|
سناریوی بی نتیجه عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی این بار به میزبانی ترامپ و با مشارکت وزرای خارجه امارات و بحرین و نخستوزیر رژیمصهیونیستی تکرار شد
صلح با جنگ
یادداشت خالد قدومی نماینده حماس در تهران:
سازشکاران در زبالهدان تاریخ
گروه بینالملل: بدون شک دونالد ترامپ خوشحالترین شخص در مراسم امضای توافق عادیسازی روابط امارات و بحرین با رژیم صهیونیستی در کاخ سفید بود. او که تا توانسته در داخل آمریکا بر طبل تفرقه کوبیده، به دنبال این است در 2 ماه منتهی به انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در سیاست خارجی خود را عامل صلح جهانی معرفی کند. از این رو از صربستان تا افغانستان و خلیجفارس پروندههایی را در دستور کار قرار داده و با اعمال فشار بر حاکمان و رؤسای این کشورها آنها را به مجریان کمپین انتخاباتیاش در بخش سیاست خارجی تبدیل کرده است. این در حالی است که تا همین 2 ماه قبل همه سناریوهای ترامپ در روابط خارجی با شکست محض مواجه شده بود. مهمترین مورد این شکست هم طرح معامله قرن بود که با نظر منفی جامعه جهانی مواجه شد. از این رو آنچه در ارتباط با توافق عادیسازی و امضای آن توسط وزرای خارجه امارات و بحرین با رژیم صهیونیستی میتوان گفت این است که روابط و هنجارهای حاکم بر منطقه و ملاحظات اجتماعی و سیاسی آن به حدی پیچیده است که امضای توافق نهتنها منجر به صلح و ثبات نخواهد شد حتی به مثابه آغاز انتفاضهای جدید در سطح منطقه خواهد بود. در این بین تنها این ترامپ است که برداشت انتخاباتی خود را از این موضوع کرده و طبیعتا در صورت پیروزی در انتخابات مطابق رویه گذشته رؤسایجمهور آمریکا حمایت محض از رژیم صهیونیستی را در دستور کار قرار خواهد داد.
نکته قابل توجه این است که مشارکت امارات و بحرین در سطح وزرای خارجه در مراسم امضای توافق نشاندهنده عدم اطمینان کامل حاکم ابوظبی و پادشاه بحرین به این توافق است و این دو نمیخواستند با حضور در این مراسم، اندک وجهه باقیمانده در خاندان حکومتی خود را از دست دهند. لذا انتظار اینکه توافق بر سر عادیسازی روابط در آینده منجر به یک رابطه محترمانه یا بلندمدت شود، به واقع دور از دسترس و خلاف واقعیت نظام بینالملل کنونی است. از سوی دیگر در صورت باخت ترامپ در انتخابات، این توافق از سوی دموکراتها چندان مورد حمایت نخواهد بود. همین مورد هم سبب شده ولیعهد امارات از سفر به آمریکا امتناع کند تا در صورت پیروزی بایدن در انتخابات وی درگیر تسویهحساب با او نشود. همه این موارد منجر به این خواهد شد که حکام بحرین و شیوخ امارات عنوان بازنده اصلی این توافق را به خود اختصاص دهند.
کاخ سفید در حالی دیشب میزبان مراسم امضای 2 توافق برای عادیسازی روابط میان رژیم صهیونیستی با امارات و بحرین بود که همزمان با این مراسم انتفاضه سراسری در فلسطین برگزار و پرچمهای فلسطین در اعتراض به امضای این توافقنامههای ننگین برافراشته شد. به گزارش «وطن امروز»، مراسم امضای توافق برای عادیسازی روابط میان رژیم صهیونیستی با امارات از یک سو و بحرین از سوی دیگر دیروز در کاخ سفید با حضور بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل و دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا و هیاتهای اماراتی و بحرینی به ریاست عبدالله بنزاید و عبداللطیف بنراشد الزیانی، وزرای خارجه ۲ کشور ساعت ۱۲ ظهر به وقت واشنگتن (8 و ۳۰ دقیقه شب به وقت تهران) با حضور میهمانانی از جمله تونی بلر، نخستوزیر اسبق انگلیس در باغ جنوبی کاخ سفید برگزار شد. مراسم امضای توافق با سخنرانی دونالد ترامپ و سپس «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر رژیم صهیونیستی و پس از او وزرای خارجه امارات و بحرین آغاز شد. شرکتکنندگان در این توافق با ثبت عکس یادگاریای که یادآور عکس شرمسارانه کمپدیوید بود، در مراسم حاضر شدند. همزمان با این مراسم اخباری از شلیک ۲ راکت به سرزمینهای اشغالی مخابره شد که بر اثر آن ۲ صهیونیست کشته شدند.
* توافق سهجانبه ابراهیم
پیش از برگزاری مراسم، نشستهایی دوجانبه میان مسؤولان اسرائیل، امارات و بحرین با آمریکا برگزار شد و پس از آن مراسم امضای توافق صلح میان اسرائیل با ۲ کشور بحرین و امارات آغاز شد. هر ۳ طرف یک سند واحد به نام «توافق ابراهیم» را امضا کردند و توافقهای دوجانبهای نیز امضا شد. این توافقها به صورت جداگانه بین ۳ رژیم امضا شد و سپس ایالات متحده با امضای یک سند مشترک به توافق آن ۳ رژیم پیوست. روز گذشته و پیش از توافق یک مقام رژیم صهیونیستی به شبکه خبری «کان» این رژیم گفت توافقی که با امارات عربی متحده با عنوان «توافق صلح» و توافق با بحرین نیز با عنوان «اعلامیه صلح» خواهد بود که دلیل آن اعلام آغاز روابط میان این کشور کوچک حاشیه خلیجفارس با رژیم صهیونیستی طی چند روز گذشته است.
در این مراسم هیات بحرینی به ریاست عبداللطیف بنراشد الزیانی و برخی مقامات این پادشاهی حضور داشتند و هیات اماراتی به ریاست عبدالله بن زاید نیز شامل مقامات ارشد این کشور از جمله وزیر اقتصاد، وزیر مشاور در امور مالی، وزیر مشاور در امور همکاریهای بینالمللی و وزیر صنایع و تکنولوژیهای پیشرفته بود. در هیات اسرائیلی نیز علاوه بر نتانیاهو، یوسی کوهن، رئیس موساد و مئیر بنشبات، مشاور امنیت داخلی اسرائیل حضور داشتند. همچنین در این مراسم مقامات ارشد آمریکا از جمله جرد کوشنر، داماد و مشاور ارشد رئیسجمهور آمریکا حضور داشتند.
* توافق مبهم
دیروز روزنامه عبریزبان آحارونوت از یک مسؤول در هیأت اسرائیلی سفر کرده به آمریکا نقل کرد جزئیات متن توافق با امارات و بحرین تا بعد از امضای رسمی توافق فاش نخواهد شد. این مسؤول اسرائیلی که آحارونوت از ذکر نامش خودداری کرد، گفت جزئیات این توافقها بسیار حساس است ولی از توضیح بیشتر خودداری کرد. درباره دلایل این مساله نیز منبع مذکور گفت اسرائیل و بحرین از چند روز قبل فقط درباره صلح با هم توافق کردهاند. نخستوزیر رژیم صهیونیستی تأکید کرده بود توافق عادیسازی روابط با امارات اجرایی نخواهد شد، مگر پس از ارائه این توافق به هیأت کابینه و به تمام هیأتهای کنست به منظور تصویب و تأیید بندهای وارد شده در آن. نتانیاهو همچنین اعلام کرده بود توافق صلح با ابوظبی و منامه برای اقتصاد فلسطین اشغالی میلیاردها دلار پول به همراه خواهد داشت. خبرنگار الجزیره در این باره گفت با توجه به اینکه توافق صلح با بحرین اعلامیه صلح نامیده شده است، فعلا نیازی به تصویب در کابینه و کنست ندارد، زیرا 2 طرف هنوز بندهای این توافق را امضا نکردهاند. این توافقات در حالی انجام میشود که دولتهای منامه و ابوظبی از شرط قدیمی خود برای عادیسازی روابط با تلآویو، یعنی حل مشکل فلسطینیها و تشکیل یک دولت مستقل به پایتختی قدس شرقی گذشتهاند. از سوی دیگر مخفی نگه داشتن برخی بندهای محرمانه توافق باعث نگرانی اپوزیسیون و ائتلاف حاکم در فلسطین اشغالی شده بود تا جایی که برخی احتمال دادند در این توافق بندهایی وجود داشته باشد که فعالیتهای شهرکسازی تلآویو در کرانه باختری اشغالی را به حالت تعلیق درآورد. برخی دیگر هم درباره پیامدهای احتمالی بندهای سری توافق بر امنیت و «برتری نظامی اسرائیل» در منطقه هشدار دادند.
* ترس بنزاید و ذوقزدگی نتانیاهو
نخستوزیر رژیم صهیونیستی دیروز به محض رسیدن به واشنگتن، از این مراسم با عنوان «لحظه تاریخی بزرگ» یاد کرد. در همین حال غیبت «محمد بنزاید» ولیعهد ابوظبی سوالهای بسیاری را در این باره ایجاد کرده است. برخی تحلیلگران و مقامات سابق علت عدم حضور محمد بنزاید را به ترس او از دادگستری آمریکا مرتبط دانستهاند، چرا که او در چند پرونده شکنجه دست داشته است. «بروس فین» دستیار وزیر اسبق دادگستری آمریکا معتقد است مطابق با قانون حفاظت از قربانیان شکنجه، در صورت سفر بن زاید به آمریکا، برخی شهروندان اماراتی به علت دست داشتن او در شکنجه و قتل از او شکایت خواهند کرد.
علاوه بر این بنزاید با توجه به عدم یقینش درباره نتایج انتخابات آتی آمریکا تمایل ندارد در واشنگتن در کنار دونالد ترامپ ظاهر شود.
