|
روایت غلامرضا کرمی و یوسف افضلی،دوستان قدیمی سردار سلیمانی از سیره انقلابی حاجقاسم در گفتوگو با «وطنامروز»
سلیمانی فرزند فجر
مریم سادات آجودانی: درخت 42 ساله انقلاب اسلامی تاکنون ثمراتی داده است که هر کدام آنها به اسطوره بیشتر شبیهاند تا واقعیت. شاید زمانی که دکتر علی شریعتی، امام علی(ع) را حقیقتی برگونه اساطیر معرفی کرد، فکرش را نمیکرد که چند سال بعد انقلابی رخ میدهد که در هر سالش حقیقتی شبیه اسطورهها به جهان معرفی خواهد کرد. سردار سلیمانی یکی از این «حقایق اساطیرگونه» بود؛ میوه درخت انقلاب اسلامی. شاید بهتر باشد به جای بحثهای تئوری درباره چیستی انقلاب اسلامی، اوراق زندگی شهید سلیمانی را ورق بزنیم، چرا که این اوراق تجسم عملی آن چیزی است که انقلاب حرف آن را میزد. به همین خاطر بود که مناسب دیدیم در 13 بهمنماه، به یاد آن 13 دیماهی که سردار دلهایمان آسمانی شد، و در دومین روز از دهه فجر، از این شاگرد مکتب انقلاب اسلامی یادی کنیم و صفحات زندگیاش را به عنوان تجسم ایدهآلهای انقلاب، ورق بزنیم؛ کسی که به قول مقام معظم رهبری، «ذوب در انقلاب» بود. به این منظور سراغ ۲ نفر از نزدیکترین دوستان حاجقاسم رفتیم؛ غلامرضا کرمی و یوسف افضلی. غلامرضا کرمی که هماکنون مسؤول مرکز پژوهش و نشر آثار ستاد بازسازی عتبات است، از سال ۵۸ وارد سپاه کرمان میشود و ۲ سال بعد از آن یعنی سال 60 با حاجقاسم آشنا و رفیق میشود؛ رفاقتی که تا شهادت سردار سلیمانی ادامه داشت. یوسف افضلی، معاون فرهنگی و مشارکتهای مردمی ستاد بازسازی عتبات عالیات نیز به واسطه همشهری بودن با سردار سلیمانی آشنا میشود و در تمام دورانهای بعد از این آشنایی، خاطرات نابی از شخصیت سردار دلها دارد. متن گفتوگوی «وطن امروز» با غلامرضا کرمی و یوسف افضلی در ادامه میآید. *** غلامرضا کرمی، مسؤول مرکز پژوهش و نشر آثار ستاد بازسازی عتبات مطرح کرد حاج قاسم؛ الگوی حفظ انقلابیگری در عین فراجناحی بودن * آشنایی شما با حاجقاسم از کجا شروع شد؟
ورود من به سپاه کرمان سال 58 و ورود سردار سلیمانی به سپاه سال 59 بود. آشنایی من با ایشان به اواخر سال 60 برمیگردد. ایشان به عنوان فرمانده تیپ ثارالله انتخاب شده بود و وقتی چهره شاخص یگان رزم کرمان شد، با ایشان بیشتر آشنا شدم. من آن مقطع در سپاه استان کرمان مسؤولیت داشتم.
وقتی فرمانده سپاه جیرفت شدم، حاجقاسم برای عملیات دفاعمقدس حضور یافت و اینگونه آشنایی ما بیشتر شده بود؛ من فرمانده شهرستانهایی بودم که باید اعزام نیرو میکرد و بسیجی میفرستاد. اواخر سال 65 که اوج جنگ بود ارتباط من با حاجقاسم، به عنوان فرمانده سپاه استان و فرمانده یگان رزم بود که پشتیبانی اصلی نیرو و پشتیبانی استان کرمان را عهدهدار بود. البته ۲ استان هرمزگان و سیستانوبلوچستان نیز پشتیبان لشکر ثارالله بودند ولی پایه و اساس و محوریت لشکر ثارالله با نیروهای کرمانی بود. ضمن اینکه رزمندگان هرمزگانی و سیستانوبلوچستانی هم حضور فعالی داشتند و بر این اساس برخی چهرههای شاخص هم از این ۲ استان در لشکر مسؤولیت داشتند. به خاطر دارم قبل از عملیات والفجر 8 که در نهایت منجر به این شد رزمندگان فاو را گرفتند، همین که ابلاغ عملیات به ایشان [شهید سلیمانی] شده بود، با من تماس گرفت و من هم آنجا حاضر شدم و به اتفاق کنار اروند رفتیم و درباره عملیات برای من توضیح داد.
* اولین عملیات مشترکی که با هم داشتید و نخستین جایی که با همدیگر وارد میدان جنگ شدید چه زمانی بود؟
من بیشتر در موضع استانی کنار ایشان بودم و نقش پشتیبانی را برعهده داشتم و در عمده عملیاتهای لشکر ثارالله، ارتباطمان بدین شکل بود. سپاه ۲ ترکیب مجموعهای داشت؛ یکی یگانهای رزم آن بود و دیگری استانهای پشتیبان. اگر در پشتیبانی ضعف وجود داشت، اثر آن در جبهه مشخص میشد. برای همین هم عمده ماموریتهای من تا سال 65 ماموریتهای سپاه استان بود و پشتیبانیکننده یگان رزم و جزو نزدیکترین افراد به سردار سلیمانی بودم. البته با توجه به علاقه زیادی که به حاجقاسم داشتم اوایل سال 65 تمام توان خود را گذاشتم که سپاه بپذیرد من از استان جدا شوم و به لشکر بپیوندم که پس از فرازونشیبهای مختلف به لشکر پیوستم و حاجقاسم مرا به عنوان جانشین لشکر منصوب کرد.
خیلی اصرار کردم که این کار [جانشین لشکر] اتفاق نیفتد، و ملاحظاتی هم برای خودم داشتم ولی هر چه اصرار کردم و دلایلم را برای ایشان توضیح دادم، ایشان میگفت من برای شما فقط یک کار دارم و آن هم جانشینی فرمانده لشکر است. چون من میخواستم در لشکر باشم، این مسؤولیت را پذیرفتم و تا پایان جنگ خدمت ایشان به عنوان جانشین لشکر بودم. بعد از تمام شدن جنگ، قرار شد همه ستاد لشکرها به استانها برگردند و تمام تشکیلات جبهه باید در استان مستقر میشد، بنابراین به اتفاق هم در کرمان ستاد لشکر ثارالله را مستقر کردیم؛ تیپ یک در شهرستان بم، تیپ ۲ در شهرستان سیرجان، تیپ یک سلمان در زاهدان و گردان سواره زرهی در رفسنجان.
پس از اتمام جنگ، درگیریها در مناطق شرق کشور آغاز شد. یکی از این ناآرامیها بستن جاده اصلی کرمان به زاهدان و همچنین جاده زابل به زاهدان بود که به وسیله اشرار رخ داده بود. به همین دلیل به سردار سلیمانی ماموریت داده شد به عنوان فرمانده قرارگاه قدس جنوب شرق کشور که شامل سیستانوبلوچستان، کرمان و جنوب خراسان میشد، امنیت را به کشور برگرداند.
در شهرستان کهنوج کاروانها و اشراری که حضور داشتند در اصل اشراری در خود طوایف بودند که ناامنی، راهزنی و گروگانگیری میکردند و به توزیع مواد مخدر هم میپرداختند. در چنین فضایی سردار سلیمانی، ماموریت یافت با بهکارگیری همه امکانات امنیت را دوباره در آنجا برقرار کند.
* خاطرهای از آن دوران هم دارید؟
در استان کرمان، یکی از برادران ما -آقای نامجو که وزیر نیروی چند دوره قبل بود و در گذشته پاسدار لشکر ثارالله بود- تعریف میکرد شب وقتی همراه ۲ نفر از دوستان به شهر کرمان رسیدیم، قرار شد راننده این ۲ نفر را به منزل برساند و ماشین را با خودش ببرد و فردای آن روز با ماشین به لشکر بیاید. ایشان میگفت به محض اینکه در یکی از کوچهها پیچیدیم، از یکی از ماشینهای اشرار حدود 15 نفر پیاده شده و به سمت ما آمدند، ولی مهم این بود که آنها فقط دنبال ماشین بودند و کاری با ما نداشتند. به یاد دارم مهندسی که در اداره برق منطقهای بود یک ماشین دوکابینی در مرکز شهر کرمان یعنی میدان مطهری پارک کرده بود تا عصری از منزل با آن به اداره برگردد. همین که در ماشین را باز میکند، 2 نفر از اشرار از راه میرسند و میخواهند از او سویچ را بگیرند اما او سویچ را به کناری پرت میکند و به محض اینکه این کار را میکند کسی که روی موتور بوده، با کلاش او را سوراخ سوراخ میکند. ناامنی در کرمان و سیستانوبلوچستان و در جنوب خراسان آن زمان در اوج بود و حتی به سطح شهر هم رسیده بود.
یک روز هم حاجقاسم پیگیر مسائل امنیتی سیستانوبلوچستان بود و صبح فردای آن روز قرار بود به اتفاق هم به ستاد لشکر برویم. با ایشان تماس گرفتم که آماده هستید به لشکر برویم؟ ایشان گفت من خیلی دیر وقت آمدم و باید استراحتی بکنم. ایشان در ادامه تعریف کرد که دیشب وقتی از تونل نصرتآباد رد شدیم، (نصرتآباد در حوزه سیستانوبلوچستان است که تونلی طولانی دارد، از آن تونل که عبور میکنیم شیبی به سمت شهرستان بم است) ۲ ماشین اشرار ما را تعقیب کرد و من هم در ماشین با راننده تنها بودم ولی آنقدر راننده خوب حرکت کرد و سرعت گرفت که توانستیم از آنها دور شویم.
همچنین صبحی که قرار بود در سیستان عملیات انجام شود، باید هماهنگ میکردیم یگانها مستقر شوند که پس از استقرار، نیروهایی که در کرمان آماده شده بودند، سوار هلیکوپتر شده و هلیکوپترها را در آن منطقه مستقر کردند. سردار سلیمانی به من گفت من غسل شهادت کردم آمدم. نکته اینجاست که وضعیت آنجا هم بسیار ناامن بود اما ایشان ماموریت خود را به بهترین شکل به سرانجام رساند و با تدبیر و هوشیاری توانست منطقه را امن کرده و اشرار را تسلیم کند.
* آخرین بار چه زمانی با حاجقاسم در ارتباط بودید؟
چند ماه قبل از شهادتشان تلفنی صحبت کردیم و برای ادامه موضوع و بررسی فعالیتهای ستاد بازسازی عتبات خدمتشان رفتم و ایشان نکاتی را درباره اهمیت توسعه حرمها مطرح کردند.
* چه چیزی باعث شد شما که ۲ دوره نماینده مجلس و حتی مدتی مشاور و معاون پارلمانی شهردار تهران بودید، به ستاد بازسازی عتبات بپیوندید؟
بعد از ۲ دوره حضور در مجلس، حدود 6 ماه بیکار بودم. حاجقاسم حواسش به همه نیروهایش بود. وقتی دیده بود من جایی کار نمیکنم، مرا به دفترش فراخواند و گفت نمیشود که کاری نکنی. من گفتم هر چه شما بگویید. گفت من ۲ جا را به شما پیشنهاد میدهم؛ یا با آقای قالیباف کار کنی یا در ستاد بازسازی عتبات با آقای پلارک. از طریق دفتر ایشان هماهنگ کردم و وقتی آقای قالیباف از موزه دفاعمقدس بازدید میکرد و جلسه خصوصی داشتیم، پیشنهاد داد که با ایشان همکاری داشته باشم. بر همین اساس مشاور معاون فرهنگی شهردار تهران شدم و یک سالی طول کشید تا ریاستجمهوری ۲ دوره قبل، که به عنوان معاون پارلمانی شهرداری تهران منصوب شدم و این مسؤولیت تا پایان دوره شهرداری آقای قالیباف ادامه داشت. توصیه دوم سردار سلیمانی این بود که با ستاد بازسازی عتبات همکاری کنم که آقای پلارک من را به عنوان مشاور ارشد ستاد بازسازی عتبات منصوب کرد. تا وقتی در شهرداری بودم به عنوان مشاور با آقای پلارک همکاری میکردم، ولی کار عمده و اصلی من در شهرداری بود. بعد از آنکه از شهرداری جدا شدم، بیشترین وقت خود را در ستاد بازسازی گذاشتم و ۲ سال پیش، مرکز پژوهش و نشر آثار ستاد بازسازی را فعال کردم.
