1- در هفته‌هایی که گاف‎های داوری بیداد می‌کند، در روزهایی که دیگر هر اشتباهی از سوی مردان سابقا سیاهپوش در اعلام یا عدم اعلام پنالتی به یک عادت روزمره مبدل شده و اخراج و رویت کارت قرمز هم همانند قبل چشم‌ها را تا آستانه بیرون زدن از حدقه، گرد نمی‌کند، ناگهان صبح روز پنجشنبه با این خبر بهت‌آور آغاز شد؛ کاپیتان پرسپولیس در گذشت! خبری به غایت شوکه‌کننده که می‌شود با قاطعیت گفت در تاریخ فوتبال ایران نمونه همانندش رخ نداده است. مرگ هادی نوروزی درست در دورانی که به اوج بلوغ و پختگی رسیده بود برای جامعه رسانه و همچنین اهالی فوتبال و طرفدارانش هضم نشدنی است. مرگ اسطوره‌ها را پیش از این تجربه کردیم؛ روزی که ناصر حجازی روی تخت بیمارستان و با دستانی رنجور و کم توان، آن هم تازه از روی نقطه پنالتی، آخرین گل زندگی‌اش را دریافت کرد و به سوی ابدیت پر گشود، جامعه غم زده ما از ته دل گریست اما  شوکه نشد چرا که حجازی ماه‌ها با بیماری سختش مبارزه کرد و تقریبا همه آمادگی شنیدن «خبر سیاه» را داشتند. اما کجا و کی تاریخ فوتبال ایران به یاد دارد بازیکنی که کاپیتان پرسپولیس بوده ناگهان در 30 سالگی چهره بر نقاب خاک بکشد؟
مخابره خبر برای رسانه‌ها آسان نبود و خبرنگاران نمی‌دانستند چگونه تیتر و رو تیتر را انتخاب کنند، چگونه باید در لید توضیح می‌دادند کاپیتان 30 ساله و کاملا سالم و قبراق قرمزها در بامداد یک روز پاییزی، «قلبش» مانند«قبل» همراهی‌اش نکرد. نه استخوان خردکرده‌های رسانه، تجربه تحریر چنین خبری را داشتند، نه میان سال‌های با تجربه و بالطبع نه جوان‌های تازه کار.
 2- هضمش سخت است چون پرسپولیس 10 نفره شد بدون علت. دیگر بحث حق‌خوری نیست چرا که ایزد منان تقدیرش این بود و کرنش برابرش واجب، اما خانواده‌اش حق دارند از چرخ گردون بپرسند چرا؟ کاپیتان مگر چه خطایی انجام داد که مستحق دریافت کارت قرمز مستقیم در همین ابتدای بازی زندگی بود؟ بچه مودب و همیشه سر به زیر قرمزها جز سختکوشی، تمرین و ممارست کدام تکل بی‌محابا را زد، کجا بازیکن حریف را ناجوانمردانه درو کرد، کی موقعیت صددرصد گل حریف را با دست از دروازه بیرون کشید که حالا باید تاوانش را با کارت قرمز بدهد؟ اگر نامش را بی سلیقگی روزگار نگذاریم پس چه چیزی خطابش کنیم؟
 3- هادی نوروزی نمونه کامل و منحصر به فردی بود از جمع بازیکنانی که حقش را با تمرین و سختکوشی گرفت و نه با مصاحبه، لابی و پول زیرمیزی به این و آن. برخلاف عرف جامعه که همواره سعی دارد پس از فوت یک فرد، محاسن او را با غلظت بالا ببرد و از او فردی با مختصات غلو شده بسازد باید درباره هادی واقعیت را گفت: شروعش ناامیدکننده و پایانش فوق‌العاده.
7 سال قبل وقتی از لیگ یک، مستقیم به پرسپولیس آمد کمتر کسی تصور می‌کرد بیشتر از یکی، دو فصل در جمع قرمزها دوام بیاورد. پسری با گوش‌های شکسته که خوب می‌دوید، عالی می‌جنگید اما چارچوب را آنطور که باید نمی‌شناخت.همین موقعیت از دست دادن‌های پرتعداد و متوالی باعث شده بود فقط مردم روستای «کپورچال» بابل از بازی‌اش راضی باشند؛ نشان به آن نشان که پس از انجام اولین بازی‌اش با پیراهن قرمز پایتخت، وقتی پا به زادگاهش گذاشت پیش پایش چندین راس گوسفند قربانی کردند و با پلاکاردی بزرگ به استقبالش آمدند. برای کپورچالی‌ها اصلا مهم نبود، پسرشان در نبرد هفته قبل چگونه بازی کرده و هواداران پرسپولیس چه قضاوتی درباره‌اش انجام دادند. آن روزها فقط  روستانشینان نزدیک بابل، از ته دل به نماینده‌شان افتخار می‌کردند و او را لایق حضور در ترکیب ثابت پرسپولیس می‌دانستند.
 4- این یک اعتراف شیرین است؛
