|
پیام حضور برنامهسازان معروف در تلویزیون
تنها سیماست که میماند
گروه فرهنگ و هنر: ساختارهای برنامهسازی و سریالسازی که امروز به عنوان شبکه نمایش خانگی یا «ویاودی»ها آنها را میشناسیم، با تولید محتوایی متفاوت از آنچه در صداوسیما میبینیم و گاه با تکرار همان ایدههای تلویزیونی در قابی جز سیما، تلاش میکردند همیشه به عنوان رقیبی تاثیرگذار برای تلویزیون عرض اندام کنند اما واقعیت بازگشت چهرههای پرسروصدا به تلویزیون در دورههای مختلف، نشان میدهد «تنها سیماست که میماند».
یکی از اتفاقات اخیر و البته خندهدار درباره تلویزیون، اعلام عدم حضور برخی چهرههای دست چندم سینما و شبکههای اجتماعی در تلویزیون بود. جریان بد و بیراه گفتن به تلویزیون و توأمان استفاده بی حد و حصر از آنتن توسط برخی چهرههای دست چندم، جنبه عجیب و غریبی پیدا کرده است. اظهارنظرهایی که با واکنشهایی هم همراه شد. محمدحسین لطیفی، کارگردان سینما در واکنش به برخی اظهارنظرها در اینباره گفت: اتفاقا آنهایی که میگویند ما با تلویزیون کار نمیکنیم همه حیاتشان به تلویزیون بازمیگردد. اینهایی که میگویند با تلویزیون کار نمیکنیم، بنیان، هستی و حیاتشان در خط تلویزیون بوده و هست. شما میگویید با تلویزیون کار نمیکنید، خب! تلویزیون را رها کنید و بروید، چه اتفاقی قرار است بیفتد؟
سعید نعمتالله، نویسنده و کارگردان نیز در واکنش به تحریم تلویزیون از سوی 3-2 بازیگر و یک مجری در صفحه شخصیاش نوشته است: روغن ریخته را نذر امامزاده نکنید، چرا که تلویزیون مدتهاست سمت شما نیامده، پس این تاس ریختن متقلبانه را رها کنید.
کامبیز دیرباز هم بتازگی در گفتوگویی در پاسخ به این گزاره که «یکسری هم میگویند ما اصلاً با تلویزیون کار نمیکنیم؛ اصطلاحاً تلویزیون را تحریم کردهاند»، گفته است: یکسری که نه! 3-2 نفر این حرف را زدهاند. دیرباز در گفتوگو با تسنیم در توضیح این گزاره و انتقادش به برخی چهرهها میگوید: من نمیفهمم این قضیه را! حرف هم که میزنی محکوم میشوی اما من خودم میگویم آدم یا باید باشد یا نباشد. در سیستمی که فعالیت میکنی و از این طریق دیده شدی نمک بخوری و نمکدان را بشکنی! کسانی که با تلویزیون قهر کردهاند اصلاً با تلویزیون به مردم معرفی شدهاند. این رویه اشتباهی است.
به غیر از این واکنشها اما حضور برخی چهرههای سرشناس سینما و تلویزیون در قاب سیما، پاسخی قابلتاملتر به ادعاهای این چهرههای دستچندمی درباره تحریم تلویزیون است. چه سلبریتیهای شبکههای اجتماعی خوششان بیاید چه خوششان نیاید، تلویزیون بهعنوان قدرتمندترین رسانه و پرمخاطبترین رسانه کشور، محل ظهور و بروز استعدادها و همچنین فعالیت ستارههایی است که همواره تلویزیون را انتخاب کردهاند.
یکی از چهرههایی که طی دورههای زمانی مختلف و پس از فعالیت در شبکه نمایش خانگی، باز سراغ تلویزیون آمده و این مدیوم را برای فعالیت هنری انتخاب کرده، مهران مدیری است که در شبهای پیش رو با دورهمی روی آنتن میرود. برنامهای که شاید در هیچ ساختار دیگری به اندازه سیما مخاطب نداشته باشد و اتفاقا یکی از برنامههای موفق در چارچوب تلویزیون است. اما چرا تلویزیون برای مهران مدیری و برنامهسازان دیگر و برنامههایی مانند «دورهمی» بهتر است؟ دورهمی و برنامههایی شبیه به آن برای «مخاطب» ساخته میشوند و مخاطب کجاست؟ آیا مخاطب حداقلی و کمتر از یک درصدی شبکه نمایش خانگی با مخاطب عام و جمعیت چندده میلیونی صداوسیما قابل مقایسه است؟
مردم به عنوان بخش جداییناپذیر برنامههای تلویزیون؛ چه به عنوان مخاطبان حاضر در برنامه و چه آنها که با اظهارنظرها و واکنشها در شبکههای اجتماعی برنامههای صداوسیما را به اشتراک میگذارند، این واقعیت را میدانند که تلویزیون جایی است که تقریبا همه چهرههای مهم سینمایی و تلویزیونی حیات کاریشان را از آنجا آغاز کردهاند. دقیقا تلویزیون جایی است که میشود از طریق آن معروف و مشهور شد. حتی کسانی که بهزعم برخی رسانهها و حتی به تصور خودشان در برنامهسازی خارج از تلویزیون موفق عمل کردهاند، بارها اذعان کردهاند در سالهای عدم حضور در تلویزیون از خاطر مردم رفتهاند و براحتی فراموش شدهاند.
رضا رشیدپور هم یکی از برنامهسازان موفقی است که سال گذشته پس از چندسال دوری از تلویزیون و برنامهسازی در فضای اینترنتی به تلویزیون بازگشت و این بازگشت ادامهدار نیز شد. او پس از اجرای برنامهای در نوروز 97، برنامه حالا خورشید را در هم روی آنتن برد و حتی اجرای بخش عصرگاهی این برنامه را نیز عهدهدار شد. او این شبها با ویژهبرنامهای برای شب یلدا دوباره روی آنتن میرود. علاوه بر این، لیست بلندبالای بازیگران، مجریان و چهرهها از بزرگترین کارگردانان سینما تا برندگان سیمرغ جشنواره فجر و جایزههای سینمایی که در طول سال با تلویزیون همکاری داشتهاند، واقعیتی را که ما به عنوان تیتر این مطلب انتخاب کردهایم به اثبات میرساند: تنها سیماست که میماند!
***
چه چهرههایی در برنامههای شب یلدای تلویزیون حضور مییابند؟
امسال نیز شبکههای مختلف سیما قرار است با دستی پر به استقبال شب یلدا بروند. شبکه اول سیما امسال با علی ضیا به استقبال مخاطبانی میرود که میخواهند شب یلدای خود را در کنار قدیمیترین شبکه تلویزیون بگذارنند. این برنامه در 2 روزی که روی آنتن میرود، میزبان چهرههایی همچون گابریل کالدرون سرمربی تیم فوتبال پرسپولیس، داریوش فرضیایی و مادرش و خانواده امیرسلیمانی است. همچنین علی صادقی بازیگر محبوب طنز، جواد انصافی معروف به عبدلی، مجید قناد (عمو قناد کودکان) و مصطفی راغب خواننده هم از جمله چهرههایی هستند که امسال شب یلدا را از طریق تلویزیون در کنار مردم میگذرانند. همچنین در شبکه نسیم نیز علاوه بر ویژهبرنامه «دورهمی»، برنامه «چهل تیکه» با حضور محمدعلی کشاورز، پیشکسوت بازیگری سینما و تلویزیون به استقبال مخاطبان میرود. شبکه 2 هم ویژهبرنامهای را با نام «روشنترین شب» برای شب یلدا آماده کرده است. ویژه برنامه شبکه 5 هم با نام «ورزشگاه» حالوهوایی ورزشی دارد و بهداد سلیمی، مهران رجبی، مادر شهید مدافع حرم «محمدرضا دهقان»، سحر زکریا، حمید گودرزی، اکبر عبدی و علی پروین میهمانان این ویژهبرنامه خواهند بود. همچنین رضا رشیدپور هم بعد از چند ماه دوری از تلویزیون با ویژهبرنامه یلدایی «شب آرام» به تلویزیون بازگشته است. شبکه 4 سیما نیز در ابتکاری جالب توجه از رابعه مدنی و آفرین عبیسی 2 پیشکسوت بازیگری برای اجرای برنامه شب یلدای خود استفاده کرده است.
ارسال به دوستان
افزایش تنش میان جمهوریخواهان و دموکراتها بر سر ترامپ
ترامپ: من را فورامحاکمه کنید
گروه بینالملل: بامداد پنجشنبه به وقت تهران با وجود نامه 6 صفحهای تند و تیز دونالد ترامپ، نشست مجلس نمایندگان آمریکا برای بحث و رأیگیری درباره طرح استیضاح رئیسجمهوری مطابق برنامه برگزار شد. به گزارش دویچهوله، با توجه به اینکه اکثریت کرسیهای مجلس نمایندگان در اختیار حزب دموکرات است، همانطور که پیشبینی میشد ۲۳۰ نماینده درباره اتهام اول یعنی سوءاستفاده از قدرت علیه دونالد ترامپ رای دادند. ۱۹۷ نماینده این اتهام علیه ترامپ را وارد ندانستند. درباره اتهام دوم یعنی کارشکنی در کار کنگره، ۲۲۹ نفر رأی موافق و ۱۹۸ نفر رأی مخالف دادند. مجلس نمایندگان از ۴۳۵ نماینده دارای حق رای از ۵۰ ایالت آمریکا و 6 نماینده ناظر و بدون حق رای تشکیل میشود. هر حزب برای در دست گرفتن اکثریت باید دستکم ۲۱۸ کرسی را در اختیار داشته باشد که دموکراتها در انتخابات آبانماه سال پیش موفق به این کار شدند. نشست بامداد پنجشنبه برای بررسی 2 اتهام مطرح شده علیه دونالد ترامپ مبنی بر سوءاستفاده از قدرت و جلوگیری از تحقیقات کنگره در پرونده اوکراین برگزار شد. «استفانی گریشام» سخنگوی ترامپ، نتیجه رأیگیری در مجلس نمایندگان را «نقطه عطفی در یکی از شرمآورترین اپیزودهای تاریخ» آمریکا دانست. به گفته کاخ سفید، ترامپ مطمئن است در سنا برعکس مجلس نمایندگان جلسهای منصفانه برگزار و او کاملا تبرئه خواهد شد. جمهوریخواهان در مجلس سنا اکثریت را دارند و این مجلس نیز باید درباره استیضاح رأیگیری کند.
* واکنش ترامپ
رئیسجمهور آمریکا در توئیتی در واکنش به تصمیم نانسی پلوسی برای عدم ارسال پرونده استیضاحش به مجلس سنا تا زمان روشن شدن جزئیات فرآیند محاکمه وی در این مجلس گفت میخواهد «فورا محاکمه شود». بر اساس گزارش اسپوتنیک، دونالد ترامپ با انتشار توئیتی پس از رای اکثریت اعضای مجلس نمایندگان آمریکا به تصویب بندهای مربوط به استیضاحش نوشت دموکراتها هیچ فرآیند درستی را برای استیضاح او اجرا نکردند و به او اجازه دسترسی به هیچ چیز اعم از وکیل و شاهد و... ندادند. ترامپ در این توئیت نوشت: «بعد از آنکه دموکراتها هیچ فرآیند درستی را [برای استیضاح] در مجلس نمایندگان برای من در نظر نگرفتند، بدون آنکه اجازه به دسترسی به هیچ وکیل، شاهد یا هیچ چیز دیگری بدهند، حالا میخواهند به مجلس سنا بگویند چطور محاکمه مدنظر آنها را پیش ببرد. در واقع آنها هیچ سند و مدرکی برای اثبات هیچ چیز ندارند و این سند و مدرکها هرگز ارائه و پدیدار نخواهند شد. آنها میخواهند کنار بکشند. من خواستار محاکمه فوری هستم». ترامپ در یک توئیت دیگر به این مسأله اشاره کرد که رأیگیری مربوط به تصویب بندهای استیضاحش در مجلس نمایندگان آمریکا ثابت کرد «جمهوریخواهان هیچگاه تاکنون آنقدر متحد نبودهاند» و دموکراتها نتوانستند «حتی یک رأی از سمت نمایندگان جمهوریخواه مجلس نمایندگان به نفع خود داشته باشند». ترامپ در این توئیت نوشت: «دموکراتهای مجلس نمایندگان آمریکا نتوانستند حتی یک رای از سمت جمهوریخواهان درباره حقه استیضاح به دست آورند. جمهوریخواهان هرگز تاکنون اینقدر متحد نبودهاند. پرونده دموکراتها آنقدر بد است که نمیخواهند وارد مرحله محاکمه من شوند». نانسی پلوسی، رئیس دموکرات مجلس نمایندگان آمریکا بعد از برگزاری رأیگیری مربوط به تصویب بندهای استیضاح ترامپ در این مجلس از ارسال پرونده استیضاح به مجلس سنا به منظور برپایی محاکمه خودداری کرد و گفت مجلس نمایندگان بعد از مشخص شدن فرآیند سنا برای محاکمه ترامپ، این پرونده را برای آنها خواهد فرستاد. وی گفت: مرحله بعدی که ما به دنبالش هستیم این است که ببینیم چه زمان در مجلس سنا فرآیند استیضاح مشخص میشود. پس از آن تعداد مدیرانی که میتوانیم به آنها مراجعه و انتخابشان کنیم، مشخص میشود. پلوسی در یک کنفرانس خبری در پاسخ به اینکه چه زمان تصمیم آنها در قبال محاکمه ترامپ در سنا مشخص خواهد شد، گفت منتظر این است ببیند سنا دست به چه کاری خواهد زد.
