|
رمزگشایی از بیانیه کانون مربیان ایران علیه کیروش
گنج بدون رنج میخواهند؟
مهدی طاهرخانی: 1- بروز هر حادثهای در فوتبال امکان دارد اما این به آن معنا نیست که با یک مربی بسیار بزرگ میشود همه فرمولها را به سخره گرفت و ناگهان قهرمان جهان شد.که اگر اینگونه بود تردید نکنید اعراب حاشیهای جنوب خلیجفارس آنقدر پول دارند که بتوانند همین الان گوآردیولا را سرمربی تیم ملیشان کنند اما این ترانسفر مضحک تنها 2 خروجی دارد؛ پرشدن حساب پپ، بیاعتبار شدن گوآردیولا. با یک مربی ولو به بزرگی آنچلوتی و مورینیو هم نمیشود ساختار فوتبال یک کشور را حتی در طول چند سال عوض کرد. نمونه برای مثال فراوان است. از فرانک ریکارد گرفته که در عربستان به آخر خط رسید تا کاپلوی بزرگ که نشان داد در جامجهانی نتوانسته هیچ تغییری در فوتبال روسیه ایجاد کند. ما دوست داریم قدیس بسازیم. فرهنگ ما عاشق اسطورهسازی است از این رو همه موفقیتهای بزرگ والیبال را دربست به اسم ولاسکو نوشتیم و حالا که او رفته با دهان کاملا باز میبینیم که کواچ کاری را کرد که ولاسکو هم نتوانست. معجزهای در والیبال ما رخ نداده و تنها در حال چیدن میوه درختی هستیم که 2 دهه در یک زمین کاملا حاصلخیز کاشته بودیم. ارسال به دوستان
گودرزی: فدراسیون توان پرداخت دستمزد کیروش را دارد
وزیر ورزش و جوانان با بیان اینکه فدراسیون فوتبال به تنهایی توان پرداخت مبلغ مورد نیاز قرارداد کیروش را دارد، تاکید کرد: با توجه به در پیش بودن جام ملتهای آسیا باید هرچه سریعتر تکلیف تیم ملی روشن شود. محمود گودرزی درباره تمدید قرارداد با کارلوس کیروش اظهار کرد: تصمیمها درباره مربیان، سرپرستان و کادر فنی عموما در فدراسیونها گرفته میشود و نباید مسائل تخصصی در حوزههای فنی به سایر شؤون که نباید در مسائل دخالت کنند، کشیده شود. متاسفانه در کشور ما به همه چیز در عالیترین سطوح پرداخته میشود و از آنها پاسخ میخواهند. از اختیارات قطعی فدراسیونهاست که به مسائل فنی بپردازند چرا که وزارت ورزش رویکردها و سیاستگذاریهای کلی را تعیین میکند. اینکه یک مربی بماند یا نماند و کیفیتش چگونه بوده یا دستمزدش چقدر باشد، در فدراسیونها باید بحث و بررسی شود. فدراسیون فوتبال نیز خودش باید درباره مربی خودش تصمیمگیری کند؛ چرا که سازمان بالغی است و میتواند در این باره بهترین تصمیم را اتخاذ کند. اگر از من در این باره مشورت بخواهند میگویم فدراسیون باید تحلیل کند که آیا این مربی در طول این 3 سال و اندی که در تیم ملی فعالیت میکند، توانسته پرونده و سابقه درخشانی از خود بجا بگذارد و توفیقی داشته باشد، آن وقت نمره قبولی یا مردودی به او بدهند و درباره او تصمیم بگیرند. بر این اساس وارد مذاکره شوند که آیا این مربی بماند یا خیر. آن وقت مساله دستمزد در اولویت بعدی قرار میگیرد که در دنیا یک عرفی وجود دارد که مربیان براساس سابقه و موفقیتهای خود دستمزدی دارند که میتوان به راحتی فهمید دستمزد یک مربی به چه میزان است و یک مربی چقدر