|
«من تکنوکرات هستم» و محرمانههای خسارتبار
# مردم _ میخواهند _ بدانند
محمدرضا کردلو: این روزها به واسطه انتشار فیشهای حقوقی نجومی برخی مدیران، میتوان یک پدیده اجتماعی مهم را مورد مطالعه قرار داد. «افشاگری»؛ پدیدهای است که برخلاف مدیران دولتی، مردم به دنبال آن هستند، فرهنگ عامه آن را تقویت میکند و آشکار بودن و شفافیت را تبلیغ میکند. حجم پیامهای منتشر شده در شبکههای مجازی، توسط مردم عادی کوچه و بازار بخوبی گویای این است که هر چقدر هم دولتیها دوست نداشته باشند و از ملی شدن مساله فیشها انتقاد کنند، باز مردم به دنبال آنچه آن را «افشاگری» میخوانند، هستند. «مردم میخواهند بدانند». هشتگی هم این روزها با این پیام منتشر شده است. اساسا در دنیای امروز که شفافیت حاکم است، رازداری حتی در کتابهای کودکان مثل گذشته محترم نیست، محرمانه ماندن، در قواعد دنیای امروز فقط از محبوبیت دولتها میکاهد. همه اینطور فکر میکنند که دولتها، موسسات و افرادی که رازی را نگه میدارند، چیزی برای مخفی کردن دارند. همین مواجهه فینفسه برایشان مشکوک است. به همین خاطر افراد و رسانههایی که این رازهای غیرمردمی و براساس منفعت دولتی را برملا میکنند، از محبوبیت برخوردار میشوند. بیجهت نیست که در بخش مهمی از جامعه آمریکا ادوارد اسنودن به یک قهرمان تبدیل میشود. در این بین تبلیغ شفافیت برای کم کردن فشار از سوی دولتها اتفاق میافتد. اما این صرفا یک تبلیغ است. همواره محرمانهها بیشتر هستند. در ایران، موضوع کمی متفاوت است. در ادبیات رهبران جمهوری اسلامی همواره مردم، محرم حکومت معرفی شدهاند. محرمانهها اعم از توافقات و فرآیندهای اداری هم با اقبال مردم مواجه نبودهاند. رسانهها هم تلاش کردهاند از این محرمانگی بکاهند. در دولت یازدهم، به واسطه تعدد تفاهمها و توافقات و فضای تعاملگرایانهای که دولت به شکلی نومحافظهکارانه پیش میبرد، بخشی از فرآیندها به شکل رسمی با عنوان محرمانه معرفی شده است. به عنوان مثال دلیل فشارهایی که برای محدودیت درباره اطلاعرسانی درباره کرسنت وجود داشت، به طور رسمی از زبان مسؤول دولتی مطبوعات و رسانهها یعنی وزیر ارشاد نیز مطرح شد. وزیر ارشاد در یکی از روزهای حضورش در مجلس در خرداد 94 درباره چرایی ایجاد محدودیت برای اطلاعرسانی درباره کرسنت گفته بود: جمهوری اسلامی ایران تاکنون ۱۳ میلیارد و ۸۵۰ میلیون دلار محکوم به جریمه شده و اگر این روند ادامه یابد شاید آنان در پی گرفتن خسارتهای بیشتری باشند. بر همین اساس شورایعالی امنیت ملی از ۲ سال گذشته (سال 92) طی مصوبهای رسمی اعلام کرد مقامات و مسؤولان و حتی مطبوعات حق اظهار نظر درباره این امر را ندارند. فرآیند مخفی نگاه داشتن مناسبات مهم در سیاست و اقتصاد که زندگی مردم را تا سالیان سال درگیر خواهد کرد، روشی است که دولت در پیش گرفته است. اخیرا یکی از جدیترین محرمانههایی که سوالها و نگرانیهای فراوانی را به وجود آورده است، قراردادهای نفتی است که به IPC شناخته میشود. وزارت نفت تلاش دارد با استفاده از این مدل جدید