* با توجه به اینکه ستاد بازسازی عتبات را حاج قاسم راهاندازی کرده بود، در این مدت ۲ سال حضور مستمر در ستاد، نظر ایشان درباره ستاد بازسازی عتبات چه بود؟
یکی از ردههای زیرمجموعه مدیریتی حاجقاسم ستاد بازسازی عتبات بود. تا سال گذشته که تودیع و معارفه رؤسای ستاد بازسازی عتبات انجام شد، رابطه حاجقاسم با ستاد بازسازی رابطه مشهودی نبود و عملا حضور حاج قاسم هم در جامعه کمتر مطرح بود. در جلسه تودیع و معارفه ایشان هم به مسؤول جدید حکم داد و هم به مسؤول قبلی، حکم دیگری. علاوه بر این، سخنرانی جامع و کامل درباره ستاد بازسازی عتبات انجام داد که آن سخنرانی منشور ستاد بازسازی عتبات شد.
حاجقاسم در آن جلسه نظرات صریحی درباره کارهای صورت گرفته مطرح کرد و همچنین چگونگی استفاده از کمکهای مردمی و اعتماد مردم نسبت به ستاد بازسازی عتبات را عنوان کرد.
* زمانی که ایشان برای جنگ با داعش و نیروهای تکفیری در عراق، افغانستان و سوریه فعالیت داشتند، آیا در این زمینه با ایشان همراه و از اقداماتشان باخبر بودید؟
من نیروی قدس نبودم، بنابراین ارتباط کاری با ایشان نداشتم اما معمولا وقتی به هم میرسیدیم، از فعالیتهای هم جویا میشدیم و به دلیل اینکه ارتباط نزدیکی با هم داشتیم - به طور مثال درباره آخرین وضعیت عراق یا داعش از ایشان سوال میکردم- در جریان کار هم بودیم.
* موضوعی که همواره مطرح میشود، این است که حاجقاسم سلیمانی، هیچگاه سیاسی نبوده و از طیف خاصی طرفداری نمیکرد، این موضوع را چطور ارزیابی میکنید؟
ایشان یک مسؤولیتی داشت و آن را انجام میداد و جایی که لازم بود در حوزه دفاع از اصول نظام نقش داشته باشد، نقش خود را ایفا میکرد. ایشان در عین حال فراجناحی بود. به نظر من حاجقاسم یکی از شخصیتهای فراجناحی و تاثیرگذار اصل نظام در حوزه ماموریتهای خود بود. ممکن بود در برخی جلسات، بعضی دوستان به طور خصوصی از ایشان سوالهایی کنند اما اینکه موضوعی را مطرح کند که گفته شود حاجقاسم وابسته به این جناح یا حامی فلان جریان است، اینگونه نبود، چرا که شأن و جایگاه او بالاتر از این حرفها بود. برای همین هم حضرت آقا فرمودند حاجقاسم سلیمانی کسی بود که جناحی نبود ولی کسی بود که اصول را رعایت میکرد و دقیقا به همه مسائل اشراف داشت.
* ما شاهد هستیم که حاجقاسم سلیمانی، فرزندانی تربیت کرده است که با آن اقتدار در مراسم تشییع ایشان و در حضور حضرت آقا صحبت میکنند، نظر شما چیست؟
همه فرزندان حاجقاسم با شناختی که از آنها دارم، یکی از دیگری شجاعتر و بهتر هستند. زینب خانم در مراسم تشییع پدرشان آنگونه با اقتدار سخنرانی میکند و فاطمه دختر دیگر ایشان نیز در محضر رهبری، متن نامه پدرشان را در رابطه با شهادت خواند که نشان داد او نیز فرزند سردار سلیمانی با همان ویژگیهاست، البته بقیه آنها هم همینطور هستند.
اما علاقه شدیدی که بین حاجقاسم با زینب خانم وجود داشت، و همراهی او در بسیاری از ماموریتهای ایشان، به نظر میآید شخصیت زینب خانم را به طور ویژه ساخته است. استعدادی که ایشان دارد و رفتاری که از پدرشان دیده، در این امر بسیار تاثیرگذار بوده است. رفتار حاجقاسم تماما درس بود. کافی بود دانشآموز مستعدی کنار معلمی که با رفتارش درس میدهد، قرار بگیرد.
رفتار حاجقاسم همیشه سازنده بود؛ گاهی این رفتار بر دختر او سازنده بوده و گاهی نیز این رفتار بر رزمندهای که در جبهه کنار او بود، تاثیرگذار بوده است.
* در صحبتهایتان به جلسه تودیع و معارفه رؤسای ستاد بازسازی عتبات اشاره کردید. در این جلسه حاجقاسم چه نکته قابل توجهی را مطرح کرد؟
در جلسه معارفه و تودیع رؤسای ستاد بازسازی ستاد عتبات، مجری برای معرفی آقای پلارک که سردار و رئیس ستاد بازسازی حضور داشتند، کلمه مهندس را به کار برد و البته کلمه مهندس را با آب و تاب گفت، که البته در ستاد بازسازی به دلیل کارهای مهندسی و عمرانی این فضا وجود دارد اما این کار عکسالعمل حاجقاسم را در پی داشت. ایشان گفت: «برادر عزیز پاسدارمان آقای سردار پلارک، که من از کلمه مهندس اجتناب میکنم به دلیل اینکه کلمه پاسداری هم بسیار مقدس است. کما اینکه بر علما هم این اشکال را دارد. کلمه حجتالاسلام، و عبارتهایی که بسیار پرمعنا و ارزشمند است، امروز کلمه دکتر را جایگزین میکنند. پاسداری در جمهوری اسلامی، مانند آقای پلارک که این توفیق را دارد، ارزش است». حاجقاسم نه اینکه به مهندس و دکتر اشاره نکند، بلکه ایشان مقایسه میکند و ستاد بازسازی را مانند جنگ و دفاعمقدس میداند. مثالی که ایشان زد این بود: «نخستین نکتهای که میخواهم پیرامون این جمع عرض کنم این است. آنجا که نشسته بودم فکر کردم اگر بخواهم ستاد بازسازی را به یکی از مظاهر انقلاب تشبیه کنم، به کدام یک از مظاهر انقلاب قابل تشبیه است که غلو نکرده باشم و واقعیت داشته باشد. دیدم بهترین تشبیه به جبهه است. ستاد یک جبهه انتخابی جدیدی بود که پایهریزی شده بود. لذا مانند جبهه باید بدون نگاه به رنگها، به عقیدهها نگاه کرد و همه را در خود جمع کرد و هر کس را که دل به این اماکن مقدس سپرده بود، مانند آهنربا و یک مدار مغناطیسی، این برادهها را جذب خود کرد. ترکیب شما هم مانند ترکیب جبهه است. اداره اینجا نیز شبیه اداره جبهه است. ما یک گردان داشتیم و خودم فرمانده لشکر بودم. جوان بودم، و 22 سالم بود. در آن لشکر صدها نفر مهندس، دکتر و دانشجو و تحصیلکرده وجود داشتند، عضو بودند و کسی سوال نمیکرد میزان تحصیلات یک فرد چیست. در واقع میخواهم به این نکته اشاره کنم که ستاد بازسازی عتبات هم مانند جبهه دکتر و مهندس دارد و میخواهم بگویم راجع به علما هم وقتی صحبت میکنیم، در عناوین خود «دکتر حجتالاسلام» استفاده میکنیم و میخواهیم بیشتر بر عناوین تکیه کنیم. همانطور که روی عنوان پاسداری برای یک پاسدار، و سرداری برای یک سردار تاکید دارند، همانطور هم القابی که روحانیت در خود داشتند، ارزش بالای خود را دارد. چرا به این عناوین کمتر نگاه میشود و عناوین جدید مانند دکتری اضافه میشود». این نکاتی که حاجقاسم در آخرین جلسه عمومی با مسؤولان ستاد بازسازی عتبات مطرح کرد واقعا قابل تأمل است و باید مدتها روی آنها بررسی کنیم که چه شد به اینجا رسیدیم.
******
یوسف افضلی، معاون فرهنگی و مشارکتهای مردمی ستاد بازسازی عتبات عالیات:
حاج قاسم شاگرد مکتب امام خمینی(ره) بود
یوسف افضلی، معاون فرهنگی و مشارکتهای مردمی ستاد بازسازی عتبات عالیات که به واسطه همشهری بودن با حاجقاسم ارتباط خانوادگی با ایشان داشت خاطراتی از حاجقاسم را بازگو میکند.
* * *
* با توجه به اینکه با سردار سلیمانی همشهری بودید، ارتباط شما با ایشان چگونه شکل گرفت؟
من با سهراب برادر کوچک حاجقاسم از دوران کودکی در شهرستان رابر استان کرمان دوست صمیمی بودم و این ارتباط تاکنون نیز حفظ شده است. حاجقاسم از همان دوران نوجوانی رفتارهای متفاوتی داشت و همیشه به فکر امر به معروف و نهی از منکر بود؛ تا جایی که رفتار ایشان بر مردم و دوستان تاثیرگذار بود. خوشرویی، شجاعت، بیپروایی و صراحت ایشان بر تمام اطرافیانش تاثیر میگذاشت. حاجقاسم برای تشویق برادر کوچکش سهراب یک ساعت مچی خریده و به او گفته بود باید 5 صبح آن را کوک کنی، اگر آن را کوک نکنی خراب میشود. برادر ایشان 5 صبح برای کوک کردن ساعت که بیدار میشد، حاجقاسم به او میگفت نمازت را هم سر وقت بخوان. برادر او همیشه تعریف میکرد رفتار حاجقاسم بر من تاثیر گذاشته است و من به صبح زود بیدار شدن و نماز اول وقت عادت کردهام.
* مهمترین دغدغه حاجقاسم چه بود؟
حاجقاسم ولایتپذیری زیادی داشت و همواره به تبعیت از رهبری تأکید میکرد. پس از پیروزی انقلاب، حاجقاسم وارد سپاه شد و در جنگ تحمیلی حضوری شایسته داشت و بعد از پایان جنگ هم پس از ناامنیها در شرق کشور، همچنان در مبارزه بود و واقعا مرد میدان بود. با شکلگیری داعش و ناامنیهایی که آنها در منطقه ایجاد کرده بودند نیز باز وارد میدان شد و وقتی بحث کشورهایی همچون عراق، لبنان و سوریه را به حاجقاسم سپردند، دیگر دغدغه اصلی ایشان آزادسازی جهان اسلام و به نوعی ایجاد وحدت در بین مسلمانان بود. حاجقاسم در مبارزه مثل برخی فرماندهان از پشت بیسیم و میز فرمان نمیداد، بلکه همواره در صحنه حاضر بود و پا به پای رزمندگان در میدان نبرد حضور داشت و برای نابودی داعش از توان خود استفاده کرد و توانست داعش را که قرار بود دولتی مستقر کرده و در منطقه نفوذ کند، شکست دهد. حتی به یاد دارم یکی از دوستان تعریف میکرد که روزی در میدان جنگ با داعش بودیم که به یکباره کسی از پشت سرم را بوسید. برگشتم دیدیم حاجقاسم است و بسیار متعجب و نگران شدم؛ متعجب از این جهت که چرا در میدان نبرد با لباس رزم حاضر شده و نگران از جهتی که نکند مشکلی برایش پیش بیاید. برای همین از حاجقاسم پرسیدم اینجا چیکار میکنید؟ منطقه ناامن و خطرناک است. حاجقاسم در پاسخ گفت اگر خطرناک است برای همه است نه فقط من. من فرمانده پشت صحنه نیستم بلکه فرمانده ستادی و عملیاتی هستم.
* شما با توصیه حاجقاسم به ستاد بازسازی عتبات پیوستید و مشغول به کار شدید. ستاد بازسازی عتبات هم یک ستاد مردمی بود. بعد از شهادت سردار سلیمانی این مردمی بودن را چگونه مدیریت کردید تا همانطور که ایشان به عنوان بنیانگذار ستاد خواسته بودند، حتی یک روز هم فعالیت آن متوقف نشود؟
حاجقاسم پس از دیدن غربت حرم امام علی(ع) و سایر آستانهای مقدسه عراق به فکر تأسیس ستاد بازسازی عتبات افتاده بود و معتقد بود مردمی بودن ستاد باید همیشه حفظ شود و نباید متکی به بودجه خاصی بود، بلکه مردم با عشق و ارادتی که به ائمه اطهار(ع) دارند، برای توسعه و بازسازی حرمها اقدام میکنند. قبلا دولت کمکهایی برای شبستانهای عراق داشت ولی اکنون کمکهای دولت به صفر رسیده است. دولت سال گذشته قرار بود 10 میلیارد اوراق بهادار بدهد که با توجه به کرونا ما هم گفتیم این بودجه به کرونا اختصاص یابد.
