باربد بهراد: سرانجام پس از مدت‌ها گمانه‌زنی روز شنبه حامد لک به باشگاه پرسپولیس آمد تا با طاهری در مورد قرارداد با باشگاه صحبت کند.حامد لک دیگر جایی در تبریز ندارد. گلر پرحاشیه تراکتورسازی تبریز که نقش بسزایی در عدم قهرمانی این تیم داشت پس از اتمام قراردادش با تبریزی‌ها که از قضا سربازی‌اش هم به حساب می‌آمد در لیست خروجی باشگاه قرار گرفت. تونی اعلام کرد نیازی به این گلر بی‌ثبات ندارد. آغاز درخشش لک با صبا بود اما همیشه اعلام می‌کرد پرسپولیسی است و روزی به تیم محبوبش می‌آید. برای خدمت سربازی به تراکتورسازی رفت اما عملکرد پر نوسانی داشت. یک روز ستاره تیمش بود و روز دیگر با دریافت گل‌های بچگانه، اسباب شکست تیمش را مهیا می‌کرد. در بازی سرنوشت‌ساز تراکتورسازی و فولاد که در اهواز برگزار شد، 3 گل بد دریافت کرد تا رسول خطیبی، سرمربی وقت تراکتورسازان او را از تیم اخراج کند. خطیبی به مدیریت باشگاه اعلام کرد باید یک دروازه‌بان خوب خارجی جذب شود و لک برای ادامه خدمتش به پادگان برود. پیرو همین موضوع، عیسی اندوی، گلر سابق ذوب‌آهن جذب شد اما گل‌هایی که او دریافت کرد صدای همه را درآورد تا سرانجام رسول خطیبی زودتر از لک از تراکتورسازی اخراج شود. اگرچه تونی اولیویرا دوباره به لک اعتماد کرد اما آخرین بازی لیگ چهاردهم، بدترین روز لک در تبریز بود. تراکتورسازان تنها 20 دقیقه با قهرمانی در لیگ فاصله داشتند که حامد لک باز هم روی ضربات ایستگاهی از خودش ضعف نشان داد تا بازی
3 بر یک پیش افتاده با تساوی 3 - 3 به پایان برسد. بدون شک اگر یک دروازه‌بان با تجربه آن روز درون دروازه تراکتورسازی حضور داشت، تبریز برای اولین بار در طول تاریخش، قهرمان لیگ برتر می‌شد. حالا پس از خروج از تبریز، لک به دنبال تیم جدید می‌گردد. 2 هفته قبل، در یک روز تعطیل، قصد حضور در باشگاه پرسپولیس را داشت اما بی‌خبر از آن بود که خبرنگاران برای صید خبر، مقابل ساختمان باشگاه کمین می‌کنند. او چند بار از خیابان باشگاه پرسپولیس گذشت و با دیدن خبرنگاران ترجیح داد به باشگاه نرود. در مصاحبه‌ای هم اعلام کرد به دنبال خانه یکی از دوستانش می‌گشت و اصلا نمی‌دانست باشگاه پرسپولیس آنجاست. در هر صورت سرانجام لک بازی را رو کرد و روز شنبه به همراه مدیر برنامه‌هایش به دیدار محمد علی طاهری رفت. نکته جالب در اینجا بود که مدیر برنامه‌های او یکی از خبرنگاران حوزه پرسپولیس است که در یکی از روزنامه‌های ورزشی منتسب به دولت کار می‌کند اما قراردادی بین لک و طاهری امضا نشد. آنطور که خبرنگاران از درون باشگاه پرسپولیس خبر کسب کردند، لک پیشنهاد حدود 750 تا 800 میلیون تومانی ارائه داده بود اما باشگاه پرسپولیس تنها حاضر به پرداخت 500 میلیون تومان می‌شد آن هم به این شرط که مالیات برعهده خود بازیکن باشد.وقتی لک و مدیر برنامه‌هایش این مبلغ را شنیدند از باشگاه خارج شدند و حتی عنوان کردند دیگر به پرسپولیس فکر نمی‌کنند. کدام تیم حاضر است چنین مبلغی را برای چنین دروازه‌بان پر نوسانی پرداخت کند؟ گفته می‌شود لک از دوستان نزدیک سوشا به حساب می‌آید و با پیشنهاد این دروازه‌بان، وی حاضر به انجام مذاکره شد. اما این خبر بلافاصله تکذیب شد و خلاصه گفته شد که سوشا عامل نیامدن این گلر است.در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی هواداران پرسپولیس روی خوشی به این انتقال نشان ندادند و شاید همین موضوع سبب شد سرخ‌ها بلافاصله سراغ یک گلر لیگ دسته یکی بروند.
