|
«وطن امروز» گزارش میدهد؛ ایران چگونه میتواند به توطئههای آمریکا و رژیم صهیونیستی پاسخ دهد؟
غافلگیری 20 درصدی
گروه سیاسی: واکنش ایران به اقدامات اخیر آژانس بینالمللی انرژی اتمی همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد. به گزارش «وطن امروز»، در حالی که یک هفته از نشست اعضای آژانس بینالمللی انرژی اتمی میگذرد، ایران همچنان به قطعنامه توبیخی شورای حکام پاسخی نداده است. این قطعنامه در حالی صادر شد که ایران در طول سالیان گذشته بویژه پس از توافق موسوم به برجام با رژیم گسترده بازرسیها موافقت کرد به گونهای که سال گذشته میلادی 80 درصد بازرسیهای آژانس از کل کشورها مختص ایران بود و بقیه کشورهای عضو تنها 20 درصد سهم بازرسیهای آژانس را داشتند.
سیستم گسترده بازرسیها اما به جای آنکه فرصتی برای پاسخ به سوالات و ابهامات آژانس بینالمللی انرژی اتمی باشد، با بهانهگیری برخی رژیمها مانند آمریکا و رژیم صهیونیستی به محملی برای ایجاد شبهات جدید علیه ایران بدل شد. رژیم صهیونیستی که خود به علت آنکه نمیخواهد کوچکترین اطلاعاتی از برنامه هستهایاش منتشر شود عضو انپیتی نشده، سرویس امنیتیاش اما ارتباط نزدیکی با آژانس بینالمللی انرژی اتمی دارد، به گونهای که این رژیم در کنار آمریکا تنظیمکننده اصلی رفتار آژانس در قبال ایران هستند.
دور جدید فشارها از سوی آمریکا و رژیم صهیونیستی به بهانه تحریمهای تسلیحاتی ایران در دستور کار قرار گرفته است. تحریمهای تسلیحاتی اواخر مهرماه به پایان میرسد و آمریکا مصر است نگذارد این دست تحریمها لغو شود، برای همین دور جدیدی از اقدامات دیپلماتیک، اقتصادی و امنیتی با چاشنی تهدیدات نظامی را در دستور کار قرار داده است. فعال کردن آژانس بینالمللی انرژی اتمی و سازمان ملل برای فشار بینالمللی بر برنامه هستهای ایران از جمله این اقدامات بوده است. «وطنامروز» پیش از این در تاریخ 14 تیر در گزارشی با اشاره به این موضوع نوشته بود: انتشار گزارش دبیرکل سازمان ملل درباره نقش ایران در ماجرای آرامکو و صدور قطعنامه شورای حکام صرفا بر مبنای ادعای مشکوک بودن ۲ مکان در ایران از جمله اقداماتی بود که آمریکا با فعال کردن این سازمانهای بینالمللی علیه ایران به راه انداخت. البته تعامل آمریکا با سازمانهای بینالمللی به منظور فشار بیشتر بر ایران ادامهدار خواهد بود».
۲ روز پس از انتشار این گزارش، عباس عراقچی، معاون وزیر امور خارجه و از اعضای ارشد تیم مذاکرهکننده ایرانی با بیان اینکه به دلیل ناکام بودن سیاست فشار حداکثری، آمریکاییها در 6 ماه اخیر فشار حداکثری خود را به حد اعلای خود رساندهاند، گفت: در حال حاضر، مهمترین هدف آمریکا، بردن مجدد پرونده ایران به شورای امنیت است و همه ظرفیت و توان خود را بسیج کردهاند. این بازی خطرناکی است و اگر ما در این بازی گرفتار شویم، خسارات راهبردی برای ایران خواهد داشت. وی با بیان اینکه آمریکاییها از چند مسیر این هدف را دنبال میکنند، افزود: یک مسیر آمریکاییها از سوی شورای حکام است. اسرائیلیها مدعی اسنادی شدهاند که آژانس بر اساس آن اسناد جعلی درخواستهایی مطرح کرده است. معاون سیاسی وزیر امور خارجه افزود: آژانس بازی بسیار پیچیدهای را در مقابل ما آغاز کرده و با فشار آمریکا قطعنامهای علیه ما صادر کرده و احتمال ارجاع پرونده ایران در نشست بعدی شورای حکام به شورای امنیت وجود دارد.
عراقچی با بیان اینکه تحولات اخیر آمریکا وضعیت ترامپ را دشوار کرده و در چنین شرایطی هر اقدامی ممکن است، گفت: ما نباید بهانهای به آمریکا بدهیم که ایران را به وجهالمصالحه رقابتهای انتخاباتی آمریکا تبدیل کند. وزارت امور خارجه تحولات انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را به دقت رصد میکند و امیدواریم ماههای آتی را هم به سلامت پشت سر بگذاریم که نیازمند دقت و مراقبت بسیار زیادی است. عراقچی به درستی طراحی آمریکا را ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت میداند.
اظهارات عراقچی البته صرفا نظرات شخصی وی نیست، این اظهارات راهبرد اصلی دولت تا زمان پایان یافتن تحریمهای تسلیحاتی و انتخابات ریاست جمهوری آمریکاست. خلاصه این راهبرد این است که با توجه به شرایطی که ترامپ در آمریکا دارد و احتمال شکست وی در انتخابات قوت گرفته است و از سوی دیگر با توجه به برنامهریزی گسترده آمریکا برای تمدید تحریمهای تسلیحاتی، هر اقدام ایران میتواند بهانهای برای آمریکا به منظور عملیاتی کردن اقدامات مقابلهای «سیاسی» و «غیرسیاسی» علیه ایران باشد. بنابراین راهبرد دولت این است که در برابر فشارها و حتی اقدامات خرابکارانه احتمالی از سوی کشورهای متخاصم در حال حاضر سکوت کند و واکنشی نشان ندهد.
حتی اگر این گزاره مقامات دولتی را بپذیریم، باید به این نکته هم اذعان کرد که دولت روحانی محاسبه درستی از واکنش کشورهای متخاصم به سیاست «سکوت و تغافل» ایران ندارد. بیعملی در برابر تهدیدات و اقدامات کشورهای متخاصم هر چند به نظر روحانی و مقامات وزارت امور خارجه سبب میشود بهانه دست دشمن ندهند اما در واقع چراغ سبزی به دشمن برای افزایش فشارها و انجام اقدامات خرابکارانه بیشتر است.
رفتار دولت روحانی با آمریکا و اروپا این گزاره را تایید میکند اگر مقابل زورگو یک گام کوتاه بیایی، این رفتار نهتنها سبب کنار آمدن کشور زورگو نمیشود، بلکه آن کشور یا کشورها را در زورگویی و ایجاد فشار بیشتر مصمم میکند.
این فرمول، فرمول اساسی روابط بینالملل است. در تنازع بقا میان کشورها اگر دولتی سادهلوحانه تمام تخممرغها را درون سبد رقیب بگذارد و خوشخیالانه صرفا وعدهها را معتبر و امضای وزیر خارجه کشور دیگر را تضمین بداند، نتیجهاش میشود همین وضعیتی که الان میان ایران و غرب شکل گرفته است.
نقض این گزاره اما پاسخ هوشمندانه به هر اقدام حتی کوچکی است که به منافع ملی ایران تعرض کند. طراحی اقدام متناسب و اجرایی کردن آن در واکنش به بدعهدی یا رفتار خصمانه کشورهای متخاصم، در گام اول این مسأله را در دستگاه محاسباتی این کشورها ایجاد میکند که گام را فراتر گذاشتن و تداوم تعرض به منافع ملی آن کشور، چه واکنش دیگری را در پی دارد. واکنش متناسب، ترمز تعرض به منافع ملی از سوی کشورهای متخاصم را میکشد یا سرعت این کشورها در تهاجم به منافع را کندتر میکند.
* اقدام متناسب ایران چیست؟
آمریکا و رژیم صهیونیستی 2 رفتار ایران را بیش از سایر احتمالات در نظر گرفتهاند؛ اول آنکه ایران در برابر این فشارها و اقدامات سطح درگیری را به حوزه سخت و حتی نیمهسخت بکشاند. به نظر میرسد آمریکا و رژیم صهیونیستی برای این مدل رفتار ایران برنامهریزی کردهاند. رفتار دوم، بیعملی و بیواکنشی ایران است که این گزاره نیز سبب میشود آمریکا و رژیم صهیونیستی طی 3 ماه آینده فشارها و اقدامات تخریبی و... را افزایش دهند و از خطوط قرمز نیز عبور کنند. بنابراین در نظر مقامات رژیم صهیونیستی و آمریکا ایران چه پاسخ بدهد، چه خود را به تغافل بزند، در هر صورت «بازنده» خواهد بود.
البته محاسبه آمریکا و رژیم صهیونیستی از توان نظامی و کارتهایی که در این عرصه در دست ایران است، دقیق نیست، با این حال به نظر میرسد ایران به دنبال آن نیست در شرایط موجود به آمریکا و رژیم صهیونیستی پاسخ سخت یا نیمهسخت بدهد. سیاست تغافل هم سبب بروز خسارتهای بیشتر برای ایران میشود، در چنین شرایطی ایران باید پاسخ خود را به عرصه فنی در حوزه هستهای بکشاند که بسترهایی هم برای این تغییر رویکرد وجود دارد. یکی از این موارد گامهای کاهش تعهدات هستهای ایران است. هر چند ایران اقدام قابل توجهی را در این راستا عملیاتی نکرده است اما شرایط فعلی زمان مناسب برای عملی کردن گامهای کاهش تعهد است.
علاوه بر این ایران باید شرایط هستهای خود را به زمان پیش از توافق بازگرداند. دولت روحانی در نتیجه توافق هستهای موسوم به برجام صنعت هستهای خود را به یک برنامه سمبلیک تبدیل کرد. حذف محدودیتهای برجام و بازگشت به قابلیتهای پیشابرجامی گام مهم و اثرگذاری است که طرف مقابل را در اتخاذ سیاستهای مقابلهای بیشتر مردد میکند و حتی منجر به کاهش برخی از این فشارها میشود. ایران باید اقدام متناسب را در این برهه در دستور کار قرار دهد. در حال حاضر اقدام متناسب راهاندازی نسل جدید سانتریفیوژها و افزایش حداکثری ظرفیت غنیسازی در کنار افزایش غنیسازی اورانیوم از 5/3 به 20 درصد است.
