گروه اجتماعی: تهران در روزهای 21تا 27 آذرماه شرایط نامطلوبی را از نظر کیفیت هوا سپری کرد و به نوعی ناسالم‌ترین هفته سال جاری را پشت سرگذاشته است اما براساس پیش‌بینی‌های انجام‌شده، سایه سنگین آلودگی بر سر این کلانشهر طی روزهای پیش رو هم ادامه خواهد داشت و شاخص آلایندگی از عدد 150 و مرز هشدار گذشته و به 200 می‌رسد. نکته قابل‌توجه اینجاست که وضعیت آلودگی هوای تهران در بازه زمانی 10 روزه از شرایط ناسالم به وضعیت ناسالم برای گروه‌های حساس در حال نوسان بوده و طی روز دوشنبه هفته گذشته به وضعیت قرمز هم درآمده است. اما تشکیل کمیته هماهنگی مواقع اضطرار بدون هیچ دلیل قانع‌کننده‌ای تا روز شنبه به تعویق افتاد و در نهایت روز گذشته – شنبه - با پیشنهاد تعطیلی مدارس در روزهای یکشنبه و دوشنبه هفته جاری و توقف فعالیت معادن شن و ماسه پایتخت به کار خود پایان داد. البته جالب اینجاست که تناقض‌گویی مدیران آموزش‌وپرورش درباره تعطیلی مدارس و اطلاع‌رسانی ضعیف درباره تعطیلی امروز و فردای مدارس از حاشیه‌های تصمیم‌گیری درباره وضعیت آلودگی هوا در روز گذشته بود که بر حاشیه‌سازی در فضای مجازی و بلاتکلیفی دانش‌آموزان و والدین آنها اضافه کرد. اما با همه این اوصاف سرانجام روز یکشنبه (امروز)تمام مقاطع تحصیلی شهرتهران تعطیل شد.
عبور شاخص آلودگی از 150
در شرایطی که کیفیت هوای پایتخت در روز شنبه برای گروه‌های حساس جامعه در شرایط ناسالم قرار گرفت، معاون توسعه و پیش‌بینی سازمان هواشناسی کشور از تداوم روند افزایش آلودگی و  وضعیت ناسالم هوا برای همه گروه‌های جامعه در روز یکشنبه (امروز) خبر داده است. علی عابدینی، معاون توسعه و پیش‌بینی سازمان هواشناسی کشور با اشاره به پایداری وضعیت جوی بیان داشت: وضعیت ناسالم هوای تهران  در روز یکشنبه 29 آذر ادامه داشته  و  در شرایط ناسالم برای همه گروه‌ها قرار خواهد گرفت و شاخص کیفی هوا بین 150 تا 200 خواهد بود.
تشکیل کمیته کارگروه اضطرار آلودگی
 این  در حالی است که تعطیلی کارخانجات شن و ماسه و پیشنهاد تعطیلی مدارس در روزهای یکشنبه و دوشنبه به عنوان مهم‌ترین مصوبات کمیته کارگروه اضطرار آلودگی هوا اعلام شده است. محمد‌هادی حیدرزاده، مدیرکل حفاظت محیط‌زیست تهران درباره این کمیته گفته است: در  این  جلسه پیشنهاد تعطیلی مهدهای کودک، پیش‌دبستانی و دبستان‌ها در روزهای یکشنبه و دوشنبه ارائه شد. وی که دلیل تشکیل این جلسه را هشدار سازمان هواشناسی درباره ورود به شرایط هشدار عنوان کرد از تعطیلی معادن شن و ماسه، ممنوعیت فروش طرح ترافیک روزانه، به عنوان دیگر مصوبات این کمیته خبر داد.
تناقض‌گویی مدیران و بلاتکلیفی دانش آموزان
یکی از موضوعاتی که روز گذشته درباره تصمیم‌گیری‌های کمیته اضطرار آلودگی هوا باعث سردرگمی دانش‌آموزان و اولیا شد نحوه اطلاع‌رسانی آموزش‌وپرورش درباره تعطیلی مدارس بود. در حالی که اسفندیار چهاربند، مدیرکل آموزش‌وپرورش شهر تهران، تعطیلی مدارس به دلیل آلودگی هوا را روزهای یکشنبه و دوشنبه اعلام کرد، مسعود ثقفی سخنگوی اداره آموزش‌وپرورش شهر تهران اظهار داشت: مدارس تمام مقاطع تحصیلی شهر تهران فقط یکشنبه 29 آذرماه تعطیل است.
دود تصمیم‌های غلط دولت در چشم مردم
در همین حال عضو هیات رئیسه شورای اسلامی شهر تهران نیز از تصمیم‌گیری‌های غلط دولت که باعث تشدید معضل آلودگی هوا شده انتقاد کرد. ابوالفضل قناعتی درباره وضعیت آلودگی هوای پایتخت بیان داشت: اگر دولت و سایر سازمان‌ها درصدی از اعتبارات خود را به سلامتی مردم در راستای کاهش آلودگی هوا تخصیص می‌دادند، اکنون در وضعیت هشدار قرار نداشتیم و نه‌تنها دستگاه‌های دولتی این مهم را انجام ندادند بلکه تصمیم‌های غلط آنها به آلودگی دامن می‌زند که می‌توان به پرداخت وام 25میلیونی خودرو اشاره کرد در حالی که انتظار بود که این پول به حمل و نقل عمومی تزریق شود.
