجا صهیونیستها هم هیمنه نظامی و امنیتی خود را از دست دادهاند و هم افکار عمومی دنیا را. و این ننگ با جنگ پاک نمیشود.
ارسال به دوستان
ابراهیم فیاض، استاد مردمشناسی دانشگاه تهران در گفتوگو با «وطن امروز»:
جنگ غزه تئوری خواهد ساخت
نظام اجتماعی جدیدی در منطقه بر مبنای نظریه امت و امامت در حال شکلگیری است
محمدمحسن راحمی: عملیات «توفان الاقصی» فصل تازهای در تاریخ مبارزه با رژیم اشغالگر قدس رقم زد. برای نخستین بار مبارزان فلسطینی به صورت زمینی به مناطق اشغالی حمله و بیش از ۱۵۰۰ صهیونیست را به هلاکت رساندند و 200 نفر را به اسارت گرفتند. پس از عملیات 7 اکتبر، اسرائیل با حملات وحشیانه به نوار غزه درصدد جبران لطمهای که به حیثیت ازدسترفته امنیتی، نظامی و سیاسیاش وارد شده بود برآمد و در این بین از کشتار مردم پناهنده به بیمارستان الاهلی(المعمدانی) هم ابایی نداشت. بحث و تحلیل پیرامون وضعیت جنگی همچنان ادامه دارد اما درباره سایر زوایای تئوریک این پدیده تاریخی کمتر بحث شده است. دکتر ابراهیم فیاض، استاد مردمشناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در گفتوگو با «وطن امروز» بحثی تاریخی درباره خاستگاه پیدایش صهیونیسم و زیست اجتماعی - سیاسی اسرائیل ارائه میکند و سپس به نحوه مواجهه جهان اسلام در دورههای مختلف با این پدیده میپردازد و در نهایت تحلیلی از وضعیت فعلی و آینده منطقه به دست میدهد که خواندنش در این روزها خالی از لطف نیست.
* * *
* در ۲ هفتهای که از عملیات حماس میگذرد بحثهای مختلفی شده که بیشتر حول موارد سیاسی، استراتژیک و نظامی بوده است. قصد داریم در این گفتوگو ناظر به دلالتهای اجتماعی و مردمشناسانه در وضعیت فعلی فلسطین اشغالی، منطقه و دنیا صحبت کنیم.
دنیای امروز واقعا پیچیده است و اصلا قابل تصور نیست که چه اتفاقی رخ میدهد؛ نمیتوانید دریابید که دارد در جهان چه میشود. تئوریها تمام و تبدیل به تاریخ اندیشه شدهاند. دیگر تئوریای نیست که بخواهد چیزی را تبیین کند. همه مستاصل هستند که چه خواهد شد. دلیل من برای این حرف همین جنگها در دنیا است. جنگی که الان در غزه به وجود آمده هم حتما طولانی خواهد شد و خود اسرائیلیها نیز بیان کردند که یا ما یا حماس باقی میمانیم! کار به آخر خط رسیده است. به جز این جنگ و جنگ اوکراین، چین نیز ممکن است وارد جنگ شود و تایوان را تصرف کند. غربیها هم کاملا درگیر هستند و باید بررسی کرد که غرب چه مسائلی دارد و در این مدت چه اتفاقاتی در آن رقم خورده که اینقدر تضعیف شده است. بیشتر هم بحث تئوریهای اجتماعی است. غالبا نظریههای اجتماعی زیربنای نظریههای سیاسی و آینده است. به عبارت دیگر، بدون نظریههای اجتماعی هرگز نمیتوان به نظریه سیاسی یا آینده سیاسی رسید.
* درباره دولت جعلی صهیونیستی و سابقه آن به لحاظ تاریخی چه نکاتی حائز اهمیت است؟
دولت اسرائیل یک دولت سوسیالیستی بود که از شرق اروپا به وجود آمد. تئودور هرتزل، پدر صهیونیسم، جزو مجارهای ساکن اتریش بود. اتریش هم تقریبا در مرز بین اروپای شرقی و غربی قرار دارد و دو قوم مهم غرب اروپا یعنی آلمان و فرانسه در اتریش به هم پیوند میخورند. اتریش مرکز فرهنگی اروپا و خیلی مهم است. ما متاسفانه اتریش را خیلی نشناختیم. رایزن فرهنگی که این را بفهمد به آنجا نفرستادیم. هرتزل در اتریش جنبش صهیونیسم را آغاز کرد اما در واقع اسرائیل یک دولت سوسیالیستی قرن نوزدهمی است. هم بنگوریون و هم گلدا مایر که نخستین نخستوزیر رژیم بود، سوسیالیست بودند و در مجموع میتوان گفت یک دولت سوسیالیستی بر سرکار آوردند. تقریبا میتوان گفت تفسیر یهودی از مسیحیت در سوسیالیسم رخ میدهد. ریشه تفکر سوسیالیستی بیشتر در جامعه یهودی است. کلیسا که کنار میرود و تفسیر یهودی از مسیحیت رخ میدهد، در کشوری همچون فرانسه به شکل سوسیالیسم درمیآید و در آلمان به پروتستانتیسم منتهی میشود. سوسیالیسم را میآورند و خشونتی که دارند و کشت و کشتاری که در دوره اولشان انجام میدهند هم کمونیستی - سوسیالیستی است. تمام تیپ و قیافهها و لباسها هم سوسیالیستی است. لباس کوملههای کردستان هم همانند لباس اسرائیلیهای اولیه است. رنگ لباسها مثل کوملههاست. اینها همه به یک معناست و در یک مقوله هم میگنجند. اینکه بین کوملهها و حزب دموکرات و احزاب کرد - کمونیستی و سوسیالیستی و مطابق همان مدل فرانسوی - با صهیونیستها همکاری وجود دارد بر همین اساس است. همکاری فقط استراتژیک نیست، اینها همکاری تئوریک دارند. الهام علیاف که با اسرائیل همکاری راهبردی دارد تصادفی نیست، بلکه اینها کمونیست هستند. علیاف هم جزو «کاگب» شوروی بوده است. ضمنا شوروی بیشترین قدرت را در تاسیس اسرائیل داشته است و بعد از آن آمریکا پیگیر شده است. همیشه چپها حمال راستها هستند در تاریخ. یعنی چپها شروع میکنند و راستها ادامه میدهند. بر همین اساس شاهد هستید کسانی که دخالت در تاسیس اسرائیل داشتند، هم شوروی و هم فرانسه هستند. تاسیس دولت یهود ابتدا در هلند است، هنوز فلسفه اقتصادی آنها هم در هلند است. در دوره کرامول این یهودیان به انگلیس منتقل میشوند و در آنجا روچیلدها مسلط میشوند. از قرن 20 به بعد هم یهودیان وارد آمریکا و در آنجا مستقر میشوند. بعد هم بمب اتم و سرمایهداری جهانی و... اتفاق میافتد و تا امروز ادامه دارد و اسرائیل را باید با توجه به این سابقه دید. هم شوروی کمونیست و هم آمریکای سرمایهداری پشت اسرائیل بودند و این غربیت و مدرنیسم چپ یا مدرنیسم راست و سرمایهداری فرقی ندارد، همه اینها در ماجرای تاسیس اسرائیل آمدند و در خاورمیانه نفوذ کردند. یعنی یک پایگاه نظامی و اطلاعاتی غرب و شرق مدرن در خاورمیانه تشکیل شد. این ادامه جنگهای صلیبیاست که هم شارلمانی فرانسه در آن نقش دارد و هم انگلیس. زمانی ژنرال فرانسوی در سوریه با پا به قبر صلاحالدین ایوبی زد و گفت دوباره بازگشتیم! یعنی بعد از جنگهای صلیبی بازگشتیم و این ماجرا قبل از تاسیس اسرائیل است. پس میتوان گفت تاسیس اسرائیل برای نفوذ غرب در خاورمیانه و جهان اسلام است. غربیها دیگر نمیتوانستند استعمار کنند، بنابراین پایگاه تاسیس میکنند. اسرائیل که تشکیل شد کشت و کشتار رخ داد. مثل همین امروز، فرقی نمیکند، فقط آن زمان در بدو تاسیس اسرائیل سوسیالسیت است و در مراحل بعد که به تدریج بیشتر با غرب ممزوج میشود، تبدیل به فاشیست میشود.
* به یک دولت راست فاشیستی تبدیل میشود.
بله! دولت فعلی اسرائیل راستگرای فاشیستی است. زمانی که اسرائیل تشکیل شد، کشورهای اسلامی با نظامات سنتی خود یعنی پادشاهی و اُمرایی میخواستند با آن بجنگند. دولت اسرائیل یک دولت مدرن چپ بود که اعتقادی میجنگید.
اسرائیل هیچگاه دولت مذهبی نبود، محکم میجنگید تا دولت سوسیالیستی به وجود بیاورد و در اوج آن هم به کمونیسم رسید. کمونیسم در اسرائیل اولیه اجرا شد. نظام اشتراکی در «کیبوتص»ها تشکیل شد و دهکدههای اشتراکی به وجود آمد که در آن دختر و پسر ازدواجی نداشتند و رابطه جنسی آزاد بود تا فرزند به دنیا بیاورند و دولت صهیونیست بزرگ شود. در کیبوتصهای اسرائیل روابط جنسی و اقتصاد مشترک بود و افراد باید در مزارع کار میکردند شبیه همان قصه کمونیسم استالینیستی بود. هم باید میجنگیدند و هم کار میکردند. کیبوتص، یک ساختار کاملا کمونیستی بود. البته در این نظریه هم شوروی و هم اسرائیل شکست خوردند و هر دو تبدیل به دولتهای فاشیستی شدند. در همان کیبوتصها نوزادان زیادی هم متولد شدند اما الان در اسرائیل خانوادهگرایی شدید است. در فاشیسم فعلی اسرائیل، نژادپرستی و فاصله طبقاتی به شدت نمود دارد. در فاشیسم دیگر خبری از برابری طبقاتی نیست. در اسرائیل در درازمدت فاصله طبقاتی و فاصله نژادی زیاد شد. الان سیاهپوستان و رنگینپوستانی که آمدهاند، نسبت به نسل اولیه اروپای شرقی که بور و سفید هستند، تحقیر شدهاند. اینها خود را نژاد برتر میدانند و نژادپرستی در اسرائیل اوج گرفته که در تظاهراتهای اخیر مشخص است، حتی در بین سیاهپوستان هم زد و خوردهایی شکل گرفت، بنابراین در اسرائیل فعلی فاصله طبقاتی بشدت بالاست، فساد اقتصادی هم بشدت بالاست. نخستوزیر فعلی هم بشدت فاسد است. الان اسرائیل سرتاپا فساد است. شهروندان صهیونیست هم دیگر جنگجو نیستند، ارتش جنگجو نیست. الان با خشونت عمل میکنند ولی در درازمدت ارتش اسرائیل فرومیپاشد. در جنگ 33 روزه اگر حزبالله 3-2 روز بیشتر صبر میکرد ارتش اسرائیل فروپاشیده بود. الان هم تجربه کردند و اسرائیل میداند کم میآورد و شروع به فشار میکند.
* در صحبتهایتان به آرایش اولیه کشورهای اسلامی در برابر اسرائیل اشاره کردید. این وضعیت در ادامه چه تغییراتی داشت و امروز به چه صورت است؟
عرض کردم اسرائیل که تشکیل نظام سوسیالیستی داد، کشورهای اسلامی با نظام پادشاهی و اُمرایی شروع به جنگیدن با آنها کردند. به شدت ضعیف بودند و سریع هم شکست خوردند. هر کشوری وسط آمد شکست خورد. نظام اسلامی دید با نظام پادشاهی راه به جایی نمیبرد. بعد از آن کودتاهای سوسیالیستی در این کشورها رخ داد. در مصر عبدالناصر به قدرت رسید و حافظ اسد در سوریه و صدام در عراق با کودتاهای سوسیالیستی روی کار آمدند.