ارسال به دوستان
«وطن امروز» از خلأ پایههای مالیاتی مؤثر بر ساماندهی بازار مسکن گزارش میدهد
خانههای خالی با مالیات پر میشود؟
گروه اقتصادی: رشد شدید قیمت مسکن، بویژه اجارهبها طی ماههای اخیر باعث تحمیل فشار سنگینی به معیشت مردم شده و طرحهای مختلفی هم در این زمینه برای مقابله با این وضعیت ارائه شده است. ارائه تسهیلات به مستاجران، تعیین سقف افزایش میزان اجارهبها و ساخت و تامین مسکن توسط دولت و سازمانهای حمایتی برخی از این طرحهاست. اما یکی دیگر از اقدامات مطرح برای ساماندهی بازار مسکن، اجرایی کردن قانون مالیات بر خانههای خالی است. 5 سال پس از اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم و اضافه شدن موضوع مالیات بر خانههای خالی، این قانون هنوز به مرحله اجرا نرسیده است تا بتواند بخشی از مسائل حوزه مسکن بویژه در بازار اجارهبها را حل کند. اجرایی نشدن این مالیات در حالی است که پایههای مالیاتی دیگری هم برای ساماندهی بازار مسکن و جلوگیری از سوداگری در آن وجود دارد که حتی مطرح هم نشده است. یک کارشناس حوزه مسکن در گفتوگو با «وطن امروز»، این پایههای مالیاتی را نام برده که در گزارش پیش رو به آن پرداخته شده است.
تابستان سال 94 قانون «اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم» تصویب شد. یکی از مهمترین اصلاحات اعمال شده در این قانون، اضافه شدن مالیات بر خانههای خالی بود. طبق ماده ۵۴ مکرر این قانون، واحدهای مسکونی واقع در شهرهای با جمعیت بیش از 100 هزار نفر که به استناد سامانه ملی املاک و اسکان کشور به عنوان «واحد خالی» شناسایی میشوند، مشمول اخذ مالیات هستند. طبق این قانون، این واحدها در سال اول معاف از مالیات بوده اما برای سال دوم مشمول یکدوم ارزش اجاری سالانه واحد، برای سال سوم مشمول مالیاتی معادل ارزش اجاری و در سال چهارم به بعد مشمول مالیاتی معادل 5/1 برابر ارزش اجاری سالانه آن میشوند. حالا اما با گذشت 5 سال از تصویب این قانون، مشکلات پیش روی آن برای اجرا هنوز برطرف نشده است؛ راهاندازی نشدن سامانه املاک و اسکان، ارسال نشدن اطلاعات دستگاههای مختلف در سامانه املاک و اسکان و مشخص نبودن معیارهای شناسایی خانههای خالی از جمله مسائل پیش روی اجرای این قانون بود که حل آنها 5 سال به درازا کشیده است.
با تغییر وزیر راه و شهرسازی در سال 97 اما پیگیری این موضوع جدیتر شد. تغییر ترکیب مجلس هم عامل دیگری در جدیتر شدن پیگیری این موضوع بود. خبرهای چند ماه اخیر نشان میدهد پیشرفت قابل توجهی در مسیر اجرایی شدن مالیات بر خانههای خالی رخ داده و این قانون اکنون در آستانه اجرا قرار دارد. با این حال هنوز برخی مسائل در این حوزه وجود دارد.
* وزارت راه باید سامانه املاک را تحویل سازمان مالیاتی دهد
در همین حال امیدعلی پارسا، رئیس سازمان امور مالیاتی گفت: ماده ۵۴ قانون مالیاتهای مستقیم حکم چندسالهای است که روی زمین مانده است. این ماده به دلیل ضعف اطلاعات تاکنون اجرایی نشده است. وزارت راه و شهرسازی باید سامانهای را برای شناسایی خانههای خالی با اخذ اطلاعات از همه سازمانها مانند شهرداریها، وزارت نیرو و... که یکی از این سازمانها، سازمان امور مالیاتی است تهیه کند و برای اجرا در اختیار ما قرار دهد.
وی ادامه داد: سال گذشته قول داده شد که اطلاعات این سامانه از دستگاههای مختلف جمعآوری شود و در اختیار سازمان امور مالیاتی قرار خواهد گرفت. با وجود اینکه سازمان مالیاتی اطلاعات مربوط به خود را در اختیار این سامانه قرار داده است اما این سامانه هنوز کامل نشده و در حال تکمیل است. هر زمان که این سامانه در اختیار سازمان امور مالیاتی قرار گیرد، ظرف مدت ۱۰ روز وارد اجرا برای اخذ مالیات خواهیم شد.
* نرخ مالیات بر خانههای خالی باید بیشتر شود
پارسا افزود: حکم این قانون از سال ۹۵ است. این موضوع در قانون بودجه هم تأکید شده است. طبق قانون اگر ملکی خالی شناخته شود سال بعد از آن معاف از مالیات است اما سال دوم نصف ارزش اجاری ملک، سال سوم تمام ارزش اجاری و سال چهارم 5/1 برابر ارزش اجاری به عنوان مالیات اخذ خواهد شد که البته به نظر ما این مقدار باید بیشتر باشد که مالکان خانههای خالی، خانههای خود را عرضه کنند. ناچیز بودن نرخ تعیین شده برای مالیات بر خانههای خالی مسألهای بود که معاون فنی و حقوقی سازمان امور مالیاتی هم به آن اشاره کرد. محمود علیزاده گفت: مالیات بر واحدهای خالی زمانی بازدارنده است که اثر آن قابل توجه باشد، بنابراین برای بازدارندگی و ضمانت اجرایی بیشتر، باید میزان مالیات را افزایش داد.
* معیار خالی یا پر بودن خانه را وزارت راه اعلام خواهد کرد
تعریف واحد مسکونی خالی یکی از چالشهای پیش روی اجرای این قانون است. محمود علیزاده، معاون فنی و حقوقی سازمان امور مالیاتی در تشریح تعریف واحدهای خالی از سکنه گفت: بر اساس قانون، خانههای خالی از سکنه، خانههایی هستند که مالکان بیش از 2 واحد داشته باشند و آن را به مدت بیش از یک سال خالی نگه داشته باشند و بر اساس قانون، شناسایی این واحدها از طریق سامانه ایجاد شده توسط وزارت راه و شهرسازی انجام میشود. با این حال تصرف برخی واحدهای مسکونی واضح نیست. به طور مثال اگر فردی یک منزل در شهر تهران داشته باشد و منزل دیگری در شمال کشور داشته باشد و گاهی به آن مراجعه کند، ملک دوم نه کاملا تصرف شده است و نه همیشه خالی است. محمد مسیحی، معاون درآمدهای مالیاتی سازمان امور مالیاتی در پاسخ به این سوال که آیا اینگونه واحدها مشمول مالیات میشوند یا خیر، گفت: بر مبنای سامانه ملی املاک که وزارت راه تهیه میکند شاخصههایی در این باره تعریف خواهد شد. اگر بر اساس آن معیارها احراز شود که خانه دوم خالی نبوده، مشمول مالیات نخواهد شد. ضمن اینکه هر جایی که اشتباهی صورت گیرد حق اعتراض باقی است و مالکان میتوانند با مراجعه به هیأت حل اختلاف مراحل شکایت را طی کنند.
* مالیات بر خانههای خالی به نرخ همان سال محاسبه میشود
وی همچنین در پاسخ به این سوال که در مالیات بر خانههای خالی فرقی بین ملکی که با سند رسمی معامله شده با ملکی که با قولنامه مبادله شده وجود دارد یا خیر، گفت: هر جا و به هر طریقی احراز شود که ملکی خالی نبوده است مشمول مالیات نمیشود، چه نقل و انتقال آن از طریق سند رسمی انجام شده باشد، چه به صورت قولنامهای.
مسیحی همچنین در پاسخ به این سوال که آیا خانههای خالی از سال ۹۵ تاکنون باید با نرخ سال ۹۹ مالیات بدهند یا با نرخ همان سالها، تصریح کرد: مآخذ مالیات هر سال مربوط به ارزش اجاری ملک در همان سال است.
***
فرهاد بیضایی، کارشناس مسکن در گفتوگو با «وطن امروز»:
مالیات بر «زمین»، «عایدی املاک» و «خانههای لوکس» به مراتب مهمتر از مالیات بر خانههای خالی است
فرهاد بیضایی، کارشناس مسکن در گفتوگو با «وطن امروز»، ضمن تأیید پایین بودن میزان مالیات تعیین شده بر خانههای خالی در قانون گفت: البته مالیات بر خانههای خالی مالیات کماهمیتتری است ولی آنچه در موضوع مالیات در حوزه مسکن اهمیت دارد، بحث «مالیات بر عایدی املاک»، «مالیات بر زمین» و همچنین «مالیات بر املاک لوکس» است. در اولویت بعدی به موضوع مالیات بر خانههای خالی میرسیم. یعنی در حوزه مالیات املاک و مستغلات، مالیات بر خانههای خالی یک مالیات با اولویت سطح 2 محسوب میشود.
بیضایی اظهار داشت: برای همین در همه دنیا مالیات بر املاک لوکس، مالیات بر زمین و مالیات بر عایدی سرمایه یا همان CGT را میگیرند ولی مالیات بر خانههای خالی را برخی کشورها آن هم در برخی مناطق دریافت میکنند.
وی تاکید کرد: حرف بنده این است که در حوزه سیاستگذاری مسکن، نباید با موضوع مالیات بر خانههای خالی مشغول شویم. حالا هر روز یک نفر میگوید نرخش بازدارنده است، یک نفر میگوید نرخش بازدارنده نیست. بحث سامانه املاک و اسکان کشور باید راهاندازی شود. تعیین و محاسبه نرخ چگونه خواهد بود، در سال مبدأ این نرخ را محاسبه کنند، هر سال برای خودشان نرخ جدید را مثلا مبنای کارشان قرار بدهند. به هر حال یکسری حواشی دارد دیگر و هر روز فضای رسانهای با این حواشی تقریبا سرگرم میشود.