تأکید وزارت بهداشت بر وظایف قانونی دستگاه‌های مسؤول
همچنین خسرو صادق‌نیت، رئیس مرکز سلامت محیط و کار وزارت بهداشت ضمن توضیح مسؤولیت وزارت بهداشت در بحث آلودگی هوا به عنوان متولی سلامت جامعه و مردم، از ارگان‌ها و دستگاه‌های مسؤول در بحث آلودگی هوا خواست که وظایف قانونی خود را به صورت جدی‌تر دنبال کنند. وی افزود: طی روزهای گذشته با توجه به اینکه شاخص برخی ایستگاه‌ها در حد ناسالم حتی برای افراد سالم بود، بر این اساس جلسه کمیته اضطرار آلودگی هوا تشکیل شد و اقدامات کاهش آلودگی هوا و مهم‌تر از همه پیشگیری از افزایش آلودگی که می‌تواند به وضعیت خیلی ناسالم و حتی خطرناک سوق یابد در دستور کار قرار گرفت.

تاریخ همواره پر است از وقایع مبهم و ناگفته‌هایی که یافتن و رمزگشایی از آنها می‌تواند چراغ راه آینده باشد. حضرت امیر(ع) نیز همین راهگشایی تاریخ در تحلیل آینده را مدنظر قرار داده‌اند، آنجا که می‌فرمایند «وَ لَوِ اعْتَبَرْتَ بِما مَضى، حَفِظْتَ ما بَقِى؛ اگر با چشم عبرت به تاریخ بنگرى، آینده‌ات را پاس خواهى داشت». رهبر انقلاب نیز احتمالاً از جوانان نسل‌سومی همین انتظار تحلیل درست از آینده را داشته‌اند که در جلسات مختلف آنها را دعوت به مطالعه تاریخ بویژه تاریخ انقلاب اسلامی کرده‌اند.
بی‌شک زدودن غبار از صفحه‌های خاک‌گرفته‌ای که به دلایل غیرموجه در پستوی نمور گذشته پنهان شده‌اند کار پرچالشی است که جرأت و همت را همزمان به یاری می‌طلبد اما حقیقتا ارزش این گنج به رنج و سختی آن می‌ارزد.
مستند «# بعد از خمینی» تلاشی است از همین جنس توسط عده‌ای که آنها را نسل سومی صدا می‌زنند. تنها نسلی که حال و هوای قدیم و جدید انقلاب را توأمان چشیده و از این رو است که شاید بتواند پس از امام را برای خمینی ندیده‌های هم نسل خود روایت کند. ناگفته‌ها را از دل خروارها مصلحت‌اندیشی برای ناشنیده‌ها بیرون بکشد و احتمالاً بهای جسارتش را هم بپردازد!
آنطور که سازندگان می‌گویند این اثر حاصل 2سال پژوهش از میان اسناد، مصاحبه‌ها و خاطرات مردان نسل اول انقلاب است که به تهیه‌کنندگی «شبکه خبری - اجتماعی افسران» و کارگردانی حجت‌الله نیکی‌ملکی از ناگفته‌های «دهه دوم انقلاب اسلامی» روایت خواهد کرد. داستان از آخرین سال عمر حضرت امام آغاز می‌شود و تا پایان دوران سازندگی ادامه خواهد داشت.
این فیلم که در واکاوی دوران بعد از امام خمینی به اتفاقات و تحولات سال‌های سازندگی و توسعه رسیده، از زوایای مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، ناگفته‌های آن روزها را روایت می‌کند و برای تصویر کردن فضای روی کار آمدن دولت سازندگی، مروری بر سال‌های قبل از آن دارد. در قسمت‌های ابتدایی این مستند به چالش‌های سال‌های پایانی دوران خمینی کبیر از جمله نخست‌وزیر و استعفاهایش، ماجرای قائم‌مقامی رهبری و عزل منتظری و جلسه تاریخی انتخاب رهبر در مجلس خبرگان در خرداد68 پرداخته شده‌است. از تلاش‌های برخی سیاسیون برای تحقق رویای شورای رهبری می‌گوید؛ رویایی که اتفاقا این روزها دوباره مجال بیان آن را یافته‌اند.
این مستند روایتی کامل و صحیح از جلسه تاریخی مجلس خبرگان رهبری را با رعایت انصاف برای نسل جوان بیان می‌کند. روایتی که برخلاف تک‌روایتی است که همان سیاسیون تا امروز برای مردم بازگو کرده‌اند.
«#بعد از خمینی» که برای توزیع در رسانه‌های اجتماعی و تلفن همراه تولید شده است از طریق همین بسترهای نوین که اتفاقا فرد فرد نسل جوان را به یکدیگر پیوند داده به دست مخاطب رسیده و توانسته است مخاطب صدها هزار نفری داشته باشد.
بی‌تردید دانستن اینکه ایران در سال‌های بعد از خمینی چه وقایعی را و چگونه پشت سر گذاشته است، می‌تواند عبرت بی‌بدیلی برای ترسیم آینده‌ای شفاف‌تر و بالنده‌تر ارائه دهد. «#بعد از خمینی» تلاش کرده در عین انصاف، صریح و شفاف باشد و حقایق را فدای مصلحت‌سازی‌ها  نکند.
و در آخر از آنجا که این روایت تاریخی برخی پیش‌فرض‌های رایج را به چالش می‌کشد توصیه می‌کنیم: اگر متعصب نیستید این مستند را ببینید !

