گروه سیاسی: «ابعاد نظامی احتمالی برنامه هسته‌ای ایران باید به نحوی پاسخ داده شود.» این جمله را نه نتانیاهو گفته است و نه سایت صهیونیستی دبکا که به آدرس انحرافی دولت در پاسخ به انتقادات هسته‌ای تبدیل شده است، این عبارت از سوی رئیس تیم مذاکره‌کننده آمریکا در گروه 1+5 یعنی وندی شرمن در جمع خبرنگاران اسرائیلی در بیت‌المقدس عنوان شد. این اظهارات بلافاصله پس از اتمام مذاکرات وین صورت گرفته است. شرمن بعد از مذاکرات وین به سرزمین‌های اشغالی سفر کرد تا برای سران رژیم صهیونیستی گزارش مذاکرات را ارائه کند. البته او در این میان به نتانیاهو نیز ابراز علاقه کرد. وی در نشست خبری خود در جمع خبرنگاران اسرائیلی گفت: من احترام خاصی برای نتانیاهو قائلم. اظهارات شرمن در سرزمین‌های اشغالی و سفرهای متعدد آمریکایی‌ها برای هماهنگی با دوستان صهیونیست خود نشان می‌دهد نقش محوری اسرائیل در مذاکرات هسته‌ای 1+5 با ایران هر روز قوت بیشتری پیدا می‌کند.  به گزارش فارس، وندی شرمن، رئیس تیم‌ مذاکره‌کننده آمریکایی در جمع خبرنگاران اسرائیلی در بیت‌المقدس گفت: یک اقدام درباره موفقیت گفت‌وگوها با ایران وجود دارد و آن این است که ایران موفق به دستیابی به سلاح هسته‌ای نخواهد بود. حق غنی‌سازی از جمله موضوعات مورد بحث در توافق ایران و 1+5 است. تیم مذاکره‌کننده ایرانی بارها به این مساله اشاره کرده‌ است که حق غنی‌سازی ایران با این توافق به رسمیت شناخته شد. مطلبی که رئیس‌جمهور نیز به صورت علنی بدان پرداخت اما با انجام توافق ژنو و پایان دور اول مذاکرات وین این موضوع هنوز در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. آنچه شرمن درباره برنامه غنی‌سازی ایران در جمع خبرنگاران اسرائیلی عنوان کرد با 4 قید ممکن، کوچک، مجزا و تحت نظارت همراه بود که به‌خوبی ابهامات در این باره را پررنگ‌تر می‌کند. وی با اشاره به این موضوع گفت: توافق با ایران درباره راستی‌آزمایی، راستی‌آزمایی و راستی‌آزمایی است. این ممکن است که ایران برنامه غنی‌سازی کوچک و مجزا خواهد داشت اما این بخشی از مذاکرات خواهد بود. وی ادامه داد: ما قصد داریم تا 20 جولای (29 تیر) با ایران توافق کنیم. اگر در پایان ایران بخواهد برنامه غنی‌سازی کوچکی داشته باشد که پاسخ نیازهای عملی را بدهد، این برنامه باید محدود و تحت نظارت باشد. این مقام آمریکایی گفت: از زمان اجرای توافق ژنو، ایران به تمام تعهداتش پایبند بوده است. ما باید راضی باشیم که اگر آنها برنامه غنی‌سازی داشته باشند، برنامه‌ای محدود است. در غیر این صورت توافقی نخواهد بود.
اسرائیل باید در جریان باشد
نقش اساسی اسرائیل در پیشبرد اهداف 1+5 مطلب قابل انکاری نیست. این موضوع این بار به شکلی کاملا صریح از زبان وندی شرمن در بیت‌المقدس مطرح شد. وی گفت: این مهم است که مقامات اسرائیلی بدانند که گفت‌وگوها چگونه پیش می‌رود و از آنها ایده دریافت کنیم. احساس می‌کنیم در وین پیشرفت حاصل شد و ما مسیری رو به جلو برای نحوه ادامه گفت‌وگوها داریم. رئیس تیم مذاکره‌کننده آمریکایی افزود: به همه نگرانی‌های ما درباره برنامه هسته‌ای ایران باید پرداخته شود تا توافق حاصل شود. من می‌دانم که اسرائیل سوالات بسیاری درباره این گفت‌وگوها دارد و همچنین درباره اینکه ما بتوانیم اطمینان حاصل کنیم که ایران به سلاح هسته‌ای دست نخواهد یافت، تردید وجود دارد. وی افزود: ما به مذاکرات با نگاه مثبت‌تر از آنچه واقعی است وارد نمی‌شویم و نمی‌دانیم آیا بتوانیم این موضوع را از طریق دیپلماتیک حل کنیم یا نه.
دوست داشتم هیچ غنی‌سازی در ایران نبود
هنوز جمله معروف اوباما که «اگر می‌توانستم پیچ و مهره‌های تاسیسات هسته‌ای ایران را هم باز می‌کردم» از یاد نرفته است که وندی شرمن با تکرار ادبیات رئیس‌جمهور آمریکا در نشست خبری خود در سرزمین‌های اشغالی بیان داشت: من دوست داشتم هیچ غنی‌سازی و هیچ تاسیساتی در ایران وجود نداشت اما این بدان معنی نیست که من به این هدف می‌رسم یا این تنها مسیر است.  وی گفت: ما نمی‌دانیم بتوانیم توافق کنیم یا نه اما باید راهش را پیدا کنیم، چون عواقب عدم توافق خیلی سخت خواهد بود. وی تاکید کرد: من فکر می‌کنم اوباما و نتانیاهو هفته آینده بحث سخت و جدی درباره ایران خواهند داشت.
به ابعاد نظامی ایران می‌پردازیم
موضوع مذاکرات ایران و 1+5 صرفا برنامه هسته‌ای است. این مطلب هم در سیاست‌های کلان نظام تعریف شده و هم تیم مذاکره‌کننده به خوبی از آن آگاه بوده و نسبت به این موضوع نیز تاکید کرده‌است اما آنچه ایجاد نگرانی کرده است تاکیدات چندین باره مقامات آمریکایی درباره مطرح بودن ابعاد برنامه‌های نظامی ایران و گاهی با اشاره خاص به موضوع موشک‌های بالستیک است. شرمن در ادامه نشست خبری خود در پاسخ به این سوال که آیا برنامه موشکی ایران هم مورد بحث قرار می‌گیرد، گفت: تمام نگرانی‌های ما در طول مذاکرات مورد بحث قرار می‌گیرد. من به آیپک اعلام کردم تحریم‌ها ایران را به میز مذاکره آورد و حالا باید به دیپلماسی هم یک فرصت داد. رئیس تیم مذاکره‌کننده آمریکا گفت: ابعاد نظامی احتمالی برنامه هسته‌ای ایران باید به نحوی پاسخ داده شود. تمام اعضای 1+5 و همچنین ایران متعهدند تا 20 جولای به توافق برسند اما اگر به زمان بیشتر نیاز داشتیم، از این زمان استفاده می‌کنیم. در هر صورت هرگونه تمدید زمان مذاکرات باید با موافقت طرفین باشد تا هیچ‌کس وقت‌کشی نکند. وی افزود: تا عادی‌سازی روابط با ایران راه درازی در پیش داریم.

دکتر مجتبی  اصغری: وزیر محترم امور خارجه اخیرا فرموده‌اند «99 درصد حرف‌های گروه‌های فشار آمریکایی در آمریکا هم دیده نمی‌شود اما در رسانه‌های ایرانی منتشر می‌شود/ این کار دارد به حرف‌های نامربوط فضای ارائه می‌دهد».
پیش از این هم در موضوع مهم توافقنامه ژنو بعضا برخی نهادها، روزنامه‌ها را ممنوع‌التحقیق اعلام کرده بودند تا به قولی از انتشار صحبت‌های سایر طرفین که قطعا هر چه بگویند «فقط مصرف داخلی دارد و لاغیر(!)» جلوگیری شود.
در پاسخ به چنین فرمایشاتی باید متذکر شد آنچه آمریکا را تبدیل به ابرقدرتی حقیقی در فضای دهه‌های گذشته کرد «قدرت رسانه‌ای» این کشور بود که حتی توان آن از قدرت دفاعی و پیشرفت‌های تکنولوژیک آمریکایی‌ها نیز بسیار بیشتر بود. امروز نیز به ‌رغم افول سیاسی و اقتصادی، همین دستگاه رسانه‌ای جهانی، کماکان در مقام اول خوراک‌سازی ایستاده است. پس صحبت‌کردن درباره چنین قدرت بزرگی با قید 99 درصدی اندکی غیرعلمی است!
در آمریکا رسانه‌ها نیز همانند دستگاه سیاست خارجی به عمد توسط مدیریتی واحد، میان دو گروه صلح‌طلب و جنگ‌طلب تقسیم شده‌اند. آتلانتیک گروپ و نیویورک تایمز و سی‌ان‌ان یک طرف ماجرا ایستاده‌اند و فاکس و واشنگتن‌پست و نیوزویک و سایر رسانه‌های وابسته به جنگ‌طلبان طرف دیگر قضیه بر طبل راهکارهای رئالیستی می‌کوبند.
