|
رهبر انقلاب در پیامی به مناسبت روز معلم:
هدف نظام آموزشی ایجاد جامعه دینی عادلانه و آرمانخواه است
رهبر حکیم انقلاب اسلامی در پیامی با تبریک روز معلم به همه معلمان مدارس، دانشگاهها و حوزههای علمیه، کار بزرگ و جهاد معلمان را آموزش شکوفاسازی استعدادهای کودکان و نوجوانان در مسیر ارزشهای اسلامی و انقلابی با هدف ایجاد یک جامعه دینی عادلانه و آرمانخواه دانستند و خاطرنشان کردند: نسل جوانی که در این مسیر پرورش مییابد ثروتی آنچنان انبوه است که هیچ پدیده ارزشمند دیگری با آن برابری نمیکند. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، متن پیام حضرت آیتالله العظمی خامنهای به این شرح است:
باسمه تعالی
روز معلم را به همه معلمان عزیز که در مدارس و دانشگاهها و حوزههای علمیه به پرورش اندیشه و دانش کودکان و جوانان کشور میپردازند تبریک میگویم.
این سخن امام خمینی که معلمی را شغل انبیا دانستند، یک شعار تبلیغاتی نبود، سخن قرآن بود که فرموده است: ویزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحمکه... تزکیه و تعلیم و کتاب و حکمت الهی 4 واژه کلیدی در دعوت اسلام و همه پیامبران است. واژه کلیدی دیگر قیام به قسط است. در مدرسه نبوتها، نسلهای بشر با کتاب و حکمت، آموزشوپرورش مییابند و آنگاه زندگی عدالتمحور بنا میکنند و جوامع بشری بدین ترتیب به هدفهای آفرینش انسان نزدیک میشوند. نظام اسلامی با همین هدف یعنی شکلگیری یک جامعه دینی عادلانه و آرمانخواه پدید آمد، و طبیعی است نظام آموزشی کشور نیز نمیتواند هدفی جز هدف کلی نظام داشته باشد. کودک و نوجوان و جوان در کشور اسلامی میآموزد که استعداد و توان بالقوه خود را برای ارزشهای متعالی ملی یعنی ارزشهای اسلامی و انقلابی شکوفا کند و به کار گیرد.
این آموزش حیاتی و سازوکار تحقق آن، همان کار بزرگ و جهاد مبارکی است که معلمان عهدهدار آن شدهاند. اسلام ما را به علم نافع فرا میخواند، علم نافع از سویی جوان ایرانی را به ابزارهای لازم برای پیشرفت و اعتلای کشور و ملتش مجهز میسازد، و از سویی به او هویت میبخشد و او را از وزانت و اعتبار روحی و معنوی و اعتماد به نفس برخوردار میکند.
نسل جوانی که در این مسیر، صیرورت و پرورش مییابد، ثروتی آنچنان انبوه و ذخیره آنچنان عظیم است که هیچ پدیده ارزشمند دیگری برای کشور با آن برابری نمیکند.
این ثروت، محصول کار و انگیزه معلمان در مدارس و دانشگاهها و حوزههای علمیه است. رحمت و فضل خدا بر دستهای پرکار و دلهای پرانگیزه آنان باد. نسل جوان ما بحمدالله الگوهای درخشان و برجسته را هم میشناسد که در دنیای مادی امروز نظائر آنها را کمتر میتوان یافت. از شهید چمران و شهید آوینی تا شهدای هستهای و تا شهید سلیمانی و تا شهید بزرگوار مطهری که در دهه 30 از عمر خود در حوزه قم و دانشگاه تهران درخشید و در دهه 50 با بال شهادت به ملکوت اعلی پرکشید. درود خدا بر شهیدان و سپاس ما به معلمان و خوشامد ما نثار نسل جوان خوشعاقبت ملت ایران باد.
سیدعلی خامنهای
۱۲ اردیبهشت ۹۹
ارسال به دوستان
پرونده «وطنامروز»؛ چرا شکلگیری یک نظم نوین در جهان پساکرونایی فرصتی بالقوه برای ایران بهشمار میرود؟
نظام نوجهان
صادق فرامرزی- شروین طاهری: شیوع جهانی ویروس کرونا و تبدیل شدن آن به مهمترین متغیر جهانی در اعتباربخشی به نظامهای سیاسی باعث شده فرضیه جهان پساکرونا بهعنوان نمودی عینی از وضعیت نهایی قدرتهای سیاسی در مواجهه با این ویروس تبدیل به یکی از مهمترین مفروضهای سیاسی حال حاضر شود؛ امری که ورای نوع مواجهه فعلی دولتهای مختلف با این شیوع همگانی، نشان از تغییر در ساخت قدرت جهانی میدهد و میتوان از آن بهعنوان پیشزمینهای برای یک نظم متمایز جهانی یاد کرد. هر چند بهعلت ابهام نسبت به آینده و سناریوهای کنترل این ویروس و همچنین غالب بودن فضای رعب نسبت به پدیده مرموز ویروس کرونا نمیتوان چشم بر فقدان اعتبار علمی فرضیههای جاری بست اما متقابلا نیز نمیتوان از اثرگذاری روزافزون این متغیر جهانی براحتی عبور کرد.
شاید یکی از نخستین سطوحی که بتوان در زمینه جهان پساکرونا به آن چشم دوخت، انقلابی باشد که این ویروس نسبت به ناکارآمدی سیستم بهداشت و درمان در قدرتهای بزرگ پایهگذاری کرد و اثرات درازمدت آن در اقتصاد سیاسی میتواند به مثابه یک لحظه فروپاشی در برابر سیاستهای نئولیبرالیستی باشد. در همین زمینه کامیابی نسبی ایده «دولت قوی» در قیاس با ایده «دولت حداقلی» میتواند به مثابه یک مصداق ملموس در زمینه تحولاتی باشد که شیوع جهانی این ویروس بر اسکلت سیستمهای نئولیبرال سوار کرد. از همین جهت ثبات شرایط و عبور از مرحله بحرانی کرونا را میتوان آغازی بر نزاعهای نظری در مواجهه انتقادی با سیستمهای رفاهی و بویژه بهداشت و درمان موجود به حساب آورد.
با این اوصاف یکی از مهمترین سطوحی که در زمینه جهان پساکرونا میتوان از آن یاد کرد، فقدان اعتباری است که نظریههای مبتنی بر همگرایی بینالمللی بر آن استوار بودهاند. رشد و تقویت ناسیونالیسم و شیوع یک واگرایی نسبت به اتحادیه، ائتلاف و سازمانهای بینالمللی را میتوان از جمله مهمترین مصادیق این امر خواند. نوع نزاع کشورهای عضو اتحادیه اروپایی برای به یغما بردن ماسک و دستگاههای تنفسی، برخورد عجیب ایالات متحده با سازمان جهانی بهداشت و... را میتوان بهعنوان روشنترین شاهد مثالها در این زمینه به شمار آورد که نشان از شکافی عمیق در چالش میان واقعیت موجود و ارزشهای انتزاعی مفاهیمی همچون همگرایی بینالمللی داشت. فراگیری چالش گریز از مرکز و تلاش برای بازیابی هویت و ساخت قدرت سیاسی در ظرف دولت - ملت از جمله مهمترین چالشهایی است که جهان پساکرونایی را میتواند درگیر خود کند. فقدان مطلوبیت ایده و آرمان «جهانی شدن» در شرایطی که عمده کشورهای جهان پس از مواجهه با شیوع این ویروس از عدم استمداد بینالمللی رنج میبردند، میتواند تغییری غیرقابل انکار بر نقشه راه آینده دیپلماسی و تعاملات خارجی دولتها بهوجود آورد، تغییری که میتوان از آن بهعنوان مقدمه یک صورت مساله مهم با نام «دیپلماسی کرونایی» یاد کرد. تشریح و تبیین «دیپلماسی کرونایی» به مثابه یک واقعیت حادث شده و تبدیل کردن این تهدید به یک فرصت جهانی را میتوان در زمره مهمترین مباحث روز دانست.
نوع برخورد دولت ایالات متحده در مواجهه با بحران جهانی ویروس کرونا و تثبیت این فرض که این دولت در عین عطش به بهرهبرداری سیریناپذیر از مواهب رهبری جهان، میلی به پرداخت هیچ هزینهای برای آن ندارد را میتوان بهعنوان شاهد مثالی برای تغییر پیشفرض ذهنی از کدخدایی آمریکا در ایده و آرمان جهانی شدن دانست، مسالهای که در افقی نه چندان بلندمدت میتواند زمینهساز کاهش سرمایهگذاری دولتها در ائتلافها و سازمانهای جهانی موجود شود، در چنین فضایی میل به برجسته کردن ایدههای ناسیونالیستی از یکسو و ظرفیت تولد ائتلافهای جدید از سوی دیگر مهمترین میدانهای پیشروی دستگاه سیاست خارجی هر کشور به شمار میآید. مورد اختصاصی جمهوری اسلامی در جریان دیپلماسی کرونایی میتواند با منطقهای مواجه باشد که امید کمتری نسبت به مرکزیت (غرب) دوخته است و حتی شاید به دنبال تغییر مرکزیت خود از غرب به شرق خواهد بود. در همین زمینه بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار سال 96 با مردم آذربایجان شرقی مبنی بر اینکه «در سیاست خارجی، ترجیح شرق بر غرب، ترجیح همسایه بر دور، ترجیح ملتها و کشورهایی که با ما وجه مشترکی دارند بر دیگران، یکی از اولویتهای امروز ما است» را میتوان به مثابه یکی از نقشه راههای موجود بهحساب آورد.
تعریف جمهوری اسلامی در 3 ظرف «ایران به مثابه قدرتی تمدنی» در سطح کشورهای اسلامی، «ایران به مثابه قدرتی فرهنگی» در سطح کشورهایی که بخشی از ایران فرهنگی بهشمار میروند و «ایران به مثابه قدرتی در شرق» در سطح تعاملات با قدرتهای مستقر در مرکز و شرق آسیا همچون هند، چین و روسیه را میتوان طرحی اولیه برای بازترمیم قدرت دیپلماتیک کشورمان در شرایط حادث شده دانست. مغتنم شمردن تضعیف شدن ایده مرکزیت غرب در نظم جهانی و نیاز غیرقابل کتمان واحدهای مختلف بینالمللی برای یافتن متحدان جدید بشدت محدودیت زمانی دارد و عدم درک درست نسبت به آن میتواند این ظرفیت بالقوه را خنثی و حتی تبدیل به تهدیدی جدید در سایه نظم نامطلوب جدیدی کند.
***
اوراسیا: طلوع شرق بزرگ
سازمان همکاری شانگهای که کار خود را از سال 2001 آغاز کرده، نهتنها در کمتر از 2 دهه تبدیل به فراگیرترین پیمان بین دولتی در قاره آسیا شده، بلکه در اتحاد با اتحادیه اوراسیا با محوریت روسیه، شاکله مجموعه جغرافیایی جدید با عنوان اوراسیا (اروپا- آسیا) را تجسمی عینی بخشیده است. پیمان شانگهای به مرکزیت چین به عنوان دومین اقتصاد دنیا و فاتح بزرگترین چالش پساکرونا یعنی مبارزه با بیماری «کووید-19» همین حالا هم در بسیاری از عرصهها قدرتمندترین و بزرگترین اتحادیه منطقهای کره زمین محسوب میشود؛ از جمله مساحت، جمعیت، تولید ناخالص اعضا، تولید و مصرف انرژی و نیروی نظامی. همین حالا ببرهای خیزان اقتصادی جنوب شرقی آسیا به پیمان شانگهای پیوستهاند و چنانچه طبق برنامه قبلی کشورهای محوری شبه قاره هند (هندوستان و پاکستان) و خاورمیانه اسلامی (ایران و ترکیه) در آینده نزدیک به این پیمان ملحق شوند، در عمل مفهومی جدید در ژئوپلیتیک جهان پساکرونا شکل خواهد گرفت تحت عنوان «شرق بزرگ» که بدون تردید به استیلای 4 سدهای غرب پایان خواهد داد.
***
ایران، هارتلند جهان
ایران قطب مقتدر منطقهای از جهان است که به طور طبیعی بین دو هارتلند تئوریک و همچنین نظامی کره زمین قرار گرفته است: آسیای میانه در شمال و خلیجفارس در جنوب. به عبارت دیگر فلات ایران به همراه این دو پیوست تاریخی شمالی و جنوبی خود تشکیل یک هارتلند بزرگتر به عنوان قلب ژئوپلیتیک جهانی را میدهد. انقلاب اسلامی 1979 بعدی معنوی و نرمافزاری به این موقعیت سختافزاری در جهان معاصر افزود و در عین حال جایگاه محوری امپراتوریهای ایرانی و قلمروی فرهنگیشان را در گذشته به یاد جهانیان انداخت. تحولات و تقسیمات ژئوپلیتیک جهان پساکرونا، جایگاه ایران و حوزه نفوذش را در حد فاصل شرق و غرب و شمال و جنوب برجستهتر میکند و این فرصت را فراهم میآورد تا با زدودن آخرین بقایای استعمار غربی در دستگاه دیوانیاش، نقش محوری خود را در نظم جدید بازیابد.