* آیا بعد از امضا، توافق عادیسازی فورا عملی میشود؟
خبرگزاری بلومبرگ آمریکا هم گزارش داد توافق صلح، هرگز به عادیسازی فوری روابط منجر نخواهد شد و تنها آغاز یک روند طولانی برای تقویت همکاریها خواهد بود. این خبرگزاری به نقل از برخی منابع آگاه اعلام کرد: ۲ طرف (اماراتی و اسرائیلی) برای تقویت تدریجی همکاریها در طول یک سال برنامهریزی میکنند و این امر ابتدا با همکاریهای اقتصادی آغاز شده و در ادامه به تقویت روابط دفاعی و اطلاعاتی میرسد تا در نهایت این روند به تبادل سفرا منجر شود. بلومبرگ به نقل از «نیمرود نویک»، مذاکرهکننده سابق رژیم صهیونیستی و پژوهشگر سیاسی موسسه Israel Policy Forum اعلام کرد: به نظر میرسد اماراتیها با توجه به احتمال شکست این توافق تاریخی معتقدند امضای توافقنامه در چند مرحله خطر کمتری نسبت به حالتی دارد که تمام اقدامات یک باره انجام شود.
* انتفاضه علیه توافق از منامه تا واشنگتن
به رغم استقبال از این توافق در سطح مقامات عربی منطقه، مردم بحرین، گروههای فلسطینی از مقاومت گرفته تا تشکیلات خودگردان فلسطین به ریاست محمود عباس و نهادهای مستقل در کشورهای عربی و ایالات متحده آمریکا این توافق را محکوم کردهاند. دیروز ساعاتی پیش از مراسم توافق بیش از ۵۰ نهاد و جمعیت آمریکایی عربی - اسلامی علیه این توافقها در واشنگتن و روبهروی کاخ سفید تجمع کردند. از سوی دیگر مناطق مختلف بحرین هم شاهد تظاهرات مردمی در اعتراض به توافق صلح میان نظام آلخلیفه و رژیم صهیونیستی بود. رهبری یکپارچه مقاومت مردمی فلسطین هم طی فراخوانی دیروز را روز انتفاضه علیه عادیسازی روابط بحرین و امارات با اسرائیل تعیین کرد که طی آن، پرچم فلسطین در مناطق مختلف غزه و کرانه باختری برافراشته شد.
رهبری مقاومت فلسطین تاکید کرد: این اقدام، برای بیان مخالفت قاطع ما با برافراشتن پرچم رژیم اشغالگر و پذیرش خواری ابوظبی و منامه است. در این بیانیه همچنین رهبری مقاومت فلسطین خواهان تعیین روز جمعه به عنوان روز عزا شد که در آن پرچمهای سیاه در تمام میدانها و ساختمانها و خانهها برافراشته شود و کلیساها زنگ عزاداری مینوازند و خطبه جمعه در عزای نظامهایی باشد که دست به عادیسازی روابط زدند. «زیاد النخاله» دبیر کل جنبش جهاد اسلامی فلسطین هم با تأکید بر لزوم اتحاد بین گروههای فلسطینی، تأکید کرد صدور بیانیه مشترک به نام گروههای ملی در پایان نشست دبیران کل گروههای فلسطینی که در رامالله و بیروت برگزار شد، بدین معناست که همه گروهها تمایل دارند از مرحله اختلاف و درگیری داخلی، وارد عرصه درگیری واقعی با اشغالگر اسرائیلی شوند و ما سلاح را زمین نخواهیم گذاشت.
* مبارزه مسلحانه تنها راه آزادسازی فلسطین است
شیخ نعیم قاسم، معاون سیدحسن نصرالله هم طی سخنانی از طریق ویدئوکنفرانس در همایش «راهکارهای نابودی اسرائیل» گفت: باید برای آزادسازی فلسطین و قدس تلاش کنیم و آزادکردن آن امکانپذیر نیست جز با مقاومت نظامی. وی افزود: مبارزه مسلحانه تنها راه آزادسازی فلسطین است.
***
[توافق ترامپ با اوانجلیستها]
اینکه این توافق یک پیروزی برای ترامپ در آستانه انتخابات ریاستجمهوری ماه نوامبر است و میتواند حمایت مسیحیان انجیلی را- که بخش مهمی از رأیدهندگان آمریکایی را تشکیل داده و حامی اسرائیل نیز هستند- به دست آورد انکار نشدنی است اما واقعیت این است که توافق صلحی که با راهبری ترامپ طرحریزی شده است، محکوم به شکست خواهد بود و اساسا چشمانداز بلندمدتی نخواهد داشت. روزنامه واشنگتنپست در مطلبی با اشاره به این موضوع نوشت: دشوار است که حتی یک نقطه پیشرفت در ارتباط با صلح اسرائیل- فلسطین که نتیجه مداخله آمریکا باشد، بیابیم. سیاست غیرطبیعی ترامپ در حمایت از اسرائیل، تشکیلات خودگردان را رویگردان ساخته و توانایی آمریکا به عنوان یک میانجی بیطرف را به چالش کشیده است. فراتر از یک ارزیابی دوباره دیپلماتیک از مساله فلسطین، عادیسازی روابط امارات و بحرین با اسرائیل بعید است چیز بیشتری به همراه داشته باشد.
******
یادداشت خالد قدومی نماینده حماس در تهران
سازشکاران در زبالهدانتاریخ
ما شاهد یک طنز تلخ در عصر حاضر هستیم که ترامپ برای اعراب تعیین تکلیف میکند اما در همین وضعیت هم میبینیم شواهدی از سست بودن این توافق وجود دارد که نخستین مورد آن هم مربوط به مخالفت اسرائیل با فروش هواپیماهای «اف35» به امارات است. چندی قبل «آفیف کوخای» رئیس ستاد ارتش اسرائیل صراحتا اعلام کرد: «ما دوستی در منطقه نداریم و اینها (امارات و کشورهای منطقه) یک روز شریک ما هستند و یک روز هم دشمن ما خواهند بود یا برعکس. پس باید دست برتر را در مسائل نظامی منطقه داشته باشیم». خب! واقعا سوال مطرح میشود که مسؤولان امارات و بحرین با چه استدلالی میتوانند وارد توافق عادیسازی با چنین رژیم نامطمئنی شوند؟ از این جهت میتوان گفت این یک پروژه ضعیف و شکست خورده است. ترامپ و نتانیاهو به دنبال اینند با برگزاری جشنهای اینچنینی مشکلات خود را پنهان کنند اما به برکت خون شهدا و وحدت جریان مقاومت، در برابر این طرح صهیونیستی پیروز خواهیم بود. ما از ملتهای اسلامی و عربی میخواهیم در کنار ما باشند که در نهایت این کاروان مقاومت است که بر رژیم صهیونیستی چیره خواهد شد.
جریانهای راستگرا در رژیم صهیونیستی و آمریکا در حال حاضر بشدت با بحران سخت و خفهکنندهای در داخل مواجه هستند. دونالد ترامپ نتوانسته به وعدههایش عمل کند و در مدیریت کشور به مشکل خورده و این در آستانه انتخابات برای ترامپ یک مشکل جدی است. در سوی دیگر هم ما شاهدیم نتانیاهو به عنوان نخستوزیر فاسد در سرزمینهای اشغالی شناخته میشود. مخالفان او معتقدند نتانیاهو قصد دارد با برقراری رابطه با کشورهای حاشیه خلیجفارس از محاکمه فرار کند. در کل باید گفت این اقدام آمریکا و رژیم صهیونیستی در چارچوب یک مجموعه کلان است که بعد از شکست معامله قرن به دنبال عادیسازی روابط هستند تا اهدافشان را در بلندمدت پیگیری کنند اما مطمئنا این طرحها و نقشهها اثری بر نظم منطقه نمیگذارد و آیندگان شاهد خواهند بود همه این نقشهها شکست میخورد. پیروزی رژیم صهیونیستی بر ملت فلسطین در حد یک رویا برای آنها باقی خواهد ماند. احتمال این وجود دارد که مساله آشکارسازی روابط و عادیسازی به کشور سوم هم برسد اما مطمئنا این موارد پایدار نیست. تاریخ اثبات کرده آنها که خالصانه در مسیر مقاومت بودند مثل جمهوری اسلامی ایران و مومنان، خدا به آنها عزت خواهد داد و در مقابل ما شاهد ذلت و ننگ برای کسانی هستیم که در مسیر سازش قرار گرفتند.
مشخصا باید گفت با وجود اختلاف دیدگاه سیاسی بین گروههای فلسطینی که طبیعی است اما همه گروهها و جریانها در مخالفت با عادیسازی روابط متفقالقولند و ما در این باره وحدت نظر داریم. ملتهای اسلامی و عربی باید مانع مسؤولان گمراه، دیوانه و سادهلوحی شوند که بدون توجه به تاریخ و ارزشهای دینی و اسلامی به صهیونیستها اعتبار میدهند. صهیونیستها طفیلی برخی کشورهای اروپایی و آمریکا هستند اما واقعیت این است که این رژیم جایگاه بهتری از زبالهدان تاریخ ندارد و همپیمانان آن نیز که تن به ذلت دادهاند، با این رژیم در زبالهدان تاریخ فراموش خواهند شد.
ارسال به دوستان
از دومینوی سقوط تا دومینوی عادیسازی
ابوظبی و منامه؛ معشوقههای تلآویو
امیررضا مقومی: بحرین روز 11 سپتامبر با قبول توافقنامه عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی، خود را به امارات عربی متحده رساند. منامه پس از ابوظبی، دومین کشور عربی حاشیه خلیجفارس و چهارمین کشور عربی پس از مصر (۱۹۷۸)، اردن (۱۹۹۴) و امارات(2020) است که قدم در راستای علنیسازی روابط با تلآویو برداشت و این موجودیت اشغالگر را با وجود دهها سال ظلم به مردم فلسطین و بدون کسب امتیاز ملموسی، مورد پذیرش قرار داد. شواهد نشان میدهد این تمام ماجرا نیست و کشورهای عربی دیگری نیز خواهان برقراری رابطه عادی و علنی با تلآویو هستند؛ در همین باره شبکه ۱۲ تلویزیون رژیم صهیونیستی در روزهای گذشته، گزارش داد «لیستی طولانی از کشورهای عربی در حال صف کشیدن برای عادیسازی روابط با اسرائیل هستند».
