|
اخبار
در پی حمله رژیم صهیونیستی
بازیکن تیم ملی فوتبال زنان لبنان در کما به سر میبرد
«سلین حیدر» بازیکن برجسته تیم ملی فوتبال زنان لبنان، پس از مجروح شدن شدید در جریان حمله اخیر ارتش رژیم صهیونیستی به نزدیکی خانهاش در حومه جنوبی بیروت، به کما رفته است.
این حادثه که در پی حملات هوایی چند روز گذشته رخ داد، به وضعیت وخیم جسمانی این بازیکن منجر شده و خانواده و دوستان او را در نگرانی عمیقی فرو برده است. منابع محلی اعلام کردند سلین حیدر هماکنون تحت مراقبتهای ویژه قرار دارد و تیمهای پزشکی در تلاش برای بهبود وضعیت او هستند.
این خبر موجی از همدردی و واکنشهای گسترده در جامعه ورزشی و مردمی لبنان را به دنبال داشته است. بسیاری از طرفداران ورزش و شخصیتهای سیاسی و اجتماعی، خواستار توقف خشونتها و حفظ امنیت غیرنظامیان شدهاند.
***
حمایت از غزه در تبریز
هواداران باشگاه فوتبال تراکتور تبریز در دیدار حذفی مقابل گلگهر سیرجان، حمایت خود را از مردم غزه و فلسطین اعلام کردند. آنها با بردن بنرهای حمایتی به ورزشگاه یادگار امام تبریز، همبستگی خود را با مردم مظلوم فلسطین نشان دادند. این اقدام بازتاب گستردهای در فضای ورزشی و اجتماعی داشت و بار دیگر نقش ورزش در انتقال پیامهای انسانی و حمایت از مظلومان را برجسته کرد. هواداران تراکتور با این حرکت، تعهد خود را به ارزشهای انسانی و همبستگی بینالمللی به نمایش گذاشتند.
***
ملیپوشان جوان بسکتبال با ویلچر جهانی شدند
تیم ملی بسکتبال با ویلچر جوانان کشورمان با پیروزی مقابل فیلیپین موفق به کسب مدال برنز و سهمیه مسابقات قهرمانی جهان شد. به گزارش فارس، رقابتهای بسکتبال با ویلچر جوانان قهرمانی آسیا و اقیانوسیه به میزبانی تایلند برگزار شد و جمعه دوم آذرماه در دیدار ردهبندی تیم ملی بسکتبال با ویلچر جوانان کشورمان برابر تیم ملی فیلیپین به میدان رفت. این بازی با نتیجه 19-66 به سود ملیپوشان کشورمان به پایان رسید تا شاگردان «بهروز سلطانی» با ایستادن روی سکوی سوم و کسب مدال برنز این رقابتها، سهمیه مسابقات قهرمانی جهان را نیز از آن خود کنند. رقابتهای بسکتبال با ویلچر جوانان، ۲۷ آبان به میزبانی تایلند آغاز شد و روز گذشته با برگزاری دیدارهای فینال و ردهبندی به پایان رسید.
***
توضیحات گواردیولا درباره چرایی تمدید قراردادش
گواردیولا با امضای قرارداد جدید به طور رسمی خود را تا پایان ماه ژوئن 2027 به باشگاه منچسترسیتی متعهد کرد، این در حالی است که قرارداد قبلیاش در پایان فصل جاری منقضی میشد. این مربی 53 ساله که از سال 2016 هدایت منچسترسیتی را بر عهده دارد، در این مدت این تیم را متحول کرده و 18 عنوان قهرمانی در رقابتهای مختلف را برای سیتیزنها به ارمغان آورده است، از جمله 6 قهرمانی در لیگ برتر انگلیس و یک قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا.