نقش سوشا در نیامدن لک
از ابتدا مشخص بود پرسپولیس علاقه‌ای به جذب یک دروازه‌بان نام آشنا برای جانشینی سوشا ندارد. بعد از اینکه چند دروازه‌بان با پرسپولیس مذاکره کردند، همانطور که شرحش رفت روز شنبه نوبت به حامد لک رسید تا برای توافق به دیدار برانکو برود. لک که ۲ فصل برای تراکتورسازی بازی کرده بود ابتدا برای دقایقی با برانکو صحبت کرد و سپس راهی باشگاه پرسپولیس شد تا مذاکره نهایی‌اش را با طاهری انجام دهد. لک حدود 3 ساعت در باشگاه پرسپولیس حضور داشت. او ابتدا با طاهری سپس با مصطفی قنبرپور و محمود خوردبین به مذاکره پرداخت و خواسته‌هایش را اعلام کرد. لک که یکی از دروازه‌بان‌های پراشتباه لیگ برتر محسوب می‌شود، رقمی پایین‌تر از خواسته اولیه‌اش را ارائه کرد اما اختلاف او با مدیران پرسپولیس بیش از
200 میلیون بود.پرسپولیسی‌ها که انگار علاقه‌ای نداشتند دروازه‌بانی همتراز با مکانی را جذب کنند خیلی زود مذاکره با لک را تمام کردند و از این دروازه‌بان خواستند در جلسات بعدی شرکت کند. لک بعد از خروج در مصاحبه با خبرنگاران گفت: «خواسته‌هایی داشتم که آنها را به گوش مسؤولان رساندم. از نظر مالی به توافق نرسیدیم و کار به جلسات بعدی کشیده شده. نمی‌دانم به توافقی می‌رسیم یا نه اما با توجه به رقمی که مدیران پرسپولیس اعلام کرده‌اند، سخت است که این انتقال نهایی شود.» یکی، دو ساعت از خروج حامد لک گذشته بود که مدیران پرسپولیس با دروازه‌بان سابق صنعت ساری مذاکره کردند و خیلی زود به توافق رسیدند. محمدباقر شعبانی نام دروازه‌بان جدید پرسپولیس و ذخیره سوشا مکانی است. یک دروازه‌بان 25 ساله که 3 سال در عضویت نساجی قائمشهر بوده و نیم‌فصل اول سال گذشته را در صنعت ساری سپری کرده است. شعبانی برای نیم‌فصل دوم راهی پارسه شد اما روی نیمکت نشست تا حمید نشاط‌جو در اکثر بازی‌های لیگ یک به میدان برود. پرسپولیس در حالی از حامد لک به محمدباقر رسید که انگار از ابتدا قصد جذب دروازه‌بان همتراز با سوشا را نداشت. پرسپولیس در حالی با محمدباقر شعبانی قرارداد 2 ساله امضا کرده که در 3 بازی ابتدای فصل نمی‌تواند از وجود سوشا مکانی در ترکیب خود استفاده کند. به نظر می‌رسد پروژه جذب نکردن یک دروازه‌بان نام آشنا، پروژه‌ای برنامه‌ریزی شده بود که برانکو و کادر فنی پرسپولیس نیز در جریانش بودند. آنها در تصمیمی عجیب به دروازه‌بانی اعتماد کرده‌اند که فصل قبل، چندین اشتباه سرنوشت‌ساز را انجام داد. سوشا اما همچنان دروازه‌بان اول ماند و البته دروازه‌بان بزرگی هم جذب نشد. ابهام پیرامون این تصمیم برانکو و باشگاه پرسپولیس فراوان است اما باید بپذیریم که مربیگری سلیقه‌ای است و برانکو، محمدباقر شعبانی را به حامد لک ترجیح داده است؛ 2 گلری که هر دو استاد در اشتباهات بزرگ هستند، اولی گرانقیمت بود و دومی ارزان.