در کنار پولهایی که مردم برای بازسازی عتبات میدهند، پس از لزوم حمایت از تولید ملی و تأکید رهبر معظم انقلاب بر این امر، حاجقاسم که ذوب در امام و رهبری بود، همواره تاکید داشت که خریدها حتما از ایران صورت بگیرد. به طور مثال اگر 100 میلیون برای عراق هزینه میکنیم، 80 میلیون آن برمیگردد. این بازگشت پول یعنی از دستمزدی که به کارگران و مهندسان میدادیم و خریدی که از ایران میشد مانند کابل، سنگ، میلگرد، سیمان و... دوباره این سرمایه به ایران برمیگشت و اشتغالزایی صورت میگرفت. حاجقاسم میگفت که وظیفه شماست وقت بگذارید و با مردم خوشرو باشید و همیشه گفتهام که ضربالمثل «قطرهقطره جمع شود وانگهی دریا شود» در ستاد به واسطه مردم اتفاق افتاده است و در سالهای اخیر مبلغ قابل ملاحظهای از سوی مردم جمعآوری شده است.
علاوه بر این، حاجقاسم همیشه میگفت به اطلاع مردم برسانید که پولی که از آنها میگیرید، خرج چه کاری میشود. حتی وقتی با کمبود بودجه مواجه میشدیم، همیشه میگفت شما قدم بردارید و نیت خالصانه داشته باشید، حتما انجام خواهد شد.
ارتباط حاجقاسم با خانواده شهدا بسیار صمیمی بود تا جایی که حتی فرزندان شهدا وقتی حاجقاسم شهید شد میگفتند ما دوباره یتیم شدیم.
حاجقاسم فرزندان شهدا را خیلی دوست داشت و با آنها بسیار مهربان بود. وقتی به دیدنشان میرفت، کنارشان مینشست و مثل پدر با آنها رفتار میکرد. اصرار داشت که به خانواده شهدا و حتی محرومان و فقرا کمک کند. بر صله رحم هم تأکید داشت و هر لحظه فرصت میکرد، به خانواده شهدا سر میزد و با آنها عکس یادگاری میانداخت. سالهای آخر میگفت دیگر توان دیدن فرزندان شهدا را ندارم. خیلی برایم مشاهده ناراحتی آنها سخت است. به خاطر همین ارتباط قوی و پدرانه با فرزندان شهدا، بسیاری از آنها معتقد بودند بعد حاجقاسم دوباره یتیم شدهاند.
* پس از شهادت سردار سلیمانی، مکتب حاجقاسم یا همان مکتب شهید سلیمانی مطرح شد. نظر شما درباره مکتب سلیمانی چیست؟
مکتب راه و روش هر شخصی است که دوستداران او در حال و آینده بر اساس رفتار و نگرش آن پرورش یابند. حاجقاسم پرورشیافته مکتب عاشورا، ولایت و امام خمینی(ره) بود و این موضوع در ایشان نهفته بود. قطعا با پرورش این مکتب در آینده نیز دیگران بیشتر خواهند فهمید که حاجقاسم هم از نظر معنوی و نظامی چه کسی بوده است، البته نباید فراموش کرد که مکتب حاجقاسم همان مکتب عاشورایی بود، چون ایشان همواره سعی میکرد بر اساس آموزههای دینی و بصیرت عاشورایی حرکت کند.
ارسال به دوستان
راهبریتمدنی در منظومه توحیدی
نگاهی به مختصات شخصیتی و ابعاد هویتی
حضرت آیتاللهخامنهای در راهبری انقلاب اسلامی
دکتر عبدالحسین خسروپناه*: رهبر حکیم انقلاب در نخستین روز دهه فجر و بعد از چندین ماه عدم حضور در فضاهای عمومی، از بیت خارج شده و به زیارت شهدا رفتند؛ حرکتی که یک دنیا حرف در دل خود داشت. این حرکت مقام معظم رهبری، تجسم عملی اهمیت انقلاب اسلامی در نگاه و منظومه فکری ایشان است. البته این نکته را هم از خاطر نبریم که پرکاری مقام معظم رهبری، در ایام کرونایی هم ادامه داشت و ایشان از طریق تماسهای تصویری، مرتبا با بخشهای مختلف کشور در ارتباط بودند و ذرهای از تلاش و تکاپوی ایشان کم نشد؛ موضوعی که خودش به تنهایی درس بزرگی از سیره عملی حضرت آیتالله العظمی خامنهای است و زیبنده است سرلوحه کار سایر مسؤولان نیز قرار بگیرد.
به بهانه حضور فرخنده ایشان در مرقد مطهر حضرت امام(ره) و مزار شهدا، فرصت را غنیمت میشمارم و چند نکته درباره این شخصیت بیبدیل انقلاب اسلامی، میراثدار امام خمینی(ره) و پرچمدار نهضت انقلابی مردم مسلمان یادآور شوم.
نکته مهمی که به صورت ویژه قصد دارم روی آن دست بگذارم، شخصیت نظریهپرداز، تئوریسین و استراتژیست حضرت آیتالله خامنهای است که آنچنان که باید و شاید به آن توجهی نشده است. این وجه از ابعاد شخصیتی مقام معظم رهبری، به اندازه وجوه دیگر مورد توجه و مداقه قرار نگرفته که این خود یک آسیب مهم است.
حضرت آیتالله خامنهای، یک وزنه سنگین علمی هستند. ایشان از همان ابتدای فعالیتهای سیاسی و اجتماعیشان، در قامت یک نظریهپرداز ظاهر شدند، نه فقط یک کنشگر سیاسی و اجتماعی. ایشان در فلسفه، محضر علامه طباطبایی را درک کردهاند، معارف را نزد شیخ مجتبی قزوینی خواندهاند و در فقه و اصول شاگرد حضرت امام و آیتالله العظمی بروجردی بودهاند.
مجموعه اساتید آیتالله خامنهای، همگی از اساطین علمی و حوزوی بودهاند و مسلم است وقتی شاگردی با این حد از استعداد و توانایی و پشتکار محضر چنین اساتیدی تلمذ کند، به چه رکن رکین علمیای تبدیل میشود.
نکته مهمی را درباره شخصیت مقام معظم رهبری نباید هیچ وقت فراموش کرد و آن هم اینکه ایشان به حیطههایی از علم و دانش پا نهادند که معمولا حوزویها و روحانیت به این وادیها وارد نمیشوند. آیتالله خامنهای جزو نوادر دوران ما در فهم آثار هنری هستند. ایشان هم خوب هنر را میفهمند، هم خوب زوایای گوناگون آن را درک و نقادی میکنند و هم خود هنرمند و یک شاعر حاذق هستند. این از آن وادیهایی است که کمتر کسی در فضای روحانیت به آن وارد میشود و این از خصیصههای ممتاز حضرت آیتالله خامنهای است.
به این ترتیب ما با رهبری مواجهیم که فقط سیاستمدار نیستند، فقط یک دانشمند صرف نیستند، بلکه با یک نظریهپرداز و تئوریسین مواجهیم که حوزه وسیعی از دانش علمی و تجربه عملی را با هم ادغام کردهاند. این یک موهبت استثنایی بوده که شامل حال ایرانزمین شده است. به همین خاطر است که وقتی شما سراغ بیانات ایشان میروید، با مجموعه پراکندهای از توصیهها و سخنها روبهرو نمیشوید، بلکه با یک نظام فکری مواجه میشوید. مقام معظم رهبری صاحب یک منظومه فکری هستند و هر ۳ رکن نظام بینشی، منشی و کنشی در مجموعه بیانات ایشان به وضوح به چشم میخورد.
اگر بخواهم نگاهی بسیار گذرا و اجمالی به منظومه فکری ایشان داشته باشم، باید بگویم توحید، محور و هسته نظامات فکری حضرت آیتالله خامنهای است. سپس این اندیشه توحیدی، در شاخههای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی نظام فکری ایشان تسری پیدا میکند.
وقتی آیتالله خامنهای در سیاست خارجی موضعی میگیرند، این یک موضع مقطعی نیست، بلکه بر اساس یک نظام فکری توحیدمحور بیان شده است. اتفاقا عدم فهم همین موضوع است که موجب میشود دیدگاه ایشان در برابر قدرتهای خارجی بدرستی برای برخی جریانات سیاسی قابل درک نباشد. ایشان وقتی در سیاست میاندیشند و سخن میگویند بر اساس روح توحیدی حرف میزنند، نه بر اساس یک تحلیل و موضع صرفا سیاسی.
در قدم بعدی باید گفت نظام فکری توحیدمحور ایشان، یک نگاه تمدنی نیز هست. یعنی همان روح توحیدی در تفکر ایشان چنان پیش میرود که زمینهساز تشکیل یک تمدن توحیدمحور میشود. این هم از ویژگیهای فکری ایشان است، یعنی نگاهشان و فکرشان محدود نیست، بلکه یک فرآیند مرحلهای به سمت یک قله وسیع و بلند است. همین نگاه است که روح حاکم بر بیانیه گام دوم انقلاب است و عناصر خودسازی، دولتسازی و جامعهسازی را برای تحقق زمینههای تمدن اسلامی دربر میگیرد.
نکته دیگری که درباره رهبر معظم انقلاب مایل هستم به آن اشاره کنم، نقش ویژه ایشان در زمینه پیشرفتهای گوناگون علمی ایران است. شما فکر نکنید نقش آیتالله خامنهای، صرفا یک توصیه به پیشرفت علمی بوده است، خیر! اینگونه نبوده است، ایشان شخصا راهبری و پیشروی حرکت علمی کشور را به دست گرفتند و وضعیت علمی کشور را به نقطه کنونی رساندند.
ما امروز تنها کشور تولیدکننده صنعتی بیوایمپلنت، رتبه هشتم در جهان در صنعت هستهای، رتبه ششم در تولید زیردریایی، رتبه دهم در فناوری لیزر، رتبه هشتم در چرخه کامل فناوری فضایی، رتبه چهارم در علوم باروری و ناباروری، دومین کشور دارای فناوری ساخت پهپاد رادارگریز، دومین ارتش سایبری دنیا، رتبه اول در فناوری نانو و دومین کشور دارای دانش طراحی و ساخت هواپیمای استراتژیک خورشیدی هستیم؛ تمام این پیشرفتها، در تکتک این زمینهها، نه صرفا با توصیه مقام معظم رهبری، دقت بفرمایید! نه صرفا توصیه بلکه با راهبری و مدیریت شخص ایشان در ابعاد کلان موضوع به ثمر رسیده است. ایشان شخصا در پژوهشگاه رویان حاضر میشدند و از نزدیک پیشرفت دانشمندان ما را در زمینه سلولهای بنیادین رصد میکردند و مدیریت و راهبری کلان اینگونه پروژهها را در دست داشتند.
تازه همه اینها نتیجه تلاش ایشان برای پیشرفت کشور در علوم تجربی و مهندسی است، در حالی که زحمات بینظیر ایشان در رشد علوم انسانی در کشور نیز موضوع جداگانهای برای دقت و تأمل است. مفاهیمی که ایشان در علوم انسانی ابداع و تولید کردند، نهضتهایی را که در زمینههای مختلف علوم انسانی و اسلامیسازی علوم راهاندازی کردند، تیزبینیهایی که در تحلیل وقایع سیاسی از دریچه علوم انسانی داشتند، مانند مفهوم بیداری اسلامی یا پیچ تاریخی که همگی بر پایه یک نظام فکری منسجم بوده است، همه اینها در کنار هم از شخصیت عظیم علمی و نظریهپرداز ایشان پردهبرداری میکند.
من به ضرس قاطع میگویم اگر رهبر معظم انقلاب نبودند، بسیاری از پیشرفتهای کنونی ما رقم نمیخورد و هر جا پسرفتی داشتیم به خاطر بیتوجهی به نظام فکری ایشان بوده است. حضرت آیتالله خامنهای در عرصه مدیریت امنیت منطقهای، حاجقاسم سلیمانی را داشتند و در عرصه مدیریت پیشرفت هستهای، حاجمحسن فخریزاده را؛ ۲ شهید بزرگواری که هم نظام فکری رهبری را بخوبی میفهمیدند و هم بخوبی آن را به ثمر مینشاندند. اگر در عرصه اقتصاد و سلامت و سایر عرصهها هم، حاجقاسمها و حاجمحسنها داشتند، وضعیت کشور بسیار بهتر و متعالیتر از وضعیت کنونی بود و آسیبهایی که الان در حال دستوپنجه نرم کردن با آنها هستیم، وجود نداشت.