* مناظره دموکراتها تحتالشعاع استیضاح
در همین حال ششمین مناظره زنده نامزدهای دموکرات برای شرکت در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در سال ۲۰۲۰ در شهر لسآنجلس برگزار شد. ۷ نامزد دموکرات با وجود اختلاف در بسیاری مسائل بر سر یک مسأله همگی توافق دارند: غیرقابل تحملشدن دونالد ترامپ. در ششمین مناظره نامزدهای دموکرات برای انتخابات ریاستجمهوری نوامبر ۲۰۲۰، هفت کاندیدای دموکرات، پس از تلاش برای استیضاح دونالد ترامپ، بار دیگر بر انتقادهای شدید خود به عملکرد رئیسجمهور تأکید کردند. الیزابت وارن در این مناظره تلویزیونی، ترامپ را فاسدترین رئیسجمهور تاریخ آمریکا نامید. سناتور برنی سندرز هم رئیسجمهور کنونی را مبتلا به دروغگویی بیمارگونه خواند که مقام ریاستجمهوری را بیحرمت کرده است. جو بایدن، معاون ریاستجمهور پیشین که از نگاه ناظران به عنوان بخت اول دموکراتها برای تصدی این پست در انتخابات آینده دیده میشود، در میانه کاندیداها ایستاده بود. بایدن با اشاره به اینکه صداقت مقام ریاستجمهوری باید از نو احیا شود، گفت قصد دارد به رأیدهندگان بفهماند ترامپ لیاقت تصدی مقام ریاستجمهوری برای 4 سال دیگر را ندارد. در ششمین مناظره تلویزیونی رقبای دموکرات در شهر لسآنجلس موضوع استیضاح رئیسجمهور، بحث نخست نامزدهای دموکرات بود. در این میان مواردی چون محبوبیت کاندیداها بر پایه آخرین نظرسنجیها، موضوعی تعیینکننده برای حضور نامزدهای دموکرات در این مناظره تلویزیونی در برابر دوربینهای شبکه سیانان بود. این برنامه را روزنامه «پلیتیکو» سازماندهی کرده بود.
* نظر آمریکاییها درباره استیضاح
نتایج یک نظرسنجی جدید در آمریکا نشان میدهد بیش از نیمی از مردم این کشور معتقدند تحقیقات مجلس نمایندگان برای استیضاح رئیسجمهور ایالات متحده مدارک متقاعدکنندهای را در این موضوع ارائه کرده است. به نوشته وبگاه هیل، این نظرسنجی که بهصورت مشترک توسط موسسه هریسایکس و نشریه هیل انجام شده، نشان میدهد ۵۳ درصد آمریکاییها میگویند مدارک مستدلی برای استیضاح دونالد ترامپ وجود دارد اما ۴۷ درصد اعتقاد دارند که دموکراتهای مجلس نمایندگان مدارک کافی ارائه نکردهاند. این نتایج در حوزههای هر حزب فاصله بیشتری با هم داشت به گونهای که ۸۳ درصد حامیان حزب دموکرات مدارک استیضاح را کافی دانستهاند اما این رقم برای حامیان حزب جمهوریخواه ۲۳ درصد است. این پیمایش یک روز بعد از تصویب طرح استیضاح ترامپ در مجلس نمایندگان، با حجم نمونه ۱۰۰۱ آمریکایی واجد شروط رأی دادن (در انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۲۰) و در روزهای هفدهم و هجدهم دسامبر با حاشیه خطای 1/3 درصد انجام شده است.
ارسال به دوستان
پرونده «وطنامروز» از نقش جامعه حاشیه شهرها در ایجاد قدرت سیاسی و تکلیف جریان انقلابی در انتخابات پیش رو
بیایید حاشیه برویم!
گفتوگو با معاون فرهنگی کمیته امداد امام خمینی (ره): فرصت و تهدید حاشیه
شکل گرفتن دامنهای از اعتراضات پس از گران شدن نرخ بنزین و جرقه خوردن موج بیسابقهای از آشوبهای میدانی مهمترین مساله و سوژه بحث یک ماه اخیر در فضای رسانهای، نخبگانی و عمومی کشور بوده است. در میان مجموعه این مباحث شاید بتوان یکی از کلیدیترین آنها را مقوله «حاشیه و متن» اجتماعی در میان حوادث اخیر دانست. از موضعگیری سیاسی یکی از فعالان سیاسی اصلاحطلب که این اعتراضات را کمتاثیر بر رای مردم به اصلاحطلبان دانسته و رای حاشیهها را رای «مناسکی» خوانده بود تا هشدارها نسبت به فعال شدن شکافهای اجتماعی میان جمعیت حاشیهای کشور، همگی موید اهمیت سوژه حاشیه و حاشیهنشینی در تحولات این روزهای کشور است. با تمام این اوصاف موقعیت فعلی «حاشیه» و نسبت آن با «متن» قدرت در حال و آینده کشور را چگونه میتوان توصیف کرد؟ بررسی این پرسش و راهکارها برای احیای موقعیت این جمعیت فراموش شده، موضوع پرونده امروز «وطن امروز» است. *** صادق فرامرزی*: «حاشیه جمعیت دارد اما صدایی ندارد. جمعیتی که صدایش شنیده نشود تبدیل به جامعه هدف نمیشود و جمعیتی که جامعه هدف هیچ گروهی نباشد، احساس بیگانگی میکند و به دنبال اثبات وجود خود میرود». این تعریف را شاید بتوان مختصرترین تعریف از قشر حاشیهای در مناسبات اجتماعی و سیاسی دانست. نهادینه شدن محرومیت برای گروهی که حتی از منظر جغرافیایی نیز خارج از خط و خطکشیها تعریف میشوند، باعث عدم دستیابی آنها به بسترهای اصلی پیگیری مطالباتشان میشود و همین بیصدایی باعث حذف آنها در میان صورت مسألههای تصمیمگیری شده و امکان تحرک اجتماعی و طبقاتیشان را بیش از پیش سد میکند. با چنین مقدمهای سخن گفتن از حاشیه بدون در نظر داشتن موقعیت سیاسی و اجتماعیاش تنها باعث تشدید شکاف میان واقعیت و تحلیل انتزاعی میشود. در مکانیسمی با ویژگیهای فوق، آنچه مسلم و قطعی به نظر میرسد این است که حاشیه در عین ظرفیت انسانی گستردهای که دارد، با تقاضای چندانی در معادلات اقتصادی و سیاسی مواجه نمیشود و همین امر حاشیه را تبدیل به لشکری از نیروی ارزانقیمت انسانی میکند که باعث کاهش درآمد و امنیت شغلی مشاغل یدی و کارگری میشود. متقابل اینها، عدم توانایی اقتصادی یک گروه حاشیهای او را از انگیزه کار اجتماعی و سیاسی دور کرده و اگر این امر تداوم پیدا کند، زمینهساز ظرفیت بالقوهای برای گرایش پیدا کردن به کنش رادیکال میشود. جمعیت حاشیهای همانقدر که در دسترس است، توانایی دستیابی ندارد. مطالبات خود را چندان نمیتواند طرح کند و اگر به دنبال طرح آن از بستر رادیکال برود باعث تبدیل مطالباتش به بحرانی امنیتی میشود و جرقه این بحران بار دیگر باعث انباشت حجم زیادتری از معضلات و دغدغهها میشود. حال در این پازل سخت و معادله انعطافناپذیر راهحل چیست؟ شاید بتوان سادهترین راهحل را در خلق انگیزه فعالیت مدنی با سهیم کردن حاشیهها در بطن معادلات سیاسی دانست. محدود شدن رقابتهای سیاسی به میدانی برای نخبگان و یقهسفیدهای طبقه متوسطی که توانایی اثبات خویش را دارند، تنها به مضاعف شدن معضلات انباشت شده حاشیهها منتهی میشود. حاشیه اگر صدایی در بطن نداشته باشد، تنها گزینه مقابل خود را انتحار میبیند.
قریب 5 سال پیش اکبر ترکان مشهور به ابوالمشاغل دولت یازدهم با حضور در برنامهای تلویزیونی به بررسی نتایج و آسیبهای متعدد مناطق آزاد تجاری پرداخت. وی در بخشی از صحبتهایش با اشاره به طرح واگذاری باغها و نخلستانهای خوزستان به متمولان سایر شهرها و کشورها از این طرح بهعنوان بستری برای ایجاد اشتغال یاد کرد و زمانی که مجری برنامه از او پیرامون کیفیت مشاغل تولیدی همچون دربانی و باغبانی نیروهای بومی برای مالکان غیربومی و تحقیر جمعی آنها پرسید، پاسخ این مقام دولتی چیزی جز تایید و البته مشروعیتبخشی به این امر نبود. قریب 4 سال پیش و پس از پیروزی لیست اصلاحطلبان در تهران و ناکامی عمده کاندیداهای این جریان در شهرستانها، حسین مرعشی از اعضای مرکزیت حزب کارگزاران سازندگی در تحلیل نتایج انتخابات گفت: «اکنون میتوان شاخص توسعه سیاسی ایران در تهران را 100، در مراکز استانها 50 و در شهرستانها 30 در نظر گرفت. ظرف 10 سال آینده توسعهیافتگی سیاسی به سراسر ایران سرایت میکند و مردم میآموزند به جای تکیه بر شناخت خود به سمت انتخاب بستههای سیاسی پیش بروند». چندی پیش زمانی که خبرنگاری از استاندار سابق تهران پیرامون بحران مهاجرت به تهران پرسید، او جوابی ساده و یک خطی داشت و آن هم تکرار ایده گران کردن تهران (به عنوان مرکز) برای ناممکن کردن مهاجرت اقشار محروم به پایتخت بود.
این سه مثال را میتوان بهعنوان مشتی از نمونه خروار در نوع نگاه و راهحل نیروی طرفدار توسعه اقتصادی و سیاسی کشور دانست. در این نگاه، حاشیه وجود دارد اما جامعه آن نهتنها هدف محسوب نمیشود که بهعنوان نیرویی اضافی و مخل در روند توسعه و جامعه مرکزی تعریف میشود، در نهایت نیز راهحلی که صادر میشود یا همرنگ مرکز شدن (رای دادن به گزینه انتخاباتی مطلوب مرکزنشینان) است یا عدم تلاش برای رسیدن به مرکز (تبدیل کردن مرکز به کالای لوکس و غیرقابل دسترسی) و قبول تصرف محیط بومیشان توسط غیربومیان به شرط خلق حداقل موقعیتهای ادامه حیات!
در این نگاه نهتنها حاشیه رسمیت و وجاهت ندارد که اگر تلاشی ولو ناموفق برای اثبات اراده سیاسی خود کند، با رفتاری مشابه شورش مرکز علیه رای حاشیه همانند سال 88 مواجه خواهد شد و وتوی این اراده بهعنوان حقی مشروع از سوی مرکز برشمرده میشود.
سخنان اخیر «علی شکوریراد» در تحلیل نسبت حوادث آبانماه با میزان رای اصلاحطلبان در انتخابات اسفندماه که بازنشری مجدد از نظر 4 سال قبل مرعشی محسوب میشد، هر چند با واکنشهای تندی مواجه شد اما تا حدی فراتر از نوع مواجهه یک جناح سیاسی با یک جمعیت حاشیه گواهی بر ادغام 2 گزاره فوق محسوب میشد. اگر در تکمیل آنچه تا به اینجا گفته شد یعنی «بیصدایی» حاشیه و «رسمیت نداشتن» آن از سوی جریان نخبگانی مرکز به دنبال مصداق عینی بگردیم، شاید بتوان درصد میزان مشارکتهای انتخاباتی در سالهای گذشته را مورد بررسی قرار داد. انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی (اسفند 90) و دهمین دوره آن (اسفند 94) در 2 شرایط کاملا متفاوت برگزار شد. در حالی که اسفند 90 قاطبه جریان اصلاحات با تحریم غیررسمی انتخابات در آن مشارکتی نداشتند، اسفند 94 تمام ظرفیت اجتماعی خود را برای مشارکت در انتخابات دخیل و بارها این گزاره را تکرار کردند که پیروزی اصلاحطلبان همواره در سایه مشارکت بالا و پیروزی اصولگرایان در سایه مشارکت پایینتر حاصل شده و پس از پیروزی در پایتخت و کلانشهرها آن را بهعنوان مصداقی بر گواه فرضیهشان تکرار کردند. اما در این میان چیزی که کمتر مورد توجه قرار گرفت مقایسه درصد مشارکت در 2 انتخابات مزبور بود. میزان مشارکت سراسر کشور در انتخابات اسفند 90، 64 درصد و در اسفند 94، 62 درصد (2درصد کاهش) و این میزان برای پایتخت در اسفند 90، 48 درصد و در اسفند 94، 50 درصد (2درصد افزایش) بوده است.