در حالی که کمتر از 19 روز دیگر تا شروع فصل جدید رقابت‌های لیگ برتر باقی مانده است، بسیاری از تیم‌های حاضر در این لیگ هنوز کامل نشده‌اند و در بلاتکلیفی بسر می‌برند و از آمادگی به دور هستند! این روزها باید تیم‌ها در اوج شلاق خوردن و دویدن زیر آفتاب باشند تا آمادگی بدنی بهتری داشته باشند و در حال انجام بازی‌های تدارکاتی جهت رسیدن به اوج هماهنگی فنی باشند؛ حضیض لیگ را می‌توان با تجزیه آن به بخش‌های کوچک‌تر درک کرد. می‌توان فهمید که این لیگ به سختی نفس می‌کشد و با سختی حرکت می‌کند و سخت‌تر از آن تکان می‌خورد. می‌توان درک کرد و فهمید که لیگ برتر پانزدهم به‌رغم همه تلاش‌هایی که در درونش رخ می‌دهد، لاغر است و کم بنیه. به لیگ و باشگاه‌هایش نگاه کنید؛ ملوان ریشه‌دار مثل ورزشگاه تختی و پیشگاه هادیانش ترک خورده است، نم کشیده و هر روز ممکن است چون آوار در انزلی سقوط کند و در مرداب غرق شود. به پیکان و راه‌آهن نگاه می‌کنیم، آنها حتی هنوز نمی‌دانند آیا برای لیگ برتر باید تیم ببندند یا برای لیگ یک، هر دو منتظر استیناف و کمیته ویژه و این آخری دادستانی و دادگاه‌ها هستند. قدمی عقب‌تر می‌گذاریم، استقلال خوزستان هم هنوز بلاتکلیف است، تیمی که از مهد استعداد‌های فوتبال ایران بیرون می‌آید هنوز نمی‌داند باید چه کند و چگونه تیم ببندد؟ فولاد با وجود استراکچر قوی و قدیمی‌اش، بازیکنان زیادی از دست داده است، تراکتور همچنان سرباز می‌گیرد و ستاره از دست می‌دهد، آنجا در تبریز نارضایتی از جدایی آندو و ادینهو و گردانی و... وجود دارد. پرسپولیس ریزش ستاره را تا سر حد نگرانی بالا برده و مدام بازیکن متوسط می‌گیرد تا هوادارانش 2 بار جلوی باشگاه تجمع کرده باشند، استقلال هنوز کامل نیست و همچنان در فاصله 20 روز تا شروع لیگ در حال بازیکن گرفتن است و پول ندارد به کمپ کردان بدهد. این خط را باید گرفت و بالا رفت، شاید تنها تیم‌های سپاهان، ذوب‌آهن و نفت تا حدودی روبه‌راه‌تر از دیگران استارت زده‌اند، بقیه هنوز سرگردان و گیج هستند. ریشه‌یابی این اتفاق را باید در نبود منبع مالی و در نتیجه بی‌صاحب ماندن باشگاه‌ها دانست. شاید این لیگ برای کسی مهم نیست تا مشکلاتش برای همیشه حل شود، شاید برای مسؤولان اهمیت ندارد که این لیگ تولید هیجان را رقم می‌زند و جامعه را زنده و پرتکاپو نگه می‌دارد.
لیگ ورشکسته
در واقع این باشگاه‌ها چون درآمد مشخص فوتبال در جهان را ندارند، مشتری زیادی هم ندارند تا بی‌پولی برای آنها به اوج برسد. درآمدهایی مثل حق پخش تلویزیونی و فروش اقلام به صورت انحصاری برای هواداران و در اختیار داشتن درآمد بلیت‌فروشی و... لیگ ایران ورشکسته است و دلیل و ریشه‌یابی‌اش هم قوانین غلط و بی‌توجهی مسؤولان به تصحیح این قوانین است. فوتبال تنها محلی شده برای درآمد صدا و سیما، وزارت ورزش، فدراسیون فوتبال و سودجویانی که هر چقدر دوست دارند، پرچم و لباس تیم‌ها را تولید می‌کنند و می‌فروشند اما سهم باشگاه‌ها را نمی‌دهند چون قانونی به‌عنوان کپی‌رایت و اجرایی شدنش در کشور وجود ندارد. شک نکنید فوتبال ایران با این وضعیت سقوط خواهد کرد، کما اینکه نسبت به 10 سال قبل که مملو از لژیونر بود، امروز سقوط کرده و ضعیف‌تر شده است. همین ذوب‌آهن که این روزها بهترین تیم ایران است را ببینید، قهرمان حذفی ایران 7 گل از فنرباغچه دریافت کرد تا فاصله ما با فوتبال جهان هر روز بیشتر از قبل شود. فوتبال سرمایه‌گذاری، اهدای وام دیر بازده و کم‌بازده، تصویب پرداخت حق پخش و مصوب کردن قانون کپی‌رایت و البته ورود مربیان برتر جهان را لازم دارد اگرنه این لیگ تا چند صباح بعد حتی مردم را هم سرگرم نمی‌کند. این 5 ارگان: مجلس، صدا و سیما، وزارت ورزش، فدراسیون فوتبال و بانک‌ها برای پرداخت وام و ساخت و ساز به علاوه اقتصاد‌دان‌ها باید وارد لیگ برتر شوند و اتاق فکری تشکیل دهند تا فوتبال را نجات دهند، در واقع فوتبال محتاج کمک این نهادهاست تا دوباره روی پای خودش بایستد.
