30/مرداد/1404
|
07:08

هنر واگذار کردن

مهدی حسنی: نشست چندجانبه کاخ سفید با حضور ترامپ، زلنسکی و رهبران اروپا، از آن دست وقایعی در عالم سیاست بود که نه‌تنها محتوا و قاب‌های آن، بلکه تحلیل‌ها در رابطه با کاراکترهای حاضر در این نشست هم مدت‌ها دستمایه تحلیل خواهد بود. طبیعاً محوری‌ترین و البته بیشترین تحلیل‌ها هم به دلیل شخصیت بی‌ثبات و فاقد چشم‌اندازش، متعلق به ترامپ است. بسیاری از رسانه‌ها به ترامپ و استراتژی او در نشست کاخ سفید پرداختند و آن را مصداق نوعی فقدان چشم‌انداز و درک استراتژیک از سیاست خارجی نشان دادند.
مجله فارن پالیسی، در متن مهمی که به قلم «استفن والت»، اندیشمند برجسته روابط بین‌الملل منتشر کرد، ترامپ را به فقدان هرگونه چشم‌انداز در سیاست خارجی متهم کرد. متن والت بسیار توفانی و تند آغاز می‌شود و در کنایه به کتابی که به نام ترامپ با عنوان «هنر معامله‌گری» منتشر شده است، والت کار او در سیاست خارجی را «هنر واگذار کردن» دانست و او را شخصیتی نمایشی توصیف کرد که بدون کمترین آمادگی تنها با نمایش‌های عمومی به اسم سیاست خارجی وقت تلف می‌کند: «ترکیب آن نشست عجیب در آلاسکا با ولادیمیر پوتین و گردهمایی عجیب‎تر رهبران ناتو در واشنگتن، بار دیگر نشان داد دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده، مذاکره‌کننده‌ای بسیار ضعیف و در حقیقت استاد «هنر واگذار کردن» است. او هیچ‌گاه آماده نمی‌شود، از زیردستانش نمی‌خواهد پیشاپیش زمینه‌چینی کنند و به جلسات می‌رود، در حالی که نمی‌داند چه می‌خواهد یا خط قرمزش کجاست. او استراتژی ندارد و به جزئیات هم علاقه‌ای نشان نمی‌دهد، بنابراین صرفاً فی‌البداهه عمل می‌کند. آنچه ترامپ واقعاً به دنبالش است، توجه عمومی و صحنه‌های نمایشی است که القا کند همه‌کاره است؛ همان‌طور که در دوره‌ نخست ریاست‌جمهوری‌اش، زمانی که وقتش را با آن دیدارهای بی‌حاصل و نمایشی با کیم جونگ‌اون، رهبر کره‌شمالی تلف کرد دیدیم. برای او محتوا یا نتیجه‌ هر توافقی که ممکن است به دست آورد، در درجه‌ دوم اهمیت است؛ تازه اگر اصلاً اهمیتی داشته باشد. به همین دلیل است که برخی توافق‌های تجاری که اخیراً اعلام کرده، به ‌مراتب کمتر از چیزی که ادعا می‌کند به نفع ایالات متحده است».
والت تیغ تیز اتتقادهایش از سیاست خارجی نمایشی ترامپ را به سمت سیاست داخلی آمریکا هم می‌گیرد و به ترکیب کابینه او و کنگره هم می‌تازد: «تنها دلیل اینکه هنوز به دست‌وپا زدن‌های دیپلماتیک و پرخطای ترامپ توجهی می‌شود، این است که او به ‌طور اتفاقی رئیس‌جمهور قدرتمندترین کشور دنیاست و اعضای بزدل کنگره از حزب جمهوری‌خواه که البته حالا بیشتر شبیه یک فرقه عمل می‌کنند، همچنان هر هوس و خواسته او را برآورده می‌کنند اما وقتی چهره‌های کم‌مایه‌ای مثل ترامپ، مارکو روبیو (وزیر خارجه آمریکا) و استیو ویتکاف (این دیپلمات تازه‌کار) مقابل سیاستمدارانی چون ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه یا سرگئی لاوروف، وزیر خارجه‌اش قرار می‌گیرند، طبیعی است طرف روس بتواند بسادگی جیب آمریکا را خالی کند. کافی است از خود بپرسید: ترامپ در دیدار آلاسکا چه چیزی برای ایالات متحده، متحدانش یا اوکراین به دست آورد؟ آیا پوتین امتیازی داد؟ یا اروپایی‌هایی که به امید بازداشتن او از رها کردن اوکراین به ملاقاتش آمدند، چه امتیازی به او واگذار کردند؟»
او در ادامه یادداشتش، به شیوه مذاکره بی‌منطق و فاقد چارچوب ترامپ هم می‌تازد: «یک مذاکره موفق با رقیب جدی، نیازمند ارزیابی خونسردانه و بی‌رحمانه‌ منافع، قدرت و میزان اراده‌ ۲ طرف است. نمی‌توان رهبرانی مثل پوتین را فقط به این دلیل که از شما خوشش می‌آید یا برایش فرش قرمز پهن کرده‌اید، وادار به دادن امتیاز کرد. همین‌طور با خیالبافی یا تهدیدها و وعده‌هایی که هیچ‌کس جدی نمی‌گیرد هم راهی به جایی نخواهید برد».
