|
نگاهی به کتابهای روایتگر زندگی و مبارزات شهید سپهبد قاسم سلیمانی
تعظیم کلمات به قهرمان
میلاد جلیلزاده، خبرنگار: مردم ایران و البته مردم کل جهان حاجقاسم سلیمانی را خیلی دیر شناختند. او سالها بیآنکه در رسانهها حضور داشته باشد، مشغول فعالیت بود اما از جایی به بعد پردهها برافتاد و نام این مرد در افق درخشید. دهه ۹۰ شمسی بود که سردار حاجقاسم سلیمانی به رسانهها معرفی شد و خیلی سریع به اوج محبوبیت رسید. بازماندهای از نسل سلحشوران جنگ 8 ساله که طی تمام این سالها سلاح را بر زمین نگذاشته بود تا امنیت ایران را از 6 جهت و 4 گوشه حفظ کند و حالا برای همه تبدیل میشد به نمادی از غرور ملی، تلاش خستگیناپذیر، دلسوزی و عدالتخواهی فراملی برای مظلومان و القصه! تمام آن چیزهایی که در شمایل تیپیکال فرماندهان تاریخی ایران وجود داشت؛ یک سردار عارف.
خوشبختانه سینمای ایران تا به حال هنوز شهامت این را به خرج نداده که سراغ بازنمایی این چهره برود و جز چند ثانیه گذرا در سکانسی بازسازی شده از فیلم «موقعیت مهدی» (و سریال عاشورا)، کسی حتی او را از دور هم نشان نداده است. عبارت خوشبختانه را از این جهت میشود در این باره به کار برد که قدم نهادن بیحساب و کتاب در وادیهای اینچنینی میتواند به نتایج ضعیف و مأیوسکنندهای منجر شود و خوب است که هنوز خیلیها در سینما از بزرگی نام این مرد حساب میبرند و بیحساب وارد میدان بازنمایی نمیشوند تا آنچه در ساخت بعضی تندیسهای سردار سلیمانی اتفاق افتاد، در اینباره هم رخ دهد. البته مستندهای خوبی ساخته شده و کارهای گرافیکی قابل توجهی هم انجام شده است و شاید بین تمام حوزههای فرهنگی، هیچکدام به اندازه حوزه کتاب در رابطه با حاجقاسم سلیمانی فعالیت نکرده باشند.
بسیاری از این کتابها به شرح زندگی حاجقاسم از رهگذر بیان خاطرات زندگیاش پرداختهاند. بخشی از این خاطرات را خود او مکتوب کرده و بخشی دیگر توسط اطرافیان بیان شده است. بخش دیگری از کتابها هستند که به تبیین مرام و مسلک یا آنچه «مکتب سلیمانی» نامیده میشود پرداختهاند. چند نمونه دیگر را هم میتوان سراغ گرفت که آثار هنریتری به حساب میآیند و از روایات صرفا تاریخی و تحلیلی فاصله گرفتهاند. مثلا مجموعه نمایشنامههایی که با موضوع حاجقاسم تحریر شدهاند، یا اشعار روایی درباره او.
کتابهایی هم هست که به بررسی نقش استراتژیک سردار سلیمانی در منطقه و جهان و شیوههای سیاستورزی، روابط عمومی و نوع فعالیت امنیتی و نظامی او پرداختهاند. تلخ است اگر بدانیم این قبیل کتابها عمدتا ایرانی نیستند و به زبان فارسی نگارش نشدهاند. یعنی یک بررسی علمی روشمند درباره سبک فعالیت این فرمانده در میدان، داخل فضای فارسیزبان انجام نشده است تا این تجربهها از چشمانداز خود ما ثبت و ضبط شود. یک مورد هم که به زبان فارسی داریم، مربوط به بالای 40 سال پیش است، نه فعالیتهای اخیر شهید سلیمانی.
از آنجا که کتابهای نگارش شده درباره حاجقاسم سلیمانی تعداد بسیار بالایی دارد و حتی معرفی مختصری از هرکدامشان در مجموع حجم بالایی مطلب میشود، در ادامه با دستهبندی موضوعی این کتابها صرفا به نامشان اشاره میشود.
در اینجا بد نیست به این هم اشاره کنیم که سلیمانی عزیز خودش بسیار مطالعه و خواندن بعضی کتابها را هم به دیگران توصیه میکرد. او بعد از خواندن کتاب «من زندهام» ۲ بار به معصومه آباد که راوی این اتفاقات بود نامه نوشت. بعد از خواندن کتاب «رادیو» نامه پرمهری به سردار محمدرضا حسنیسعدی که راوی کتاب بود نوشت و استقامت او در دوران اسارت را ستود. بعد از خواندن کتاب «۲۳ نفر» گفت به کرمانی بودنش افتخار میکند و حتی پیگیر ساخت فیلمی بر اساس این روایت شد. کتاب «سربلند» را برای دخترش امضا کرد و در متن آن توصیه داشت شبیه شهید حججی شود. در توئیتر به ۲ زبان فارسی و عربی همه را به خواندن کتاب «الغارات» که قدیمیترین کتاب شیعه است توصیه کرده بود و حتی در صفحه اینستاگرامش یک بار عکسی از او در فروردین ۹۵ هنگام سفر منتشر شد که در حال مطالعه یک کتاب و یادداشتنویسی همزمان بود؛ کتابی از گابریل گارسیا مارکز، نویسنده اسپانیاییزبان اهل کلمبیا.
* خاطرات و خطرات
معروفترین کتاب درباره زندگی شخصی حاجقاسم به قلم خود او نگارش شده و روایت آن از دوران کودکیاش تا پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۵۷ امتداد دارد. این کتاب با عنوان «از چیزی نمیترسیدم» نخستین اثر چاپ شده توسط انتشارات مکتب حاجقاسم است. در کتاب دیگری به نام «حاجقاسمی که من میشناختم» حجتالاسلام علی شیرازی خاطرات یک رفاقت ۴۰ ساله را با سردار سلیمانی بازگو کرده و سعید علامیان نگارش و تنظیم آن را بر عهده داشته است. کتاب دیگری به نام «بچههای حاجقاسم» به شرح خاطرات جانباز دفاعمقدس، سرتیپ دوم پاسدار حسین معروفی اختصاص دارد و چنانکه از نامش پیداست، به دلیل اینکه راوی کتاب همرزم سردار سلیمانی بوده، مشتمل بر خاطراتی از دوران جنگ 8 ساله در کنار شهید سلیمانی است.
علی اکبریمزدآبادی هم در کتاب «ذوالفقار» برشهایی از خاطرات شفاهی درباره حاجقاسم را جمعآوری کرده و در کتاب دیگری به نام «متولد مارس» جستارهایی در خاطرات دوستان و همرزمان او داشته است. کتابهای دیگری مثل «معمار حرم» با تدوین بهنام باقری، «میدانهای سخت» با تدوین محمدحسن روزیطلب و پروین نوریپور، «سرباز قاسم سلیمانی» نوشته مصطفی رحیمی و «نامزد گلولهها» از مرتضی سرهنگی که مخصوص گروه سنی جوانان است، با جمعآوری خاطرات افراد مختلف درباره سردار سلیمانی نگارش شدهاند. کتاب «عزیز زیبای من» نوشته زینب مولایی هم روایت مستندی از ۷۲ ساعت پایانی زندگی شهید حاجقاسم سلیمانی است. روایتهای این کتاب برگرفته از خاطرات اعضای خانواده، دوستان و همرزمان قدیمی اوست.
در «شاید پیش از اذان صبح» نوشته احمد یوسفزاده هم خاطرات دست اول و کمتر گفتهشدهای از مقاطع زمانی مختلف زندگی شهید سلیمانی نگارش شده که اغلب برگرفته از ارتباط و گفتوگوهای شخصی نویسنده با شهید سلیمانی است. کتاب «یک قاسم دو کربلا» بر اساس نوارهای مرکز اسناد دفاعمقدس درباره فراز و نشیبهای پیش روی حاجقاسم سلیمانی در ۲ عملیات کربلای ۴ و ۵ به قلم مجید سانکهن تألیف شده است.
* مکتب سلیمانی
در میان کتابهایی که به مکتب حاجقاسم و تبیین دیدگاههای او پرداختهاند، «سرباز مکتب» به قلم سیدحسنرضا نقوی یکی از نمونههای قابل توجه است. نویسنده پاکستانی کتاب، برای کسب شناخت نسبت به سردار سلیمانی، پژوهشی را آغاز کرده و ضمن جمعآوری مستندات، با شخصیتهای مرتبط با او و جبهه مقاومت به گفتوگو نشسته است. هرچند موضوع کتاب، بررسی سرگذشت حاجقاسم سلیمانی است ولی دغدغههای نویسنده مسلمان و غیرایرانی کتاب، ناگزیر او را به سمت کنکاش پیرامون جبهه مقاومت کشانده و شرحی از سابقه و فراز و فرودهای گروههای مقاومت و فرماندهان آن را به نگارش درآورده است.
یکی دیگر از کتابهایی که در این زمینه نگارش شده، «برادر قاسم» است؛ جستاری در اندیشههای راهبردی حاجقاسم سلیمانی در حوزه ولایت، انقلاب، دفاعمقدس، شهادت، مدافعان حرم، فرهنگ و هنر. نکته خاص کتاب این است که نویسنده درباره هر اندیشه سردار حاجقاسم سلیمانی که صحبت کرده، سند آن مطلب را در پاورقی کتاب آورده است.
به عنوان یکی از مهمترین کتابهای دیگری که به تبیین مکتب حاجقاسم پرداخته، میتوان «معنویت اجتماعی در مکتب سلیمانی» از پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی را نام برد. «مکتب سلیمانی» از انتشارات آستان قدس رضوی(ع) نیز یک نمونه دیگر است.
* فرمانده استراتژیک
در فضای فارسیزبان تلاش چندانی برای تبیین استراتژیهای حاجقاسم و روش نبرد و سیاستورزی او نشده است و تنها در یک مورد به بررسی عملکرد او در سالهای دور دهه 60 اشاره میشود. مجموعه کتاب «روزی روزگاری قاسم سلیمانی» از عباس میرزایی عنوان مجموعهای از کتابهاست که نشان میدهد شهید سلیمانی نیروهای تحت امرش را چگونه در میدان جنگ و در سختترین شرایط هدایت میکرد. کتاب اول با عنوان «هجوم به تهاجم» خاطرات بهمن ۱۳۶۰ تا اردیبهشت ۱۳۶۱ را از زبان فرمانده وقت لشکر ۴۱ ثارالله روایت میکند. کتاب دوم با عنوان «نبرد سید جابر» روایتگر خاطرات او از اردیبهشت تا تیر ۱۳۶۱ است.
اما در فضای غیرفارسیزبان کتابهای متددی را میتوان با این موضوع یافت که ممکن است دید مثبتی به شهید سلیمانی و نقش ایران در منطقه را القا نکنند. «فرمانده سایه: سلیمانی، آمریکا و جاهطلبیهای جهانی ایران» به قلم آرش عزیزی یکی از این کتابهاست. «قاسم سلیمانی: مردی که زیاد میدانست» که چند نویسنده مختلف دارد هم شامل مجموعهای از مقالات و تحلیلها درباره زندگی و فعالیتهای شهید سلیمانی است، همچنین «سلیمانی: ظهور مغز متفکر نظامی ایران». در فضای عربیزبان هم کتابهایی مثل «قاسم سلیمانی: الرجل الذی غیرمجرى التاریخ (مردی که مسیر تاریخ را تغییر داد)» به قلم جمعی از نویسندگان، به بررسی تأثیرات سردار سلیمانی بر تاریخ معاصر خاورمیانه پرداخته و کتاب «سلیمانی: القائد الذی لا یُنسى» به معنای «سلیمانی: رهبر فراموشنشدنی» که آن هم به همت گروهی از نویسندگان تحریر شده، به تحلیل شخصیت و نقش سلیمانی در جنگها و بحرانهای منطقهای میپردازد.
* هنر و میدان
«من قاسم سلیمانیام» نوشته مرتضی شاهکرم که انتشارات سوره مهر آن را منتشر کرده است، مجموعه 5 نمایشنامه با هدف آشنایی بهتر مخاطب با جهانبینی و ایدئولوژی سردار شهید حاجقاسم سلیمانی و تامین گروههای نمایشی جوان در حوزه متن نمایشی است. این کتاب شامل 5 نمایشنامه «مهندس مین»، «کاخ ریاستجمهوری»، «سرباز سردار»، «مفقود دوم» و نمایش کوتاه «من قاسم سلیمانیام» میشود.
در حوزه شعر هم افشین علا منظومهای بلند و حماسی برای گروه سنی کودک و نوجوان در رثای شهید حاجقاسم سلیمانی سروده که تصویرگر آن محمدحسین صلواتیان بوده است. شاعر، در این منظومه بلند همچنین به حماسههای کهن ایرانیان، شکلگیری نهضت و انقلاب اسلامی ایران و سالهای دفاعمقدس اشاره داشته و وضعیت سالهای اخیر ایران و منطقه را ترسیم کرده است.
