|
اجتماع عظیم بیش از 20 میلیون زائر عاشق در اربعین حسینی برای چهارمین سال متوالی
منتظرند
در سالی که رسانههای سلطه بزرگترین شکستها را در مجاب کردن افکار عمومی غرب متحمل شده و پیشبینیهایشان درباره نتایج انتخابات آمریکا و همهپرسی بریتانیا به افتضاحی تاریخی بدل شد، کربلای معلا نقش خود به عنوان صدای جهانی حقطلبان را تثبیت کرد. اگر گردهمایی سال گذشته در چله سوگ شهادت سالار شهیدان، رکوردهای بزرگترین تجمع بشری را جابهجا کرد، اربعین حسینی 1438 هجری قمری جابهجاکننده نگاه مردم جهان از سرخط اخبار دروغین شبکههای جریان اصلی غربی-عربی به سوی واقعهای حقیقی در قلب عراق بود؛ قلب آسمانی عراق که حالا در سال افول هژمونیک غرب، به ژئواستراتژیکترین نقطه کره خاکی یا همان هارتلند- قلب جهان- بدل شده است. طرح «تصرف هارتلند» در یکصد سال گذشته مدنظر استراتژیستهای قدرتهای بزرگ مغربزمین طی حکمرانی
4 ایدئولوژی برخاسته از مدرنیسم غربی یعنی کلنیالیسم(استعمارگری)، ناسیونالیسم، سوسیالیسم و لیبرالیسم بود که به ترتیب امپراتوری بریتانیا، آلمان نازی، اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده آمریکا سردمدار آنها بودند و هر یک برای تصرف «قلب زمین» خیز برداشتند.
سرانجام وقتی صهیونیستها و نومحافظهکاران آمریکایی از دهه آخر قرن بیستم میلادی با سودای آخرالزمانی خود و براساس نظریه قرن نوزدهمی هلفورد جان مکیندر، جغرافیدان بریتانیایی برای تصرف عراق به عنوان قلب زمین خیز برداشتند، اگر چه در نخستین سالهای قرن بیستویکم با لشکرکشی به بینالنهرین در ظاهر نقشه خود را عملی کردند اما هرگز تصور نمیکردند با این کار نیروی عظیم نهفته در ارض مقدس کربلا را آزاد کرده باشند؛ نیرویی که حالا تمام هژمونی غرب را به چالش میکشد.
سال 2016 میلادی سالی بود که در آن با خروج بریتانیا از اتحادیه اروپایی، هر دو شریک اروپایی آمریکا رو به فروپاشی گذاشتند، کودتای ناکام ترکیه ناکارآمدی ناتو را اثبات کرد و ظهور ترامپ دیوانه در آمریکا، امپراتوری توسعهطلب ایالات متحده را به ایالات متفرقهای تبدیل کرد که درگیر مسائل داخلی خود است. در آخرین روزهای این سال اما رژه عارفانه و عاشقانه
23 میلیونی اربعین 1438 ه.ق به نوید آزادی قلب زمین از چنگال مستکبران و نماد آغاز پایان غرب تبدیل شد.
نوری که فروغ آن از 14 قرن پیش پابرجاست امسال نیز علاوه بر چشم و دل صدها میلیون مسلمان، همراه با غریو یکصدای «لبیک یا حسین» در بینالحرمین، بخش بزرگتری از تاریکنای بیاطلاعی غربیها نسبت به قیام سرور آزادگان را روشن کرد.
از سال 2004، یک سال پس از سقوط صدام در عراق که از ترس شیعیان به مدت
3 دهه جلوی راهپیمایی اربعین را گرفته بود، همایش سالانه عاشقان اباعبدالله از 2 میلیون نفر به مرز 30 میلیون رسیده است.
صدا کردن رکورد تجمع تاریخی سال گذشته اربعین در افکار عمومی جهان باعث شد امسال با وجود بایکوت اولیه دستگاه پروپاگاندای سلطه، رسانههای مستقل پوشش مبسوطتری از این واقعه داشتنه باشند تا جایی که در روزهای اخیر رسانههایی مثل بیبیسی، الجزیره و العربیه مجبور شدند حتی به بهانه سمپاشی علیه وحدت شیعه و سنی هم که شده سکوت عامدانه خود را نسبت به بزرگترین گردهمایی بشری بشکنند. حتی شایع شد یکی از کارگردانان آمریکایی مشهور برنده اسکار، برای ساخت فیلمی در رابطه با اربعین از 2 هفته پیش به بصره آمده تا عاشقان حسین(ع) را در مسیر 500 کیلومتریشان تا کربلا همراهی کند.