چندی‌ پیش دکتر پرویز امینی، جامعه‌شناس و تحلیلگر مسائل سیاسی و اجتماعی با طرح مساله «دنیای بطلمیوسی هاشمی‌رفسنجانی»، تحلیل روانکاوانه‌ای از شخصیت هاشمی‌رفسنجانی ارائه داد. طی 2 ماه اخیر، هاشمی‌رفسنجانی اظهاراتی داشته است که تحلیل پیشین پیرامون «خودمرکزپنداری» آقای هاشمی را علاوه بر مصادیق قبلی تایید می‌کند. هاشمی طی روزهای اخیر با توهین به منتقدان، به طور جدی وارد فاز عملی برای انتخابات خبرگان شده است. توهین‌های هاشمی به هرکس که در نزدیکی مرز جبهه رقیب سیاسی تعریف می‌شود، در همه دیدارهای او تکرار می‌شود. این توهین‌ها چگونه تحلیل می‌شود؟ در این رابطه با
پرویز امینی گفت‌وگو کرده‌ایم.
***
   هاشمی‌رفسنجانی این روزها به عنوان کاندیدای انتخابات مجلس خبرگان به صحنه آمده است و تقریبا بیشتر از باقی افراد به جهت داشتن تریبون، اظهارات سیاسی ـ انتخاباتی مطرح می‌کند. اخیرا او منتقدان را به کلاغ تشبیه کرده است. پیش‌تر نیز مواجهه‌ای عصبی با جریان سیاسی رقیب خود داشته است. شما رفتار آقای هاشمی را چطور تحلیل می‌کنید؟ آیا همان ساختار شخصیتی دو مولفه‌ای «خودمرکزگرا – پراگماتیست» را در توضیح مواضع جدید هاشمی قبول دارید؟
بله! خاستگاه مواضع هاشمی «روانشناسانه» است. تحلیل مواضع و ارزیابی تصمیمات هاشمی با معیار «واقعیت»، «قانون»، «آزادی» یا «مردم‌سالاری» و... خطاست. چون همه اینها عمدتا ذیل وجوه شخصیتی هاشمی معنادار است. هاشمی شخصیتی «اگوسنتریستی» (خودمرکزگرا) دارد. بنابراین مواضع او یا در تثبیت این «خود مرکزگرایی» است یا در واکنش و مقابله با «مرکززدایی»ها از اوست.
   بیشتر توضیح می‌دهید؟
مثلا اینکه پیروزی روحانی در انتخابات سال 92 را نتیجه ثبت‌نام خود در آن انتخابات بداند، تثبیت این خودمرکزگرایی است. این خودمرکزگرایی تا جایی پیش می‌رود که تلقی جناب هاشمی این می‌شود که تنها با ثبت‌نام او، یک نفر دیگر رئیس‌جمهور می‌شود! در حالی که اگر چنین بود لازم نبود او حمایت خود از روحانی را تا بعد از مناظره سوم که فضا به نفع روحانی تغییر کرد و روزهای آخر به تأخیر بیندازد. در واقع روحانی با سیاست‌ورزی، فضای انتخابات را به سمت خود کشید، اگرنه هاشمی دست‌کم به دلیل رد صلاحیت شدن، نمی‌خواست با ورود در حمایت از کسی به این فرآیند مشروعیت بدهد. اگر ثبت‌نام هاشمی این میزان در رئیس‌جمهور شدن دیگران موثر بود، باید در حمایت وی از ولایتی و عارف و دیگران نیز جواب می‌داد و می‌توانست آنها را نیز رئیس‌جمهور کند. حالا واقعا اگر هاشمی حمایت خود را پشت سر ولایتی و عارف هم می‌برد، آنها رئیس‌جمهور می‌شدند؟ این گزاره دست‌کم در کامان سنس(CommonSense)  جامعه حرف نامربوطی است اما مساله برای جناب هاشمی، «واقعیت بماهو واقعیت» نیست بلکه واقعیت چیزی است که خودمرکزگرایی او را تثبیت کند و «ناواقعیت» چیزی است که از جناب هاشمی مرکززدایی کند. یا مثلا هاشمی رأی مردم در سال 92 را به معنای خواست
مردم برای عدم تجربه تلخ دوره 8 ساله دولت سابق تفسیر کرده اما رأی قاطع‌تر و سنگین‌تر خاتمی در دوم خرداد [از روحانی در سال92]چه معنایی داشت؟ کسی هست که رأی 20 میلیونی خاتمی بعد از اتمام دوره 8 ساله هاشمی را به معنای تمایل مردم به تکرار تجربه مطبوع دولت سازندگی تحلیل کند؟!
ذهنیت منفی درباره دوره سازندگی و جناب هاشمی آنچنان در جامعه ایران سنگین و عمیق بود که در یک دوره طولانی 20 ساله، هرگونه انتساب به وی، موجب سقوط سیاسی افراد و جریانات سیاسی مثل جناب ناطق نوری در سال 76 و موسوی در سال 88 و پیروزی سیاسی کسانی می‌شده است که جامعه احساس مخالفت با هاشمی در آنها - مثل خاتمی و احمدی‌نژاد - می‌کرده است اما چون برای جناب هاشمی واقعیت بماهو واقعیت مساله نیست به راحتی این دوره 20 ساله را که دوره مرکزیت‌زدایی از اوست کات و تنها از خرداد 92 به بعد، همه چیز را تحلیل می‌کند که احساس می‌کند دوره بازسازی مرکزگرایی اوست.
   تحلیل‌تان از برخوردهای عصبی آقای هاشمی چیست؟ ایشان طی 3-2 ماه گذشته، چندباری به صداوسیما حملاتی داشته و از طرف دیگر، جناح سیاسی مقابل خود و منتقدان را با الفاظی ناپسند خطاب قرار داده است.