کتاب شعر «کوچکمرد» سروده طیبه شامانی هم برش کوچی از زندگینامه حاجقاسم سلیمانی در دوران کودکی اوست که به زبان شعر، برای کودکان تألیف شده است. داستان مربوط به تصمیم بزرگی است که حاجقاسم در کودکی خود میگیرد. او روزی در خانه روستاییشان متوجه ناراحتی پدر و دردسری که برای او پیشآمده میشود و سعی میکند راهحلی برای کمک به خانواده پیدا کند. تصویرگریهای این کتاب که سعید شمس آنها را انجام داده، متناسب با گروه سنی دبستان انجام شده است.
ارسال به دوستان
یادداشت روز
اسطوره نامیرا
حسین میرزایی*: از روزگاران بسیار کهن، یکی از آرزوهای انسان رسیدن به مقام «جاودانگی» بوده و همواره برای غلبه بر نامیرایی به طرق مختلف کوشیده و شاید به همین دلیل، در اساطیر سراسر دنیا، یافتن «اکسیر حیات» این همه برجسته شده است. نکته مهم درباره «اکسیر حیات» این است که این معجون شفابخش و جاودانساز از چشمهای میجوشد که مکان آن در «ظلمات» است. به عبارت دیگر، رمز جاودانگی برای انسان فانی، رفتن با چراغ در دل تاریکیهاست.
برخی چهرههای برجسته در طول تاریخ با کنشهای موثری که بر روند سرنوشت جامعه خود داشتهاند، توانستهاند نام خود را برای همیشه در تاریخ جاودانه کنند. یکی از آن شخصیتهای مهم و اثرگذار در طول تاریخ ایران زمین و دوران 46 ساله انقلاب اسلامی، بیشک سردار شهید قاسم سلیمانی است.
نام این سردار بزرگ ایرانی زمانی بیشتر بر سر زبانها افتاد که گروههای تروریستی با پوشش اعتقادات سلفی و تکفیری، با حمایتهای مالی و سیاسی برخی کشورهای عربی و قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای، در عراق و دیگر کشورهای عربی ظهور کردند. این گروهها، بویژه داعش، با تصرف چندین شهر و پیشروی به سمت بغداد، ادعای تشکیل حکومت اسلامی عراق و شام را مطرح کردند. سقوط موصل در ۱۰ ژوئن ۲۰۱۴، موجب ترس و وحشت اقلیتهای قومی مانند کردها، ترکمنها و ایزدیها شد و آنها تلاش کردند در برابر این هجومهای بیرحمانه مقاومت کنند اما افزایش نیروهای خارجی و حمایت رژیمهای عربی، مقابله با داعش را دشوارتر کرد. فراموش نمیکنیم در آن زمان، در عرض چند ماه، بغداد در آستانه سقوط قرار گرفت و خطر تسلط داعش بر کل سوریه و عراق جدی شد.
در این شرایط، کشورهای غربی، بویژه آمریکا، به درخواستهای عراق و اقلیم کردستان پاسخ ندادند. این امر نشان داد حضور نیروهای بیگانه، بویژه آمریکا، در واقع بخشی از نقشه تغییر ژئوپلیتیک منطقه است. در این میان، ایران تنها کشوری بود که بهسرعت به درخواست مقابله با داعش پاسخ داد و مدیریت هوشمندانه سردار سلیمانی نهتنها داعش را در سوریه و عراق زمینگیر کرد، بلکه توانست حکومت آن را بهطور قابل توجهی تضعیف کند. از آن زمان روزی نبود که نام این سردار بزرگ، به عنوان کسی که میتواند معادلات را در منطقه به نفع جبهه مقاومت تغییر دهد، در خبرگزاریها و روزنامههای بینالمللی به چشم نخورد. شیوه مدیریت و محبوبیت شهید سلیمانی در منطقه به نحوی بود که گویی تا چند سال آینده جایی برای بیگانگان در منطقه غرب آسیا وجود نخواهد داشت، بنابراین حذف فیزیکی او در دستور کار قرار گرفت.
ترور سردار سلیمانی توسط آمریکا در سوم ژانویه ۲۰۲۰ نشاندهنده استیصال آن در برابر محور مقاومت بود. نقش تاریخی سردار سلیمانی در شکست داعش و حمایت از مظلومان، او را به شخصیتی محبوب و اسطورهای در میان ایرانیان و آزادیخواهان جهان تبدیل کرد.
محبوبیت این چهره فرامرزی و ستایشبرانگیز در بدرقه تاریخی و کمسابقه او در شهرهای مختلف عراق و ایران به وضوح قابل مشاهده بود، تا آنجا که طیفهای مختلف سیاسی و اجتماعی در آن واقعه کمنظیر، در سوگ فراقش اشک ماتم ریختند. از وزیر سابق دوران پهلوی تا جناحهای گوناگون سیاسی هیچ یک نتوانستند در برابر عظمت این مرد سر تعظیم فرود نیاورند و مدح او را نگویند.
سؤالی که در اینجا مطرح میشود این است کدام ویژگی این سردار رشید باعث محبوبیت بیحد و مرز او در بین مردم شد؟ نخبگی در نظامیگری، نبوغ فرماندهی، شکست داعش، این غول نظام استکباری؟ همه اینها قطعا در شکلگیری این قهرمان اسطورهای مؤثر بوده اما شاید مهمترین ویژگی او آن سرمایه اجتماعیای بود که سردار دلها در دوره زندگیاش، نه فقط برای خود بلکه برای کشورش و در یک کلام برای تمام آزادیخواهان جهان تولید کرد. مرز برای او معنایی نداشت. برای مبارزه با تاریکیها و دفاع از مردم بیدفاع، مرزها، این دستساختههای امپریالیسم جهانی، نمیتوانستند او را محدود کنند: صبح در تهران، ظهر در عراق، عصر در سوریه و شب در لبنان بود.
اینچنین جهان وطنی را فقط در شخصیت قهرمان اسطورهای میتوان یافت. او نمونه مطلق خیر بود، پایبند به پیمان، مردممدار، پاکدامن، امانتدار، مدافع مصلحتهای جامعه، مطیع رهبر و دین، نگاهبان مرزهای سرزمینی، گسترشگر عدل و داد و یاریدهنده ستمدیدگان. او در میدان نبرد بینظیر و خارقالعاده، زیرک و با مهارت بود و به تنهایی حریف یک لشکر.
کدام یک از این ویژگیها را در سلیمانی شهید به حد اعلا نمیتوان یافت؟ از میدان نبردش نگوییم که در میانه میدان منطقه چطور خواب را از چشمان تمام مزدوران نظام سلطه گرفته بود. سیل که آمد خود را به خوزستان رساند تا در کنار مردم باشد، زیرا میدان نبرد برایش آن روز کمک به مردم سیلزده بود و کیست که نداند سرمایه اجتماعی او چه کمکهایی که به پیشبرد یاریرسانی به مردم در منطقه نکرد.
مردم او را ستایش میکردند، زیرا آنها فرق سردار مردمی و سیاستمدار ابنالوقت را بخوبی تشخیص میدهند. او قائل به خطکشیهای مرسوم در جامعه نبود: آدمهای من، رفقای من، مریدهای من، باحجاب و بیحجاب، چپ و راست، اصلاحطلب و اصولگرا برای او معنایی نداشت. او همه را زیر چتر جامعه توحیدی میدید و جامعه را چون افراد منسجم یک خانواده متنوع و متکثر میپنداشت. او برای همیشه در تاریخ ایران و جهان«جاودانه» شد، زیرا «اکسیر حیات» را در میانه میدان نبرد علیه تاریکیها و نامردمیها یافت.
مردمشناس، عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی *
ارسال به دوستان
«وطنامروز» نحوه تخصیص کالابرگ الکترونیک در سال ۱۴۰۴ را پیگیری کرد
سبد کالا به کمک یارانهبگیران میآید
گروه اقتصادی: محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس، در مراسم سالگرد شهادت حاجقاسم سلیمانی درباره تخصیص و نحوه اجرای کالابرگ گفت: مجلس دوازدهم در فرآیند رسیدگی به لایحه بودجه ۱۴۰۴ با توجه به محدودیتهای منابع، اقداماتی را در حوزه حقوق و معیشت مردم در نظر گرفته است. قالیباف توضیح داد: مجلس دوازدهم در مصوبات خود، افزایش 2 برابری سقف معافیت مالیات بر درآمد، در نظر گرفتن تعداد فرزندان خانواده در میزان رشد حقوق، تأمین منابع مورد نیاز برای متناسبسازی حقوق بازنشستگان و احتساب دستیاری پزشکی به عنوان شغل را مدنظر قرار داده است.
رئیس مجلس شورای اسلامی با اشاره به افزایش ۴۰ درصدی مستمری مددجویان کمیته امداد و بهزیستی، تخصیص منابع لازم برای اعتبار کالابرگ ویژه خانوادههای غیربرخوردار، خانوادههای تحت پوشش نهادهای حمایتی و 3 دهک پایین جامعه گفت: مجلس به دنبال کاهش فقر مطلق با توجه به نیازمندیابی فعالانه و طراحی بسته حمایت از ۴۰۰ هزار خانوار درگیر فقر شدید که تحت پوشش نهادهای حمایتی قرار نگرفتهاند، است.
این در حالی است که مجلس دوازدهم همچنین اختصاص تسهیلات قرضالحسنه برای توانمندسازی و اشتغال محرومان، تأمین اعتبار هزینههای بیماران صعبالعلاج و اختصاص ۱۲ میلیارد دلار ارز ترجیحی برای دارو و کالاهای اساسی را در فرآیند تصویب بودجه مدنظر قرار داده است.
* پرداخت کالابرگ به جای یارانه نقدی؛ طرح جدید برای سال ۱۴۰۴
باید یادآور شد طرح اعطای کالابرگ از خرداد ۱۴۰۱ آغاز شد و ابتدا فقط به دهکهای اول تا سوم درآمدی اختصاص داشت اما بهتدریج، افراد دهکهای چهارم تا هفتم نیز مشمول این طرح شدند.
طرح کالابرگ الکترونیک، برنامهای بود که به حکم قانون بودجه با هدف حمایت از اقشار کمدرآمد و بهبود وضعیت معیشتی آنها با پیگیریهای جدی مجلس توسط دولت در سالهای ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ با نام فجرانه اجرا شد و در این طرح ۱۵۱ میلیون بسته غذایی از طریق ۲۱۱ هزار فروشگاه بین مردم توزیع شد. این طرح به گونهای طراحی شد که بتواند به جای پرداخت مستقیم نقدی، نیازهای اساسی افراد را از طریق ارائه کالاهای ضروری با استفاده از یک کارت الکترونیک تأمین کند.
در اردیبهشت ۱۴۰۱ دولت وقت قصد داشت ارز ۴۲۰۰ تومانی را حذف کند و این مجلس بود که هرگونه اقدام درباره ارز ترجیحی را منوط به اجرایی شدن کالابرگ الکترونیک کرد تا فشار به اقشار ضعیف را کم کند.
* توجیه وزیر برای عدم تخصیص کالابرگ الکترونیک
احمد میدری، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، در پایان آبان ۱۴۰۳ توجیه خود را برای حذف طرح کالابرگ اینگونه عنوان کرد: از آنجا که در بودجه سال ۱۴۰۳ هیچ ردیف و اعتباری برای طرح کالابرگ پیشبینی نشده است، این طرح اجرایی نخواهد شد. در انعکاس این خبر زمزمههای حذف کالابرگ الکترونیک در حالی مطرح شد که بر اساس بررسیها، حداقل 7 دهک جامعه به کالابرگ الکترونیک نیاز دارند و از سوی دیگر کنترل تورم هم از دست دولت خارج شده و افزایش رسمی اقلام خوراکی در چند ماه اخیر گویای این مطلب است. این فشارهای اقتصادی در دولت چهاردهم در شرایطی به مردم وارد میشود که دولت سیزدهم در طرح کالابرگ الکترونیک ۱۱ قلم از کالاهای اساسی نظیر مرغ، تخممرغ، گوشت منجمد، قند و شکر، روغن، ماست، شیر، پنیر، ماکارونی و حبوبات را از طریق کالابرگ ارائه میکرد. حال علاوه بر افزایش قیمت کالاهای اساسی که از ابتدای سال تاکنون اعمال شده، فشار مضاعفی به حدود ۱۵ میلیون نفر که یارانه خود را به وسیله کالابرگ الکترونیک دریافت میکنند، وارد شده است.
* نحوه تخصیص کالابرگ الکترونیک در قانون بودجه ۱۴۰۳
بر اساس قانون بودجه ۱۴۰۳، منابع یارانه معیشتی و اجرای کالابرگ الکترونیک ۳۱۵ هزار میلیارد تومان پیشبینی شده است. در قانون بودجه ۱۴۰۳ تبصره 8 آمده است: منابع جزء یکم این بند برای پرداخت یارانه دارو، شیر خشک و ملزومات مصرفی پزشکی، یارانه نقدی، معیشتی و کالابرگ الکترونیک، کمک به خانوارهای تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی و سازمان بهزیستی کشور، یارانه نان، یارانه بیمه ملوانان و هزینههای سرمایهگذاری و کمک به شرکت نفت و گاز و پالایش و پخش فرآوردههای نفتی، مصارف صرفهجویی انرژی و سایر مصارف ضروری در چارچوب قانون هدفمند کردن یارانهها تخصیص مییابد.