نصیف جاسم الخطابی، رئیس شورای استانداری کربلا به شبکه النجبا گفته بود تا روز شنبه گذشته نزدیک 20 میلیون نفر خود را به شهر کربلا رسانده بودند که بیش از 5/3 میلیون نفر از آنها زائران غیر عراقی- و 2 میلیون نفر ایرانی- بودند.
از آنجا که تقریبا همه زائران طی 3 روز منتهی به اربعین حسینی(ع)- شنبه، یکشنبه و دوشنبه- خود را به مسیر سرخ بینالحرمین میرسانند، میتوان برآورد کرد تا نیمه شب گذشته آمار 20 میلیونی شنبه تا چه میزان افزایش داشته است. به گزارش العالم با توجه به حضور دستکم 23 میلیون زائر در آیین اربعین 1438، حرم امام سوم شیعیان در کربلا کماکان با فاصله بسیار زیاد، بزرگترین زیارتگاه سالانه تاریخ بشری است. تنها در تجمع هندوان موسوم به کومب میلا در ساحل رود گنگ نزدیک شهر اللهآباد هند جمعیت بیشتری را شاهد بودهایم که آن نیز هر 12 سال یک بار برگزار میشود و البته فاقد ابعاد سیاسی و اجتماعی آیین اربعین است.
همچنین به گفته رئیس شورای استانداری کربلا بیشتر زائران از کشورهای ایران، پاکستان، هند، لبنان، بحرین، عربستان و کشورهای حوزه خلیجفارس، ترکیه و آذربایجان بودهاند. این لشکر 23 میلیونی جویندگان حقیقت در صحرای کربلا را همانند سال گذشته نمایندگان قومیتها، ملیتها و مذاهب مختلف تشکیل میدادند، گویی آنها خون زمینند که به قلب آن بازمیگردند. نهتنها آمار زائران خارجی افزایش داشت بلکه به گزارش پرستیوی، برآوردهای اولیه نشان میدهد امسال بیشترین جمعیت زائران از کشورهای اروپایی و آمریکایی در طول تاریخ پا بر فرش سرخ بینالحرمین گذاشتهاند. علاوه بر صدها هزار مسلمان اهل سنت، هیاتهای کردهای ایزدی، زرتشتیان، ارامنه و دیگر مسیحیان کلیسای شرقی(ارتدکس)، مسیحیان عرب و همچنین نمایندگان کلیسای کاتولیک واتیکان، بوداییهای چین و هندوهای هند در راهپیمایی اربعین حاضر بودند. همچنین مثل همیشه آفریقاییهای زیادی بویژه از کشورهای غنا، نیجریه، تانزانیا، سنگال و مالی در این راهپیمایی مشاهده شدهاند. حال و هوای مسیرهای منتهی به کربلا، صحنههای بینظیری از همدلی و انسانیت و معنویت خلق کرد؛ از کودکانی که آب و خرما به زائران تعارف میکردند تا جوانانی که ملتمسانه زائران خسته راه را در هزاران موکب بین راهی مشت و مال میدادند، صدها صاحب نذری که برای زوار قهوه عربی و انواع ساندویچها را سرو میکردند و حتی سربازان حشدالشعبی که گاه چهار دست و پا بر زمین میافتادند تا زوار از بدن آنها سکویی برای سوار شدن بر مرکبهایشان بسازند. مردم عراق گاهی همه دار و ندارشان را نذر میکنند.
از سوی دیگر، بیش از 25 هزار نیروی امنیتی در داخل و خارج کربلای معلا برای تأمین امنیت زوار امام حسین علیهالسلام بسیج شدند و مسیر این راهپیمایی عظیم را که هدف ایدهآل تروریستهای تکفیری داعش و دیگر دشمنان تشیع است، به امنترین مسیر زمین بدل کردند.
