|
رهبر انقلاب در دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان با اشاره به استمرار مجاهدتهای قدرتمندانه در لبنان، غزه و فلسطین:
جبهه حق و مقاومت پیروز میشود
گروه سیاسی: رهبر حکیم انقلاب اسلامی صبح پنجشنبه (17 مهر) در دیدار اعضای مجلس خبرگان، این مجلس را مرتبطترین نهادها با انقلاب خواندند و با اشاره به برخی انگیزهها و فعالیتها برای متوقف کردن انقلاب و به عقب بازگرداندن حرکت ملت گفتند: عمده مسؤولیت رهبری حفظ جهتگیری کشور به سمت اهداف انقلاب است، بنابراین مجلس خبرگان که نقش منحصربهفردی در تعیین رهبری دارد، اهمیت بیبدیلی مییابد.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای همچنین با اشاره به بالندگی، پویایی و ادامه مقابله قدرتمندانه حزبالله و حماس، تأکید کردند: بر اساس وعدههای تردیدناپذیر یاری خداوند و بر مبنای تجربیات مقابله پیروز حزبالله و حماس در دهههای گذشته، حوادث اخیر قطعا پیروزی جبهه حق و مقاومت را به دنبال خواهد داشت.
در این دیدار که در پایان اجلاسیه دوم دوره ششم خبرگان انجام شد، رهبر انقلاب با اشاره به جایگاه مجلس خبرگان در قانون اسلامی و نظام، این مجلس را از لحاظ مفهوم ارتباط با انقلاب اسلامی، از انقلابیترین نهادها برشمردند و گفتند: علت استفاده از این تعبیر، نقش خبرگان در گزینش رهبری است.
حضرت آیتالله خامنهای هدف اصلی انقلاب را «محقق کردن توحید» به معنای وسیع اجرای دین اسلام در کشور و در زندگی مردم خواندند و افزودند: رهبری مامور است جهتگیری حرکت کشور و نظام به سمت این هدف اساسی را حفظ کند.
ایشان با اشاره به برخی انگیزهها برای مانعتراشی در تحقق جامعه توحیدی در کشور، گفتند: میخواهند حرکت انقلاب و نظام را در این مسیر متوقف کنند و اگر توانستند با بازگشت به عقب، وضع ارتجاعی گذشته را ولو در ظاهر و لباس نو، تکرار کنند.
رهبر انقلاب با اشاره به انحراف انقلابهای بزرگی مانند انقلاب کبیر فرانسه و انقلاب شوروی در یکیدو دهه بعد، افزودند: خطر بازگشت به عقب برای همه حرکتهای بزرگ مردمی وجود دارد.
ایشان با استناد به هشدارها و تذکرات متعدد قرآن کریم درباره بازگشت به عقب به عنوان یک خطر بسیار مهم افزودند: پروردگار در قرآن مجید تهدید میکند اگر از کفار اطاعت کردید، دچار عقبگرد و ارتجاع میشوید و یا اینکه کفار شما را بعد از ایمان، دوباره به کفر برمیگردانند.
حضرت آیتالله خامنهای، جلوگیری از انحراف و عقبگرد در هر نظامی را نیازمند یک عامل مهم دانستند و افزودند: در نظام اسلامی این مأموریت بسیار بزرگ بر عهده رهبری و مسؤولیت انتخاب این عامل تعیینکننده نیز بر دوش مجلس خبرگان است.
ایشان در تبیین اهمیت این مجلس افزودند: وجود مجلس خبرگان نشان میدهد در حرکت مستمر نظام به سمت اهداف، هیچ وقفهای ایجاد نمیشود، چرا که در صورت نیاز، خبرگان بیدرنگ رهبر بعد را مشخص میکنند و این تسلسل، با قدرت و قوت و توانایی کامل وجود خواهد داشت.
رهبر انقلاب وابسته نبودن نظام به اشخاص را یکی از حقایق نهفته در روند بیدرنگ انتخاب رهبری دانستند و گفتند: این جابهجاییها نشان میدهد اگرچه اشخاصی مأموریتهایی دارند که باید انجام شود اما نظام وابسته به آنها نیست و میتواند راه خود را بدون این اشخاص هم ادامه دهد.
ایشان در همین زمینه به هشدار خداوند در سوره آلعمران به مسلمانان اشاره کردند و گفتند: خداوند در سال سوم هجرت که هنوز نظام اسلامی قوام نیافته، مسلمانان را ملامت میکند که اگر پیامبر اعظم(ص) - یعنی اصلیترین شخص نظام هستی - فوت کند یا کشته شود، شما به عقب بازمیگردید؟
حضرت آیتالله خامنهای نکات بیان شده درباره اهمیت جایگاه خبرگان را نشاندهنده ضرورت نهایت دقت و توجه خبرگان در گزینش رهبری خواندند و افزودند: باید کمال دقت را در تشخیص شرایط ذکرشده در قانون اساسی برای رهبر به کار برد تا همه شرایط از جمله اعتقاد قلبی راسخ به مسیر و هدف انقلاب و آمادگی برای حرکت مستمر و بدون خستگی در این راه، در او تشخیص داده شود و شایسته مسؤولیت باشد.
رهبر انقلاب در بخش دیگری از بیاناتشان با اشاره به تقارن این ایام با اربعین شهادت مجاهد بزرگ و خستگیناپذیر زمان، شهید سیدحسن نصرالله، یاد او و دیگر فرماندهان و بزرگان مقاومت از جمله شهیدان هنیه، صفیالدین، سنوار و نیلفروشان را گرامی داشتند و گفتند: این شهیدان به اسلام و جبهه مقاومت، عزت و قدرت مضاعف دادند.
ایشان حزبالله را یادگار ماندگار شهید نصرالله خواندند و افزودند: حزبالله به برکت شجاعت، درایت، صبر و توکل عجیب سید مقاومت، رشد فوقالعادهای یافت، بهگونهای که دشمن مجهز به انواع سلاحهای مادی و تبلیغاتی نتوانست و به فضل الهی نخواهد توانست بر این پدیده شگرف غلبه کند.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به دستهای خونآلود آشکار آمریکا و برخی کشورهای اروپایی در جنایات غزه و لبنان، نتیجه استمرار مجاهدتهای قدرتمندانه در لبنان، غزه و فلسطین را پیروزی جبهه حق و مقاومت دانستند و گفتند: یک دلیل برای چشمانداز پیروزمندانه حرکت مقاومت، وعده تردیدناپذیر الهی است که بعد از اذن جهاد به کسانی که به آنها ظلم شده تأکید میکند اگر خدا را یاری کنید، تحقق نصرت پروردگار قطعی است.
ایشان تجربه چند دهه گذشته پیروزیهای مقاومت در برابر متجاوزان صهیونیست را دلیل آشکار دیگری بر تحقق پیروزی نهایی جبهه حق خواندند و گفتند: در طول نزدیک به ۴۰ سال گذشته، حزبالله، رژیم صهیونیستی را در مراحل مختلف از شهرهای بیروت، صیدا و صور و در نهایت بهکلی از جنوب لبنان وادار به عقبنشینی و شهرها، روستاها و بلندیهای این کشور را از وجود نحس آن رژیم تخلیه کرد.
رهبر انقلاب قدرت شگفتانگیز حزبالله در عقب راندن و شکست دادن «دشمن مسلح به انواع سلاحهای نظامی، سیاسی تبلیغاتی و اقتصادی، همچنین متکی به حمایتهای فاسقان بزرگ جهان مانند رؤسای جمهور آمریکا» را نشاندهنده افزایش گام به گام تواناییهای حزبالله و تبدیل شدن از یک جمع کوچک مجاهد در راه خدا به تشکیلاتی عظیم دانستند و گفتند: عین این تجربه پیروزمندانه، درباره مقاومت فلسطین نیز وجود دارد و آنها نیز از سال ۱۳۸۸ تا امروز ۹ بار با رژیم صهیونیستی درگیر شدهاند که هر ۹ بار هم بر این رژیم غلبه کردهاند.
ایشان پیروز کنونی نبرد با اشغالگران صهیونیست را مقاومت فلسطین دانستند و افزودند: هدف صهیونیستها از این جنگ، ریشهکنی حماس بود اما آنها با وجود قتل عام دهها هزار انسان و به شهادت رساندن رهبران مقاومت و حماس و نمایش چهرهای زشت، منفور، منزوی و محکوم از خود در دنیا، نتوانستند به این هدف دست پیدا کنند و حماس همچنان در حال مبارزه است که این به معنای شکست رژیم صهیونیستی است.
حضرت آیتالله خامنهای حزبالله را قوی و در حال استمرار مبارزه قدرتمند با رژیم صهیونی دانستند و گفتند: در لبنان و جاهای دیگر هم عدهای به گمان ضعیف شدن حزبالله زبان به طعنه علیه این تشکیلات مجاهد باز کردهاند در حالیکه اشتباه میکنند و دچار توهم هستند، زیرا با وجود فقدان شخصیتهای بزرگی همچون سیدحسن نصرالله و سیدصفیالدین، تشکیلات حزبالله با روحیه معنوی بالا و مجاهدان در میدان، در حال مبارزهای قوی است و دشمن نتوانسته و نخواهد توانست بر آن فائق آید.
ایشان خاطرنشان کردند: دنیا و منطقه روزی را خواهد دید که رژیم صهیونیستی به طور واضح از این مجاهدان شکست میخورد که امیدواریم همه شما آن روز را مشاهده کنید.
رهبر انقلاب همچنین یاد نمایندگان فقید دوره ششم مجلس خبرگان رهبری، شهیدان رئیسی و آلهاشم را گرامی داشتند.
در ابتدای این دیدار آیتالله موحدیکرمانی رئیس مجلس خبرگان رهبری نکاتی را درباره ضرورت تلاش صاحبنظران و رسانهها در باب تبیین مفاهیم انقلاب و مقوله ولایت فقیه بیان کرد.
آیتالله حسینیبوشهری نایبرئیس مجلس خبرگان نیز ضمن اشاره به مفاد بیانیه پایانی اجلاس، گزارشی از دومین اجلاسیه دوره ششم این مجلس و محورهای نطق پیش از دستور ۱۶ نفر از اعضای خبرگان در موضوعات فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، همچنین موضوعات مربوط به حوزههای انتخابیه ارائه کرد.
ارسال به دوستان
نگاهی به ماندگارترین نقشهای پرستار در سینمای ایران به مناسبت سالروز میلاد حضرت زینب(س)
سینما فرشته
گروه فرهنگ و هنر: در تقویم رسمی جمهوری اسلامی ایران، سالروز میلاد حضرت زینب(س) به عنوان روز پرستار ثبت شده است.
درواقع میلاد حضرت زینب(س) بزرگ پرستار دشت کربلا نمادینترین روز برای نامگذاری به عنوان روز پرستار بوده است تا بهانهای باشد برای قدردانی از رشادتها و از خودگذشتگیهای پرستاران. در این میان سینمای ایران نیز در طول این سالها سعی کرده ادای دینی به این قشر داشته باشد، هرچند به عنوان یک تریبون مهم و فراگیر نتوانسته آنگونه که باید در به تصویر کشیدن از خودگذشتگیهای قشر پرستار موفق عمل کند. با اینکه در سینمای دفاعمقدس نقشهایی را داشتهایم که چهره پرستاران زحمتکش را تصویر کردهاند اما به نسلهای بعد از دوران جنگ که میرسیم، نقش پرستاران در فیلمها را کمتر از قبل مییابیم؛ نقشهایی که به عنوان یک شغل پرزحمت در کنار پزشکان بخوبی دیده نشدهاند. این فقدان پس از پاندمی کرونا کمتر هم شد. در حالی که از جانگذشتگی پرستاران و پزشکان در روزهای تیره و تار کرونا میتوانست سوژه بسیاری از فیلمها با محورهای مختلف باشد اما تاکنون سازندگان به آسانی از آن گذر کردهاند!
