|
چلسی و کلکسیونی از 30 سالهها
جایی برای پیرمردها
فصل گذشته هنگامی که فرگی نظرش را درباره پیرمردهای چلسی و سن و سال بالای دار و دسته آنان ابراز کرد، تنها پیغامی که از طرف رقیب لندنیاش دریافت کرد یک نیشخند تمسخرآمیز بود و اگر آن اشتباه فاحش داوری در شب نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا برابر بارسلونا برای پسران هیدینک (مربی آن وقت چلسی) رقم نمیخورد شاید آنها شانس این را پیدا میکردند که حرفهای فرگوسن را به چالش بکشند و درست زمانی که پیرمرد اسکاتلندی میتوانست نظریهاش را به اثبات برساند، گاس هیدینک و شاگردانش خیلی زودتر جام حذفي را به تالار افتخارات شهر لندن اضافه کردند. اما آیا واقعا تمام ماجرا به اینجا ختم میشود؟ وقتی تابستان امسال دانیل استاریج از من سیتی قصد استنفوردبریج را کرد خیلیها تصور کردند سیتسم جوانگرایی در چلسی وارد پروسه جدیدی شده و این موضوع میتوانست کهنهسربازهای تیم را برابر فاز جدیدی از رقابت با جوانترها قرار بدهد. بعد از اینکه دیدیه دروگبا در هفته گذشته قرارداد جدیدش را به مدت 3 سال دیگر تمدید کرد، قدیمیهای باشگاه نظیر فرانک لمپارد، ریکارد و کاروالیو، پائولو فرييرا، نیکولا آنلکا، میشائیل بالاک و آندري شوچنکو که همگیشان به مرز 30 سالگی رسیدهاند قراردادهایشان را تمدید کردند و درست پشت سر آنها جان تری و اشلی کول پای برگه قرارداد را امضا کردند تا از قافله پیرمردها عقب نیفتند و جالب اینجاست که اگر آندرهآ پیرلو نیز از میلان به لندن کوچ کند ترکیب پازل 30سالهها در چلسی کامل میشود.
درست زمانی که تمام این اتفاقات صورت گرفته، چند هزار مایل آن طرفتر گاس هیدینک که حالا پس از آن قهرمانی در جام حذفي در چلسی تبدیل به اسطوره شده درباره تیم سابقش میگوید : «به نظرم چلسی باید به جوانترها بها دهد تا روح تازهای در تیم دمیده شود و دقیقا مشکل تیم در همین نکته است که بازیکنان میانگین سنیشان به مرز 30 سالگی رسیده و دیگر جایی برای جوانترها باقی نمیماند. آنها باشگاهی هستند که در بالاترین سطح فوتبال بازی میکنند، اما زمانی که شما توجهتان را به غولهای جهان معطوف میکنید نامی از چلسی در میان آنها نمیبینید.
به عقیده من آنها میتوانند به بهترین سطح ممکن برسند و در آینده این فاصله پر میشود. اما برای رسیدن به هدف باید به ثبات لازم برسند. خب،آن باشگاه همیشه شرایط لازم را برای داشتن بهترین امکانات مهیا کرده و این موضوع با قرار گرفتن تیم در ردههای بالای جدول لیگ مشهود است اما هدف اصلی آنها باید در اروپا دنبال شود. در چند فصل اخیر در لیگ قهرمانان، چلسی توانست تا مراحل پایانی پیش برود و این مساله خود نشانه مثبتی است. من به خوبی میدانم که آنها بازیکنان بزرگی را به خدمت گرفتهاند ولی چیزی که میتواند هدفشان را تثبیت کند سرمایهگذاری روی جوانترهاست». این چیزی نبود که در سال 2003 از ذهن رومن آبراموویچ میگذشت، روزی که مرد متمول روس سرمایه هنگفتش را پای این تیم لندنی گذاشت تا مجموعهای مانند کهکشانیها در لندن بسازد هرگز فکرش را نمیکرد زمین و زمان با او لجبازی کنند تا همیشه نقش یک بازنده را به خود بگیرد. شاید جیب گشاد و پر مایه مرد روس تنها عاملی بودکه توانست ستارههای ریز و درشت را روانه استنفوردبریج بکند و این تنها کار موفقیتآمیزی بود که از سوی او انجام شد. اما خب، چه چیزی عایدشان شد؟
جالب اینجاست که آبراموویچ قصد داشت تیریآنری، رونالدینيو و کاکا را نیز به تور بیندازد، تمام اینها نقشههایی بود که در سر مرد ثروتمند روس میچرخید. حتی زمانی که ژوزه مورینیو توانست چلسی را به قهرمانی برساند خیلیها آبراموویچ را متهم کردند که او نمیتواند با پول باشگاهش را مانند منیو یا رئالمادرید بسازد و تفاوت عمده آنها با چلسی از دید کارشناسان این است که چلسی فاقد پیشینه تاریخی است و خیلی زمان میبرد تا به پای رئال یا منیو برسد و حالا نوبت به کارلو آنچلوتی رسیده، کسی که میخواهد با فرمولی جدید ردای قهرمانی را دوباره برای آنها به ارمغان بیاورد و بعضیها اعتقاد دارند او استاد بازی گرفتن از بازيكنان سن و سالدار یا همان پیرمردهاست. او این تجربه را در میلان به خوبی پشتسر گذاشته و افتخاراتی که کارلتو با روسونری به دست آورد تا حدودی شگفتی همگان را برانگیخت.
