|
هفته ششم لیگ نخبگان آسیا و دیدارهای سرنوشتساز سرخابیها برابر الشرطه عراق و الاهلی سعودی
سقوط یا صعود
زهره فلاحزاده: هفته ششم لیگ نخبگان آسیا در حالی امروز (دوشنبه) آغاز میشود که ۲ تیم استقلال و پرسپولیس وضعیت چندان خوبی در جدول ۱۲ تیمی ندارند تا جایی که آبیها تنها بردشان با جواد نکونام، سرمربی سابقشان در تنها مسابقهای که در ایران میزبان بودهاند، به دست آمده است. استقلالیها در دیگر بازیهای برگزار شده یک تساوی و ۳ شکست را متحمل شدهاند و در جایگاه هفتم قرار گرفتهاند. اما وضعیت قرمزها نهتنها بهتر از آبیها نیست، بلکه شاگردان گاریدو هنوز به یک برد هم دست پیدا نکرده و در رده نهم جدول لیگ نخبگان آسیا قرار دارند. ولی در این هفته و بازیهای امروز؛ پرسپولیس کار راحتتری نسبت به استقلال دارد و شاید برد در بازی برابر الشرطه عراق که در رده یازدهم است کمک کند تا این تیم هم به نخستین پیروزی خود برسد و در جدول شانس صعود داشته باشد.
* بازی سخت استقلال مقابل صدرنشین لیگ نخبگان
اما استقلال بازی سختی پیش رو دارد و باید به مصاف صدرنشین لیگ یعنی الاهلی عربستان برود. الاهلی تنها تیمی است که هر ۵ بازی خود را با برد پشت سر گذاشته و نشان داده نباید همچون ۲ تیم دیگر عربستانی که با خرید ستارههای دنیا به غولهای باشگاههای آسیایی تبدیل شدهاند، آن را هم دستکم گرفت. استقلالیها هنوز با موسیمانه، سرمربی آفریقایی خود تجربه برد در آسیا را کسب نکردهاند و با توجه به قدرتنمایی الاهلی، هیچ بعید نیست بار دیگر دستهای خود را به نشانه تسلیم بالا ببرند.
* وضعیت بد سرخابیها در لیگ نخبگان
به هر حال وضعیت سرخابیها در لیگ نخبگان بخوبی کیفیت پایین لیگ داخلی را نشان میدهد؛ جایی که تیمهای بزرگ ایران با وجود هزینههای سنگین و داشتن تجربه حضور در آسیا، باز هم نمیتوانند قایق به گل نشسته خود را نجات دهند و باید با حسرت کشتی بزرگ و در حال حرکت عربستانیها را به نظاره بنشینند.
حضور ۳ تیم عربستانی در ردههای اول تا سوم لیگ نخبگان نشان میدهد دیگر آسیا تنها جای رقابت ایرانیهای غرب آسیا با ژاپنیها و کرهایهای شرق آسیا نیست و فوتبال ما آنقدر درجا زده که حتی عربستانیها هم از ما پیشی گرفتهاند و رسیدن به پیروزی برابر این تیمها به آرزویی محال تبدیل شده است.
* عیار تیم موسیمانه امروز مشخص میشود
به هر حال عیار تیم پیتسو موسیمانه در بازی امروز مقابل الاهلی مشخص خواهد شد. تیمی که توانست بعد از هفتهها دروازه خود را مقابل پاختاکور بحرانزده بسته نگه دارد، باید دید در مصاف بهترین تیم حال حاضر لیگ نخبگان چه عملکردی خواهد داشت. اگر موسیمانه بتواند خط دفاعی که خوب گل خوردن را استاد شده، تغییر شکل دهد و جلوی حملات پرتعدادی که امروز روی دروازه تیمش میشود را بگیرد، میتوان امیدوار بود که حداقل از نظر دفاعی تیم این مربی سروسامانی گرفته است. اگر نه خط حمله تیم موسیمانه هنوز چنگی به دل نمیزند و نسبت به اوایل فصل تغییر خاصی نکرده است. در واقع هنوز برنامه خاصی برای خلق موقعیت و داشتن برنامهای برای رسیدن به گل از تیم او شاهد نیستیم. ساعت ۱۹:۳۰ امروز پای گیرندههای خود بنشینید تا عیار استقلال و موسیمانه را در دیدار برابر الاهلی عربستان ببینید.