تقریبا هرچیز و هرکس که این خودمرکزگرایی را به رسمیت نشناسد، مورد عتاب جناب هاشمی قرار خواهد گرفت. فرقی هم بین اصلاح‌طلب و غیراصلاح‌طلب و این نهاد و آن نهاد ندارد. در دوران دوم خرداد این مرکززدایی از سوی اصلاح‌طلبان و روزنامه‌های متعدد آنها انجام می‌شد و هاشمی در تریبون نماز جمعه، اصلاح‌طلبان را عامل ارتجاع انقلاب به سال‌های نخستین آن بیان کرد و نوعی شبیه‌سازی بین آنها و جریان منافقین ایجاد کرد، با این تفاوت که آنها ترور فیزیکی می‌کردند و اصلاح‌طلبان ترور شخصیت می‌کنند که بویژه درباره خودش صادق می‌دانست و روزنامه‌های آنها را نیز پایگاه دشمن می‌شمرد. بعد از سوم تیر 84 چون منبع این مرکززدایی تغییر کرد، جهت حملات هاشمی نیز عوض شد.
واکنش‌های پرنفرت هاشمی نسبت به احمدی‌نژاد تا سرحد معرفی دوران رئیس‌جمهور قبل به دوران شیوع بیماری هاری، در نسبت با مرکززدایی سیاسی و مدیریتی‌ای است که او از هاشمی در دوره 84 تا 92 کرد. یا برچسب کلاغ زدن به منتقدان از همین وجه است، چراکه منتقدان از وی مرکززدایی می‌کنند. البته الان نسبت به گذشته مواضع هاشمی درباره مخالفانش تعدیل شده است، چون سابقا مخالفان هاشمی «دشمن پیغمبر» بودند ولی الان به افراطی، کلاغ و... تقلیل پیدا کرده‌اند.
   این هم از خود‌مرکزپنداری ناشی می‌شود؟ خودمرکزپنداری را بیشتر توضیح می‌دهید؟
همان‌طور که پیش‌تر بیان کردم، عالم هاشمی «بطلمیوسی» است و او خود را در مرکز انقلاب می‌داند و مابقی در حاشیه این مرکزند و تنها باید حول و حوش وی بچرخند اگرنه بلاموضوع‌ هستند. این فضای بطلمیوسی چنان در جناب هاشمی قدرتمند است که برابر ضربات «کوپرنیکی» در دوره اصلاحات و نیز دوره احمدی‌نژاد به آن، که نوعی مرکززدایی در هاشمی را به دنبال داشت، مقاوم و ثابت باقی مانده است.
به تعبیر دیگر از منظر تفکر «خودمرکزگرا»ی هاشمی، همه چیز از او شروع می‌شود و همه چیز به او ختم می‌شود. وقتی می‌خواهد انقلاب و تاریخ آن را روایت کند، به‌گونه‌ای ماجرا را تعریف می‌کند که خودش در مرکز نشسته و همه در ارتباط با او مسائل خود را حل می‌کنند و دیگران در حاشیه او حضور دارند. شما اگر به «میزانسن» ملاقات افراد با وی توجه کنید که در خاطرات هاشمی بیان شده است، می‌بینید که چه صورت‌بندی نابرابری بین او و دیگران تصویر شده است. این نوع روانشناسی آثار معرفتی دارد و در حکم عینکی است که همه عالم و تحولات از پشت آن دیده می‌شود.
  روحیه بطلمیوسی به تعبیر شما، قطعا محصول این یکی ـ دو سال نیست. محصول 8 یا 10 سال گذشته هم نیست، چرا که برخی رفتارهای هاشمی با مختصات روحیه بطلمیوسی در دوران ریاست‌جمهوری وی نیز اتفاق افتاده است. ناظران سیاسی می‌گویند هاشمی از ابتدا همینطور رفتار می‌کرده. شما نظر متفاوتی دارید؟ با توجه به اینکه وی اخیرا هم جمله‌ای با این مضمون داشته است که «من تغییر نکرده‌ام»!
فرق روحیه بطلمیوسی هاشمی در حال حاضر نسبت به قبل از دوم خرداد و بویژه بعد از سوم تیر 84 این است که تا پیش از دوم خرداد، هاشمی بین تصور از خودش و واقعیت موجود چندان تعارضی نمی‌دید اما با مرکززدایی‌ای که از وی در بعد از دوم خرداد 76 صورت گرفت و از سوی اصلاح‌طلبان با عنوان «عالیجناب سرخ‌پوش» صورت‌بندی اجتماعی پیدا کرد و تحقیری که جریان حاکم اصلاح‌طلب در انتخابات مجلس ششم بر او تحمیل کرد، بین تصور بطلمیوسی هاشمی از خود و واقعیت شکاف افتاد. این شکاف در سوم تیر 84 و مابعد آن تشدید شد و تصور هاشمی از خودش با واقعیت، فاصله عمیقی پیدا کرد. علاوه بر اینها، در حوادث سال 88 در مسیری قرار گرفت که موجب شد از تریبون 30 ساله نمازجمعه‌اش محروم شود. یکی از فرزندانش در حبس بیفتد و دیگری فرار کند. در انتخابات سال 92 هم با اینکه آقای هاشمی خود را مرکز انقلاب می‌داند، رد صلاحیت می‌شود. همه این مرکززدایی‌ها از هاشمی، برای او شرایطی را به وجود می‌آورد که میان تصور او از خود و واقعیت، بشدت فاصله می‌اندازد. این فاصله موجب «احساس محرومیت نسبی» در هاشمی می‌شود. فرد یا جامعه‌ای که دچار احساس محرومیت نسبی است، به منبعی که تصور می‌کند در او ایجاد محرومیت کرده است پرخاش می‌کند که درباره هاشمی این پرخاش متوجه منابع و مواردی است که او احساس می‌کند از او مرکززدایی کرده‌اند. در واقع افرادی با این ویژگی‌های شخصیتی، خود را مبرا از هرگونه اشتباه می‌دانند و نیز نمی‌توانند برتری‌های نسبی دیگران بر خود را، ولو در یک دوره زمانی محدود و خاص بپذیرند و در نتیجه به دنبال یک منبع بیرون از خود برای اتفاقات نامطلوب از نظر خود می‌گردند.
