|
نگاهی به کتاب «من زندهام» اثر معصومه آباد
پشت پرده اشک
تاریخ شفاهی و اهمیت بیان آن و انتقال به نسلهای آینده بر کسی پوشیده نیست. این موضوع از آنجا حائز اهمیت است که وقایع و رویدادها از سینه و نهانخانه دل افراد خارج شده و در قامت قلم و کاغذ درآید تا برای آیندگان نیز باقی بماند. کتابهایی که حاوی تاریخ شفاهی هستند در طول چند سال اخیر مورد توجه بودهاند و انتشار آنها از سوی ناشران با افزایش روبهرو بوده است. یکی دیگر از عوامل موثر در اقبال مخاطبان به این قبیل کتابها توجه و اهتمام ویژه رهبر فرزانه انقلاب به این کتابها بوده که موجب شده مخاطبان به مطالعه این قبیل کتابها گرایش داشته باشند. از آنجا که رهبر انقلاب در حوزه کتاب دغدغه و نگاه خاصی از دیرباز داشتهاند از همین رو توجه ایشان به کتابهای مرتبط در حوزه تاریخ شفاهی موجب شده اهالی مطالعه به کتابهای توصیهشده از سوی ایشان اعتماد کنند. «دا»، «نورالدین پسر ایران»، «خاکهای نرم کوشک»، «عباس دست طلا»، «لشکر خوبان» و در این اواخر کتاب «من زندهام» از جمله عناوینی است که با تقریظ و توصیه رهبر انقلاب مورد توجه مخاطبان قرار گرفته است. ارسال به دوستان
چاپ سیزدهم «نامیرا» روانه بازار شد
چاپ سیزدهم رمان «نامیرا» اثر صادق کرمیار، به دنبال پرفروش شدن کتاب پس از آغاز پخش آنونس تبلیغاتی از سیما روانه بازار نشر شد. به گزارش تسنیم، انتشارات کتاب نیستان چاپ سیزدهم کتاب «نامیرا» اثر صادق کرمیار را روانه بازار نشر کرد. تاکنون 12 چاپ از رمان «نامیرا» منتشر شده که طی ماههای اخیر به دنبال پرفروش شدن این کتاب، ناشر چاپ سیزدهم آن را نیز در شمارگان 5 هزار نسخه منتشر و روانه بازار نشر کرد. «نامیرا» داستان تردید آدمهاست و حال و هوای جوانی به نام «عبداللهبن عمیر» را روایت میکند که به دنبال حقیقت است و میخواهد بداند در جریان جنگ امامحسین(ع) و یزید در واقع حق با کدامشان است. او در آخر تصمیم میگیرد برای مقابله با کفار به جنگ یزید برود از طرف دیگر داستان به بیان خلق و خوی مردم کوفه، خودخواهی و طلبکار بودن آنها میپردازد. این اثر برداشتی داستانی از یک واقعه تاریخی است و ویژگی بارز آن روایت بدون تحلیل شخصی نویسنده است. رهبر معظم انقلاب پس از معرفی این کتاب توسط ناشر و پس از مطالعه آن فرمودهاند: «کار بسیار خوبی است؛ نگاه درستی به عاشورا دارد و جذابیت داستانی دارد. دو صفحه از کتاب را که خواندم، احساس کردم داستان جذابی دارد و ادامه دادم.» همچنین کرمیار به نقل از جلیلی میگوید، رهبر انقلاب در جلسهای فرمودهاند: «هر کسی میخواهد فتنه 88 را بشناسد، این کتاب را بخواند.» مظفر شجاعی، قائممقام انتشارات کتاب نیستان با اظهار امیدواری برای انتشار تقریظ رهبر انقلاب بر این کتاب در چاپهای جدید میگوید: ما نخستینبار از طریق پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار ایشان از نظر رهبری درباره کتاب آگاه شدیم، پس از آن در دیدار نیمه رمضان شاعران، رهبر انقلاب شخصاً به نویسنده فرموده بودند که تقریظی بر کتاب مرقوم فرمودهاند که در اختیار دفتر است اما ما هنوز موفق به دریافت این تقریظ برای انتشار آن نشدهایم. ارسال به دوستان
چگونه سادهزیستن را بیاموزیم؟
کتاب «مروری بر تجمل و اسراف» نوشته محمدعلی شاهآبادی، از سوی کانون اندیشه جوان و دفتر نشر معارف به چاپ چهارم رسید. به گزارش تسنیم در کتاب «مروری بر تجمل و اسراف»، نویسنده با استناد به آیات قرآن کریم و روایات ضمن برشمردن ویژگیهای تجمل و اسراف، پیامدهای منفی آن را برای جامعه اسلامی شرح میدهد. کتاب در 3 بخش با این عناوین به طبع رسیده است: سادگی در زندگی (تجمل و اسراف و تشریفات، اسراف و تبذیر، آراستگی و زیبایی)، اسراف و آثار اقتصادی (تولید و سادهزیستن، صادرات و واردات و سادهزیستی، اسراف در بخش عمومی) و اسراف و اهداف نظام اقتصادی. از آنجا که نیازهای بشر گسترده و مدام در حال دگرگونی است، لازمه زندگی مادی وی برآوردن نیازهایش است. از دیدگاه اسلام نیز هرچند این تلاش پسندیده به شمار آمده، اما زیادهروی در این امر که موجب اسراف، تجملگرایی و تشریفات میشود مورد نکوهش قرار گرفته است.