بیضایی تصریح کرد: مالیات بر عایدی سرمایه آنقدر هم اهمیت ندارد. اگر هم ما مالیات بر خانههای خالی را اجرا کردیم، اینکه فکر کنید روی بازار مسکن اثرگذاری آنچنانی دارد، اینگونه نیست. حوزه سیاستگذاری مسکن باید به سمت تصویب مالیاتهای مهمتر برود. سازمان امور مالیاتی هر جور دلش بخواهد میتواند آن مالیات را اجرایی کند ولی تمرکز و مطالبه رسانهها و افکار عمومی باید به سمت مالیاتهای مهمتر حوزه مسکن باشد، بویژه مالیات بر عایدی سرمایه در حوزه مسکن که مهمترین مالیات این حوزه است، همچنین مالیات بر زمین و مالیات بر املاک لوکس. اینها حتما باید قانونهایش تصویب و سریعتر اجرایی شود. انرژی و وقت را نباید به مالیاتی اختصاص دهیم که از لحاظ تاثیرگذاری، مالیات سطح 2 است. البته نمیگویم مالیات بر خانههای خالی مالیات مهمی نیست ولی کارهای خیلی مهمتری برای انجام وجود دارد. کارشناس بازار سرمایه در تبیین علت اساسیتر بودن مالیاتهایی همچون مالیات بر املاک لوکس، مالیات بر زمین و مالیات بر عایدی سرمایه گفت: این مالیاتها از پایه بر مسأله مسکن تأثیر میگذارند. یک شخص ممکن است نگاه سرمایهای به حوزه مسکن داشته باشد و مثلا هزار واحد مسکونی داشته باشد ولی همهاش را اجاره بدهد. مگر ما با مالیات بر خانههای خالی میتوانیم توزیع بهتری را رقم بزنیم؟
بیضایی همچنین افزود: ما در حوزه مسکن باید شرایطی را فراهم کنیم که افراد بتوانند انتخاب کنند. مثلا اگر فردی میخواهد به صورت دائمی در تهران زندگی کند، یک واحد ملکی را خریداری کند. یا اگر کسی قرار است در تهران 5 سال زندگی کند، نیازی به خریداری واحد مسکونی ندارد و برای این چند سال میتواند خانهای را اجاره کند. میخواهم بگویم هم تملک و هم استیجار، هر دو باید مبتنی بر اختیار خانوار باشد اما الان بازار طوری نیست که مبتنی بر اختیار خانوار باشد. در حال حاضر خانوار راهکار دیگری جز اجاره ندارد و هیچ تنوعی برای عرضه واحد مسکونی در کشور وجود ندارد که افراد بتوانند مبتنی بر شرایطشان برنامهریزی کنند.
ارسال به دوستان
۲۰۰ جانباخته کرونا در ۲۴ ساعت
وضعیت قرمز است!
* نزدیک به نیمی از جانباختگان کرونایی دوشنبه تهرانی بودند
اسدالله خسروی*: آمار فوتیهای کرونا طی یک شبانهروز به 200 نفر رسید تا شرایط برای کادر درمانی سختتر شود. به گزارش «وطن امروز»، پیک جدید شیوع ویروس مرگبار کرونا در خیلی از استانها شروع شده است. کرونا این روزها همچون بمب خوشهای عمل میکند که تنها راه مقابله با آن پیشگیری، خودمراقبتی و رعایت اصول بهداشتی و فاصلهگذاری اجتماعی است. ویروس زمانی دوباره همهگیر شد که به عقیده خیلی از کارشناسان بهداشتی، در رفع محدودیتها، ترددها و بازگشایی صنوف بویژه صنوف پرخطر تعجیل شد. از طرفی بیتوجهی خیلیها به رعایت اصول بهداشتی نیز مسیر انتشار و انتقال این ویروس کشنده را هموار کرده است. نمونه این بیتوجهیها مرگ 200 بیمار کرونایی بوده که فقط در یک روز اتفاق افتاده است. در این باره سخنگوی وزارت بهداشت دیروز با اشاره به شناسایی ۲ هزار و ۶۳۷ بیمار «کووید-۱۹» طی 24 ساعت، گفت: متاسفانه ۲۰۰ نفر از بیماران جان خود را از دست دادند و براساس معیارهای قطعی تشخیصی، 2 هزار و ۶۳۷ بیمار جدید مبتلا به «کووید-۱۹» در کشور شناسایی شدهاند که هزار و ۴۵۵ مورد بستری شدند. لاری گفت: مجموع بیماران «کووید-۱۹» در کشور به ۲۴۵ هزار و ۶۸۸ نفر و مجموع جانباختگان این بیماری به ۱۱ هزار و ۹۳۱ نفر رسید. به گفته وی، ۳۲۷۰ نفر از بیماران مبتلا به «کووید-۱۹» در وضعیت شدید تحت مراقبت قرار دارند. لاری اعلام کرد: استانهای خوزستان، هرمزگان، بوشهر، کرمانشاه، کردستان، ایلام، آذربایجانهای غربی و شرقی و خراسان رضوی در وضعیت قرمز قرار دارند. وی گفت: استانهای تهران، اصفهان، مازندران، گلستان، البرز، کرمان، یزد، سیستانوبلوچستان، همدان، زنجان و اردبیل نیز در وضعیت هشدار قرار دارند.
* خیلیها به حرفهای ما گوش نکردند
افزایش بیسابقه موارد مرگومیر و ابتلا به کرونا در کشور موجب شد تا وزیر بهداشت با ابراز تاسف نسبت به بر باد رفتن دستاوردهای کنترل بیماری در مرحله اول اعلام کند: «بارها گفتم ممکن است در دقایق ۹۰ از گوشههای زمین گل بخوریم، متاسفانه عده زیادی حرف ما را گوش نکردند و موج تازهای از بیماری گرفتارمان کرد». دکتر سعید نمکی با اشاره به پیک جدید کرونا در برخی استانها گفت: این در حالی است که در مرحله اول بیماری توانستیم دستاورد بزرگی خلق کنیم، مرگهای ناشی از این بیماری را به حدود ۳۰ نفر برسانیم و برای تکرقمی شدن مرگومیر این بیماری برنامهریزی کرده بودیم. وی افزود: به یاد دارید که در آن روزها تقاضاها و تمناهای زیادی از مردم کردیم؛ هم از مردم شریف و هم آنهایی که برای تسریع در برخی بازگشاییها فشار زیادی میآوردند؛ از اصناف و مشاغل و هنرمندان و مراکز فرهنگی و مذهبی که همواره ما آنها را به حوصله بیشتر و وقت مناسشبتر توصیه میکردیم. نمکی گفت: متاسفانه عده زیادی حرف ما را گوش نکردند و عده زیادی حرفهای من و همکارانم را جدی نگرفتند و موج تازهای از بیماری گرفتارمان کرد. وی تاکید کرد: از مردم تقاضا میکنم ماسک را به عنوان یکی از ارزندهترین فاکتورهای پیشگیری از بیماری جدی بگیرند؛ کرونا یکی از خطرناکترین و هنوز هم ناشناختهترین ویروسهایی است که در عرصه بشری پا به میدان بیماریزایی گذاشته است و هنوز هم آینده آن ارزیابی نشده است. وی همچنین گفت: البته با مسؤولان محترم حرفهایی دارم که از این تریبون نمیزنم و قطعا به آنها نامه مینویسم؛ اینکه چگونه ناوگان حملونقل شهری را تقویت کنیم. وی بر لزوم اجرای پروتکلهای بهداشتی از سوی کسبه تاکید کرد و گفت: کسبه به اجرای پروتکلهای بهداشتی که در روزهای اول بالای ۸۵ درصد رعایت میشد، اکنون بیتوجهند.
* هم تعداد مبتلایان افزایش یافته و هم گروههای سنی
اگر تعداد مبتلایان کرونایی در کشور افزایش یابد با محدودیت جدی ظرفیت بیمارستانی مواجه خواهیم شد. رئیس ستاد مقابله با کرونا در کلانشهر تهران با اشاره به آمار نگرانکننده تعداد مبتلایان در تهران، گفت: شرایط در استان تهران نگرانکننده و ناپایدار است. علیرضا زالی درباره وضعیت بیمارستانهای استان توضیح داد: طبیعتا بیمارستانها در آمادگی کامل به سر میبرند اما اگر تعداد بیمارانی که نیاز به بستری دارند بشدت زیاد شود، مسلما ظرفیت بیمارستانها با محدودیت روبهرو میشود. وی افزود: در حال حاضر شرایط جدیدی را تجربه میکنیم، زیرا هم تعداد مبتلایان افزایش یافته و هم گروههای سنی متفاوتی دچار این بیماری شدهاند.
* خبرنگار
***
[نزدیک به نیمی از جانباختگان کرونایی دوشنبه تهرانی بودند]
دفن 70 فوتی ناشی از بیماری «کووید- 19» در بهشت زهرای تهران نشان میدهد شیوع این بیماری در پایتخت بسیار نگرانکننده است. رئیس شورای شهر تهران ضمن هشدار به جدی گرفتن کرونا در اماکن عمومی و جاهای شلوغ، از افزایش تعداد مسافران مترو و اتوبوس در پایتخت خبر داد و از مردم خواست فاصلهگذاری اجتماعی و استفاده از ماسک را جدی بگیرند. محسن هاشمی در انتهای جلسه دیروز شورای شهر تهران با حضور در جمع خبرنگاران، ضمن هشدار به شیوع کرونا در تهران گفت: مجددا شاهد پیک کرونا در تهران هستیم، به گونهای که بر اساس آماری که از سازمان بهشت زهرا(س) دریافت کردم روز دوشنبه ۷۰ کرونایی در بهشت زهرا دفن شدند. وی افزود: دفن ۷۰ کرونایی در تهران در حالی است که ما اوایل خردادماه تعداد دفنشدگان بیماری کرونایمان حتی به ۱۹ نفر نیز رسیده بود و روزبهروز تعداد در حال کاهش بود اما مجددا آمارها افزایش یافت. وی از مردم خواست فاصلهگذاری اجتماعی و استفاده از ماسک را جدی بگیرند و گفت: با بازگشایی مجدد مشاغل شاهد افزایش مسافران مترو و اتوبوس هم هستیم، به گونهای که در مترو تعداد مسافران از یک میلیون نیز عبور کرد و متأسفانه بیماری روزبهروز در حال افزایش است. از مردم درخواست میکنم موضوع ماسک را جدی بگیرند.
