|
پایان جشنواره مردمی فیلم عمار با تقدیر از حاجصادق آهنگران نغمههای ماندگار غیرت و حماسه را در یادها طنینانداز کرد
هیهات مناالذله
پس از 8 روز رقابت آثار فیلمسازان در سینما فلسطین، آیین اختتامیه پنجمین دوره جشنواره مردمی فیلم عمار، شب گذشته با معرفی برگزیدگان و تقدیر از حاجصادق آهنگران در سینما فلسطین تهران برگزار شد. به گزارش فارس، پس از 8 روز رقابت آثار فیلمسازان در سینما فلسطین، آیین اختتامیه پنجمین دوره جشنواره مردمی فیلم عمار، جمعه شب 19 دیماه در سالن شماره یک سینما فلسطین تهران برگزار شد. در این مراسم بخشهای فیلم داستانی، مستند، انیمیشن، بینالملل و برنامههای تلویزیونی برگزیدگان خود را از بین نامزدهای اعلامشده خواهند شناخت. براساس همین گزارش، در این مراسم از سوی اصحاب جبهه فرهنگ و هنر انقلاب از حاجصادق آهنگران، مداح اهلبیت و حماسهخوان ایام دفاع مقدس تقدیر به عمل آمد. همچنین از ترانه جدید حامد زمانی با عنوان «و این اول عشق است» با موضوع رویشهای هنر انقلاب پس از فتنه 88 رونمایی شد. این مراسم که از ساعت 18:30 در سینما فلسطین (واقع در تقاطع خیابان ولیعصر و طالقانی) برگزار شد، برای عموم مردم آزاد بود و همچنین مانند افتتاحیه این مراسم به طور زنده از طریق شبکه نمایش پخش شد. بنابر این گزارش، برنامه اکرانهای مردمی جشنواره عمار، در سراسر کشور پس از اختتامیه سینما فلسطین ادامه داشته و کماکان داوطلبان برگزاری اکرانهای مردمی میتوانند از طریق سامانه 30001801 یا سایت ammarfilm.ir برای این منظور ثبتنام کنند. مراسم شب گذشته در واقع اختتامیه جشنواره عمار نبود و تنها مراسم تقدیری است از فیلمسازانی که آثار خود را برای حضور در جشنواره فیلم عمار ارسال کردهاند. مراسم اختتامیه برای این جشنواره همیشه آغازی برای ازسرگیری فعالیت مسؤولان، اکرانکنندگان و فیلمسازان عماری در تولید، توزیع و پخش فیلمهای انقلابی و اسلامی بوده است. در این دوره از جشنواره عمار هم مانند دورههای پیش شاهد رویشهای فراوانی بودیم که این را میتوان در میان آمار و ارقامی که مسؤولان جشنواره به رسانهها ارائه دادند مشاهده کرد. البته دیدن آثار فیلمسازان ایرانی و خارجی میتواند نمای بهتری از این رویشها را به بینندگان نشان دهد. رویشی که در سطح فیلمسازی عماریون و تعداد فیلمهای داستانی و فیلمهای خارجی جشنواره به وضوح قابل رویت است. جشنواره فیلم عمار محفلی است برای دور هم جمع شدن سالانه فیلمسازانی که با شعار «صدور انقلاب به قلبهای مردم جهان» گرد هم میآیند و به هماندیشی و همافزایی و ارتقای تواناییهای فیلمسازی خود میپردازند. برگزاری کارگاههای فیلمسازی در این دوره از جشنواره و سخنرانیهای متفاوت سخنرانان همیشگی این جشنواره نشان داد که باید منتظر پیشرفت چشمگیری در ارتقای سطح فیلمسازان جوان و پردغدغه این جشنواره مردمی باشیم. در این دوره علاوه بر افزایش کمی فیلمهای ایرانی و خارجی که به دبیرخانه ارسال شد، شاهد رشد کیفی فیلمها نیز بودیم. فیلمهایی که عمیقتر شده