با همه این اوصاف، نمیتوان هم مدعی شد در دراماتیزه کردن زندگی قشر پرستار در سینمای ایران با قحطی روبهرو بودهایم. همانطور که اشاره کردیم تصویر پرستاران پرتلاش در سینمای جنگ همواره تصویری قابل تامل و بهیادماندنی بوده است.
با این مقدمه در ادامه به چند نقش ماندگار پرستار در سینمای ایران میپردازیم.
* گلچهره سجادیه؛ «سرزمین خورشید»
فیلم سینمایی «سرزمین خورشید» توسط احمدرضا درویش سال ۱۳۷۵ ساخته شد. این فیلم ژانر دفاعمقدس، مربوط به روزهایی است که خرمشهر کمکم به تصرف نیروهای دشمن درمیآید و مردم چارهای جز ترک شهر ندارند. «هانیه» شخصیت فیلم (با بازی گلچهره سجادیه) هم به همراه ۲ فرزندش قصد رفتن دارد اما برحسب وظیفه میماند و به مداوای زخمیها میپردازد. او امدادگری در قامت پرستار است و تا جایی که میتواند به مجروحان کمکرسانی میکند. فیلم «سرزمین خورشید» ادای دینی است به همه پرستاران و امدادگرانی که جانشان را کف دست گرفته بودند و به رزمندگان خدمت میکردند. گلچهره سجادیه به خاطر این نقش برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن از جشنواره پانزدهم فیلم فجر و برنده تندیس بهترین بازیگر نقش اول زن از نخستین جشن خانه سینما شد. این بازیگر به خاطر ایفای این نقش همچنان مورد تحسین است. آنچه شخصیت هانیه را ماندگار کرده، صلابت و عطوفتی است که به عنوان ۲ ویژگی در گلچهره سجادیه گنجانده شده که او را در قامت یک زن محکم و با اراده خوزستانی ترسیم کرده است.
در دوران دفاعمقدس و نیز سقوط و آزادسازی خرمشهر، زنان همپای مردان حضور داشتند؛ گاهی در لباس رزم و گاه در قامت امدادگر و احمدرضا درویش حواسش بوده که نقش زنان را نادیده نگیرد.
* عاطفه رضوی؛ «نجاتیافتگان»
نجاتیافتگان فیلمی به کارگردانی و نویسندگی رسول ملاقلیپور سال ۱۳۷۴ تولید شد. «مریم قندی» با بازی عاطفه رضوی، امدادگر جنگ است که در حین فعالیت، در یک درمانگاه صحرایی مورد حمله قرار میگیرد. او میخواهد با استفاده از برانکارد، یک مجروح قطع نخاعی را از مهلکه نجات دهد ولی کارش خیلی سخت است. فیلم «نجاتیافتگان» آینهای است که در آن میتوان بخشهایی از ایثار و جانفشانی پرستاران را دید؛ کسانی که تا پای جان در حرفهشان تلاش میکنند.
عاطفه رضوی به خاطر نقش مریم قندی از دومین جشن خانه سینما تندیس بهترین بازیگر نقش اول زن را دریافت کرد.
متفاوتترین تصویر حضور زنان در سینمای دفاع مقدس به نام عاطفه رضوی در فیلم «نجاتیافتگان» ثبت شده است. زندهیاد رسول ملاقلیپور در این فیلم امدادگر را نه در پشت خاکریز که در دل جنگ قرار داده است. مریم برای نجات یک رزمنده قطع نخاع، پا در مسیری سخت میگذارد. برای انتقال این سختی تنها دیالوگ کافی نیست، بازیگر باید از چهره و حرکات فیزیکال بهره ببرد تا مخاطب با او همراه شود. عاطفه رضوی همه توانش را به خدمت میگیرد و چنان به کاراکتر مریم جان میدهد که گویی در حال تماشای سرنوشت یک امدادگر واقعی در بحبوحه جنگ هستیم.
* لیلا حاتمی؛ «شیدا»
فیلم سینمایی «شیدا» به کارگردانی کمال تبریزی سال ۱۳۷۷ تولید شد. داستان فیلم در دوران دفاع مقدس روایت میشود؛ جایی که «فرهاد» (پارسا پیروزفر) در جنگ مجروح شده و موقتا بیناییاش را از دست داده است. او را به بیمارستانی صحرایی منتقل میکنند که در آن پرستاری به نام شیدا مشغول به کار است. رفتار فرهاد در تحمل درد، توجه شیدا را به خود جلب میکند. او بتدریج میفهمد که میتواند با تلاوت قرآن، التیامبخش فرهاد باشد. مراقبت شیدا از فرهاد، به مرور پیوندی عاطفی بین آنها ایجاد میکند. فیلم «شیدا» در عین شرح این دلدادگی، روایتگر تلاش و ایثار پرستاران در دوران دفاع مقدس هم هست. شیدا یکی از بازیهای تحسینشده کارنامه لیلا حاتمی است. او تلاش یک پرستار و شرم یک زن را باورپذیر به نمایش گذاشته است. فیلم «شیدا» از معدود فیلمهایی است که در آن عشق در خاکریز شکل میگیرد. این فیلم بعد از نزدیک به 2 دهه، به عنوان یکی از آثار ممتاز سینمای دفاعمقدس محبوبیت دارد.
* سحر دولتشاهی؛ «طلا و مس»
فیلم سینمایی «طلا و مس» به کارگردانی همایون اسعدیان سال ۱۳۸۸ تولید شد. این فیلم داستان کاراکتری به نام «رضا» است که همسرش بیمار میشود. این طلبه در تهران کسی را ندارد و در بیمارستان با پرستاری به نام «سپیده» مواجه میشود. سپیده نمایندهای از تفکری است که نقد بر رفتار روحانیت دارند. به مرور اما سپیده پی به برداشت نادرست خود میبرد و حالا که بیپرده با یک طلبه مواجه شده، تصویری کامل از این قشر به دست میآورد. در طول فیلم گوشههایی از نگاه انسانی پرستاران عیان است و در میانه فیلم به اوج میرسد؛ جایی که سپیده نزد همسر طلبه میرود و خود را در قبال خانواده او مسؤول میداند.
سحر دولتشاهی درک درستی از موقعیت نقش خود در این فیلم دارد. به اندازه و به حد کافی درونیات شخصیت را میشکافد. سحر دولتشاهی در مصاحبهای درباره این فیلم و نقش خود عنوان کرده بود: «به نظرم سپیده بیش از اینکه تحت تأثیر سیدرضا قرار بگیرد، تحت تأثیر عشق بین زهراسادات و همسرش (سیدرضا) قرار میگیرد و یک بعد جدیدی از شخصیت سیدرضا را مشاهده میکند. به نظرم جذابترین بعد شخصیت سپیده آن قضاوتهایی است که ابتدا درباره سیدرضا میکند و در پایان متوجه میشود بیشتر این قضاوتها و پیشداوریها اشتباه بوده است».
* شبنم مقدمی؛ «امروز»
فیلم سینمایی «امروز» ساخته سیدرضا میرکریمی سال ۱۳۹۲ تولید شد. این فیلم، روی وجه انسانی حرفه پرستاری دست گذاشته است. سیدرضا میرکریمی داستان یک راننده تاکسی به نام یونس (پرویز پرستویی) را محور درام قرار داده است که در یک روز با زنی باردار مواجه میشود. او را به بیمارستان میبرد و اینجاست که نقش دراماتیک پرستاران برجسته میشود.
شخصیت اصلی برعهده شبنم مقدمی است؛ او را در موقعیتی میبینیم که خودش صاحب زندگی شخصی است اما زندگی حرفهایاش را به همان اندازه مهم میداند. به همین خاطر است که وقتی با یک زن باردار تنها مواجه میشود، برخوردش فراتر از یک پرستار است و به واقع در قامت یک فرشته ظاهر میشود.
شبنم مقدمی در این فیلم برای نمایش شخصیت یک پرستار، اقتدار و مهربانی را در هم میآمیزد. بازی او در این نقش سیمرغ مکمل جشنواره سیودوم فجر را برایش به همراه داشت.
ارسال به دوستان
نگاهی به توانمندیهای یک «مبلغ دین»
شیخ حسین مردم
امیرحسین ثمالی: در یک قانون نانوشته در حوزههای علمیه، به کسی که خیلی اهل درس و بحث نیست میگویند «روضهخوان» و شاید برخی اهل علم نیز چندان خوش نداشته باشند به این صفت شناخته شوند اما جالب است بدانید طلبهای که ادبیات عرب و معالمالاصول را به صورت خصوصی نزد آیتالله میرزاعلی فلسفی خوانده، سطوح عالی فقه و اصول را محضر فقهایى چون مرحوم آیتالله سیدمحمد محققداماد، مرحوم آیتالله حاجشیخ ابوالفضل نجفىخوانسارى و مرحوم آیتاللهالعظمی حاج میرزاهاشم آملى رحمتاللهعلیهم گذرانده و تقریرات میرزاهاشم را به رشته تحریر درآورده، تا امروز حدود 120 جلد کتاب را (در موضوعات گوناگون تفسیری، عرفانی، حدیثی، تاریخی و...) تألیف کرده که برخی از آنها به 5 زبان دنیا ترجمه شدهاند و از چند تن از مراجع بزرگ شیعه یعنی آیات عظام میلانى، آخوند همدانى، کمرهاى، گلپایگانى، سیداحمد خوانسارى، مرعشى نجفى و حضرت امام خمینى صاحب اجازات علمیه و روائیه است، خودش اصرار دارد او را به عنوان «روضهخوان» بشناسند! او خود را یک «روضهخوان» میخواند تا از یک طرف ارتباط وثیق و جداناشدنی خود با دستگاه سیدالشهدا علیهالسلام را نشان دهد و از طرف دیگر ارتباطش با عموم جامعه هر چه بهتر حفظ شود و مردم احساس نکنند برای دسترسی به این عالم وارسته نیاز به حضور در کلاسهای تخصصی فقه و اصول و فلسفه دارند. هر اندازه از حلاوت و ملاحت این استاد اخلاق بگوییم، نمیتوانیم آن را بخوبی توصیف کنیم و هر آن که فقط یکبار پای منبر او حاضر شده باشد، بخوبی این خصایص را درک کرده و وابسته به این همه خوبی و حسنه میشود. روز پنجشنبه به پاس 6 دهه فعالیت تبلیغی، دینی و اخلاقی استاد حسین انصاریان در تالار وحدت برای او بزرگداشتی برگزار شد که از روسای قوا تا طلاب و مردم کوچه و بازار به تکریم استاد آمدند. به همین مناسبت خالی از لطف نیست چند ویژگی مهم شیخ حسین را به مرور بنشینیم.
* زبان ساده و روان
نخستین ویژگی هر مبلغ و خطیب توانمند و خلاقی، سادهسازی - و نه ابتذال - معارف عمیق و حساس دینی است. چنانکه روزگاری مرحوم آیتالله محمدتقی فلسفی توانست با انباشته عظیم علمی خود، ذهن و فکر جوانان عصر پهلوی را مشغول خود سازد و متفکر شهید استاد مطهری نیز با بازخوانی و روانسازی منظومه فکری اسلام، توجه روشنفکران و دانشگاهیان را به خود جلب کند، شیخ حسین انصاریان نیز بخوبی از این خصیصه برخوردار است که بتواند معارف و علوم آموخته خود در زمینههای تاریخی، تفسیری، حدیثی، ادبیات عرب، فقه و... را برای مخاطبان به صورت شیوا و روان بیان کند و راه جدیدی را برای آنها بگشاید.
* توجه به نیازهای مردم در حوزه دین
جامعه امروز ما که از رهگذر مدرنیته، عوارض رشد بیقاعده شهرنشینی، نابسامانیهای اقتصادی، آسیبهای اجتماعی و... در معرض مخاطرات اخلاقی قرار دارد، بشدت تشنه اخلاق ناب اسلامی است که قرنها با آن زندگی کرده و خو گرفته و استاد انصاریان با درکی دقیق از این نیاز، بخش مهمی از منابر و فعالیت خود را در این حوزه متمرکز ساخته است. نگاهی به فعالیتهای اجتماعی استاد انصاریان از سالهای پیش از پیروزی انقلاب تا امروز بخوبی گواهی بر این مدعاست، او دهههاست با تبدیل مسجد و کتابخانه هدایت به یک مرکز دینی، بخوبی در متن جامعه قرار گرفته و از کودک و نوجوان تا افراد کهنسال در این مرکز دینی در آمد و شد هستند.