* گاریدو به نخستین برد میرسد؟
همانطور که بالاتر گفتیم، پرسپولیسیها با مربیگری گاریدو هنوز موفق به برد در لیگ نخبگان نشدهاند. آنها حتی نتوانستند در دیداری که در خانه و مقابل هواداران خود انجام دادند، به پیروزی دست پیدا کنند و برابر پاختاکوری که وضعیتی کاملا مشابه پرسپولیس دارد، پیروز شوند. در همان دیدار هم دروازه پرسپولیس بارها تهدید شد و ازبکستانیها اگر کمی دقت میکردند، میتوانستند پیروز میدان هم شوند. اما بازی امروز قرمزها برابر الشرطه عراق که در جدول از آخر دوم است، نباید آنچنان سخت باشد و گاریدو اگر میخواهد مورد انتقاد و حمله قرار نگیرد، باید در این دیدار ۳ امتیاز را کسب کند. بدون شک نگرفتن نتیجه لازم در این دیدار میتواند شرایط همکاری او را هم تحت شعاع قرار دهد و چهبسا با جرایمی از سوی مدیریت مواجه شود.
در صورتی که آبیها مقابل تیم عربستانی متوقف و قرمزها برابر تیم عراقی به پیروزی برسند، سرخابیها در جدول جابهجا خواهند شد. البته دیدارهای سخت آبیها با برگزاری بازی امروز به اتمام میرسد. این در حالی است که قرمزها هنوز با ۲ تیم دیگر عربستانی مصاف نداشتهاند و کار آنها برای صعود سختتر است.
برای ۲ نماینده ایران در بالاترین سطح لیگ نخبگان آسیا آرزوی موفقیت داریم.
***
پرسپولیس و چالشهای تازه در آسیا؛ تجربه یا مانع؟
مهدی مرسلی: در رقابتهای لیگ نخبگان آسیا، پرسپولیس به یکی از تیمهایی با ترکیب بازیکنان مسن تبدیل شده است. این تیم که در لیگ برتر ایران عملکرد موفقی داشته، در آسیا هنوز نتوانسته انتظارات هوادارانش را برآورده کند. به نظر میرسد ترکیب باتجربهتر در رقابتهای آسیایی، عاملی تاثیرگذار بر عملکرد کلی تیم باشد.
* جوانترین ترکیب و رکورد جدید میانگین سنی
با حضور محمد خدابندهلو و غیبت سروش رفیعی در دیدار مقابل الریان، پرسپولیس یکی از جوانترین ترکیبهای خود را به میدان فرستاد اما میانگین سنی تیم همچنان بالاتر از ۳۰ سال باقی ماند. در برخی بازیها، میانگین سنی به بیش از ۳۲ سال نیز رسیده است که رکوردی در ۲۴ سال اخیر محسوب میشود. این افزایش میانگین سنی، سوالات بسیاری درباره تاثیر آن بر توانایی تیم در نیمه دوم بازیها به وجود آورده است.
* نیمه دوم؛ جایی که همه چیز تغییر میکند
پرسپولیس در این فصل رقابتهای آسیایی، با وجود شروعهای امیدوارکننده، در نیمه دوم بازیها دچار افت شده و برتری خود را از دست داده است. دیرترین گل زده این تیم در آسیا به دقیقه ۵۲ مربوط میشود و پس از آن دیگر نتوانسته دروازه حریفان را باز کند. این مساله، بار دیگر به اهمیت توانایی بدنی و نیروی جوانی اشاره دارد.
* چهرهای متفاوت در لیگ برتر
در رقابتهای داخلی، پرسپولیس با ترکیبی نسبتا جوانتر به میدان میرود. میانگین سنی تیم در لیگ برتر ۹ ماه کمتر از آسیاست. در جام حذفی نیز، میدان دادن به بازیکنان جوانتر باعث شد میانگین سنی تیم کاهش یابد. با این حال، میانگین سنی کلی فوتبال ایران همچنان بالاست و این چالش به تیمهای باشگاهی و حتی ملی نیز تسری یافته است.
پرسپولیس برای بازگشت به قله آسیا نیازمند راهکاری تازه است؛ آیا وقت آن رسیده که سرخپوشان جوانتر شوند؟
* پرسپولیس و نبرد بزرگ با الشرطه
پرسپولیس در یکی از حساسترین بازیهای فصل خود، امروز دوشنبه در ورزشگاه حمد بنخلیفه دوحه مقابل الشرطه عراق قرار میگیرد.
این مسابقه میتواند تعیینکننده مسیر ادامه فصل برای هر ۲ تیم باشد، چراکه پیروزی در این دیدار، کلید امیدواری به صعود است و شکست، به معنای پایان آرزوها خواهد بود. سرخپوشان با ۳ امتیاز در رده نهم جدول قرار دارند، در حالی که الشرطه با تنها ۲ امتیاز، جایگاه یازدهم را در اختیار دارد.