بودند و سینماییتر به سوژههایی که سالها در سینمای ایران مورد غفلت قرار گرفته بودند، میپرداختند. مردمی شدن سینمای ایران توسط فیلمسازانی که براساس دغدغههای دینی و ایدئولوژیکی به این فرم از هنر روی آوردهاند مهمترین هدفی است که توسط جشنواره عمار دنبال میشود. تا اینجای کار این جشنواره توانسته گامهای مثبتی را در این زمینه بردارد، این را میتوان در گفتوگو با مردم، مسؤولان، داوران، اکرانکنندگان و فیلمسازان که هریک به نحوی در این جنبش فرهنگی نقش دارند مشاهده کرد. مهدی نقویان یکی از فیلمسازانی است که در این دوره از جشنواره با فیلمهای «رمز و راز ملکه» و «گرمترین روزهای زمستان» حضور داشت. او درباره فیلم «رمز و راز ملکه» که درباره ملکه انگلستان است، میگوید: بسیاری از کارگردانهای باتجربه درباره این مستند آرشیوی میگفتند که استانداردهای روز فیلمسازی در دنیا، بهخوبی در این کار رعایت شده است. البته چون جنس کارهایم بیشتر از این نوع بوده است، تجربه زیاد باعث شد تا بتوانم مستندی قوی بسازم. محمدعلی باشهآهنگر یکی از فیلمسازانی است که با حضور در سینما فلسطین و دیدن این فیلم به تایید این مستند آرشیوی پرداخت. فیلمی که با ظرافتهای سینمایی به افشای پشت پردهها و ناگفتههای سلطنت در انگلستان میپردازد. این فیلم تنها یکی از مستندهای خوبی بود که در هفته گذشته در جشنواره عمار به نمایش درآمد. معین مومنیان، مسؤول برگزاری جشنواره فیلم عمار در استان اصفهان به نوعی دیگر با این جشنواره در تعامل است. او میگوید: جشنواره اول و دوم فیلم عمار در اصفهان اصلا نماینده نداشت و به صورت موردی درخواست اکران فیلمها مطرح میشد. در جشنواره سوم یک رابط در استان وجود داشت که هرکس تقاضای اکران داشت، بستههای اکران را از او میگرفت و توزیع میکرد. در جشنواره چهارم قرار شد این رابط تبدیل به دبیرخانه شود و جشنواره بهطور مستقل در اصفهان برگزار شد. سال گذشته صرفا دبیرخانه توانست در کل استان جشنواره را برگزار کند اما امسال دبیرخانه بهطور مستقل قصد دارد که فیلمهای مربوط به اصفهان را داوری کند، در ضمن همه 25 شهرستان استان اصفهان جزو اکرانکنندههای ما هستند. اوایل بهمنماه این جشنواره به طور رسمی در اصفهان شروع میشود. او تاکید میکند: در نقاط مختلف کشور سلیقه مردم درباره فیلمها متفاوت است و نکته مثبت جشنواره عمار این است که توانسته همه سلیقهها را تأمین کند و آثار آن به سلیقه بیشتر مناطق و فرهنگها نزدیک است. بهعنوان مثال برخی آثار در نقاط غربی و برخی دیگر در نقاط کویری و شرقی اصفهان استقبال شدند. این فیلمها باعث شد افرادی که حرفی برای گفتن دارند برای ساخت فیلم ترغیب شوند. مسؤول برگزاری جشنواره عمار درباره تأثیر برگزاری این جشنواره میگوید: در این جشنواره بخشی به نام «فیلم ما» برای افرادی که نمیخواهند فیلم حرفهای بسازند، وجود دارد. میتوانم بگویم از هر 10 اکران 9 اکران مخاطبان را برای شرکت در بخش فیلم ما ترغیب کرد. بهعنوان مثال ما شهر کوچکی به نام «هرند» داریم که