|
اینجا محل کسب است! بساط خود را جمع کنید
نوید مؤمن: «کارل بیلت» نخستوزیر سابق سوئد در واکنش به ترور شهید دکتر «محسن فخریزاده» دانشمند هستهای کشورمان در صفحه توئیتر خود مینویسد: «بعید نیست این ترور هدفمند بخشی از اقدامها برای جلوگیری از دولت بایدن در جهت احیای دیپلماسی و بازگشت به توافق هستهای باشد!»
بلافاصله پس از این موضعگیری، اتحادیه اروپایی نیز ترور شهید فخریزاده را تحریککننده و غیرقابل قبول تلقی و ابراز امیدواری کرده است جمهوری اسلامی ایران با خویشتنداری، مانع آن شود که تنشی مزمن در منطقه ایجاد شود! رسانههای اصلاحطلب و حتی متاسفانه برخی اعضای دولت نیز این «خط تحلیلی» را به مبنای نگاه و تفسیر خود از این واقعه تلخ و نابخشودنی تبدیل کردهاند: اینکه تیم «ترامپ – نتانیاهو» قصد دارد جهت پشت پا انداختن به تیم احتمالی «بایدن- گانتس»، اقدامات تحریککنندهای را علیه ایران انجام دهد و اکنون ما نباید در این پازل بازی کنیم!
هرچند خلق دوگانههای کاذب و مضحکی مانند «آمریکایی خوب- آمریکایی بد» و گویا جدیدا «صهیونیستهای بد- صهیونیستهای خوب»(!) به رهیافت و پیشفرض ذهنی جریانهای داخلی طرفدار مذاکره با آمریکا تبدیل شده است.
* این بساط باید جمع شود
گویا کسانی که امروز معتقدند باید دندان روی جگر گذاشت تا بایدن و دموکراتها در کاخ سفید بر سر کار بیایند و افسار نتانیاهو را در دست گیرند، فراموش کردهاند ترور اکثر شهدای هستهای بزرگوار کشورمان در دوران ریاستجمهوری اوباما و معاونت ریاستجمهوری جو بایدن رخ داده است! گویا آنها فراموش کردهاند «ساختار سازمان سیا»، «آژانس امنیت ملی آمریکا»، «سنتکام» و «پنتاگون»، به هیچ عنوان «فردمحور» نبوده و نخواهد بود! این ساختار منبعث و متاثر از دغدغههایی است که به صورت مستمر یا ناگهانی در حوزه امنیت و سیاست خارجی واشنگتن و صهیونیستها خلق میشود و خود را ملزم به رفع آنها (به هر قیمت ممکن) میداند.
دموکراتهای آمریکا و بازیگران اروپایی در یک بازی کاملا حسابشده، سعی دارند «غرب وحشی» و «صهیونیسم بزدل» را صرفا در کالبد زوج «نتانیاهو- ترامپ» در مقابل افکار عمومی جهان و منطقه به تصویر کشیده و خود را قهرمانانی بدانند که با اسب بالدار به سوی آنها یورش میبرند! این بازی دموکراتها و اروپاییان دغلباز و پرادعا، صرفا ناظر بر ایران و تحولات منطقه نیست!
اگر امروز رسانههای آمریکایی را ورق بزنیم، مشاهده میکنیم سناتورهای دموکرات ژست حمایت از حقوق بشر در یمن را گرفته و بر پایان نبرد در این کشور تاکید میکنند! نکته جالب توجه اینکه برخی رسانهها و حتی محافل تصمیمگیری در حوزه سیاست خارجی کشورمان، از دموکراتها به عنوان «مخالفان جنگ یمن»(!) یاد میکنند! این محافل و رسانهها فراموش کردهاند (یا به عبارت بهتر خود را به فراموشی زدهاند) که جنگ یمن در دوران ریاستجمهوری اوباما و حمایت مطلق دموکراتها رخ داد! جنگی که در آن قرار بود سعودیها در عرض یک هفته یمن را تصرف کرده و کلید آن را دودستی تقدیم کاخ سفید و صهیونیستها کنند!
پروژه «تطهیر دموکراتها» مدتهاست در داخل کشور از سوی جریانهای طرفدار «اقتصاد تحریممحور و ضدمقاومتی» و «سیاست خارجی غربگرایانه» آغاز شده اما در ساعات و روزهای پس از شهادت مظلومانه دانشمند هستهای کشورمان به نقطه اوج خود رسیده است! جالب است در این میان، هر گونه انتقادی دال بر خطرات بیشمار یادگاری نوشتن بر دیوار دموکراتها نیز از سوی رئیسجمهور و وزیر امور خارجه کشورمان بهمثابه «دادن پاس گل به آمریکا» یا «ارسال سیگنالهای سلبی علیه منافع ملت ایران» مورد شناسایی و اعلام قرار میگیرد!
اشکالی ندارد! برای کسانی که القاب «بیسواد» و «بیشناسنامه» را از مسؤولان دولت در زمان برگزاری مذاکرات برجام دریافت کردهاند، اساسا مهم نیست این بار قرار است به کدامین لقب از سوی آقایان روحانی و ظریف مفتخر شوند! آنچه مسلم است اینکه فارغ از هر گونه سمپاشی «تطهیرکنندگان دموکراتها»، قطعا کسانی که دل در گرو این مرز و بوم و انقلاب اسلامی ما دارند زیر بار این تصویرسازی مهلک و مضحک نمیروند. ملت ما به یاد دارند «یوکیا آمانو» چگونه با حمایت مستقیم دولت اوباما، بازرسان آژانس را بارها برای کسب اطلاعات هستهای و غیرهستهای غیرمتعارف (خارج از وظایف تعریفشده آژانس) و انتقال آنها به سازمانهای جاسوسی آمریکا و رژیم صهیونیستی به کشورمان فرستاد. این روند، در دوران مدیریت «رافائل گروسی» نیز با نقشآفرینی پشت پرده بایدن، آنتونی بلینکن و جیک سولیوان ادامه خواهد داشت. اگر به دولت محترم و وزارت امور خارجه کشورمان برنخورد، لطف کنند بساط «تفکیک بایدن و دموکراتها از ترامپ و نتانیاهو» را در جای دیگری پهن کنند. اینجا محل کسب است! کسبوکاری که مجوز آن را بزرگان، شهدا و دلسوزان نظام صادر کردهاند.
ارسال به دوستان
عبرتهای بودجهای
* پیشنهادهایکارشناسان برای اصلاح بودجهنویسی در گفتوگو با «وطنامروز»
گروه اقتصادی: لایحه بودجه سال 1400 طبق اعلام دولتمردان قرار است فردا به مجلس تقدیم شود. مرور روند تصویب بودجه سالهای گذشته نشان میدهد نمایندگان در روزهای آینده و تا زمان تبدیل بودجه به قانون، باید از برخی خطاهای فاحش نمایندگان در سالهای گذشته عبرت گرفته و از تکرار آن جلوگیری کنند. گزارش حاضر، برخی از مهمترین خطاهای نمایندگان پیشین مجلس در بررسی و تصویب بودجه و تاثیر مخرب آن بر اقتصاد کشور را بررسی و تشریح کرده است. ***
به گزارش «وطن امروز»، لایحه بودجه سال 1400 طبق وعده دولت قرار است فردا (چهارشنبه 12 آذر) به مجلس شورای اسلامی تقدیم شود. این لایحه آخرین آزمون دولت در اجرای وعده اصلاح ساختار است؛ وعدهای که قرار بود در بودجه سال 98 اجرایی شود. نخستین بار سال ۹۷ بود که علی لاریجانی، رئیس وقت مجلس از دستور رهبر معظم انقلاب اسلامی به مسؤولان دولت و مجلس برای «اصلاح ساختار بودجه» خبر داد. این دستور درست پس از اقدام دولت آمریکا در خروج یکجانبه از برجام و بازگرداندن تحریمها صادر شد.
پس از اعلام خبر مطالبه رهبر انقلاب، مقامات دولت و مجلس از آمادگی و عزم خود برای اجرای این مطالبه خبر دادند.
با این حال پس از رونمایی دولت از لایحه بودجه سال ۹۸ و مشخص شدن جزئیات آن، امیدها برای اجرایی شدن این هدف رنگ باخت. وابستگی زیاد منابع بودجه به درآمدهای نفتی، بیتوجهی دولت به کاهش هزینهها و برآوردهای موهوم از منابع بدون توجه به واقعیتهای حاکم بر اقتصاد کشور، چند مورد شاخص از نشانههای اجرایی نشدن اصلاح ساختار در بودجه سال ۹۸ بود. پس از این و در حالی که انتظار میرفت دولت هدفگذاری اصلاح ساختار را در لایحه بودجه سال ۹۹ اجرایی کرده باشد، لایحه تقدیمی دولت به مجلس نشان داد دولت بر خلاف وعدههای خود، اساسا اعتقادی به اصلاح ساختار بودجه ندارد. تقریبا تمام مشکلات اصلی بودجه سال ۹۸ در لایحه بودجه سال ۹۹ وجود داشت. در نهایت نمایندگان هم نتوانستند تغییر چندانی در لایحه مذکور اعمال کنند و لایحه بودجه ۹۹ در حالی به قانون تبدیل شد که تقریبا هیچ نشانهای از اصلاح ساختار نداشت. بودجه سال ۹۹ در حالی به قانون تبدیل شد که شکافی تقریبا بیسابقه میان منابع و مصارف داشت و به اذعان یکی از اعضای کمیسیون برنامه و بودجه مجلس دهم، سنگینترین کسری بودجه پس از انقلاب را داشت. غلامعلی جعفرزادهایمنآبادی، نماینده سابق مجلس در این رابطه اعلام کرد: «در ۴ دهه گذشته، بیشترین کسری بودجه بدون در نظر گرفتن کرونا مربوط به سال ۹۹ میشود». مرور اتفاقات سال گذشته، چگونگی ابتلای بودجه ۹۹ به کسری بودجه حاد را مشخص میکند.
* عبرتهای بودجهای برای مجلس یازدهم
هر چند مجلس، پیش از این دولت را مکلف به اعمال اصلاحات ساختاری بودجه کرده بود اما تجربه اهمال دولت در اصلاح ساختار بودجه نشان میدهد انتظار اصلاح ساختار از دولت، انتظاری بیهوده است. از همین رو مجلس باید رأسا نسبت به اعمال مهمترین اصلاحات مورد نیاز در بودجه اقدام کند. گذشته از این موضوع، مرور روند تصویب بودجه سالهای گذشته نشان میدهد نمایندگان در روزهای آینده و تا زمان تبدیل بودجه به قانون باید از برخی خطاهای فاحش نمایندگان در سالهای گذشته عبرت گرفته و از تکرار آن جلوگیری کنند. یکی از مهمترین عبرتهای بودجه برای نمایندگان، جلوگیری از درج منابع موهوم در بودجه است. دولت طی سالهای گذشته بویژه در لوایح بودجه سالهای 98 و 99 اقدام به درج ارقام بسیار زیاد و به دور از واقعیت برای برخی ردیفهای درآمدی کرد. این اقدام دولت منجر به تشدید کسری بودجه و گرفتار شدن کشور به چرخه «کسری- تورم» شد. آخرین نمونه این چرخه معیوب را میتوان در برداشت دولت از ذخایر ارزی کشور برای جبران کسری بودجه سال 98 و تاثیر مخرب آن بر رشد تورم سال جاری دید. این همان مسالهای است که چندی پیش عبدالناصر همتی، رئیس کل بانک مرکزی هم به آن اشاره کرده بود. نگاهی به بودجه سالهای 98 و 99 حربه تکراری دولت برای استفاده از ذخایر ارزی کشور را مشخص میکند. دولت بویژه پس از بازگشت تحریمها در سال 97 با بیشبرآورد عمدی درآمدهای «فروش نفت» و «فروش اموال» در بودجه، زمینه را برای برداشت از ذخایر ارزی کشور مطابق بند «ج» تبصره یک بودجه فراهم میکند. طبق این بخش از بودجه، دولت مجاز است در صورت محقق نشدن درآمد نفتی، مابهالتفاوت رقم محقق شده تا رقم مصوب را از محل ذخایر ارزی کشور تامین کند. این سادهترین مسیر دولت برای دستدرازی به ذخایر ارزی کشور است و دولت در ۲ سال اخیر به شکلی قابل توجه از این روش برای برداشت از ذخایر ارزی کشور استفاده کرده است. نمایندگان مجلس باید با آگاهی نسبت به این حربه دولت، از تکرار آن در بودجه سال 1400 جلوگیری کنند.
درس دیگر بودجه سالهای گذشته برای نمایندگان کنونی، تکمیل فرآیند اصلاح و تصویب بودجه در زمان مقرر برای جلوگیری از دچار شدن آن به عاقبت مجلس دهم در بررسی لایحه بودجه سال جاری است.
