|
رهبر انقلاب در دیدار هزاران نفر از معلمان و فرهنگیان با اشاره به استمرار حساسیت مردم جهان به مسأله غزه تأکید کردند
ضرورت فشار افکار عمومی دنیا روی رژیم صهیونیستی
گروه سیاسی: حضرت آیتالله العظمی خامنهای در روز معلم در دیدار هزاران نفر از معلمان و فرهنگیان سراسر کشور، تکریم و تشکر از معلم را وظیفه فرد فرد ملت خواندند و با اشاره به اینکه آموزشوپرورش از لحاظ اهمیت و تأثیرگذاری با هیچ دستگاه دیگری قابل مقایسه نیست، افزودند: هویتسازی نسل نوجوان و جوان و ایجاد شوق و امید در او، تحول مستمر، توانمندسازی مادی و غیرمادی معلمان، حمایت از مراکز تربیت معلم، تقویت معاونت پرورشی و الگوسازی در جامعه معلمان، مهمترین سرفصلهای کاری آموزشوپرورش است.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، ایشان همچنین گسترش تظاهرات حمایت از ملت فلسطین در آمریکا و کشورهای دیگر را نشانه استمرار اولویت مساله غزه در افکار عمومی جهان خواندند و تأکید کردند: جنایات رژیم صهیونیستی و همدستی آمریکا با او، حقانیت مواضع نظام و ملت ایران را در نفی رژیم اشغالگر و بدبینی به آمریکا اثبات کرد و همه بدانند هیچ راه حلی برای حل مساله فلسطین جز بازگشت این سرزمین به صاحبان مسلمان، یهودی و مسیحی آن وجود ندارد و روابط با رژیم صهیونیستی و عادیسازی، مشکلی را حل نخواهد کرد.
رهبر حکیم انقلاب با تبریک روز معلم به جامعه عزیز معلمان به عنوان پرورشدهندگان فضیلت و سازندگان آینده کشور، گفتند: توجه و احترام همگانی به معلمان، باعث ایجاد جاذبه بیشتر برای این شغل شریف، ارتقای سطح جامعه معلمان و در نتیجه، ارتقای کشور میشود و لازم است رسانهها و صاحبان تریبونهای عمومی در زمینه تبیین جایگاه معلم و ضرورت تمجید از او، فعال شوند.
رهبر انقلاب علت متفاوت بودن اهمیت آموزشوپرورش با دیگر دستگاهها را تربیت منابع انسانی برشمردند و گفتند: همه دستگاهها بکارگیرنده نیروی انسانی هستند اما آموزشوپرورش، پرورشدهنده منابع انسانی است.
حضرت آیتالله خامنهای معلمان فعال را هویتسازان نسل نوجوان و جوان دانستند و گفتند: هر حرف و رفتار و موضعگیری و حتی اشاره معلم در شخصیتسازی نسل نو تأثیر دارد. ایشان وجود نیروی انسانی خوب را غیرقابل مقایسه با منابع و سرمایههای طبیعی خواندند و گفتند: پیشرفت، امنیت، سلامت، علم و تحقق همه ارزشهای انسانی و اسلامی در کشور در گرو وجود نیروی انسانی مناسب است که این کار عظیم برعهده آموزشوپرورش است.
حضرت آیتالله خامنهای سخنان وزیر آموزشوپرورش در این دیدار را خوب ارزیابی کردند و افزودند: بحمدالله برخی نکاتی که در سالهای گذشته بیان کردهایم در مسیر اجرا قرار گرفته است.
رهبر انقلاب در تبیین سرفصلهای مهم آموزشوپرورش، اجرای سند تحول را مهمترین خواندند و گفتند: از انفعال و کمتوجهی به این سند در سالهای گذشته ضرر کردیم اما بازنگریِ در حال نهایی شدن این سند و تدوین نقشه راه اجرایی آن خبر خوبی است که ترمیم سند تحول با استفاده از نخبگان داخل و خارج آموزشوپرورش، باید مستمر ادامه یابد.
«توانمندسازی»، سرفصل دومی بود که حضرت آیتالله خامنهای در باب وظایف آموزشوپرورش مطرح کردند.
ایشان گفتند: توانمندسازی معیشتی و مادی معلمان همیشه مورد تأکید بوده و اکنون نیز هرچه ممکن است باید در این زمینه تلاش شود.
رهبر انقلاب افزودند: توانمندسازی اما محور دیگری هم دارد و آن قوامیافتگی کار «معلمی» است؛ یعنی معلم از نیروی معنوی و عشقی که در وجود هر انسانی به تعلیم و تربیت وجود دارد، استفاده کند و با بهرهمندی از ملزومات، نیازها و تجربیات، شغل پرمرتبت معلم را قوام و استواری و استحکام دهد.
ایشان در همین بحث، نیت، روحیه، انگیزه و درک حقیقی از «معلمی» را لازمه پرورش نسل نو دانستند و افزودند: معلمی صرفاً با کلاس و تدریس محقق نمیشود.
حضرت آیتالله خامنهای همچنین تقویت مراکز تربیت معلم را لازمه دستیابی جامعه معلمان به سطح تراز خواندند و افزودند: دانشگاه فرهنگیان و دیگر مراکز تربیت معلم باید کاملاً تقویت شوند.
سرفصل سومی که رهبر انقلاب به تبیین آن پرداختند، اهمیت و لزوم تقویت معاونت پرورشی بود. ایشان گفتند: در برههای عدهای میگفتند معاونت پرورشی لازم نیست و خود معلم در کنار تعلیم وظیفه پرورش را هم انجام میدهد؛ البته این حرف درست است اما صرف توجه معلم به مسائل پرورشی کافی نیست و باید مجموعهای، متولی این مساله بسیار مهم باشد.
حضرت آیتالله خامنهای جلوگیری از ایجاد و شیوع آسیبهای اجتماعی را جزو توقعات از جوانان خواندند و گفتند: مقدمه و شرط تحقق این مهم آن است که در خود مدارس آسیبهای اجتماعی وجود نداشته باشد که این جزو وظایف معاونت پرورشی است. تبیین صحیح مسائل بنیادی کشور و نظام برای نوجوانان و جوانان، وظیفه دیگر معاونت پرورشی بود که رهبر انقلاب با اشاره به آن گفتند: اگر میلیونها جوان و نوجوان، مصالح بنیادی و مسائل اساسی کشور را بشناسند، از جبهه دوست و دشمن آگاه باشند و در مقابل اهداف دشمنان ملت واکسینه شوند، سرمایهگذاری عظیم رسانهای و سیاسی دشمنان نتیجهای نخواهد داد.
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: دانشآموزان، جوانان و نوجوانان باید از منطق و عقلانیت سیاستها و رفتار نظام باخبر باشند و بدانند پشت شعارهای «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیلِ» ملت چه منطقی نهفته است و چرا ایران حاضر به ایجاد روابط با برخی کشورها و دولتها نیست.
رهبر انقلاب در سرفصلی دیگر با تأکید بر اهمیت ثبات مدیریتی در آموزش و پرورش، تغییرات کوتاهمدت مدیریتی را موجب به ثمر نرسیدن کارهای اساسی دانستند و گفتند: بنده در مدیریتهای سطح بالا تا متوسط تأکید بر ثبات دارم تا بتوان برنامهها و کارهای مهم را دنبال کرد.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به وجود الگوهایی برای اقشار در صنوف مختلف جامعه، الگوسازی و معرفی نمونههای برتر معلمان را ضروری و شوقآفرین خواندند و افزودند: آموزشوپرورش باید الگوهای موفقی همچون معلمی که خوب تدریس میکند یا سالهای طولانی از عمر خود را صرف تدریس کرده است، یا رنج رفت و آمد به مناطق دشوار برای تدریس به دانشآموزان را به جان خریده است، شناسایی و این معلمان را به عنوان قهرمانان تعلیم و تربیت معرفی کند.
ایشان در بخش دیگری از بیاناتشان در بیان انتظارات از جامعه معلمان، معلم را نه فقط آموزنده علم، بلکه پرورنده هویت دانشآموز خواندند و گفتند: معلم میتواند تواناییهای بالقوه و استعدادهای دانشآموز را همچون استخراج طلا و نقره از معدن، کشف و بالفعل کند؛ بنابراین معلم باید در کنار علمآموزی، انگیزه، همت، اعتماد به نفس و شوق به درس و کار هم به دانشآموز بدهد تا ظرفیتهای درونی او شکوفا شود.
«دادن نگاه ملی به دانشآموز» انتظار دیگری بود که رهبر انقلاب با اشاره به آن گفتند: نگاه ملی یعنی دانشآموز بداند که تحصیل و کلاس درس قطعهای از حرکت عمومی پیشرفت و جزئی از ماشین عظیم پیشبرنده کشور و نظام است، بنابراین لازم است دانشآموزان را با افتخارات ملی، داشتههای کشور و پیروزیهای ناشی از راههای درست، آشنا و همچنین از خطرها و دشمنیها آگاه کنید.
ایشان امیدآفرینی را وظیفه دیگر معلمان دانستند و افزودند: امید تضمینکننده آینده کشور است و اگر کسی امید را در دل و جان جوان و نوجوان برانگیزد، در واقع به ساخت آینده کشور کمک کرده است و به همین علت است که مکرراً بر امیدآفرینی اصرار میکنیم.
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: افرادی که از سر لجاجت با نظام یا دولت یا اشخاص دیگر، جوانان را ناامید میکنند در واقع به آینده کشور لطمه میزنند.
«تشویق دانشآموزان به فعالیتهای اجتماعی» و همچنین «مهارتآموزی به دانشآموزان»، توصیههای دیگر رهبر انقلاب به معلمان بود.
حضرت آیتالله خامنهای در بخش پایانی بیاناتشان به مساله غزه پرداختند و افزودند: با وجود تلاشهای زیاد صهیونیستها و پشتیبانان آمریکایی و اروپایی آنها، مساله غزه همچنان مساله اول دنیا است که اعتراضها به جنایات رژیم صهیونیستی در دانشگاههای آمریکا و گسترش آن به دانشگاههای اروپا از نشانههای استمرار حساسیت افکار عمومی جهان به مساله غزه است.