  یعنی شما یکی از دلایل مواضع غیرمنتظره و توهین‌های آقای هاشمی را همین خودمرکزپنداری و مرکززدایی و در نتیجه احساس محرومیت نسبی ناشی از آن می‌دانید؟
جناب هاشمی امروز احساس می‌کند به طور حداکثری از او مرکزیت‌زدایی شده است. ما باید هاشمی را از منظر هاشمی تحلیل کنیم. هاشمی در تصوری که از خودش دارد، آنچنان خودمرکزگراست که جایی بیان می‌کند امام خمینی(ره) می‌خواست از انقلاب کنار بکشد و من او را برای ماندن قانع کردم! بنابراین از فردی با چنین تصویری از خود و با چنین روانشناسی‌ای، هیچ رفتار و اعلام موضع و مواجهه‌ای غیرمنتظره نیست. این وضعیت، وضعیت خاصی است. وضعیتی است که اجازه می‌دهد دیگران هاشمی را در چارچوب همین فضای روانشناسانه اداره و مدیریت کنند و خواسته‌های خود را به واسطه هاشمی، به هدف نزدیک کنند. یکبار این مساله در انتخابات سال 84 رخ داد و هاشمی نشان داد تحت شرایطی که مرکزگرایی او بخواهد آسیب ببیند تا چه سطح از تغییر را حاضر است در خود بپذیرد. 2 فیلم مستند انتخاباتی هاشمی در سال 84 به دنبال ارائه یک تصویر کاملا متفاوت «از یک چهره مقتدر به یک چهره مظلوم» و «از یک چهره از بالا به پایین به یک چهره جوان‌پسند» بود که برای تحقق چنین تصویری به عنوان راه نجات هاشمی در انتخابات سال 84 و برای تجربه نکردن یک شکست سنگین از استاندار یک استان تازه تأسیس در دولت سازندگی، هاشمی به گزاره‌هایی تن داد که در شرایط عادی و معمول نامنتظره بود.
شما ببینید در مساله هسته‌ای، جناب هاشمی بیانی دارد که «طرف مقابل جز شفافیت از ایران چیز دیگری نمی‌خواهد»! واقعا خوشبین‌ترین آدم‌ها نسبت به غربی‌ها و آمریکایی‌ها چنین نظری دارند؟! اصلا خود غربی‌ها می‌توانند چنین نظری داشته باشند؟ یا درباره هماهنگی بین ایران و روسیه در مساله سوریه در حد دخالت نظامی روس‌ها، شما با موضع انتقادی جناب هاشمی نسبت به روس‌ها مواجهید که اینجا هم بر خلاف موضع حاکمیت است. همچنان که در موضع‌گیری دیگری بر خلاف موضع حاکمیت، علیه هیأت حاکمه فعلی سوریه موضع شدیدی اتخاذ می‌کند. یا در موضوع رهبری، به طور مکرر از رهبری شورایی صحبت می‌کند که واجد یک تجربه شکست‌خورده در دهه اول انقلاب در برخی نهادهای شورایی مثل شورایعالی قضایی و... است و جزو دلایل مهم نیاز به تغییر قانون اساسی در سال 68، همین ناکارآمدی نهادهای شورایی بود که در «قانون اساسیِ تجدیدنظر شده»، این وضعیت در سطوح مختلف از جمله رهبری تغییر کرد و وضعیت شورایی کنار گذاشته شد. هاشمی در حالی از شورایی شدن رهبری صحبت می‌کند که چنین چیزی در قانون اساسی منتفی شده است اما همانطور که گفتم مساله هاشمی نه قانون و نه واقعیت است. به طوری که اگر رهبری شورایی بود، به احتمال قوی بر فردی شدن رهبری تاکید می‌کرد.
هاشمی در این مواضع، به عنوان بخشی از حاکمیت، تصمیمات و مواضع حاکمیت را به چالش می‌کشد، چون حاکمیت را منبع مرکززدایی از خود و ایجاد احساس محرومیت می‌داند. بنابراین راه برای کسانی که بخواهند هاشمی را در مسیر مخالفت با حاکمیت اداره کنند، بسیار گشوده است و باید گفت در این‌باره موفقیت‌هایی نیز به‌دست آورده‌اند و به آینده این اداره کردن بسیار امیدوارند.

گروه سیاسی: مصوبه اخیر مجلس نمایندگان آمریکا که محدودیت‌های ویژه برای سرمایه‌گذاری اقتصادی در ایران ایجاد کرده است، اکنون با یک اقدام دیگر ایالات متحده برای محدود کردن مراودات مالی با متحدان ایران همراه شده است.