از سوی دیگر عدم موضعگیری اتحادیه عرب به عنوان مهمترین پارلمان عربی، در رد «توافقنامه آبراهام» یا همان توافقنامه صلح بین اسرائیل و امارات، نشان میدهد دومینوی عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی سرعت زیادی به خود گرفته است و کشورهای عربی حتی سیاست ظاهری خود را در قبال حمایت از فلسطین کنار گذاشتهاند. با این حال این نخستین دومینوی عربی نیست که به قول توماس فریدمن، تحلیلگر سرشناس روزنامه نیویورکتایمز، «زلزلهای ژئوپلیتیک در خاورمیانه» ایجاد کرده، بلکه 9 سال پیش نیز دومینوی عربی، غرب آسیا و شمال آفریقا را به گونهای لرزاند که بعد از گذشت سالها، نشانههای آن در ساختار منطقه نمایان است. بنابراین میتوان ادعا کرد یکی از نشانههای زلزله ژئوپلیتیک سال۲۰۱۱، به وقوع پیوستن زلزله ژئوپلیتیک عادیسازی روابط اعراب با رژیم صهیونیستی در سال ۲۰۲۰ بود.
* گذری بر دومینوی سقوط
9 سال پیش، منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا شاهد تحولات انقلابی و سقوط دومینووار نظامهای پادشاهی و محافظهکار عربی بود. تحولات انقلابی سال ۲۰۱۱ خاورمیانه که از کشور تونس آغاز شد، در اندک زمان به مصر و لیبی سرایت کرد و حکومتهای چند ده ساله مبارک و قذافی را از سریر قدرت به زیر کشاند. پس از تحولات شمال آفریقا، موج انقلاب به کشورهای بحرین و یمن کشیده شد و حتی پادشاهیهای اردن، عمان و عربستان نیز پسلرزههای این تحولات را در پایههای حکومت خود احساس کردند. این تحولات که از آن به عنوان بیداری اسلامی، بهار اسلامی، بهار عربی یا بیداری سوم عربی یاد میکنند، نظم موجود و واقعیتهای استراتژیک منطقه را تغییر داد و شرایط امنیتی نوینی را برای کشورهای منطقه به وجود آورد و گذشته از آن، سیاست خارجی و امنیتی- نظامی دولتها را متحول کرد. به سخن دیگر انقلابهای دومینووار سال ۲۰۱۱ منطقه، حکومتهای مرتجع منطقه را به این نتیجه رساند برای حفظ کیان حکومتشان اولا بیش از گذشته به آمریکا تکیه کنند و در راستای کسب منافع واشنگتن در منطقه قدم بردارند و ثانیا در مقابل ایران و محور مقاومت که بعد از تحولات سال ۲۰۱۱ توازن قدرت را به نفع خود تغییر دادهاند، رویکرد فعالی در پیش گیرند. بنابراین تحولات مذکور موجب شد کشورهای عربی که زنگ هشدار سقوط را شنیده بودند، در سیاست خارجی خود تغییراتی اعمال کنند و بعضا از سیاست انفعالی به سیاست تهاجمی رو آوردند.
در طول یک دهه اخیر رخدادهای گوناگونی همچون خیزشهای عربی سال ۲۰۱۱، تحولات منطقهای همانند بحران سوریه و یمن و مهمتر از همه توافق هستهای بین جمهوری اسلامی ایران و کشورهای 1+5، منجر به تغییر در راهبرد سیاسیـ امنیتی برخی حکام منطقه شد. این تحولات، به گونهای پیش رفت که برخی حکام و رژیم صهیونیستی را بیش از گذشته به هم نزدیک کرد؛ انقلابهای عربی و سقوط نظامهای محافظهکار همچون مبارک و بنعلی برای پادشاهیهای عربی و تلآویو بسیار تهدیدزا بود، چرا که از دست دادن رژیمهای محافظهکار و جایگزین شدنشان با حکومتهای مردمی و اسلامی تهدید بزرگی برای بقای اسرائیل و مرتجعان به شمار میرفت. از سوی دیگر بحران سوریه و یمن، ناکامی مشهود اعراب و رژیم صهیونیستی را در بعد منطقهای نمایان و آنها را در باتلاقهای خاورمیانه زمینگیر کرد. در نهایت و شاید مهمتر از همه توافق هستهای بین جمهوری اسلامی ایران و کشورهای 1+5 (برجام) بود که اشتراک منافع اعراب و رژیم صهیونیستی را عمیق کرد و این دو را در نقطهای مشترک قرار داد، چرا که تلآویو و اعراب برجام را فاقد ابزاری مناسب و کافی برای کنترل جمهوری اسلامی ایران میدانستند. به طور کلی میتوان ادعا کرد از یک سو ترس اعراب از سرایت تحولات انقلابی سال ۲۰۱۱ به دیگر کشورهای عربی محافظهکار و نیاز به متحدی در بعد امنیتی و نظامی برای تضمین پایههای حکومتی آنها و از سوی دیگر شکستهای مکرر پادشاهیهای عربی در بعد منطقهای، برخی حاکمان عربی منطقه را به سمت تلآویو سوق داد. در طرف دیگر، رژیم صهیونیستی به علت بافت مصنوعی و تحمیلی خود همواره با معضلات و تنگناهای امنیتی بسیاری مواجه بوده است. تلآویو از زمان تاسیس در سال ۱۹۴۸، فاقد مشروعیت لازم در خاورمیانه بوده و از این رو تلاش میکند با سیاستهای خود مشروعیت و مقبولیت لازم را در منطقه کسب کند. از این رو تا پیش از انقلاب اسلامی ایران، رژیم صهیونیستی با طرح دکترین پیرامونی به دنبال کسب مشروعیت از طریق عادیسازی روابطش با ایران، ترکیه و اتیوپی بود و سعی میکرد به وسیله این سه کشور تهدیدات علیه خود را خنثی کند اما پس از سقوط رژیم پهلوی و روی کار آمدن نظام جمهوری اسلامی ایران، رژیم صهیونیستی سعی کرد با امنیتی کردن تهران، اعراب را به جانب خود بکشاند و با تهدید و تطمیع بتواند مشروعیت لازم را جهت بسط نفوذ خود در غرب آسیا و شمال آفریقا کسب کند.
* گذری بر دومینوی عادیسازی
به طور کلی مواضع کشورهای عربی در قبال مناقشه فلسطین و رژیم صهیونیستی را میتوان از زمان تاسیس آن، به 4 دوره زمانی تقسیم کرد: ۱- نخستین دوره را میتوان از ۱۹۴۸ تا ۱۹۷۸ دانست؛ در طول این سالها برخی کشورهای عربی با مقابله نظامی با رژیم صهیونیستی و حمایت کامل از آرمان فلسطین، سعی داشتند تمام سرزمین فلسطین را از سلطه صهیونیستها و آژانس یهود خارج کنند و در همین راستا نیز جنگهای ۱۹۴۸، ۱۹۵۶، ۱۹۶۷ و ۱۹۷۳ را ترتیب دادند که عمدتا نیز شکستهای سنگینی را متحمل شدند.
۲- دومین دوره زمانی را میتوان از ۱۹۷۸ تا ۲۰۱۱ عنوان کرد؛ این دوره با صلح کمپ دیوید آغاز شد و نخستین چراغ عادیسازی در بین برخی کشورهای عربی روشن شد و تا بیداری اسلامی سال ۲۰۱۱ ادامه یافت. در این مرحله حکام عربی با تاکید بر روند صلح، در کنار حمایت از تشکیل کشور کوچک فلسطینی، خواهان به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی به عنوان واقعیتی در منطقه شدند و به نوعی نخستین ارتباطهای دیپلماتیک حکام عرب با مقامات رژیم صهیونیستی آغاز شد. به سخن دیگر از این دوره به بعد منافع ملی حکام عربی بر منافع ملتهای عرب اولویت پیدا کرد و مساله فلسطین به عنوان موضوعی ثانویه تلقی شد.
۳- سومین مرحله را میتوان از سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۹ به حساب آورد. در این مدت حکام منطقه و دولت اشغالگر در بسیاری از برنامههای منطقهای به اشتراک نظر رسیدند. به عبارت دیگر حکام منطقه بعد از خیزشهای سال ۲۰۱۱ به صورت «دوفاکتو» و غیررسمی با رژیم صهیونیستی همکاریهای اقتصادی، سیاسی و امنیتی برقرار کردند. ۴- چهارمین دوره را میتوان از بعد سال ۲۰۱۹ دانست که این حکام عربی سعی کردند مراودات و همکاریهای خود را با رژیم صهیونیستی علنی کنند و در نهایت به پذیرش اسرائیل به صورت رسمی (دوژور) مبادرت ورزند. دوره چهارم را میتوان نتیجه به قدرت رسیدن ترامپ دانست. ترامپ با سرسپردگیای که به لابیهای صهیونیستی و اوانجلیستی دارد، این حاکمان کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی را بیش از پیش به هم نزدیک کرد. سیاست خارجی ترامپ مورد پذیرش رژیم صهیونیستی و پادشاهیهای عربی است؛ به گونهای که علاوه بر سیاست ترامپ در اعمال فشار حداکثری که در راستای منافع یکسان طرفین است، تحولات منطقهای و پیروزیهای ایران و محور مقاومت در کارزار سوریه و یمن نیز بر نگرانیهای حاکمان کشورهای عربی و تلآویو افزود و طرفین را بیش از گذشته به هم نزدیک کرد.