اینجا ایستادگی کشورهای اسلامی در مقابل اسرائیل قدری ادامه یافت اما باز هم عملا شکست خوردند. یعنی جمال عبدالناصر شکست خورد، البته مرگ او هم مشکوک و دامادش جاسوس اسرائیل بود. بلافاصله هم شاهد هستیم سادات سر کار میآید و او شروع به آمریکایی کردن مصر میکند. کسی که این وسط به صورت سوسیالیستی میماند حافظ اسد است که تا آخر یک سوسیالیست جدی است و در آخر هم مذهبی شده بود. در عمرش نه شراب خورد و نه سیگار کشید و همه هم به عنوان آدمی اخلاقی او را قبول داشتند. خانواده حافظ اسد در سوریه هم با همه توطئهها هنوز در سوریه مشروعیت دارد. نکته اینجاست که سوسیالیستها این همه اقدام کردند اما نهایتا به وضعیت «نه جنگ، نه صلح» با اسرائیل رسیدند. لیبی هم بعدا به این قصه ملحق شد. در این اوضاع و احوال بود که یکباره انقلاب اسلامی در ایران رخ داد. انقلاب اسلامی انقلابی است که روحانیت رهبری آن را بر عهده داشت اما غیر از آن یکی از قوای محرکهاش شریعتی و طیف روشنفکری بود که اندیشه آنها در انقلاب تاثیر داشت. شریعتی از پدیدارشناسی اگزیستانسیالیستی ژان پل سارتر شروع و با عرفان ایرانی هم پیوند برقرار کرد. او به فلسفه فحش میدهد و میگوید فیلسوفان پفیوزان تاریخند و خودش «عرفان، آزادی و عدالت» را قبول میکند. شریعتی عرفانی است و این سبک و سیاق خود را از ژان پل سارتری میگیرد که پدیدارشناسی -که نوعی فلسفه مسیحی روشمند شده است - را با اندیشههای چپ سوسیالیستی مخلوط کرده و تبدیل به یک اندیشه عرفانی مبارزهجو شده است. شریعتی همان موقع در فرانسه است و این را میگیرد و به ایران میآید. کل اگزیستانسیالیسم و پدیدارشناسی چپگرای ژان پل سارتر را در اسلام بازتولید میکند که نتیجه آن برجسته کردن مفاهیمی اعم از «بازگشت به خویشتن»، «جهاد»، «شهادت» و ... میشود. اینها را شریعتی مطرح میکند که در واقع بخشی از مبانی انقلاب میشود. وقتی انقلاب اسلامی پیروز میشود، کشورهای سوسیالیستی منطقه مثل صدام بشدت نگران میشوند و رهبری خود در جهان اسلام در مقابله با اسرائیل را در خطر میبینند. صدام با اندیشه سوسیالیستیاش وارد جنگ با ایران میشود که 8 سال این جنگ ادامه دارد. وقتی انقلاب اسلامی پیروز میشود لیبی هم احساس وحشت میکند و امام موسی صدر را میدزدد و سربهنیست میکند. قذافی میدانست با پیروزی انقلاب اسلامی و حضور امام موسی صدر در لبنان، سران عرب در مقابل اسرائیل رهبری خود را از دست میدهند. صدام به ایران حمله میکند و لیبی هم امام موسی صدر راسربهنیست میکند که رهبری را از دست ندهند.
حافظ اسد پشت انقلاب اسلامی آمد. شاید قرابتهای مذهبی بین علویها با شیعیان هم در رویکرد او موثر بود. صدام میگفت فقط من رهبر مقاومت و ضداسرائیل هستم. حتی بعد از اتفاقات جنگ خلیجفارس، چند موشک هم به اسرائیل زد تا بگوید من رهبر مقابله با اسرائیل هستم. به این دقت داشته باشید که در فضاهای سوسیالیستی، مثل خود استالین، هیچ رقیبی را قبول نمیکنند. مثل فرعون، انا ربکم الاعلی میگویند و فقط خودشان را قبول دارند. صدام هم همین دعوا را داشت که رهبری مقاومت در برابر اسرائیل فقط از آن من است. حتی یاسر عرفات و بقیه که پشت صدام درآمدند هم در نهایت در مقابله با اسرائیل شکست خوردند و این بسیار معنادار است. به قول امام(ره) جنگ باعث شد ایران قدرت هژمونیک ضدسرمایهداری و ضداسرائیل قلمداد شود. برای همه مردم جهان اسلام هم مشخص شد که اگر واقعا صدام راست میگفت پس چرا با ایران که ضد اسرائیل بود، جنگید. وقتی هم صدام به کویت حمله کرد دیگر هویت او بیشتر آشکار شد که وی خودمحور است و کاری هم به اسرائیل ندارد. اینجا بود که دیگر با وجود موشکپرانیاش به سمت اسرائیل هم حتی کسی نگفت صدام ضداسرائیل است! بعد از این دوره در مقطع حملات 11 سپتامبر و سپس جنگ عراق، صدام سرنگون شد و بعد آمریکاییها سراغ لیبی رفتند و قذافی را هم سرنگون کردند. تنها کسی که در امان ماند بشار اسد بود که سوریه را نیز با کمک داعش خواستند نابود کنند. این مسائل همگی معنادار است. اگر ایران پشت سوریه نبود، آن را همانند لیبی نابود میکردند و تجزیه میشد. این مقطع مهمی است که ایران با کمک سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در مقابل داعش ایستاد و توانست سوریه را هم نجات دهد. جریان داعش، جریان خلافتگرایی بود. خلافتگرایی در زمان معاویه تبدیل به پادشاهی شد و این پادشاهی در کل جهان عرب تا زمان ایجاد اسرائیل وجود داشت و شکست میخورد. شکست این نظامات پادشاهی در مقابل اسرائیل، باعث شدند نظامات سوسیالیستی سر کار بیایند. خلائی که در نظامهای سوسیالیستی وجود داشت این بود که مبنای خلافتی نداشتند و مبنای پادشاهی هم نداشتند مثل زمان پس از معاویه. اینجا یک نوع خلأ وجود داشت تا اینکه انقلاب اسلامی رخ داد. انقلاب اسلامی یک «نظام امت - امامت»ی بهوجود آورد که کاملا ریشه در تفکر قرآنی دارد. الان جمهوری اسلامی تمام جهان اسلام را امت اسلامی میداند. یعنی رهبر انقلاب، حضرت آقا، بارها بیان کردند بشدت طرفدار امت اسلامی هستند. برخوردی که ایران با طالبان دارد هم کاملا براساس همین ایده امت اسلامی است. غربگراها تلاش دارند این را مختل کنند و در قصه قتل داریوش مهرجویی و اتفاقات اخیر درباره مهاجران هم دیدید که میخواستند فضا را امنیتی و افغانستان را نابود کنند. طالبان اعلام کرده اگر کشورهای اسلامی اجازه دهند با اسرائیل میجنگیم. این تفکر کاملا برعکس داعش است. داعش در همین ایام در مسجد شیعیان هزاره در افغانستان بمب گذاشت، بنابراین این نزاع میان ایران و افغانستان اتفاقا توطئه است. حاج قاسم در برخورد با داعش که نظامی خلافتی بود، نماد «نظام امت - امامت» بود. داعش به دنبال کشت و کشتار بود و برای او هر چند هدف بیشتر شیعه بود اما شیعه و سنی معنا نداشت. در مقابل حاج قاسم نظام امت - امامتی را نمایندگی میکرد که رأفت، صلح و مهربانی را منعکس کرد. رفتار حاج قاسم در دفاع از ایزدیها را به خاطر دارید. الان حاج قاسم در کشورها پرستیده میشود. کلیپی دیدم که دختر مسیحی مقابل مجسمه حاج قاسم آمد و صلیب کشید و برای او دعا کرد. نظام امت - امامت دارد کار میکند و جلو میرود. البته زمان میبرد تا از نظام خلافتی نجات پیدا کنیم. ایران بعد از ساختار جدید با عربستان هم صحبت میکند که مشابه همان کاری است که پیامبر(ص) در اوج قدرت انجام دادند. با مصر هم صحبت خواهد کرد، با اردن هم صحبت میکند. چه اتفاقی در قصه جنگ اخیر افتاده است؟ جریان از این قرار است که مردم و جوانان منطقه بهشدت هوشیار شدند. دولتهای این کشورها تقریبا بیخاصیت ماندند و نمیتوانند کاری کنند. نظام پادشاهی، سلطانی و اُمرایی، 3 مدل نظام در جهان اهل سنت است. یک نظام پادشاهی مثل عربستان است، یک نظام سلطانی همچون عمان است و یک نظام امرایی و امیری است مثل مصر و امارات. البته در مصر به سیسی، رئیسجمهور میگویند ولی عملا نظام امرایی است. الان ترکیه قرار است به سلطانی برگردد. این چند نوع حکومت است ولی هیچ یک همانند نظام امت - امامت نیست. ایران در حال جمع کردن همه این حکومتهاست. نظام آذربایجان و ترکیه که ضدایران بودند در حال فروپاشی هستند، بویژه وقتی ایران با عربستان مذاکره کرد. به نظرم در ادامه عربستان و مصر هم نظریه امنیتی خود را با ایران بازتعریف خواهند کرد. مصر نظریه امنیتی خود را با ایران تعریف میکند برای اینکه بماند؛ اینها مواردی است که رخ میدهد.
* بعد از عملیات اخیر این اتفاق میافتد؟
بله! به صورت تاریخی به سمت این فراساختار خواهد رفت.
* عملیات الاقصی زمانی انجام شد که کشورهای عربی به سمت پیمان آبراهام و صلح با اسرائیل میرفتند. به نظر شما در ترتیبات امنیتی منطقه بعد از این جنگ، تغییرات کلانی در این حوزهها رخ خواهد داد.
درست است! عربستان میخواهد رشد کند و در درجه اول، امنیت برای او مهم است. عربستان میخواست امنیت خود را با اسرائیل تعریف کند اما پس از جنگ غزه باید آن را با ایران تعریف کند. این شروع شده بود که اسرائیل نگذاشت. الان غرب در اوکراین هم در حال شکست است. گفتند اگر جنگ در فلسطین ادامه یابد حتما اوکراین شکست میخورد، خصوصا الان در آستانه زمستان که این اتفاق رخ میدهد. نکته مهم این است که این جنگ تئوری میسازد. این جنگی که حاج قاسم طراحی کرده بود با ساختاری که امروز دیدم تئوری میسازد. حاج قاسم در شب آخر سفر به لبنان اینها را طراحی کرده و گفته بود اینها را بنویسید و نوشتهاند که اینها الان رخ میدهد. حزبالله هنوز وارد جنگ نشده است، سوریه هنوز وارد جنگ نشده است. همین الان نیروهایی که با داعش جنگیدند در سوریه زیاد هستند. اینها کامل میتوانند وارد جنگ فلسطین شوند. اردن هم جلوی مردم را گرفته تا وارد این جنگ نشوند. ارتش مصر هم جلوی بیاباننشینها را گرفته ولی هم با ماشین و هم پیاده به سمت غزه رفتهاند و روزبهروز هم به مرز نزدیکتر میشوند. اینها میتوانند به راحتی مرز را بشکنند و وارد شوند؛ خیلی هم تازهنفس هستند و میتوانند اسرائیل را نابود کنند. اسرائیل همینطور در حال فروپاشی است، چون برای جنگهای غیرمتمرکز آفریده نشده است. اسرائیل برای جنگهای متمرکز آفریده شده است و نمیتواند مقاومت کند و زود دچار فروپاشی خواهد شد. اسرائیل برای جنگهای اینچنینی آماده نشده است. در لحظهای که 6 میلیون جمعیت فلسطینی که در اردن هستند و همه جوان و فرهیخته هستند وارد جنگ شوند، اصلا مشخص نیست یک شب تا صبح اسرائیل بماند یا خیر!