***
اروپای پاره پاره
ماترک آنچه زمانی قاره اروپا خوانده میشد فاقد وحدت جغرافیایی بوده و به 6 حوزه مختلف تقسیم خواهد شد. کشورهای همین حوزههای چندپاره هم با معضل تجزیهطلبی و جنگهای منطقهای دست و پنجه نرم میکنند:
جزایر بریتانیا، اروپای لاتین و مدیترانهای، اروپای شمالی و مرکزی، اروپای شرقی، اوراسیای غربی، آناتولی
ای یو آبزرور: کرونا ژئوپلیتیک جدیدی در اروپا به وجود میآورد.
گلوبال ریسرچ: 500 میلیون شهروند اتحادیه اروپایی از خود میپرسند این اتحاد در مواجهه با واگیر بزرگ برای آنها چه کرده است؟
یورو نیوز: اعضای شاخص اتحادیه اروپایی بر سر نحوه مواجهه با بحران اقتصادی ناشی از کرونا در مقابل هم صفبندی کردهاند.
ووکس: اتحادیه اروپایی دیگر تحمل یک بحران اقتصادی دیگر در دوران پساکرونا را نداشته و لاجرم فرو میپاشد.
***
جنگ ستارگان-2
برتری فضایی و ماهوارهای غرب، علاوه بر امکان جاسوسی از کشورها به آمریکا و شرکایش مزیت سلطنت رسانهای را بخشیده بود. این برتری ماهوارهای حتی قبل از سر رسیدن ویروس کرونا هم به سرعت توسط شرقیها به چالش کشیده شده بود و امروز جهان در آستانه نخستین مواجهههای فضایی حقیقی در سپهر زمین است.
***
اینترنت آزاد علیه اینترنت آمریکایی
اینترنت در 3 دههای که از جهانی شدنش میگذرد، بدون سروصدا یک شبکه آنگلوساکسونی بود به مرکزیت کالیفرنیا که توسط 2 مرکز بزرگ در آمریکا و انگلیس رصد میشد. چین از یک دهه پیش با دیواری بزرگ، اینترنت خود را مستقل کرد. از کمی پیش از بحران کرونا، 2 موج تحول در فناوری از راه رسید که اینترنت را از انحصار آمریکا و شرکایش خارج میکند و ایده شبکههای مستقل با اتکا به فناوری کنترل دروازههای اطلاعات (بلاکچین) را عملی کرده است و در دهه آتی هر کشور یا مجموعه سیاسی یا اقتصادی میتواند اینترنت خاص خودش را داشته باشد.
***
یک ناتوی ویروسی
ترامپ تلاش داشت سازمان پیمان آتلانتیک شمالی را از اروپا به شمال آفریقا و غرب آسیا تعمیم دهد اما با این کار نهتنها از مزیت آن در شرق اروپا کاست، بلکه فرانسه و آلمان را به فکر ایجاد ائتلاف نظامی اروپایی جدید انداخت. حال در دوره پساکرونا، علاوه بر ویروس ترامپ (که عنوان جدید و مسخره ناتومی را برای آن برگزیده) ویروسهای جدیدی به جان مهمترین پیمان نظامی- امنیتی به جا مانده از قرن بیستم افتاده است.
***
سازمان ملل: بنی آدم اعضای یک پیکر نیستند
قبل از شیوع کرونا هم سازمان ملل به خاطر حقکشیها، ناتوانی در برقراری عدالت بینالمللی و حتی محدودیتهای اعمال شده از سوی دولت آمریکا برای کشورهای عضو (از جمله محدویت فیزیکی برای حضور نمایندگان ایران) اعتبار خود را از دست داده بود و به نظر میرسد در جهان پساکرونا، شاهد پررنگ شدن نقش مرجع سازمانهای قارهای یا منطقهای در مقابل UN باشیم. بحران واگیر بیماری «کووید-19» به منزله تیر خلاصی به نقش مورد ادعای سازمان ملل متحد (UN) به عنوان مدت 3 ربع قرن مبنی بر تعمیم و تقویت صلح جهانی و کمک به همه کشورهای عضو در عبور از بحرانهای بشری و سوانح طبیعی بود. حداکثر واکنش سازمان ملل به بزرگترین بحران جهانی در حافظه تاریخی زنده جامعه بشری 3 ماه پس از به رسمیت شناخته شدن شیوع جهانی کرونا توسط دبیرکل آن اتخاذ شد. آژانسهای زیرمجموعه این سازمان شامل فائو (غذا)، هو (بهداشت جهانی)، یونیسف (کودکان)، یورا (آوارگان) و ایاوام (مهاجرت) در تفاهمنامهای که 20 آوریل زیر نظر دفتر امور اضطراری این سازمان امضا کردند، مجموعا کمکهایی به میزان حداکثر 2 میلیارد دلار را برای کل کشورهای بحرانزده عضو سازمان ملل تصویب کردند. این را مقایسه کنید با بودجه اضطراری 3هزار میلیاردی دلاری آمریکا و 540 میلیارد یورویی اتحادیه اروپایی. قرنها چنین تبلیغ میشد که سازمان ملل، که مقر اصلی آن در خاک ایالاتمتحده است، محلی برای تصمیمگیری درباره صلاح کل بشریت است که بیت معروف سعدی شیرازی بر ورودی آن در نیویورک نقش بسته اما از هنگام افتادن بلای ویروس کرونا به جان بنی آدم، این سازمان که همیشه گوش به زنگ دخالت حقوق بشری، سیاسی و حتی نظامی در کشورهای جهان سومی است، هیچ حرکت معناداری برای مقابله با این اپیدمی بزرگ نکرد.
* فارین پالیسی:
آیا سازمان ملل از ویروس کرونا جان به در میبرد؟ در فقدان رهبری آمریکا، سازمان ملل برای ایفای نقشی در مواجهه با آنچه بزرگترین تهدید بشریت خوانده میشود در مانده است.
***
پل آسهآن
اتحادیه ملل آسیای جنوب شرقی متشکل از ببرهای خیزان اقتصادی این منطقه در دوران پساکرونا به دنبال ماهیتی مستقل از قطبهای بزرگ پیرامونش بویژه چین، آمریکا و استرالیا خواهد بود. در چنین شرایطی آسهآن پل شکلگیری پیمان فراپاسیفیک بین 3 قاره آسیا، اقیانوسیه و آمریکا خواهد بود.
***
پایان امپراتوری خطوط هوایی
کرونا تاج امپراتوری فراقارهای را از سر خطوط هوایی برداشت. حالا تقریبا تمام آنها در حال ورشکستگی هستند. از این پس با شرکتهای هوایی کوچکتر ملی و منطقهای با دامنه فعالیت کمتر و مسؤولیت بیشتر مواجه خواهیم بود.
***
قاره سیاه و سفید
کرونا برای آفریقا فرصتها و تهدیدهایی تواما به همراه میآورد که میتواند آینده آن را سفید یا سیاه کند.
+ آیا رشد اقتصادی بالای 5 درصدی فعلی در قاره سیاه مملو از منابع طبیعی ادامه مییابد و نیروی کار عمدتا جوان آن از واگیر بزرگ جان به در میبرند؟
- آیا بیثباتی بینالمللی در جهان چند قطبی پسا کرونا تشدید جنگهای داخلی و نزاعهای قومی و مذهبی در این قاره استعمار زده را به دنبال خواهد داشت؟
توجه به این نکته ضروری است که آفریقای امروز عملا به 4 حوزه جغرافیایی- اقتصادی-سیاسی تقسیم شده که شامل 4 اتحادیه گمرکی- اقتصادی شمالی، غربی، شرقی و جنوبی میشود.
***
آمریکای لاتین، آمریکای جایگزین
ویروس کرونا درست زمانی از راه رسید که ترامپ در جهت احیای هژمونی رو به افول ایالات متحده به دنبال ماجراجوییهای نظامی جدید در حیاط خلوت سابقش بود اما موج واگیر چنان شدید بود که دستگاه امنیتی و نظامی واشنگتن را دست کم به طور موقت به داخل آمریکا معطوف کرد. همزمان موفقیت کوبا در کنترل بیماری «کووید-19» و کمک نظام بهداشتی پیشرفته آن به دیگر کشورها، بار دیگر الگوی جایگزین «آمریکای سرمایهداری» را در میان ملتهای لاتین احیا کرد. در حالی که برخی قطبها و قارههای دنیا در نتیجه بحران جدید دچار واگرایی شدهاند، آمریکای جنوبی و مرکزی با میراث مشترک لاتین و سرخپوستی، بخت تبدیل شدن به یک مجموعه ژئوپلیتیک قدرتمند را دارد.
***
دیوار ترامپ وسط آمریکای شمالی
قرارداد تجارت آزاد آمریکای شمالی موسوم به نفتا، 3 دهه پس از شکلگیری میان ایالات متحده، کانادا و مکزیک با سیاست دیوارکشی ترامپ، خود به مانعی بزرگ برای تجارت تبدیل شده است.
شعار «آمریکای بزرگ» ترامپ باعث اختلال در نفتا و همکاریهای مرزی 3 کشور اصلی آمریکای شمالی شده و وضعیت سیاسی آنها را نیز به واگرایی دوران پیش از نفتا بازگردانده به طوری که کاناداییها و مکزیکیها از ترس ترامپ، دولتهایی چپگرا روی کار آوردهاند. امروز مجددا شاهد یک جنگ مرزی بین ایالات متحده و مکزیک هستیم. بحران نفتی اخیر باعث افول مهمترین محور همکاریهای نفتا در زمینه انرژی شد.
***
تبعیدشدگانی در اعماق اقیانوسیه
استرالیا به عنوان بدنه اصلی خاک قارهای که میان اقیانوسهای آرام و هند پراکنده شده، تلاش دارد خود را به عنوان یک قطب جدید مطرح کند. در این راستا، این کشور مهاجرپذیر دچار دوگانگیهای مختلفی شده است. از یک سو به چین و هند و اقتصاد و نیروی کار عظیم آنها احتیاج دارد و از سوی دیگر از نظر سیاسی و هژمونیک وابسته به استعمار قدیم و جدید انگلیس و آمریکاست. بزرگترین بخت استرالیا میتوانست پیمان اقتصادی فرااقیانوسی (فرا پاسیفیک) بین کشورهای آسیای شرقی و جنوبی و آمریکای شمالی و جنوبی باشد اما با خروج ترامپ از این پیمان، اقیانوسیه کماکان مستعمرهای در انتهای دنیا باقی مانده است.
***
بریکس، چشم انداز جدید جهانی سازی
سازمان همکاریهای سیاسی، اقتصادی و منطقهای متشکل از 5 اقتصاد جهشیافته برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقایجنوبی که احتمالا ترکیه هم به آن اضافه خواهد شد، تبدیل به یکی از موتورهای سرمایهداری جهانی خواهد شد. ویژگی بریکس انگیزههای ضدغربی جدی کشورهای تشکیلدهنده آن است که این موضوع باعث نوعی اتحاد راهبردی بین اعضا میشود که مهمترین تفاوت این سازمان با گروه 7 کشور صنعتی یا گروه 20 خواهد بود. بریکس در واقع بدنه اصلی اتحادیه بزرگ شرقی (پیمان شانگهای) را به قارههای آفریقا و آمریکا پیوند میزند.
چین و روسیه، 2 رهبر و عضو شرقی بریکس، سازماندهی خوبی در مواجهه با کرونا داشتند که میتواند الگویی برای دوران جدید باشد. این سازمان با اختصاص یک میلیارد دلار کمک به آفریقای جنوبی برای مبارزه با واگیر بزرگ، رسما در دوران پساکرونایی اعلام وجود کرد.
***
ایالاتی متفرقتر از همیشه
ایالات متحده پساترامپ به اندازه کافی مشکل داشت، حالا آمریکای پساکرونا نهتنها بر اثر واگیر بزرگی که رتبه اول مرگومیر جهانی را به این کشور اختصاص داده بشدت درونگرا شده، بلکه حتی ممکن است دچار فروپاشی شود. اقتصاد آمریکا با وجود بحران ناشی از اپیدمی بزرگ که رکود 2008 را بازگردانده، باعث بیکاری گسترده شده و بازار آمریکا را 10 درصد کوچکتر کرده، هنوز بزرگترین اقتصاد دنیاست. همچنین پنتاگون در حال تلفیق با ناسا، کماکان قدرتمندترین نیروی نظامی کره زمین است. با این وجود ویروسی به کوچکی «سارس کوو 2019» ثابت کرد در جهان جدید بزرگترین بودن دیگر مزیت محسوب نمیشود، بلکه انعطاف با تحولات شتابان زمانه حیاتی است؛ انعطافی که ترامپ بویی از آن نبرده است. در نتیجه مبارزه ملی با کرونا که در چین باعث انسجام هر چه بیشتر شد، گسلهای میان ایالات آمریکا را بیشتر کرده و حالا فریاد تجزیه از هر دو ساحل شرقی و غربی، نیویورک و کالیفرنیا به گوش میرسد.