استاد انصاریان همان کسی بود که در گرماگرم روزهای پیروزی انقلاب اسلامی، در حالی که بخش مهمی از متدینان دغدغه تخریب محله شهرنو را داشتند، از طرف آیتالله شهید قدوسی مأمور ساماندهی اوضاع شد و به اخلاقیترین و روامدارانهترین شکل ممکن ورود کرد و ضمن دعوت کردن زنان روسپی به توبه نصوح، اجازه تندی و برخورد خشن با آنها را نداد و در سکوتی دلنشین، بسیاری از زنان بازمانده را به اسلام و آموزههای اخلاقی آن دعوت کرد و پس از خرید تمام خانههای آن محله از صاحبان، دستور تخریب خانهها صادر شد. منابر وی آکنده از نکات اخلاقی در حوزههای مختلف آداب فردی، ارتباطات اجتماعی، حقوق افراد جامعه نسبت به یکدیگر، حقوق خانواده، اخلاق در سیاست، توصیه به سیاستمداران، توصیه به کسبه و بازاریان و... است که جملگی نشان از تمرکز استاد در این زمینه دارد. شاید بتوان دعاهای خاص استاد در شبهای قدر در حق اقشاری که کمتر کسی آنها را به یاد دارد (خلبانها، ملوانان، رفتگرها، پرستاران، پزشکان، رانندگان کامیون، گناهکاران، کسانی که حتی علاقهای به حضور در مجالس اهلبیت ندارند و...) را نیز جلوهای مهم از اخلاقمداری و اقدامات ترویجی ایشان در جامعه دانست.
او مانند طبیبی دوار در طول سال در شهرها و شهرستانها حاضر میشود و به رغم کهولت سن و بیماری، خود را به اقصی نقاط کشور میرساند تا حضور خود در متن جامعه را حفظ کرده و همگان را از این معارف بهرهمند کند.
* تبیین مفهوم دقیق اسلام
هر آنچه سیاستمداران در ایران و سایر کشورهای اسلامی - بویژه ترکیه - از مفهوم اعتدال در اسلام سوءاستفاده کردند، استاد حسین انصاریان به صورت صحیح از تساهل، تسامح و اعتدال و میانهروی در آموزههای اخلاقی و دینی سخن گفت و مفهوم تعادل بین خوف و رجا را بدرستی برای عموم مردم ترجمه کرد و اینچنین توضیح داد: «خوف و رجا یا بیم و امید در آیات و روایات ۲ صفت از صفات خوب مؤمنان راستین است. اهل ایمان نه از غضب و عذاب خداوند ایمن میشوند و نه از رحمتش مأیوس و ناامید.
توازن این بیم و امید که ضامن تکامل و پیشروی آنها در راه خداست، همواره در وجودشان حکمفرماست... منظور از اجتماع خوف و رجا بهرهمندی آدمی از این ۲ ویژگی درونی است به طوری که تعادل درونی خود را به طور مداوم حفظ کند و هرگاه غرور و غفلت دامنگیر او شد، خوف و ترس سراسر وجودش را فراگیرد و هرگاه ناامیدی و افسردگی دامنگیر او شد، رجا و امید به رحمت، دل او را لبریز کند».
* حلقه وصل سیاست و اجتماع
اما ویژگی جالب - و تا حدودی منحصربهفرد - استاد انصاریان، حضور وی در متن حوادث سیاسی و عدم آلودگی به آسیبهای سیاست است. او که دارای سوابق مبارزاتی در دوران پهلوی است، پس از پیروزی انقلاب نیز همچنان در متن بسیاری از حوادث مهم از جمله جنگ تحمیلی و حضور در جبههها بود و در عین حال در سالیان متمادی نسبت به کلانمسائلی چون لزوم مقابله با استکبار، جنگ نرم و جنگ فرهنگی و بسیاری دیگر از مسائل که صبغه سیاسی دارند، کاملا آگاه بوده و نسبت به آن هشدار داده است. به نظر میرسد حتی فراتر از این موارد، میتوان از استاد انصاریان به عنوان حلقه وصل اجتماع و سیاست نام برد که در بزنگاههای مهم و گسستهای اجتماعی بخوبی نقشآفرینی میکند. همگان به خاطر دارند پس از اغتشاشات پاییز 1401 و بحران مرگ مهسا امینی، سخنان استاد انصاریان در شبهای قدر خطاب به دختران و زنان جامعه که اقدام به هنجارشکنی میکنند، چه تاثیر گستردهای داشت و در شبهای بعد قدر چه موجی از دختران و زنان نه چندان محجبه را به مجلس اهل بیت کشاند.
آری! استاد شیخ حسین انصاریان در طول 6 دهه فعالیت تبلیغی ـ دینی خود با چنین خصیصههای مهمی و همچنین با تعمقی شگرف در آموزههای دینی، در جامعه ایران نقشآفرینی کرده و میراث گرانبهایی را از خود به جا گذاشته که به نظرم «حضور در اجتماع» توسط یک عالم دین، مهمترین این یادگارهاست.
ارسال به دوستان
حزبالله لبنان با رونمایی از موشکهای جدید خود مهمترین فرودگاه و پایگاه دریایی شمال فلسطین اشغالی را هدف قرار داد
راز موشکی حزبالله
* ضربه مافوق صوت یمن به نواتیم
گروه بینالملل: حزبالله پس از مجبور کردن ارتش متجاوز صهیونیستی پشت مرزهای جنوب لبنان به عقبنشینی به شکل کمسابقهای در حال قوت بخشیدن مجدد حملات خود به عمق فلسطین اشغالی است.
کارشناسان معتقدند ضرباتی که مقاومت لبنان در روزهای اخیر همزمان با چهلمین روز شهادت رهبر اسطورهایاش، آیتالله سیدحسن نصرالله به رژیم صهیونیستی وارد آورده از سطح نمادین فراتر رفته و جنگ با دشمن را وارد مرحلهای جدید، طبق دکترین قدیمی شهید نصرالله کرده است.
دبیرکل شهید حزبالله ۲ دهه پیش با به کار بردن شعار تاریخی «اسرائیل از لانه عنکبوت سستتر است»، تمام بدنه دشمن صهیونیست را آسیبپذیر خوانده بود.
حزبالله لبنان طی روزهای پنجشنبه و جمعه گذشته، بیشترین و وسیعترین حملات موشکی و پهپادی را علیه اهداف متنوع نظامی رژیم در فواصل دور از مرز انجام داد.
این جنبش دیروز نهتنها پایگاه و فرودگاه نظامی رامات دیوید واقع در جنوب شرق حیفا را با موشکهای منحصربهفرد هدف قرار داد، بلکه به یک پایگاه دریایی ارتش اسرائیل نیز حمله کرد. به این ترتیب ضرباتی به مهمترین فرودگاه و پایگاه نظامی رژیم در جبهه شمال وارد آمد. این در حالی است که یک روز جلوتر، حزبالله طی چند عملیات خود در روز پنجشنبه نیز اهداف متنوعی را در پهنه وسیعی از نیمه شمالی سرزمینهای اشغالی از جمله ۳ پادگان و پایگاه نظامی و 3 شهرک هدف گرفته بود.
در بیانیه شماره یک روز جمعه گذشته حزبالله اعلام شد پایگاه راهبردی ستیلا ماریس (برای نظارت و کنترل دریایی در سواحل شمال) نیروی دریایی ارتش صهیونیستی در شمال غرب حیفا را با موشکهای منحصربهفرد هدف قرار گرفته است. این در حالی است که حزبالله چهارشنبه گذشته نیز از موشکهایی مشابه فاتح 110 علیه اهداف دشمن رونمایی کرده بود. در بیانیه دوم روز جمعه مقاومت لبنان نیز آمده است: «در چارچوب عملیات خیبر و پاسخ به تجاوزات و کشتاری که رژیم صهیونیستی مرتکب میشود، رزمندگان مقاومت اسلامی با ندای «لبیک یا نصرالله» دیروز (جمعه 8 نوامبر) ساعت 8 صبح پایگاه و فرودگاه رامات دیوید در جنوب شرق حیفا را با موشکهای منحصر به فرد هدف قرار دادند». اینها تنها ضربات وارده روز جمعه به عمق سرزمینهای اشغالی نبود.
بعدازظهر دیروز همزمان با فرود هواپیمای تیم فوتبال مکابی در بازگشت از سفر کابوسوار به آمستردام هلند، اعضای این تیم صهیونیست با کابوسی دیگر مواجه شدند. در این زمان صدای انفجارهای مهیبی در تل آویو شنیده شد.
به گزارش المیادین، انفجارهای مهیب مزبور در تلآویو، به دنبال شلیک چندین موشک از سوی لبنان به وقوع پیوست که به فعال شدن آژیر خطر در مناطق گستردهای در شمال و مرکز فلسطین اشغالی منجر شد. به گزارش رسانههای عبری، فرودگاه بینالمللی بن گورین بلافاصله پس از این حمله موشکی بسته شد. همزمان آژیر خطر در «عکا»، «وادی عاره» و منطقه «نهاریا»، منطقه «الجلیل» و شمار زیادی از شهرکهای صهیونیستنشین شمال فلسطین اشغالی انجامید. رسانههای عبری، از احتمال نفوذ پهپادهای حزبالله به این مناطق خبر دادند. رژیم اشغالگر به اصابت مستقیم یک موشک به ساختمانی 3 طبقه در نزدیکی عکا در شمال فلسطین اذعان کرد. (عکسهای بالا)
* ۳ حمله عراقیها به اراضی اشغالی
مقاومت اسلامی عراق روز جمعه از ۳ حمله به اهداف نظامی در شمال اراضی اشغالی خبر داد.
این جنبش پس از حمله دوم که صبح دیروز انجام شد چنین بیانیهای صادر کرد: «مجاهدان مقاومت اسلامی عراق در ادامه رویکرد مقاومت در برابر اشغالگری، در حمایت از مردم خود در فلسطین و لبنان و در پاسخ به قتلعام رژیم غاصب علیه غیرنظامیان اعم از کودکان، زنان و سالخوردگان بامداد امروز جمعه به یک هدف نظامی در شمال سرزمینهای اشغالی توسط پهپادهایش حمله کرد».
مقاومت عراق تاکید کرد عملیاتش برای انهدام سنگرهای دشمن با سرعت فزایندهای ادامه دارد.
***
محکومیت جنایات اسرائیل در غزه توسط سازمان ملل
سازمان ملل روز جمعه بنا بر تحقیقاتی که به عمل آورده، شهادت شمار چشمگیر غیرنظامیان توسط رژیم صهیونیستی در جنگ غزه را محکوم کرد. در این گزارش آمده است: بخشی از تحقیق به عمل آمده توسط سازمان ملل درباره جنگ غزه حاکی از آن است نزدیک ۷۰ درصد کشتههای جنگ اسرائیل علیه نوار غزه را زنان و کودکان تشکیل میدهند. دفتر حقوق بشر سازمان ملل در تازهترین گزارش خود از «واقعیت هولناک» درباره وضعیت غیرنظامیان جنگ غزه پرده برداشت. این دفتر از نقض گسترده قوانین بینالملل توسط رژیم صهیونیستی خبر و هشدار داد عاملان این جنایت علیه غیرنظامیان در غزه با اتهام جنایات جنگی، جنایت علیه بشریت و نسلکشی مواجهند. این گزارش همچنین به قصور مداوم غیرقانونی اسرائیل در اجازه ندادن جهت تسهیل و تضمین ورود کمکهای بشردوستانه، تخریب زیرساختهای غیرنظامی و آوارگی پیاپی دستهجمعی اشاره دارد که اعمال چنین اقداماتی از سوی نیروهای اسرائیلی منجر به سطح غیر قابل باوری از کشتار، مرگ، زخمی شدن، گرسنگی، ضعف و بیماری (در غزه) شده است. فولکر ترک، مسؤول دفتر حقوق بشر سازمان ملل در بیانیهای در این زمینه نوشت: «نظارت ما نشان میدهد این سطح بیسابقه از کشتار و زخمی شدن غیرنظامیان نتیجه مستقیم عدم رعایت اصول اساسی حقوق بینالملل از سوی اسرائیل است». این نهاد همچنین اعلام کرد به دلیل عدم دسترسی سازمان ملل به نوار غزه از زمان آغاز جنگ، این سازمان درباره شمار شهدای این جنگ متکی به آمار مقامات بهداشت در غزه است و گزارش سازمان ملل در این زمینه نیز بر اساس آمار جدید ۴۳ هزار و ۵۰۰ شهید در غزه که توسط وزارت بهداشت غزه اعلام شده، نوشته شده است.