 

واکنش امیری به شایعه حضور شجاعی در استقلال
عضو کمیته نقل‌وانتقالات باشگاه استقلال تأکید کرد کادر فنی این تیم درخواستی برای جذب مسعود شجاعی نداشته است. بهرام امیری در واکنش به شایعه مذاکرات باشگاه استقلال با مسعود شجاعی عنوان کرد: تا این لحظه کادر فنی درخواستی برای جذب مسعود شجاعی نداشته و طبعاً مذاکراتی هم از سوی ما با این بازیکن صورت نگرفته است. وی درباره نتیجه جلسه مذاکرات با برنو سزار بازیکن برزیلی اظهار داشت: هنوز با مدیربرنامه‌های این بازیکن جلسه‌ای برگزار نکرده‌ایم و قصد داریم در این رابطه نشستی داشته باشیم. عضو کمیته نقل‌وانتقالات باشگاه استقلال درباره بحث جذب قاسم دهنوی نیز گفت: فعلاً مذاکراتی با این بازیکن صورت نگرفته است. شاید هر لحظه کادر فنی بخواهد این بازیکن جذب شود اما تاکنون چیزی به ما اعلام نشده است.

مذاکره فدراسیون فوتبال با آدیداس در گام آخر
فدراسیون فوتبال مذاکرات جدی را با آدیداس برای تامین لباس تیم‌های ملی فوتبال آغاز کرده که این موضوع در مرحله نهایی به سر می‌برد. محمد درخشان، رئیس کمیته بازاریابی فدراسیون فوتبال با اشاره به اینکه مذاکرات انجام‌شده با برند آدیداس تنها در ارتباط با تامین لباس‌ تیم‌های ملی فوتبال ایران بوده است، اظهار کرد: با این شرکت درباره تامین لباس تیم‌های ملی فوتبال ایران در تمام رده‌های سنی اعم از آقایان و بانوان مذاکراتی را داشته‌ایم و در ارتباط با تعداد البسه و کیفیت لباس‌ها و سایر موارد کلی صحبت کرده‌ایم. وی ادامه داد: برند آدیداس پیشنهادات و
 نقطه نظرات خودش را به آلمان فرستاده ولی هنوز در این رابطه به منظور جواب نهایی به فدراسیون فوتبال پاسخی نداده است. ما پیشنهادات خود را به آنها ارائه کرده‌ و خواسته‌ها و موارد خود را مطرح کردیم. حالا همه چیز بستگی به پاسخ آنها دارد و در هر شرایطی ما به برندی پاسخ مثبت خواهیم داد که شرایط مدنظر ما را فراهم کند. رئیس کمیته بازاریابی فدراسیون فوتبال درباره مدت اسپانسرینگ لباس تیم‌های ملی خاطرنشان کرد: معمولا اسپانسرهای لباس از جام‌جهانی تا جام‌جهانی دیگر تغییر می‌کنند بنابراین به احتمال زیاد اگر قراردادی امضا شود تا پایان جام‌جهانی 2018 روسیه خواهد بود.   

