فال خونین

ز رقیب دیوسیرت، به خدای خود پناهم
مگر آن شهاب ثاقب مددی دهد، خدا را
مژه سیاهت اَرْ کرد به خون ما اشارت
ز فریبِ او بیندیش و غلط مکن، نگارا
«حافظ»
ای صاحب خردمند فال!
چه نیکو فالی است این. دمت گرم. باز هم از این کارها بکن.
رقیبانی با چشم و ابروی رنگی و نظری تنگ به اندازه سوراخ جوراب داری. به صورت‌شان ننگر که سیرتی دیو مانند دارند. با جنگ رسانه‌ای قصد کرده‌اند صنعت هسته‌ای‌تان را پوچ کنند ولی نقشه‌شان نقش بر آب خواهد شد؛ اگر فقط به خدایِ دانشمندان سازنده‌ پهپاد شهاب اعتماد کنی.
آگاه باش در جراحی‌ها وقتی خون مریضان بند نمی‌آید و جان‌شان در خطر است، وضعیت چنان است که گویی «به چشم خویش دیدم جانم می‌رود». پس به دستان پزشکان بنگر که چگونه با اشاراتِ مژه‌شان پودرِ بندآورنده خون را، که در یزد به همت دانشمندان هسته‌ای ایرانی ساخته شده، در رگ مریض سرازیر و جناب ملک‌الموت را به بیرون از اتاق عمل بدرقه می‌کنند.
فال‌تان می‌گوید این پودر، از خانواده پودرهای پلیمری هیدروفیل است که با ساختار شبکه‌ای‌اش البته نه مانند شبکه‌های هرمی که کلاه برمی‌دارند بلکه همچون چشمانِ لیلی که مجنون را اسیر می‌کند، پلاسما را جذب خود کرده و باعث تجمع پلاکت‌ها و فاکتورهای انعقاد خون در محل خون‌ریزی می‌شود. بدین ترتیب، چشمِ رقیبانِ بدخواه را کور و خونِ بیمارِ خوشبخت را بند می‌آورد.
ای صاحب فال! نکند گول بخوری و صنعت هسته‌ای را به باد فنا بدهی! که همین پودر هموستات، از دلِ همین صنعت هسته‌ای بیرون آمده و امروز ایران‌مان جزو پنج کشور تولیدکننده آن است.