به گزارش تسنیم، جوزپه گواردیولا پس از تمدید قراردادش گفت: احساس واقعا خاصی نسبت به منچسترسیتی دارم. به همین دلیل بسیار خوشحالم ۲ فصل دیگر در اینجا خواهم ماند. از همه اعضای باشگاه برای اینکه همچنان به من اعتماد دارند و از من حمایت میکنند، تشکر میکنم. امیدوارم اکنون بتوانیم جامهای بیشتری را به جامهایی که قبلا کسب کردهایم، اضافه کنیم. سرمربی اسپانیایی منچسترسیتی درباره اینکه چرا تصمیم به ماندن در این تیم گرفت، اظهار داشت: خب! احساس کردم الان نمیتوانم منسیتی را ترک کنم. دلیلش همینقدر ساده است و دلیلش را از من نپرسید. شاید ۴ شکست متوالی اخیرمان (در رقابتهای مختلف) دلیلی بود که احساس کردم نمیتوانم منچسترسیتی را ترک کنم.
***
بازگشایی ورزشگاه آزادی باز هم به تعویق افتاد!
استادیوم آزادی تهران برخلاف وعده قبلی باز هم نمیتواند در پایان آذرماه میزبان بازیهای ملی و باشگاهی باشد. بیستوچهارمین دوره رقابتهای لیگ برتر فوتبال ایران در حالی آغاز شد که موضوع استانداردسازی ورزشگاههای میزبان این رقابتها با توجه به حساسیتهای کنفدراسیون فوتبال آسیا تبدیل به دغدغه جدی مدیران ورزش شده بود؛ تا کار به بازسازی اساسی ورزشگاههای مختلف از جمله ورزشگاه آزادی تهران برسد. ورزشگاه ۸۰ هزار نفری آزادی آخرین میزبانی رسمی و بینالمللی خود در سال جاری را ۲۲ خرداد در بازی تیمهای ملی ایران و ازبکستان انجام داد که این دیدار با گزارش تند و تیز افسر امنیتی AFC نسبت به وضعیت نامطلوب بخشهای فرسوده استادیوم ۵۰ ساله پایتخت همراه بود. از این رو وزارت ورزش تصمیم به بازسازی جدی و تقویت ابنیه عظیم آزادی تهران گرفت که در وهله اول قول داده شد فقط ۳ ماه زمان میبرد و این ورزشگاه شهریورماه میتواند بار دیگر میزبان باشد؛ اتفاقی که هرگز به وقوع نپیوست تا تیم ملی ایران از قرقیزستان در ورزشگاه فولادشهر اصفهان میزبانی کند. پس از آن هم کار شبانهروزی در پروژه مرمت ورزشگاه آزادی ادامه داشت تا وعده بازگشت مسابقات در پایان فصل پاییز مطرح شود؛ وعدهای که کمتر از یک ماه از آن باقی مانده است اما شرکت توسعه و تجهیز اماکن ورزشی به فدراسیون فوتبال اطلاع داده آزادی به این تاریخ هم نمیرسد. پیگیریهای مهر نشان میدهد استادیوم آزادی احتمالا بهمنماه بازگشایی شود اما باز هم کارهای بازسازی تا پایان سال ادامه خواهد داشت تا مشخص شود استقلال و پرسپولیس همچون تیم ملی ایران فعلا نمیتوانند در این استادیوم از میهمانان خود میزبانی کنند.
ارسال به دوستان
نمایش خوب پرسپولیس و گاریدو در جام حذفی با برتری ۳ بر صفر برابر مس سونگون
مشت اول
محمد رشوند: بدون ترس، بیبهانه و بدون وادادن، نه از تکرار داستان پرسپولیس و قشقایی ترسیدند و نه از خلق شگفتی در ایستگاه اول.
پرسپولیس بدون ملی پوشانش مقابل مس سونگون صفآرایی کرد. در غیاب بازیکنان مهمی همچون گندوز، ایوب، ارونوف، کنعانی، میلاد و گولسیانی. هیچ واهمهای از هیچ نداشت و به این شکل با ۳ گل از سد رقیبش گذشت.
پرسپولیس در دیدار مقابل مس، با وجود غیبت چند بازیکن کلیدی، نمایش شجاعانهای ارائه کرد. نمایشی که از بسیاری جهات حائز اهمیت بود؛ از اعتماد به جوانان گرفته تا مدیریت بازی توسط گاریدو.