در چنین وضعیتی چه چیز تصویر مشارکت بالا در سال94 و عدم مشارکت در سال90 را شکل میدهد؟ پاسخ به این سوال را نمیتوان محدود به یک خط و گزاره کرد اما مهمترین چیز رای حاشیه بیصدا در سال 90 و رای مرکز تریبوندار در سال 94 بوده است. با چنین عینکی میتوان متوجه دلسردی حاشیه در موضوع رقابت سیاسی در جریان مرکز شد؛ امری که هر چند به شکلی معنادار بود اما به تصویر کشیده نشد!
براساس آمار موجود، نزدیک به 3 هزار سکونتگاه حاشیهای در کشور با جمعیتی میان 20-15 میلیون نفر بین یکچهارم تا یک پنجم جمعیت کشور را در خود داشته است. هر چند محدود کردن تعریف حاشیه به ساکنان حاشیهنشین شهری دور از منطق اجتماعی محسوب میشود و باید با در نظر گرفتن پارامترهای دیگر همچون میزان امکان رشد، میزان اثرگذاری اجتماعی، میزان سهم در سیاستگذاریهای کلان و... جمعیتی از مرکزنشینان را هم در زمره حاشیه اجتماعی تعریف کرد اما همین آمار نیز بخوبی گویای گستره عظیم حاشیهنشینهای عرصههای مختلف است.
سرخوردگی بابت پیدا نکردن جایگاهی در رقابت سیاسی برای احقاق حقوق خویش، دریافت نشدن پیام کاهش مشارکت سیاسی در انتخاباتهای اخیر و انباشت چالشهای سیاسی و اجتماعی پیشین بعد از بحرانهای اقتصادی و... حاشیه اجتماعی ایران را در شرایط دشواری قرار داده است. حوادث آبان ماه سال جاری خبر از کمین خشونت و رادیکالیسم بهعنوان راهحل اثبات خویشتن در نقاط حاشیهای داد و کاهش مشارکت حاشیهنشینها بهعنوان گروهی با انگیزه حداکثری در ادوار مختلف انتخابات گویای این امر است که گروههای سیاسی حلقه اتصال موفقی برای نزدیکی حاشیه با متن قدرت و پیگیری مطالبات آنان نبودهاند. اسفندماه سال جاری و انتخابات مهمی که در پیش است میتواند میدان آماده و مهمی در زمینه تلاش نیروهای معتقد انقلابی که ایده «عدالت اجتماعی» را نه بهعنوان مانع که بهعنوان عامل توسعه و پیشرفت میدانند، باشد تا صدای حاشیههای فراموش شده و نشان دادن راهی برای مشارکت موثر و مسالمتآمیز آنان در رقابتهای سیاسی باشد. نوع این مواجهه یقینا از تعیینکنندهترین عوامل برای افزایش سرمایه اجتماعی کشور و ارتقای امید ملی در میان گروهی است که بیشترین فشار معیشتی را تحمل میکنند. روزنامهنگار* *** نسبت و جایگاه حاشیه و حاشیهنشینان با گفتمان انقلاب اسلامی از مباحث مورد بحث در فضاهای فکری و اجرایی کشور بوده است. جایگاه حاشیهنشینان در روند کلی سیاستگذاریهای کشور و خوشبینی و بدبینی نیروهای سیاسی به این جمعیت باعث شد با حجتالاسلام علی جعفری، معاون فرهنگی کمیته امداد امام خمینی (ره) به گفتوگو بپردازیم.
* بررسی فضای اجتماعی مبارزات منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی گویای وجود نقش برجستهای برای حاشیهنشینان است اما گذر زمان به یکباره حاشیهنشینی را از پدیدهای مذموم که باید آن را حذف کرد تبدیل به پدیدهای معمول کرد که میتوان از آن بهعنوان راهکاری برای تعادلبخشی استفاده کرد. این تغییر نگاه در گذر دهههای اخیر را چگونه میشود تحلیل کرد؟
نخستین نکتهای که باید مورد توجه قرار گیرد لزوم تفکیک میان حاشیه به مثابه یک جغرافیا و حاشیه به مثابه یک طبقه اجتماعی است. من حاشیه را فراتر از تعریف جغرافیایی آن واجد یک تعریف اجتماعی میدانم که در آن طبقهای بیرون از متن و مرکز تعریف میشود زیرا وقتی از حاشیه بهعنوان یک تعریف با مبنای جغرافیایی حرف میزنیم حاشیه تبدیل به یک آسیب اجتماعی میشود که باید برای رفع و رجوعش اقداماتی انجام داد اما زمانی که از حاشیه بهعنوان یک طبقه اجتماعی یاد میکنیم بحث فراتر از یک آسیب اجتماعی و شهری تعریف میشود. با چنین نگاهی بحث به سمت یک پرسش اصلیتر میرود که چرا اساسا جامعه و شیوه اداره آن به سمت و سویی رفته که بخشی از آن بهعنوان مرکز و بخش دیگر بهعنوان نیرویی پیرامونی تعریف شده است، حال خود این پیرامون ممکن است در مقیاس جغرافیایی در حاشیه ساکن باشد یا حتی در مرکز قرار گرفته باشد. دروازه غار یک مصداق از حاشیه محسوب میشود اما میتوان فردی را پیدا کرد که در کنار نهاد ریاستجمهوری بهعنوان مرکزیترین نقطه شهر ساکن باشد اما در زمره حاشیهنشینها تعریف شود، امروز هرکس آمار مددجوهای کمیته امداد را که ساکن شمیرانات و شمال تهران هستند ببیند تعجب میکند. اینها همگی از منظر طبقاتی و اجتماعی بهعنوان حاشیه تعریف میشوند ولی ممکن است از منظر جغرافیایی اتفاقا در مرکز تعریف شوند.
* نوع نگاهها به همین طبقه حاشیهای (نه حاشیه جغرافیایی) چگونه بوده است؟
با نگاهی به مقدمه بالا تازه میتوان وارد بحث اصلی و سوال شما شد که چگونه انقلاب اسلامی بهعنوان یک حرکت جمعی برای مهار کردن چنین دوگانهای جرقه خورد و افرادی را از حاشیه و به نمایندگی از حاشیه به متن قدرت کشاند تا وجود حاشیه را از بین ببرند اما بخشی از آنها خودشان با رسیدن به متن و مرکز قدرت شروع به بازتولید و تداوم مناسبات اجتماعی بر مبنای حاشیه و مرکز کردند. از این گروه میتوان با تعبیر «اشراف انقلابی» یاد کرد که ماهیت وجودی آنها به مراتب از دوگانه حاشیه و مرکزی که قبل از انقلاب وجود داشته خطرناکتر است، چرا که آنجا مرکز با ماهیتی سکولار خود را در مقابل حاشیه تعریف میکرد اما این اشراف جدید خود را با لباس انقلاب و انقلابیگری تعریف کردهاند. رد این گروه را در بیانات امام(ره) میتوان در «منشور روحانیت» مشاهده کرد، آنجا امام(ره) از یک طبقه و قشر با عنوان «عقلای قوم» یاد میکنند که این گروه جمهوری اسلامی را بدون محتوای انقلابی آن میپذیرند و به دنبال تهی کردن جمهوری اسلامی از جهش و حرکت انقلابی آن هستند. آن زمان تزویر این عقلای قوم را میشد جایی پیدا کرد که برای مثال در مسالهای همانند استکبارستیزی مسیری جدا از خط امام داشتند اما در همان حال سادهزیستی را رعایت میکردند و امام(ره) هشدار میدادند فریب سادهزیستی اینها را نخورید اما در وضعیت فعلی همان طبقه و قشر مورد بحث حتی دیگر سادهزیستی را برای حفظ ظاهر هم رعایت نمیکنند و زندگی اشرافی دارند که سبک زندگی آنها هیچ شباهتی با پابرهنههای حاشیه که قرار بود نماینده آنها باشند ندارد.
مساله امروز ما باید عبور از این مرحله باشد، «گام دوم» انقلاب که مورد تاکید رهبر حکیم انقلاب نیز بوده است بدون عبور کردن از این اشراف قابلیت تحقق ندارد و به عبارت سادهتر یکبار دیگر حاشیهها باید درون انقلاب یک انقلاب برای زدودن این اشراف بکنند. رهبری در بیانیه گام دوم بر کلیدواژه «جهاد امیدآفرینی» تاکید ویژه داشتند و از نظر من یکی از مهمترین عواملی که میتواند باعث شکلگیری این جهاد امیدآفرین شود عبور از اشراف سیاسی و وارد کردن یک بدنه جوان انقلابی از دل حاشیهها به درون مرکز قدرت است.
* با گذر زمان شاهد تهی شدن فضای اجتماعی و سیاسی از کنشگری گروههای حاشیهای بودیم تا به مرور زمان فاصله آنها بهعنوان نیروی آرمانی انقلاب با متن حوادث زیاد شود. چه عاملی منتج به چنین فضایی شد؟
اینها را میتوان بهعنوان نتایج غلبه پیدا کردن «ایده آسیبشناسی اجتماعی» دانست، یعنی زمانی که مستضعفین بهعنوان گروهی که قرار بر وراثت آنها بر زمین بوده و در فضای انقلابی بهعنوان نیروی پیشرو تحولات نیز به شمار میرفتند، تبدیل به یک ابژه مورد مطالعه میشوند که باید کنترل و مهار شود تا آسیبهای آن جامعه را نابهنجار نکند. وقتی مستضعفین در ادبیات سیاسی تبدیل به قشر آسیبپذیر میشوند بعدها از این قشر آسیبپذیر میتوان حاشیهنشینی را در آورد و در نهایت آن را تبدیل به نیرویی ضدارزش اجتماعی کرد. من این تغییر در مفهوم مستضعفین را که یکی از مهمترین عقبنشینیها توسط همان «عقلای قوم» بوده است، نقطه آغازین این رسمیت یافتن حاشیهنشینی در فضای فکری و ادبیات سیاسی کشور میدانم.
* گروههای حاشیهای در چنین فضایی چه جایگاهی در تحولات برای خودشان قائل هستند؟
در حال حاضر نظم موجود منافع طبقه متوسط رو به بالا را بیشتر از حاشیه تامین میکند و شاهد آن هستیم حاشیه تلاشی بیشتر نسبت به طبقه متوسط رو به بالا برای تغییر نظم موجود دارد. البته این میتواند یک فرصت باشد؛ چرا که یک بدنه جوان وفادار به انقلاب که خودش نیز خاستگاهی از حاشیه دارد میتواند با تجربهای که از این چند دهه و تحولات آن کسب کرده شرایط را برای تغییر معادلات بازی هموار کند که این میتواند طلیعهای برای گام دوم انقلاب باشد اما اگر عکس این اتفاق بیفتد و حاشیهها احساس ناامیدی کاملی از انقلاب کنند میتوان بلندترین زنگ خطر را برای انقلابی که خودش خاستگاه حاشیهای داشته است شنید.
* جریان انقلابی چگونه میتواند به این گروه عاملیت ببخشد؟
لیدرهای جریان انقلاب خودشان باید از مستضعفین باشند تا بدنه حاشیهای کشور بتواند آنها را به مثابه نمایندهای برای پیگیری مطالباتشان به رسمیت بشناسد. جریان انقلابی نباید ضد تمول و رفاهگرایی شود اما نمادهای آن باید نمودی از سبک زندگی حاشیهها باشند. امام(ره) این شاخص را برای جریان انقلابی معرفی کردند که «تنها آنها با ما تا آخر خط خواهند بود که طعم فقر و استضعاف را چشیده باشند»، ما شاهد آن بودهایم که خیلیها با رای نیروهای انقلابی به قدرت رسیدند اما چون خاستگاهی که داشتند در این قاعده نمیگنجیده در بزنگاههایی همچون برجام، FATF، سند2030 و... قالب تهی کردند.
* به عنوان پرسش آخر به حوادث آبانماه و اعتراضاتی که حول موضوع گرانی بنزین رخ داد بپردازیم. این حوادث خیلیها را متوجه حجم نارضایتی حاشیهنشینها کرد، به گونهای که اینبار به جای مناطقی که محل سکونت و رفت و آمد طبقه متوسط است شاهد جرقه خوردن حوادث در مناطق حاشیهای بودیم. با تغییر طبقاتی فضای اعتراضات باید چگونه مواجه شد؟
فضای واگرایی با جمهوری اسلامی در سال 88 از سوی طبقه متوسط رو به بالا و مرکزنشین بود اما در اعتراضات آبانماه شاهد واگرایی از سوی جامعه حاشیهای بودیم. نکته مهمی که در قیاس حوادث سال 88 و 98 نباید مورد غفلت قرار گیرد نوع تعامل با 2 گروه معترض بود، به گونهای که سال 88 تلاش زیادی برای این میشد تا نوعی تعامل با جریان معترض مرکزی صورت گیرد اما در اعتراضات اخیر که جنبه حاشیهای داشت ما کمتر موردی را شاهد بودیم که فضا به سمت یک تعامل با معترضان برود. وقتی رهبر انقلاب شخصا میگویند در این حوادث باید حساب معترض از آشوبگر جدا شود و مقامات امنیتی خودشان میگویند.