مجلس دهم به دلیل تعلل در اصلاح و تصویب بودجه، زمینه را برای خارج شدن بودجه از مسیر مجلس و بررسی آن صرفا در کمیسیون برنامه و بودجه فراهم کرد. در چنین شرایطی مجلس یازدهم باید اصلاح و تصویب بودجه را در اولویت امور خود قرار دهد تا به بهترین شکل محورهای مدنظر خود برای اصلاح بودجه را اعمال کند. با توجه به نقش حیاتی بودجه در اقتصاد کشور، تقریبا هیچ موضوع اقتصادیای در حال حاضر بیش از اصلاح بودجه سال آینده اولویت ندارد.
***
رئیس کمیته اصلاح ساختار بودجه 1400 در گفتوگو با «وطن امروز»:
منابع موهوم بودجه 1400 را اصلاح خواهیم کرد
رئیس کمیته اصلاح ساختار بودجه 1400 و عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با «وطن امروز» درباره آخرین تلاشهای مجلس در راستای اصلاح ساختار بودجه اظهار داشت: به دنبال شفاف کردن هزینهها و جلوگیری از انحراف مصارف در بودجه هستیم تا از این مسیر، دیگر شاهد کسری بودجه در سال آینده نباشیم. محسن زنگنه گفت: بندهایی در «احکام بودجه 1400» آوردهایم که در آن پرداختها بر اساس شناسه پرداخت صورت گیرد، همچنین تمام پرداختها به ذینفع نهایی برسد. وی افزود: از دیگر بندهایی که میتواند باعث پویایی و حقیقیسازی بودجه سال آینده شود، موضوع ثبت و ساماندهی تمام پرداختهای حمایتی است. عضو کمیسیون برنامه و بودجه در رابطه با مفرهای جدید درآمد دولت در بودجه 1400 توضیح داد: از دولت خواسته شده لیست معافیتهای مالیاتی که بین 40 تا 100 هزار میلیارد تومان برآورد میشود را در اختیار مجلس قرار دهد تا در این زمینه به یک جمعبندی مناسب برسیم. این کارشناس اقتصادی ادامه داد: از ابتدای شروع به کار مجلس جدید، موضوع مالیات بر عایدی سرمایه و مالیات بر درآمد در دستور کار نمایندگان قرار گرفته و امیدواریم بتوانیم این موضوعات را در سال آینده اجرایی کنیم. وی با بیان اینکه بخش قابل توجهی از مشکلات کنونی کشور ناشی از بیش برآوردهای موهوم در محاسبه منابع است که در سال گذشته داشتیم، اظهار داشت: در بودجه سال 1400 اجازه تکرار چنین موضوعاتی را نخواهیم داد و تمام منابع و درآمدها باید واقعی باشند. رئیس کمیته اصلاح ساختار بودجه 1400 اظهار داشت: دولت بر فروش اوراق سلف نفتی در بودجه سال آینده اصرار دارد که با این کار به صورت غیرمستقیم دوباره منابع بودجه را به نفت پیوند زدهایم که نافی اصل اصلاح ساختار بودجه است. وی درباره راهکارهای فرار از بودجه نفتی گفت: به دولت پیشنهاد دادیم به جای استفاده از اوراق سلف نفتی، برخی از هزینههای اضافی را کاهش دهد، برای مثال ارز ترجیحی را حذف کند یا اینکه حقوق گمرکی را اصلاح کند که پیشبینی مجلس این است نزدیک به 150 هزار میلیارد تومان از این محل درآمد به دست خواهد آمد. زنگنه تصریح کرد: آخرین پیشنهاد مجلس این است که دولت اقدام به فروش داراییهای غیرمولد خود کند و از این مسیر کسب دارایی کند. وی با بیان اینکه یکی از مشکلات مجلس با دولت برداشتهای غیرشفاف از صندوق توسعه است، اظهار داشت: قرار است دولت در لایحه خود ردیف بودجهای در رابطه با درآمدها و مصارف این صندوق هم ارائه کند و اگر قرار است در سال آینده برداشتی از این صندوق انجام دهد، مشخص باشد. عضو کمیسیون برنامه و بودجه اظهار داشت: طبق «احکام کلی بودجه 1400» قرار است برای نخستین بار در بودجه سال آتی، سهم درآمدهای نفتی را تا جای ممکن بیاثر کنیم. وی گفت: با این اقدام دیگر خبری از کسری بودجههای شدید که دولت را مجبور به استقراض از بانک مرکزی کند، نخواهد بود. پیشنهاد هم این است که در صورت انجام صادرات نفت، این درآمد صرفا در مسائل عمرانی هزینه شود. زنگنه تصریح کرد: این موضوع بستگی به همکاری دولت دارد؛ در طول ۲ ماهی که بودجه در کمیسیون تلفیق و در صحن بررسی میشود، این موضوع باید به جمعبندی نهایی برسد. وی افزود: به طور معمول درآمدهای نفتی دولت صرف ارز یارانهای کالاهای اساسی و برخی واردات مواد اولیه کارخانجات میشود که این منابع صرفا باید مورد استفاده کالاهای مورد نیاز کشور باشد، البته نه به صورت ارز ترجیحی بلکه پیشنهاد این است در اختیار تولیدکنندگان به صورت نقدی قرار گیرد.
***
رئیس دانشکده اقتصاد دانشگاه خوارزمی در گفتوگو با «وطن امروز» مطرح کرد
3 مشکل عمده نظام بودجهریزی کشور
رئیس دانشکده اقتصاد دانشگاه خوارزمی درباره اشکالات نظام بودجهریزی کشور به «وطن امروز» گفت: نظام بودجهریزی ما ایرادات اساسی زیادی دارد. بیش از 20 سال است درباره بودجهریزی عملیاتی صحبت میشود اما هیچگاه این موضوع به اجرا درنیامده و صرفا در حد شعار باقی مانده است. به منظور رفع این ایرادات، رهبر معظم انقلاب ۲ سال پیش دستوری را مبنی بر اصلاحات ساختار بودجهریزی به دولت و مجلس شورای اسلامی دادند اما تاکنون اقدامی در راستای عمل به این دستور نشده و در این سالها به فراموشی سپرده شده است.
وحید شقاقیشهری افزود: تدوین و تصویب بودجه دارای چندین مشکل بنیادی است که یکی از مهمترین آنها، بودجه غیرشفاف و مبهم شرکتهای دولتی است. این بودجه، 70 درصد بودجه کل کشور را تشکیل میدهد و اصلاح این بخش، تاثیرات مثبت زیادی را بر بودجه میگذارد اما تاکنون در مجلس بررسی نشده است.
وی ادامه داد: یکی دیگر از مشکلات نظام بودجهریزی این است که ما همواره دچار کسری بودجه هستیم و همین کسری بودجه یکی از مهمترین علل ایجاد تورم در کشور است. هنگامی که دولت کسری بودجه داشته باشد، دستش را به سمت بانک مرکزی، صندوق توسعه ملی و منابع بانکی دراز میکند و همین عامل موجب رشد نقدینگی و پایه پولی میشود که ماحصل آن افزایش نرخ تورم است. متاسفانه کشور ما جزو ۵ کشور نخستی است که تورم بالایی دارند و این زیبنده کشور ما نیست. با جلوگیری از کسری بودجه میتوانیم تورم را تا حد زیادی کاهش دهیم.
رئیس دانشکده اقتصاد دانشگاه خوارزمی بیان کرد: مشکل دیگری که در بودجهریزی وجود دارد، وابستگی درآمد دولت به فروش نفت است؛ نفتی که میزان فروش و قیمت آن در اختیار ما نیست و همین موجب میشود نتوانیم تخمین دقیقی از درآمدهای دولت داشته باشیم و با کاهش میزان فروش نفت یا قیمت آن، دچار کسری بودجه میشویم. با اعمال تحریمها در سالهای اخیر و کاهش میزان فروش نفت، میزان وابستگی بودجه به نفت هم کاهش پیدا کرده که این کاهش وابستگی اتفاق خوبی برای اقتصاد کشور است. ما باید در بودجه سال آینده از این فرصت استفاده کنیم و آن را با حداقل وابستگی به فروش نفت تدوین کنیم.
شقاقیشهری خاطرنشان کرد: دولت امسال توانست با توجه به فرصت پیش آمده ناشی از کاهش فروش نفت، درآمدزایی از مسیرهای دیگر مانند فروش اموال دولتی در بازار سرمایه، فروش اوراق مالی اسلامی، اصلاح نظام مالیاتی و مولدسازی داراییهای دولت را تمرین کند. در اکثر کشورهای دنیا 90 درصد درآمدهای دولت ناشی از درآمدهای مالیاتی است اما این نسبت در کشور ما به 35 درصد هم نمیرسد. باید در بودجه 1400 سهم مالیات را از درآمدهای دولت افزایش دهیم و این نسبت را به بالای 70 درصد برسانیم تا با ایجاد درآمدهای پایدار برای دولت، از کسری بودجه نیز جلوگیری شود. اگر این سهم افزایش یابد، آنگاه دولت و مجلس مجبور میشوند برای تامین این نسبت، نظام مالیاتی را اصلاح کنند. مادامی که نظام مالیاتی اصلاح نشود، ما شاهد فساد، عدم شفافیت و نبود نظام جامع آماری در کشور هستیم.
وی در پاسخ به این سوال که آیا با توجه به شرایط اقتصادی حال حاضر کشور، توان افزایش سهم مالیات از بودجه را داریم، گفت: بله! از آنجا که هدف ما اخذ مالیات از ثروتمندان به جای عموم مردم است، مشکلی برای تعریف پایههای مالیاتی جدید نداریم. اتفاقا مشکلی که در نظام مالیاتی ما وجود دارد، این است که ثروتمندان در سالهای گذشته مالیات ناچیزی را پرداخت کردهاند و همین کمبود درآمدهای مالیاتی، موجب کسری بودجه و افزایش تورم شده است. متاسفانه هزینه این افزایش تورم را هم قشر ضعیف و آسیبپذیر جامعه پرداخت میکند. از آنجا که در نظام مالیاتی کشور، مالیاتهایی مانند مالیات بر ثروت، مالیات بر مجموع درآمد و مالیات بر عایدی سرمایه نداریم، نظام مالیاتی ما عملا در خدمت ثروتمندان است.
شقاقیشهری بیان کرد: پیشنهاد بنده به مجلس و دولت این است که منابع حاصل از فروش نفت را به عنوان درآمدهای دولت لحاظ نکنند و بودجه را بدون در نظر گرفتن فروش نفت تنظیم کنند و منابع حاصل از فروش آن را به عنوان یک بودجه مکمل در نظر بگیرند. پس از آن 30 درصد از منابع حاصل از فروش نفت را به صندوق توسعه ملی واریز کنیم تا برداشتهایی که در سالهای گذشته از این صندوق داشتیم جبران شود، چرا که هر دولتی که روی کار آمد، رهبری را تحت فشار قرار داد تا بتواند از این صندوق برداشت کند و این عامل موجب شده این صندوق کارایی خود را از دست بدهد. 70 درصد مابقی را هم صرف ایجاد زیرساختها و پروژههای عمرانی کشور کنیم. ما یک بخش عمرانی- ریالی در بودجه داریم که میتوانیم بخش عمرانی- ارزی را هم با در نظر گرفتن درآمد حاصل از فروش نفت و بودجه مکمل به آن اضافه کنیم.
رئیس دانشکده اقتصاد دانشگاه خوارزمی گفت: سال آینده یکی از مشکلات اقتصاد ما رکود است. این رکود ناشی از کاهش تورمهای انتظاری و بلاتکلیفی فعالان اقتصادی است. با روی کارآمدن دولت جدید آمریکا و انتخاب دولت جدید کشورمان در سال 1400، مصرفکنندهها و سرمایهگذاران منتظر مشاهده نتیجه سیاستهای این دولتها میمانند و دچار بلاتکلیفی در تصمیمات اقتصادی میشوند. برخی هم منتظر میشوند قیمتها بیش از پیش کاهش یابد و این مساله رکود ایجاد شده را تعمیق میکند.
وی ادامه داد: دولت به رغم تدوین بودجه برای پروژههای عمرانی، تخصیص چندانی برای پروژههای عمرانی در سالهای گذشته نداشته است. در حال حاضر رشد هزینههای جبران استهلاک از رشد سرمایهگذاری پیشی گرفته و این به معنای استهلاک بیشتر روزانه زیرساختهاست. برای سال آینده لازم است دولت با جدیت، تامین مالی پروژههای عمرانی را دنبال کند. این اقدام میتواند موجب تحریک طرف تقاضا و کاهش تبعات رکود شود.