صلح‌طلبان و جنگ‌طلبان همگی تحت مدیریت واحد نهادهای فراماسونری تغذیه می‌شوند. از «دیوید برادلی» مالک گروه رسانه‌ای آتلانتیک گرفته تا اریک اشمیت از مدیران گوگل که هر دو همراه با فرید زکریا مدیر و تحلیلگر برجسته سی‌ان‌ان، از اعضای «بنیاد نیو آمریکا» با رویکرد تخصصی طراحی رویکردهای نفوذ نرم در جهان به شمار می‌روند. در مقابل مجله معروف تایم و نیوزویک نیز سهم جان میر یهودی هستند. به این لیست اختصاری دیلی‌نیوز یهودیان، نشریه هفتگی فوروارد یهودیان و واشنگتن‌پست یهودیان را نیز اضافه کنید! حتی بنیادها و مراکز تحقیقاتی آمریکایی نیز میان دو گروه حامی جنگ و صلح تقسیم شده‌اند حال آنکه در بالادست ماجرا تیم‌های توصیه‌کننده به صلح یا جنگ هر دو از یک آخور تغذیه می‌شوند! مراکزی همچون «جست‌وجوی زمینه‌های مشترک»، «پلوشرز»، «بنیاد استار»، «بنیاد کارنگی»، «انستیتو جامعه باز» و «انستیتو خاورمیانه» همواره در برابر بنیادهای جنگ‌طلبان به ارائه تحلیل‌ها و راهکارهای متفاوت و بعضا متضاد در عرصه سیاست خارجی آمریکا اشتغال داشته‌اند.  آنچه از مفهوم «صلح جهانی» در دستگاه سیاست خارجی آمریکا در موقعیت فعلی برداشت می‌شود، راهکاری موقت برای اجتناب از جنگ با ایران در شرایطی است که آمریکا به‌هیچ‌وجه نه قدرت ورود به آن را دارد و نه نتایج چنین جنگ فرضی‌ای به نفع وجهه آمریکا در جهان و خاورمیانه قابل تعبیر است. از دوره جنگ سرد تاکنون عرصه سیاست خارجی آمریکا همیشه میان دوقطبی جنگ و صلح دست به دست شده است. در برخی موارد بنا بر مصالح آمریکا یا حتی به دلیل بدفهمی سیاستمداران این کشور از شرایط جهانی، جنگی به راه افتاده و در برخی موارد نیز سازش با کشورها در قالب امضای توافقنامه یا پلان اول از نقشه بلندمدت نفوذ نرم، برای باز‌شدن گارد حریف در دستور کار قرار گرفته است.
 آنچه واقعی است وجود نداشتن جنگی حقیقی میان دو گروه جنگ‌طلب و صلح‌طلب آمریکایی است. این دو راهکار همواره به صورت دو مسیر موازی که هرگز همدیگر را قطع نمی‌کنند برآمده از خاستگاهی واحد به رقابت با یکدیگر پرداخته‌اند. پس به‌رغم وجود رقابت نرم سیاسی برای رشد و پیشرفت تحلیل‌های متنوع در فضای سیاست خارجی آمریکا، القای این موضوع به فضای رسانه‌ای کشور که به جای پایش هر دو گروه بهتر است فقط به صحبت‌ها و تحلیل‌های صلح‌طلبان موذی توجه کنیم، قطعا راهکاری است که آمریکایی‌ها برای کشورهای مقابل‌شان در منازعات بین‌المللی توصیه می‌کنند!
وادادن در برابر شعارهای توخالی که به عنوان تاکتیکی جنگی در عرصه سیاست خارجی از جانب رسانه‌ها و سیاستمداران رقیب اجرایی می‌شود و باور‌کردن چنین استراتژی دوقطبی نتیجه‌‌اش می‌شود بی‌تحلیل ماندن در برابر این واقعیت که «جورج سوروس» همان کسی است که هزینه بخش قابل‌توجهی از پروژه براندازی نظام جمهوری اسلامی در فتنه سبز را برعهده داشت اما همین فرد یک سال پیش از فتنه دست خاتمی را برای همکاری‌های متقابل آتی فشرد! یا همین سوروس که در مقطعی هوادار سرسخت حمله به ایران بود اکنون از موافقان جدی طرح صلح با ایران به عنوان مسیری از مبارزه نرم با جمهوری اسلامی ایران است! از آن بدتر! در ایام فتنه 88 پس از چندین ماه درگیری خیابانی در ایران، بزرگ‌ترین نهاد فراماسونری که برنامه‌ریزی و تامین مخارج این طرح بزرگ را برعهده داشت، خود دستور داد نقشه براندازی جمهوری اسلامی «فعلا» بایگانی شود! آیا ترس راکفلرها از کشیده‌شدن فضای درگیری با عمال آمریکا در ایران به سایر کشورهای خاورمیانه و دغدغه‌های نفتی آنها بدین معناست که ماسون‌ها «ناجیان قابل اعتماد ایران» در فضای بین‌الملل محسوب می‌شوند؟!
چرا نباید چنین رفتارهای مزورانه‌ای توسط
صدا و سیما و رسانه‌های غیر وابسته به آمریکا در داخل کشور مورد پایش و بررسی دائمی قرار گیرد؟
فردی مثل گری سیک در طول 35 سال گذشته دو چهره رسانه‌ای کاملا متفاوت از خود به نمایش گذاشته است همچون جورج سوروس! همچون دیوید راکفلر! مثل برژینسکی! شبیه توماس پیکرینگ و ویلیام میلر و سوزان مالونی و سایر اعضای شورای روابط خارجی آمریکا!
آیا لاطائلات تاکتیکی‌گری سیک که هر هفته در رسانه‌های زنجیره‌ای وابسته به آمریکا در داخل کشور بازنشر می‌شود برآمده از حقیقت است یا تهدیدات وی علیه نظام و دولت و رهبر جمهوری اسلامی که در یک سایت گمنام اختصاصی خواص سیاست خارجی آمریکا، به نام «لابی لاگ» منتشر می‌شود؟
پیش از این مکرر تکرار کرده‌ایم... این از هوشمندی دولت آمریکاست که از فضای دوقطبی خودساخته در درون جامعه آمریکایی- اسرائیلی، بیشترین نفع را در فضاسازی حین مذاکرات می‌برد. خیلی واضح پلتیک می‌زنند و می‌گویند... ببینید آقایان ما با چه کنگره پرقدرتی طرف هستیم! شما باید آنقدر کوتاه بیایید تا کنگره و نتانیاهو باور کنند حقیقتا اهل قدرت‌آفرینی در جهان نیستید و تصمیم گرفته‌اید دندان‌های نیش خود را یک به یک بکشید!
سیاست که خجالت‌بردار نیست! دیگر نه اتحادیه اروپایی حاضر است در این شرایط اقتصادی افتضاح تن به تحریم‌های یکجانبه آمریکایی‌ها بدون دریافت شیتیل قابل توجه بدهد و نه دستگاه بالادستی دولت و سیاست خارجی آمریکا متشکل از امپراتوران ماسون‌های نفتی حاضر به دور ماندن بیش از این از سفره نفت ایران هستند. آنچه در این میان می‌ماند نحوه بازگرداندن «قانونی» ایران به سیستم اقتصاد جهانی است که از فضای معامله پنهانی با ایران چندان هم ناراضی نیست!
نحوی که وجهه درهم شکسته ابرقدرت از پا افتاده‌ای چون آمریکا حداقل خسارت را متحمل شود و در عین حال از اعتباربخشی مضاعف به ایران پایدار که از تحریم‌های به اصطلاح «خرد‌کننده» آمریکا «سرپا» و مستقل بیرون آمده، جلوگیری شود. آمریکایی‌ها خیلی علاقه دارند نسخه «سازش با ایران» را با پرده‌برداری از سیاستمدارانی که وادادگی در برابر کدخدا را «افتخار ملی» نیز برمی‌شمارند، بویژه در منطقه خاورمیانه جهانی کنند. تا بدینوسیله از پروژه صلح با گنده‌لات، میوه خفه‌کردن همیشگی جنبش‌های فعلی و آینده خاورمیانه را بچینند. توصیه ما در شرایط فعلی به دیپلمات‌ها و دولتمردان کشورمان این است: اگر آمریکایی‌ها به بهانه «مصرف داخلی» اصول ابرقدرتی‌شان را با فحاشی به ایران، جهانی می‌کنند وجوب عقلانی دارد که ما نیز سیاست‌ها و خطوط قرمزمان را در قالب پاسخی به «مطالبات ملی» رو به آمریکا، قدرتمندانه بیان کنیم! از چانه‌زنی متقابل نترسید آقایان! در بازی بزرگان تنها ترسوهایی قربانی می‌شوند که فاقد «دیسیپلین ملی» هستند!