ارزش دارد. فدراسیون فوتبال خوشبختانه وضعیت اقتصادی خوبی دارد و به جهت تبلیغات دور زمین و حق پخش تلویزیونی درآمد خوبی کسب میکند. همان طور که برای تبلیغات دور زمین برای 2 سال مبلغ 160 میلیارد تومان درآمدزایی کرد. همچنین نزدیک به 8 میلیون دلار به خاطر حضور در جامجهانی از فیفا دریافت میکند که این مبلغ دریافتی از فیفا نزدیک به 24 میلیارد تومان میشود و این عددی است که محقق شده و فدراسیون توان پرداخت دستمزد کیروش را دارد اما باید به آن مربی و جایگاه او توجه شود و به درستی تعیین شود که او چه ارزشی دارد نه اینکه تابع جوسازیها و راهاندازی کمپینها شویم. ارسال به دوستان
ژرمنها به سختی الجزایر را شکست دادند
ایستاده مردن
گروه ورزشی: الجزایر مردانه جنگید ولی آنقدر بدشانس بود که نتوانست پیروز شود. ژرمنهای مغرور با خوششانسی تمام انتقام نبرد گیخون را گرفتند. البته در همان سال 1982 نیز آلمان فدرال و اتریش دست به تبانی زشتی زدند تا صعود کنند. بعد از سالها در پورتوآلگره نیز دست روزگار الجزایر و آلمان را به هم رساند ولی این بار شاگردان یوآخیم لوو در وقت اضافه شیران الجزایر را شکست دادند تا به مرحله حذفی برسند. ارسال به دوستان
پنالتی؛ کابوس هلندیها
انگلستان دیگر در جام جهانی نیست اما هلندیها نیز بیش از هر تیم دیگری از ضربات پنالتی وحشت دارند. هلند با پیروزی خیرهکننده 5 بر یک مقابل قهرمان دوره قبل، اسپانیا و برد 2 بر صفر برابر شیلی یکی از مدعیان جدی قهرمانی است اما این تیم بیش از هر تیم دیگری از ضربات پنالتی وحشت دارد. دلیل؟ اینکه آنها در 5 تورنمنت مهم قبلی تاکنون تنها یک بار موفق شدند در ضربات پنالتی حریف خود را شکست دهند، آن هم با یک آمار ناامیدکننده. تنها در 20 درصد بازیهایی که این تیم سرنوشتش به ضربات پنالتی گره خورده، موفق به پیروزی شده است. تنها 6 درصد بیشتر از انگلستانی که با 14 درصد موفقیت در ضربات پنالتی یکی از بدترین کارنامهها را در اختیار دارد. آنها در 7 مسابقهای که بازی به ضربات پنالتی کشیده شده تنها یک بار برنده شدهاند. بدترین خاطره هلندیها در ضربات پنالتی به یورو 2000 بازمیگردد. در خاک خود و در آمستردام آرهنا و در روزی که در مرحله نیمهنهایی بازیها با ایتالیا روبهرو شدند. در آن مسابقه این تیم در مجموع 5 ضربه پنالتی را از دست داد؛ 2 پنالتی در جریان مسابقه و 3 ضربه در انتهای بازی. کسی که آن روز برایش بیش از همه کابوسوار بود، کاپیتان آن تیم یعنی فرانک دیبوئر بود. مردی که ابتدا در دقیقه 36 مسابقه یک پنالتی را از دست داد و سپس در ضربات پنالتی در حالی که ضربه اول را جیجی دیبیاجو از ایتالیا به گل تبدیل کرده بود، نخستین ضربه تیمش را هدر داد.«چه کسی در روزهای آینده شادی را به کشور هلند هدیه میدهد؟ فرانک دیبوئر؟ بله! او هیچگاه 2 بار در یک مسابقه ضربه پنالتی را از دست نداده است.» این جمله تئو رتسما، گزارشگر شبکه هلندی بود، هنگامی که دیبوئر برای زدن ضربه پنالتی به محل موردنظر نزدیک میشد. برادر دوقلوی فرانک، یعنی رونالد دیبوئر هنگامی که او به طرف نقطه پنالتی حرکت میکرد، به او توصیه کرد ضربهاش را محکم و به وسط دروازه شلیک کند. این نقشه آنها بود. فرانک میگوید: «من اصلا استرس نداشتم. جنگ روانی را تولدو شروع کرد. ابتدا به من چشمک زد. میخواستم به او بگویم اگر میدانی به کدام طرف میخواهم شلیک کنم، خوش به حالت!» دیبوئر نیز به تولدو چشمک زد اما ضربه او بسیار ضعیف بود، کمرمق و وسط دروازه، طوری که تولدو بهراحتی توپ را گرفت. اصلا حتی به خود زحمت حرکت نیز نداد. دیبوئر ادامه میدهد: «دلیل اصلی از دست دادن آن ضربه، خستگیام بود. بههمین خاطر بود که ضربه بسیار بدی به توپ زدم. از لحاظ روحی نیز شرایط خوبی نداشتیم. اینکه میدانستیم همیشه در پنالتیها ناکام هستیم، خود یک فشار روانی منفی به تیم منتقل میکرد. فکر میکردیم هیچ امیدی نداریم». رایکارد در مربیگری خود بسیار از اسطوره و نماد فوتبال هلند یعنی یوهان کرویف تاثیر گرفته بود. کرویف به نظر میرسد در ضربه پنالتی یکی از سلاطین باشد، چراکه سال 1982 و در جریان بازی تیمش آژاکس در برابر هلموند اسپورت هنگامی که پشت توپ برای زدن ضربه پنالتی قرار گرفت، با چند پاس متوالی با همتیمیاش یسپر اولسن، ضربه را به گل تبدیل کرد. البته آن نوع ضربه پنالتی که با پاسهای متوالی زده میشد اولین بار توسط ریک کوبنس، بازیکن تیم ملی بلژیک در سال 1957 به ثمر رسید اما نکته جالب درباره آن ضربه کرویف در آن سال این بود که برای اولین بار در طول 10 سال حضورش در آژاکس که بیش از 250 بار نیز برای این تیم به میدان رفته بود، پشت ضربه پنالتی قرار میگرفت. دروازهبان ذخیره تیم، ران بومگارد به یاد میآورد که اگر قرار بود کرویف در تمرینات پنالتی بزند، همیشه سعی در خلق حرکات جدید حین ضربه پنالتی یا تحقیرکردن حریفش داشت. در تیم آژاکس، هنک خروت، گری میورن و یوهان نیسکنس برای زدن ضربه پنالتی در اولویت بودند. در تیم هلند نیز نیسکنس و راب رنسنبرینک در اولویت قرار داشتند. کرویف در آخرین سالهای بازیگریاش در هلند به فاینورد رفت. او در بازی دوستانه قبل از فصل تیمش مقابل رم وقتی بازی به ضربات پنالتی کشیده شد، پشت توپ قرار گرفت. کرویف میخواست مربیاش را تحت تاثیر قرار دهد. او در این باره خاطرات جالبی را به یاد میآورد: «طی 2 روز 2 بازی انجام داده بودیم که به وقت اضافه نیز کشیده شده بود. واقعا خسته بودم، عصبی و آشفته.» او این جملات را به مجری یکی از شبکههای هلند، فریتس بارند و هنک فان درب میگوید: «کمی قدم میزنید تا به نقطه پنالتی برسید. بعد چشمتان را میبندید و ضربه را میزنید. بعد تصور میکنید آن ضربه ممکن است به کدام سمت دروازه برود. میدانید آن توپ سر از کجا درآورد؟ از طبقه دوم سکوهای ورزشگاه! وقتی ضربات پنالتی آغاز میشود به نظرتان دروازه بسیار کوچک است اما وقتی استرس و فشار نیز همراهتان است هنگام زدن ضربه، دروازه کوچکتر هم به نظر میرسد!» ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|