آمریکا هم نمیتواند الان اسرائیل را نگه دارد. قدرت نظامی ندارد، قدرت اقتصادی هم ندارد. اوکراین تمام رمق آمریکا و غرب را برده و انبار تسلیحاتی اینها را خالی کرده است. اینها برای جنگ کوتاهمدت نیرو و تسلیحات دارند. اینکه آقا بیان کردند قابل ترمیم نیست یعنی ادامه جنگ فرسایشی است. این نظری است که تمام محور مقاومت روی آن اتفاق نظر دارند که با کمترین هزینه به بیشترین پیروزی برسند. کل قصه همین است. عقلانیتی که وجود دارد این است که با کمترین هزینه باید به پیروزی برسند، چه هزینه انسانی و چه هزینه اقتصادی و غیره باشد. الان 90 درصد شهرکنشینان جنوب اسرائیل گفتهاند ما دیگر برنمیگردیم. اگر از شمال هم وارد شوند که خیلی پیچیدهتر میشود. میخواهم بگویم نظام امت - امامت دارد شکل میگیرد و این تفکر اصیل اسلامی و قرآنی است که حضرت آقا آن را همانند شیوه امام علی(ع) جلو میبرند. آن چیزی که آینده را شکل میدهد، کلاننظام بسیار بزرگی است که بازگشت به اندیشه اسلامی، سیاسی و اجتماعی امت - امامت است. این را الازهر هم اخیرا قبول کرده است. یعنی در مناسبات شیعه و سنی در برخورد داخلی و خارجی به نظام امت - امامت برمیگردد، نه خلافت که باعث کشتار است. همان چیزی که حضرت زهرا(س) در خطبه فدکیه بیان میفرمایند. میگویند این خلافت، شتر زخمیای است که روی آن پالان بگذارند و این پرخاشگر است. منظور این است که کشت و کشتار شروع میشود. امروز داریم به وحدت جهان اسلام، شیعه و سنی، روی این قصه برمیگردیم. چطور هند این میزان به پشتیبانی اسرائیل آمده است؟ این هندوئیسم بهشدت خلاف میراث گاندی، خلاف میراث هند اصیل و هندوئیسم اصیل و بهشدت ایدئولوژیک برخورد میکند. در کانادا رهبر سیک ضد خود را ترور میکند، در قصه اسرائیل وسط میآید و بهشدت هم فعال است. این نشان میدهد این بلا بر سر هند هم خواهد آمد و در آن جنگهای طبقاتی و نژادی و مذهبی و قومی شروع میشود و هند یکباره سقوط خواهد کرد. هند تنها کشور آسیایی است که بهشدت طرفدار اسرائیل است و این در مقابل چین که پیامهایی علیه اسرائیل میدهد، عجیب است. هند چرا به اینجا رسید؟ از آن طرف پاکستان هم اسرائیل را تهدید کرده است. این نشان میدهد وحدت جهان اسلام در حال وقوع است. وحدت جهان اسلام هم زمینهساز تمدن اسلامی است. همین نظریه امت - امامت زمینه ظهور امام زمان (عج) هم هست. حرکتی که رهبر انقلاب انجام میدهند همان حرکتی است که امام زمان(عج) خواهند کرد. با این ساختار نظام امت - امامت به آینده میرویم؛ تمدن اسلامی و زمینهسازی برای ظهور در پی این امر است. از ابتدا که امام(ره) شروع کرد و نیمه خرداد 42 شروع شد، نهضت برای ظهور بود؛ هدف زمینهسازی برای ظهور امام زمان(عج) است. «سالها میگذرد، حادثهها میآید، انتظار فرج از نیمه خرداد کشم». این را اگر بخواهیم هگلی بحث کنیم بسیار جالب و تاملبرانگیز است. این آخر عمر امام(ره) است که این مطلب را بیان میکنند. این نشان میدهد کاری که باید در نظریه سیاسی، نظریه اجتماعی و نظریه فرهنگی برای شیعه و سنی انجام دهیم تا جهان اسلام وحدت یابد این است که به نظام امت - امامت برگردیم.
باید در دانشگاه تجزیه و تحلیل این نظام را شروع کنیم. حاجقاسم این مدل را اجرا کرد و جواب داد. باید چارچوب تئوریک آن را در دانشگاه و حوزه تولید و تبیین کنیم. در کجای حوزه الان نظام امت - امامت مبناست؟ اصلا وجود ندارد. اگر نظام امت - امامت بود اینطور نبود که حوزه ما با الازهر مصر هیچ ارتباط ساختاری نداشته باشد! حوزه علمیه قم باید مثل کاری که آیتاللهالعظمی بروجردی با شیخ شلتوک شروع کرد، رابطه ساختاری داشته باشد. آیتالله بروجردی هم نظام امت - امامت را در ذهن داشت، امام(ره) هم این نظام را در نظر داشت و الان حضرت آقا هم همین را نظر دارند. حوزههای علمیه نظام امت - امامت را گم کردهاند که نمیتوانند تئوریای را که رهبر انقلاب از آنها طلب کردند در این باره ارائه دهند. من یقین دارم اگر این نظام چه در عالم اهل سنت و چه در عالم تشیع، در دانشگاهها، در حوزهها و نهادهایی مثل الازهر تدریس شود جلو میرویم. البته نه فقط امامت به تنهایی! الان اخباریگری و نوشیخیه در قم فقط به سمت امامت رفته است؛ نه! امامت باید در کنار امت باشد. امامت بدون امت نیست. نبوت ما و خود پیامبر(ص) هم بر اساس امامت و امت پیش رفت. نظام نهجالبلاغه بر اساس نظام امت - امامت است و این با بسیاری از مسائل فقهی امروز ما نمیسازد. روزی که آقای رحیمپور ازغدی در قم درباره رابطه فقاهت و نهجالبلاغه گفت و سروصدا ایجاد شد، آقای جواد فاضللنکرانی گفت فقه ما ربطی به نهجالبلاغه ندارد، به عنوان مجتهد این را بیان کرد. اینکه جایگاه نظام امت - امامت در قرآن کجاست، خبری در قم نیست و فقط درباره امامت بحث است. برای همین هم با سنیها فاصله داریم. اگر مثل حضرت آقا نظام امت - امامت را مطرح کنیم، سنی هم در قالب امامت میآید و از خلافت نجات مییابد. نتیجه آن خلافت پادشاهی شد و در مقابل جهان جدید شکست خورد. در نظام پادشاهی و سوسیالیستی شکست خوردند و یکباره داعش به وجود آمد و نظام خلافتی هم با کشت و کشتاری که به جهان اسلام تحمیل کرد، شکست خورد. به عبارت دیگر، هم نظام پادشاهی شکست خورده، هم نظام سوسیالیستی در جهان عرب شکست خورده و هم نظام خلافتی شکست خورده است. الان دوره نظام امت - امامت است. از بحثهایی که از الازهر دیدم هم همین برمیآید ولی متاسفانه در قم، امامت بدون امت را بحث میکنند و در اهل سنت امت بدون امامت را بحث میکنند. مشکل این است. به نظرم این امت و امامت به هم میرسند و تئوریای که این جنگ میسازد هم در همین راستاست.
* و از دل این نظام امت و امامت، مدنیتی پدید خواهد آمد که پیشتر هم شما بحثش را انجام داده بودید و در رفتاری که حماس در این عملیات داشت هم کاملا مشخص بود. یعنی اول رسانههای غربی گفتند اینها داعشی هستند و سر بریدند و بعد خودشان تکذیب کردند و خبرنگار CNN عذرخواهی کرد و فیلمهایی که منتشر شده نشان میدهد رزمندگان حماس حتی بچهها را در آغوش میگیرند و با آن خانم و 2 فرزندش هم بسیار خوب برخورد کردند. هر چقدر خواستند به داعش تشبیه کنند نشد. آن مدنیت در نیروهای اینها نیز شکل گرفته است.
درست است! این مدنیت نظام امت - امامت است که بر مبنای حفظ نظام اجتماعی عمل میکند. مبنای امت - امامت به جای جهاد، امر به معروف و نهی از منکر است. جهاد تکهای از امر به معروف و نهی از منکر است و بیشتر کار نرمافزاری است تا سختافزاری! الان امت - امامت به جای جهاد به امر به معروف تکیه دارد و فقط جهاد نیست که کشت و کشتار کنند. اینها میخواستند حماس را به سمت داعش ببرند. صهیونیستها هم بیان کردند داعش را برای چه درست کردیم. آمریکا به نمایندگی یهود جهانی و صهیونیسم، داعش را درست کرد که به آن اعتراف هم کردند. اینجاست که شکست میخورند. الان مدنیت اسلامی در جهان اسلام با عنوان امت - امامت در حال شکلگیری است. ما باید بحث درباره این نظام را شروع کنیم. در این نظام هم حفظ نظام اجتماعی و عدم کشت و کشتار اصل است. این مبنای صلح جهانی اسلام است. جنگی که حماس دارد انجام میدهد دفاع از خود است. الان بیان میکنند اگر کودکان غزه کشته میشوند از این منطقه بیرون بروند؛ کجا بروند؟! اینجا کشور آنهاست. اینها جایی ندارند بروند، اینجا سرزمین آنهاست. الان اسرائیلیها از اسرائیل میروند، این نشان میدهد اینجا سرزمین اسرائیل و یهود نیست. سیدحسن نصرالله هم گفته به کشور خود بازگردید. حضرت آقا هم بیان کردند اینها باید بروند و دموکراسی پیش بیاید. حضرت آقا عنوانی که برای این قصه گذاشتند همین بود که گفتند دموکراسی اسلامی همین است، نظام امت-امامتی برای حفظ نظام اجتماعی است. اینها کنار بروند و فلسطینیها بازگردند و رای دهند که چه کار کنند و حکومتی فلسطینی شکل گیرد. 75 سال است اسرائیل کشت و کشتار میکند و غاصب است. نظام اسرائیل سوسیالیستی بود و الان فاشیستی شده است. حضرت آقا در مقابل آن، دموکراسی بر اساس نظام نبوی را مطرح کردهاند. همان کاری که پیامبر(ص) انجام میدادند. پیامبر(ص) هر جا را میگرفت، میگفت برای امنیت خود جزیه دهید یا مسلمان شوید و زکات دهید. پیمانهایی که پیامبر در اواخر عمر خود در مرز روم بست، همین مسائل بود.
* وسط این جنگ حماس و اسرائیل، شیخ زکزاکی هم با آقا دیدار کرد. یعنی پتانسیلی که در آفریقاست هم دارد فعال میشود.
برای اینها دیگر چیزی نمانده است. آنقدر نظامهای سوسیالیستی آوردند و آنجا بازیگر منافع شرق و غرب شدند که دیگر داد مردم درآمده است.
* کودتاها در این کشورها باعث شد 3-2 کشور از دست فرانسه دربیایند.
بله! آن هم عملیات نظامی بود چون به این رسیدند که دیپلماسی جواب نمیدهد. همان اتفاقی که در فلسطین افتاد. این همه مذاکره ابومازن و سازمان آزادیبخش فلسطین چه شد؟! هیچ! فقط روز به روز زمین گرفتند! گفتند کرانه باختری برای شما و الان کرانه باختری را پر از شهرکنشین کردهاند. اروپا و آمریکا هم اینها را محکوم کردند اما چه شد؟ هیچ! همه هم محکوم کردند ولی چه فایدهای داشت؟ راهحل این مساله دفاع و جنگ است.