******
هرج و مرج در کنست در مراسم تحلیف وزیر جدید جنگ نتانیاهو
اعتراف به شکست از مقاومت
صهیونیستها در سیاهترین روزهای جنگ، شاهد تفرقهای بزرگ در همه سطوح نظامی و سیاسی خود هستند. پس از آنکه صدها درجهدار و سرباز اسرائیلی در اعتراض به برکناری یوآو گالانت، وزیر جنگ پیشین توسط بنیامین نتانیاهو اعتصاب کرده و با ترک پستهای خود، دست به راهپیمایی اعتراضی علیه کابینه رژیم زدند، سیاسیون اسرائیلی نیز در کنست در قدس اشغالی سرشاخ شدند. روز پنجشنبه در مراسم تحلیف یسرائیل کاتس، وزیر پیشین خارجه کابینه نتانیاهو به عنوان وزیر جدید جنگ، اعضای اپوزیسیون پارلمانی رژیم با وزرای کابینه ائتلافی راستگرا و نمایندگان افراطی حامی آنان، توهین و ناسزا رد و بدل کردند.
در این نشست پرتنش که یدیعوت آحارانوت آن را کمسابقه توصیف کرده، یسرائیل کاتس به عنوان وزیر جنگ و گیدعون ساعر به عنوان وزیر خارجه رای اعتماد گرفتند. با این حال در پایان، اعضای اپوزیسیون به رهبری یائیر لاپید، در اعتراض به اخراج گالانت از دولت، سالن کنست را ترک کردند. در جریان سخنرانی شلومو کرحی، وزیر ارتباطات علیه مخالفان، یائیر لاپید، رهبر مخالفان بر سر او فریاد زد و او را «سمی» و «سرباز فراری» خواند. نتانیاهو روز سهشنبه گذشته گالانت را به خاطر آنچه «شکست اعتماد» خواند، برکنار کرد. این در حالی است ژنرال اسرائیل زیو، فرمانده پیشین عملیات ارتش صهیونیستی از تصمیم وی انتقاد کرد و گفت: «کاتس از جایگاه لازم برای جایگزین شدن گالانت برخوردار نیست. وی در آینده نزدیک اعتماد نهادهای امنیتی و نظامی را از دست خواهد داد، چرا که برای تصویب قانون فرار از خدمت نظامی در این جایگاه منصوب شده است».
گالانت بارها خواستار راهحلی دیپلماتیک برای تضمین آزادی اسرای صهیونیست باقیمانده نزد حماس در نوار غزه و همچنین فراخواندن مردان مذهبی افراطی به خدمت نظامی شده بود که این باعث خشم شرکای افراطی مذهبی و راست افراطی نتانیاهو در ائتلاف دولتی شد که او بر آنها تکیه دارد. در همین حال ژنرال گادی آیزنکوت، رئیس پیشین ستاد کل ارتش رژیم در جلسه کمیته روابط خارجی کنست درباره پشت پرده برکناری گالانت افشاگری کرد.
وی اساسا برکناری گالانت را با انگیزه شخصی و سیاسی نتانیاهو دانست. به گفته آیزنکوت، وزیر پیشین جنگ به خاطر اعتراف به شکست در کسب اهداف جنگ در جلسه هیات دولت با حضور نتانیاهو برکنار شد و اینکه نخستوزیر را مسؤول شکست و ناکامی برای بازگرداندن اسرای صهیونیست دانسته بود. یائیر لاپید، رهبر مخالفان در کنست نیز چندی پیش برکناری گالانت را اقدامی جنونآمیز توصیف و تاکید کرد نتانیاهو امنیت رژیم اشغالگر و سربازان ارتش را با باقی ماندن در سیاست معامله کرده است.
بنی گانتس، رئیس حزب اردوگاه و عضو سابق کابینه جنگ نتانیاهو نیز اعلام کرد برکناری گالانت سیاستی است که به قیمت از دست رفتن امنیت اسرائیل اجرا شده است.
***
سازمان همکاری اسلامی: شرارت علیه ایران محکوم است
سازمان همکاری اسلامی در محکومیت شرارت اخیر رژیم اشغالگر علیه حاکمیت و تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران، همچنین استفاده غیرقانونی از حریم هوایی جمهوری عراق بیانیه مشترک صادر کرد. متن این بیانیه به شرح زیر است: «سازمان همکاری اسلامی در نیویورک به شدیدترین وجه حمله تجاوزکارانه اسرائیل علیه جمهوری اسلامی ایران در تاریخ ۲۶ اکتبر ۲۰۲۴ را که منجر به جان باختن ۴ نیروی نظامی ایرانی و یک غیرنظامی شد محکوم میکند... اقدامات تجاوزکارانه اسرائیل نقض آشکار حقوق بینالملل و منشور ملل متحد، همچنین نقض جدی حاکمیت و تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران است». بیانیه مزبور تأکید میکند جمهوری اسلامی ایران و سایر کشورهای آسیبدیده طبق حقوق بینالملل و منشور ملل متحد، حق ذاتی خود را برای حفاظت از حاکمیت، تمامیت ارضی، امنیت و مردم خود محفوظ میدارند. سازمان همکاری اسلامی بار دیگر هشدار میدهد جنایات مستمر رژیم اشغالگر و غیرقانونی اسرائیل در اراضی اشغالی فلسطین، بویژه در غزه و لبنان و همچنین فعالیتهای بدخواهانه آن در منطقه، صلح، امنیت و ثبات منطقهای را تهدید میکند.
ارسال به دوستان
چرا رئیسجمهور جدید آمریکا قصد دارد به برخی صنایع انرژی تجدیدپذیر پایان دهد؟
ترامپ دشمن انرژی پاک
گروه اقتصادی: بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید، سیاست انرژی ایالات متحده را بر حداکثر کردن تولید نفت و گاز و فاصله گرفتن از مبارزه با تغییرات آب و هوایی متمرکز خواهد کرد اما بعید است پیروزی جمهوریخواهان در انتخابات ریاستجمهوری رونق انرژیهای تجدیدپذیر آمریکا را به شکل چشمگیری آهسته کند.
تحلیلگران میگویند لغو قانون دوره بایدن که یک دهه یارانههای جذاب را برای پروژههای جدید انرژیهای خورشیدی، بادی و دیگر انرژیهای پاک فراهم میکند، به لطف حمایت ایالتهای جمهوریخواه، تقریبا غیرممکن خواهد بود و در عین حال، سایر اهرمهای موجود در دست رئیسجمهور بعدی فقط میتواند تاثیر اندکی داشته باشد.
اِد هیرس، پژوهشگر انرژی در دانشگاه هیوستون میگوید: تصور نمیکنم ترامپ بتواند روند گذار انرژی را آهسته کند. این روند بخوبی در جریان است.
طبق اعلام وزارت انرژی آمریکا، منابع انرژی تجدیدپذیر مانند خورشیدی و بادی به لطف اعتبارات مالیاتی فدرال، الزامات انرژی تجدیدپذیر ایالتی و پیشرفتهای فناوری که هزینههای آنها را کاهش داده است، سریعترین بخشهای در حال رشد در شبکه برق هستند. جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا در سال ۲۰۲۲ قانون کاهش تورم را امضا کرد که در راستای تلاش گسترده برای کربنزدایی بخش برق تا سال ۲۰۳۵ برای مبارزه با تغییرات آب و هوایی، میلیاردها دلار یارانه خورشیدی و بادی را به مدت یک دهه تضمین میکند.
این در حالی است که ترامپ قبل از انتخابات، قانون کاهش تورم را بسیار گران خواند و قول داد تمام بودجههای مصرف نشده توسط این قانون را لغو کند؛ تهدیدی که در صورت تحقق میتواند رونق انرژی پاک در آمریکا را متوقف کند.
البته انجام این کار مستلزم آن است که قانونگذاران، از جمله آنهایی که ایالتهایشان از سرمایهگذاریهای مرتبط با قانون کاهش تورم مانند کارخانههای تولید پنلهای خورشیدی، مزارع بادی و سایر پروژهها بهره بردهاند، به لغو آن رای دهند.
کارل فلمینگ، از شرکای شرکت حقوقی «مک درموت ویلاند امری» که به دولت در زمینه سیاست انرژی تجدیدپذیر مشاوره میدهد، میگوید: شغلها و مزایای اقتصادی در ایالتهای قرمز (جمهوریخواه) بسیار سنگین بوده است، از این رو بهسختی میتوان دید دولتی وارد شود که بگوید ما این را دوست نداریم.
رویترز پیشتر گزارش کرده بود بسیاری از متحدان ترامپ نیز از طریق سرمایهگذاری در فناوریهای انرژی پاک، از قانون کاهش تورم سود میبرند.
فلمینگ ادامه میدهد: با این حال، ترامپ میتواند با ممانعت از آژانسهای فدرال که کمکهای مالی و وامهای مربوط به قانون کاهش تورم را عرضه میکنند یا با کاهش اجارهدهی فدرال برای مواردی مانند مزارع بادی فراساحلی، روند توسعه آنها را آهسته کند.
رویترز پیش از این گزارش کرده بود دولت بایدن شتاب به خرج داده است تا اطمینان حاصل کند عمده کمکهای مالی موجود تحت قانون کاهش تورم را قبل از ورود رئیسجمهور جدید خرج میکند.
به گفته تحلیلگران، یکی از راههایی که ترامپ میتواند روند گذار را آهسته کند، اقدام اجرایی از طریق تغییر اجاره زمینهای دولتی است. دولت بایدن برای گسترش مزایده لیزینگ برای انرژی بادی فراساحلی در آبهای فدرال و مزارع انرژی خورشیدی و بادی در خشکی تلاش کرده است.
تونی دوتزیک، معاون مدیر و تحلیلگر ارشد سیاست در اندیشکده غیرانتفاعی پایداری «فرونتیر گروپ» میگوید: تصور میکنم اولویت بیشتری برای استخراج سوختهای فسیلی در زمینها و آبهای فدرال داده میشود. این میتواند تاثیر بزرگی بر صنعت انرژی بادی فراساحلی داشته باشد که هدف آن مکانیابی پروژهها در آبهای فدرال است. بیشتر پروژههای خورشیدی و بادی در خشکی، مانند اکثر حفاریهای نفت و گاز، در املاک خصوصی واقع شدهاند.
ترامپ گفته است قصد دارد «در روز اول حضورش» به صنعت بادی فراساحلی پایان دهد و استدلال میکند این صنعت بسیار گران است و تهدیدی برای نهنگها و پرندگان دریایی است. موضع فعلی ترامپ در مقایسه با حمایت از توسعه بادهای فراساحلی در دوره اول ریاست جمهوری، یک تغییر سیاست چشمگیر به شمار میرود.
طبق گزارش شرکت برنشتاین ریسرچ، ترامپ احتمالا یک مهلت قانونی برای فروش لیزینگ باد فراساحلی جدید وضع خواهد کرد.
در این بین، کارشناسان میگویند تولید سوخت فسیلی در آمریکا احتمالا در دوران ترامپ، تقریبا به همین شکل خواهد بود. به مدد رونق حفاری در میادینی مانند حوضه پرمین در تگزاس و نیومکزیکو در دوره بایدن، آمریکا در حال حاضر به بزرگترین تولیدکننده نفت و گاز در جهان تبدیل شده است.