85 درصد کشتهشدگان نسبتی با آشوب و خرابکاری نداشتند انتظار میرود فضای تعاملی با معترضان صورت گیرد اما در این یک ماه جز چند دیدار نمادین مسؤولان با خانواده قربانیان شاهد شکل گرفتن فضای تعاملی نبودیم. گویا بخشی از مسؤولان تعامل و همدلی بیشتری با اشراف و نخبگان در نسبت با حاشیهها و عوام دارند و من خطر چنین رویکردی را از خطر خود تجمعات بیشتر میدانم.
ارسال به دوستان
«وطنامروز» از رواج روابط نامتعارف در فضای مجازی و نبود نظارت بر اپلیکیشنها گزارش میدهد
آگهی «همدم یابی»!
فاطمه عسکرینیا: «به نام آگهی دعوت به کار، به کام امیال شیادان!» شاید این بهترین توصیف برای آگهیهایی باشد که این روزها بانوان و دختران جوینده شغل را در اپلیکشنهایی چون بازار، شیپور و... به سمت مقاصد شومشان میکشاند؛ آگهیهایی که عمدتا در ردیف دعوت به همکاری منشی یا نظافتکننده منزل وجود دارد. درست است که بخش قابل توجهی از آگهیدهندگان ابتدا با انتشار متن ساده آگهی در اپلیکیشنها، افراد را ضمن منع از تماسهای تلفنی به سمت چتهای خصوصی در پیامرسانها میکشانند تا چانهزنیهای خود پیرامون شرط و شروط کار را کاملتر انجام دهند اما در میان حجم انبوه این آگهیها دیده میشود که افراد با ذکر مشخصات سنی، وزنی و حتی ظاهری متقاضیان کار، از همان ابتدا فیلترهایی برای تماسهای دریافتی خود قرار میدهند. پیشنهاد اسکان رایگان خانم مجرد در منزل مرد مجرد در ازای کار نظافت و آشپزی خانه و پیشنهاد «ازدواج سفید» و همدلی و همزبانی دختران و زنان با مردان تنها هم از پیشنهادهایی است که اغلب در این چتها از سوی آگهیدهندگان به متقاضیان کار ارائه میشود، البته این دست آگهیها صرفا در بخش آگهیهای استخدام اپلیکیشنها خلاصه نمیشود و میتوان مشابه آنها را در آگهیهای بخش اجتماعی اعم از کمک به یک زن بیسرپرست، کمک به دانشجوی دختر تنها و... نیز مشاهده کرد. تعداد و تکثر این قبیل آگهیها در اپلیکیشنهای فوق باعث شده این نرمافزارها بیشتر به اپلیکیشنهای همسریابی، دوستیابی و... تبدیل شود.
* نیازمند همدمم
زن جوان گوشی به دست در میان آگهیهای دعوت به همکاری درج شده در اپلیکیشن به دنبال کاری نیمه وقت برای خود میگردد. چند مورد از آگهیها را ذخیره میکند. طبق خواسته آگهیدهنده از تماس تلفنی خودداری کرده و نسبت به ارسال پیام در شبکه مجازی اقدام میکند. بعد از سلام و معرفی، سوالات آگهیدهنده در این چند جمله خلاصه میشود:«قد، وزن، وضعیت تاهل؟ جواب سوالات فوق را همراه با یک عکس ارسال کنید».
بعد از ارسال پاسخها، عکس با حجاب ارسالی از سوی آگهیدهنده پذیرفته نمیشود. آگهیدهنده پیام میدهد:«عکس واضحتر ارسال شود». منظورش از واضحتر، عکس بیحجابتر است! زن مدتی سکوت میکند. زن جوان در پاسخ به سوال «عکس چه شد؟» مرد، مینویسد:«مگر قرار است بدون حجاب در منزل شما کار کنم؟» مرد بلافاصله جواب میدهد: «راستش را بخواهید من یک مرد مجرد و تنها هستم، بیش از اینکه به یک نفر برای انجام کارهای خانه نیاز داشته باشم، به یک همدم نیاز دارم. اگر شما هم مشکلی نداشته باشید بعد از ارسال عکس درباره مبلغ دریافتی در ازای همدمی با من با هم صحبت میکنیم. مطمئن باشید حقوق دریافتیتان خیلی بیشتر از کار نظافت است». زن مات و مبهوت به صفحه گوشی نگاه میکند. ترس بر چهرهاش نشسته و تنها راه رهایی از این ترس را مسدود کردن مخاطب میداند! اتوبوس به ایستگاه پایانی میرسد و او ناامیدتر از همیشه پیاده میشود و مسیر نامعلوم خیابان را در پیش میگیرد.
رضا بافتی، روانشناس و رواندرمانگر در گفتوگو با خبرنگار «وطن امروز» در این باره میگوید: «این آگهیها یک جرم مشهود است و شاید لازم باشد بیشتر برای جامعه اطلاعرسانی کنیم.
وی ادامه میدهد: «اگر زنان و دختران ما بدانند افرادی در قالب انتشار این دست از آگهیها دنبال سوءاستفاده از آنها و تامین خواستههای جنسیشان هستند، قطعا از این افراد نزد مراجع قضایی شکایت خواهند کرد. اما قریب به اتفاق افرادی که به نوعی با این آگهیها روبهرو میشوند، سکوت اختیار میکنند و با سکوت خود اجازه میدهند این افراد در فضای امنتری به فعالیتهای خود ادامه دهند».
این رفتارشناس این را هم متذکر میشود که تجربه ثابت کرده افرادی دست به چنین اقداماتی میزنند که پیشینه مشکلات روحی و روانی را دارند. وی ادامه داد: «نمیتوانیم مدعی شویم که این دست از آگهیها مشتریان خاص خود را ندارد، چرا که اگر اینطور بود هر روز بر تعداد آگهیهای فوق اضافه نمیشد و آگهیدهندگان با جسارت بیشتری به طرح اهداف خود از انتشار این آگهیها اقدام نمیکردند».
بافتی گفت: «خشونت علیه زنان در جامعه تنها به ضرب و شتم آنها خلاصه نمیشود؛ زن سرپرست خانواری که به تنهایی مجبور به تامین هزینههای زندگی است و هنری جز نظافت و... ندارد، وقتی با این شرایط روبهرو میشود به نوعی تحت خشونت قرار میگیرد. ناامیدی از پیدا کردن کار جدا از همه این تقاضاها در واقع بزرگترین خشونت علیه زنان است».
* نظارتی بر اپلیکیشنها نیست
چگونه متخلفان جنسی اینقدر جسور شده و براحتی و بدون هیچ ترسی آگهی «همدم یابی» منتشر و از زنان و دختران جوان سوءاستفاده میکنند؟
فاطمه قدرتی، وکیل پایه یک دادگستری به این سؤال اینگونه پاسخ میدهد: «عمده مشکلات ناشی از فعالیت اپلیکیشنهایی که خدمات اجتماعی را در بر میگیرند به نبود نظارت بر آنها بر میگردد». وی ادامه داد: «متاسفانه در میان آگهیهای فوق ما شاهد مواردی هستیم که نشان میدهد درج آگهی در صفحات اپلیکیشنهای فوق فاقد هر گونه چارچوب و خط و مشی قانونی است». قدرتی گفت:«درج سایز اندام بانوان در برخی از این آگهیها به خودی خود نشاندهنده هدف آگهیدهنده از درج این اگهی است؛ اگر نظارتی از سوی مدیران اپلیکیشن وجود داشت باید بلافاصله به محض درج آگهی از روی صفحه حذف شود».
به اعتقاد وی وقتی همه چیز فدای درآمدزایی میشود، اخلاقیات فراموش میشود. این وکیل پایه یک دادگستری با اظهار تاسف از سکوت زنان و دختران جوان در برابر این افراد میگوید:«متاسفانه سکوت دختران و زنان ما در برابر این رفتارهای تاسفبار باعث شده تا شاهد فعالیت صفحات دوستیابیهای پنهان زیر نقاب آگهیهای دعوت به همکاری در اپلیکیشنهای فوق باشیم».
وی گفت:«بخش قابل توجهی از زنان جامعه ما با حقوق خود ناآشنا هستند و این ناآگاهی به حقوق در فضای مجازی به اوج خود رسیده است. متاسفانه بروز رفتارهای غیراخلاقی علیه زنان در شبکههای مجازی دیگر یک موضوع عادی برای همه شده و حتی زنان هم دیگر عکسالعملی به این موارد نشان نمیدهند».
***
[زنگ خطری بزرگ برای جامعه]
با توجه به افزایش درج آگهیهای مبتذل و جنسی، خانوادهها از نهادهای نظارتی انتظار دارند بیش از پیش فعالیتهای مجازی تبهکاران و متخلفان را رصد کنند. از طرفی پلیس به خانوادهها توصیه کرده تخلفها را گزارش کنند.
جواد جاویدنیا، معاون دادستان کل کشور با تایید وقوع این جرائم در فضای مجازی، از انتشار این نوع آگهیها به عنوان عامل افزایش فساد در جامعه یاد کرده و میگوید:«افرادی که با این قبیل آگهیها روبهرو میشوند باید موضوع را به پلیس فتا منتقل کنند، دستگاه قضایی با توجه به مستندات موجود نسبت به پیگیری این امر اقدام خواهد کرد».
او با بیان اینکه هشدارهای لازم درباره دقتنظر مدیران اپلیکیشن دیوار هنگام تایید آگهیها داده شده و در این زمینه مراقبتهای لازم صورت میگیرد، اظهار داشت: «اخیرا دیده نشده افراد بهصورت علنی در آگهیها نسبت به طرح موضوعهای غیراخلاقی اقدام کنند و اغلب این درخواستها در تماسهای گرفته شده با آگهیدهنده اعلام میشود که در این زمینه نیازمند اطلاعرسانی افراد برای برخورد با خاطیان هستیم». معاون دادستان در امور جرائم سایبری هشدار داد و گفت:«کوتاهی افراد در گزارش موارد فوق میتواند به افزایش تعداد این آگهیها کمک کند؛ کاری که عواقب خطرناکی چون رواج مشکلات اخلاقی در جامعه، آدمربایی، فعالیت افراد در باندهای فساد، ضرب و جرح و حتی قتل را میتواند در پی داشته باشد».
ارسال به دوستان
پس از 3 سال کشمکش صورت گرفت
تصویب برگزیت درپارلمان انگلیس
گروه بینالملل: سرانجام عروس خاورمیانه نخستوزیر جدید خود را شناخت. پس از نزدیک به 3 ماه درگیری و بیش از یک ماه فقدان دولت، احزاب حاضر در پارلمان گزینه مورد توافق را با 69 رای معرفی کردند. به گزارش «وطنامروز» سعد حریری که پس از استعفا از سمت نخستوزیری به روشهای مختلف سعی در فرسایشی کردن و تداوم اعتراضات داشت تا از این طریق بتواند خواستههای خود را برای انتصاب مجدد در این سمت به اجرا بگذارد، با واقعیت جدیدی مواجه شد. او که تحت هر شرایطی آرای احزاب سنی را در سبد رای خود میدید، هرگز گمان نمیکرد حتی نتواند در جلسه مشورتی معرفی نخستوزیر هم کاندیدا باشد. انتخاب حسان دیاب به این سمت، معانی متعددی را در پس خود جای داده است. تشتت آرا و شکاف در جریان 14 مارس با اتخاذ موضع عدم حمایت از کاندیداتوری حریری از سوی حزب قوات لبنانیه و رای ندادن المستقبل به نواف سلام به عنوان گزینه مدنظر آمریکا، با این رایگیری مشخص شد. در مقابل انتخاب دیاب هم نشانه رویکرد جدیدی در احزاب سنی حاضر در پارلمان است که به دنبال اتخاذ رویهای جز رای و نظر تمامیتخواه حریری است. همچنین جریان 8 مارس به رهبری حزبالله هم نشان داد به عنوان یک جریان مردمی نقش تعیینکنندهای در همبستگی این جریان و انتخاب نخستوزیر خواهد داشت و هر گزینهای که به دنبال دولت بدون مشارکت حزبالله باشد از پیش شکست خورده است.