ارسال به دوستان
تعداد کل قربانیان 48246 نفر
371
* طی 24 ساعت 371 نفر از هموطنان بر اثر ابتلا به کرونا جان خود را از دست دادند
آمار روزانه مرگومیر بیماران مبتلا به کرونا چند روز است کاهشی شده؛ روندی که نباید به عنوان ضعیف شدن این ویروس مرگبار تلقی شود، بلکه مردم همچنان باید پروتکلهای بهداشتی و فاصلهگذاری اجتماعی را رعایت کنند تا زنجیره انتقال بیماری قطع شود. به گزارش «وطن امروز»، سیر نزولی آمار روزانه جانباختگان ناشی از کرونا به دلیل رعایت دستورالعملهای بهداشتی از سوی مردم است. در همین ارتباط سخنگوی وزارت بهداشت دیروز آخرین آمار مبتلایان و فوتیهای ناشی از «کووید-19» در کشور طی یک شبانهروز را اعلام کرد. سیماسادات لاری گفت: از ظهر روز یکشنبه تا ظهر امروز و بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی ۱۳ هزار و ۳۲۱ بیمار جدید مبتلا به «کووید-19» در کشور شناسایی شدند که ۲ هزار و ۲۷۷ نفر از آنها بستری شدند. وی افزود: مجموع بیماران «کووید-19» در کشور به ۹۶۲ هزار و ۷۰ نفر رسید. لاری گفت: متاسفانه در این مدت ۳۷۱ بیمار «کووید-19» جان خود را از دست دادند و مجموع جانباختگان این بیماری به ۴۸ هزار و ۲۴۶ نفر رسید. وی افزود: خوشبختانه تاکنون ۶۶۸ هزار و ۱۵۱ نفر از بیماران، بهبود یافته یا از بیمارستانها ترخیص شدهاند. به گفته وی، ۵۸۵۲ نفر از بیماران مبتلا به «کووید-19» در وضعیت شدید این بیماری تحت مراقبت قرار دارند. لاری افزود: تاکنون ۶ میلیون و ۱۲۵ هزار و ۳۴۸ آزمایش تشخیص «کووید-19» در کشور انجام شده است. سخنگوی وزارت بهداشت گفت: استانهای تهران، اصفهان، قم، آذربایجان شرقی، خراسان جنوبی، سمنان، قزوین، لرستان، اردبیل، خوزستان، کرمانشاه، کهگیلویهوبویراحمد، گیلان، بوشهر، زنجان، ایلام، خراسان رضوی، مازندران، چهارمحالوبختیاری، البرز، آذربایجان غربی، مرکزی، کرمان، خراسان شمالی، همدان، یزد و کردستان در وضعیت قرمز قرار دارند. وی ادامه داد: استانهای هرمزگان، فارس، گلستان و سیستانوبلوچستان نیز در وضعیت نارنجی و زرد قرار دارند.
ارسال به دوستان
وزیر بهداشت:
پیک زمستانی پیش روست
گروه اجتماعی: کاهش تعداد مرگومیرهای کرونایی در کشور موجب شده خیلیها پایان محدودیتها را خواستار شوند اما این در حالی است که بسیاری از شهرهای کشور هنوز در وضعیت قرمز قرار دارند و عادیسازی میتواند فاجعهای دیگر به بار آورد. مرگومیر روزانه کرونا که در هفتههای گذشته حتی به 489 نفر رسیده بود هماکنون کمتر از 380 نفر است و تداوم تعطیلیها و محدودیتها میتواند این روند کاهشی را ادامهدار کند. کاهش محسوس مرگومیر ناشی از کرونا نتیجه محدودیتهای 2 هفتهای قبلی است و قطعا محدودیتهای شدید جدید میتواند حتی تعداد آن را کمتر از این کند. وزیر بهداشت در این باره دیروز خطاب به روسای دانشگاههای علوم پزشکی گفت: با همت و پشتکار شما، توانستیم باز هم منحنی ابتلا و مرگومیر کرونا را پایین آوریم. بارها گفتهام هر میلیمتری از این منحنیها که به سمت پایین خم میشوند، پشت عزیزان بردبار ما در مراکز بهداشتی- درمانی بشدت خمیده میشود.
وی در ادامه بیان کرد: من شاهد تلاش شبانهروزی شما عزیزان در ایام بودم، توفان سهمگینی بود و خوشبختانه با اطلاعاتی که از شما میگیرم، خوشبختانه در اکثر استانها داریم به تعادل برمیگردیم. دیروز هم از مردم خواستم این کاهش مرگومیرها را به حساب بهتر شدن اوضاع و عادیانگاری نگذارند و به تله قدیمی که تصور کنند شرایط بهتر شده و باید عادیانگاری صورت گیرد، نیفتند و ما را از اجرای دقیق پروتکلها دور نکنند. وی افزود: اگر توانستیم تعداد مرگومیر و موارد بستری را کاهش دهیم، فقط در سایه رعایت دقیق پروتکلها و زحمات کادر بهداشت و درمان کشور بود. دکتر نمکی خاطرنشان کرد: خوشبختانه بهرغم پیشبینیهای سازمانها و موسسات علمی جهانی که در این ماه و ماه آینده مرگهای بالای ۸۰۰ تا ۱۰۰۰ نفر را برای ما پیشبینی کرده بودند و این پیشبینی درباره آمریکا و کشورهای اروپایی درست از آب درآمد اما به دلیل مداخلات بهموقع این پیشبینیها در کشور ما در حال عکس شدن است.
وی ادامه داد: ما اثرات اعمال محدودیتها و طرح جدید را که مزین به نام شهید حاجقاسم سلیمانی است در هفتههای آتی خواهیم دید. این کاهشها اثراتی است که از قبل همکاران ما در دانشگاهها و بیمارستانها اجرا کردند و همچنین اثرات سایر محدودیتهایی است که در استانهای کشور اعمال شد.
وی با اشاره به طرح محلهمحور شهید حاجقاسم سلیمانی، عنوان کرد: این طرح با همکاری هلال احمر، بسیج و سازمانهای مردمنهاد، با توصیه مقام معظم رهبری آغاز شد. البته این طرح اگرچه قبلا ابلاغ شده است اما در عین حال به محورهایی اشاره میکنم. یکی از این محورهای بسیار مهم، محور آموزش است. ما اگر نتوانیم آموزش همگانی را در راستای رعایت پروتکلها و آنچه ما به عنوان اصلیترین موارد تاثیرگذار در مهار بیماری از آن اسم میبریم، بخوبی اجرا کنیم، موفق نخواهیم بود.
* تاکید بر لزوم نظارت مستمر بر اجرای پروتکلهای ضدکرونا
وزیر بهداشت در ادامه با تاکید بر لزوم نظارت مستمر بر اجرای پروتکلهای ضدکرونا، اظهار کرد: در این مرحله با هیچ کس مماشات نکنید. ما یک پیک زمستانهای را مانند تمام جهان پیش روی خود داریم. در استانهای جنوبی در حال حاضر هوا معتدلتر است ولی با رفتن به سمت سرما، مردم به داخل خانهها رفته و دربها و پنجرهها را میبندند و شیوع بیماری بالا میرود. بنابراین بر اساس اعلام رنگ هر منطقه شامل قرمز، زرد و نارنجی منطبق بر دستورالعملها، باید پروتکلها را بیشتر رعایت کنند و نظارت را افزایش دهند.
دکتر نمکی در ادامه درباره تستهای تشخیص کرونا اظهار کرد: خوشبختانه تستهای سریع برای دانشگاههای علوم پزشکی ارسال میشود اما برخی دانشگاهها به اشتباه فکر میکنند با داشتن تستهای سریع باید تست PCR را کنار بگذارند. ما وقتی از ظرفیت 100 هزار تست در روز صحبت میکنیم، تستهای سریع و PCR همزمان را در نظر میگیریم؛ باید 40 هزار تست PCR روزانه انجام شود و بین ۶۰ تا ۸۰ هزار مورد هم تست سریع انجام دهیم. در بیمارستان مطلقا کسی حق ندارد از تست سریع استفاده کند و باید حتما از تست PCR استفاده شود و در پایگاههای سلامت و مراکز سرپایی هم باید از تست سریع استفاده شود و تکلیف فرد ظرف 20 دقیقه مشخص شود تا تماسهای نزدیک بیمار را شناسایی کنیم.
ارسال به دوستان
«وطنامروز» از تداوم گرانی مرغ گزارش میدهد
مرغ همچنان در پرواز
* بررسیها نشان میدهد قیمت مرغ هر کیلو حدود ۳۰ هزار تومان است
گروه اقتصادی: با آنکه یک هفته از رکوردشکنی قیمت مرغ در بازار میگذرد اما هیچ اقدام جدیای برای کاهش قیمت این کالای پرمصرف توسط دولتیها نشده است. اصلیترین تصمیمی که برای کنترل قیمت مرغ گرفته شده، توزیع مرغ منجمد بیکیفیت در بعضی مراکز خرید است که کفاف نیاز مردم را نمیدهد.
به گزارش «وطن امروز»، بررسیهای میدانی حاکی از آن است که قیمت مرغ در خردهفروشیهای سطح شهر تهران همچنان درمحدوده 3۰ هزار تومان است و هنوز به قیمتهای پیش از جهش اخیر نرسیده است، حتی در این شرایط قیمت اجزا و احشای مرغ به دلیل شیوع مصرف، افزایش هم یافته است. اکثر دهکهای درآمدی اساسا توان تهیه مرغ را از دست دادهاند و بخشی دیگر از مردم خودخواسته وارد کمپین نخریدن مرغ شدهاند تا از این مسیر بتوانند باعث کاهش قیمت مرغ شوند. اینطور که پیداست هنوز نهادههای دامی با ارز 4200 تومانی در اختیار مرغداران قرار نگرفته و از سوی دیگر تمام نهادههای دامی وارد شده به کشور هم به سامانه بازارگاه نمیرود و تولیدکنندگان مرغ با مشکل تامین نهاده روبهرو هستند.
* نهادههای دامی با ارز ۴۲۰۰ تومانی به دست تولیدکننده نمیرسد
رئیس کمیسیون کشاورزی مجلس در این باره گفت: تمام نهادههای دامی در حال حاضر با ارز ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی وارد کشور میشود اما به دست تولیدکنندگان نمیرسد؛ در نتیجه آنها مجبورند نهاده مورد نیاز خود را از بازار آزاد و با قیمتهای سرسامآور تهیه کنند. سیدجواد ساداتینژاد افزود: وقتی بخش عمدهای از نهادهها از بازار آزاد با قیمتهای بالا تهیه میشود، به تبع آن محصولات تولیدی نیز با همان سبک و سیاق به مردم فروخته میشود. وی اظهار داشت: محاسبات نشان میدهد اگر قیمت ارز 25 هزار تومان باشد، قیمت هر کیلوگرم مرغ در واحدهای خردهفروشی 35 هزار تومان میشود. رئیس کمیسیون کشاورزی مجلس شورای اسلامی گفت: وقتی قیمت مرغ به ازای هر کیلوگرم در بازار به 40 هزار تومان میرسد، معنا و مفهوم آن این است که هیچ اثری از ارز ۴ هزار و 200 تومانی در سبد مصرفی خانوار احساس نمیشود. وی افزود: اینکه یارانه از واردات حذف و به انتهای زنجیره منتقل شود، یعنی این یارانه یا به تولیدکننده داده شود یا به مصرفکننده.
ساداتینژاد اظهار داشت: برای تامین گوشت مرغ ماهانه باید 110 میلیون قطعه جوجهریزی در مرغداریهای سراسر کشور انجام شود. رئیس کمیسیون کشاورزی، آب، منابع طبیعی و محیطزیست مجلس شورای اسلامی گفت: واردات نهادههای دامی به کشور نیازمند تامین ارز است که بانک مرکزی باید آن را تامین کند. وی افزود: کشور اکنون با کمبود ۲ میلیون و 300 هزار تن نهاده دامی نسبت به سال گذشته روبهرو است که در حقیقت باید با تخصیص ارز وارد شود که این مهم نیز یکی از علتهای افزایش قیمت گوشت مرغ است.
ساداتینژاد با اشاره به مشکلات سامانه بازارگاه و توزیع بخشی از نهادهها خارج از این سامانه، اظهار داشت: این موضوع به آشفتگی قیمت مرغ دامن میزند که البته به وزارت جهاد کشاورزی تذکر داده شده است. وی ادامه داد: نهادههای دامی در هر مکانی بیشتر از قیمت مصوب به فروش برسد، بازار سیاه و تخلف محسوب میشود، چون هماکنون تمام نهادهها با ارز ۴ هزار و 200 تومانی وارد میشود. وی تاکید کرد: هیچ نهادهای از گمرک جمهوری اسلامی ایران نباید بدون اجازه وزارت جهاد کشاورزی خارج و توزیع شود که البته معاون این وزارتخانه اعلام کرده چند محموله بدون مجوز خارج و توزیع شده که بازار سیاه به وجود آورده است. ساداتینژاد متصل نبودن سامانه بازارگاه وزارت جهاد کشاورزی به سامانههای گمرک جمهوری اسلامی ایران را مشکل دیگر در زمینه افزایش گوشت مرغ دانست و توضیح داد: این دستگاهها باید بدانند چه مقدار نهاده وارد کشور میشود تا برای توزیع آنها برنامهریزی داشته باشند. وی با اشاره به اینکه اختیارها باید به طور کامل از وزارت صمت به وزارت جهاد کشاورزی واگذار شود، افزود: وزیر جهاد کشاورزی باید به عنوان متولی ساماندهی به وضعیت قیمت مرغ، تخممرغ و گوشت قرمز با قدرت ورود کند تا بازار کنترل و شرایط بهبود یابد.