طبق اعلام کمپین انتخاباتی ترامپ، وی با کاهش تشریفات اداری در دوران ریاستجمهوری خود در کاخ سفید، راه را برای این رونق هموار کرد و میتواند تولید سوخت فسیلی آمریکا را در دوره دوم با عقب انداختن طرحهای آب و هوایی بایدن تقویت کند. برای مثال ترامپ میتواند برای حفاری در پناهگاه ملی حیات وحش قطب شمال آلاسکا تلاش کند.
بر اساس گزارش رویترز، بایدن مانع صدور لیزینگ حفاری در این منطقه شد اما حتی اگر ترامپ این منطقه بکر و ارزشمند را به روی تولیدکنندگان سوخت فسیلی باز کند، مشخص نیست آیا این شرکتها مایل خواهند بود در این منطقه شمالی ناهموار دست به کار استخراج بزنند یا خیر.
ارسال به دوستان
اخراج مهاجران غیرقانونی از کشور ماه آینده افزایش مییابد
اخراج قانونی اتباع غیرقانونی
گروه اجتماعی: در پی قصد جدی دولت مبنی بر اخراج اتباع بیگانه غیر مجاز از کشور، گلوگاههای مرزی این روزها برای خروج این افراد که دستگیر شدهاند و یا خودشان قصد ترک ایران را دارند شلوغ است؛ اتباعی که مدارک هویتی مشخصی ندارند. طبق تاکیدات مکرر وزیر کشور و فرمانده فراجا تا پایان سال جاری باید 2 میلیون اتباع بدون مدرک اقامت از کشور طرد شوند. گزارشها حاکی از آن است طی 3-2 ماه اخیر بیش از ۸۵۰ هزار اتباع فاقد مدرک که به صورت غیرمجاز به ایران رجوع کردهاند از کشور اخراج شدهاند؛ رویکردی که به گفته سردار احمدرضا رادان، فرمانده فراجا «نمیتوان اجازه داد عدهای به صورت غیرقانونی وارد کشور و ساکن و مشغول به کار شوند. اتباع غیرمجاز به هیچ عنوان نمیتوانند فرصت شغلی برای خود پیدا کنند و اسکان یابند». در هفتههای اخیر، عملیات خروج اتباع غیرمجاز از کشور، توسط ارگانهای مختلف در حال انجام است و هر روزه تعداد زیادی از اتباع غیرمجاز از مرزهای کشورمان خارج میشوند. این در حالی است که عدهای از این اتباع غیرمجاز، خودشان تصمیم به خروج گرفتهاند.
در این باره استاندار تهران از تشدید طرح بازگرداندن اتباع غیرقانونی به کشورشان تا ۲ هفته آینده خبر داد. محمدصادق معتمدیان با اشاره به سیاستهای دولت چهاردهم مبنی بر بازگرداندن همراه با احترام اتباع بیگانه به کشورشان گفت: یکی از اولویتهای وزارت کشور ساماندهی اتباع بیگانه است و تکالیفی نیز در استان تهران داریم، به لحاظ فرهنگی و دینی پذیرای مهاجران بودهایم اما نکتهای که امروز دغدغه حاکمیت است، اتباع بیگانه غیرمجاز است. استاندار تهران با بیان اینکه تا ۲ هفته آینده طرح تشدید انتقال اتباع از استان تهران با جدیت دنبال و اجرا میشود، گفت: در اطلس اشتغال و اسکان مشخص میشود که اتباع در چه مکانهایی میتوانند اسکان و اشتغال داشته باشند.
موضوع ساماندهی و اتباع غیرمجاز، یکی از دغدغههای اصلی کشورهای مهاجرپذیر است؛ از یک سو گزارشهایی از بدرفتاری با مهاجران از سمت کشورهایی مانند پاکستان و ترکیه منتشر شده و از سوی دیگر کشورهایی مانند انگلیس قوانین سختگیرانهای مانند تبعید به روآندا را در دستور کار مقابله با اتباع غیرقانونی قرار دادهاند. وزیر کشور با بیان اینکه چند میلیون اتباع خارجی در ایران مانند همه شهروندان از همه بخشهای یارانهای استفاده میکنند، افزود: در طرح ساماندهی اتباع، اتباع غیرمجاز در اولویت نخست تعیینتکلیف هستند. اسکندر مومنی در جمع خبرنگاران در پاسخ به سوالی درباره اخراج اتباع غیرمجاز اظهار کرد: موضوع ساماندهی اتباع خارجی مراحل مختلفی دارد که بخشی از آن کنترل مرزهاست. هفته گذشته در بازدیدی که از مرزهای شرقی کشور داشتیم، روند انسداد مرزها سرعت بیشتری گرفته که امیدواریم در فاصله زمانی مناسب موضوع انسداد مرزها به اتمام برسد. وزیر کشور با بیان اینکه چند میلیون اتباع خارجی در ایران مانند همه شهروندان از همه بخشهای یارانهای استفاده میکنند، افزود: در طرح ساماندهی اتباع، اتباع غیرمجاز در اولویت نخست تعیینتکلیف هستند. هر کشوری در موضوع اتباع خارجی قوانین و مقررات خاص خود را دارد، بهرغم اینکه در این موضوع هیچ کمک بینالمللی انجام نمیشود و تقریبا نزدیک صفر است.
* قانون درباره برخورد با اتباع غیرمجاز چه میگوید؟
عزم دولت برای بازگرداندن افرادی که به صورت غیرقانونی در ایران حضور دارند مورد توجه قرار گرفته است، چرا که طبق گزارشهای موجود بیش از 7 میلیون تبعه بیگانه در کشور وجود دارند که حدود یکسوم آنها به صورت غیرمجاز در ایران هستند و از یارانههای ارزانقیمت کشور استفاده میکنند؛ غیرمجازهایی که هویت آنها مشخص نیست. این در حالی است که مطابق قوانین در ایران، اتباعی که درخواست ورود و خروج به ایران دارند باید از طریق کنسولگریهای جمهوری اسلامی ایران اقدام به دریافت روادید کنند اما اگر کسانی این مسیر را طی نکنند، میتواند تبعاتی برای آنها داشته باشد، چرا که این اتباع نه آموزش شهروندی کشور مقصد را دیدهاند و نه مدارک هویتی دال بر مشخص بودن هویتشان دارند و همین امر موجب شده تا دولتها برای اخراج این افراد غیرمجاز بیش از پیش مصمم شوند.
از نظر متولیان امر مهاجرت در ایران، هر تبعه خارجی که از طریق مرزها وارد کشور ایران شود و فاقد گذرنامه هم باشد، جزو اتباع غیرمجاز به شمار میرود و باید به کشور خود بازگردانده یا رد مرز شود. قوانین ایران میگوید اتباعی که درخواست ورود و خروج به ایران دارند باید از طریق کنسولگریهای جمهوری اسلامی ایران، در کشور مبدأ و ارائه گذرنامه یا مدارک هویتی معتبر از طرف دولت متبوع اقدام به دریافت روادید کنند اما اگر کسانی این مسیر را طی نکنند یا بعضا اقدامات آنها برخلاف قوانین جاری کشور باشد، میتواند تبعات جبرانناپذیری برای آنها به دنبال داشته باشد. همین قوانین موجود کشور اشاره دارند اخراج، اقامت اجباری و حبس در انتظار اتباع غیرمجاز خواهد بود. بر اساس ماده ۱۱ قانون ورود و اقامت اتباع خارجه سال ۱۳۱۰، برای بیگانگانی که ورود غیرقانونی به ایران داشته باشند، مجازات اخراج در نظر گرفته میشود. بر اساس مواد ۱۲۰ تا ۱۲۹ قانون کار ایران، اتباع بیگانه در صورتی میتوانند در ایران مشغول به کار شوند که روادید ورود با حق کار مشخص داشته باشند و بر اساس قوانین و آییننامههای مربوط، پروانه کار work permit دریافت کنند؛ از این رو بدون وجود این 2 شرط، کار اتباع بیگانه، غیرمجاز و غیرقانونی شناخته میشود. همچنین مطابق ماده ۱۸۱ قانون کار، کارفرمایانی که اتباع بیگانه بدون پروانه کار را به کار گیرند، باید بپذیرند در مواردی که بدون پروانه کار یا با پروانه کار منقضی شده به کار بگیرند یا اتباع بیگانه را در کاری غیر از آنچه در پروانه کار آنها قید شده است، بپذیرند یا در مواردی که رابطه استخدامی تبعه بیگانه با کارفرما قطع میشود، مراتب را به وزارت کار و امور اجتماعی اعلام نکنند، مورد بازخواست قرار میگیرند.
ارسال به دوستان
«وطن امروز» درباره یکی از راهکارهای خنثیکردن تحریمهای نفتی احتمالی آمریکا علیه بازارهای صادراتی ایران گزارش میدهد
نفت در سبد آسیاییها
* باید برای توسعه صنعت نفت و ایجاد ارزش افزوده بر سرمایهگذاری مشترک نفتی با اعضای سازمانهای آسیایی تأکید کنیم
گروه اقتصادی: برنامه هفتم پیشرفت کشور با هدف افزایش تولید بنزین و نفتگاز، اهداف بلندپروازانهای را دنبال میکند که تحقق آنها نیازمند بهینهسازی و ارتقای پالایشگاههای نفت خام، همچنین بهرهگیری از فناوریهای پیشرفته است. این برنامه بویژه به دنبال افزایش تولید روزانه بنزین به ۱۲۹ میلیون لیتر و نفتگاز به میزان ۱۳۰ میلیون لیتر است. همچنین در برنامه هفتم پیشرفت پیشبینی شده که سهم بنزین و نفتگاز یورو ۴ به میزان ۷۵ درصد از کل تولیدات برسد. با وجود این اهداف بزرگ، چالشهایی نیز وجود دارد که باید برطرف شود. کمبود منابع مالی و عدم صدور مجوزهای محیط زیستی از جمله مشکلاتی هستند که ممکن است مانع تحقق این اهداف شوند. برای غلبه بر این چالشها، لازم است تدابیر مناسبی اتخاذ شود. از طرف دیگر با پیروزی ترامپ در آمریکا احتمالا تحریمهای جدیدی علیه صادرات نفت ایران وضع شود. در این شرایط تنها راهکار توسعه زیرساختهای زنجیره مشتقات نفتی و توسعه تجارت با کشورهای آسیایی است.
یکی از پیششرطهای تحقق اهداف برنامه هفتم توسعه، سرمایهگذاری در فناوریهای پیشرفته و حمایت از شرکتهای دانشبنیان است. همچنین، تسریع فرآیند انتقال فناوریهای روز دنیا از دیگر نیازهای اساسی به شمار میآید. این اقدامها میتوانند در تبدیل ایران به قطب فناوری در صنعت نفت و گاز منطقه کمک کنند.
در این راستا، روشهای نوین ازدیاد برداشت، فناوریهای جدید اکتشاف، حفاری و تکمیل چاهها، سیستمهای هوشمند مدیریت تولید و فناوریهای پیشرفته ذخیرهسازی از حلقههای کلیدی این زنجیره فناوری محسوب میشوند. این فناوریها میتوانند بهرهوری و کیفیت تولید را بهبود بخشند و به افزایش ظرفیت پالایش و پتروپالایش کمک کنند.
برنامه هفتم توسعه با نقشه راه جامع خود به دنبال افزایش ظرفیت پالایش و پتروپالایش، ارتقای کیفیت فرآوردههای نفتی و گسترش زنجیره ارزش است. این اقدامها نهتنها به بهبود وضعیت اقتصادی پالایشگاهها و افزایش تولید و کیفیت فرآوردهها کمک میکند، بلکه به تأمین نیازهای انرژی کشور و افزایش درآمدهای ارزی نیز منجر خواهد شد.
تحقق این اهداف نیازمند اجرای سیاستهای مناسب، سرمایهگذاری گسترده و توجه به تجارب موفق کشورهای دیگر است. با این اقدامها، ایران میتواند به سمت تحقق الگوی پیشرفت اسلامی - ایرانی حرکت کند و به عنوان یک قطب فناوری در صنعت نفت و گاز منطقه شناخته شود.