* نخستوزیر جدید لبنان کیست؟
«حسان دیاب» متولد سال 1959 در بیروت و وزیر آموزشوپرورش دولت اسبق، گزینه جدید نخستوزیری لبنان است که پس از جلسه مشورتی احزاب با رئیسجمهور معرفی شد. دیاب ۶۰ ساله دارای دکترای رشته مهندسی کامپیوتر از دانشگاه «بث» در بریتانیاست و از سال ۱۹۸۵ در دانشگاه آمریکایی بیروت در مقام استاد دانشگاه تدریس میکند. دیاب خود را در وبسایتش اینگونه معرفی کرده است: «یکی از معدود وزرای تکنوکرات از زمان استقلال لبنان». دیاب سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۴ در دوران نخستوزیری نجیب میقاتی، وزیر آموزشوپرورش بوده است. او همچنین اولین وزیر آموزشوپرورش لبنان بوده که تحصیلات دانشگاهی عالی داشته است. پس از پایان دوره وزارتش، به تدریس در دانشگاه و شغل خود در سمت معاونت دانشگاه بازگشت. دیاب که در حال حاضر در بیروت زندگی میکند، ازدواج کرده و 3 فرزند دارد. روز پنجشنبه پارلمان لبنان رایزنیهای خود را برای انتخاب نخستوزیر از ساعت 10:30 صبح آغاز کرد. نتایج این رایزنیها به این شرح است که 69 نماینده به حسان دیاب رأی دادند، 42 نماینده به هیچ شخصی رأی ندادند، 14 نفر به نواف سلام رای دادند و یک نفر نیز به حلیمه قعقور رأی داد. دیاب در نخستین اظهارنظرش پس از دستور عون برای تشکیل کابینه گفت: باید تلاشمان بر توقف فروپاشی و اعتمادسازی مجدد و حفظ وحدت ملی از طریق ایجاد پل ارتباطی میان تمام قشرهای مردم لبنان متمرکز باشد. برای تشکیل هر چه سریعتر دولت تلاش خواهم کرد و مذاکرات فراگیری را با مشارکت تمام گروهها و احزاب سیاسی برگزار خواهیم کرد.
وی بعد از دیدارش با میشل عون، رئیسجمهور لبنان گفت: من امیدوارم دولت جدید دغدغهها و نگرانیهای مردم را برطرف کرده و خواستههایشان را محقق کند و ثبات را در کشور از طریق یک طرح اصلاحگرایانه واقعی برقرار کند.
دیاب گفت: این مرحله بسیار حساس است و تلاش وافری را از سوی تمام گروههای سیاسی در دولت و خارج از آن میطلبد. ما با بحران ملی مواجهیم که اجازه درگیریهای سیاسی و شخصی را نمیدهد و به وحدت ملی نیاز دارد. وی خطاب به معترضان گفت: در طول ۶۴ روز به حرفهایتان گوش دادم و خشم و دردتان را بویژه درباره فساد در کشور دیدم. من احساس کردم انتفاضه شما سخن من و تمام کسانی است که مایلند دولت واقعی در کشور تشکیل شود.
***
یکجانبهگرایی حریری باعث شکستش شد
در حال حاضر که دیاب نخستوزیر مکلف برای تشکیل کابینه قلمداد میشود، تنها نگرانی دولت، کارشکنی جریانهای مخالف حسان دیاب در عرصه اقتصاد است. لبنان به لحاظ اقتصادی یکی از آشفتهترین دورانهای خود را پیش رو دارد و اساس اعتراضات هم بر پایه همین مسأله شکل گرفت. چرایی شکست حریری و اینکه حسان دیاب چگونه نخستوزیر شد و آیا خواهد توانست با تشکیل کابینه بر این مشکلات فائق آید موضوعاتی است که در گفتوگو با دکتر سعدالله زارعی، کارشناس مسائل غرب آسیا به آن پرداختهایم.
* * *
* روز پنجشنبه قرار بود جلسه رایزنیهای پارلمانی برای انتخاب نخستوزیر جدید لبنان برگزار شود و به نظر میرسید سعد حریری تنها گزینه برای این پست باشد اما اوضاع کاملا دگرگون شد و رئیسجمهور لبنان حسان دیاب را به عنوان نخستوزیر جدید مامور تشکیل کابینه کرد؛ چه شد؟
در ابتدای بحث باید به این موضوع اشاره کنم که آقای دیاب 69 رای خود را در جریان جلسه رای اعتماد پارلمان کسب نکرده و این آرا نتیجه جلسه مشورتی احزاب حاضر در پارلمان با رئیسجمهور است. از این جهت آقای دیاب باید در اولین جلسه رسمی پارلمان که احتمالا شنبه (امروز) برگزار خواهد شد، رای اعتماد بگیرد. نکته قابل توجه اینکه ایشان برای احراز پست نخستوزیری باید حداقل 60 رای کسب میکرد و برای مجوز تشکیل کابینه 65 رای لازم داشت که با کسب این 69 رای توانسته است رای لازم برای تشکیل کابینه را هم به دست آورد. اما اینکه چرا این اتفاق افتاد و جدیترین گزینه احراز این پست یعنی سعد حریری بهرغم تلاشهای پنهان و آشکار خود و حمایتهای المستقبل نتوانست به هدفش (جلب رای لازم برای کسب نخستوزیری) برسد، ناشی از این است که آقای حریری با تکبر و تمامیتخواهی به نظرات دلسوزانه جریان 8 مارس و در راس آن توصیههای حزبالله توجه نکرد. حزبالله بارها و بارها از زمان استعفای حریری از او خواسته بود با تعدیل خواستههایش مجددا خود را به عنوان نخستوزیر کاندیدا کند و حتی بهرغم عدم حمایت برخی احزاب جریان 8 مارس، همچنان احتمال رأی دادن حزبالله به او وجود داشت اما تعلل، کارشکنی و یکجانبهگرایی حریری که در لوای آن قصد داشت دولتی مطابق میل آمریکاییها تشکیل دهد، سبب شد احزاب پارلمانی با رایزنیهای سازنده از حریری عبور کنند.
* هفته پیش نبیه بری، رئیس پارلمان لبنان از سفر دیوید هیل، معاون وزیر خارجه آمریکا به لبنان خبر داد و هدف او را از این سفر رایزنی درباره تشکیل دولت عنوان کرد. بری همچنین در آن مقطع حریری را به عنوان گزینه نهایی نخستوزیری معرفی کرده بود؛ آیا حریری گزینه مدنظر آنها بود؟
آمریکاییها از اینکه حریری در نظر مردم لبنان شخصیت فاسدی است آگاه بودند و از این جهت آنها نواف سلام را به عنوان گزینه مدنظرشان معرفی کردند اما برای آمریکاییها تفاوتی بین شخصیتها وجود نداشت، آنها به دنبال این هستند دولت بدون حزبالله را به وجود آورند. نهایت هم که نواف سلام تنها 14 رای به دست آورد و این یعنی حتی حریری و حزب المستقبل هم به او رأی ندادند. این به معنای این است که حریری بر نخستوزیری خود پافشاری دارد.
* آیا این تفاوت موضع به معنای شکاف و اختلاف در جریان 14 مارس است؟
بهطور قطع همین طور است، چرا که عدم رای به نواف سلام از سوی المستقبل که 43 کرسی پارلمان را در اختیار دارد یعنی اختلافهای زیادی در بدنه این جریان وجود داشته و حالا سر باز کرده است. نکته قابل توجه اینکه روز دوشنبه هم سمیر جعجع، رهبر حزب قوات لبنانی در دیدار با رئیسجمهور لبنان گفته بود حزبش از هیچ کاندیدایی حمایت نخواهدکرد. این یعنی آنها هم حریری را برای نخستوزیری مناسب نمیدانستند، ضمن اینکه در رابطه با سلام هم همین موضع را داشتند. در مقابل این از هم گسستگی، ما در جریان 8 مارس شاهد یک اتحاد منسجم هستیم. حسان دیاب گزینهای بود که با حمایت فراکسیون مقاومت و الحرالوطنی توانست 69 رای را کسب کند. این یعنی سناریوی آمریکاییها مبنی بر دولت بدون حزبالله در لبنان شکست خورده است.
* در ابتدای بحث عنوان کردید حسان دیاب باید در اولین جلسه پارلمان حاضر شود تا بهطور رسمی در جلسه رأی اعتماد شرکت کند. تلاشهای حریری در این مدت نشان داد او علاقه زیادی به نخستوزیری در لبنان داشته؛ آیا باید دیاب را بهطور قطع نخستوزیر جدید لبنان بدانیم؟ امکان نفوذ جریانهای خارجی یا فشار شخصیتهای سیاسی در تغییر آرای احزاب محتمل است؟
لبنان همیشه محل اتفاقات غیرمنتظره بوده است اما فرآیندی که روز پنجشنبه رقم خورد، شانس دیاب را برای کسب رای اعتماد بسیار بالا برده تا حدی که رئیسجمهور او را مامور تشکیل کابینه کرده است. به هر حال تا زمان کسب رأی اعتماد از پارلمان احتمال هر چیزی وجود دارد ولی درصد تحقق این احتمالات خیلی کم است؛ مثل اینکه حریری با تعدیل خواستههایش احزاب سنی را که به دیاب رای دادند، مجاب کند رأی خود را برگردانند. حریری از زمان استیضاح این طرح را دنبال میکرد که با فرسایشی کردن وضعیت اعتراضات و تضعیف ساختارهای امنیتی خود را به عنوان منجی لبنان مجددا کاندیدا کند. معرفی شخصیتهایی از جانب وی برای احراز پست نخستوزیری و رد آنها از سوی حزب المستقبل و نهادهای مذهبی سنی مثل دارالفتوا نیز در همین راستا بود. حریری احتمال این را میداد که روز پنجشنبه رای نیاورد اما احتمال اینکه از رقابت کنار زده شود یا گزینه نهایی نخستوزیری انتخاب شود آن هم با 69 رای چیزی بود که شاید هرگز آن را در احتمالاتش نگنجانده بود.
* اما مطابق آخرین خبرها، حریری شکست را پذیرفته و از طرفدارانش خواسته خیابانها را ترک کنند.
این موضوع هم شفاف نیست. قبول شکست زمانی است که حریری قبول کند المستقبل در دولت آینده مشارکت خواهد داشت اما تاکنون صحبتی در این باره نشده است و آنها هر گونه مشارکت در دولت را رد کردهاند. این کار طبیعتا به معنای قبول شکست نیست. ضمن اینکه درخواست حریری از طرفدارانش برای ترک خیابانها هم به نوعی یک فرار به جلو است. با انتخاب دیاب شکاف بین معترضان خیابانی هم شکل گرفته است، چرا که همه حاضران در اعتراضات طرفداران حریری نیستند و حتی جمع کثیری از آنها او را شخصیت فاسدی میدانند. از این جهت طرفداران واقعی حریری جمعیت چشمگیری نخواهند بود که ماندن آنها در خیابان یا اعتراضات احتمالیشان به دولت جدید منشأ اثر باشد. حریری از طرفدارانش خواست به اعتراضات پایان دهند تا با خروج معترضان واقعی به فساد از خیابانها، کمبود طرفدارانش به چشم نیاید.
* آیا عدم مشارکت المستقبل در روند تشکیل کابینه منجر به تضعیف دولت نخواهد شد؟
لبنان هیچ وقت یک دولت حداکثری و قوی نداشته است. ساختار موزاییکی سیاست در این کشور موجب شده دولت همیشه با چالشهای کارشکنانه مواجه باشد کما اینکه در حال حاضر با عدم مشارکت المستقبل و قوات لبنانی شاهد کاهش حمایت جمعیت اهل سنت و بخشی از مسیحیان از دولت خواهیم بود ولی این چیز جدیدی نیست و همیشه این عدم تمایل از سوی یکی از طوایف یا احزاب وجود داشته است. در حال حاضر هم وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم بغرنج است و مشکلات عدیدهای در اقتصاد لبنان وجود دارد که ناشی از فساد گسترده در ساختار آن است. البته همه درها به روی این اقتصاد بسته نیست و میتوان انتظار این را داشت در صورت تداوم دولت، در یک فرآیند چند ساله شاهد بهبود وضعیت اقتصادی این کشور باشیم.
* با توجه به تقسیمبندی حاکم بر ساختار کابینه در لبنان، تکلیف کرسیهایی که مربوط به المستقبل و سنیها میشد چیست؟
اگر حریری و المستقبل به عدم مشارکت مصر باشند، احزاب دیگر سنی این سهم را در کابینه برای خود ثبت خواهند کرد. یعنی کرسیهای کابینه که برای اهل سنت در نظر گرفته شده است به احزاب سنی غیر از المستقبل خواهد رسید و این یعنی پایان حیات سیاسی حریری و المستقبل در عرصه سیاستگذاری قانونی لبنان. در شکل حداقلی این روند هم اگر نخواهیم از واژه پایان حیات سیاسی استفاده کنیم، میتوان گفت در صورت شکلگیری این فرآیند و عدم حضور المستقبل و حریری در دولت آینده، راهبری و تسلط این حزب بر جریانهای سیاسی سنی لبنان کاهش چشمگیری خواهد داشت و فضا برای قدرت گرفتن احزاب سنی دیگر در برابر المستقبل باز خواهد شد. باید گفت حریری و حزبش در وضعیت پیچیدهای به سر میبرند. آنها میدانند عدم مشارکتشان در کابینه منجر به کاهش نفوذشان در بدنه اجتماعی اهل سنت خواهد شد و مشارکتشان هم به معنای قبول عملی شکست خواهد بود که در این صورت باید به فکر تغییر رویه در مشی سیاسی خود باشند.
