|
درباره فیلمهای اکران شده در روز اول جشنواره سیوپنجم فجر
نخند! وقت نداریم
گروه فرهنگ و هنر: از میان اکرانهای روز اول جشنواره سیوپنجم که معمولا روز نمایش فیلمهای متوسط و البته ضعیف است، ایتالیا ایتالیا به خاطر برخی جذابیتهای محدود سینمایی و البته سانسی مناسبتر، مخاطبان بیشتری داشت و حرفهای بیشتری دربارهاش زده شد. به گزارش «وطنامروز»، ایتالیا ایتالیا ساخته کاوه صباغزاده در حالی در روز اول اکرانهای برج میلاد، به نمایش درآمد که کمتر دغدغهمندی در آن دیده میشد و بیشتر متکی به چاشنیهای سینمایی بود و تلاش برای کمی خنداندن. حال آنکه موضوع محوری فیلم کمی جدی بود تا اینکه خندهدار باشد. شاید یکی از دیالوگهای خود فیلم مناسب حال ایتالیا ایتالیا باشد، آنجا که برفا تلاش دارد نادر را برای بازیگری آماده کند و او میخندد؛ و برفا به او میگوید:«نخند! وقت نداریم». فیلم «اِو» اصغر یوسفینژاد هم در سانس بعدی در فرم و محتوایی کاملا متمایز و البته خستهکننده و کشدار در سینمای تجربی نتوانست نگاه منتقدان را به خود جلب کند. فیلم آخر شب اول اکران، «آزادی به قید شرط» بود که برداشتی سطحی از چندمعضل اجتماعی و نگاهی خندهدار به روابط انسانی داشت. این فیلم با استقبال کمی در سانس آخر مواجه شد و ضعف پرداخت برخی سکانسهای جدی باعث شده بود، تماشاگران لحظاتی از فیلم را با خنده و شوخی همراه کنند. «خانه دیگری» نخستین فیلم به نمایش درآمده در روز اول نیز با یک ایده مرکزی غیرقابل هضم، چنگی به دل نزد. در زیر 2 نوشته درباره «ایتالیا ایتالیا» و نوشتههایی درباره فیلمهای دیگر شب اول اکران جشنواره میخوانیم: ارسال به دوستان
کبوناتای سینمایی
وحید محرابیان: «کبوناتا» نام غذایی سیسیلی و محبوب است که مخلوطی تاثیرگرفته از 3 غذای یونانی، عربی و اسپانیایی است. ستاره این سالاد سبزیجات گرم، بادمجان است اما توسط سس شیرین و ترش به آن جلوه داده و آن را به غذای سالم گیاهی، لذتبخش و فراموش نشدنی تبدیل میکند. این غذا معمولا شامل پیاز، کرفس، کیپر و هر سبزیجاتی که مردم در آشپزخانهشان داشته باشند، میشود. به عبارت دیگر دستورالعمل مشخصی برای کاپوناتا وجود ندارد و هر رستوران و خانهای دستور پخت خود را دارد. به همین دلیل اگر در سیسیل این غذا را میخورید وجود زیتون، کشمش، آجیل کاج و حتی هشتپا در کبوناتای شما غیرعادی نیست. «کبوناتا» بهترین مثال برای معرفی «ایتالیا ایتالیا»ی کاوه صباغزاده است؛ ملغمهای از موضوعات مختلف در قالبی موزیکال، عاشقانه، فانتزی، درام و کمدی. این کارگردان جوان در اولین فیلم سینمایی خود تلاش کرده مسائل مختلف یک زوج آرتیست که با سبکی غربی در ایران زندگی میکنند و ناگهان با یک شوک بزرگ در زندگی مواجه میشوند را به نمایش بگذارد. «برفا» کارگردانی است که تلاش میکند نخستین فیلم سینمایی خود را بسازد. ناکامیهای پیدرپی او در این راه، برگرفته از داستان واقعی زندگی صدها جوان پرشوری است که در سینمای ایران نفس میکشند و روزهای خود را با آرزوی ساخت فیلم اولشان به شب میرسانند. استفاده از دانش اقباشاوی و علی ملاقلیپور به عنوان بازیگران مکمل در «ایتالیا ایتالیا» برای مستند کردن همین تجربه است. «نادر» مترجمی، عشق ایتالیا است که بعد از دوستی با «برفا» با او ازدواج میکند. زندگی خوب او پس از یک حادثه دردناک با رخوتی بزرگ روبهرو شده است. زندگی در این گندآب عذابآور و مواجهه «نادر» با مشکلات برای عبور از این وضعیت مهمترین چالشی است که داستان ارسال به دوستان