من یک گلایهای بکنم و آن هم اینکه واقعا اندیشههای حضرت آیتالله خامنهای در کشور ما بخوبی شناخته نشده و نهادهای متولی، کار خود را در این زمینه آنچنان که باید و شاید انجام ندادهاند. من یک برنامه در صداوسیما ندیدهام که منظومه فکری رهبر معظم انقلاب را بدرستی و کامل و جامع به مردم معرفی کند. من وقتی کتاب منظومه فکری امام خمینی را نوشتم، سپس نوشتن کتاب منظومه فکری آیتالله خامنهای را آغاز کردم، کسی که این ۲ کتاب را بخواند به وضوح میبیند اندیشه آیتالله خامنهای امتداد اندیشه امام است. خب! وقتی این نظام و انقلاب بر مبنای اندیشه امام، تأسیس شده است، چطور است که امتداد این اندیشهها را نمیآموزیم و معرفی نمیکنیم؟ چرا نمایندگان مجلس که میخواهند قانونگذاری کنند، موظف نمیشوند یک دوره مبانی نظری و منظومه فکری امام و رهبری را بخوانند؟ چرا در آموزشوپرورش ما به صرف درج یک عکس و یک جمله از حضرت امام و مقام معظم رهبری در ابتدای کتابهای درسی اکتفا میشود اما جایگاه حضرت آیتالله خامنهای به عنوان یک متفکر ایدهپرداز و یک تئوریسین به دانشآموزان و نسل جوان ما معرفی نمیشود؟ اینها همه کمکاریهایی است که در ترویج اندیشههای این متفکر بزرگ انجام شده و هر چه سریعتر برای رفع این کاستیها باید اقدام کنیم.
* فیلسوف و استاد حوزه و دانشگاه
ارسال به دوستان
گرداب مصرف انرژی در کشور
محمود زارعی: در روزهای اخیر افزایش آلایندههای هوا در شهرهای بزرگ و قطع برق در برخی مناطق کشور، این سوال را به وجود آورده: کشوری که رتبه اول ذخایر هیدروکربنی در جهان را داراست، چرا با کمبود انرژی مواجه شده است؟
اتفاقات اخیر و میزان مصرف انرژی به معنای نواختن آژیر خطر برای آینده نه چندان دور ایران است. ایران یکی از کشورهایی است که بیشترین سرانه مصرف انرژی در جهان را دارد. در حوزه برق ایران با مصرف متوسط بیش از 55 هزار مگاوات، در رتبه پنجمین کشور مصرفکننده برق در جهان قرار گرفته است. در حال حاضر به صورت متوسط، سالانه تقاضای مصرف برق در کشور 4/5 درصد رشد میکند. یعنی با احتساب این نرخ رشد تا سال 1420 تنها برای تامین نیاز داخلی برق باید 299 هزار مگاوات ظرفیت نصبشده نیروگاهی (معادل 4 برابر وضعیت فعلی) ایجاد شود تا بتوان حجم مصرف برق کشور را پوشش داد. با استمرار این نرخ رشد و تکمیل تمام پروژههای در حال ساخت نیروگاهی در کشور، از سال 1407 به بعد ایران مجبور است بخش عمده انرژی الکتریکی خود را از طریق واردات تامین کند.
۱) آیندهپژوهیهای صورتگرفته توسط پژوهشکده وزارت نیرو حاکی است از سال 1408 ایران نیازمند واردات حدود 30 هزار تراوات ساعت برق خواهد بود و از این سال به بعد تراز صادرات برق کشور منفی خواهد شد. این در حالی است که در صورت اصلاح الگوی مصرف و کاهش نرخ رشد سالانه مصرف برق به 7/3 درصد تا 1420 با توجه به پروژههای نیروگاهی در دست ساخت، تراز صادراتی ایران همچنان مثبت باقی خواهد ماند و ایران میتواند به صادرات 15 تراوات ساعت برق به همسایگان و کسب درآمد از طریق فروش انرژی ادامه دهد. اگر با مدیریت مصرف این نرخ رشد 7/0 درصد دیگر نیز کاهش یابد، یعنی به صورت متوسط سالانه 3 درصد شود، ایران میتواند 20 تراوات ساعت برق بیشتر (در مجموع 35 تراوات ساعت) در سال 1420 صادر کند.
2) وضعیت مصرف گاز طبیعی، وخیمتر از انرژی الکتریسته است به صورتی که رکورد مصرف گاز طبیعی در سال جاری در طول یک شبانهروز به بیش از 500 میلیون متر مکعب رسید. متوسط رشد سالانه مصرف گاز طبیعی در کشور 2/4 درصد است. با توجه به این نرخ رشد و افت فشار گاز در میدان گازی پارس جنوبی، ایران از سال 1412 نیازمند واردات گاز طبیعی خواهد بود و سال 1420 ایران بر اساس پیشبینیها باید روزانه 100 میلیون مترمکعب گاز طبیعی وارد کند تا بتواند پاسخگوی مصرف داخلی خود باشد.
در صورت اصلاح الگوی مصرف و کاهش نرخ متوسط رشد سالانه مصرف گاز طبیعی به 9/2 درصد، ایران تا سال 1417 نیازمند واردات گاز نخواهد بود. در صورت صرفهجویی بیشتر و کاهش 9/0 درصدی نرخ رشد سالانه یعنی 2 درصد به صورت متوسط، ایران تا سال1420 نیازی به واردات گاز طبیعی نخواهد داشت.
سهگانه مصرف سرسامآور «انرژی، راندمان پایین خطوط انتقال انرژی بویژه برق و عدم سرمایهگذاری مناسب برای توسعه ظرفیت تولید انرژی»، مثلث شومی است که اگر تدبیر مسؤولان را به دنبال نداشته باشد، عواقب جبرانناپذیری را برای کشور و آینده ایران به دنبال خواهد داشت. در این میان مردم نیز نقش مهمی برعهده دارند. در واقع ما در حال حاضر مشغول مصرف سهم فرزندانمان از انرژی و منابع خدادادی هستیم؛ مصرفی که اگر چه رفاه فعلی را به ما هدیه میدهد اما پیشکشی جز فقر برای آیندگان نخواهد داشت.
ارسال به دوستان
وزیر بهداشت: این چه خباثتی است که میگویید قرار است واکسن بیکیفیت وارد کنیم، به خدا این حرفها خیانت ملی است
گلایههای نمکی
در جلسه ستاد کرونای دولت بایدن چه گذشت؟
90 هزار محکوم بهمرگ کرونایی در کشور فایزر
گروه اجتماعی: «میگویند قرار است واکسن نامرغوب وارد کنند و من آن را نمیزنم. این حرفها چیست که میگویید و دل مردم را خالی میکنید؟ این چه خباثتی است. مگر بیغیرت شدهایم که برویم واکسن نامرغوب وارد کنیم. بهخدا این حرفها خیانت ملی است»؛ وزیر بهداشت دیروز با این جملات عصبانیت خود از جوسازیها علیه واکسن خریداری شده توسط ایران را نشان داد.
به گزارش «وطن امروز»، در حالی که تست انسانی واکسن ایرانی کرونا با موفقیت در حال انجام است، سیاست وزارت بهداشت تامین واکسن خوب و مطمئن خارجی تا تکمیل فاز مطالعاتی است. بتازگی وزارت بهداشت واکسن «اسپوتنیک وی» روسی را تایید کرده است اما از زمان اعلام این خبر جوسازیها علیه آن آغاز شد. رسانههای معاند در شبکههای اجتماعی دوگانه واکسن خوب آمریکایی - انگلیسی و واکسن بد غیرآمریکایی- انگلیسی راهاندازی کردند و برخی از اعضای ستاد ملی مقابله با کرونا نیز ناآگاهانه سوار این موج شدند و اعلام کردند واکسن روسی تایید نشده است.
از طرفی در فاز مطالعاتی واکسن ایرانی کرونا مشخص شده کسانی که این واکسن را تزریق میکنند در برابر ویروس جهش یافته انگلیسی نیز ایمن میشوند و این خبر خوش امیدواری زیادی در بین هموطنان ایجاد کرد. با وجود این خبر خوب اما هجمهها علیه واکسن روسی کرونا ادامه داشت و در شبکههای اجتماعی اینگونه القا میشد که این واکسن بیکیفیت است و تاییدیههای نهایی را اخذ نکرده است. وزیر بهداشت دیروز با عصبانیت به این پروپاگاندای ناجوانمردانه واکنش نشان داد.
* واکسن را اول به خانواده خودمان تزریق میکنیم
وزیر بهداشت ضمن پاسخ به برخی شائبههای ایجادشده پیرامون واکسن روسی کرونا، با بیان اینکه مگر میشود وزیر بهداشت اجازه دهد پای واکسن نامطلوب به کشور برسد؟ گفت: واکسنی را وارد میکنیم که گواهی مصرف اضطراری داشته و در ۶ کشور دنیا هم مصرف شده باشد. دکتر سعید نمکی در ستاد منطقهای مقابله با کرونا در شهر بم، با بیان اینکه این دستاورد بسیار مهم و ارزنده در سالروز انقلاب اسلامی بر همه مردم ایران مبارک باشد، گفت: در زمینه بیماری کرونا باید توجه کنیم که ما همواره نگران بازگشت ایام تلخ یک موج جدید بیماری هستیم. در کشورهای همسایه ما، آمار و اطلاعاتی که داریم متاسفانه این خیز را هر روز ثبت میکنند. اگرچه ما تمام حواسمان را جمع کردیم که به دام یک تله هولناک جدید نیفتیم اما این نگرانی را داریم که سادهانگاری و عادیپنداری اوضاع و بیتوجهی به خطر بیماری، ما را دچار یک عارضه جدید به نام خیز چهارم بیماری در کشور کند. نمکی گفت: دومین توصیه من به همه همکارانم این است که ما شعلههای کوچک بیماری را باید در اقصی نقاط کشور خاموش کنیم. امروز که ما کمترین آمار را داریم، باید از این فرصت ناب و طلایی استفاده کنیم تا این شعلههای کوچک، آتش وسیعی به دامن سلامت جامعه نیندازد. باید خانه به خانه همانطور که سردار سلیمانی سراغ تروریستهای داعش رفت، به دنبال ویروس منحوس کرونا برویم و شعلههای کوچک را خاموش کنیم. وزیر بهداشت درباره واکسن «کووید-19» نیز گفت: این روزها صحبتهای زیادی برای افکار عمومی میشود و عزیزان از جاهایی و با انگیزههای مختلف درباره واکسن میگویند. برخی با ما زاویه دارند که به قول نظامی «اگر با دیگرانش بود میلی، چرا ظرف مرا بشکست لیلی؟»، ولی چه دلیلی دارد افکار عمومی را پریشان کنیم از چیزی که شاید اصلا واقعیت نداشته باشد؟ برخی از سر دلسوزی صحبت میکنند و برخی هم بیانات ظاهرا عالمانهای که شاید مبنای علمی نداشته باشد دارند. من به عنوان یک متخصص ایمونولوژی میگویم با سیستم ایمنی و واکسن آشنا هستم و بیش از 30 سال در این زمینه تدریس کردهام. وی ادامه داد: ما از روز نخست با تقویت بنیه علمی داخلی سعی کردیم مثل خیلی کارهای دیگر ساخت واکسن را رقم بزنیم و اتفاق بزرگی افتاد و در بهار آینده ما یکی از قطبهای بزرگ ساخت واکسن منطقه خواهیم شد و به لطف پروردگار چه من زنده باشم و چه نباشم خواهید دید کسی نمیتواند جلوی این گام پیشرونده را بگیرد. وی در ادامه افزود: روی واکسنی به عنوان انتقال دانش فنی از کشور کوبا به عنوان کشور صاحب فن در واکسنسازی کار میکنیم. واکسن هپاتیت که 25 سال است به مردم ایران تزریق میشود وارداتش از کوبا انجام شد، واکسن پنوموکوک هم با همکاری این کشور در انستیتو پاستور ساخته میشود و واکسن کرونا هم در انستیتو پاستور در آینده نزدیک ساخته و تولید خواهد شد و به همه دنیا هم صادر خواهد شد. نمکی ادامه داد: آنچه در مجموعه برکت میبینم اتفاق بزرگی است که رقم میخورد. چند روز قبل گفتم این ویروس جهشیافته انگلیسی را با آنتیبادی این واکسن مقابل هم قرار دهید و نتایج آن حیرتانگیز بود، این هم دستاوردی است که در اواسط بهار خواهیم داشت. وی افزود: ما اجازه ندادیم واکسن هیچ کشوری روی مردم ما آزمایش بالینی شود اما ۱۶ میلیون و ۸۰۰ هزار دوز واکسن در قالب سبد کوواکس را پیشخرید کردیم که قول دادند در فوریه یعنی طی روزهای آینده نخستین مقادیر آن برسد. در آن سبد به جز آمریکاییها و انگلیسیها- که نیستند- بقیه واکسنسازها مثل آسترازنکا که از مجموعههای اروپایی - هندی است، حضور دارند. این ۱۶ میلیون و ۸۰۰ هزار دوز برای ۸ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر است که برای همه کافی نیست و تقلا کردیم از کشورهای دیگر هم واکسن بخریم. وی افزود: برای همین گفتیم ما واکسنی وارد کشور میکنیم که فاز ۳ مطالعات بالینیاش بیرون از این سرزمین انجام شده باشد و گواهی مصرف اضطراری یا EUL یا EUA را در مبدا داشته باشد. همچنین ما واکسنی را وارد کشور خواهیم کرد که حداقل در ۵ یا ۶ کشور دنیا هم خریده و مصرف شود. ما ۵ منبع شناسایی و ثبت کردیم. تاکنون از برندی اسم نبرده بودم اما امروز میگویم تا مردم حرف درست و علمی را در رابطه با واکسن از وزیر بهداشت بشنوند؛ پرونده منبع اروپایی آسترازنکا، ۲ کمپانی در هند، یک کمپانی در چین و یکی در روسیه در حال ثبت هستند. وی افزود: یکی از این منابع که حتی برخی روی آن بلوا راه انداختند واکسن روسی «اسپوتنیک وی» موسسه گامالیا است. این واکسن روسی در کشورهای روسیه، آرژانتین، مجارستان، صربستان، مکزیک، امارات عربی متحده، پاکستان، بلاروس، بولیوی، الجزایر و... ثبت شده و شروع به واکسیناسیون کردهاند. این چه خباثتی است که برای میزگرد کشوری که خودش در باتلاق کرونا مانده است، خوراک تهیه کنیم؟ این چه وطنپرستی و اندیشهای است؟ روزی که مرگومیر ما به ۵۰۰ نفر رسید بلوا میکردند برایمان در شبکههای خارجی اما روزی که مرگومیر خودشان به ۱۸۶۰ مورد رسیده، یک پنل نگذاشتند که علت را بررسی کنند. مگر نمیشود این سوالات را در کشور از خود وزیر بهداشت پرسید؟ مگر میشود قبول کرد وزیر بهداشت این مملکت به این بیغیرتی مبتلا شده که اجازه دهد پای واکسن نامطلوب به این کشور برسد؟ وزیر بهداشت ادامه داد: ما هم واکسن داخلی را با قدرت دنبال میکنیم و هم از مطمئنترین منابع واکسن وارد میکنیم و به کوری چشم خیلیها اول هم به خود و خانواده خودمان تزریق میکنیم تا همه بدانند ما سلامت مردم را در اولویت میدانیم.