ارسال به دوستان
گزارش «وطن امروز» درباره ضرورت اصلاح بودجه 99 در حوزههای ساماندهی نظام مالیاتی و قطع وابستگی به نفت
خربزهآبه
سفر روحانی به ژاپن انجام شد توافقات تهران ـ توکیو تا چه اندازه میتواند در کاهش آسیبپذیری اقتصاد ایران در مقابل تحریمها مؤثر باشد
حسن روحانی روز گذشته برای انجام یک سفر دوجانبه به دعوت رسمی نخستوزیر ژاپن وارد توکیو شد. وی در دیدار با «آبه شینزو» تاکید کرد: جمهوری اسلامی ایران همواره برای برقراری صلح و آرامش در منطقه و جهان با کمک و همکاری کشورهای منطقه و همسایگان تلاش کرده و در همین راستا نامههایی نیز برای سران کشورهای منطقه ارسال شده است. رئیسجمهور با قدردانی از حمایت ژاپن از طرح صلح هرمز اظهار داشت: ایران همواره به مسؤولیت خود در تامین امنیت منطقه عمل کرده و معتقدیم امنیت خلیجفارس توسط کشورهای بیگانه بههم ریخته است. روحانی در ادامه با اشاره به اعمال تحریمهای ظالمانه و غیرقانونی آمریکا علیه ایران بعد از خروج غیرمتعهدانه این کشور از توافق برجام، اظهار داشت: خروج یکجانبه آمریکا از تفاهمنامههای بینالمللی مثل برجام، امنیت و صلح در جهان را تهدید میکند. رئیسجمهور با بیان اینکه همه کشورها باید به قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متعهد باشند، گفت: تحریمهای آمریکا نوعی تروریسم اقتصادی تلقی میشود و کشورهایی که در راه مقابله با تروریسم فعالیت میکنند باید با این کار آمریکا نیز مقابله کنند. وی اظهار داشت: ایران همه تلاش خود را برای حفظ برجام در چارچوب تامین منافع خود انجام داده و خواهد داد و از طرفهای دیگر در برجام نیز میخواهیم به تعهدات خودشان عمل کنند. روحانی افزود: بیتردید این اقدام، رمز بقای این تعهد بینالمللی خواهد بود و کشورها میتوانند با پایبندی و عمل به تعهدات خود، آمریکا را به اصلاح اشتباهات و بازگشت به مسیر درست و قانونی مجبور کنند. روحانی با تاکید بر اینکه خروج آمریکا از برجام و اعمال تحریمهای بیسابقه اقتصادی علیه ملت ایران به سود هیچکس نبوده است، افزود: بدعهدی آمریکاییها نهتنها ضربه به یک توافق بزرگ بینالمللی بود، بلکه آسیب و ضربه به صلح و روابط سیاسی دوستانه میان کشورهاست. رئیسجمهور با بیان اینکه جمهوری اسلامی از هر تلاش و کوششی از سوی کشورها برای حفظ برجام و تامین امنیت و صلح و ثبات در منطقه و جهان استقبال میکند، خاطرنشان کرد: به طور طبیعی در چارچوب منافع خود از هیچگونه مذاکره و توافقی در این زمینه رویگردان نیستیم. روحانی همچنین ابراز امیدواری کرد که همه کشورها از جمله ژاپن برای حفظ برجام تلاش خود را انجام دهند. «آبه شینزو» نیز با تاکید بر اینکه ژاپن پیوسته از برجام حمایت کرده و به تلاشهای خود در این عرصه ادامه میدهد، از شروع همکاری کشورش با 3 کشور اروپایی در این زمینه خبر داد.
* ادامه واسطهگری توکیو
سفر روحانی به توکیو که برای نخستینبار از سال ۲۰۰۰ میلادی صورت میگیرد را میتوان اقدامی دیگر در چارچوب واسطهگری ژاپن میان ایران و آمریکا دانست. در همین زمینه دولت ژاپن روز سهشنبه با انتشار بیانیهای پیرامون سفر حسن روحانی به توکیو اعلام کرده بود: «ژاپن تلاشهای دیپلماتیک گستردهای در همکاری با دیگر کشورها از جمله آمریکا و ایران برای کاهش تنشها در خاورمیانه انجام داده است. آبه شینزو در این دیدار به عنوان بخشی از این تلاشهای دیپلماتیک موضوعات دوجانبه، مسائل منطقهای و بینالمللی را با رئیسجمهور ایران مطرح خواهد کرد». یوشیهیدا سوگا، رئیس دفتر نخستوزیری ژاپن نیز اعلام کرده بود دیدار روحانی و آبه بخشی از تلاشهای دیپلماتیک توکیو برای کمک به کاهش تنشها در خاورمیانه و ایجاد ثبات در منطقه خواهد بود. مهرماه نیز حسن روحانی در دیدار نخستوزیر ژاپن که در حاشیه هفتاد و چهارمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل برگزار شد، ضمن اشاره به سفر آبه به تهران، بر پیگیری اجرای هر چه سریعتر توافقات این سفر تاکید کرده بود. رئیسجمهور همچنین از تلاشهای دولت ژاپن برای حفظ و تداوم اجرای برجام تشکر و بر حفظ و توسعه روابط دوجانبه در همه زمینهها و بویژه روابط اقتصادی تاکید کرده بود. هرچند نخستوزیر ژاپن درصدد میانجیگری و جوش دادن توافق میان ایران و آمریکاست، با این حال با توجه به تجربه دیپلماسی روحانی و همچنین اظهارات چند ماه گذشته وی، روحانی نیز از توافق احتمالی بدش نمیآید. بنا بر آنچه دولتیها و رسانههای وابسته به دولت میگویند ماحصل این توافق برای ایران گشایش اقتصادی است و همین موضوع انگیزه دولت را برای دستیابی به چنین توافقی بیشتر میکند. با این حال، آنچه در عمل اتفاق خواهد افتاد تغییر چندانی در وضعیت تحریمها و اقتصاد کشور و حتی مبادلات با دیگر کشورها بهوجود نخواهد آورد. اگر همانطور که برخی رسانهها یا کارشناسان گمانهزنی کردند حاصل این توافق انتقال بخشی از پول بلوکهشده نفت ایران باشد این ارز مسکن مقطعی است که پس از مصرف آن و اتمام تاثیرش بر اقتصاد کشور شرایط بهوجود آمده را بدتر از قبل خواهد کرد. راهحل عبور از فشار تحریمها نه مسکنهای مقطعی که اتکا به توانمندیهای داخلی و تغییرات اساسی در ساختار بودجه است؛ موضوعی که عملکرد روحانی نشان داده وی آن را جدی نمیگیرد. روحانی و به تبع آن مردم ایران از پیوند زدن اقتصاد با سیاست خارجی و دلخوش کردن به امتیازات کشورهای غربی در ماجرای برجام گزیده شدهاند. شرایط امروز اقتصادی ایران نیز نتیجه همان دلخوشی و اعتماد سادهلوحانه به غرب و اجرای تعهداتش است. تکرار چنین اشتباهی وضعیت به مراتب بدتری از گذشته را به وجود خواهد آورد. باید فکر درمان ریشهای ساختار اقتصادی و تاثیرپذیری آن از تحولات خارجی کرد. وگرنه توافقات مقطعی برای برون رفت از وضعیت فعلی چندان افاقه نمیکند و یادآور همان ضربالمثل معروف است که: «فکر نان باش که خربزه آب است». گفتنی است رئیسجمهور پس از دیدار با نخستوزیر ژاپن در پیامی توئیتری بر استقبال از هرگونه طرحی که افزایش تبادلات اقتصادی را به دنبال داشته باشد تاکید کرد. در حساب رسمی رئیسجمهور روحانی در توئیتر آمده است: «ایران از هر طرحی که بتواند موجب افزایش تبادلات اقتصادی بویژه در حوزه انرژی و افزایش صادرات و فروش نفت شود، استقبال میکند. در راستای منافع ملی خود از هیچگونه مذاکره و توافقی، رویگردان نیستیم». به اعتقاد کارشناسان، این توئیت روحانی آن هم در جریان سفر او به ژاپن به معنای ادامه امیدواری رئیس دولت به مذاکره و توافق با غرب تفسیر خواهد شد.
*** مخدر زدایی از بودجه
حمید کُمار: ایران بیش از هر کشور دیگری در دنیا در معرض تلاطمات و تهاجمات اقتصادی است. با این حال کمتر از هر کشور دیگری به فکر ثباتبخشی به اقتصاد خود است. معتبرترین شاهد این مدعا، سهم اندک مالیات در بودجه کشور و همچنین درآمد ناخالص ملی است. درآمد مالیاتی به عنوان منبعی که کمترین ارتباط را با تحریم دارد، مطمئنترین منبع درآمد برای تامین بودجه کشور به شمار میرود اما اتکای مدیران کشور به درآمد نفت در بودجه، همیشه مانع توجه به اصلاح ساختارهای مالیاتی برای پررنگ شدن مالیات در اقتصاد شده است. به گزارش «وطن امروز»، اقتصاد ایران در مسیر پیشرفت اقتصادی بویژه پس از انقلاب دچار چالشهای مختلفی شد. از جنگ گرفته تا تحریم و بحرانهای اقتصادی جهانی هر یک به نوعی در مسیر رشد و پیشرفت وقفه ایجاد کردند. با این حال اما هیچ یک از این چالشها به اندازه مدیریت ناکارآمد و ساختارهای غلط اقتصادی سهمگین نبوده است. از جمله مصادیق بارز این گزاره را میتوان در ماجرای اخیر بودجه و موضوع مالیاتستانی دید؛ جایی که طبق آمارهای مختلف و اظهارنظر قریب به اتفاق کارشناسان، سهم مالیات در بودجه کشور فاصله زیادی با نقطه مطلوب دارد. علاوه بر مقدار مالیاتستانی، مسائل بسیار مهم دیگری هم هست که نشانگر نوعی بیسامانی مطلق در حوزه مالیاتی کشور است. مسائلی مثل جامعه هدف مالیاتی و انواع مؤدیان، ضرایب مالیاتی، معافیتهای بیحساب، چگونگی جمعآوری درآمدها و الکترونیکی نبودن آن از جمله مسائل مهم حوزه مالیاتی کشور است. مجموع این مسائل در ساختار مالیاتی کشور باعث کاهش شدید اهداف مالیاتی کشور، بیعدالتی شدید در مالیاتستانی، فرار گسترده مالیاتی و زمینهسازی بروز فساد در بدنه اجرایی سازمان مالیاتی شده است. موضوع مالیاتستانی در اقتصاد ایران زمانی حیاتی میشود که از تبعات نقش کمرنگ مالیات در اقتصاد بویژه در بودجه دولت آگاه باشیم، آنجا که با هرگونه محدودیت در درآمدهای نفتی نظیر تحریم یا افت قیمت نفت، دولت با افت شدید درآمد مواجه شده و کشور شاهد رکود تورمی شدید میشود که تبعات زیانبار متعددی از جمله تعطیلی فعالیتهای عمرانی و زیرساختی کشور، افزایش تورم و در نهایت افت قدرت خرید مردم را به همراه دارد. بررسی آمارهای رسمی نشان میدهد کشورهای توسعهیافته برخلاف ایران، اهمیت ویژهای به افزایش سهم مالیات از درآمد ملی و بویژه حداکثرسازی مالیات در بودجه خود دارند. آمارهای به دست آمده از پایگاه اینترنتی سازمان کشورهای همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) نشان میدهد میانگین سهم مالیات از تولید ناخالص داخلی (GDP) در این کشورها از 25 درصد در سال 1965 به 5/34 درصد در سال 2018 رسیده است. یکی از بارزترین کشورهای این سازمان، ترکیه است که در همسایگی ایران بوده و با جمعیتی برابر و اقتصادی تقریبا به بزرگی ایران، شباهتهای بسیاری با ایران دارد. آمارهای سازمان همکاری و توسعه اقتصادی نشان میدهد سهم مالیات از درآمد ناخالص داخلی ترکیه طی دهههای گذشته همواره صعودی بوده است. بررسی همین شاخص برای ایران، روند نامطلوبی را نشان میدهد. طبق آمارهای موجود، سهم مالیات از تولید ناخالص داخلی کاملا متغیر بوده و تقریبا همیشه در محدوده کمتر از 10 درصد در نوسان بوده است. نکته بسیار جالب درباره ایران، پررنگ شدن درآمدهای مالیاتی در سالهای سخت نفتی (نظیر افت قیمت نفت یا تحریم نفتی) است. به بیان دیگر تقریبا هر زمان کشور با درآمد کلان نفتی مواجه شده، مالیاتستانی هم به حاشیه رفته و در مقابل هر زمان درآمد نفتی دچار محدودیت شده، نقش مالیات در اقتصاد پررنگ شده است. در واقع در طول دهههای گذشته تقریبا هیچ اصلاح اساسی در ساختار مالیاتی کشور انجام نشده که مهمترین علت آن را میتوان اطمینان سیاستگذاران و تصمیمگیران از درآمدهای نفتی دانست. به بیان دیگر درآمد نفتی همچون مخدری در اقتصاد کشور، مانع از اصلاح بسیاری از ساختارها از جمله ساختار مالیاتی کشور شده است.