حاکمان کشورهای عربی به دلیل بحران مشروعیت و شیوه نظام پادشاهی- دیکتاتوری خود همواره ترس وقوع ناآرامیهایی همچون بیداری ملتها را برای خود متصور هستند از این رو دنبال قدرت بزرگی مانند آمریکا میگردند تا بتوانند در مقابل ناملایمات منطقهای مقاومت کنند. از سوی دیگر این حاکمان طعم رهاشدگی را از جانب اوباما طی سالهای ۲۰۱۱ به بعد چشیدند و مشاهده کردند آمریکا چگونه نظارهگر سقوط رژیم مبارک در مصر شد؛ از این رو به زعم خود دنبال شریکی هستند که هم قدرت لابیگری زیادی در واشنگتن داشته باشد و هم در موقع نیاز با کمکهای اطلاعاتی- امنیتی از آنها حمایت به عمل آورد. از سوی دیگر همواره تبیین یک تهدید مشترک موجب نزدیکی ۲ جریان به یکدیگر میشود. آمریکا و رژیم صهیونیستی بویژه بعد از خیزشهای عربی سال ۲۰۱۱ سعی کردند از ایران و محور مقاومت یک تهدید قریبالوقوع برای اعراب بسازند تا از این طریق هم بتوانند روند صلح را با قربانی کردن فلسطین به سرانجام برسانند و هم با تمام قدرت در مقابل جبهه ضدآمریکایی- ضد صهیونیستی صفآرایی کنند. از سوی دیگر رژیم صهیونیستی از ۱۹۴۸ تا به حال، آرزوی عادیسازی روابط با اعراب را داشته است و به دنبال این بوده بتواند با سیاست تهدید و تطمیع اعراب، فلسطین را بدون هیچ مخالفتی به دست آورد. در همین رابطه نتانیاهو در نشست داووس و سپس مجمع عمومی سازمان ملل اعلام کرد: «یک تغییر بزرگ در حال رخ دادن است؛ ما قبلا فکر میکردیم اگر مناقشه اسرائیل و فلسطینیها حل شود، مناقشه ما با اعراب هم حل میشود اما میبینیم گویا اوضاع جور دیگری است. حال روابطی که در حال شکلگیری میان ما و جهان عرب است، میتواند به حل مناقشه اسرائیل و فلسطین کمک کند». از این رو تلآویو اولا عادیسازی روابط با اعراب را ابزاری میپندارد که میتواند از طریق آن بحرانیترین مناقشه تاریخ را به نفع خود پایان ببرد و ثانیا میتواند با استفاده از ترامپ و ایجاد ائتلاف عبری- عربی به دشمن شماره یک خود یعنی ایران ضربه بزند.
بنابراین به نظر میرسد در ماههای آخر دولت ترامپ، شاهد دومینویی از آشکارسازی روابط با رژیم صهیونیستی باشیم؛ دومینویی که امارات آن را آغاز کرد و در حال حاضر نیز به ایستگاه بحرین رسیده است و به نظر میرسد این دومینو به دیگر کشورهای جهان عرب از جمله عمان و سودان نیز سرایت کند. «بواز بیسموت» سردبیر روزنامه «اسرائیل الیوم» و معتمد نتانیاهو، درباره توافقنامه آبراهام گفت: «امارات عربی متحده که قبلا ۲ دهه معشوقه اسرائیل بود، اکنون در ملأعام به همسری قانونی تلآویو درآمده است». با این اوصاف باید منتظر ماند و دید بعد از امارات و بحرین، چه کشورهایی خواهان قبول همسری رژیم صهیونیستی خواهند بود.
ارسال به دوستان
شیخ دیاباته در گفت وگو با «وطنامروز»:
از آینده بیخبرم
زهره فلاحزاده: زمانی که شیخ دیاباته، مهاجم گلزن استقلال به همراه هروویه میلیچ، دیگر بازیکن خارجی این تیم پس از اتمام فینال جام حذفی راهی کشورهای خود شدند، این نگرانی به اردوی آبیها و هوادارانش نفوذ کرد که نکند با پرداخت نشدن مطالبات چندماهه خارجیها، آنها هرگز به ایران و تیم استقلال بازنگردند. میلیچ زودتر توانست به اردوی استقلال در دوحه اضافه شود اما همچنان با نبود دیاباته این نگرانی ادامهدار شد. باشگاه استقلال بلیتی برای او در روز یکشنبه گرفته بود اما شیخ با آن پرواز پا به دوحه نگذاشت. همین موضوع بهانهای شد تا خبرنگار «وطن امروز» با دیاباته درباره بازگشتش به تیم گفتوگویی کوتاه کند. شیخ روز دوشنبه در پاسخ به این سوال گفت: من بدون خداحافظی نمیروم و اگر به ایران بازگردم به دیدار دوستانم خواهم رفت. این صحبت دیاباته اگرچه همچنان باعث نگرانی هواداران بود اما بلیتی که باشگاه استقلال برای بار دوم دوشنبهشب گرفته بود، مشخص میکرد شیخ قرار است بازگردد یا خیر. سرانجام شیخ بامداد سهشنبه به فرودگاه دوحه قطر رسید و این یعنی او روی قولش ماند و باز هم مثل تمام رفتنهایش که بازگشتی داشت، معرفت به خرج داد و به تیم بازگشت.
خبرنگار «وطن امروز» باز هم با شیخ دیاباته کوتاه صحبت کرد. او در پاسخ به این سوال که آیا فصل بعد هم در استقلال میماند، گفت: دوست دارم فصل آینده هم در استقلال بمانم اما شما در فوتبال هرگز نمیتوانید بفهمید بازیکنان جدیدی که به استقلال آمدند آیا در ابتدای فصل میدانستند که به استقلال میآیند؟
به ستاره گلزن استقلال گفتیم، هواداران شما سوال همیشگیشان این است که شیخ آنها میماند یا نه، چرا که آنها خیلی به شما علاقه دارند. دیاباته اینطور جواب داد: من هم طرفداران استقلال را خیلی دوست دارم اما نمیتوانم بگویم در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد.
ارسال به دوستان
کبوترهای خونخوار!
حنیف غفاری*: در فاصله ۲ روز مانده به انعقاد توافق هستهای در وین (12 جولای 2015)، مجادلات بر سر نحوه بازگشت تحریمهای چندجانبه شورای امنیت علیه کشورمان وارد فاز جدی و تعیینکنندهای شد. در آن زمان، «سوزان رایس» مشاور امنیت ملی دولت اوباما که اتفاقا این روزها به یکی از مدافعان توافق هستهای و مخالفان خروج واشنگتن از برجام تبدیل شده است، تاکید داشت «مکانیسم ماشه» باید به یک «اهرم حقوقی» به سود آمریکا و متحدان آن تبدیل شود به گونهای که هرگاه واشنگتن احساس کرد «استمرار توافق هستهای» سودی برای منافع آن ندارد، بتواند بیتعهد و بدون پرداخت کمترین هزینهای این توافق را بر هم بزند و تحریمهای چندجانبه را نیز علیه ایران احیا کند.
نکته حائز اهمیت اینکه 5 ماه قبل از انعقاد توافق هستهای، جمهوریخواهان توانسته بودند در انتخابات میاندورهای اکثریت سنا را در دست بگیرند و احتمال پیروزی یک «جمهوریخواه» در انتخابات ریاستجمهوری سال 2016 نیز افزایش یافته بود. با این حال «سوزان رایس» و دیگر اعضای دولت اوباما اصرار داشتند توافق هستهای باید به یک «متغیر سیاسی وابسته» به اراده رئیسجمهور و کنگره آمریکا تبدیل شود.
امروز بیش از 5 سال از آن زمان سپری شده و دیگر خبری از «برجام» نیست! دونالد ترامپ با همان ظرفیت و اختیاراتی که از سوی دموکراتها در برجام تعبیه شده بود، از این توافق خارج شده و تمام تحریمهای یکجانبه و غیرقانونی آمریکا را دوباره علیه کشورمان وضع کرده است. در آن سو، جو بایدن و همراهانش مشغول انتقاد از رئیسجمهور آمریکا بابت بر هم زدن «پازل پیشبینیشده دموکراتها» هستند! هر اندازه به انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در ماه نوامبر/ آبان، نزدیکتر میشویم، این روند تشدید میشود.
«ایلان گلدنبرگ» مشاور سابق جان کری از کسانی است که در صورت پیروزی بایدن در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، نام او را به کرات خواهیم شنید! وی یکی از اصلیترین مشاوران بایدن در قبال ایران و منطقه غرب آسیا محسوب میشود. گلدنبرگ در یکی از تازهترین گزارشهای خود در «مرکز امنیت نوین آمریکا»، تاکید کرده است نحوه مواجهه آمریکا با معمای ایران و برجام (در دوران بایدن) باید بر اساس راهبردی جدید تعیین شود.
در بخشی از این گزارش تاکید شده است دموکراتها به دنبال حل تدریجی و گامبهگام معمای ایران نیستند و درصدد هستند ابعاد این معما را نه به صورت مرحلهای، بلکه به صورت موازی باهم حل کنند.
بر این اساس، دموکراتها به صورت همزمان و موازی، بر موضوع «توان هستهای»، «قدرت منطقهای» و «توان موشکی» ایران متمرکز خواهند شد.
خمیرمایه و نقطه اتصال این اهداف و حوزهها، همان «استراتژی فشار هوشمندانه علیه ایران» است! نکته جالب توجه اینکه «جو بایدن» در مواضع اخیر خود نیز به این کلیدواژه اشارهای مستقیم و صریح داشت. بسی جالب است که حتی دموکراتها ظاهر ماجرا را حفظ نکرده و حاضر نشدهاند از واژگانی مانند «دیپلماسی هوشمندانه» در قبال برجام و ایران استفاده کنند! آنها رسما خواستار «اعمال فشارهای همهجانبه» برای تحمیل خواستههای منطقهای، موشکی و هستهای علیه کشورمان هستند. دموکراتها تلاش میکنند این عملیات همهجانبه را با چاشنی «چندجانبهگرایی» صورت دهند تا مانند ترامپ، متهم به «یکجانبهگرایی» علیه ایران نشوند!
نکته جالب توجه اینکه «ایلان گلدنبرگ» به مانند «جیک سالیوان»، «ویلیام برنز» و «ریچارد نفیو» صراحتا اعلام کرده است بازگشت آمریکا به برجام (حتی به صورت حداقلی) باید مترادف با کسب امتیازات فرابرجامی از کشورمان باشد. نکته مهمتر اینکه در صورت بازگشت آمریکا به برجام، اهرم «مکانیسم ماشه» این بار به صورت رسمی و حقوقی در اختیار مقامات این کشور قرار خواهد گرفت. بنابراین، در دوران ریاست جمهوری احتمالی بایدن، شاهد هجمه «چندجانبه» و «راهبردی- حقوقی» آمریکا علیه کشورمان خواهیم بود. هنوز فراموش نکردهایم پس از تصویب برجام و اجرایی شدن آن، جان کری و جک لو، وزرای امور خارجه و خزانهداری دولت اوباما به شرکتها، مؤسسات اعتباری و بانکهای بینالمللی با لحنی هشدارآمیز توصیه کردند در عین مجوزی که برای عادیسازی روابط آنها با ایران صادر شده است، مراقب آینده ارتباطات اقتصادی خود با ایران باشند، زیرا این اقدام «پرریسک» محسوب میشود!