بایکوت
بایکوت خبری و تصویری بزرگترین همایش سالانه مردمی روی کره خاکی توسط رسانههای جریان اصلی غربی- عربی حتی صدای روزنامههای مستقلتری مثل «ایندیپندنت» را درآورده است. این روزنامه باسابقه انگلیسی که از چندی پیش تحت مدیریت روسها به انتشار اخبار خلاف جریان اصلی در غرب مشغول است در مقالهای از برخورد گزینشی رسانههای غرب با بزرگترین تجمع مسالمتآمیز بشری انتقاد کرد.
مقالهنویس ایندیپندنت حکایت یک جوان استرالیایی را نقل کرد که پیاده به زیارت بارگاه امام حسین علیهالسلام مشرف شده و همانجا اسلام میآورد. او میگوید: «برآورد شده روزانه بیش از ۲ میلیون وعده غذایی رایگان از سوی افراد و نیروهای داوطلب مردمی میان زائران توزیع میشود که بسیار بیشتر از میزان غذایی است که وزارت دفاع آمریکا به زلزلهزدگان کشور «هائیتی» کمک کرد و ۴ میلیون وعده را شامل میشد».
سپس نویسنده ضمن انتقاد از نحوه تعامل رسانههای غربی با این رخداد عظیم، این رسانهها را به تلاش برای فریب و تحریف افکار عمومی و پنهان کردن عمدی حقیقت آنچه در عراق جریان دارد، متهم کرد. ایندیپندنت معتقد است زیارت اربعین به خاطر 3 نماد بزرگترین تجمع بشری در جهان، بزرگترین گروه داوطلب مردمی در دنیا و بزرگترین سفره گسترده و رایگان در جهان، باید در کتاب رکوردهای «گینس» ثبت شود، در حالی که آنچه در کربلا طی زیارت اربعین جریان دارد، نماد و نمودی از اخلاق عالی انسانی و جلوه تسامح و همزیستی مسالمتآمیز جوامع بشری و کشتن منیتها و خودخواهیها و تلاش برای یاری مظلومان و ستمدیدگان است و این همان دین «محمد(ص)» است که گروه تروریستی- تکفیری «داعش» به مخالفت با آن پرداخت و وارد مبارزه با آن شد.
از طرف دیگر رادیوی اروپایی «اوستون» تاکید میکند غرب و در راس آن آمریکا و انگلیس باید دچار کوررنگی شده باشند که این پیامها را نمیبینند، پیامهایی که در قالبهای گوناگون و به اشکال مختلف به کاخ سفید و متحدان منطقهای و بینالمللیاش داده میشود.
همچنین تارنمای المانیتور وابسته به پروژه ایرانی نهادهای صهیونیستی آمریکا نیز مجبور شد در گزارشی ظاهرا مستقل توسط یک نویسنده داخلنشین ایرانی به شبههافکنیهای غربی- عربی درباره تقابل زیارت کربلا و زیارت حج پاسخ دهد، اگرچه در نهایت تیتری مغرضانه (آیا شیعیان، اربعین را جایگرین حج کردهاند؟) برای این مطلب در نظرگرفته شده بود. اغلب شبکههای اصلی غربی به خبری ساده در روز دوشنبه اکتفا کردند و حتی حاضر نشدند به تعداد واقعی زائران کربلا اشاره کنند.
لجنپراکنی سعودی
اما رسانههای زنجیرهای سلطه تنها به سکوت اکتفا نکردند، بلکه با وارد آوردن اتهامات سخیف به زائران سعی در سیاهنمایی این مراسم دارند. علاوه بر شبکه سعودی العربیه که از 2 ماه پیش شروع به دروغپراکنی درباره ماهیت تشیع و غیرمسلمان بودن محبان اهل بیت(ع) کرده است، روزنامه الشرقالاوسط چاپ لندن و متعلق به دربار سعودی نیز اخیرا نسبتهایی زشت به زائران حسینی(ع) داده است.
مقتدا صدر، رهبر جریان صدر در پارلمان عراق در واکنش به توهین روزنامه الشرقالاوسط به زائران حسینی خواستار تعطیلی دفتر این رسانه لجنپراکن شد. استاندار کربلا نیز خواستار احضار کاردار عربستان در عراق شد.