مهدی محمدی: همه طرف‌ها اذعان دارند مذاکرات هسته‌ای اکنون وارد دورانی سخت و حساس شده و سرعت پیشروی در این مذاکرات حتما به اندازه مذاکرات قبلی نخواهد بود. با این حال، روشن است که هر دو طرف عجله دارند. هم طرف ایرانی (در دولت) و هم آمریکایی‌ها می‌خواهند کار هر چه زودتر به نتیجه برسد و می‌توان فهمید به همین دلیل تصمیم گرفته‌اند دشواری‌های مسیر را تا می‌توانند کم کنند و هر جا نشد، آن را نادیده بگیرند. دور اول مذاکرات درباره توافق جامع در وین نشان داد احتمالا سرعت کار بیش از آن چیزی خواهد بود که تاکنون تخمین‌ زده می‌شده است. تیم ایرانی تلاش می‌کند هدف را چنان بزرگ جلوه دهد که مشکلاتی که در مسیر پیش خواهد آمد خود به خود معنای خویش را از دست بدهد، گویی برای رسیدن به هدفی چنان بزرگ، خردمندانه نیست که کسی دشواری‌های سر راه را بزرگنمایی کند. زمانبندی مذاکرات بر سر گام نهایی 4 ماه قرار داده شده است و نشانه‌هایی وجود دارد که دو طرف ظرف 4 ماه به متنی مشترک خواهند رسید و آن وقت است که تیم ایرانی از نظام خواهد خواست درباره این متن تصمیم بگیرد. همین است که موضوعی دشوار مانند تعیین موضوعاتی که روی میز مذاکره است، چنین به سادگی حل و فصل شده و مدالیته‌ای پنهان تدوین شده که معلوم می‌کند ایران به چه نحو نگرانی‌های غرب را به رسمیت خواهد شناخت و آن را رفع خواهد کرد. آمریکایی‌ها به اهداف برخی طرف‌های ایرانی اطمینان پیدا کرده‌اند. آمریکایی‌ها دانسته‌اند که این جریان سیاسی حقیقتا هدفی مهم‌تر از ارتقای روابط با غرب ندارد و به موضوع هسته‌ای هم نه به عنوان یکی از مولفه‌های قدرت ملی بلکه به عنوان مانعی بزرگ بر سر راه این ارتقای روابط نگاه می‌کند که باید آن را از سر راه برداشت. آمریکایی‌ها البته دانسته‌اند که این «برداشته‌شدن» یا «برچیده شدن» با فرمول نتانیاهو رخ نخواهد داد اما تلاش می‌کنند فرمولی جانشین آن کنند که عملا همان اتفاق را محقق کند اما هزینه‌های داخلی آن برای برخی طرف‌های ایرانی به اندازه‌ای نباشد که آینده سیاسی آنها را بویژه در تعامل با جامعه و نهادهای انقلابی به مخاطره بیفکند.
سوال‌های مهم اینهاست:
1ـ چرا عجله دارند؟
2ـ آیا مسیر به راستی آن مقدار که جلوه داده می‌شود، ناهموار است؟
3ـ آیا تنها راه تنفس کشور این است که این مسیر پیموده شود؟
4ـ آیا همان سناریوی «اجتماعی-رسانه‌ای-سیاسی» که منجر به توافق ژنو شد برای توافق نهایی هم تکرار خواهد شد؟
5 ـ هدف نهایی ـ به فرض حصول ـ چقدر باارزش است؟
6 ـ وقتی مذاکرات هسته‌ای به نتیجه رسید بعد چه اتفاقی خواهد افتاد و آمریکایی‌ها سراغ کدام بازی خواهند رفت؟
صورت مساله را باید درست دید. یکی از اشتباه‌ترین تحلیل‌های ممکن این است که کسی تصور کند اکنون دعوا بر سر موضوع هسته‌ای است. هم آمریکایی‌ها و هم طرف‌های متعددی در داخل، ولو نمی‌گویند اما کاملا در این باره به جمع‌بندی رسیده‌اند که مساله هسته‌ای صرفا گام اول است و به مثابه سکویی برای گام‌های بعدی که همه آنها در محیط سیاست داخلی ایران بویژه انتخابات مجلس و خبرگان تعریف می‌شود، عمل خواهد کرد و این هدف، یعنی تغییر دادن معادله قدرت در ایران برای آمریکایی‌ها آنقدر مهم است که برای رسیدن به آن حاضر خواهند بود در موضوع هسته‌ای عمیقا متفاوت‌تر از آن چیزی رفتار کنند که تاکنون پنداشته می‌شده است.
تغییر دادن معادله قدرت در ایران به نفع غربگرایان، اخراج جریان انقلابی از صحنه سیاسی کشور، آراستن فضا برای حمله همه‌جانبه به آرمان‌های اصلی انقلاب و اجتماعی‌کردن خط سازش، آنقدر برای آمریکایی‌ها اهمیت دارد که مسائل تکنیکال و مذاکراتی در این‌باره که با برنامه هسته‌ای ایران چه باید کرد، به مرتبه سوم و چهارم اهمیت منتقل می‌شود. مساله‌ دارای اهمیت درجه اول این نیست که برنامه هسته‌ای چگونه باید متوقف شود، بلکه مساله این است که چگونه معامله‌ای با کدام زمانبندی باید شکل بگیرد تا جریان غربگرا در ایران بتواند بیشترین استفاده را از آن ببرد. موضوع صرفا زمانی درست فهمیده می‌شود که از این منظر به آن نگاه شود. منظر درست برای فهم راهبرد آمریکا و برخی طرف‌های داخلی درباره موضوع هسته‌ای، نگاه از دریچه دستکاری در مناسبات قدرت در ایران است.
این هدفی است که پیش پای آن موضوع هسته‌ای بدل به مساله‌ای فرعی می‌شود و دشواری‌های مذاکرات رنگ می‌بازد. مقام‌های دولت آمریکا در چند ماه گذشته در این باره صریح بوده‌اند که برخی طرف‌های ایرانی را یک فرصت بزرگ و غیرمنتظره می‌دانند که باید آن را پاس داشت، از آن حداکثر بهره را برد، برای عمیق‌تر کردنش برنامه ریخت و اجازه نداد هیچ بازیگری که عمق مساله را نفهمیده، بازی را به هم بزند. در چندماه گذشته همه همت جامعه اطلاعاتی و تیم اوباما این بوده که به کنگره و اسرائیلی‌ها بفمانند که باید قدر این فرصت را دانست. هدفگذاری براندازی نظام جمهوری اسلامی از دید آمریکایی‌ها لااقل فعلا غیرممکن است. آنچه اکنون ارزش سرمایه‌گذاری دارد این است که تغییر محاسبات ایران از موضوع هسته‌ای به سایر موضوعات (منطقه و بویژه حقوق بشر) بسط پیدا کند و تبدیل به تغییر سیاست و تغییر رفتار شود. وقتی همه رفتارها تغییر کرد در واقع براندازی رخ داده است. به مساله واگذار‌کردن فناوری هسته‌ای باید به عنوان نقطه شروع چنین مسیری نگاه کرد. مسیری که آمریکا را به این جمع‌بندی خواهد رساند که در همه کیس‌های دیگر هم می‌توان همین راه را رفت و به نتیجه گرفتن امیدوار بود.  نقطه شروع این فرآیند از دید آمریکایی‌ها تغییر آرایش در محیط سیاست داخلی ایران در آستانه انتخابات گذشته بوده است و در پی آنند که نقطه پایان هم از همین جنس باشد یعنی غیرقابل بازگشت‌کردن فرآیند سازش در ایران از طریق فشار اجتماعی. این نوع نگاه به مساله روشن می‌کند که 4 ماه آینده تا چه حد حساس است. ما درباره تغییر شکل برنامه هسته‌ای ایران صحبت نمی‌کنیم، بلکه در حال صحبت درباره روی میز ماندن یا از روی میز برداشته‌شدن یک ابزار جدید برای قلب ماهیت انقلاب اسلامی و هماوردی راهبردی آن با آمریکا هستیم.
این مقدمه بماند تا بعد.