قراردادی، جذابیت حضور در پروژههای صنایع نفت و گاز ایران را برای شرکتهای خارجی افزایش دهد تا این شرکتها انگیزه بیشتری برای حضور در ایران داشته باشند. با این وجود، نقاط ضعف و ابهامات IPC از دید کارشناسان حوزه انرژی آنقدر فراوان و مهم بود که بعد از رونمایی نسخهای از این مدل جدید قراردادی در آذرماه 94، فضای انتقادی شدیدی علیه آن در رسانهها ایجاد شد و حتی نهادهای نظارتی مانند مجلس شورای اسلامی و سازمان بازرسی کل کشور نیز برای اصلاح آن به وزارت نفت به صورت جدی تذکر دادند و با این حال متن انگلیسی این قرارداد همچنان به صورت محرمانه باقیمانده و مسؤولان بلندپایه جمهوری اسلامی نیز به متن اصلی قرارداد دسترسی ندارند. «من تکنوکرات هستم» عنوان مستندی است که بتازگی توسط سفیرفیلم درباره این قراردادها ساخته شده است. این مستند با تکیه بر جزئیات، مستندات، بازخوانی دقیق قراردادهای نفتی پیش و پس از انقلاب، بیان تجربه سایر کشورها و تسلط بر موضوع تحریم و صادرات نفت، گزارشی دقیق و البته افشاگرایانه از موضوع قراردادهای نفتی، IPC به مخاطبان میدهد. این روزها که شبکههای اجتماعی به واسطه تکثر موضوعات، اطلاعاتی سطحی در اختیار کاربران قرار میدهند، «من تکنوکرات هستم» فرصت مغتنمی برای دسترسی به اطلاعات و جزئیاتی از قراردادهای سیاسی و اقتصادی است که نسلهای بعدی را نیز درگیر خود خواهد کرد. دغدغهمندی و اهمیت دادن به موضوعی که دولت سعی در مخفی نگاه داشتن آن دارد، هزینههای سنگینی به دنبال دارد و فشارها برای مقابله با توزیع و پخش این مستند طبیعی است. یکی از وجوهی که در «من تکنوکرات هستم» تحسینبرانگیز است، مشخص کردن مرز میان 2 نگاه به مدیریت و اداره کشور است؛ نگاهی که تکنوکرات دارد و با رویکردی سطح پایین و کوتاهبین به قراردادهای بینالمللی بویژه قراردادهای نفتی مینگرد و نگاهی که یک انقلابی با دوراندیشی و آرمانخواهی به این موضوع دارد. آرمانخواهی که به نتیجه مفید نزدیکتر است. مساله دیگری که دارای اهمیت و قابل ذکر است، مقایسه قراردادهای نفتی با دوران پس از مصدق است. یعنی دورانی که هنوز نفت ملی نشده بود. همین مقایسه نشان میدهد این قراردادها تا چه اندازه میتواند برای کشور مهم و حیاتی باشد. ریزبینی دقیق در ارائه مستندات به همین جا ختم نمیشود، اشارهای که به فسخ قراردادهای امتیازی و مشارکتی در دوران پهلوی صورت میگیرد و اینکه از پیش از انقلاب تا پیش از IPC هیچگاه از این دست قراردادها منعقد نشده است. در واقع این اشاره مهم است که دولت یازدهم در حال انعقاد قرارداد مبهمی است که حتی پهلوی هم از سال 1353 با تصویب قانون نفت، قراردادهای مشارکتی و امتیازی را منعقد نکرده است. بیان واقعیات و به دور از جانبداریهای بعضا بیمعنی به جذاب شدن مستند هم کمک کرده است. «من تکنوکرات هستم» در واقع نیاز امروز جامعه ایران است. دسترسی به اطلاعاتی جزئی از موضوعاتی که قرار است تا سالهای سال ایرانیان را درگیر کند، نیاز به حساسیتی دارد که باید مردمی شود. به نظر میرسد، موج افشاگریها از یکی از محرمانهترین دولتهای پس از انقلاب به این مستند و مساله فیشهای حقوقی محدود نمیشود. مردم میخواهند بدانند و «من تکنوکرات هستم» کمک شایانی به دانستن که «حق» مردم است، خواهد کرد. علاقهمندان به تماشای این مستند میتوانند از سایت cinemamarket.ir یا فروشگاههای فرهنگی آن را تهیه کنند. ارسال به دوستان