در ادامه نیز سازمان بهداشت جهانی گزارش وقیحانه رسانه سعودی درباره بارداریهای ناخواسته در شهر مقدس کربلا در ایام اربعین حسینی را کذب و غیراخلاقی خواند. این نهاد سازمان ملل همچنین استفاده از نام این سازمان در گزارش یادشده را کاملا مغایر اصول اساسی خود دانست و تاکید کرد در حال بررسی منبع این گزارش بدون سند است و تدابیر تنبیهی را برای عاملان انتشار چنین گزارشی در نظر میگیرد.
تلاش بیهوده ضدفارسیزبانها
طبق همین روند طی هفته گذشته تقریبا تمام شبکهها و تارنماهای فارسیزبان خارجی اخبار راهپیمایی عظیم اربعین را بایکوت کردند. به گزارش تارنمای امپراتوری دروغ (www.empireoflies.ir) «بیبیسی فارسی»، «صدای آمریکا»، «رادیو فردا»، «رادیو زمانه»، «یورو نیوز» «العربیه» و «ایران وایر» به سانسور عامدانه بزرگترین تجمع بشری سال پرداختند. این رسانهها و دیگر همپالکیهایشان که به عنوان مثال در آخرین چهارشنبه ماه آگوست گذشته مراسم چند هزارنفری پرتاب گوجهفرنگی در اسپانیا را به عنوان یک رویداد جهانی به طور گسترده پوشش داده بودند، بسادگی برای مدت 10 روز، بر راهپیمایی حماسی بیش از 20 میلیون زائر کربلا آن هم در چند قدمی خطرناکترین تروریستهای جهان چشم بستند.
این رسانههای فارسیزبان حتی اصول ژورنالیسم حرفهای را که داعیهدارش هستند نقض کردند. آنها که مدعی «احترام به دیدگاه و سلیقه همه مخاطبان فارسیزبان عالم» هستند بهراحتی از سوژهای که بیش از 2 میلیون ایرانی به طور مستقیم در متن آن درگیر بودند گذشتند. هیچیک از آنها حتی در حد یک بخش خبری به خود تجمع اربعین به عنوان موضوع اصلی نپرداختند و همه حواسشان را به القای ناامن بودن مسیر زائران با بزرگنمایی حملات تروریستی معطوف کردند. همین رسانهها سال گذشته در ماجرای فاجعه منا، رژیم سعودی را بیتقصیر در وقوع آن فاجعه معرفی کردند در عوض، زوار ایرانی را مقصر دانستند. بیبیسی فارسی با شعارهایی مانند «رسانه حرفهای»، «رفتار صادقانه»، «احترام به مخاطبان ایرانی» و... سال گذشته تنها 2 خبر از پیادهروی زائران در کربلا پخش کرد که در هر دوی آنها با القای عدم وجود امنیت، سعی در ایجاد ترس میان زائران داشت.
دستگاه تبلیغاتی سلطنتی انگلیس، امسال نیز دشمنیاش با مردم ایران و اسلام را به نمایش گذارد و تا پیش از شب اربعین نهتنها هیچ اشارهای به راهپیمایی میلیونی به سمت کربلا نکرد بلکه به پخش برنامههای رقص و آواز مبادرت کرد. حال آنکه چند هفته جلوتر، اخبار و فیلم مربوط به تجمع چند نفری وابستگان به سردسته شیاد فرقه منحرف «عرفان حلقه» در مقابل محل بازداشت او دهها بار از بیبیسی فارسی پخش شده و حتی میزگردی تخصصی بدین منظور در استودیوی لندن تشکیل شد.
تنها برنامهای هم که بیبیسی فارسی به گردهمایی اربعین اختصاص داد، برنامه نوبت شما بود که سعی در القای سیاسی بودن این مراسم داشت اما تماسهای تلفنی مخاطبان گویای شکست این شبههافکنی بود. یکشنبهشب گذشته نیز برنامهای تحلیلی با حضور یوسفی اشکوری و محمود صدری به عنوان کارشناس پخش شد که بار دیگر تلاشی بیهوده بود برای صرفا سیاسی خواندن اربعین.