ایشان افزایش روزافزون فشار افکار عمومی بر رژیم اشغالگر را ضروری خواندند و افزودند: رفتار وحشیانه و بیرحمانه سگ هار صهیونیست باعث اثبات حقانیت موضع جمهوری اسلامی و ملت ایران شد و کشتار سی و چند هزار نفر که نیمی از آنها زنان و کودکان هستند، ذات شریر و خبیث رژیم صهیونیستی و حقانیت موضع همیشگی ایران را به همه دنیا نشان داد.
رهبر انقلاب رفتار آمریکا و دستگاههای مرتبط با آن را در قبال «اعتراض بدون خشونت و تخریب» دانشجویان معترض به جنایات اسرائیل، دلیل دیگری بر اثبات موضع جمهوری اسلامی ایران در بدبینی به دولت آمریکا دانستند و گفتند: این موضوع به همه نشان داد آمریکا شریک جرم و همدست صهیونیستها در گناه نابخشودنی کشتار مردم غزه است و برخی حرفهای بهظاهر دلسوزانه آنها هم دروغ است؛ بنابراین موضع جمهوری اسلامی که نمیتوان به دولت آمریکا خوشبین بود و به آن اعتماد کرد، اثبات شد.
حضرت آیتالله خامنهای تنها راهحل مساله فلسطین را پیشنهاد مطرح شده از جانب ایران یعنی بازگشت فلسطین به صاحبان اصلی آن اعم از مسلمان، مسیحی و یهودی خواندند و تأکید کردند: تا وقتی فلسطین به صاحبان خود بازنگردد مشکل غرب آسیا حل نخواهد شد و حتی اگر30-20 سال دیگر هم تلاش کنند رژیم صهیونیستی را سر پا نگه دارند -که انشاءالله نمیتوانند - این مساله، حلشدنی نخواهد بود.
رهبر انقلاب افزودند: فلسطین باید به مردم آن بازگردد و پس از تشکیل نظام فلسطینی، خودشان تصمیم بگیرند که با صهیونیستها چه کنند. ایشان با اشاره به تحرکاتی برای عادیسازی روابط رژیم صهیونیستی و کشورهای منطقه، گفتند: بعضیها خیال میکنند با این کارها مساله حل خواهد شد، در حالی که با فرض عادی شدن روابط رژیم صهیونیستی با کشورهای عربی اطراف، نهتنها مشکل حل نمیشود، بلکه مشکل متوجه دولتهایی خواهد شد که با چشم بستن بر جنایات رژیم اشغالگر با آن دست دوستی دادهاند و ملتها به جان خود آن دولتها خواهند افتاد.
در ابتدای این دیدار وزیر آموزشوپرورش در گزارشی از مراحل نهایی بازنگری در سند تحول خبر داد. آقای رضامراد صحرایی، تصویب نقشه راه اجرایی سند تحول با محوریت معلمان، برنامههای درسی و تربیتی، مدارس و ارزشیابی تحصیلی را از دیگر فعالیتها اعلام کرد.
استخدام کمسابقه ۷۰ هزار معلم با اولویت جذب دانشجو - معلمان، تکمیل و ساخت ۲۹۰۰ مدرسه در سراسر کشور، افزایش سهم دانشآموزان فنیوحرفهای در مقطع تحصیلی متوسطه دوم، پیگیری سیاست «هر دانشآموز یک مهارت شغلی» و ارتقای امور پرورشی و مشاورهای از جمله محورهای گزارش وزیر آموزشوپرورش در این دیدار بود.
ارسال به دوستان
برگزاری کمیسیون مشترک اقتصادی ایران و امارات پس از 10 سال
قرار ابوظبی
* بذرپاش: ایران و امارات نقشی برجسته در مسیر کریدور شمال-جنوب دارند/ * دسترسی به بازارهای روسیه و کشورهای آسیای میانه، فرصت مناسبی برای توسعه ترانزیت 2 کشور است
گروه اقتصادی: روز گذشته پس از 10 سال کمیسیون مشترک اقتصادی ایران و امارات در ابوظبی برگزار شد. یکی از اصلیترین راهبردهای دولت سیزدهم ارتباط با کشورهای همسایه و همسو بوده و هست. بررسی میزان تجارت غیر نفتی کشورمان نیز نشان میدهد بیش از 50 درصد آن معطوف به کشورهای همسایه است. دلیل اهمیت امارات برای ایران توان گسترده ترانزیت کالای این کشور است. امارات یک شریک مطمئن برای دور زدن تحریمها و صادرات کالاهای ایرانی به مقاصد ثالث است. از یک دهه پیش امارات خود را به عنوان شریک اول تا پنجم کشورمان تثبیت کرد و طبق آخرین آمار ارائه شده از سوی 2 گمرک، تجارت 2 کشور به 27 میلیارد دلار در سال میرسد. به گزارش «وطن امروز»، آخرین اجلاس کمیسیون مشترک اقتصادی ایران و امارات در فروردین ۱۳۹۳ برگزار شده بود. با وجود اینکه امارات در این بازه زمانی همواره رتبه دوم و سوم تجارت را بین کشورهای خارجی با کشورمان داشته اما اقدام سیاسی و اقتصادی خاصی برای توسعه این روابط انجام نشده بود. امارات برای اقتصاد ایران نقش راهبردی دارد؛ از یک طرف تسویه ارزی بخش قابل توجهی از تجارت ایران در این کشور انجام میشود و نرخ درهم ارتباط مستقیم با قیمت دلار غیر رسمی در تهران دارد و از سوی دیگر همانطور که اشاره شد، امارات نقش بارانداز را برای صادرات و واردات ایران بویژه در تجارت غیر نفتی دارد. طبق آمارهای غیر رسمی ارائه شده از فعالان اقتصادی، میزان سرمایهگذاری بخش خصوصی کشورمان در امارات به حدود 100 میلیارد دلار میرسد و تجار و سرمایهگذاران ایرانی یک بازیگر تاثیرگذار در اقتصاد این کشور به حساب میآیند.
* 2 سند همکاری امضا شد
در کمیسیون مشترک اقتصادی ایران و امارات که روز گذشته تشکیل شد، 2 سند همکاری امضا شد. البته در حال حاضر 22 سند همکاری هم آماده امضای 2 طرف است. اصلیترین موضوعات مطرح شده در 22 سند دیگر عبارتند از: گردشگری، تسهیل تجارت و ترانزیت، فعالیتهای بندری و در نهایت مسائل بانکی.
* ایران دومین شریک تجاری امارات است
وزیر اقتصاد امارات ضمن استقبال از سرمایهگذاری در ایران گفت: کشور امارات در بین شرکای تجاری خود بعد از چین بالاترین میزان روابط تجاری را با ایران دارد و روابط 2 کشور باید در تمام حوزهها توسعه پیدا کند.
بنالطوق الماری، وزیر اقتصاد و رئیس طرف اماراتی کمیسیون مشترک اقتصادی ایران و امارات در این اجلاس افزود: تعداد زیادی از شرکتهای ایرانی در امارات مشغول فعالیت هستند؛ امارات از سرمایهگذاری در ایران استقبال میکند.
وی جلسه دیروز را نشان عزم ایران و امارات برای توسعه روابط به همت دولتهای 2 کشور دانست و گفت: در ایام گذشته روابط اقتصادی و تجاری بین 2 کشور بخوبی توسعه پیدا کرده بود اما باید روابط در تمام حوزهها توسعه پیدا کند.
بنالطوق الماری تصریح کرد: کشور امارات در بین شرکای تجاری خود بعد از چین بالاترین میزان روابط تجاری را با ایران دارد که سال گذشته هم این میزان ۱۷ درصد افزایش پیدا کرده است.
وی افزود: حجم تجارت و صادرات از امارات به ایران در سال گذشته به ۲۷ میلیارد دلار رسیده است که نشان میدهد طرفین علاقهمند به توسعه روابط در تمام حوزهها هستند.
* فرصت ایران و امارات برای دستیابی به بازارهای شمال و جنوب و رونق ترانزیت
وزیر راه و شهرسازی و رئیس کمیسیون مشترک همکاریهای اقتصادی ایران و امارات هم گفت: کشورهای ایران و امارات نقشی برجسته در مسیر کریدور شمال - جنوب دارند و با تصمیمات راهبردی میتوانند نقش بیبدیلی را در دستیابی به بازارهای شمال و جنوب برای خود رقم بزنند.
مهرداد بذرپاش در نشست این کمیسیون که صبح دیروز در ابوظبی برگزار شد، با ابراز خرسندی از برگزاری این نشست بعد از ۱۰ سال گفت: امیدواریم این نشست سرآغازی بر رشد روابط اقتصادی 2 کشور باشد.
وزیر راه و شهرسازی با بیان اینکه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر توسعه روابط با کشورهای همسایه است، افزود: کشور امارات در این سیاست نقش ویژه و برجستهای دارد.
بذرپاش در ادامه با اشاره به حجم مبادلات تجاری بیش از ۲۷ میلیارد دلاری ایران و امارات، توضیح داد: اینکه امارات در رتبه دوم شرکای تجاری ایران قرار دارد، امارات را به یک شریک راهبردی برای جمهوری اسلامی ایران تبدیل کرده است. از این رو ایران بهرغم سنگاندازیهای بدخواهان، هیچ محدودیتی را برای گسترش روابط 2 کشور و توسعه تجارت مشترک قائل نیست.
وزیر راه و شهرسازی ادامه داد: کشورهای ایران و امارات نقشی برجسته در مسیر کریدور شمال - جنوب دارند و با تصمیمات راهبردی میتوانند نقش بیبدیلی را در دستیابی به بازارهای شمال و جنوب برای خود رقم بزنند.
بذرپاش ادامه داد: دسترسی به بازارهای روسیه و کشورهای آسیای میانه از طریق ایران و بالعکس دسترسی به بازارهای جنوب میتواند فرصت بسیار خوبی را برای توسعه روابط ترانزیتی بین 2 کشور ایجاد کند.
به گفته وزیر راه و شهرسازی، موضوع بعدی توانمندیهای جمهوری اسلامی ایران و شرکتهای دانشبنیان در فناوریهای نو بویژه در زمینه هوش مصنوعی است که میتواند زمینهای مهم برای همکاری بین 2 کشور باشد.
