|
ارسال به دوستان
تبدیل «دیپلماسی فایده» به «دیپلماسی هزینه»
دکتر پرویز امینی، جامعهشناس در گفتوگو با همشهری ماه با اشاره به تلاش دولت برای ایجاد فضای دوقطبی گفته است: به نظرم در شکلگیری یا تشدید سیاست دوقطبیسازی توسط دولت برخی رخدادها مهم هستند؛ یکی مساله ثبتنام برای انصراف از یارانهها در دهه سوم فروردین 93 بود که به رفراندوم 8/96 درصدی مردم علیه دولت تفسیر شد و ضعف پایگاه اجتماعی دولت را آشکار کرد. دیگری ناکامی در توافق هستهای بهرغم انتظاری بود که دولت در مردم ایجاد کرده بود، خصوصا با پیوندی که دولت بین حل مسائل مردم و مساله توافق هستهای ایجاده کرده است. در مجموع دولت نتوانسته انتظارات جامعه را در حد رضایتبخشی برآورده کند و در کلیت اوضاع اجتماعی وضعیت رضایتبخشی ندارد. البته تأکید دارم که رضایتبخش نیست نه اینکه نارضایتی شدید است و بین اینها تفاوت وجود دارد. در اولی همچنان امیدواریهایی وجود دارد در حالی که در نارضایتی تقریباً امید بهبود نیز از دست رفته است بنابراین در چنین شرایطی که دولت از ناحیه پایگاه اجتماعی احساس چالش میکند، این تلقی پیش میآید که دولت تلاش دارد با تعریف یک پروژه سیاسی بخواهد پایگاه اجتماعی خود را نگه دارد. بر همین اساس «جنگ مواضع» را جایگزین «ارزیابی عملکرد» کرده است تا با دوقطبیسازی هدفمند، این مواضع باشند که اکثریت و اقلیت را تعریف کنند نه عملکرد و کارآیی. ارسال به دوستان
سلام وطن
با این همه باجی که از دولت گرفتند، باز هم در یک مورد دیگر موفق شدند دولت را با یک عقبنشینی آشکار روبهرو کنند. آقای ابوطالبی را آخر هم نتوانستند به آمریکا بفرستند. کسانی که با وزرای خارجه قدرتهای(!) دنیا پیادهروی میکنند، خب یک ویزای ساده برای نمایندهشان میگرفتند. ارسال به دوستان
دعوت جوانان غرب به اسلام واقعی
پروفسور رادنی شکسپیر*: آیتالله علی خامنهای رهبر عالی ایران اخیراً نامهای را به زبان انگلیسی برای جوانان اروپایی و آمریکای شمالی نگاشته است که در آن با اشاره به حوادث اخیر فرانسه و تلاشهای جوامع غرب برای گسترش اسلامهراسی در جهان، توصیههایی را مطرح کرده است. ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
تقویم تاریخ
مخالفت بختیار با تشکیل دولت موقت انقلاب (1357 ش) ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
خیانت هستهای اینجاست
سیدعابدین نورالدینی: 1- آقایان روحانی و ظریف اگر خواهان اجماع ملی بر سر مذاکرات هستهای هستند باید مردم را در جریان واقعیت مذاکرات قرار دهند. مردم باید بدانند در مذاکرات هستهای چه موضوعاتی مطرح میشود. «پنهانکاری» بستر فریب است و این زیبنده نیست دولت، یعنی مظهر اراده ملت، متهم به پنهان کردن واقعیتها از ملت شود و تاسفانگیزتر اینکه در سطوح عالی دولت، گاهی مطالبی مطرح میشود که شائبه فریب افکار عمومی را نسبت به واقعیات مذاکرات هستهای ایجاد میکند. به عنوان نمونه آقای جواد ظریف به تازگی گفته است در داخل ایران برخی مخالف لغو تحریمها هستند! یا اراده آقای رئیسجمهور بر دهنکجی به منتقدان است و به غیر از اظهارات اهانتآمیز، سعی میکند انتقادات به دیپلماسی هستهای یا دولت خود را تحقیر و تمسخر کند. اینها نشانههای خوبی نیست و شائبهبرانگیز است. قطعا سادهانگارانه است اکنون یعنی یک سال و نیم پس از مذاکرات هستهای و گفتوگوهای دوجانبه با آمریکا، روند و ماهیت نقدها همانند گذشته باشد. در یک سال و نیم، اتفاقات پیدا و پنهان زیادی افتاده است که نشان میدهد جریان انقلاب در موضوع هستهای باید در 2 جبهه بجنگد؛ یکی در مقابل سازشکاری و دیگری در مقابل زیادهطلبی! بدون تردید برای فائق شدن بر هر دو جبهه، باید مردم را در جریان واقعیات قرار داد. بنابراین شاید عاقلانهترین راهبرد جریان انقلاب در موضوع هستهای در شرایط فعلی، کنار گذاشتن ملاحظات و برخی مصلحتهای القایی و آوردن مردم پای میز مذاکرات است.
4- واقعیت این است که توافق ژنو به یک دام بزرگ برای ایران تبدیل شده است. هرچه زمان میگذرد تبعات این توافقنامه برای ایران ملموستر میشود و تاسفانگیزتر اینکه به مرور این توافق در حال اثرگذاری بر سایر مسائل غیرهستهای که محل مناقشه طرفین است نیز میشود. باراک اوباما یکشنبه همین هفته در گفتوگو با سیانان گفت نباید اجازه داد ایران از مذاکرات هستهای «فرار» کند! این اظهارنظر او به معنای آن است که وی سرانجام توانسته با توافق ژنو ایران را به دام بیندازد! به همین دلیل با توجه به اینکه سناریوی آمریکا نسبت به موضوع لغو تحریمها مشخص است و تاکنون هیچ نشانهای مبنی بر عقبنشینی یا تخفیف در این موضوع از سوی آنها مشاهده نشده، بدیهی است کشدار کردن مذاکرات برای ایران بسیار هزینهساز خواهد بود. این را میتوان با قطعیت گفت سناریوی 2 مرحلهای کردن توافق جامع، نیز در همین راستاست. پس از توافق ژنو دیگر کلیاتی وجود ندارد که طرفین بخواهند تا 4 فروردین درباره آن باز هم نمایش توافق راه بیندازند! واقعیت آن است که آنچه پیش روی تیم مذاکرهکننده ایران است، از یک معادله ثابت پیروی میکند. در مذاکرات هستهای برای ایران 2 مسیر وجود دارد؛ «توافق منهای لغو تحریمها» و «توافق با لغو تحریمها»! برای منتقدان موضوع پنهانی وجود ندارد. همانگونه که وقتی به زبان سینماگران گذاشتند که بگویند «هیچ توافقی از عدم توافق بدتر نیست» ماهیت این شعار کاملا مشخص بود. اکنون برای توافق یک مطالبه عمومی برای لغو تحریمها وجود دارد؛ و آن «لغو یکجا و تمامی تحریمها» است. ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|