خود آنچلوتی در اینباره میگوید: «ما در میلان بازیکنان با تجربهای داشتیم، ولی در اینجا شرایط فرق میکند و باید چلسی را با بازیکنان 30 سالهاش به مرز آمادگی کامل و هماهنگی برسانیم، شرایط در هرجایی کاملا متفاوت است. به نظر من بازیکنان چلسی به مراتب جوانتر از بازیکنان میلان هستند، این درحالی است که ما در میلان توانستیم با آن مجموعه به چند قهرمانی با ارزش در اروپا و ایتالیا برسیم».
منبع: Soccernet
ترجمه: حسین جوادی
ارسال به دوستان
هفته نخست بوندسلیگای 47
«ساعت شنی» فیفا برای نجات لاله آهنی
محمد مهوار: هفته نخست چهل و هفتمين دوره بوندسلیگا در حالی به پایان رسید که وولفسبورگ، مدافع عنوان قهرمانی خودش را به عنوان نخستین صدرنشین فصل
2010-2009 رقابتها معرفی کرد. مهمتر از آن بایرن مونیخ بود که با لوئیس ونگال تنها به لطف اشتباه داوری از شکست نجات پیدا کرد. آینتراخت هم بدون «کیا» در خانه برمن دست پر از زمین مسابقه بیرون آمد و سرانجام همبازیان وحید هاشمیان هم از شکستی
3 بر صفر فرار کرده و با یک تساوی هفته نخست رقابتها را پشتسر گذاشتند. در هفته نخست بوندسلیگای 47 مهدی مهدویکیا برای تیمش نه بازی کرد و نه نیمکتنشین بود،اما وحید هاشمیان در 9 دقیقه پایانی برای بوخوم به میدان رفت.
گرگهای صدرنشین
وولفسبورگ مدافع عنوان قهرمانی در نخستین رقابت فصل 2010 – 2009 اشتوتگارت را برد و تا پایان رقابتهای هفته هم از صدر جدول تکان نخورد. «گرگها» جمعهشب بدون «ماگات» و همراه با «آرمین فه» با 2 گل اشتوتگارت را بردند، خودشان صدرنشین شدند و از اشتوتگارت، قهرمان سال 2007 بوندسلیگا، قعرنشین ساختند. گرگها در این فصل هم یکی از جدیترین گزینههای مدعی قهرمانی به شمار میآیند. وولفسبورگ در این بازی برای فراموش کردن ترکیب ماگات و فهم تاکتیکهای «فه» تنها 45 دقیقه زمان نیاز داشت.
آینتراخت در صدر
فرانکفورتیها هم با میشائیل اسکیبه نخستین 3 امتیاز فصل را به حساب خودشان واریز کردند؛ امتیازهایی که در خانه برمن نصیب همبازیان «مهدویکیا» شد. برمن روزهای خوبی را سپری نمیکند. آنها در بازی آغازین فصل نشان دادند که در خط حمله مانند همیشه عالی و در خط دفاع و کارهای تدافعی مانند گذشته «تهی» هستند. سیستم بازی جدیدی که از سوی «توماس شاف» در نظر گرفته شده است، همچنان از ضعفهای قدیمی رنج میبرد. اگرچه ترکیب مسعود اوزیل – مارکو مارین به خوبی جای خالی دیهگوی به یوونتوس رفته را پر کردند، اما خط دفاع برمن پاشنه آشیل این تیم بود، به گونهای که با رسیدن هر توپ به مهاجمان فرانکفورت، موقعیتی خطرناک روی دروازه برمن ایجاد میشد.