به این معنا که نظام اقتصادی اسلام که توجه به سعادت حقیقی را هدف اصلی خود میداند، استفاده عاقلانه از منابع خدادادی را نیز مورد تأکید قرار میدهد. اسراف چه در بخش خصوصی و چه در بخش عمومی آثار و نتایج زیانباری به همراه دارد؛ در بخش خصوصی، مانع دستیابی مطلوب نیازمندان به منابع ضروری شده و به علت مصرف بیرویه، موجب کاهش صادرات میشود.در بخش عمومی نیز اتلاف اموال و رواج تشریفات دولتی موجب کاهش اعتماد به دولتمردان شده و وابستگی و کاهش نرخ توسعه را به دنبال خود میآورد. در کتاب حاضر ضمن بررسی مفهوم اسراف در اسلام، پیامدهای شوم اقتصادی آن نیز بیان میشود. کتاب «مروری بر تجمل و اسراف»، در 152 صفحه، قطع رقعی، تیراژ 2000 نسخه و قیمت 6000 تومان به جامعه فرهنگی و علمی عرضه شده است. ارسال به دوستان
روایت لگدهای ارتش سرخ بر تن رنجور افغانستان
انتشارات سپیدهباوران بتازگی اثری با عنوان «دشت قابیل» را از سپوژمی زریاب، نویسنده افغانستانی، منتشر کرد. این اثر روایت داستانی حماسی و در عین حال تاریخی از وضعیت افغانستان در دهه ۶۰ است. به گزارش تسنیم، «دشت قابیل»، اثر سپوژمی زریاب، نویسنده افغانستانی، بتازگی از سوی انتشارات سپیدهباوران روانه بازار کتاب شد. این اثر داستان کوتاهی است که زریاب در آن رشادتهای مردم کشورش را در عین سختی و تلخی روزگار، در مقابله با نیروهای مهاجم روس بیان میکند. زمان در «دشت قابیل» به دهه 60، زمانی که ارتش سرخ کشور روسیه به خاک افغانستان قدم گذاشت، بازمیگردد؛ به طوری که مخاطب علاوه بر همراه شدن با روایت داستان، با بخش کوچکی از وقایع تاریخی آن زمان در افغانستان نیز آشنا میشود. یکی از نکات مهم در شیوه نگارش زریاب، حفظ روحیه ملیگرایانه و میهنپرستانه وی است که در قالب جملات و واژگانی که بار حماسی دارد، روایت میشود. وی در این بخش از داستانها، افغانستان را کشوری با کوههای بلند و تسخیرناپذیر معرفی میکند. در بخشی از داستان «دشت قابیل» میخوانیم: خانهها روی هم خوابیده بودند، بیحالت و نیمهویران. هنوز صبح بود، صبح عید. پیرمرد بهتنهایی عرق میریخت و نفس نفس میزد. اسپکهای چوبیاش را در وسط میدان شهر نصب میکرد. مثل هر عید. عیدهای گذشته عیدهای شاد. اسپکها در وسط میدان شهر نصب شدند. اسپک زرد، اسپک سرخ، اسپک آبی، اسپک سبز، اسپک نارنجی و اسپک سیاه. اسپکها آماده دورخوردن بودند. پیرمرد اسپک زرد را با شدت به حرکت درآورد و اسپکها همه به جنبش درآمدند و دنبال همدیگر به حرکت افتادند. دور خوردند و دور خوردند مثل اینکه میخواستند با عجله خودشان را به همدیگر برسانند و بعد مثل اینکه به هم نرسیدند آرام آرام، خسته از دور خوردن، بازماندند. آفتاب آرام آرام بلند میشد و مذبوحانه تلاش میکرد شهر خشک و سرد را گرم کند. سعی میکرد. شهر خشک سرد بود. پیرمرد ناباور، این خشکی و سردی را در خود احساس کرد. پیرمرد متعجب بود. شهر مثل هر عید نبود. شهر عوض شده بود. زیرورو شده بود. پیرمرد دستان پیرش را سایهبان چشمانش ساخت، اطرافش را، دورها را دید. هنوز کودکان از خانههای خوابیده بیرون نشده بودند. پیرمرد متعجب بود و خانهها خوابآلود و نیمهویران بودند. دستانش را در آستینهای بزرگ کرتیش مخفی کرد. بیتاب منتظر نشست. به یادش آمد که عیدهای گذشته، شهر زیرورو نبود. خانها خوابآلود و غمناک نبودند....». سپوژمی زریاب، نویسنده افغانستانی در سال 1949 میلادی در کابل به دنیا آمد. وی از دانشآموختگان در فرانسه است. به اعتقاد کارشناسان داستانهای وی در تنوع درونمایه داستانی، زبان، توجه به شگردهای داستانی و انسجام مضمون شاخصاند. ارسال به دوستان
تازهها
انتشار کتاب «زن در آیینه اسلام» در افغانستان ارسال به دوستان
اخبار
پیکر مرتضی احمدی تشییع شد ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|