به گزارش «وطن امروز»، روز گذشته باراک اوباما رئیس‌جمهور آمریکا مصوبه کنگره این کشور درباره اعمال تحریم‌های مالی و رسانه‌ای جدید علیه حزب‌‌الله لبنان را امضا کرد. براساس این قانون، بانک‌ها و موسسات مالی بین‌المللی که با حزب‌‌الله و نهادهای وابسته به این گروه ارتباط داشته باشند شامل تحریم‌های آمریکا خواهند شد. طرح تحریم‌های جدید آمریکا علیه حزب‌الله لبنان که ماه گذشته در مجلس سنا به تصویب رسیده بود، چهارشنبه هفته گذشته در مجلس نمایندگان آمریکا نیز به تصویب رسید. در نهایت این طرح برای امضای نهایی توسط رئیس‌جمهور آمریکا و قانون شدن به کاخ سفید فرستاده شده بود که باراک اوباما دیروز آن را امضا کرد. به گزارش شبکه خبر، بخشی از این تحریم درباره الزام به قطع برنامه شبکه تلویزیونی المنار از ماهواره‌هاست. این طرح همچنین دولت آمریکا را به تهیه فهرست کشورهای حامی حزب‌الله موظف می‌کند. جکی والورسکی، نماینده کنگره آمریکا، حزب‌الله را دشمنی خطرناک برای رژیم صهیونیستی توصیف و اذعان کرده که جنبش مقاومت مردم لبنان اکنون قوی‌تر از هر زمان شده است.   این مصوبه ایالات متحده آمریکا اما از آن جهت قابل تامل است که در واقع موسسات و بانک‌های ایرانی را نیز شامل می‌شود! و در صورت همکاری بانک‌ها و موسسات بانکی ایران با حزب‌الله لبنان، این بانک‌ها و موسسات مالی از سوی آمریکا تحریم می‌شوند! این موضوع از آن جهت که اکنون ایران و حزب‌الله لبنان در جبهه مبارزه با تروریسم وهابی داعش هستند نیز قابل تامل است و به‌نوعی می‌تواند محدودیت‌ها و فشارهایی علیه جمهوری اسلامی ایران و متحد آن یعنی حزب‌الله لبنان ایجاد کند! به گزارش «وطن امروز»، کاملا واضح است که این مصوبه آمریکا برای محدودیت بیشتر قدرت ایران و همپیمانانش است.  این البته همه نگرانی نیست چراکه این مصوبه اگر در کنار اقدامات مشکوک دیگر آمریکا در قبال ایران قرار داده شود، سیاست و اهداف اصلی آمریکا از این فشارها را واضح می‌کند. مجلس نمایندگان آمریکا به‌تازگی طرحی را تصویب کرد که بشدت بر مراودات اقتصادی ایران و اروپا اثر خواهد گذاشت. در صورت تصویب نهایی این طرح،  شهروندان 38 کشور دوست آمریکا که تا پیش از این بدون ویزا می‌توانستند وارد خاک ایالات متحده شوند، در صورت سفر به ایران تا 5 سال از امتیاز ورود بدون ویزا به آمریکا محروم می‌شوند! کارشناسان می‌گویند این مصوبه مجلس نمایندگان آمریکا باعث افزایش ریسک سرمایه‌گذاری در ایران می‌شود و قاعدتا فعالان اقتصادی و تجار این 38 کشور که عمدتا کشورهای صنعتی و توسعه‌یافته هستند، برای حضور در بازار سرمایه ایران اشتیاق نشان نخواهند داد. به احتمال فراوان این مصوبه در سنا تصویب شده و به امضای باراک اوباما خواهد رسید چرا که پیش از این واشنگتن‌پست از همراهی حداکثری سنا با این مصوبه خبر داده و جان کربی، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا نیز حمایت وزارت خارجه از این مصوبه را اعلام کرده بود.
ادامه سیاست فشار به ایران
در ایران هنوز هیچ مقام دولتی در مقابل مصوبه اخیر مجلس نمایندگان علیه ایران واکنش منطقی اتخاذ نکرده است. دولتی‌ها عمدتا با دادن آدرس اشتباهی عدم مغایرت این مصوبه با برجام، از این ماجرا فرار می‌کنند. در این میان اما در صورت تصویب این مصوبه در سنا و امضای آن توسط رئیس‌جمهور آمریکا، یک محدودیت جدی در حوزه‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی علیه ایران اعمال خواهد شد که البته وجه اقتصادی آن بسیار چشمگیر است. از سوی دیگر مصوبه اخیر علیه حزب‌الله لبنان و تحریم شدن بانک‌ها و موسسات مالی مرتبط با این متحد استراتژیک ایران، یک محدودیت جدید برای ایران هم در حوزه‌های سیاسی و اقتصادی و هم در حوزه امنیتی است!
در این باره 2 نکته قابل بیان است:
1- درباره این قبیل مصوبات آمریکایی‌ها و نسبت آن با برجام دیدگاه‌های مختلفی وجود دارد. برخی مقامات کشور از جمله علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی و کسی که نقش او در توافق هسته‌ای کمتر از دولتی‌ها نبوده است؛ معتقد است در صورت تصویب این مصوبه مجلس نمایندگان در سنا و امضای آن توسط اوباما، برجام نقض شده است چراکه این مصوبه خلاف متن برجام است. لاریجانی در این باره گفته است: «این مساله امر خیلی مهمی نیست، اما در برجام رفتارهایی در ارتباط با کشورهای دیگر سنجیده شده بود که این اقدام آمریکا خلاف آن است، اگر این اقدام دنبال شود، مسیر طی‌شده را با دستان خود خراب کرده و خلاف برجام است». ماهیت تحریم‌های جدید آمریکایی‌ها پس از برجام نیز در واقع جایگزین کردن فشارهای جدید با تحریم‌هایی است که براساس برجام تعلیق خواهند شد! در واقع آمریکا حتی با وجود برجام نیز حاضر به برداشتن فشارها علیه ایران نیست و با تعلیق تحریم‌های گذشته، بسته‌های فشار جدید را جایگزین می‌کند.