ارسال به دوستان
رژیم صهیونیستی در جنایتی دیگر کلیسای ارتدکس سنپورفیریوس غزه را هدف قرار داد
کلیسا بعد از بیمارستان
* در این حمله ۱۶ مسیحی کشته و دهها تن دیگر زخمی شدند/ * وحشت در تلآویو از شلیک موشکهای انصارالله/ * حماس با وساطت قطر ۲ اسیر آمریکایی را آزاد کرد/ * تا روز پانزدهم جنگ علیه غزه، ۴ هزار و ۱۳۷ فلسطینی شهید شدهاند که 1661 نفر آنها کودک هستند
گروه بینالملل: ارتش رژیم صهیونیستی طی 15 روز جنگ غزه با حملات بیوقفه به مردم غیرنظامی این باریکه، 4 هزار و ۱۳۷ نفر را به شهادت رسانده و 13 هزار نفر را هم زخمی کرده است که بیشتر آنها زن و کودک هستند.
شبکه خبری الجزیره روز جمعه گزارش داد حملات اخیر رژیم صهیونیستی به «خانیونس» واقع در جنوب نوار غزه بیش از 20 شهید و دهها مجروح برجا گذاشته است. الجزیره گزارش داد اسرائیل به طور همزمان 6 خانه را در خانیونس هدف قرار داده است. خبرگزاری فلسطینی شهاب، تعداد شهدای این حملات را 22 نفر و بیش از 70 زخمی اعلام کرد. ارتش رژیم صهیونیستی نیز اعلام کرد شب گذشته 100 هدف جدید را در نوار غزه بمباران کرده است. در همین راستا، وزارت بهداشت فلسطین از جنایت جدید صهیونیستها در اردوگاه «نور شمس» واقع در کرانه باختری خبر داد و اعلام کرد در حمله صهیونیستها 13 نفر از جمله 5 کودک به شهادت رسیدند.
پیش از این منابع خبری گزارش دادند ارتش رژیم صهیونیستی بعد از درگیری 27 ساعته با مبارزان فلسطینی از اردوگاه نور شمس در شرق «طولکرم» عقبنشینی کرد. خبرگزاری فلسطین نیز روز جمعه گزارش داد نظامیان اشغالگر رژیم صهیونیستی بامداد روز گذشته 12 شهروند فلسطینی اهل «بیت لحم» و 6 شهروند فلسطینی اهل «نابلس» را بازداشت کردند.
* اسرائیل به کلیسای مسیحیان هم رحم نکرد
هنوز چند روز از کشتار و جنایت اسرائیل در بیمارستان المعمدانی غزه نگذشته است که این رژیم در حمله به یک کلیسای مسیحی فاجعهای دیگر رقم زد. سخنگوی وزارت بهداشت فلسطین روز جمعه اعلام کرد در حمله رژیم صهیونیستی به کلیسای ارتدوکس 16 مسیحی به شهادت رسیدند، همچنین گفته شد افراد کشته و مجروحشده همچنان زیر آوارند و تیمهای امداد و نجات در تلاش برای رسیدن به آنها هستند. خلیفهگری کلیسای ارتدوکس بیتالمقدس در بیانیهای اعلام کرد حملات هوایی اسرائیل علیه موسسات بشردوست از جمله کلیسا در نوار غزه را محکوم میکند و آنها را «جنایت جنگی که نمیتوان نادیده گرفت» میداند. در بیانیه منتشره آمده است: «خلیفهگری کلیسای ارتدوکس بیتالمقدس شدیدترین محکومیت خود را از حمله هوایی اسرائیل به کلیسایی در شهر غزه ابراز میکند. خلیفهگری تاکید میکند حملات علیه کلیساها و مؤسسات آنها محکوم است زیرا تهاجم به سرپناههایی است که برای محافظت از شهروندان بیگناه، بویژه کودکان و زنان در نظر گرفته شده است.
* مرز رفح هنوز باز نشده است!
از سوی دیگر روز گذشته اخباری مبنی بر بازگشایی مرز رفح با مصر منتشر شد اما هنوز این مرز به سوی مردم بیدفاع غزه باز نشده است. دبیرکل سازمان ملل که به همین جهت سفری به مرز رفح داشت روز گذشته اعلام کرد منتظر بازگشایی مرز بین مصر و نوار غزه برای کمک به مردم فلسطین است. «آنتونیو گوترش» دبیرکل سازمان ملل متحد روز جمعه ۲۰ اکتبر درباره باز شدن گذرگاه رفح گفت: ساکنان نوار غزه از کمبود آب، غذا، سوخت و مواد اولیه رنج میبرند. طبق گزارش خبرگزاری فلسطینی «شهاب»، گوترش افزود: ما باید کامیونهای کمکرسانی را از سمت مصری رفح به سمت تعداد زیادی از فلسطینیها انتقال دهیم. دبیرکل سازمان ملل با تاکید بر لزوم تسریع در روند انتقال کمکها به غزه اذعان کرد: بهرغم توافق برای ورود کمکهای بشردوستانه به غزه، شروطی وجود دارد که مانع رسیدن آنها به نوار غزه میشود. گوترش ادامه داد: آنروا مسؤول توزیع کمکها در نوار غزه خواهد بود. باید بیشترین مقدار ممکن از کمکهای بشردوستانه وارد نوار غزه شود. دبیرکل سازمان ملل خاطرنشان کرد: برای ورود کمکها به غزه شروطی تعیین شده است و برای تسریع در رسیدن کمکها این شروط باید کاهش یابد. گوترش در پایان گفت: من خواستار یک آتشبس بشردوستانه بدون قید و شرط برای اطمینان از رسیدن کمکها به غزه هستم. خبرگزاری «فرانسه» روز گذشته به نقل از منابعی در سازمان ملل اعلام کرد انتظار میرود محموله کمکهای اولیه «در دو روز آینده» وارد نوار غزه شود. همزمان خبرگزاری «رویترز» به نقل از دفتر امور بشردوستانه سازمان ملل متحد گزارش داد مذاکرات پیشرفتهای با همه طرفها برای رساندن کمک به غزه در جریان است. شبکه آمریکایی «سیانان» اما به نقل از منابعش اعلام کرد با توجه به وجود موانع در مذاکرات میان رژیم صهیونیستی، مصر و آمریکا، باز کردن گذرگاه رفح برای رساندن کاروان کمکهای اولیه به غزه بعید است.
از سوی دیگر نتانیاهو در مخمصه بزرگی گیر کرده است. روزنامه عبریزبان معاریو در یک نظرسنجی اعلام کرد ۸۰ درصد صهیونیستها نخستوزیر رژیم صهیونیستی را مسؤول شکست در غزه میدانند. معاریو بر اساس این نظرسنجی اعلام کرد ۸۰ درصد صهیونیستها بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی را مسؤول شکست و کشته شدن اسرائیلیها در عملیات توفان الاقصای مقاومت فلسطین میدانند. به نظر آنها نتانیاهو باید علناً اعلام کند مسؤولیت این شکست را که به عملیات در نوار غزه منجر شد، میپذیرد. از سوی دیگر بایدن بهشدت از اسرائیل حمایت کرده است و قصد دارد چند ده میلیارد دیگر کمک به سرزمینهای اشغالی ارسال کند، البته آمریکاییها مخالف این موضوع هستد. نتایج نظرسنجی تازه سیبیاس/ یوگاو نشان میدهد ۵۶ درصد آمریکاییها از سیاست جو بایدن، رئیسجمهوری این کشور در مناقشه فلسطین ناراضی هستند.
در همین رابطه جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا در یک سخنرانی از محل دفترش در کاخ سفید پس از سفر اخیرش به اراضی اشغالی گفت: «من قصد دارم درخواست یک بودجه فوری را با هدف تامین مالی ملزومات امنیت ملی آمریکا و پشتیبانی از شرکای حیاتی کشور ما از جمله اسرائیل و اوکراین به کنگره ارسال کنم. این یک سرمایهگذاری هوشمندانه محسوب شده که موجب تقویت امنیت آمریکا برای چند نسل، کمک به دور نگه داشتن سربازان آمریکایی از آسیب و ایجاد یک جهان امنتر، صلحآمیزتر و موفقتر برای بچهها و نوههای ما میشود».
رئیسجمهور آمریکا در اظهاراتی عجیب مدعی شد: «ایران از روسیه در اوکراین حمایت میکند و از حماس و دیگر گروههای تروریستی در منطقه نیز حمایت میکند. باید اضافه کنم که ما همچنان به پاسخگو کردن آنها ادامه میدهیم».
او در ادامه رجزخوانیهایش با «تروریست» خواندن جنبش حماس و «دیکتاتور» خواندن ولادیمیر پوتین اظهار کرد: «میدانم ما در داخل کشور اختلافاتی داریم. ما باید از آنها گذر کنیم. ما نمیتوانیم بگذاریم نزاعهای سیاسی خشمگینانه و بیارزش حزبی مانع مسؤولیتهای ما به عنوان یک کشور بزرگ شود. ما نمیتوانیم اجازه دهیم تروریستهایی همچون حماس و دیکتاتورهایی همچون پوتین پیروز شوند. نخواهم گذاشت این اتفاق بیفتد».
بایدن با گفتن اینکه عملیات اخیر توفان الاقصی علیه رژیم صهیونیستی با جنگ ۲۰ ماه گذشته در اوکراین شبیه است، مجددا به رجزخوانی علیه حماس پرداخت و ادعا کرد: «حماس و پوتین تهدیدات متفاوتی هستند اما وجه اشتراکشان این است که هر دو میخواهند یک دموکراسی را در همسایگی خود کاملا از بین ببرند. حماس هدف از موجودیت خود را از بین بردن دولت اسرائیل و قتل مردم یهود اعلام کرده است. حماس نماینده مردم فلسطین نیست. حماس از غیرنظامیان فلسطینی به عنوان سپر انسانی استفاده میکند و خانوادههای فلسطینی به خاطر آنها شدیدا رنج میبرند».
او با گفتن اینکه کشورش از کمک به اوکراین و رژیم صهیونیستی عقبنشینی نخواهد کرد، امنیت ملی آمریکا را بهانه و توجیه مداخلهجویی واشنگتن ذکر و برچسب «تروریست» و «دیکتاتور» را به مخالفان سیاستهای سلطهجویانه واشنگتن زد و گفت: «میدانم این جنگها خیلی دور از ما به نظر میرسند و طبیعی است اگر بپرسید: چرا اینها برای آمریکا مهم هستند؟ بگذارید به شما توضیح دهم چرا اطمینان پیدا کردن از موفقیت اسرائیل و اوکراین برای امنیت ملی آمریکا حیاتی است.
او بخشی از لحن تهدیدآمیز و رجزخوانیهایش را نیز متوجه ایران کرد و گفت: «ما میدانیم متحدان ما و مهمتر از همه دشمنان و رقبای ما در آن سوی اروپا دارند تماشا میکنند. آنها دارند پاسخ ما در اوکراین را هم تماشا میکنند. اگر ما کنار کشیده و اجازه دهیم پوتین استقلال اوکراین را محو کند متجاوزان بعدی در سراسر جهان برای دست زدن به کار مشابه جسور خواهند شد».
از سوی دیگر بایدن طی یک سخنرانی در روز پنجشنبه گفت روز جمعه از کنگره این کشور میخواهد تا به اسرائیل و اوکراین بودجه امنیتی فوری ارائه کند. رسانهها گزارش دادند بودجه اضافی آمریکا برای اسرائیل بالغ بر ۱۴ میلیارد دلار است.
* حمله به آمریکا از عراق تا یمن؛ انصارالله موشک شلیک کرد
البته آمریکاییها میدانند ورود مستقیم آنها به جنگ غزه عواقب بسیار شدیدی برای واشنگتن در پی خواهد داشت. در همین رابطه بایدن در پاسخ به سوال خبرنگاری که از وی پرسید در صورت ورود حزبالله به جنگ آیا واشنگتن هم به جنگ ورود خواهد کرد، گفت: چنین حرفی با نتانیاهو در جلسه زده نشد.