بدون شک دموکراتها در صورت اعلام بازگشت صوری و ظاهری به برجام، بار دیگر چنین اقدامی را صورت میدهند. آنها «فشارهای پیچیدهتری» را علیه ایران اعمال خواهند کرد تا به خیال خام خود، پروژه «مهار همهجانبه ایران» را به سرانجام برسانند. حزب دموکرات آمریکا، با ۲ نماد «الاغ» و «کبوتر» شناخته میشود. با این حال «ماهیت کبوترهای خونخوار» سالهاست برای ملت ایران مشخص شده است؛ حتی برای اقلیت طرفدار «احیای برجام» که این روزها «بایدن» را به فرشته نجات سیاسی خود تبدیل کردهاند.
* کارشناس امور بینالملل
ارسال به دوستان
رئیس دیوان محاسبات:
عقد قراردادهای فوتبالی با مربیان خارجی نظم ندارد
رئیس دیوان محاسبات کشور درباره ورود این نهاد به قراردادهای فوتبال گفت: دیوان محاسبات هیأت نظارت ویژهای برای رسیدگی به قراردادهای خارجی تعیین کرده است. مهرداد بذرپاش، رئیس دیوان محاسبات کشور دیروز سهشنبه در جمع خبرنگاران با اشاره به مشکلات ایجاد شده در نقل و انتقالات خارجی در ورزش فوتبال، گفت: یکی از درخواستهای متعدد مردمی که حتی از جانب گروههای مختلف ورزشی، پیشکسوتان و فوتبالدوستان مطرح شده بود، موضوع رسیدگی به جرایم سنگین فدراسیون فوتبال و تیمهای پرطرفدار داخلی از جمله استقلال و پرسپولیس بود. وی با بیان اینکه هیات نظارت ویژهای برای رسیدگی جدی بر قرارداد با مربیان خارجی تعیین کردهایم، افزود: اینکه با بسیاری از مربیان قراردادهای سنگین منعقد و پول آنها پرداخت میشود ولی پس از پایان دوره مربیگری به واسطه شکایات انجامشده، باشگاهها و فدراسیون ما مجبور به پرداخت غرامت سنگینتری میشوند، به هیچ عنوان قابل قبول نیست. رئیس دیوان محاسبات کشور افزود: نظارت دیوان محاسبات بر حسابهای مالی باشگاههای دولتی همواره در پایان سال مالی به صورت عادی انجام میگرفت اما در حال حاضر به دلیل مباحث متعدد ایجادشده، این نظارت به صورت ویژهتری انجام خواهد شد. بذرپاش با یادآوری اینکه وظیفه اصلی اعضای هیأتمدیره تعیین شده برای باشگاهها، رسیدگی به وضعیت مالی باشگاه است، اضافه کرد: وظیفه فنی به عهده کادر فنی باشگاههاست و مسائل پیش آمده نشان میدهد دقت لازم در نحوه انعقاد قراردادها وجود نداشته است. وی در ادامه با بیان اینکه ورود دیوان محاسبات کشور منافی با اساسنامه فدراسیونها نیست، تصریح کرد: همه فدراسیونهای کشور بدون استثنا از منافع عمومی کشور استفاده میکنند و طبق قانون، دیوان محاسبات باید به حسابهای هر مجموعه، موسسه و نهادی که به نحوی از بودجه عمومی استفاده میکنند، رسیدگی کند. نحوه رسیدگیها به ۲ صورت مستقیم و غیرمستقیم از طریق وزارت ورزش انجام میشود. بذرپاش اضافه کرد: متاسفانه در حال حاضر انضباط قابل قبولی بر نحوه عقد قراردادها با مربیان خارجی وجود ندارد و شاهد بروز مشکلاتی در همکاری باشگاهها و تیمهای ملی با مربیان خارجی هستیم. وی یادآور شد: در حال حاضر شاهد تضاد منافع در برخی فدراسیونها هستیم که برخی مدیران وزارت ورزش در فدراسیونها و باشگاههای ورزشی سمت دارند و همین مساله یکی از دلایلی است که انگیزه کافی برای رسیدگی به این پروندهها وجود ندارد. وی در ادامه گفت: توصیه ما در مقطع کنونی این است که از ظرفیتهای داخلی برای جلوگیری از خروج ارز از کشور استفاده شود. در حال حاضر بسیاری از تیمها به دلیل مضیقههایی که در پرداخت حقوق به صورت ارزی دارند خود از چنین مسالهای استقبال نمیکنند. متاسفانه امروز برخی مربیان با آزمون و خطا وارد کشور میشوند و نمونه آن نیز همین چند مربی اخیری است که تیم ملی و باشگاههای پرطرفدار را دچار چالش جدی کردهاند. وی اضافه کرد: بنابراین توصیه ما به عنوان دستگاه نظارتی این است که از ظرفیت داخل استفاده شود، این توصیه از جانب وزارت ورزش نیز تاکید شده است.
ارسال به دوستان
هیأت اصراری دیوان عالی کشور درباره قتل میترا استاد رأی داد
نجفی عمدا کشت
هیأت اصراری دیوان عالی کشور با حضور 66 قاضی دیروز در حالی تشخیص داد قتل میترا استاد توسط محمدعلی نجفی، شهردار اسبق تهران عمدی بوده است که وی طی 15 ماه گذشته در همه بازجوییهای خود تلاش کرد برای فرار از جرم مرتکب شده، این اقدام را غیرعمد جلوه دهد.
به گزارش «وطن امروز»، هفتم خردادماه سال گذشته محمدعلی نجفی چهره سرشناس اصلاحطلب و شهردار اسبق تهران با شلیک گلوله همسر دوم خود، میترا استاد را از پای درآورد؛ رخداد عجیبی که حاشیههای فراوانی را در پی داشت، چرا که مقتول گویا قصد افشای اسراری از همسرش را داشت که نجفی با شلیک گلوله به قلب وی مانع افشاگری او شد.
اگرچه رضایت شاکیان این قتل جنجالی از قبل جلب شد اما با توجه به حساسیت اذهان عمومی به چنین پروندهای، دیروز جلسه هیأت اصراری دیوان عالی کشور با حضور 66 قاضی برگزار و پس از شور چند ساعته در نهایت این هیأت رأی به عمدی بودن قتل میترا استاد توسط همسر وی، محمدعلی نجفی داد.
در این جلسه نظرات قضات دیوان عالی کشور مطرح شد و در نهایت از مجموع قضات شرکتکننده که ٦٦ نفر بودند، ٣٩ نفر رأی دادگاه کیفری یک و ٢٧ نفر هم رأی دیوان عالی را تأیید کردند و بر همین اساس، هیأت عمومی دیوان عالی کشور قتل میترا استاد را قتل عمد اعلام کرد.
این جلسه با حضور تمام قضات دیوان عالی کشور از جمله حجج اسلام والمسلمین احمد مرتضویمقدم، رئیس دیوان و محمدجعفر منتظری، دادستان کل کشور برگزار شد. رئیس دیوان عالی کشور در ابتدای جلسه هیأت اصراری دیوان عالی کشور اظهار کرد: پرونده محمدعلی نجفی ویژگی خاصی ندارد و مانند تمام پروندههایی است که به صورت اصراری در هیأت عمومی دیوان عالی کشور مطرح میشود. رئیس دیوان عالی کشور درباره پروندههای اصراری بیان کرد: این پروندهها آنهایی هستند که بعد از اظهارنظر دیوان عالی کشور و ایراد به رأی و از آنجایی که نظر دادگاه با دیوان متفاوت است باید در هیأت عمومی مطرح شوند. مرتضویمقدم ادامه داد: پرونده آقای نجفی چندینبار بین دادگاه و دیوان مورد اختلاف قرار گرفت و به همین دلیل جلسه دیوان برای تعیین تکلیف آن برگزار شد. وی تصریح کرد: پرونده حاضر شاکی خصوصی ندارد و از حیث اینکه مسأله قصاص منتفی است، جنبه عمومی این جرم باید تعیین تکلیف شود. رئیس دیوان عالی کشور با بیان اینکه جنبه عمومی این پرونده از 2 حیث مورد توجه است، گفت: اگر جنایت واقع شده عمد باشد یک نوع مجازات دارد و اگر غیرعمد باشد نوع دیگری مجازات دارد. مرتضویمقدم بیان کرد: همانطور که گفته شد از لحاظ جنبه عمومی جرم باید بررسیها صورت گیرد، زیرا قصاص و دیه منتفی است. رئیس دیوان عالی کشور گفت: این جلسه نشان از آن دارد که قضات چقدر موشکافانه و با دقت پروندهها را مورد رسیدگی قرار میدهند. قضات ما بدون حب و بغض و استقلال کامل نظر میدهند و امروز هم رأی اکثریت صادر میشود. در ادامه رازینی، رئیس شعبه رسیدگیکننده دیوان عالی کشور با اشاره به پرونده محمدعلی نجفی اظهار کرد: هرچند در این پرونده شاکی خصوصی مصالحه کرده اما آنچه بر عهده دیوان عالی کشور است بررسی عمدی یا غیرعمدی بودن این پرونده و پروندههای دیگر است. وی ادامه داد: البته پرونده نجفی در شعبه نهم دادگاه کیفری یک استان تهران رسیدگی و قبلا حکم بر عمدی بودن قتل داده شده و حکم قصاص نیز صادر شده است. قاضی شعبه ۴۱ دیوان عالی کشور گفت: چیزی که موجب قتل عمد است تیراندازی و عمل کشنده است و توجه داشته باشید که عمل او کشنده است و کمانه کردن تیر از اراده مقتول خارج بوده است.