مرتضی عزتی، کارشناس اقتصاد در گفتوگو با «وطن امروز» درباره راهکار کاهش اثر محدودیتهای دولت جدید آمریکا بر اقتصاد ایران گفت: در حال حاضر دولت ایران باید بر توسعه همکاری با سازمانهای بینالمللی تاکید کند. هر چقدر ایران بتواند در زمینه سرمایهگذاری و توسعه صنعت نفت بر کشورهای عضو بریکس، شانگهای و... تکیه کند به همان اندازه بیشتر میتواند از ظرفیتهای صنعت نفت بهرهبرداری کند، چراکه در شرایط کنونی حضور ترامپ به عنوان رئیسجمهور آمریکا میتواند تغییراتی در بازار جهانی نفت به وجود بیاورد. به همین دلیل کشورهای آسیایی نیز برای اینکه بتوانند از ذخایر نفت ایران بهرهمند شوند، به طور قطع تمایل به همراهی بیشتری برای سرمایهگذاری در صنعت نفت دارند.
وی با تاکید بر اینکه توسعه زنجیره پایین دستی نفت میتواند راهکاری برای تقابل با تحریمهای بیشتر در صنعت نفت باشد، افزود: در شرایط تحریمی صادرات مشتقات نفتی بسیار راحتتر از خود نفت است. از طرف دیگر مشتقات نفتی ارزش افزوده بیشتری برای اقتصاد ایران به همراه دارد. به همین دلیل باید در برنامه هفتم توسعه تمرکز بیشتری بر این بخش داشت.
* رفع ناترازی انرژی، مقدمه توسعه اقتصادی
در سالهای اخیر کشور با ناترازی انرژی مواجه بوده است، به طوری که رئیسجمهوری اعلام کرده سالانه به 8 میلیارد دلار واردات بنزین نیاز داریم. از طرف دیگر هر ساله به مصرف سوخت کشور افزوده میشود. به همین دلیل در کنار توسعه بهینهسازی مصرف سوخت باید برنامه افزایش تولید را در دستور کار قرار دهیم. به همین دلیل در برنامه هفتم توسعه کشور با تمرکز بر افزایش تولید بنزین و نفتگاز و بهینهسازی فرآیندهای پالایش، میتوان به رشد اقتصادی و تأمین انرژی پایدار دست یافت. با استفاده از فناوریهای نوین و سرمایهگذاری مناسب، ایران قادر خواهد بود در عرصههای بینالمللی نقش مؤثری ایفا کند و به اهداف توسعهای خود دست یابد.
عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا و منتقد صریح دولت، از نارضایتی خود نسبت به نخستین بودجه پیشنهادی دولت چهاردهم خبر داد. او با اشاره به تشدید تنشهای منطقهای، ادامه روند فعلی را به زیان منافع ملی میداند و از ابهامات موجود در لایحه بودجه ۱۴۰۴ انتقاد میکند.
حسین راغفر با بیان اینکه لایحه پیشنهادی به صورت یکپارچه تنظیم شده، تأکید کرد: این امر به معنای شفافیت بیشتر نیست و بالعکس، ابهامات زیادی را در خود جای داده است.
راغفر پیشبینی کرد که کسری برق و انرژی در سال ۱۴۰۴ افزایش خواهد یافت و این کسریها به کاهش تولید و افزایش بیکاری منجر میشود. او همچنین تأکید کرد که افزایش قیمت بنزین و تغییر نرخ تسعیر ارز برای کالاهای اساسی به جهشهای قیمتی در بازارها خواهد انجامید. وی به ضعف دولت در مدیریت قیمتها اشاره و تصریح کرد: تصمیمات اقتصادی در جای دیگری گرفته میشود. به عقیده وی، بیاقتداری دولت موجب میشود فروش نفت از انحصار آن خارج شود که این موضوع منابع ارزی دولت را کاهش میدهد و تأمین هزینههای کشور را دشوارتر میکند.
راغفر همچنین به مشکلات نظام بودجهریزی اشاره کرد و گفت با وجود کسریهای بودجهای بزرگ، این نظام نیاز به تحول دارد. وی با انتقاد از قیمتگذاری دستوری، این سیاستها را ناکارآمد دانست و بر ضرورت شفافیت و انضباط مالی در بودجه تأکید کرد.
وی در نهایت، اظهارات کسانی را که از قیمتگذاری دستوری دفاع میکنند تلاش برای انحراف افکار عمومی و تکرار سیاستهای شکستخورده چند دهه اخیر قلمداد کرد.
* چالشها و راهکارهای تولید بنزین و نفتگاز
دستیابی به اهداف برنامه هفتم توسعه در بخش تولید بنزین و نفتگاز با وجود پتانسیلهای موجود و برنامهریزیهای مناسب، با چالشهایی نظیر کمبود منابع مالی و موانع محیط زیستی روبهرو است. اگرچه طرحهای بهینهسازی و ارتقای پالایشگاهها در حال پیگیری و اجرا هستند اما رفع موانع موجود و تأمین منابع مالی پایدار از جمله ضرورتهای تحقق این اهداف به شمار میرود.
یکی از چالشهای اصلی در این راستا، کمبود منابع مالی است که میتواند روند اجرای پروژهها را کُند کند و به تأخیر در تحقق اهداف منجر شود، همچنین موانع محیط زیستی که در بسیاری از موارد ناشی از عدم صدور مجوزهای لازم برای پروژههای جدید است، بر پیشرفت کار تأثیر منفی میگذارد. برای غلبه بر این موانع، نیاز به تدابیر مناسب و سیاستهای کارآمد احساس میشود.
برای بهبود وضعیت تولید و کیفیت فرآوردهها، باید از تجربیات موفق سایر کشورها نظیر چین و روسیه بهرهبرداری کرد. این کشورها با اجرای سیاستهای مناسب توانستهاند تولید فرآوردههای سنگین را کاهش و در عوض، تولید فرآوردههای سبک و باکیفیت را افزایش دهند. ایران میتواند با مطالعه و تطبیق این تجربیات، راهکارهای مؤثری را برای خود طراحی کند.
حمایت از شرکتهای دانشبنیان و سرمایهگذاری در فناوریهای نوین پالایشی از دیگر اقدامهای ضروری برای رسیدن به اهداف مورد نظر است. این نوع سرمایهگذاریها میتواند به افزایش بهرهوری و کیفیت تولیدات کمک کند و به ایجاد نوآوری در صنعت نفت و گاز منجر شود.
دستیابی به اهداف برنامه هفتم توسعه نیازمند همکاری و هماهنگی مؤثر بین دولت، صنعت و نهادهای مرتبط است. این همکاری میتواند شامل سازمانهای دولتی، بخش خصوصی و دانشگاهها باشد تا با همکاری یکدیگر، چالشها را شناسایی و برطرف کنند.
با ایجاد بسترهای مناسب برای جذب سرمایهگذاری، بهبود زیرساختها و اجرای دقیق سیاستهای تدوینشده، میتوان به افزایش تولید و بهبود کیفیت فرآوردههای نفتی دست یافت. این اقدامات نهتنها به تأمین نیازهای انرژی کشور کمک میکند، بلکه میتواند به افزایش درآمدهای ارزی نیز منجر شود.
در نهایت، دستیابی به اهداف برنامه هفتم توسعه در بخش تولید بنزین و نفتگاز مستلزم رویکردی جامع و هماهنگ است. با توجه به چالشهای موجود و نیاز به بهبود زیرساختها، ایران میتواند با پیروی از تجربیات موفق جهانی و تمرکز بر حمایت از فناوریهای نوین، به یکی از بازیگران اصلی در صنعت نفتگاز در منطقه تبدیل شود. این اقدامات نهتنها به رشد اقتصادی کشور کمک خواهد کرد، بلکه میتواند به تأمین پایدار انرژی و بهبود کیفیت زندگی مردم نیز منجر شود.
ارسال به دوستان
نگاه
اندر حکایت دیوانگی...!
علیرضا همدانیان: چندی قبل یک خانم، بنا به هر دلیلی، در صحن دانشگاه، نیمهبرهنه شده و تصاویر آن فراگیر شد. برخی رسانهها و همچنین مسؤولان دانشگاه، این اقدام را ناشی از ناراحتی عصبیِ فرد عنوان کردند و ظاهرا بعد از حضور اورژانس اجتماعی، این خانم تحت نظر اعصاب و روان قرار گرفته است. در نگاه اول، این اقدام نامتعارف، جز از فردی که حالت عادی ندارد، انجام نمیپذیرد. بعد از این ماجرا رسانههای معاند، شروع به روایتسازی در این رابطه کرده و این اقدام را یک اعتراض(!) نامیدند و در اقدامی قابل توجه، دیوانگی را محل بحث و نظر قرار داده و تعاریف و مصادیق جالبی را مطرح کردند و این نکته را برجسته کردند که حکومتهای دیکتاتوری، مخالفان خود را دیوانه مینامند.
قاعدتا نظر دادن در رابطه با مشکلات اعصاب و روان، کار متخصصان امر است اما بسیاری از موضوعات، نشانههای عام دارد که برای عموم بر اساس برخی شاخصها قابل تشخیص است اما از این امر که بگذریم، دیوانگی یک مفهوم عام دارد که رسانههای غیرایرانی فارسیزبان نیز تاکید خود را بر آن قرار دادند. مخالفت با جمهوری اسلامی در ایران چنان به ورطه جنون افتاده است که باید بدیهیات را هر چندوقت یک بار بازخوانی کرد.
از نوع انسان انتظار میرود بر اساس شرایط اعم از زمان و مکان و... رفتار مناسب انجام دهد و از قدرت تمییز برخوردار باشد. البته کودک و دیوانه از این موضوع برکنار هستند به همین دلیل کسی از آنها توقع ندارد. عدم قدرت تمییز، حیات جسمی و روحی را برای فرد و جامعه به خطر میاندازد. مثلا فردی که قدرت تمییز بین یک کوچه باریک و بزرگراه را ندارد، هنگام رانندگی، جان خود و دیگران را به خطر میاندازد. در این خوبی یا بدی ذاتی یک رفتار یا گفتار مطرح نیست، بلکه زمان و مکان انجام دادن مطرح است (اگرچه برخی رفتارها و گفتارها همیشه بد یا همیشه خوب هستند و ربطی به زمان و مکان ندارد). سرعت 100 کیلومتر در کوچه باریک دیوانگی است اما در بزرگراه عادی است. بعضا به دلیل سرعت غیرمجاز یا رفتار پرخطر از افراد تست الکل میگیرند تا ببیند فرد در وضعیت عادی است یا نه!
اخبارگوی اینترنشنال نیز اگر خبر مثبت در رابطه با ایران را بخواند، دیوانگی کرده است، چرا که متوجه زمان و مکان محل کار خود نشده است! به عبارت دیگر خوبی و بدی یا به عبارت دیگر عاقلانه یا غیرعاقلانه بودنِ هر رفتار و گفتاری، وابسته به زمان و مکان است؛ جز رفتار و گفتاری که ذاتاً خوب یا بد است. ماجرای لباس پوشیدن هم از این قاعده مستثنا نیست.
اما یکی از تحریفهای رسانهای در ماجرای علوم و تحقیقات این نکته است که جوری به موضوع میپردازند که گویی دیوانه خطاب کردن فرد لختشده در صحن دانشگاه، به دلیل تفاوت نگاه در موضوع حجاب بوده، در حالی که اینگونه نیست.