وی با اشاره به ضرورت تسهیل فرآیندهای حملونقل بین 2 کشور گفت: زیرساختهای فرآیند تجارت مانند حملونقل و تشریفات گمرکی موضوعی است که تجار را درگیر کرده و بهرغم اقدامات قابل توجهی که انجام شده و تجارت بین 2 کشور را به ۲۷ میلیارد دلار رسانده، ضرورت اتخاذ تصمیماتی شجاعانه و سازنده در این زمینه احساس میشود.
* بذرپاش ادامه داد: در حال حاضر حمل کالا
بر اساس رویه «کنوانسیون تیر» (TIR) از مبدا امارات عربی متحده به مقصد ترکیه از طریق بندر شهید باهنر و گمرک خروجی بازرگان با هدف اجراییسازی این کنوانسیون از طریق گمرکات دریایی و توسعه ترانزیت 2 کشور در جریان است. وی با اشاره به ضرورت رفع محدودیتهای ایجادشده در بازرسیها و ترخیص کالاها، بویژه کالاهای فاسدشدنی و قرنطینهای و تسهیل تشریفات اداری و بندری و لجستیکی در بنادر، گفت: باید در راستای کاهش این تشریفات غیرضروری که باعث افزایش صادرات بین 2 کشور و کاهش هزینههای این امر میشود، گام برداشت.
وزیر راه و شهرسازی ادامه داد: در حوزه فعالیتهای هوایی و شرکتهای هواپیمایی پرواز حدود ۳۲۰ پرواز در هفته، گواه حجم فعالیتهای اقتصادی و گردشگری بین 2 کشور است و امیدواریم در حوزه فعالیتهای بندری و جادهای نیز هر چه سریعتر به افقهای تعریفشده دسترسی پیدا کنیم.
رئیس کمیسیون مشترک همکاریهای اقتصادی ایران و امارات تاکید کرد: موضوع رفع مشکلات بانکی از جمله افتتاح حساب برای اشخاص حقیقی و تجار ایرانی و تسهیل خدمات بانکی نیز که بر سر راه فعالان تجاری و اقتصادی 2 کشور قرار دارد، باید یکی از زمینههای مورد بحث طرفین باشد.
وی اظهار کرد: در نشستهای کارشناسی و مقدماتی هیات ایرانی و اماراتی نیز توافقات خوبی بین طرفها و شرکتها و بخشهای دولتی ایجاد شده است.
بذرپاش با تاکید بر ضرورت توسعه همکاریهای بخش انرژی بین 2 کشور گفت: پیشتر نیز همکاریها در زمینه انرژی مورد تاکید قرار داشت و در این اجلاس نیز به عنوان یکی از اهداف مهم تعیین شده که نیازمند تصمیماتی جدی در این بخش است.
* پیشبینی افزایش تجارت ایران و امارات به ۳۰ میلیارد دلار
وزیر راه و شهرسازی با اشاره به پیشبینی ۳۰ میلیارد دلار تجارت بین ایران و امارات، از آمادهسازی ۲۲ سند همکاری بین ۲ کشور در نشست کمیسیون مشترک اقتصادی بین ایران و امارات برای امضا شدن خبر داد.
مهرداد بذرپاش در حاشیه نشست این کمیسیون، در جمع خبرنگاران گفت: بعد از حدود ۱۰ سال نشست کمیسیون مشترک همکاری بین 2 کشور برگزار شد و در ابتدای آن ۲ سند در جهت رسمیتبخشی به خود کمیسیون به امضا رسید.
وی با بیان اینکه در مجموع ۲۲ سند از گذشته و در پی نشستهای مقدماتی آماده شده که بین 2 کشور به امضا برسد، افزود: در این نشست در بخشهای مختلف گردشگری، تسهیل تردد تجاری، نقش هر کشور در کریدور شمال - جنوب، توسعه فعالیتهای بندری و افزایش تعداد پروازها بحث و گفتوگو شد.
بذرپاش ادامه داد: توسعه فعالیتهای بندری و سرمایهگذاری شرکتهای اماراتی در بنادر ایران یکی دیگر از موضوعات مهم مطرح شده در این نشست بود. موضوع دیگر تسهیل فرآیندهای بانکی بود که یکی از مهمترین پیشنیازهای تجارت و خواسته تجار ایرانی از امارات است که تبادلات مالی بانکی تسهیل شود و قولهای خوبی در این زمینه داده شد که امیدواریم بتوانیم در این زمینه پیشرفتهای خوبی را شاهد باشیم.
وزیر راه و شهرسازی در ادامه با اشاره به اینکه در سال گذشته تجارت بین 2 کشور ۲۷ میلیارد دلار بود و بعد از چین، بزرگترین شریک تجاری ما کشور امارات است، گفت: امارات نقش بسزایی به عنوان مقصد صادراتی کالاهای ما دارد و به همین دلیل فراهمسازی زیرساختهای توسعه تجارت، هم در بخش تعرفه و هم در بخش حملونقل بسیار مهم است.
وی افزود: یکی دیگر از زمینههای همکاری بین 2 کشور گردشگری است و هر 2 کشور زیرساختهای مطلوبی را برای توسعه گردشگری ایجاد کردهاند. به گفته بذرپاش، فعالیت بین اتاقهای بازرگانی 2 کشور و نیز ایجاد صندوق ضمانت با مشارکت 2 طرف از دیگر موضوعات مطرح شده بین 2 کشور بود.
بذرپاش ادامه داد: مجموعاً با همه فشارهایی که کشور آمریکا ایجاد کرده که کشورهای منطقه بویژه امارات رابطه خود را با ایران کاهش دهد، مانعی برای توسعه همکاریها وجود ندارد و امیدواریم بعد از این نشست کمیسیون مشترک، سال آینده سال متفاوتی در حجم فعالیتهای 2 کشور باشد.
رئیس کمیسیون مشترک همکاریهای اقتصادی ایران و امارات همچنین درباره توسعه بخش ترانزیت بین 2 کشور، توضیح داد: موضوع ترانزیت دریایی و جادهای و ریلی باید همزمان رخ دهد و کلانپروژه «ایران راه» که در کشور این روزها در دستور کار دولت است، در کنار تکمیل مسیرهای شمال و جنوب در حوزه زیرساخت و تسهیل نرمافزارهای ترانزیتی موجب شد در سال گذشته رشد قابل توجهی در زمینه ترانزیت داشته باشیم.
وی افزود: زمینههای توسعه همکاری بندری نیز موضوع دیگر مطرح شده در این نشست بود و توافقات اولیه خوبی در این زمینه انجام شد و از سوی طرف اماراتی برای سرمایهگذاری در بنادری مانند چابهار اعلام آمادگی شد.
بذرپاش با اشاره به بهکارگیری همه ظرفیتها برای راهاندازی مسیر چابهار - زاهدان و توسعه بندر چابهار، گفت: با این مهم میتوانیم ظرفیت ترانزیتی عظیمی را در شرق کشور ایجاد کنیم که یکی از استفادهکنندههای آن برای انتقال کالا به شمال و بالعکس به جنوب کشور امارات خواهد بود.
رئیس کمیسیون مشترک همکاریهای اقتصادی ایران و امارات همچنین در خاتمه درباره پیشبینی میزان تجارت 2 کشور در سال پیش رو، اظهار کرد: ۲۷ میلیارد دلار تجارت بین 2 کشور عدد کمی نیست و امارات بعد از چین بزرگترین شریک تجاری ایران است اما با فعالیت این کمیسیون و با عزمی که در ۲ کشور وجود دارد، پیشبینی میشود این عدد در سال آینده به ۳۰ میلیارد دلار برسد.
ارسال به دوستان
پشتپرده اقدام گوگل در اخراج دهها نفر از کارکنان خود؛ پای دلارهای اسرائیلی در میان است
سرچ ترور با گوگل!
گروه بینالملل: گروهی از کارکنان گوگل، از این غول فناوری آمریکایی شکایت کرده و مدعی شدند اخراج حدود ۵۰ کارمند به دلیل اعتراض به قرارداد ابری با رژیم صهیونیستی، غیرقانونی بوده است. این شکایت یک صفحهای روز دوشنبه نزد کمیسیون روابط کارگری ملی آمریکا (NLRB) تنظیم و در آن عنوان شد گوگل با اخراج کارکنان، در حقوقی که تحت قانون کار آمریکا برای حمایت از شرایط کاری بهتر دارند، مداخله کرده است. گوگل ماه جاری اعلام کرد ۲۸ کارمند را که هنگام اعتراض به قرارداد پروژه نیمبوس، کار در دفاتر این شرکت را مختل کرده بودند، اخراج کرده است. پروژه 1.2 میلیارد دلاری نیمبوس به صورت مشترک به گوگل و آمازون اعطا شده تا خدمات ابری برای رژیم صهیونیستی فراهم کنند. این شرکت هفته گذشته اعلام کرد ۲۰ کارمند دیگر را که هنگام حضور در دفتر این شرکت، به این قرارداد اعتراض کرده بودند اخراج کرده است. گوگل در بیانیهای روز سهشنبه اعلام کرد رفتار این کارکنان، کاملا غیرقابل قبول بود و باعث شد کارمندان دیگر، حس تهدید شدن و ناامنی پیدا کنند. این شرکت اعلام کرد ما به دقت، تایید و مجددا تاکید کردیم هر فردی که کارش خاتمه یافته، مستقیما و به طور قطعی در ایجاد اختلال در داخل دفاتر ما نقش داشته است. کارکنان اخراجی میگویند این پروژه از توسعه ابزارهای نظامی رژیم صهیونیستی حمایت میکند. گوگل اعلام کرده است که قرارداد نیمبوس برای کاری بسیار حساس، محرمانه یا نظامی مرتبط با سلاحها یا سرویسهای اطلاعاتی، منعقد نشده است. زلدا مونتز، کارمند سابق گوگل که در جریان اعتراضات علیه پروژه نیمبوس دستگیر شد، اظهار کرد: گوگل، کارمندانش را اخراج کرد تا سازماندهی را سرکوب کند و این پیام را به کارکنان خود بفرستد که مخالفت را تحمل نخواهد کرد. وی در بیانیه گروه «هیچ فناوری برای آپارتاید»، گفت: گوگل در تلاش است ترس را در کارکنان ایجاد کند.کارکنان عضو این گروه، خواستار بازگشت به کار خود و دریافت حقوق معوقه و یک اظهاریه از سوی گوگل هستند که حقوق کارکنان برای ایجاد تشکیلات را نقض نخواهد کرد.
