|
نگاهی به چند فیلم اکران شده در جشنواره
ساده یا بیرنگ!
شادی رستمی: فرزاد موتمن فیلم «خداحافظی طولانی» را براساس داستانی از اصغر عبداللهی به جشنواره امسال ارائه کرده و فضای آن با کارهایی که پیش از این روی پرده نقرهای آورده، تفاوت بسیار دارد. این بار موتمن از فضای انتلکتوالی فاصله گرفته و به سراغ داستانی کلاسیک و عاشقانه آن هم از نوع قدیمیاش رفته است. به قول کارگردان: «وقتی فیلمنامه را خواندم، چیزی مرا جذب کرد چون قصه در طبقه اجتماعی کارگر اتفاق میافتد. سینمای ما نسبت به این قشر بیتفاوت است، چرا که اکثر فیلمهای ما یا در نیاوران ساخته میشود یا در زعفرانیه، به ندرت پیش میآید فیلمی ساخته شود که راجع به کارگران ساختمانی باشد. این فیلم عشقی بود برای هر کارگردان و مبارزهای است برای اینکه او بداند چقدر از پس این کار برمیآید. حالا دیگر شبهای تهران نیست. حالا با کارگر کارخانه روبهرو هستی که دامنه کلماتش محدود ولی جذاب است. من 10 سال منتظر چنین فیلمنامهای بودم». فیلم سر و ظاهر کهنهای دارد، شاید چون موضوعی قدیمی دارد و روی همه چیز را غبار غم و حسرت پوشانده است. از چنین سوژهای البته بارها در سینمای ایران و جهان استفاده شده و این نوع به کار بردن و پرداخت اثر است که آن را متمایز میکند. طرح کلی داستان براساس از دست دادن آبرو و اعتبار مردی است که در شهر کوچک خود انگشتنما شده است. این جامعهگریزی و بیاثر شدن در جامعه سوژهای است که جای کار بسیار دارد و میتواند نظر مخاطب را کاملا به خود جلب کند اما سادگی بیش از حد فیلم و تمرکز کارگردان روی عوامل فنی سبب شده فیلم کم و کسری زیادی داشته باشد. ریتم بسیار کند و کشدار، لانگشاتهای کسالتبار، دیالوگهای کم و نه چندان موثر از آنهایی که حتی یکی دو جملهاش هم تاثیرگذار و موفق باشد و بازیگرانی که خیلی به نقششان نمیآیند. موتمن خیلی سعی کرده سر و شکلی نوستالژیک به کار ببخشد اما حاصل مانند ظرفی است سفالی که با تکنیکهای نقاشی کهنهکاریاش کردهاند. آیا میتواند جای عتیقهای گرانبها را بگیرد؟ مسلما خیر. چنانچه وی قصد داشته به قول خود فیلمی با ظاهر وسترن و المانهایی چون راهآهن و درختان خشک و تنک بیابانی بسازد، موضوع خوبی را انتخاب نکرده و آن را در ظرف مناسبی نریخته است. فیلم با تماشاگر زمان حال ارتباط درستی برقرار نمیکند، چرا که ادای فیلمهای قدیمی را درمیآورد. حتی طراحی پوستر فیلم به سبک دهه 50 نیز ادای دینی به سینمای آن دوران است. همه چیز بیش از حد غلیظ و وامدار نوستالژیک است. ارسال به دوستان
یدالله صمدی با فیلم «پدر آن دیگری» اصحاب رسانه را غافلگیر کرد
شوک خارج از رقابت
فیلم «پدر آن دیگری» یدالله صمدی با توجه به حواشی بسیار و عدم پذیرفته شدن در بخش مسابقه اهالی رسانه را کاملا غافلگیر کرد و فیلم با اقبال گسترده اهالی رسانه مواجه شد.پس از پایان نمایش نشست خبری فیلم سینمایی «پدر آن دیگری» به کارگردانی یدالله صمدی بامداد یکشنبه 19 بهمنماه در سالن سعدی مرکزی نمایشگاه برج میلاد برگزار شد. به گزارش مهر، نشست خبری فیلم سینمایی «پدر آن دیگری» به کارگردانی یدالله صمدی در اولین ساعتهای یکشنبه 19 بهمنماه با حضور کارگردان، ثریا قاسمی، حسین یاری، هنگامه قاضیانی، بنفشه صمدی، مهدیار عزیزی؛ بازیگران، اصغر نژادایمانی طراح صحنه و لباس فیلم و پرینوش صنیعی نویسنده کتاب «پدر