او ایده به مصالحه رسیدن از طریق نمایش دیدارهایی مانند ملاقات پوتین - زلنسکی را هم بدون تغییر چشم‌گیری در میدان نبرد به ریشخند می‌گیرد: «بحث‌هایی هم درباره‌ ترتیب دادن دیدار رو در رو میان پوتین و زلنسکی مطرح شده است، احتمالاً با میانجی‌گری ایالات متحده. چنین دیداری به‌ معنای یک امتیاز نمادین از سوی پوتین خواهد بود، چرا که او در گذشته همواره در برابر این درخواست‌ها مقاومت کرده است اما برای من باورکردنی نیست چنین ملاقاتی بدون تغییر اساسی در میدان نبرد و در چشم‌انداز بلندمدت اوکراین بتواند به صلحی پایدار بینجامد. بار دیگر باید یادآوری کرد نباید فریب نمایش‌های شخصی را خورد؛ این دیدارها بیشتر سر و صدای رسانه‌ای ایجاد می‌کند تا نتیجه‌ واقعی، بویژه وقتی پای ترامپ و ویتکاف در میان باشد». 
فارن پالیسی تنها رسانه‌ای نبود که به سیاست خارجی ترامپ تاخت، مجله مهم آتلانتیک هم به بررسی نشست کاخ سفید و نقش ترامپ در آن پرداخت. این متن را تام نیکولوز، استاد کالج جنگ نیروی دریایی ایالات متحده و مدرسه توسعه هاروارد نوشت. او در این متن، دیدار پوتین و ترامپ را مایه شرمساری آمریکا دانست و سیاست خارجی ترامپ را هم ترکیبی از سردرگمی و میل فی‌البداهه ترامپ ارزیابی کرد: «روز جمعه، ترامپ به شکلی ظاهراً فی‌البداهه برای دیدار با پوتین پرواز کرد و با استقبال از کسی که بزرگ‌ترین جنگ اروپا را از زمان هیتلر آغاز کرده، همچون یک میهمان افتخاری، باعث شرمساری آمریکا شد. این نشست بی‌حاصل احتمالاً بیشتر ناشی از تمایل ترامپ به تغییر چرخه‌ خبری (بویژه پس از هفته‌ها خشم پایگاه هوادارانش از ماجرای پرونده‌های جفری اپستین) بود تا هر امید واقعی به دستیابی به توافق». 
حالا به باور نیکولوز، پس از دیدار آلاسکا و نشست کاخ سفید، برنامه ترامپ چیست؟ «برنامه آنگونه که فعلاً ترسیم شده، یعنی نشاندن زلنسکی و تیمش در یک اتاق با پوتین، به‌سختی منطقی به نظر می‌رسد. ترامپ بر این باور است می‌تواند ملاقاتی رو‌در‌رو و بدون میانجی میان پوتین و مردی که او هر روز در پی کشتن او است ترتیب دهد؛ دیداری که قرار است با نشستی سه‌جانبه میان پوتین، زلنسکی و ترامپ ادامه یابد. رئیس‌جمهور آمریکا از درخواست‌هایش برای آتش‌بس عقب‌نشینی کرده و در عوض مدعی است او پیش‌تر چندین جنگ را بدون نیاز به آتش‌بس حل کرده است». 
اما به نظر نیکولوز چرا این ایده ترامپ هم غیرمنطقی و مانند باقی سیاست خارجی او فاقد اثربخشی موثر است؟ «نشست‌ها تنها زمانی می‌تواند نتیجه‌ای داشته باشد که سطحی از توافق اولیه میان طرف‌های اصلی وجود داشته باشد. ۲ طرف باید دست‌کم برخی اهداف مشترک داشته باشند؛ در غیر این صورت، چنین نشست‌هایی مذاکره نیست، بلکه صرفاً ۲ طرف هستند که فهرست مطالبات خود را برای هم می‌خوانند. بدون فشار تحریم‌های بیشتر آمریکا یا ارسال سلاح‌های جدید به اوکراین، پوتین احتمالاً با زلنسکی دیدار خواهد کرد فقط برای اینکه دوباره خواسته‌هایش را مطرح کند: تسلیم کی‌یف و تأیید دستاوردهایش؛ اولتیماتومی که زلنسکی هرگز نمی‌تواند بپذیرد». بنابراین اصرار ترامپ به نشست ۲ یا سه‌جانبه میان آمریکا، روسیه و اوکراین، تنها بدل به یک نشست بی‌حاصل برای ردیف کردن فهرست مطالبات خواهد شد. 
به باور نیکولوز، ترامپ تنها در حال لطف کردن به پوتین و اعطای زمان به او است: «ترامپ برای پوتین زمان خرید، زیرا وی هرگز به اندازه‌ ترامپ برای دستیابی به توافق صلح عجله ندارد. ترتیب دادن دیداری دوجانبه میان زلنسکی و پوتین در حالی که جنگ ادامه دارد، به برنامه‌ریزی فراوانی نیاز خواهد داشت، بویژه از آن ‌رو که پوتین تنها چیزی که می‌خواهد، نابودی دولت اوکراین و تصرف کامل آن کشور است. چنین دیداری ممکن است برگزار شود اما بدون آتش‌بس یا توافقی بنیادی بر سر موجودیت اوکراین، نتیجه‌ای بیش از تکرار مطالبات پوتین، معرفی زلنسکی به‌ عنوان مانع صلح و ادامه‌ جنگ نخواهد داشت».
در نهایت به باور او، آنچه در تمام چند هفته اخیر دیده شد، تنها نمایش بود: «تمام نمایش‌های ترامپ هیچ پیشرفت واقعی‌ای به همراه نداشته است و جنگ پوتین همچنان ادامه دارد».

ارسال نظر
پربیننده