|
نگاهی به تنوع ژانرهای سینمایی در سیوهفتمین جشنواره فیلم فجر
رنگینکمان فجر
محسن شهمیرزادی: در دورههای اخیر جشنواره فیلم فجر، هر زمانی که بنا بود گزارشی کلی از برآیند جشنواره نگاشته شود، کلیدواژههای «ژانر نکبت»، «فیلمهای آپارتمانی» و «رئالیسم سیاه» وجه مشترک کلیت جشنواره و جزء جداییناپذیر آن محسوب میشد. این جریان خطمشی سینمای ایران در سال آینده را رقم میزد و مفاهیم اینچنینی را در میان مخاطبان سینمایی و جامعه ایرانی بازتولید میکرد. اما در نهایت باید جایی مواجهه خطمشیگذارانه با این روند صورت میپذیرفت؛ اتفاقی که پس از انتقادات فراوان اهالی رسانه و دغدغهمندان هنر به نظر میرسد در جشنواره سیوهفتم کلیدش زده شد. راهحل مدیران جشنواره برای دور شدن از این جریان، تنوعبخشی به آثار حاضر در جشنواره بود؛ همانطور که در بخشی از بیانیه هیاتداوران جشنواره فجر پس از پایان داوریها مطرح شد: «مدتهای مدید است که قاب سینمای ایران، به دلایل مختلف، گرفتار فضاهای محدود و بسته و عمدتاً آپارتمانی معطوف به مشاجرههای خانوادگی شده است. باعث خوشنودی است که عوامل فیلمهای امسال، این قاب محدود را شکستند و دوربین خود را به محیطهای باز معابر و خیابانها و جادهها و دشتها و شهرهای مخلتف کشور بردند تا گسترههای وسیع و پسزمینههای عریض و تنوع چشماندازها، قابی در خور نام و هویت سینما پیدا کنند. توجه سینماگران به ژانرهای مختلف جنگی، کمدی، پلیسی، فانتزی، تخیلی، ملودرام، نوآر، تریلر، معمایی و نیز لحنهای اجتماعی، خانوادگی و شاعرانه، غنای موضوعی فیلمهای امسال و فاصلهشان را از قالبهای یکسان دوران گذشته نوید میدهد». از همین رو جشنواره سیوهفتم با آثار متنوعی روبهرو بود که اگرچه در کیفیت و پرداخت سوژه با فراز و نشیبهایی همراه بودند و انتقادات زیادی هم نسبت به آنها وارد است اما با این وجود ترکیبشان پازل سینمای ایران در جشنواره فجر را رنگارنگ کرده بود و با اغماض و عبور کردن از محتوایشان، ژانرها و مضامین متنوعی در این دوره از جشنواره به رقابت پرداختند. البته که باز هم نزدیک به 50 درصد آثار در ژانر درام و ملودرام اجتماعی قرار دارند و بخش قابلتوجهی از آنها با مضامین بیارتباط با بدنه جامعه ایرانی در فضایی تلخ و سیاه روایت میشوند. با این وجود نمیتوان تنوع آثار در 50 درصد بقیه جشنواره را نادیده انگاشت. ارسال به دوستان
نگاهی به حاشیههای اختتامیه سیوهفتمین جشنواره فیلم فجر
جایی برای کودکها نیست!
گروه فرهنگ و هنر: در حالی که میرفت اختتامیه سیوهفتمین جشنواره فیلم فجر در زمره بهترین آیینهای پایانی مهمترین رویداد سینمایی کشور قرار بگیرد، برخی حواشی، تلخکامیهایی را برای اهالی هنر و رسانه و دغدغهمندان این حوزه به جای گذاشت. اقدام تحسینبرانگیز داوری جشنواره مبنی بر تقسیم نکردن جوایز بین 2 طیف فکری در سینما و خروج از سیاست راضی کردن همه با جایزه، ازجمله اتفاقات خوب فجر امسال بود. اما در مقابل نادیده گرفتن فیلم جدید محمدحسین مهدویان و بایکوت «ردخون» خاطره تلخ «لاتاری» و «ماجرای نیمروز» را در سالهای گذشته تکرار کرد. قرار گرفتن جواد عزتی در بخش بازیگران مکمل دیگر حاشیهای بود که انتقادات عوامل ماجرای نیمروز را به دنبال داشت، چرا که در فرم اعلانشده به جشنواره، جواد عزتی نقش اول «رد خون» معرفی شده بود اما او در زمان اعلام اسامی نامزدها بهعنوان بازیگر مکمل مطرح شد. بسیاری از تحلیلها بر این است که این اقدام، جواد عزتی را در بخش بازیگر مکمل مرد رقیب علی نصیریان میکرد و با این حرکت عزتی عملاً از رقابت حذف میشد. در مقابل نیز درخشش هادی حجازیفر، بازیگر مکمل مرد در «رد خون» نیز به دلیل