|
دولت فرانسه اموال وزارت اطلاعات و 2 ایرانی را که یکی از آنها دیپلمات بازداشت شده در آلمان است، مسدود کرد
بازداشت، لغو مصونیت و حالا دزدی اروپایی!
گروه سیاسی: دولت فرانسه مدعی شده است اموال وزارت اطلاعات ایران و 2 مرد ایرانی را در این کشور مسدود کرده است. این خبر را روز گذشته خبرگزاری فرانسه مطرح کرد. بر اساس این گزارش، دولت فرانسه در نشریه داخلی خود اعلام کرد اموال متعلق به 2 ایرانی و آنچه را که اموال وزارت اطلاعات ایران در فرانسه خوانده شده مسدود کرده که یکی از این افراد اسدالله اسدی است. اسدی همان دیپلمات ایرانی است که چندی پیش به اتهام واهی دست داشتن در طرح حمله به تجمع گروهک منافقین در پاریس، توسط پلیس آلمان در این کشور بازداشت شد. البته بازداشت دیپلمات کشورمان به درخواست پلیس فرانسه انجام شد. دولت اتریش نیز همزمان با بازداشت دیپلمات کشورمان از دولت ایران خواست مصونیت دیپلماتیک او را لغو کند. دولت اتریش در عین حال تاکید کرد مصونیت دیپلماتیک او طی 48 ساعت لغو خواهد شد. همان زمان با انتشار خبر دستگیری دیپلمات ایرانی، رسانههای غربی از بازداشت یک زن و مرد نیز در بلژیک با ادعای همراه داشتن حجم قابل توجهی از مواد منفجره خبر دادند. پلیس بلژیک مدعی شده بود این 2 نفر قصد کمک به اسدالله اسدی برای حمله به تجمع ماه ژوئن منافقین در پاریس را داشتند. البته وزارت امور خارجه ایران در واکنش به این ادعا عنوان کرد افراد بازداشت شده وابسته به منافقین بودهاند. همزمانی این موضوع با سفر روحانی به اتریش با واکنشهای مختلفی نیز مواجه شد و بسیاری از ناظران سیاسی این اتفاق را یک سناریوی از پیش تعیین شده عنوان کردند. محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه نیز همان زمان در واکنش به خبر بازداشت این دیپلمات ایرانی گفت: «چه همزمانی جالبی. همزمان با شروع سفر رئیسجمهور به اروپا یک عملیات ایرانی، افشا و عوامل آن دستگیر میشوند. ایران هرگونه خشونت و ترور را در هر مکانی محکوم میکند و آماده است با همه مقامات ذیربط برای کشف آنچه تنها یک عملیات پلید برای دادن نشانی غلط است، همکاری کند». بهرام قاسمی، سخنگوی وزارت خارجه نیز تاکید کرده بود این سناریو برای تخریب روابط ایران و اروپا در این مقطع مهم و حساس طراحی و اجرا شده و اسناد و مدارک متقن برای روشن شدن ابعاد ماجرا آماده ارائه است. در عین حال 2 روز پیش نیز دادگاهی در آلمان اعلام کرد با درخواست بلژیک برای استرداد اسدالله اسدی، دیپلمات کشورمان به اتریش موافقت کرده است. دادگاه منطقهای «بامبرگ» با اعلام این حکم گفته بود «حکم بازداشت اروپایی برای اسدالله اسدی را تایید میکند و حکم میدهد که اسدالله اسدی به این علت که در تعطیلات به سر میبرده و در کشور محل مأموریتش یعنی اتریش حضور نداشته، فاقد مصونیت دیپلماتیک بوده و میتوان او را محاکمه کرد». این ادعای دادگاه منطقهای در حالی است که بر اساس کنوانسیون وین که سیدعباس عراقچی، معاون سیاسی وزارت امور خارجه به آن اشاره کرده بود، دیپلماتها مصونیت سیاسی دارند. ارسال به دوستان
جهانگیری: به خاطر کمبودها و مشکلات از مردم عذرخواهی میکنم
عذرخواهی آقای «یادتان هست»