* شروع پرانرژی اما مسیر ناهموار گاریدو
در آغاز فصل، هواداران پرسپولیس از نتایج تیم خود راضی بودند. پیروزی شیرین در داربی و صدرنشینی در لیگ برتر، انتقادات را به حاشیه برده بود اما عملکرد پرسپولیس در لیگ نخبگان، بویژه پس از شکست مقابل الغرافه و تساوی با الریان باعث شد فشارها بر خوان کارلوس گاریدو افزایش یابد. حالا این سرمربی اسپانیایی در آستانه یک آزمون سرنوشتساز قرار دارد؛ دیداری که میتواند هم او و هم تیمش را به آیندهای روشن هدایت کند یا آنها را وارد بحرانی عمیق کند.
* پیروزی مقابل الشرطه؛ فرصتی برای تولد دوباره
اگر پرسپولیس موفق شود از سد الشرطه عبور کند،
نهتنها طلسم ناکامیهای آسیایی خود را خواهد شکست، بلکه امید به صعود را زنده نگه میدارد. این برد، نخستین پیروزی سرخپوشان در لیگ نخبگان این فصل خواهد بود و به تیم اجازه میدهد با اعتماد به نفس بیشتری به دیدارهای حساس آینده برابر الهلال و النصر فکر کند. گاریدو نیز با این موفقیت، جایگاه خود را تقویت کرده و تا حدود زیادی از موج انتقادات فاصله خواهد گرفت.
* شکست؛ نقطهای تاریک در فصل پرسپولیس
در سوی دیگر، عدم موفقیت مقابل الشرطه میتواند تبعات سنگینی برای پرسپولیس داشته باشد. این ناکامی، شانس صعود تیم را به حداقل میرساند و گاریدو را در برابر توفانی از انتقادات قرار میدهد. هواداران که دیگر صبر خود را از دست دادهاند، ممکن است خواهان تغییرات اساسی در کادر فنی شوند. همچنین، شکست در این مسابقه ایرادات ساختاری تیم را بیشتر برجسته میکند و مسیر پرسپولیس در ادامه فصل را دشوارتر میسازد.
* آیندهای نامعلوم برای پرسپولیس و گاریدو
این بازی میتواند نقطه عطفی در فصل پرسپولیس باشد. آیا تیم سرخپوش با کسب ۳ امتیاز ارزشمند، بار دیگر به مدار رقابت بازمیگردد یا شکست در این مسابقه، آنها را به مسیری پرتنش و بحرانی هدایت خواهد کرد؟ نتیجه این دیدار، تأثیری عمیق بر روحیه تیم و آینده گاریدو خواهد گذاشت؛ کسی که برای حفظ جایگاه خود، به هر قیمتی به این پیروزی نیاز دارد.
ارسال به دوستان
پس از شکست نفر اول رنکینگ جهان، بنیامین فرجی مدال برنز انفرادی نوجوانان جهان را هم کسب کرد
آغاز راه نابغه
بهراد رشوند: در میانه سکوت سالن مسابقات جهانی تنیس روی میز، صدای توپهایی که بنیامین فرجی به سمت حریفانش میفرستاد، به غرشهای رعدآسا شبیه بود. پسری ۱۴ ساله، لاغراندام و آرام اما با نگاهی که گویا تمام زمین و زمان را به چالش میکشید.
مدال برنز انفرادی نوجوانان جهان شاید در نگاه اول تنها یک افتخار دیگر در لیست دستاوردهای ورزش ایران باشد اما برای او چیزی بیش از این است: شلیک نخستین گلوله در جنگی طولانیمدت برای رسیدن به قلههای دستنیافتنی.
* لحظهای که تاریخ نفس کشید
مرحله نیمهنهایی، مقابل حریفی از چین، جایی که بازی بیش از آنکه رقابتی باشد، یک بیانیه بود؛ بیانیهای از سوی نوجوانی که آمده بود تا نشان دهد هیچ چیز غیرممکن نیست. او جنگید، حمله کرد، هر ضربهاش فریادی بود که میگفت: «من اینجا هستم، من تواناییاش را دارم». هرچند نتیجه به سود حریف رقم خورد اما سالن، تماشاچیان و حتی حریف او خوب فهمیدند این آغاز داستانی بزرگ است.