پیش‌بینی‌ها درباره پسری با گوش‌های شکسته همه اشتباه از آب در آمد. نه تنها رنگ فصل بعد و بعدترش را دید که کم کم با تغییر رویه و عوض کردن نوع بازی همانی شد که باید. آقای شماره 24 دیگر کمتر سراغ زدن ضربات نهایی رفت و در عوض تبدیل به «ماشین پاس» شد. اگر چه همواره در داربی‌ها از مردان درخشان تیمش بود و به‌غیر از معجزه ایمون زاید، بیشترین گل را با لباس قرمز در چند سال اخیر وارد دروازه استقلال کرد اما هادی زمانی به عنوان کاپیتان سرخ‌ها برگزیده شد که دیگر همه هواداران پرسپولیس همانند مردم کپورچال از ته دل بازی‌اش را دوست داشتند. آغاز او شیرین نبود اما پایانش شبیه شاهکارهای تاریخ سینما بود. آخرین داربی را به یاد بیاورید. پسری با گوش شکسته که به‌رغم شکستن سرش، خم به ابرو نیاورد، در زمین ماند و استادانه تنها پاس گل تیمش که موجب برتری نهایی شد را برای علیپور فرستاد. بی‌آنکه بخواهیم به رسم احترام به درگذشتگان، اینک از هادی، بت بسازیم فقط به یک مصاحبه اشاره می‌کنیم که برای 5 ماه قبل است. فردای همان داربی بود که محمود فکری در یک جمله علت پیروزی پرسپولیس و شکست استقلال را بیان کرد؛ آنها با دل و جان بازی کردند و نمونه‌اش ادامه حضور نوروزی با سر شکسته درون زمین بود که به‌رغم مصدومیت بهتر از همه جنگید.این عین جمله مربی وقت استقلال است که حدود 150 روز قبل در مصاحبه با رسانه‌ها عنوان کرد، پس بی‌جهت درباره نوروزی غلو نکردیم.
5- پایان او به گونه‌ای زیبا بود که گویی از قبل یک سناریست حرفه‌ای، پلان به پلان، سکانس به سکانسش را با دقت نوشته است تا پیراهن قهرمان را بر تن آقای شماره 24 کند.مگر می‌شود بازیکن مازاد در اواسط  لیگ سیزدهم که یک نیم فصل را به اجبار در نفت تهران بازی کرد، سال بعدش مجددا به پرسپولیس بازگردد و پس از یک فصل در آغاز لیگ پانزدهم ناگهان کاپیتان محبوب‌ترین تیم ایران شود؟ آن روز خدا می‌داند کپورچال چه خبر بود. آنها که در روزهای معمولی، همانند «قهرمانان المپیک» از پسرشان استقبال می‌کردند حالا با مردی مواجه بودند که هم یکی از تاثیرگذارترین بازیکنان قرمزپوش است و هم کاپیتان لایق این تیم.حیف بود و باید این پایان همراه با یک سوپر گل می‌شد که شد. بازی نخست لیگ جاری و یک گل از فاصله 30 متری درون دروازه پدیده مشهد کرد تا آخرین گل زندگی‌اش با فاصله زیاد نسبت به دیگر رقبا به عنوان گل برتر ماه انتخاب شود.
6- پسر سربه‌زیر بابل، پدر 2 کودک شیرین، کاپیتان پرسپولیس، مردی با گوش‌های شکسته حالا به نقطه اوج رسیده. سحرگاه پنجشنبه 9 مهرماه سال 1394 به رای قاضی زمان و کارت قرمزش، همانند همیشه احترام گذاشت. بدون مقاوت، عاری از جنجال، بی‌آنکه زمین و زمان را به هم بدوزد و قبل از آنکه فرشته نجات بخش اورژانس برسد، زمین حیات را ترک کرد و ساکت و آرام رفت به جایی که یک روز همه ما خواهیم رفت. کاش این بار اینگونه آرام و سر به زیر برابر کارت قرمز تمکین نمی‌کرد؛ دست کم برای هانی و هانا هم که شده باید درون زمین می‌ماند تا پرسپولیس اینگونه مظلومانه، زوج و مهم‌تر از آن خانواده 4 نفره‌اش فرد نشود.
کاش پسر همیشه مودب و محجوب سرخ‌ها برای یک بار هم که شده صدایش را بالا می‌‌برد و در همان زمانی که در بیمارستان، کار احیا صورت می‌گرفت به زمین مسابقه باز می‌گشت. اینک ماییم و هزاران هزار کاش و ‌ای کاش دیگر که همه می‎دانیم فایده‌ای ندارد، آنکه کارت قرمز را پیش چشمش دید چاره‌ای ندارد جز ترک زمین.اما این یکی را هم یادداشت کنید؛ این بزرگ‌ترین طلب قرمزها از روزگار است، جایی که کاپیتانش بی‌هیچ خطایی، عرصه سبز زندگی را سریع و بهت‌آور ترک کرد تا ما بمانیم و یک دنیا سوال بی‌پاسخ. حالا که هادی با تواضع حکم حاکم را پذیرفت ما هم چاره‌ای نداریم جز تعظیم برابر آنچه خداوند تقدیر کرد که همانا«انا لله و انا الیه راجعون».
 