اما گردآمدن بیش از 20 میلیون عاشق در بینالحرمین آن هم برای سومین سال پیاپی بار دیگر ثابت کرد هیچ بایکوت رسانهای و سانسور خبری نمیتواند نور اهلبیت(ع) را در دل مسلمانان خاموش کند، اگرچه این نور، چشمان دشمنان اسلام را کور کرده است.
ارسال به دوستان
باجدهی پسابرجامی ادامه مییابد؟
زهرا طباخی : بیستوپنجمین روز از آبان ماه سال جاری، در پسابرجام توافق با غرب، قطعنامهای با مفاد حقوق بشری ضد ایران در کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل به تصویب رسید که کانادا و عربستان و اتحادیه اروپایی و آمریکا در تصویب آن نقشآفرین بودند. البته این روند به واسطه ظهور پیشآگهیهای متنوع قابل پیشبینی بود. در طول چند ماه اخیر تحرکات ضدایرانی گستردهای در فضای شبکههای اجتماعی با موضوع «سیاهنمایی حقوق بشری» علیه قوه قضائیه و نظام جمهوری اسلامی ایران اجرایی شد. در این کمپینها چند مجموعه به صورت هماهنگ و با تقسیم وظایف همکاری داشتند که سیاهه آن به شرح زیر است.
1- گروهی از عوامل ایرانی «شبکه تغییر» از جمله روزنامهنگاران و منتقدان غربزده که به نام «استقراض دموکراسی» از جوامع مترقی غرب، مطابق رویه تاریخی جریانهای روشنفکری وابسته، به استقلال و آرمانهای ملیگرایانه وطن خود خیانت میکنند.
2- محکومان پروژه شبکهسازی اجتماعی ضدحاکمیت که اتفاقا بعضا با عفو مشروط و رأفت اسلامی دستگاه قضا آزاد هستند.
3- بهائیان و عناصر لاییک برانداز که در چند مجموعه ساختارمند وابسته به وزارتخانههای خارجی از مسیرهای اطلاعاتی، مالی و سیاسی حمایت میشوند، همچون «کمپین بینالمللی حقوق بشر ایران».
4- ارتش سایبری عربستانسعودی که در مسیر مبارزه با ایران از مشارکت منافقین و گروهی از ایرانیتبارهای دارای تابعیت آمریکا، انگلیس و... بهره میبرد.
ملی یا وابسته به دشمن؟
تلاشهای عدالتطلبانه و فعالیت برای تغییر برخی قوانین اجتماعی از مسیرهای قانونی، متناظر بر مولفههای رسمی «حاکمیت خوب»، در همه کشورها تا حدی معین توسط دولت و بخشهای مختلف ساختار قدرت تحمل میشود اما هیچ دولتی برابر دخالت سایرین در ساختارهای داخلی خود با اجیر کردن عوامل نفوذی، «نرمش» به خرج نمیدهد بویژه زمانی که تحرکات «شبکه وابسته» همزمان اعمال فشار خارجی و تهدید منافع ملی باشد که در آن صورت مماشات به معنای تن دادن به نقض حاکمیت ملی و اشغال کشور است. واضح است که عواقب سهلانگاری برابر چنین رویهای به بدنامی جهانی منجر میشود.
با احتساب این موارد، فتنهافروزیهای اخیر غربگرایان ضد حاکمیت کشورمان در شبکههای اجتماعی همچون «توئیتر» و «اینستاگرام» در مشارکت با کمپینهای سعودی- آمریکایی، نهتنها در حوزه «تحولات مدنی»، عادی و قابل چشمپوشی ارزیابی نمیشود، بلکه همزمانی آن با تصویب قطعنامههای حقوق بشری و تلاش آشکار برای وضع تحریمهای جدید، نوعی حرکت رسمی ضد «منافع ملی» با اتحاد شبکه خائنان و نفوذیهای داخلی و خارجی قلمداد میشود.