******
روایتی از غسال گمنام که این روزها مشغول شستن جانباختگان کرونایی است
ترافیک کروناییها در غسالخانه
پیج اینستاگرامی غسال گمنام متعلق به یکی از دانشجویان دانشگاه تهران که در غسالخانه اقدام به شستوشوی فوتشدگان کرونا میکند و حاوی روایتهای او از جانباختگانی است که هر روز به غسالخانه آورده میشوند تا شسته شوند و به سوی خانه ابدی رهسپار شوند، این روزها دست به دست میشود. او در آخرین پستهای خود با توجه به اتفاقات این روزها نوشته است:
موج دوم؛ از همان بعد از تعطیلات عید هم معلوم بود کرونا تمام نشده و با این دستفرمان جمع و جور نخواهد شد. شنبههای شلوغ همین طور ادامه دارد. رفتار شیوعی کرونا تغییر کرده یا نه را متخصصان باید بگویند اما اشتراکاتی در نوع ابتلا وجود دارد که توجه به آنها به روش پیشگیری ما احتمالا کمک میکند. منبع اصلی شیوع محلهای تجمع است. بعضی ادارات و جاهایی که جمعی از افراد در کنار هم چند ساعت از روز را سپری میکنند، آمار مبتلایانشان قابل توجه است. تالارها و مراسمهای خانگی عروسی و ترحیم یکی از منابع اصلی شیوع است. تیمهای فوتبال را هم که شنیدهاید. در گروههای مختلف به علت ابتلا و بیتوجهی یک نفر جمع زیادی درگیر بیماری شدهاند. ۲ مثال از این نوع شیوع:
۱- در یک شعبه بانک که ۱۲ کارمند داشته، رئیس شعبه مبتلا شده و متأسفانه با اصرار بر اینکه «کرونا ندارم، آنفلوآنزا است» ۹ نفر از کارکنان شعبه را مبتلا کرده و تنها ۳ نفر هنوز مبتلا نشدهاند.
۲- در یکی از بیمارستانهای تهران که مرکز مهمی در مقابله با کروناست، تنها به خاطر کمی بیمبالاتی در استفاده از ماسک توسط کارکنان سایر بخشهایی که بیمار کرونایی نداشتهاند، نیمی از کادر یک بخش تماما کرونا گرفتهاند و تعدادی از آنها نیز هماکنون در بخش مراقبتهای ویژه بستری هستند.
از ابتدای شیوع کرونا ما در انتهای خط و در غسالخانه هم مشاهداتی داشتیم که انگشتشمار کودکانی بر اثر بیماری جانشان را از دست میدادند اما حالا در موج جدید ابتلای کودکان و افراد کمسن و سال هم شیوع بیشتری پیدا کرده و خیلی باید مراقبشان بود. در موج جدید لزوما افرادی که کارشان به بیمارستان کشیده شده بیماری زمینهای نداشتهاند. پس همه باید مراقب باشند.
کادر درمان در عین اینکه با تمام وجود درحال تلاش هستند اما کم کم دارند خسته میشوند. رعایت کنیم. برای تغییر جدی و کنترل این شدت از شیوع کرونا احتمالا مجددا باید خیلی از محدودیتها برقرار شود. وقتی در ساعتهای شلوغ مترو و بیآرتی فاصله بین افراد به منفی ۱۰ سانتیمتر میرسد، انتظار افزایش بیشتر این آمار را هم باید داشت. البته بعضیها هم هنوز مغزشان دستور نمیدهد به دستهایشان که ماسک بزنند.
اگر فقط یک نیم روز دم در غسالخانه بایستید و پیکرهایی که میرسد را از آمبولانسها روی تخت منتقل کنید، آنوقت است که با درد ستون فقراتتان تفاوت ۷۰ با ۷۱ را هم کاملا ملموس درک خواهید کرد.
ارسال به دوستان
پرسپولیس با محکومیت جدید مالی از سوی فیفا مواجه شد
چاله های پر نشدنی
همان روزهایی که گابریل کالدرون به دلیل اختلافش با محمدحسن انصاریفرد، مدیرعامل وقت باشگاه پرسپولیس به مشکل اساسی برای ادامه کار خورده بود و نحوه جداییاش، قابل پیشبینی بود این سرمربی آرژانتینی هم مانند برانکو ایوانکوویچ به دنبال احقاق حقش خواهد رفت و مدل برخورد باشگاه نشان میداد در همان رأی اولیه فیفا پرسپولیس محکوم میشود اما اینکه چرا باید اختلاف مدیرعامل با سرمربی کارش به اینجا بکشد و سایر اعضای هیأتمدیره برای حل آن اقدامی نکنند، موضوعی است که 3 عضو فعلی هیأتمدیره سرخپوشان باید به آن پاسخ دهند. دوشنبهشب باشگاه پرسپولیس با صدور بیانیهای اعلام کرد طبق حکم فیفا این باشگاه موظف است مبلغ 579 هزار و 500 دلار به گابریل کالدرون، 95 هزار و 380 دلار به خوآکین و 70 هزار و 400 دلار به اینیگو والنسیا پرداخت کند. همچنین 9 هزار دلار هزینه دادرسی مجموع این پروندهها باید از سوی پرسپولیس پرداخت شود. در واقع با حکم فیفا پرسپولیس به پرداخت مبلغ 745 هزار و 280 دلار در این پرونده محکوم شد تا کوه بدهیهای این باشگاه ارتفاع بیشتری بگیرد.
محکومیت جدید باشگاه پرسپولیس مهر تایید دیگری بر بیتدبیری مدیران این باشگاه است و جالب آنکه تاکنون از سوی هیچ نهاد و مسؤولی با افراد خاطی و به بار آوردگان این فاجعههای مدیریتی برخورد نشده است. پرسپولیس تا پایان هفته بیستوسوم رقابتهای لیگ برتر فصل جاری با کسب ۵۳ امتیاز و اختلاف ۱۲ امتیازی نسبت به سپاهان اصفهان شانس نخست قهرمانی در نوزدهمین دوره لیگ برتر محسوب میشود. سرخپوشان پایتخت که برای تصاحب چهارمین جام متوالی خود در لیگ برتر و ثبت رکوردی جدید در تاریخ فوتبال باشگاهی ایران در تلاش هستند، اوضاع ناآرامی را درون باشگاه خود دارند. باشگاه پرسپولیس پس از قهرمانیهای متوالی با برانکو نتوانست مبلغ مندرج در قراردادش را پرداخت کند تا این مربی مجبور به شکایت از سرخپوشان و دریافت حکم یکمیلیون و 50 هزار یورویی به همراه 5 درصد سود این پول شود؛ محکومیتی که پس از حکم ۴۷۵ هزار یورویی ماریو بودیمیر، مهاجم خارجی فصل گذشته پرسپولیس در کمیته انضباطی فیفا ثبت شد. در این میان محمدحسن انصاریفرد، مدیرعامل وقت پرسپولیس و همکارانش این احکام را گردن مدیران قبلی انداختند تا از دایره انتقادات هواداران خارج شوند؛ محکومیتهایی که البته در دوران همین انصاریفرد نیز تکرار شد. او که سابقه عقد قرارداد با رافائل در اولین دوره مدیرعاملی خود در این باشگاه در سال ۸۶ و در ادامه آن کسر 6 امتیاز سرخپوشان بابت همین قرارداد را دارد، برای ممانعت از تکرار این حکم، سراغ مصالحه با برانکو ایوانکوویچ و سایر طلبکاران خارجی سرخپوشان رفت؛ مذاکراتی که به دلیل تکرار درخواستهای مردودشده از سوی طلبکاران نتیجهبخش نبود. انصاریفرد نه تنها موفق به کسب رضایت شاکیان نشد، بلکه در اقدامی عجیب به قرارداد با گابریل کالدرون که تیمش را قهرمان نیمفصل کرده بود هم خاتمه داد تا سرمربی آرژانتینی نیز چارهای جز شکایت از پرسپولیس نداشته باشد. شیوه مدیریتی عجیبی که با کشیدن چک 6 میلیارد تومانی برای گرفتن رضایتنامه یحیی گلمحمدی از شهرخودرو و حضورش در رأس کادر فنی پرسپولیس ادامه پیدا کرد، بماند که هنوز هم این مبلغ پرداخت نشده است تا کلاف سردرگم بیکفایتی در راهروهای باشگاه که به اتاق مدیرعامل منتهی میشود، ادامه داشته باشد. هیأتمدیره پرسپولیس پس از کنارهگیری انصاریفرد، اقدام به بردن احکام اولیه صادره از سوی فیفا به دادگاه عالی ورزش کرد، البته مدیران پرسپولیس به تأیید حکم محکومیت خود اشراف کامل دارند اما برای گرفتن زمان و تهیه منابع مالی لازم، چنین اقدامی را در دستور کار خود قرار دادند. مهدی رسولپناه، سرپرست فعلی باشگاه پرسپولیس همان راهی را میرود که انصاریفرد و مدیران عامل قبلی پرسپولیس رفتند اما چیزی جز بدهی رقم نزدند. شاگردان یحیی گلمحمدی در حالی برای چهارمین قهرمانی پیاپی خود تلاش میکنند که به جرأت میتوان گفت مدیران این باشگاه رقبای جدی آنها در مسیر قهرمانی محسوب میشوند.
* بیش از 60 میلیارد تومان بدهی خالص
طبق احکام صادر شده از سوی کمیته تعیین وضعیت بازیکنان و مربیان فیفا، باشگاه پرسپولیس در 9 پرونده محکوم شده است که مبالغ جریمهها به شرح زیر است.
برانکو ایوانکوویچ: یک میلیون و 55 هزار یورو
زلاتکو ایوانکوویچ: 205 هزار یورو
ایگور پانادیچ: 170 هزار و 604 یورو
مارکو استیلینوویچ: 114 هزار یورو
نیلسون کوریا: 83 هزار دلار
ماریو بودیمیر: 475 هزار یورو
گابریل کالدرون: 579 هزار و 500 دلار
خواکین: 95 هزار و 380 دلار
اینیگو والنسیا: 70 هزار و 400 دلار
با احتساب قیمت روز ارز در کشورمان، پرسپولیس باید 62 تا 63 میلیارد تومان برای این بدهیها پرداخت کند. این جدا از پولی است که پرسپولیس باید برای تسویه مبلغ دریافت رضایتنامه یحیی گلمحمدی از شهرخودرو پرداخت کند که آن هم با احتساب تاخیر در دیرکرد 4 میلیارد و 700 میلیون تومان برآورد میشود. این روزها مدیران پرسپولیس مانور زیادی روی قراردادشان با شرکت کارگزار این باشگاه میدهند، در حالی که در هیچ یک از مفاد قرارداد، پرداخت این بدهیها به صورت مشخص درج نشده و شرکت کارگزار تعهد کرده است در زمانی مشخص، مبلغ معینی را به حساب باشگاه واریز کند. نحوه هزینه پول دریافتی از کارگزار به عهده مدیران پرسپولیس است اما بعید به نظر میرسد کارگزاری که این روزها با فعالیتهایش در فضای مجازی، شأن یکی از بزرگترین باشگاههای ایران را تا سطح تبلیغ قنادی، باشگاههای بدنسازی، اسباببازی فروشی، بوتیک، فرشفروشی و... کاهش داده است، خارج از زمانهای مقرر در قرارداد حاضر به پرداخت پولی به پرسپولیس شود تا طبق آن بتوان گرهی از مشکلات سرخها را باز کرد.