بر اساس گزارش رویترز، شورای عمومی NLRB که به عنوان یک دادستان عمل میکند، شکایات را مورد بررسی قرار داده و تلاش میکند ادعاهای واجد رسیدگی را حل و فصل کند. اگر اقداماتش نتیجهبخش نباشد، شورای عمومی میتواند پروندهها را نزد قضات اداری و یک هیات ۵ نفره منصوب شده توسط رئیسجمهور آمریکا پیگیری کند. گوگل بر سر مشارکت در پروژه نیمبوس هنگامی که این قرارداد سال ۲۰۲۱ امضا شد، با انتقاد روبهرو شد. صدها کارمند گوگل و آمازون، در نامه سرگشادهای، علیه این قرارداد گفتند: این فناوریها به شنود بیشتر و جمعآوری غیرقانونی داده از فلسطینیها کمک میکنند. بر اساس گزارش ورج، از زمان آغاز جنگ غزه در اکتبر گذشته، کارمندان گوگل به این قرارداد خدمات ابری اعتراض کردهاند و بیش از ۶۰۰ نفر، نامهای را امضا کرده و از گوگل خواستند اسپانسرینگ کنفرانس Mind the Tech را متوقف کند. پروژه نیمبوس، قراردادی 1.2 میلیارد دلاری است که شرکت گوگل و خدمات وب آمازون با دولت و ارتش اسرائیل منعقد کردهاند. از همان ابتدای راهاندازی پروژه نیمبوس در سال ۲۰۲۱ میلادی، جمعی از کارمندان نسبت به اینکه این فناوری گوگل میتواند به نیروهای نظامی اسرائیل در نظارت و آسیب رساندن به فلسطینیان کمک کند، مراتب نگرانی و اعتراض خود را اعلام کردند. کارمندان گوگل اعلام کردهاند پروژه نیمبوس از آن نوع قراردادهای پرسودی است که خطوط اخلاقی قیدشده توسط کارکنان گوگل را نادیده میگیرد. وزارت دارایی اسرائیل آوریل ۲۰۲۱ قرارداد خود با گوگل و آمازون را به عنوان «راهحل فراگیر ابری برای استفاده دولت، نهادهای دفاعی و...» اعلام کرد.
گوگل تا حد زیادی از انتشار جزئیات قرارداد، قابلیتهای خاصی که اسرائیل دریافت خواهد کرد یا چگونگی استفاده از آن توسط اسرائیل خودداری کرده است. ژوئیه ۲۰۲۲ میلادی نیز وبسایت «اینترسپت» گزارش داد اسناد آموزشی پرسنل دولت اسرائیل نشان میدهد نرمافزاری که گوگل ارائه میکند، میتواند چهره افراد را شناسایی کند، حالات عاطفی را از روی حالات چهره اندازهگیری و اشیا را در تصاویر ویدئویی ردیابی کند.
آتل ارلینگسون، سخنگوی Google Cloud سپتامبر ۲۰۲۲ گفته بود این شرکت با افتخار از دولت اسرائیل حمایت میکند و به این ترتیب استدلال منتقدان پروژه Nimbus را نادرست ارزیابی کرد. موضوع این قرارداد تجهیزات و پشتیبانی «رایانش ابری» از جمله زیرساختها و نرمافزارهای رایانه و اینترنت و تجهیزات هوش مصنوعی است. کارمندان وابسته به گروه اعتراضی «نه به تکنولوژی برای آپارتاید» در دفتر این شرکت در نیویورک و سانیویل کالیفرنیا در تجمع اعتراضی شرکت کردند. سال گذشته و پس از آغاز جنگ غزه در ماه اکتبر، معترضان با در دست داشتن بنرهایی که روی آن نوشته شده بود «دیگر نسلکشی برای منفعت نیست»، راهپیمایی کردند. گوگل تنها شرکت تجاری نیست که در رابطه با اسرائیل مورد انتقاد قرار گرفته است.
مک دونالد یکی از چند ابرشرکت بزرگ غربی مانند استارباکس و کوکاکولا است که اخیرا با بایکوت معترضان به حملات اسرائیل به غزه روبهرو شدهاند. سال گذشته اغذیهفروشی زنجیرهای مکدونالد نتوانست به اهداف خود در میزان فروش دست یابد که بخشی از آن به بایکوت محصولات این شرکت به علت حمایتش از اسرائیل بود. زلدا مونتس، کارمند سابق گوگل که در جریان اعتراضات پروژه نیمبوس دستگیر شده، در بیانیهای گفت: گوگل با اخراج گروهی از کارکنان معترض سعی در سرکوب و سازماندهی اعتراضات داشت و این پیام را به نیروهای خود فرستاده که بدانند مخالفت را تحمل نمیکند. مونتس سپس اضافه کرد: گوگل با این اقدام در پی ایجاد ترس در میان کارکنان خود است.
ارسال به دوستان
بررسی چند نمونه از فوتبال دنیا و تغییر نامهایی که به دل هواداران نمینشیند
ریشه تغییر نمیکند
تغییر نام باشگاههای قدیمی هر چند از نظر مالکان و متولیان آنها میتواند اتفاقات مثبتی را برای آنها به همراه داشته باشد اما از سوی هواداران این تیمها قابل پذیرش نیست. وزارت ورزش و جوانان برای حل مشکل مالکیت باشگاههای استقلال و پرسپولیس تصمیم به واگذاری عمده سهام این ۲ باشگاه گرفت تا پس از واگذاری ۹۵ درصدی آنها (۱۰ درصد عرضه اولیه و ۸۵ درصد بلوک سهام) آرامش روحی و مالی را برای طرفداران ۲ تیم پایتخت ایجاد کند. تیمهایی که هر سال درگیر دریافت مجوز حرفهای خود برای حضور در رقابتهای بینالمللی باشگاهی بودند، قرار بود نظارهگر پیشرفت اداری، اقتصادی و همچنین جایگاه باشگاهداری خود باشند تا شاید رویای خیلی از طرفدارانشان برآورده شود. واگذاری باشگاه استقلال به هلدینگ پتروشیمی خلیجفارس در ابتدا خشنودی هواداران این تیم را برای خروج از بحرانهای متوالی اقتصادی به همراه داشت اما مدیران این مجموعه صنعتی تصمیم گرفتند در نخستین جلسه پسوند «خلیجفارس» را به اسم استقلال اضافه کنند که بنا بر اعلام عبدالعلی علیعسکری، مدیرعامل هلدینگ پتروشیمی خلیجفارس، این موضوع بر اساس همین سیاست، در راستای حفظ وحدت رویه، سیاست حاکمیت شرکتی و همچنین روز مبارک خلیجفارس، بر اساس تصمیم مالکان جدید تیم محبوب استقلال انجام شد. تغییر اسم باشگاههایی که قدمت دیرینه در ورزش کشور دارند، میتواند تبعات ذهنی و روحی زیادی را به همراه داشته باشد که کار را برای خریداران کلان آنها سختتر میکند. قطعا حضور هلدینگهای پتروشیمی جنبههای مثبت زیادی برای حل و فصل مشکلات مدیریتی استقلال دارد اما ورود به اسم این باشگاه در نخستین جلسههای کاری نشان میدهد دغدغه همچنان باید روی دوش هوادار باشد. نگاهی به تغییر نام تیمهای بزرگ در فوتبال جهان نشان میدهد این تغییر کمترین تاثیر را در ساختار برند قدیمی آن باشگاهها داشته است. سران چینی باشگاه اینتر پس از خریداری عمده سهام این باشگاه با شایعههای عجیبی در فضای رسانهای کشور ایتالیا مبنی بر تغییر اسم و برند باشگاه روبهرو شدند. گاتزتا و کوریره دلواسپورت نوشته بودند در ماه مارس ۲۰۲۱ همزمان با رونمایی از لوگوی جدید باشگاه اینتر، نام رسمی این باشگاه نیز از «افسی اینترناتزیوناله میلان» به «اینترمیلان» تغییر خواهد کرد اما در ادامه این موضوع به طور کامل تکذیب شد، چرا که مالکان چینی باشگاه اینتر، به هیچ عنوان قصد تغییر نام تاریخی این سازمان را نداشتند و نام رسمی باشگاه، افسی اینترناتزیوناله میلان باقی ماند اما لوگوی باشگاه تغییراتی جزئی کرد که اتفاقا مورد استقبال هواداران اینتر هم قرار گرفت. در این بین البته باشگاههای بزرگی همچون آرسنال، منچسترسیتی و بارسلونا برای احیای ساختارهای خود نظیر ورزشگاه حاضر به پذیرش گزینههای تبلیغاتی شدند. آرسنال ورزشگاهی جدید ساخت و آن را به اسم هواپیمایی امارات اسپانسر اصلی خود گذاشت. بارسلونا پس از مذاکره با یکی از بزرگترین شرکتهای فعال در پلتفرم موسیقی حاضر شد اسم آنها را در کنار اسم ورزشگاه نوکمپ قرار دهد. پلتفرم محبوب موسیقی لوگوی خود را روی لباس تیمهای بانوان و مردان بارسلونا از سال ۲۰۲۳ به مدت ۴ سال قرار میدهد و همچنین به عنوان بخشی از این قرارداد همکاری، لوگوی اسپاتیفای کنار نام ورزشگاه نوکمپ قرار خواهد گرفت و اکنون این استادیوم با نام Spotify Camp Nou شناخته میشود. نمونه داخلی در تغییر اسم نیز وجود داشت. به طور مثال باشگاه پرسپولیس در دی ۱۳۶۵ تحت پوشش بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی قرار گرفت. بنیاد مستضعفان تصمیم گرفت نام تیم را به «آزادی» تغییر دهد. بازیکنان با این تغییر نام موافق نبودند. ۲۷ بهمن ۱۳۶۵، نام باشگاه رسما به «پیروزی» تغییر یافت. اداره کل تربیت بدنی استان تهران در اطلاعیهای اعلام کرد این تغییر نام به پیشنهاد بازیکنان انجام شده است. با این وجود، رسانهها و مردم ایران بیشتر نام پرسپولیس را به کار میبردند. مدتها بر سر قانونی بودن استفاده از نام پرسپولیس یا پیروزی بحثهایی بر سر زبانها بود تا اینکه سرانجام ۲۲ فروردین ۱۳۹۱ محمد رویانیان، مدیرعامل وقت سرخها از رای قطعی دادگاه برای بازگشت برند پرسپولیس خبر داد. تغییر اسم نه تنها هرگز از سوی هواداران دوآتشه در استادیومها بر زبانها نچرخید، بلکه واکنش منفی آنها را از لحاظ روانی به همراه داشت. بدون شک هرگونه تغییر اسم تنها بازی روانی برای طرفداران یک باشگاه قدیمی به همراه دارد و شاید در موضوع برندینگ هم تبعات منفی خود را به همراه داشته باشد. تیمهایی که حتی هوادارانشان نسبت به اسمهای کوچک برای اسپانسرینگ روی پیراهن خود هم حساس هستند، بدون شک نسبت به تغییر اسم یا اضافه شدن پسوند و پیشوند نیز واکنش نشان خواهند داد.