***
واکسن کرونای روسی فاز سوم مطالعات بالینی را گذرانده است
با آنکه هجمههای مغرضانه فراوانی علیه واردات واکسن روسی به کشور در شبکههای اجتماعی مطرح است اما این واکسن فاز سوم مطالعات بالینی را گذرانده است. به گزارش «وطن امروز»، 15 کشور دنیا مجوز مصرف اورژانسی یا EUL واکسن روسی را دریافت کردهاند. رئیس سازمان غذا و دارو نیز در واکنش به اظهارات مخالفان واکسن روسی و برخی اظهارنظرها مبنی بر لزوم برخورداری واکسنهای وارداتی «کووید-19» از تاییدیه سازمان جهانی بهداشت، گفت: این سازمان، ۱۰ سال قبل از سازمان جهانی بهداشت تاییدیه تایید واکسن دریافت کرده است؛ به این معنی که اگر ما واکسنی را تایید کردیم، سازمان جهانی بهداشت مجوز مصرف آن را حتی در سایر کشورها علاوه بر ایران داده است. دکتر محمدرضا شانهساز افزود: بنابراین اظهاراتی مبنی بر اینکه سازمان غذا و داروی ایران نمیتواند در این زمینه اقدام کند، حرف بیربطی است و من تعجب میکنم که برخی در حیطهای اظهارنظر میکنند که اصلا در حیطه کاریشان نیست. وی افزود: واقعیت این است که در درجه اول تولید واکسن، مدنظرمان است. خوشبختانه وزیر بهداشت شخصا به دلیل تخصصی که در این حوزه دارند، در درجه اول در بحث تولید و در درجه بعد در حوزه واردات کاملا نظارت میکنند. برنامه ما به هیچ وجه این نیست که واکسنی را که در کشور مبدأ مصرف ندارد، وارد کنیم. به هیچ عنوان این خبر صحیح نیست و کاملا کذب است و من آن را تکذیب میکنم. شانهساز گفت: واکسنی که این روزها درباره آن بحث میشود یک واکسن روسی است که فاز سوم مطالعه بالینی را گذرانده و از ۱۵ کشور مجوز مصرف اورژانس یا EUL را دریافت کرده است. همچنین علاوه بر کشور سازنده، کشورهای دیگر مانند برزیل، آرژانتین، الجزایر و حتی اتحادیه اروپایی هم خریدار این واکسن هستند. رئیس سازمان غذا و دارو تاکید کرد: ما نمیخواهیم تبلیغ این واکسن را کنیم اما اظهارات غیرکارشناسی و بدون اطلاع کافی که انجام میشود، به نوعی فکر میکنم بیشتر اغراض سیاسی و تجاری پشت آن است تا نگرانی بابت سلامت مردم.
******
در جلسه ستاد کرونای دولت بایدن چه گذشت؟
90 هزار محکوم بهمرگ کرونایی در کشور فایزر
آمریکا به رغم افزایش آمار شیوع و تلفات کرونا و افزایش فاصلهاش با سایر کشورها، در رتبه اول جدول کرونازدهترین کشورها، مجبور به عقبنشینی معنادار در روند تزریق واکسن «کووید-19» شده است. جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا در نخستین جلسه ستاد مقابله با کرونا در جریان گزارشی قرار گرفت که برآورد میکند ظرف ماه آتی دستکم ۹۰ هزار نفر در این کشور بر اثر کرونا جان خود را از دست خواهند داد. پیش از این نشست، «آنتونی فائوچی» مدیر سیدیسی، مرکز ملی بیماریهای عفونی و آلرژی ایالات متحده گفته بود ویروس جهشیافته «کووید-19» با نام کرونای انگلیس اواسط بهار به عامل اصلی ادامه همهگیری در آمریکا تبدیل خواهد شد.
طبق جدیدترین آمار دانشگاه جان هاپکینز، روز شنبه با مرگ دستکم ۲ هزار و ۷۹۶ مورد جدید، شمار قربانیان بیماری قرن در ایالات متحده به مرز ۴۴۰ هزار نفر رسید که این ۲ برابر آمار مرگومیر برزیل و ۳ برابر هند است؛ کشورهایی بسیار آسیبپذیر با تودههای چند صد میلیونی زیر خط فقر که در عین حال دولتهایشان موضوع واکسیناسیون عمومی علیه کرونا را یا اصلا به رسمیت نشناخته یا هنوز آغاز نکردهاند.
بحران کرونای آمریکا به حدی جدی است که بسیاری از شهرها حتی سردخانه خالی برای اجساد مردگان ندارند. به گزارش روزنامه انگلیسی گاردین در لسآنجلس، پرجمعیتترین و ثروتمندترین شهر آمریکا، مرگومیر به حدی افزایش یافته که صنعت کفن و دفن آن فروپاشیده و سردخانهها و مراکز تدفین مملو از اجساد است و خانوادهها به جای عزاداری برای عزیزانشان باید راهی برای به خاک سپردن آنها پیدا کنند. در چنین شرایطی بزرگترین مراکز واکسیناسیون عمومی در آمریکا و کالیفرنیا نیز به طور موقت تعطیل شده است. به گزارش شبکه آرتی، در پی اعتراضات عمومی در شهر لسآنجلس، پرجمعیتترین شهر آمریکا، از ساعت 14 روز شنبه دسترسی به استادیوم «داجر» که به عنوان بزرگترین مرکز واکسیناسیون جمعی ایالات متحده فعالیت دارد، قطع شد. پس از استقرار یک واحد پلیس جلو در این مرکز و اطلاعرسانی نیروهای انتظامی در این باره که مرکز تعطیل است، صف طویلی از خودروهای متقاضیان تزریق واکسن بیرون ورزشگاه داجر معطل ماندند. به گزارش روزنامه لسآنجلس تایمز، تصمیم برای ممانعت از ورود رانندگان به داخل محوطه این مرکز واکسیناسیون از جانب اداره آتشنشانی لسآنجلس یک اقدام احتیاطی بوده است.
این اتفاق زمانی رخ داد که گروهی از مردم مقابل در ورودی این مرکز تجمع کردند تا به نحوه ایمنیسازی بدن افراد از طریق ترزیق واکسن کرونا اعتراض کنند. گروهی از معترضان پلاکاردهایی در دست داشتند که روی آنها نوشته شده بود: «کووید یک کلاهبرداری است»، «به قرنطینه پایان دهید»، «نرخ ۹۹ درصدی بقا» و «نه به واکسن». بر اساس گزارشهایی که در سامانه فدرال «گزارش عوارض جانبی واکسن» آمده، حدود 60 نفر از آمریکاییهایی که یکی از واکسنهای فایزر و مدرنا را دریافت کردهاند، جان باخته و صدها نفر دچار عوارض حیاتی شدهاند. در این میان شبکه سیبیاس گزارش کرد «استفان لینچ» سناتور دموکرات از ایالت ماساچوست پس از دریافت دوز دوم واکسن کرونای فایزر با مثبت شدن تست «کووید-19» مواجه شده است. همچنین برخی قانونگذاران دموکرات خانه نمایندگان که حین حمله ترامپیها به کنگره کنار قانونگذاران جمهوریخواه بدون ماسک صورت بودند به کرونا مبتلا شدهاند. «براد اشنایدر»، «بونی واتسون کولمن» و «پرامیلا جیپال» از آن جمله هستند.
ارسال به دوستان
عدم تصویب آییننامههای اجرایی قانون مالیات بر خانههای خالی و مالیات بر خانهها و خودروهای لوکس در هیأت دولت
نقش دولت در فرار مالیاتی
گروه اقتصادی: نیاز کشور به اصلاح اساسی ساختار مالیاتی و کاهش وابستگی به منابع نفتی پس از بازگشت تحریمها و افت شدید درآمدهای نفتی، بیش از همیشه احساس شد. با این حال دولت تقریبا هیچ اقدام خاصی برای حل مسائل نظام مالیاتی و کاهش اثرگذاری تحریم انجام نداد. این بیتوجهی دولت در نهایت به رشد شدید کسری تراز عملیاتی در لوایح بودجه سالهای 98، 99 و 1400 منجر شد. این کسری پس از محقق نشدن درآمدهای حاصل از فروش اوراق و فروش نفت در نهایت منجر به رشد تورم و سخت شدن معیشت اقشار متوسط بویژه کمدرآمد میشود. با عمیق شدن کسری تراز عملیاتی بودجه در سالهای گذشته، مجلس دهم و یازدهم اقدام به تصویب یا اصلاح برخی مالیاتیهای تنظیمی و درآمدی کرد. با این حال رئیس سازمان امور مالیاتی کشور روز گذشته از توقف اجرای این قوانین مالیاتی به دلیل تصویب نشدن آییننامههای اجرایی آنها در دولت پرده برداشت.
