|
تساوی تراکتورسازی و پرسپولیس در تبریز
2 امتیاز فدای داربی
دیداری حساس برای تراکتورسازی و پرسپولیس. جنگ بر سر صدرنشینی بود و بس. البته بازی برای پرسپولیسیها کمی حساستر بود. جدا از اینکه آنها باید برای 3 امتیاز این بازی میجنگیدند، بازی روز جمعه با استقلال هم برای آنها اهمیت ویژهای دارد. حالا هر چقدر هم که برانکو قبل از بازی میگفت بازی با تراکتورسازی را فدای داربی نمیکند اما... . بازی که آغاز شد در ابتدای آن این تراکتوریها بودند که با توجه به شرایط میزبانی یکی، دو موقعیت خوب را روی دروازه حریف ایجاد کردند. بویژه موقعیت دقیقه 7 آنها که ضربه سر کرار جاسم با اختلاف کمی به بیرون رفت. البته از این دست موقعیتها تراکتوریها باز هم به دست آوردند که با بیدقتی مهاجمان این تیم به بیرون میرفت. هر چه بازی به دقایق میانی نیمه نخست نزدیک میشد پرسپولیسیها پختهتر عمل میکردند. بازیکنان جوان این تیم آنقدر خوب میدویدند که در هر جای زمین حاضر بودند. فرشاد احمدزاده که خودش سابقه بازی در تراکتورسازی را هم دارد در نیمه اول یکی از بازیکنانی بود که یکی، دو موقعیت خوب را برای پرسپولیسیها به هدر داد. با شروع نیمه دوم دوباره هیجان به بازی برگشت. تراکتوریها دوست نداشتند در خانه بازنده باشند و در طرف مقابل هم این شاگردان برانکو بودند که حساب شده بازی میکردند و تمام تلاششان این بود تا بیگدار به آب نزنند. نکته جالب توجهی که در این بازی به چشم آمد تعداد زیاد ضربات ایستگاهیای بود که بازیکنان 2 تیم به دست میآوردند. البته این موقعیتها با بیدقتی هر چه تمامتر از کنار دروازه راهی اوت میشد. از دقیقه 60 به بعد بازی بیشتر در اختیار تراکتورسازان بود.آنها حملات بیبرنامهای را روی دروازه حریف انجام میدادند و تمام تلاششان این بود تا با ارسال توپهای بلند به دروازه بیرانوند برسند. به همین دلیل هم بود که هافبکهای این تیم زیاد با هافبکهای پرسپولیس درگیر میشدند. در دقیقه 68 برانکو دست به یک تغییر زد. او احمد نوراللهی را به حای علیپور وارد زمین کرد تا کمربند خط میانی تیمش را تقویت کند. ثانیهای پس از تعویض بود که تراکتورسازان با پاس ارسالی سروش رفیعی موقعیتی ایدهآل را به دست آوردند. موقعیتی که با اشتباه محرز سیدجلال مقابل پای بازیکنان تراکتورسازی افتاد که اگر مهار فوقالعاده بیرانوند نبود شاید دروازه آنها باز میشد. فشار تراکتورسازان بیشتر و بیشتر میشد. آنها با حاتمی، رفیعی و ادینهو حمله میکردند و اصلا دوست نداشتند در این بازی امتیاز از دست بدهند. بازی به دقیقه 75 رسیده بود و تبریزیها همچنان فشار میآوردند. در دقیقه 77 یک بار دیگر تراکتورسازان موقعیتی مناسب را روی دروازه حریف ایجاد کردند که باز هم درخشش بیرانوند مانع از این شد که دروازه پرسپولیس باز شود. بازی به دقایق پایانی خودش رسیده بود و تراکتوریها هم از تب و تاب برای حمله به دروازه پرسپولیس افتاده بودند. هرچند که آنها از نتیجه به دست آمده راضی نبودند اما برای پرسپولیسیها چندان هم بد نشد. آنها قبل از داربی بازی را نباختند و با مساوی راهی اردوی خودشان برای بازی با استقلال شدند. با تساوی در این بازی پرسپولیس 11 امتیازی شد و همچنان در صدر جدول باقی ماند. تراکتورسازان هم با 9 امتیاز در همان رده دوم قرار گرفتند. در دیگر بازی این هفته سپاهان مقابل پیکان به تساوی یک - یک رضایت داد. ارسال به دوستان
اخبار
ساره جوانمردی اولین بانوی طلایی کاروان منا ارسال به دوستان
رونالدینیو از فوتبال وداع کرد
خداحافظ طلای سیاه