نگاهی به فیلمهای افشاگرایانه در سینمای جهان
از «بولینگ برای کلمباین» تا «افشاگر»
مرتضی اسماعیلدوست: درباره فیلمهای افشاگرایانه سینمای جهان نقطه نظرات مختلف و متناقضی وجود دارد، چرا که اصولا یافتن حقیقت در بستر جهانی که تا حد امکان در حال بخیه زدن معضلات با نخ تزویر است، چندان راه آسانی نیست. از اینرو بسیاری، آثار فیلمسازی چون الیور استون را که سرباز ارتش آمریکا در جنگ ویتنام بوده است در جهت نقد سیاستهای جنگی آمریکا در کشورهای مختلف از جمله ویتنام دانسته و برخی آن را سرپوشی برای تخفیف جنایتهای ویرانکننده یانکیها در جهان میدانند. با این توضیح کوتاه استون پرحاشیه از ساخت سهگانهاش درباره جنگ ویتنام(«متولد چهارم ژوئیه»، «جوخه» و «بهشت و زمین») تا فیلم «وال استریت: پول هرگز نمیخوابد» و ساخت آثاری با محوریت شخصیتهای سیاسی در فیلمهای «جیافکی»، «نیکسون» و «دبلیو» به دنبال بازتاب بخشی از حقیقت بر پرده سینما بوده است و با ساخت مستند سریالی «تاریخ ناگفته آمریکا» به این نگره ابعادی کاملتر بخشید. اما سوال اینجاست که این پیرمرد نیویورکی در این ساختهها به دنبال نمایش چه بخشی از حقایق پیدا و پنهان ایالات متحده از طریق تصویر بوده است؟ و برای نمونه در سریال 10 قسمتی خود چه ابعادی از زندگی روزولت و بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاگی و دوران جنگ سرد و کلینتون و پدر و پسر بوش و اوباما را نمایان کرده است؟ «استون»ی که در گفتارهایی صریح، آمریکا را تهدیدی برای جهان دانسته و عنوان داشته در دوران مدرسه تنها بخشی از حقیقت را برایش خواندهاند! اما الیور استون معترض در فیلمی مانند «والاستریت: پول هرگز نمیخوابد» نیز به دلیل فضای غالب سینمای هالیوود نمیتواند به روشنی نظام متقلب اقتصادی وال استریت و نگاه میلیتاریستی و مخرب بوش را نمایان کند! مایکل فرانسیسمور، فیلمساز معترض دیگری از سینمای آمریکا است که در آثاری مستند و شبهمستند به دنبال واکاوی حفرههای موجود در بدنه سیاست، اقتصاد و جامعه آمریکا بوده و جدا از زبان صریح و منتقدانهاش ابائی ندارد با فیلمهایی بشدت تند حتی قدم به چند متری کاخ سفید بگذارد! او با ساخت مستند «۱۱/۹ فارنهایت» به دنبال نمایان کردن نگره ضدحقوقبشری آمریکا در جهان بوده و با فیلم «سیکو» به نظام پزشکی متروک آمریکا تاخته و در فیلم «بولینگ برای کلمباین» به آزاد بودن قانون حمل سلاح گرم در آمریکا و دست داشتن سیاسیون در خرید و فروش اسلحه در جهان نظر دوخته و با فیلم «کاپیتالیسم: یک داستان عاشقانه» نظام بانکی و جریان مبادلات اقتصادی این کشور را به چالش میکشد. مور در بیان افشاگریهایش در مستندهای بازسازی شده به دنبال