«آمانا تیدیس» مهاجم یونانی فرانکفورتیها که در ابتدای فصل مورد بیمهری اسکیبه قرار گرفت و بازوبند کاپیتانی تیم «هسنی» از او گرفته شد، با زدن 2 گل در این دیدار بار دیگر ارزشهایش را به رخ کشید. او بخش زیادی از فصل پیش را به دلیل آسیبدیدگی از دست داد تا فرانکفورتیها در خط حمله با دردسرهای فراوانی در گلزنی روبهرو باشند. به هرحال برد شیرین 3 بر 2 در «وزراشتادیون»، فرانکفورت را به یکی از صدرنشینان جدول در پایان هفته نخست تبدیل کرد.
این بایرن خوششانس
اگر کمکداور بازی هوفنهایم – بایرنمویخ دیده بود که توپ سیمونیچ، مهاجم کروات هوفنهایم از خط دروازه بایرن عبور کرده است، شاید بایرن لوئيس ونگال اکنون اولین باخت فصلش را دشت کرده بود. به هرحال کمکداور آن صحنه را ندید و پرچم خود را به نشانه تایید عبور توپ از خط دروازه بالا نبرد و بابک رفعتی داور ایرانیتبار و بینالمللی بوندسلیگا در سوتش ندمید تا تصمیمی جنجالی در هفته نخست رقابتها گرفته شود. رفعتی در پايان بازی با تماشای تصویر تلویزیونی به اشتباه دستیارش اعتراف کرد. به هرحال فیفا و یوفا باید فکری به حال خطای انسانی در تصمیمگیریهای داوری بکنند. اگرچه یوفا و رئیس فرانسویاش تاکید دارند که فوتبال باید همچنان از آن انسان و «انسانی» بماند و فیفا هم نمیتواند نوستالژی تصمیمها و قوانین قدیمیاش را به دست فراموشی بسپارد، اما باید فکری به حال فوتبال و نجات آن از دست اشتباههای داوران کرد. رئیس کمیته داوران فدراسیون فوتبال آلمان، استفاده از داور 5 و 6 را برای به کارگیری در درون محوطه جریمه و دروازهها که مورد حمایت یوفا و شخص پلاتینی است، چندان کارآمد نمیداند. او میگوید: این 2 داور اضافی هم انسان هستند و اشتباه انسانی با وجود آنها همچنان پابرجا خواهد ماند. ژرمنها میگویند موافق راهیابی فناوری در امر داوری بوده و دست کم روی به کارگیری دوربینهای درون دروازه نظر موافق دارند. به هرحال جشن تولد «لاله آهنی» که با سالگرد ازدواجش نیز همزمان بود، با این تساوی خراب شد. رئیس سوییسی فیفا از سرزمین ساعت در روزگار «فوق مدرن» نباید به فکر استفاده از «ساعت شنی» باشد.«مارک فان بومل» کاپیتان هلندی بایرن هم در این مسابقه نشان داد، بیشتر از آنکه یک «لیدر» و فرمانده برای مونیخیها باشد، بازیکنی عصبی و تهاجمی است. هرچند با آسیبدیدگیاش اکنون فرصت برای آناتولی تیموشچوک مهیا شده تا در ترکیب ثابت بایرن تواناییهایش را به مرد هلندی نشان بدهد.
بوخوم، فرار به سوی تساوی
مارسل کولر، مربی بوخوم و شاگردانش از شکست
3 بر صفر و سنگین در هفته نخست رقابتها یک تساوی امیدوارکننده و یک امتیازی را به دست آوردند تا نه در کنار اشتوتگارت قعرنشین که در میانههای جدول جاخوش کنند. شاید جنگندگی و روحیه تسلیمناپذیری بوخومیها در ادامه فصل بیشتر به کار این تیم بیاید. هاشمیان از دقیقه 81 جای کلیموویچ آرژانتینی را گرفت ولی نقشی در 3 گل زده بوخومیها در این بازی نداشت.