ممکن است این نکته بیان شود که این حرکت، اعتراضی بوده است. این موضوع هم زمان و مکان خود را دارد. از ابتدای ایجاد دانشگاه در ایران، اعتراض از صنفی تا سیاسی، به عنوان بخشی از زیست دانشجویی و دانشگاهی شناخته میشود که رسم و رسوم و قاعده خود را دارد. چرا فحاشی رکیک برخی دانشجویان بویژه در دانشگاه صنعتی شریف در سال 1401 مورد انزجار و تقبیح گرفت؟ چون با ذات اعتراض در دانشگاه منافات داشت. همانقدر که صدور بیانیه اعتراضی گزنده و پرمحتوا از سوی یک باند اراذل و اوباش درجه یک علیه اقدامات باند دیگری از آنها، بعید است، فحاشی رکیک و زد و خورد خونین و برهنگی هم با مکان دانشگاه و زمان دانشجویی نمیسازد. واکنش دانشجویان و عوامل حراست و... نیز بیانگر نامأنوس بودن این اقدام با فضای دانشگاه است. کسی تشویق نکرد یا به حمایت، نایستاد. تقریبا جز کسی که در حال فیلم گرفتن است (متاسفانه) مانند برخی حوادث و رویدادها در محیط عادی (مثل تصادف و...)، نه تنها کسی گوشی در نمیآورد تا فیلم بگیرد، بلکه خیلیهای چشم میدزدند یا بیتفاوت رد میشوند. حیا و بهت و خجالت در واکنشها دیده میشود. از این رو اگرچه عاقل یا دیوانه بودن، ممکن است معیارها و مراجعه تشخیصی پزشکی داشته باشد اما یک تعریف عامه نیز وجود دارد که انجام کاری در زمان و مکان نامناسب است. این موارد لزوما عرفی و قراردادی هم نیست، بلکه بر اساس معیارهای عقلی است که برخی در بدو مواجهه و تفکر، خوب یا بدی خود را نشان میدهد و برخی بر اساس زیست انسانی، عقلایی یا غیرعقلایی بودن خود را نشان داده است.
ارسال به دوستان
تماشاگران فوتبال در اروپا جور سیاسیکاری یوفا در عدم تحریم رژیم صهیونیستی را کشیدند
فوتبال علیه دشمن
از بنر حمایت از فلسطین در ورزشگاه پاریسنژرمن تا تنبیه هواداران نژادپرست مکابی توسط طرفداران آژاکس در هلند
گروه ورزشی: صهیونیستها پنجشنبه سختی را در جریان مسابقات لیگ اروپا تجربه کردند. آنها بعید است حالاحالاها نام یوهان کرویف آرنا و خیابانهای اطرافش در آمستردام هلند را فراموش کنند. دیگران هم احتمالا به این زودیها خشم مقدس هواداران آژاکس را فراموش نمیکنند؛ خشمی که برآمده از حمایت سازمانیافته از بزرگترین نسلکشی معاصر بود. گویی این بار تماشاگران فوتبال بودند که میخواستند به یوفا و فیفا تفهیم کنند زمین سبز فوتبال جای بچهکشها نیست.
به گزارش «وطن امروز» در چارچوب هفته چهارم مسابقات لیگ اروپا، آژاکس آمستردام میزبان مکابی تلآویو بود. مسابقهای که با نتیجه 5- صفر به سود میزبان نام آشنا به پایان رسید. با این حال کماهمیتترین قسمت این مسابقه به نتیجه آن مربوط میشد، چرا که انتهای این بازی تبدیل به آزمونی برای هواداران فوتبال شد تا نفرت خود را از آنچه روی سکوها دیده بودند ابراز دارند. براساس گزارشهای منتشرشده، نخستین جرقه درگیری میان هواداران آژاکس و 3000 هوادار صهیونیست تیم مکابی با یک شعار روی سکوی تیم میهمان زده شد. صهیونیستها با سر دادن شعار تروریستی «تو غزه چرا هیچ مدرسهای نیست؟ چون هیچ بچهای نیست»، حمایت خود را از عملکرد رژیم اشغالگر
در نسلکشی غزه اعلام کردند. آنها پس از پایان بازی نیز با پایین کشیدن پرچم فلسطین از مقابل یکی از ساختمانهای شهر آمستردام خشم هواداران آژاکس را برانگیختند. همان طور که اشاره شد این اقدامات خشم هواداران آژاکس و حامیان فلسطین را موجب شد و آنها پس از مسابقه اقدام به تنبیه صهیونیستها کردند. بر اساس ویدئوهای منتشرشده در جریان درگیری فیزیکی هواداران آژاکس تعدادی از صهیونیستها زخمی شدند. «دیک شاف»، نخستوزیر هلند که به حمایت از رژیم صهیونیستی معروف است این واقعه را «حملات کاملا غیرقابل قبول و یهودستیزانه» توصیف کرد و گفت در این باره با «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر اسرائیل در تماس است. شورای امنیت قومی رژیم صهیونیستی نیز اعلام کرد اسرائیلیها در آمستردام باید از تردد در خیابانها و اقامت در هتلها خودداری کنند؛ در حالی که وزارت خارجه این رژیم گفته اوضاع در پایتخت هلند آرامتر شده است. سخنگوی ارتش صهیونیستی اعلام کرد پس از برآورد اوضاع تصمیم بر این شد که هیچ یک از نظامیان ارتش تا اطلاع ثانوی اجازه سفر به هلند را نداشته باشند. لازم به ذکر است در جریان درگیری هواداران آژاکس با صهیونیستها مدارک نظامی برخی تماشاگران در شبکههای اجتماعی منتشر شد که نشان از حضور آنها در جریان نسلکشی غزه میداد.
کمیتههای مقاومت فلسطین هم روز گذشته به اقدام طرفداران افراطی یک تیم فوتبال رژیم صهیونیستی در مسابقهای که در آمستردام هلند در حال برگزاری بود و سر دادن شعارهایی علیه ملت فلسطین و آتش زدن پرچم آن که منجر به درگیری با حامیان فلسطین شد، واکنش نشان داد. در بیانیه کمیتههای مقاومت فلسطین آمده است: اقدامات تحریکآمیز صهیونیستها توسط هواداران مکابی تلآویو بار دیگر نشان داد ما با یک رژیم و جامعه صهیونیستی تروریست، نژادپرست و فاشیست روبهرو هستیم. کمیتههای مقاومت فلسطین اظهار داشت: درگیری با صهیونیستهای جنایتکار هوادار تیم مکابی تلآویو در هلند بیانگر خشمی است که به دلیل جنایات و کشتار هولناک صهیونیستها علیه ملت فلسطین و لبنان در روح، ذهن و قلب همه شهروندان اروپایی وجود دارد. در این بیانیه آمده است: تمام جهان، از شرق تا غرب با تمام نهادها و مردمانش امروز با یک آزمون واقعی انسانی درباره جنایت، کشتار، تروریسم و نسلکشی صهیونیستها در غزه و لبنان مواجه است.
* تاوان کمکاری یوفا
حمایت از فلسطین به رغم تمام محدودیتها، امری جدید در ورزشگاههای اروپا به حساب نمیآید. باشگاه سلتیک اسکاتلند بارها با خلق صحنههای باشکوهی از به اهتزاز در آوردن پرچم فلسطین در سکوهای خود به چشم رسانههای جهان آمده است. در دیگر ورزشگاهها نیز هواداران فلسطین بارها مسابقه فوتبال را تبدیل به بهانهای برای رساندن فریاد مظلومیت مردم غزه کردهاند. با این حال تلاش دولتهای اروپایی در یک سال گذشته بیشتر بر این وجه معطوف بوده که مسابقات تیمهای اروپایی با تیم رژیم صهیونیستی یا باشگاههای اسرائیل با کمترین تنش همراه شود. از همین رو آنچه پنجشنبه شب در جریان مسابقه آژاکس - مکابی رخ داد میتواند آغازی بر یک دومینوی اعتراضی نسبت به حضور نمایندگان رژیم صهیونیستی در مسابقات ورزشی باشد.
همزمان با آغاز نسلکشی صهیونیستها در نوار غزه، بسیاری از فعالان سیاسی و اجتماعی در جهان، کمپینهایی برای تحریم ورزش اسرائیل به راه انداختند. علت توجه ویژه به این تحریم به یک استاندارد دوگانه در مواجهه با 2 جنگ اوکراین و غزه برمیگشت. در حالی که چند روز پس از حمله نظامی روسیه به اوکراین، تمام ورزش روسیه از حضور در میادین رسمی محروم شد اما در یک سال گذشته نه کمیته بینالمللی المپیک حضور رژیم صهیونیستی در آوردگاه المپیک را ممنوع کرد و نه فدراسیون جهانی فوتبال (فیفا) چنین اقدامی را در دستور کار قرار داد. در یک سال گذشته به علت شرایط جنگی حاکم بر سرزمینهای اشغالی، میزبانی از تیمهای رژیم صهیونیستی عمدتا در مجارستان و صربستان صورت گرفته است اما مسابقه تیم رژیم صهیونیستی در خاک بلژیک و ایتالیا در جریان لیگ ملتهای اروپا با دشواریهای زیادی برای رم و بروکسل همراه بوده است. چند روز پیش نیز گروهی از فرانسویها با تجمع مقابل ساختمان فدراسیون فوتبال این کشور نسبت به برگزاری مسابقه تیم ملی فرانسه و تیم اسرائیل در پنجشنبه آتی اعتراض کردند. یکی از معترضان در ویدئویی که در شبکههای اجتماعی منتشر شد، فریاد میزد: «نباید همدست نسلکشی اسرائیل شوید». رژیم صهیونیستی از زمان آغاز جنگ علیه غزه بیش از ۵۰۰ ورزشکار فلسطینی را به شهادت رسانده که ۷۰ درصد آنها فوتبالیست بودند. بر اساس گزارش آسوشیتدپرس، وزیر ورزش فرانسه تأکید کرده مسابقه روز پنجشنبه فرانسه و اسرائیل به دلایل امنیتی با حضور تعداد محدودی از تماشاگران برگزار شود تا مشکلی در زمینه میزبانی رخ ندهد.
***
آزاد باد فلسطین در قلب پاریس
یک شب قبل از درگیریهای آمستردام و در جریان مسابقات لیگ قهرمانان اروپا، هواداران تیم پاری سن ژرمن یک بنر حمایتی بزرگ از فلسطین و لبنان را در ورزشگاه پارک دوپرنس به نمایش در آوردند. بر روی این بنر نقش یک مرد فلسطینی با چهره پوشیده شده، یک کودک با پرچم لبنان، قبهالصخره به عنوان نماد فلسطینی شهر بیتالمقدس و عبارت بزرگ «FREE PALESTINE» به چشم میآمد. در طول مسابقه تیم پاریسی با اتلتیکو مادرید طرفداران تیم میزبان بنر دیگری را باز کردند که روی آن نوشته شده بود: «آیا جان کودکی در غزه کمتر از دیگران ارزش دارد؟» با توجه به میزبانی روز پنجشنبه تیم ملی فرانسه از تیم رژیم صهیونیستی، چنین اقدامی زنگ خطر را برای دولت فرانسه به صدا در آورد. برونو رتایو وزیر کشور فرانسه در اعتراض به حمایت تماشاگران از فلسطین و لبنان گفت: چنین اعتراضهایی جایی در فوتبال ندارد و اگر تکرار شود با آن برخورد خواهد شد.
پنجشنبه شب در جریان مسابقه گالاتاسرای و تاتنهام که در ترکیه برگزار میشد هم هواداران تیم میزبان بنرهایی با شعار حمایت از آزادی فلسطین را در دست گرفتند.
ارسال به دوستان
دیدگاه
رمزگشایی شکست دموکراتها
حنیف غفاری: استراتژیستهای حوزه روابط بینالملل و فلاسفه حوزه اندیشه، همواره میان «بود» و «نمود» پدیدهها تفکیک و تمایز قائل میشوند. بر همین مبنا، واقعیت ماجرا و تصویری که از واقعیات ماجرا در ذهن نقش میبندد، با یکدیگر تفاوت نسبی دارد. هر اندازه نسبت این تفاوت بیشتر باشد، ایدهآلگرایی بازدارنده یا ایجابی، جایگزین واقعیت میشود و اکثرا به خطای محاسباتی در تدوین راهبردها، روشها و تاکتیکها میانجامد. این قاعده کلان، در قبال بسیاری از پدیدههای گذشته، جاری و آتی مصداق دارد. آنچه در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا مشاهده کردیم نیز از این قاعده مستثنا نیست.