2- تحریم‌های جدید علیه ایران و متحدانش در منطقه که اهداف اقتصادی را دنبال می‌کند و به دنبال حفظ تحریم‌ها و محدودیت‌های اقتصادی علیه ایران و دوستان ایران است، وجوه امنیتی نیز دارد و در واقع با پیگیری این مصوبات، تلاش می‌شود خط مقاومت منطقه‌ای ایران تضعیف و تحت فشار قرار داده شود. این موضوع در حالی که ایران در شرایط فعلی درگیر جنگ با تروریسم وهابی در عراق و سوریه است، نشان‌دهنده آن است که به‌رغم برجام، در آمریکا در همچنان بر همان پاشنه سابق می‌چرخد و هیات حاکمه آمریکا همچنان سیاست‌های خصمانه علیه ایران و دوستان ایران را دنبال می‌کنند! البته این اقدامات و این اهداف از زبان خود آمریکایی‌ها نیز مطرح شده است و هم رئیس‌جمهور آمریکا و هم وزیر خارجه این کشور پس از امضای برجام اعلام کردند که آنها برنامه‌های ویژه برای تضعیف سیاست‌های منطقه‌ای ایران خواهند داشت. بلافاصله پس از توافق هسته‌ای ایران و 1+5، آمریکایی‌ها به بهانه تداوم حمایت‌های ایران از شیعیان منطقه، مدعی شدند که پس از توافق هسته‌ای، مانع تداوم روند حمایت‌های سابق ایران از شیعیان منطقه بویژه حزب‌الله لبنان خواهند شد، بنابراین تحریم جدید علیه حزب‌الله لبنان که در واقع تحریم جدید علیه ایران است در ادامه برجام تصویب شده است! به معنای ساده‌تر، این تحریم‌های جدید بخشی از ضمایم نانوشته برجام هستند!

گروه اقتصادی: افزایش قیمت بلیت هواپیما و به‌دنبال آن بلیت قطار که هر دو با مخالفت سازمان حمایت مصرف‌کنندگان و تولیدکنندگان روبه‌رو شد به‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌طوری‌که باعث شد سازمان هواپیمایی کشوری و شرکت راه‌آهن از این افزایش عقب‌نشینی کنند، بشدت مورد هجمه وزیر راه‌وشهرسازی قرار گرفت.
در یک ماه اخیر وزارت راه‌وشهرسازی اقدام به آزادسازی قیمت بلیت هواپیما در 170 مسیر پروازی کرد و هفته گذشته نیز راه‌آهن جمهوری اسلامی‌ ایران اعلام کرد قیمت بلیت قطارها از کمتر از ۱۰ درصد تا ۲۰ درصد و به طور میانگین ۸ درصد افزایش می‌یابد. بر این اساس از 137 قطاری که در شبکه ریلی تردد می‌کند، 91 قطار با 10 درصد و کمتر از آن افزایش و 46 قطار نیز حدود 15 درصد افزایش قیمت خواهد داشت. علاوه‌بر این شرکت‌هایی مجاز هستند تا 20 درصد افزایش قیمت دهند که در روزهای غیرپیک مسافر، تخفیف دهند. روز قبل از این اعلام سازمان حمایت مصرف‌کنندگان و تولیدکنندگان با تصریح اینکه آزادسازی قیمت بلیت هواپیما هنوز عملیاتی نشده است با آزادسازی قیمت‌ها مخالف کرد و گفت: افزایش قیمت‌ها ناشی از این آزادسازی‌ها،  غیرمتعارف است.  سیدمحمود نوابی، رئیس سازمان حمایت با بیان اینکه گزارشی که رئیس سازمان هواپیمایی کشوری درباره اعمال نرخ‌های بلیت هواپیما در فضای آزادسازی ارائه داده، حکایت از این دارد که هنوز این نرخ‌ها عملیاتی نشده است، ادامه داد: این آزادسازی بر مبنای ماده ۱۶۱ قانون برنامه پنجم توسعه صورت گرفته که براساس آن، قانونگذار اجازه داده نرخ‌ها کالاها و خدمات آزاد شود ولی این آزادسازی درباره کالاهای اولویت اول هنوز مورد موافقت ستاد هدفمندی یارانه‌ها قرار نگرفته است. درباره قیمت بلیت هواپیما هم اجازه آزادسازی داده شده است اما گفته شده قیمت‌ها نباید به صورت غیرمتعارف افزایش یابد بنابراین به طور قطع ما از این افزایش قیمت استقبال نمی‌کنیم و حامی مصرف‌کننده هستیم یا حداقل باید مقداری حساب‌شده‌تر برخورد می‌شد، چراکه نمی‌شود ایرلاین‌ها، همه زیان‌ها و خسارات گذشته را در یک مرحله جبران کنند بلکه این افزایش قیمت باید در چند فاز و مرحله اجرا شود که فشار کمتری به مردم وارد شود، زیرا به هرحال طبقه متوسط و پایین جامعه هم از این خدمات استفاده می‌کنند.  در ادامه این مخالفت وحید منایی، معاون نظارت بر کالاهای سرمایه‌ای و خدمات سازمان حمایت مصرف‌کنندگان و تولیدکنندگان با اعلام غیرقانونی بودن افزایش نرخ بلیت قطار توسط شرکت راه‌‌آهن، اعلام کرد در صورت افزایش نرخ با متخلفان در چارچوب قانون تعزیرات حکومتی برخورد خواهد شد. اینگونه بود که افزایش قیمت بلیت قطار تنها پس از 5 ساعت فروش با ورود گشت‌های بازرسی تعزیرات حکومتی به نرخ قبل بازگشت و شرکت‌های حمل‌ونقل ریلی به علت نداشتن مجوز افزایش قیمت از سازمان حمایت و کارگروه کنترل بازار موظف شدند قیمت بلیت را به نرخ قبلی محاسبه کنند. سازمان حمایت اعلام داشت افزایش قیمت بلیت قطار مغایر با فرآیند اجرایی تصریح شده در مصوبات هجدهمین جلسه ستاد هدفمندسازی یارانه‌ها و بخشنامه‌های ابلاغی بوده و لازم است قبل از هر اقدامی، فرآیند مربوطه طی شود.  رضا شیوا، رئیس شورای رقابت هم با بیان اینکه بدون دستورالعمل شورای رقابت تغییر نرخ حمل‌ونقل ریلی و مسافری قانونی نیست، گفت: باید برای تغییر قیمت‌ها درخواست به شورای رقابت ارسال شود و از آنجا که بازار حمل‌ونقل ریلی مصداق انحصار طبیعی است، بنابراین در این بازار قیمت‌ها باید براساس دستورالعملی که توسط شورای رقابت تعیین می‌شود با تغییراتی همراه شود. شیوا تأکید کرد: به جز شورای رقابت هیچ مرجعی حق تعیین نرخ حمل‌ونقل ریلی و مسافری را ندارد.