آن دیگری» برگزار شد. علیرضا پورصباغ اجرای جلسه را برعهده داشت. این نشست که با استقبال مخاطبان همراه بود تا ساعت 2 بامداد به طول انجامید. یدالله صمدی، نویسنده و کارگردان این فیلم سینمایی در ابتدای این نشست خبری با اشاره به موضوع اقتباس در سینمای ایران بیان کرد: بحث اقتباس سالهاست که در سینمای کشور میان هنرمندان و مسؤولان سینمایی مطرح میشود حتی من یادم میآید در یک پروسه زمانی حوزهای با همین عنوان در بنیاد سینمایی فارابی شکل گرفت اما متاسفانه آنطور که باید جدی گرفته نشد اما با این حال من افتخار دارم که طی سالهای اخیر در کارنامه فیلمسازیام اقتباس از رمانهای داستانی نویسندگان کشورمان جزو مهمترین اهداف کاریام بوده است. ارسال به دوستان
نگاهی به فیلم «شیفت شب»
آیا نیکی کریمی فیلم خوبی ساخته؟
اسماعیلدوست: شبی دیگر از راه رسید. شبی از همان شبزدگیهای توهمزایی که با عنوانی جعلی از تصویر به سمت مخاطب پرتاب میشود. با ادایی شبهروشنفکرانه و کلامی انبوهزده از شعار و سیمایی گرانقیمت از ویترین خانه تا اتومبیلی چشم نواز! همه چیز در راستای همان نگاهی است که خالقان متوهم از هنر بدان الصاق میشوند و در این میان چه غریب مانده است اصالت سینما در این چهارگوشه ناآگاهی و بیهویتی. بیهویت از چرایی بودن که تنها بهانه تولید فیلمنامههایی چنین را میتوان در عشوههایی دانست که ژستگرایی را در لباسی عاریهای از تفکر عرضه میدارد. فیلم «شیفت شب» داستانی است که هنوز شروع نشده و همچنان بیهویت، زمان را تلف میکند. داستانی نیمبند که نه میتوان با آن همدلی کرد و نه طلیعهای خوش بدان داشت، چرا که به جای مواجهه با رخدادی تراژیک در متن زندگی به یک سری سکانسهای کودکانه برمیخوریم که تنها برای نویسنده میتواند مایهای همراهکننده باشد و برای مخاطب در سالن هزاررنگ تماشا یا به خوابی شیرین بدل میشود یا به خندهای تمسخرگرایانه خواهد انجامید. ارسال به دوستان
اظهارات تکاندهنده پیرهادی، تهیهکننده
وقتی «روباه» افخمی را سر بریدند
تهیهکننده «روباه» تاکید کرد فیلمشان از روز اول جشنواره آماده نمایش بوده و اگر در روز چهارم به نمایش درآمده تصمیم دبیرخانه فجر بوده که باعث شده «روباه» از آرای مردمی حذف شود. تهیهکننده فیلم سینمایی «روباه» با انتقاد از متولیان بخش آرای مردمی سیوسومین جشنواره فیلم فجر به مهر گفت: به صراحت اعلام میکنم مسؤولان طرح جمعآوری آرای مردمی در خانه سینما درباره خروج این فیلم از گردونه آرای مردمی بیتدبیری کردند. ما در سینماهای مردمی به وضوح شاهد هستیم که مخاطب با «روباه» ارتباط برقرار میکند. محمد پیرهادی درباره روند اجرای طرح آرای مردمی توسط خانه سینما عنوان کرد: براساس اظهارنظر مسؤولان برگزاری آرای مردمی در خانه سینما، این ادعا وجود دارد که طبق آییننامه فیلمهایی که از روز چهارم جشنواره اکران خود را آغاز میکنند در آرای مردمی لحاظ نمیشوند و مدعی هستند که این مطلب را به مسؤولان برگزاری جشنواره سیوسوم فیلم فجر نیز اعلام کردهاند. وی افزود: براساس این ادعا به دلیل اکران «روباه» از روز چهارم جشنواره، این فیلم از دایره محاسبات آرای مردمی حذف شده است البته من بهعنوان تهیهکننده سینما دلخوری و ناخرسندی خود و عوامل فیلم را از این موضوع به مسؤولان برگزاری جشنواره اعلام کردم. ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|