گفتنی است درگیریها در اطراف سرزمینهای اشغالی همچنان ادامه دارد. روز گذشته خبرنگار شبکه المیادین از مرز جنوب لبنان با شمال فلسطین اشغالی گزارش داد اشغالگران در حال حمله توپخانهای به تپههای «کفرشوبا» و ارتفاعات شهرک «الماری» هستند. در همین حال حزبالله لبنان هم پاسخ اسرائیلیها را داد؛ راکت مقاومت از جنوب لبنان به یک پایگاه رژیم صهیونیستی در شمال فلسطین اشغالی اصابت کرد. بر این اساس حزبالله لبنان دیروز از حمله موشکی به پایگاه صهیونیستی المناره در شهرک اشغالی کریات شمونه خبر داد. رزمندگان حزبالله همچنین ظهر روز پنجشنبه پایگاه المناره را هدف حمله موشکی قرار دادند که مستقیما به پایگاه اصابت کرد.
رسانههای صهیونیستی گزارش دادند در همین رابطه و از ترس باز شدن جبههای دیگر در شمال، اتوبوسهای اعزامی برای تخلیه اشغالگران از شهرک «کریات شمونه» در شمال فلسطین اشغالی، به این منطقه وارد شدند. خبرنگار المیادین در جنوب لبنان گزارش داد در پی ضربه موشکی مقاومت به پایگاه نظامی هرمون ارتش رژیم صهیونیستی در شمال فلسطین اشغالی (در مرز با لبنان)، ستونی از دود در این مکان بالا رفته است. مقاومت اسلامی لبنان هم در بیانیهای اعلام کرد رزمندگانش ظهر روز جمعه مواضع رژیم اسرائیل را در مزارع اشغالی شبعا و تپههای کفرشوبا شامل الرمثه، زبدین، الرادار، رویسان القرن و رویسات العلم با موشکهای هدایتشونده و سلاحهای مناسب هدف قرار دادند. ارتش رژیم صهیونیستی نیز اطراف شهرک یارون در جنوب لبنان را هدف حملات توپخانهای قرار داد. حزبالله لبنان پنجشنبه با صدور بیانیهای کشتار غیرنظامیان و روزنامهنگاران توسط رژیم صهیونیستی را محکوم و اعلام کرد تجاوز به امنیت کشورمان بیپاسخ نمیماند.
اما مهمترین تحول میدانی روزهای گذشته حمله موشکی و پهپادی از یمن و عراق بود. خبرگزاری رویترز به نقل از 2 مقام مسؤول آمریکایی از حمله پهپادی به پایگاه عینالاسد، محل استقرار نیروهای آمریکایی در عراق خبر داد. رویترز نوشت این حمله صبح روز پنجشنبه با استفاده از پهپادها که هدفشان پایگاه عینالاسد بوده، انجام شده و نیروهای آمریکایی موفق شدهاند قبل از رسیدن پهپادها، آنان را هدف بگیرند. مهمترین تحول اما در یمن رخ داد؛ مقامات صهیونیست پنجشنبهشب مدعی شدند برآورد آنها این است که 2 تا 5 موشک از یمن به سمت اسرائیل شلیک شده است. به گزارش خبرگزاری «سما» فلسطین، مقامات صهیونیست این ادعا را در گفتوگو با رادیو ارتش رژیم صهیونیستی بیان کردند. پنتاگون با تایید رهگیری و انهدام 3 موشک و تعدادی پهپاد پرتابشده از سوی انصارالله یمن، اعلام کرد نمیتواند با قاطعیت بگوید به چه هدفی شلیک شده بود اما احتمالا به سمت اهدافی در اسرائیل بوده است. رسانههای اسرائیل به نقل از مقامهای دفاعی هدف موشکها را اسرائیل گزارش کردند. البته انصارالله یمن و رسانه رسمی یمن یعنی المیسره هیچ خبر یا گزارشی در خصوص این موضوع ارائه نکرد و نمیتوان این خبر را تایید کرد.
***
مهمترین تحولات توفان الاقصی
الجزیره: با تداوم روند بمباران غزه وزارت بهداشت فلسطین تعداد شهدای تجاوزات رژیم صهیونیستی را ۴ هزار و ۱۳۷ شهید و بیش از ۱۳ هزار مجروح اعلام کرد که 1661 نفر آنها کودک هستند.
سرویس امنیت داخلی رژیم صهیونیستی «حسن یوسف» از بنیانگذاران حماس را در جریان یورش به کرانه باختری بازداشت کرد.
وزارت دفاع آمریکا تأیید کرد یکی از عناصر وابسته به آن در حمله پهپادی به پایگاه عینالاسد، بر اثر سکته قلبی فوت کرده است.
گردانهای «عزالدین القسام» شاخه نظامی جنبش حماس دیروز با انتشار بیانیهای اعلام کرد: شهرک اشغالی «سدیروت» را با حملهای موشکی هدف قرار دادیم.
هزاران نفر از مردم مصر با حضور در محل گذرگاه رفح در مرزهای مصر و نوار غزه، تلاش کردند با رفع موانع، زمینه گشایش این گذرگاه را برای ارسال کمکهای بشردوستانه به مردم غزه فراهم آورند.
مقاومت اسلامی لبنان: مواضع رژیم اسرائیل را در مزارع شبعا و کفرشوبا هدف قرار دادیم.
هزاران نفر در الازهر مصر بعد از نماز جمعه برای اعلام همبستگی با ملت فلسطین و در حمایت از مردم بیدفاع غزه اقدام به برپایی تظاهرات گسترده کردند.
آنروا از کشته شدن ۲ نفر دیگر از کارکنان این سازمان در غزه خبر داد که به این ترتیب تعداد کشتههای کارکنان این سازمان از آغاز جنگ به 16 نفر رسید.
آنتونی گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد دیروز در گذرگاه رفح گفت: ساکنان نوار غزه از کمبود آب، غذا، سوخت و مواد اولیه رنج میبرند.
وزیر خارجه عربستان خواستار آتشبس فوری در غزه شد.
306 نظامی صهیونیست از شروع عملیات توفان الاقصی به هلاکت رسیدهاند.
80 درصد ساکنان فلسطین اشغالی خواستار کنارهگیری نتانیاهو هستند.
آمریکا به دنبال تصویب کمک مالی 14 میلیارد دلاری به رژیم اسرائیل است.
کلمبیا در تلاش برای افتتاح سفارت در رامالله است.
پکن: برای توقف درگیریها در فلسطین با روسیه همکاری میکنیم.
منابع صهیونیستی خبر دادند تاکنون ۲۷ هزار شهرکنشین از ۲۸ شهرک واقع در مرزهای فلسطین اشغالی و لبنان خارج شدهاند.
وزارت بهداشت فلسطین با اشاره به مفقودی 720 کودک در زیر آوارهای شهر غزه گفت در 24 ساعت گذشته، در بمباران صهیونیستها 352 نفر به شهادت رسیدهاند.
صدها عراقی برای تحصن در حمایت از غزه به مرز با اردن رفتند.
سایت صهیونیستی «تایمز آو اسرائیل» به نقل از یوآو گالانت، وزیر جنگ رژیم اشغالگر نوشت: دستورات لازم برای آغاز حمله زمینی به نوار غزه بزودی صادر خواهد شد.
ارسال به دوستان
همه گزینهها روی میز مقاومت
مهدی خانعلیزاده: از ابتدای آغاز عملیات «توفان الاقصی» توسط نیروهای مقاومت و رزمندگان حماس علیه اسرائیل که با شگفتی و بُهت دستگاههای اطلاعاتی - امنیتی این رژیم روبهرو شد، نحوه تنظیم مناسبات اعلامی و اعمالی از سوی ایران، یکی از محورهای اصلی در بحث کارشناسان و تحلیلگران بینالملل بوده است. رهبر حکیم انقلاب هم در همان روزهای نخستین عملیات، ضمن تاکید بر حمایت قطعی و همیشگی ایران از جبهه مقاومت فلسطین، طراحی و اجرای عملیات ضدصهیونیستی را حاصل توان و خلاقیت خود نیروهای مقاومت عنوان کردند.
در همین راستا، مقامات اسرائیل با آگاهی از عواقبی که درگیر شدن با نیروهای مقاومت در خارج از سرزمینهای اشغالی خواهد داشت، تاکنون از ورود زمینی به منطقه محصور غزه خودداری کردهاند. بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی در نخستین سخنرانی خود درباره عملیات توفان الاقصی، صراحتا تاکید کرد خواهان باز شدن جبهه جدیدی از درگیری در شمال با حزبالله لبنان نیست. با این حال به نظر میرسد جنایت سهشنبه شب گذشته اسرائیل در بمباران بیمارستان غزه و کشتار بیشتر از 1000 زن و کودک، معادلات را به نحو دیگری تغییر داده است.
تهاجم ارتش اسرائیل به بیمارستان المعمدانی تمام استانداردهای بینالمللی در حوزه امنیت و قوانین حاکم بر زمان جنگ را نقض کرد. مقامات رژیم که در ساعات ابتدایی این جنایت، آن را عملیات موفقیتآمیز علیه گروههای مقاومت فلسطینی معرفی میکردند، به دنبال انتشار تصاویر دردناک از بیمارستان و بالا گرفتن انتقادات از سوی نهادها و سازمانهای بینالمللی، تلاش کردند نقش خود در انجام این جنایت را کمرنگ کنند و دست به سناریوسازیهای متعدد برای ایجاد شبهه در افکار عمومی توسط رسانههای جریان اصلی زدند.
با این حال با وجود انجام این اقدامات در حوزه عملیات روانی، دامنه این جنایت تا اندازهای گسترده بود که حتی حامیان همیشگی اسرائیل هم نسبت به آن واکنش نشان دادند. سازمانهای بینالمللی هم عملیات رژیم را مصداق جنایت علیه بشریت عنوان کردند و حتی سازمان بهداشت جهانی هم وضعیت بیش از 2 میلیون جمعیت ساکن در غزه را وخیم توصیف کرده و یادآور شده است به ازای هر ثانیه تاخیر در ارسال کمکهای پزشکی، جانهای زیادی از دست میرود.
اعلام مواضع رسمی جمهوری اسلامی ایران از سوی وزیر امور خارجه، همچنین جملات کلیدی رهبر بزرگوار انقلاب درباره تبعاتی که ادامه جنایت از سوی اسرائیل به دنبال خواهد داشت، مسیری دیگر برای جلوگیری از ادامه اشغالگری و کشتار مردم فلسطین توسط این رژیم ایجاد کرده است.
رهبر انقلاب در بیانات اخیرشان، با اشاره به روند اقدامات نظامی رژیم صهیونیستی علیه ساکنان نوار غزه، تاکید کردند: «چنانچه این جنایت ادامه پیدا کند، مسلمانها بیتاب میشوند، نیروهای مقاومت بیتاب میشوند، دیگر کسی جلوی اینها را نمیتواند بگیرد... کسی نمیتواند جلوی اینها را بگیرد وقتی بیتاب شدند؛ این واقعیتی است که وجود دارد».
در ادبیات آکادمیک روابط بینالملل، 2 مدل از ایجاد بازدارندگی به صورت نظامی تعریف شده است: اقدام پیشگیرانه و اقدام پیشدستانه. در عملیات پیشگیرانه، القای قدرت به دشمن برای عدم شروع جنگ یا عدم حرکت دشمن به سمت جنگ در تمام مراحل طرحریزی و اجرا وجود دارد اما در عملیات پیشدستانه، با روشن شدن مواضع و تبیین شرایط، برای داشتن قدرت برتر در حین نبرد سطح تنش را به پلههای بالاتر انتقال دادن برای حفظ دست برتر در حوادث بعدی مدنظر است.