پرسپولیس نیمه اول را با ترکیبی تقریبا بدیع آغاز کرد. غیبت بازیکنانی نظیر گولسیانی، کنعانیزادگان، میلاد سرلک و ایوب سبب شده بود گاریدو به استفاده از جوانان و بازیکنان نیمکتنشین رو بیاورد. اگر چه بازی در نیمه نخست آنطور که باید و شاید چشمگیر نبود اما قرمزها توانستند کنترل میدان را بهدست گیرند و از فرصتهایشان استفاده کنند. با تک گل علیپور آنها این نیمه را پیروز شدند.
* نیمه دوم: تغییر تاکتیک و تسلط بر میدان
نیمه دوم، پرسپولیس نمایش متفاوتتری ارائه کرد. تیمی که نیمه نخست کمی کند و عجول بهنظر میرسید، نیمه دوم با سرعت و هماهنگی بیشتری بازی کرد. گاریدو با تغییراتی که در ترکیب ایجاد کرد، از تواناییهای بازیکنان جوان مانند یعقوب براجعه بهره برد. براجعه، بازیکن جوانی که پیشتر در جامجهانی نوجوانان درخشیده بود، نشان داد میتواند به مهرهای کلیدی برای آینده پرسپولیس تبدیل شود. حرکات سریع، فرارهای دقیق و پاسگل او بهخوبی نشاندهنده پتانسیل بالای این بازیکن بود.
* اعتماد به جوانان: کلید موفقیت در آینده
یکی از مهمترین نکات مثبت این دیدار، اعتماد گاریدو به بازیکنان جوان بود. سهیل صحرایی، براجعه و چند بازیکن دیگر فرصت بازی پیدا کردند و توانستند نمایش امیدوارکنندهای داشته باشند. گاریدو نشان داد به جای اتکا به نامهای بزرگ، به توانایی و عملکرد بازیکنان اهمیت میدهد. این جوانان میتوانند آینده پرسپولیس را بیمه کنند، مشروط بر اینکه زندگی حرفهای، تمرینات منظم و تلاش مداوم را سرلوحه کار خود قرار دهند، اگر نه همانند یک جرقه از بین میروند.
* درخشش لوکاس و بازگشت اعتماد به نفس وی
لوکاس، مهاجم پرتغالی - آنگولایی پرسپولیس که پیش از این بازی مورد انتقاد شدید هواداران و کارشناسان قرار گرفته بود، در این دیدار توانست تا حدی خود را اثبات کند. او یک پاس گل داد و یک گل زیبا به ثمر رساند و نشان داد اگر اعتماد بیشتری از سوی سرمربی دریافت کند، میتواند همان مهاجمی باشد که هواداران انتظارش را دارند.
* چالشهای بازیکنان کلیدی
اما غیبت بازیکنان مؤلفی مانند ارونوف (مصدوم) و مهدی ترابی (جداشده از تیم) همچنان در حرکات اصلی قرمزها حس میشود. ارونوف که فصل قبل یکی از مهمترین بازیکنان پرسپولیس بود، در این فصل به دلیل مصدومیت نتوانسته تأثیرگذاری سابق خود را داشته باشد. مصدومیتهای پیدرپی این بازیکن باعث شده گاریدو مجبور به تغییراتی در تاکتیک تیمش شود.
مهدی ترابی، بازیکنی که همواره ستون اصلی قرمزها بوده، جایش بشدت خالی است اما جای خالی او در برخی بازیها با شدت و وضوح بیشتری احساس میشود. گاریدو باید راهحلی برای پر کردن این خلأ بیابد تا تیمش بتواند در تقابلهای مهم عملکردی پایدار داشته باشد.
در برخی خطوط، همچنان مشکلات عدم هماهنگی بهچشم میخورد. در خط میانی، نبود بازیکنی که بتواند نقش لیدر را ایفا کند، یکی از نقاط ضعف تیم محسوب میشود. این مساله بویژه در نیمه اول این دیدار مشهود بود اما نیمه دوم با تغییراتی که گاریدو اعمال کرد، تا حدودی بهبود یافت. البته سروش میتوانست خلأ را پر کند.
* شجاعت در تصمیمگیری
یکی از مهمترین ویژگیهای گاریدو، شجاعت او در تصمیمگیری است. او نشان داده از امتحان ترکیبهای جدید و میدان دادن به بازیکنان جوان هراس ندارد. این شجاعت، اگر چه ممکن است گاهی باعث انتقاد شود اما در بلندمدت میتواند تأثیرات مثبت زیادی بر تیم داشته باشد.