بوسه مارادونا بر دستان رونالدینیو درست همانند بوسه توپ بر دستان دیگو شگفتآور و فراموشناشدنی است؛ زمانهایی که باید به احترام فوتبال کلاه از سر برداشت و ایستاده به عجایب زل زد.حضور اعجوبهای در سواحل برزیل نوید تولد پدیدهای بیمانند در دنیای فوتبال بود، «رونالدو ده آسیس موریرا» زاده پورتو الگره برزیل، ملقب به «رونالدینیو گائوچو» که توسط گزارشگران فوتبال و تماشاگران به شاعر فوتبال معروف است.وضعیت مالی خانواده رونالدینیو اصلا مناسب نبود و در برزیلی که سرشار از خانوادههای فقیر و کمبضاعت است خانواده این فوتبالیست نیز در زمره خانوادههای فقیر به شمار میرفت تا جایی که حتی توان خرید کفش استوک را نیز نداشت. مادر اعجوبه، فروشنده خانه به خانه بود و اکنون نیز پرستار است، ژائو پدر او نیز کارگر کشتی بود و زمانی که رونالدینیو 8سالش بود، هنگام شنا در استخر دچار حمله قلبی شد و درگذشت. رونالدینیو فوتبال حرفهای را از تیم جوانان گرمیو (در شهر پورتو آلگره) شروع کرد، او در سال ۲۰۰۱ درصدد جدایی از گرمیو بود و از بسیاری باشگاهها بویژه باشگاههای انگلیسی پیشنهاد داشت و بهرغم تمام این پیشنهادها به لیگ فرانسه رفت و با پاریسنژرمن قراردادی 5 ساله بست.پس از جام جهانی ۲۰۰۲ با درخشش ویژه رونالدینیو پیشنهادها بالا گرفت، در نهایت وی سال ۲۰۰۳ با مبلغ ۱۸ میلیون پوند به جمع آبی و اناریهای کاتالونیا اضافه شد. رونالدینیو در سال ۲۰۰۴ و ۲۰۰۵ بخوبی برای تیمش به میدان رفت و به عنوان بهترین بازیکن اروپا و بهترین مهاجم لیگ قهرمانان اروپا انتخاب شد. او سومین فوتبالیست برزیلی تاریخ است که عنوان بهترین بازیکن سال اروپا را به دست آورد و در سال ۲۰۰۵ دوباره به عنوان بهترین بازیکن سال انتخاب شد و این عنوان را از فرانک لمپارد و ساموئل اتوئو ربود. آثمیلان، فلامینگو، اتلتیکو مینیرو، کوئرتارو و فلومیننزه باشگاههای بعدی این اعجوبه برزیلی بودند، باشگاههایی که دیگر هرگز رونالدینیو در آنها نتوانست موفقیتهای قبلی را کسب کند. شاید به نوعی بارسلونا بهترین بستر برای زاده شدن فوتبالیستی بود که دیگر هرگز همتایی برایش وجود نخواهد شد. او از کودکی به فوتسال و فوتبال ساحلی علاقه داشت، از طرفداران پر و پا قرص موسیقی برزیلی است و با دوستانش طبل مینوازد و آواز میخواند. در نهایت نیز در اوج دوران فوتبالیاش با خاناینا ناتیل ویانا مندس، رقاصهای که سابقه شرکت در برنامه تلویزیونی «دومینگائو ده فائوستائو» را داشت، ازدواج کرد. اتفاقی که به عقیده اغلب کارشناسان دنیای فوتبال اصلیترین دلیل ضعف این پدیده دنیای فوتبال به شمار میرفت. رونالدینیو درون زمین با توپ جادو میکرد، بیننده پای گیرنده محصور میشد و تماشاچیان حاضر در ورزشگاه مجبور بودند ایستاده نظاره کنند، دست بزنند و کلاهشان را به افتخارش به سوی آسمان پرتاب کنند. رونالدینیو نه تکرارشدنی است و نه فراموششدنی، شاید دیگر هیچ وقت دنیای فوتبال همچون اویی را به خود نبیند. رقص او با توپ در میان انبوهی از سیستمهای تاکتیکی دفاعی مثابه رقص نور در انبوه تاریکیها بود و بس، خداحافظی او از دنیای فوتبال، خداحافظی با طلای سیاه دنیای فوتبال است... . ارسال به دوستان
همه معاونان وزیر ورزش به ریو سفر کردند
سفرهای غیرضروری در وزارت ورزش و جوانان ظاهراً تبدیل به یک رویه یا عادت شده است. به گزارش تسنیم، در حالی که محمود گودرزی به عنوان وزیر ورزش و جوانان از سفر کردن خودداری میکند و بارها تأکید کرده به سفر نمیرود اما رقابت عجیبی بین معاونان او برای رفتن به سفر وجود دارد. گودرزی پس از پایان بازیهای آسیایی اینچئون و در تاریخ ۲۰ آبان ۱۳۹۳ به پایگاه خبری وزارت ورزش و جوانان درباره سفر نرفتن خودش گفته بود: «بدون اینکه بخواهم بگویم انسان خوبی هستم عرض میکنم بنده با سفرهای خارجی و ورزشی خودم و هر مسؤول دیگری که آوردهای برای کشور نداشته باشد، مخالفم و به خاطر همین امر، به جام جهانی نرفتم و اگر اصرار و دعوت آقای سجادی نبود، به بازیهای آسیایی هم نمیرفتم، برای اینکه آن را بیتوجهی به