شاید اگر خریداران جدید سرخابیها برای استفاده از برندهای خود تصمیمات مهمتری جهت استفاده از فضای بکر ورزش کشور در تبلیغات یا فراهم کردن زیرساختهای مدنظر اتخاذ کنند، تاثیرهای مثبت زیادی در بین اهالی فوتبال بگذارد. حال باید دید آیا تغییر اسم باشگاه استقلال به طور رسمی ثبت خواهد شد یا این باشگاه بدون ایجاد حساسیت برای هواداران فوتبالی، به کارش ادامه میدهد.
* اولین موضع رسمی وزیر ورزش به تغییر نام استقلال
وزیر ورزش و جوانان نسبت به تغییر نام باشگاه استقلال واکنش نشان داد. پس از روی کار آمدن مالک جدید در باشگاه استقلال و واگذاری سهام آبیها به صنایع پتروشیمی خلیجفارس، صحبتهایی درباره تغییر نام آبیها مطرح شد و اینکه پسوند خلیجفارس به انتهای نام استقلال اضافه شود. در حاشیه جلسه هیات دولت، وزیر ورزش و جوانان در جمع خبرنگاران به سوالی درباره تغییر نام باشگاه استقلال واکنش نشان داد و اعلام کرد همه چیز باید از طریق مراحل قانونی طی شود. کیومرث هاشمی در پاسخ به سوالی درباره تغییر نام باشگاه استقلال گفت: واقعیت این است که ۲ باشگاه استقلال و پرسپولیس واگذار شدهاند و متولی خاص خودشان را دارند اما هر باشگاهی بخواهد تغییر نام دهد، باید روال قانونی را طی کند. وزیر ورزش و جوانان گفت: ما کمیسیونی تحت عنوان کمیسیون ماده ۵ باشگاهها داریم و هر باشگاهی چه استقلال و چه باشگاه دیگری بخواهد تغییر نام داشته باشد، باید مسیر قانونی را طی کند. هاشمی در پایان توضیح داد: خواهش میکنیم هر باشگاهی در هر سطحی، چه بزرگ و چه کوچک، اگر قرار است تغییر نام بدهد، حتما این مسیر قانونی را طی کند.
ارسال به دوستان
طرز تهیه خورا آزادی بیان
چماق در حلق آزادی
برای داشتن یک خوراک خوشعطر و خوشطعم، ترتیب استفاده از مواد غذایی مهم است و تازگی این مواد نیز اهمیت بسزایی دارد.
مواد لازم: یک مقدار مردم - دو قاشق غذاخوری پودر فلفل- بست کمربندی به مقدار لازم - چند تکتیرانداز و نیروی نظامی در صورت لزوم- برگههای منشور آزادی بیان خردشده - شوکر برقی - کتک و کتککاری جهت نمک کار - ارعاب و تهدید هر قدر لازم بود - یک مجسمه آزادی - برگههای کتاب دموکراسی از زبان مردم
طرز پخت
ابتدا یک مقدار مردم که روی صحنه هستند را نگاه میکنیم. موضوعی را به آنها میگوییم و اگر باورشان نشد، با یادآوری آزادی بیان و اصول دموکراسی، مراتب بیخودکردن آنها را یادآور میشویم. اگر این اتفاق نیفتد، خوراک مدنظر طعم دلخواه را پیدا نخواهد کرد؛ به نفع خودشان است. اگر مردم موردنظر قبول کردند، یک مجسمه آزادی را وسط ظرف میکوبیم و از خوراک لذت میبریم. در صورت قبول نکردن، مراحل زیر را به ترتیب انجام دهید:
1- احتمال اخراج و بیکاری اجباری در آینده را برای افراد توضیح دهید. سعی کنید از اصول مذاکره شفاف استفاده کنید. صداقت، عطر خوراک آزادی بیان را بینظیر میکند.
2- مقداری تسلیحات سنگین و از اینجور چیزها برای اخلاقیترین ارتش دنیا میفرستید تا بتوانند اخلاق را بهصورت عملی نشان دهند (هیچ ربطی به تهیه خوراک ندارد ولی واجب است).
3- چند دانشجو که در دانشگاه نسبت به اخلاقیات اخلاقیترین ارتش جهان شک دارند پیدا میکنید. مجدداً مورد اول را شرح میدهیم.
4- اگر قبول کردند و بساطشان را جمع کردند که هیچ ولی اگر نکردند، سریع تکتیراندازها را به دانشگاه اعزام میکنیم.
5- نیروی پلیس و گارد نمیدونم چیچی(!) را خبر کنید و تمام ورودیها و خروجیهای دانشگاه را ببندید. بلافاصله در دانشگاه را با زمین همسطح کنید
و به چند دانشجو که عکسهای ضداخلاقی از اخلاقیترین ارتش جهان دستشان گرفتهاند حمله کنید. دانشگاه محل نشر مطالب غیراخلاقی نیست!
6- فلفل را سعی کنید روی زبانشان بریزید و اگر نشد، توی چشمشان فروکنید. آنتیاکسیدان فلفل باعث قوی شدن چشمها میشود و از عفونت جلوگیری میکند.
7- خوب دانشجوها را ورز دهید؛ مشتومال دهید تا مثل خمیر نانوایی وَر بیایند. مقداری منشور آزادیبیان میان دانشجوها پخشکنید تا مهارت خواندن در آنها ارتقا پیدا کند.
8- با بست کمربندی، پا و دستشان را ببندید و در صورت صلاحدید، مشت و لگد هم بزنید. ارتقای آمادگی جسمانی دانشجویان اهمیت دارد و خود را برای شرایط غیرمترقبه باید آماده کنند.
9- در صورت نیازمند بودن دانشجویان به فیزیوتراپی، آنها را روی زمین بیندازید و با شوکر به آنها برق بزنید. عضلاتشان باز میشود و خوب حرفتان را متوجه خواهند شد.
10- آن حوالی چند استاد هم ممکن است باشند. به جایگاهشان اهمیت ندهید؛ قانون با همه یکسان برخورد میکند.
11- برگهای کتاب دموکراسی از زبان مردم را که در آب و عسل خوابانده شدهاند و با عصاره نفت تفت داده شدهاند را از فر بیرون بیاورید (اگر مشکلی بابت دیر گفتن این موضوع دارید، میتوانید روی یک برگه یادداشت کنید و درون سطل آشغال بیندازید).
12- خوراک را برای ۲ ساعت درون یخچال بگذارید.
13- خوراک را روی برگههای تفت داده بریزید.
14- با مجسمه آزادی، ظرف برگههای تفت داده را تزئین کنید.
خوراک شما آماده است! نوش جان.
سرآشپز تائیس جانگیر اوقات خوشی را برای شما آرزومند است.
ارسال به دوستان
اسرائیل در حال تکمیل کلکسیون جنایات در غزه
زهرا بختیاری: از ۱۵ مهر سال گذشته تا امروز نوار غزه و بخشهای زیادی از سرزمینهای اشغالی صحنه وحشتناکترین جنایات علیه مردم غیرنظامی فلسطینی بوده است اما بر اساس گزارشها در یکی از تاریکترین صحنهها از جنایات بیشمار صهیونیستها در غزه، پای سلاحهای ترموباریک (گرمافشاری) یا به اسم دیگر بمبهای خلأ نیز به این جنگ نابرابر باز شده است.
نحوه عملکرد این نوع مهمات که به صورت انواع بمب، موشک تا حتی راکتهای انفرادی و نارنجک نیز عرضه شده به صورت زیر است:
پرتابه حاوی این نوع مهمات با یک انفجار کوچک مواد انفجاری که معمولاً از ترکیب مواد سوختنی و شدیداً اکسیدشونده هستند را در فضا پخش میکند، این مواد در برخورد با اکسیژن بشدت واکنش داده و باعث ایجاد انفجار ثانویه میشوند. این مکانیزم باعث میشود این نوع تسلیحات برای هدف قرار دادن فضاهای بسته مثل ساختمانها و سنگرهای عمیق یا درون برخی زرهپوشها یک گزینه مناسب باشد. بعد از انفجار ثانویه، تمام اکسیژن هوا مکیده شده و در اصطلاح حالت خلأ ایجاد میشود. در عین حال گرمایی بسیار شدید بسته به میزان مهمات مورد استفاده ایجاد میشود که میتواند درجه حرارت محیط را به عدد وحشتناک 3000 هزار درجه سانتیگراد برساند. یعنی قربانیان این سلاح با ترکیبی از خفگی یا تغییر فشار زیاد به همراه سوختگیهای وحشتناک جان خود را از دست میدهند. کسانی که توسط این مهمات دچار مجروحیت شوند معمولاً چند روز درد و شرایط وحشتناک را تحمل میکنند تا جان خود را از دست بدهند چون این مهمات مخصوصاً بر روی اندام نرم بدن انسان مثل بخش تنفسی اثر بسیار وحشتناکی میگذارد و شخص قربانی علاوه بر بحث سوختگی بسیار شدید در یک وضعیت مشکل تنفسی مشابه به خفگی باقی میماند. نکته جالب اما گاف صهیونیستها در لو دادن حداقل یک مدل از تسلیحات مورد استفاده آنها در غزه توسط خودشان بود. اکانت منتسب به نیروی هوایی رژیم صهیونیستی در شبکه اجتماعی ایکس در جریان درگیریها تصویری از یک فروند بالگرد آپاچی قبل از اعزام به یک ماموریت تهاجمی در غزه را منتشر کرد که با موشکهای «هلفایر» مجهز شده بود و دور یکی از موشکها نوار قرمز رنگی وجود داشت. این نشانه خاص مربوط به مدل N موشکهای هلفایر است که از سر جنگی ترموباریک استفاده میکند. بعد از مدت کوتاهی صهیونیستها که متوجه گاف وحشتناک خود شده بودند، تصویر مورد نظر را پاک کرده و تصویر یک آپاچی دیگر را منتشر کردند که صرفاً به مدلهای عادی موشکهای هلفایر مجهز شده بود.