* وزارت جهاد کشاورزی مسؤول شود
اینطور که پیداست هنوز تمام وظایف تنظیم بازار به وزارت جهاد کشاورزی منتقل نشده است و در این راستا باید اقدامات لازم انجام شود. به عقیده فعالان صنعت مرغ، وزارت جهاد کشاورزی ادبیات تولید را از وزارت صمت بهتر میداند و بهتر میتواند بازار را کنترل کند. رئیس کمیسیون کشاورزی، آب، منابع طبیعی و محیطزیست مجلس شورای اسلامی در ادامه با یادآوری قانون تمرکز وظایف و اختیارات مربوط به بخش کشاورزی در وزارت جهاد کشاورزی مصوب 24 بهمن 1391 مجلس شورای اسلامی اظهار داشت: بر پایه این قانون همه اختیارات حوزه کشاورزی بر عهده این وزارتخانه است اما از تیر 1398 این اختیارات به وزارت صنعت، معدن و تجارت واگذار شد. ساداتینژاد بیان داشت: بر پایه بند «الف» ماده یک این قانون، واردات و تنظیم بازار داخلی محصولات و کالاهای اساسی زراعی، باغی و گیاهان دارویی از جمله گوشت سفید، گوشت قرمز و تخممرغ از وزارت صنعت، معدن و تجارت منتزع و به وزارت جهاد کشاورزی واگذار شده است. وی ادامه داد: اصلاح وضعیت کنونی و بازگشت اختیارات به وزارت جهاد کشاورزی راهحل است و تا این مشکل رفع نشود، شاید موقت قیمتها کاهش یابد اما دائمی نیست و هماهنگی بین بخشی وجود ندارد، از این رو باید اختیارات به طور کامل به وزارت جهاد کشاورزی بازگردانده شود.
وی در پایان گفت: وزارت جهاد کشاورزی بر پایه اساسنامه باید پاسخگوی نیازهای غذایی مردم در کشور باشد اما در عمل اینگونه نیست، چرا که بخش زیادی از وظایف آن را وزارت صنعت، معدن و تجارت عهدهدار است.
***
[وزیر جهاد کشاورزی: بازار مرغ را کنترل کردیم!]
وزیر جهاد کشاورزی با بیان اینکه با توزیع گسترده مرغ در میدان بهمن و بقیه میادین قیمت آن کاهش یافته است، گفت: بازار مرغ در روزهای آینده و حتی شب عید مشکلی نخواهد داشت و در تدارک کنترل بازار تخممرغ هم هستیم. کاظم خاوازی دیروز در برنامه «تیتر امشب» شبکه خبر گفت: واسطهها در بازار مرغ حذف شدهاند و بازار مرغ در روزهای آینده و حتی شب عید مشکلی نخواهد داشت. وی افزود: عوامل زیادی مثل شرایط کرونایی، ارز، تامین نهاده و... در تعیین قیمت مرغ موثر است و صنعت مرغ وابستگی زیادی به نهادهها دارد که عمده این نهادهها هم از خارج کشور تامین میشود. این صنعت در روزهای اخیر با عدم تامین نهادهها و ارز مواجه بود که همین امر مشکلاتی را به وجود آورد. خاوازی با اشاره به نگرانی واحدهای صنعتی در تامین نهادهها گفت: باید از این صنعت حمایت کافی میشد. خاوازی افزود: در سطحی گسترده با بهرهگیری از امکانات بسیج بازار را رصد میکنیم و امید است بعد از 4-3 روز بازار عادی شود و حتی فروشگاههای خصوصی هم مرغهای خود را عرضه کنند. وی درباره تخممرغ هم گفت: فشار زیادی روی تولیدکنندگان تخممرغ هست و اینها تقاضاهایی برای صادرات دارند اما قیمت همان قیمت مصوب است.
ارسال به دوستان
قسمبهانتقام
* پیکر پاک شهید محسن فخریزاده روز گذشته در امامزاده صالح(ع) به خاک سپرده شد
* سردار سلامی: دشمنان منتظر پاسخها باشند
گروه سیاسی: مراسم تشییع پیکر پاک شهید محسن فخریزاده، دانشمند هستهای و دفاعی کشورمان صبح روز گذشته با رعایت پروتکلهای بهداشتی با حضور مقامات کشوری و لشکری در ستاد وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح برگزار شد.
به گزارش «وطن امروز»، در این مراسم که خانواده شهید فخریزاده، سردار سرلشکر حسین سلامی فرمانده کل سپاه، امیر سرلشکر سیدعبدالرحیم موسوی فرمانده کل ارتش، امیر سرتیپ حاتمی وزیر دفاع، سردار اسماعیل قاآنی فرمانده نیروی قدس سپاه، سردار محمد پاکپور فرمانده نیروی زمینی سپاه، محمد اسلامی وزیر راهوشهرسازی و علیاکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی و جمعی دیگر از مسؤولان لشکری و کشوری حضور داشتند، مهدی رسولی مداح اهلبیت به مرثیهخوانی و ذکر مصیبت حضرت اباعبداللهالحسین(ع) پرداخت.
در ادامه، حجتالاسلام سید ضیاءالدین آقاجانپور، رئیس سازمان عقیدتی- سیاسی وزارت دفاع پیام حضرت آیتالله العظمی خامنهای، فرمانده کل قوا را به مناسبت شهادت شهید محسن فخریزاده قرائت کرد. پس از قرائت پیام رهبر حکیم انقلاب، اقامه نماز بر پیکر دانشمند شهید به امامت رئیس سازمان عقیدتی- سیاسی وزارت دفاع برگزار شد و پیکر مطهر پس از برگزاری مراسم تشییع در وزارت دفاع به منظور تدفین به امامزاده صالح تهران منتقل شد. بر این اساس پیکر شهید فخریزاده در حرم امامزاده صالح طواف داده شد و سپس در جوار شهدای گمنام و شهید شهریاری، دیگر دانشمند هستهای کشورمان به خاک سپرده شد.
آیین خاکسپاری این شهید والامقام نیز همانند آیین تشییع، به منظور جلوگیری از ازدحام جمعیت، با حضور فرماندهان نیروهای مسلح و خانواده معظم شهید برگزار شد اما تعداد محدودی از اقشار مختلف مردم که در امامزاده صالح در حال زیارت بودند نیز در این آیین حضور یافتند.
گفتنی است پیکر شهید فخریزاده طی روزهای گذشته، در مشهد و قم در حرم مطهر حضرت علیبنموسی الرضا(ع)، حرم حضرت فاطمه معصومه(س) و نیز حرم مطهر امام خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی نیز تشییع شده بود.
محمود علوی در حاشیه تشییع پیکر پاک شهید فخریزاده در مصاحبه با صداوسیما گفت: به دنبال وقوع ترور شهید فخریزاده همکاران من در وزارت اطلاعات در همه ابعاد پیگیری این حادثه را آغاز کردهاند و تاکنون به سرنخهای زیادی نیز دست یافتهاند. همچنین دبیر شورای عالی امنیت ملی در حاشیه مراسم تدفین شهید محسن فخریزاده در امامزاده صالح(ع) تهران با اشاره به ترور شهید فخریزاده گفت: دستگاهها و سیستمهای اطلاعاتی به این اطلاع رسیدند که ایشان هدف است و در همین نقطهای که ایشان به شهادت رسید قرار است اقدامی علیه ایشان صورت بگیرد، تمهیدات ایمنی لازم هم در ارتباط با حفاظت ایشان صورت گرفت اما این بار دشمن از سبک و شیوهای کاملا حرفهای، تخصصی و جدید استفاده کرد و متاسفانه موفق شد. علی شمخانی گفت: این بار هم سیستمهای اطلاعاتی کشور با دقت احتمال بروز حادثه برای ایشان و محل بروز احتمالی حادثه را پیشبینی کرده بودند اما به دلیل تواتر اخبار در طول این ۲۰ سال، متاسفانه جدیت مورد نیاز اعمال نشد و این بار آنها موفق شدند، اگر نه عملیاتهای ناکام فراوانی داشتند.
دبیر شورای عالی امنیت ملی با تاکید بر اینکه فخریزاده تنها نیست، گفت: ما به طور قطع فخریزادهها داریم و دشمنان ما هرگز قادر نیستند توان علمی فخریزادهها را از جوانان عزیز ما، هر چند با تأخیر بگیرند. امیدوارم خون این شهید همانطور که در پیام رهبری هم بیان شد، منجر به ادامه تلاش در مسیری باشد که ایشان شروع کرد و امیدوارم زندگان ما قصاص این خون را به نحوی که ملت ایران را شاد کند، بگیرند.
***
توصیه به خویشتنداری، چراغ سبز نشان دادن به تروریستهاست
آیتالله سیدابراهیم رئیسی، در جلسه روز گذشته شورای عالی قوه قضائیه با محکوم کردن ترور دانشمند شهید محسن فخریزاده، او را «قهرمان بیاثر کردن تحریم و تهدیدات دشمن» معرفی کرد.
رئیس قوه قضائیه از پیگیری مجازات آمران و عاملان ترور شهید فخریزاده نیز سخن گفت و توصیه غربیها برای خویشتنداری جمهوری اسلامی ایران در برابر این جنایت را چراغ سبز نشان دادن به تروریستها دانست و گفت: در اجرای اقدامات بازدارنده نسبت به دشمن نباید کوتاهی کرد و هر حرکتی که موجب بازدارندگی دشمن از تهدید شود، باید انجام داد. رئیس دستگاه قضا بر همین اساس از دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی خواست با قدرت شبکه نفوذ را در جایجای کشور شناسایی و منهدم کنند و تأکید کرد: لحظهای نباید در شناسایی شبکه نفوذ غفلت و درنگ کرد تا عناصر نفوذی مجال پیدا نکنند از داخل به دشمن پالس توطئه بدهند.
******
سردار سلامی:
دشمنان منتظر پاسخها باشند
گروه سیاسی: در حاشیه مراسم تشییع پیکر دانشمند شهید محسن فخریزاده، مقامات نظامی کشورمان به موضعگیری درباره کم و کیف پاسخ ایران به این اقدام تروریستی پرداختند. فرمانده کل سپاه در حاشیه مراسم تشییع شهید فخریزاده در ستاد وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح تصریح کرد: دشمنان منتظر پاسخها باشند.
به گزارش «وطن امروز»، سرلشکر پاسدار حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت: دشمنان منتظر پاسخها باشند؛ زمان، مکان و کیفیت عمل را ما تعیین میکنیم ولی اصل واکنش و مجازات عاملان و آمران به قوت خود باقی است.
همچنین سردار حاجیزاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه در حاشیه مراسم تشییع پیکر پاک شهید محسن فخریزاده اظهار کرد: دشمنان ما از ترس مرگ دست به خودکشی زدند و بدانند قطعا تقاص خواهند داد.
فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خطاب به دشمنان تصریح کرد: ملت ایران از انتقام دست برنخواهد داشت. سردار حاجیزاده گفت: راه این شهید و دیگر شهدای ترور ادامه دارد و این شهادتها رغبت و انگیزه دوستان و همکاران این شهید را برای ادامه راه او بیشتر خواهد کرد.
وی افزود: تروریستها و دشمنان اسلام میخواهند حرکت نورانی ملت ایران را متوقف کنند ولی بدانند اگر قرار بود این اتفاق بیفتد در این 40 سال که ۱۷ هزار شهید ترور دادیم این حرکت متوقف میشد اما امروز شاهد ادامه این حرکت ملت ایران هستیم.
وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح هم در مراسم تشییع پیکر مطهر دانشمند شهید محسن فخریزاده طی سخنانی بیان کرد: دشمن میداند و من هم به عنوان یک سرباز به او میگویم هیچ جنایتی، هیچ تروری و هیچ کار احمقانهای نزد ملت ایران بیپاسخ نخواهد ماند و حتما جنایتکاران را تا انتها تعقیب خواهیم کرد و امر فرماندهی معظم کل قوا اجرا خواهد شد.
امیر سرتیپ حاتمی با تاکید بر اینکه دشمنان بدانند این اولین شکست آنهاست و اگر او را کشتند تا نامش از بین برود، نام او بلندآوازه شد، ادامه داد: شکست دوم دشمن آنجاست که میخواست بگوید شهید عزیز ما در مسیری قدم برمیداشت که به نفع ملت ایران نبود و با رمز و کلمه هستهای تلاش کرد این حرف را بگوید و شهید عزیز ما را به عنوان بنیانگذار برنامه صلحآمیز هستهای ایران معرفی کرد، غافل از اینکه این جمله باعث افتخار ملت ایران، وزارت دفاع و نیروهای مسلح است.