این مساله به طور جدی قابلیت تطبیق با شرایط کنونی در سرزمینهای اشغالی را داراست؛ جایی که مقامات تلآویو به صراحت اعلام کردهاند در حال تدارک یک عملیات گسترده زمینی علیه مردم غزه هستند تا این منطقه را نیز به سرزمینهای اشغالی ملحق کنند. جنایت المعمدانی که منجر به کشتار بیش از 1000 نفر از ساکنان باریکه غزه شد نیز نشان از عزم جدی رژیم برای جبران ضربه سنگین اطلاعاتیای که از نیروهای مقاومت خورده، با کشتار بیحد و حصر فلسطینیها دارد. در چنین شرایطی، انتظار مسلمانان جهان، واکنش جدی گروهها و نیروهای مقاومت به راهبرد اسرائیل در ادامه نسلکشی و رقم زدن یک پاکسازی نژادی در منطقه است.
لغو نشست چهارجانبه اردن و حضور رئیسجمهور ایالات متحده به صورت مستقیم در سرزمینهای اشغالی که با موج گسترده تجمعات اعتراضی در کشورهای مختلف جهان در محکومیت این جنایت اسرائیل همراه شده، میتواند بستری برای ایجاد یک نقطه عطف در تحولات مرتبط با فلسطین باشد. البته باید توجه داشت این مساله چندوجهی است و ابعاد گوناگونی در حوزههای مختلف دارد اما موضوعی که مورد تایید و تاکید اکثر کارشناسان حوزه بینالملل قرار دارد، لزوم اجرای یک راهبرد بازدارنده در برابر رژیم صهیونیستی در شرایط فعلی است. کابینه بنیامین نتانیاهو در بدترین شرایط خود قرار دارد و در صورت پذیرش هرگونه آتشبس، دچار فروپاشی از درون میشود. این مساله تا جایی جدی است که توماس فریدمن، تحلیلگر معروف روزنامه نیویورکتایمز در یادداشت اخیر خود تاکید کرده در حال حاضر به حمایت از اسرائیل میپردازد اما بلافاصله پس از پایان جنگ و برقراری شرایط عادی، تمام تلاش خود را برای برکناری نتانیاهو انجام خواهد داد.
بر همین مبنا انجام هرگونه جنایت و اتخاذ هرگونه راهبرد غیرعقلانی از سوی کابینه فعلی رژیم دور از انتظار نیست و به همین دلیل، جبهه مقاومت باید تمام سناریوهای ممکن را روی میز داشته باشد تا بتواند با استفاده از هنجارهای جهانی، از ادامه اشغالگری و تجاوز نیروهای اسرائیل علیه باریکه غزه جلوگیری کند.
ارسال به دوستان
نتانیاهو در شوک
حنیف غفاری: خلق بحرانهای منطقهای برای فرار از بحرانهای داخلی در مقاطع گوناگون حیات شوم 75 ساله اشغالگران صهیونیست ظهور و بروز کرده و منجر به تنفس مصنوعی به کابینههای در حال سقوط در تل آویو شده است. به عبارت بهتر، کابینههای دست راستی یا حتی لیبرال در اراضی اشغالی هیچگاه از کنار بحرانسازی در منطقه و محیط پیرامونی اراضی اشغالی با هدف نجات خود از بحرانهای مزمن درونی به سادگی نگذشتهاند. از زمان حضور نتانیاهو در راس معادلات قدرت در تلآویو و تشکیل کابینه ائتلافی در اراضی اشغالی با محوریت وی، اسموتریچ، آریه درعی و بن گویر، اصلاحات قضایی کابینه با هدف تثبیت جایگاه نتانیاهو و آریه درعی (رهبر حزب شاس که او نیز دارای پرونده فساد مالی است) کلید خورد و منجر به ایجاد شکافی پایدار میان جریانات لیبرال و محافظهکار شد. حضور دهها هزار صهیونیست در خیابانهای تلآویو و حیفا و اردوکشیهای خیابانی اشغالگران علیه یکدیگر، منجر به ایجاد گرههای کور اجتماعی -امنیتی بیسابقهای در اراضی اشغالی شده و حتی نگرانی آمریکا و اتحادیه اروپایی به عنوان اصلیترین حامیان صهیونیسم را برانگیخته است.
وقوع عملیات توفان الاقصی، منجر به پایان موقت تظاهراتهای هفتگی علیه اصلاحات قضایی نتانیاهو شد و حتی افرادی مانند آویگدور لیبرمن و بنی گانتس نیز در مسیر تشکیل کابینه اضطراری با نخستوزیر رژیم اشغالگر قدس گام برداشتند. شاید تا اینجا تصور شود بار دیگر فرمول خلق بحرانهای بیرونی برای فرار از مهلکههای داخلی در اراضی اشغالی تکرار شده و نتیجهبخش بوده است اما نظرسنجیهای صورتگرفته در اراضی اشغالی (طی روزهای اخیر) نتایج غیرمنتظرهای را به ضرر نخستوزیر رژیم صهیونیستی و کابینهاش به همراه داشته است.
بر اساس نظرسنجی صورت گرفته توسط مرکز گفتوگو در تلآویو، 4 نفر از هر 5 صهیونیست ساکن در اراضی اشغالی، کابینه رژیم صهیونیستی و نتانیاهو را مسؤول شکست در عملیات توفان الاقصی تلقی میکنند. اورشلیمپست نیز در یکی از گزارشهای اخیر خود با استناد به آخرین نظرسنجیهای صورت گرفته در اراضی اشغالی تصریح کرده اکثریت اسرائیلیها، یعنی 56 درصد، معتقدند بنیامین نتانیاهو نخستوزیر باید در پایان درگیری با فلسطین استعفا کند؛ میزان حمایت صهیونیستها از کابینه نتانیاهو به 28 درصد رسیده است. 52 درصد شرکتکنندگان در نظرسنجی نیز استعفای یوآف گالانت وزیر جنگ رژیم اشغالگر قدس را (در بحبوحه جنگ) خواستار شدهاند.
نتایج این نظرسنجی تصریح میکند هیچ کابینهای در اراضی اشغالی در زمان وقوع جنگ، تا این اندازه در بین صهیونیستها منفور نبوده است. فراتر از آن، تقریبا هیچگاه سابقه نداشته در نقاط اوج جنگ صهیونیستها و گروههای مقاومت، تمایل ساکنان اراضی اشغالی برای انحلال کابینه و استعفای مقامات ارشد آن بیشتر شود. به نظر میرسد شوک سختی که به صهیونیستها متعاقب عملیات گسترده توفانی حماس وارد آمده، با گفتاردرمانی کاذب نتانیاهو و گالانت بهبود پیدا نکرده و اتفاقا شاهد تشدید عمق و دامنه احساس ناامنی مزمن در اراضی اشغالی هستیم.
شکست مطلق امنیتی، روانی و میدانی رژیم صهیونیستی در عملیات توفان، تبدیل به قدر متیقن جنگ اخیر شده و نتانیاهو حتی با بمباران بیمارستانها و پناهگاهها و قتل عام صدها کودک و زن بیگناه در غزه نمیتواند از تثبیت این گزاره در اذهان جلوگیری کند. نظرسنجیهای صورت گرفته در اراضی اشغالی در همین راستا قابل تحلیل است. انحصاری و تاریخی بودن عملیات توفان الاقصی علیه رژیم جلاد و کودککش صهیونیستی، بسیاری از فرمولهایی که اشغالگران طی سالها و دهههای اخیر برای مدیریت بحران در برابر گروههای مقاومت به آن استناد میکردند را به چالش کشیده است. بیدلیل نیست اکثر قریب به اتفاق تحلیلگران حوزه روابط بینالملل، منطقه غرب آسیا را به قبل و بعد از عملیات توفان الاقصی تقسیم کرده و معتقدند باید مختصات این «نقطه عطف»، به درستی و فارغ از شانتاژهای روانی - تبلیغاتی صهیونیستها و آمریکا ترسیم شود. قطعا عملیات توفان الاقصی، پیش در آمدی برای انهدام ثوابت و بنیانهای قدرت دراراضی اشغالی و متعاقبا، سقوط و تباهی مطلق رژیم تروریست صهیونیستی خواهد بود. در زمان تحقق این وعده الهی، اساسا مهم نیست لقب «آخرین نخستوزیر رژیم اشغالگر قدس» به نتانیاهو یا فرد دیگری تعلق گیرد.
ارسال به دوستان
قاتلان مهرجویی و همسرش بازداشت شدند
انگیزه قتل، شخصی بوده است
کارآگاهان پرونده قتل داریوش مهرجویی و همسرش که از همان لحظات اولیه وقوع جرم با اقدامات فنی و تخصصی توانستند برخی مظنونان را دستگیر و سرنخهایی برای شناسایی قاتل یا قاتلان اصلی این جنایت به دست آورند، پس از چند شبانهروز تحقیقات و بازجویی، موفق شدند متهمان اصلی را که در میان دستگیرشدگان بودند، شناسایی کنند بهطوری که یکی از آنها روز پنجشنبه لب به اعتراف گشود و راز این جنایت را برملا کرد. البته طی روزهای گذشته گمانهزنیهای بیاساس زیادی از سوی برخی رسانهها درباره علل وقوع این جنایت مطرح و دیدگاههای متفاوتی نیز از سوی برخی در این زمینه وجود داشت تا اینکه سخنگوی فراجا به ابهامات و گمانهزنیهای پوچ پایان داد و اعلام کرد: متهمان قتل داریوش مهرجویی و همسرش در بین دستگیرشدگان بوده و به جنایت خود اعتراف کردهاند. در اعترافات آنها مشخص شد اختلافات شخصی و مالی باعث شده چنین جنایتی رخ دهد. سخنگوی فراجا با بیان اینکه طی چند روز گذشته برخی رسانهها اعلام کردند فرد قاتل توسط برخی اقوام داریوش مهرجویی از جمله باجناقهای او برای این جنایت اجیر شده است، گفت: مظنون اصلی از باجناقهای داریوش مهرجویی نیست و اصحاب رسانه از گمانهزنی پرهیز کنند. سردار سعید منتظرالمهدی تصریح کرد: متهمان قتل داریوش مهرجویی به اختلافات شخصی و مالی با وی اعتراف کردهاند. وی روز پنجشنبه درباره آخرین وضعیت پرونده قتل داریوش مهرجویی و همسرش گفت: متعاقب شناسایی قاتل اصلی و همراهانش، فرد دیگری که آلات قتاله، گوشی موبایل و مقداری از وسایل مرحوم وحیده محمدیفر را در اختیار داشت، دستگیر شد. سردار سعید منتظرالمهدی افزود: بازسازی صحنه جرم با حضور سردار قنبری رئیس پلیس آگاهی فراجا و سردار هداوند فرمانده انتظامی استان البرز انجام و قاتلان صراحتا به ارتکاب جنایت اعتراف کردند. به گفته وی با توجه به اینکه احتمالا افراد دیگری به عنوان مظنون در این پرونده نقش داشته باشند، کماکان سیر مراحل تحقیقات پلیسی در حال انجام است. سخنگوی فراجا اظهار کرد: علت قتل بنا بر اظهار قاتلان اختلافات شخصی و مالی بوده و پرونده مجرمان در اختیار قوه قضائیه قرار گرفته است. به گفته وی، گمانهزنیها درباره اختلافات خانوادگی فعلا رد شده است و درخواست داریم رسانههای دیداری و شنیداری از شائبهافکنی در مباحثی که نیاز به تخصص و ایقان دارد حتما پرهیز کنند. سخنگوی فراجا ادامه داد: به همکاران تلاشگر و پرهمت و همچنین کارآگاهان متخصص و حرفهای پلیس آگاهی در فرماندهی انتظامی البرز و آگاهی فراجا خسته نباشید میگویم و همچنین مراتب تقدیر، تشویق و تشکر فرمانده کل انتظامی کشور سردار رادان از تلاش شبانهروزی همکاران را اعلام میکنم.
داریوش مهرجویی و همسرش شامگاه شنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۲ در ویلای شخصیشان در کرج با ضربات سلاح سرد به قتل رسیدند.
