|
رکوردداران نقلوانتقالات در لیگ برتر
مارکوپولوهای ایرانی!
امیر گودرزی: نقلوانتقالات در فوتبال، بخشی جداییناپذیر از پویایی این ورزش است که به بازیکنان فرصت میدهد در تیمهای مختلف خود را به اثبات برسانند و به تیمها اجازه میدهد از پتانسیلهای بازیکنان بهره ببرند. در لیگ برتر ایران، تعدادی از بازیکنان با تغییر متعدد تیمهای خود، رکوردددار بیشترین نقلوانتقالات شدهاند. در این مقاله به بررسی داستان ۳ بازیکن میپردازیم:
* فروزان؛ رکورددار تغییر تیم در فوتبال ایران
محسن فروزان، دروازهبان ۳۵ ساله، با پیوستن به تیم شمسآذر قزوین در زمستان امسال، به هجدهمین تیم دوران حرفهای خود منتقل شد. این انتقال، او را به رکورددار تغییر تیم در تاریخ لیگ برتر ایران تبدیل کرد. فروزان که از ۱۸ سالگی به فوتبال حرفهای وارد شد، در تیمهای متعددی به میدان رفته است و هر بار توانسته قابلیتهای خود را به نمایش بگذارد.
فروزان در تیمهای مختلف از جمله پگاه گیلان، ملوان انزلی، داماش گیلان، گسترش فولاد، تراکتور تبریز و استقلال تهران بازی کرده است. او همچنین در تیمهایی نظیر سیاهجامگان، راهآهن، فولاد خوزستان، خونه به خونه بابل و گلگهر سیرجان نیز حضور داشته و در این تیمها نقش موثری ایفا کرده است. یکی از موفقترین دورانهای او، بازی در تیم فولاد خوزستان بود که در فصل ۱۴۰۰-۱۳۹۹ با قهرمانی در جام حذفی همراه شد.
در سالهای اخیر، محسن فروزان در تیم گلگهر سیرجان توانست درخشش خود را به رخ بکشد. او با ثبت ۱۳ کلینشیت در ۲۶ بازی، به گلگهر کمک کرد در رده چهارم لیگ قرار گیرد. فصل گذشته نیز او در تیم ذوبآهن نقش مهمی در قرار گرفتن این تیم در جایگاه پنجم جدول داشت. اکنون، با حضور در شمسآذر، او به دنبال ادامه موفقیتهایش است.
* حاتمی: بازیکنی در ۱۷ تیم مختلف
فرزاد حاتمی، مهاجم باتجربه و یکی از بازیکنان پرحاشیه لیگ برتر ایران، در دوران بازی خود در ۱۷ تیم بازی کرد. او که به دلیل تغییرات مکرر تیمش شهرت دارد، در تیمهای بزرگی مانند استقلال، پرسپولیس، سپاهان و فولاد حضور داشته و همواره با گلهای کلیدی خود شناخته میشد.
حاتمی علاوه بر تیمهای ذکرشده، در تیمهایی نظیر پاس تهران، مس کرمان، سایپا، صباباتری، ملوان بندرانزلی و گسترش فولاد نیز بازی کرده است. وی حتی در تیمهایی مانند خونه به خونه بابل و ماشینسازی تبریز نیز حضور داشت و توانست عملکرد قابل قبولی ارائه دهد. تغییرات متعدد تیمی او، نه تنها وی را به یکی از شناختهشدهترین مهاجمان لیگ برتر ایران تبدیل کرد، بلکه او را در زمره بازیکنان بیثبات از نظر انتخاب تیم قرار داد.
* سیدصالحی؛ مهاجم چندتیمه
سیدمهدی سیدصالحی نیز یکی دیگر از بازیکنانی است که در تیمهای متعدد بازی کرده است. او در طول دوران حرفهای خود در لیگ برتر ایران، در ۹ تیم حضور داشته و بارها توانسته قابلیتهای خود را در خط حمله به نمایش بگذارد. سیدصالحی در تیمهایی همچون سپاهان، استقلال، پرسپولیس، پیکان، صباباتری و مس کرمان بازی کرده و در تیمهایی مانند نفت تهران، سایپا و فولاد خوزستان نیز حضور داشته است.
هرچند تعداد تیمهایی که سیدصالحی در آنها بازی کرده نسبت به فروزان و حاتمی کمتر است اما عملکرد او در این تیمها نشاندهنده ثبات و تواناییهای فنی بالایش بوده است.