بیان معضلات به زبانی شفاف، طعنهآمیز و طنازانه بوده و در آثار دیگرش با نامهای «راجر و من»، «The Big One» و «بیکن کانادایی» هم به دنبال وانمایی سیاستهای آمریکا است؛ هرچند در جشنوارههای ونیز و کن هم به او جایزه میدهند و در نشستهای هر دو جناح دموکرات و جمهوریخواه هم شرکت میکند و از این رو از نظر جان مک کین، سناتور جمهوریخواه «فیلمسازی دورو» است! اما مور ابائی ندارد حتی هنگامی که بالای سن سالن تازهتاسیس «تئاتر دالبی» برای دریافت جایزه اسکار فیلم «بولینگ برای کلمباین» در سال 2003 حضور مییابد، با صدایی بلند فریاد بزند: «ننگ بر تو ای جورج بوش، شرم بر تو»! در میان ساختههای افشاگرایانه در تاریخ سینمای جهان میتوان آثار افشاگرایانه بسیاری را به عنوان نمونه آورد و حتی اگر نامی هم از آنها برده شود، نیاز به سطور بسیاری است. اما برای چند اتفاق مهم در سالهای اخیر باید اشاره به افشاگریهای ادوارد اسنودن در فیلم «شهروند شماره چهار (Citizenfour) محصول سال 2014 داشت که عنوان بهترین مستند سال 2014 از سوی انجمن بینالمللی مستند و جایزه بهترین فیلم مستند را از اسکار سال 2015 دریافت کرد و مستند تحقیقاتی «ترمینال اف (Terminal-F) و فیلم مستندی از مجموعه ایالات متحده اسرار ارسال به دوستان
برپایی نشستهای متمرکز شعر و داستان جایزه پروین
بنیاد شعر و ادبیات داستانی که پیشتر دورههای آلجلال و کلکخیال را برای هنرجویان داستاننویسی و شعر کشور برگزار کرده است، با نزدیک شدن به هفتمین جایزه ادبی پروین اعتصامی، نشستهای متمرکز شعر و داستان این جایزه را برای بانوان برپا میکند. به گزارش تسنیم، شرکت در این نشستها به دلیل همزمانی با جشنواره ادبی پروین اعتصامی، به بانوان اختصاص دارد و این برنامه، به صورت رایگان برگزار میشود. براساس این گزارش، شرکتکنندگان نشستهای متمرکز شعر و داستان جایزه ادبی پروین فقط میتوانند در یکی از بخشهای شعر یا داستان ثبتنام کنند. هر داوطلب باید مشخصات فردی، خلاصهای از فعالیت ادبی و نمونه اثر خود را در اختیار بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان قرار دهد که داستاننویسان یک داستان کوتاه بین 1500 تا 3000 کلمه و شاعران علاقهمند در نهایت 3 قطعه شعر ارسال خواهند داشت. این بنیاد، مهلت ثبتنام علاقهمندان حضور در نشستهای شعر و داستان جایزه ادبی پروین را 20 تیرماه 95 اعلام کرده است. مسیر ثبتنام این نشستها علاوه بر اداره ارشاد شهر یا استان محل سکونت نویسندگان و شاعران علاقهمند، 2 سامانه اینترنتی زیر است: ارسال به دوستان
کی روز زمین خوردنشان میآید؟
این روزها به واسطه ملی شدن مطالبه برخورد با صاحبان فیشهای نجومی، کاربران شبکههای اجتماعی اشعاری را با مضمون عدالت و مبارزه با اشرافیگری رد و بدل میکنند. 2 نمونه از اشعار محمدمهدی سیار را در این باره میخوانید: ارسال به دوستان
اخبار
«علیالبدل» سیروس مقدم به خانه خانها رسید ارسال به دوستان
رویدادها
بازیگر سینما و تلویزیون: ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|