* کالیفرنیا
ثروتمندترین و مهاجرپذیرترین ایالت آمریکا با تاسیس نخستین سفارت خود در مسکو و اعلان منشور استقلال گامی مهم در جهت جدایی از نظام فدرال به مرکزیت واشنگتن برداشته است.
***
انقلاب انرژی، شوک به سرمایهداری جهانی
تعطیلی فراگیر پساکرونایی بویژه در کشورهای توسعهیافته و پرجمعیت باعث کاهش بیسابقه مصرف و طبیعتا تقاضای انرژی در جهان شده است. این باعث ایجاد بیسابقهترین بحران تولید نفت و گاز در 150 سال گذشته شد یعنی از زمان کشف و استخراج صنعتی این ذخایر فسیلی و استفاده از آنها به عنوان مهمترین منبع سوخت و تولید انرژی.
پیشبینی میشود بحران کرونا در تلفیق با احساس نیاز حیاتی بشر امروز به کاهش آلایندگیها، علاوه بر کاهش شدید استخراج ذخایر فسیلی زمین به جهشی 10 ساله طی یک سال در زمینه به کارگیری فناوریهای جدید تولید و مصرف انرژی بویژه با گرایش به انرژیهای تجدیدپذیر در طبیعت بینجامد.
بحران نفت از آن جهت اهمیت دارد که این ذخیره فسیلی طبیعی برای بیش از یک قرن، نقش خون سیاه استعمار نوین غربی به پرچمداری آمریکا و انگلیس و سپس سرمایهداری جهانی برخاسته از آن را ایفا میکرد که این روند علاوه بر اروپا و آمریکای شمالی، به ترتیب شوروی (اوراسیا) و آسیای شرق و جنوب شرقی (ژاپن، چین، هند، آسهآن) را هم به دایره مصرفکنندگان بزرگ این ذخیره فسیلی طبیعی اضافه کرد.
* بحران نفتی: کاهش شدید تقاضا و تولید
در چهارمین ماه واگیر کرونا در کره زمین، تقاضای جهانی نفت خام روزانه به میزان نزدیک به یکسوم یعنی 25 میلیون بشکه در روز کاهش پیدا کرد. (به نقل از Energy Aspects) این کمترین میزان تقاضای نفت از زمان جنگ خلیجفارس است یعنی دورانی که جمعیت کره زمین 2 میلیارد و 600 میلیون نفر کمتر از امروز بود (جمعیت زمین 2020: 7 میلیارد و 800 میلیون نفر).
در نتیجه در دوشنبه سیاه 2020 (دوم اردیبهشت 1399) برای نخستینبار در تاریخ بهای یک بشکه نفت به زیر منفی 36 دلار رسید.
ارسال به دوستان
صادق زیباکلام :
اصلاحات مرد ختم هم نگرفتیم
صادق زیباکلام، فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتوگویی اینستاگرامی در جواب این پرسش که علت تفاوت مشی اصلاحطلبان در مواجهه با حوادث سالهای 88 و 98 چیست؟ گفت: در انتخابات سال ۹۶، نزدیک به ۳ ماه از کار و زندگی و زن و بچهام زدم و شهر به شهر و استان به استان و دانشگاه به دانشگاه رفتم و برای شرکت مردم در انتخابات کمپین ایجاد کردم تا به آقای روحانی رای بدهند. از ۲۹ اردیبهشت ۹۶ تا امروز بیشترین انتقادات و حملات گزنده را من از آقای روحانی کردهام، این یعنی داشتن یک استراتژی! شما میگویید اینها آبان ۹۸ چکار کردند، من میگویم شما از آقای خاتمی و رهبری اصلاحطلبان یک سوال ساده بکنید ما ۲۴ میلیون نفری که آمدیم و رای دادیم آقای روحانی در برابر مطالبات ما چه گامی را در این ۳ سال برداشته است؟ چه کسی باید پاسخگو باشد؟ آقای خاتمی باید پاسخگو باشد، آقای عارف باید پاسخگو باشد، آقای سعید حجاریان، موسویلاری، مصطفی تاجزاده و صادق زیباکلام باید پاسخگو باشند، ما باید پاسخگو باشیم چون ما بودیم آن ۲۴ میلیون نفر را به رای دادن ترغیب کردهایم. ما یکبار گفتهایم نظرمان نسبت به روحانی چیست؟ اصلا انگار نه انگار آن ۲۴ میلیون نفری که به او رای دادهاند یک مطالباتی هم داشتهاند. اینها نقصهای فاحش اصلاحطلبان بوده است. وی در بخش دیگری از این گفتوگو با اشاره به انتخابات دوم اسفندماه گفت: اصلاحات تمام شده است، دوم اسفند ۱۳۹۸، همه چیز تمام شد، اصلاحات تمام شد، چون کرونا بود نمیشد ختم و شب هفت گرفت، مسجد الجواد را نمیشد کرایه کنیم که بعدازظهر برای فاتحه بیایند. مردم در این تاریخ نشان دادند از اصلاحطلبان عبور کردهاند. ارسال به دوستان
رهبر انقلاب: هدف نظام آموزشی ایجاد جامعه دینی عادلانه و آرمانخواه است
رهبر حکیم انقلاب اسلامی در پیامی با تبریک روز معلم به همه معلمان مدارس، دانشگاهها و حوزههای علمیه، کار بزرگ و جهاد معلمان را آموزش شکوفاسازی استعدادهای کودکان و نوجوانان در مسیر ارزشهای اسلامی و انقلابی با هدف ایجاد یک جامعه دینی عادلانه و آرمانخواه دانستند و خاطرنشان کردند: نسل جوانی که در این مسیر پرورش مییابد ثروتی آنچنان انبوه است که هیچ پدیده ارزشمند دیگری با آن برابری نمیکند. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، متن پیام حضرت آیتالله العظمی خامنهای به این شرح است:
باسمه تعالی
روز معلم را به همه معلمان عزیز که در مدارس و دانشگاهها و حوزههای علمیه به پرورش اندیشه و دانش کودکان و جوانان کشور میپردازند تبریک میگویم.
این سخن امام خمینی که معلمی را شغل انبیا دانستند، یک شعار تبلیغاتی نبود، سخن قرآن بود که فرموده است: ویزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحمکه... تزکیه و تعلیم و کتاب و حکمت الهی 4 واژه کلیدی در دعوت اسلام و همه پیامبران است. واژه کلیدی دیگر قیام به قسط است. در مدرسه نبوتها، نسلهای بشر با کتاب و حکمت، آموزشوپرورش مییابند و آنگاه زندگی عدالتمحور بنا میکنند و جوامع بشری بدین ترتیب به هدفهای آفرینش انسان نزدیک میشوند. نظام اسلامی با همین هدف یعنی شکلگیری یک جامعه دینی عادلانه و آرمانخواه پدید آمد، و طبیعی است نظام آموزشی کشور نیز نمیتواند هدفی جز هدف کلی نظام داشته باشد. کودک و نوجوان و جوان در کشور اسلامی میآموزد که استعداد و توان بالقوه خود را برای ارزشهای متعالی ملی یعنی ارزشهای اسلامی و انقلابی شکوفا کند و به کار گیرد.
این آموزش حیاتی و سازوکار تحقق آن، همان کار بزرگ و جهاد مبارکی است که معلمان عهدهدار آن شدهاند. اسلام ما را به علم نافع فرا میخواند، علم نافع از سویی جوان ایرانی را به ابزارهای لازم برای پیشرفت و اعتلای کشور و ملتش مجهز میسازد، و از سویی به او هویت میبخشد و او را از وزانت و اعتبار روحی و معنوی و اعتماد به نفس برخوردار میکند.
نسل جوانی که در این مسیر، صیرورت و پرورش مییابد، ثروتی آنچنان انبوه و ذخیره آنچنان عظیم است که هیچ پدیده ارزشمند دیگری برای کشور با آن برابری نمیکند.
این ثروت، محصول کار و انگیزه معلمان در مدارس و دانشگاهها و حوزههای علمیه است. رحمت و فضل خدا بر دستهای پرکار و دلهای پرانگیزه آنان باد. نسل جوان ما بحمدالله الگوهای درخشان و برجسته را هم میشناسد که در دنیای مادی امروز نظائر آنها را کمتر میتوان یافت. از شهید چمران و شهید آوینی تا شهدای هستهای و تا شهید سلیمانی و تا شهید بزرگوار مطهری که در دهه 30 از عمر خود در حوزه قم و دانشگاه تهران درخشید و در دهه 50 با بال شهادت به ملکوت اعلی پرکشید. درود خدا بر شهیدان و سپاس ما به معلمان و خوشامد ما نثار نسل جوان خوشعاقبت ملت ایران باد.
سیدعلی خامنهای
۱۲ اردیبهشت ۹۹
ارسال به دوستان
آلمان در اقدامی مغرضانه حزبالله لبنان را گروه تروریستی اعلام کرد
خدمتکار صهیونیسم
گروه سیاسی: وزارت کشور آلمان پنجشنبه گذشته با تروریست خواندن حزبالله لبنان تمام فعالیتهای این گروه در خاک آلمان را ممنوع کرد. آلمان در حالی حزبالله لبنان را به تروریستی بودن متهم میکند که این گروه در سالهای گذشته نقش مهمی را در مبارزه با افراطگرایی و تروریسم تکفیری بویژه داعش در خاورمیانه ایفا کرده است.
به گزارش «وطن امروز»، خبرگزاری رویترز گزارش داد پلیس آلمان اوایل صبح پنجشنبه عملیاتی را با هدف دستگیری برخی اعضای حزبالله انجام داده است. پلیس آلمان در چند ایالت این کشور علیه انجمنهای وابسته به حزبالله و پیروان این گروه به طور همزمان وارد عمل شد و ساختمان مساجد و مراکز تجمع نیروهای وابسته به حزبالله را نیز مورد تفتیش قرار داد.
مقامهای امنیتی آلمان مدعی هستند یکهزار و ۵۰ نفر از اعضای حزبالله در خاک این کشور فعالیت میکنند.
طرفداران حزبالله و انجمنهای نزدیک به آن از سوی دولت آلمان متهم شدهاند از خشونت علیه اسرائیل جانبداری میکنند و موجودیت این رژیم را بهرسمیت نمیشناسند.
«اشتیو آلتر» سخنگوی وزارت کشور آلمان نیز با انتشار یک پست توئیتری اعلام کرد این اقدام آلمان از آن حکایت دارد که دولت حتی در شرایط بحرانی نیز قادر به پیشبرد وظایف خود است.
«هایکو ماس» وزیر خارجه آلمان نیز در گفتوگوی کوتاهی با روزنامه «دیولت» آلمان گفت: حزبالله حق موجودیت اسرائیل را انکار میکند، با خشونت و ترور تهدید میکند و سامانههای موشکی خود را بشدت گسترش میدهد.
اقدام آلمان در تروریستی خواندن حزبالله لبنان به سرعت با تمجید آمریکا مواجه شد. وزارت خارجه آمریکا طی بیانیهای رسمی از اقدام دولت آلمان علیه حزبالله لبنان تمجید کرد. در بیانیهای که وزارت خارجه آمریکا درباره ممنوع شدن فعالیتهای حزبالله در آلمان منتشر کرده، آمده است: «ما از آلمان بابت ممنوع کردن فعالیتهای حزبالله در این کشور بهطور کامل و همچنین بابت اقدام قاطعانهاش علیه افراد مظنون به حمایت از حزبالله تمجید میکنیم».
«اسرائیل کاتس» وزیر خارجه رژیم صهیونیستی هم در واکنش به اقدام خصمانه دولت آلمان علیه حزبالله لبنان، از این اقدام استقبال کرد و گفت: دولت آلمان را به خاطر تصمیمش در قرار دادن نام حزبالله به عنوان یک سازمان تروریستی ستایش میکنم.
در میان کشورهای مسلمان تنها عربستان سعودی بود که از این اقدام استقبال کرد. وزارت خارجه رژیم سعودی با ابراز خوشحالی از اقدام دولت آلمان برای درج نام حزبالله لبنان در لیست گروههای تروریستی مدعی شد این اقدام میتواند موجب توسعه صلح و امنیت در جهان شود.
* چرخش ناگهانی مواضع دولت آلمان
آلمان در حالی حزبالله را در لیست سازمانهای تروریستی قرار داده است که سال گذشته «نیلسن آنن» معاون وزارت خارجه آلمان در مصاحبهای با هفتهنامه اشپیگل اعلام کرده بود برلین قصد ندارد شاخه سیاسی حزبالله لبنان را در فهرست «سازمانهای تروریستی» قرار دهد.