******
نوبت دستگاه قضاست با تهمتزنندگان به نظام برخورد کند
دادستان داد بستاند
گروه سیاسی: یک هفته از قتل داریوش مهرجویی، کارگردان مطرح کشور و همسرش وحیده محمدیفر میگذرد. پس از این حادثه، نیروهای پلیس با انجام تحقیقات و اقدامات تخصصی توانستند 4 نفر را به عنوان مظنونان قتل مهرجویی و همسرش شناسایی و بازداشت کنند. در جریان تحقیقات فراجا، قاتلان به جرم خود اعتراف کرده و روز پنجشنبه هفته گذشته نیز صحنه قتل با حضور و تدابیر امنیتی پلیس، توسط متهمان بازسازی شد. بنا بر اعلام پلیس و تصاویر منتشرشده از متهمان، قتل مرحوم مهرجویی و وحیده محمدیفر توسط اتباع بیگانه انجام شده و دست داشتن باجناقهای داریوش مهرجویی در قتل او اساسا کذب اعلام شده است. اینها اطلاعاتی است که تاکنون در ارتباط با پرونده قتل کارگردان کارکشته سینمای ایران منتشر شده است. با این حال چهرهها و رسانههای اصلاحطلب همچنان سعی دارند روی ماجرا موجسواری کرده و منافع سیاسی خود را تامین کنند.
ارتباط دادن قتل مهرجویی با قتلهای زنجیرهای که در دهه 70 رخ داد، پروژهای است که اصلاحطلبان به هر شیوه ممکن دنبال میکنند.
در همین رابطه میتوان به یادداشتی که به قلم کامبیز نوروزی در روزنامه اصلاحطلب اعتماد منتشر شد، اشاره کرد. نویسنده یادداشت مورد اشاره که با عنوان «چه کسانی به دنبال ارعاب جامعهاند» منتشر شده، با قرار دادن هدف اصلی خود در قالب چند فرضیه احتمالی، اینطور نتیجه گرفته که قتل داریوش مهرجویی و وحیده محمدیفر، با هدف ارعاب و تزریق ترس به جامعه انجام شده است.
نویسنده یادداشت ابتدا با اعلام اینکه «هنوز چیز زیادی از هویت قاتل یا قاتلها نمیدانیم؛ انگیزه قتل معلوم نیست و چگونگی ارتکاب جرم نامشخص است»، به این موضوع اذعان میکند که هنوز برای تحلیل و گمانهزنی در ارتباط با قتل مهرجویی زود است اما خود در ادامه با طرح چند فرضیه از جمله احتمال قتل ناشی از سرقت، احتمال قتل انتقامجویانه و رد این فرضیههای احتمالی، سراغ مقصود اصلیاش میرود.
او با طرح احتمال قتل ارعابی در ارتباط با قتل ناگوار مهرجویی و سپس ارائه این توضیحات که «در این نوع قتلها قربانی از میان کسانی انتخاب میشود که بسیار مشهور و خوشنام بوده و نامشان ارزش خبری بالایی داشته باشد. قتلهای ارعابی به شکل بمب خبری درآمده و افکار عمومی را بشدت متوجه خود میکنند. انجام چنین قتلهایی به شکلی رخ میدهد که جنبه نمایشی آنها قوی و زیاد باشد. عاملان قتلهای ارعابی همواره افرادی حرفهای هستند که به کار خود مسلطند و میتوانند عملیات مجرمانه خود را دقیق و سریع به انجام رسانند و کار شناسایی را بسیار سخت کنند. در قتلهای ارعابی فقط قاتل یا قاتلها دخالت ندارند. کسان دیگر نیز وجود دارند که با طراحی عملیات قتل ارعابی دنبال ترساندن مردمند، به همین دلیل معمولا این نوع قتلها را باید در زمره قتلهای سازمانیافته تلقی کرد»، مینویسد: «اگر چنین باشد پرسشهایی پیش میآید. مانند اینکه چه کسانی به دنبال ارعاب جامعهاند؟ با این قتلها قرار بوده است چه کسانی از چه چیزی بترسند و مرعوب شوند؟ چه کسانی جلو و پشت صحنه این قتل تاریخی قرار دارند؟»
در روزهای گذشته نیز برخی چهرههای اصلاحطلب از جمله سردبیر روزنامه هممیهن، عمادالدین باقی و مسیح مهاجری، مدیرمسؤول روزنامه جمهوری اسلامی با اظهارات و انتشار مطالبی مشابه یادداشت اخیری که در روزنامه اعتماد منتشر شده، سعی کردند با مهملبافی در ارتباط با پرونده قتلی که هنوز اطلاعات و توضیحات زیادی درباره آن ارائه نشده، از اتفاق پیش آمده بهرهبرداری سیاسی کنند. چنانکه مسیح مهاجری هفته قبل در روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: انتشار خبر قتل داریوش مهرجویی و همسرش، ذهنها را بلافاصله متوجه ماجرای قتلهای زنجیرهای در دهه 70 کرد. اگر این جرم را باندهای توطئهگر داخلی مرتکب شدهاند، نباید ملاحظهای در برخورد با آنها انجام شود.
پیش از مهاجری، عمادالدین باقی در حساب کاربری خود نوشت: قتل هولناک داریوش مهرجویی، فیلمساز برجسته ایرانی و همسرش، دقیقا به سبک قتل داریوش فروهر و همسرش، قطعا پیام واضحی در یادآوری قتلهای زنجیرهای دهه۷۰ دارد. با تداعی قتل 2 داریوش و همسرانشان به یک شیوه، در پی القای چه پیامی هستند؟ بدون شک هرگونه شتابزدگی در قضاوت میتواند اهداف شوم قاتلان را محقق کند. البته همزمان با اصلاحطلبان، رسانههای فارسیزبان خارجنشین از جمله شبکه تروریست اینترنشنال نیز موجسواری روی خون مرحوم مهرجویی و همسرش را کلید زدند. این شبکههای ضدایرانی نیز با ایجاد ارتباط غیرمنطقی و اساسا بدون سند بین پرونده قتل مرحوم مهرجویی و قتلهای زنجیرهای، به دروغسازی علیه حاکمیت کشور پرداختند.
* اعتراف اولیه قاتلان چه بود؟
توهم توطئه اصلاحطلبان و تلاش شبکههای فارسیزبان ضدایرانی برای ماهیگیری از آب گلآلود در حالی است که سردار سعید منتظرالمهدی، سخنگوی پلیس روز پنجشنبه هفته گذشته در حاشیه صحنه بازسازی قتل در جمع خبرنگاران درباره آخرین جزئیات پرونده قتل داریوش مهرجویی و همسرش اظهار داشت: علت قتل بنا بر اظهار قاتلان اختلافات شخصی و مالی بوده و پرونده مجرمان در اختیار قوه قضائیه قرار گرفته است.
سخنگوی پلیس ادامه داد: گمانهزنیها درباره اختلافات خانوادگی فعلا رد شده است و درخواست داریم رسانههای دیداری و شنیداری از شائبهافکنی در مباحثی که نیاز به تخصص و ایقان دارد، حتما پرهیز کنند. سردار منتظرالمهدی در ادامه گفت: با توجه به اینکه افراد دیگری به عنوان مظنون در این پرونده احتمالا نقش داشته باشند، کماکان سیر مراحل تحقیقات پلیسی در حال انجام است.
به عبارت ساده، اصلاحطلبان در حالی سعی در سیاسی کردن پرونده قتل داریوش مهرجویی و نسبت دادن آن به باندهای توطئهگر داخلی برای ایجاد ارعاب در جامعه دارند که قاتلان مهرجویی و همسرش در اعترافات اولیه، اختلافات شخصی و مالی با مرحوم مهرجویی را عامل اصلی قتل او اعلام کردهاند.
* لزوم ورود دستگاه قضا برای مقابله با دروغپردازان
قاتلان مرحوم مهرجویی شناسایی شدهاند، در جریان تحقیقات پلیس و اعترافات اولیه، انگیزه قتل هم مشخص شده و ارتباط پرونده مهرجویی با قتلها زنجیرهای یا دست داشتن باندهای سازمانیافته در پشت صحنه این قتل نیز رد شده است. از همین رو انتظاری که از دستگاه قضا میرود این است که برای جلوگیری از تشویش اذهان عمومی جامعه و مقابله با افراد یا گروههایی که با اظهارات و انتشار مطالب مغرضانه به دنبال بهرهبرداری سیاسی از ماجرا هستند، به صورت جدی با دروغسازان برخورد کرده و اجازه موجسواری این افراد و گروهها روی خون مرحوم مهرجویی و همسرش را ندهد.
ارسال به دوستان
قیمت هر بشکه نفت برنت به ۹۳,۴۰ دلار رسید
یک قدم تا نفت 100 دلاری
* نفت سنگین ایران به 92.99 دلار در هر بشکه رسیده که افزایش 9 دلاری (11 درصدی) نسبت به یک ماه پیش داشته است
گروه اقتصادی: قیمت هر بشکه نفت برنت عصر روز گذشته - در زمان تنظیم این گزارش - به 93.40 دلار رسید؛ این در حالی است که پیش از شروع درگیری بین حماس و رژیم صهیونیستی قیمت آن 84.58 دلار بود. پیشبینی میشود با تداوم و حتی گسترش درگیریها با توجه به جنایات مستمر رژیم صهیونیستی، قیمت نفت پس از تعطیلات هفته جاری به 100 دلار برسد. به گزارش «وطن امروز»، درگیری بین رژیم صهیونیستی و حماس شرایط اغلب بازارها را در منطقه متلاطم کرده است. بررسیها نشان میدهد بازار سرمایه کشورهای منطقه سرخپوش شده است. بورسهای دوبی، اردن و کویت پیشتاز روند نزولی بودند. از سوی دیگر قیمت طلا یک روند صعودی به خود گرفته است. به طور کلی بازارها با سیگنال ناامنی و نااطمینانی واکنشهای متفاوتی را نشان میدهند. از یک طرف کالاهایی مانند طلا که قدرت نقدشوندگی دارند افزایشی میشود و از سوی دیگر بازار سرمایه نزولی میشود. فارغ از افزایش حدود 10 دلاری قیمت نفت برنت که پیشتر به آن اشاره شد، قیمت نفت سبد اوپک نیز به 94.46 دلار رسیده است که افزایش حدود 7.16 دلاری (8.2 درصدی) را نشان میدهد. نفت سنگین کشورمان نیز آنطور که اویل پرایس خبر داده به 92.99 دلار رسیده است که افزایش 9 دلاری (11 درصدی) را نسبت به پیش از درگیری حماس و رژیم صهیونیستی که 83.80 دلار بود، نشان میدهد. این افزایش قیمت نفت کشور در یک سال گذشته بیسابقه بوده است. نفت سبک کشورمان نیز که پیش از این درگیریها بشکهای 83.17 دلار معامله میشد، با افزایش حدود 9 درصدی ظرف ۲ هفته گذشته به 90.51 دلار رسیده است.
از سویی قیمت نفت جمهوری باکو که تامینکننده اصلی نفت رژیم صهیونیستی است، قبل از درگیریها 93.17 دلار بوده که با 8 دلار افزایش به 101.30 دلار رسیده است.
* نفت شاخص 100 را از دست نمیدهد
خبرگزاری تاس به نقل از الکساندر نوواک، معاون نخستوزیر روسیه پیشبینی کرد تا سال ۲۰۳۵ قیمت نفت ۱۰۰ دلار در هر بشکه باقی بماند و کاهش نیابد. این مقام روس تأکید کرد: سال ۲۰۱۳ قیمت نفت ۱۰۰ دلار در هر بشکه بود، حالا ما در سال ۲۰۲۳ زندگی میکنیم و دوباره قیمتها به سطح مذکور نزدیک شده است. محاسبات نشان میدهد تا سال ۲۰۳۵ نیز قیمت نفت ۱۰۰ دلار در هر بشکه خواهد بود.