وزیر دفاع ادامه داد: مگر نه اینکه بزرگترین تهدید علیه بشریت همین سلاحهای هستهای است که شما آنها را انباشته کردهاید؟ اینها برای چیست؟ برای دکور در منازل شماست؟ ملت ما بصیر و هوشمند است و میداند بزرگترین تهدید علیه بشریت همین سلاحهای شماست.
امیر سرتیپ حاتمی با اشاره به ادعاهای 40 ساله دشمن درباره استفاده از گزینه نظامی علیه ملت ایران، عنوان کرد: با دشمنی مواجهیم که 40 سال گفت گزینه نظامی روی میز است اما جرات و فرصت استفاده از آن را پیدا نکرد و آخر با سرافکندگی این گزینه را زیر میز برد که به دلیل ایثار رزمندگان و تلاش دانشمندان ما بود، آنها باید بدانند این پیشرفت و قدرتمند شدن ادامه پیدا خواهد کرد.
وزیر دفاع در پایان گفت: ملتها و دولتهایی در این حادثه احساس مسؤولیت کرده و نسبت به ترور ابراز انزجار کردند، از همه آنها صمیمانه تشکر میکنم اما دولتها و نهادهای بینالمللی که مماشات کردند بدانند با این کار تروریستها را وقیحتر میکنند و اگر در این نظرات دوگانه خود بمانید، ترور روزی دامان شما را خواهد گرفت.
ارسال به دوستان
یادداشت سردار سیدمسعود جزایری درباره ترور شهید فخریزاده و مختصات واکنش ایران
پاسخ هستهای و نظامی
سردار سیدمسعود جزایری*: اگر بخواهیم تحلیلی از علتهای ترور شهید دکتر محسن فخریزاده ارائه دهیم، لازم است ابتدا مقدمهای را مطرح کنم و بعد از آن سراغ تحلیل علت این ترور برویم. جمهوری اسلامی ایران سالهاست در معرض تروریسم دولتی قرار دارد، منظور از تروریسم دولتی این است که برنامهریزی و طراحی ترور، توسط دولتها صورت میگیرد.
تروریسم دولتی ممکن است اهداف گوناگونی داشته باشد که من در اینجا به برخی از مهمترین دلایل این نوع تروریسم اشاره میکنم.
الف) گاهی یک حذف فیزیکی، اصطلاحا ترور کور است، یعنی هیچ هدفی را جز ایجاد فضای رعب و وحشت و احساس ناامنی پیگیری نمیکند.
ب) گاهی ترور، هدفمند است، یعنی ترور یک شخص خاص در سطوح مختلف یا صنوف مختلف جهت تاثیرگذاری بر «روندها» انجام میشود. در توضیح بیشتر این نوع ترور باید بگویم که وقتی یک روندی در کشوری ایجاد شده که برای کشور دشمن، آسیبزا و خطرناک است، کشور در معرض خطر تلاش میکند از طریق ترور افراد موثر در این روند، آن را کند یا متوقف کند. به طور مثال در مساله مقاومت، یک جبهه و یک روند ایجاد میشود که دشمن تصمیم میگیرد جهت توقف در رشد و قدرتگیری آن، دست به ترور افراد تاثیرگذار بزند.
پ) گاهی دولت مهاجم قصد دارد در برابر کشور هدف قدرتنمایی و عرض اندام کند.
ت) گاهی رژیم مهاجم میخواهد به دولت هدف فشار وارد کند تا جای دیگری از آن کشور امتیازگیری کند.
ث) گاهی دولت مهاجم به دنبال تغییر در نظام محاسباتی مسؤولان و مقامات سیاسی کشور هدف است و با این قصد دست به ترور میزند.
ج) گاهی دولت بیگانه قصد دارد نسبت به توانایی یک کشور در تامین امنیتش ایجاد تردید کند و به مردم آن کشور این احساس را منتقل کند که نظام سیاسیشان قدرت لازم برای تامین امنیت را ندارد.
چ) گاهی هم یک رژیم مهاجم نیاز به یک قدرتنمایی برای مصرف داخلی دارد. ما کشورها و رژیمهایی را داشتهایم که به علت نارضایتیهای داخلی و نیاز به کسب آرای عمومی، دست به ترور زدهاند تا قدرتنمایی کنند.
بعد از توضیح این مقدمه، به مساله ترور شهید دکتر محسن فخریزاده میپردازیم. هر کدام از گزینههایی که در علل وقوع یک حرکت تروریستی از ناحیه یک دولت مهاجم به آن پرداختیم، در حادثه ترور شهید فخریزاده قابل بررسی و تأمل است.
یکی از اهداف اینگونه ترورها و اقدامات خصمانه، ایجاد رعب و وحشت بین نخبگان و پژوهشگران کشور بویژه در عرصههای استراتژیک است. آنها میخواهند دانشمندان ما احساس امنیت نکنند و از تلاش در این عرصهها دست بکشند.
یکی دیگر از اهداف این ترور، قدرتنمایی دولت مهاجم بود، دولت مهاجم میخواست با این کار میزان نفوذ خودش را در کشور به رخ مقامات سیاسی بکشد تا بعدا بتواند از این طریق بر تصمیمات آنها اثر بگذارد.
یکی دیگر از اهداف ترور شهید فخریزاده، تغییر مسیر یا متوقف کردن روند توسعه علمی بویژه در عرصه انرژی هستهای و سایر زمینههای حیاتی کشور است.
از دیگر اهداف این ترور، کلید زدن یک عملیات روانی علیه جمهوری اسلامی بود تا در برابر خواستههای آمریکا و نظام سلطه کوتاه بیاید. دشمن برای اینکه ایران را پای میز مذاکره بنشاند و در موضوع برجام یا موضوعات دیگر خواستههای خود را به ایران تحمیل کند، دست به این ترور زد. اینگونه ترورها میتواند با این هدف باشد که به طرف مقابل یک علامتی بدهد که اگر به خواستههای ما تمکین نکنید، ما براحتی میتوانیم برنامههای دیگری نیز برای شما پیادهسازی کنیم تا از این طریق طرف مقابل را بترسانند و او را وادار به تمکین و تسلیم کنند. یکی دیگر از ابعاد این ترور، دادن علامت به کشور مورد هدف مبنی بر این است که شما وارد خط قرمز ما شدید. پیشرفت هستهای یا در دیگر عرصههای استراتژیک علمی، خط قرمز دشمن است و از این طریق علامت میدهد که پا روی خط قرمز ما گذاشتهاید. اینها دلایلی بود که میتوان در تحلیل چرایی ترور شهید فخریزاده از آنها نام برد. قدم بعدی پاسخ به این سوال است: در برابر این ترور چه باید کرد؟
پاسخ اولی که میتوان به این سوال داد این است که ما باید نظام محاسباتی دشمن را تغییر دهیم. دشمن در یک مقطعی به این نتیجه رسیده است که در برابر جمهوری اسلامی ایران هر کاری که بخواهد میتواند بکند و پاسخی هم دریافت نمیکند. باید این محاسبه را تغییر داد. از چه طریق؟ از طریق شدت و حدت دادن به روند توسعه علمی برنامه هستهای. باید پژوهشهای علمی و ادامه کار توسعه علمی فعالیتهای هستهای با سرعت و قدرت بیشتری ادامه پیدا کند.
پاسخ دوم به این سوال این است که توجه داشته باشیم دشمن به دنبال آن است که ایران را در چنبره برجام و زمین طراحی شده توسط خودش نگه دارد، هر گاه پالسی دریافت میکند که ممکن است ایران از برجام خارج شود دست به اقدامی میزند. باید یک حرکت قاطعانه در این زمینه نشان داد.
و سومین پاسخ به این سوال، لزوم واکنش سخت است که انشاءالله در دستور کار قرار خواهد گرفت و در هر زمانی که مناسب باشد انجام خواهد شد.
اما نکتهای را هم اضافه کنم و آن هم اینکه ما به عنوان مردم وظیفهای داریم که ترور شهید فخریزاده باید ما را ترغیب و تشویق کند که به این وظیفه بهتر و مستحکمتر عمل کنیم. آن وظیفه این است که مسؤولانی که روحیات غربزدگی دارند، روحیه خودفروختگی فرهنگی دارند، مسؤولانی که با تصمیمات نادرست خود و عملکرد غلطشان برای نظام و مردم مشکلات زیادی ایجاد کردند و عرصههای مدیریتی را برای عناصر نفوذی وابسته تبدیل به خانه امن کردند، باید با هوشیاری مردم از صحنه طرد شوند تا از استحکام هر چه بیشتری برخوردار شویم.
* مشاور رئیس ستاد کل نیروهای مسلح
ارسال به دوستان
هلاکت 8 نظامی ائتلاف سعودی درحمله یگان موشکی یمن به پادگان تداوین استان مأرب
شلیک بدر مقاومت
گروه بینالملل: حمله موشکی انصارالله یمن به پایگاه تداوین که منجر به کشته و زخمی شدن 15 نظامی ائتلاف سعودی شد، موجی از ترس و نگرانی را در بین عناصر مزدور حزب الاصلاح وابسته به منصور هادی ایجاد کرده است. این حزب که از آن به عنوان پیاده نظام منصور هادی، سیاستمدار یمنی تحت حمایت عربستان یاد میشود، بعد از فتح پایگاه نظامی «ماس» از سوی انصارالله یمن در مأرب در تلاش برای عقبنشینی و تخلیه مأرب با کمترین تلفات بود و اکنون بعد از حمله موشکی انصارالله با موشک بالستیک بدر به این پایگاه، این گزاره در حال مبدل شدن به واقعیت است که مأرب در اختیار ارتش و کمیتههای مردمی یمن قرار خواهد گرفت و منصور هادی و ائتلاف سعودی با این شکست به زانو درخواهند آمد. نکته جالب توجه در رابطه با تحولات یمن اینکه انصارالله در کنار اقدامات نظامی که منجر به برتری آن در میدان نبرد شده است، در عرصه سیاسی و حقوقی نیز مقتدر و صاحب نظر عمل میکند. همکاری و هماهنگی انصارالله با کارشناسان سازمان ملل در تحقق آتشبس بر پایه قواعد حقوق بینالملل نشان میدهد انصارالله به واقع یک مجموعه سیاسی- نظامی بالغ در عرصه نظام بینالملل و معادلات منطقه است.
* 15 کشته و زخمی بر اثر حمله با بدر یمنی
به گزارش «وطن امروز»، نیروهای مسلح یمن از عملیات موفق جدید این نیروها علیه ائتلاف سعودی و مزدورانش در جبهه استان مأرب در مرکز یمن خبر دادند. در همین ارتباط «یحیی سریع» سخنگوی نیروهای مسلح یمن اعلام کرد: «به لطف و تایید الهی، یگان موشکی یمن شامگاه شنبه موفق شد اتاق عملیات مشترک در پادگان تداوین استان مأرب را با یک فروند موشک بالستیک بدر هدف بگیرد و الحمدلله این موشک دقیقا به هدف مد نظر اصابت کرد». این مقام نظامی یمن تصریح کرد: «در عملیات مذکور بیش از ۱۵ فرمانده و نظامی دشمن سعودی کشته و زخمی شدند که شامل 8 کشته از جمله چند سرکرده و زخمی شدن 7 نفر دیگر بود».
وبگاه الخبر الیمنی به نقل از فعالان شبکههای اجتماعی یمنی، کشتههای ناشی از حمله موشکی را سرهنگ خلبان «سعید حمدان الاسمری»، سرهنگ «عبدالله عایض البقمی»، سرگرد «محمد سعد المبارک»، سروان «عبدالله صالح الغامدی» و ۳ سرباز دیگر به نامهای «خالد عزیز العتیبی»، «مساعد اللحیانی» و «فهد بطاح الشمری» که از عناصر ارتش سعودی هستند معرفی کرد. از سوی دیگر رسانههای عربستان سعودی هم شامگاه یکشنبه از کشته شدن یک افسر خود خبر دادند. این رسانهها بدون اشاره به شرایط و مکان کشته شدن این افسر سعودی گفتند او در میدان نبرد کشته شده است.
سخنگوی نیروهای مسلح یمن تاکید کرد تا زمانی که تجاوز و محاصره علیه یمن ادامه داشته باشد، عملیات نیروهای مسلح یمن هم ادامه خواهد داشت. در حال حاضر در صحنه نبرد نیروهای ارتش و انصارالله یمن، در یک قدمی پایگاه «تداوین» هستند و دیروز (دوشنبه) درگیریها به مسجد تداوین در نزدیکی این پایگاه رسیده بود.