علی پروین مرد رویایی تاریخ پرسپولیس در بیمارستان کسری بستری شد. پروین با نظر پزشک معالجش پنجشنبه‌شب را در بیمارستان کسری بستری بود و همچنان باید تحت نظر باشد. اما چه اتفاقی افتاد که کار علی پروین به بیمارستان کشید؟ او صبح پنجشنبه با خبری تلخ از خواب بیدار شد. والارضا نوه‌اش اولین کسی بود که صبح به اتاق پدربزرگ رفت. نوه او که از شنیدن خبر تلخ، شوکه بود به دیدن پدربزرگ رفت و بغضش ترکید. اشک‌های والارضا، اشک علی پروین را هم درآورد. پدربزرگ ۷۰ ساله صبح را با خبری بد شروع کرد و خیلی روی فرم نبود. او تا عصر همین طور مدام می‌گفت، کوفتگی دارد تا اینکه همسرش و دامادها تصمیم گرفتند او را نزد دکتر ببرند. رسیدن علی پروین به پزشک معالجش سبب شد تا بلافاصله دستور بستری او داده شود. بالا بودن فشار خون، کمی چربی خون و به هم ریختن ریتم طبیعی بدن دلیل بستری شدن علی پروین بود.
او خودش در این‌باره همیشه می‌گوید: «من تا ۵۰ سالگی اصلا نمی‌دونستم دکتر یعنی چی. چربی خون؟! فکر می‌کردم چربی فقط یعنی روغن روی کله پاچه و فشار اصلا نمی‌دونستم چی هست اما الان! دکی! تا می‌جنبیم باید بریم دکتر.»
پروین پنجشنبه‌شب را  در بیمارستان بستری بود و جماعتی نگران پشت درهای بیمارستان به انتظارش. او حسابی همه را نگران کرده بود اما شکر خدا مشکلی نیست و همه چیز تحت کنترل است. رضا ریاضتی از نزدیکانش که پروین را از نزدیک دیده  این حرف را تایید می‌کند. آرش فرزین داماد او هم همین نظر را دارد.
قانون سختگیرانه علی پروین در بیمارستان!
علی پروین در بیمارستان بستری است و اصلا دوست ندارد عکسی از او در رسانه‌ها منتشر شود. چهره محبوب قرمزها که روز مرگ هادی نوروزی به دلیل فشار خون بالا در بیمارستان بستری شد، به تمام دوستان و نزدیکانش گفته است اصلا حق ندارند از او عکس بگیرند. علی پروین قانون جدید در اتاق خودش وضع کرده و گفته است: «هیشکی حق نداره از من با لباس بیمارستان عکس بگیره. هر کی می‌خواد بیاد عیادتم، نباید با خودش دوربین بیاره!» علی پروین همچنین گفته: «من از لباس بیمارستان متنفرم.» پروین بویژه روی پرستارها حساس است و چند باری به آنها گفته است یک وقتی «قایمکی» از او عکس نگیرند! البته  دیروز جمعه خیلی‌ها به عیادت پروین در بیمارستان آتیه رفتند و موظف به تبعیت از این قانون بودند.