ارسال به دوستان
چگونه شبکه بیبیسی ماشین بازگشت اسرائیل به مسیر عملیات روانی علیه ایران شد؟
بازگشت ترولهای نتانیاهو
گروه سیاسی: ژنرال 4 ستاره «دیوید پترائوس» از معدود نظامیان آمریکایی است که علاوه بر دست یافتن به بالاترین جایگاههای نظامی ارتش ایالات متحده، مناصب امنیتی این کشور را نیز تجربه کرده است. او پس از بازنشستگی از ارتش، به مدت 14 ماه رئیس سازمان سیا بود. روی حرف پترائوس چه در آمریکا و چه در میان متحدان عموما غربیاش، حساب باز میکنند.
پترائوس پس از حمله رژیم صهیونیستی به کنسولگری ایران و سپس عملیات «وعده صادق» که قدرتهای نظامی غرب را همراه اسرائیل به چالش کشید، توصیه عجیبی به نتانیاهو کرد. او با یادآوری سیاست معمول رژیم صهیونیستی نسبت به ایران که عموما در جنگ نرم و عملیات هیبریدی (ترکیبی از جنگ رسانهای، دامن زدن به مسائل اقتصادی و در نهایت ضربه محدود نظامی است) به بیبی توصیه کرد چرا به جای پرداختن به جنگ سخت با ایران و احیانا شکست در آن، دوباره ترولهای خود را به کار نمیبندد و به ایجاد آشوب در ایران دامن نمیزند؟
به یاد داریم پیش از عملیات توفان الاقصی، «ترولهای نتانیاهو» بسیار فعال بودند. ترول به انگلیسی یعنی اوباش مجازی، لاتهای شبکههای اجتماعی که با لشکری از رباتها تقویت میشوند و اگر از منبع مشخصی تغذیه شوند، به هدف مشخصی نیز حمله میکنند!
در غائله موسوم به «زن، زندگی، آزادی» نقش ترولها و در کل فضای مجازی مثال زدنی بود. از مرگ مهسا امینی گرفته تا کشتهسازیهای دروغین و پیدرپی، آن هم از میان دختران کم سن و سال و عموما خوشسیما! بازار شایعهسازی در آن غائله بسیار داغ بود و به سرعت توسط ترولها و همچنین برخی رسانههای معاند منتشر میشد.
در ماجرای مرگ مهسا امینی که بهانه غائله «زن، زندگی، آزادی» شد، کتمان حقیقت و دامن زدن به شایعات دروغ، سرمنشأ وقایع تلخ نیمه دوم سال 1401 شد. همان زمان با انتشار سیتیاسکن مهسا امینی، مشخص بود هیچ ضربهای به سر او وارد نشده است اما افرادی چون «رضا بهروز» متخصص بیماریهای عروق مغزی در دانشگاه تگزاس سنآنتونیو که از جمله کارشناسان شبکه اینترنشنال هم بود، به دروغ متوسل شدند و به اعتراضات دامن زدند. کما اینکه خود بهروز بعدها در ایکس نوشت: «با خودم گفتم اگر این مورد را فاش کنم، به خیزش ملی ضربه بزرگی خواهد خورد»!
* آشوبی از دروغ!
این به اصطلاح خیزش ملی به زعم رضا بهروز، آشوبی بود که پایه و اساسش را یک دروغ ایجاد کرد و سپس دروغهای بزرگتر یکی پس از دیگری در فضای مجازی منتشر شدند و به قول آن ضربالمثل که «دروغ هرچه بزرگتر باور کردنش راحتتر»، چند ماه فضای کشور را درگیر خود کردند.
از خود مهسا امینی گرفته تا نیکا شاکرمی، آرمیتا عباسی و... یکی پس از دیگری پروژه کشتهسازی یا اتهاماتی چون تجاوز در بازداشتگاهها، بدون اینکه سندی برایشان ارائه شود در فضای مجازی مطرح شد و توسط رسانههایی چون بیبیسی، اینترنشنال و... دامن زده میشد.
اصولا در این شیوه از جنگ رسانهای، هر گاه فضا آشفته است، دروغها و اتهامات بدون هیچ سند یا حتی دلایل عقلانی مطرح میشوند و آنقدر ضریب میگیرند تا مخاطب حتی توان فکر کردن به صحت آنها را نداشته باشد. چنانکه اگر در آشوبهای سال 88 پروژه کشتهسازی ضد انقلاب و رسانههای معاند به چند نفر محدود میشد، در اغتشاشات سال 1401 تعداد این کشتهسازیها تا 40 نفر افزایش یافت!
طرح اتهامات بیپایه و اساس در غائله سال 1401 آنقدر برای رسانههایی مثل بیبیسی جذاب بود که هر حرف محیرالعقولی را به عنوان سند یا اعتراف نهادی امنیتی منتشر میکردند و مدتها روی آن مانور میدادند. این پروژه ماهها بعد از اتمام غائله «زن، زندگی، آزادی» نیز به بهانههای مختلف ادامه یافت. به عنوان نمونه در جریان مرگ تاسفبار آرمیتا گراوند که لحظات حضورش در ایستگاه مترو تا به کما رفتنش توسط دوربینهای مدار بسته ضبط شده بود، دوباره اتهامات و شایعاتی مطرح شد اما چون فضای جامعه آرامتر شده بود، این بار افکار عمومی سراغ اسناد، فیلمها و مدارک را گرفت و از این حیث دست رسانههای معاند خالی بود.
در یک رصد کلی، میبینیم پس از عملیات توفان الاقصی و مشغول شدن رژیم صهیونیستی به عملیات سخت در غزه و سپس امتحان کردن سرشاخ شدن با ایران که به ضرب شست «وعده صادق» ختم شد، تا مدتی آنطور که پیشتر شاهد بودیم، خبری از شیطنتهای رسانهای در قالب پروژههای شایعهسازی و ایراد اتهامات بیپایه و اساس نبود اما اخیرا که بیبیسی جهانی با انتشار یک سند بیپایه و اساس دوباره به ماجرای «نیکا شاکرمی» دامن میزند، به نظر میرسد نتانیاهو به جای گوش دادن به اراجیف چهرههای تندرویی چون «بنگویر» به نصایح افراد پختهتری چون «ژنرال پترائوس» گوش سپرده و دوباره به راهکارهای قبلی خود بازگشته است.
سند اخیر بیبیسی درباره نحوه مرگ نیکا شاکرمی و انداختن جسد او در اتوبان یادگار امام آنقدر مضحک است که با نگاهی اجمالی نیز میتوان چندین ایراد اساسی به محتوای آن گرفت؛ به عنوان نمونه در این سند نیروی انتظامی «ناجا» ذکر شده در حالی در آن زمان «فراجا» نام داشت. یا تمام اسناد و نامهها باید تاریخ داشته باشند اما این سند موهوم حتی از ابتداییترین اصول نگارش نامههای رسمی نیز محروم است!
صرفنظر از جعلی بودن سند بیبیسی که پیشتر رسانههای داخلی و صاحبنظران دلایل متعددی در این باره ارائه دادهاند، توجه به این نکته ضروری است که در ماجرای فوق، اولا شاهد فعال شدن دوباره ترولهای نتانیاهو و متوسل شدن رسانههای معاندی چون بیبیسی به حربههای کثیف رسانهای هستیم و ثانیا باید توجه داشته باشیم هرچند این بار فضای عمومی کشورمان واکنش مثبتی به دروغهای بیبیسی نشان نداد اما باید حواسمان جمع باشد که ناامیدی اسرائیل و حامیانش از جنگ سخت با ایران، به معنی تسلیم شدن نیست. آنها هنوز ژنرالهایی چون پترائوس را دارند که به راحتی میتوانند یونیفرم نظامی خود را کنار بگذارند و به صندلی ریاست سازمانی چون سیا تکیه بزنند!
ارسال به دوستان
اعتراضات ضدصهیونیستی دانشجویان آمریکایی ادامه دارد
ستون سرکوب
تعداد دانشجویان و اساتید دستگیرشده توسط پلیس آمریکا به بیش از 1200 نفر رسید!
گروه بینالملل: پلیس آمریکا با حمله به ساختمان اداری دانشگاه کلمبیا 100 دانشجوی معترض به سیاستهای واشنگتن و جنایتهای اسرائیل در نوار غزه را بازداشت کرد؛ تهاجمی که بسیاری را در جهان تکان داد.