وی گفت: پیشبینی دقیق قیمت نفت دشوار است، چرا که عوامل زیادی روی آن اثر میگذارد. نوواک همچنین تأکید کرد: طی 10 سال آینده در بازار جهانی نفت شاهد شدت گرفتن دلارزدایی و کنار گذاشتن این ارز به عنوان مبنای مبادلات تجاری خواهیم بود.
* کاهش قیمت خواست آمریکاست اما محقق نمیشود
نماینده پیشین ایران در هیات عامل اوپک با اشاره به اینکه قیمت نفت تابعی از عرضه و تقاضاست، گفت: هر چه به فصل سرد سال نزدیک میشویم، تقاضای فصلی افزایش مییابد، از طرفی هم شاهد تصمیم اوپک پلاس مبنی بر کاهش عرضه و ادامهدار شدن این روند و حتی کاهشهای داوطلبانه که مهمترین آنها از سوی عربستان و روسیه اعلام شد، هستیم که اهمیت ویژهای دارد.
سید محمدعلی خطیبی با اشاره به اینکه اتفاقات اخیر در منطقه منجر به کاهش عرضه نشد، ادامه داد: اتفاقات اخیر در منطقه روی عرضه تأثیری نداشته اما در صورتی که کشورهای صادرکننده مهم اعلام کنند به دلیل حمایت از فلسطین و مردم آنجا تولید خود را کاهش یا قطع میکنند، قطعا بر قیمت نفت تأثیرگذار است. وی ادامه داد: آمریکاییها با توجه به اینکه انتخابات را در پیش دارند، باید اقداماتی انجام دهند که حزب حاکم در انتخابات برنده شود، به همین دلیل سعی میکنند قیمتها را کاهش دهند و بنزین را ارزان کنند تا رای مردم را به دست آورند.
وی در خاتمه یادآور شد: آمریکاییها تلاش میکنند قیمت نفت را ارزان کنند و به مردم چنین دستاوردهایی را ارائه خواهند داد اما تحولات منطقهای اجازه نخواهد داد، زیرا عادیسازی روابط که در حال پیشروی بود، دیگر امکانپذیر نیست و حتی عربستان شدیدا موضعگیری کرده و تا زمانی که این شرایط وجود دارد، عادیسازی روابط ممکن نیست.
ارسال به دوستان
اعلام رسمی پایان تحریمهای تسلیحاتی شورای امنیت علیه ایران
بازدارندگی، بند غروب را فعال کرد
* لغو محدودیتهای مربوط به ارائه خدمات مالی به نهادهای ایرانی تحت تحریم شورای امنیت
دبیرخانه شورای امنیت سازمان ملل با ارسال یادداشتی به کشورهای عضو سازمان ملل متحد، پایان رسمی مقررات بندهای 3، 4 و 6 ضمیمه «ب» قطعنامه 2231، شامل آزمایشهای موشکی، محدودیت صادرات و واردات اقلام موشکی به ایران و همچنین تحریمهای مربوط به توقیف اموال و ارائه خدمات مالی به افراد و نهادهای ایرانی تحت تحریم شورای امنیت را به اطلاع کشورها رسانده است. بر اساس مفاد ضمیمه «ب» قطعنامه 2231، این محدودیتها تا 8 سال پس از اجرای برجام (18 اکتبر 2023) ادامه داشت که در نهایت نیمه شب جمعه گذشته به وقت نیویورک و به صورت خودکار پایان یافت. لغو محدودیتهای مذکور در حالی رخ میدهد که طی سالهای اخیر، تلاشهای سیاسی و حقوقی گستردهای از سوی آمریکا و کشورهای غربی برای اتهامزنی و اجماعسازی در جامعه جهانی به منظور بسترسازی برای تداوم این تحریمها شده بود که در نهایت با ناکامی سیاسی و حقوقی کشورهای غربی در بازگرداندن قطعنامههای قبلی شورای امنیت، محدودیتهای مذکور به صورت رسمی پایان یافت. مضافا تغییرات مذکور نیز رأس ساعت 12 نیمه شب جمعه در وبسایت سازمان ملل و فهرست یکپارچه تحریمهای سازمان ملل اعمال شده است. همچنین رزماری دیکارلو، معاون سیاسی دبیرکل سازمان ملل در نامهای جداگانه خطاب به نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران، پایان مقررات مذکور و خروج افراد و نهادهای ایرانی از فهرست شورای امنیت را تایید کرده است. سایر تحریمهای بینالمللی شورای امنیت علیه کشورمان پیشتر در روز اجرای برجام و متعاقبا محدودیت مربوط به تسلیحات متعارف و سبک بر اساس قطعنامههای شورای امنیت در اکتبر سال 2020 پایان یافته بود. با لغو محدودیتهای باقیمانده در روز 18 اکتبر 2023، تمام تحریمهای مرتبط با افراد و نهادهای ایرانی در سازمان ملل پایان یافته است. لازم به ذکر است با وجود نهایی شدن پایان این محدودیتها، روز گذشته کشورهای غربی در تلاشی رسانهای با صدور بیانیه گروه محدودی از کشورهای همسو تلاش کرده بودند در نهایی شدن فرآیند مذکور تشکیک کنند که در نهایت صدور یادداشت رسمی سازمان ملل، بر پایان محدودیتهای مذکور صحه گذاشته است. دولت جمهوری اسلامی ایران در بیانیهای رسمی اعلام کرده است ادعای آمریکا و کشورهای اروپایی برای تداوم این محدودیتها در ظرفیت ملی -با وجود محدودیتهای بینالمللی- را ناقض ماده 25 منشور ملل متحد میداند، اگر چه ناظران بینالمللی با توجه به جنس روابط و همکاریهای نظامی دولت ایران، تداوم این محدودیتها در ظرفیت ملی کشورهای غربی را صرفا اقدامی نمادین تلقی میکنند. ارسال به دوستان
صدها هزار نفر در دنیا در شبکههای اجتماعی به چالش اجرای سرود «سلام یا مهدی» در حمایت از فلسطین پیوستند
تیکتاک تا فروپاشی صهیونیستها
* این چالش با میلیونها بازدید ترند تیکتاک شد
گروه سیاسی: چند روز است در فضای مجازی، هزاران نفر از مردم جهان با همخوانی سرود«سلام یا مهدی(عج)» و گرفتن تصویر و بارگذاری آن در تیکتاک، حمایت خود را از مردم فلسطین ابراز میکنند. نوای سلام یا مهدی(عج) طی این روزها نهتنها از مسلمانان یا ایرانیان، که از هر شخصی با هر دینی شنیده و درکره خاکی طنینانداز شده است. ندایی که در حمایت از مظلومان جهان به گوش میرسد، در واکنش به حملات وحشیانه رژیم صهیونیستی به مردم غیرنظامی فلسطین و راه انداختن کشتار ضدبشری صورت گرفت و مردم جهان هم همدردی خود را از این طریق با مردم فلسطین اعلام و اعمال جنایتکارانه رژیم صهیونیستی را محکوم میکنند. سهشنبهشب هفته گذشته در حالی که جنایات صهیونیستها در غزه وارد دوازدهمین روز خود شده بود، نمونه وحشیانه و متفاوتی از عملی غیرانسانی به نمایش گذاشته شد و حقوق بشر صهیونیستی با بمباران وحشیانه بیمارستان المعمدانی غزه و به خاک و خون کشیدن مجروحان بستری و مردم پناه برده به آنجا، دوباره به نمایش درآمد؛ جنایتی که کشورهای غربی همچون آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان نیز با تمام توان حمایت تام و تمام خود را از اسرائیل به نمایش گذاشتند. در جریان بمباران بیمارستان المعمدانی توسط جنگندههای صهیونیستی بیش از 1000 نفر به شهادت رسیدهیا مجروح شدند. پس از این اقدام شنیع، خشم مسلمانان و آزادیخواهان جهان در همان شب حادثه به جوش آمد و مردم سراسر جهان اعتراض خود را نسبت به این جنایت ضدانسانی رژیم صهیونیستی اعلام کردند.
حجم این اعتراضات به حدی گسترده بود که صدها یهودی در کنگره آمریکا در محکومیت جنایات رژیم صهیونیستی تجمع کرده و اعتراض خود را به نمایش گذاشتند. جدا از اینها، در فضای مجازی نیز طیف گستردهای از مردم در اقصی نقاط جهان، با هر دین و قومیتی، به وحشیگری تمام نشدنی صهیونیستها تاخته و خشونت ضدبشری فاشیستهای اسرائیلی را مورد انتقاد قرار دادند. در اعتراضات مجازی و اعلام حمایت مردم جهان از مردم مظلوم فلسطین نیز، در چند روز اخیر چالشی در تیکتاک و اینستاگرام با موضوع همبستگی با مردم فلسطین راه افتاد که مسلمانان و تعداد زیادی غیرمسلمان در آن شرکت کردند. در این چالش، مردم با نسخه لبنانی سرود سلام فرمانده (سلام یا مهدی) حدود 500 هزار ویدئو ضبط کردند که در نوع خود آماری عجیب و حیرتآور است و هر دقیقه نیز بر تعداد آن افزوده میشود. در این چالش خودجوش، کاربران تیکتاک از همه نقاط جهان اعم از روسیه، کرهجنوبی، آمریکا، انگلیس، فرانسه، سوییس، تاجیکستان، قزاقستان، ازبکستان، کشورهای عربی، کشورهای آفریقایی و دهها کشور دیگر، با ماسک پرچم فلسطین، سرود «سلام یا مهدی(عج)» را با احترام نظامی به حجت خدا زمزمه کردند.
موضوع قابل توجه دیگر این است که طبق دادههای گوگل ترند، سرچ عبارت «یا مهدی» در 6-5 روز اخیر به طور فزایندهای به صورت تصاعدی تغییر کرده و مردم در برخی نقاط جهان آن را در گوگل جستوجو کرده و نسبت به محتوای آن کنجکاو شدند.
این مساله و جهانی شدن ندای «سلام یا مهدی(عج)» از کشورهای مسلمان تا غیرمسلمان، نشان از آن دارد که مظلومیت فلسطین و کودکانش، وجدان بشری را بیدار کرده و به سطحی رسیده است که طیفهای مختلف قومی و مذهبی در جهان با ندای یا مهدی(عج) هم آن را فریاد میزنند.
آنچه در این روزهای فلسطین، بویژه بر کودکان مظلومش میگذرد، یک فاجعه بینالمللی است که در خفقان نظم بینالملل اتفاق میافتد اما اتفاقاتی که در جوامع مختلف دیده میشود نشان از آن دارد که نظم غربی و ادعای غربیها در حمایت از کودککشان اسرائیلی، مورد بیاعتنایی مردم و آزادگان جهان قرار گرفته و به سطحی رسیده که از دولتهایشان مخالفت با سیاستهای ضدبشری رژیم صهیونیستی و حتی اخراج سفرای این رژیم جعلی را طلب کردند. بروز و ظهور اینچنینی و نمایش اعتراض فراگیر مردم در رسانهای که برخلاف رسانههای مورد وثوق غرب آزادی بیان را برای پیشبرد سیاستهای کثیف جهانی ذبح نکرد، نشان از شکست اسرائیل و غرب در پروپاگاندای رسانهایشان داشته است؛ شکستی که عملا نتوانست وجدان بیدار و ظلمستیز مردم جهان را فریب دهد و حتی به سر دادن ندای یا مهدی(عج) نیز منتهی شد؛ ندایی که خود محرکی برای ظلمستیزی و ظهور نیز تلقی خواهد شد و با بیدار شدن وجدان جمعی بشری جلوهای جدید هم به خود گرفت. این مساله آنجا بر اهمیت و جدیتش افزوده میشود که به سخنان 17 سال پیش رهبر حکیم انقلاب پیرامون ارتباط مساله فلسطین و ظهور حضرت حجت با دیده باز نگریسته شود؛ آنجا که فرمودند: «قضیه فلسطین کلید رمزآلود گشوده شدن درهای فرج به روی امت اسلام است».
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|