وداع 20 هزار نفری با کاپیتان پرسپولیس در آزادی

مراسم تشییع پیکر هادی نوروزی کاپیتان تیم فوتبال پرسپولیس صبح روز جمعه با حضور پرتعداد هواداران، همبازیان و اهالی فوتبال در ورزشگاه آزادی برگزار شد و در میان حزن و اندوه حاضران راهی خانه ابدی شد. جمعیتی نزدیک به 20 هزار نفر صبح دیروز خودشان را به ورزشگاه آزای رساندند تا آخرین وداع را با کاپیتان پرسپولیس داشته باشند. گریه‌های هواداران و در آن میان شیون‌های همسر مرحوم هادی نوروزی همه حاضران را تحت تاثیر قرار داده بود. همسر نوروزی مدام روی زمین چمن می‌رفت و نام هادی را صدا می‌زد. 2 فرزند هادی نوروزی هم در ورزشگاه حضور داشتند. همراهی آنها با مادرشان که گریه‌هایش تمامی نداشت حاضران در ورزشگاه را تحت تاثیر قرار داده بود. همسر هادی نوروزی که مدام روی زمین چمن می‌رفت و با ناله و شیون یاد همسرش را گرامی می‌داشت در جمله‌ای گفت «دیدید سرانجام  به ورزشگاه آمدم اما‌ ای‌کاش هیچ وقت به ورزشگاه نمی‌آمدم. هادی من الان کجاست؟». او بارها این جملات را تکرار کرد و اشک ریخت. هواداران و لیدرهای باشگاه پرسپولیس با سردادن شعارهایی در فراغ کاپیتان تیم خود اشک ریختند. آنها با 2 دسته شدن به نوحه‌خوانی و سینه‌زنی برای هادی نوروزی پرداختند و شعارهایی را در این‌باره سر دادند. علی فتح‌الله‌زاده، مدیرعامل پیشین باشگاه استقلال نیز در این مراسم حضور پیدا کرد. پرویز مظلومی، سرمربی و بسیاری از بازیکنان و چهره‌های پیشکسوت تیم فوتبال استقلال نیز در ورزشگاه آزادی و مراسم تشییع پیکر هادی نوروزی شرکت کردند. پس از آنکه پیکر نوروزی روی دست هواداران و حاضران قرار گرفت صف‌هایی برای اقامه نماز میت تشکیل شد و در پایان نیز کاپیتان سرخپوشان آخرین دور افتخار را در ورزشگاه آزادی زد و روی دست هواداران و علاقه‌مندانش قرار گرفت. پیکر کاپیتان تیم فوتبال پرسپولیس پس از دور زدن در پیست ورزشگاه روی دست هواداران و علاقه‌مندانش برای همیشه از ورزشگاه آزادی رفت. پیکر هادی نوروزی به بابل منتقل شد تا امروز مراسم تدفین وی برگزار شود.

تسلیت مدیران استقلال و پرسپولیس به علی دایی

مدیران باشگاه‌های استقلال و پرسپولیس در پیام‌هایی جداگانه به علی دایی، سرمربی پیشین تیم‌ملی فوتبال ایران تسلیت گفتند. در پیام باشگاه پرسپولیس می‌خوانید: «علی دایی در پی درگذشت دایی بزرگوارش که در فاجعه منا به دیدار یار شتافت، عزادار است. هیأت‌مدیره و سرپرست باشگاه پرسپولیس به همین مناسبت با صدور بیانیه‌ای، این مصیبت را به وی و خانواده آن مرحوم تسلیت گفت. سرپرست باشگاه استقلال نیز درگذشت دایی آقای گل جهان را تسلیت گفت.