در این قانون آمده است: یارانه نقدی، معیشتی و مستمری مددجویان تحت پوشش سازمان بهزیستی کشور و یارانه داروی موضوع این بند به طور مستقیم به ذینفع نهایی پرداخت شود و سازمان هدفمندسازی یارانهها موظف است با ابلاغ و تخصیص سازمان برنامه و بودجه کشور نسبت به پرداخت مصارف در حدود منابع وصولی اقدام کند.
* ابهامات پیرامون ظرفیتهای بودجه
به نظر میرسد وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی - در اظهار نظر خود درباره کالابرگ - درباره ظرفیتهای بودجهای که بیشک یکی از مهرههای تأثیرگذار تدوین آن شخص وزیر بوده، بیخبر است! وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی باید توضیح دهد چطور طرحی را که ظرفیت آن در قانون بودجه سال آینده و مهمتر، در قانون هدفمندی یارانهها وجود دارد و نیاز حداقل ۷ دهک جامعه و موضوع تخصصی این وزارتخانه است لازمالاجرا نمیداند؟
با توجه به مطالب ذکر شده و تاکید رئیس مجلس شورای اسلامی، محسن زنگنه نایبرئیس کمیسیون تلفیق بودجه اعلام کرد دولت با افزایش قیمت ارز ترجیحی در سال آینده درآمدی حدود ۱۲۰ هزار میلیارد تومان کسب خواهد کرد که مکلف است این درآمد را در یک ردیف بودجهای خاص به صورت کالابرگ به خانوادههای کمدرآمد و دهکهای پایین جامعه ارائه دهد. همچنین در روزهای اخیر و بر اساس مصوبه نمایندگان مجلس در لایحه بودجه ۱۴۰۴، از سال آینده سرپرستان خانوار میتوانند به طور داوطلبانه درخواست دهند تا به جای یارانه نقدی، کالابرگ الکترونیک دریافت کنند. سازمان هدفمندسازی یارانهها نیز موظف است سازوکار اجرایی این تغییر را فراهم کند.
بر این اساس سخنگوی سازمان هدفمندی یارانهها در این باره توضیح داد: اظهارات رئیس مجلس شورای اسلامی با توجه به پیشبینی این موضوع درباره نحوه ارائه کالابرگ برای سال آینده مطرح است و دولت باید تدابیری برای اجرایی کردن آن اتخاذ کند؛ بهگونهای که امکان تبدیل یارانه نقدی به اعتبار کالابرگ الکترونیک برای یارانهبگیران فراهم شود. این تغییر تنها با درخواست خود یارانهبگیران اعمال خواهد شد.
* حذف یارانه دهکهای پردرآمد به نفع دهکهای پایین درآمدی
شایان ذکر است موضوع حذف یارانه دهکهای پردرآمد در نشست کمیسیون تلفیق لایحه بودجه ۱۴۰۴ در هفتههای اخیر مورد بررسی قرار گرفت. محمد بیات، عضو این کمیسیون، درباره تصمیمهای جدید برای حذف یارانه دهکهای پردرآمد و چالشهای شناسایی دهکهای مختلف درآمدی گفت: یکی از مسائل مهم و چالشبرانگیز در این طرح، شناسایی و طبقهبندی دقیق دهکهای درآمدی است.
وی ادامه داد: برای شناسایی دهکهای مختلف و دقیقا مشخص کردن افرادی که در فقر مطلق به سر میبرند، دولت باید از دادههای بهروز و دقیق استفاده کند. به گفته او، برای اجرای این طرح، اطلاعات اقتصادی ۸۱ میلیون نفر باید بهروز و دقیق باشد تا سیاستهای حمایتی بر اساس واقعیتها طراحی و اجرا شوند.
این عضو کمیسیون تلفیق گفت: بر اساس پیشبینیها و اطلاعات موجود، حدود ۸میلیون نفر از 3 دهک پایین جامعه قرار است از منابع حاصل از حذف یارانه نقدی دهکهای هشتم، نهم و دهم بسته حمایتی دریافت کنند.
بیات تأکید کرد: حذف یارانه برای افرادی که درآمد بالایی دارند، تصمیمی مناسب است. این افراد معمولا نیازی به حمایتهای اقتصادی ندارند و منابع حاصل از حذف یارانه این افراد طبق مصوبه لایحه بودجه، قرار است به سمت کمک به اقشار کمدرآمد هدایت شود. به گفته او، این اقدام میتواند در شرایط اقتصادی سخت و با توجه به تورم بالا، از مشکلات معیشتی اقشار آسیبپذیر بکاهد. وی همچنین به پیشنهاد توزیع یارانه به 3 دهک پایین جامعه اشاره کرد و گفت: این یارانه میتواند به صورت کالابرگ (تخصیص کوپن خرید کالا) برای تأمین نیازهای اولیه مردم فقیر توزیع شود. این اقدام برای کاهش مشکلات اقتصادی افراد کمدرآمد و آسیبپذیر جامعه در شرایط تورمی اهمیت دارد.
* لزوم تغییر شیوه پرداخت یارانه نقدی با مسؤولیت سازمان هدفمندسازی یارانهها
به گزارش «وطن امروز»، در بند ۱۳ حمایت اجتماعی لایحه بودجه ۱۴۰۴ عنوان شده در صورت درخواست سرپرستان خانوار مشمول یارانه نقدی برای تغییر شیوه پرداخت از نقدی به کالابرگ الکترونیک، استفاده از مبالغ کالابرگ الکترونیک برای سرپرستان خانوارهای مشمول یارانه نقدی به صورت داوطلبانه و بدون هرگونه مبلغ تشویقی (اضافه بر مبلغ یارانه نقدی) مجاز است. سازمان هدفمندسازی یارانهها موظف است سازوکار اجرایی لازم را برای افراد متقاضی مهیا کرده و دستورالعمل اجرایی آن را با تأیید سازمان برنامه و بودجه کشور ابلاغ کند.
این تغییر به هیچ وجه شامل هیچگونه مبلغ تشویقی اضافه بر مبلغ یارانه نقدی نمیشود و صرفاً به منظور تسهیل در تأمین نیازهای اساسی خانوارها از طریق کالاهای ضروری صورت میگیرد. سازمان هدفمندسازی یارانهها باید دستورالعمل اجرایی این طرح را تهیه کرده و پس از تأیید سازمان برنامه و بودجه کشور، آن را ابلاغ کند. این دستورالعمل شامل جزئیاتی نظیر نحوه ثبتنام، روشهای دریافت کالابرگ الکترونیک و چگونگی استفاده از آن خواهد بود.
استفاده از کالابرگ الکترونیک میتواند مزایایی نظیر کاهش تورم، جلوگیری از سوءاستفادههای احتمالی و افزایش کنترل بر مصرف منابع مالی را به همراه داشته باشد.
ارسال به دوستان
حملات زنجیرهای مشکوک و نشاندار در نیواورلئان و لاسوگاس خشم ترامپ و ماسک از دولت بایدن را به دنبال داشت
در مسیر حادثه
گروه بینالملل: سال نو میلادی در ایالات متحده آمریکا با ناامنی و خشونت آغاز شد؛ به نوعی که جشن سال نوی میلادی در این کشور به حاشیه رفت و تیتر یک رسانههای آمریکایی حوادث خشونتباری شد که امنیت این کشور را نشانه گرفته است؛ امنیتی که با وجود هزاران میلیارد دلار هزینه و مرزهای تحت مراقبت شدید همچنان خدشهپذیر است و راهکارهای دموکراتها و جمهوریخواهان برای برقرار کردن آن نتیجه نداده است. سال 2025 در آمریکا با خبر حمله با خودرو به مردم و زیر گرفتن عدهای در نیواورلئان آغاز شد. شخصی به نام «شمسالدین جبار» 42 ساله، خودروی خود را که از نوع وانتهای سنگین بود، با سرعت بالا به سوی جمعیت راند و 14 شهروند آمریکایی را کشت و بیش از 30 نفر دیگر را مجروح کرد. این حمله چهارشنبه شب به محل جشن خیابانی سال نوی میلادی در محله فرانسویهای نیواورلئان انجام شد و مقامات افبیآی آن را به عنوان یک حمله تروریستی بررسی کردند. کریستوفر رایا، معاون بخش مبارزه با تروریسم پلیس فدرال آمریکا (افبیآی) در این باره اعلام کرد یک پرچم مربوط به گروه تروریستی (داعش) در خودرویی پیدا شد که شمسالدین جبار از آن برای حمله استفاده کرده بود. وی همچنین در کنفرانس خبری اعلام کرد افبیآی و سایر بخشها در حال بررسی صدها ساعت فیلم دوربینهای مداربسته از محله فرانسوی نیواورلئان و دیگر مکانها هستند و از مردم آمریکا خواست فرصت بیشتری برای تحقیقات به آنها دهند. او همچنین گفت تکنیسینهای خنثیکننده بمب افبیآی ۲ وسیله بمب دستساز را در یخدانهایی پیدا کردند؛ یکی در تقاطع خیابانهای بربن و اورلئان و دومی ۲ بلوک دورتر.
گزارشهایی از وجود چندین بمب دستساز دیگر نیز منتشر شد اما این بمبهای دستساز عملیاتی نبودند. کریستوفر رایا افزود: تصاویری از مظنون وجود دارد که نشان میدهد که او ۲ بمب دستساز را در جایی که بعدها توسط ماموران پیدا شدند، قرار داده است. این تنها حمله روز چهارشنبه نبود، چرا که یک دستگاه خودروی سایبرتراک تولید شرکت تسلا نیز مقابل برج ترامپ در لاسوگاس منفجر شد. در این حمله یک نفرکشته شد و 7 نفر دیگر از رهگذران مجروح شدند. خودروی سایبرتراک منفجر شده همچنین دارای مقادیر قابل توجهی ترقه و مواد منفجره آتشبازی بود که برای جشن سال نوی میلادی به کار گرفته میشود. رسانههای آمریکایی عامل انفجار خودروی سایبرتراک در مقابل برج ترامپ در لاسوگاس را «متیو لیولزبرگر» ۳۷ ساله و عضو سابق ارتش آمریکا معرفی کردند. وی خودروی سایبرتراک را به سمت پارکینگ مقابل در اصلی برج ترامپ که هتلی بینالمللی در لاسوگاس است رانده و خودرو را منفجر کرده است که منجر به مرگ یک نفر و مجرح شدن 7 نفر دیگر شده است؛ اقدامی که تروریستی بودن آن همچنان تایید نشده است و مقامات امنیتی آمریکا اعلام کردند درباره مرتبط بودن این حمله با حمله نیواورلئان تحقیق میکنند. رسانههای آمریکایی همچنین از خودکشی عامل این حمله پس از انفجار خبر دادند. در این بین ایلان ماسک، مالک میلیاردر نزدیک به ترامپ و مالک شرکت تسلا که سازنده این خودرو است در شبکههای اجتماعی نسبت به این انفجار واکنش نشان داد و اعلام کرد تیم تحقیقاتی تسلا را برای بررسی علت این انفجار مامور کرده است. وی همچنین در پستهای بعدی خود در شبکههای اجتماعی اعلام کرد احتمال ارتباط و هماهنگی بین ۲ حمله وجود دارد. ماسک ارتباط احتمالی این حادثه با حمله خودروی فورد اف۱۵۰ در نیواورلئان را مطرح و اشاره کرد هر دو خودرو از شرکت اجاره خودرو «تورو» اجاره شده بودند. وی با اشاره به این اطلاعات، انفجار خودروی سایبرتراک تسلا را یک حمله تروریستی معرفی کرد؛ موضوعی که همچنان توسط مقامات امنیتی دولت آمریکا تایید نشده است و همین مساله نیز منجر به خشم مردم آمریکا شده است.
* استاندارد دوگانه در قبال حملات
پیش از این در حملهای مشابه در آلمان و پیش از سال نوی میلادی یک روانپزشک اسلامستیز سعودیتبار با راندن خودروی اجارهای «بیامو» به درون جمعیت، تعداد زیادی از شهروندان آلمانی را در بازار کریسمس شهر ماکدبورگ زیر گرفت و 11 نفر را کشت و تعداد بیشتری را زخمی کرد؛ اقدامی که از سوی دولت آلمان تروریستی تلقی نشد. بسیاری از رسانههای آلمانی در لحظات ابتدایی حمله از آن به عنوان حمله تروریستی یاد کردند و شایعاتی نیز درباره دست داشتن گروههای تروریستی به ظاهر اسلامگرا در این حمله مطرح شد اما پس از افشای هویت عامل حمله و بررسی مواضع آتئیستی و ضد اسلامی او که دلیل پناهندگی وی به آلمان نیز بود، لحن و ادبیات مسؤولان و رسانههای آلمانی درباره این حمله تغییر کرد و انگیزه از این حمله را تروریستی معرفی نکردند، بلکه آن را شخصی خواندند. بسیاری از کاربران فضای مجازی در آلمان و بسیاری از مسلمانان با اشاره به این رویکرد و استاندارد دوگانه دولت و رسانههای آلمانی و اروپایی به این حقیقت اشاره کردند که برای تروریستی معرفی کردن اقدامات وحشیانه و خشونتبار - که به منظور ایجاد رعب و وحشت جمعی انجام میشود - توسط دولتهای غربی، باید عامل حمله مسلمان باشد و حتی اگر یک تبعه سعودی که ضد اسلام است اقدام به زیرگیری جمعیت با خودروی خود کند، این حمله از سوی دولتها و مقامات غربی تروریستی معرفی نمیشود. این استاندارد دوگانه در حملات روز چهارشنبه آمریکا نیز رخ داد و حمله نیواورلئان با وجود اینکه طبق گفته مقامات افبیآی به صورت انفرادی و بدون هماهنگی با گروه داعش انجام شده است، تروریستی معرفی شد و علت اصلی آن نیز این است که نام عامل این حمله وحشیانه شمسالدین جبار است. این استاندارد دوگانه زمانی بیشتر به چشم میآید که متوجه میشویم هر دو عامل حملات روز چهارشنبه، عضو سابق ارتش ایالات متحده آمریکا بودند و هر دو نیز در پایگاهی در ایالت کارولینای شمالی سابقه فعالیت در ارتش آمریکا را داشتند؛ مسالهای که احتمال هماهنگی بین 2 حمله را بیش از پیش افزایش میدهد.