 

دکترمحمود عباس‌زاده مشگینی: مردمسالاری دینی یکی از ارزشمندترین دستاوردها و برکات و میوه‌های باغ انقلاب اسلامی است لیکن پیش‌نیاز و لوازمی دارد که اگر تامین و تدبیر شود، خود همین محصول در توسعه و پیشرفت کشور معجزه می‌کند. مهم‌ترین پیش‌نیاز مردمسالاری و ایضا دموکراسی «آموزش سیاسی» و به تعبیر دقیق‌تر معرفت و فرهنگ عمومی است. محصول مردمسالاری و دموکراسی و انتخابات را جریانات و قرارگاه‌ها و سیاستمداران استراتژیکی می‌چینند که باورها و ارزش‌های سیاسی را در متن جامعه ایجاد کرده و در اندیشه‌ها نهادینه کرده‌اند و دقیقا به همین دلیل دموکراسی و رسانه و تبلیغات سیاسی یا «پروپاگاندا» همزاد هم هستند چون این باورها و ارزش‌های سیاسی نهادینه شده در متن جامعه است که مطالبات عمومی را مهندسی کرده و شکل می‌دهد و در نهایت این مطالبات عمومی است که نتیجه هر انتخابات را مشخص می‌کند، انتخاباتی که تجلی دموکراسی و مردمسالاری است. البته لازم به یادآوری است که مردمسالاری دینی ترجمه دموکراسی و معادل فارسی آن نیست. مردمسالاری دینی نسخه غنی شده و اصلاح شده دموکراسی است، بنابراین اگر روزی دموکراسی به بلوغ برسد می‌شود مردمسالاری دینی. شاید نسبت مردمسالاری اسلامی با دموکراسی مانند نسبت عسل و نیش زنبور باشد که ظاهرا از یک منشأ بوده و خیلی به هم نزدیک‌ است لیکن واجد دو تا خاصیت کاملا متفاوت است. اینکه چرا لیبرال - دموکراسی غربی امروز بر شعار دموکراسی تاکید می‌کند دقیقا دلیلش این است، چون می‌داند ساختار و فونداسیون و اسکلت‌ دموکراسی در باورها و ارزش‌های جامعه است که با شگرد مهندسی افکار عمومی و با ابزار رسانه بنا می‌کنند و به عبارت ساده‌تر دموکراسی دیوارها و تزئینات و گچ‌بری‌های ساختمانی است که ساختار آن، باورها و ارزش‌های موجود هر جامعه است. امروز غرب در کشورهایی طرفدار دموکراسی و انتخابات است که از قبل می‌داند باورها و ارزش‌های غالب در توده مردم آنجا ساخته و پرداخته رسانه‌ها و دیپلماسی عمومی غربی است و دقیقا در کشورهایی که همین باورها برخلاف جهت منافع آمریکا باشد به صورت روشن و علنا غیر دموکراتیک عمل می‌کند. مصر و برخی کشورهای منطقه غرب آسیا نمونه بارز و نمایشگاه واقعی دموکراسی‌خواهی آمریکایی است! نگارنده در نظر دارد با این مقدمه یکی از استراتژی‌های بسیار ظریفی که مقام معظم رهبری با ماهیت «آموزش سیاسی» دنبال می‌کنند یادآوری کرده و از اهالی فکر و معتقدان گفتمان انقلاب اسلامی و رسانه‌ها برای هموار کردن این مسیر استمداد بطلبد.
رهبر معظم انقلاب اخیرا فرمودند: «مردم این مذاکرات را زیر نظر داشته باشند و اظهارنظرهای بی‌ادبانه مسؤولان آمریکایی و دورویی آنها را زیر نظر داشته باشند». این تاکید و دعوت به «توجه و زیر نظر داشتن» برای چیست؟ قطعا افکار عمومی ملت ایران با این «توجه» به یک گزاره استراتژیک خواهد رسید. سالیان سال است که سردمداران کاخ سفید با مهندسی صهیونیست‌ها تمام هم و غم خود را مصروف کارشکنی در ارتباطات و تجارت و دیپلماسی و اقتصاد مردم ایران با کشورهای دنیا کرده‌اند و همزمان با مهندسی افکار عمومی و با استفاده از رسانه‌های گسترده خود دائما به دنبال ارائه تصویری ناتوان و ناکارآمد از جمهوری اسلامی بوده‌اند یعنی دو کار را توأمان پیش بردند؛ از یک طرف تلاش برای ناتوان کردن انقلاب اسلامی و از طرف دیگر تلاش برای تصویر ناتوان درست کردن از انقلاب اسلامی یا همان ایجاد باور، با این امید که همین باورها تاثیر بگذارد در رفتار شهروندان ایرانی که رفتار انتخاباتی هم از جمله آن است. بنابراین شکی نیست آموزش سیاسی که مقام معظم رهبری با ظرافت دنبال می‌کنند یک جریان بابرکت و زلال است و به ضرس قاطع می‌توان گفت یکی از اهداف راهبردی از طرح موضوع «نرمش قهرمانانه» ایجاد کلاس و فضای عملی درس غرب‌شناسی و آمریکاشناسی است بویژه برای آن طیف از شهروندان و تحصیلکرده‌هایی که در چند سال گذشته تحت تاثیر ادبیات روشنفکرمآب‌ها و غرب‌زده‌ها قرار گرفته بودند. بنابراین می‌توان گفت اگر گفت‌وگوهای ژنو با 1+5 حتی اگر هیچ دستاورد عملی بویژه در حوزه اقتصاد هم نداشته باشد در حوزه آموزش سیاسی دستاورد بسیار قابل توجهی را به ارمغان خواهد آورد و قطعا یک سرمایه‌گذاری نرم 20 ساله در ایران و منطقه را که به قصد تطهیر چهره غرب و
لیبرال ـ دموکراسی و آمریکا انجام گرفته بود با نتیجه عکس مواجه خواهد کرد.

غلامعلی حدادعادل، رئیس فراکسیون اصولگرایان مجلس در نطق میان‌دستور جلسه علنی دیروز مجلس خاطرنشان کرد: سخنی با رئیس‌جمهور جناب آقای روحانی دارم، به ایشان عرض می‌کنم مطمئن باشید در مجلس هیچ اراده جمعی و جناحی برای تضعیف دولت وجود ندارد. وی خطاب به روحانی گفت: شما با شعار «اعتدال» به پیروزی رسیدید، مردم انتظار دارند اعتدال توضیح داده شود تا هر کس نتواند خود را زیر نقاب «اعتدال» مخفی کند. این همان بلایی است که بر سر شعار «اصلاحات» آمد. به گزارش فارس، نماینده تهران خطاب به روحانی گفت: ما نگرانیم که بعضی فعالان فتنه 88 با شعار اعتدال به دولت شما راه پیدا کنند، آنها می‌خواهند زبان منتقدان دولت را با انگ و رنگ «افراط‌گرا» ببندند، به نظر می‌رسد عده‌ای که خود به علت افراط‌گرایی مولد بحران و فتنه بوده‌اند با انتخاب شعار دوقطبی «اعتدالگرا‌- افراط‌گرا» از هم‌اکنون برای تصرف مجلس آینده برنامه‌ریزی کرده‌اند.

 

معاون وزیر نفت با تشریح ساز و کار جدید قیمتگذاری گاز طبیعی مشترکان خانگی در سال 93 از افزایش عوارض قبوض گاز به 13 تومان به ازای هر مترمکعب خبر داد و اعلام کرد: سال آینده در صورت افزایش قیمت گاز اما در اقلیم و پله‌های مصرف گاز مشترکان خانگی تغییری اعمال نمی‌شود. حمیدرضا عراقی درباره جزئیات افزایش قیمت گاز طبیعی در سال 1393 گفت: شرکت ملی گاز به نمایندگی از وزارت نفت پیشنهاد و سناریوهای قیمتی خود را برای افزایش قیمت گاز طبیعی به دولت ارسال کرده است. مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران با تاکید بر اینکه هنوز زمان افزایش قیمت گاز توسط دولت ابلاغ نشده است، تصریح کرد: زمان‌بندی افزایش قیمت گاز باید توسط دولت تعیین و برای اجرا به شرکت ملی گاز ایران ابلاغ شود. معاون وزیر نفت با تاکید بر اینکه سال آینده در صورت افزایش قیمت گاز اما تغییر در اقلیم آب و هوایی مشترکان خانگی اعمال نشده است، اظهار داشت: همچنین تغییری در پله‌های یک تا دهم مصرف گاز مشترکان اعمال نشده است. این عضو هیات‌مدیره شرکت ملی گاز ایران با یادآوری اینکه پیش‌بینی می‌شود برای دوره تابستانی تغییری در افزایش تعرفه قیمت گاز مشترکان خانگی اعمال نشود، اظهارداشت: اما برای دوره زمستانی در صورت تصویب دولت تغییراتی در قیمت گاز مشترکان اعمال خواهد شد. این مقام مسؤول همچنین با اشاره به افزایش عوارض قبوض گاز مشترکان خانگی از 10 به 13 تومان به ازای هر مترمکعب گاز مصرفی از سال آینده، گفت: بخش عمده‌ای از این افزایش عوارض گاز صرف گازرسانی و تجهیز سامانه‌های گرمایشی مدارس خواهد شد. عراقی همچنین در پاسخ به پرسش مهر از تثبیت قیمت بیمه گاز مشترکان خانگی شهری و روستایی در سال 1393 خبر داد و یادآور شد: هرگونه افزایش احتمالی قیمت گاز خانگی توسط دولت اعلام و اطلاع‌رسانی خواهد شد. به گزارش مهر، پس از اجرای فاز اول هدفمندی یارانه‌ها، مطابق فرمول جدید قیمتگذاری گاز خانگی 12 ماه سال به دو بخش 7 ماهه و 5 ماهه پایانی سال تقسیم‌بندی شده است که الگوهای مصرف این حامل انرژی در هر یک از این دو دوره زمانی تفاوت‌هایی با یکدیگر دارند.  از این رو همزمان با اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها محل سکونت مشترکان از نظر آب و هوایی به پنج و سپس چهار اقلیم (سرد یک، دو، سه، معتدل و گرمسیری) تقسیم بندی شده و 12 دامنه جدید مصرف گاز هم در این بخش مطابق با نوع اقلیم تعریف و اعمال خواهد شد.  با توجه به اجرای سیاست شهرستانی– منطقه‌ای در محاسبه گازبهای مشترکان بخش خانگی، متوسط مصرف گاز طبیعی در 363 شهر ایران مطابق با پنج اقلیم آب و هوایی تعیین شد که بر این اساس شهرهای سردسیر مجاز به مصرف گاز بیشتری نسبت به شهرهای گرمسیری هستند. در همین حال از ابتدای سال‌جاری تاکنون با اضافه شدن بندی به نام عوارض، بهای هر مترمکعب گاز طبیعی مشترکان خانگی و تجاری 10 تومان افزایش یافت تا عملا متوسط قیمت گاز طبیعی مشترکان خانگی از 70 به 80 تومان به ازای هر متر مکعب افزایش یابد. در سال‌جاری متوسط بار مالی قبوض مصرفی گاز نسبت به سال گذشته در دوره تابستانی از 120 به 130 تومان در هر متر مکعب و میانگین قیمت گاز طبیعی در مصارف زمستانی در هر متر مکعب از 70 به 80 تومان افزایش یافته است.  با این وجود، با موافقت مجلس شورای اسلامی با پیشنهاد وزارت نفت در قالب لایحه بودجه سال 1393، بهای هر مترمکعب گاز طبیعی مشترکان خانگی سال آینده با افزایش 13 تومانی همراه خواهد شد. از این رو بدون احتساب اجرای فاز دوم قانون هدفمندی یارانه‌ها، متوسط قیمت گاز مشترکان خانگی برای دوره تابستانی 133 تومان و برای دوره زمستانی متوسط قیمت هر مترمکعب گاز مصرفی مشترکان خانگی 83 تومان در نظر گرفته خواهد شد.