تاریخ‌سازی تیرانداز ایرانی

در آخرین رنکینگ اعلام شده از سوی فدراسیون جهانی تیراندازی، الهه احمدی در جایگاه نخست جهان قرار گرفت. در آخرین رنکینگ اعلام شده از سوی فدراسیون جهانی در ماه اکتبر، رنکینگ تفنگداران ایران در بخش 10 متر بادی زنان رشد چشمگیری داشت. با توجه به قهرمانی الهه احمدی در جام‌جهانی آذربایجان و قهرمانی در فینال فینالیست‌های جام‌های جهانی، او در جایگاه نخست تفنگ بادی 10 متر ایستاد. برای نخستین‌بار است که تیراندازی از ایران در جایگاه نخست رنکینگ قرار می‌گیرد. همچنین نجمه خدمتی که ماه گذشته در رده هفتم قرار داشت با 3 پله سقوط به جایگاه دهم رسید. مه‌لقا جام‌بزرگ نیز در این بخش در مکان سی‌‌وسوم ایستاده است. در بخش مردان نیز حسین باقری با رده چهل‌ویکم تفنگ 10 متر بهترین جایگاه را در بین تیراندازان ایران دارد.

بسکتبال از المپیک ریو دور شد

دو تیم بسکتبال ایران و چین در مرحله نیمه‌نهایی رقابت‌های قهرمانی آسیا به مصاف یکدیگر رفتند که چینی‌ها با پیروزی برابر ایران به فینال رسیدند.تیم ملی بسکتبال ایران در مرحله نیمه‌نهایی رقابت‌های قهرمانی آسیا به مصاف چین، میزبان مسابقات رفت و در نهایت با نتیجه 70 بر 57 برابر چین تن به شکست داد و از رسیدن به فینال بازماند. در غیاب حامد آفاق که در جریان کوآرتر سوم دیدار روز پنجشنبه برابر کره‌جنوبی از ناحیه مچ پا دچار آسیب‌دیدگی شد، تیم ملی بسکتبال دیدار حساس و تعیین‌کننده برابر چین را با ترکیب صمد نیکخواه بهرامی، حامد حدادی، مهدی کامرانی، اوشین ساهاکیان و جواد داوری که به جای آفاق در ترکیب قرار گرفته بود، آغاز کرد.