در ادامه محمدجعفر منتظری، دادستان کل کشور در جلسه دیوان عالی کشور درباره حکم پرونده محمدعلی نجفی اظهار کرد: این جلسه نشاندهنده آن است که فضای هیأت عمومی دیوان عالی کشور که عالیترین مرجع قضایی است، در چه فضای آزادی حرکت میکند. تعدادی از بدخواهان تصور میکنند دستگاه قضا در راستای اهدافی که آنها دنبال میکنند حرکت میکند که این موضوع نشانگر اندیشه غلط آنهاست. وی گفت: این جلسه نشاندهنده برگ زرینی از کتاب ارزشمند دستگاه قضا و قضاتی است که بدون هیچ خط مشی سیاسی دنبال کشف حقیقت هستند. وی در ادامه بیان کرد: با توجه به استدلالهای گفته شده، نظر من این است که در بررسی جامع این حادثه که منجر به قتل زن به دست شوهرش شده باید مؤلفههای موجود را بررسی کنیم. دادستان کل کشور با اشاره به این مؤلفهها گفت: مراتب این مؤلفهها با یکدیگر متفاوت است. اسلحه، نحوه ورود گلوله، آثار و شکل آن نکات خوبی است و از نظر کارشناسی راهگشا است اما قبل از اینکه به این نکات دقیق اسلحه بپردازیم باید قوه عاقله را مورد توجه قرار دهیم.
حجتالاسلاموالمسلمین منتظری با اشاره به محمدعلی نجفی گفت: اینکه از دیدگاه عادی به این فرد نگاه کنیم درست نیست، هر چند تفاوتی بین اشخاص نیست و از قضا پرونده برای هر کسی باشد تفاوتی ندارد اما برای تجزیه و تحلیل حادثه باید به این نکته توجه کنیم که فرد خاطی در چه مرتبهای از عقل و شعور و پختگی بوده است. وی ادامه داد: ازدواج دوم این آقا با خانم خود حدیث مفصلی است که ربطی به تشخیص قضا ندارد اما نمیتوان ساده از آن گذشت کرد. دادستان کل کشور با اشاره به رابطه نجفی و همسرش گفت: این اختلافات عادی زن و شوهری نبوده است، خانم اطلاعاتی داشته که آقا از افشای آن نگران بوده و در اظهارات متهم مشخص است. آقا در اظهارات خود گفته قضیه را تمام کنیم، منتظر مانده تا فرزند از خانه خارج شود، خانم وارد حمام شود و با توجه به اینکه شب قبل درگیری شدید داشتهاند، انتخاب حمام برای جنایت کاملا حسابشده بوده است. وی ادامه داد: آقا منتظر بوده خانم وارد حمام شود و اسلحه را مسلح میکند، اگر بنای ترساندن داشته، میتوانست در اتاق هم او را بترساند و فقط اسلحه را به او نشان دهد اما اسلحه را برداشته و از ضامن خارج کرده است. آیا این نشان از اراده و تصمیم آقا ندارد؟ دادستان کل کشور با اشاره به اظهارات نجفی گفت: او خودش گفته قصد کشتن نداشته است اما برداشتن اسلحه و توجه به اینکه اسلحه چیست خود مؤلفه است، مگر این آدم اسلحهشناس نبوده است؟ سپس او وارد حمام شده و فرض کنیم قصد ترساندن داشته و برای قویتر کردن ترساندن، گلولهای هم شلیک میکند مانند تیر هوایی زدن پلیس، اما اگر این آقا قصد ترساندن داشته با یک شلیک میترساند، چرا ۵ تیر شلیک کرد؟ وی گفت: متهم گفته کارد به استخوانم رسیده بوده و به همین دلیل تصمیم جنایی گرفته است و همچنین گفته است اختلافات بسیاری داشتهاند. دادستان کل کشور در ادامه گفت: مجموع مؤلفههای مندرج در بند «ب» ماده ۲۹۰ موجود است و به نظر من قتل عمد است. در جلسه هیأت اصراری دیوان عالی کشور در مجموع ۱۴ نفر درباره عمد یا غیر عمد بودن قتل میترا استاد به دست محمدعلی نجفی شهردار اسبق تهران صحبت کردند که اظهارات ۷ نفر در تأیید رأی دادگاه و ۷ نفر در تأیید رأی دیوان عالی کشور بود که پرونده در این جلسه به رأی گذاشته شد. پس از انجام رأیگیری در هیأت عمومی دیوان عالی کشور درباره پرونده محمدعلی نجفی، رئیس دیوان عالی کشور اظهار کرد: در نهایت ۳۹ قاضی رأی دادگاه کیفری و ۲۷ قاضی رأی شعبه ۴۱ دیوان عالی کشور را تأیید کردند و بر همین اساس قتل میترا استاد به دست محمدعلی نجفی شهردار اسبق تهران، «عمدی» شناخته شد.
ارسال به دوستان
«وطن امروز» گزارش میدهد؛ ایران برای دومینبار ۳ نفتکش حامل محموله بنزین با پرچم کشورمان به ونزوئلا فرستاد
مانور تحریمشکنی
* آخرین اطلاعات مکانی نفتکشها نشان میدهد از دماغه جنوبی آفریقا عبور کرده و به سمت کاراکاس در حرکت هستند
گروه اقتصادی: نفتکشهای ایرانی پس از چند ماه برای دومینبار با پرچم ایران محمولههای بنزین را به مقصد ونزوئلا حمل میکنند. بررسیها نشان میدهد 3 نفتکش ایران حامل 820 هزار بشکه بنزین هستند که اوایل مهرماه به ونزوئلا میرسند. این محموله نیاز ونزوئلا به بنزین را به مدت یک ماه برطرف میکند.
***
به گزارش «وطن امروز»، هفته پیش بود که خبرگزاری رویترز با استناد به دادههای موسسه رفینیتیو اِیکون (Refinitiv Eikon) که در زمینه رهگیری خطوط کشتیرانی فعالیت میکند، اعلام کرد چند نفتکش با پرچم ایران در حال دور زدن آفریقا برای رساندن بنزین به ونزوئلا هستند.
این نفتکشها هر کدام حدود 300 هزار بشکه بنزین از بندر عباس طی ماه گذشته بارگیری کردهاند و طبق اعلام منابع آگاه در حال انتقال این محموله به ونزوئلا هستند.
طبق اطلاعات ثبت شده از نفتکشها، پیشقراول این نفتکشها، نفتکش فارست (FOREST) است و پس از آن، نفتکش فورچون (FORTUNE) در حال انتقال محموله بنزین به ونزوئلاست. گمانهزنیهایی از سومین نفتکش هم وجود دارد، با این حال تقریبا هیچ اطلاعاتی از این نفتکش در دسترس نیست.
دادههای حاصل از سامانههای ردیابی نفتکشها نشان میدهد ۲ نفتکش فارست و فورچون، شنبه همین هفته سامانه مکانیابی خود (GPS) را حوالی بندر کیپتاون، پایتخت ساحلی آفریقای جنوبی (دماغه امید نیک) خاموش کردهاند. با توجه به دادههای ثبت شده از آخرین موقعیت و سرعت حرکت این نفتکشها، به نظر میرسد محموله سوخت ایران اوایل مهرماه به سواحل ونزوئلا رسیده و تحویل این کشور میشود.
* مشکلات پالایشگاههای ونزوئلا
کشور ونزوئلا با وجود داشتن یکی از عظیمترین ذخایر نفت در جهان، بشدت نیازمند واردات سوخت است. تاسیسات فرسوده پالایشگاهی این کشور مدتهاست به دلیل کمبود سرمایهگذاری در صنعت پالایشی خود، دچار مشکلات مختلف نظیر فرسودگی و... شده است.
کمیسیون بازسازی شرکت نفت دولتی ونزوئلا اعلام کرد دولت این کشور طرح توزیع سوخت را آغاز میکند و در حال بررسی پروژههای پالایشگاهی جدیدی در بحبوحه کمبود شدید بنزین است. «نیکلاس مادورو» رئیسجمهور ونزوئلا پس از سالها کمبود سرمایهگذاری در کشور سعی دارد تولید پالایشگاههای تعطیل شده خود را با ظرفیت حدود 3/1 میلیون بشکه در روز دوباره فعال کند و در همین حین منتظر ۳ محموله دیگر از سوخت ایران است تا برای چند هفته تقاضای آن برای بنزین را تامین کند.
* مداخلات آمریکا در تأمین سوخت ونزوئلا
علاوه بر این، اخیرا خبرهایی از مداخلات آمریکا با هدف خرابکاری در حوزه سوخترسانی ونزوئلا منتشر شده است. شنبه همین هفته بود که دولت ونزوئلا اعلام کرد یک جاسوس آمریکایی را با سلاحهای سنگین و پول در نزدیکی ۲ پالایشگاه در ایالت «فالکون» دستگیر کرده است. به نوشته راشاتودی، فرد دستگیر شده سابقا تفنگدار دریایی آمریکایی بوده و برای سیا در عراق کار کرده است. نیکلاس مادورو در یک نطق تلویزیونی گفت این جاسوس به دنبال گردآوری اطلاعات از این پالایشگاهها بود. طبق گفته مادورو، فرد بازداشتشده آمریکایی عضو تفنگداران دریایی آمریکاست و در عراق با «سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا» (سیا) همکاری داشته است. رئیسجمهور ونزوئلا گفت این فرد با «سلاحهای سنگین و تخصصی و مقادیر زیادی پول» دستگیر شد. رئیسجمهور ونزوئلا اضافه کرد او بعد از دستگیری این جاسوس دستور تشدید تدابیر امنیتی در پالایشگاههای ونزوئلا را صادر کرده است. مادورو ساعاتی قبل از این سخنرانی گفته بود وزارت نفت ونزوئلا، توطئه ایجاد انفجار در پالایشگاه «الپالیتو» در کاراکاس را ناکام گذاشته است.