کلن، شروع بد «پولدی» و «سولدو»
بورسیا دورتموند با یک گل کلن را برد. شروعی بد برای زوانمیر سولدو و لوکاس پودولسکی در کلن. سولدوی کروات که جانشین دام شده، در هفته نخست با استقبال نهچندان گرمی از سوی بوندسلیگا روبهرو شد. این شکست به این مربی کروات که سابقه بازی در اشتوتگارت را دارد، یادآور شد که روزهای سختی در بوندسلیگای آلمان دارد؛ برخلاف آن روزها که با دیناموزاگرب بود و قهرمانی در لیگ و جام حذفی را تجربه کرد. پودولسکی هم اگرچه از نیمکت بایرن قهرمان و همواره مدعی فرار کرد ولی در کلن روزهایی پرنشیب و فراز خواهد داشت؛ هفتههایی که میتواند برای او رفتن یا نرفتن به جامجهانی 2010 آفریقای جنوبی را رقم بزند.
شالکه، شروعی خوب برای ماگات
ماگات کهنهکار و سختگیر در شالکه هم با پیروزی و موفقیت کارش را شروع کرد. او که از وولفسبورگ قهرمان راهی شالکه شد، در جمع پادشاهان آبیپوش نیز نشان داد همانی است که در روزهای بازیاش در هامبورگ بود یا در اشتوتگارت و برمن و بایرن و وولفسبورگ نشان داد. او وعده داده از شالکه در هم پاشیده «تیم» خواهد ساخت. پیروزی 2 بر یک خارج از خانه برابر نورنبرگ تنها یک شروع خوب برای او و شاگردانش در این تیم «کارگری» به شمار میآید.
هامبورگ، تساوی اول برای لابادیا
فرایبورگ و هامبورگ به تقسیم امتیازهای بازی اکتفا کردند. تساوی یک بر یک برای شاگردان برونو لابادیا که دیرتر از همه تمرینهای آمادهسازی پیشفصل خود را آغاز کردند، چندان هم بد به نظر نمیرسد. لابادیا هم پس از باختهای پیاپی بایرلورکوزن در نیمفصل دوم بوندسلیگا 2009-2008 اکنون دورانی دیگر را در شمال آلمان تجربه میکند؛ هرچند HSV بدون مدیر است و بحرانزده. شاید آرامش تیمی بتواند هامبورگ را به روزهای خوبش بازگرداند. لابادیا در روزهای آرامش لورکوزن تواناییاش در ارائه فوتبالی تهاجمی و تماشاگرپسند را نشان داده است.
لورکوزن و یک تساوی دیگر
کارگرها هنوز هم از دست تساوی رهایی نیافتهاند. آنها هنوز هم با پیروزی غریبه هستند، حتی در فصل جدید و حتی با یوپ هاینکس. تساوی 2 بر 2 خارج از خانه برابر ماینس البته شروعی عادی برای پیرمرد 64ساله تازه از بازنشستگی آمده محسوب میشود.
هرتا، پیروزی برای پایتختنشینها
برلینیها فصل جدید را با یک برد یک بر صفر برابر هانوفر آغاز کردند. شاید این پیروزی نویدبخش پايان انتظار 7دههای هواداران «بانوی پیر فوتبال آلمان» برای رسیدن به «شال قهرمانی» باشد. البته هنوز 33 هفته باید منتظر بود.