* واکنشها به حملات
شروع خشونتبار سال نوی میلادی در ۲ ایالت آمریکا و کشته و زخمی شدن تعداد زیادی از شهروندان این کشور بویژه در مقابل برج ترامپ، واکنش بسیاری از مقامات سیاسی آمریکا را برانگیخت. دونالد ترامپ، رئیسجمهور منتخب آمریکا در واکنش به حملات سال نوی میلادی آمریکا در شبکههای اجتماعی نوشت: وضعیت کشورمان فاجعهبار است و مورد تمسخر جهان قرار گرفتهایم. رهبری ضعیف و سیاست مرزهای باز تنها میتواند به چنین نتیجهای منتهی شود. وی همچنین حزب دموکرات و جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا را عامل اصلی حملات مرگبار اخیر معرفی کرد و این اقدامات را با مهاجرت غیرقانونی مرتبط دانست و اظهار کرد: گفته بودم تبهکارانی که به آمریکا میآیند، بسیار بدتر از تبهکارانی هستند که در کشور داریم. این گفته به واقعیت تبدیل شد. وی همچنین گفت: نرخ جرم در آمریکا «در سطحی است که پیش از این کسی ندیده بود». وی همچنین اعلام کرد: ایالات متحده آمریکا در حال سقوط و فروپاشی است. جو بایدن، رئیسجمهور فعلی آمریکا نیز در واکنش به این حملات موضع گرفت. بایدن در بیانیهای تلویزیونی گفت: هیچ نوعی از خشونت هیچ توجیهی ندارد و ما هیچ حملهای به مردمان خود را تحمل نخواهیم کرد. عامل حمله نیواورلئان پیش از اقدام خود ویدئوهایی در شبکههای اجتماعی منتشر کرده بود که نشان میدهد «وی از داعش الهام گرفته بود». وی با اشاره به انفجار خودروی سایبرتراک تسلا مقابل هتل ترامپ در لاسوگاس در ایالت نوادا نیز تاکید کرد: ارتباط این انفجار با حمله نیواورلئان در حال بررسی است اما تاکنون ارتباطی میان این ۲ گزارش نشده است. لاتویا کانترل، شهردار نیواورلئان نیز این حادثه را یک «حمله تروریستی» خواند. در این میان تروریستی نخواندن حمله دوم در مقابل برج ترامپ در لاسوگاس بسیاری از طرفداران ترامپ و جمهوریخواهان را از دولت دموکرات بایدن خشمگین کرده و اعتراضات بسیاری را برانگیخته است. طرفداران دونالد ترامپ نیز با توجه به تلاش برای ترور وی در کمپین انتخاباتی وی در انتخابات 2024 و هدف قرار گرفتن وی، این حملات بویژه حمله به برج ترامپ در لاسوگاس را اقدامی مشکوک خوانده و مدعی دستداشتن عدهای در پشت پرده حملات هستند.
* جنجالهای سیاسی و امنیتی آمریکا
با توجه به سابقه نظامیگری عوامل هر دو حمله در یک پایگاه در کارولینای شمالی و کشته شدن هر دوی آنها و تروریستی خوانده شدن حمله تروریستی نیواورلئان، احتمالات بسیاری در فضای سیاسی و رسانهای آمریکا ایجاد شده است. بسیاری معتقدند دموکراتها پیش از تحویل دولت به دونالد ترامپ خواستار ایجاد چالشهای حداکثری برای دولت بعدی هستند. از صدور مجوز برای استفاده از موشکهای دوربرد آمریکایی و اروپایی برای هدف قرار دادن خاک روسیه برای ارتش اوکراین گرفته تا جنجال پرواز پهپادهای ناشناس در آسمان آمریکا و حملات خشونتبار اخیر، سناریوهای توطئه مختلفی را میان طرفداران ترامپ محبوب کرده است؛ سناریوهایی که عامل حملات خشونتبار سال نو میلادی را فراتر از ۲ عامل حمله معرفی میکنند و معتقدند پشت پرده این حملات جریاناتی وجود دارند و انگشت اتهام بسیاری از این سناریوها به سوی حزب دموکرات اشاره رفته است. هرچند برای اثبات این ادعاها مدرک موثقی وجود ندارد اما به درگیری سیاسی جدی در این کشور منجر شده است. این نزاعها و درگیریهای بیسابقه ناشی از تغییر رویکرد گسترده احتمالی در سیاست داخلی و خارجی آمریکا در دوره ترامپ است؛ نزاعهایی که با توجه به بیپاسخ ماندن سوالات جامعه درباره ماجراهایی مانند ترور ترامپ، پرواز پهپادها و حملات افزایش یافته است.
ارسال به دوستان
کارشناسان صنایع هوایی سال 2024 را برای غول صنایع هوافضای آمریکا «سال جهنمی» توصیف کرده بودند اما آیا چشمانداز 2025 تفاوتی میکند؟
بوئینگ در سال سقوط
تنها یک روز پس از فاجعه فرود ناقص و انفجار یک فروند هواپیمای بوئینگ 737-800 در سئول که به کشته شدن 179 مسافر و خدمه آن منجر شد، شرکت هواپیمایی کرهجنوبی اعلام کرد نقص فنی مشابهی را در یک هواپیمای دیگر از همین مدل کشف کرده است. حادثه یکشنبه گذشته، خود به تنهایی اثباتی بود بر یک چالش 8 ساله که آیا انواع هواپیماهای بوئینگ سری 737 که رایجترین هواگردهای مسافری، لجستیک و نظامی ساخت آمریکا در سراسر جهان هستند، ناامنترین هواپیماهای دنیا نیز محسوب میشوند؟ ۲ سانحه کوچکتر به فاصله چند ساعت، بار دیگر پس از سال 2022، پاسخ این سوال را مثبت کردند. صبح یکشنبه گذشته، یک فروند بوئینگ 737-800 در قالب پرواز سی 22176 هواپیمایی ججو ایر کرهجنوبی که از بانکوک تایلند با 175 مسافر و ۶ خدمه بازمیگشت، وقتی روی باند فرودگاه بینالمللی موان در جنوب غربی سئول فرود میآمد، ناگهان از مسیر منحرف و پس از برخورد با حصار اطراف منفجر شد.
بلافاصله رئیسجمهور موقت کرهجنوبی دستور بازرسی فوری تمام هواپیماهای سری مزبور به کار گرفته شده در خطوط هوایی این کشور را صادر کرد. به گزارش خبرگزاری یونهاپ، روز دوشنبه وزارت زمین، زیرساخت و حملونقل کرهجنوبی نیز فرمان بازرسی ویژهای از تمام جتهای بوئینگ مزبور را صادر کرد. سپس شرکت هواپیمایی ججو ایر، پرمشتریترین خط هوایی کرهجنوبی به طور رسمی اعلام کرد دلیل بروز سانحه، نقص احتمالی ارابه فرود بوده است. این شرکت در همین گزارش فاش کرد همین مشکل روز دوشنبه نیز در یکی دیگر از هواپیماهای بوئینگ این شرکت رخ داده است.
بر این اساس پرواز ججو ایر با 161 مسافر، اندکی پس از پرواز از فرودگاه بینالمللی گیمپوی سئول در روز دوشنبه، نقص ارابه فرود را گزارش کرد که باعث بازگشت هواپیما و فرود اضطراری شد. ارابه فرود سازهای است که هواپیما هنگام توقف یا حرکت روی زمین بر آن تکیه دارد و عمدتا دارای چرخ است، مگر در هواپیماهای مخصوص نشستن روی آب یا برف. چرخها نیز در قسمتهای ۲ بال، بدنه و دماغه هواپیما قرار دارد.
رسانههای کرهای اعلام کردند پس از حادثه یکشنبه، ترس از پرواز چنان در این کشور شیوع یافته که ظرف ۲ روز 680 هزار نفر پروازهای خود را لغو کردهاند. روزنامه جونگ آنگ به نقل از یکی از نمایندگان ججو ایر، این تصمیم را یک اقدام ضروری برای ایمنسازی عملیات پرواز شرکت مزبور دانسته است. به گزارش رویترز اما کارشناسان خیلی زود بهانه اولیه شرکت هواپیمایی کرهای را مبنی بر اینکه برخورد دستهای از پرندگان به اراده فرود یا چرخهای بوئینگ مزبور منجر به نقص فنی شده زیر سوال بردند. بدین ترتیب بار دیگر سوانح سریالی، نام بوئینگ 737 را به عنوان ناامنترین هواپیمای دنیا بر سر زبانها انداختند. موضوع مهم اینجاست که کمتر از 24 ساعت بعد از سانحه بوئینگ 737 در سئول که به کشته شدن 179 نفر انجامید، یک هواپیمای دیگر از همین مدل متعلق به خطوط هوایی ایر کانادا نیز به دلیل خرابی ارابه فرود دچار نقص فنی شده بود. در حقیقت به شکلی مشابه ۲ بوئینگ هممدل کرهای، یکی از چرخهای این هواپیما نیز قبل از فرود روی باند باز نشده بود. با آنکه فرود اضطراری آن در فرودگاه هالیفاکس باعث شد بال هواپیما به باند برخورد کرده و آتشسوزی ایجاد شود اما تعادل آن به هم نخورد و تمام خدمه و مسافرانش سالم ماندند.
* نظارت فاجعهبار دولت آمریکا روی بوئینگ
سری 737 معروف به بچه بوئینگ، یک مدل هواپیمای مسافری باریکپیکر دوموتوره است که سابقه بهکارگیریاش در خطوط هوایی به 58 سال قبل (۱۹۶۷ ناوگان لوفتهانزا) بازمیگردد. تاکنون بیش از 15 هزار مدل مختلف از سری 737 به خطوط هوایی تجاری، باری و ارتشهای کشورهای مختلف تحویل داده شده است. سال جاری میلادی چنین بر آورد شده که به طور میانگین در هر ساعت 1250 فروند از این هواپیما در آسمانها در حال پرواز بوده است.
بوئینگ 737-800 که یکی از مدلهای اصلاح شده سری 737 است و عمدتا توسط خطوط هوایی ارزانقیمت مورد بهرهبرداری قرار میگیرد، نزدیک به 100 میلیون دلار قیمت دارد. این مدل به منظور رقابت با ایرباس «ای320» وارد ناوگانهای هوایی شد و با ظرفیت صندلی 162 تا 189 مسافر در ۲ کلاس پروازی قابل سفارش و پرواز است. آمارها نشان میدهد در بازه زمانی 12 ساله (از ۲۰۰۶ تا 2018 ) ۲۴ فروند بوئینگ ۸۰۰-۷۳۷ در سراسر جهان دچار حادثه شده و ۷۶۷ نفر بر اثر این حوادث جان خود را از دست دادهاند. در واقع ناامن بودن این مدل بود که باعث شد بوئینگ، نسل مکس را با ادعای برطرف کردن نقایص فنی قبلی در سال 2017 ارائه دهد.