سلام ایتالیا
محسن شهمیرزادی: ایتالیا ایتالیا، طنز فانتزی است که نیمه اول آن بالیوود و نیمه دوم آن با رئالیسم سیاه ترکیب شده بود. خوش باشی، دردِ بیدردی و حضور در یک خلسه فانتزی از ویژگیهای نیمه اول ایتالیا ایتالیاست که مشابهت فراوانی با سلام بمبئی دارد منتها با این تفاوت که کارگردان توانسته با بهرهگیری از عناصر فرهنگی ایتالیا و نوستالژیهایش فیلم خوش آب و رنگی از آب در آورد. نوستالژیهایی که البته برای جامعه ایرانی تا حدی غریب ولی جذاب است. اما در ابتدای نیمه دوم فیلم میتوانستیم به صورت باورپذیر سرمای زندگی جامعه مدرن ایرانی را در میانه ازدواج ببینیم. کشوری که آغاز ازدواجهایش فیلم هندیاست و میانه (و شاید انتهای زودرس) آن تبدیل به ژانر نوآر میشود. درست در جایی که فیلم میتوانست یک راه جدیدی را در ترکیب کمدی و درام رقم بزند و با زبان شیرین تلخی واقعیت را به مخاطب بچشاند، نشان داد که از همه عناصر برای سرگرم کردن مخاطب استفاده کرده و با افتادن در ورطه لودگی و به جریان انداختن کنایههای جنسی از مد افتاده تلاش میکند تا مخاطب از صندلی جدا نشود. از سویی در این فیلم شاهد به کار بردن اسامی و اصطلاحاتی هستیم که صرفا مخاطب خاص و اهالی سینما متوجه آن خواهند شد. از سوی دیگر موضوعات و مطالبی در فیلم مطرح میشود که پرواضح است ربطی به ساختار فیلم نداشته و کارگردان تلاش کرده تا برخی از حرفهای شخصی خود را در آن بگنجاند. از اساس این خاصگرایی برای فیلمی که به گیشه تمایل دارد مناسب نبوده و بازار استقبال از فیلم را کساد خواهد کرد اما فارغ از تمامی انتقادات، ایتالیا ایتالیا یک وجه مثبت قابل تامل داشت؛ تغییر نقش زن و مرد در زندگی که زن مسؤول کار در بیرون از منزل است و از سر صبح تا انتهای شب در حال فعالیت بوده. در حالی که مرد به دلیل مشغله خاص خود همیشه در منزل است، غذا میپزد، خانه را مرتب میکند و هر شب منتظر آمدن همسرش از سرکار است. اگرچه این اتفاق در خانواده نادر بدیهی انگاشته شد اما عمده مشکلات آنها دقیقاً از همین موضوع شروع میشود، جایی که نقش زن و مرد تغییر کرده و «رکود» زندگی آنها هیچگاه به پایان نمیرسد، هرچند تغییر نقش همسران در جامعه مدرن می توانست دستمایهی خلق اثری طنز اما با نقدی جدی باشد، نقدی که شاید پیش از این حجازی در زندگی خصوصی آقای محمودی و بانو و همچنین فیلم سابقش بخوبی اشاره کرده بود. اگرچه ایتالیا ایتالیا قصه منسجمی نداشته و به قول منتقدان به فیلم تبدیل نشده است اما با برخی حذفیات و کوتاه کردن فیلم 110 دقیقهای خود میتواند به یک سلام بمبئی دسته دوم اما عمیقتر تبدیل شود. ارسال به دوستان
اِو/خانه
قایمش نکن!