آلمان پیشتر بین شاخه سیاسی و شاخه نظامی حزبالله تفاوت قائل بود. زمانی که دولت انگلیس اسفند سال ۱۳۹۷ اعلام کرد شاخه سیاسی جنبش حزبالله لبنان را هم مانند شاخه نظامی این گروه به فهرست «سازمانهای تروریستی» خود اضافه میکند، آلمان اعلام کرد موضع بریتانیا، تاثیری در مواضع این کشور و اتحادیه اروپا نخواهد داشت و حزبالله لبنان را به عنوان یک گروه تروریستی نمیشناسند. با وجود اظهارات گذشته دولت آلمان نسبت به حزبالله لبنان اما به یکباره دولت این کشور با یک چرخش ناگهانی برخلاف مواضع قبلی خود، حزبالله لبنان را یک گروه تروریستی اعلام کرد. سوال اینجاست که علت این چرخش ناگهانی چیست و چرا دولت آلمان به یکباره مواضع خود را نسبت به حزبالله لبنان تغییر داد؟ به این سوال از چند منظر مختلف میتوان پاسخ داد.
* همراهی با آمریکا برای فشار علیه ایران
وزارت خارجه آمریکا از سال ١٩٩٧ حزبالله لبنان را به عنوان «سازمان تروریستی» میشناسد و از سال ۲۰۱۵ هم قانونی را با عنوان «ممانعت از تامین بینالمللی حزبالله» به اجرا گذاشته و افراد و نهادهایی را در ارتباط با این گروه هدف گرفته است. آمریکا در تمام این مدت تلاش کرده با هر ابزار ممکنی به حزبالله لبنان ضربه وارد کند و در همین راستا کشورهای دیگر را نیز تحت فشار قرار داده که با تروریست اعلام کردن حزبالله مانع فعالیتهای این سازمان شوند.
تابستان سال 97 نیز مقامات آرژانتین به دنبال رفتار دولت آمریکا حزبالله لبنان را در فهرست گروههای تروریستی قرار دادند، اقدامی که مدتی بعد در دستور کار دولت انگلیس نیز قرار گرفت.
اهمیت حزبالله لبنان برای آمریکا فقط به مساله تعارض این گروه با رژیم صهیونیستی محدود نمیشود. حزبالله لبنان به عنوان یکی از گروههای مقاومت که رابطه نزدیکی با ایران دارد، به عنوان متحد و دوست استراتژیک ایران شناخته میشود. هدف مشترک ایران و حزبالله در دشمنی با سیاستهای رژیم صهیونیستی، این سازمان را به یکی از مولفههای اصلی امنیت ملی ایران تبدیل کرده است.
دولت ترامپ که تمام قوای خود را بر ضربه زدن به امنیت ایران متمرکز کرده و به انواع حربههای اقتصادی، سیاسی و تهدیدهای نظامی متوسل میشود، این بار با تحت فشار دادن کشورها برای تروریست خواندن حزبالله لبنان و محدودیت فعالیتهای آن، قصد دارد یکی از بازوهای امنیتی ایران در منطقه را تضعیف کند تا در نهایت بتواند به امنیت ملی ایران خدشه وارد کند.
* ترس از انتقام خون سردار سلیمانی
نباید از این موضوع غفلت کرد که حزبالله لبنان در چند سال اخیر با اقداماتی که علیه گروهکهای تروریستی تکفیری انجام داد، به یک نقطه ثقل برای تامین امنیت منطقه خاورمیانه تبدیل شده است که ضربه به آن امنیت خاورمیانه را نیز مورد تهدید قرار میدهد.
ناامن شدن خاورمیانه به خودی خود یکی از استراتژیهای آمریکاست تا بتواند به بهانه این ناامنی برای حضور نظامی در منطقه جا باز کند. باید به این نکته توجه کرد که حضور نظامی آمریکا در خاورمیانه بعد از ترور سردار سلیمانی با چالش جدی مواجه شده است و کشورهای منطقه و گروههای مقاومت، انتقام خون سردار سلیمانی را اخراج آمریکا از خاورمیانه اعلام کردهاند. همین امر باعث شده آمریکا موقعیت خود در منطقه را در معرض تهدید جدی ببیند، به همین دلیل است که راهبرد ناامن کردن خاورمیانه میتواند آمریکا را از این تهدید برهاند و تضعیف حزبالله در همین راستا میتواند به آمریکا کمک کند.
اقدام آلمان در تروریستی خواندن حزبالله لبنان را نیز میتوان در همین راستا و در جهت تامین منافع آمریکا در خاورمیانه تفسیر کرد. هماهنگی آلمان با منافع آمریکا امری است که اقدامات ضدایرانی اخیر آلمان به وضوح آن را نشان میدهد که نمونههای متعدد کارشکنیهای آلمان در جریان توافقنامه برجام موید همین موضوع است.
* واکنش حداقلی ایران به آلمان
اقدام دولت آلمان علیه حزبالله لبنان با واکنش سخنگوی وزارت امور خارجه ایران مواجه شد.
موسوی اقدام دولت آلمان در اتهام به حزبالله لبنان با عنوان «ترویج مبارزه مسلحانه با ابزارهای تروریستی» را محکوم کرد و گفت: ظاهرا برخی کشورها در اروپا مواضع خود را بدون در نظر گرفتن واقعیات منطقه غرب آسیا و تنها با در نظر گرفتن اهداف ماشین تبلیغاتی رژیم صهیونیستی و رژیم سردرگم آمریکا اتخاذ میکنند. سیدعباس موسوی خاطرنشان کرد: تصمیم دولت آلمان در بیاحترامی کامل آن کشور به دولت و ملت لبنان اتخاذ شده، زیرا حزبالله بخشی رسمی و مشروع از دولت و پارلمان این کشور و همواره یک حزب سیاسی تاثیرگذار در عرصه ثباتسازی سیاسی این کشور بوده که از پشتوانه وسیع مردمی در لبنان و منطقه برخوردار است.
سخنگوی وزارت امور خارجه افزود: تصمیم دولت آلمان همچنین در بیتدبیری کامل علیه نیرویی اتخاذ شده است که جایگاهی کلیدی در مبارزه با تروریسم خشن داعش در منطقه داشته و دارد. از این جهت دولت آلمان باید پاسخگوی تبعات منفی تصمیم خود بر مبارزه با گروههای واقعی تروریستی در منطقه باشد.
اگرچه واکنش سخنگوی وزارت امور خارجه به اقدام دولت آلمان امری لازم بود اما پاسخ دولت به این اقدام آلمان نباید محدود به این واکنش سخنگوی وزارت امور خارجه باقی بماند، چرا که تروریستی خواندن حزبالله لبنان تنها یک اقدام دیپلماتیک از سوی آلمان نبوده، بلکه یک مرحله از مجموعه اقداماتی است که در نهایت امنیت ملی ایران را هدف قرار داده است.
ایران باید با همراه کردن کشورهای همسو و پیش کشیدن تعارضات ساختاری رفتار دولت آلمان در قبال تروریسم، سطح هزینههای دولت آلمان برای این اقدام را افزایش دهد.
نباید از خاطر برد که دولت آلمان در حالی حزبالله لبنان را یک گروه تروریستی میخواند که سالهاست از گروهک تروریستی منافقین که دستش به خون چندین هزار ایرانی آلوده است و در ترور دانشمندان هستهای ایران نیز نقش جدی بازی کرد، دفاع میکند و خاک کشورش را مأمن فعالیتهای این گروه قرار داده است. دولت ایران باید با استناد به قوانین حقوق بینالملل، آلمان را به علت دفاع و همکاری با گروهک تروریستی منافقین در فشار دادگاههای بینالمللی قرار دهد.
ارسال به دوستان
دانشمند ایرانی در زندانهای آمریکا کرونا میگیرد و نازنین زاغری همچنان در مرخصی به سر میبرد
زاغ حقوق بشر!
گروه سیاسی: دکتر سیروس عسگری در زندان سازمان مهاجرت و گمرک آمریکا در ایالت لوییزیانا به ویروس کرونا مبتلا شد. این خبری بود که روز چهارشنبه توسط نشریه انگلیسی گاردین منتشر شد تا برگ جدیدی از قربانیان ویروس کرونا را این بار در زندانهای آمریکا باز کند. در بخشی از گزارش این مجله و در توصیف وضعیت زندانیان آمریکایی اینگونه آمده که مسؤولان بازداشتگاه به عمد ماسک و مواد ضدعفونیکننده در اختیار زندانیان قرار نمیدهند تا بیماری «کووید-۱۹» آنها را از پای درآورد. مسؤولان این بازداشتگاه همچنین مخالفت کردهاند که عسگری ماسک محافظتی به صورت بزند و با وجود سابقه مشکلات حاد تنفسی، اجازه تهیه ماسک را نیز به وی نمیدهند. پیگیریهای رسانهای و همچنین برخی سازمانهای مردمنهاد حقوق بشری برای کسب اطلاعات بیشتر از وضعیت وی، با کارشکنی دولت آمریکا بینتیجه ماند و در حال حاضر، خانواده دکتر عسگری در شرایط روحی نامناسبی به سر میبرند. عسگری هنگام مصاحبه با خبرنگار گاردین نیز سرفه میکرده و از تب خود خبر داده بود. او در این زمینه گفته بود: هماکنون به نظرم عاقلانه است که مرا در اسرع وقت به بیمارستان بفرستند. من به آنها اطمینان ندارم.
این حادثه اما زمانی تبدیل به یک تراژدی میشود که این استاد دانشگاه صنعتی شریف که پس از ورود به خاک آمریکا توسط دادستانی این کشور به کتمان حقیقت در گرفتن روادید، دور زدن تحریمها و انتقال فناوری از آمریکا به ایران متهم شده بود با اینکه در نهایت از این اتهامات تبرئه شد اما دولت آمریکا کماکان از آزادی وی خودداری میکند. با این همه و در شرایطی که دکتر سیروس عسگری بهرغم تبرئه از زندان آزاد نشده و آنجا نیز به ویروس کرونا مبتلا شده اما نهادهای حقوق بشری هیچگونه اعتراضی نسبت به این جنایت آشکار از خود نشان ندادهاند اما در نقطه مقابل نازنین زاغری، زندانی امنیتی دوتابعیتی که فروردین سال 95 دستگیر شده و در دادگاه محکوم شده بود و همواره از وی و پروندهاش بهعنوان اهرمی حقوق بشری برای دخالت در امور داخلی کشورمان استفاده میشد، در آخرین روزهای اسفند سال98 و پس از شیوع ویروس کرونا همراه هزاران زندانی دیگر با پابند الکترونیکی آزاد شد و وکیل وی در گفتوگویی در اوایل اردیبهشت با ایلنا خبر از تمدید مرخصی موکل خود تا پایان اردیبهشت داد.
وضعیت دوگانه و شرایط متفاوتی که دکتر سیروس عسگری در آمریکا و نازنین زاغری در ایران میگذرانند، تبدیل به آوردگاهی در صحتسنجی پایبندی به حقوق بشر از سوی دولتهای ایران و آمریکا شده است. در همین زمینه، علی باقریکنی، دبیر ستاد حقوق بشر در گفتوگو با پایگاه اطلاعرسانی این ستاد درباره آخرین وضعیت عسگری، اظهار داشت: ما نسبت به سلامتی همه ایرانیان دربند در زندانهای آمریکا نگرانیم، در این میان اعلام ابتلای اندیشمند ایرانی دربند در آمریکا به کرونا بر نگرانیها افزوده است و لذا از مراجع ذیربط پیگیر آزادی ایشان هستیم، چرا که فقط آزادی هر چه سریعتر عسگری است که میتواند به نگرانیها درباره سلامتی این استاد دانشگاه پایان دهد.
دبیر ستاد حقوق بشر با اشاره به اخبار رسانهها درباره وضعیت نامناسب زندانهای آمریکا افزود: سابقه بیماری تنفسی این دانشمند ایرانی، نگرانی درباره سلامتی عسگری را بسیار جدیتر کرده است، لذا از وزارت امور خارجه میخواهیم تلاشهای خود را برای آزادی دانشمند ایرانی شدت بخشیده و از همه ظرفیتهای سیاسی، دیپلماتیک و حقوقی برای رهایی هر چه سریعتر ایشان بهره بگیرد.
سیدحسین نقویحسینی، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی نیز روز پنجشنبه در گفتوگویی با باشگاه خبرنگاران با اشاره به ابتلای سیروس عسگری، دانشمند ایرانی به کرونا در زندان آمریکا اظهار کرد: سوال ما از مدعیان دموکراسی این است که چرا باید دانشمند ایرانی که هفتههاست به علت شرایط جسمیاش خواستار آزادی از زندان مهاجران آمریکا شده است، در شرایط شیوع کرونا در زندان اسیر باشد. وی با بیان اینکه در حالی که جمهوری اسلامی اقدام به آزادی زندانیان سیاسی و اقتصادی مانند نازنین زاغری میکند تا در شرایط فعلی به بیماری کرونا مبتلا نشوند، دولت آمریکا حتی از آزادی زندانیان علمی ممانعت میکند، افزود: آمریکا در شرایطی دانشمند ایرانی را در زندان خود نگه داشته است که نشان داد توان مقابله با ویروس کرونا را ندارد، این امر ضعف بزرگی برای کشوری تلقی میشود که ادعای رهبری جهان را دارد.