حضور جواد عزتی در بخش مکمل، به چشم نمیآمد و افکار عمومی هم به همین خاطر چندان توجهی به عدم حضور او میان نامزدها نمیکنند. در کنار بیتوجهی نسبت به «رد خون»، جایزههای متعددی به فیلم «مسخرهباز» اعطا شد. فیلمی که ملاکهای جشنوارهپسند زیادی داشت اما نمیتوان برای آن سهمی در میان مخاطبان مردمی سینما و سینمای استراتژیک قائل شد. برجستهترین حاشیههای جشنواره فجر هم مربوط به حرکت کودکانه همایون غنیزاده، کارگردان همین فیلم بود که در اقدامی ناپسند از پذیرفتن جایزه بهترین فیلم نگاه نو امتناع کرد. پس از آنکه از غنیزاده خواسته شد بهعنوان کارگردان برترین فیلم نگاه نو به جایگاه بیاید، او جوانی افغانستانی را به روی سن فرستاد. جوان متنی را خواند که کاملاً مشخص بود هیچ دخالتی در نگارش آن نداشته است. بارها از خواندن کلمات عاجز میشد و اگر کمک شهیدیفرد- مجری برنامه- نبود او در پایان رساندن این متن نیز ناکام میماند. تمام حرف این متن آن بود که من افغانستانی بهعنوان یک مهاجر با تمام مشکلاتم، آمده بودم از دشواریهای زندگی در ایران بگویم اما دیدم شما ایرانیهای بحرانزده مشکلاتتان خیلی بیشتر است. مملکت ما رو به بهبود است، امیدوارم کشور شما نیز از این بحران نجات پیدا کند. این اقدام توهینآمیز غنیزاده اول به هموطنان خود و سپس به مهاجران افغان، مورد انتقاد بسیاری از اهالی سینما قرار گرفت. مخصوصاً زمانی که برای جایزه بهترین فیلم هنر و تجربه به روی سن آمد و با حالتی تمسخرآمیز بیان داشت «اون یکی رو دوست ندارم، اینو دوست دارم. این رو به من بدین». مهرزاد دانش، عضو هیات داوران فیلم فجر در واکنش به این اقدام غنیزاده با پیشنهاد اینکه قانون جشنواره فجر باید در قبال چنین شخصیتهایی که بیدلیل جایزه را دریافت نمیکنند، اصلاح شود و از حضور دوباره آنها در جشنواره جلوگیری کند، نوشت: «لوسبازی زننده جوانک تازهکاری با رفتارهای تهوعآور متظاهرانهاش در ادا درآوردن کژفهمانه از براندوی بزرگ و پذیرش/ عدم پذیرش ادواری جایزهاش، از میزان شعور اجتماعیاش رونماییای جانانه به عمل آورد، نشان داد این جایگاه نیاز به مراقبت بیشتر دارد». همچنین رسول صدرعاملی نیز در توئیتی با هشتگ مسخرهباز نوشت: «اون جایزه اولی رو نمیخوام، دوسش ندارم (5 دقیقه دور خودش میچرخد) دومی رو میخوام، دوسش دارم». مازیار میری، از دیگر داوران بخش نگاه نو جشنواره امسال نیز در واکنش به این اقدام گفت: کاش میشد در دانشکدههای هنری قبل از هر چیزی اخلاق و شعور را آموزش داد. کاش میشد یاد داد مسخرهبازی جایش درون سیرکهاست نه میان خانواده نجیب سینما. اما حاشیههای فجر در اینجا به اتمام نرسید. منوچهر شاهسواری، مدیرعامل خانه سینما که هرساله مسؤولیت اعلام نام برترین فیلم از نگاه تماشاگران را داشته و در تمام این سالها برخورد غیرحرفهای و جانبگرایانهاش با انتقادات زیادی روبهرو بوده است، برای اعلام نتایج روی صحنه آمد. وی با اعلام هیجانانگیز برترین فیلم از نگاه تماشاگران نام «رد خون» را به زبان آورد و بعد از آن مکث کرد. تمام سالن یکپارچه غرق تشویق عوامل «رد خون» بود و به نظر میرسید عوامل فیلم نیز برای حضور در صحنه برخاسته بودند که ناگهان شاهسواری با بیان تحقیرآمیز عبارت «صبر کنید، رد خون رتبه پنجم» سالن را به سکوت واداشت و پس از آن بهسرعت تا رتبه اول یعنی «متری شیش و نیم» پیش رفت و با هیجان از عوامل فیلم خواست روی صحنه بیایند. این رفتار غیرحرفهای و جانبدارانه مدیرعامل خانه سینما در سالهای پیش نیز تکرار شده بود و برای عوامل ماجرای نیمروز و دوستداران این فیلم، نمکی روی زخم «رد خون» محسوب میشد. همچنین در حالی که تا پایان مراسم به نظر میرسید سهم «رد خون» 2 جایزه فرعی از جشنواره بوده است، مشخص شد جایزه محمدرضا شجاعی در بخش «بهترین طراحی لباس» که در مراسم به نام فیلم «شبی که ماه کامل شد» اهدا شده است، مربوط به فیلم دیگر این هنرمند یعنی «رد خون» بوده است و با این احتساب بهترین طراحی لباس نیز به «رد خون» اختصاص پیدا کرد. ارسال به دوستان