گروه سیاسی: معاون اول رئیسجمهور روز گذشته بهخاطر کمبودها و مشکلات اقتصادی از مردم عذرخواهی کرد. اعلام عذرخواهی اسحاق جهانگیری از مردم در شرایطی انجام شده است که طی هفتههای گذشته قیمت بسیاری از کالاها و اجناس مورد نیاز مردم به طور بیسابقهای افزایش یافت. همچنین بهرغم کاهش نرخ دلار در چند روز اخیر، قیمت عموم کالاهای مورد استفاده خانوارها که در سایه دلار 19 هزار تومانی بالا رفته بود، پایین نیامده و مردم از این جهت همچنان در سختی بسر میبرند. از سوی دیگر، بسیاری از کارشناسان اقتصادی اوضاع کنونی اقتصاد کشور را نتیجه تصمیم فروردینماه برای عرضه دلار تکنرخی 4200 تومانی میدانند. به تصریح کارشناسان، از همان ابتدا مشخص بود این طرح غیرکارشناسی- یا با کارشناسی ضعیف - به شکست میانجامد. چنانکه اعلام شد دولت 2 ماه و 2 هفته بعد از اینکه خرید و فروش ارز را ممنوع کرد، به بازار ثانویه رضایت داد تا رسما شکست طرح ضربتی دولت برای تکنرخی کردن ارز (دلار جهانگیری) اعلام شود. اسحاق جهانگیری صبح دیروز در مراسم افتتاح 1700 مدرسه در سراسر کشور اظهار داشت: کشور در شرایط خطیری قرار دارد که البته به معنای شرایط دشوار است نه بنبست. یک کشور زورگو مثل آمریکا فشار سیاسی، اقتصادی، روانی و رسانهای را به کشور ما تحمیل کرده است. معاون اول رئیسجمهور در ادامه با اشاره به اینکه میدانیم شرایط کشور دشوار است و مردم با سختی و مشکلات مواجهند، اظهارکرد: بخشی از این سختیها نتیجه تحریمها و فشارهای آمریکاست اما آنچه اهمیت دارد این است که ظرفیت و پتانسیل زیادی وجود دارد. اگر همه نخبگان و شخصیتهای موثر و جریانهای سیاسی کشور و همه مردم برای عبور از این دوره سخت تلاش کنند، حتما در کوتاهترین زمان ممکن که شاید به چند ماه هم کشیده نشود، از این شرایط سرافراز بیرون میآییم. به گزارش ایسنا، وی ادامه داد: به کشور فشار روانی وارد میکنند و عدهای هم از این فشار روانی سوءاستفاده میکنند اما با برنامهریزی درستی که انجام شده این مشکلات حل میشود. بهخاطر برخی کمبودها و مشکلات از ملت عذرخواهی میکنم. مدیریت کشور و در راس همه، رهبر انقلاب و همه مسؤولان تلاش میکنند که این فشار از دوش مردم برداشته شود. عذرخواهی معاون اول رئیسجمهور بهخاطر مشکلات هر چند از جهت رواج فرهنگ عذرخواهی در میان مسؤولان امری مطلوب و ستودنی است اما به نظر میرسد جهانگیری 2 عذرخواهی دیگر به مردم بدهکار است؛ یکی درباره اتخاذ سیاست اشتباه دلار 4200 تومانی که زمینهساز فسادهای گسترده شد و دیگری بهخاطر دادن وعدههای رویایی و محققنشدنی در جریان انتخابات سال گذشته ریاستجمهوری. به عنوان مثال، او سال گذشته در برنامه انتخاباتی با دوربین شبکه یک خطاب به مردم گفته بود: «امروز دیگر کسی از گرانی و تورم حرفی نمیزند... چون کاری شد کارستان. رئیسجمهور خودش وقت گذاشت. هفتهای 2 جلسه اقتصادی. رونق شروع شده، رشد اقتصادی در سال جاری بالا رفته. فضای بینالمللی مثبت شده. ما به همه اهدافمان در برجام رسیدیم. ما ایرانهراسی را به ایراندوستی تبدیل کردیم. ما ریسکهای مهمی را از ایران دور کردیم. دنیا عاشق کار کردن با ایران شده. هجوم شرکتهای غربی و شرقی به ایران برای کار کردن آغاز شده است»! ارسال به دوستان