* نوجوانی که به رؤیاها زل زد
فرجی تنها یک ورزشکار نیست؛ او راوی داستانی است که در آن رویاها به واقعیت گره میخورد. روزی که در تیم ملی بزرگسالان ایران ظاهر شد، گویا هیچکس انتظار نداشت پسری ۱۴ ساله بتواند با ستارههای جهان دست و پنجه نرم کند اما او نهتنها وارد میدان شد، بلکه غولی چون وانگ، نفر اول رنکینگ جهان را شکست داد؛ حرکتی که بیشتر شبیه صحنهای از یک فیلم هالیوودی بود تا واقعیت.
* وعدههایی که تحقق یافت
یکی از ویژگیهای درخشان فرجی، تواناییاش در تحقق چیزی است که پیش از مسابقات میگوید. او وعده داد مدال قهرمانی نوجوانان جهان را به دست خواهد آورد و این کار را کرد. او پیشتر گفته بود میتواند ستارههای چین را شکست دهد و این وعده هم به واقعیت پیوست. این جسارت، این اعتمادبهنفس، شاید همان چیزی باشد که او را از دیگران متمایز میکند.
* مسیر پرفراز و نشیب پیش رو
المپیک جوانان و سپس المپیک ۲۰۲۸ لسآنجلس، اهداف بعدی این نوجوان است. اهدافی که شاید در نگاه دیگران جاهطلبانه باشد اما برای فرجی تنها قدمهایی منطقی در مسیر پیشرفت است. او اکنون نه فقط یک بازیکن، بلکه سرمایهای ملی است که باید با برنامهریزی درست و حمایت همهجانبه پرورش یابد.
* فراتر از یک مدال
مدال برنز انفرادی نوجوانان جهان شاید رنگی از مس داشته باشد اما برای بنیامین فرجی طلای خالص است؛ طلاهایی که در هر ضربه، در هر فریاد و در هر قدم او دیده میشود. او نماینده نسلی است که میخواهد دنیا را به چالش بکشد و به جهان نشان دهد ایران هم میتواند نابغههایی بیافریند که تاریخساز شوند.
فرجی آمده است که بماند؛ با تمام جسارتش، با تمام رویایش و با تمام حقیقتی که در چشمانش میدرخشد. جهان به تماشای او نشسته و این تازه آغاز راه است.
ارسال به دوستان
یادداشت
یک کودتای نرم و ظریف علیه سروش
عباس جمالی: سروش رفیعی بازیکن محبوب و با وجههای است که ناگهان مورد غضب سرمربی قرمزها قرار گرفت، شاید مثل مهرداد خانبان.
چه کسی پاسخ معمای سروش رفیعی را میداند؛ چه اتفاقی برای یکی از مهمترین هافبکهای پرسپولیس پیش آمد؟ بازیکنی که از ابتدای لیگ تا قبل از بازی با گلگهر از بازیکنان اصلی و تأثیرگذار پرسپولیس به شمار میرفت، ناگهان بدون هیچ دلیل منطقی و موجهی به سکو و نیمکت تبعید شد.
در ابتدا شایعهها و صحبتهایی در این مورد مطرح بود اما کمتر کسی میخواست آنها را قبول کند. دیگران کم و بیش از آن باخبر بودند و اهالی رسانه به تبع کارشان، اطلاعات بیشتری داشتند. اما هرچه هست در همه سالهایی که پرسپولیس قطاری جام میبرد هم جاری و حاکم بود.
موضوع وقتی جدیتر میشود که میبینیم گاریدو در مصاحبه خبری خود میگوید مشکل سروش رفیعی فقط فنی است اما چگونه میشود ناگهان یک بازیکن ثابت، یک بازیکن تأثیرگذار، ناگهان ذخیره و سکونشین شود و آیا این مساله مربوط به همان رقابت شدید هافبکهای سرخپوش است؟
گویا کودتایی از درون رختکن شکل گرفته است. مشاوران گاریدو به او اطلاعاتی دادهاند که احتمالا ذهن او را درگیر کرده است.
در این مورد گفته میشود گاریدو تصور میکند اطلاعات تیمش از سوی رفیعی به بیرون میرود و حدسیات عجیب دیگری که بیش از آنکه ریشه در واقعیت داشته باشد، ردپای یکسری تسویه حساب، یا کودتای نرم در آن دیده میشود.
آنهایی که از نزدیک با جو پرسپولیس آشنا هستند کم و بیش از فضای چندگانه حاکم در اطرافش آگاهند اما از آنجا که این تیم همواره در سالهای اخیر موفق بوده، هرگز این زاویهگیریهای درونتیمی که شاید در خیلی از تیمهای دیگر هم جریان دارد، رسانهای نشد.