«خاطره جنگ ویتنام تکرار شد»؛ این تیتر خبرگزاری یورونیوز اروپا بود. بامداد دیروز پلیس آمریکا در حمله به ساختمان همیلتون دانشگاه کلمبیا بیش از 100 دانشجوی این دانشگاه را بازداشت کرد. نیویورکتایمز در گزارشی خبری اعلام کرد پلیس فدرال آمریکا به درخواست رئیس مصری-آمریکایی دانشگاه کلمبیا به این ساختمان حمله و طرفداران فلسطین را بازداشت کرده است. در تصاویری که از این بازداشت دسته جمعی منتشر شده است، پلیس به صورت اتوبوسی دانشجویان را بازداشت و با چهرهنگاری، آنها را به زندان منتقل میکند. تعداد افراد دستگیر شده توسط پلیس آمریکا در جریان اعتراضات دانشجویی در حمایت از فلسطین، حالا به بیش از 1200 نفر رسیده است! اغلب دانشجویان در جریان اعتراضات و تحصنها در 23 دانشگاه ایالات متحده بازداشت شدهاند. بازداشت بیسابقه دانشجویان توسط پلیس آمریکا که همراه با خشونت بود، با اعتراض بسیاری از دانشجویان و اساتید حاضر در دانشگاه روبهرو شد. ساختمان همیلتون، همان ساختمانی است که دانشجویان دانشگاه کلمبیا سال ۱۹۶۸ در اعتراض به جنگ ویتنام در آن تحصن کرده بودند.
یکی از کارهایی که دانشجویان معترض آمریکایی در دانشگاه کلمبیا انجام دادند، تغییر نام ساختمان اداری این دانشگاه به اسم دختر 6 ساله فلسطینی «هند» بود. این دختر کوچک فلسطینی چند ماه قبل توسط اسرائیلیها در غزه شهید شد. او که به همراه عمو و دخترعموهایش قصد فرار از مرکز غزه را داشتند، توسط تانکهای اسرائیلی محاصره و شهید شدند. این اتفاق باعث برانگیخته شدن احساسات بسیاری از مردم جهان شد، بویژه آنکه فایل صوتی تماس لحظه آخر او با هلال احمر فلسطین منتشر شد که او از هلال احمر فلسطین درخواست کمک کرده بود.
پس از آنکه رئیس دانشگاه کلمبیا در شهر نیویورک اعلام کرد دیگر راهی برای تضمین امنیت و برقراری نظم در پردیس این دانشگاه وجود ندارد، صدها تن از ماموران پلیس نیویورک برای کمک فراخوانده شدند و دانشجویان را سرکوب کردند.
به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، ساختمان همیلتون واقع در دانشگاه کلمبیا توسط دانشجویان حامی فلسطین اشغال شده بود و دانشجویان در آنجا تحصن کرده بودند که ماموران پلیس ضمن بیرون کردن دانشجویان معترض و تخلیه ساختمان، آنها را دستگیر کردند. درگیری پلیس و دانشجویان معترض ساعت ۲۱ سهشنبه به وقت محلی در حالی رخ داد که ماموران با کلاه و لباس کامل ضد شورش وارد ساختمان شدند. بر اساس ویدئوهای منتشر شده، دهها نفر از ماموران از پنجره ورودی ساختمان محل تجمع و دیگر ماموران از روی خودروهای پارک شده در کنار ساختمان وارد شدند. بر اساس گزارشها حدود ۱۰۰ معترض دانشجو دستگیر شده و با اتوبوس از محوطه پردیس دانشگاه کلمبیا خارج شدند.
این درگیری ۱۲ ساعت پس از آن رخ داد که معترضان حامی فلسطین کمی پس از نیمهشب سهشنبه در ساختمان همیلتون تحصن کردند. اقدام پلیس در پنجاه و ششمین سالگرد یورش پلیس نیویورک به همین ساختمان در دوران اعتراضات علیه نژادپرستی و جنگ ویتنام انجام شد. مدیریت دانشگاه کلمبیا هم پس از مداخله پلیس و ورود آن به پردیس این دانشگاه، در بیانیهای اعلام کرد تصمیم پلیس نیویورک «آخرین مرحله و آخرین گزینه» بوده است. اداره پلیس نیویورک پیشتر اعلام کرده بود افسرانش بدون درخواست مقامها و مسؤولان دانشگاه یا وقوع یک رویداد کاملا اضطراری وارد محوطه دانشگاه نمیشوند.
«نعمت شفیق» رئیس دانشگاه کلمبیا در نامهای به مقامات ارشد پلیس نیویورک نوشت: دانشگاه با نهایت تاسف درخواست میکند پلیس معترضان را از ساختمان اشغالشده و چادری که در نزدیکی ساختمان همیلتون برپا شده، خارج کند. پیش از رسیدن نیروهای پلیس به دانشگاه کلمبیا، کاخ سفید بنبست در آنجا و دانشگاه پلیتکنیک ایالتی کالیفرنیا، جایی که معترضان 2 ساختمان را به کنترل خود درآوردند، محکوم کرد.
جان کربی، سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا گفت جو بایدن، رئیسجمهور معتقد است «اشغال یک ساختمان دانشگاهی توسط دانشجویان رویکرد کاملا اشتباهی است و نمونهای از اعتراض مسالمتآمیز محسوب نمیشود». همچنین همزمان با ادامه درگیریها در پردیسهای دانشگاهی در اعتراض به تداوم جنگ غزه، شامگاه سهشنبه نیروهای پلیس دهها نفر از معترضان حامی فلسطین را در «کالجسیتی نیویورک» در منطقه «هارلم» دستگیر کردند.
سهشنبه عصر، معترضان تلاش کردند وارد ساختمان اداری کالجسیتی شوند که پلیس با معترضان درگیر شد و آنها به سمت ساختمان اداری «هاوارد ای ویل» رفتند. بسیاری از معترضان در نهایت به چادرهای خود در پردیس دانشگاهی بازگشتند. این در حالی است که مقامهای دانشگاه کالیفرنیای لسآنجلس برای نخستین بار اعتراضات حامی فلسطین را غیرقانونی اعلام کرده و به معترضان هشدار دادند اگر محوطه پردیس دانشگاهی را ترک نکنند، با پیامدهای این اقدامات روبهرو خواهند شد. در پی اعلام این خبر، درگیریهایی میان حامیان فلسطین و معترضان طرف مقابل درگرفت.
«دانشگاه براون» در رودآیلند هم سهشنبه اعلام کرد با گروهی از دانشجویان مخالف جنگ غزه به توافق رسیده که دانشجویان معترض در ازای این قول که دانشگاه در روابط خود با شرکتهای مرتبط با رژیم صهیونیستی بازنگری کند، اردوگاه خود را از محوطه دانشگاه جمع کنند. این نخستین توافق از نوع خود بین یک دانشگاه معتبر آمریکایی و جنبش دانشجویی حامی فلسطین در نظر گرفته میشود.
در همین حال یک سخنگوی دانشگاه کلمبیا روز سهشنبه در واکنش به اشغال ساختمان همیلتون توسط دانشجویان در اعتراض به جنایات رژیم صهیونیستی گفت: دانشجویانی که به اشغال ساختمان بپردازند با اخراج مواجه خواهند شد. وی همچنین اعلام کرد دانشجویانی که تا بدین لحظه به صورت مسالمتآمیز دانشگاه را ترک نکردهاند، تعلیق میشوند و دانشجویان ارشد از فارغالتحصیلی بازخواهند ماند. این در حالی است که ایلهان عمر، نماینده مسلمان کنگره در پاسخ به پست یک سناتور آمریکایی در فضای مجازی که دانشجویان مخالف نسلکشی اسرائیل را تروریست خوانده است، چنین گفت: یک سناتور، آمریکاییهایی را که علیه یک رژیم خارجی که متهم به انجام نسلکشی است و با دلارهای مالیاتی ما تامین میشود، اعتراض میکنند، تروریست میخواند و آنها را مورد اتهام قرار میدهد تا مورد حمله قرار گیرند. این بسیار خطرناک است و به نوعی هیچکس آن را محکوم نکرده است.
فاکسنیوز هم در خبری درباره حمله پلیس به دانشگاه کلمبیا اعلام کرد پلیس از یک اسلحه جدید برای مقابله با دانشجویان استفاده کرده است. در یکی از فیلمها نشان داده میشود که پلیس از طبقه دوم با پلهای شبیه پلههای آتشنشانی وارد ساختمان میشود و دانشجویان را بازداشت میکند. پلیس در این هجوم از «distraction devices» استفاده کرده است که نوعی گاز اشکآور با دود زیاد محسوب میشود. در این میان رهبر اکثریت دموکرات در سنای آمریکا در صحن سنا درباره حمله پلیس به دانشگاه کلمبیا گفت: «پردیسها نمیتوانند محل یادگیری و بحث و گفتوگو باشند زمانی که اعتراضات به سمت جنایت منحرف میشود و کسانی که مرتکب چنین اعمالی میشوند، هیچ کاری برای متقاعد کردن دیگران انجام نمیدهند».
چاک شومر پس از آن این اظهارات را مطرح کرد که معترضان، ساختمان همیلتون دانشگاه کلمبیا را اشغال کرده و مسؤولان دانشگاه نیز آنها را تهدید کردند که از تحصیل تعلیقشان میکنند. در این میان، برخی قانونگذاران جمهوریخواه مانند مایک جانسون، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا خواستار استعفای نعمت شفیق، رئیس دانشگاه کلمبیا شدهاند «چون او اجازه داده اوضاع در پردیس این دانشگاه از کنترل خارج شود». در میان کسانی که دانشگاه کلمبیا را برای سرکوب دانشجویان حامی فلسطین پیش از دستگیری دهها معترض در روز سهشنبه، تحت فشار قرار دادند، یک گروه ۲۱ نفره از دموکراتهای مجلس نمایندگان بودند که از روسای دانشگاه خواستند «قاطعانه عمل کنند» یا استعفا دهند. این قانونگذاران در نامهای به تاریخ روز دوشنبه ضمن درخواست برای تخلیه معترضان نوشتند: «زمان برای مذاکره به اتمام رسیده است. اکنون زمان اقدام است. اگر متولیان مایل به این کار نیستند، باید استعفا کنند تا افرادی جایگزین شوند که به تعهدات قانونی دانشگاه پایبند باشند». از سوی دیگر دانشگاه کلمبیا از پلیس خواسته است تا 17 مه در دانشگاه بماند که همین موضوع اقدامی بیسابقه است! همچنین صبح روز سهشنبه، پلیس آمریکا برای برچیدن چادرهای اعتراضی معترضان در دانشگاه کارولینای شمالی وارد عمل شد. برخی تصاویر منتشر شده در شبکههای اجتماعی از بازداشت چند معترض در این دانشگاه حکایت دارد. تجمعات اعتراضی علیه جنگ غزه به یک چالش مدیریتی برای مسؤولان دانشگاهها تبدیل شده است.