گزارش میدانی «وطن امروز» از بازار ارز؛ تداوم روند کاهشی نرخ دلار
معرکه فروش
گروه اقتصادی: دیروز صف فروش ارز در ادامه روند کاهشی در بازار آزاد، طولانیترین روز خود را سپری کرد. بر اساس گزارش میدانی «وطن امروز»، چند روزی است با روند کاهشی قیمت ارز در بازار آزاد، میدان فردوسی و خیابان سبزهمیدان جای سوزن انداختن ندارند. خیابانهای اطراف فردوسی مانند واگنهای مترو شلوغ شدهاند با این تفاوت که چند ثانیه یک بار یک نفر داد میزند دلار، دلار. اکثر حاضران در بازار را مردم عادی تشکیل میدهند و دیگر خبری از دلالها نیست. اصلیترین اتفاقی که در 2 روز گذشته رخ داده این است که قیمت دلار هیچ ثباتی ندارد و دلیل آن هم این است که فروشندگان هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند و خودشان نرخ را مشخص میکنند. بر این اساس قیمت فروش دلار در مقاطع مختلف زمانی دیروز بسیار متفاوت بود و فروشندگان آن را بین 13700 تا 15000 تومان میفروختند. در عین حال قیمت خرید دلار هم متفاوت بود و بین 12500 تا 14000 تومان قیمتگذاری میشد. حضور مردم در بازار آزاد چه در جایگاه فروشنده و چه در جایگاه خریدار قدرت مدیریت و قیمتگذاری دلالهای ارزی را از بین برده است. در این شرایط به نظر میرسد بانک مرکزی مدیریت بازار را بر عهده گرفته و بازیگردانی میکند. بانک مرکزی به عنوان یک دارنده بزرگ ارز از نبود اتحاد دلالان کمال استفاده را برده و خود با تزریق ارز به مدیریت بازار پرداخت. یکی از معدود دلالان قدیمی حاضر در میدان فردوسی (شاپور) در گفتوگو با «وطن امروز» در پاسخ به این سوال که دلیل کاهش قیمت ارز چیست؟ گفت: تحلیل من این است که بانک مرکزی به صورت مقطعی حجم بالایی ارز وارد بازار کرده است و در کنار این روند تبلیغاتی گستردهای ایجاد شده که قیمت ارز کاهش یابد که همین اتفاق هم رخ داده است. این دلال ارزی ادامه میدهد: در این شرایط ترجیح میدهیم خرید و فروش نکنیم و تنها نظارهگر بازار باشیم؛ آنچه مشخص است این مردم هستند که خودشان میبرند و میدوزند و ما نمیتوانیم کاری کنیم. هر کاری در این بازار منجر به ضرر است.یکی از اصلیترین اتفاقاتی که در بازار روزهای اخیر ارز رخ داده، تفاوت فاحش خرید و فروش ارز است به طوری که پیش از این تفاوت این دو بین 100 تا 200 تومان بود اما در بازار دیروز این شکاف تا 1500 تومان هم رسید. همین موضوع گویای آن است که خریداران هیچ اعتمادی برای ایستادن قیمت ارز ندارند و پیشبینی میشود قیمت ارز بیش از این هم کاهش پیدا کند. صرافیها که دیگر یک سالی میشود هیچ نقشی در بازار آزاد ندارند یا در این شرایط نوسان کنونی ترجیح دادهاند خود را از معرکه دور کنند و به کلی خرید و فروشی ندارند یا قیمتهایی با فاصله متناوبی نسبت به بازار آزاد مانند هر دلار آمریکا 11000 تومان، 12800 تومان و 13300 تومان را روی تابلوهای خود درج کردهاند. به نظر میرسد این نبود اتحاد بین دلالان به صرافیها هم رسیده است و هر کدام یک قیمت درج کردهاند، البته این صرافیها تنها به دانشجویان خدمات ارائه میدهند و حتی برای مسافران هم ارزی ندارند. ارسال به دوستان
گزارش «وطن امروز» از رجزخوانیهای ترامپ تا کاهش بیسابقه حضور ناوهای آمریکا در منطقه
لاف در توئیتر فرار از خلیج فارس!