لازم به ذکر است دکتر سیروس عسگری تیرماه سال96 در خاک آمریکا دستگیر شده است. همسر وی اخیرا در گفتوگویی با تشریح شرایط تبرئه و در نهایت امتناع از آزادی عسگری گفته بود: «دادگاه به نفع آقای دکتر رای داد و همسرم از اتهاماتشان تبرئه شدند. دولت آمریکا یکبار محکوم شده بود و درخواست تجدید نظر هم داده بود و میدانستند شانسی ندارند، بنابراین از قبل به اداره مهاجرت اطلاع داده بودند و در دادگاه حضور داشتند و به محض اینکه قاضی همسر من را تبرئه کرد، افراد اداره مهاجرت آمدند و به آقای دکتر دستبند زدند و ایشان را مستقیما به زندان منتقل کردند و گفتند که پرونده شما از دست قوهقضائیه خارج شده است و شما الان در اختیار اداره مهاجرت هستید و چون ویزا ندارید حضور شما در اینجا غیرقانونی است، بنابراین ایشان از آبانماه در اختیار اداره مهاجرت هستند».
ارسال به دوستان
گزارش «وطنامروز» از پیشنهاد عبدالناصر همتی برای تأمین کسری بودجه با فروش اوراق قرضه دولتی به جای استقراض از بانک مرکزی
عملیات نجات
عبدالناصر همتی، رئیسکل بانک مرکزی روز گذشته طی یادداشتی در صفحه شخصی خود در فضای مجازی، مطالب مهمی مطرح کرد. همتی در این یادداشت از دستور خود به بانکها برای عرضه شرکتهای زیرمجموعه خود در بورس خبر داد. به نظر میرسد رئیسکل بانک مرکزی در نظر دارد از فرصت کنونی رونق بیسابقه بورس برای ترمیم شکاف ترازنامه بانکها و حل مسأله بنگاهداری آنها استفاده کند. وی همچنین پیشنهاد بسیار مهمی درباره لزوم اولویت قرار دادن سیاست مالی انبساطی و پرهیز از اتخاذ سیاستهای پولی انبساطی برای تامین کسری بودجه سال جاری مطرح کرد. اجرای این پیشنهاد همتی برای تامین کسری بودجه دولت، ضمن کمک به بهبود وضعیت ترازنامه بانکها، نهتنها آثار تورمی زیانباری ندارد، بلکه برای کاهش نرخ بهره در بازار بین بانکی و در نتیجه کاهش تورم تاثیر بسزایی دارد.
عبدالناصر همتی، رئیسکل بانک مرکزی روز گذشته در یادداشتی ضمن تشریح وضعیت تسهیلات بانکی به مردم و بنگاههای اقتصادی برای جبران تبعات اقتصادی کرونا، به 2 محور مهم در موضوع بانکی و بودجهای کشور پرداخت. در بخش اول این یادداشت همتی درباره آخرین وضعیت تسهیلات کمکی به مردم و کسبوکارها نوشت: در اجرای تصمیمات ستاد ملی مقابله با کرونا، سیستم بانکی تاکنون بیش از 3/19 هزار میلیارد تومان وام قرضالحسنه به خانوارهای یارانهبگیر پرداخت کرده و در حال تدارک منابع لازم جهت اجرای مرحله دوم طرح و پرداخت تسهیلات ۱۲ درصدی به بنگاهها و واحدهای آسیب دیده از کرونا هستیم.
همتی اما در ادامه یادداشت خود به 2 موضوع مهم دیگر اشاره کرد، موضوع اول خبر «دستور وی به بانکهای کشور برای عرضه شرکتهای زیرمجموعه خود در بورس» و موضوع دوم پیشنهاد وی برای «لزوم تقدم سیاست مالی نسبت به سیاستهای پولی انبساطی برای جبران کسری بودجه دولت» است. در همین راستا «وطن امروز» به بررسی این دو محور مورد اشاره رئیسکل بانک مرکزی پرداخته است.
***
دستور همتی به بانکها برای عرضه سهام شرکتهای وابسته در بورس
تا تنور داغ است، بفروشید
همتی در بخشی از یادداشت خود با اشاره به اقبال مردم به بورس، خبر از دستور خود به بانکها برای عرضه شرکتهای زیرمجموعه شبکه بانکی در بازار سرمایه داد و نوشت: با توجه به اقبال مردم به حضور در بازار سرمایه، عرضه سهام شرکتهای دولتی و بانکها و تکمیل سهام شناور شرکتهای بورسی از ضرورتهای ایجاد تعادل در عرضه و تقاضا و عمق بخشیدن به بازار سرمایه است. در راستاى اجرای ضوابط قانونی کاهش بنگاهدارى بانکها، بخشنامهای را درباره ضرورت واگذاری سهام شرکتهای وابسته به بانکها در بورس صادر کردم. نحوه اقدام و عملکرد بانکها، شاخص مهم ارزیابی عملکرد مدیران بانکها در همراهی با سیاستهای اقتصادی دولت است.
عرضه سهام شرکتهای تحت تملک بانکها، با تقویت عرضه و پاسخ به عطش روزافزون تقاضا در بازار سرمایه، از تشدید حباب در بورس جلوگیری میکند. این اما تنها مقصود همتی از ملزم کردن بانکها به عرضه سهام شرکتهای تحت مالکیت خود در بورس نیست.
همانطور که رئیسکل بانک مرکزی در یادداشت خود اشاره کرده است، اقبال مردم به بورس این فرصت را به بانکها داده تا سهام شرکتهای تحت مالکیت خود را در بورس عرضه و از محل درآمدهای حاصل از آن، شکاف ترازنامه خود را تا حدودی جبران کنند. به بیان دیگر هجوم سرمایهگذاران جدید به بازار سرمایه و عطش تقاضا در این بازار، فرصت بینظیری را به بانکها برای عرضه سهام شرکتهای تحت تملک خود در بورس داده است. بانکها در صورت تمکین از دستور رئیسکل بانک مرکزی برای عرضه شرکتهای خود در بورس و استفاده از شرایط کنونی بورس، ضمن خلاص شدن از بنگاههای زیانده، شکاف ترازنامه خود را که در سالهای گذشته بشدت عمیق شده بود تا حدودی ترمیم میکنند. حذف سهام شرکتهای تحت تملک بانکها از طرف دارایی ترازنامه بانکها باعث کوچک شدن طرف بدهی ترازنامه آنها به دلیل انتقال سپردههای مردم به بانک و در نهایت محو نقدینگی و کوچک شدن ترازنامه شبکه بانکی میشود.
این موضوع میتواند همزمان فرصتی برای بانک مرکزی باشد، چرا که کوچک شدن ترازنامه بانکها باعث کاهش عطش ذخایر بانکها در بازار بینبانکی و در نتیجه کاهش نرخ بهره در این بازار میشود. این موضوع بسیار مهمی برای بانک مرکزی است، چرا که کاهش نرخ بهره در بازار بینبانکی دقیقا همان هدفی است که بانک مرکزی از سال گذشته با شروع عملیات بازار باز در پی دست یافتن به آن بود.
در واقع عرضه سهام شرکتهای تحت تملک دولت در بورس، مصداق بارز یک تیر و چند نشان است که هم باعث بازگشت بانکها به روال قانونی مبنی بر پرهیز از بنگاهداری میشود و هم باعث کوچک شدن ترازنامه بانکها میشود و در نهایت باعث کاهش نرخ بهره در بازار بینبانکی و در نتیجه کاهش سود تسهیلات و کاهش تورم میشود.
***
پیشنهاد مهم همتی برای جبران کسری بودجه دولت
تأمین کسری از جیب دولت نه از جیب ملت
آخرین بخش از یادداشت رئیسکل بانک مرکزی به راهکار پیشنهادی وی برای تامین کسری بودجه سال جاری دولت اختصاص داشت.
پیشنهاد همتی برای تامین بودجه در صورت اجرا، ضمن حل مسأله کسری بودجه دولت، ابزار مهمی برای اجرای هر چه بهتر سیاستهای پولی در اختیار بانک مرکزی قرار میدهد. در همین راستا همتی در این بخش از یادداشت خود نوشته است:
درباره کسری بودجه دولت، ناشى از سقوط شدید قیمت نفت و فرآوردههای نفتی، برای چندمین بار تأکید میکنم؛ در شرایط حاضر اقتصادی، انتشار اوراق بدهی روش مناسبتری برای تأمین کسری و نیز جلوگیری از پولی کردن کسری بودجه و تورم است.
بانک مرکزی آماده استفاده گسترده از عملیات بازار باز، برای کمک به دولت و رشد اقتصاد کشور است. دولت با انتشار اوراق بدهی، نهتنها میتواند نیازهای خود را پوشش دهد، بلکه به تعمیق بازار بدهی و اصلاح ترازنامه بانکها نیز کمک کرده و ابزار کنترل بهتر تورم را در اختیار بانک مرکزی قرار میدهد.
سطح پایین بدهیهای دولت نسبت به استانداردهای دنیا و روند آتی نرخ سود حقیقی و رشد اقتصادی، افق مناسبی را پیش روی دولت برای استفاده از این ابزار قرار داده است.
پیشنهاد همتی برای تامین کسری بودجه دولت از طریق انتشار اوراق بدهی، موضوعی است که اخیرا برخی کارشناسان هم به آن اشاره کردهاند.
پیش از این علی سعدوندی، استاد اقتصاد دانشگاه ولونگوگ استرالیا درباره روش دولتها طی چند دهه اخیر برای تامین کسری بودجه به «وطن امروز» گفت: به طور کلی به 2 طریق میتوان کسری بودجه را جبران کرد؛ یکی راه و روش 50 ساله ما است که دولت برای جبران کسری بودجه به طور مستقیم از بانک مرکزی استقراض میکرد. پس از برنامه 5 ساله سوم این قضیه حتی بدتر هم شد و دولت این بار به طور غیرمستقیم از بانک مرکزی استقراض میکرد. روش غیرمستقیم به 2 طریق است؛ یکی اینکه از بانکهای جاری استقراض میکند و بانکها در نهایت از بانک مرکزی استقراض میکنند، یعنی اضافه برداشت خواهند داشت. روش دوم این است که از منابع صندوق توسعه ملی استفاده میکند. امکان استفاده از منابع ارزی برای پوشش کسری بودجه بدون هزینه ممکن نیست. کارشناس اقتصاد اما درباره روش صحیح تامین کسری بودجه گفت: اما راه دیگری وجود دارد که کشورهای دیگر انجام میدهند. اتفاقا آنها هم کسری بودجه بالایی داشتند، این کشورها از نقدینگی موجود استقراض میکنند. یعنی اوراق میفروشند. این راهکار ضدتورمی است. هر وقت دولت کسری بودجه را از طریق فروش اوراق تامین کند، هم پایه پولی افزایش پیدا نمیکند و هم نقدینگی موجود جذب میشود و به کار میافتد و نرخ بهره را افزایش میدهد. نرخ اوراق در کشور ما الان نسبت به تورم بسیار پایینتر است. زمانی که این دو به تساوی برسند، امکان استفاده از اوراق وجود دارد.
به گزارش «وطن امروز»، به نظر میرسد عبدالناصر همتی در به کرسی نشاندن این سیاست و اجرای آن کمی تنهاست. سیاست پیشنهادی وی نه تنها برای بسیاری از مقامات اعم از دولتی و مجلسی، بلکه برای برخی کارشناسان اقتصادی هم چندان آشنا نیست. از همین رو هرگونه پیشنهاد برای انتشار اوراق قرضه دولتی با موج سختی از مخالفتها مواجه میشود. البته همتی نشان داده در پیشبرد سیاستهای مدنظر خود ثابتقدمتر از بسیاری از همترازهای پیشین خود است. مانع مهم دیگر پیش روی همتی محدودیت اعمال شده در تبصره 5 قانون بودجه سال جاری برای انتشار اوراق بدهی است. حل این مسأله هم نیازمند تفهیم و اقناع نمایندگان برای اصلاح قانون بودجه برای باز کردن دست دولت در انتشار اوراق بدهی است، موضوعی که حداقل تا یک ماه آینده و پایان مجلس فعلی امیدی به آن نیست.