* تحلیل عملکرد این بازیکنان
نقلوانتقالات متعدد، بسته به شرایط بازیکن، میتواند نشاندهنده فرصتطلبی و تلاش برای بهتر شدن باشد یا نتیجه نبود ثبات حرفهای. محسن فروزان با وجود تغییرات مکرر تیمی، توانسته در هر تیمی که بازی کرده بدرخشد و قابلیتهای خود را اثبات کند. فرزاد حاتمی نیز بهعنوان یک مهاجم، در تیمهای زیادی حضور داشت و گلهای حساسی به ثمر رساند اما تغییرات مکرر او گاهی به عدم تمرکزش منجر شد. سیدمهدی سیدصالحی نیز، هر چند در تیمهای کمتری بازی کرده اما همواره عملکرد قابل قبولی از خود بهجا گذاشته است.
* زلاتان ایران؟
در مقایسه با بازیکنان جهان، محسن فروزان را میتوان تا حدودی با زلاتان ابراهیموویچ، ستاره سوئدی فوتبال اروپا مقایسه کرد. زلاتان نیز در طول دوران حرفهای خود در تیمهای متعددی از جمله آژاکس، یوونتوس، اینتر، میلان، پاریسنژرمن، بارسلونا و منچستریونایتد بازی کرده و با هر انتقال، ارزش خود را به اثبات رسانده است. فروزان نیز در مقیاس فوتبال ایران، این ویژگی را دارد: تغییر تیمهای متعدد همراه با عملکرد درخشان.
* جمعبندی
محسن فروزان، فرزاد حاتمی و سیدمهدی سیدصالحی، هر کدام داستانهای متفاوتی از نقلوانتقالات متعدد در لیگ برتر ایران دارند.
این بازیکنان نه تنها رکورددار تغییر تیم هستند، بلکه با بازیهای درخشان خود توانستهاند تأثیر بسزایی در تیمهایشان بگذارند. داستان آنها نشاندهنده جنبههای مختلف زندگی حرفهای یک بازیکن فوتبال است؛ از تلاش برای بهتر شدن گرفته تا چالشهای ناشی از تغییر پرتعداد تیمها. این ۳ بازیکن، هر کدام بهنوعی، بخشی از تاریخ فوتبال ایران را ساختند.
ارسال به دوستان
تیم بیمار موسیمانه دور برگشت لیگ را با باخت مقابل شمسآذر شروع کرد
سقوط آزاد در آزادی
روزهایی هست که فوتبال بهجای لبخند، سیلی به صورت هوادار میزند. ورزشگاه آزادی، خانهای که استقلال به آن عشق میورزد، این بار برای آبیپوشان تبدیل به جهنمی شد که تنها شعلههای فریاد و خشم هواداران در آن زبانه میکشید. یک تیم بیمار که گویا درمانش در دست موسیمانه نیست. بیچاره هوادار استقلال که باید این وضعیت را تحمل کند. همهچیز با یک مصدومیت لعنتی شروع شد. جلالالدین ماشاریپوف هنوز عرق نکرده بود که زمین خورد، روی زمین ماند و از بازی بیرون رفت. تماشاگران استقلال که انتظار یک بازی توفانی از تیم خود با هدایت مرد آفریقایی داشتند، در همان ثانیههای اول ضربهای خوردند که سنگینیاش تا آخر بازی بر دوش تیم ماند. امیرعلی صادقی، مهره جایگزین، آمد اما انگار نیمکت استقلال هم دیگر رمقی ندارد.
* بازی مستقیم، زیر توپ و باز هم هیچ
2 تیم در نیمه اول آنطور که باید و شاید دل به بازی نداده بودند. شمسآذر زیر توپ میزد و امیدوار بود سرعت بازیکنانش کار دست استقلال بدهد، در حالی که آبیها هم فقط سعی داشتند توپ را از سمت جناحین به محوطه جریمه برسانند. ابوالفضل جلالی چند نفوذ نصفه و نیمه کرد اما حتی یک بار هم آنقدر خطرناک نبود که هواداران حاضر در ورزشگاه از جایشان بلند شوند. لحظهای که استقلالیها امیدوار شدند، دقیقه ۲۸ بود؛ جایی که امیرعلی صادقی یک ضربه آزاد زیبا زد اما محسن فروزان، شیرجهای دیدنی زد و توپ را دفع کرد. فروزان انگار آمده بود که یکتنه استقلال را زمین بزند.