شاید از خودتان بپرسید دقیقا از چه چیزی حرف میزنیم؟ برای مثال بروید ببینید روزی که کریم باقری به پرسپولیس بازگشت از میان همه خودیها چه افرادی چندان از این ماجرا خوششان نیامد. البته این موضوع چندان مهم نیست و تا زمانی که همه اعضا برای موفقیت یک تیم تلاش کنند اختلافات شخصی که میتواند ریشه در گذشته داشته باشد چندان اهمیت ندارد.
اما در موضوع سروش رفیعی به نظر میآید پای یکی از همین اختلافها در میان باشد. در اینکه کنار گذاشتن رفیعی فنی نیست، جای تردید وجود ندارد اما باید دید گاریدو تا چه زمانی این رویه را ادامه میدهد.
شاید همان جریانی که موجب شد گاریدو بدون هیچ دلیل خاصی در میانه راه، ناگهان قید مهرداد خانبان را بزند، این بار هم سراغ سروش رفیعی آمده است.
در اینکه هر مربی مجاز است خودش بازیکنان مورد نظرش را انتخاب کند جای هیچ بحثی نیست، همانطور که گاریدو از همان ابتدا روی یاسین سلمانی نظر نداشت و کماکان ندارد اما درباره رفیعی که تا بازی با السد از بازیکنان اصلی و تاثیرگذارش بود، وقوع این اتفاق ریشه غیرفوتبالی دارد. شاید هم وقت آن رسیده که مدیریت باشگاه برای حل و فصل اختلافات درونی و نادیدنی وارد عمل شود. مدیریت بحران، زمانی ارزشمند است که هنوز بحرانی خلق نشده باشد یا دستکم بقیه متوجه آن نشده باشند.
ارسال به دوستان
اخبار
دبیر: پاداش مدالآوران المپیکی واریز میشود
رئیس فدراسیون کشتی با بیان اینکه پاداش مدالآوران المپیکی امروز و فردا واریز خواهد شد، گفت: مشکل حل شده و جوایز به صورت کامل پرداخت میشود. علیرضا دبیر درباره حل مشکل پاداش مدالآوران المپیکی گفت: خدا را شکر مشکل پاداش مدالآوران المپیکی با پیگیریهایی که فدراسیون انجام داد حل شد. از کمیته ملی المپیک و اعضای هیات اجرایی تشکر میکنم. خدا را شکر پاداش مدالآوران المپیکی امروز و فردا واریز خواهد شد. مشکل حل شده و جوایز به صورت کامل پرداخت میشود. خوشحالم به حرفهای ما گوش و راهکار ارائه دادند. وی تأکید کرد: از رئیس، دبیر و هیات اجرایی کمیته المپیک تشکر میکنم.
***
عالیشاه جراحی شد
رئیس کمیته پزشکی باشگاه پرسپولیس دیروز گفت: با اعلام پزشک جراح، عمل بینی امید عالیشاه با موفقیت و بخوبی انجام شد.
دکتر فرید زرینه در گفتوگو با سایت رسمی باشگاه پرسپولیس اظهار داشت: عمل جراحی امید عالیشاه بخوبی انجام شد. دکتر بهروز جلالی، متخصص فک و صورت که از جراحان حاذق و بنام است این جراحی را انجام داد و از نتیجه آن ابراز رضایت کامل کرد.
وی ادامه داد: عالیشاه بزودی مرخص خواهد شد. در ارتباط با آسیب وارده به سینوس، وی تحت مراقبت و معاینات مداوم پزشکی خواهد بود و بدن این صدمه را ترمیم میکند. رئیس کمیته پزشکی پرسپولیس درباره زمان بازگشت امید عالیشاه به میادین خاطرنشان کرد: قبل از این یک زمان حداقلی 5-4 هفتهای اعلام شد. مرحله به مرحله پیش میرویم و قطعا با خدمات پزشکی که ارائه میشود و اراده قوی خود بازیکن او در سریعترین زمان ممکن آماده تمرینات و در نهایت قرار گرفتن در شرایط مسابقه خواهد شد.