محمد رضوانیپور: «اِو» بر پایه فرمولی ساده ساخته شده: مخفی کردن پراهمیتترین بخش درام از مخاطب و نمایاندن آن در توئیست پایانی. از ثانیه آغازین فیلم تا دقایقی مانده به پایان با انبوهی از آه و ناله و مرافعه مواجهیم بدون آنکه در طول این مدت، جایگاه و انگیزه کاراکترهای پیشبرنده ماجرا مشخص و ملموس شود. فیلم در روایت داستان خود وقت تلف میکند و به جای بسط و گسترش موقعیت مرکزی، آن را کش داده و به بهانههای مختلف تکرار میکند. این روند در قالب دیالوگهای سطحی و لحن ممتد و سرسامآور بازیگران ادامه مییابد تا آنکه فیلمساز سرانجام برنگ برندهاش را رو کرده و فیلم را درست در همانجایی که باید آغاز کند پایان میدهد. تمام موجودیت فیلمنامه به همین خودداری از ارائه اطلاعات وابسته است و اگر این شگرد خامدستانه را از ساختارش حذف کنیم دیگر هیچ چیز از فیلم باقی نخواهد ماند. شاهکار فیلمنامه آنجاست که در 10 دقیقه پایانی و با ورود نادر (شخصیت کلیدی فیلمساز برای افشای اطلاعات)، کاراکتر اصلی فیلم (سایه) به یکباره از مواضع سفت و سختش کوتاه آمده و همه چیز ختم به خیر میشود. حال میتوان از فیلمساز پرسید آیا ممکن نبود نادر نیم ساعت زودتر به محل حادثه برسد، سایه را با استدلالهای سطحیاش قانع کرده و بدین وسیله فیلم سریعتر اتمام یابد؟ لابد جواب منفی است چراکه از اول قرار بوده «اِو» در جشنواره فجر به نمایش درآید و نه جشنواره فیلم کوتاه تهران! همه اینها به کنار، فیلم در کارگردانی نیز از نقصهای متعددی رنج میبرد. دوربین به اصطلاح سیّال و در واقع سرگردان فیلم که غالباً نماهای درشت بازیگران را قاب میگیرد، فرصت شناخت محیط را از بیننده سلب کرده و به جغرافیای فیلم آسیب میزند. وقتی نه در کارگردانی، نه در فیلمبرداری، نه در تدوین، نه در طراحی صحنه و... شاهد دستاورد قابل توجهی به لحاظ دراماتیک نیستیم و در عوض «دیالوگ» برجستهترین عنصر فیلم برای روایتگری است، اصلاً این سوال مطرح میشود که چرا اصغر یوسفینژاد در تولید این اثر سراغ مدیوم سینما آمده و اینکه او در این مسیر تا چه میزان از امکانات بیانی سینما بهره گرفته است؟ اگر «اِو» به کلی در قالب یک نمایشنامه رادیویی خلق میشد، تا چه اندازه با خروجی فعلی توفیر داشت؟ سوال پایانی اینکه چرا باید با بهرهگیری از ظرفیتهای بومی سینمای آذربایجان، فیلمی تولید کرد که دربردارنده تصویری مغشوش و عقبمانده از مردان و زنان آذری است آن هم در شرایطی که عدم رعایت «عدالت در بازنمایی»، یکی از معضلات همیشگی بازنمایی قومیتها در رسانههای داخلی ایران است؟ ارسال به دوستان
آزاد به قید شرط
شلختگی!