مهدی تندرو: با نزدیک شدن به مراسم اسکار 2014 که نامزدهای آن نیز مشخص شده، نگاه‌ها به سمت جوایزی روانه است که سفارش شده ‌‌اند چراکه در طول چندین دوره، این مراسم نشان داده که جوایز آن بیشتر از نوع فرمایشی است و فیلم‌هایی که شایان و درخور جایزه هستند نادیده گرفته شده‌اند و این مساله مرتبط با قواعدی است که از سمت بزرگان این مراسم حکمفرما و لازم‌الاجراست. امسال فیلم‌هایی در اسکار حضور دارند که رقابت نزدیکی با هم دارند. با این مطلب به مراسم اسکار پیش رو نظری می‌افکنیم. اهدای جوایز در این مراسم طبق خبرهای منتشر شده از سوی آکادمی اسکار، روز یکشنبه 2 مارس 2014 که برابر با 11 اسفند 1392 است، صورت می‌گیرد.  امسال در این مراسم، فیلم‌های «اخاذی آمریکایی»، «گرگ وال‌استریت»، «جاذبه»، «کاپیتان فیلیپس»، «باشگاه خریداران دالاس»، «او»، «نبراسکا»، «فیلومنا» و «12 سال بردگی» با هم به رقابت می‌پردازند. در ادامه به بخش‌هایی که هر فیلم در آن کاندیدا دارد پرداخته و نتایج به روز مقرر موکول می‌شود.
 اخاذی آمریکایی
فیلم «اخاذی آمریکایی» که با نام‌های دیگری نیز ترجمه شده با کاندیدا شدن در 10 رشته، یکی از فیلم‌های حاضر در مراسم است که بیشترین کاندیدا را به همراه «جاذبه» داراست. این فیلم براساس ماجرایی واقعی و یکی از پرونده‌های «اف‌بی‌آی» در اواخر دهه ۱۹۷۰ساخته شده است. ایروینگ (با بازی کریستین بیل) با همسرش اختلاف دارد اما از ترس از دست دادن حق حضانت فرزندش از طلاق دادن همسرش خودداری می‌کند. او در یک میهمانی شبانه با سیدنی آشنا می‌شود و رابطه‌ای عاشقانه میان آن دو شکل می‌گیرد. آنها با هم زوج کلاهبرداری را تشکیل می‌دهند؛ سیدنی خود را زنی متمول و انگلیسی معرفی کرده و کلاهبرداری‌های موفقی می‌کنند اما... کارگردانی این فیلم را دیوید اُ. راسل برعهده داشته که در رشته بهترین دستاورد کارگردانی نیز وی کاندیدا شده است. او سال قبل نیز برای فیلم «کتاب بارقه امید» کاندیدا اسکار شده بود. دیگر رشته‌هایی که فیلم اخاذی آمریکایی نامزد شده می‌توان از بهترین فیلم، بازیگر نقش اول مرد برای کریستین بیل، بازیگر نقش اول زن برای امی آدامز، بازیگر نقش مکمل مرد برای برادلی کوپر، نقش مکمل زن برای جنیفر لارنس، بهترین طراحی صحنه و لباس، تدوینگر، طراحی و تولید و بهترین فیلمنامه اورجینال، نام برد.
گرگ وال‌استریت
اسکورسیزی امسال با فیلم «گرگ وال‌استریت» وجهی دیگر از فیلمسازی خود را به رخ کشید که برخی محافل نسبت به تصاویر فیلم او معترض بودند. فیلمساز 71 ساله نیویورکی امسال هم برای فیلمش به زادگاه خود رفت تا فیلم دیگری در کارنامه خود ثبت کند.  این فیلم داستان از صفر به قله رسیدن دلال سختکوشی (جوردن بلفورت) است که اواخر دهه 80 وارد این بازار می‌شود و با این بدشانسی مواجه می‌شود که جواز خود را در روز دوشنبه سیاه، روز بزرگ‌ترین سقوط اقتصادی بعد از دهه 20به دست می‌آورد. او شغل خود را از دست می‌دهد اما دوباره به عنوان تأمین‌کننده‌ای وارد بازار سهام کم‌ارزش می‌شود. در این گوشه تاریک بازار اقتصادی کلاهبرداری به وفور دیده می‌شود و بلفورت با موج همراه می‌شود تا به ثروت برسد. او موفق می‌شود برای خود و... . این فیلم در 5 رشته کاندیدا شده است. نامزد بهترین نقش اول مرد برای لئوناردو دی کاپریو، بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای جونا هی، نامزد بهترین کارگردانی برای مارتین اسکورسیزی و کاندیدای بهترین فیلمنامه اقتباسی از ترنس وینتر، همچنین نامزد بهترین
فیلم سال.
 جاذبه
فیلم دیگری که در این مراسم کاندیدای جوایز اسکار شده «جاذبه» ساخته آلفونسو کوآرون است که در 10 بخش مانند «اخاذی آمریکایی» کاندیدا دارد. راین استون (ساندرا بولاک) و مت کُوالسکی (جورج کلونی) کار خود را در جهت بهبود تلسکوپ هابل در یک پیاده‌روی فضایی انجام می‌دهند اما در همین حین انفجاری باعث سرگردانی آنها در فضا شده و در ادامه تلاش برای بقا، زندگی و... . این فیلم نیز کاندیدای بهترین فیلم سال، بهترین بازیگر نقش اصلی زن برای ساندرا بولاک، بهترین کارگردانی برای آلفونسو کوآرون و کاندیدای بهترین فیلمبرداری، تدوینگر، موسیقی متن، طراحی و تولید،تدوین صدا، تلفیق و میکس صدا و بهترین جلوه‌های ویژه، شده است.
کاپیتان فیلیپس
شاید نام بلند کتاب «وظیفه‌شناسی یک کاپیتان: دزدان دریایی سومالی، یگان ویژه نیروی دریایی و ایام خطرناک در دریا» نوشته ریچارد فیلیپس کمی عجیب به نظر‌ آید ولی این کتاب منبع و مأخذی بود که پل گرین گراس فیلم «کاپیتان فیلیپس» را از روی آن ساخت.  داستان، مربوط به کشتی مِرسک آلاباما و کاپیتانش یعنی ریچارد فیلیپس باتجربه است که تصمیم به حمل محموله‌ای از طریق راه دریایی خلیج عدن گرفتند که یکی از خطرناک‌ترین مسیرهای ممکن به جهت حضور دزدان دریایی سومالی برای دریانوردان محسوب می‌شود. با این حال کاپیتان فیلیپس‌، بدون تجهیزات نظامی عازم این سفر شد و در میانه راه هم دزدان دریایی از راه رسیدند و... .
این فیلم در 6 بخش کاندیدا دارد. کاندیدای بهترین فیلم سال، بازیگر نقش مکمل مرد برای برخاد عبدی، بهترین تدوینگر، تدوین صدا، میکس صدا و کاندیدای بهترین فیلمنامه اقتباسی.  دیگر فیلم حاضر در این مراسم «باشگاه خریداران دالاس» ساخته ژان‌مارک والی است که در 6 بخش کاندیدا دارد. باشگاه خریداران دالاس سرگذشت ران وودروف، یک ناهمجنسگرای همجنسگراستیز است که طی اواسط تا اواخر دهه 1980 در جریان اتفاقاتی از یک فرد مخالف متعصب به یک فعال ثابت‌قدم در جهت حقوق همجنسگرایان تبدیل می‌شود که... .  بخش‌های نامزدی این فیلم عبارتند از کاندیدای بهترین فیلم سال، بهترین بازیگر نقش اول مرد برای متیو مک‌کاناهی و نقش مکمل مرد برای جارد لتو که با مک کاناهی برای اولین بار است نامزد اسکار بازیگری می‌شوند. در بخش‌های دیگری چون بهترین تدوین، گریم و فیلمنامه اورجینال هم این فیلم کاندیدا دارد.  اسپایک جونز امسال علاوه بر ساخت فیلم «او» در چند فیلم از جمله «گرگ وال‌استریت» نیز باری
کرده است.