* معاون حقوقی پرسپولیس: نگران تصمیم کمیته انضباطی فیفا نیستیم
معاون حقوقی باشگاه پرسپولیس گفت: پالسهای مثبتی از کالدرون دریافت کردهایم و میخواهیم با او مصالحه کنیم. مهدی خواجه وند درباره محکومیت باشگاه پرسپولیس به پرداخت بیش از 750 هزار دلار در پرونده شکایت گابریل کالدرون و دستیارانش اظهار داشت: باید دلیل صدور این احکام آسیبشناسی شود. بدون تعارف انجام تعهدات قرارداد در زمان خود اهمیت زیادی دارد. آقایان مدیر پیش از امضای قرارداد باید پیشبینی امکان پرداخت مبلغ آن را هم داشته باشند. من وظیفه حقوقی دارم وقتی دعوایی به من ابلاغ میشود، پاسخ مناسبی به آن بدهم و پروسه قانونیاش را طی کنم. در زمان خود و در فرجههای پیشبینی شده چنین اتفاقی میافتد. معاون حقوقی باشگاه پرسپولیس ادامه داد: مراحل مربوط به انعقاد قرارداد، پیشبینی بودجه، اتمام همکاری با یک بازیکن، مربی و فسخ قرارداد، در پروسه خود باید اتفاق بیفتد. تصمیم به اتمام همکاری میتواند با مذاکرات مناسب و پرداخت حداقلی حق و حقوق به سرانجام برسد اما به دلایل متعدد در فوتبال ایران چنین اتفاقی رخ نمیدهد. خواجه وند تصریح کرد: حکم پرونده کالدرون صادر شده است و من به عنوان یک شخص حقوقی در فرجه مناسب قانونی آن را پیگیری میکنم اما خوشبختانه پالسهای مثبتی از کالدرون دریافت کردم. مهدی رسولپناه، مدیر باشگاه هم به صورت جدی پیگیر حلوفصل این پروندههاست تا بتوانیم همزمان با پیگیری مراحل حقوقی، مصالحه خوب و مناسبی هم با این آقایان داشته باشیم که انشاءالله این اتفاق میافتد. وی درباره زمان باشگاه پرسپولیس برای پرداخت طلب کالدرون بیان کرد: این پرونده و تمام پروندههای دیگر ما از لحاظ زمان بخوبی مدیریت شدند. برای این پرونده فرجه یا مهلت خاصی تعیین نشده و باید در مهلت مقرر شرح تفصیلی حکم را دریافت کنیم تا ببینیم استدلال فیفا برای محکومیت باشگاه پرسپولیس چه بوده است. معاون حقوقی باشگاه پرسپولیس اظهار داشت: پس از ابلاغ حکم اصلی 21 روز برای اعتراض به حکم و استیناف در نظر داریم که این موضوع در دادگاه CAS انجام میشود. اگر طبق مذاکراتمان به صلح برسیم، تجدیدنظرخواهی در دادگاه CAS منتفی میشود اما امیدوارم با جدیت رسولپناه در پیگیری پروندهها قبل از اینکه باشگاه دچار مشکلی شود، آنها را تمام کنیم. هر چند اکنون نگرانی خاصی درباره تصمیم کمیته انضباطی فیفا نداریم.
ارسال به دوستان
«وطن امروز» از احتمال بازگشت ارزهای صادراتی پس از نوسانات گسترده قیمت ارز گزارش میدهد
خواب ارزی
گروه اقتصادی: بازگشت ارزهای صادراتی در حالی که قیمت هر دلار آمریکا از 2۲ هزار تومان عبور کرده و این موضوع باعث التهابات قیمتی کالا و خدمات شده هیچ فایدهای ندارد. در این مدل مدیریت بازار توسط بانک مرکزی و دولت، هیچ سرمایهگذاری جرات اقدام اقتصادی ندارد. تمام این اقدامات میتوانست پیش از این صورت گیرد. به گزارش «وطن امروز»، بانک مرکزی در چندین نوبت به صادرکنندگان هشدار داده که آخرین مهلت بازگشت ارز صادراتی انتهای ماه جاری است. عبدالناصر همتی هم نوید داده است با بازگشت این ارزها قیمت ارز به تعادل خواهد رسید. بر اساس آماری که مسؤولان دولتی اعلام کردهاند، قریب به 27 میلیارد دلار از صادرات غیرنفتی به کشورمان بازنگشته است؛ 27 میلیاردی که 25 میلیارد آن مربوط به سال 97 است و تنها 2 میلیارد آن مربوط به سال گذشته است. بانک مرکزی، وزارت صمت و گمرک در این 2سال هیچ اقدامی در راستای محدودیت صادرکنندگانی که ارز خود را وارد کشور نکردند انجام ندادهاند و حالا زمانی که قیمت ارز هر ساعت در بازار افزایش مییابد دست به اقدامات بازدارنده زدهاند؛ کاری که باید در زمان آرامش بازار ارز انجام میدادند. در شرایط کنونی افزایش قیمت ارز و نوسانات جسته و گریخته آن، ضمن آسیب زدن به معیشت مردم و افزایش قیمت کالاهای خارجی، ریسک سرمایهگذاری برای تولید را بشدت کاهش داده است. هم تولیدکنندگان محتاج مواد اولیه و صادرکنندگان کالا و خدمات ایرانی نمیتوانند به یک درک درست از میزان سود خود دست پیدا کنند، به همین دلیل اساسا قید تولید و سرمایهگذاری را میزنند و ترجیح میدهند در بازارهای دارایی مانند بورس و طلا سرمایهگذاری کنند که خود آنها هم در بلندمدت میتواند باعث افزایش تورم شود. نباید فراموش کنیم که در سال جهش تولید قرار داریم و یکی از عوامل تحقق این شعار، ثبات اقتصادی است.
* گمرک هم پای کار آمد
مهرداد جمالارونقی، معاون فنی گمرک ایران در گفتوگو با «وطن امروز»، درباره اقداماتی که گمرک برای بازگشت ارز صادراتی انجام داده است، اظهار داشت: از دیماه سال 97 در 13 گزارش موارد مشکوک کارت بازرگانی را به مراجع ذیصلاح گزارش دادیم. وی افزود: گمرک اجازه ندارد که کارت بازرگانی کسی را ابطال کند و صرفا ما میتوانیم گزارش بدهیم که این کار را هم انجام دادهایم. وی با اشاره به اقدامات گمرک درباره پیگیری برگشت ارز حاصل از صادرات، اعلام کرد: با توجه به لزوم تودیع تعهد صادرکنندگان جهت بازگشت ارز حاصل از صادرات و با عنایت به شائبه افزایش صادرات غیرمتعارف توسط برخی صاحبان کالاهای صادراتی و احتمال اجارهای بودن کارتهای بازرگانی آنها، احصای شاخصهای عمومی عملیات مشکوک در رویه صادرات در دستور کار حوزه فنی و امور گمرکی گمرک ایران قرار گرفته و شاخصهای اشاره شده در ۱۰ بند طی بخشنامه طبقهبندی شده در دیماه سال ۹۷ به همه گمرکات اجرایی کشور ابلاغ شده است. ارونقی افزود: متعاقب این امر، گمرک ایران علاوه بر الزام همه صادرکنندگان به سپردن تعهد فروش ارز حاصل از صادرات به صورت سیستمی، طی ۱۳ فقره نامه طبقهبندی شده، اقدام به اعلام مشخصات کارتهای بازرگانی مشکوک به سازمان توسعه تجارت ایران، دفتر مقررات صادرات و واردات وزارت صنعت، معدن و تجارت و بانک مرکزی کرده و در نامههای صادره به صادرات غیرمتعارف صاحبان کالاهای صادراتی اشاره شده و احتمال اجارهای بودن آنها تصریح شده که به دلیل محرمانه بودن این مکاتبات از انتشار تصاویر مربوط خودداری میشود. با این وجود درصورت درخواست مراجع ذیصلاح، در اختیار مراجع مزبور قرار خواهد گرفت. این مقام مسؤول خاطرنشان کرد: باید توجه داشت به محض ابلاغ بسته سیاستی نحوه برگشت ارز حاصل از صادرات در سال ۹۸ و نحوه رفع تعهد ارز صادراتی سال ۹۷ صادرکنندگان از سوی بانک مرکزی به گمرک، به محض اطلاعرسانی موضوع و ابلاغ به گمرکات اجرایی، تعامل لازم را با بانک مرکزی برقرار کرده و پیشنهادات لازم را در راستای اجرایی شدن بهینه بسته مذکور به مراجع ذیربط و ذیصلاح ارائه کرده و پیگیریهای لازم را انجام داده است. رئیس کمیته راهبردی گمرک ایران در خاتمه با اشاره به این موضوع که گمرک، در راستای اجرای صحیح و کامل بسته سیاستی نحوه برگشت ارز حاصل از صادرات، نهایت تعامل و همکاری را با مراجع ذیربط و ذیصلاح از جمله سازمان توسعه تجارت ایران، وزارت صنعت، معدن و تجارت و بانک مرکزی داشته، افزود: علاوه بر انعکاس موارد اشاره شده به مراجع ذیربط، با طرح موضوع در جلسات کمیته انتخاب مسیر اظهارنامه، همه کارتهای بازرگانی مشکوک و اشاره شده، در مسیر قرمز انتخاب مسیر اظهارنامه قرار گرفته و هیچگونه تسهیلاتی از سوی گمرک به این کارتهای بازرگانی اعطا نشده، لذا اقدامات تنبیهی لازم نیز درباره این کارتهای بازرگانی، اعمال و اجرا شده است.