ارسال به دوستان
نگاه
خودکشی ناخواسته براندازان
کبری آسوپار: 3-2 هفته از مرگ کیانوش سنجری میگذرد؛ مجری سابق صدای آمریکا که در اعتراض به آنچه دیکتاتوری در ایران نامید، 23 آبان خود را از ساختمانی تجاری در تهران پایین انداخت. هیاهوی خودکشی او خیلی زودتر از آنچه بلندی صدای براندازان در مجازی نشان میداد، فروکش کرد. بخش اعظمی از همان هیاهو هم خرج مقصریابی و کشمکشهای درونی براندازان شد که چرا از عضو خود حمایت نکردهاند و چرا مانع خودکشی از پیش اعلام شده او نشدهاند. چه آنکه او از حدود 20 ساعت قبل از اقدام به خودکشی، در حساب ایکس خود خبر از چنین تصمیمی با اعلام ساعت دقیق آن داده بود. اکنون حتی از همین هیاهوی مقصریابی درونی براندازان هم خبری نیست و خودکشی سنجری نهتنها به آرمان او برای براندازی جمهوری اسلامی کمک نکرد، بلکه حتی نام و یادی از خود او هم نیست و او سطری گم در تاریخ اپوزیسیون شد! آدمهای برانداز نوبت به نوبت سطری گم در تاریخ میشوند، زنده و مرده فرقی ندارد. جریانی که اصالت و استقلال و گفتمان ندارد و هویتش بر مبنای جاهطلبیهای شخصی و اوهام مبتذل و عقدههای عروسکگردانی قدرتهای ضدایرانی و با ملغمهای از تروریست و تجزیهطلب و دارودسته رجوی و سلطنتطلب و مطرب و فوتبالیست و بازیگر و فراری و مزدور غرب و... شکل گرفته، نه موفقیتی مییابد و نه نامی ماندگار از آن برجا میماند. جریانی که بهجای اندیشه، مانور تبلیغاتی را جایگزین کرده و رد مباحث آن را به جای کتابخانهها و محافل علمی، حقوقی و سیاسی باید در میتینگهای رقص و شراب جستوجو کرد، چگونه میتواند رد ماندگاری از خود برجا بگذارد؟ جریانی که عروسک خیمهشب بازی سرویسهای امنیتی ضد ایرانی است و با آویختن از قدرت شیطانی غرب و صهیونیسم و استقبال از تحریم و تجاوز به ایران و زندگی در کشورهای دیگر موفق شود، چگونه میتواند فراتر از کف روی آب باشد و باقی بماند؟
برای تبیین و مصداقیابی هر کلیدواژهای که در وصف هویت جریان برانداز ایرانی در بند قبل نوشته شد، میتوان یادداشت جداگانهای نوشت تا ثابت شود سخن از هویت این جریان، در نهایت به اثبات بیجریانی آن میانجامد اما فیالحال مجال برای حرف دیگری است. خودکشی سنجری بهرغم آنکه با شعار سیاسی و با نمایشی علیه جمهوری اسلامی انجام شد، اما نتوانست هیچ موج موثری، حتی کوتاه و حتی صرفا در فضای مجازی ایجاد کند.
هم از این رو، این اتفاق و حواشی پیرامون آن را میتوان دارای نشانههایی دانست که از مرگ براندازان حکایت میکند و در واقع آن خودکشی، نه خودکشی یک برانداز که نشان از خودکشی براندازان داشت، به دلایلی:
اول: آنها برای ممانعت از خودکشی دوستشان ساعتها فرصت داشتند و اقدامی نکردند.
دوم: در مجادلههای پس از واقعه، روشن شد یکی از دلایل اصلی ناامیدی فرد مورد نظر عدم حمایت از او از سوی براندازان در آمریکا و پس از اخراج او از صدای آمریکا بوده است. حتی دفتر رضا پهلوی هم که برای چنین مواقعی و حمایت مالی از براندازان، پول جمع کرده بود، کمکی به او نکرد.
سوم: عدم حمایت از او در ایران توسط دوستانش که تنهایی و مشکل مالی او و روی آوردنش به کارگری ساده را موجب شد.
چهارم: ناامیدی سیاسی براندازان پس از تبلیغات بسیار درباره سرنگونی قریبالوقوع جمهوری اسلامی.
پنجم: جدلهای بیپروا و بیپرده در میان خود، اما علنی و صریح پس از مرگ سنجری که باعث رسوایی بسیار درباره تعاملات درونی براندازان با یکدیگر شد. در واقع آنچه رخ داد خودکشی ناخواسته اپوزیسیون ایرانی بود.
طبعا منظور از مرگ در این نوشتار، نابودی مطلق این جریان نیست، بلکه منظور عدم توانایی در داشتن کنشهای موثر سیاسی علیه ایران است. حیات یک جریان سیاسی به کنشگری موثر است و بی آن حتی در صورت وجود، یعنی مرده است.
در واقع، پیکر بیجان کیانوش سنجری روی پیادهرو نماد مرگ اپوزیسیونی است که ۲ سال پیش یقین داشت تا چند ماه دیگر کار جمهوری اسلامی تمام است و امروز حتی از زنده نگه داشتن عضوی از خود که پیشتر هم اعلام کرده قصد خودکشی دارد، ناتوان است!