بچههای آنجا دوربین برای مستندسازی تهیه کردند و کار خود را شروع کردند و الگوگیری اصلی آنها از جشنواره عمار است. آنها گاهی با ما تماس میگرفتند و میگفتند به ما کمک کنید تا درباره معضلات منطقه خود فیلم بسازیم. در قضیه فتنه 88 بعد از دیدن فیلمهایی با این مضمون مثل«من مدیر جلسهام» دید مردم به حقایق روشنتر شد. فیلم«لکه» هم تأثیر خوبی داشت و توانست دیدگاه مردم را نسبت به اتفاقات 88 تغییر دهد. فیلمهایی مثل«ننه قربان» هم تأثیرگذاری زیادی در میان مردم داشتند. ارسال به دوستان
مردی که صدایش موجب خروش «غیرت» شد
در تعریفهای شیک و فانتزی امنیت ملی و منافع دیپلماتیک، اگر کسی بتواند طوری بر انگیزه و توان مرزبانها و رزمندهها اثر بگذارد که درصدی به توفیق آنها در حفظ خاک ایران کمک کند، چقدر قیمت دارد؟ به گزارش تسنیم، محمدحسین بدری در سرمقالهای نوشت: برای ما که قبل از جنگ 8 ساله با عراق، خاطره و تصویری از جنگ نداشتیم، همه اتفاقهای سخت و شیرین جنگ، تازه و ناگهانی است. مثل تجربههای مختلف کودکی که در میان بقیه آدمها زندگی میکند اما بیشتر اتفاقهایی که برای او و در اطرافش میافتد، تجربه اول به حساب میآید. درگیریهای مختصر و پراکنده مرزی با عراق، حضور تعدادی از نیروهای ارتش در زمان شاه، عرض و طولی نداشت که چیزی در ذهن و خاطر مردم یک سرزمین باقی بگذارد. حمله سال 1359 عراق به مرزهای غربی ایران، مجموعه مفصلی از اولین تجربههای نسلی از تاریخ سرزمین ایران بود که هرگز خود را در میان جنگی بزرگ نیافته بودند. برای ما که پای منبر و در هیأت بزرگ شدهایم، جنگ پدیدهای است که فرمانده سپاه حقیقت در آن به حسین﴿ع﴾ نسب میبرد. برای ما که نیمی از داستانهای کودکی را در ماجرای عاشورا یافته بودیم، «فرمانده کل قوا» یک سمت نظامی نبود.برای ما، جنگ مفهوم عجیبی داشت از غربت، تشنگی، حماسه و مردانگی و به میدان آوردن همه چیزهایی که هواداران حقیقت با خود دارند. جان و مال و فرزند و آن یکی فرزند و خردهطلاهای توی خانه و ترشی و مربایی که برای جبهه درست کردهایم، جنگ در نظر ما که در هیأت بزرگ شدهایم، پدیدهای است که برای شرکت در آن، دست توی شناسنامه میبریم، خواهش میکنیم، آشنا پیدا میکنیم که ما را ببرد به منطقهای که احتمال مرگ در آن زیاد است. در جنگی که ما میشناسیم، هرکس به اهل نبرد، آب برساند، نامش سقاست و جوان نورسته و نوجوان تازهبالغ و کودک خردسال و نوزاد شیرخواره، جزو ساز و برگ نظامی به حساب میآیند. در آن جنگ که ما میشناسیم، آنکس که بیرق به دوش میکشد، «علمدار» است و ما برایش جانمان را میدهیم و هر بلایی که با جنگ به ما میرسد، از بزرگترین مصیبت عالم در سرزمین نینوا کوچکتر است. وقتی جنگ، از مرزهای غربی به ما حمله کرد، قصه کربلا جلوی چشمهای ما بود. مرگ، برابر چنین ادبی، زانو میزند که هرکس از مرگ نترسد، از هول آن بیرون میآید.