والاستریت ژورنال: پس از خروج ناو روزولت در ماه مارس، هیچ ناو هواپیمابر آمریکایی جایگزین آن در خلیج فارس نشده است
گروه سیاسی: طی ماههای گذشته موضوع کاهش حضور نیروهای آمریکا در خلیجفارس و عدم برخورد میان نیروهای این کشور با نیروی دریایی جمهوری اسلامی عملا به یک چالش و نزاع رسانهای میان مقامات دو کشور تبدیل شده بود. در این میان ترامپ و نیروی دریایی آمریکا مدعی عقبنشینی ایران در خلیجفارس بودند و در مقابل مسؤولان نظامی ایران تاکید داشتند شرارت آمریکاییها در مسیرهای دریایی خلیجفارس و تنگه هرمز کمتر و در نتیجه، رویارویی نیروهای نظامی ایران با آنها نیز کمتر شده است. روز گذشته 2 رسانه معتبر آمریکایی ضمن رد ادعای مقامات این کشور، بهدرستی روایت مسؤولان ایرانی از این ماجرا اذعان کرده و ثابت کردند ادعاهای ترامپ در این موضوع چیزی جز بلوف و لافزنی نبوده است. رئیسجمهور آمریکا 18 تیرماه در مطلبی مدعی شد برخورد ایران با ناوهای جنگی آمریکا در منطقه به صفر رسیده است. ترامپ در توئیت خود نوشته بود: مزاحمتهای ایران برای ناوهای آمریکا: سال 2015: 22 مورد، سال 2016: 36 مورد، سال 2017: 14 مورد و سال 2018: صفر. قبل از ترامپ هم نیروی دریایی آمریکا با تکرار ادعای خود مبنی بر اقدامات ناامنکننده و غیرحرفهای نیروهای ایرانی در خلیجفارس، به شبکه خبری فاکسنیوز اعلام کرد: «ایران در سال ۲۰۱۸ حتی یک مورد مزاحمت برای آمریکا در آبهایخلیج [فارس] نداشته است». به نظر میرسید آمریکاییها با اینگونه ادعاها تلاش داشتند کاهش نقض حریم آبی ایران از سوی شناورهای این کشور را به شکل دیگری برای افکار عمومی جلوه داده و از این موضوع استفاده تبلیغاتی کنند. با این حال این مواضع مقامات آمریکایی که با ادعای ضمنی عقبنشینی ایران در خلیجفارس مطرح بود، توسط مقامات کشورمان بیپاسخ نماند و در چند مقطع نسبت به آن واکنش نشان داده شد. مقامات ایرانی در این راستا تاکید داشتند کاهش تذکرات سپاه به شناورهای آمریکایی یعنی کاهش ورود شناورهای آمریکایی به آبهای ایران در خلیجفارس. در همین رابطه، سردار علی فدوی، معاون هماهنگکننده سپاه روز یکشنبه 8 مهر در گفتوگو با «وطنامروز» در واکنش به ادعای رئیسجمهور آمریکا مبنی بر تغییر رفتار ایران در خلیجفارس گفت: آنچه مسلم است آمریکاییها باید از منطقه غرب آسیا بروند و زودتر از همه باید از خلیجفارس بروند. وی افزود: نشانه این موضوع هم این است که آمریکاییها مودبتر و حرفگوشکنتر شدهاند. فدوی گفت: آنها عدم تقابل جدید میان ایران و آمریکا را تغییر رفتار ایران عنوان کردهاند، این یک وارونهنمایی است؛ این اتفاق به این دلیل است که آمریکاییها حرفگوشکنتر شدهاند. معاون هماهنگکننده سپاه تصریح کرد: قبلا در برخی موارد، چون آمریکاییها کمتر حرف گوش میکردند، تقابل پیش میآمد و ما برخی از آنها را دستگیر کردیم، در صورتی که اگر آمریکاییها طبق قوانینی که درباره آبهای بینالمللی وجود دارد عمل کنند خب! طبیعتا ما هم کاری با آنها نداریم. فدوی در پاسخ به این سوال که اگر آمریکاییها رفتارهای پیشین را تکرار کنند؛ آیا بازهم با آنها برخورد خواهد شد؟ گفت: حتما اینطور است؛ چه آمریکاییها، چه انگلیسیها و چه هر کشور دیگری اگر طبق قانون مشخص چه در حوزه بینالملل و چه قوانینی که ما در داخل کشور تصویب کردهایم، عمل کنند طبیعتا اتفاقی نمیافتد اما اگر طبق این روال عمل نکرده و خارج از قاعده پیش بروند حتما با آنها برخورد خواهیم کرد. فرمانده سابق نیروی دریایی سپاه درباره چرایی بیان اینگونه اظهارات از سوی رئیسجمهور آمریکا نیز گفت: شما رسانههای خود آمریکا را هم اگر ببینید مشخص است راجع به ترامپ چه چیزی میگویند. وی افزود: رسانههای آمریکایی به صورت روزانه درباره اظهارات بیمبنای ترامپ حرف میزنند، حتی در مستندی که اخیرا مایکل مور درباره این شخص ساخته، صراحتا میگوید ترامپ اینقدر احمق و بیشعور است که احتمال دارد آخرین رئیسجمهور آمریکا باشد و بعد از او آمریکا دچار فروپاشی شود. ارسال به دوستان
انتشار نخستین تصاویر از محلهای اصابت موشکهای سپاه به مقر تروریستها در شرق فرات
زدیم، این هم عکسش
نیروی هوافضای سپاه نخستین تصاویر از محلهای اصابت موشکهای سپاه به مقر تروریستهای تکفیری در شرق فرات در سوریه را رسانهای کرد. ارسال به دوستان
درباره ماجرای تهیهکننده پرحاشیه سینما و رفتارهای متناقض سینماگران ایرانی
آدمهای «بزرگآقا»یید؟!
گروه فرهنگ و هنر: 1- «دوست دارم یک مشت اختلاسگر بریزم جلوی پاتون»! این جملهای بود که مهران احمدی، کارگردان فیلم سینمایی «مصادره» در یکی از اکرانهای مردمی این فیلم مطرح کرد. فیلمی که با سرمایه سیدمحمد امامی یکی از چهرههای جنجالی که طی سالهای اخیر با آوردن پولهای بیحساب به سینما شناخته شده، ساخته شد. ساخت فیلم با پولی که منشأ آن معلوم نیست، آنقدر سوالبرانگیز است که در نشست خبری این فیلم، محمدحسین قاسمی، تهیهکننده اثر مورد سوال قرار گرفت. اما پاسخ قاسمی به این سوال که «چگونه با یک متهم به پرونده اقتصادی چنین فیلمی را ساختید؟» جالب و قابل تامل است: «مملکت قانون دارد»! قانون مملکت طی روزهای اخیر با بازداشت مجدد سیدمحمد امامی او را به صدر اخبار آورده است و در شرایطی که بسیاری از تهیهکنندگان از وجود مشکلات مالی برای به ثمر رسیدن آثار خود صحبت میکنند، چند فیلم به صورت همزمان توسط امامی سرمایهگذاری شده است. او با سرمایهگذاری سریال شبکه نمایش خانگی «شهرزاد» به شکل جدی وارد عرصه تولید در سینمای ایران شد و شرایط قراردادها را به نحوی عجیب تغییر داد. بسیاری از تهیهکنندگان با انتقاد از ورود پولهای بادآورده به سینما همان موقع میگفتند ورود این پولها باعث تغییر نامتعارف قراردادها و بالا رفتن آنها میشود، به شکلی که بازیگران دیگر با قراردادهای پیشین حاضر به ایفای نقش در بسیاری از آثار سینمایی نخواهند بود. ارسال به دوستان
وقتی محمدرضا پهلوی مردم ایران را با فانتوم بمباران کرد!