* شوک نیمه دوم و زخم عمیق گل شمسآذر
نیمه دوم، استقلال با کمی تغییرات پا به میدان گذاشت. آرش رضاوند و امیرعلی صادقی شروع کردند به امتحان کردن شانسشان از راه دور اما هر چه ضربه زدند، فروزان محکمتر ایستاد. تا اینکه دقیقه ۶۴، همان لحظهای که انگار برای هواداران آبی حکم فرو ریختن آسمان را داشت، رسید؛ ضدحملهای سریع از شمسآذر، پاس عمقی میلاد سورگی و شلیک دقیق امیر شبانی. توپ رفت و در تور دروازه استقلال جا خوش کرد. آزادی یخ زد. سکوتی تلخ همهجا را پر کرد، سکوتی که در نهایت جای خود را به فریاد «بازیکن بیغیرت نمیخواهیم» داد.
* پایان تلخ، سقوط آزاد
استقلال تا آخرین دقیقه تلاش کرد اما نه شوتها راهی به جایی برد، نه ارسالهای از جناحین کاری از پیش برد. موسیمانه، مردی که قرار بود منجی استقلال باشد، به جای لبخند و رضایت، با چهرهای درهم و آشفته زمین را ترک کرد. شمسآذر با این برد شیرین، ۱۶ امتیازی شد و خودش را تا رده سیزدهم بالا کشید اما استقلال؟ تیمی که زمانی نماد غرور و افتخار برای هوادارانش بود، حالا با ۱۸ امتیاز در رده یازدهم، بدترین جایگاه تاریخش در لیگ برتر را تجربه میکند.
* آزادی روشن شد اما قلب استقلال تیر کشید
ورزشگاه آزادی که این فصل بازسازی شده و برای نخستین بار میزبان یک بازی رسمی بود، شاید انتظار چنین شروع تلخی را نداشت اما فوتبال همیشه روی خوش ندارد. حالا استقلال مانده و روزهایی سختتر از همیشه، در حالی که هوادارانش به آیندهای نامعلوم چشم دوختهاند.
ارسال به دوستان
کشمکش نامزدهای «مشکلدار» برای فتح کرسی ریاست فدراسیون فوتبال
تلاش برای عبور از صافی
انتخابات فدراسیون فوتبال که قرار است ۱۱ اسفند برگزار شود، این روزها صحنه تلاشهای بیوقفه و گاه پرحاشیه برخی نامزدهایی است که برای تأیید صلاحیت خود دستوپا میزنند. این افراد که با موانع و پروندههای متعدد روبهرو هستند، حالا چشم امیدشان به تصمیم کمیتههای نظارتی و قضایی دوخته شده است.
طبق اعلام هدایت ممبینی، دبیرکل فدراسیون، ۵ چهره اصلی با حداقل ۵ امضای اعضای مجمع، موفق به تکمیل مدارک و ثبتنام برای رقابت در انتخابات شدند. مهدی تاج با ۴۷ رأی، حیدر بهاروند با ۱۱ رأی، علی کفاشیان و شهابالدین عزیزیخادم هر کدام با ۷ رأی و امیرحسن عابدینی با ۶ رأی، حالا در صف نامزدهای نهایی قرار دارند. اگرچه این صف، از بیرون آرام است اما پشت پرده غوغایی جریان دارد.
در کنار رقابت اصلی، ۱۴ نفر نیز برای نمایندگی باشگاهها (با ۲ کرسی)، ۲۰ نفر برای نمایندگی هیأتهای فوتبال (با ۲ کرسی) و ۴۱ نفر برای کارشناسی نامنویسی کردهاند. این شور و شوق انتخاباتی، سایهای سنگین از ابهام و پیچیدگیهای حقوقی را نیز به همراه دارد. برخی نامزدها هنوز درگیر پروندههایی هستند که شفافسازی آنها شرط ورودشان به رقابتها است.
کمیته بدوی فدراسیون، با همراهی کمیتههای استیناف، اخلاق و انضباطی، حالا سخت مشغول بررسی وضعیت این افراد است. در همین راستا، استعلامهای متعددی از مراجع قضایی کشور و نهادهای نظارتی انجام شده است. پاسخهای این نهادها نقش تعیینکنندهای در تأیید یا رد صلاحیت برخی نامزدها خواهد داشت.