ارسال به دوستان
هشام الهاشمی، از کارشناسان تلویزیونی عراق توسط داعش کشته شد
راز ترور نیمهشب بغداد
* اولین متهم این ترور بدون تردید آمریکاییها هستند که هر زمان ابرهای تیره در فضای عراق پدیدار و دریای عراق توفانی شده به دنبال ماهیگیری از آب گلآلود بودهاند
دیروز ماجرای ترور یکی از کارشناسان تلویزیونی عراق توسط داعش به مهمترین موضوع عراق تبدیل شد.
نام کارشناس ترور شده هشام الهاشمی بود که عمده تمرکز کار کارشناسی خود را روی داعش و تحرکات آن متمرکز کرده بود. الهاشمی شامگاه دوشنبه در حالی که از مصاحبه با یکی از شبکههای عراقی بازمیگشت، مقابل خانهاش در منطقه زیونه بغداد هدف حمله مسلحانه قرار گرفت و ترور شد. 3 موتورسوار ناشناس او را در مقابل خانهاش با استفاده از اسلحه مجهز به صداخفهکن ترور کردند.
وی بارها از سوی داعش تهدید به ترور شده بود. او مورخ و محقق عراقی در امور امنیتی و استراتژیک و گروههای افراطی و یک متخصص در پرونده داعش و حامیان آن بود. او همچنین مشاور دولت عراق در زمینه مبارزه با تروریسم بود. اگرچه او فارغالتحصیل دانشکده اقتصاد و مدیریت بود اما در زمینه نسخههای خطی مدرن و «فقهی» کار میکرد.
جریان رسانهای وابسته به آمریکا که فعالیت گستردهای هم در سطح جهان عرب و به تبع آن عراق دارد، از زمان وقوع این ترور تلاش فراوانی کرد تا جریانهای منتقد دولت عراق را متهم ردیف اول این ترور نشان دهد اما داعش بلافاصله این ترور را برعهده گرفت. جریان رسانهای آمریکا تلاش بسیار کرد تا حشدالشعبی و جریانهای مقاومت ضداشغالگری را به عنوان متهم ردیف اول این ترور نشان دهد. ادعای آنها هم این بود که حشدالشعبی بعد از حمله 2 هفته پیش نیروهای آمریکایی و نیروهای تحت امر نخستوزیر عراق به یکی از مقرهای این گروه به دنبال خودی نشان دادن است. این روایت رسانههای حامی آمریکا بود.
با این حال با رصد عملکرد حشدالشعبی و فضای سیاسی عراق به این نتیجه میرسیم که حشدالشعبی حتی یک مورد ترور را در کارنامه چند سال گذشته خود نداشته است. مهمتر از همه اینکه باید پرسید چه فرد یا افراد و جریانهایی از ترور الهاشمی در شرایط کنونی عراق سود میبرند؟
اولین متهم این ترور بدون تردید آمریکاییها هستند که هر زمان ابرهای تیره در فضای عراق پدیدار و دریای عراق توفانی شده، به دنبال ماهیگیری از آب گلآلود بودهاند.
درباره اتهامات مطرح شده از سوی رسانههای آمریکایی و عربی این نکته را باید در نظر داشت که حشدالشعبی مهمترین جبهه مخالفت با تداوم حضور نظامیان آمریکایی در عراق است و هرگونه ضربه به حشدالشعبی عملا معنایی جز بازی در پازل آمریکا ندارد.
برادر هشام الهاشمی در واکنش به ترور برادرش گفت: هشام اخیرا چندینبار از جانب گروه تروریستی داعش تهدید به مرگ شده بود. برادر الهاشمی طی صحبتی در جمع طرفداران عزادار هشام، گروه تکفیری داعش را مسؤول ترور برادرش کرد.
بعد از این ترور، هشدارهای برخی مقامات و شخصیتهای عراقی نسبت به خطر بازگشت ترورهای سریالی و ناامنی به پایتخت این کشور و جلوگیری از دستیابی عاملان این ترور به هدف خود که ایجاد فتنه و برهم زدن صلح داخلی در عراق است، قابل توجه است.
* بیانیه وزارت کشور عراق
وزارت کشور عراق در بیانیهای اعلام کرد پی ترور هشامالهاشمی، کارشناس امور امنیتی عراق به دست افراد ناشناس در منطقه زیونه بغداد و در چارچوب پیگیری تحقیقات جهت اطلاع از ابهامات این جنایت و محاکمه عاملان آن، عثمانالغانمی، وزیر کشور عراق دستور تشکیل کمیته تحقیقات جهت بازداشت جنایتکاران را داده است. در این بیانیه آمده است: الغانمی همچنین دستور تشکیل شورای تحقیقات جهت انجام بازرسیها درباره یگان امنیتیای که مسؤولیت کنترل مکان وقوع حادثه را داشت، داده است. از سوی دیگر، شورای عالی قضایی عراق هم اعلام کرد که هیات تحقیقات قضایی متشکل از 3 قاضی و یک عضو دادستانی کل برای تحقیق درباره ترورها در بغداد، پایتخت و سایر استانها تشکیل شده است.
ارسال به دوستان
همزمان با افزایش اعتراضات به سخنان توهینآمیز ترامپ علیه معترضان در ایالتهای مختلف آمریکا فرماندار جورجیا دستور استقرار نیروهای گارد ملی در این ایالت را صادر کرد
فراخوان گارد ملی برای سرکوب
قتل یک مرد دیگر توسط پلیس در آریزونا، اعتراضات را بار دیگر در این ایالت شعلهور کرد
گروه بینالملل: رفتارها و اظهارات جنجالی دونالد ترامپ در رابطه با بحرانهای داخلی ایالاتمتحده به حدی فاجعهآمیز شده است که اکثر حامیان وی در حزب جمهوریخواه تأکید دارند ترامپ باید کمتر صحبت کند. در شرایطی که با افزایش شمار مبتلایان به کرونا انتظار میرفت شدت اعتراضات کاهش پیدا کند اما سخنرانی ترامپ در روز استقلال آمریکا و توهین به معترضان سبب شد دور جدیدی از تظاهرات علیه وضع موجود در این کشور رقم بخورد. علاوه بر اینکه بر اثر شدت اعتراضات در برخی ایالتها از جمله جورجیا، فرماندار این ایالت دستور استقرار 1000 نیروی گارد ملی را صادر کرده است، نتایج تازهترین نظرسنجیها هم نشان میدهد 63 درصد مردم آمریکا خواهان تغییر وضع موجودند.
به گزارش «وطن امروز»، در دور جدید اعتراضات به خشونت و رفتارهای تبعیضآمیز پلیس آمریکا و پس از سخنان تنشآفرین ترامپ در روز استقلال آمریکا که معترضان را تروریست خطاب کرد، «برایان کمپ» فرماندار ایالت جورجیا ضمن اعلام وضعیت فوقالعاده، دستور استقرار یکهزار نیروی گارد ملی آمریکا را برای مقابله با معترضان صادر کرد. شبکه روسی راشاتودی در این باره گزارش کرد در پی اعتراضات سراسری در آمریکا بعد از قتل شهروند سیاهپوست آمریکایی، برخی معترضان خشن در آتلانتا، مرکز ایالت جورجیا به دفاتر پلیس ایالتی حمله کردند و تیراندازیها نیز در این شهر افزایش یافت. فرماندار جورجیا روز دوشنبه به وقت محلی اعلام کرد گارد ملی آمریکا برای مقابله با معترضان و آنچه محافظت از کنگره ایالتی، اداره فرمانداری و ساختمان اداره امنیت عمومی توصیف شده، در شهر مستقر خواهد شد.
وی توضیح داد: «اعتراضات مورد سوءاستفاده مجرمانی قرار گرفته است که اقدامات خطرناک و مخربی را مرتکب میشوند. هم اکنون مردم جورجیا هدف قرار گرفتهاند؛ مورد اصابت گلوله قرار میگیرند و در معرض خطر مرگ قرار دارند. این بیقانونیها باید متوقف شود و نظم به مرکز جورجیا (آتلانتا) بازگردد». با این حال، «کیشا لانس باتمز» شهردار آتلانتا هنوز درباره استقرار نیروهای گارد ملی آمریکا در شهر اظهارنظر نکرده است. در تعطیلات اوایل هفته جاری و همزمان با روز استقلال آمریکا، در خشونتهای مرتبط با تیراندازی در آتلانتا، دستکم 4 نفر از جمله یک دختر 8 ساله جان خود را از دست دادند. طبق گزارش نشریه «آتلانتا ژورنال کانستیتوشن» (AJC) در بازه زمانی ۳۱ ماه مه (۱۱ خرداد) تا ۲۷ ژوئن (هفتم تیرماه)، ۹۳ نفر در آتلانتا مورد اصابت گلوله قرار گرفتند که این رقم 2 برابر همین بازه زمانی در سال ۲۰۱۹ است. در اوج اعتراضات به قتل جرج فلوید در مینهسوتا، معترضان آتلانتا نیز از اقدام پلیس این شهر در قتل «ریچارد بروکس» یک مرد سیاهپوست دیگر به خشم آمده بودند. سناتور «نیکما ویلیامز» که ریاست دموکراتهای جورجیا را بر عهده دارد، تصمیم فرماندار این ایالت برای استقرار گارد ملی در شهر را ظالمانه توصیف کرد و گفت این امر زندگی افراد را در معرض خطر قرار میدهد. وی ادامه داد کمپ که یک جمهوریخواه است، از گارد ملی برای «اهداف خودخواهانه» محافظت از ساختمانهای دولتی و نه مردم این ایالت بهرهبرداری میکند.
* شعلهور شدن اعتراضات در فینیکس در پی قتل یک مرد دیگر توسط پلیس
در حالی که التهابات در جورجیا به بالاترین حد خود رسیده است، انتشار تصاویر ویدئویی ضبط شده توسط یک عابر پیاده در فینیکس مرکز ایالت آریزونا که نشان میدهد مأموران پلیس این ایالت 4 جولای یک مرد را در خودروی پارک شده کنار خیابان به ضرب گلوله به قتل رساندهاند، دوباره موجی از اعتراضات مردمی به رفتار پلیس را برپا کرد. این بیستوهشتمین قتل شهروندان منطقه ماریکوپا در فینیکس توسط مأموران پلیس در سال 2020 میلادی به شمار میرود. تصاویر ویدئویی نشان میدهد مأموران پلیس پس از کشف یک بسته گلوله در خودروی این مرد، وی را تهدید به شلیک میکنند. پلیس مدعی شده است این مرد مسلح بوده و یک اسلحه کمری به همراه داشته است ولی خواهرش این ادعا را رد کرده است. مقامهای پزشکی فینیکس هنوز گزارش کالبدشکافی این مرد را منتشر نکردهاند و هنوز علت اصلی مرگ این مرد مشخص نیست.