با این حال 3 سانحه سریالی این مدل ظرف تقریبا یک شبانهروز و به خاطر نقصهای مشابه، چالش پیش روی بهرهبرداری از هواگردهای ساخت بوئینگ، بزرگترین شرکت هوافضای جهان را برملا ساخته است. تا همین جای کار وزارت حملونقل کرهجنوبی رسما درباره ادامه استفاده از 62 فروند بوئینگ 737-800 که در خدمت خطوط هوایی ججو ایر، تیوی ایر، جین ایر، ایستر جت، ایر اینچئون و کرین ایر هستند هشدار داده است. تازه این مدل از سری 737 طی سالهای اخیر در مقایسه با مدلهای جدیدتر کمسانحه محسوب میشود. در حقیقت بدنامترین بوئینگ 737، چهارمین نسل و پیشرفتهترین آن با عنوان «مکس» است که به فاصله کوتاهی پس از آغاز تحویل، سونامی وسیعی از سوانح هوایی در گوشه و کنار جهان را باعث شد. سوانح سریالی بوئینگ 737 مکس باعث شد در همان سال نخست فعالیت در ناوگانهای تجاری، مجوز پرواز آن در چندین کشور بویژه در آسیا و آفریقا صادر نشود. عجیب اینکه نقص فنی مربوط به ارابه فرود (چرخها) یکی از شایعترین دلایل سوانح مدلهای سری 737 از 800 تا مکس بوده است. اسفند پارسال، یک فروند بوئینگ ۷۳۷ مکس ۸ از باند فرودگاه هیوستن در ایالت بوستون آمریکا به خاطر شکستن ارابه فرود منحرف و واژگون شد. معضل دیگر سری 737، بروز انفجار در بخشهای مختلف هواپیما حین پرواز است. ژانویه پارسال (2024) یک فروند هواپیمای ۷۳۷ مکس ۹ در حالی که در ارتفاع ۴۸۷۶ متری بر فراز پورتلند، مرکز ایالت اورگان آمریکا در حال حرکت بود، دچار انفجار شد. در بررسیهای فنی معلوم شد پیچهای بخشی از موتور شل بسته شده بودند. سال 2018 نیز در یکی از هواپیماهای مشابه، یک خانم مسافر آمریکایی که روی صندلی مجاور بال نشسته بود، بر اثر شکستن یک قطعه در موتور جت و فشار توربینها، به شکل فجیعی به بیرون از کابین مکیده و کشته شد. تازه این حوادث جدا از ۲ سانحه مرگبار مدل مکس در سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ میلادی است که مجموعا در جریان آن ۲ سانحه ۳۴۹ نفر جانشان را از دست دادند. اولین مورد زمانی رخ داد که یک هواپیمای مکس ۸ متعلق به شرکت لاین ایر اندونزی در اکتبر ۲۰۱۸ در دریای جاوه سقوط کرد. دومین سقوط مرگبار یک فروند مکس ۸ دیگر متعلق به خطوط هوایی اتیوپی تنها ۶ دقیقه پس از برخاستن از فرودگاه آدیسآبابا در مارس ۲۰۱۹ بود. در هر دو مورد، شرکت بوئینگ مقصر اصلی قلمداد شد، چرا که تغییرات قابل توجهی را که در مدل جدید یعنی مکس لحاظ کرده بود، در کتابچه راهنمای هواپیما معرفی نکرده بود و اکثر خلبانان سری 737 از آن اطلاعی نداشتند؛ از جمله افزودن یک سامانه کنترل پرواز خودکار برای کمک به محاسبه موتورهای بزرگتر به نام سیستم MCAS.
پس از آن سانحه تمام بوئینگهای 737 مکس برای نزدیک به ۲ سال در سراسر جهان زمینگیر شدند و شرکت آمریکایی در حال بررسی تغییراتی در سامانه کنترل پرواز نسخههای جدید خود بود. در همین مقطع یک هیات تحقیقاتی کنگره آمریکا سوانح رخ داده را ناشی از نقطه اوج وحشتناک نظارت شکستخورده دولت آمریکا (در دوره ریاستجمهوری ترامپ) و ایجاد نواقص در طراحی و ساخت در نتیجه انفعال شرکت بوئینگ خواند.
* اعتراف بوئینگ به مشکلات مکس
شرکت بوئینگ دسامبر ۲۰۲۳ از خطوط هوایی درخواست کرد هواپیماهای تولیدیاش را برای یافتن نقص احتمالی در سامانه کنترل سکان بازرسی مجدد کنند. این درخواست پس از آن مطرح شد که یک اپراتور بینالمللی، پیچی با مهره گمشده را در طول تعمیر و نگهداری معمول پیدا کرد. در یک مورد جداگانه این شرکت آمریکایی متوجه شد یک هواپیمای تحویل داده نشده مهرهای دارد که بدرستی سفت نشده است. اداره هوانوردی فدرال آمریکا اخیرا به خلبانان اعلام کرده استفاده از سامانه ضد یخ را در مدل مکس محدود کنند، زیرا ورودیهای اطراف موتورها ممکن است بیش از حد گرم شده و از بین بروند. به شکلی شرمآور اما بزرگترین شرکت هوافضای جهان اخیرا از این نهاد دولتی درخواست معافیت ایمنی کرده با این توجیه که همزمان در حال توسعه راهحلی بلندمدت است.
بوئینگ برای آغاز تحویل جدید مدلهای مکس ۷ خود به مشتریان به این معافیت نیاز دارد. این در حالی است که خود شرکت سال 2023 وجود مشکلی در اتصالات مدل 737 مکس را گزارش داد که در آن بدنه با بخش عمودی دم برخورد میکند. حتی این شرکت در گزارشی عمومی شرکت قطعهساز خود یعنی «اسپریت آئرو سیستمز» در کانزاس را به تولید غیراستاندارد در برخی قطعات هواپیماها متهم کرد! اشاره به سوراخکاریهای نامناسب در دیواره بدنه که باعث فشار در عقب بدنه هواپیمای 737 در ارتفاع میشود. با این حال این شرکت آمریکایی اعلام کرده اگرچه وجود چنین نواقصی میتواند تحویل برخی هواپیماهای جدید را به تعویق بیندازد اما خطری فوری برای هواپیماهایی که از پیشتر پرواز میکردند ایجاد نمیکند. یک گزارش دیگر نیز به تحقیق مقامهای ایمنی فدرال درباره آتشسوزی موتور یک بوئینگ ۷۳۷ مکس خطوط هوایی یونایتد میپردازد که تابستان پارسال پس از فرود در نیوآرک نیوجرسی کشف شد. هواپیمایی از همین مدل در همین خط هوایی به مقصد دنور در آخرین روزهای سال 2023 با فرود اضطراری مواجه شد که در نتیجه انفجار در موتور آن بود.
* نواقص سری 777 و 787
مشکلات فنی فاجعهبار فقط به سری 737 بوئینگ محدود نمیشود و حتی سری ۷۷۷ را که سالهاست لقب بهترین هواپیمای مسافری جهان را یدک میکشد شامل میشود. اوایل 2024 یک فروند بوئینگ 777 خطوط هوایی یونایتد پس از برخاستن از فرودگاه سانفرانسیسکو به مقصد اوزاکای ژاپن یکی از چرخهای ۱۱۶ کیلوگرمی خود را روی باند از دست داد. همچنین سال ۲۰۲۱ پره فن موتور سمت راست یک بوئینگ ۷۷۷ اندکی پس از برخاستن از فرودگاه دنور با ۲۳۹ سرنشین شکست. هیات ملی ایمنی ترابری ایالات متحده، بوئینگ را در بازرسی ناکافی پرههای فن مقصر اصلی دانست. بوئینگ ۷۸۷ پهنپیکر با ۲ راهرو نیز با مشکلات تولیدی مواجه شده که به طور پراکنده تحویل آن را متوقف کرده است. این شرکت ماه ژوئن 2023 اعلام کرد در حال بررسی اتصالات در قسمتی از دم به نام «پایدارکننده افقی یا دم افقی» هواپیما برای شرایط نامناسب است. مارس 2024 تحویل ۷۸۷ دستگاه متوقف شد در حالی که نهاد دولتی ناظر به بررسی اسناد مربوط به کارهای انجام شده در هواپیماهای جدید پرداخت. سوانح سریالی بیپایان هواپیماهای مسافری گرانقیمت بوئینگ حتی باعث شد با وجود باج تبلیغاتی سنگین این شرکت عظیم به رسانههای جریان اصلی آمریکا، کارشناسان هوافضا سال 2024 را از همان ماههای آغازین به عنوان «سال جهنمی بوئینگ» نامگذاری کنند؛ سالی که با سوانح اخیر، جهنمیتر هم شد.
ارسال به دوستان
اصابت موشک بالستیک «فلسطین 2» و پهپاد یافا به عمق سرزمینهای اشغالی
یمن روی روان تلآویو
روز جمعه مردم یمن با برگزاری راهپیمایی میلیونی در حمایت از ملت فلسطین و محکومیت جنایات رژیم صهیونیستی در نوار غزه، بار دیگر حمایت تمامعیار خود را از فلسطین فریاد زدند و به جهانیان پیام ادامه حمایت بیوقفه از مقاومت فلسطینیان را نشان دادند؛ راهپیمایی و تجمعاتی میلیونی در شهرهای مختلف یمن که پس از نماز جمعه برگزار شد و نشاندهنده عزم جدی ملت یمن بود. در بیانیه تظاهرات میلیونی قشرهای مختلف مردم یمن با عنوان «همچنان در کنار غزه با هویت ایمانی و مسیر قرآنی خود ثابتقدم هستیم» با تاکید بر ادامه مسیر حق و ثبات در موضع حق آمده است: ما هرگز پرچم را زمین نخواهیم گذاشت، هرگز میادین را ترک نخواهیم کرد و هرگز از مواضع ایمانی خود دست بر نخواهیم برداشت. این بیانیه میافزاید: خداوند را به خاطر شکست تجاوز آمریکایی- انگلیسی به کشورمان و یک سال کامل حمایت کشورمان از غزه و شکست دشمنان خود شکر میکنیم.
این راهپیمایی در حالی برگزار شد که طی هفته گذشته ارتش متجاوز و تروریستی آمریکا به همراهی ارتش انگلیس با استفاده از هواپیماهای جنگنده مناطق مختلفی از صنعا در یمن را بمباران کردند؛ اقدامی متجاوزانه که به نیابت از رژیم صهیونیستی انجام شد و بلافاصله واکنش سیاسی و نظامی مقامات انصارالله یمن را به دنبال داشت. نیروهای مسلح یمن نیز برای بار دیگر اهداف آمریکایی را در دریای سرخ هدف قرار داده و برای چندمین بار پهپاد MQ9 ارتش متجاوز آمریکا را بر فراز یمن سرنگون کردند. نیروهای مسلح یمن همچنین با عملیاتهای موشکی، پهپادی و دریایی خود در دریای سرخ و تنگه بابالمندب به محاصره اقتصادی رژیم صهیونیستی ادامه داد. همچنین نیروهای مسلح یمن در انتقام جنایات رژیم صهیونیستی در نوار غزه و در حمایت از ملت مظلوم فلسطین، سحرگاه روز جمعه عملیات موشکی دیگری را علیه رژیم صهیونیستی انجام داد؛ عملیاتی که عمق سرزمینهای اشغالی را هدف قرار داد و موفقیتآمیز بود. ارتش رژیم صهیونیستی نیز از فعال شدن آژیر خطر در بیش از 150 نقطه در سرزمینهای اشغالی خبر داد. یمنیها در این عملیات با استفاده از موشک بالستیک و پهپاد سرزمینهای اشغالی را هدف قرار دادند و تصاویر منتشر شده از سرزمینهای اشغالی نشان میدهد سامانه پدافند هوایی ارتش رژیم صهیونیستی و سامانه آمریکایی تاد در رهگیری این موشک ناتوان بوده و پرتابه به سرزمینهای اشغالی اصابت کرده است.
سخنگوی نیروهای مسلح یمن در توضیح این عملیات ضدصهیونیستی بیانیهای صادر کرد. یحیی سریع در این بیانیه اعلام کرد 2 عملیات ضد صهیونیستی علیه ۲ هدف در سرزمینهای اشغالی انجام شده است. وی در این بیانیه گفت: نخستین عملیات ایستگاه برق دشمن اسرائیلی در شرق منطقه اشغالی یافا را هدف قرار داد. این عملیات با موشک بالستیک مافوق صوت «فلسطین ۲» انجام شد که با دقت به هدف اصابت کرد. وی افزود: عملیات دوم با پهپاد «یافا» به سوی هدف نظامی دشمن اسرائیلی در منطقه یافای اشغالی شلیک شد که با موفقیت به هدف خود دست یافت. سخنگوی نیروهای مسلح یمن ادامه داد: ما بر آمادگی بالای خود برای مقابله با هرگونه حماقت نیروهای متجاوز آمریکایی و اسرائیلی یا افراد مرتبط با آنها از هر طرفی تاکید میکنیم. به کمک خداوند قادریم از یمن عزیز، حاکمیت و حقوق مشروع آن دفاع کنیم.
این در حالی است که ارتش رژیم صهیونیستی مدعی رهگیری پرتابههای عملیات یمنیها شده است؛ ادعایی که تصاویر منتشرشده از سرزمینهای اشغالی خلاف آن را ثابت میکند و نشاندهنده پابرجا بودن ضعف سامانههای پدافندی ارتش رژیم صهیونیستی و متحدان غربی و عربی آن در برابر توان موشکی انصارالله یمن است. این موضوع تبدیل به بزرگترین چالش این روزهای شهرکنشینان صهیونیست و مقامات سیاسی رژیم اشغالگر شده و آنها را تحت فشار قرار داده است؛ فشاری که به گفته جنبش انصارالله یمن تا پایان جنگ و اشغالگری در نوار غزه توسط ارتش رژیم صهیونیستی ادامه خواهد داشت.