محمدکاظم کاظمی در میزگرد آزاد ادبی بوطیقا:
با شعر انقلاب گمشدهای را در تاریخ پیدا کردیم
بیست و دومین میزگرد از سری میزگردهای آزاد ادبی «بوطیقا» به بحث و گفتوگو درباره «کارنامه 40 سال شعر انقلاب» اختصاص داشت. به گزارش «وطن امروز»، این میزگرد با حضور نعمتالله سعیدی، محمدکاظم کاظمی، حسن صنوبری، علیرضا سمیعی و علی داوودی در آستانه دهه فجر و چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در موسسه شهرستان ادب برگزار شد. در این نشست محمدکاظم کاظمی با بیان این نکته که مذهب اسلام در تمام مقاطع تاریخی در کنار زبان فارسی بوده، به عدم حضور ادبیات در اسلام سیاسی فرقهها (طالبان، سلفیان و داعش) و کشورهای دیگر اشاره کرد و افزود: علاوه بر یگانه بودن جنبه محتوایی، ما با شعر انقلاب گمشدهای را در تاریخ خود پیدا کردهایم؛ یک قرائت شیعی اسلامی که حاوی مبارزهطلبی و عدالتخواهی است. از آنجایی که این قرائت اسلامی گمشدهای بوده که در تاریخ ما وجود داشته، نمیتوانیم بگوییم شعر انقلاب حتی با پایان حکومت اسلامی از بین میرود. شعر انقلاب در سالهای اخیر پیشرفتهای تکنیکی چشمگیری داشته تا جایی که در بعضی موارد از محتوا هم پیشی گرفته است. مؤلف کتاب «عفریته و افلاطون» ادامه داد: باید دقت کنیم وقتی که میگوییم شعر انقلاب منظورمان چیست؛ منظورمان شعر انقلابی است یا شعری که در رابطه با انقلاب باشد، به عنوان یک مقطع تاریخی؟ اگر بخواهیم انقلاب را به عنوان یک مقطع تاریخی در نظر بگیریم، شعر انقلاب در دوران قبل از انقلاب قویترین جریان شعری است اما هم قبل و هم بعد از انقلاب لحن اعتراضی را در شعر فارسی میبینیم. به همین دلیل از این نظر من نمیتوانم بین شعر انقلابی قبل و بعد از انقلاب تمایزی قائل شوم. در ادامه حسن صنوبری تصریح کرد: به نظر من شعر انقلاب همان شعر انقلابی است. این دو زیاد فاصله ندارند. شعر انقلاب در واقع ادامه جریان شعری و روشنفکری قبل از انقلاب است. علی معلمدامغانی از شعر اخوان ثالث و حتی فروغ فرخزاد یا زکریا اخلاقی و احمد عزیزی از شعر سهراب سپهری به بهترین نحو استفاده کردهاند. علی داوودی نیز درباره شعر انقلاب گفت: سبک و سیاق شعر گفتن و سلوک شاعرانهای که در این 4 دهه وجود داشته دیگر پاسخگوی نیازهای جامعه نیست. جهان معاصر، جهان حوادث است و دیدن و درک انسان معاصر موضوع اصلی شعر. به همین دلیل امروز شعری با عنوان شعر انقلاب نیاز به تجربههای جدید دارد. شاعر مجموعه «سوءتفاهم» با اشاره به ترس به عنوان بزرگترین عامل بازدارنده در حوزه فرهنگ، ادامه داد: شاعر امروز به واسطه دنیای مجازی در ارتباط تنگاتنگ با دنیا قرار دارد. او صنعت، اقتصاد، سیاست و هنر جهان را میبیند و میخواهد دربارهشان شعر بگوید. سمیعی نیز درباره شعر ۴۰ ساله انقلاب گفت: شعر انقلاب - بدون در نظر گرفتن دوگانه فرم و محتوا - به مثابه وجدان ملی در دوران معاصر حاضر شده است؛ یعنی از یک طرف فضایی دارد که در آن بخشهایی از تجربه معاصر و قسمتهایی از میراث ادب قدیم را جمع کرده و از طرف دیگر به مسائل کنونی واکنش نشان میدهد. ارسال به دوستان
اخبار
زندگی شهید عماد مغنیه در یک انیمیشن ارسال به دوستان
اخبار
انتقاد حدادعادل از مجریان صداوسیما ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|