برخی از این چهرهها، در تلاشی بیوقفه، به دنبال بسته شدن پروندههای باز خود و کسب رضایت مراجع قضایی و نظارتی هستند. این تلاشها گاه چنان آشکار است که به جای اثبات شایستگی، به نمایش جنگ بقا میان نامزدها تبدیل شده است. در حالی که فضای انتخابات هنوز کاملاً شفاف نشده، همه نگاهها به تصمیم نهایی کمیته بدوی و استیناف دوخته شده است؛ تصمیمی که میتواند مسیر فدراسیون فوتبال ایران را برای سالهای آینده رقم بزند.
ارسال به دوستان
آشنایی با اسماعیل کارتال؛ گزینه جدی سرمربیگری پرسپولیس
عقاب ترک
در روزهایی که هواداران پرسپولیس با نگرانی چشمانتظار معرفی سرمربی جدید تیمشان هستند، نام اسماعیل کارتال مربی اهل ترکیه بهعنوان یکی از گزینههای اصلی هدایت سرخپوشان مطرح شده است. این مربی باتجربه که کارنامهای پربار در فوتبال ترکیه دارد، سالها در باشگاه فنرباغچه بهعنوان بازیکن و مربی فعالیت کرده و نقش مهمی در تاریخ این باشگاه ایفا کرده است.
* مردی با 99 امتیاز در سوپرلیگ ترکیه
یکی از درخشانترین فصلهای مربیگری کارتال به سال گذشته بازمیگردد؛ زمانی که او موفق شد فنرباغچه را به 99 امتیاز در سوپرلیگ ترکیه برساند. با این حال، بدشانسی بزرگ او مانع کسب قهرمانی شد و تیمش پایینتر از گالاتاسرای، که 102 امتیاز کسب کرده بود، به نایبقهرمانی اکتفا کرد. این عملکرد درخشان نشان میدهد کارتال توانایی هدایت تیمهای بزرگ و رقابت در سطح بالا را دارد.
* بازیکن وفادار به فنرباغچه
کارتال در دوران بازی مدافع راست بود و طی دههای طلایی برای تیم فنرباغچه به میدان رفت. او در کنار این تیم، افتخارات متعددی از جمله 6 قهرمانی کسب کرد و توانست نام خود را بهعنوان یکی از بازیکنان کلیدی این باشگاه ثبت کند. دوران حرفهای او همچنین شامل حضور در تیمملی ترکیه بود، جایی که 6 بار پیراهن تیمملی کشورش را بر تن کرد.
* سرمربیای که اهل ماندن نیست!
یکی از ویژگیهای جالب توجه کارنامه مربیگری کارتال، کوتاهمدت بودن دوران همکاری او با تیمهای مختلف است. او در 24 سال گذشته هدایت 13 تیم را بر عهده داشته که در این میان، ۳ بار هدایت فنرباغچه را پذیرفته است. با این حال، او هیچگاه بیش از ۲ سال در یک تیم نمانده است. این ویژگی شاید چالشی برای باشگاههایی باشد که به دنبال ثبات بلندمدت هستند.
* صعود به سطح اول فوتبال ترکیه
یکی از موفقیتهای چشمگیر کارتال، صعود با تیمهای سیواساسپور و آنکاراگوچو به لیگ برتر ترکیه است. او ابتدا سال 2004 موفق شد سیواساسپور را به سطح اول فوتبال ترکیه برساند و سالها بعد، سال 2018، توانست همین کار را برای آنکاراگوچو انجام دهد. این دستاوردها نشان میدهد کارتال توانایی مدیریت شرایط سخت و ساختن تیمی موفق را دارد.
* فنرباغچه؛ محور اصلی کارنامه مربیگری کارتال
فنرباغچه همواره جایگاه ویژهای در زندگی حرفهای کارتال داشته است. او در ۴ سال اول بهعنوان دستیار در این تیم فعالیت کرد و در آن دوران فنرباغچه موفق شد ۲ قهرمانی لیگ و ۲ قهرمانی جام حذفی را به دست آورد. با این حال، زمانی که خودش بهعنوان سرمربی در ۳ دوره هدایت این تیم را بهعهده داشت، تنها توانست ۳ نایبقهرمانی در سوپرلیگ ترکیه کسب کند.