ارسال به دوستان
یورش مسلحانه حامیان ترامپ به ساختمان ایالتی کنگره در ایالت میشیگان
انگشت ترامپیستها روی ماشه
گروه بینالملل: آمار مبتلایان به کرونا در دنیا دیروز به 3,322,926 نفر رسید. تعداد افراد فوت شده بر اثر کرونا هم دیروز به 234,408 نفر رسید. شاخص آمار افراد بهبود یافته از کرونا هم در همه دنیا رو به رشد است و دیروز به رقم 1,050,430 نفر رسید. تعداد افراد بدحال که شرایط نامساعدی دارند هم یک درصد کم شد و به عدد 50,926 نفر که 2 درصد کیسهای فعال کرونا است، رسید که نسبت به هفته پیش 7 هزار نفر کاهش یافته است. آمریکاییها با 1,095,304 مبتلا و 63,871 فوت شده همچنان درگیرترین کشور دنیا با کرونا محسوب میشوند و بعد از این کشور، اسپانیا، ایتالیا، انگلیس و فرانسه رتبههای دوم تا پنجم را دارند. رشد آمار مبتلایان در انگلیس سبب شده این کشور جای فرانسویها را در لیست کشورهای دارای بیشترین مبتلایان بگیرد.
با وجود برخی شاخصهای مثبت که بالاتر اشاره شد، نمودار ابتلا و مرگومیر کرونا همچنان صعودی است و اکثر کشورهای دنیا همچنان قرنطینه شهروندان خود را حفظ کردهاند.
* یورش معترضان مسلسل به دست به ساختمان ایالتی در میشیگان
ترامپ چند هفته پیش به بهانه زمینگیر کردن فرمانداران موافق ادامه قرنطینه، از هوادارانش در چند ایالت خواست به خیابان بیایند و در اعتراض به توقف کسبوکارها اعتراض کنند. در چند ایالت اما در اتفاقی عجیب هواداران ترامپ با سلاحهای خود به خیابانها آمده و صحنههایی را آفریدند که نمونه آن را فقط در فیلمهای هالیوودی میتوان دید. اگر چه تصور میشد این روند پایان یافته اما روز پنجشنبه صدها معترض به تمدید قوانین قرنطینه در ایالت میشیگان که برخی مسلسل در دست داشتند در مقابل ساختمان ایالتی کنگره تجمع و تلاش کردند وارد صحن قانونگذاری آن شوند. در برخی فیلمهای منتشر شده جمعیتی نشان داده میشود که در لابی ساختمان اسلحه به دست علیه ادامه قرنطینه شعار میدهند.
به نوشته روزنامه گاردین، در حالی که قانونگذاران میشیگان در این ساختمان در حال بررسی درخواست فرماندار این ایالت برای تمدید قوانین قرنطینه بودند، شماری از معترضان تلاش کردند خود را به صحن قانونگذاری این ساختمان برسانند. این معترضان که برخی مسلسل در دست داشتند، توانستند وارد لابی این مجتمع شوند اما با مقاومت نیروهای پلیس و کارکنان مواجه شده و مجبور به خروج از ساختمان شدند. معترضان با سر دادن شعار علیه دولت محلی، «گرچن ویتمر» فرماندار میشیگان را به هیتلر تشبیه کردند. «داینا پولهانکی» سناتور ایالت میشیگان که در ساختمان ایالتی کنگره حضور داشت با انتشار عکسی در حساب توئیتری خود نوشت: درست بالای سر من، افرادی مسلسل به دست، بر سر ما فریاد میکشند.
میشیگان جزو چند ایالتی بود که ترامپ چند هفته پیش از هوادارانش خواسته بود آنجا را آزاد کنند. داستان اخیر هم از آنجا آغاز شد که قانونگذاران ایالت میشیگان آمریکا از تمدید وضعیت اضطراری مربوط به کرونا در این ایالت خودداری کرده و لایحهای را به منظور به چالش کشیدن اختیارات گرچن ویتمر، فرماندار این ایالت در قبال این وضعیت اضطراری مطرح کردند. مجلس ایالتی میشیگان در اختیار جمهوریخواهان است و فرماندار ایالت دموکرات است. همین موضوع بر چالشها افزوده است. بر اساس قانون، صرفا فرماندار مجوز اعلام شروع و پایان قرنطینه را دارد و همه این اعتراضات برای فشار بر فرماندار است. ویتمر قرنطینه میشیگان را یک ماه دیگر تمدید کرده است.
میشیگان جزو معدود ایالاتی است که افراد اجازه دارند حتی بیرون از خانه سلاح گرم همراه خود داشته باشند. شرط همراه داشتن سلاح هم علنی کردن سلاح است.
* آمریکا به دنبال دلهدزدی از چین
آمریکاییها اگر چه در ابتدا از چین بابت مبارزه با کرونا تشکر کردند اما بعد از آنکه کرونا به آمریکا رسید، ترامپ و پمپئو هفتهای چند بار چینیها را متهم به پنهانکاری کرونایی کردند. حتی افشای اطلاع ترامپ از وقوع توفان کرونا در آمریکا هم مانع از اتهامزنی به چین نشد. در همین ارتباط، دیروز ترامپ باز هم در نظری مخالف با جامعه اطلاعاتی آمریکا مدعی شد ویروس کرونا در آزمایشگاه ووهان ساخته شده است. ترامپ در یک کنفرانس خبری گفت نمیتواند دلیل اطمینان خودش از اینکه فکر میکند کرونا در آزمایشگاهی در ووهان ساخته شده را بیان کند. رئیسجمهور آمریکا گفت اعمال جریمه علیه چین به دلیل نقش این کشور در بحران کرونا را بررسی میکند. دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا همچنین اعلام کرد قرارداد تجاری او با چین حالا نسبت به همهگیری ویروس کرونا در درجه دوم اهمیت قرار دارد و تهدید کرد عوارض جدیدی وضع خواهد کرد. وی به خبرنگاران گفت: ما یک قرارداد تجاری امضا کردیم که چین محصولات ما را خریداری کند و آنها این کار را انجام میدهند ولی حالا این قرارداد نسبت به اتفاقی که درباره ویروس کرونا افتاده در درجه دوم اهمیت قرار دارد. وضعیت ویروس کرونا قابل قبول نیست.
ترامپ با این ادعاها بار دیگر خودش را در برابر ارزیابیهای جامعه اطلاعاتی آمریکا قرار داده است. دفتر مدیر اطلاعات ملی آمریکا روز پنجشنبه بار دیگر تأکید کرد شواهد موجود نشان میدهد ویروس کرونا توسط انسان ساخته نشده یا در اطلاعات ژنتیکی آن تغییر ایجاد نشده است. جامعه اطلاعاتی آمریکا تصریح کرده ارزیابی اطلاعات را برای مشخص شدن نحوه شیوع این بیماری ادامه خواهد داد: جامعه اطلاعاتی بررسیهای موشکافانه خود را برای تعیین اینکه شیوع این بیماری از طریق تماس با حیوانات آلوده ایجاد شده یا اینکه حاصل تصادف در یک آزمایشگاه در ووهان بوده است، ادامه خواهد داد. با این تفاسیر، حالا واشنگتن پست نوشته آمریکاییها پشت پرده این اتهامزنیهای روزانه اهداف اقتصادی را دنبال میکنند. این روزنامه نوشت: 4 مقام مطلع دولت آمریکا به این روزنامه گفتند که برخی مقامات این کشور کار بررسی طرحهایی برای تنبیه چین یا تقاضای دریافت غرامت از این کشور به بهانه پنهانکاری ادعایی پکن درباره شیوع ویروس کرونا را آغاز میکنند. به نوشته روزنامه واشنگتنپست، 2 مقام مطلع آمریکایی که مایل به افشای هویت خود نبودند گفتند که در این طرح برخی اقدامات تلافیجویانه در نظر گرفته شده و مقامات دستگاههای اطلاعاتی آمریکا نیز در این نشست حضور خواهند داشت. به نوشته واشنگتن پست، 2 مقام دیگر دولت آمریکا نیز در این زمینه گفتند که اینک بحثهایی در کاخ سفید مبنی بر لغو برخی بدهیهای واشنگتن به پکن در جریان است اما نظر دونالد ترامپ در این زمینه هنوز مشخص نیست.
«جورج سوریال» از مقامات ارشد سابق دولت ترامپ که اکنون در یک پرونده علیه چین فعال است، به واشنگتنپست گفته است که ترامپ و دستیارانش به طور پنهان درباره سلب یا محدودسازی مصونیت دولتی چین گفتوگو کردهاند؛ اتفاقی که اگر رخ دهد، دولت آمریکا یا قربانیان کرونا در این کشور میتوانند چین را تحت پیگرد قرار داده و از این کشور طلب غرامت کنند. کارشناسان حقوقی میگویند کار دولت ترامپ برای محدود کردن مصونیت دولتی چین بسیار دشوار است و ممکن است کاخ سفید برای انجام چنین کاری نیاز به مصوبه کنگره داشته باشد.
* چین: چرا تحقیقات درباره کرونا فقط باید شامل ما شود؟
مقامات چین به موج تازه اتهامهای واشنگتن علیه پکن درباره نحوه شیوع ویروس کرونا واکنش نشان دادند. لی یوچنگ، معاون وزیر خارجه چین گفت: نمیشود اول چین را متهم کرد، بعد دنبال به اصطلاح تحقیقات بینالمللی برای جور کردن مدرک و سند بود. او در مصاحبهای با شبکه «انبیسی» تأکید کرد: چرا تحقیقات باید فقط چین را هدف بگیرد؟ چرا دیگر کشورها هدف تحقیقات قرار نگیرند؟ معاون وزیر خارجه چین گفت: هیچ قانونی در عرصه بینالمللی وجود ندارد که بر اساس آن بشود درباره کشوری به خاطر اینکه نخستین موارد ابتلا به ویروس را گزارش داده است، تفحص کرد. سخنگوی وزارت خارجه چین نیز گفت: یافتن منشأ ویروس یک مسأله پیچیده علمی است و پژوهشگران و متخصصان باید روی آن تحقیق کنند.
* جانسون: از پیک کرونا عبور کردیم
انگلیسیها اگر چه در لیست درگیرترین کشورها با کرونا یک پله صعود کردهاند اما نخستوزیر این کشور ادعا کرد از پیک کرونا رد شدهاند. بوریس جانسون، نخستوزیر انگلیس که برای اولین بار پس از بهبودی از ابتلا به ویروس کرونا در کنفرانس خبری در این باره شرکت کرده بود، گفت که انگلیس پیک کرونا را پشت سر گذاشته و به دنبال یک استراتژی برای کاهش محدودیتهاست. جانسون در این باره گفت: ما اوج بحران کرونا را پشت سر گذاشته و در شیب نزولی قرار گرفتهایم، اکنون میتوانیم به آینده امیدوار باشیم. نخستوزیر انگلیس همچنین گفت که دولتش قصد دارد هفته آینده در برنامهای جامع، چگونگی راهاندازی مجدد کسبوکارها، بازگشایی مدارس و امکان رفتن بریتانیاییها به محل کارشان را مشخص کند.
* روایت جدید از تشدید خشونت خانگی در انگلیس
کرونا خیلی از مناسبات را در دنیا تغییر داد، از اقتصاد و سیاست تا مناسبات خانوادگی. آنچه به عنوان خشونتهای خانوادگی میشناسیم میان اروپاییها در انگلیس و فرانسه بیش از سایر کشورهاست. در همین ارتباط، نشریه دی سایت آلمان در گزارشی به افزایش چشمگیر خشونتهای خانگی در انگلیس در بحران کرونا پرداخته است. این نشریه به یکی از این دعواهای شدید خانوادگی اشاره کرد و نوشت: شاید اگر قرنطینههای ضدکرونایی نبود چنین دعوایی هم وجود نداشت. نشریه دیسایت در ادامه نوشت: در دوران بحران کرونا دعواها و خشونتهایی در انگلیس شکل میگیرد که قبلا وجود نداشت. ترس از بیکاری، از دست دادن استقلال یا نابودی اقتصاد بسیار زیاد است. مردم روال معمول زندگی خود را از دست دادهاند و دیگر هیچ آرامشی ندارند.
بر اساس یک گزارش ویژه دولت انگلیس، در 3 هفته از دوران قرنطینه ضدکرونایی در انگلیس حداقل 16 زن و کودک در خانه کشته شدهاند. در شرایط معمول در این مدت زمان تنها 5 زن و کودک کشته میشدند. در مواقع عادی مرکز خشونتهای خانگی در انگلیس حدود 270 تماس روزانه داشت اما حالا این مرکز روزانه 400 تماس تلفنی دریافت میکند که اکثر آنها زنانی هستند که از طرف همسران خود مورد خشونت قرار گرفتهاند و نمیدانند باید کجا بروند تا از این وضعیت نجات پیدا کنند.