شاید گفته شود تعمداً مانع خودکشی او نشدند که بتوانند از این مرگ که مثلا در اعتراض به دیکتاتوری در ایران و حمایت از زندانیان سیاسی بوده، بهرهبرداری سیاسی کنند اما خودکشی نمیتواند قهرمانپرور باشد و جریانی که میخواهد از پایین پریدن یک نفر از بالای ساختمان و مشکلات روحی و شخصی او قهرمان بسازد و پیروزی درو کند، یعنی دستش از هر آنچه بتواند خود را مطرح کند، بسیار خالی است.
انتحار یک کنشگری ناشی از ضعف است و وقتی با چاشنی سیاست آمیخته میشود، ناتوانی بیشتری را عیان میکند. چه آنکه از اهل سیاست، بویژه مخالف و مبارز سیاسی انتظار قدرتمندی و توانمندی است.
خودکشی بروز ناامیدی در بدترین شکل خود است و مبارزه سیاسی نمایش امید برای تغییر و ثمردهی است و نمیتوان این ۲ را درهم آمیخت و تصور پیروزی کرد.
ارسال به دوستان
یادداشت روز
کشورهای عرب، آرمان فلسطین و مسأله مقاومت
حسین میرزایی*: کشورهای عرب به طور سنتی همواره در تکاپو هستند تا مساله فلسطین را بهمثابه امری مرتبط با کشورهای عرب نشان دهند ولی آنچه مسلم است اینکه هر کدام از این کشورها، نه از منظر انسانی و اسلامی، بلکه از دید منافع ملی خود به این بحران نگاه میکنند. هر کدام از این کشورها با توجه به منافع ملیشان تلاش کردهاند خود را به عنوان یکی از کنشگران مهم این درگیری معرفی کنند.
فلسطینیها در حال تجربه نسلکشی کمسابقهای هستند که جهان هنوز اقدامی جدی برای توقف آن انجام نداده است. اما منهای کشورهای حوزه مقاومت که به طور موثر در پی مقابله با این نسلکشی هستند، کشورهای عرب دیگر، بویژه کشورهای حاشیه مدیترانه، علاقهای به پایان این درگیری ندارند. به نظر میرسد آرمان فلسطین به یک اهرم سیاسی داخلی قدرتمند برای این کشورها تبدیل شده است: جلب نظر مردم به نفع بقای دولتهای حاکم!
از سوی دیگر اگر مردم کشورهای عرب خود را در یک پیکره واحد عربی ـ اسلامی ببینند، دولتهای آنها بر اساس حسی ملیگرایانه، تمایل این چنینی نشان نمیدهند، مانند رقابت بین مراکش و الجزایر یا تونس و مصر. در واقع نپذیرفتن اسرائیل، به گرد هم آوردن این کشورها، برای مثال در نشستهای اتحادیه عرب کمک میکند، بنابراین برای اینکه این توافقها و ملاقاتها دوام بیاورد، آنها منافع زیادی در ادامه درگیری دارند. به نظر این دولتهای منفعل، اگر درگیری اسرائیل و فلسطین پایان یابد، اسرائیل میتواند حتی قدرتمندتر شود و در آینده تهدیدی جدی برای کشورهای آنها باشد. تولید ناخالص داخلی رژیم اشغالگر اسرائیل (۵۲۵ میلیارد دلار) در حال حاضر از مجموع تولید ناخالص داخلی همه این کشورها بیشتر است. این درگیری و بویژه تخریب وجهه اسرائیل، همچنین زیانهای اقتصادی ناشی از فراخوانها برای تحریم، همچنان مانعی است که اسرائیل را از تبدیل شدن به یک قدرت بازمیدارد.
برای کشورهای عرب، وضعیت بیتالمقدس یکی از موانع اساسی بر سر راه ایجاد کشور فلسطین است. بدین شکل که از دید برخی کشورهای عرب، اگر فلسطین این مکان مقدس (مسجدالاقصی) را از آن خود کند، مطابق رقابتهای اعراب، ممکن است برای آنها چندان خوشایند نباشد. شاید بتوان این طور گفت که درباره کشورهای عرب خارج از محور مقاومت، اشتیاقی برای پایان درگیری و نابودی اسرائیل دیده نمیشود.
شاید تنها کشور عربی که واقعا علاقهمند پایان درگیری در فلسطین است، عربستان باشد. در واقع، بنسلمان خواهان عادیسازی روابط کشورش با اسرائیل بوده و هست، زیرا برای رسیدن به اهدافش به ثبات در غرب آسیا نیاز دارد.