به گزارش «وطن امروز»، اصلاح نظام مالیاتی با هدف افزایش سهم مالیات به عنوان سالمترین منبع درآمدی دولت از منابع بودجه و در نهایت کاهش وابستگی به درآمدهای مستقیم و غیرمستقیم نفتی، دهها سال است که به یک مساله جدی در نظام اقتصادی کشور تبدیل شده است. نیاز کشور به اصلاح اساسی ساختار مالیاتی البته پس از بازگشت تحریمها و افت شدید درآمدهای نفتی، بیش از همیشه احساس شد. با این حال دولت تقریبا هیچ اقدام خاصی برای حل مسائل نظام مالیاتی و کاهش اثرگذاری تحریم انجام نداد. تا پیش از بازگشت تحریمها در اردیبهشت سال 97 دولت با گره زدن حل مسائل اقتصادی به مذاکرات و نتایج حاصل از رفع تحریم، هیچ اقدام اساسی برای اصلاح نظام مالیاتی نکرد. این وضعیت البته پس از شکست برجام و بازگشت تحریمهای آمریکا علیه ایران هم تغییر نکرد و دولت همچنان به جایگزین کردن درآمدهای مالیاتی به جای نفت در بودجه بیتوجهی کرد.
صرف نظر از آگاهانه یا ناآگاهانه بودن بیتوجهی دولت به اصلاح نظام مالیاتی، این بیتوجهی در نهایت به رشد شدید کسری تراز عملیاتی در لوایح بودجه سالهای 98، 99 و 1400 منجر شد. تنها به عنوان نمونه، تراز عملیاتی در لایحهای که دولت برای بودجه سال 1400 در میانه آذرماه تقدیم مجلس کرد، حدود 320 هزار میلیارد تومان کسری دارد که حدود 8 برابر یارانه 45 هزار تومانی کل سال مردم است. این کسری در نهایت پس از محقق نشدن درآمدهای حاصل از فروش اوراق و فروش نفت در نهایت منجر به رشد تورم و سخت شدن معیشت اقشار متوسط و بویژه کمدرآمد میشود.
* مجلس به جای دولت دست به کار شد
اهمال دولت برای اصلاح نظام مالیاتی در نهایت باعث شد مجلس برای جلوگیری از تشدید کسری تراز عملیاتی بودجه و کاستن از تبعات سنگین اقتصادی آن، دست به کار شده و برخی قوانین مالیاتی را تصویب و اصلاح کند. ابتدا این مجلس دهم بود که سال گذشته و پس از رونمایی دولت از لایحه بودجه سال 99 و نیز آشکار شدن کسری شدید تراز عملیاتی آن، برخی پایههای مالیاتی جدید را تصویب و به قانون بودجه سال جاری اضافه کرد. در همین راستا نمایندگان مجلس دهم در جریان بررسی لایحه بودجه سال 99 دریافت مالیات از خودروها و واحدهای مسکونی گرانقیمت را تصویب و به بودجه سال جاری اضافه کردند. متن مصوب مجلس برای دریافت مالیات از خودروها و واحدهای مسکونی لوکس به شرح زیر است:
واحدهای مسکونی و انواع خودروهای سواری و وانت دوکابین موجود در کشور به شرح بندهای زیر مشمول مالیات بر دارایی سالانه میشود. هر واحد مسکونی با احتساب عرصه و اعیان با ارزش روز معادل 10 میلیارد تومان و بیشتر به نرخهای زیر مشمول مالیات بر دارایی است:
1- نسبت به مازاد 10 میلیارد تومان تا 15 میلیارد تومان، یک در هزار
2- نسبت به مازاد 15 میلیارد تومان تا 25 میلیارد تومان، ۲ در هزار
3- نسبت به مازاد 25 میلیارد تومان تا 40 میلیارد تومان، ۳ در هزار
4- نسبت به مازاد 40 میلیارد تومان تا 60 میلیارد تومان، ۴ در هزار
5- نسبت به مازاد 60 میلیارد تومان به بالا، ۵ در هزار
همچنین مالیات انواع خودروهای سواری و وانت دوکابین دارای شماره انتظامی شخصی با ارزش 700 میلیون تومان و بیشتر بر اساس ارزش روز خودرو به نرخ 2/0 درصد در نظر گرفته شد.
* اصلاح اثربخش مالیات بر خانههای خالی
پس از اضافه شدن مالیات بر خانهها و خودروهای لوکس در قانون بودجه سال 99، مجلس یازدهم در همان ماههای ابتدایی شروع به کار، با اصلاح قانون مالیات بر خانههای خالی، گام مهمی برای تنبیه مالیاتی سوداگران مسکن و در نهایت وادار کردن آنها به عرضه واحدهای مسکونی و در نتیجه کنترل قیمت مسکن از طریق افزایش عرضه برداشت. با این حال دولت نهتنها هیچ برنامهای برای اصلاح نظام مالیاتی تدوین نکرد، بلکه حتی طرحها و قوانین مصوب را هم اجرایی نکرد. در همین راستا روز گذشته رئیس سازمان مالیاتی کشور اعلام کرد با وجود فراهم شدن مقدمات قانونی برای اجرای برخی اصلاحات مالیاتی، آییننامه اجرایی آنها هنوز در دولت به تصویب نرسیده است.
* دولت جاده باز کن فرار مالیاتی ثروتمندان
امیدعلی پارسا در گفتوگو با تسنیم، با بیان اینکه در لایحه بودجه سال آینده دولت 225 هزار میلیارد تومان به عنوان درآمد مالیاتی پیشنهاد کرده بود که در کمیسیون تلفیق بودجه مجلس این رقم به 266 هزار میلیارد تومان افزایش یافت، گفت: این افزایش از محل افزایش نرخها نیست بنابراین فشاری روی مؤدیان مالیاتی نخواهد بود بلکه از محل کارایی و بهرهوری محقق خواهد شد، همچنین از محل مالیات بر خودرو و خانههای لوکس که بیش از یک میلیارد تومان ارزش داشته باشد.
* توقف اخذ مالیات از خانههای خالی در سیستم اداری دولت
رئیس سازمان امور مالیاتی درباره آخرین وضعیت مالیات از خانههای خالی گفت: ما در سازمان مالیاتی پیشنویس آییننامه مذکور را به وزارت کشور ارسال کردهایم، چرا که بر اساس هماهنگی انجامشده، مقرر شد آییننامه نهایی این قانون توسط سازمان مالیاتی، وزارت کشور و وزارت راه و مسکن به هیات دولت برود. متاسفانه این پیشنویس در سیستم اداری این ۲ وزارتخانه باقی مانده و هنوز جوابی در این باره وصول نشده است. از سوی دیگر پیشنویس آییننامه خانههای لوکس مبتنی بر حکم قانون بودجه 99 در کمیسیون فرعی اقتصادی هیات دولت قرار دارد، بنابراین سازمان مالیاتی در این باره یعنی ارسال به موقع آییننامه پیشنهادی وظیفه خود را انجام داده است.
پارسا افزود: پایههای جدید مالیاتی در مجلس با نرخهای جدید پیشبینی شده است. مثل مالیات بر خانه و ماشین لوکس و همچنین حذف معافیت مالیات بر ارزش افزوده در مناطق آزاد و پیشبینی 2 طبقه مالیاتی در مالیات بر حقوق و دستمزد که اگر از 30 میلیون تومان مجموع دریافتی فرد بیشتر شود با نرخهای 30 و 35 درصد باید مالیات بپردازند.
* نقش بررسی تراکنشهای بانکی در جلوگیری از فرار مالیاتی
پارسا افزود: درباره تراکنشهای بانکی بر اساس آییننامههای مالیاتی تنها تراکنشهای 5 میلیارد تومان به بالا بررسی خواهد شد. به این ترتیب بررسی حدود 50 هزار پرونده مختلف مربوط به تراکنش در دستور کار قرار گرفته است. از سوی دیگر با توجه به اینکه این پروندهها مربوط به گذشته است، سعی کردهایم با ملاطفت و ملایمت بیشتر این بررسیها انجام شود. اگر در جایی مودی مستنداتی ندارد، مقرر شده است تا استنادات وی پذیرفته شود. تا به حال اصل بر این بود که مودی درست نمیگوید اما امروز معیار صحت اظهارات مودی است. قبلا اگر یک مودی 15 میلیون تومان مالیات میداده است، امروز با بررسی تراکنشهای بانکی باید حدود 300 میلیون مالیات پرداخت کند، چرا که تراکنشها اطلاعات قطعی غیرقابل کتمان است.
ارسال به دوستان
مردم فرانسه در اعتراض به وضعیت اقتصادی موجود و قانون امنیتی مکرون تظاهرات کردند
آزادی سرکوب در فرانسه
گروهبینالملل: در شرایطی که مردم فرانسه تحت تاثیر پاندمی کرونا در این کشور با معضلات اقتصادی و معیشتی مواجه هستند، تصمیمات دولت این کشور در عرصه سیاست داخلی و محدود کردن آزادیهای مدنی سبب شده فرانسویها چاره مقابله با این شرایط را برپایی تظاهرات و اعلام اعتراض عمومی نسبت به این تصمیمات بدانند. نکته قابل توجه اینکه معترضان در این دور از تظاهرات ترکیبی از اقشار مختلف جامعه هستند که علاوه بر مسائل اجتماعی و آزادیهای مدنی، مطالبات اقتصادی و فرهنگی را نیز در تظاهرات مطرح کردهاند. دلیل این امر نیز آماری است که ثابت میکند رشد منفی اقتصاد فرانسه تا حداقل 2 سال آینده ادامه خواهد داشت و نرخ بیکاری همچنان 2 رقمی باقی میماند. با این حال اما دولت فرانسه و شخص امانوئل مکرون به جای پرداختن به مسائل داخلی، با دنبال کردن سیاستخارجی ماجراجویانه در جهان اسلام و غرب آسیا به دنبال سرپوش گذاشتن بر ضعف عملکرد خود در داخل است. به عبارت دیگر مکرون که در انتخابات ریاستجمهوری 2017 توانست در قامت یک نامزد مستقل سکان ریاستجمهوری فرانسه را به دست بگیرد، اکنون در ماههای منتهی به انتخابات ریاستجمهوری فرانسه به دنبال این است پایگاه رای نسبی برای خود به دست آورد. از این رو در این مدت از سویی با دامن زدن به اسلامهراسی، جانب جریانهای نژادپرست فرانسه را گرفته و از سوی دیگر با اعمال محدودیت درباره مجازاتهای ناشی از خشونت پلیس دست قوه قهریه را برای مقابله با تظاهرات علیه وضع موجود در ماههای آینده باز گذاشته است.
* اعتراضات ادامهدار فرانسویها علیه لایحه امنیتی
به گزارش «وطن امروز» به نقل از فرانس 24، شهرهای مختلف فرانسه شامگاه شنبه به وقت محلی (بامداد یکشنبه به وقت ایران) بار دیگر شاهد تظاهرات مردمی علیه لایحه موسوم به «قانون جامع امنیت » بود. تظاهراتکنندگان ضمن سر دادن شعارهایی علیه خشونت پلیس، شعارهایی را علیه دولت این کشور مطرح کردند. این اعتراضات علیه قانون جامع امنیت بود. دولت سعی دارد در چارچوب حمایت از پلیس، قانون جامع امنیت را تصویب کند که هر گونه فیلمبرداری از خشونت پلیس را جرم تلقی میکند. گروههای مدنی و اصحاب رسانه نگرانند این اقدام مانع آزادی مطبوعات شود و اجازه دهد وحشیگری پلیس برملا نشده و ماموران خاطی مجازات نشوند. ماده 24 این لایحه انتشار تصاویر نیروهای پلیس را جرم تلقی میکند و هر کسی که مجرم شناخته شود، علاوه بر یک سال زندان، 45000 یورو نیز جریمه نقدی خواهد شد. منتقدان این قانون را اقتدارگرایانه معرفی کردهاند، زیرا میترسند این قانون مبهم اعمال شود. شبکه راشاتودی روسیه در شرح تظاهرات اخیر فرانسه نوشت شهروندان فرانسوی بار دیگر در اعتراض به این لایحه جنجالی در خیابانهای پاریس تظاهرات گسترده برگزار کردند که با ورود نیروهای پلیس به خشونت کشیده شد. شبکه راشاتودی در این باره گزارش کرد، در حالی که معترضان فرانسوی در نزدیکی میدان جمهوری پاریس تجمع اعتراضی بر پا کرده بودند، پلیس این کشور به سمت معترضان آمد و چندین درگیری میان معترضان و نیروهای پلیس شکل گرفت. فرانسه از زمان ارائه لایحه امنیتی از سوی دولت به پارلمان با موجی از اعتراضات خیابانی روبهرو شده است. این لایحه، بخشی از اقدامات امانوئل مکرون برای تشدید قوانین قبل از انتخابات سال ۲۰۲۲ است. مکرون مدعی است نیروهای پلیس باید در مقابل نفرتپراکنیهای اینترنتی بهتر حفاظت شوند اما این لایحه باعث برانگیختن خشم عمومی شده است.