* نقش «بدر پی ۱» در جنگ یمن
موشکهای بدر در ابتدا به عنوان سامانههای راکتی بدر از سوی انصارالله و ارتش یمن مورد استفاده قرار گرفت تا اینکه اکتبر 2018 یگان موشکی یمن با توسعه قابلیتهای آن موشکهای هدایتپذیر «بدر پی 1» و سال 2019 موشک بالستیک جدید به نام «بدر اف» را رونمایی کرد. این موشک در حقیقت یک سامانه موشکی هدایت دقیق است که البته مجهز به کلاهکهای منفجر شونده در هوا نیز شده است. به گزارش المسیره، حمله انجام شده به پایگاه نظامی التداوین با موشک «بدر پی 1» بوده است. از ویژگیهای منحصربهفرد این موشک بالستیک میتوان به قدرت آن و دقت اصابت به هدف اشاره کرد. برد این موشک 130 کیلومتر و ضریب خطای هدف آن 3 متر است. انصارالله یمن پیش از این در موارد متعددی از جمله حمله موشکی معروف به فرودگاه جیزان عربستان از این سامانه موشکی استفاده کرده بود.
* نقض عهد ائتلاف سعودی در روند آتشبس
شکستهای ائتلاف سعودی در نبرد با نظامیان یمنی سبب شده آنها حملات خود را علیه غیرنظامیان تشدید کنند. بر این اساس در پی حملات مکرر ائتلاف سعودی به استان الحدیده در غرب یمن «آبهیجیت گوها» ژنرال هندی و رئیس تیم ناظران سازمان ملل بر اجرای توافق آتشبس «الحدیده» تاکید و خواستار توقف تنشها در این منطقه شد. گوها ضمن اشاره به این موضوع که الحدیده هفته گذشته شاهد حملات هوایی، استفاده از بسته انفجاری و حملات زمینی بود، خواستار خویشتنداری و توقف نقض آتشبس شد. وی افزود، گزارشها که از کشته شدن چند غیرنظامی از جمله چند کودک در این حملات حکایت دارد، نگرانکننده است و زمان آتشبس و توقف تنشهای نظامی فرارسیده است. دسامبر ۲۰۱۸ توافقی میان دولت مستعفی یمن و دولت نجات ملی این کشور در سوئد امضا شد که از جمله مفاد آن آتشبس در الحدیده بود اما ائتلاف متجاوز بارها و بارها این توافق را نقض کرده است.
* انصارالله: از تلاشها برای توقف جنگ حمایت میکنیم
مهدی المشاط، رئیس شورای سیاسی انصارالله یمن در سخنانی به مناسبت پنجاهوسومین سالروز استقلال یمن از استعمار انگلیس گفت: ما صلح عادلانه و واقعیای را تأیید میکنیم که توقف تجاوز، لغو محاصره، ازسرگیری پرداخت حقوقها و آزادی اسرا را تضمین کند. ما خواهان صلحی هستیم که به یمنیها اجازه دهد تصمیم آزادانه و مستقل بگیرند و امنیت، ثبات، وحدت، تمامیت ارضی و حق کامل یمن برای داشتن دولتی مدنی و عادل را حفظ کند. وی گفت: ما از تلاشهای فرستاده سازمان ملل و تمام تلاشها برای آتشبس و مقابله با پیامدهای جنگ و ازسرگیری روابط درست و سالم با کشورهای اطراف و تمام کشورهای جهان براساس منافع مشترک، احترام متقابل، حسن همجواری و احترام به حاکمیت حمایت میکنیم. وی با متجاوز دانستن عربستان و امارات گفت: برای ما سخت است که در سالروز استقلال یمن، بخش عزیزی از خاک وطنمان همچنان تحت اشغال برخی کشورها باشد.
***
[اهمیت مأرب و پایگاه تداوین]
مأرب را وارث شهر صبا یکی از شهرهای باستانی مهم یمن میدانند که در طول تاریخ تمدن اسلام و جهان عرب شهری مهم و راهبردی محسوب میشده است. این شهر حاصلخیز که از آن با عنوان «پاریس جهان باستان» یاد میشود، به عنوان مسیر واسط تجارت کشورهای مدیترانه و شبهجزیره عربستان شناخته میشد. مأرب در شرایط کنونی هم ارزش راهبردی خود را حفظ کرده است. موقعیت جغرافیایی این استان که با صنعا، پایتخت یمن همسایه است و همچنین وجود ذخایر نفتی قابل توجه بر اهمیت آن میافزاید. از سوی دیگر جایگاه تاریخی این استان و همچنین وجود قبایل ریشهدار و بزرگ در آن سبب شده اثرگذاری فرهنگی آن نیز دوچندان باشد. در کنار این موارد مأرب مهمترین شهری است که حزب الاصلاح، جریان سیاسی- نظامی حامی منصور هادی (سیاستمدار تحت حمایت سعودیها) در آن مستقر است و در صورت از دست دادن این شهر از سوی این حزب عملا منصور هادی در سرزمین یمن پایگاه و جایگاه مهمی نخواهد داشت. در این میان پایگاه نظامی التداوین که بین استانهای مأرب و الجوف و در مناطق شمالی یمن واقع شده است، در کنار پایگاه نظامی ماس، نقش بسزایی در امنیت و کنترل این استان دارد و با توجه به تسلط ارتش یمن بر ماس، به نظر میرسد فتح پایگاه التداوین به منزله پایانی بر قدرت منصور هادی در مأرب خواهد بود.
مهمترین پایگاههای نظامی و تاسیسات نفت و گاز مأرب
ارسال به دوستان
اعتراف دیرهنگام اسحاق جهانگیری درباره نتیجه توافق هستهای دولت روحانی
از برجام نفع نبردیم
گروه سیاسی: معاون اول رئیسجمهور اعتراف کرد ایران از برجام منفعت قابل توجهی نبرده است. به گزارش «وطن امروز»، اسحاق جهانگیری روز گذشته در اظهاراتی در نوزدهمین اجلاس شورای نخستوزیران کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای درباره رویکرد دولت ایران به برجام گفت: برجام که به عنوان یکی از دستاوردهای مهم دیپلماسی بینالمللی دهه اخیر است، به رغم رویکرد برجامستیزانه و خروج غیرقانونی دولت ترامپ و اعمال تحریمهای ظالمانه علیه کشور ما و بیعملی کشورهای اروپایی عضو، به واسطه سیاست صلحطلبانه و صبر راهبردی ایران و با حمایت اعضای جامعه بینالمللی، از جمله اعضای سازمان همکاری شانگهای و البته با مقاومت ملت بزرگ ایران تاکنون پایدار مانده است. هر چند ایران منفعت قابل توجهی از اجرای آن نبرده است اما همچنان برای تقویت رویکرد چندجانبهگرایی، درصدد بازگشت توازن و تعادل در انجام تعهدات طرفین به این توافق بینالمللی است.
اسحاق جهانگیری در حالی تاکید کرده ایران از اجرای برجام منفعت قابل توجهی کسب نکرده است که توافق هستهای موسوم به برجام، تنها پروژه دولت روحانی طی 7 سال گذشته بوده است. دولت روحانی از سال 92 تاکنون تمام توان خود را برای دستیابی به توافق و همچنین اجرای برجام صرف کرد اما پس از 7 سال و در حالی که امید دولتیها برای آنچه احیای برجام میخوانند با روی کار آمدن بایدن زنده شده است، معاون اول رئیسجمهور تاکید کرده برجام منفعت قابل توجهی برای ایران نداشته است. این در حالی است که طی هفتههای اخیر و پس از پیروزی بایدن در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، مقامات دولتی از جمله روحانی و ظریف تلاش دارند با تفکیک ریاستجمهوری اوبامای دموکرات و ترامپ جمهوریخواه، عدم موفقیت برجام را به روی کار آمدن ترامپ مربوط و اجرای برجام در 17 ماه ریاستجمهوری اوباما را موفقیت خود عنوان کنند.
در همین راستا حسن روحانی 5 آذر گفته بود: سیاست ایران تعهد در برابر تعهد، اقدام در برابر اقدام و کاهش تنش در برابر کاهش تنش است. از دولت آتی آمریکا انتظار داریم سیاستهای نادرست دولت قبلی را جبران کند. اگر چنین ارادهای در حاکمان آینده آمریکا وجود داشته باشد، ایران و آمریکا میتوانند به شرایط ۲۰ ژانویه ۲۰۱۷ بازگردند؛ این میتواند حل مساله باشد و شرایط را تغییر دهد.
وی سپس به زمان اجرای برجام اشاره کرد و اظهار داشت: سالهای ۹۴ تا ۹۶ و قبل از شروع جنگ اقتصادی را میتوان با شرایط اقتصادی ایران در ۴۱ سال قبل مقایسه کرد. در این ۳ سال در بسیاری از شاخصهای مهم اقتصادی شاهد پیشرفت ملموس هستیم.
محمدجواد ظریف نیز در گفتوگو با یکی از سایتهای وابسته به دولت با طرح این ادعا که زمان اوباما و ترامپ شرایط برای ایران متفاوت بوده است، در اظهاراتی عجیب گفت: ما که ماهیت آمریکا را تغییر ندادهایم اما خداوکیلی شما خودتان الان مقایسه کنید؛ آیا دوران اوباما بهتر بود یا دوران ترامپ؟ آیا در دوران اوباما قبل از برجام فشار بیشتری بر تهران وارد میکرد یا بعد از برجام؟ آیا اگر برجام نبود ترامپ همین مقدار و سطح از فشار را میتوانست وارد کند یا بیشتر؟ اینها مسائلی است که باید مورد مقایسه قرار گیرد.
با این حال آنچه در زندگی مردم ملموس و مشخص بوده است، اینکه شرایط اقتصادی چه در زمان اجرای برجام در دوره اوباما و چه در زمان ترامپ خوب نبوده است. مقامات دولتی مانند رئیس وقت بانک مرکزی و... نیز در همان دوره اوباما تاکید میکردند دستاورد برجام تقریبا هیچ بوده است.
ارسال به دوستان
همخوانی 40 خواننده ایرانی برای تولید یک قطعه موسیقی میهنی؛ باید منتظر نتیجه بود
«منو بشناس» دلصدا میشود؟
عباس اسماعیلگل: ۴۰ خواننده مطرح موسیقی کشور در تجربهای کمنظیر در یک قطعه با موضوع صلح و وحدت ملی با محوریت ایران تحت عنوان «منو بشناس» همخوانی کردند. این اتفاق که برای نخستینبار در تاریخ موسیقی ایران رقم میخورد، با حضور چهرههای شاخص موسیقی تهیه و تولید شده و موزیک ویدئوی خوشساخت و حرفهای این اثر، مراحل پایانی تولید را طی میکند. «منو بشناس» تلاش مؤسسه موسیقی «مأوا» و خوانندگان سرشناس ایرانی برای تقویت هویت ملی در میان ایرانیان است. بهروز صفاریان، رضا صادقی، فرزاد فرزین، فریدون آسرایی، حجت اشرفزاده، گرشا رضایی، خشایار اعتمادی، پرواز همای، سینا شعبانخانی، روزبه نعمتاللهی، گروه سون، کاوه آفاق، حسین حقیقی، مسعود صادقلو، حمید هیراد، حامد همایون، سینا درخشنده، سامان جلیلی، احسان حقشناس، رضا شیری و تعداد دیگری از خوانندگان و هنرمندان، در این اثر حضور دارند. این اثر به قلم احمد امیرخلیلی، آهنگسازی فرزاد فرزین و تنظیمکنندگی بهروز صفاریان است که تهیهکنندگی آن را میثم محمدحسنی انجام داده و در موسسه موسیقی «مأوا» تهیه و تولید شده است.
اما بدون شک طی هفته گذشته، انتشار خبر اثر مشترک 40 خواننده و حتی شائبه تقلید از یکی از آثار مطرح خارجی که توسط گروهی از ستارههای موزیک جهان همخوانی شده، از مهمترین اخبار موسیقی کشور در دوران بیخبری کرونایی بوده است که این موضوع واکنش مخاطبان موسیقی را در فضای مجازی در پی داشت، زیرا اثر مشترک 40 خواننده مطرح موسیقی اصیل و پاپ اتفاقی بیسابقه و هیجانانگیز برای مخاطبان این خوانندهها خواهد بود.
از سوی دیگر هنرمندانی چون فرزاد فرزین و پرواز همای در صفحات خود نسبت به حضورشان در این اثر واکنش نشان دادند. فرزاد فرزین که علاوه بر خوانندگی، آهنگسازی این اثر را نیز بر عهده داد، پس از انتشار این خبر و حاشیههایش در فضای مجازی درباره ساخت قطعه «منو بشناس» توسط مرکز موسیقی مأوا از زیرمجموعههای سازمان رسانهای «اوج» که با همراهی نزدیک به ۴۰ خواننده مطرح کشورمان به تولید خواهد رسید، توضیحاتی را ارائه داد.
وی در بخشی از توضیحات خود خطاب به برخی رسانهها گفت: «این آهنگ ارتباطی به آن قطعه مشهور خارجی ندارد. تنها نقطه مشترک همخوانی هنرمندان در کنار یکدیگر است. لطفا اگر خبری منتشر میکنید به عنوان یک رسانه معتبر صحتش را از آهنگساز، تنظیمکننده و تهیهکننده کار که مدتها برای تولید این اثر تلاش کردهاند بپرسید».