* مشکل سوخت در پمپ بنزینهای ونزوئلا
کمبود حاملهای انرژی در ونزوئلا در روزهای گذشته به خاطر پایین بودن سطح تولید در این کشور آمریکای لاتین بدتر شده و حالا صفهای طولانی برای دریافت سوخت در پمپ بنزینهای این کشور ایجاد شده و نیاز ونزوئلا به واردات روز به روز بیشتر میشود. پمپ بنزینهای ونزوئلا همچنان شاهد ساعتها و حتی روزها انتظار برای سوخت هستند و اعتراضات کوچک بر سر عرضه محدود سوخت در سراسر کشور ادامه دارد. شرکت نفت دولتی ونزوئلا طی بیانیهای اعلام کرد: «ما یک طرح اضطراری مخصوص و موقتی برای عرضه سوخت داریم که هدف آن تنظیم کردن و قانونمند کردن توزیع سوخت در کوتاهمدت و میانمدت است». شرکت نفت ونزوئلا سعی دارد تولید بنزین در واحد کراکینگ کاتالیزوری پالایشگاه «ال پالیتو» با ظرفیت 60 هزار بشکه در روز را دوباره فعال کند ولی هنوز موفق نبوده است.
* تکرار تحقیر تحریم
ارسال 5 نفتکش حامل بنزین ایران به ونزوئلا در ابتدای خردادماه سال جاری به نامهای Fortune، Forest، Faxon، Petunia، Clavel باعث تحقیر تحریمهای آمریکا شد. این کشتیها از روزهای پایانی اسفندماه سال گذشته در مسیر بودند و در نهایت بدون هیچ مشکلی در کاراکاس پهلوگیری کردند.
نکته قابل توجه این تجارت ارسال محمولهها با پرچم کشورمان و به صورت رسمی بود. پس از این موفقیت که باعث عصبانیت غربیها شد، اخباری مبنی بر توقف نفتکشهای ایرانی در مسیر ونزوئلا و توقیف محموله آنها توسط ایالات متحده آمریکا منتشر شد که بعدها مشخص شد اساسا این نفتکشها ایرانی نبوده و صرفا محموله از بنزین ایران بوده است. حالا ایران برای دومینبار به طور رسمی 2 نفتکش جدید راهی ونزوئلا کرده است و تاکنون هیچ قدرتی توان تعرض به آن را نداشته است.
گفتنی است بنزینهای فرستادهشده به ونزوئلا مازاد تولید بنزین کشورمان است که تا پیش از این به کشورهایی مانند عراق صادر یا به دلیل نبود نظارت کافی و کارت سوخت به افغانستان، پاکستان و ترکیه قاچاق میشد. پس از سهمیهبندی بنزین، میانگین مصرف روزانه بنزین کشورمان از 90 میلیون لیتر به 60 میلیون لیتر کاهش پیدا کرد. با شیوع ویروس کرونا میزان مصرف باز هم کاهش پیدا کرده است. با در نظر گرفتن تولید روزانه 110 میلیون لیتری تمام پالایشگاههای کشور، نزدیک به 60 میلیون لیتر مازاد تولید بنزین در کشورمان وجود دارد. با وجود اینکه شیوه و نحوه سهمیهبندی بنزین در آبانماه سال 98 به بدترین حالت ممکن رخ داد و نماد بارز بیبرنامگی دولت تدبیر و امید بود اما نفس هدفمندی بنزین باعث شد مصرف بیرویه خودروها از جیب تمام مردم محدود شود و پس از صادرات، در اختیار تمام اقشار مردم قرار گیرد.
ارسال به دوستان
واکنش مقامات آمریکایی به خبر کذب نشریه پولیتیکو علیه ایران، نشان از عمق هراس آمریکا از وعده انتقام خون شهید سلیمانی دارد
کابوس انتقام
دونالد ترامپ در پی گزارش یک نشریه آمریکایی که ایران را به برنامهریزی برای ترور سفیر آمریکا در آفریقای جنوبی به انتقام خون سردار سلیمانی متهم کرده بود، در توئیتی ادعا کرد هر گونه اقدام ایران به تلافی ترور سردار سلیمانی را «هزار بار شدیدتر» پاسخ خواهد داد.
به گزارش «وطن امروز»، چندی قبل نشریه پولیتیکو به نقل از یک مقام آمریکایی مدعی شد ایران در فکر ترور لانا مارکس، سفیر آمریکا در آفریقای جنوبی با هدف تلافی ترور سردار قاسم سلیمانی است؛ خبری که بهرغم تکذیب آن از سوی ایران، با واکنش شدید مقامات آمریکایی مواجه شد. واکنش آمریکاییها به این خبر کذب، نشان داد ترس از انتقام ایران در پاسخ به ترور سردار سلیمانی، به عنوان یک «هراس ساختاری» در ارکان حاکمیتی ایالات متحده نهادینه شده است.
دونالد ترامپ در این باره در 2 توئیت پیاپی با تکرار اتهامات خود علیه ایران، با بیان اینکه «بر اساس گزارشهای رسانهها، ایران ممکن است در حال طرحریزی برای یک قتل هدفمند یا حمله به آمریکا باشد تا انتقام کشتن [سردار قاسم] سلیمانی را بگیرد»، ادعا کرد: هر گونه حمله، به هر نوعی علیه ایالات متحده با حملهای هزار برابر قویتر علیه ایران مواجه خواهد شد.
مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا هم در مصاحبهای اظهار داشت: «خیلی شفاف به جمهوری اسلامی ایران میگوییم هر نوع حرکتی از جمله حمله به آمریکا یا هر مکانی که در آن دیپلماتهای آمریکایی، سفیر یا سایر کارمندان سفارت باشند، کاملا غیرقابل قبول است».
فضاسازی آمریکاییها علیه ایران در حالی انجام شد که خبر برنامهریزی ایران برای ترور سفیر آمریکا در آفریقای جنوبی در همان ساعات اولیه از سوی وزارت امور خارجه ایران تکذیب شد و سخنگوی وزارت خارجه آفریقای جنوبی نیز از شنیدن آن اظهار تعجب کرد. سعید خطیبزاده در واکنش به گزارش نشریه پولیتیکو، آن را گزارشی «سفارشی»، «هدفمند» و «مغرضانه» خواند و به مسؤولان آمریکایی توصیه کرد دست از این روشهای پوسیده برای فضاسازی علیه جمهوری اسلامی بردارند. همچنین لونا انجیکنگلله، سخنگوی وزارت خارجه آفریقای جنوبی در گفتوگویی با شبکه بلومبرگ گفت که این ادعاها دولت پورتوریا را شگفتزده کرده است. او با اظهار بیخبری از این موضوع گفت: ما امروز صبح از این گزارش مطلع شدیم.
* نه میبخشیم، نه فراموش میکنیم
از همان نخستین روزهای پس از ترور سردار سلیمانی، جمهوری اسلامی اعلام کرد انتقام خون حاجقاسم از آمریکا، استراتژی قطعی ایران خواهد بود. حمله موشکی سپاه پاسداران به پایگاه نظامی آمریکا در عینالاسد نیز از سوی رهبر معظم انقلاب «تنها یک سیلی» نامگذاری شد، نه انتقامی که جمهوری اسلامی وعده آن را داده است.
ایران برای انتقام سردار سلیمانی یک موضوع راهبردی را مطرح کرد: خروج کامل آمریکا از منطقه.
البته در سالهای گذشته این استراتژی مورد توجه ایران بود و جزء اهداف اساسی سپاه قدس به حساب میآمد اما پس از ترور سردار سلیمانی همانگونه که این موضوع مورد تاکید رهبر حکیم انقلاب قرار گرفت، خروج آمریکا از منطقه به راهبرد اصلی و نقطه کانونی فعالیتهای برونمرزی ایران تبدیل و تمام ظرفیتهای در دسترس برای اجرایی کردن این راهبرد به کار گرفته شد. به بیان دیگر، مجبور کردن آمریکا به خروج از منطقه همان انتقام سختی است که جمهوری اسلامی آن را به مقامات ایالات متحده وعده داده است. نشانههای محقق شدن این وعده در آینده در دسترس نیز در شرایط کنونی منطقه قابل مشاهده است. پارلمان عراق طرح خروج نظامیان آمریکا از این کشور را در همان روزهای ابتدایی پس از ترور سردار سلیمانی به تصویب رساند و از آن روز تاکنون بسیاری از گروههای سیاسی و اجتماعی عراق بر لزوم سریعتر اجرایی شدن این مصوبه پافشاری کرده و برای تحقق آن گامهایی را برداشتهاند.
بر این اساس، تقلیل دادن انتقام شهید سلیمانی به مجازات افراد آمریکایی که در شهادت سردار سلیمانی شرکت نداشتند گزارهای ناصحیح در تبیین رفتار جمهوری اسلامی است؛ مسالهای که خطیبزاده، سخنگوی وزارت امور خارجه نیز در اظهارات اخیر خود به آن اشاره کرد و گفت: جمهوری اسلامی ایران همانگونه که بارها اعلام کرده است پیگیری حقوقی بینالمللی در ارتباط با ترور مجرمانه و بزدلانه سردار سلیمانی را در تمام سطوح ادامه خواهد داد و این اقدام تروریستی را نه میبخشد و نه فراموش میکند.
علاوه بر این، این نکته را هم نباید فراموش کرد که سفیر ایالات متحده در یک کشور آفریقایی، در ترازی نیست که حذف آن، معادل انتقام خون شهید سلیمانی باشد. به طور قطع در صورتی که جمهوری اسلامی اراده کند تا انتقام خون سردار سلیمانی را در قالب حذف برخی مقامات آمریکایی بگیرد، گزینههای مورد نظر، افرادی خواهند بود که به صورت مستقیم در ترور سردار سلیمانی نقش داشتهاند.
* سریال لافزنیهای ترامپ
گذشته از محتوای خبری که دونالد ترامپ به آن واکنش نشان داد، ادبیات تهدیدآمیز وی در قبال ایران نیز نکتهای بود که مورد توجه برخی فعالان سیاسی آمریکایی و ایرانی قرار گرفت. بنرودز، مشاور امنیت ملی کاخ سفید در دولت پیشین آمریکا با انتقاد از ادبیات تهدیدآمیز ترامپ، تاکید کرد رویکرد رئیسجمهور آمریکا در برابر ایران هیچ دستاوردی نداشته جز اینکه امنیت آمریکا را کاهش داده است.