ارسال به دوستان
«وطن امروز» از پشتپرده حادثه فرودگاه بیروت گزارش میدهد
خباثت عون
گروه بینالملل: هواپیمای ماهان ایران روز پنجشنبه از تهران وارد بیروت شد. این هواپیما حامل دیپلماتهای ایران بود. بلافاصله یک خبر باعث جنجال در عرصه رسانهای منطقه شد. شبکه سعودی الحدث در گزارشی مدعی شد تهران قصد دارد پول و امکانات برای حزبالله لبنان ارسال کند. این خبر در حالی بازنشر میشد که هواپیما حامل مسافران زیارتی از مشهد به تهران و بعد از آن بیروت بود. از سوی دیگر چند دیپلمات سفارت ایران اسناد، اوراق و پول برای هزینهکرد سفارت به لبنان برده بودند. ناگفته نماند پول به این دلیل از تهران برای سفارت در بیروت ارسال میشود که لبنان با وضعیت اسفبار اقتصادی روبهرو است و بانکی در این کشور نقدینگی لازم را ندارد و نجیب میقاتی نخستوزیر اهل سنت لبنان چند سالی است در این وضعیت بد اقتصادی مقصر است.
اما ماجرا به اینجا ختم نشد. فؤاد کفوری، مدیر امنیت فرودگاه بیروت قصد داشت چمدان 2 دیپلمات ایران را بازرسی کند که با مخالفت دیپلماتهای کشورمان روبهرو شد. این کار یک بار برای نماینده ویژه ایران یعنی علی لاریجانی هم رخ داد که تهران بشدت اعتراض کرده و اجازه بازرسی نداده بود. در ادامه وزارت خارجه و اتباع خارجی لبنان یادداشت کتبی و توضیحی از سفارت ایران درباره محتویات 2 چمدان کوچک دیپلماتیک در پرواز ماهان به تاریخ 2 ژانویه 2025 دریافت کرد که حاوی اسناد، اوراق و اسکناس برای پرداخت داخلی سفارت بود و به این ترتیب ختم شد. بر این اساس، ورود این 2 چمدان کوچک مطابق با کنوانسیون روابط دیپلماتیک وین در سال 1961 مجاز بوده است. اما چرا دستگاه امنیتی لبنان اینگونه عمل میکند؟ سال ۲۰۲۱ جوزف عون، فرمانده ارتش لبنان در اقدامی یکطرفه و موازی با وزارت کشور لبنان اقدام به تغییر مدیرکل امنیت فرودگاه بیروت کرد و فواد کفوری را به عنوان مدیر «جهازالامن مطار» بیروت یعنی همان مدیر امنیت فرودگاه معرفی کرد.
* فؤاد کفوری یک نظامی ضد ایرانی است
کفوری رابطه خوبی با آمریکاییها و فرانسویها دارد و از زمان روی کار آمدنش، علیه ایران کارشکنی میکند. وی یکی از نظامیان بسیار نزدیک و وابسته به جوزف عون است. عون از زمانی که بر مسند فرماندهی ارتش لبنان نشسته است سعی کرده با آمریکا، فرانسه و عربستان رابطه نزدیکی داشته باشد و برخی خواستههای آنها نظیر فشار به حزبالله و محدود کردن مقاومت را دنبال کند. عون یکی از گزینههای اصلی آمریکا و قطر برای رسیدن به کاخ بعبدا یعنی ریاستجمهوری لبنان بوده و بعید نیست این مدل کنشهای فرمانده ارتش لبنان برای راضی کردن آمریکاییها و برخی گروههای داخلی ضدمقاومت نظیر ۱۴ مارس است تا او را در ۹ ژانویه یعنی پنجشنبه هفته آتی راهی کاخ ریاستجمهوری کنند.
برای همین عون شبکهای از نظامیان وفادار را برگزیده است که فواد کفوری یکی از آنهاست. از همین رو طی چند سال گذشته آمریکاییها در کنار تحرکاتی که در پروندههای سیاسی لبنان انجام دادهاند بویژه بعد از اعتراضات اکتبر 2019، راهبرد خود را بر پایه افزایش هماهنگی و روابط با موسسات امنیتی و نظامی لبنان بنا نهادهاند. ایجاد روابط نزدیک با ارتش کشورهای وابسته به سیاست واشنگتن و سیطره بر تصمیمات و عملکرد آنها، از جمله استراتژیهای ایالاتمتحده برای نفوذ در منطقه طی سالهای گذشته بوده که ارتش لبنان نیز در همین چارچوب قرار میگیرد.
روزنامه الاخبار در این زمینه اعلام کرد، به نظر میرسد فرماندهی ارتش لبنان میخواهد پیامی را ارسال کند با این مضمون که « افرادی که مناصب امنیتی و ماموریت محافظت از تاسیسات مهم را بر عهده دارند، از نزدیکان آمریکا بوده و حزبالله و طرفهای وابسته به آن هیچ نقشی در این زمینه ندارند». آمریکا برای اینکه رابطه حزبالله با بیرون را قطع کند از کفوری و عون حمایت میکند و قصد دارد با تغییر معادله امنیتی در جنوب، تغییر معادله سیاسی در لبنان را تکمیل کند.
در لبنان 3 دستگاه امنیتی وجود دارد که مدیر امنیت فرودگاه بیروت مستقیم ذیل وزیر کشور که بسام مولوی (امتیاز اهل سنت) است فعالیت میکند اما رابطه بسیار خوبی بین کفوری و عون(فرمانده مسیحی ارتش و گزینه آمریکا برای ریاستجمهوری) وجود دارد. این یگان متشکل از تمام ارکان نیروهای مسلح است؛ ارتش، نیروهای امنیتی داخلی، نیروهای گمرک، نگهبانان و آتش نشانان فرودگاه که مرکز کار آنها در فرودگاه بینالمللی بیروت است. درباره امور عملیاتی، فرمانده سرویس مستقیما به وزیر کشور گزارش میدهد ولی اکنون مشخص شده که بین عون و بسام مولوی، وزیر کشور رابطه تنگاتنگی برقرار شده است. اما گذشته از مساله سیاسی، فرودگاه بینالمللی بیروت و کنترل امنیتی آن اهمیت راهبردی بالایی بویژه برای آمریکاییها دارد و سیطره بر این فرودگاه برای آنها بسیار مهم است. برخی منابع لبنانی درباره نفوذ گسترده واشنگتن در فرودگاه بیروت هشدار داده و معتقدند ایالاتمتحده قصد دارد سناریوی فرودگاه بغداد را در فرودگاه بیروت نیز پیاده کند. آمریکا که تقریبا عراق را در سیطره نظامی خود قرار داده، فرودگاه بغداد را کاملا در اختیار خود گرفته و هر محموله نظامی و غیرنظامی را که بخواهد از طریق این فرودگاه وارد و خارج میکند. نکته قابل توجه آنجاست که در اغلب موارد اصلا مقامات عراقی اطلاعی از فعالیتهای آمریکاییها در فرودگاه بغداد ندارند و بعد از انتشار عکسهای مربوط به آن متوجه میشوند ایالات متحده چه استفادههای از این فرودگاه میکند.
ایالاتمتحده در چارچوب برنامه خود برای نفوذ به ساختار امنیتی لبنان طی چند سال گذشته به دور از پوشش رسانهای داخلی و خارجی، پروژهای را برای ساخت سفارت عظیمی در این کشور که گفته میشود دومین سفارتخانه بزرگ آمریکا در منطقه خواهد بود، شروع کرده است. طبق یک سند در وزارت خارجه ایالاتمتحده، یک میلیارد و 200 میلیون دلار برای این پروژه در نظر گرفته شده است که 2 برابر بودجه اختصاص یافته برای ساخت سفارت ایالاتمتحده در بغداد محسوب میشود که معادل 600 میلیون دلار بود.
گفتنی است درخواست تفتیش هواپیمای ماهان ایران در فرودگاه بیروت زمانی انجام شد که ژنرال جفرز، رئیس هیات نظارت بر آتشبس لبنان و اسرائیل وارد بیروت شد و دیداری هم بین او و جوزف عون انجام شد. اقدامات روز پنجشنبه در فرودگاه بیروت باعث شد پدر 2 شهید لبنانی در فرودگاه به نیروهای امنیتی بگوید: انگار اینجا فرودگاه تلآویو است!
ارسال به دوستان
بررسی سیاست اخیر وزارت بهداشت در آزادسازی خرید و فروش تعهدات پزشکی و پیامدهای منفی آن برای نظام سلامت کشور
تعهد فروشی نیست
هادی مرشدی: آیا تعهدات پزشکان را میتوان مانند کالایی برای خرید و فروش در نظر گرفت؟ پرسشی اساسی که در دل سیاست جدید وزارت بهداشت نهفته است. اگر چه ممکن است آزادسازی تعهدات، در ظاهر فضایی بازتر برای فارغالتحصیلان ایجاد کند اما نباید از یاد برد این تعهدات تنها یک قرارداد مالی نیست، بلکه پیمانی اخلاقی و اجتماعی است. اگر بناست تعهد فروخته شود، آیا نباید منافع مردم و رفع کمبود پزشک در اولویت باشد؟ فروش تعهدات نباید به راهی برای دور زدن وظایف اجتماعی تبدیل شود، بلکه اگر به اجبار وارد این مسیر میشویم، باید تضمین شود که منابع حاصل از آن، مستقیما در جهت توسعه نظام سلامت و آموزش پزشکی هزینه شود، نه آنکه صرفاً سود کوتاهمدتی برای افراد خاص ایجاد کند. اینجاست که ضرورت طرح این سؤال پیش میآید: تعهد پزشکان، امانت جامعه است یا امتیازی قابل معامله؟ تصمیم به آزادسازی خرید و فروش تعهدات پزشکی فرصتی برای اصلاح سیستم و ایجاد عدالت آموزشی است اما این تصمیم باید با تحلیل دقیق و در راستای منافع عمومی اجرایی شود. نظام سلامت کشور به پزشکان متعهد و متخصص نیاز دارد و هرگونه سیاستگذاری باید به نحوی باشد که نهتنها نیازهای فوری جامعه برآورده شود، بلکه از فرار سرمایههای انسانی نیز جلوگیری گردد. معاون آموزشی وزیر بهداشت بهتازگی از اجرای سیاست جدیدی خبر داده است که امکان خرید و فروش تعهدات پزشکی را فراهم میکند.
این تصمیم که به گفته مسؤولان با هدف افزایش شفافیت و کاهش محدودیتهای موجود در دانشگاهها اتخاذ شده، پرسشها و نگرانیهای بسیاری را در میان جامعه پزشکی و کارشناسان حوزه سلامت برانگیخته است. پیامدهای احتمالی این سیاست میتواند تأثیرات قابلتوجهی بر نظام سلامت کشور و نحوه عملکرد جامعه پزشکی داشته باشد. در این یادداشت، به بررسی ابعاد مختلف این سیاست و پیامدهای مثبت و منفی احتمالی آن پرداخته میشود.
مطابق ماده ۷ قانون تأمین وسایل و امکانات تحصیل اطفال و جوانان، دانشجویانی که از تحصیل رایگان بهرهمند میشوند، موظف به خدمت به کشور معادل 2 برابر مدت تحصیل خود هستند. این تعهد از طریق امضای فرم شماره ۶ در ابتدای تحصیل، به صورت قانونی الزامآور خدمت به کشور میشود. در طول دهههای گذشته، این قانون به شکلی طراحی شده بود که نیازهای نظام سلامت کشور تأمین شود و دانشجویانی که از امکانات تحصیلی رایگان استفاده میکنند، در قبال آن خدماتی به جامعه ارائه دهند اما در عمل، چالشهایی مانند کمبود امکانات اجرایی، ضعف نظارت و گاهی بیتوجهی به مفاد قانونی موجب شده تا برخی فارغالتحصیلان با استفاده از خلأهای موجود، تعهدات خود را با مبالغی ناچیز آزاد کنند یا از خدمت در مناطق محروم شانه خالی کنند. بهعنوان نمونه، در سالهای اخیر گزارشهایی مبنی بر فروش تعهدات خدمت با مبلغی حدود ۱۲ تا ۳۰ میلیون تومان منتشر شده است. این در حالی است که هزینه واقعی تربیت یک دانشجوی پزشکی، بر اساس سرانه تعیینشده توسط سازمان برنامه و بودجه، سالانه ۲۱۳ میلیون تومان است. این شکاف عمیق میان هزینههای واقعی و مبالغ پرداختی، به معنای تحمیل فشار اقتصادی بر نظام آموزشی و بهطور کلی جامعه است.
بررسیها نشان میدهد هزینه واقعی تحصیل هر دانشجوی پزشکی در مدت 7 سال، با احتساب ۲۱۳ میلیون تومان سالانه، به یک میلیارد و ۴۹۱ میلیون تومان میرسد. با در نظر گرفتن ارزش دلار (۸۰ هزار تومان)، این مبلغ معادل ۱۸,۶۳۷ دلار است. مطابق قوانین جاری، تعهد خدمت باید 2 برابــر مدت تحصیل باشد، بنابراین هزینه آزادسازی مدارک پزشکی میتواند حداقل ۲ میلیارد تومان برآورد شود. این محاسبه نشان میدهد سیاست فروش تعهدات باید با دقت و مبتنی بر محاسبات واقعی انجام شود تا از هرگونه سوءاستفاده یا زیان به نظام سلامت جلوگیری شود. اگر چه آزادسازی مدارک میتواند به نفع برخی فارغالتحصیلان باشد اما نباید به بهای خسارت به نیازهای پزشکی جامعه تمام شود.