* سوپرجام 2014؛ تنها قهرمانی کارتال در نقش سرمربی
یکی از خاطرهانگیزترین لحظات دوران مربیگری کارتال به سوپرجام ترکیه در سال 2014 بازمیگردد. در آن مسابقه، فنرباغچه تحت هدایت او موفق شد در یک دیدار حساس و جذاب، گالاتاسرای را در ضربات پنالتی شکست دهد و قهرمانی را به دست آورد. در آن بازی، حضور بازیکنان سرشناسی چون وسلی اسنایدر و بوراک ایلماز در گالاتاسرای، رقابت را جذابتر کرده بود.
* آمار درخشان روی نیمکت فنرباغچه
کارتال در مجموع 125 بازی بهعنوان سرمربی روی نیمکت فنرباغچه نشست و آمار چشمگیری به جا گذاشت: 86 پیروزی، 22 تساوی و تنها 17 شکست. این آمار نشاندهنده تواناییهای تاکتیکی او در هدایت تیمهای بزرگ است.
* چالش تازه پرسپولیس؟
اکنون باید دید آیا کارتال تصمیم میگیرد برای نخستین بار در دوران مربیگری خود از ترکیه خارج شود و هدایت پرسپولیس را به عهده بگیرد یا خیر. در کنار پیشنهاد پرسپولیس، او از تیمهایی در عربستان، آذربایجان و خود ترکیه نیز پیشنهاداتی دریافت کرده است. اگر او این چالش را بپذیرد، بدون شک تجربه حضور در یکی از بزرگترین تیمهای آسیا میتواند به کارنامه حرفهای او اعتبار بیشتری ببخشد.
* جمعبندی
اسماعیل کارتال، با سابقهای طولانی در فوتبال ترکیه و تواناییهای اثباتشده در مدیریت تیمهای بزرگ، یکی از گزینههای جذاب برای هدایت پرسپولیس محسوب میشود. با وجود برخی چالشها، مانند سابقه کوتاهمدت همکاری او با تیمها، تجربیات موفق وی در صعود به لیگ برتر و رقابتهای سطح بالا، نشان از پتانسیل بالای کارتال برای بهبود شرایط پرسپولیس دارد. تصمیم نهایی اما به تعاملات او با مدیران باشگاه و تمایلش برای تجربه یک چالش جدید بستگی دارد.
ارسال به دوستان
نگاه
برنامهها را برای اجرا نشدن نمینویسند
مصطفی نصری: برنامهریزی کلان در کشور، نقشه راهی است که به منظور پیشبرد اهداف ملی و تحقق چشماندازهای توسعه تدوین میشود. بیانیه گام دوم انقلاب و برنامه هفتم پیشرفت، 2 سند مهم هستند که مسیر آینده کشور را تعیین میکنند. در این میان، محمدرضا عارف، معاون اول رئیسجمهور با اظهارات اخیر خود مبنی بر اینکه «لزومی ندارد دولت همه بندهای برنامه را اجرایی کند»، بحثهای بسیاری را برانگیخته است. این اظهارات نهتنها با اصول برنامهریزی کشور در تضاد است، بلکه پرسشهایی جدی را درباره رویکرد دولت به این برنامهها ایجاد کرده است. اظهارات اخیر محمدرضا عارف درباره عدم الزام به اجرای تمام بندهای برنامه پیشرفت، نشاندهنده رویکردی است که میتواند پیامدهای منفی گستردهای برای نظام برنامهریزی کشور داشته باشد. دولتها موظفند به برنامههای کلان پایبند باشند و در صورت مواجهه با مشکلات اجرایی، به جای نفی برنامه، با شفافیت و صداقت با مردم صحبت کنند.