* گزارشی از رفتار خشن پلیس
در حالی که موج جدید اعتراضات به رفتار خشن پلیس در آمریکا و نقض حقوق بشر در این کشور از اوایل این هفته شدت گرفته است، شبکه خبری «WF TV9» دیروز با انتشار ویدئویی مربوط به سال گذشته، به سابقه استفاده از تکنیک «زانو روی گردن» توسط پلیس آمریکا اشاره کرد. این ویدئو که به وسیله یک دوربین بدنی ضبط شده است، نشان میدهد ۲ مأمور پلیس در تلاشند فردی را با تکنیک «زانو روی گردن» دستگیر کنند. چندی قبل هم شبکه خبری سیانان در گزارشی به بررسی خشونتهای پلیس آمریکا علیه شهروندان این کشور پرداخت و نوشت یک مقایسه آماری نشان میدهد پلیس آمریکا به طور معمول بیش از پلیس هر کشور توسعهیافتهای در جهان شهروندانش را کشته، بازداشت کرده یا راهی زندان کرده است. همچنین طبق این گزارش، در یک بازه زمانی 10 ماهه بین سالهای 2015 تا 2016 نزدیک به 135 نفر در بازداشتگاههای آمریکا جان خود را از دست دادهاند. در زمینه شلیک به سمت شهروندان نیز پلیس آمریکا با فاصله بسیار از دیگر کشورها در جایگاه نخست قرار گرفته است. روزنامه واشنگتن پست سال گذشته در گزارشی نوشت پلیس آمریکا سال 2019 میلادی هزاران بار شهروندان را هدف گلوله قرار داده است که از این بین، بیش از 1000 نفر جان خود را از دست دادهاند.
* ۶۳ درصد آمریکاییها خواستار تغییرند
در پی شدت گرفتن بحرانهای اقتصادی و اجتماعی در آمریکا که جنبه امنیتی نیز پیدا کرده است، بخش چشمگیری از مردم آمریکا خواستار تغییرات اساسی هستند. نظرسنجی تازه هیل- هریس ایکس در این باره حاکی است اکثر مردم آمریکا بر این باورند در آمریکایی زندگی میکنند که شرایط آن را دوست ندارند. بر اساس این گزارش، 63 درصد مردم آمریکا در این نظرسنجی اعلام کردهاند ایالات متحده نیاز به تغییر دارد. بیش از 75 درصد دموکراتها و 71 درصد مستقلها گفتهاند آمریکا نیاز به تغییر دارد و در مقابل تنها 43درصد جمهوریخواهان بر این باورند که این کشور نیاز به تغییر دارد. این نظرسنجی نشان میدهد 41 درصد سفیدپوستان از شرایط زندگی در آمریکا راضی هستند در حالی که این رقم برای دورگهها 25 درصد و سیاهپوستان تنها 19 درصد است.
* میزان رضایت مردمی از ترامپ به پایینترین سطح رسید
نارضایتی مردم از وضعیت کلی ایالات متحده بیشتر از همه سرنوشت سیاسی دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا را تحت تاثیر قرار داده است.
بر اساس نتایج جدیدترین نظرسنجیها، محبوبیت دونالد ترامپ با افزایش هر چه بیشتر نارضایتی برخی گروههای مهم رایدهندگان حامی وی در انتخابات ۲۰۱۶ از عملکردش، نزدیک به پایینترین نقطه ثبت شده برای وی در دوران ریاست جمهوریاش شده است. جدیدترین نظرسنجی موسسه گالوپ مشخص کرد تنها ۳۸ درصد رایدهندگان آمریکایی عملکرد ترامپ را تایید میکنند که خیلی کمتر از ۴۹ درصدی است که به عنوان بالاترین میزان ثبت شده برای وی در اوایل ماه مه مطرح شد. با این حال پایینترین درصد محبوبیتی که برای ترامپ تاکنون به ثبت رسیده، مربوط به رقم ۳۵ درصدی است که سال ۲۰۱۷ مطرح شد. عمده تاییدکنندگان ترامپ، جمهوریخواهان بودهاند و ۹۱ درصد آنها عنوان کردند عملکرد وی را تایید میکنند که بیشتر از رقم ۸۵ درصد ثبت شده در ماه گذشته میلادی است.
با این حال محبوبیت ترامپ در میان مستقلها و دموکراتها آمار پایین جدیدی را تجربه کرده است. ۳۳ درصد مستقلها در این نظرسنجی عملکرد ترامپ را تایید کردند که 6 درصد کمتر از درصدی است که در این باره در اوایل ژوئن برای او ثبت شد. تنها ۲ درصد از دموکراتها عملکرد ترامپ را تایید کردند که کمترین میزان ثبت شده در این گروه برای وی است. این اختلاف میان درصد تایید ترامپ میان دموکراتها و جمهوریخواهان بالاترین شکافی است که تاکنون در نظرسنجیهای شرکت گالوپ در این زمینه ثبت شده است. محبوبیت حال حاضر دونالد ترامپ مشابه محبوبیت جرج بوش[پدر] و جیمی کارتر در همین مقطع از حضورشان در رقابت انتخاباتی است. هر دوی آنها تنها برای یک دوره رئیسجمهور شدند. درصد تایید ترامپ در میان گروه رایدهندگان مرد از ۵۳ به ۴۶ درصد و در میان رایدهندگان رده سنی ۵۰ تا ۶۴ سال نیز از ۵۲ به ۴۳ درصد و در میان رایدهندگان بالای ۶۵ سال هم از ۵۱ به ۴۷ درصد کاهش یافته است. این نظرسنجی گالوپ با پرسش از ۱۰۱۶ بزرگسال آمریکایی در فاصله ۸ تا ۳۰ ژوئن با حاشیه خطای 4درصد انجام شده است.
ارسال به دوستان
راه برونرفت لبنان از مشکلات
سیداحمد ترجمان*: از زمان آغاز خیزش مردمی لبنان در مهرماه سال گذشته که با شعارهای اقتصادی و بهبود وضعیت معیشتی مردم آغاز شد، 9 ماه میگذرد، در این مدت شاهد فراز و نشیبهای بسیاری در وضع سیاسی و اقتصادی لبنان و نیز در روند تجمعها و تظاهرات و شعار تظاهراتکنندگان بودیم. سخنان اخیر دبیرکل حزبالله لبنان که با لحنی تند همراه بود، نشان از وضعیت آشفته داخلی و فشارهایی داشت که از داخل و بیرون بر لبنان وارد میآید. سخنان قاطع سیدحسن نصرالله بیانگر عزم جدی حزبالله برای جلوگیری از فروپاشی اقتصادی و گسترش فقر در این کشور است. اما مواضع اخیر مداخلهگرانه سفیر آمریکا در لبنان و بهتبع آن فشارهای چندجانبهای که از طریق قانون سزار بر سوریه وارد آمده است و یکی از اهداف آن فشار بر لبنان در حوزه نفت و آبهای مرزی مورد اختلاف در جنوب با رژیم صهیونیستی است گویای آن است که با وارد آوردن فشار حداکثری قصد دارند ضمن ناکارآمد جلوه دادن دولت و کشاندن آن به استعفا و در نهایت هرج و مرج سیاسی و اقتصادی، حزبالله را در تنگنای شدید از نظر آرای عمومی قرار دهند و در نهایت لبنان را از معادله محور مقاومت خارج کنند. از سوی دیگر بالا رفتن سرسامآور قیمتها که ناشی از بیارزش شدن بیسابقه واحد پول ملی است، باعث شده بیشتر مراکز خرید تعطیل و حتی فروشندگان محلی نیز مجبور به تعطیلی شوند؛ بسیاری از فروشندگان مواد پروتئینی، به دلیل ناتوانی مردم نسبت به خرید گوشت، تعطیل شدهاند، بسیاری از هتلها تعطیل و بیشتر کارکنان مراکز سیاحتی و حتی رسانهای مانند شبکههای مختلف تلویزیونی از کار برکنار شدهاند و مؤسسات مختلف توان پرداخت بیش از نیمی از حقوق کارکنان باقیمانده خود را نیز ندارند. قیمتها به طور بیسابقهای چند برابر شده و درآمد کارمندان و حتی نظامیانی که حقوقشان زمانی معادل 2 تا 3 هزار دلار بود، با بالا رفتن بیسابقه و 70 درصدی نرخ ارز و بیارزش شدن واحد پول ملی، 200 الی 300 دلار شده و به همین میزان، قدرت خرید مردم کاهش یافته است. کمبود مواد غذایی از سویی و کاهش میزان سوخت در کشور باعث شده خاموشیها از گذشته نیز به مراتب بیشتر شود. تمام راهحلهای ارائهشده نظیر استفاده از ظرفیت کشورهای همسایه و همپیمان برای نجات اقتصاد لبنان نیز با کارشکنیها و سنگاندازیهای شدید برخی مسؤولان دولتی و رؤسای احزاب داخلی و تهدید سفیر آمریکا روبهرو میشود. در 2 روز گذشته وزیران کشاورزی و نفت عراق جهت کمک در بیروت حضور داشتند و پیش از این نیز چین آمادگی کامل خود را جهت انجام پروژههای اقتصادی کلان اعلام کرده بود. اما در حال حاضر آن اقدامی که میتواند لبنان را از این باتلاق فروپاشی اقتصادی نجات دهد، کمکهای جمهوری اسلامی ایران است که توانست بهرغم تهدیدها، محمولههای سوخت را به دریای کارائیب برساند و چشم امید لبنانیها و بویژه شیعیان که بستر مقاومت در این کشور بوده و هدف اصلی دشمنان از اعمال تحریمها و فشارها همانها هستند، همچنان به جمهوری اسلامی ایران دوخته شده و هر روز انتظار رسیدن کشتیهای حامل سوخت و مواد غذایی از کشور عزیزمان را میکشند. اما متأسفانه برخی جریانهای سیاسی این کشور در این مسیر سنگاندازی میکنند.
*دکترای مطالعات اسلامی از دانشگاه لبنان
ارسال به دوستان
شباهت نامه خوئینیها با خطابه اشعثبنقیس
فتنهگری به جای پاسخگویی
احمد اسدیکارگر*: نامه اخیر خوئینیها به رهبر انقلاب بسیار با سخنرانیای که اشعثبنقیس در جنگ صفین انجام داد و منجر به دو دستگی سپاه امیرالمومنین(ع) شد شباهت دارد!