یتیمخانه ایران
از قیام عشایر جنوب چه میدانید؟
گروه یادآور: مرور و گشت و گذار در لابهلای صفحات تاریخ حکومتهای دیکتاتوری، یک نقطه همرسی دارد و آن هم مواجهه با اعتراضات مردمی است و معمولاً چنین اعمالی در سطوح مختلف اتفاق میافتد. مثلاً حکومتی دیکتاتوری، آزادیهای سیاسی را از شهروندان خود سلب کند، پلهای بالاتر شاید زندان و شکنجه باشد یا در سطحی جمعیتر، تظاهراتهای مردمی آنها را با تیراندازی جواب دهد. اما شاید بتوان گفت بالاترین سطح جنایتی که یک حکومت علیه مردم خود میتواند انجام دهد، حمله هوایی و بمباران آنها در نبردی نابرابر است. مردمانی که در ایدهآلترین حالت خود، سادهترین سلاحها را در دست دارند، در مقابل تجهیزات فوق نظامی حکومتشان سرنوشتی جز مرگ ندارند. به عنوان مثال میتوان صدام را نمونهای از این دیکتاتورها دانست که در ماههای پایانی جنگ 8 سالهاش با ایران، دست به جنایتی بزرگ زد و شهر حلبچه و مردم کشورش را مورد حمله شیمیایی قرار داد و هزاران نفر از مردم عادی، شامل زنان و کودکان را قتلعام کرد. اما اگر نگاهی به تاریخ کشور خودمان هم داشته باشیم، چنین نمونههایی را میتوان یافت. یکی از جنایتهای وحشیانه عصر پهلوی که کمتر به ابعاد مختلف آن پرداخته شده و بهنوعی در تاریخ این سرزمین گم شده است، ماجرای قیام عشایر جنوب و کهگیلویه و بویراحمد در 2 مقطع زمانی سالهای 1309 و 1342 هجری شمسی است. قیامهایی که در نهایت با بمباران هوایی ایلات و عشایر آن منطقه توسط ارتش شاهنشاهی در سال 42 سرکوب شد و در نتیجه آن تعداد زیادی از مردم عشایر آن نقطه کشته شدند و احشام آنان که در واقع تمام سرمایه زندگیشان به حساب میآمد، از بین رفتند. ارسال به دوستان
افزایش اختلافات استراتژیک میان پاکستان و آمریکا
مصطفی زندیه: سفر ماه گذشته مایک پمپئو، وزیرخارجه آمریکا به اسلامآباد و در ادامه آن بازدید پربارتر و طولانیتر این مقام آمریکایی از دهلینو، مرحلهای دیگر از تشدید اختلافهای استراتژیک پاکستان و ایالات متحده آمریکا در قبال شراکت استراتژیک هند و ایالات متحده را به نمایش گذاشت. بر اساس اخبار منتشره، 2 طرف در اسلامآباد بر محدود کردن اختلافات بین خود درباره مسائل تروریسم و احیای صلح و ثبات پایدار در افغانستان تاکید کردند. تنها چند روز پیش از ورود مایک پمپئو به اسلامآباد، ایالات متحده تصمیم گرفت اعطای مبلغ 300 میلیون دلار از صندوق حمایت از ائتلاف (CSF) به پاکستان را لغو کند. این تصمیم در واقع برای انتقال عدم رضایت ایالات متحده نسبت به ناتوانی پاکستان در اتخاذ تصمیمهای مناسب و در راستای حمایت از استراتژی آمریکا در جنوب آسیا شامل اتخاذ اقداماتی جدی علیه تروریسم که از خاک پاکستان مشغول اجرای عملیات تروریستی هستند، گرفته شد. ارسال به دوستان
بمالدرمانی وزیر درمان!