مرزبان سرمربی تیم پیکان شد
سرمربی فصل گذشته پدیده مشهد به‌عنوان سرمربی جدید تیم پیکان انتخاب شد. علیرضا مرزبان که فصل گذشته هدایت تیم پدیده مشهد را برعهده داشت، پس از مذاکره با مسؤولان باشگاه پیکان به‌عنوان سرمربی جدید این تیم انتخاب شد تا این تیم را در لیگ برتر هدایت کند. مرزبان فصل قبل عملکرد خوبی را با پدیده ارائه کرد و توانست تیم تازه‌وارد پدیده را در لیگ برتر نگه دارد.

انتقاد شدید والدین کاسیاس از رئیس رئال‌مادرید
والدین کاپیتان پیشین کهکشانی‌ها گفتند فرزند آنها برای رئیس باشگاه رئال‌مادرید هرگز بازیکن محبوبی نبوده و آنها ترجیح می‌دادند پسرشان به بارسلونا ملحق شود تا به پورتو. والدین ایکر کاسیاس دروازه‌بان پیشین رئال مادرید، فلورنتینو پرس رئیس این باشگاه را مسبب پایان دوران حضور فرزندشان در سانتیاگو برنابئو و انتقال او به پورتوی پرتغال می‌دانند. به نظر آنها کاپیتان پیشین کهکشانی‌ها قربانی بدطینتی کسی شده است که کاسیاس را به خاطر کوتاه بودن قدش هرگز دروازه‌بان قابلی ندانست. باشگاه رئال‌مادرید (شنبه) با انتشار بیانیه‌ای برای قدردانی از کاسیاس رسماً خبر پیوستن وی به تیم پورتو را تایید کرد، تیمی که به نظر والدین این بازیکن 34 ساله در حد و اندازه فرزند آنها نیست و سنگربان تیم‌ملی اسپانیا لایق آن بوده است که دوران بازیگری‌اش را در تیمی بزرگ‌تر از نایب قهرمان فصل گذشته لیگ برتر پرتغال ادامه دهد. «خوسه لوئیس» پدر کاسیاس در انتقادی شدید‌اللحن از پرس به نشریه ال‌موندو دپورتیوو گفت: رفتار لورنزو سانز و رامون کالدرون، رؤسای قبلی باشگاه با ایکر خوب بود اما فلورنتینو پرس هرگز او را دوست نداشت، چون می‌گفت قد ایکر کوتاه است. ایکر از چیزهایی رنج برد که هرگز چیزی درباره‌شان نوشته نشد. او تحت فشار روانی بزرگی قرار داشت و رفتاری که با او صورت می‌گرفت با سایر بازیکنان متفاوت بود. در 5 سال گذشته بدگویی‌های زیادی از ایکر انجام شد که همه آنها غیرمنصفانه بود. جو منفی که علیه ایکر شکل گرفته زیر سر فلورنتینو است چون او از حمایت چند خبرنگار مطرح برخوردار است.

آیا دی‌ماریا و یونایتد بدون هم بهترند؟
جاش رایت: یونایتد بعد از کریستیانو رونالدو استعدادی به چشمگیری آنخل دی‌ماریا نداشته و از دست دادن او تنها بعد از 12 ماه، برای وجهه‌ این تیم که دنبال به خدمت گرفتن دیگر ستاره‌های فوتبال جهان است، اصلا خوب نیست اما نکته‌ای که نمی‌توان درباره‌اش بحث کرد این است که فصل اول دی‌ماریا در یونایتد آنطور که باید پیش نرفت. خرید 59 میلیون پوندی یونایتد از رئال در پایان فصل پیش بدل به جوکی که فوتبالی‌ها در کافه‌ها برای هم تعریف می‌کنند شد. اگر فان‌خال یادش رفته که دی‌ماریا چه بازیکنی بوده، کافی است همین بازی نیمه نهایی کوپاآمه‌ریکا مقابل پاراگوئه را به یاد بیاورد. وینگر یونایتد در این بازی 2 گل زد و 2 پاس گل داد و با کسب نمره‌ 10 از 10 (ریتینگ هواسکورد) عامل اصلی پیروزی 1-6 آرژانتین شد. حتی مسی هم که در این بازی 3 پاس گل داد و روی 3 گل دیگر هم موثر بود، نمره‌ای کمتر از او گرفت (7/9). دی‌ماریا در پایان تورنمنت در نهایت به‌عنوان دومین بازیکن برتر آن انتخاب شد. این دی‌ماریایی بود که تازه نزدیک