نهادهای سوسیالیستی را تعطیل کنید
اکنون اما وزیر راه‌وشهرسازی پس از این افزایش و بازگشت دوباره قیمت‌ها به قبل به شرایط نامناسب اقتصاد کشور اشاره کرد و گفت: سازمان‌های قیمت‌گذاری که نگرش سوسیالیستی و مارکسیستی دارند باید منحل شوند.  عباس آخوندی که در گردهمایی دست‌اندرکاران ریلی کشور به مناسبت هفته حمل‌ونقل سخن می‌گفت به ورود سازمان حمایت به نرخ‌گذاری بلیت قطار اشاره کرد و گفت: عده‌ای در کشور به دنبال ادامه‌دار بودن نگرش‌های سوسیالیستی و مارکسیستی هستند تا نرخ‌گذاری و کنترل قیمت‌ها را ادامه دهند و مانع توسعه شوند. این بساط حضراتی که دست در جیب مردم می‌کنند فقط ادامه نگرش‌های سوسیالیست و مارکسیست است، در حالی که مدعی طرفداری از مردم هستند.  وزیر راه‌وشهرسازی گفت: از برنامه اول توسعه اعلام شد که نظام قیمت‌گذاری باید برچیده شود، این نظام آموزه سیستم سوسیالیست و مارکسیست است، 25 سال در همه برنامه‌های توسعه به این موضوع تاکید شد اما هنوز این داستان مانع توسعه کشور است.  آخوندی تاکید کرد: اگر دنبال حمایت از مصرف‌کننده هستیم، ارتقای کیفیت، عرضه خدمات مناسب و ایمنی بالا، نشان از حمایت از مصرف‌کننده دارد. وی با انتقاد از اینکه سازمان حمایت هیچگاه نتوانسته از مصرف‌کننده حمایت کند، اضافه کرد: پیشنهاد می‌دهم چنین سازمان‌های سوسیالیستی و مارکسیستی قیمت‌گذاری، نظیر سازمان حمایت از مصرف‌کننده منحل شود. باید این پیشنهاد را به مجلس هم بدهیم تا بساط این تعالیم مارکسیستی و سوسیالیستی جمع شود.  وی با تاکید بر اینکه هیچکس به دنبال بازار عوام‌فریبانه نیست، ادامه داد: ما نباید از چنین حرکات عوام‌فریبانه‌ای بترسیم و قطعاً با قدرت پیش می‌رویم. وزیر راه‌وشهرسازی با بیان اینکه ایران از نظر موقعیت جغرافیایی ظرفیت مناسبی در دنیا دارد، گفت: اگر از این ظرفیت استفاده نکنیم تهدیدی برای کشور خواهد بود.  وی با سفارش شرکت‌های ریلی به ارتقای بهره‌وری افزود: آنچه می‌تواند پایدار باشد نظام رقابت است که به کیفیت خدمات و ارتقای بهره‌وری می‌انجامد. آخوندی تاکید کرد: حمایت صرف از شرکت‌های ریلی منطقی نیست بلکه در نظام رقابتی باید این شرکت‌ها روی پای خود بایستند.  به اظهار آخوندی، یک نهاد رگولاتور سیاست‌گذار و برنامه‌ریز در کشور وجود دارد که همان شرکت راه‌آهن است و بقیه شرکت‌ها موازی‌کاری می‌کنند. آخوندی به توسعه ریلی کشور در 2 الی 3 سال اخیر اشاره کرد و گفت: پس از 80 سال مفهوم راه‌آهن حومه در کشور در حال جا افتادن است و باید حمل‌ونقل انبوه حومه‌ای به سمت راه‌آهن منتقل شود.  وی با اشاره به مشکلات اقتصادی کشور اظهار داشت: بدهی دولت به مجموعه اقتصاد ملی کشور، بانک‌ها، بنگاه‌های اقتصادی، واحدهای خدماتی و تولیدی و صندوق‌های بازنشستگی بالغ بر 381 هزار میلیارد تومان است و این نشان می‌دهد اقتصاد کشور با چالش بزرگی روبه‌رو است. آخوندی ادامه داد: 7/1 برابر سرمایه کل بانک‌ها میزان معوقات بانکی است و این نشان از تنگنای مالی کشور دارد. علاوه‌بر این نظام بنگاهداری در ایران با چوب حراج زدن به معادل 100 میلیارد دلار سرمایه بنگاه‌های دولتی با مشکل بنیادی روبه‌رو شده است. ما امروز هزینه بی‌توجهی دولت‌های قبلی را می‌دهیم.