سینا زارع: شاید این از عجایب زمانه فعلی باشد که در میان حجم انبوهی از ناکارآمدی اقتصادی، خبرسازترین فرد دولت «وزیر بهداشت» آن است؛ ناگفته پیداست که بیوزیر بودن وزارتخانههای اقتصادی نیز در این امر بیتاثیر نبوده اما شاید آنچه عامل اصلی چنین مسالهای گردیده است صراحت قاضیزادههاشمی است که سعی میکند به جای غیرمستقیم گفتن برخی نظرات حاکم بر منظومه ذهنی دولتمردان، آن را بیپروا بر سر زبان آورد و هر گاه نیز با حجمی از واکنشهای اعتراضآمیز مواجه میشود، سخنی تندتر را به زبان میآورد تا پافشاری خود بر مواضع پیشین را به اثبات برساند. برای مثال اگر به عملکرد یک ماه اخیر شخص وزیر نگاهی مختصر بیندازیم از موضع عجیب وی پیرامون محکوم کردن انتقادات مردم به این علت که خودشان به این دولت و مجلس رای دادهاند تا «خب، خودت بمال» در جواب پیرمردی که از هزینه بالای فیزیوتراپی گلایه کرده بود یا «اولویت نداشتن» تامین هزینه دارو و درمان بیمارانی که قرار است تنها چند سال دیگر عمر کنند، برمیخوریم که همه آنها پس از انتقادات عمومی با سخن و موضعی تندتر به حاشیه رفتند. بر همین مبنا شاید بیمورد نباشد سخنان اخیر وزیر بهداشت در دانشگاه جندیشاپور اهواز را نیز در ادامه همین دومینو مورد ارزیابی قرار دهیم. «تکفیری» و «ادامه گروهک فرقان» خواندن و عامل شکلگیری گروهکهای جداییطلب دانستن دانشجویانی که از عملکرد وی گلایه کرده بودند، هرچند ادبیاتی به مراتب تندتر از سخنان قبلی وزیر بهداشت داشته است اما به صورت کلی این سخنان را نیز میتوان در همان پازل پیشین مورد بررسی قرار داد. ارسال به دوستان
اسطورههای تناقض
حسین قدیانی: به عنوان یک ایرانی اهل سفر که حتی محرم خود را هم به دیدن عزاداری سایر شهرها میگذراند، بسی مهم میدانم برگرداندن مجسمه تاریخی سر سرباز هخامنشی را به کشور. کاری که به قول رئیس قوه مجریه، محصول تلاشهای فشرده حقوقی و دیپلماتیک بود. شکی نیست که درباره سلسله هخامنشیان و مشخصا جناب کورش، حرفهای اغواگرانه و صدالبته سست، زیاد زده میشود و فیالمثل به بهانه احترام به پاسارگاد، چیزهایی میگویند و کارهایی میکنند که مرغ پخته هم نمیتواند جلوی خندهاش را بگیرد! در همه حکاکیهای تاریخی، دولتمردان ایرانی و منجمله همین کورش را با ریشی انبوه میبینی و آنوقت میبینی هستند جماعتی که گرد مزار آن شاه تاریخی، شعار چرت و بیبنیه «آزادی اندیشه با ریش و پشم نمیشه» را سر میدهند! از این تناقضها زیاد است! از سویی منشور حقوقبشر کورش را لوحی مؤید حرمت حق و حقوق همه ابنای آدم نزد گذشتگان ایران عزیز میخوانند و از سویی جیغ میکشند که «نه غزه، نه لبنان»! از طرفی پز فردوسی میدهند اما با وجود «منیژه منم دخت افراسیاب، برهنه ندیده تنش آفتاب» مفتخرند به بیحجابی و حتی تبلیغ آن و فرستادنش برای پیج آن موجود حقیقتا زشتکردار! دم