پوریا دارابیان: حسین شهابی که نخستین اثرش یعنی فیلم «روز روشن» توانسته بود نظر اغلب منتقدان را به خود جلب کند در آخرین ساختهاش با عنوان «آزاد به قید شرط» در ادامه مسیر فیلمسازیاش همانند 3 اثر پیشین خویش سراغ ساخت فیلمی با قصهای رئال و با بنمایه مشکلات و مصائب اجتماعی رفته است. «آزاد به قید شرط» روایتگر داستان زندگی «کیوان کمالی» است که به دلیل یک اشتباه، 10 سال از عمر خود را در زندان سپری کرده و اکنون در حالی که به قید شرطی یک ساله برای دوری از ارتکاب به خطا، از زندان رهایی یافته است؛ باید با مشکلات خانوادگی متعددی که برجا مانده از دوران حبس وی است، دست و پنجه نرم کند. شهابی در این اثرش تلاش کرده در خلال روایت قصه کیوان کمالی، مسائل اجتماعی مانند رانت و تبعیض در سطح کلان، عدم حمایت از کالای داخلی، نقص قوانین در مجازات متنفذان، نقش خانواده در تربیت فرزندان، عاقبت اعتماد بیجا و... را به نمایش درآورد. همین موضوع نیز در نهایت به پاشنه آشیل فیلم بدل شده به نحوی که این اثر نه تنها نمیتواند به تمام موضوعات مد نظرش بپردازد که حتی در بیان درست و دقیق یکی از آنان نیز ناموفق مینماید. البته دلیل بروز چنین اتفاقی کاملاً مشخص بوده و ریشه در این دارد که یک فیلم سینمایی (حتی با مدت زمانی در حدود 120 دقیقه) هرگز بستر مناسبی برای پرداختن به این حجم از معضلات اجتماعی نبوده و همین امر نیز موجب آن شده در مجموع در «آزاد به قید شرط» با اثری شلخته و بدون منطق طرف باشیم که تنها تلاش دارد به صورت بیانیهوار پیامهای خود را به گوش مخاطبش برساند؛ اتفاقی که آن قدر در جای جای اثر تکرار میشود که نه تنها موجب خستگی و کسالت مخاطب میشود بلکه از جایی به بعد حالت هجو به خود گرفته و در برابر این همه زیادهگویی، مخاطب را به خنده وا میدارد! در مجموع میتوان گفت آخرین اثر حسین شهابی، فیلمی سطحی، کمکشش و بدون هیچگونه خلاقیتی است که البته بسیار پرمدعا مینماید و سعی دارد با صدور گاه و بیگاه بیانیههای انتقادیِ بزرگتر از دهان خویش، اثرش را مهم جلوه دهد! اثری که هر چه باشد رنگ و بویی از هنر در آن دیده نمیشود. ارسال به دوستان
نخستین رمان شاعر معروف عرب به ایران رسید
نخستین رمان غاده السمان با ترجمهای از سمیه آقاجانی روانه بازار کتاب شد. به گزارش تسنیم، کتاب «بیروت 75» اولین رمان غاده السمان، شاعر معروف و شهره جهان عرب است که بتازگی با ترجمهای جدید از سمیه آقاجانی روانه بازار کتاب شده است. غاده السمان یکی از چهرههای شاخص ادبیات عرب است که درکی ژرف از مشکلات امروز جهان عرب، مساله فلسطین، زن، استعمار نو در جهان سوم و... دارد. او امروزه به عنوان یکی از بارزترین نامهای زنان در عرصه ادبیات عرب مطرح است. وی سالهای پرآشوب بیروت را با تمام وجود لمس کرده و درونمایه رمانهای معروف او، «کابوسهای بیروت» و «بیروت 75» نیز بازتاب این درد استخوانسوز است. رمان «بیروت 75» مربوط به لبنان و وقایع داخلی این کشور است. این کتاب بخوبی توانسته است جنگهای داخلی لبنان، تعصبات قومی و قبیلهای میان آنها، بیخیالی و بیمسؤولیتی طبقه مرفه و در مقابل زندگی فقیرانه و پر از بدبختی و مشکلات این کشور و بسیاری از مسائل دیگر را با قلمی شیوا و تأثیرگذار بازگو کند. این اثر داستان چند جوان است که هرکدام سرگذشتی متفاوت دارند. نویسنده تلاش دارد وضعیت اجتماعی زمان داستان را بخوبی به تصویر بکشد. نشر ماهی این اثر را به قیمت 8 هزار و 500 تومان روانه بازار کتاب کرده است. ارسال به دوستان
اخبار
پیشنهاد تأملبرانگیز شهاب حسینی به هالیوود ارسال به دوستان
رویدادها
«این سه لیبرالیست» منتشر شد ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|