* اهمیت دیدارهای آینده
بازی مقابل الریان در دوحه یکی از مهمترین چالشهای پیش روی پرسپولیس است. این دیدار میتواند آزمونی جدی برای بازیکنان جوان و تاکتیکهای گاریدو باشد. اگر پرسپولیس بتواند در این بازی عملکرد خوبی داشته باشد و پیروز میدان شود، امیدها برای ادامه فصل بهشدت افزایش خواهد یافت.
* جمعبندی: در مسیر پیشرفت
در مجموع، دیدار مقابل مس سونگون و برتری پرگل پرسپولیس، نشاندهنده بسیاری از نقاط قوت و ضعف قرمزها بود. اعتماد به جوانان، شجاعت میدان دادن به آنها و درخشش برخی بازیکنان جوان از نکات مثبت این بازی بود.
در مقابل، مشکلات هماهنگی در برخی خطوط و غیبت بازیکنان کلیدی همچنان چالشهایی است که تیم باید برای رفع آنها تلاش کند.
پرسپولیس، با وجود تمام این چالشها، همچنان یکی از مدعیان اصلی قهرمانی در ۲ جام داخلی است. این تیم، با تکیه بر روحیه جنگندگی و شجاعت، میتواند فصل موفقی را پشت سر بگذارد، مشروط بر اینکه به نقاط ضعف خود رسیدگی کند و از فرصتهای پیش رو بهترین استفاده را ببرد.
***
دلبری لوکاس از قرمزها
مهاجم بلندقامت پرسپولیس در دیدار مقابل مس سونگون عملکردی چشمگیر از خود به نمایش گذاشت. لوکاس ژوائو مهاجم آنگولایی - پرتغالی با یک فرار تماشایی از میانه میدان، ورود به محوطه جریمه و تعویض توپ از پای راست به پای چپ، موفق شد با یک ضربه تمامکننده دقیق، گل دوم و برتری تیمش را به ثمر برساند. این گل که در نیمه دوم بازی به ثمر رسید، به وضوح قدرت تکنیکی و مهارت بالای او را نشان داد و نقطه عطف بازی بود.
ژوائو پیش از این نیز در نیمه اول مسابقه، با یک پاس حرفهای و دیدنی، علی علیپور را در موقعیت گلزنی قرار داد. این حرکت باعث شد نام او بهعنوان گلساز بازی نیز ثبت شود. چنین عملکردی در ۲ بخش مختلف بازی، نشان از تاثیرگذاری بالای این بازیکن داشت و باعث شد ستاره مسابقه لقب گیرد.
این دیدار که در چارچوب دور یکشانزدهم پایانی جام حذفی فصل جاری برگزار شد، شاید از نظر رقابتی چندان دشوار نبود اما برای لوکاس ژوائو، به یک نقطه عطف مهم تبدیل شد. او نهتنها برای نخستین بار با پیراهن پرسپولیس گلزنی کرد، بلکه شایعات مربوط به احتمال جدایی خود در نیمفصل را نیز بهطور کامل کنار زد.
ژوائو پیش از پیوستن به پرسپولیس، در لیگ چمپیونشیپ انگلیس ۷۱ گل و ۲۹ پاس گل به ثبت رسانده بود که مجموعا ۱۰۰ اثرگذاری روی گل را نشان میدهد. او همچنین در دوران حضورش در لیگ ستارگان قطر، برای تیم امصلال موفق به زدن ۵ گل شد و با عملکرد اخیرش، عزم خود را برای موفقیت در پرسپولیس نشان داد.
این مهاجم، با این نمایش درخشان، امیدها را برای حل مشکلات خط حمله پرسپولیس زنده کرد. ادامه چنین عملکردی میتواند او را به یکی از محبوبترین بازیکنان پرسپولیس و یکی از بهترین خریدهای فصل تبدیل کند. همچنین این درخشش باعث شده است گل نزدنهای پیشین او به عنوان بدشانسی تلقی شود.