مواضع مشکوک اروپا
از 2 سال پیش که شرکت «المملکه.. القابضه» به ریاست ولید بن طلال، با خرج 4 میلیارد ریال سعودی دومین سهامدار توئیتر شد، سیاهنمایی حقوق بشری ضد ایران افزایشی چشمگیر داشته است. در این میان مشارکت اروپاییها در کمپینهای آمریکایی- سعودی با موضوع اعدام نیروهای سر موضع تروریستهای گروهک منافقین در سال 67، آفند مشترک ضد سپاه قدس، مدافعان حرم، جریانسازی قومیتی با سناریوسازی برای برادران و خواهران اهل تسنن، کرد، لر و عرب ایرانی و هشتگپراکنی پیرامون آزادی زندانیان امنیتی و نفوذیهای پروژه شبکهسازی که در دام دستگاههای امنیتی افتاده و قرار مجرمیت آنها در دستگاه قضا مورد تایید قرار گرفته، شایان توجه بیشتری است.
به طور معمول خوراک لازم برای اجرای سناریوی کمپینهای مذکور از داخل تهیه میشود. به نحوی که شبکه نفوذی مثلا ابتدا فرمان «اعتصاب غذا» و عدم پذیرش احکام قضایی را در تاریخ معین، با استفاده از راههای ارتباطی قابل تامل، به کل عوامل میرساند و سپس بر پایه خبرسازیهای پیاپی صورتگرفته در شبکههای اجتماعی، به تحریک عام سازمانهای خارجی ناظر بر موضوع حقوق بشر با ایجاد حساسیت حداکثری میپردازد.
پسابرجام صلح یا جنگ؟!
با توجه به نشانهگذاری مشترک «کمپینهای مذکور» کشف سازمانها و نهادهای حمایتگر جریانسازیهای ضدایرانی بسادگی با صرف زمانی نه چندان مبسوط امکانپذیر است. نکته قابل تامل وابستگی این مراکز توطئهساز به برخی دولتهای اروپایی و ارتزاق از مسیر بودجههای حاکمیتی است.
دولتهایی که اغلب آنها دستکم در پسابرجام در قالب اتحادیه اروپایی یا به صورت مستقل با اعزام تجار و سیاستمداران و وزرا و هیاتهای رسمی، اشتیاق قابل توجهی برای از سرگیری روابط با ایران نشان داده و دست دوستی به سمت دولت و دستگاه دیپلماسی کشورمان دراز کردهاند. در چنین شرایطی بسیار عجیب است که وزارت امور خارجه به عنوان مثال در دیدار با هیات هلندی که در طول 2 سال اخیر بیش از 4 بار با مقامات دولتی پیرامون افزایش تعاملات اقتصادی و سیاسی رایزنی کرده، خواستار پایان یافتن فعالیتهای براندازانه و ضدحاکمیتی گروههای وابسته به بودجه رسمی این کشور همچون رادیو زمانه و بنیاد هیفوس نشده است! هیفوس علاوه بر موضوع حقوق بشر در حوزه سایبر نیز فعالیتهای قابل توجهی ضد منافع ملی کشورمان در دستور کار قرار داده که قطعا در مسیر روابط اقتصادی ایران با هلند مشکلآفرین خواهد بود.
انگلیسیها نیز بهرغم پالودهخوری با مدیران حوزه نفت و گاز ایران به فعالیتهای براندازانه خود در حوزه حقوق بشر و سایبر و فتنهگری اقتصادی از مسیرهای متنوع کماکان ادامه میدهند. به این لیست، سوئدیها و کاناداییها و آلمانیها را نیز اضافه کنید که در عین تلاش برای عادیسازی روابط با ایران کماکان دیپلماسی حمایت از گروههای برانداز اعم از منافقین و عناصر نامطلوب و جامعهستیز را در دستور کار دارند. به طور مثال اتحادیه اروپایی بدون هیچ نگرانی از عواقب دخالت در امور ایران، برای برنامه سایبری کشورمان حد و مرز تعیین میکند، درباره «حجاب» و قوانین اجتماعی ما بیانیه صادر میکند و احکام سیستم قضایی در مورد مرتکبان جرائم امنیتی را زیرسوال میبرد به نحوی که سوال پیش میآید با این حجم از تلاش برای «استحاله ایران از درون» و براندازی نرم حاکمیت در پسابرجام، به قول آقایان «سوت صلح» به صدا درآمده یا «کوس جنگ» نواخته شده است؟!