اما احسان خداپرست، معاون طرح و برنامه مرکز مأوا نیز در گفتوگو با رسانهها ضمن تاکید بر اینکه هیچ ارتباط معنایی بین آهنگ «منو بشناس» و قطعه مشهور خارجی وجود ندارد، به پیشینه طراحی چنین تولیداتی در مرکز موسیقی مأوا اشاره کرد و گفت: «۲ سال پیش با حمایت و تهیهکنندگی مرکز موسیقی مأوا قطعه «ایران جان» منتشر شد. این قطعه اثر مشترکی بود که حامد همایون، حجت اشرفزاده، رضا صادقی و مهدی یغمایی در آن اجرا داشتند. استقبال مخاطبان از این اثر باعث شد به فکر تولید آثاری مشابه باشیم. اما این بار تصمیم گرفتیم در مقیاسی بزرگتر ترانه اجرا شود».
به هر حال قطعه «منو بشناس» به لحاظ حضور 40 خواننده مشهور موسیقی پاپ و اصیل ایرانی و محتوای کار اثری خاص و متفاوت در موسیقی کشور محسوب میشود.
اگر تاریخ موسیقی کشور را پس از انقلاب اسلامی مرور کنیم، به آثار متعددی میرسیم که ۲ خواننده در آن هنرنمایی کردهاند اما قطعات یا آلبومهایی که با حضور چندین خواننده مطرح منتشر شده است شاید تعدادشان به انگشتان ۲ دست هم نرسد. از سوی دیگر اغلب همین تعداد اندک آثار مشترک هم با موفقیت چندانی روبهرو نشد و شاید تنها چند اثر بیشتر از سایر آثار آنطور که باید به چشم آمد و میان آثار شاخص موسیقی پس از انقلاب به ثبت رسید.
حدود 10 سال پیش بود که ۷ خواننده مطرح پاپ آلبومی را در رثای شهدای جنگ تحمیلی و حماسه ۸ سال دفاعمقدس روانه بازار موسیقی کشور کردند و این آلبوم با عنوان «دلصدا» توانست در میان مخاطبان اسم و رسمی برای خود پیدا کند. «محسن چاووشی»، «فریدون آسرایی»، «فرزاد فرزین»، «شهاب رمضان»، «بهنام صفوی»، «مهدی یغمایی» و «شاهد صادقپور» خوانندگان این مجموعه بودند که آلبوم «دلصدا» را به ارواح پاک و مطهر شهیدان تقدیم کردند اما یکی از نقاط قابل توجه و ممتاز درباره قطعات این آلبوم این موضوع است که تمام آثار این خوانندههای مطرح در این آلبوم همگی به یکی از قطعات ماندگار و پرطرفدار خوانندههایشان بدل شد به طوری که برخی از این خوانندهها تا مدتها در کنسرتهایشان این قطعات را برای مخاطبانشان میخوانند.
به جرأت باید گفت این آلبوم به ماندگارترین آثار موسیقایی در حوزه دفاعمقدس بدل شد که حداقل تاکنون در حوزه موسیقی پاپ به تولید رسیده است. نگاهی به این ۷ اثر خالی از لطف نیست: قطعه فریدون آسرایی در این آلبوم «سرباز آخر» نام دارد که شعر آن را سیدعبدالجبار کاکایی گفته و تنظیمش کاری از پاشا یثربی است. مهدی یغمایی هم قطعه «خاطره» را اجرا کرده که ترانه آن از زهرا عاملی و تنظیمش را پوریا حیدری انجام داده است. اما فرزاد فرزین نیز با اثر «راه من» در آلبوم «دلصدا» مشارکت داشته است. وی درباره این قطعه گفته است: «این آهنگ یک قطعه ملی است و مربوط به یک دسته یا گروه خاص نمیشود بلکه برای تمام کسانی است که برای کشورمان از جانشان گذشتند».
زندهیاد سیدبهنام صفوی هم که در آلبوم «دلصدا» با قطعه «طاقت ندارم» حضور پیدا کرده بود درباره این اثر گفته بود: «در این قطعه قصه رمانتیک یک رزمنده روایت میشود. این رزمنده با اینکه عشق و علاقه زیادی به دنیا و اطرافیانش دارد ولی به خاطر کشورش به جبهههای حق علیه باطل میرود».
شهاب رمضان نیز با قطعه «همسنگر» با سایر خوانندگان آلبوم «دلصدا» همکاری داشته که از نکات قابل توجه آهنگ تنطیم اثر توسط سیروان خسروی محسوب میشود. این آلبوم یک چهره کمتر شناخته شده در حوزه موسیقی داشت و آن هم شاهد صادقزاده بود که با حضور در این آلبوم برای نخستینبار به صورت رسمی در عرصه موسیقی فعالیت میکرد و قطعه «کبوترها» را با شعری از علیرضا آذر و تنظیم مهران خلیلی ساخت، طی این سالها هم خبر چندانی از این خواننده جوان در دنیای موسیقی نشد. محسن چاووشی به عنوان یکی از پرمخاطبترین خوانندههای موسیقی پاپ نیز با قطعه «سلام به صلح» در این آلبوم حضور داشت و این قطعه همچنان یکی از آثار پرطرفدار چاووشی محسوب میشود.
در این میان احسان علیخانی نیز طی سالهای اخیر با تیتراژهایش در ماه عسل، پای خوانندههای مطرح موسیقی کشور را به تلویزیون باز کرد و در ادامه همین مسیر، برای ویژه برنامه نوروز (برنامه سه ستاره) چند سال پیش شبکه ۳ سیما، موزیک ویدئوی «فصل بهار» را با حضور ۶ خواننده مطرح موسیقی به تولید رساند و از تلویزیون پخش کرد و موفقیت این قطعه چنان بالا بود که در ادامه «فصل بهار 2» و «فصل بهار 3» با حضور خوانندههای مختلف به تولید رسید که البته هیچگاه به موفقیت سری نخست «فصل بهار» نرسید.
این قطعه در یک ابتکار جالب به ۶ گویش و با صدای ۶ خواننده تولید شد و مخاطبان خوانندههای محبوب خود را در شکل و شمایل متفاوت مشاهده کردند به طوری که «سعید شهروز» لری، «رضا صادقی» بندر عباسی، «پیام عزیزی» کردی، «مرتضی پاشایی» فارسی، «محمد علیزاده» آذری و «مهدی یراحی» عربی اجرا کردند. هر بخش این قطعه نمایانگر یک گوشه از فرهنگ غنی ایران زمین است. ترانه و ملودی فصل بهار اثری از «حسن کریمی» است، «معین راهبر» وظیفه تنظیم و میکس را بر عهده داشته و مستر نیز توسط «کوشان حداد» انجام شده است. «ابراهیم علوی» (عود)، «قنبر راستگو» (جفتی) و «احسان نیزن» (کمانچه) نوازندگان این اثر بودند. قطعه فصل بهار تیتراژ ویژهبرنامه تحویل سال شبکه ۳ سیما بود.
با نگاهی به آلبوم «دلصدا» و «فصل بهار» متوجه این موضوع خواهیم شد که موفقیت آلبوم یا قطعه مشترک خوانندهها صرفا به تعداد بالای خوانندههای مطرح بستگی ندارد بلکه در نخستین گام باید آن اثر موسیقایی حرفهای جدید و جدی برای گفتن در بازار پرپیچ و خم موسیقی داشته باشد. باید ببینیم قطعه «منو بشناس» چه سرنوشتی پیدا میکند و میتواند موفقیتهای «دلصدا» و ««فصل بهار» را تکرار کند یا اینکه همانند چند اثر ضعیف مشترک میان برخی خوانندهها به اثری دمدستی بدل خواهد شد.
ارسال به دوستان
نیمی از جامعه بحران زده اسرائیل نخست وزیر این رژیم را متهم میکنند که امنیت آنها را در جهت منافع شخصی به گروگان گرفته است
خانه خراب نتانیاهو
شروین طاهری: تنها 24 ساعت پس از عملیات ترور دانشمند شهید ایرانی در آبسرد دماوند، بنیامین نتانیاهو قاعدتا باید به خاطر این قدرتنمایی تروریستی و امنیتی به خود میبالید و لاف گزاف میزد اما اوضاع داخلی اسرائیل را بغرنجتر از آن دید که مثل ترورها و شبیخونهای پیشین به رجزخوانی بپردازد.
چندین هزار تن از شهروندان اراضی اشغالی در بیستوسومین هفته متوالی تظاهرات ضد دولتی، رویکردی جدید را با شعار «برو»- خطاب به نتانیاهو- آغاز کردهاند. مخالفان از هفته گذشته در موج جدید تظاهرات ضد دولتی، نتانیاهو را عامل به خطر افتادن موجودیت اسرائیل معرفی میکنند. این تظاهرات زمانی به اوج رسید که اخبار سفر مخفیانه نخستوزیر رژیم صهیونیستی به عربستان برای نخستین دیدار با یک حاکم سعودی منتشر شد.
درست یک هفته پیش 6 هزار نفر چهارراهها و شریانهای عبور و مرور اغلب شهرهای سرزمینهای اشغالی را بستند و ماکت صدها زیردریایی و «اف35» را آتش زدند؛ نشانهای از به تنگ آمدن بخش مهمی از اهالی سرزمینهای اشغالی به طور توأمان هم از فساد رژیمشان و هم ماجراجوییهای نظامی منطقهای آن در همکاری با آمریکا و شیخنشینهای عرب.
اسرائیلیهای معترض خود را به خیابان بالفور مقابل بیت عقیون، محل اقامت نخستوزیر رژیم صهیونیستی در محله رهاویای تلآویو رساندند، در حالی که گروهی دیگر در منطقه هالون، محله مجاور آن، خیابانها و بزرگراهها را به طور کامل بسته بودند. این وضع که تا روز بعد از ترور دانشمند و مقام نظامی برجسته ایرانی، شهید دکتر محسن فخریزاده ادامه داشت، حتی رفتوآمد تیم حفاظتی نتانیاهو را مختل کرده بود.
سپس شنبهشب، یک راهپیمایی هزار نفری در قدس غربی بین اقامتگاههای شخصی نتانیاهو و بنی گانتس، نخستوزیر جایگزین بر پا شد. سپهبد بازنشسته گانتس، فرمانده ستاد کل فرماندهی و عملیات ارتش تا 5 سال پیش، سخنگوی کنست تا بهار گذشته و رهبر حزب جدید آبی و سفیدها که در تشکیل دولت ائتلافی با لیکود همراه شده، از آن جهت مورد اعتراض قرار گرفته که در کمیسیون پرونده مربوط به رشوه چند میلیارد «شکلی» (بیش از یک میلیارد دلار) در جریان خرید زیردریاییهای تیسنکروپ از آلمان، تلاش کرده گناه خود و دیگر مقامات ارشد نظامی و دولتیها را لاپوشانی کند.
بدین ترتیب نتانیاهو حتی پیش از آنکه با پاسخ حتمی ایران به ترور دانشمند ایرانی زمینگیر شود- که 2 سال پیش خود آدرسش را داده بود و تقریبا همگان در برون و درون سرزمینهای اشغالی متفقالقولند امضای موساد پای آن است- در مسقطالراس خود به محاصره مخالفان خشمگینی درآمده که پس از 6 ماه تظاهرات، دیگر به کمتر از رفتن او راضی نمیشوند.
برای اینکه دریابیم موج جدید اعتراضات سراسری در سرزمینهای اشغالی تا چه حد جدی است، باید بدانیم تقریبا تمام احزاب خارج از دولت بویژه اعرابی که از تبعیضها به تنگ آمدهاند، به حمایت از آن برخاستهاند. حتی یک چهره شاخص امنیتی مثل ژنرال عمیرام لوین، رئیس سابق شینبت (سازمان اطلاعات و امنیت داخلی اسرائیل) نیز در میان تظاهرکنندگان سخنرانی کرد.
به گزارش روزنامه تایمز آو اسرائیل، آوی نیسنکورن و یاعوز هندل، وزرای مخابرات و دادگستری نیز در این میان جلسات کابینه را تحریم کردند که مورد استقبال یائیر لاپید، رهبر اپوزیسیون قرار گرفت.
در میان این غائله که برخی آن را بزرگترین بحران مشروعیت داخلی رژیم صهیونیستی میدانند، گانتس هم تلاش کرده خنجری به پشت نتانیاهو فرو کند. او در مصاحبهای جنجالی با روزنامه یدیعوت آحارانوت بحث انتخابات زودهنگام را که به منزله آغاز شمارش معکوس برای سقوط نتانیاهو است پیش کشید و گفت: «این دولت روی آتش است، چون نتانیاهو امروز سرگرم مسائل دیگری است. او بیش از هر چیز به دادگاه خودش فکر میکند».
