|
گزارش «وطنامروز» از جریانشناسی سینمای ایران در موضوع مهاجرت
سفر به هیچ!
محسن شهمیرزادی: سینمای ایران در بسیاری از اوقات توانسته بازنمای بخشی از جامعه ایران باشد. چالشهایی که در زندگی اجتماعی مردم وجود دارد، همواره سهمی ولو اندک در سینما داشته و به همین واسطه هنر هفتم را میتوان نمایندهای از خواستهها و دغدغههای بخشی از جامعه ایرانی در هر دهه دانست. در میان چالشهای زندگی اجتماعی ایرانیها، مساله «مهاجرت» نیز سهم بسزایی در سینما داشته است؛ سهمی که این روزها در بازار کمدی پررونق شده است و فیلمهای گوناگونی با مساله مهاجرت در سالهای اخیر روی پرده رفتهاند. در یکی، دو سال اخیر بسیاری از آثار سینمایی مفهوم مهاجرت را در قصههای فرعی خود دنبال کردهاند اما در فیلمهایی چون «نهنگ عنبر»، «مصادره»، «تگزاس»، «لسآنجلس- تهران»، «چهارراه استانبول»، «زرد»، «میلیونر میامی» و تازهترین آنها یعنی «کلمبوس»، بدون در نظر گرفتن اهمیت کیفی آنها، مهاجرت اهمیت محوری در داستانهایشان داشته و عمده این فیلمها در زمره آثار پرفروش قرار داشتهاند. علاوه بر این در طول چند دهه گذشته نیز مهاجرت نقش بسزایی در خلق آثار سینمایی داشته است که میتوان با مشاهده کلی آنها به ریشه، علائم و شیوه بازنمایی آنها پی برد. ارسال به دوستان
نگاهی به فیلم سینمایی «کلمبوس» ساخته هاتف علیمردانی
حیف شدن یک ایده خوب!
احسان سالمی: تازهترین ساخته هاتف علیمردانی حاصل یک ایده خوب است که حیف شده است؛ ایدهای که میتوانست یک کمدی سرحال و جذاب و مخاطبپسند باشد ولی در نهایت تبدیل به یک اثر سرگردان میان 2 ژانر کمدی و خانوادگی شده است. «کلمبوس» قصه خانوادهای است که 20 سال سودای گرفتن گرین کارت آمریکا را در سر میپروانند و در تمام این 20 سال همچون کسی که در آخرین روزهای پیش از آغاز یک سفر همیشگی و طولانی قرار دارد، زندگی میکنند. حالا بعد از 20 سال این فرصت برای همه اعضای خانواده فراهم شده تا در کنار هم به آمریکا مهاجرت کنند ولی چند اتفاق زنجیرهوار مانع تحقق این رویا 20 ساله میشود. «کلمبوس» که با ترکیب بازیگرانش و مقدمه ابتدایی اثر برای ورود به قصه و معرفی شخصیتها تقریبا خود را به عنوان اثری کمدی در ذهن مخاطب جا میاندازد در ادامه تبدیل به یک اثر جدی میشود و تا پایان فیلم مخاطب را در دوگانه فیلم کمدی یا جدی سرگردان نگه میدارد؛ هر چند که بخشهای کمدی قصه نیز آنچنان که باید شاید نمیتواند مخاطب را بخنداند! البته «کلمبوس» با وجود ایده مهم محوریاش در ارتباط با حس وطنپرستی و تصویر واقعی مهاجرت، در نهایت گرفتار نوعی نقض غرض میشود، چرا که با وجود نمایش سختیهای ناشی از مهاجرت که در گاهی از موارد با تحقیر نیز همراه است، در نهایت نمیتواند مخاطب خود را قانع کند که چرا شخصیت مهاجرت کرده فیلم باز هم تمایلی برای بازگشت به وطن و زندگی آبرومندانه در آن ندارد؛ موضوعی که باعث میشود جمعبندی نهایی فیلم برخلاف نظر و نیت اصلی فیلمساز در ارتباط با مهاجرت و مسائل مرتبط با آن باشد. با این همه به نظر میرسد کلمبوس با وجود پایانبندی تقریبا متناقض و البته قصه کند و قابل پیشبینی خود باز هم میتواند این سوال را در ذهن مخاطب ایجاد کند که آیا واقعا مهاجرت آنگونه که تبلیغ میکنند، جذاب است؟ ارسال به دوستان
در حال و هوای شاعری احمد علوی به بهانه بزرگداشت او در چهل و پنجمین «شب شاعر»
در طریق شعر علوی
حسین قرائی: سالهای 92-91 بود که برای تهیه مستندی درباره «احمد علوی» به قم رفته بودیم. مستند جمع و جوری را ساماندهی کردیم و از قم بازگشتیم. تهیه آن مستند 20 دقیقهای باعث شد «احمد علوی» شاعر جوان را بیشتر بشناسم. وقتی در محله قدیمیشان «شاه ابراهیم قم» گذر میکردیم با صفای ستودنیای از آن سالها روایت میکرد. از پدر و مادرش میگفت. از سالهای کارگری و گچکاری تا استادکاریاش در عنفوان نوجوانی میگفت. همان موقع متوجه شدم رنجهای او از 8 سالگی (سال از دست دادن پدر) تا جوانیاش او را ساخته و پرداخته است. علوی در کوره زندگی گداخته شده و در جویبار شعر هم لباس زلالی پوشیده است. این را وقتی متوجه میشویم که دفاتر «سادات ببخشند»، «علویها» و «گلوگاه» را میخوانیم. شعر روان و بیپیرایه این «شاعر- معلم» قمی باعث شده جمع کثیری از مادحین اهلبیت (علیهمالسلام) هم آن را زمزمه کنند. البته روانی شعر او همینجا متوقف نمیشود. سر و شکل دادن ویژه علوی به اشعار و کلمات باعث شده شعرش با سادگی و صداقت خاصی بین جماعت راه باز کند. یکی از شعرهایی که این طرف و آن طرف دیدم میخوانند و من هم ایضا میخوانم روایت او از زندگیاش است؛ ارسال به دوستان
اخبار
مستند پرتره «متولد آذر» رونمایی میشود ارسال به دوستان
اخبار
چه کسی بازیگر نقش حضرت موسی(ع) میشود؟ ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|