 او
فیلم «او» در زمان آینده در شهر لس‌آنجلس اتفاق می‌افتد. تئودور خوآکین فونیکس، مرد میانسالی است که شغلش نوشتن نامه‌های عاشقانه از طرف افراد متقاضی به نامزدشان است. تئودور نامه‌های عاشقانه را به‌خوبی نگارش می‌کند؛ گویی که عاشق‌ترین فرد روی زمین است اما وی در زندگی شخصی خودش چندان موفق نیست. رابطه‌اش با …
این فیلم در 5 بخش کاندیدا دارد. از کاندیدای بهترین فیلم سال گرفته تا کاندیدای بهترین موسیقی متن ساخته مشترک ویل باتلر و اوون پلت، بهترین ترانه، طراحی و تولید و بهترین فیلمنامه اورجینال برای اسپایک جونز.
 نبراسکا
«نبراسکا»ی الکساندر پین نیز امسال با 6 نامزد در اسکار حضور دارد. او داستان فیلمش را روی یک اشتباه بنا می‌کند، بدین شکل که وودی یک اعلان مسابقه بخت‌آزمایی را توسط پست دریافت می‌کند. این برگه یکی از همان اعلان‌های یک شرکت است که در آن نوشته: «اگر» شماره منحصر به فرد شما انتخاب شده باشد «ممکن است» یک‌میلیون دلار پول نقد برده باشید. وودی «ممکن است برده باشید» را «برده‌اید» معنی می‌کند و تصمیم می‌گیرد که....
بروس درن کاندیدای بهترین بازیگر نقش اول مرد شده و دیگر بخش‌ها که فیلم کاندیدا شده، برای بهترین فیلم سال، ژون اسکوئیب کاندیدای بهترین نقش مکمل زن و کاندیدای بهترین فیلمبرداری، کارگردانی و فیلمنامه بوده است.
  فیلومنا
فیلم دیگری که در 4 بخش کاندیدا دارد «فیلومنا» ساخته استفان فریرز از روی کتاب «فرزند گمشده فیلومنا لی» نوشته مارتین سیکسمیت است.  فیلم درباره زن مسنی به نام فیلومنا لی است. دختر وی از یک روزنامه‌نگار تقاضا می‌کند تا سرگذشت فیلومنا را بنویسد اما حین نگارش زندگینامه این بانوی مسن، حقایقی تاریخی از پس پرده بیرون می‌آید. فیلومنا 50 سال پیش موقعی که در ایرلند بوده به اجبار از پسر کوچکش آنتونی جدا می‌شود و دولت حضانت پسر خردسالش را به خانواده‌ای دیگر واگذار می‌کند. سال‌ها می‌گذرد و....
کاندیداهای این فیلم مرتبط است به بهترین فیلم سال، کاندیدای بهترین بازیگر نقش اول زن برای جودی دنچ، کاندیدای بهترین موسیقی متن فیلم برای آهنگساز مشهور الکساندر دسپلات و کاندیدای بهترین فیلمنامه  اقتباسی.
12 سال بردگی
اما آخرین فیلمی که باقی می‌ماند ساخته استیو مک‌کوئین سیاهپوست است با نام «12 سال بردگی». این فیلم با اقتباس از کتابی به همین نام، نوشته سولومون نورثوپ در سال 1853ساخته شده است.
این سومین فیلم بلند استیو مک‌کوئین پس از «گرسنگی» و «شرم» است که به حد پختگی خود در فیلمسازی رسیده و بازیگر مشترک سه فیلم او «مایکل فاسبیندر» است که کاندیدای بازیگری نیز شده است.  داستان فیلم درباره «سولومون نورثوپ» است که یک برده است که زندگی متفاوتی دارد. او سیاهپوستی آزاد محسوب می‌شود که به نواختن ساز ویولن مشغول است اما درست زمانی که سولومون در پی کسب وضعیت شغلی مناسب است، شغلی قابل توجه از جانب دو سفیدپوست به وی پیشنهاد می‌شود که بسیار وسوسه‌برانگیز است اما این دو سفیدپوست که هدفی غیر از ارائه شغل به سولومون دارند، وی را به کمک مشروبات الکلی و مواد مخدر بیهوش کرده و... . این فیلم در 9 رشته کاندیدا دارد؛ کاندیدای بهترین فیلم سال، کاندیدای بهترین بازیگر نقش اول مرد برای چیوتل اجیوفور،کاندیدای بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای مایکل فاسبیندر، کاندیدای بهترین نقش مکمل زن برای لوپیتا نیونگ، کاندیدای بهترین کارگردانی برای استیو مک‌کوئین، همچنین کاندیدای بهترین طراحی صحنه و لباس، بهترین تدوین، بهترین طراحی و تولید و بهترین فیلمنامه اقتباسی. حال به بخش‌هایی که 9 فیلم بالا کاندیدا نداشتند و از فیلم‌های دیگر کاندیداها انتخاب شده‌اند، می‌پردازیم. توجه داشته باشید در هر بخش غیر از بهترین فیلم سال که 9 کاندیدا دارد، برای گریم 3 کاندیدا و باقی رشته‌ها 5 کاندیدا از سوی آکادمی اسکار در نظر گرفته شده که برخی از این کاندیداها در بین 9 فیلم بهترین سال که معرفی شدند، حضور داشتند که اسامی و رشته‌های آنها بیان شد و برای جلوگیری از اطاله کلام از نام بردن مجدد آنها خودداری می‌شود.
کاندیداهای بهترین بازیگر نقش اول و مکمل مرد، کارگردانی و تدوینگر، همه از بین 9 فیلم بالا انتخاب شده‌اند.  دیگر کاندیداهای نقش اول زن عبارتند از کیت بلانشت برای فیلم «یاسمن غمگین»،  مریل استریپ برای فیلم «آگوست: اوسیج کانتی».  دیگر کاندیدا‌های نقش مکمل زن عبارتند از: سالی هاوکینز برای فیلم «یاسمن آبی»،  جولیا رابرتز برای فیلم «آگوست: اوسیج کانتی». دیگر کاندیدای باقی مانده برای فیلمنامه اورجینال مربوط به فیلم «یاسمن آبی» نوشته وودی آلن است.
دیگر کاندیدای باقیمانده برای فیلمنامه اقتباسی مربوط به فیلم «قبل از نیمه شب» نوشته ریچارد لینکلیتر است.
 کاندیداهای فیلم غیرانگلیسی:«سقوط دایره شکسته» از کشور بلژیک،«تصویر گمشده» از کشور کامبوج، «شکار» از کشور دانمارک، «زیبایی بزرگ» از کشور ایتالیا و «عمر» از کشور فلسطین.
کاندیداهای بهترین انیمیشن بلند: «کرودز»، «من نفرت انگیز2» ، «ارنست و سلستین» ،«یخ زده» و «باد می‌وزد».
 کاندیداهای فیلم بلند مستند:«اقدام به کشتن»، «کوتی و باکسر»، «جنگ‌های کثیف»، «میدان» و «20 فوت تا ستاره شدن» .

رئیس سازمان صدا و سیما به دلیل دلخوری هموطنان بختیاری از پخش سریال تلویزیونی سرزمین کهن به طور سرزده به مسجدسلیمان رفت. چندی پیش صدا و سیما سریالی را با عنوان سرزمین کهن پخش کرد که بعد از پخش این سریال هموطنان بختیاری کشورمان نسبت به برخی سکانس‌ها و قسمت‌های این سریال اعتراض کرده و آن را توهین به بختیاری‌ها دانستند، بر همین اساس بود که پخش این سریال از رسانه ملی متوقف شد. در همین رابطه عزت‌الله ضرغامی طی سخنانی در جمع مردم مسجد سلیمان گفت: من به صورت سرزده و بدون اطلاع قبلی وارد مسجدسلیمان شدم تا از نزدیک به شنیدن حرف‌های مردم شریف این شهرستان درباره سریال سرزمین کهن بنشینم. وی گفت: من قصد سخنرانی ندارم. و در ادامه تریبون را به عموم مردم داد تا حرف‌هایشان را بیان کنند.
 

 گروه سیاسی: چهارم اسفندماه سال 1388 یکی از بزرگ‌ترین و پیچیده‌ترین عملیات اطلاعاتی و امنیتی کشور برای دستگیری عبدالمالک ریگی رئیس گروهک جندالشیطان و از اشرار منطقه شرق کشور با موفقیت انجام شد. اکنون که 4 سال از تاریخ انجام این عملیات گسترده می‌گذرد، هنوز افکارعمومی مشتاق است تا از زوایای پنهان و پیچیده انجام این عملیات اطلاعاتی و امنیتی آگاهی یابد. بر این اساس و با توجه به پیگیری‌های لازم، تسنیم با مسؤول پرونده عبدالمالک ریگی در وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران مصاحبه تفصیلی انجام داده است تا وی ابعاد جدیدی از این عملیات را تشریح کند. این مقام مسؤول در وزارت اطلاعات با اشاره به تشکیل بسیج اطلاعاتی برای دستگیری عبدالمالک ریگی اظهار داشت: یک مقدار از بحث‌های اطلاعاتی این پرونده نه با یک تاخیر بلکه با یک گیر و گرفتار‌ی‌هایی روبه‌رو می‌شد که این گرفتاری‌ها به بحث‌های شرعی و اخلاقی مرتبط بود.