آبانماه ۱۴۰۱، وزارت بهداشت بخشنامهای به دانشگاههای علوم پزشکی ابلاغ کرد که شرایط آزادسازی مدارک فارغالتحصیلان را سختتر کرد. هدف این بخشنامه جلوگیری از خروج بیرویه پزشکان از کشور و تأمین نیازهای داخلی بود اما برخی فارغالتحصیلان با طرح شکایاتی در دیوان عدالت اداری، این بخشنامه را مغایر با اصول قانون اساسی دانستند. در خرداد ۱۴۰۳ دیوان عدالت اداری این شکایات را وارد دانست و حکم داد که مصوبات کمیسیون عالی تعیین تعهدات دانشآموختگان مغایر با قانون است. به دنبال این رأی، وزارت بهداشت بخشنامه جدیدی صادر کرد که مجدداً تأکید بر لزوم گذراندن تعهدات در کشور داشت اما اکنون با اعلام سیاست جدید معاونت آموزشی وزارت بهداشت، فضای تازهای در این حوزه ایجاد شده است.
برخلاف تصور رایج، آمار مهاجرت پزشکان ایرانی در مقایسه با استانداردهای جهانی چندان بالا نیست. بر اساس دادههای رسمی، سال ۲۰۲۱ تنها ۲۷۰ پزشک ایرانی به خارج از کشور مهاجرت کردند. این رقم، بویژه در مقایسه با کشورهایی نظیر ایتالیا که ۱۱۰۰ پزشک مهاجر داشته است یا انگلستان با ۷۵۰ مهاجر پزشکی، بهطور قابلتوجهی کمتر به نظر میرسد. با این وجود، نباید از پیامدهای جدی مهاجرت پزشکان غافل شد. خروج هر پزشک از کشور به معنای کاهش دسترسی مردم به خدمات درمانی باکیفیت و افزایش فشار بر نظام سلامت داخلی است، بنابراین سیاستگذاریهای مرتبط با آزادسازی مدارک و تعهدات پزشکی باید بهگونهای طراحی شوند که نهتنها از فرار سرمایههای انسانی جلوگیری کند، بلکه با ایجاد انگیزههای ماندگاری، شرایطی فراهم شود که پزشکان بتوانند در محیطی مناسب به خدمترسانی ادامه دهند.
سیدجلیل حسینی، معاون آموزشی وزیر بهداشت اعلام کرد: «آزاد نکردن مدارک و ممنوعیت خرید تعهدات برای دانشجویان یک نگرانی و تصور محبوس کردن دانشگاهها را ایجاد کرده است. قصد داریم این فضا را بشکنیم و فضایی باز ایجاد کنیم». این اقدام، اگر چه به ظاهر یک گام مثبت برای رفاه دانشجویان و کاهش تنشهای دانشجویی به نظر میرسد ولی باید با رعایت دقیق قوانین و در راستای منافع عمومی اجرایی شود. اما قرار چگونه فضای باز برای دانشجویان ایجاد شود؟ اقدامی که شاید منجر به کاهش پزشک و عدم دسترسی مناسب مردم به پزشک در کشور شود.
اجرای سیاست آزادسازی خرید و فروش تعهدات پزشکی باید با دقت و در نظر گرفتن نیازهای اساسی کشور و نظام سلامت انجام شود. نخستین و مهمترین گام، محاسبه دقیق و شفاف هزینههای واقعی تحصیل در رشتههای پزشکی است. ضروری است که مبالغ آزادسازی به طور دقیق بر اساس هزینههای واقعی آموزش و تعهداتی که دانشجویان در طول دوره تحصیل خود بر عهده گرفتهاند تعیین شود. این اقدام تضمین میکند هزینههای آموزش پزشکی بهطور کامل جبران شود و حق مردم که تأمینکنندگان اصلی این هزینهها هستند، ضایع نشود. باید توجه داشت که این سیاست تنها در شرایطی قابل اجراست که نیازهای اساسی کشور به پزشکان متخصص و عمومی تأمین شده باشد. در وضعیت کنونی که کشور با کمبود نیروی انسانی در حوزه سلامت مواجه است، اجرای چنین سیاستی باید با حساسیت و بررسیهای دقیق انجام شود تا به کاهش دسترسی مردم به خدمات درمانی منجر نشود.
علاوه بر این، درآمدهای حاصل از آزادسازی تعهدات باید بهصورت کامل در مسیر ارتقای نظام آموزشی و توسعه زیرساختهای پزشکی صرف شود. این منابع میتواند برای تربیت پزشکان جدید، بهبود امکانات آموزشی و تأمین تجهیزات مورد نیاز به کار گرفته شود. به این ترتیب، نهتنها کمبود نیروی انسانی در حوزه پزشکی جبران میشود، بلکه کیفیت آموزش پزشکی نیز افزایش مییابد. نهایتاً، شفافیت در تمام مراحل قانونی و اجرایی این فرآیند، شرطی اساسی برای موفقیت است. لازم است نظارت دقیق بر تمام مراحل خرید و فروش تعهدات اعمال شده و اطلاعات این فرآیندها بهصورت عمومی منتشر شود تا از هرگونه تخلف یا سوءاستفاده جلوگیری شود و اعتماد عمومی به سیاستهای مرتبط تقویت شود. این سیاست، در صورتی که با رعایت عدالت، شفافیت و تأمین نیازهای ملی اجرایی شود، میتواند به بهبود نظام سلامت و آموزش پزشکی کشور کمک کرده و تعادلی پایدار میان منابع انسانی و نیازهای جامعه برقرار کند.
نظام سلامت کشور به پزشکان متعهد و متخصص نیاز دارد و هرگونه سیاستگذاری باید به نحوی باشد که نهتنها نیازهای فوری جامعه برآورده شود، بلکه از فرار سرمایههای انسانی نیز جلوگیری گردد. در شرایطی که نیاز به پزشک در کشور به وضوح احساس میشود، سیاستهای مرتبط با تعهدات پزشکی باید با دقت بیشتری تدوین و اجرایی شوند. آزادسازی مدارک میتواند گامی در راستای ایجاد شفافیت باشد اما تنها زمانی که تمامی ابعاد آن به خوبی سنجیده و طراحی شود.
ارسال به دوستان
صنایع اگر برق مورد نیاز خود را تأمین نکنند باید برق با نرخ تجدیدپذیرها خریداری کنند
عملکرد صنایع گره ناترازی
* صنایع تاکنون به تکلیفشان برای تأمین انرژی اقدام نکردهاند، حتی برای جبران فشار قطع برق روی صنایع بازار ارز توافقی ایجاد شد
گروه اقتصادی: وزارت نیرو با رویکرد تشویقی به دنبال جلب مشارکت صنایع در پروژههای برق تجدیدپذیر برای رفع ناترازی انرژی و تأمین پایدار برق است، از این رو تسهیلات و معافیتهایی برای صنایع در نظر گرفته تا مدیریت بار سال ۱۴۰۴ را اجرا کند اما اگر صنایع همچنان به احداث نیروگاههای خورشیدی به دلیل نداشتن سرمایه در گردش یا بهانههای دیگر بیتوجه باشند، چالش بسیار جدی خواهد شد؛ در آن صورت این شرکتها باید قیمت برق را به صورت آزاد و با نرخ تجدیدپذیرها پرداخت کنند. حال سوال این است: آیا اگر صنایع راضی به خرید برق با نرخ تجدیدپذیرها شدند، برق کافی در این بخش برای عرضه داریم؟
در 2 سال گذشته، ظرفیت نصب شده تولید برق تجدیدپذیر در ایران به طور قابل توجهی افزایش یافته است. در ابتدای دولت چهاردهم، این ظرفیت ۱۲۳۱ مگاوات بود که تا پایان آذر به ۱۵۲۰ مگاوات رسید.
* پیشبینیهای آینده توسعه
محسن طرزطلب، رئیس سازمان انرژیهای تجدیدپذیر و بهرهوری انرژی برق، اعلام کرد: «با تکمیل طرحهای در دست احداث، ظرفیت تولید برق تجدیدپذیر کشور تا پایان امسال به ۱۸۰۰ مگاوات، تا پایان تابستان ۱۴۰۴ به ۳۵۰۰ مگاوات و تا پایان سال آینده به ۴۸۰۰ مگاوات خواهد رسید».
این تحولات نشان میدهد ایران در مسیر استفاده گسترده از انرژیهای تجدیدپذیر و کاهش آلودگی محیطزیست قرار دارد که در صورت انجام اقدامات مؤثر در این حوزه، میتواند آیندهای پایدارتر و تمیزتر را برای کشور به ارمغان بیاورد.
توانایی توسعه و بهرهوری انرژیهای تجدیدپذیر نیازمند حمایتهای مالی و سرمایهگذاریهای کلان است. صندوق توسعه ملی ایران با اختصاص تسهیلات 5 میلیارد دلاری، عزم خود را برای حمایت از این حوزه نشان داده است.
* تسهیلات 5 میلیارد دلاری برای توسعه انرژیهای تجدیدپذیر
رئیس سازمان انرژیهای تجدیدپذیر اعلام کرد: «صندوق توسعه ملی تسهیلاتی به مبلغ 5 میلیارد دلار برای توسعه انرژیهای تجدیدپذیر در کشور در نظر گرفته است. متقاضیانی که مدارک خود را کامل کرده و ارائه دادهاند، موفق به دریافت این تسهیلات شدهاند. تعدادی از شرکتها توانستهاند ۵۸۰ میلیون دلار از محل این تسهیلات دریافت کنند. این تسهیلات به توسعه پروژههای مرتبط با انرژیهای تجدیدپذیر و بهرهوری انرژی برق کمک میکند. یک بانک توانسته با انعقاد قراردادی، موفق به دریافت ۲ میلیارد و ۸۰۰ میلیون دلار تسهیلات از صندوق توسعه ملی شود».
طرزطلب در ادامه اظهار داشت: «این اقدامات و تسهیلات نشاندهنده تعهد جدی ایران به توسعه انرژیهای تجدیدپذیر و بهرهوری انرژی برق است. با حمایتهای مالی از صندوق توسعه ملی، ظرفیتهای جدیدی در این حوزه ایجاد میشود که به شکلگیری آیندهای پایدارتر و تمیزتر برای کشور کمک خواهد کرد».
توسعه پایدار و بهینهسازی مصرف برق از جمله اهداف اصلی وزارت نیرو در ایران است اما مسالهای که در اینجا مشکلساز شده نحوه تسویه تسهیلات ارزی است. در سالهای 97 و 98 بسیاری از شرکتهایی که ارز از صندوق توسعه ملی برای سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر دریافت کرده بودند به دلیل نوسان بیش از حد قیمت ارز و اجبار سازمان برنامه و بودجه برای تسویه روز این تسهیلات با مشکلات بسیاری روبهرو شدند.
* الزامات قانونی احداث نیروگاههای تجدیدپذیر توسط صنایع
شرکت توانیر شرایط معافیت از برنامههای مدیریت بار سال ۱۴۰۴ برای مشترکان صنعتی در شهرکهای صنعتی یا دارای فیدر اختصاصی را به شرکتهای توزیع برق سراسر کشور اعلام کرده است. طبق این دستورالعمل، مشترکان صنعتی که نسبت به ساخت نیروگاههای خورشیدی اقدام کنند، میتوانند از معافیتهای مدیریت بار برخوردار شوند. این معافیتها برای واحدهای یک شیفت کار ۵۰ درصد دیماند مصرفی، واحدهای 2 شیفت کار ۶۵ درصد دیماند مصرفی و واحدهای 3 شیفت کار ۸۰ درصد دیماند مصرفی یا معادل ۳۵ درصد انرژی مصرفی ماهیانه مشترکان، اعمال میشود. در صورتی که مشترکان نسبت به احداث نیروگاه خورشیدی اقدام کنند، یا هزینه احداثکنندگان نیروگاه خورشیدی رؤیتپذیر و کنترلپذیر شود، امکان استفاده از معافیت مدیریت بار خواهند داشت. وزارت نیرو با احداث نیروگاههای خورشیدی و ارائه تخفیفات ویژه، تلاش میکند صنایع را به احداث نیروگاههای تجدیدپذیر ترغیب کند.
طبق دستورالعمل جدید وزارت نیرو، واحدهای صنعتیای که نیروگاههای خورشیدی با ظرفیت ۸۰ درصد دیماند مصرفی خود احداث کنند، از مدیریت بار سال ۱۴۰۴ معاف خواهند شد. به طور خاص، این معافیتها شامل واحدهای صنعتی با یک شیفت کاری به میزان ۵۰ درصد دیماند مصرفی، واحدهای صنعتی با 2 شیفت کاری به میزان ۶۵ درصد دیماند مصرفی و واحدهای صنعتی با 3 شیفت کاری به میزان ۸۰ درصد دیماند مصرفی خواهد بود.
طبق ماده ۱۶ قانون جهش تولید دانشبنیان، صنایع با قدرت مصرف بیش از یک مگاوات موظفند معادل یک درصد از برق مورد نیاز سالانه خود را از طریق احداث نیروگاههای تجدیدپذیر تأمین کنند. این میزان در پایان سال پنجم باید به حداقل ۵درصد برسد، در غیر این صورت وزارت نیرو موظف است درصد ذکر شده از برق مصرفی این صنایع را با تعرفه برق تجدیدپذیر محاسبه و از صنایع اخذ کند.