از نظر عادیسازی سیاسی، عربستان شاهد توافقنامه آبراهام (2020)، بین اسرائیل و امارات عربی متحده، همچنین اسرائیل و بحرین بود. عربستان میدید با این توافقات طی ۴ سال، مثلا تجارت دوجانبه امارات و اسرائیل از تجارت فرانسه و اسرائیل بیشتر شده است، بنابراین جنبه سیاسی - اقتصادی در اینجا برجسته میشود، به نحوی که این توافقهای حتی پس از 7 اکتبر 2023 از سوی امارات یا بحرین مورد تردید قرار نگرفته است.
بنسلمان در چارچوب نیاز به ثبات در منطقه، تمایل دارد این «عادیسازی سیاسی کلاسیک» را با «عادیسازی مذهبی» بین مکه و اورشلیم گسترش دهد. در واقع او که اماکن مقدس مدینه و مکه را تحت کنترل دارد، به دنبال تبدیل شدن به رهبر معنوی کل جهان سنی مذهب است. از این رو به صورت تلویحی این اراده را نشان داده که میتواند مدیریت مسجدالاقصی را نیز به دست بگیرد.
بنسلمان برای رسیدن به این هدف، بسیار تمایل دارد همان کسی باشد که مساله اسرائیل و فلسطین را برای همیشه تاریخ حل کند. برای انجام این کار، وی از نظر روش، بر آنچه در کشورهای خلیج فارس اتفاق افتاده متکی است: یعنی فرستادن دانشجو به بهترین دانشگاههای جهان برای یادگیری نحوه ساخت و مدیریت کشورشان. او میخواهد این الگو را بازتولید کند تا در نهایت توسعه کشور فلسطین را نیز در دستور کار قرار دهد.
آنچه مسلم است مذاکرات بین سعودی و اسرائیل هرگز متوقف نشده است، بویژه که این مذاکرات تحت نظارت و تشویق آمریکا قرار دارد. در شرایط کنونی، جبهه غرب، در آسیا با روسیه، چین، کرهشمالی و ایران مواجه است و هر گونه یافتن متحد در این منطقه برای او سودمند خواهد بود.
بنسلمان ابتدا برای عادیسازی سیاسی با اسرائیل ۲ شرط تعیین کرد: اول دریافت مقادیری تجهیزات نظامی و دوم، تثبیت صلح اسرائیل و فلسطین. سعودی که نتوانست هیچکدام از این دو را به دست آورد، اعلام کرد قصد دارد سطح درگیری با دشمن خودخوانده خود، یعنی ایران را کاهش دهد. به این ترتیب، عربستان و ایران 10 مارس 2023 با شکستن منطق بلوک به بلوک آمریکا اعلام کردند توافقنامهای را برای ازسرگیری روابط دیپلماتیک امضا خواهند کرد. در نهایت آمریکا نیز برای نگه داشتن عربستان در بازیهای منطقهای خود وعده داد یک نیروگاه هستهای غیرنظامی به بنسلمان تحویل دهد.
در جریان جنگ اخیر میان فلسطین و رژیم صهیونیستی با وجود یکپارچگی ملتهای مسلمان در حمایت از آرمان فلسطین و باریکه غزه اما متأسفانه در عمل هر کدام از دولتهای عرب موضع متفاوتی در «حمایت» یا «عدم حمایت» از گروه حماس و غزه اتخاذ کردند.
با عملیات توفان الاقصی و تحولات سیاسی ناشی از آن، کشورهای عرب مواضع خود را در چارچوب ملی، شورای همکاری خلیج فارس، اتحادیه عرب، سازمان همکاری اسلامی و کمیته منبعث از اجلاس سران عرب و اسلامی، در اشکال گوناگون (صدور بیانیه، مصاحبه، اعلام مواضع رسمی، بیانیههای پایانی اجلاس سران) اعلام کردند. واقعیت میدانی نشان میدهد کنشگری هرکدام از کشورهای عرب به همافزایی ختم نشده بلکه بیشتر نشاندهنده نوعی رقابت میان بازیگران منطقهای در این بحران است. ایران ضمن نگاه انسانی به بحران فعلی، بسیار تلاش کرده است از موقعیت عربی - اسلامی فلسطین برای اتحاد جهان اسلام در برابر اسرائیل کمک بگیرد. هر چند این تلاش تاکنون به نتیجه ملموس نرسیده اما به نظر تا زمانی که اراده و اقدام عملی بین حاکمان جهان اسلام شکل نگیرد، نابودی ظلم اسرائیل در منطقه سهلالوصول نباشد.
مردمشناس، عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی *
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|