***
[پیشبینی رکود اقتصادی گسترده در منطقه یورو]
جدیدترین اخبار کرونایی از اتحادیه اروپایی حاکی از آن است که بر اساس ارزیابی بانک مرکزی اروپا بحران کرونا میتواند به یک رکود اقتصادی گسترده در منطقه یورو منجر شود. بر اساس گزارشی که بانک مرکزی اروپا دیروز منتشر کرد، در بدترین حالت کاهش 15 درصدی تولید ناخالص ملی در 3 ماهه دوم سال جاری میلادی در منطقه یورو در صورت تداوم محدودیتهای ضدکرونایی امکانپذیر است. بر اساس پیشبینی بانک مرکزی اروپا، در صورت وقوع این سناریوی منفی بازده اقتصادی منطقه یورو تا پایان سال 2022 همچنان پایینتر از نرخ این بازده در اواخر سال 2019 خواهد بود. اقدامات دولتها برای کاهش شیوع ویروس کرونا فعالیتهای اقتصادی در تمام منطقه یورو را در هفتههای گذشته به حال تعلیق درآورده است.
ارسال به دوستان
واکنش سید مسعود شجاعیطباطبایی، دبیر مسابقه «ما کرونا را شکست میدهیم» به عصبانیت رسانههای صهیونیستی در گفتوگو با «وطن امروز»:
به این عصبانیت عادت کردهایم
عباس اسماعیل گل: مسابقه بینالمللی کارتون «ما کرونا را شکست میدهیم» به دبیری سیدمسعود شجاعیطباطبایی اسفندماه سال گذشته و فروردینماه امسال با استقبال هنرمندان ایرانی و خارجی از 88 کشور دنیا برگزار شد که همانطور که پیشبینی میشد برخی آثار منتشر شده این مسابقه به مذاق برخی خوش نیامد و رسانههای حامی رژیم صهیونیستی با انتشار گزارشهایی تند، خشم خود را از برپایی مسابقه کارتون «ما کرونا را شکست میدهیم» نشان دادند. به همین بهانه «وطن امروز» درباره جزئیات مسابقه بینالمللی کارتون «ما کرونا را شکست میدهیم» و همچنین جوسازی اخیر رسانههای صهیونیستی علیه این مسابقه با سیدمسعود شجاعیطباطبایی گفتوگو کرد.
***
* به طور حتم این روزها متوجه حمله رسانههای حامی رژیم صهیونیستی به برخی آثار منتشرشده مسابقه بینالمللی کارتون «ما کرونا را شکست میدهیم» در فضای مجازی شدهاید.
بله! بخوبی در جریان این مسائل قرار دارم. البته باید بگویم این اتفاق برایم قابل پیشبینی بود. از سویی از زمان برپایی مسابقه کارتون «ترامپیسم» به این حملههای رسانههای حامی رژیم صهیونیستی و دولت آمریکا عادت کردهایم و اگر این انتقادات وحشیانه علیه برخی آثار مسابقه بینالمللی کارتون «ما کرونا را شکست میدهیم» از سوی اینها نبود، باید به درستی راه و روشمان شک میکردیم.
* این عصبانیت رسانهای در فضای مجازی بیشتر از سوی کدام طیف حامیان استکبار است؟
این اتفاق از 2 جنبه باید مورد بررسی قرار گیرد؛ یکی اینکه برخی رسانههای رسمی چون «اورشلیم پست» درباره این مسابقه، به اشتباه به وزارت بهداشت حمله کرده و نوشته است: وزارت بهداشت ایران در برگزاری یک مسابقه کاریکاتور ضدصهیونیستی مشارکت کرده است!
اشتباه بزرگ این روزنامه صهیونیستی اینجاست که اصلا وزارت بهداشت هیچ مشارکتی در برپایی این مسابقه بینالمللی نداشته است و فقط دانشگاه علوم پزشکی شیراز در این مسابقه ما را همراهی کرده است. این موضوع نشاندهنده آن است که دشمنان قسم خورده ما بدون هیچ اطلاع و بینشی عمل میکنند، چون قصدشان تنها تخریب و حمله بدون منطق به آرمانهای انقلاب اسلامی است.
همچنین شبکه تلویزیونی صهیونیستی «آی24» با انتشار مطلبی خشمگینانه در وبسایت خود آثار نمایشیافته در مسابقه «ما کرونا را شکست میدهیم» را ضدیهودی خوانده است!
دوم آنکه برخی فعالان رسانهای حامی رژیم صهیونیستی هم بیکار ننشستهاند و با انتشار مطالبی در صفحات شخصی خود علیه این مسابقه جبهه گرفتهاند که همه این رسانهها و کاربران فضای مجازی کاملا هوشمندانه از کلیدواژه «ضدیهودی» در انتقاد از مسابقه «ما کرونا را شکست میدهیم» استفاده میکنند.
* چرا واژه هوشمندانه؟
ببینید! در وهله اول لازم است درباره آثار ارسالی به دبیرخانه بینالمللی کارتون «ما کرونا را شکست میدهیم» توضیح بدهم تا به پاسخ سوال شما برسم. 4200 اثر ظرف 38 روز از سوی هنرمندان متعدد داخلی و خارجی به دبیرخانه مسابقه رسید، از این میان تنها 3 اثر به اقدامات ظالمانه رژیم صهیونیستی علیه فلسطینیان در دوران کرونایی پرداختهاند که این رسانههای صهیونیستی همین 3 اثر را دست گرفتهاند و با واژه «ضدیهودی» فرافکنی و مظلومنمایی میکنند، این در حالی است که این آثار صرفا «ضدصهیونیستی» است و هیچ ارتباطی به یهودیها ندارد اما اینها با استفاده ابزاری از ادیان به فکر مظلومنمایی در میان مردم دنیا هستند که بدون شک این ترفندشان نتیجه نخواهد داد، زیرا اغلب مردم دنیا به ماهیت اصلی رژیم غاصب صهیونیستی پی بردهاند و به قول معروف دیگر حنایشان برای جهانیان رنگی ندارد.
* در مجموع هنرمندان چه کشورهایی در مسابقه بینالمللی کارتون «ما کرونا را شکست میدهیم» حضور داشتند؟
شرکتکنندگانی از 88 کشور مختلف جهان آثارشان را به دبیرخانه مسابقه ارسال کردند که پس از ایران، ترکیه، چین، هند و اندونزی بیشترین آثار را به این مسابقه هنری ارسال کردند که این تعداد شرکتکننده خارجی در یک مسابقه هنری جمهوری اسلامی ایران یک پیام مهم برای هنرمندان کشور دارد.
* چه پیامی؟
اینکه هنرمندان 88 کشور دنیا ضمن پذیرش منطق ضداستکباری جمهوری اسلامی ایران، نسبت به خلق اثر در این حوزه انگیزه دارند، نشاندهنده عمق تاثیرگذاری هنر و هنرمندان ایرانی در دنیاست که همین موضوع دولتمردان آمریکا و رژیم صهیونیستی را دل نگران کرده است و آنها را گوشه رینگ فرستاده، زیرا اینها به خاطر خباثت عینیشان هیچ تاثیرگذاری در حوزه کارتون و کاریکاتور ندارند و بشدت آسیبپذیرند و تجربه ثابت کرده هیچ چیز به اندازه برپایی نمایشگاههای هنری فضای مجازی اینها را عصبانی نمیکند که این مورد با مسابقههای کارتون «ترامپیسم»، «آسوده باش من ملکهام» و... به اثبات رسیده است.
* انگار تمام مسابقات کارتون و نمایشگاههایی که به دبیری شما برگزار میشود، حتی اگر نامش «ترامپیسم» هم نباشد، آثاری درباره ترامپ برای شما ارسال میشود؛ درباره مسابقه بینالمللی کارتون «ما کرونا را شکست میدهیم» هم اثری در وصف «ترامپ» داشتهاید؟
بله! در این مسابقه هم آثار متعددی درباره ترامپ ارسال شده است که موضوعات اغلب این آثار به اظهارات عجیب ترامپ درباره کرونا و پیشنهادات مضحکش درباره راههای درمان کرونا مربوط میشود و تعدادی از آثار هم به سیاستگذاریهای غیرمسؤولانه ترامپ درباره سلامت مردم آمریکا پرداخته است که همگی این آثار در قالب طنز روایت شده است و نکته جالب اینکه 2 اثر هم از سوی هنرمندان آمریکایی برای ما ارسال شده است.
اما ذکر این نکته خالی از لطف نیست که هرکجای دنیا مسابقهای تحت عنوان «ترامپیسم» برگزار شده است، شاهد موضعگیریهای منظم و هدفدار رسانههای حامی استکبار نبودهایم اما تا جشنواره و رویداد هنری از سوی ایران و ایرانی در سطح گسترده جهانی برگزار میشود و محتویات آن به مذاقشان خوش نیاید، تمام امکانات رسانهای خود را به خط میکنند تا علیه جشنوارهها فرافکنی کنند و کار را به نهادهای رسمی هنری در دنیا میکشانند و حتی مسؤولان فدراسیون کاریکاتور اروپا را بابت همکاری با هنرمندان ایرانی تحت فشار میگذارند که همه این موارد به خاطر آن است که اینها از نفوذ هنرمندان ایرانی در دنیا هراس دارند.
* البته در این میان برخی رسانههای خارجی هم برخلاف رسانههای صهیونیستی و آمریکایی عمل میکنند و گزارشهای واقعگرایانهای از این رویدادها ارائه میدهند.
بله! خوشبختانه مسابقههایی چون «ترامپیسم» در برخی رسانههای معتبر خارجی بازخوردهای خوبی داشته است و درباره مسابقه بینالمللی کارتون «ما کرونا را شکست میدهیم» هم این اتفاق رخ داده است به عنوان مثال خبرگزاری روسی «اسپوتنیک نیوز» با اتخاذ رویکردی متفاوت، ضمن انتشار گزارشی نسبت به پوشش خبری مسابقه کارتون «ما کرونا را شکست میدهیم» اقدام کرده و با نمایش منتخبی از آثار حاضر در این مسابقه بینالمللی، از مشارکت کاریکاتوریستهای مختلف سراسر دنیا در این رویداد هنری خبر داده است.
* آثار ارسالی به این مسابقه شامل چه سرفصلهایی میشود؟
همانطور که گفته شد 4200 اثر به دبیرخانه مسابقه کارتون «ما کرونا را شکست میدهیم» ارسال شده است که از این میان بیشترین آثار در ارتباط با نقش تاثیرگذار کادر پزشکی و درمانی با عنوان «مدافعان سلامت» است که در این باره باید گفت در روزهای سخت و تلخ شیوع ویروس کرونا، هموطنان ما و کادر درمان، دلاورانه در حال فعالیت هستند و جامعه هنری تمایل داشت به این فضا کمک کند؛ یعنی هم به جامعه امید و نشاط ببخشد و از جامعه پزشکی تقدیر کند و هم اینکه خطرات و نکات لازم درباره این ویروس را به زبان هنر به جامعه منتقل کند.
دسته دوم آثار به توصیهها و مراقبتهای بهداشتی و پزشکی مرتبط است و بخش سوم آثار ارسالی به موضوعات روحیهبخش در ایام کرونایی و نکات امیدوارکننده در دوران پساکرونایی پرداخته است. اما دسته چهارم آثار که تعداد محدودی را شامل میشود، سیاستهای مضحکانه دولت ترامپ درباره مهار کرونا و اقدامات وحشیانه صهیونیستها را به چالش کشیده است.
* به نظر شما مهمترین علت استقبال بالای هنرمندان حرفهای کشورهای مختلف از برپایی مسابقه کارتون «ما کرونا را شکست میدهیم» چه بوده است؟
اولین نکته که باعث شده شاهد حضور گسترده هنرمندان جهانی در این مسابقه باشیم، سایت «ایران کارتون» است. این سایت به عنوان مرجع در دنیا نیز جایگاه ویژهای دارد و ما با هنرمندان کاریکاتوریست حرفهای جهان ارتباط و تعامل داریم و بانک اطلاعاتی این سایت، اطلاعات ۵ هزار کاریکاتوریست مطرح جهانی را ثبت کرده است که این مسأله در برپایی مسابقه «ترامپیسم» کمک حال ما شد. دومین نکته نیز موضوع «ما کرونا را شکست میدهیم» است که در این برهه زمانی و شیوع این ویروس، هنرمندان را برای حضور در مسابقه ترغیب میکند و اینکه هنرمندان در آثار خود علاوه بر موضوع کرونا، به برخی حواشی سیاسی نیز میپردازند، حائز اهمیت بودن این موضوع است که هنرمندان در همه جای دنیا نسبت به مباحث حاشیهای و سیاسی مواضعی دارند. این هنرمدان چهرههایی هستند که همه موضوعات پیرامون را رصد میکنند.
* آیا تمام آثار ارسالشده به مسابقه «ما کرونا را شکست میدهیم» در سایت «ایران کارتون» بارگذاری میشود؟
بله! نهتنها آثار ارسال شده به مسابقه «ما کرونا را شکست میدهیم» در این سایت منتشر شده است، بلکه آثار مسابقهها و جشنوارههایی چون «ترامپیسم» و «آسوده باش من ملکهام» در این سایت بارگذاری شده است.