عملکرد لوکاس ژوائو در این دیدار نشان داد او میتواند نقشی کلیدی در موفقیتهای آینده پرسپولیس ایفا کند. هواداران نیز امیدوارند این بازیکن بتواند در بازیهای آتی، تواناییهای خود را بیش از پیش به نمایش بگذارد و به یکی از ستارگان اصلی تیم تبدیل شود.
ارسال به دوستان
یزدانی و تصمیم مهم برای المپیک لسآنجلس؛ تغییر وزن از 86 به 92 کیلو
تغییر وزن آقای کشتی
حسن یزدانی، قهرمان پرافتخار کشتی ایران، پس از انجام دومین عمل جراحی روی کتف خود، تصمیم گرفت برای همیشه وزن 86 کیلوگرم را ترک کند. این کشتیگیر برجسته که کارنامهای پربار با 10 مدال جهانی و المپیک دارد، با توجه به آسیبهای متعدد و چالشهای اخیر، قصد دارد مسیر قهرمانی خود را با برنامهای جدید ادامه دهد.
یزدانی، پس از المپیک پاریس 2024 که طی آن در فینال دچار آسیبدیدگی شد، تحت جراحی دوم قرار گرفت. این بار عمل او زیر نظر یکی از بهترین متخصصان شانه دنیا در فرانسه انجام شد. وی اکنون دوران نقاهت را سپری میکند و برای بازگشت به میادین آماده میشود اما تصمیم گرفته در مسابقات جهانی 2025 شرکت نکند و تمرکز خود را بر بازیهای آسیایی 2026 و المپیک 2028 لسآنجلس بگذارد.
همت مسلمی، مربی یزدانی، درباره برنامههای جدید او توضیح داد: «حسن دیگر قصد ندارد در وزن 86 کیلوگرم کشتی بگیرد. او به دلیل افزایش وزن، تصمیم دارد در سال 2026 به وزن 92 کیلوگرم برود و در صورت شرکت در بازیهای آسیایی، احتمالا در وزن 97 کیلوگرم حضور خواهد یافت. همچنین برای المپیک 2028 هدف اصلی ما وزن 97 کیلوگرم است. ما گام به گام پیش میرویم و مطمئن هستیم بدن او در وزن جدید عملکرد خوبی خواهد داشت».
این تغییر وزن، یادآور موفقیتهای گذشته یزدانی است. او سال 2016 از وزن 74 کیلوگرم به 86 کیلوگرم رفت و توانست مدالهای ارزشمندی در میادین جهانی و المپیک کسب کند. اکنون نیز با ورود به وزن 97 کیلوگرم، فرصتی برای ثبت رکوردی جدید در کشتی جهان پیش روی اوست؛ مدالآوری در ۳ وزن متفاوت.
در این میان، خروج یزدانی از وزن 86 کیلوگرم، فرصت جدیدی را برای دیگر کشتیگیران ایرانی فراهم میکند. کامران قاسمپور که در سالهای اخیر پشت سر یزدانی قرار داشت، میتواند به وزن اصلی خود بازگردد و در غیاب یزدانی و رقیب سرسختش، دیوید تیلور، شانس خود را برای تبدیل شدن به قهرمان جدید این وزن امتحان کند.
با برنامهریزی دقیق و پشتکار بینظیر، حسن یزدانی همچنان نماد امید و انگیزه برای کشتی ایران باقی مانده و نگاهها به موفقیتهای آینده او دوخته شده است.
ارسال به دوستان
یادداشت روز
کانادای وقیح
شهاب خادم: حقوق بشر دهههاست توسط غرب به عنوان ابزاری برای فشار به کشورهای ناهمسو استفاده میشود اما طی سالهای اخیر همین استفاده ابزاری از آن هم به طرز تهوعآوری مضحک و مسخره شده است. به گونهای که به طور کامل خاصیت خود را از دست داده و اعضای جامعه بینالملل آن را به طور کلی سیاسی و توأم با اغراض و اهداف خاص میدانند و پشیزی برای آن ارزش قائل نیستند. راهبرد غرب در مواجهه گزینشی با حقوق بشر، نه تنها باعث بهبود وضعیت حقوق بشر در نظام بینالملل نمیشود، بلکه باعث نادیده گرفته شدن موارد اصلی نقض حقوق بشر در گوشه و کنار جهان شده است.
کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل متحد، هفته گذشته پیشنویس قطعنامهای را که توسط دولت کانادا تنظیم و تدوین شده بود با 77 رای مثبت به تصویب رساند. هر چند این قطعنامه برای تصویب نهایی باید رای موافق مجمع عمومی سازمان ملل را هم کسب کند، با این حال، همین تصویب اولیه آن نیز برای جمهوری اسلامی بسیار سنگین و شایسته پاسخ مناسب است، چرا که ایران یک حکومت مبتنی بر ارزشهای دینی، انسانی، اخلاقی و صلحطلب در جامعه جهانی است. مساله بعد که این قطعنامه را برای جمهوری اسلامی ایران غیرقابل قبول کرده و آن را با اهداف و اغراض پوچ و سیاسی میداند، کشور بانی قطعنامه و حامیان آن هستند؛ کشورهایی که خود از ناقضان و حامیان اصلی حقوق بشر در جهان امروز شناخته میشوند.
1- دولت کانادا در حالی پیشنویس این قطعنامه را ارائه کرد که در تاریخ نه چندان طولانی خود کارنامهای سیاه در زمینه نقض حقوق بشر از خود به جا گذاشته است. سال 2021 کشف یک گور جمعی از دانشآموزان بومی کانادا نزدیک یک مدرسه شبانهروزی، جهان را در شوک فرو برد. از آن زمان تاکنون گورهای بیعلامت و جمعی کودکان بومی یکی پس از دیگری در محوطه مدارس سابق شبانهروزی ویژه کودکان مذکور در ایالات مختلف کانادا کشف شده و میشود؛ شمار گورهای کشفشده بر اساس آخرین آمارها ۲ هزار و ۴۰۰ مورد اعلام شد که طی آن تخمین زده میشود بین ۳۰ تا ۴۰ هزار نفر از این کودکان کشته و به صورت پنهان دفن شدهاند؛ واقعه هولناکی که پایگاه خبری دویچهوله آلمان آن را «نسلکشی فرهنگی و نژادی در کانادا» خواند.
2- فارغ از کشف گورهای جمعی که تازهترین پرونده نقض حقوق بشر توسط دولت کاناداست، اتاوا طی چند دهه گذشته کارنامه مشعشعی در زمینه نقض حقوق بومیان که مالکان اصلی این سرزمین هستند از خود به جا گذاشته است. دیدبان حقوق بشر سازمان ملل موارد نقض حقوق بشر در کانادا را شامل نقض حقوق جوامع بومی، اعمال خشونت علیه زنان و دختران بومی، سوءاستفاده و تجاوز جنسی، حبس مهاجران و موارد دیگر اعلام کرده است. اقدامات ضدحقوق بشریای که تاکنون نه قطعنامه برای کانادا به همراه داشته و نه دادگاه بینالمللی برای آن تشکیل شده است.
3- کشورهای غربی تاکنون نه تنها اقدامی علیه این جنایات رژیم کانادا در هیچیک از مجامع بینالمللی نکردهاند، بلکه به لحاظ رسانهای نیز آنطور که درخور این وقایع وحشتناک است به آن پرداخته نشده تا اینکه به مرور به دست فراموشی سپرده شود. این را مقایسه کنید با بلواهای سیاسی کشورهای غرب علیه کشورهای ناهمسو. به بیان ساده، اگر یکی از این اقدامات ضدحقوق بشری در ایران، ونزوئلا، روسیه یا چین انجام شده بود، کانادا، آمریکا و غرب چه میکردند؟ جمشید شارمهد جدیدترین نمونه است. در حالی که شارمهد حتی پیش از دستگیری، خودش در تلویزیونهای غربی و فارسیزبان ضدانقلاب، به صراحت به اقدامات تروریستی علیه ایران اعتراف کرده بود اما دولتهای غربی، مرگ وی در زندان را زمینهساز تصویب قطعنامه حقوق بشری علیه ایران کردند!
سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه درباره مرگ شارمهد در مصاحبه با یک رسانه آلمانی گفت: اعترافات شارمهد مربوط به قبل از دستگیری است، نه بعد آن! زمانی که او در مصاحبه با رسانههای آمریکایی با افتخار از این عمل خود یاد میکند و میگوید ما با جمهوری اسلامی ایران وارد جنگ شدهایم و آنها را میکشیم. بنابراین جرم شارمهد به عنوان یک تروریست و قاتل ۱۴ و ضارب ۳۰۰ نفر در شیراز کاملا روشن است.
4- کانادا و متحدان غربیاش اگر واقعا دغدغه حقوق بشر دارند و حقوق انسان را تنها به عنوان چماق سیاسی علیه دشمنان خود نمیبینند، همین الان وقایع ضدحقوق بشری بسیار ترسناکی در جهان در حال ارتکاب است که باید جلوی آن گرفته شود.
رژیم موقت صهیونیستی از آغاز جنگ غزه در اکتبر تا امروز ۴۴ هزار زن، کودک و غیرنظامی را در غزه و لبنان قتلعام، یکصد هزار نفر را مجروح و میلیونها نفر را آواره کرده است. آیا کانادا، آمریکا و پایتختهای اروپایی حتی یک بیانیه علیه جنایات رژیم صهیونیستی صادرکردهاند؟ نهتنها این کار را نکردهاند، بلکه با حمایتهای مالی و تسلیحاتی در حال کمک به نسلکشی ملت فلسطین توسط صهیونیستهای تروریست هستند. اینها که دم از حقوق و ارزشهای انسانی میزنند از رژیمی حمایت میکنند که به گفته نهادهای مرجع و معتبر حقوق بشری بینالمللی از گرسنگی به عنوان سلاح علیه مردم بیدفاع استفاده میکند، بیمارستانها و چادرهای آوارگان را بمباران میکند و جلوی ارسال کمکهای بشردوستانه به نوار غزه را میگیرد.
اگر به هر انسانی در دنیا (از بومیان جنگلهای آمازون تا یک شهروند در نیویورک) بگویید مرگ یک تروریست در ایران (که خود به تروریست بودنش اعتراف و بدان افتخار کرده) نقض حقوق بشر است اما قتلعام ۴۴ هزار نفر در غزه و گرسنگی دادن به زنان، کودکان و غیرنظامیان، نقض حقوق بشر محسوب نمیشود، حتما به شما توصیه خواهند کرد به یک روانپزشک مراجعه کنید یا خود را در بیمارستان روانی بستری کنید.
ارسال به دوستان
نگاه
بحرانسازی همیشگی برای حفظ فشار بر ایران
عبدالباسط انصاری: بامداد جمعه قطعنامه پیشنهادی ضدایرانی تروئیکای اروپا و آمریکا در نشست فصلی آژانس توسط شورای حکام به تصویب رسید. مطابق آنچه رویترز به نقل از دیپلماتهای غربی در روز چهارشنبه اعلام کرده بود، تصویب قطعنامه محتملتر از تصویب نشدن آن به نظر میرسید و این اتفاق در رایگیری نهایی به وقوع پیوست. تفاوت این قطعنامه با ۴ قطعنامه دیگر شورای حکام پس از خروج آمریکا از برجام، درخواست تدوین گزارش جامع و بهروز شده درباره برنامه هستهای ایران از مدیرکل بود که میتواند تسهیلکننده ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت و فعال کردن مکانیسم ماشه یا همان اسنپبک و بازگشت ۶ قطعنامه تعلیق شده ایران باشد. این در حالی است که عصر پنجشنبه نمایندگی دائم جمهوری اسلامی در سازمانهای بینالمللی در بیانیهای تفصیلی برای چندمین بار، به ذکر جزئیاتی از همکاریهای پادمانی و اقدامات سازنده و اعتمادساز جمهوری اسلامی با آژانس پرداخت و گوشههایی از سیاسیکاری این نهاد، تاثیرپذیری آن از رژیم صهیونیستی و فشارهای غرب را افشا کرد. از نمونه این رویکردهای سیاسی و فضاسازیهای مضحک، تکرار ادعاهای آژانس درباره فعالیت هستهای در مکان ادعایی لویزان -شیان است که در