در همین رابطه تحلیلگر مشهور انگلیسی موج اخیر اعتراضات ضدصهیونیستی در دانشگاههای غرب را با جنبش اعتراضات دانشجویی دهه ۱۹۶۰ در کشورهای غربی در اعتراض به جنگ ویتنام قابل مقایسه دانسته و یکی از دلایل اصلی شعلهور شدن هر چه بیشتر جنبش کنونی را تداوم حمایتهای جو بایدن، رئیسجمهور دموکرات آمریکا از رژیم صهیونیستی میداند. «دیوید هرست» در ابتدای مقاله خود با تیتر «اعتراضات پردیسهای دانشگاهی؛ میتواند موقعی باشد که اسرائیل، غرب را از دست میدهد» به ارائه شرحی از تحولات مربوط به جنبشهای دانشجویی ضد جنگ ویتنام در دهه ۱۹۶۰ پرداخته و نوشته است در پی تحولات سال ۱۹۶۸ در این جنگ بویژه بعد از عملیات موسوم به «حمله عید تت» انتقادات از شکستها و تلفات بالای آمریکا در این جنگ در داخل رو به تشدید گذاشت و جنبشهای دانشجویی ضد جنگ ویتنام در آمریکا، آلمان و فرانسه شعلهور شد. او خاطرنشان میکند: «سال ۱۹۶۸ دانشگاه کلمبیا تبدیل به یکی از کانونهای اعتراضات ضد جنگ ویتنام شد؛ یکی از مبناهای این اعتراضات این بود که دانشگاه کلمبیا ارتباطات گستردهای با صنایع دفاعی آمریکا داشت. دانشجویان در یک مقطع 5 ساختمان را اشغال و هنری کولمن، مسؤول ارشد دانشگاه را به مدت ۳۶ ساعت گروگان گرفتند. پس از آن تصویری نمادین از یک دانشجو در حال کشیدن سیگار در دفتر کولمن منتشر شد. در پی این اتفاقات پلیس وارد عمل شد و صدها دانشجو دستگیر و مجروح شده و سپس دست به اعتصاب زدند و در ادامه گریسون کرک، رئیس وقت دانشگاه کلمبیا استعفا کرد.
موج اعتراضات ضد جنگ ویتنام در خارج از محل برگزاری کنوانسیون ملی دموکراتها در شیکاگو به اوج خود رسید و بعدها این اعتراضات به عنوان یکی از دلایل پیروزی ریچارد نیکسون، رئیسجمهور اسبق جمهوریخواه آمریکا در دهه ۱۹۷۰ تلقی شد. در این میان، جنبش مخالف با جنگ ویتنام مانند آتش در سراسر جهان گسترش یافت.
دانشجویان «دانشگاه پاریس ۱ پانتئون-سوربن» فرانسه روز سهشنبه به نشانه همبستگی با مردم فلسطین، تظاهرات و جنگ علیه غزه را محکوم کردند. دانشجویان خواستار توقف نسلکشی در غزه، برقراری آتشبس فوری و پایان دادن به خشونت علیه مردم فلسطین شدند. آنها پرچمهای فلسطین در دست داشته و اعلام کردند امانوئل مکرون، رئیس جمهوری فرانسه شاید تمایلی نداشته باشد اما «ما برای حمایت از فلسطین و گرامیداشت کسانی که کشته شدهاند، اینجا هستیم». در همین رابطه پلیس تظاهرات حامیان فلسطین را با باتوم و گاز اشکآور سرکوب کرد.
همچنین دانشگاه علوم سیاسی پاریس که از آن به عنوان یکی از معتبرترین موسسات آموزش عالی فرانسه یاد میشود طی 2 روز گذشته شاهد تحصن و تجمع اعتراضی دانشجویان حامی فلسطین و معترضان به تهاجم نظامی اسرائیل به غزه بود.
ارسال به دوستان
یادداشت
دروغ؛ رکن اساسی رسانه روباه پیر
مهدی گرگانی: رسانههای معاند و ضدانقلاب اگر چه در روشها و اهداف خود علیه جمهوری اسلامی ایران با یکدیگر اندکی متفاوت هستند اما در یک چیز با هم اشتراک دارند و آن هم دروغ گفتن است. در این میان شبکه بیبیسی طبق تحقیقات انجامشده و آمارهای مبتنی بر آن در صدر رسانههای بیگانه در دروغپردازی علیه ایران قرار دارد.
انتشار اسناد جعلی در ارتباط با ماجرای نیکا شاکرمی که جسد بیجانش در خلال اغتشاشات 1401 در ساختمانی در نزدیکی محل زندگی او کشف شد، بار دیگر ضرورت پرداختن به دروغپراکنیهای هدفمند رسانه انگلیس استعمارگر را ایجاب کرده است.
1- از اغتشاشات پس از انتخابات ۸۸ تاکنون شبکه بیسیسی بویژه بخش فارسی آن بارها و بارها به دلیل انتشار اخبار و گزارشهای دروغ و نادرست رسوا شده و اعتبار آن نزد مخاطبان و کاربران شبکههای اجتماعی بشدت مورد سوال و تردید قرار گرفته است. با گسترش فضای مجازی طی سالهای اخیر این افشاگریها و رسواییها به مراتب پررنگتر شده است، چرا که هر ادعای دروغی بلافاصله در شبکههای اجتماعی با واکنش گسترده کاربران مواجه شده است.
2- طبق نتایج یک تحقیق خبری، 5 رسانه ضدایرانی شامل بیبیسی، اینترنشنال، صدای آمریکا، رادیو فردا و شبکه من و تو در یک بازه زمانی 46 روزه در خلال اغتشاشات سال 1401 مجموعا بیش از 38 هزار دروغ در اخبار خود علیه ایران منتشر کردند که در این بین بیشترین سهم مربوط به بیبیسی فارسی بود. طبق این تحقیق، شبکه بیبیسی فارسی با 6818 خبر دروغ یا خلاف واقع از مجموع 10455 خبر در ارتباط با ایران بیشترین دروغپراکنی را علیه ایران داشته است.
3- لیست کردن همه دروغهای بیبیسی خارج از این مقال است اما در زیر به چند مورد اخیر آن که بیشتر در اذهان باقی مانده است میپردازیم. یکی از دروغهای شاخدار این رسانه، ادعای «فرار مقامات و رهبران ایران با هواپیماهای پر از طلا به ونزوئلا»(!) بود که در بحبوحه اغتشاشات منتشر شد و بشدت مورد تمسخر کاربران قرار گرفت و به موضوعی برای ساخت جوک علیه بیبیسی و دیگر رسانههای معاند تبدیل شد.
روایت سراسر دروغ از آتشسوزی در زندان اوین که در آن این رسانه انگلیسی تلاش کرد با ارتباط آن با اغتشاشات پس از مرگ مهسا امینی، مردم را تهییج و به سمت زندان اوین روانه کند از دیگر دروغهای عجیب این شبکه بود. بیبیسی در روایات خود حتی با فردی درباره حوادث آن شب صحبت کرده بود که بعدا مشخص شد اصلا در زمان حادثه در زندان نبوده است! در یک مورد دیگر از دروغپراکنیها، بیبیسی برای اینکه وانمود کند اغتشاشات همچنان ادامه دارد و مردم در خیابانها هستند عکسی از تجمع گسترده مردمی در اشنویه منتشر کرد که بعدا مشخص شد این عکس مربوط به برگزاری مراسم جشن نوروز در شهر مریوان بوده است!
بیبیسی همچنین برای ملتهب کردن فضای جامعه، بارها براساس شواهد و یافتههای خیالی اخبار دروغ و سراسر کذب درباره سلامت رهبر بزرگوار انقلاب منتشر کرده و هر بار بیشتر از قبل رسوا و ضایع شده است.
4- در ارتباط با انتشار گزارش جعلی بیبیسی درباره نیکا شاکرمی نیز وضع بهتر از این نیست. اما نکته حائز اهمیت این است که این بار به جای بخش فارسی بیبیسی، بخش جهانی این تلویزیون انگلیسی گزارش را منتشر کرده است. مشخص نیست گزارشی که اختصاصا با ایران و زبان فارسی مرتبط است چرا توسطBBC WORLD منتشر شده است؟ یک دلیل شاید همین بیاعتباری بیبیسی فارسی به واسطه برملا شدن دروغهای گسترده آن طی سالهای اخیر باشد. احتمالا سازماندهندگان این گزارش به دنبال آن بودند که با انتشار این گزارش از طریق بخش جهانی، اعتباری به اسناد و یافتههای خود ببخشند!
5- با این حال حتی سادهلوحترین مخالفان جمهوری اسلامی ایران نیز به اعتبار اسناد منتشرشده باور ندارند و با نگاهی سطحی میتوان گافهای زیادی در این اسناد گرفت. برخی ناظران میگویند این اسناد نه تاریخ، نه پیوست و نه شماره نامه دارند. حتی مشخص نیست گیرنده و فرستنده آن چه شخص یا ارگانی است. ادعاهای بیبیسی هیچ شاهد یا فیلم و صوتی نداشته و تنها به چند نامه بیپایه و بیاساس بسنده شده است.
ناظران معتقدند بیبیسی حتی دقت نداشته تا نام فرماندهی نیروی انتظامی را در سربرگ این نامه به فراجا تغییر دهد، چرا که از سال ۱۴۰۰ فرماندهی انتظامی از ناجا به فراجا تغییر نام یافته است.
6- به دنبال انتشار حکم اعدام متهم امنیتی توماج صالحی، برخی اپوزیسیون خارجنشین تلاش کردند مجددا فضای جامعه را ملتهب کنند و حتی برای تجمعات خیابانی فراخوان دادند. انتشار چنین گزارشی که احساسات عمومی را هدف گرفته چند روز پس از انتشار حکم صالحی احتمالا برای دمیدن دوباره به کالبد بیجان اغتشاشات 1401 است. اگر چه چنین اقداماتی تلاش برای بازگرداندن آب رفته با آبکش است.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|