* از آنجا که به خاطر شرایط کرونایی امکان برپایی فیزیکی نمایشگاه برای آثار منتخب مسابقه «ما کرونا را شکست میدهیم» وجود ندارد، چه برنامههایی برای بیشتر دیده شدن آثار برتر این مسابقه دارید؟
در وهله اول باید گفت از زمان برپایی این مسابقه تاکنون چیزی حدود 2 میلیون بازدید از آثار مسابقه در سایت «ایران کارتون» به ثبت رسیده است که این میزان بازدید برای یک سایت هنری واقعا منحصر به فرد است.
در همین راستا تمام تلاشمان را میکنیم که از هر امکانی برای دیده شدن آثار منتخب استفاده کنیم و این روزها در حال برنامهریزی هستیم که از تبلیغات شهری به بهترین شکل ممکن استفاده کنیم و مذاکراتی را هم برای انتشار آثار در ایستگاههای مترو و اتوبوس داشتهایم که بزودی اقدامات لازم در اینباره انجام میشود.
* سخن پایانی؟
ضمن آرزوی سلامتی برای مردم کشورم در این ایام سخت باید بگویم حتما بعد از عادی شدن شرایط و امکان برگزاری نمایشگاه فیزیکی، آثار برگزیده این مسابقه در تهران و شیراز نمایش داده خواهد داشت و به تبع آن این امکان هم وجود دارد که در سایر شهرها هم نمایشگاه برگزار شود و امیدوارم این اتفاق هر چه زودتر رخ دهد.
ارسال به دوستان
طبق آمارهای رسمی سازمان جهانی بهداشت ایران در رتبه دوم درمان و بهبود بیماران کرونایی در جهان قرار دارد
ایرانشهر سلامت
گروه اجتماعی: آمارهای رسمی اعلام شده از سوی سازمانهای بینالمللی نشان میدهد ایران دومین کشور جهان از نظر درمان و بهبود مبتلایان به کروناست.
به گزارش «وطن امروز»، طبق آمارهای رسمی سازمان جهانی بهداشت، کشور ما بعد از چین بهترین روند را در تعداد بهبودیافتگان دارد و 79/79 درصد مبتلایان شناسایی شده تاکنون بهبود یافتهاند. با توجه به اینکه ایران در جمع 10 کشور اول بیشترین تعداد مبتلا به کرونا قرار دارد، میزان بهبودیافتگان «کووید-19» آن قابل توجه است. چین با 6/93 درصد بهبودی مبتلایان در رده اول قرار دارد. آخرین آمار چین که خاستگاه ویروس کرونا محسوب میشود نیز قابل تامل است؛ چینیها مدعی هستند فقط 82874 نفر در این کشور به کرونا مبتلا شدهاند و 4633 نفر فوت کردهاند و 77642 نفر بهبود یافتهاند و این به معنای بهبود بیش از 93 درصدی مبتلایان است. خیلیها به آمارهای چین تشکیک کردهاند اما با توجه به اینکه در روزهای اخیر تعداد مبتلایان به کرونا ناچیز شده، میتوان حداقل به درصد بهبودیها کمتر شک کرد. در مقابل روند بهبود کشور ما نسبت به کشورهای پیشرفته جهان با فاصله بهتر است و فقط سوییس و آلمان به آمارهای ایران نزدیک هستند. این آمارها نشان میدهد نظام سلامت و درمان ایران با وجود تمام تحریمها و محدودیتهای بینالمللی موفق شده از آزمون بزرگ کرونا سربلند بیرون بیاید. مسؤولان کشورمان حتی از خالی بودن 60 درصد تختهای بیمارستانی که برای کرونا در نظر گرفته بودند، خبر میدهند. بعد از ایران، سوییس با 7/78 درصد و آلمان با 8/77 درصد بهبود در رتبههای سوم و چهارم قرار دارند. سوییس با 29705 و آلمان با 163 هزار مبتلا در رتبههای هفدهم و ششم ابتلا قرار دارند.
بررسی آمار کشورهایی که بیش از 2 هزار مبتلا به کرونا دارند نشان میدهد ایرلند با 94/64 درصد و اسپانیا با 57/57 درصد بهبود در رتبههای پنجم و ششم هستند.
جالب اینکه کشورهایی چون انگلستان و هلند از دادن آمار بهبودیافتگان امتناع میکنند. تعداد مبتلایان در انگلستان 171253 نفر و تعداد قربانیان کرونا 26771 نفر اعلام شده و این یعنی 6/15 درصد مبتلایان در انگلستان فوت میکنند. این آمار بسیار بیشتر از میانگین جهانی یعنی 6 درصد است و میتوان گفت بریتانیاییها به احتمال زیاد در درمان و بهبود هم دچار چالشهای بزرگی هستند.
بررسی جدول کشورهایی که بیش از 2 هزار مبتلا به ویروس کرونا دارند، نشان میدهد فرانسویها نیز در درمان بیماران ناکام بودهاند. در فرانسه فقط 59/29 درصد مبتلایان بهبود یافتهاند و 5/14 درصد مبتلایان نیز قربانی شدهاند. آمار فوتشدگان در فرانسه بسیار بیشتر از میانگین جهانی است. در جدول مذکور وضعیت کشورهای اروپایی چون سوئد، پرتغال و بلژیک نیز وخیمتر از حد تصور است. در این جدول آمریکا نیز وضعیت آشفتهای دارد و فقط 4/14 درصد مبتلایان بهبود پیدا کردهاند. در آمریکا 1095304 نفر مبتلا شدهاند و تاکنون بهبود فقط 155737 نفر تایید شده و این به معنای آن است که در جدول در رتبهای بهتر از پانزدهم قرار نمیگیرد. آمار بهبودیافتگان در آمریکا بسیار ناامیدکننده است و درمان در این کشور هزینه بسیار گزافی دارد، در حالی که در ایران درمان کرونا رایگان است.
علیرضا وهابزاده، مشاور وزیر بهداشت درباره آمارهای شگفتانگیز بهبودیافتگان ایران نسبت به کشورهای دیگر به «وطن امروز» گفت: رسیدگی مطلوب به بیماران کرونا و آمار بالای بهبود نشان میدهد در علم پزشکی و در حوزه درمان پیشرفت چشمگیری داشتهایم. حتی کشورهای پیشرفته و سایر کشورهایی که تحریم هم نیستند، روند بهبود و درمان بیماران کرونایی آنها ناامیدکننده است. هیچ بیمار مبتلا به کرونا در مراکز درمانی معطل نمیشود و تمام مبتلایان بستری هستند و به آنها رسیدگی میشود.
وی افزود: بسیاری از کشورها به علت وضعیت وخیم بیماران دست به انتخاب بیمار میزنند و فرصت رسیدگی به برخی بیماران به وجود نمیآید. نظام سلامت ایران با کرونا غافلگیر نشد و به علت سازماندهی بسیاری از نهادها مانند ستاد فرمان اجرایی امام(ره)، ارتش، سپاه و... و همچنین همراهی مردم، شرایط تا حدود بسیار زیادی کنترل شد.
ارسال به دوستان
مذاکرهکنندگان پاسخگو باشند
نوید مؤمن: مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا در حالی که 2 سال از خروج رسمی کاخ سفید از برجام و وضع دوباره تحریمهای یکجانبه واشنگتن علیه کشورمان میگذرد، اصرار دارد کشورش هنوز یکی از اضلاع توافق هستهای با ایران است! دلیل این اصرار ویژه هم کاملا مشخص است! واشنگتن معتقد است عدم تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران در ماه اکتبر سال 2020 - که طبق سند برجام در آن زمان منقضی میشود - قدرت مانور نظامی ایران را در برابر هرگونه اقدام و کنش تهاجمی محدود یا نامحدود منطقهای و حتی فرامنطقهای واشنگتن افزایش میدهد. همچنین پایان تحریمهای تسلیحاتی ایران درست زمانی صورت خواهد گرفت که به واسطه آزمایش موفقیتآمیز ماهواره «نور1» توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و تحقق سایر توانمندیهای افتخارآمیز کشورمان در عرصه موشکی و دفاعی، قدرت بازدارندگی نظامی و منطقهای کشورمان ب شدت افزایش یافته است.
مقامات کاخ سفید معتقدند اگر ادعای مضحک و دروغین آنها درباره ادامه عضویتشان در برجام پذیرفته شود، میتوانند براحتی با ارسال پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد و احیای تحریمهای چندجانبه علیه کشورمان و بازگرداندن قطعنامههای قبلی و خصوصا قطعنامه 1929، به صورت خودکار مانع انقضای تحریم تسلیحاتی ایران شوند. با این حال، حتی «برایان هوک» مسؤول گروه ویژه تحریم ایران در وزارت خارجه آمریکا نیز اعتراف کرده است آمریکا دیگر عضوی از برجام نیست! البته این پایان ماجرا محسوب نمیشود. واشنگتن امیدوار است از نقاط آسیب و قابل تفسیر و انعطاف برجام و قطعنامه 2231 شورای امنیت در راستای تحقق اهداف جدید خود در قبال فعالیتهای نظامی کشورمان استفاده کند. در این باره 2 نکته اساسی و تعیینکننده وجود دارد که نباید از آن غافل شد.
نخست اینکه اقدام آمریکا مبنی بر اعمال تحریمهای یکجانبه علیه ایران از یک سو و ادعای ادامه عضویت خود در برجام، نشاندهنده حقیقتی تلخ به نام «فاجعهبار بودن سند حقوقی برجام» است. این رفتار پارادوکسیکال و مضحک آمریکا، تنها در بستری لغزنده به نام «توافق هستهای با ایران» و «قطعنامه 2231» محقق شده است! شاید با کمی دقت بیشتر در تنظیم سند برجام و عدم مواجهه احساسی با یک سند حقوقی(توافق هستهای) و گوش سپردن به صدای منتقدانی که دولت در ماههای منتهی به امضای برجام به آنها لقب «بیسواد» و «کاسبان تحریم» را میداد، امروز با تمسخر یک سند حقوقی از سوی کاخ سفید مواجه نبودیم.
نکته دوم، به نوع واکنش اتحادیه اروپایی در قبال ادعای آمریکا بازمیگردد. تروئیکای اروپایی که تا دیروز و در ظاهر ماجرا، خروج دولت ترامپ از برجام را مورد انتقاد قرار داده و آن را مغایر اصول چندجانبهگرایی و دیپلماسی جمعی قلمداد میکرد، امروز ترجیح داده لبان خود را دوخته و منتظر «دستور نهایی» از سوی ترامپ و پمپئو بماند. در این میان، اظهارات اخیر مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی حتی از ادعای پمپئو مبنی بر ادامه حضور آمریکا در برجام نیز مضحکتر به نظر میرسد! ژوزف بورل در این باره میگوید: «یادآوری میکنم آمریکا در هیچ یک از جلسات و فعالیتهای چارچوب برجام شرکت نکرده است. پس کاملا مشخص است آمریکا دیگر یکی از طرفین این توافق محسوب نمیشود. اما آمریکا همانند دیگر اعضای سازمان ملل میتواند خواستار تحریم تسلیحاتی شود!»
سیاست یک بام و دو هوای مقامات اروپایی در برهه فعلی بسی قابل تامل به نظر میرسد! آنها از یک مقدمه گویا (به نام خروج مطلق آمریکا از برجام) به این نتیجه میرسند که واشنگتن قادر است به عنوان یکی از اعضای سازمان ملل تحریمهای تسلیحاتی ایران را تمدید کند! براستی میان این «مقدمه» و «نتیجه» چه سنخیتی وجود دارد؟! تنها دلخوری مقامات اروپایی از پمپئو و ترامپ، مربوط به شیوه ظاهری اداره بازی از سوی وزارت خارجه آمریکا محسوب میشود. تروئیکای اروپایی معتقد است میتواند با همفکری آمریکا و استمرار استراتژی «فشار حداکثری بر ایران»، زمینه لازم را برای تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران ایجاد کند، آن هم در حالی که در ظاهر بر خروج واشنگتن از برجام مهر تایید بزند!
آیا واقعا مقامات وزارت امور خارجه کشورمان انتظار دارند بازیگران اروپایی در این برهه حساس، مقابل دولت ترامپ سینه سپر کرده و از لغو تحریمهای تسلیحاتی کشورمان استقبال کنند؟! آیا الگوی بازی اروپا در دوران قبل و بعد از خروج کاخ سفید از برجام میتواند مولد چنین تصور خامی در میان مسؤولان دستگاه دیپلماسی کشورمان باشد؟! انشاءالله خیر! حتما وزارت امور خارجه کشورمان و خصوصا شخص آقای ظریف، اظهارات اخیر «نوربرت روتگن» رئیس کمیته روابط خارجی پارلمان آلمان را رصد کردهاند که در آن صراحتا خواستار تن دادن ایران به توافقی بدتر از برجام شد(!)
این بار اگر به دولت و وزارت محترم خارجه کشورمان برنخورد و انتقادات مستند دلواپسان شرایط موجود را مصداق همصدایی با کاخ سفید(!) ندانند، صراحتا هشدار میدهیم اروپا با ما نبوده و نیست! نه قبلا، نه الان و نه در آینده.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|