بیتالمال میدانم اما برای اینکه همگان بدانند که با هزینه کم نیز میتوان عازم سفر شد، عرض میکنم کل هزینه شخصی سفر بنده به اینچئون ۶۱ دلار شده است که از آقای مناف هاشمی خواستهام این رقم را نیز از حقوق بنده کسر کند. به طور جد از رؤسای فدراسیونها میخواهم نسبت به سفرهای خارجی خود و اعضای وابسته در فدراسیون حساس باشند و البته ما هم در شورای برونمرزی با تغییر قوانین و حساسیت بیشتر این موضوع را دنبال میکنیم». فارغ از اینکه چگونه ممکن است یک سفر خارجی آن هم به کرهجنوبی تنها ۶۱ دلار هزینه داشته باشد، باید گفت وزیر ورزش درباره آنچه در بالا به آن اشاره شد، لازم است هماکنون پاسخگو باشد. او باید پاسخ دهد در جریان المپیک ۲۰۱۶ ریو، مناف هاشمی (معاون توسعه منابع و پشتیبانی وزارت ورزش)، حجتالله دارابی (رئیس مرکز فناوری اطلاعات، ارتباطات و تحول اداری وزارت ورزش)، غلامرضا شعبانیبهار (معاون توسعه ورزش همگانی وزارت ورزش) و امیررضا خادم (معاون حقوقی، پارلمانی و امور استانهای وزارت ورزش) به چه دلیل و با چه توجیهی به برزیل رفتند؟ مناف هاشمی در پاسخ به این سوال به خبرنگاران حاضر در ریو گفت حل احتمالی مشکلات مالی و بررسی زیرساختهای ریو 2 دلیل حضورش در این مسابقات بوده است؛ پاسخی که سادهلوحترین افراد نیز آن را باور نمیکنند. مورد اول یعنی حل مشکلات مالی را خود او در همین مصاحبهاش پاسخ داده بود، آنجا که گفت: «هدف اول حل مشکلات مالی احتمالی است، هر چند رؤسای فدراسیونها در این موضوع نقش دارند اما ما هم در ریو کنار آنها خواهیم بود». مشکلات مالی اگر هم پیش بیاید، فدراسیونها باید آن را برطرف کنند و اصولاً نباید در جریان مسابقاتی به این مهمی مشکلات مالی وجود داشته باشد و این مشکل باید پیش از مسابقات برطرف میشد. مورد دوم نیز جای تأمل دارد که مدیر «پشتیبانی و مالی» وزارت ورزش برای تماشای «زیرساختها» به ریو رفته است. مگر هاشمی رئیس مرکز توسعه و تجهیز اماکن ورزشی است؟ اگر قرار است او به پروژههای نیمهتمام برسد و زیرساختها را بررسی کند، چه بهتر که به ورزشگاههایی نظیر نقش جهان، یادگار امام تبریز و این همه ورزشگاههای نیمهتمام برسد، چرا که او تجربه سفر به کشورهای دیگر را هم دارد و زیرساختهای شهرهای آن کشورها را هم بررسی کرده است. غلامرضا شعبانیبهار برای چه به برزیل رفته بود؟ مگر المپیک ورزش همگانی برگزار شده که معاون همگانی وزارت ورزش راهی ریو شده بود؟ این مسابقات چه کمکی به معاون توسعه همگانی میکرد؟ حتماً او هم برای بررسی زیرساختهای ورزش همگانی به ریو رفته بود. دارابی در آنجا چه میخواست؟ رئیس مرکز فناوری اطلاعات، ارتباطات و تحول اداری وزارت ورزش! حتماً او هم برای بررسی زیرساختهای ارتباطات به این شهر سفر کرده بود، آن هم با پول بیتالمال لابد. درباره امیررضا خادم هم گفته شد چون او «المپین» است به ریو آمده، چه دلیل خوبی! کاش وزارت ورزش حالا که پول دارد و برای سفر معاونانش هزینه میکند، برای سایر المپینها مثل علیرضا دبیر و هادی ساعی و... هم هزینه میکرد. هر چه باشد «معاون حقوقی و پارلمانی» وزارت ورزش و جوانان تنها المپین ایران نیست. از المپیک که بگذریم به پارالمپیک میرسیم جایی که باز هم وزارت ورزش و جوانان بینماینده نیست. عبدالحمید احمدی، معاون فرهنگی وزارت ورزش و حمیدرضا گرشاسبی، مدیرکل وزارتی وزارت ورزش و جوانان 2 نفری هستند که از فیض سفر به ریو بیبهره نماندند تا تقریباً تمام معاونان وزیر ورزش به ریو رفته باشند. عبدالحمید احمدی که همانند امیررضا خادم و مازیار ناظمی (مدیر روابط عمومی وزارت ورزش) تجربه سفر غیرضروری به آمریکا را دارد، یک سفر غیرضروری دیگر به پروندهاش اضافه کرد تا وزیر ورزش به حرفی که زده بود ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|