وقت نشناسی برخی رسانه‌های داخلی همزمان با قهرمانی فوتسال بانوان ایران در آسیا، جریان‌سازی خبری غیرواقعی و کینه‌جویانه‌ای را علیه فوتبال و فوتسال بانوان ایران رقم زده که متاسفانه هر روز نیز دامنه گسترده‌تری به خود می‌گیرد. در حالی که بانوان شایسته فوتسال ایران در رقابت‌های قهرمانی آسیا آماده دیدار فینال برابر ژاپن می‌شدند تا افتخاری ماندگار را برای ورزش ایران به ثبت برسانند متاسفانه برخی رسانه‌های داخلی دانسته یا نادانسته با طرح موضوعی کهنه و قدیمی در حوزه‌ فوتبال بانوان شرایطی را رقم زدند که این موضوع تاکنون بازتاب‌های منفی فراوانی علیه فوتبال و بالاخص قهرمانی تیم‌ملی فوتسال بانوان ایران در آسیا داشته و کشور‌های عربی نیز بیشترین بهره‌برداری را از این جریان‌سازی کور خبری و البته بی‌موقع برخی رسانه‌های داخلی علیه ایران کرده‌اند. شروع و پایان موضوع دوجنسه‌ها در فوتبال بانوان مربوط به حداقل 8 سال پیش است، موضوعی که همان زمان پایان یافته تلقی شد و از آن زمان تاکنون نیز موردی مبنی بر تایید وجود دوجنسه در فوتبال بانوان مطرح نبوده است اما اینکه به یکباره یک پایگاه خبری متعلق به سازمان صداوسیما و به تبع آن رسانه ملی آن هم در زمانی که بانوان افتخارآفرین ایران اسلامی در آستانه‌ قهرمانی در آسیا بودند چنین موضوع کهنه‌ای را طرح و تکرار می‌کردند، برخی جریان‌سازی‌های ناخواسته علیه تیم‌ملی فوتسال بانوان را رقم زد. ایسنا در این باره گزارش می‌دهد: این موضوع تکراری متاسفانه پس از گذشت نزدیک به یک هفته از قهرمانی تیم‌ملی فوتسال بانوان در آسیا همچنان با واسطه و به نقل از آن پایگاه خبری داخلی در رسانه‌های مطرح جهان دست به دست می‌چرخد و همه این بار با استناد به «العربیه» که منبع آن داخلی بوده‌، جریان سازی مشکوکی را علیه فوتبال بانوان ایران آغاز کرده‌اند. 2مهر 94 گزارشی با عنوان «دوجنسه‌های فوتبال لو رفتند» در یکی از پایگاه‌های خبری رسانه‌های داخلی منتشر شد که پس از آن در 4 مهر و در روز قهرمانی تیم‌ملی فوتسال بانوان ایران در آسیا «العربیه» به نقل از این پایگاه خبری ایرانی موضوع دوجنسه‌های فوتبال بانوان ایران را با جریان‌سازی و تیتر و عکسی مشکوک و کینه‌جویانه‌ای مطرح و بازنشر کرد. متاسفانه این موضوع ساختگی و جریان‌سازی بی‌تدبیرانه به حدی علیه فوتبال بانوان ایران کارساز بوده که برخی رسانه‌های داخلی نیز به دلیل جریان‌سازی العربیه، این خبر را به نقل از مسؤولان فدراسیون فوتبال مجددا پیگیری کرده‌اند درحالی که شروع این خبر با رسانه‌های داخلی بوده نه العربیه. جالب است اظهارات مجتبی شریفی، مسؤول وقت کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال نیز به نقل از گزارش اولیه پایگاه خبری داخلی در تمام گزارش‌های خبری بین‌المللی نقل می‌شود و اصرار می‌شود با موضوع دوجنسه‌های فوتبال زنان ایران کامل برخورد نشده است. پس از العربیه اکنون روزنامه‌ ایندیپندنت نیز به نقل از العربیه ادعا کرده 8 نفر از بازیکنان تیم فوتبال و فوتسال زنان ایران عمل تغییر جنسیت را انجام نداده‌اند و هم‌اکنون مرد هستند! ایندیپندنت پا را فراتر از العربیه گذاشته و فدراسیون فو‌تبا‌ل ایران را متهم به کار غیراخلاقی کرده که همچنان 8 مرد در تیم زنان ایران حضور دارند. هرچند اصل موضوع برخورد با پدیده دوجنسه‌ها در فوتبال بانوان امری ضروری است اما این ماجرای خبری جدید از نظر زمان پرداختن به موضوع بی‌موقع‌ترین پیگیری خبری بوده که صورت گرفته است. در این راستا ضروری است رسانه‌های داخلی زمان‌سنجی دقیق‌تری در پیگیری‌های خبری خود داشته باشند تا دیگر شاهد چنین بهره‌برداری‌هایی از سوی عرب‌ها علیه ورزش ایران نباشیم.
 

علیرضا فغانی، داور ایرانی به عنوان قاضی دیدار برگشت نیمه‌نهایی لیگ قهرمانان آسیا بین 2 تیم الهلال عربستان و الأهلی امارات انتخاب شد. به نقل از عرب‌نیوز عربستان، 2 تیم الأهلی امارات و الهلال عربستان باید در دیدار برگشت نیمه‌نهایی لیگ قهرمانان آسیا سه‌شنبه 20 اکتبر در امارات به مصاف هم بروند. رسانه‌های عربستانی از انتخاب علیرضا فغانی، داور شایسته ایرانی به عنوان قاضی این دیدار حساس خبر دادند. انتخاب یک داور ایرانی برای قضاوت تیم سعودی بازتاب زیادی در رسانه‌های عربستانی داشت و بسیاری به انتقاد از این تصمیم کنفدراسیون فوتبال آسیا پرداختند البته در این میان هم عده‌ای بودند که به ستایش از فغانی پرداختند.