همان سال ٢٠٠۴ پرونده آن بسته شده و جمهوری اسلامی بارها اعلام کرده بود هیچ سایت یا فعالیت هستهای در این منطقه نداشته و ندارد. تکرار برخی ادعاها درباره پرونده موسوم به PMD (ابعاد نظامی احتمالی[ادعایی]) که سال ٢٠١۵ جهت اجرای توافق برجام بسته شده و بی اعتباری آن به اثبات رسیده بود، توسل آژانس به تصاویر فاقد کیفیت و مبهم به عنوان سند فعالیت مشکوک و اعلامنشده در حوزه هستهای از سوی ایران، بهانهجویی و طرح ادعاهای عجیب نظیر مشکوک بودن فعالیتهای حملونقل معمول در کشور و ارتباط دادن آن به فعالیتهای هستهای در مکانهای ادعایی که ایران فعالیتی در آن نداشته است و مواردی از این دست نشان میدهد نگاه غرب و آژانس به برنامه هستهای ایران، نه نگاه فنی و بر اساس حقوق حاکمیت و مردم ایران، بلکه نگاهی ابزاری برای اعمال فشار بر ایران و فضاسازی امنیتی علیه ایران در سطح بینالملل و بهانهجویی برای اعمال فشار و تحریم است. از منظر دیگر وجود فناوری هستهای بومی با امکان استفاده از آن به سبب وجود منابع اولیه خدادادی، بدون اتکا به غرب در کنار مانور قدرت جمهوری اسلامی در سطح منطقه و جهان و بر هم زدن معادلات ظالمانه غربیها برای سلطه بر جهان، سبب شده است غرب رشد این فناوری و کاربست صنعتی آن در ایران را برای خود خطری جدی ببیند. بر همین اساس نقطه کانونی منازعه طولانی و فرسایشی پرونده ساختگی هستهای ایران همین مساله است و مادامی که تغییری در آن حاصل نشود، هر میزان از همکاری و هر شکلی از تعامل از سوی جمهوری اسلامی سبب گشوده شدن این گره نخواهد شد و ایران همواره در جایگاه متهم قرار خواهد داشت. شاهد این مساله نیز تکرار ادعاهای مضحک آژانس درباره موضوعاتی است که پیشتر ـ سالها قبل ـ بسته شده بود. تقویت سطح بازدارندگی ایران به سبب وجود دانش هستهای و امکان عبور ایران از چالشهای انرژی در دهههای آینده سبب شده غرب فناوری هستهای ایران را نه یک فناوری محض که ابزار قدرت و ارتقای امنیت ملی ایران تحلیل کند و بر این اساس منازعه هستهای را در قریب ربع قرن اخیر فرسایشی کرده است. قطعنامه تازه آژانس را نیز باید با دید کوتاهمدت و بلندمدت ارزیابی کرد. در کوتاهمدت، غربیها درصدد ممانعت از عادی شدن پرونده ساختگی هستهای ایران در اکتبر ۲۰۲۵ و بند غروب ۱۰ ساله برجام و قطعنامه ٢٢٣١ هستند و در بلندمدت نیز حفظ فشار و فضای امنیتی و بهانههای تحریم و فشار اقتصادی علیه ایران جهت مهار جمهوری اسلامی را در برنامه دارند. برنامه هستهای، ظرفیت طولانیمدت و گستردهتری برای فشار بر ایران، به نسبت دیگر مسائل - همچون حقوق بشر و... - دارد و غرب بهسادگی دست از این بستر بر نخواهد داشت. مساله مهم در داخل اما اجماع برای افزایش سطح پاسخ و بر هم زدن بستر این فشار از طریق کارتهایی چون تغییر دکترین هستهای کشور، خروج از «انپیتی» و نظایر آن است که در دستور کار قرار دادن آن پیش از ضربه سنگین و احتمالی غرب مهم است. اکنون دیگر عیان شده غرب هیچگاه تن به عادی شدن پرونده هستهای ساختگی و بحران سازی امنیتی و فشار اقتصادی از بستر برنامه هستهای ایران نخواهد داد، بر همین اساس بر هم زدن این روند تکراری ۲ دههای و به دست گرفتن ابتکار عمل ضروریتر از پیگیری اعتمادسازی های بیحاصل است.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|