به‌خاطر خانواده‌اش او را نکشتیم
وی با اشاره به اینکه این گرفتاری‌ها در پاکستان صورت گرفت، افزود: پیش از این عملیات پیچیده اطلاعاتی، عبدالمالک ریگی یکی، دو مرحله در عملیات ویژه در تیررس ما قرار گرفت، اما به جهت اینکه خانواده همراهش بود یا در محیطی بود که افراد و مردم بی‌گناه حضور داشتند ممکن بود به این افراد بی‌گناه صدمه بخورد. این مقام مسؤول خاطرنشان کرد: حال نگاه‌ها بسیج شد به اینکه تلاش کنیم عبدالمالک ریگی را به دست بیاوریم و زیر ضرب ببریم و دوم اینکه در نوع اقدام نیز کمترین آسیب به بی‌گناهان و حتی زن و بچه عبدالمالک ریگی نرسد که لطف خداوند شامل حال ما شد. وی با اشاره به زمان رصد ریگی تصریح کرد: این موضوع از زمانی انجام شد که وی 2 دیدار با سرویس اطلاعاتی اسرائیل و آمریکا انجام داد و این اقدامات وی در راهبرد اطلاعاتی ما قرار گرفت که در همین ملاقات‌ها یا رفتن برای ملاقات‌ها و زمانی که از محیط خود و نیروهایش دور می‌شد زیر ضرب ما می‌رفت، چون هم برد اطلاعاتی داشت و هم ضربه اساسی را می‌شد به شاکله و فرماندهی این گروه زد.مسؤول پرونده عبدالمالک ریگی افزود: اطلاع ما از رفتن ریگی به قرقیزستان با توجه به ملاقاتی که با آمریکایی‌ها برنامه‌ریزی کرده بود از قبل وجود داشت. منتها نقطه دقیق و روز سفر را خود عبدالمالک ریگی و سرویس اطلاعاتی مقابلش می‌دانست، اما لطف الهی شامل حال ما شد و روزی که ریگی قصد داشت برود و در جایی که مراجعه کرد(آن موقع فیلم‌ها و عکس‌هایش در رسانه‌ها منتشر شد) از آنجا تقریبا روی موضوع سوار شدیم. اگرچه از قبل نیز آگاهی داشتیم اما از آنجا به بعد به صورت لحظه‌ای موضوع دنبال شد. نکته قابل توجه این است که ریگی با هویت کاملا جعلی هر دو سفر را انجام داد. یعنی هم از کابل به امارات و هم از امارات به قرقیزستان با هویت جعلی سفر می‌کرد.
300 تیر اخطار شلیک شد
این مقام مسؤول با اشاره به نقش هواپیمای جنگنده نیروی هوایی ارتش در این عملیات، اظهار داشت: گفته می‌شود جنگنده نیروی هوایی ارتش تا 300 تیر اخطار هم شلیک کرد و هواپیمای مسافربری را با تهدید بازگرداند. اگر این هواپیما از مرز هوایی کشورمان عبور می‌کرد دیگر نقض کامل هوایی می‌شد.وی با اشاره به تلاش برای زنده دستگیر‌کردن ریگی خاطرنشان کرد: در بحث اینکه چرا تلاش شد تا ریگی زنده دستگیر شود، علت‌هایی وجود داشت، از جمله اینکه وی حاوی اطلاعات زیادی بود. اما شاید اصل اول بر زنده شکار‌کردن ریگی نبود. اصل این بود که ما تقاص خون شهدای کشورمان را از وی بگیریم. ریگی تا آن موقع 1024 انسان بی‌گناه را شهید و زخمی کرده بود.وقتی سطح اشراف اطلاعاتی و فضای کار اطلاعاتی این دید را به ما داد که می‌توان ریگی را زنده شکار کرد، برنامه‌ریزی‌ها انجام گرفت که بحمدالله به ثمر هم نشست و در واقع این عملیات یک ریسک بزرگ اطلاعاتی بود.
در طول عملیات ریگی تحت کنترل بود
این مقام مسؤول با اشاره به نحوه تعقیب ریگی در حین عملیات بیان داشت: کنترل وی هم در کابل و هم در امارات وجود داشت، اما در محیط بین‌المللی یک مقدار کار سخت‌تر است چون محیط ما نیست. شما در کشور دیگری هستید و مشغول چک سوژه هستید و خب مسلما کار سخت می‌شود.مسؤول پرونده عبدالمالک ریگی با اشاره به اهمیت دستگیری فردی که مورد حمایت دستگاه‌های اطلاعاتی آمریکا، اسرائیل و انگلیس بود، تاکید کرد: این عملیات فوق‌العاده‌ای بود که در جهان صورت گرفت. همیشه در تمام دوران‌ها وقتی کشورها می‌خواستند با یک تروریست مقابله کنند وی را می‌کشتند. وی افزود: ما توانستیم وی را زیر ذره‌بین قرار دهیم و بدون اینکه کسی کشته شود یا آسیبی ببیند زنده دستگیر کنیم، واقعا در نوع خود بی‌نظیر است.این مقام مسؤول با اشاره به تاخیر مسافران پرواز قرقیزستان خاطرنشان کرد: البته وقتی هواپیمای حامل ریگی به زمین نشست از مسافران پرواز قرقیزستان عذرخواهی شد و به همه آنها هدیه‌ای اعطا شد تا این موضوع تاخیر در رسیدن‌شان به مقصد از دلشان درآورده شود و تلاش کردیم به بازسازی روحی مسافران دست بزنیم.وی با اشاره به شوی تبلیغاتی اوباما در جریان بن‌لادن اظهار داشت: اوباما اینگونه ادعا می‌کرد که کار بزرگی انجام داده‌اند. این در حالی است که سرویس اطلاعاتی آمریکا بالای سر جنازه بن‌لادن رسید، اما دیدیم که برای یک جنازه مرده چه کارهای تبلیغاتی انجام دادند که انگار آنها بن‌لادن را کشته‌اند. این در حالی است که به اذعان همه سرویس‌های اطلاعاتی و حتی پاکستانی‌ها بن‌لادن قبل از عملیات آمریکایی‌ها به دلیل بیماری کلیه مرده بود.
هیچ‌کشوری برای دستگیری ریگی کمک نکرد
وی تاکید کرد: هیچ کشور و هیچ سرویس اطلاعاتی در عملیات دستگیری ریگی به ما کمک نکرد. هیچ سرویس اطلاعاتی اعم از پاکستان و افغانستان در این عملیات ما را کمک نکردند و حتی بعضا تلاش می‌کردند تا اطلاعات ریگی را مکتوم کنند.وی افزود: نمی‌خواهم بگویم پاکستان هیچ کمکی نکرد. عبدالحمید برادر عبدالمالک ریگی را که آن موقع رسانه‌ای هم شد، سرویس اطلاعاتی پاکستان با تلاش‌هایی که داشت تحویل ما داد. مسؤول پرونده عبدالمالک ریگی با اشاره به برخی محدودیت‌ها در دستگیری این تروریست تصریح کرد: ریگی در برخی عملیات‌ها خودش حضور نداشت و گروه‌های حاشیه‌ای عملیات انجام می‌دادند. ریگی عموما در مکان‌هایی حضور داشت که مردم بودند و به این وسیله برای خود حصار امنیتی ایجاد کرده بود و سعی می‌کرد بیشترین حفاظت را از خود داشته باشد، چون می‌دانست غیر از خودش کس دیگری مراقبش نیست و حتی سطح ملاقات‌هایش را پایین آورده بود و ارتباط‌های حضوری و سیستمی خود را محدود کرده بود.
ماجرای ریگی و کتاب‌های شهید مطهری
این مقام مسؤول با اشاره به علاقه عبدالمالک ریگی به فلسفه، خاطرنشان کرد: ریگی می‌گفت در دو، سه ماه قبل از دستگیری‌ام علاقه‌مند به کتاب‌های شهید مطهری شدم. ریگی اینگونه تعریف می‌کرد که در این اواخر یکی از کتاب‌های شهید مطهری را خواندم که این کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم بود. ناگهان در اواسط کتاب احساس کردم دارم شیعه می‌شوم و کتاب را زدم به دیوار و گفتم «مطهری دیگر داری من را شیعه می‌کنی». وی افزود:حالا این حرف‌ها را ریگی در زندان می‌زد. اگر وی واقعا پشیمان شده بود باید بر می‌گشت و خود را تسلیم می‌کرد و جنایت‌هایش را کم می‌کرد، اما وی داشت می‌رفت که با آمریکایی‌ها برای عملیات‌ها و ناامنی‌های بعدی ببندد. ریگی اصلا در این فضا نبود که از راهی که رفته بازگردد. اینکه وی از راهی که رفته بود بازگشته و سپس ما وی را دستگیر کردیم، درست نیست.