به استانداردهای خودش بازی می‌کرد. نمایش دی‌ماریا در کوپاآمه‌ریکا نشان داد که وقتی به او اجازه استفاده از فضای روبه‌رویش داده شود، قادر به چه کارهایی است. این دقیقا چیزی بود که او فصل پیش در یونایتد نداشت. اما بحث اصلی این نیست. دی‌ماریا قدرت دفاعی خودش برای تیم جراردو مارتینو را هم در این تورنمنت نشان داد، کاری که اصلا برای لوئیس فان‌خال نکرد. درست است که قیاس 6 بازی با 27 بازی (در لیگ برتر) چندان درست نیست اما به هرحال دی‌ماریا در کوپاآمه‌ریکا متوسط 2/2 تکل در هر بازی داشت. این آمار برای او در لیگ برتر 5/0 تکل در هر بازی بود. تفاوت آشکار است. در میان همه بازیکنان یونایتد فقط رادامل فالکائو کمتر از دی‌ماریا در فصل پیش تکل زده بود. این نکته و این حقیقت که بازیکنان آمریکای جنوبی هرگز در یونایتد موفق نبوده‌اند، سردرد بدی برای لوئیس فان‌خال پیش می‌آورد. از خوآن سباستین ورون گرفته تا دیگو فورلان و کلبرسون و اندرسون و همین فالکائو و دی‌ماریا، هیچکدام بهترین نمایش‌شان را در اولدترافورد نداشته‌اند. نکته‌ دیگر این است که خود لوئیس فان‌خال هم هیچوقت رابطه‌ خوبی با بازیکنان آمریکای جنوبی در تیم‌های مختلفش نداشته است. دیگو فورلان و خوآن رومن ریکلمه در این باره شهادت می‌دهند. اما دی‌ماریا همچنان می‌تواند استثنای این مساله‌ مرموز در یونایتد باشد. او در مقطع اول فصل جوری بازی می‌کرد که به نظر می‌رسید پوند به پوند پولی که یونایتد بابتش پرداخته، درست بوده است. دی‌ماریا در 5 بازی اول 3 گل زد که یکی از آنها (گل به لستر) یکی از بهترین گل‌های کل فصل بود اما دی‌ماریا بعد از گلش به اورتون در اکتبر، دیگر گلی برای یونایتد نزد. دی‌ماریا بعد از 21 فوریه تنها 3 شوت در چارچوب زد. این همان بازیکنی بود که تاثیر مستقیم در 29 گل رئال‌مادرید در فصل پیشش داشت. دی‌ماریا باید فصل پیش لقب کلیدی‌ترین مهره‌ یونایتد را به خودش اختصاص می‌داد اما این عنوان به مروان فلینی رسید. البته افت دی‌ماریا به تاکتیک‌ها و فلسفه‌ فان‌خال هم مربوط می‌شود. نوع بازی استراتژیک فان‌خال که بر مبنای کنترل توپ است با ذات فوتبال مستقیم دی‌ماریا چندان همخوانی‌ ندارد. عجیب نیست که بهترین بازی‌های دی‌ماریا وقتی برای یونایتد شکل گرفت که تیم هنوز به فلسفه فان‌خال عادت نکرده بود. فان‌خال در طول فصل گذشته فضایی را که دی‌ماریا برای درخشش نیاز دارد را از او گرفت و به جایش مدام او را در پست‌های غیرتخصصی و به‌عنوان مهاجم به کار گرفت. در پایان تصمیم فان‌خال بر این شد که کلا دی‌ماریا را نیمکت‌نشین کند، بازیکنی که چند ماه قبلش، بعد از مسی و رونالدو به‌عنوان بهترین فوتبالیست جهان شناخته می‌شد. خرید ممفیس دپای هم نکته‌ دیگری است که باعث جدایی دی‌ماریا از یونایتد شد. وقتی دی‌ماریا به منچستر آمد، خود فان‌خال هم در حال یاد گرفتن فوتبال انگلیس بود. مصدومیت دی‌ماریا و حمله به خانه‌اش هم نقش مهمی در افت او داشت. با تمام این وضعیت بد، دی‌ماریا فصل پیش 10 پاس گل داد، 5 تا بیشتر از هر بازیکن دیگری در یونایتد. در کل لیگ برتر هم از نظر نسبت دقیقه بازی به پاس گل، او تنها سسک فابرگاس را بالای سرش می‌بیند. او بین 10 دریبل‌زن برتر لیگ برتر هم بود.