* اعتراض همزمان به مسائل کارگری و فرهنگی
همزمان با برپایی تظاهرات علیه قانون جامع امنیت، در بین معترضان در پاریس همچنین طرفداران جنبش موسوم به جلیقهزردها و افراد مخالف اقدامات و محدودیتهای کرونایی برنامهریزی شده از طرف دولت هم حضور داشتند. یکی از معترضان اعلام کرد: من امروز به ۲ دلیل به خیابان آمدهام؛ برای اعتراض به قانون جامع امنیتی و برای حمایت از فرهنگ. وی اعلام کرد بسیاری از مغازهها باز شدهاند، قطارها پرازدحام است اما اماکن فرهنگی همچنان بسته است. مؤسسات فرهنگی نظیر سینماها، سالنهای تئاتر و موزهها از ماهها پیش به دلیل کرونا بسته هستند. فرانسه از زمان آغاز شیوع کرونا بیش از 75 هزار مرگ کرونایی را ثبت کرده و این کشور با توجه به گسترش سویههای جهشیافته کرونا در انگلیس و احتمال بالای شیوع آن در فرانسه، اعمال محدودیتهای بیشتر بویژه در مرزها را در دستور کار قرار داده و در این راستا در صدد است مرزهای خود را به روی کشورهای خارج از اتحادیه اروپایی ببندد. «جان کاستکس» نخستوزیر فرانسه اعلام کرد از روز یکشنبه (دیروز) ورود همه مسافران خارج از اتحادیه اروپایی به فرانسه ممنوع خواهد بود مگر اینکه «دلایلی قانعکننده» وجود داشته باشد. وی افزود: «از اول فوریه (روز دوشنبه) همچنین مسافرت از فرانسه به خارج از کشورهای عضو اتحادیه اروپایی جز در موارد موجه و قابل قبول، ممنوع است».
* تداوم رشد منفی اقتصاد فرانسه
در حالی که امانوئل مکرون در بحبوحه تظاهرات علیه قانون امنیت عمومی فرانسه، تمرکز خود را بر مسائل سیاست خارجی گذاشته است، مرکز آمار فرانسه در گزارشی اعلام کرد در ۳ ماهه چهارم سال ۲۰۲۰، متوسط رشد اقتصادی این کشور منفی 3/1 درصد اندازهگیری شده است که 2/0 درصد کمتر از نرخ پیشبینی شده قبلی و 8/19 درصد کمتر از رشد اقتصادی ثبت شده این کشور در ۳ ماهه قبلی بوده است. بر مبنای سالانه نیز متوسط رشد اقتصادی فرانسه در 12 ماه منتهی به دسامبر منفی 3/8 درصد اندازهگیری شده است. در بین بخشهای مختلف، رشد مخارج مصرفکننده نسبت به ۳ ماهه قبلی 4/5 درصد کاهش یافته است. سرمایهگذاری نیز با رشد منفی 4/0 درصدی دیگر عامل اثرگذار کاهشی روی نرخ رشد بوده است. از طرف دیگر بهترین عملکرد مربوط به مخارج دولتی با رشد 4/2 درصدی بوده است. به گفته مرکز آمار فرانسه، ریسکهای ناشی از کرونا باعث شده است فعالیتهای تجاری و اقتصادی با افت محسوسی مواجه شود و بخش بزرگی از توان مالی دولت به هزینههای درمانی تخصیص یابد. طبق اعلام بانک مرکزی فرانسه روند بازگشت سطح تولیدات ناخالص داخلی این کشور به میزان قبل از همهگیری کرونا تا اواسط سال ۲۰۲۲ میلادی به طول خواهد انجامید. با این حال نرخ بیکاری این کشور در سطح بالایی باقی خواهد ماند و نرخ بیکاری در سال ۲۰۲۱ معادل ۱۱ درصد پیشبینی شده است.
* بازی انتخاباتی مکرون با ارائه لایحه امنیتی
بررسی سلسله اقدامات مکرون در ماههای گذشته در جامعه فرانسه حاکی از این است که رئیسجمهور فرانسه خود از اصلیترین عوامل نقض امنیت عمومی در این کشور است. مکرون که با سیاستهای اسلامستیزانه خود در چند ماه گذشته ضمن جریحهدار کردن احساسات میلیونها مسلمان در سراسر جهان، به اصطلاح از آزادی بیان و حقوق بشر دفاع کرده، یکی از اصلیترین چهرههای فرانسه در تقویت نژادپرستی و حمایت تلویحی از گفتمان گروههای نژادپرست دستراستی است. رئیسجمهور فرانسه که برای بار دوم سودای ماندگاری در این سمت را در سر میپروراند، با ارائه لوایحی جهت محدودسازی جامعه مسلمانان این کشور و بازرسی مساجد و اقداماتی از این دست، آشکارا در مسیر نژادپرستی گام برداشته است؛ اقداماتی که به زعم اکثریت مطلق گروههای سیاسی و حقوقی فرانسه منجر به افزایش اقدامات تروریستی و خشونتبار در فرانسه خواهد شد. از این رو مکرون به دلیل ترس از تحولات سیاسی و اجتماعی ماههای آینده در این کشور سعی دارد خود را در لوای ابزار و قوه قهریه مسلط بر امور نشان دهد.
***
بحران نمایندگی سیاسی در فرانسه
دکتر حجتالله ایوبی: اتفاقی که در فرانسه تحت مدیریت امانوئل مکرون رخ میدهد، به واقع از جمهوری پنجم فرانسه در 1958 به این سو بیسابقه است. واقعیت موجود در فرانسه حاکی از این است که این کشور در مسیر حرکت به سمت جمهوری ششم گام برمیدارد. بیاعتباری احزاب، نهادهای مدنی، انفعال سندیکاها و بحران مشروعیت دولت نزد افکار عمومی، همگی نشانههای مهمی از این وضعیت است. در اعتراضات اخیر این واقعیت غیرقابل انکار است که معترضان نهتنها وابسته به هیچ حزب سیاسی نیستند که حمایت هیچکدام از سندیکاها و نهادهای حقوقی- مدنی فرانسه را هم نپذیرفته و خود را ذیل آن تعریف نمیکنند. همین امر سبب شده در فرانسه وضعیتی به نام «بحران نمایندگی سیاسی» رخ دهد. آخرین نظرسنجیها در فرانسه حاکی از این است که اعتماد مردم نسبت به احزاب بشدت کاهش یافته است و نهادها نقشی در جهتدهی به مطالبات عمومی و تظاهرات ندارند. از سوی دیگر در دولت مکرون قدرت به سمت شخصیسازی سوق یافته است. در دهههای گذشته بویژه در همین جمهوری پنجم رسم بر این بود که معترضان در هر صنف یا حزبی با تظاهرات خیابانی، نهاد یا حزب یا سندیکایی را که به آن وابسته هستند برای مذاکره با دولت قدرتمند میکردند اما اکنون نه اعتماد مردمی به احزاب و نهادها وجود دارد و نه دولتی پاسخگو و انتقادپذیر. در این شرایط معترضان هیچ وابستگیای به هیچ یک از نهادها ندارند و از آنجا که دولت نیز مشروعیت ندارد، شخص رئیسجمهور هم چهره مورد قبولی نیست.
ارسال به دوستان
فرمانده کل سپاه در آیین آغاز رزمایش بیتالمقدس گردانهای بسیج:
پیشمرگ مردم هستیم
گروه سیاسی: روز گذشته همزمان با آغاز ایامالله دهه فجر، رزمایش بیتالمقدس گردانهای بسیج برگزار شد. سردار سرلشکر حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران سخنران مراسم دیروز بود و در اظهارات خود به طرح معروف سپاه در مقابله با شیوع بیماری کرونا (طرح شهید سلیمانی) اشاره کرد.
سردار سلامی در ابتدای اظهارات خود با اشاره به آغاز ایام سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی گفت: امام به تنهایی به اندازه تمام قدرتهای روی زمین دارای قدرت نظامی بود و هنوز هم هست؛ آن زمان آمریکا بیش از ۲۵ درصد اقتصاد جهان را در اختیار داشت، آن زمانی که امام انقلاب کرد و آمریکا را شکست داد، سیطره سیاسی آمریکا بر عالم فراگیر بود. وی افزود: این کار بسیار دشوار و سهمگینی بود و خارج از دایره تصور و نگرش و برآوردهای متعارف و مرسومی است که در قاعدههای بازی و موازنههای قدرت قابل تفسیر و توجیه باشد. به محض پیروزی انقلاب، جهان سلطهگر و دنیای استکبار در شرق و غرب احساس کرد ضلع جدیدی از یک قدرت مبهم و ناشناخته در دنیا متولد شده است؛ انقلاب ما ظهور یک قدرت جدید بود با جاذبههایی بسیار وسیع و جهانی.
سردار سلامی ادامه داد: پیامهای آسمانی انقلاب ما که برای همه بشریت عدالت، آزادی، طهارت اخلاقی و کرامت انسانی و دمیدن روح در یک جهان بیروح را نوید میداد، نشان داد این انقلاب آمده است تا سلطه ستمگران را در عالم پایان دهد و این برای جهان قدرتمند سلطهگر قابل تحمل نبود. فرمانده کل سپاه با بیان اینکه سختترین واکنش به این انقلاب بزرگ، جنگ بود، گفت: ما نمیتوانستیم به عنوان اسلام الگوی عقبمانده و ضعیف از یک نظام برآمده از اسلام ارائه بدهیم، باید پیشرفت میکردیم، ایران را میساختیم و قوی میشدیم چون جز قوی شدن راهی برای بقا و ادامه حیات نداشتیم. باید از ایجاد جنگهای جدید جلوگیری میکردیم و برای دشمن تصویری خطرناک از قدرتمان میساختیم و تمرکز او را از پیشانی انقلاب یعنی سرزمین ایران دور میکردیم.
وی گفت: رهبر بزرگ و پیشوای عظیمالشأن انقلابمان با منطق الهی و شناخت ژرف از سنتهای الهی و شناخت از دشمنان کوچک و بزرگ، کاری بزرگ انجام داد و ملت را برای یک مقاومت بزرگ آماده کرد. او منشأ ایستادگی و استوانه عظیم ملت شد. تحریم اقتصادی و بسیج رسانههای جهانی و انواع محاصره و جنگهای اطلاعاتی و هر آنچه تهدید سنتی و مدرن بود را علیه ما به کار برد اما حاصلش این شد که هر آنچه آنها به کار بردند، به فرصتهایی برای پیشرفت انقلاب ما تبدیل شد.
سرلشکر سلامی با بیان اینکه امروز انقلاب ما بیش از هر زمان به حضور بسیج نیازمند است، خطاب به بسیجیان تاکید کرد: پایگاهها را احیا کنید؛ به درون پایگاهها بروید، هر چه میتوانید به مردم عزیز خدمت کنید، ما پیشمرگ این مردم هستیم. 42 سال از انقلاب گذشته و با همه فشارها ملت سربلند است چون شما هستید. شما امید را به خانهها میآورید، در قلبها نور، اعتماد و اطمینان به نظام را روشن میکنید. فرمانده کل سپاه خطاب به بسیجیان با بیان اینکه شما سفیران رحمت رهبر ما هستید، گفت: از خدمت دریغ نکنید، هر یک از شما هر عملی برای خدمت به مردم انجام میدهید یک نبرد بزرگ است. جهاد ما امروز از خدمت به مردم میگذرد. وی با تاکید بر اینکه ما همه لوازم بزرگ بودن را داریم، تصریح کرد: ما چون برای غلبه بر دشمنان بزرگ، آرایش گرفتهایم به همان نسبت قدرتسازی میکنیم، دشمن بزرگ عامل رشد و پیشرفت ما است؛ همانطور که غلبه بر شیطان عامل رشد انسان است. سرلشکر سلامی گفت: امروز به نقطهای رسیدهایم که از برجام واقعا بینیاز شدهایم، فهمیدهایم بینیازی از رفع تحریم، بر رفع تحریم اولویت دارد و شما این کار را میکنید. ما با قلبهایمان زندگی میکنیم، قلبهایمان به هم پیوند دارد و ما یک ملت با یک تن واحد هستیم و تا وقتی اینگونه هستیم پیروز میشویم. فرمانده کل سپاه با بیان اینکه پیروزی سکه رایج ملت ایران است، اظهار داشت: دشمنان ما در رویاهای بزرگی بودند و همه آنها را فراموش کردند، ذهنهایشان پاک شده و مراقبند از ما شکستهای سنگینتر نخورند. ما آموختیم دشمن در چارچوب سلطه عمل میکند، چه وقتی با او سازش میکنیم و حتی وقتی در دایره دوستی او هستیم او دشمنی میکند و این ذات نظام سلطه و استکبار است. وی در پایان با تبریک دهه فجر انقلاب اسلامی به بسیجیان خطاب به آنها، تاکید کرد: فجرهای بزرگتری در راه است، همانطور که رهبرمان فرمودند خرمشهرهای دیگری در راه است. ما با انسجام و وحدت و پیروی از ولی امرمان به همه آرزوهایمان خواهیم رسید.