از مساعی پادشاهان تاریخی در جهت حفظ وحدت ملی میزنند لیکن حتی بر اساس ظاهر هم ایرانی را تقسیم میکنند و خواهان دعوای ایرانی با ایرانی هستند و راپورتش به اجنبی! کورش را میستایند که کمکحال همسایگان زمان خود بود اما جمهوری اسلامی را دقیقا بهخاطر همین کار، محکوم میکنند! مظهر عربستیزی هستند ولی بشکههای شکمگنده آلسعود را «برادر» میخوانند! همه پزشان به ایران و ایرانی است و حتی فراتر از وطندوستی، گاه سخن از وطنپرستی میگویند اما هنگام خرید شامپو و خمیردندان هم پز به برند خارجی میدهند و رسما سیلی به صورت کارگر هموطن میزنند! فریاد میزنند که «جانم فدای ایران» لیکن در ورای شهادت جان فدای امنیت کشور که دشمن را در همان سنگرهای ابتدایی متوقف نگه داشته، اینجور تیتر میزنند: «سرتیپ حسین همدانی در سوریه کشته شد!» عمری پز روشنفکری و مقابله با همهرقم مظاهر جمود و تحجر میدهند، بعد رنگ لوگوی روزنامه خود را با پرچم تکفیریها ست میکنند! از شیر مرغ تا جان آدمیزاد را مدح میکنند ولی به شهید امنیت مردم که میرسد، جوهر قلمشان خشک میشود! یا جوری میچرخد که بیگانه را خوش بیاید؛ «حالا بگو چقدر گرفتی، رفتی سوریه؟!» از مسیر اصلی سخن، دور نشوم! حرفم این است که با وجود همه این شارلاتانبازیها، ما نباید دچار فهم غلط شویم و از سر لج با این جماعت لجباز، بیاعتنا باشیم به مظاهر ایرانیت خود! شاید همین مداقهها و دغدغهها بود که استاد شهید مرتضی مطهری را به نوشتن «خدمات متقابل اسلام و ایران» کشاند؛ این همه را نوشتم از سر تشکر از همه آن عزیزانی که مجسمه تاریخی سر سرباز هخامنشی را برگرداندند به کشور! قطعا کار درستی بود در حوزه فرهنگ و هنر و تاریخ و چه و چه! اما در حوزه سیاست خارجه و امور مرتبط با دیپلماسی، قولی که این دولت به ملت داد، از یاد نبریم چیز دیگری بوده! اینکه با برجام یا حالا هر چی، سر تحریمها را از بدنش جدا کنند! القصه! برجام آمد و چه پر هیاهو هم اما شگفتا که مجدد و مشدد، تحریم شدیم! و نهتنها منبعث از برجام و روح پرفتوحش(!) از دامنه دشمنی دشمن با ما کم نشد که گستاخی را و خصومت را و ادبیات زشت را به بیسابقهترین شکل خود رساندند سران کاخ سفید! زمان اوباما، یکجور و حالا لختتر و عریانتر! زمان جانکری، موذیانهتر و حالا وحشیانهتر! لذا خوب است آقایان روحانی و ظریف، این را نیز توضیح دهند که اصلا و اساسا لغو بالمره همه تحریمها در همان روز امضا یا حالا بگو اجرای برجام چه شد؟! آیا ما وارد مذاکره مستقیم با یانکیها شدیم که وزیر امور خارجهمان از نزدیک وزیر خارجه آمریکا را زیارت کند یا هدف آن بود که متأثر از جدا شدن سر تحریمها از بدنش، گشایشی در حوزه اقتصاد حاصل شود؟! برجام اما تجربهای شد بلکه بیشتر بفهمیم راه گشایش اقتصادی، سازش سیاسی نیست! ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|