اشاره او به پروندههای فساد چهارگانه چندین میلیون دلاری نتانیاهو و خانوادهاش موسوم به 1000 تا 4000 است که با وجود متهم شناخته شدن در موارد متعدد باز هم به عنوان رئیس دولت به کارش ادامه میدهد.
گانتس اما از این هم فراتر رفت و به نوعی جامعه خشمگین را علیه دولت تحریک کرد و برای این کار از عبارت عربی «یالله انقلاب» استفاده کرد که این روزها به دنبال پخش سریال «فوضه» یا انقلاب در سرزمینهای اشغالی بر سر زبانها افتاده است.
گزارشی که «میدل ایست مانیتور» درست ۳ روز پیش از این ترور منتشر کرد کاملا انگیزههای دولت نتانیاهو برای فرار از وضعیت بغرنج داخلی را برملا میکند.
در گزارش24 نوامبر MEMO (نمایشگر خاورمیانه) با عنوان «اسرائیل با خطرناکترین تهدید موجودیتی از زمان تأسیسش مواجه است» آمده: اسرائیلیها نگران چیزی هستند که خود آن را جدیترین بحران داخلی توصیف میکنند که حکومتشان از زمان تاسیس شاهدش بوده و در حال تبدیل به انشقاق حاکمیتی، قطبیسازی و تنشهای طرفدارانه است. آنها همچنین نگرانیشان را درباره تاثیرات این مسائل شامل تکهتکه شدن جبهه سیاسی، گسترش مفاهیم جنگ داخلی، سقوط جامعه اسرائیلی و جنگ خشونت و نفرت بیان کردهاند. آنها معتقدند پس از سلب اعتماد از موسسات دولتیشان، اسرائیل با یکی از خطرناکترین بحرانهای تاریخ خود مواجه است و همه اینها انگشت اتهام را متوجه یک نفر به عنوان مسؤول فقدان اعتماد میکند: بنیامین نتانیاهو.
بر این اساس اگر چه شاید نتانیاهو فهرست بلندبالایی از دستاوردها را به صهیونیستهای سرزمینهای اشغالی ارائه داده باشد اما شکستهای او بیشتر است که کوتاهی در مدیریت واگیر کرونا نیز شامل آن میشود اما در بلندمدت این جنگ نتانیاهو و دار و دستهاش در جناح افراطی حزب لیکود علیه ساختارهای حکومتی رژیم است که باعث تخریب روابط درونی جامعه مهاجران اشغالگر شده است. به بیان بهتر نتانیاهو را میتوان ترامپ اسرائیل نامید که خیلی پیش از همپالکی آمریکاییاش روی کار آمده و روندی مشابه را در پیش گرفته است. حکومت طولانیمدت و تفرقهبرانگیز رئیس دولتی که به فساد و دور زدن سیستم شهره است، باعث شده حالا ساکنان سرزمینهای اشغالی اعتماد اندکی به رسانههای داخلی، موسسات آکادمیک، سیستم قضایی، پلیس، دادستانی عمومی، مقامات وزارت دارایی و در کل کابینه صهیونیستی داشته باشند. به عنوان مثال حملات نتانیاهو به رسانهها باعث بیاعتمادی جامعه اسرائیل به رسانههای عبری و به جبران آن توجه بیشتر آنها به رسانههای جایگزین یا حتی دشمنان این رژیم شده است؛ نکتهای که سیدحسن نصرالله، رهبر مقاومت لبنان بارها بدان اشاره کرده است.
این وضع باعث بدبینی و چنددستگی روزافزون جامعهای ۲ یا چند گذرنامهای از مهاجران یهودی شده است که علاوه بر ضعف اعتماد به نفس ملی، ریشهای هویتی نیز در خاک فلسطین ندارند.
در نتیجه امروز شاهد برآمدن گسلهای عمیق در جامعهای هستیم که زمانی مدعی جامعه آرمانی یهود بود و دولت برآمده از آن هم مدعی نمایندگی یهودیت در جهان. در عوض امروز فضای سیاسی و اجتماعی این جامعه آکنده از تقابلهای راست و چپ، یهودی و عرب، مذهبی و سکولار و از همه جدیتر میان یهودیان سفاردی شرقی با غربیها و اروپاییهای اشکنازی است که مدام طرف مقابل را به خیانت متهم میکنند و درصدد حذف هم بر میآیند. فقدان اعتماد عمومی خود را در عدم همکاری میان آحاد صهیونیستها در جریان واگیر کرونا بخوبی نشان داد.
برای عمده صهیونیستهای ساکن اراضی اشغالی درگیر مشکلات و اختلافات روزمره، واقعا آنچه نتانیاهو ارمغان دولت خود از منطقه عربی یا جمهوریخواهان آمریکا میخواند، ارزشی ندارد.
نتانیاهو هر روز بیش از پیش به نماد نفرت تبدیل میشود؛ نخستوزیری که آشکارا میان منافع شخصی و منافع حکومتی تفاوتی قائل نمیشود. سیاست «تفرقه بینداز و حکومت کن» نتانیاهو دیگر برای اغلب طیفهای جامعه رو شده و شعاری که او طی همه این سالها سر میداد یعنی «من اسرائیل هستم و اسرائیل من است»، امروز نه تنها نماد وحدت صهیونیستها نیست، بلکه در نظر اغلب شهروندان نوعی واگویه نفرتپراکنانه هیتلری شبیه «یکی برای همه، همه برای یکی» به نظر میرسد.
فضای خصومت داخلی چنان قوت یافته و اوضاع خانهشان چنان از درون خراب است که حتی برخی روشنفکران و متفکران این جامعه، اظهارنظر پیشگویانه رهبر جمهوری اسلامی ایران را به چالش میکشند؛ آنها به طعنه میگویند پیشبینی تداوم چنین وضعی برای ۲ دهه آینده بسیار خوشبینانه است و مرگ اسرائیل دستکم به عنوان یک رژیم یهودی -که داماد یهودی ترامپ، جرد کوشنر و بنیامین نتانیاهو برای خوشایند ابرسرمایهداران کنگره جهانی یهود سعی داشتند در معامله قرن بگنجانند- زودتر از آن به وقوع خواهد پیوست.
با گسترش شکافهای داخلی، مشهود است آنچه در ظاهر جایگاه بیرونی رژیم صهیونیستی را در منطقه پرخصومت پیرامونش محکمتر میکند، خود این رژیم را از درون به فروپاشی نزدیکتر میکند. از نگاه احزاب اپوزیسیون، تفرقهافکنی، آنارشی و فساد مهمترین دستاورد نتانیاهو بوده است.
امروز شاهدیم 25 سال پس از مرگ اسحاق رابین که به دست «ایگال عمیر» دانشجوی ارتدکس یهودی ترور شد، عدم تحمل مخالف و ترور سیاسی و رسانهای تبدیل به یک جریان عادی در مجموعهای شده که قرار بود نمایندهای متحد از کل یهودیان جهان باشد. اگر عمیر فقط شخص نخستوزیر وقت رژیم را هدف گلوله قرار داد، امروز نهادهای حاکمیتی اسرائیل یکدیگر را هدف قرار میدهند.
نمونهها بسیارند: بیانیه کنست مبنی بر ناکارآمدی ارتش عبری، انحلال اخیر کنست با حربه نتانیاهو برای برگزاری انتخابات زودهنگام و کسب اکثریت مجلس، اطلاعیههای رسمی دستگاه قضایی علیه رئیس دولت مستقر و وزرای او، اتهام دستگاه اطلاعاتی به یک وزیر به خاطر جاسوسی برای ایران و حملات رسانهای مکرر نتانیاهو، پسرش یاعیر و اطرافیان او به دادستان کل - به خاطر دنبال کردن پروندههای فساد نخستوزیر- و مقایسه خطر او برای اسرائیل با ایران.
او دست به یک قمار خطرناک زده و به شعارهای انتخاباتیاش ارجاع میدهد تا بلکه نیم دیگر برافروخته و به آخر خط رسیده جامعه را هم جلب کند. با این حال آن نیم دیگر که اعراب و دیگر اقلیتهای قومی به خشمآمده را هم شامل میشود، بر خلاف گانتس و نظامیان و امنیتیهای دور و برش مهمترین تهدید برای موجودیت و آینده اسرائیل را نه ایران و حزبالله و حماس، بلکه نتانیاهو به عنوان شریک گانتس، حزب لیکود و افراطیهای حزب «بیتینو» میدانند.
این موج خشمگین را امروز در خیابانهای اغلب شهرهای اسرائیلینشین با شعار «برو» - خطاب به نتانیاهو - مشاهده میکنید که به خشنترین شکل ممکن توسط پلیس و نیروهای نظامی اسرائیل سرکوب میشود. در کشوری مصنوعی که با نوعی جنگ داخلی در قالب مقاومت اجتماعی و مسلحانه بومیان و صاحبان واقعیاش یعنی فلسطینیها مواجه است، تظاهراتی ضددولتی با پشتوانه دستکم نیمی از جامعه، دیگر فراتر از توان دستگاههای امنیتی و انتظامی است، بویژه که این تظاهرات که طی ۲ سال اخیر به شکل آشتیناپذیر تداوم یافته، مستقیما برکناری نخستوزیری را هدف گرفته است که خود امنیت رژیم صهیونیستی را برای بقا به هر قیمت ممکن به گروگان گرفته است.
ترور روز جمعه برجستهترین دانشمند موشکی و هستهای ایرانی، شهید دکتر محسن فخریزاده که در عین حال رئیس سازمان پژوهش و نوآوری وزارت دفاع جمهوری اسلامی ایران بود، آن هم برخلاف توصیههای ستاد کل ارتش عبری مبنی بر پرهیز از تنش بزرگ با ایران و محور مقاومت در شرایط موجود که جامعه صهیونیستها دچار بیسابقهترین اغتشاشات داخلی است، نمونه عینی همین گروگانگیری امنیت اسرائیل توسط نتانیاهو است.
در حالی که رسانههای عبری به طور عمومی این ترور را برخلاف دفعات قبل تحویل نگرفتهاند، رسانههای مخالف آشکارا به آن تاختهاند. هاآرتص، مهمترین روزنامه جناح چپ اسرائیل در مقالههایی مختلف این حرکت را از جهات گوناگون به ضرر رژیم صهیونیستی دانست. از یک طرف نوشت نتانیاهو برنامه اخیر تنشآفرینی علیه ایران را بر خلاف موضع احتیاطآمیز ستاد کل ارتش عبری و حتی گانتس، شریک و رقیبش در کابینه گرفته و از طرف دیگر ترور مزبور را به منزله فدا کردن منافع راهبردی اسرائیل در خاورمیانه برای یک پیروزی تاکتیکی برای نخستوزیر و حزب لیکود برشمرد. گیدئون لوی، یکی از سرشناسترین روزنامهنگاران اسرائیلی هم در یادداشتی شماتتآمیز نوشت: «حالا افتخار ما اسرائیلیها شده ترور نخبگان کشورهای دیگر!»
پایان کار دولت ترامپ و روی کار آمدن جو بایدن در کاخ سفید طی 50 روز آتی میتواند به منزله پایان تاریخ مصرف نتانیاهو به عنوان مهره تنشآفرین آمریکا در خاورمیانه باشد. احتمالا دموکراتها سعی خواهند کرد در هماهنگی با صهیونیسم بینالملل، رژیم اسرائیل را در این شرایط بغرنج که از داخل نیز شکننده شده از مواجههای مستقیم با ایران و محور مقاومت بر حذر دارند و به جای آن خاورمیانه را مثل دوره اوباما و در چارچوب دکترین «جنگ دائمی» که میراث دوره کارتر است، با موجی جدید از درگیریهای فرقهای و قومیتی مثل داعش، القاعده و جنبشهای تجزیهطلب آشفته کنند. با این حال نتانیاهو و تندروهای حامیاش در لابی آیپک بنا دارند با گروگان گرفتن موجودیت و امنیت رژیم صهیونیستی و اجیر کردن رژیمهای مرتجع عربی چون سعودی، امارات و اردن، تا آخرین لحظه برای بقای خود و مافیای تحت رهبریاش بجنگند؛ تلاشی تکروانه به سوی تلاشی اسرائیل.
نخستوزیر جایگزین، بنی گانتس که ستاد ارتش را پشت سر خود دارد، با هوشیاری در روزهای پس از ترور دکتر فخریزاده سکوت اختیار کرده تا همه وحشتی را که پس از آن در میان اسرائیلیها از تقاص ایران به وجود آمده، متوجه نتانیاهو کند. طبیعی است که او و ژنرالهای ارشد هاکیرا (حومه تلآویو که مقر مرکزی ارتش عبری را در خود جای داده است) نگران عواقب فرار به جلوی خارجی رقیب خود در میان این معرکه داخلی باشند. آنها میدانند بحران مشروعیت داخلی رژیم صهیونیستی به قدری جدی است که این بار وحشت ترور در آبسرد به خیابانهای داغ تلآویو و بیتالمقدس و حیفا بازخواهد گشت.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|