ارسال به دوستان
نگاهی متفاوت به اسامی فیلمهای سودای سیمرغ در جشنواره 39
اسم بازی
علیرضا بخشیاستوار: با نگاهی به عناوین فیلمهای راهیافته به بخش مسابقه «سودای سیمرغ» فجر 39، تا حدود زیادی میتوان حدس زد قصه این آثار در چه حال و هوایی روایت میشود و باید دید عناوین آثار جشنواره چگونه ما را به جهان فیلمها وصل میکند.
اسم یک اثر، معمولا مانند کلیدی است که بیننده را به دریافتی از مضمون یا ایده اصلی فیلمساز میرساند. گاهی نیز یک فیلمساز با ایجاد ابهام، ایهام یا تضاد در نام اثر، مخاطب را از درونمایه اثرش دور میکند تا موجب غافلگیری شود. انتخاب نام در مواقع بسیاری ژانر یا سبک یک اثر را نمایان میکند و معرف تجاری بودن یا بهاصطلاح هنری بودن یک فیلم است.
در تاریخ سینمای ایران فیلمهایی بودند که به دلیل منحصربهفرد بودن نامهایشان در ذهن مخاطبان باقی ماندهاند. انتخاب اسم گاهی معرف دورانی است که فیلم در آن ساخته شده است. انتخاب اسم اگر چه مسالهای سلیقهای است اما تا حدود زیادی در جذب مخاطبان تاثیرگذار است و نشان از هوش و ذکاوت سازنده یک اثر دارد.
«ابلق» ساخته نرگس آبیار، از اسامیای است که میتواند مخاطب را با ایده کلی اثر آشنا کند. ابلق در لغت به اسب سیاه و سفید اطلاق میشود، البته ابلق مجاز از روزگار هم است و اشارهای به سیاهی شب یا روشنایی روز دارد. دورنگ، سیاهوسفید و زمانه هم مترادفهایی برای ابلق است. این دوگانگی که در معنای ابلق نهفته شده قبل از مشاهده فیلم آبیار به نظر اشاراتی به جهان دوگانه و تقابل خیر و شر در آن دارد.
نام «بیهمهچیز» ساخته جدید محسن قرایی عنوان تحریکآمیزی دارد. «بیهمهچیز» در فرهنگ ایرانی به فردی گفته میشود که فاقد هرگونه صفت نیک است؛ فردی که در بزنگاهها هرگونه مساله اخلاقی را پشتسر میگذارد و به منافع شخصی خودش اعتنا میکند. بیهمهچیز البته یک ناسزای مؤدبانه(!) است. این عنوان مشخصا مخاطبش را به سوی تماشای اثری میکشد که قرار است در آن غافلگیری و تعلیق بسیاری باشد. اگر چه «بیهمهچیز» عنوانی است که میشود برای یک فیلم کمدی هم از آن استفاده کرد اما استفاده از آن برای فیلمی با سبک و سیاق جدی و در فضایی واقعگرا مضمون و درونمایه اسم را هم دچار دگرگونی میکند.
«تکتیرانداز» از جمله اسامی و عناوین به اصطلاح سرراست است. این عنوان که به یک منصب یا بهاصطلاح رسته نظامی مربوط میشود، ناخودآگاه ما را به سوی شخصیتی میبرد که قناصه به دست است و از دوربین اسلحهاش هدفی را دنبال میکند تا در موقع مناسب شکارش کند. این عنوان به گونهای است که در ذهن کشمکش و تعلیق دراماتیک را تداعی میکند و مخاطب به گونهای قبل از ورود به سینما انگار آگاه است که میخواهد به تماشای چه فیلمی بنشیند.
«تیتی» اثر آیدا پناهنده نامی غیرمتعارف دارد. «تیتی» به نظر اسم یک شخصیت یا موجود است که در فیلم نقشی تعیینکننده دارد. این اسم البته حالوهوایی دخترانه دارد و همین امر میتواند موجب ابهام و البته پرسش برای مخاطب اثر شود.
عنوان «خط فرضی» ساخته فرنوش صمدی اصطلاحی متداول در سینماست. خط فرضی در تعیین وضعیت افراد تعیینکننده است و شکستن خط فرضی به عنوان یکی از عناصر مهم در کارگردانی به عنوان یک اشتباه در نظر گرفته میشود. خط فرضی میتواند اشارهای باشد به یک مرز یا فاصله نانوشته یا نامشخص. از این دریچه انتخاب عنوان «خط فرضی» از عناوین ایهامدار است که به نوعی مخاطب را با ایده اصلی اثر مواجه میکند و از یک وضعیت آشفته یا از یک جدایی و سردی در ارتباط خبر میدهد.
«رمانتیسم عماد و طوبا» کمی عنوانی شخصی به نظر میرسد؛ عنوانی که بیشتر رنگوبویی از جهان فیلمهای کاوه صباغزاده دارد. این عنوان را میتوان در ادامه جهانی که صباغزاده در فیلم قبلی خود یعنی «ایتالیاایتالیا» به وجود آورد، تحلیل کرد. اسامیای که او برای کاراکترهایش انتخاب میکند معمولا اسامیای خاص و غیرمتداول هستند و از سوی دیگر استفاده از واژه رمانتیسم، با توجه به پیشزمینهای که در ذهن مخاطب دارد نشانههایی از یک فیلم عاشقانه را عیان میکند، البته ناهمگونی اسامی و ترکیب نامانوسی که در عناوین فیلمهای صباغزاده وجود دارد، رنگوبوی فانتزی و فضای کمدی را هم تداعی میکند.
«روزی روزگاری آبادان» ساخته حمیدرضا آذرنگ، عنوانی است که در سینما زیاد از آن استفاده شده است. در تاریخ سینما فیلمهای فراوانی به چشم میخورد که با عنوان «روزی روزگاری...» ساخته شدهاند. معمولا این عنوان برای فیلمهایی به کار میرود که مضمونی تاریخی دارند یا در قصه ما با فلاشبکی به گذشته رو به رو هستیم تا قصهای را که در یک برهه مغفول مانده است، دوباره روایت کنیم. وقتی عنوان آبادان در کنار روزی روزگاری میآید مسائل مختلفی در ذهن مخاطب نقش میبندد، چرا که آبادان سرزمینی پرحادثه و پرقصه است. اگر چه آذرنگ سالها پیش نمایشی را با همین عنوان اجرا کرده بود و مخاطبان بسیاری از درونمایه آن باخبر هستند اما انتخاب این عنوان، انتخابی دسته اول یا تحریکآمیز نیست، مگر اینکه آذرنگ درون اثرش امری یکه داشته باشد که با رو کردن آن بخواهد مخاطب را غافلگیر کند و پیشزمینه فکری او را به چالش بکشد.
«روشن» اثر سید روحالله حجازی اگر چه نام منحصر به فردی نیست اما وضعیتی دوگانه دارد. در نگاه نخست به نظر میآید انتخاب این نام با درونمایه اثر وجهی متضاد دارد. در حقیقت عنوانی که حجازی برای فیلمش انتخاب کرده بر خلاف روند داستان و در تضاد با فضای فیلم به نظر میرسد. «روشن» اتفاقا نشان از یک ابهام در فیلم دارد که روشن نیست و این ابهام در تضاد با روشنایی از فضایی تاریک در فیلم خبر میدهد. هر چند در خلاصه داستان فیلم به ما میگوید که روشن نام شخصیت اصلی فیلم است.
«زالاوا» عنوانی خاص است. احتمالا نام یک منطقه یا اسم خاص است اما همزمان به اسامی شخصیتهای قصههای فولک هم شبیه است. عنوان «زالاوا» درون خودش یک ناشناختگی و ترسی را به شکل توامان نهفته دارد و از این منظر میتوان حدس زد با فیلمی مواجه هستیم که درونمایههایی وحشتانگیز دارد.
«ستارهبازی» عنوان فیلم اخیر هاتف علیمردانی است که در کشور آمریکا ساخته شده است و همین امر موجب میشود بتوان حدس زد فیلم درباره آرزوهایی است که یا دستنیافتیاند یا شخصیتهای فیلم در رویای رسیدن به آرزویی هستند. ستارهبازی در ظاهر قرابت معنایی با وجه ستاره در فرهنگ عامیانه دارد که نشانهای از بخت است و خبر از آیندهای روشن میدهد. از این منظر نام فیلم علیمردانی میتواند حسوحالی از فضای کلی فیلم را به مخاطبش منتقل کند.
«شیشلیک» نام یک غذای گرانقیمت است. استفاده از این عنوان برای فیلم میتواند در وهله نخست ما را به طبقهای خاص، ضیافتی تجملاتی و مفاهیمی از این دست وصل کند. «شیشلیک» البته میتواند حدفاصلی میان فقیر و غنی هم باشد، یعنی «شیشلیک» ممکن است در تضاد با عنوانش به مسالهای در زندگی فقرا بپردازد. «شیشلیک» آخرین ساخته محمدحسین مهدویان به عنوان یک اسم تکسیلابی موزون وجهی دهان پر کن دارد. در واقع از واجآرایی و ضرباهنگی برخوردار است که در جذاب کردن فیلم بیتاثیر نیست.
«گیجگاه» هم عنوان جذابی است. گیجگاه نقطه حساسی در بدن انسان است که چنانچه دچار آسیب شود ممکن است حافظه را دچار اختلال کند. واژه «گیجگاه» به نوعی الهامبخش تصاویر اکشن است. گیجگاه عنوانی است که آدم را به یاد رینگ بوکس، مشتزنی و در کل زد و خورد میاندازد و از این جهت گیجگاه به نظر ما را با فضایی مواجه میکند که از یاد رفته است و همزمان تصور تماشای یک فیلم اکشن را در ذهن مخاطبش پررنگ میکند.
«مامان» اسم جذبکنندهای نیست. انگار انتخابی است از سر اجبار یا به نوعی بیتوجهی به اهمیت عنوان فیلم. «مامان» مشخصا و بسیار سرراست اهمیت یک کاراکتر زن یا مادر در فیلم را به تصویر میکشد، البته شاید این ابهامزدایی و سرراست بودن عنوان بخواهد بر اهمیت نقش کاراکتر تاکید کند اما عنوانی است که همیشه و در هر جایی قابل استفاده است و در آن رمز و رازی نیست.
«مصلحت» نخستین ساخته حسین دارابی، حسی را در مخاطب برمیانگیزد که قرار است به تماشای فیلمی سیاسی بنشیند. مصلحت در برابر مفسدت میآید، یعنی زمانی یا جایی که یک نفر باید به صلاح و شایستگی عملی را انجام دهد. مصلحتاندیشی در پس یک رخداد غیرطبیعی با وجوه منفی بروز میکند؛ جایی که در دل بحرانی قرار است یک نفر با درک مصلحتهای فردی برای او تصمیم بگیرد و یا نشان از متنبه کردن دارد و از این جنبههاست که به نظر میرسد عنوان «مصلحت» عنوانی مجذوبکننده باشد.
«منصور» اسم خاص است. زمانی که برای یک فیلم انتخاب میشود نشان میدهد که با زندگی شخصیتی به همین نام مواجه هستیم، البته که این شخصیت چهرهای شناخته شده است. فیلم «منصور» قرار است به داستان زندگی شهید ستاری بپردازد و از این منظر انتخاب عنوان «منصور» وجهی قهرمانانه و همزمان صمیمی به فیلم و شکل روایتش میبخشد.
«یدو» هم از قاعده اسامی خاص مستثنا نیست؛ اسمی که جغرافیا دارد و در منطقه خوزستان به کار میرود. از نام این فیلم پیداست که «یدو» قرار است شخصیت تاثیرگذار در فیلم باشد. هر چند انتخاب اسم خاص در اکثر اوقات انتخابی آسانگیرانه به نظر میآید اما به نوعی ریسکپذیر است و معمولا عناوین اینچنینی برای مخاطبانشان جذابیتی ندارد، مگر اینکه آن شخصیت دارای ویژگیهایی باشد که بتواند این اسم خاص را خاصتر کند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|