اشعث در لحظات اوج درگیری با معاویه در جنگ صفین و در آستانه پیروزی، رهبری امیرالمومنین در جنگ را زیر سوال برد و گفت: «ای مسلمانان! دیدید که روز گذشته چه رخ داد و چگونه نسل عرب به نابودی گرایید! قسم به خدا! تا آنجا که خدا بخواهد عمر بر من گذشته است ولی هرگز مثل این روز را ندیدهام؛ حاضر به غایب اطلاع دهد. اگر ما فردا نیز به همین صورت ایستادگی کنیم، نسل عرب نابود خواهد شد و حرمتها شکسته میشود. توجه کنید! من این سخن را از ترس مرگ نمیگویم. من مرد سالخوردهای هستم، از وضع زنها و فرزندان، در وقتی که ما از بین برویم هراس دارم».
این سخن در حقیقت چراغ سبز و پاسخ مثبت اشعث به معاویه بود، زیرا محتوای این سخن همان تز معاویه بود که میخواست با بهانه قرار دادن تعداد زیاد کشتهها و خطر قطع نسل عرب و زوال بنیه دفاعی مسلمانان، آنها را از استمرار جنگ باز دارد و از این طریق خود و یارانش جان سالم به در ببرند ولی چون نمیتوانست با زبان خود، حضرت و یارانش را وادار به پذیرش صلح کند، از نفوذ اشعث استفاده و نقشه خود را عملی کرد! اشعث نیز با نفوذ کلام خود و به طور حسابشده، موقعیت بسیار حساس لیله..الهریر را که همه هراسان بودند و بیم مرگ آنها را تهدید میکرد، غنیمت شمرد و با سخنانش روحیه یمنیها را برای استمرار جنگ ضعیف و در درستی کار امیرالمومنین تردید ایجاد کرد و بدین ترتیب اشعث به پایگاه دشمن در دل سپاه امیرالمومنین مبدل شد! معاویه هم که از این ماجرا مطلع شد، حرکت اشعث را تأیید کرد. از «صعصعه» نقل شده است جاسوسان معاویه خطبه اشعث را برایش نقل کردند؛ او سخت حرف اشعث را تأیید کرد و گفت: «اگر ما فردا با یکدیگر روبهرو شویم، رومیها بر زنان و فرزندان ما غلبه خواهند یافت و مردم فارس بر زنان اهالی عراق و فرزندانشان مسلط خواهند شد؛ و این چیزی است که صاحبان عقل و درایت آن را درک میکنند».
با سخنان اشعث، برای نخستینبار از درون سپاه حضرت، از زبان یکی از نیروهای خودی در ضرورت استمرار جنگ تردید شد و به طور طبیعی زمینه بازندگی در استمرار جنگ فراهم آمد. البته نباید فراموش کرد که 25 هزار نفر از کشتههای صفین جزو سپاه حضرت بودند؛ از این جهت بستر نسبتا مناسبی برای پذیرش پیشنهاد صلح فراهم آمده بود. از سوی دیگر جنگ به نقطه حساسی رسیده بود، به گونهای که اگر جنگ فردای لیله..الهریر با همان جدیت ادامه مییافت، به پیروزی سپاه امیرالمومنین ختم میشد ولی در چنین شرایطی اشعث با سخنانش روند توقف جنگ را تسریع کرد.
در لیله..الهریر ضربه سنگینی بر سپاه شام وارد آمده بود، به گونهای که اگر عملیات سپاه امیرمؤمنان فردا به همان صورت ادامه مییافت، کار معاویه یکسره میشد. چون از مدتها قبل روحیه شامیان روزبهروز از دست رفته بود و عملیات لیله..الهریر در حقیقت حملهای سنگین به یک لشکر نیمهجان به حساب میآمد که جان سپاه شام را به لب رسانید و تا پیروزی قدمی بیش نمانده بود. از این رو امیرالمومنین(ع) صبح لیله..الهریر طی خطبهای خطاب به یارانشان فرمودند: «أیها الناس! إنّه قد بلغ بکم و بعدوّکم الأمر إلی ما ترون، و لم یبق من القوم إلا آخر نفس، فتأهبوا رحمکم الله لمناجزه عدوّکم غداً، حتی یحکم الله بیننا و بینهم و هو خیر الحاکمین؛ ای مردم! کار شما با دشمنتان به اینجایی که مشاهده میکنید رسیده و برای شامیان غیر از نفس آخر باقی نمانده. خدا رحمتتان کند! خودتان را برای پیکار با دشمن آماده کنید؛ خدا بین ما و شما حکم کند؛ او بهترین حکمکنندگان است».
از این جهت نامه اخیر خوئینیها به رهبر حکیم انقلاب نه از روی دلسوزی، بلکه برای کلید زدن فتنه جدیدی است. فتنه آبان گذشته به دلیل فقدان رهبری، شکست خورد اما فتنهگران از تجربه آن شکست درس گرفته و با اندوختن تجربه سال 88 درصدد ایجاد و مدیریت فتنه جدید هستند، همان فتنهای که حجاریان چندی قبل وعدهاش را داده بود.
شرایط اجتماعی حساس کنونی، فشار حداکثری دشمن، وضعیت بشدت نابسامان اقتصادی و وخیم شدن شرایط کرونایی، بهاضافه احتمال اعمال محدودیت کرونایی بعد از عادت مردم به بیخیالی اجتماعی، فتنهگران را برای برپایی فتنه امیدوار کرده است. آنان گمان میکنند جامعه نیاز به یک جرقه دارد. نامه سرگشاده مرد خاکستری فتنه 88 به مقام معظم رهبری نیز در همین راستا قابل ارزیابی است. آنها انتظار دارند برخی علمای حوزه علمیه قم تحت تأثیر قرار گرفته و از این نامه به ظاهر دلسوزانه حمایت کنند ولی «و مکروا و مکرالله والله خیرالماکرین»؛ خداوند برترین مکرکنندگان است و مکر مکاران را از بین خواهد برد و ملت شریف و بصیر ایران فریب این خدعهگران را نخواهند خورد و با استقامت و بصیرت بینظیر خود، با ایستادگی در برابر فشارهای دشمن خارجی و مبارزه با خواص اهل لغزش داخلی و تحمل قصور و تقصیرهای مسؤولان داخلی، در کنار رهبری به سوی سازندگی، پیشرفت و فتح قلههای پیروزی پیش خواهند رفت.
جناب آقای خوئینیها! آن زمان که دولت کارگزاران توسعه و الگوی پیشرفت نظامهای سرمایهداری را پیش روی خود قرار داد و ارزشهای انقلاب زیر ارابه طرح توسعه آنان مورد حمله قرار گرفت و مقام معظم رهبری میفرمودند توسعه با عدالت باید باهم باشد و توسعه غربی را رد میکردند، چرا شما برای حفظ ارزشها و جلوگیری از پیدایش ثروتهای باد آورده دم برنیاوردید؟!
آقای خوئینیها! آن زمان که خاتمی رهبر اصلی جبهه مشارکت دم از جامعه مدنی میزد و میگفت هرگاه آزادی با دین روبهرو شد دین شکست خورد و با این جملات جوانان را به سوی اعتقادات و ارزشهای دنیای مدرن دعوت میکرد و در ارتباط با نامحرمان تساهل روا میداشت، چرا دم فرو بسته و برای فرهنگ دینی جامعه اظهار نگرانی نکردید؟!
آقای خوئینیها! آن زمان که آقای روحانی راهحل همه مشکلات را به برجام گره زد و حتی طرح مسکن مهر را به تعطیلی کشاند، شورای انقلاب فرهنگی را فشل کرد، سند 2030 را در مسیر اجرا نهاد و رهبر انقلاب میفرمودند من به مذاکره و برجام خوشبین نیستم و خط قرمزهایی برای تصویب آن در مجلس ترسیم کردند که بدانها توجه نشد، شما دلتان برای فرهنگ جامعه نسوخت و دریغ از یک تذکر به مسؤولان دولتی از طرف شما.
چرا در دورانی که دولت دست حزب کارگزاران بود به مسأله عدالت و فرهنگ دینی بیتوجهی میشد یا در دورانی که دولت دست حزب مشارکت بود و ابتذال اخلاقی و تفکر لیبرالیسم و مدرنیسم و سکولاریسم، آزادیهای بیحد و مرز و جامعه باز در جامعه ترویج میشد، یا در دورانی که دولت دست جریان اعتدال افتاد و غرب را تنها نقطه امید و آمریکا را کدخدای عالم معرفی کرد و برجام تنها راه نجات ملت از بحرانها معرفی شد، یک نامه یا خطابه از سوی شما درباره این انحرافاتی که بخش بزرگ مشکلات کشور از همین سیاستهای غلط بود، دیده یا شنیده نشد؟!
چرا شما که دلسوز ملت ایران هستید نهتنها در تمام این مدت دم فرو بستید، بلکه زمانی که زمینه التهاب در جامعه فراهم شد بر تنور اختلاف و التهاب دمیدید؟! چرا در فتنه 88 در حالی که بخوبی میدانستید آن شمار کلان تقلب در سیستم انتخاباتی ایران ممکن نیست بر تنور تقلب دمیدید و با امضای اطلاعیه مجمع روحانیون مبارز مردم را دعوت به اعتراض خیابانی کردید و حتی وقتی در روز عاشورا فتنهگران به عزاداران حمله کردند دم فروبسته و این حرکت ضد امام حسین(ع) را محکوم نکردید؟!
اما درباره مدعای دوم جناب حجتالاسلام خوئینیها باید گفت طبق قانون اساسی، بخش معظمی از امورکشور تحت تمشیت قوه مجریه و بعد قوای مقننه و قضائیه اداره میشود، به طوری که ورود رهبری در تصمیمات 3 قوه خلاف قانون و عرف است و از منظر برخی همگنان حضرتعالی نوعی استبداد و خلاف رویه حکومت مردمسالاری است، چنانکه در گذشته ورود موردی مقام معظم رهبری در تمشیت امور، از سوی همفکران شما مورد نقد قرار گرفته است به طوری که روزنامههای اصلاحطلب مملو از انتقاد از ورود رهبری در اداره امور است.
* طلبه درس خارج حوزه علمیه قم
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|