شیطانک سالاری
سیاست خارجی ابزار تحمیل خواستههای حاکمیتی به سایرین بدون استفاده از قدرت سخت و درگیری نظامی است. انتظار این بود که دیپلماتهای پرمدعای دولت یازدهم در گفتوگو با هیاتهای اروپایی در قریب به 4 سال اخیر، پیش از تلاش برای عادیسازی روابط، چارچوب حاکمیت و منافع ملی را متذکر شوند. این ضعف محرز دستگاه دیپلماسی است که با استفاده از اختیارات مبسوطی که دارد نمیتواند در مسیر تبدیل خاک منتفعان اقتصادی ایران به آوردگاه تهیه و تدارک انواع فتنههای ضدایرانی خلل ایجاد کند! بدتر اینکه متاسفانه به نظر میرسد اصول دستگاه سیاست خارجی ایران در دوره کنونی چنان دستخوش تغییر شده که ارادهای برای استفاده از امکانات برای صیانت از حاکمیت یافت نمیشود. و مگر غیر از این است که عربستانسعودی با استفاده از قدرت تامین انرژی اروپا، کل پرونده حقوق بشری خود را مختومه کرده و سایرین اجازه «گفتوگو» در این زمینه را نیز ندارند؟
این روند تنها در صورتی قابل توجیه است که دولت در تعامل با کشورهای اروپایی نیز طبق نظریه «کدخداسالاری»، سیاست «امتیازدهی یکجانبه» را در پیش گرفته تا در کنار شیطان بزرگ، شیطانکهای کوچک با فرمایشات اقتصادی بزرگ و قدرت اندک را نیز «مسرور» کند و در ذیل این روابط حقیرانه، آنها برای ما تعیین کنند که فلان مجرم امنیتی ایرانی دقیقا کی آزاد شود؟ در کدام بند زندان اوین دوران مجرمیت خود را طی کند؟ چه زمانی با خانوادهاش ملاقات کند؟ چه دورهای به مرخصی برود و با کدام طیفها همبند باشد؟!
عواقب درک دیرهنگام فاجعه ضدحاکمیتی مذکور زمانی مشخص میشود که دخالت دولتهای بیگانه و دشمن در حوزههای جدیدی همچون حقوق بشر و سایبر و حقوق حیوانات و سایر جزئیات نحوه اداره جامعه ایرانی منجر به وضع تحریمهای جدید شود.
سکوت برای مذاکره؟
آنچه در جنگل بیقانون جهانی مانع دریده شدن ملتها و دولتها توسط سایرین میشود «قدرت» است! نخستینبار سال 2003 بود که پارلمان هلند بودجهای برای راهاندازی تلویزیون فارسیزبان و تحرکات ضدایرانی بنیاد هیفوس تصویب کرد اما این روند چندین سال به تاخیر افتاد تا زمانی که خیانت و خوراکدهی گروهی از نمایندگان مجلس ششم راه را برای اعمال حاکمیت دشمن باز کرد. حتی پس از دستگیری «فرح کریمی»، نماینده مشترک نایاک و منافقین در پارلمان هلند که به دعوت نفوذیهای اصلاحطلب کمیسیون امنیت ملی، به کشور وارد شده بود، به علت ایستادگی نظام غائله پایان نیافت مگر با عذرخواهی رسمی طرف اروپایی!
در دوره کنونی نیز به نظر میرسد غرب همه اعضای شبکه نفوذ را در داخل کشور به خط کرده تا مدل موفق امتیازگیری برجامی را به سایر حوزهها تسری دهد. میتوان چنین نتیجه گرفت که اوباما میکوشد تدارکات جنگ غرب با ایران در پرونده حقوق بشر را پیش از آغاز دوره رسمی ریاستجمهوری ترامپ فراهم کند و ضربه نهایی را با هموارسازی مسیر وضع تحریمهای جدید، به ایران وارد کند. در این میان حدس زدن سهم واسطهها در ترغیب همکاران برجامی در حوزه سیاست خارجی به سکوت و بیعملی در برابر اجرای «نقشه آخر» با هدف هموار شدن مسیر «مذاکرات جدید» نیز چندان سخت نیست.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|