***
[راهاندازی دولت الکترونیک مانع فرار مالیاتی میشود]
نایبرئیس کمیسیون صنایع و معادن مجلس درباره راه مقابله با ابزارهای تسهیل فرار مالیاتی گفت: برای این منظور نیازمند دولت الکترونیک و ایجاد سامانه بانک اطلاعاتی کاملی از درآمد مشاغل مختلف هستیم. رضا علیزاده درباره راههای تامین کسری بودجه دولت به خبرنگار «وطن امروز» گفت: ما فرار مالیاتی زیادی در کشور داریم. از طرفی اخذ مالیات در مشاغل مختلف عادلانه نیست. کسانی هستند که درآمدهای زیادی دارند اما مالیات نمیپردازند، بنابراین سیستم اخذ مالیات ما نیاز به اصلاحات اساسی دارد. وی تاکید کرد: تا زمانی که بانک اطلاعاتی کاملی از درآمدها در مشاغل مختلف نداشته باشیم، فرارهای مالیاتی ادامه خواهد داشت. اهمیت دولت الکترونیک در این مسأله احساس میشود. در فقدان این مسائل، سازمان امور مالیاتی کوتاهترین راه را انتخاب میکند و فقط از یکسری افراد در دسترسی مانند تولیدکننده و کارمند مالیات میگیرد که بعضا در حقشان جفا هم میشود. اما قانون دست این سازمان را باز گذاشته است. البته اصلاحاتی در این قانون انجام شده ولی کافی نیست. علیزاده درباره پرداخت بودجه به شرکتها براساس بهرهوری گفت: شیوه درست همین است اما در عمل این کار شدنی نیست، زیرا اکثر دستگاههای ما وضعیت قابل قبولی در بهرهوری ندارند ولی در مقام مقایسه میتوانیم تفاوتی قائل شویم. این کار کمکی در جهت رفع کسری بودجه است ولی مهمترین اقدام، کاهش هزینههای دولت است. وی ادامه داد: کاهش هزینهها نباید به دولت محدود شود. تمام قوای سهگانه، ارگانهای زیرمجموعه آنها و دیگر نهادهای حاکمیتی باید در هزینهها صرفهجویی کنند. در این صورت مردم هم احساس میکنند رعایت هزینهکرد بودجه در تمام سطوح در حال انجام است و این از بعد روانی تحمل شرایط را آسانتر میکند. راه دیگر افزایش تامین کسری بودجه، اخذ مالیات از اقلامی است که در زمره کالاهای اساسی نیستند و مشتریانش اقشار پردرآمد جامعه هستند. عضو کمیسیون صنایع مجلس با اشاره به معافیت مالیاتی هنرمندان گفت: این معافیت منطقی نیست، زیرا بازیگران هم جزئی از جامعه هستند و باید تابع قانون باشند.
***
[معافیتهای مالیاتی باید حذف شود]
عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس با اشاره به لزوم حذف برخی معافیتهای مالیاتی گفت: معافیتهای انحصاری موجب فساد و رانت میشود و باید در راستای حمایت از تولید داخلی، تعرفه کالاهای مشابه ساخت داخل را افزایش داد تا هم اشتغال پایدار ایجاد شود و هم از واردات درآمد بیشتر به دست آوریم.
نبی هزارجریبی درباره مشکلات ناشی از فرار مالیاتی در کشور به «وطن امروز» گفت: قانون مقابله با فرار مالیاتی وجود دارد و دولت باید بر اساس آن این کار را انجام دهد. مجلس موضوع استفاده از کارتخوان و صندوقهای فروش را مصوب کرد. اگر این نکات اجرا شود، مشکل فرار مالیاتی حل خواهد شد ولی متاسفانه ما در اجرا ضعف داریم. وی با اشاره به اهمیت ساماندهی معافیتهای مالیاتی تصریح کرد: به نظر من حتی زمان برخی معافیتها به پایان رسیده است. معافیت مالیاتی افراد خاص باید حذف شود؛ منظور من بحث واردات کالاست. برخی افراد خاص معافیت انحصاری واردات یک کالا را دارند که این کار موجب فساد و رانت میشود در حالی که باید در جهت حمایت از واحدهای تولیدی داخل، تعرفه کالاهای مشابه را افزایش دهیم. با این کار اشتغال پایدار و درآمد بیشتر از واردات خواهیم داشت.
نماینده مردم گرگان درباره تخصیص بودجه به شرکتهای دولتی بر اساس عملکرد بیان کرد: من همواره منتقد این مسأله بودم که چرا باید تنخواه چند میلیاردی در دست مدیران و وزرا باشد؛ این مسائل شبهناک است. تنخواه یعنی اینکه در هزینهکرد آن حساب و کتابی نیست، در حالی که هر بودجهای باید طبق ردیف بودجه خرج شود، در واقع باید گفت آشفتگی مالی در دولت بیداد میکند. هزارجریبی با اشاره به کارتهای بازرگانی اجارهای افزود: ردیابی این کارتها سخت است و فقط زمانی صدایش شنیده میشود که بحث مالیات مطرح میشود که حل مشکل در این مقطع هم دیر است. یک راهکار هم میتواند تعیین مجازاتهای شدید باشد که البته اگر بازهم صاحب کارت با کسی که با استفاده از آن واردات و صادرات انجام داده، یکی نباشد، مشکل پیش خواهد آمد و اینجا به بحث مافیا میرسیم.
ارسال به دوستان
خبر خوش برای خوزستانیها
* دستور رهبر انقلاب به رئیسجمهور برای «تأمین اعتبار» بهسازی شبکه فاضلاب اهواز
وزیر کشور از دستور مقام معظم رهبری به رئیسجمهور برای «تامین اعتبار» بهسازی شبکه فاضلاب اهواز خبر داد. به گزارش «وطن امروز»، عبدالرضا رحمانیفضلی دیروز در پاسخ به سوالی درباره وضعیت بارشها در اهواز اظهار داشت: مشکل اصلی اهواز شبکه فاضلاب این شهر است و مقام معظم رهبری برای بهسازی این موضوع به رئیسجمهور دستور تامین اعتبار دادهاند. وی در جمع خبرنگاران خراسان شمالی با اشاره به وقوع سیل و بارندگی شدید در شهر اهواز، اظهار داشت: مشکل اصلی اهواز شبکه فاضلاب است که متاسفانه زیرساخت مناسبی ندارد. در سیلهای گذشته و بارانهای قبل هم این تذکر داده شده است و باید همه تلاشها برای حل مشکل فاضلاب اهواز باشد. من قبلا گزارشی از این وضعیت را تقدیم مقام معظم رهبری کردهام و ایشان هم به رئیسجمهور و دولت دستور دادهاند برای برطرف کردن مشکل فاضلاب اهواز، تامین اعتبار مناسب صورت گیرد. وزیر کشور تصریح کرد: رئیسجمهور به سازمان برنامه و بودجه دستور داده و امیدواریم امسال این موضوع در قالب بودجه یا خارج از بودجه تامین اعتبار شده و این مشکل بزودی برطرف شود. در حال حاضر هم مشکل خاصی وجود ندارد و امکانات و وسایل مورد نیاز ارسال شده و مشکل کمتر شده است. شهرداری اهواز باید بهصورت مرتب کارها را انجام دهد و تغییر زیرساختها مهمترین اقدام است. رحمانیفضلی خاطرنشان کرد: الان مشکل خاصی در اهواز نیست و امکانات و وسایل برای مردم ارسال شده و بر اساس گزارش اخیر از این منطقه، مشکل کم شده است اما باید شهرداری و آب و فاضلاب برای رفع این مشکل مرتب اقدام کنند. همچنین مدیرعامل بنیاد احسان نیز از دستور رئیس ستاد اجرایی فرمان امام برای بسیج تمام امکانات ستاد به منظور امدادرسانی به سیلزدگان خوزستان و همچنین جبران خسارت مردم آسیبدیده خبر داد. محمد ترکمانه افزود: از لحظه وقوع سیل روزهای اخیر در خوزستان، نیروهای جهادی ستاد اجرایی فرمان امام بلافاصله به مناطق آسیبدیده اعزام شدند و ضمن امدادرسانی، اقدام به توزیع مواد غذایی، دارو، چادر، پتو و اقلام ضروری و همچنین راهاندازی آشپزخانه و توزیع روزانه ۳۰۰۰ پرس غذای گرم در مناطق سیلزده کردند. وی با اشاره به درخواست نماینده ولیفقیه و استاندار خوزستان از ستاد اجرایی فرمان امام برای ارسال کمکهای بیشتر، گفت: به دستور محمد مخبر، رئیس ستاد اجرایی، تعداد ۲۰ دستگاه لجنکش و کفکش جهت کمک به تخلیه منازل آسیب دیده به منطقه ارسال شد. وی همچنین از اهدای ۲۰۰۰ بسته کامل لوازمخانگی به سیلزدگان خبر داد و افزود: این بستهها هماکنون آماده هستند و به محض پایان مراحل تخلیه آب و اعلام اسامی توسط استانداری خوزستان، به مردم شریف خوزستان اهدا خواهد شد.
ارسال به دوستان
گزارش «وطن امروز» از افزایش تنش میان جمهوریخواهان و دموکراتها بر سر ترامپ
ترامپ: من را فوراً محاکمه کنید
گروه بینالملل: بامداد پنجشنبه به وقت تهران با وجود نامه 6 صفحهای تند و تیز دونالد ترامپ، نشست مجلس نمایندگان آمریکا برای بحث و رأیگیری درباره طرح استیضاح رئیسجمهوری مطابق برنامه برگزار شد. به گزارش دویچهوله، با توجه به اینکه اکثریت کرسیهای مجلس نمایندگان در اختیار حزب دموکرات است، همانطور که پیشبینی میشد ۲۳۰ نماینده درباره اتهام اول یعنی سوءاستفاده از قدرت علیه دونالد ترامپ رای دادند. ۱۹۷ نماینده این اتهام علیه ترامپ را وارد ندانستند. درباره اتهام دوم یعنی کارشکنی در کار کنگره، ۲۲۹ نفر رأی موافق و ۱۹۸ نفر رأی مخالف دادند. مجلس نمایندگان از ۴۳۵ نماینده دارای حق رای از ۵۰ ایالت آمریکا و 6 نماینده ناظر و بدون حق رای تشکیل میشود. هر حزب برای در دست گرفتن اکثریت باید دستکم ۲۱۸ کرسی را در اختیار داشته باشد که دموکراتها در انتخابات آبانماه سال پیش موفق به این کار شدند. نشست بامداد پنجشنبه برای بررسی 2 اتهام مطرح شده علیه دونالد ترامپ مبنی بر سوءاستفاده از قدرت و جلوگیری از تحقیقات کنگره در پرونده اوکراین برگزار شد. «استفانی گریشام» سخنگوی ترامپ، نتیجه رأیگیری در مجلس نمایندگان را «نقطه عطفی در یکی از شرمآورترین اپیزودهای تاریخ» آمریکا دانست. به گفته کاخ سفید، ترامپ مطمئن است در سنا برعکس مجلس نمایندگان جلسهای منصفانه برگزار و او کاملا تبرئه خواهد شد. جمهوریخواهان در مجلس سنا اکثریت را دارند و این مجلس نیز باید درباره استیضاح رأیگیری کند.
* واکنش ترامپ
رئیسجمهور آمریکا در توئیتی در واکنش به تصمیم نانسی پلوسی برای عدم ارسال پرونده استیضاحش به مجلس سنا تا زمان روشن شدن جزئیات فرآیند محاکمه وی در این مجلس گفت میخواهد «فورا محاکمه شود». بر اساس گزارش اسپوتنیک، دونالد ترامپ با انتشار توئیتی پس از رای اکثریت اعضای مجلس نمایندگان آمریکا به تصویب بندهای مربوط به استیضاحش نوشت دموکراتها هیچ فرآیند درستی را برای استیضاح او اجرا نکردند و به او اجازه دسترسی به هیچ چیز اعم از وکیل و شاهد و... ندادند. ترامپ در این توئیت نوشت: «بعد از آنکه دموکراتها هیچ فرآیند درستی را [برای استیضاح] در مجلس نمایندگان برای من در نظر نگرفتند، بدون آنکه اجازه به دسترسی به هیچ وکیل، شاهد یا هیچ چیز دیگری بدهند، حالا میخواهند به مجلس سنا بگویند چطور محاکمه مدنظر آنها را پیش ببرد. در واقع آنها هیچ سند و مدرکی برای اثبات هیچ چیز ندارند و این سند و مدرکها هرگز ارائه و پدیدار نخواهند شد. آنها میخواهند کنار بکشند. من خواستار محاکمه فوری هستم». ترامپ در یک توئیت دیگر به این مسأله اشاره کرد که رأیگیری مربوط به تصویب بندهای استیضاحش در مجلس نمایندگان آمریکا ثابت کرد «جمهوریخواهان هیچگاه تاکنون آنقدر متحد نبودهاند» و دموکراتها نتوانستند «حتی یک رأی از سمت نمایندگان جمهوریخواه مجلس نمایندگان به نفع خود داشته باشند». ترامپ در این توئیت نوشت: «دموکراتهای مجلس نمایندگان آمریکا نتوانستند حتی یک رای از سمت جمهوریخواهان درباره حقه استیضاح به دست آورند. جمهوریخواهان هرگز تاکنون اینقدر متحد نبودهاند. پرونده دموکراتها آنقدر بد است که نمیخواهند وارد مرحله محاکمه من شوند». نانسی پلوسی، رئیس دموکرات مجلس نمایندگان آمریکا بعد از برگزاری رأیگیری مربوط به تصویب بندهای استیضاح ترامپ در این مجلس از ارسال پرونده استیضاح به مجلس سنا به منظور برپایی محاکمه خودداری کرد و گفت مجلس نمایندگان بعد از مشخص شدن فرآیند سنا برای محاکمه ترامپ، این پرونده را برای آنها خواهد فرستاد. وی گفت: مرحله بعدی که ما به دنبالش هستیم این است که ببینیم چه زمان در مجلس سنا فرآیند استیضاح مشخص میشود. پس از آن تعداد مدیرانی که میتوانیم به آنها مراجعه و انتخابشان کنیم، مشخص میشود. پلوسی در یک کنفرانس خبری در پاسخ به اینکه چه زمان تصمیم آنها در قبال محاکمه ترامپ در سنا مشخص خواهد شد، گفت منتظر این است ببیند سنا دست به چه کاری خواهد زد.