 

حتی 24 ساعت  پس از کودتا علیه رئیس‌جمهور و اکثریت پارلمان و بازگشت رهبر معنوی غربگرایان اوکراینی، یولیا تیموشنکو از زندان، آنها هنوز میدان را ترک نکرده‌اند؛ میدانی که مخالفان اصرار دارند تا آن را به شکل اروپایی‌‌اش یعنی «میدان یورو» صدا بزنند نه با عنوان میدان استقلال که از زمان آزادی کی‌یف از دست ارتش هیتلر به یادگار مانده بود. آنان می‌گویند منتظر آزادی تعداد انگشت‌شماری از زندانیان سیاسی باقی‌مانده پشت میله‌ها هستند و کماکان سنگرهای خود را حفظ کرده و چادرهایشان را درمیدان برپا نگاه می‌دارند. شورشیان‌نازیست حاکم بر کی‌یف نفرات کشته شده در درگیری‌های هفته اخیر را «صد بهشتی» لقب داده‌اند(!)
یولیا تیموشنکو الیگارش بزرگ و رهبر اصلی کودتاچیان غربگرای اوکراین  شنبه شب با یک آمبولانس از بیمارستانی در شهر خارکیف که در آنجا زندانی بود،  به میدان آورده شد و برای حامیانش نطق پیروزی کرد و بلافاصله به کی‌یف رفت تا به حامیان خود که در میدان استقلال در حال عزاداری برای معترضان کشته شده بودند، بپیوندد.(تصویر شماره یک) او که تا شنبه به جرم اختلاس در زندان به‌سر می‌برد، گفت اطمینان دارد این کشور بزودی به عضویت اتحادیه اروپایی درخواهد آمد. تیموشنکو همچنین گفت در انتخابات ریاست‌جمهوری ماه مه ‌نامزد می‌شود. از سوی دیگر، الکساندر تورچینوف رئیس جدید پارلمان اوکراین گفت  ویکتور یانوکوویچ، رئیس‌جمهور مخلوع این کشور قصد داشت با هواپیمایی به روسیه برود اما از این کار جلوگیری شد و وی اکنون در شهر دونتسک حضور دارد. فرماندار خارکیف همراه با شهردار این شهر از طریق مرز روسیه، اوکراین را ترک کردند. آنها از متحدان نزدیک یانوکوویچ بودند. اما وزیر خارجه روسیه تحولات اخیر در اوکراین را محکوم کرد و گفت: «مخالفان به تعهدات خود براساس پیمانی که روز جمعه با یانوکوویچ امضا کردند، عمل نکردند.» سرگئی لاوروف رهبران کودتاچیان را «قاتلان و تندروهای مسلح» نام داد که اقدامات آنها تهدیدی برای حاکمیت و نظم  در اوکراین است.  او در حالی که بشدت عصبانی بود، گفت: «مخالفان با پیروی از تندروها و قاتلان که تهدیدی مستقیم برای حاکمیت و نظم و قانون اساسی در اوکراین محسوب می‌شوند، نه‌تنها به تعهدات خود عمل نکردند بلکه همواره مطالبات جدید دارند. اکنون زمان آن رسیده است که گمراه‌کردن افکار عمومی در جهان و وانمود‌کردن به اینکه حاضران در میدان استقلال نماینده منافع ملت اوکراین هستند، متوقف شود.» لاوروف از آلمان، لهستان و فرانسه خواست مخالفان را برای رعایت پیمان صلح اخیر با دولت اوکراین تحت فشار قرار دهند. ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه در گفت‌و‌گوی تلفنی با باراک اوباما به اوضاع بحرانی اوکراین پرداخت و بر ضرورت تدابیر فوری در مورد مخالفان رادیکال و برقراری ثبات در این کشور تاکید کرد. او گفت: «رویارویی و جبهه‌گیری کودتاچیان وضعیت را به مرز فوق‌العاده خطرناک رسانده است.» وزیر خارجه آلمان خواستار تشکیل دولت جدید در اوکراین توسط کودتاچیان و پیش از بازگشت یانوکوویچ به کی‌یف شد. وزیر خارجه انگلیس نیز همان‌گونه که انتظار می‌رفت از آزادی یولیا تیموشنکو استقبال کرد. ویلیام هیگ گفت: لندن با متحدان خود در اتحادیه اروپایی جهت حمایت از دولت جدید در اوکراین همکاری می‌کند. در همین حال هزاران اوکراینی روز شنبه برای نخستین بار از اقامتگاه خالی ویکتور یانوکوویچ، رئیس‌جمهوری برکنارشده دیدار کردند. این ویلا که در خارج از کی‌یف قرار گرفته پیش از این توسط گارد ویژه‌ای محافظت می‌شد.
یک کودتای پارلمانی
ولادیمیر ریباک، رئیس دومای اوکراین فاش کرد: مخالفان با  تهدید او و معاونش به مرگ، آنها را وادار به استعفا و ترک پارلمان کرده‌اند. تصاویر گرفته شده از درگیری روزهای جمعه و شنبه پارلمان نشان می‌دهد این تهدیدها علنی بوده و شامل بسیاری دیگر از نمایندگان طیف اکثریت حامی رئیس‌جمهور قانونی، ویکتور یانوکوویچ نیز بوده است.(تصاویر شماره 4.3.2) در نتیجه این ارعاب‌ها حدود 120 نماینده جناح حاکم مجبور به استعفای اجباری و فرار از کی‌یف می‌شوند و بعضی از 60نماینده باقیمانده حزب حاکم نیز در فضای کودتا ناچار به سازش با مخالفان می‌شوند. بدین ترتیب مجلس 450 نفری اوکراین تنها با 333 نماینده شامل 102 نماینده حزب یولیا تیموشنکو (سرزمین پدری) و 40 نماینده حزب شبه‌نازی ویتالی کلیچکو (اودار) به رای‌گیری درباره رئیس جدید دوما، برکناری رئیس‌جمهور، آزادی تیموشنکو و واگذاری مسؤولیت‌های دولت به پارلمان کودتازده پرداخت. گفته می‌شود بلافاصله پس از استعفای ولادیمیر ریباک و هم‌حزبی‌هایش، نمایندگان مخالف در مجلس، «آلکساندر تورچینوف» نایب‌رئیس فراکسیون حزب باتکیوشینا (سرزمین پدری) را به ریاست پارلمان اوکراین انتخاب می‌کنند به طوری که 288 نفر از 333 نماینده حاضر در نشست پارلمان اوکراین به آلکساندر تورچینوف رای می‌دهند. به همین شکل  اعضای حاضر در دوما پیشنهاد درباره آزادی یولیا تیموشنکو نخست‌وزیر سابق و الیگارش اوکراینی (متهم به هفت سال زندان به خاطر سوءاستفاده از قدرت در مذاکره روی مساله قرارداد گاز روسیه) را تصویب کردند. همزمان با آن، گروه‌های نازی پس از تصرف یک انبار ذخیره سلاح ارتش به ساختمان‌های عمده حاکمیت حمله کردند. توچینوف در سخنرانی خود پس از انتخاب گفت: «مرکز حکومت در اوکراین در اینجا قرار دارد. ما باید هم شرق، هم غرب، هم شمال و هم جنوب را تحت دفاع خود قرار دهیم. ما باید امروز دولت ائتلافی تشکیل دهیم». سپس   احزاب مخالف اودار و باتکیوشینا  پیشنهاد کردند، پارلمان اوکراین برکناری ویکتور یانوکوویچ، رئیس‌جمهور کشور را به تصویب برساند.
اعلام موجودیت نیروهای تجزیه‌گر
در حالی که گفته می‌شود ویکتور یانوکوویچ رئیس‌جمهور مخلوع اوکراین به خارکیف پناه برده است، خبرگزاری ریا نووستی روسیه گزارش داد: ساختارهای خودگردان جنوب شرقی اوکراین و شبه‌جزیره کریمه که احتمالا در تضاد با ارتش و پلیس و گروه‌های همچنان وفادار به یانوکوویچ تشکیل شده‌اند، مسؤولیت تامین نظم قانونی در این نواحی را تا احیای شرایط کار عادی پارلمان اوکراین برعهده گرفتند. در قطعنامه‌ای که در کنگره نمایندگان مردم استان‌های جنوب شرقی اوکراین در خارکیف قرائت شد، آمده است: «ما نهادهای خودگردان محلی در تمام سطوح، شورایعالی جمهوری خودمختار کریمه و شورای شهر سواستوپل تصمیم گرفتیم تا زمان احیای نظم قانونی و تامین کار عادی نمایندگان مردم بدون ارعاب و تهدید آنها و اعضای خانواده آنها مسؤولیت تامین نظم قانونی، حقوق شهروندان و امنیت آنها در سرزمین‌های خود را بر عهده بگیریم». اعلام موجودیت این نیروها می‌تواند به معنای آغاز جنگ داخلی در جنوب شرقی اوکراین و شبه‌جزیره کریمه به قصد تجزیه کشور باشد، جایی که اکثریت جمعیت را روس‌ها تشکیل می‌دهند و ارتش اوکراین بر آن تسلط دارد.

   سریع‌القلم هم حاضر به دفاع از توافقنامه نشد/2
   کوچاندن یهودیان اوکراین به فلسطین/11
   ضرب‌الاجل ترکیه به رهبران مخالف سوری/11
   پیشنهاد 3 اقتصاددان مجلس برای گرانی سوخت/3
   7 میلیارد در جیب فدراسیون فوتبال/10