در جنگی که ما میشناسیم، هرکس کشته شود، نسب به ارباب تشنهای میبرد که اشرف اولاد آدم است، هر برادر از دست دادهای در صف مریدهای زینب﴿س﴾ میایستد و هر طفلی جیرهخوار علیاصغر است. معنی جنگیدن در چنین جنگی و برای این آدمها جنگهای رایج دنیا فرق میکند. برای نسلی که در مسجد و هیأت بزرگ شده و تجربههای اجتماعی خود را از آنها به دست آورده، کسی مثل «صادق آهنگران»، تبلیغاتچی جنگ نیست. بشارتدهندهای است که مژده جهاد میدهد. به دوستان خاص خداوند که از قضا بندههای او هم هستند. آهنگران، غیر از وجه خاطرهانگیزی که برای چند نسل از آدمهای این سرزمین دارد و اتفاقا از همان نسل است که فرمانده در نظرش، حضرت ارباب- علیهالسلام- است و ما را دائم به بار بستن برای سفر کربلا فراخوانده. در روزگاری که راه کربلا بسته بود و به نظر میآمد در همان وضع بماند، آنها که در هر مراسم مهدیه تهران شرکت میکردند، وقت بیرون رفتن سرود- نوحهای میخواندند که اوج آرزوهای این جماعت هم بود. میخواندند: ارسال به دوستان
پیشتازی «شیار 143» در گیشه
فیلم سینمایی «شیار 143» ساخته نرگس آبیار با فروشی بالغ بر 3 میلیارد تومان در صدر گیشه سینماهای کشور قرار دارد و همچنین فیلم سینمایی «چند متر مکعب عشق» نیز طی 20 روز نمایش به فروش 140 میلیون تومانی رسید. به گزارش فارس، در پی اعلام هفتگی گیشه فیلمهای روی پرده و در حال اکران، فیلم سینمایی «شیار 143» ساخته نرگس آبیار تا پایان روز پنجشنبه 18 دی ماه به فروش 3 میلیارد و 370 میلیون تومانی دست یافت. امیر قطبی، مدیر پخش موسسه فیلمیران در گفتوگو با خبرنگار سینمایی فارس فروش این فیلم را در تهران یک میلیارد و 470 میلیون تومان و در شهرستان یک میلیارد و 900 میلیون تومان اعلام کرد. «شیار 143» 54 روز است که به سرگروهی سینما آزادی در حال اکران است و 75 سینما در اختیار دارد. ارسال به دوستان
به بهانه هجوم همهجانبه اخیر
اگر سپاه نبود!
احسان محمدحسنی: این، اتفاق تازهای نیست! تقریباً تبدیل به عادت شده! این بار فقط قدری زودتر کلید خورد و آغاز شد... هجوم به فرزندان ملت! و مردم عادت کردهاند که آتش بمباران تهمت و هجمه بیامان ناسزا را از هزاران قبضه توپخانههای رسانهای دوستان بیانصاف یا صفوف آرایشگرفته دشمن، بر فرزندان مظلوم و مقتدر «پاسدار»شان در حال باریدن ببینند. شبکهها و رسانههای قدرتمند وابسته، از «بهائیت» تا «مرجع انگلیسی»، همواره پاسداران این انقلاب را هدف گرفتهاند. دیروز چند روزنامه زنجیرهای و رادیوهای بیگانه، فرماندهی ستاد مشترک عملیات روانی را بر عهده داشتند و امروز، چند خبرگزاری و سایت و چندین شبکه تلویزیونی هم به سیاهه لشکرکشیها ملحق شدهاند! غمی نیست... باز هم بریزید بیرون عفونتهای چرکین متورمشده از مالهای حرامی که بلعیدهاید و در شکمبههایتان متراکم کردهاید! خیلی دیر از راه رسیدهاید! ما از بنیصدر و از زمین چمن دانشگاه تهران خاطرهها داریم!
اگر سپاه نبود، کودتای سال 88، به حمام خون مبدل میشد و جوخههای ترور 30 تیرماه 60 بار دیگر و این بار عظیمتر تکرار میشد! ارسال به دوستان
اخبار
صدای عمر مختار خاموش شد ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|