باید یادآوری کرد که دونالد ترامپ بعد از ترور سردار سلیمانی، با ادبیات تندی ادعا کرد در صورت پاسخ جمهوری اسلامی به این ترور به 52 نقطه کشور حمله میکند. حال آنکه بعد از حمله موشکی ایران به پایگاه نظامی آمریکایی در عینالاسد، ترامپ در یک نشست خبری با چرخش 180 درجهای در لحن و مواضعش، از لزوم صلح با ایران سخن گفت.
* تشدید پروژه ایرانهراسی
به نظر میرسد درباره فضاسازی اخیر آمریکاییها علیه ایران به نکته دیگری هم باید اشاره کرد و آن هم نیاز آمریکاییها به تشدید پروژه ایرانهراسی در فضای افکار عمومی جهان است. مقامات ایالات متحده طی چند ماه گذشته سعی داشتند به افکار عمومی جهان و کشورهای عضو شورای امنیت القا کنند که لغو تحریمهای تسلیحاتی ایران تهدیدی برای امنیت جهان خواهد بود. بعد از شکست آمریکا در نشست شورای امنیت برای تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران، ترامپ و پمپئو در اظهاراتی تلافیجویانه بیان داشتند مکانیسم ماشه را علیه ایران فعال خواهند کرد؛ ادعایی که شانس موفقیت آن از همان ابتدا با تردیدهای جدی کارشناسان مواجه شد. بنا بر نظر برخی کارشناسان، تشدید فضای ایرانهراسی در جهان، آمریکاییها را برای به نتیجه رسیدن سناریوهایشان علیه ایران کمک خواهد کرد. این امر، برگ برندهای هم برای ترامپ در آستانه انتخابات 2020 آمریکا خواهد بود.
ارسال به دوستان
گزارش «وطن امروز» از فراز و نشیب فعالیتهای انجمن تئاتر انقلاب و دفاعمقدس
از اقتباس تا استعدادیابی
گروه فرهنگ و هنر: در روزهایی که کرونا اهالی تئاتر را خانهنشین کرده است، انجمن تئاتر انقلاب و دفاعمقدس با چند طرح مختلف پیگیر حفظ پویایی فضای تئاتر کشور بویژه در حوزه تولید آثار مرتبط با حال و هوای دفاعمقدس و انقلاب اسلامی است؛ اتفاقی که در نهایت باعث شد روز گذشته، حمید نیلی، مدیر عامل انجمن تئاتر انقلاب و دفاعمقدس با حضور در تماشاخانه سرو و در جمع اهالی رسانه هم از اقدامات صورت گرفته در این حوزه بگوید و هم برنامههای این انجمن همزمان با چهلمین سالگرد حماسه دفاعمقدس را تشریح کند.
* دومین همایش سردار آسمانی برگزار میشود
حمید نیلی در ابتدای صحبتهایش با عرض ادب به ساحت پیامبر اعظم(ص) و محکوم کردن اتفاق نامأنوس و موهن مجله شارلی ابدو و گرامیداشت چهلمین سالگرد دفاعمقدس، عنوان کرد: امیدوارم جامعه تئاتر کشور در چهلمین سالگرد بتواند دین خود را به شهدای حماسه دفاعمقدس ادا کند.
او با ارائه گزارش کاری از فعالیتهای این مدت اخیر انجمن تئاتر انقلاب و دفاعمقدس گفت: انجمن در این چند سال سعی کرده پویایی خود را حفظ کند، ما هم به همان شیوه ادامه راه دادیم که البته همزمان با آغاز حضور ما در انجمن، اتفاق ناگواری در عرضه بینالمللی رخ داد که همان شهادت حاجقاسم سلیمانی بود؛ اتفاقی که البته همه ما بعد از آن حضور باشکوه مردم را در آیین تشییع پیکر ایشان دیدیم. هنرمندان هم به نوعی باید نسبت به ایشان ادای دین میکردند؛ به همین خاطر به سرعت برای برگزاری همایش «سردار آسمانی» در جوار مقبره ایشان برنامهریزی کردیم که مورد استقبال قرار گرفت و همچنین محفل «نمایش خاطره» را با حضور یکی از یاران نزدیک حاج قاسم سلیمانی برگزار کردیم و قرار شد چند اثر در این باره تولید شود.
اما خبر ویژه نیلی در این نشست را باید اعلام برگزاری دومین دوره همایش «سردار آسمانی» دانست. او در این زمینه اظهار کرد: با هماهنگی اداره کل ارشاد اسلامی استان کرمان و انجمن قرار شد دومین همایش سردار را در زمان شهادت سردار سلیمانی داشته باشیم که الان در حال گردآوری آثار هستیم و اساس این کار هم خیابانی در خود کرمان خواهد بود.
* ارسال ۱۳۰۰ اثر به دبیرخانه «تئاتر مقاومت»
نیلی در خلال صحبتهایش به مساله کرونا و پیامدهای شیوع این ویروس منحوس در فعالیتهای جامعه تئاتر اشاره کرد و گفت: «فضای تئاتر تازه از بهمنماه شکل میگیرد و مخاطب به سمت سالنها میآید اما کرونا همان زمان غافلگیرمان کرد و خمودگی به تئاتر آمد، البته ما به پیشنهاد دوستان، جشنواره «تئاتر+خانه» را راه انداختیم تا فضای تئاتر سرد نشود».
او که دبیری هفدهمین جشنواره تئاتر مقاومت را هم برعهده دارد، در بخش دیگری از سخنان خود به تدوین فراخوان جشنواره هفدهم در اردیبهشت ۹۹ اشاره کرد و گفت: از ۸۰۰ گروه ثبت شده در سراسر کشور دعوت کردیم تا در این جشنواره شرکت کنند و تاکنون یکهزار و ۳۰۰ اثر به دبیرخانه جشنواره رسیده که غیر از آثار بخش نمایشنامهنویسی، باقی آثار ارزیابی شده است.
* از انتشار مجدد «نقش صحنه» تا راهاندازی «سرو»
نیلی از انتشار ماهنامه «نقش صحنه» به عنوان دیگر فعالیتهای انجمن تئاتر انقلاب و دفاعمقدس نام برد و افزود: «این ماهنامه که 10 سال انتشارش متوقف شده بود را با رویکرد عمومی تئاتر و همچنین پرداختن به حوزه تخصصی به صورت دیجیتال منتشر کردیم. ۳ شماره ماهنامه آماده شده و چهارمین شماره نیز ویژه چهلمین سالگرد حماسه دفاعمقدس منتشر میشود». وی سپس از طراحی سایت تخصصی تئاتر دفاعمقدس به عنوان یکی دیگر از برنامههای انجمن یاد کرد. مدیرعامل انجمن تئاتر انقلاب و دفاعمقدس در ادامه به فعالیتهای تماشاخانه سرو اشاره و تأکید کرد: «ما تماشاخانه سرو را به عنوان یک کمپانی در نظر گرفتهایم که در زمینه تولید هم فعالیت کند. نگاه تماشاخانه در زمینه تولید نگاه جدیدی شده است».
* استعدادیابی در حوزه تئاتر رادیویی
نیلی اما در بخش دوم صحبتهایش از این گفت که انجمن تئاتر انقلاب و دفاعمقدس قصد دارد تا همزمان با چهلمین سالگرد حماسه دفاعمقدس چه کارهایی را انجام دهد. بنا بر آنچه که او در جمع اهالی رسانه گفت، این انجمن با هدف استعدادیابی و تولید آثار رادیویی، با رادیو نمایش تفاهمنامهای را منعقد کرده است که آثاری در این حوزه تولید کند. همچنین تفاهمنامهای میان این انجمن با سازمان فرهنگی- هنری شهرداری تهران امضا شده است که طی آن ۴۰ نمایش خیابانی مطرح کشور در نقاط مختلف اجرا شود و همچنین با همکاری سازمان در مهرماه از هنرمندان تئاتر دفاعمقدس قدردانی شود.
نیلی همچنین درباره برنامههایی که در حوزه آسیبشناسی تئاتر انقلاب و دفاعمقدس قرار است صورت بگیرد نیز اظهار کرد: تئاتر دفاعمقدس فراز و فرودهایی داشته است و قصد داریم نشست آسیبشناسی تئاتر دفاعمقدس در ۴ دهه گذشته را در تئاتر شهر برگزار کنیم. وی رونمایی از ۲ نمایشنامه اثر لیلی عاج و شهرام کرمی و همچنین رونمایی از کتاب نقد و بررسی ۴۰ نمایشنامه نگارش شده با موضوع دفاعمقدس را به عنوان دیگر برنامههای انجمن در چهلمین سالگرد حماسه دفاعمقدس نام برد.
* توجه به «اقتباس» در نمایشنامهنویسی
مدیرعامل انجمن تئاتر انقلاب و دفاعمقدس درباره برنامههای این انجمن در زمینه تولید نمایشنامه در طول سال هم اظهار کرد: خوشبختانه مدیرعامل بنیاد فرهنگی روایت، نگاهی ویژه و حمایتی به تئاتر دارد. قصد داریم بحث اردوهای نمایشنامهنویسان در نقاط کمتر دیده شده دوران دفاعمقدس را از سر بگیریم که البته وضعیت شیوع ویروس کرونا این امر را به تعویق انداخت. ما کتابهای خوبی از سرداران دفاعمقدس داریم که باید بر اساس آنها نمایشنامه تولید شود. در جشنواره مقاومت بحث اقتباس و اورجینال بودن نمایشنامهها را مطرح کردیم و در بخش نمایشنامهنویسی جشنواره بیش از ۲۰۰ اثر به دستمان رسیده است. قصد داریم برنامه «نمایش خاطره» را ادامه دهیم تا بر اساس خاطراتی که در این برنامه بیان میشود، نمایشنامه تولید شود.
* شفافسازی درباره بودجه ۲ میلیاردی
نیلی در پایان درباره میزان بودجه انجمن تئاتر انقلاب و دفاعمقدس و اینکه در زمینه هزینهکرد این بودجه آیا شفافسازی صورت خواهد گرفت یا خیر، تصریح کرد: کارهای هر نهادی میتواند نحوه هزینهکرد بودجه را شفافسازی کند. سعی کردیم از ۲ میلیارد بودجهای که انجمن در اختیار دارد، استفاده بهینه کنیم و در پایان بیلان کاری خوبی را ارائه دهیم.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|