* فلسفه برنامهریزی را زیر سوال نبرید
برنامههای پیشرفت به عنوان اسناد راهبردی، محورهای کلیدی برای پیشرفت کشور را در حوزههای مختلف مانند اقتصاد، علم و فناوری، فرهنگ و سیاست خارجی تعیین میکنند. برنامه هفتم پیشرفت نیز با توجه به این بیانیه تدوین شده و هدف آن، ارائه راهکارهای عملی برای رفع مشکلات است. این برنامهها با صرف هزینههای قابلتوجه و مشارکت گسترده نخبگان و کارشناسان کشور تهیه میشوند. بنابراین انتظار میرود دولتها به اجرای دقیق این برنامهها متعهد باشند اما اظهارات اخیر عارف مبنی بر عدم الزام به اجرای تمام بندهای برنامه، این تعهد را زیر سوال برده است. اینکه دولتی نتواند به دلایل محدودیتهای مالی، ساختاری یا اجرایی، تمام بندهای یک برنامه کلان را اجرا کند، قابل فهم است اما اینکه به صورت رسمی اعلام شود «الزامی به اجرای برنامه وجود ندارد»، به معنای نفی کل فلسفه برنامهریزی است. وقتی دولت به طور رسمی اعلام کند به برنامههای کلان پایبند نیست، این پیام به مردم منتقل میشود که نظام برنامهریزی کشور ناکارآمد است. اگر قرار است دولتها برنامههای پیشرفت را به دلخواه اجرا کنند، چرا هزینههای قابلتوجهی صرف تدوین آنها میشود؟ عدم تعهد به برنامههای کلان، موجب تغییرات مداوم در سیاستگذاریها خواهد شد که این موضوع بویژه در حوزههای عمرانی اثرات منفی دارد.
* کلانسیاستها در سیکل سردرگمی
یکی از انتقادهای مهم به اظهارات عارف، این است که اگر دولت برنامههای موجود را اجرا نمیکند، برنامه جایگزینش چیست؟ آیا دولت برنامه منسجم و دقیقی دارد که بتواند به عنوان راهنمای توسعه کشور عمل کند؟ نمونهای از اظهارات مقامات دولتی که سوالاتی را در این باره ایجاد میکند، موضوع انتقال پایتخت است. پس از آنکه عارف ایده انتقال پایتخت به جنوب کشور را مطرح کرد، این موضوع بهسرعت از سوی جعفر قائمپناه، معاون اجرایی رئیسجمهور تکذیب شد. قائمپناه اعلام کرد انتقال پایتخت فعلا «در حد حرف» است. چنین ایدههایی که خود دولت نیز معتقد است در حد حرف است، زمانی که از تریبون دولت برای چندبار تکرار میشود، بدون اینکه به نتیجه برسد، صرفا بر معیشت مردم منطقه اثر منفی گذاشته، قیمت کالاها و املاک را بدون هیچ دلیلی بالا میبرد. این تناقضات نشان میدهد دولت در تعیین سیاستهای کلان خود دچار سردرگمی است. انتقال پایتخت، پروژهای عظیم با هزینههای بسیار زیاد است که نیازمند برنامهریزی دقیق و حمایت ملی است. طرح چنین ایدههایی بدون مطالعه و پشتوانه اجرایی، تنها به عنوان یک شعار سیاسی تلقی میشود.
* عدم تحقق کامل برنامه قابل قبول است اما مقدمهچینی برای آن، نه!
به جای اینکه دولت به دنبال طرحهای جدید و بزرگ باشد، بهتر است ابتدا به اجرای دقیق برنامههای موجود بپردازد. هرگونه انحراف از برنامههای کلان، موجب کاهش کارایی دولت و افزایش هزینههای اجتماعی و اقتصادی میشود. اگر دولت مدعی است نمیتواند برنامههای توسعه را اجرا کند، باید دلایل خود را به صورت شفاف بیان کند. برای رفع این چالشها و افزایش اعتماد عمومی، دولت باید از تواناییهای علمی و تجربی نخبگان کشور در اجرای برنامههای کلان استفاده کند. دولت باید متعهد شود به طور کامل از برنامههای توسعه کشور پیروی میکند و دلایل هرگونه انحراف یا عدم اجرا را به صورت شفاف بیان کند. ایدههایی مانند انتقال پایتخت، اگرچه جذاب به نظر میرسد اما بدون برنامهریزی و تأمین منابع لازم، تنها موجب اتلاف زمان و انرژی میشود، لذا این ضرورت وجود دارد که دولت به جد از طرح ایدههای موهوم فاصله گرفته و ظرفیت خود را معطوف پیشبرد فضای عینی و حل مسائل جدی کشور کند. آن زمان اگر اهداف برنامه به طور صد درصد محقق نشد نیز میتوان بر توجیهات آورده شده تامل کرد اما زمانی که همزمان با اظهار نظر درباره الزامآور نبودن برنامه هفتم ایدههای فکر نشده دیگری مطرح میشود، این گزاره تقویت میشود که برخی از اساس به دنبال اجرایی نشدن برنامه هستند و از الان بهانهجویی برای آینده را زمینهچینی میکنند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|