دموکراتها و به صورت خاص کاملا هریس، یکی از سنگینترین شکستهای انتخاباتی تاریخ حزب دموکرات را چه به لحاظ آرای عمومی و چه الکترال متحمل شدند. این شکست کمسابقه، منبعث از ناتوانی هضم دوگانه عینیت و ذهنیت و ایجاد تناسب میان این دو بود. دموکراتها در پیشفرضهای ذهنی خود، گزارههایی را تثبیت کرده بودند که نظرسنجیهای عمومی و ایالتی نیز به آن دامن زد. برخی از این گزارهها عبارت بودند از:
- آرای مسلمانان ساکن آمریکا، با وجود انتقادمهای بسیار شدیدی که درباره همپوشانی مطلق واشنگتن و تلآویو در جنگ غزه و لبنان وجود دارد، متعلق به حزب دموکرات بوده و آنها حضور مجدد ترامپ در راس معادلات سیاسی - اجرایی واشنگتن را خط قرمز خود قلمداد میکنند!
- آرای دقیقه نودی و خاموش انتخاباتی، مانند انتخابات ریاستجمهوری سال 2020 و انتخابات میاندورهای کنگره در سال 2022، در لحظات آخر انتخابات به سود دموکراتها به گردش در میآید و جمهوریخواهان از این مزیت بیبهره هستند.
- جمهوریخواهان سنتی مخالف ترامپ، با گردش آرای سلبی خود به سود حزب دموکرات، پیروزی مجدد این حزب را در ایالاتی مانند آریزونا و جورجیا تضمین خواهند کرد.
- لاتینتبارها و رنگینپوستان، به سبب رویکرد ضدمهاجرتی ترامپ، دموکراتهای بیبرنامه و ریاکار را قطعا به ترامپ نژادپرست ترجیح خواهند داد و «چارهای» جز رای به آنها ندارند.
دموکراتها طی ماهها، هفتهها و حتی روزهای منتهی به انتخابات، بر مبنای همین پیشفرضهای ذهنی، خود را برنده قطعی انتخابات قلمداد میکردند. آنها حمایت مطلق از رژیم اشغالگر قدس در جنگ غزه را به مثابه یک گزاره شرطی و ابطالناپذیر مورد تاکید قرار داده و فراتر از آن، کمترین تغییری در رویکرد خود در قبال جنگ لبنان و غزه ندادند. مقامات کاخ سفید درصدد دستیابی به یک نتیجه معین بودند: پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری بهرغم استمرار حمایت مطلق از صهیونیستها در جنگ غزه! با این حال، جنگ غزه و لبنان تبدیل به پاشنه آشیل دموکراتها شد. نه تنها مسلمانان، بلکه بسیاری از رایدهندگان مستقل غیرمسلمان در آمریکا به وضوح دریافتند دموکراتها، فوق تخصص ایجاد و استمرار بحرانهای غیرقابل مدیریت در حوزه سیاست خارجی آمریکا هستند. جو بایدن سال 2020 میلادی با شعار بازگشت عقلانیت به حوزه سیاست خارجی آمریکا بر سر کار آمد اما تبدیل به نماد بحرانسازی در نقاط گوناگون دنیا شد! وقوع جنگ اوکراین در سال 2021 میلادی، دستپخت اصرار دموکراتهای آمریکا و شرکای اروپایی آنها بر گسترش ناتو به شرق بود. پس از وقوع جنگ نیز بایدن، هریس و دیگر سران کاخ سفید به جای مهار جنگ و بازگشت از مسیر خطا و خطرناک خود، بارها مانع چینش میز مذاکرات دوجانبه میان کییف و مسکو شدند. در جنگ غزه نیز دموکراتها حداقل 5 بار با استفاده از حق وتوی خود در شورای امنیت سازمان ملل متحد، مانع انعقاد آتشبس شدند. بایدن دستور صادرات گسترده تسلیحات کشنده به اراضی اشغالی را صادر کرد و در حمایت عملیاتی، میدانی و سیاسی از نتانیاهو جلاد غزه سنگ تمام گذاشت. پس از وقوع عملیات توفان الاقصی، اهداف بایدن و نتانیاهو از نسلکشی غزه ذرهای با یکدیگر تفاوت نداشت: نابودی حماس، اشغال نوار غزه و آزادی اسرای صهیونیست! بایدن و هریس در یک ظاهرسازی نخنما، پس از شکست در رسیدن به اهداف مشترک خود و نتانیاهو در غزه (و پس از آن لبنان)، تلاش کردند همزمان با حمایت مطلق از کشتار بیرحمانه کودکان و زنان فلسطینی، ژست «غیریتسازی» در قبال نتانیاهو را در پیش گرفته و حتی خود را مدافع کاهش تنشها در منطقه نشان دهند! شهادت سید مقاومت (آیتالله سیدحسن نصرالله)، صفیالدین، اسماعیل هنیه و یحیی سنوار جملگی با حمایت عملیاتی و اطلاعاتی واشنگتن صورت گرفت و بیانیههای وقیحانه سران کاخ سفید در استقبال از این اقدامات تروریستی و ناجوانمردانه، کمترین شبههای در این باره باقی نگذاشت.
دموکراتها میراث جنایات خونین خود در منطقه و نظام بینالملل را به جمهوریخواهان بدتر از خود بازگرداندند تا چرخه خشونت و توحش در کاخ سفید کماکان ادامه داشته باشد.
با این حال، جمهوریخواهان نیز مانند دموکراتها فرجامی جز شکست و تباهی در منطقه غرب آسیا نخواهند داشت. این نه یک هشدار، بلکه سرنوشت قطعی است.
ارسال به دوستان
یادداشت
کاهش چشمگیر توجه ایرانیان به انتخابات آمریکا
محمد رستمپور: مقایسه تولید محتوا در 2 پلتفرم جریانساز رسانهای کشور نشان میدهد ایرانیان 24 ساعت مانده به برگزاری انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، نسبت به 4 سال پیش، توجه و اعتنای کمتری به این رویداد داشتهاند.
بررسی اینستاگرام فارسی از این موضوع حکایت میکند تعداد کاربرانی که به انتخابات نوامبر 2024 پرداختهاند، در مقایسه با نوامبر 2020، یکپنجم شده و محتواهای مرتبط با رویارویی ترامپ و هریس با کاهشی شدید در مقایسه با رقابت بایدن و ترامپ، عدد یکهفتم را ثبت کرده است، در حالی که در دوره پیشین انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، 168 هزار محتوا از سوی 52 هزار کاربر در اینستاگرام فارسی منتشر شد، در دوره کنونی تنها 10 هزار کاربر 26 هزار محتوا تولید کردند. در توئیتر فارسی سال 2024، 702 هزار محتوا از سوی 72 هزار کاربر تولید شده بود، در حالی که در همین ارتباط یعنی موضوع انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، 4 سال پیش، 160 هزار کاربر، یک میلیون و 308 هزار محتوا منتشر کردند.
از آنجا که دادهکاوی در کنار افکارسنجی در حکم دماسنج تغییرات اجتماعی و سیاسی است، با توجه به نفوذ روزافزون رسانههای اجتماعی خارجی در زندگی ایرانیان، توجه به گرایهها (ترندها)، گرایشها و تمایلات کاربران باید در سیاستگذاری اجتماعی مورد نظر قرار گیرد.
کاهش «توجه» جامعه ایرانی به انتخابات ریاستجمهوری آمریکا که یک رویداد اثرگذار جهانی است و میتواند بهویژه بازارهای مالی را تحت تأثیر قرار دهد، میتواند به ۲ دلیل عمده باشد: اولا ایرانیان سیاستگریز یا بیاعتنا به سیاست شدهاند و این بیتوجهی یا اکراه برآمده از مجموعهای از دلایل است که جای آن دارد در مجال و فرصت مناسبتری به آن پرداخت. پدیده سیاستگریزی (Apolitics) که یکی از وجوه و ابعاد آن یعنی عدم مشارکت در انتخابات، خود را به صورت آشکار و عریان در انتخابات ریاستجمهوری تیرماه 1403 نشان داد، اگرچه یک گرایه جهانی است، در ایران به دلیل اتکای فرآیندها و سازوکارها به حضور مردم خسارتبارتر است. لذا نباید کاهش حضور مردم پای صندوقهای رای را صرفا به دلیل ناکارآمدی یا ضعف دولتها یا بمباران تبلیغاتی دشمنان دانست. نظام بوروکراسی ایران، بهرغم اعطای جدی سهم به مردم در قانون اساسی، در ساخت بسترهای مشارکتپذیری مردم از محله و مدرسه و دانشگاه تا انتخابات و اعتراض قانونی ناکام بوده است.
نباید پنداشت این موضوع به نبود تحزب در ایران بستگی تام دارد. اولا در نبود تحزب، میتوان سازوکارهای مشارکتپذیری شهروندان برای تعینبخشی به رویدادها و روندها را ساخت و مبتنی بر آنها انتظار داشت نقش مردم در ساخت نظام سیاسی پررنگتر شود و ثانیا باید تکثر ذهنی و تنوع فکری را در لایههای خرد تا کلان پیگیری کرد و بدان اصرار داشت تا سیاست به اجتماع نزدیک شود.
با این همه، سیاستگریزی یا بیاعتنایی به سیاست، یک وجهه بیرونی برای دشمنان سیاسی و رقبای فرهنگی نظام جمهوری اسلامی ایران نیز دارد. هر چقدر مردم بیتوجهتر به سیاست باشند، برانگیختن آنها برای کنش سیاسی دشوارتر و البته پیشبینیناپذیرتر میشود. برای نمونه، اخیرا مستند توهینآمیز پگاه آهنگرانی درباره دفاعمقدس به هیچ عنوان در جامعه ایرانی بازتاب نداشت و میتوان تصریح کرد یک شکست مطلق در جلب توجه مخاطب بود. ایرانیان اگرچه از برخی سیاستها و تصمیمات بویژه در حوزه کارآمدی اقتصادی نارضایتی دارند اما به اردوگاه رقیب خصمی که از تحریم و جنگ برای آنها فروگذاری نمیکند نیز نمیپیوندند.
در وهله دوم، کاهش چشمگیر توجهات به انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، میتواند به معنی شکست انگاره هژمونی ایالات متحده در حل مسائل و مشکلات جامعه ایرانی نیز باشد. آمریکا دیگر در ذهن ایرانیان ابرقدرت نیست که نتیجه انتخاباتش زیست و جهان ایشان را به هم بریزد یا تعیین کند. این تلقی حاصل 2 تجربه نزدیک و دور است. در تجربه نزدیک، ایرانیان دانستهاند که تفاوتی میان دموکراتها و جمهوریخواهان در مواجهه با ملتهای جهان نیست و هر ۲ حزب سیاسی آمریکا خوشبختی و رفاه نمیآورند. همان که برجام را ناکارآمد کرد، همو برجام را پاره کرد و همان اسلحهای که سردار قاسم سلیمانی را به شهادت رساند، همو نیز سیدحسن نصرالله را شهید کرد. عدم تفکیک میان کنش ۲ گروه هیات حاکمه ایالات متحده، بویژه در مقابله با ایران، پس از فرونشست امید و آرزویی که به پذیرفتن محدودیتها و تعهداتی در حقوق هستهای ایران در برجام گره خورد، تجسم و تجسد عینیتری پیدا کرده است. در تجربه دور نیز ایرانیان دریافتهاند آمریکایی که از افغانستان بهسرعت و با سرافکندگی خارج شد، همان آمریکای اشغالگر افغانستان نیست. آمریکا دیگر نمیتواند برای جهان تعیینتکلیف و نظم مطلوب خویش را حتی با زور و کودتا و جنگ تحمیل کند.
کاهش توجه ایرانیان به انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، حامل این دو پیام است: اولا غیرسیاسی شدن ایرانیان در یک گرایه جهانی و ثانیا شکست هژمونی و سلطه آمریکا در نظرگاه مردم ایران و عدم تاثیر آن بر زیست و وضعیت فعلی آنها.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|