* رفع ناترازی انرژی با ساخت ۳۰ هزار مگاوات نیروگاه تجدیدپذیر
عبدالرضا حسینیمهر، مجری طرح توسعه نیروگاههای خورشیدی شرکت توانیر، اعلام کرد: «برنامهریزی شده با احداث ۳۰ هزار مگاوات نیروگاه تجدیدپذیر طی 3 سال، ناترازی انرژی کشور رفع شود. همکاری صنایع و احداث نیروگاههای خورشیدی میتواند بخش کوچکی از انرژی مورد نیاز واحدهای صنعتی را تامین کرده و به تعادل مصرف و تولید برق در کشور کمک کند».
با اقدامات تشویقی و تسهیلات ارائه شده توسط وزارت نیرو، صنایع میتوانند نقش مهمی در بهبود وضعیت انرژی و تأمین پایدار برق در کشور ایفا کنند. احداث نیروگاههای تجدیدپذیر نهتنها به کاهش ناترازی انرژی کمک میکند، بلکه به توسعه پایدار و بهینهسازی مصرف برق نیز یاری میرساند.
همچنین مصطفی رجبیمشهدی، مدیرعامل شرکت توانیر، تاکید کرد: «کشورهایی چون فرانسه، سوئد، کانادا و کرهجنوبی با استفاده از روشهای تعرفهای مانند قیمتگذاری زمان استفاده (Time of use) و تعرفه پیک بحرانی (CPP)، توانستهاند مصرف برق در ساعات اوج را کاهش دهند».
توسعه پایدار و بهینهسازی مصرف برق از جمله اهداف اصلی صنعت برق در بسیاری از کشورها محسوب میشود. در ایران نیز، ارتقای فناوریها و رویکردهای جدید دولت است که میتواند فرهنگسازی و بهینهسازی مصرف برق را بهبود بخشد.
بهینهسازی مصرف برق نیازمند بهرهگیری از فناوریهای پیشرفته همچون کنتورهای هوشمند و بسترهای ارتباطی پایدار و امن است. این رویکردها به جهت اقتصادی بودن مورد توجه کشورهایی توسعهیافته قرار گرفته و به کاهش مصرف برق در ساعات اوج مصرف منجر میشود. کشورهایی مانند فرانسه، سوئد، کانادا و کرهجنوبی با استفاده از روشهای تعرفهای مانند قیمتگذاری زمان استفاده (Time of use) و تعرفه پیک بحرانی (CPP)، توانستهاند مصرف برق را در ساعات اوج ۶ تا ۱۲ درصد کاهش دهند.
بهینهسازی مصرف برق یک راهکار اقتصادی است که یکدهم سرمایهگذاری در بخشهای توسعهای را نیاز دارد. در آمریکا، طی سال ۲۰۲۳ با اختصاص یک میلیارد دلار پاداش به ۱۰ میلیون مشترک، موفق شدند ۱۳۶۰۰ مگاوات از مصرف برق را از طریق طرحهای بهینهسازی کاهش دهند.
* رشد ظرفیت نیروگاهی در ایران
افزایش ۱۳ برابری ظرفیت نیروگاهی کشورمان طی سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۴۰۲ در حالی رخ داد که متوسط جهانی این افزایش ۴.۵ برابر بوده است. در واقع صنعت برق ایران ۲۲ برابر رشد را تجربه کرده است. همچنین توسعه ۱۲ برابری ظرفیت شبکه، ۲۱ برابر شدن ظرفیت ترانسفورماتورهای انتقال و ۱۳ برابر شدن روستاهای برقدار کشور از دیگر ویژگیهای ممتاز صنعت برق ایران از زمان پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون است.
اما سیاستگذاری و ضعف مدیریت مصرف باعث شد بیش از ۳۵ هزار مگاوات از بار مصرفی شبکه در تابستان 1403متأثر از سیستمهای سرمایشی باشد، به طوری که به ۲۰ هزار مگاوات ناترازی در تابستان امسال انجامید و در صورت ادامه این روند، سال آینده با ۲۴ هزار مگاوات کمبود برق مواجه خواهیم شد.
این کمبود برق ناشی از تعرفههای ارزان برای صنایع است که موجب ناترازی شده است. قیمت هر کیلووات ساعت برق در سال جاری بدون هزینه سوخت، ۳۹۲ تومان تخمین بوده که یکسوم قیمت واقعی (۱۲۵۰ تومان) است. در صورت احتساب هزینه سوخت، هر کیلووات ساعت برق بیش از ۴ هزار تومان هزینه دارد. در شرایطی که قیمت برق برای صنایع اصلاح شود بسیاری از مشکلات ناشی از ناترازی برطرف میشود. در سال جاری دولت برای اینکه فشار قطع برق برای صنایع کاهش یابد عملا مصوبه افزیش قیمت برق صنایع را لغو کرد. از طرف دیگر به نظر میرسد حذف ارز نیمایی و ایجاد بازار توافقی اقدامی در راستای حمایت از صنایع برای افزایش درآمد صادراتی آنها بود. بنابراین نمیتوان گفت صنایع قربانی قطع برق هستند، چراکه ارز حاصل از صادرات خود را نسبت به ماههای گذشته بیش از 30 برابر گرانتر میفروشند. حتی اگر قطع برق و گاز منجر به کاهش 30 درصدی تولید آنها شده باشد، درآمد آنها به نوعی ثابت ماند و افزایش درآمد ارزی، آن را جبران کرده است.
به هر حال ادامه شرایط کنونی قابل قبول نیست و نمیتوان ناترازی برق را با فشار ارزی جبران کرد. به همین دلیل راهکارهای نوین و رویکردهای حمایتی توسعه انرژیهای تجدیدپذیر را ممکن میکند. باید ایران در مسیر توسعه پایدارتر و بهینهتر در مصرف برق قرار بگیرد. با این چشمانداز از طریق بهرهگیری از فناوریهای پیشرفته و اقدامات تشویقمحور، میتوان آیندهای روشنتر و پایدارتر برای صنعت برق کشور پیشبینی کرد.
ارسال به دوستان
نگاه
شوربایی به نام دولت وفاق سوریه!
شهاب خادم: با سقوط حکومت بشار اسد و روی کار آمدن عناصر جدید در دمشق، گمانهزنیهای زیادی درباره آینده این کشور و سوریه پس از اسد مطرح شده است؛ اینکه حاکمان جدید، سوریه را به کدام سمت و سو خواهند برد؟
برخی تحلیلگران منطقهای و غربی که از شورشیان مسلح ضدسوریه حمایت میکردند، در سایه مواضع عجیب و جدید ابومحمد جولانی معتقدند سوریه به سمت تشکیل یک دولت نجات ملی متشکل از همه طیفها و گروههای سیاسی و حتی اقلیتها پیش خواهد رفت.
جولانی پس از تسلط بر دمشق، به سرعت دست به تغییراتی زد و ظاهر خود را از یک نظامی تکفیری به یک چهره کت و شلواری به اصطلاح متعارف تغییر داد. همزمان وی در مصاحبههای مختلف با رسانههای غربی تلاش کرده با وجود سابقه جنایتکارانه داعشیاش، خود را یک چهره سیاسی میانهرو به جامعه جهانی بشناساند.
با این حال، اقداماتی که نشان میدهد یک گروه تروریستی - تکفیری بر سوریه مسلط شده و نه یک جنبش مدنی - انقلابی، روز به روز در حال آشکارتر شدن است.
جولانی به عنوان رهبر دوفاکتوی سوریه جدید بتدریج در حال چینش کابینه و انتصاب مقامات در بخشهای مختلف سیاسی، نظامی و انتظامی برای تشکیلات جدید خود است؛ انتصاباتی که دقیقا نقطه آغاز تناقض در حرف و عمل رهبران جدید سوریه را نشان میدهد.
منابع خبری میگویند وی که خود هم تبعه سعودی و زاده ریاض است، اخیرا برای 50 نفر در ردههای مختلف ارتش جدید سوریه حکم صادر کرده است که دستکم 6 نفر از این مقامات از میان شبهنظامیان تکفیری خارجی هستند!
به گفته منابع تحریرالشام، ۳ نفر از این شبهنظامیان خارجی از جمله یک اردنی و ۲ نفر از اویغورهای چینی درجه سرتیپی گرفته و به مناصب مهم گمارده شده و ۳ نفر دیگر شامل یک تبعه ترکیه و یک ایویغور و یک خارجی دیگر که ملیت وی افشا نشده، به درجه سرهنگی ارتش سوریه دست یافتهاند.
1- بذل و بخشش پست و مناصب به نیروهای اجنبی آن هم در سازمانی مثل ارتش نشان میدهد جولانی نتوانسته و نخواهد توانست از وابستگیهای اعتقادی و فکری خود فاصله بگیرد. از همان ابتدا بسیاری از تحلیلگران نسبت به ژستهای روشنفکرانه(!) جولانی هشدار دادند و آن را ترفندی برای مستحکم کردن جای پای گروههای تروریست در دمشق خواندند.
روزنامه والاستریت ژورنال با اشاره به تعجیل غرب برای برقراری ارتباط با سوریه در گزارشی نوشت: اگرچه جولانی تلاش میکند خود را از گذشتهاش جدا کند، هنوز یک فرد میانهرو به شمار نمیآید و ایالات متحده نباید در برقراری تعامل با او عجله کند. از آن گذشته، هیات تحریرالشام در طول این سالها با اتهاماتی مبنی بر نقض «وحشیانه» حقوق بشر در مناطق تحت کنترل خود مواجه بوده که سازمان ملل متحد از آن به عنوان جنایات جنگی یاد کرده است. شورشیان حاکم بر دمشق همان جنایتکاران با تفکرات افراطی تکفیری هستند که اکنون قصد دارند دولت وفاق ملی در سوریه تشکیل دهند!
2- اقدام اخیر جولانی در سهیم کردن تروریستهای تکفیری - سلفی در حکومت آینده سوریه نشان میدهد تشکیلات حکومت شورشیان چیزی بیشتر از شرکت سهامی تروریستها نخواهد بود. جولانی خود را بدهکار و وامدار گروههای تکفیری مسلح میداند و اکنون زمان آن فرارسیده که سهم آنها را از پنیر سوییسی سوریه بدهد، چرا که در غیر این صورت این جنگجویان حرفهای که سوریه را مثل کف دست میشناسند و مثل خود جولانی با چند و چون مبارزه مسلحانه در سوریه کاملا آشنا هستند، هر آن ممکن است از تشکیلات تحریرالشام منفک شده و هر کدام به تهدیدی برای آینده سیاسی جولانی و تحریرالشام تبدیل شوند و همه رشتههای او را پنبه کنند.
3- جولانی در اظهارات اخیرش بارها بر مدارای سیاسی و استفاده از همه گروههای ملی برای مشارکت در حکومت سوریه تاکید کرده است اما مشخص نیست نقش نیروهای خارجی که در کنار تحریرالشام طی یک دهه گذشته در سوریه جنگیدهاند چه خواهد شد؟
خبرنگاران زیادی که اکنون در نقاط مختلف سوریه هستند و برای تهیه گزارشهای خبری از نزدیک با نیروهای تحریرالشام ارتباط دارند، میگویند بسیاری از این جنگجوها نه تنها سوری نیستند، بلکه حتی زبان عربی هم بلد نیستند. رهبران تحریرالشام برای دور زدن این معضل اشاره کردهاند که ممکن است به جنگجویان خارجی و خانوادههایشان تابعیت سوری و به دلیل مشارکت در مبارزه با حکومت بشار اسد، اجازه اقامت در این کشور داده شود! افرادی که هیچ قرابتی با فرهنگ سوری ندارند و هیچ تعصبی به آب و خاک سوریه نخواهند داشت. این نیروهای افراطی با تفکرات داعشی – تکفیری - القاعدهای مانند بمب ساعتی هستند که میتوانند سوریه را در آینده نزدیک به ویرانی بیشتر بکشانند. خبرگزاری رویترز در این باره نوشته: اعطای پست و مقام به نیروهای تکفیری خارجی در دولت سوریه بسیار نگرانکننده است و دولتهای خارجی و شهروندان سوری را نسبت به نیات و اهداف دولت جدید این کشور نگران و ذهن آنها را نسبت تشکیل یک حکومت ملی با مدارای مذهبی و غیرمتعصب علیه اقلیتها مشوش کرده است.
4- وعدههای جولانی یکی پس از دیگری در حال تغییر است. او ابتدا اعلام کرد کار دولت موقت در نهایت تا اوایل مارس 2025 به اتمام خواهد رسید اما اخیرا در مصاحبه با العربیه گفت ممکن است تشکیل دولت حتی تا 4 سال هم به درازا بکشد! جولانی وعده تشکیل حکومتی فراگیر را داده اما معلوم نیست منظورش از حکومت فراگیر کدام گروهها هستند؛ مردم سوریه یا گروههای تروریستی همفکر وی. هر کسی کاو دور ماند از اصل خویش/ باز جوید روزگار وصل خویش. در نهایت باید گفت تغییر تفکرات افراطی در میان نیروهای تروریستی - تکفیری چیزی در حد غیرممکن است و حضور چنین تفکراتی در حکومت آینده سوریه از همین الان زنگ خطر را برای مردم آن کشور به صدا درآورده است.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|