* مناظره دموکراتها تحتالشعاع استیضاح
در همین حال ششمین مناظره زنده نامزدهای دموکرات برای شرکت در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در سال ۲۰۲۰ در شهر لسآنجلس برگزار شد. ۷ نامزد دموکرات با وجود اختلاف در بسیاری مسائل بر سر یک مسأله همگی توافق دارند: غیرقابل تحملشدن دونالد ترامپ. در ششمین مناظره نامزدهای دموکرات برای انتخابات ریاستجمهوری نوامبر ۲۰۲۰، هفت کاندیدای دموکرات، پس از تلاش برای استیضاح دونالد ترامپ، بار دیگر بر انتقادهای شدید خود به عملکرد رئیسجمهور تأکید کردند. الیزابت وارن در این مناظره تلویزیونی، ترامپ را فاسدترین رئیسجمهور تاریخ آمریکا نامید. سناتور برنی سندرز هم رئیسجمهور کنونی را مبتلا به دروغگویی بیمارگونه خواند که مقام ریاستجمهوری را بیحرمت کرده است. جو بایدن، معاون ریاستجمهور پیشین که از نگاه ناظران به عنوان بخت اول دموکراتها برای تصدی این پست در انتخابات آینده دیده میشود، در میانه کاندیداها ایستاده بود. بایدن با اشاره به اینکه صداقت مقام ریاستجمهوری باید از نو احیا شود، گفت قصد دارد به رأیدهندگان بفهماند ترامپ لیاقت تصدی مقام ریاستجمهوری برای 4 سال دیگر را ندارد. در ششمین مناظره تلویزیونی رقبای دموکرات در شهر لسآنجلس موضوع استیضاح رئیسجمهور، بحث نخست نامزدهای دموکرات بود. در این میان مواردی چون محبوبیت کاندیداها بر پایه آخرین نظرسنجیها، موضوعی تعیینکننده برای حضور نامزدهای دموکرات در این مناظره تلویزیونی در برابر دوربینهای شبکه سیانان بود. این برنامه را روزنامه «پلیتیکو» سازماندهی کرده بود.
* نظر آمریکاییها درباره استیضاح
نتایج یک نظرسنجی جدید در آمریکا نشان میدهد بیش از نیمی از مردم این کشور معتقدند تحقیقات مجلس نمایندگان برای استیضاح رئیسجمهور ایالات متحده مدارک متقاعدکنندهای را در این موضوع ارائه کرده است. به نوشته وبگاه هیل، این نظرسنجی که بهصورت مشترک توسط موسسه هریسایکس و نشریه هیل انجام شده، نشان میدهد ۵۳ درصد آمریکاییها میگویند مدارک مستدلی برای استیضاح دونالد ترامپ وجود دارد اما ۴۷ درصد اعتقاد دارند که دموکراتهای مجلس نمایندگان مدارک کافی ارائه نکردهاند. این نتایج در حوزههای هر حزب فاصله بیشتری با هم داشت به گونهای که ۸۳ درصد حامیان حزب دموکرات مدارک استیضاح را کافی دانستهاند اما این رقم برای حامیان حزب جمهوریخواه ۲۳ درصد است. این پیمایش یک روز بعد از تصویب طرح استیضاح ترامپ در مجلس نمایندگان، با حجم نمونه ۱۰۰۱ آمریکایی واجد شروط رأی دادن (در انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۲۰) و در روزهای هفدهم و هجدهم دسامبر با حاشیه خطای 1/3 درصد انجام شده است.
ارسال به دوستان
برنده بازی استیضاح ترامپ کیست؟
ثمانه اکوان: لباسهای تیرهرنگ هماهنگ دموکراتها در جلسه رأیگیری نهایی برای استیضاح ترامپ تنها مسألهای نبود که دموکراتهای مجلس نمایندگان سعی کرده بودند در آن با هماهنگی کامل وارد عمل شوند اما با وجود همه برنامهریزیها و هماهنگیهای بهعمل آمده برای نشان دادن عزم کامل و قاطع آنها برای بیآبرو کردن ترامپ و فضاسازی گسترده علیه او در آستانه انتخابات ریاستجمهوری 2020، باز هم اتفاقات دیگری بود که جلسه روز پنجشنبه را با ناهماهنگی روبهرو کند.
زمانی که نانسی پلوسی، رئیس دموکرات مجلس نمایندگان آمریکا رأیهای استیضاح را اعلام کرد و با کوبیدن چکش خود روی میز خبر داد که استیضاح ترامپ در این مجلس رأی آورده است، عدهای از نمایندگان دموکرات با وجود اینکه لباس تیره پوشیده و در مصاحبهها اعلام کرده بودند این روز را روز تیره و غمگینی برای تاریخ آمریکا میدانند، نتوانستند خوشحالی خود را از رأی آوردن مفاد طرح استیضاح پنهان کنند و به شادی پرداختند. در همین هنگام بود که پلوسی با یک حرکت دست به آنها فهماند طبق برنامهریزی پیشین باید عمل کنند و ساکت شوند و ناگهان ساختمان «کپیتال هیل» در سکوت فرو رفت. دموکراتها از همان ابتدا میدانستند در استیضاح ترامپ با همراهی جمهوریخواهان در مجلس نمایندگان و سنا روبهرو نمیشوند و امکان برکناری ترامپ از سمت خود از صفر بالاتر نمیرود، پس استراتژی خود را بر محور تبلیغات رسانهای و کشاندن مباحث استیضاح به زمان برگزاری انتخابات ریاستجمهوری گذاشتند تا بلکه از این طریق بتوانند بر رأی مردم در انتخابات 2020 تأثیر بگذارند. همانطور که پلوسی گفت هدف اصلی از اعلام وصول لایحه استیضاح و بررسی آن در مجلس این نبود که مجلس نمایندگان، رأیی را که مردم به ترامپ داده بودند پس بگیرد، بلکه این بود که اجازه ندهد تجربه رأی آوردن ترامپ در آمریکا دوباره تکرار شود. اما رأی روز پنجشنبه نشان داد دموکراتها در همین مسأله نیز چندان موفق نبودهاند. تلاشهای استیضاح ترامپ بهقدری به مباحث حزبی تبدیل شد که 3 تن از نمایندگان دموکرات که استقلال بیشتری داشتند، در اعتراض به این مسأله، حزب دموکرات را ترک کرده و به حزب جمهوریخواه پیوستند! تولسی گابارد، نماینده دموکرات که یکی از نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری سال 2020 نیز بود و البته چندی پیش از ادامه رقابت در این انتخابات انصراف داد، فقط رأی «حاضر» را برای خود ثبت کرد؛ بدین معنی که نه به طرح استیضاح رأی مثبت داد و نه منفی. او در پیام ویدئویی طولانی بعد از این رأیگیری بیان کرد با وجود همه انتقادات به ترامپ، این مسأله را وظیفه نمایندگان دموکرات نمیداند که رئیسجمهوری را که مردم انتخاب کردهاند با رأی حزبی خود استیضاح یا برکنار کنند. با تمام این اوصاف، سؤال اصلی اینجاست: با وجود همه اشتیاق و خوشحالی نشان دادنهای پنهان دموکراتها و پیوستن ترامپ به «بیلکلینتون» و «اندرو جانسون»، 2 رئیسجمهور قبلی آمریکا که در مجلس نمایندگان استیضاح شدند، آیا دموکراتها در بازی استیضاح برنده شدهاند؟
پاسخ به این سؤال با توجه به اینکه لایحه استیضاح در مجلس نمایندگان در هر صورت رأی آورده است، شاید «بله» باشد اما نگاهی به تبعات این رأی برای ترامپ و ادامه این مسیر به نظر میرسد جواب نهایی «خیر» باشد. دموکراتها نهتنها برنده این بازی نبودهاند که احتمال میرود این کارشان باعث شود ترامپ با قدرت بیشتری در انتخابات 2020 نامزد دموکراتها را از میدان به در کند.
اولین شاهد این ادعا تلاش نانسی پلوسی برای وقفه انداختن در مسیر ادامه فرآیند استیضاح ترامپ است. بر اساس قانون اساسی آمریکا، بعد از اینکه مفاد استیضاح رئیسجمهور در مجلس نمایندگان تصویب میشود، این مفاد باید به مجلس سنا فرستاده شود. مجلس سنا مانند یک دادگاه عمل کرده و در نهایت با شنیدن صحبتهای وکلا و شاهدان رئیسجمهور و نمایندگان تعیین شده از طرف مجلس نمایندگان، به عنوان دادستان، رأی خود را درباره گناهکار بودن یا تبرئه رئیسجمهور اعلام میکند. نانسی پلوسی روز گذشته اما اعلام کرد فعلاً قصد ندارد لایحه استیضاح ترامپ را که به تصویب مجلس نمایندگان رسیده است به مجلس سنا بفرستد. او بیان کرد هنوز برای فرستادن این لایحه به سنا زود است و رهبران جمهوریخواه تصمیم خود برای نحوه برخورد با این لایحه را نگرفتهاند! این صحبت رئیس مجلس نمایندگان آنقدر دور از انتظار و مبهم است که بهروشنی مشخص میکند هدف اصلی دموکراتها از این اقدام چیست. آنها به دنبال کشاندن بحث استیضاح به زمان اوج گرفتن بحثهای انتخاباتی هستند. تا زمان برگزاری انتخابات 2020، یک سال دیگر باقی مانده و آنها که تا به حال هیچ سند و مدرک متقنی برای دلایل استیضاح ارائه ندادهاند، به دنبال بهره گرفتن حداکثری از این مسأله برای تبلیغات انتخاباتی هستند. ترامپ بخوبی دست آنها را خوانده است. استراتژی او بخوبی از هم اینک آماده شده و در حال اجرایی شدن است. او در شبی که قرار بود مجلس نمایندگان لایحه استیضاح را به رأی بگذارد، نامهای 6 صفحهای به نانسی پلوسی نوشت و در این نامه ضمن بیان صحبتهای پیشین خود درباره بیدلیل بودن این استیضاح و حزبی بودن این عمل در مجلس نمایندگان، بهنوعی دست به مظلومنمایی نیز زد و گفت تنها کاری که در برابر اقدامات آنها میتواند انجام دهد دعا کردن است. او بیان کرد این کار غیرقانونی دموکراتها چقدر روی او و خانوادهاش و حتی مردمی که به او رای دادهاند، تأثیر بد گذاشته است و بدین ترتیب زمینه برای تغییر دادن فضا به نفع خودش را آماده کرد. با وجود اینکه زمان کمی از تصویب شدن استیضاح گذشته و هنوز نظرسنجی دقیقی انجام نشده اما برخی پیشبینیها بیان میکند که پروسه استیضاح هیچ تأثیری بر رأیدهندگان آمریکایی نخواهد داشت و طرفداران ترامپ بر رأی خود پافشاری بیشتری خواهند کرد. ترامپ از زمانی که به عنوان رئیسجمهور پا به کاخ سفید گذاشت، جنگ خود با رسانههای دموکرات را آغاز و با کلیدواژه «اخبار جعلی»1 بسیاری از آنها را از میدان به در کرد. حالا در مقابل مجلس نمایندگان و دموکراتها نیز با ترفند «اتهامات ساختگی»2 به مقابله با آنها میپردازد و سعی دارد پرونده را با همین سرعتی که مطرح شده است، برای همیشه ببندد. برای همین است که روز جمعه بیان کرد برای محاکمه شدن در مجلس سنا لحظهشماری میکند و در عین حال در جمع طرفدارانش بیان کرد این اتفاق برای هیچ رئیسجمهور دیگری نباید بیفتد. شاید دموکراتها فکر کنند با طول کشیدن روند رسیدگی به اتهامات ترامپ بتوانند روی افکار عمومی آمریکا تاثیر گذاشته و موجب رأی آوردن نامزد دموکراتها در این انتخابات شوند اما در مقابل، این احتمال هم وجود دارد که با طولانی شدن این روند و درگیری دائمی بین جمهوریخواهان و دموکراتها و اتهامات دنبالهدار و بینهایت ترامپ به دموکراتها و دموکراتها به ترامپ، در نهایت این موضوع اهمیت خود را نزد افکار عمومی از دست بدهد و باز رأی ترامپ در انتخابات بعدی هر چند با فاصلهای جزئی و اندک بیشتر از نامزد دموکراتها باشد و برنده اصلی این بازی، رئیسجمهور استیضاحشده آمریکا باشد.
پینوشت
1- Fake News
2- Phony accusations
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|