گلی که دیده نشد
بوندسلیگای چهل و هفتم شروع نشده، دردسرساز شد. دیده نشدن گل درست هوفنهایم در هفته نخست رقابتها برابر بایرن مونیخ بار دیگر بحث قدیمی استفاده از فناوری در فوتبال را به جریان انداخت. ضربه سر یوزیپ سیمونیچ، بازیکن هوفنهایم در بازی یاد شده در حالی که به وضوح از خط دروازه عبور کرده بود، تنها به خاطر آنکه از سوی بابک رفعتی اعلام نشد، مورد پذیرش قرار نگرفت. اویگن اشتریگل، رئیس کمیته داوران فدراسیون فوتبال آلمان به خبرگزاری آلمان گفت: «دروازهبان پشت خط ایستاده بود و توپ را پشت خط گرفت. ما آرزو میکردیم که در این صحنه درست تصمیمگیری شود». اتحادیه بازیکنان حرفهای از سالها پیش برای پایان دادن به اینگونه اشتباهها در آینده خواستار استفاده از ابزار فنی شده است. ونگال سرمربی بایرن هم با ناراحتی گفت: «در سال 1988 به عنوان رئیس اتحادیه مربیان هلند تستی را با ابزارهای مدرن انجام دادم. این کار از سوی یوفا و فیفا ممنوع شده است، همه این را میگویند». رالف رانگنیک، سرمربی هوفنهایم نیز موافق به کارگیری ابزار الکترونیک بود و از وضوح آن صحنه حرف زد: «آن قدر واضح بود که آن توپ درون دروازه است که کمک داور هم میتوانست آن را ببیند». رفعتی هم پس از پایان بازی به اشتباه فرانک ویلنبورگ دستیارش اعتراف کرد. این داور ایرانی شاغل در بوندسلیگا گفت: «بعد از بازی دیدم که توپ از خط عبور کرده است. باید آن توپ را گل اعلام میکردیم. ما داوران در اینگونه موارد موافق استفاده از دوربین پشت دروازهها هستیم». در اتحادیه فوتبال اروپا هنوز بسیاری مخالف استفاده از فناوری هستند. قرار است در مرحله گروهی رقابتهای لیگ اروپا (جام یوفاي سابق) از 2 داور در نزدیکی دروازهها به طور آزمایشی استفاده شود. میشل پلاتینی درباره این تصمیم گفت: «فوتبال همچنان باید انسانی بماند. » در عین حال اشتریگل این موضوع را هم ناکارآمد دانست و عنوان کرد: «درباره داوران دروازه هم پای انسان در میان است که میتواند مرتکب خطا شود. از این رو راه حل به کارگیری از تراشه درون توپ را ترجیح میدهیم». هربرت فاندل داور بازنشسته و معروف آلمانی هم آزمایش به کارگیری داور ششم را مورد انتقاد قرار داد: «درصد خطای انسانی وجود دارد. از این رو استفاده از تکنولوژی را برای پایان دادن به این اشتباهها ترجیح میدادم». داوران از شروع بوندسلیگای 47 برای نخستین بار از گوشیهایی استفاده میکنند. اشتریگل در این باره گفت: «ما وعده ارتباط پوشیده و سریع را میان تیم داوری میدهیم. با این همه تا زمانی که فیفا و یوفا نخواهند از کمک فناوری استفاده کنند، صحنههایی همانند بازی هوفنهایم بارها و بارها تکرار خواهد شد». سیمونیچ که گل او نادیده گرفته شد، گفت: «با آنکه ناراحت شدم ولی امیدوارم که چنین چیزی در طول فصل برای همه یکسان باشد». ایویکا اولیچ (مهاجم کروات بایرن) هم در جریان بازی به شوخی به او گفته بود: «توپ وقتی گل است که تور دروازه را لمس کند».
ارسال به دوستان
اخبار کوتاه
نخستین عنوان کارلتو در جزیره
کارلو آنچلوتی نخستین عنوانش را با چلسی بدست آورد. جام خیریه انگلیس در سال 2009 از آن آبیهای لندن شد. عصر یکشنبه دیدار سنتی جام خیریه انگلیس میان منچستریونایتد، قهرمان لیگ برتر در فصل گذشته و چلسی قهرمان جام حذفی باشگاههای انگلیس برگزار شد. در این دیدار که در ورزشگاه ویمبلی لندن برگزار شد 2 تیم در پایان وقت قانونی به تساوی 2 بر 2 دست یافتند و چلسی در ضربههای پنالتی توانست شیاطین سرخ را شکست داده و عنوان قهرمانی را از آن خود کند.این نخستین عنوان چلسی با مربیگری کارلو آنچلوتی سرمربی ایتالیایی و تازهوارد آبیهای لندن به شمار میآید. سال گذشته منچستریونایتد با شکست پورتسموث در ضربههای پنالتی توانسته بود عنوان قهرمانی را بدست بیاورد. «نانی» و «وینرونی» گلزنان منچستریونایتد و «ریکاردو کاروالیو» و «فرانک لمپارد» گلزنان چلسی در این دیدار سنتی بودند.در ضربههای پنالتی پترچک دروازهبان چلسی با مهار ضربههای پنالتی رایان گیگز و پاتریس اورا نقش مهمی در قهرمانی آبیها داشت.
فرگوسن، عصبانی از تصمیم داور
سرمربی اسکاتلندی شیاطین سرخ پس از شکست تیمش برابر چلسی در دیدار خیریه باشگاههای انگلیس معتقد بود میشائیل بالاک باید در این دیدار از سوی داور اخراج میشد. آبیهای لندن با شکست منچستریونایتد ضمن رسیدن به نخستین عنوان فصل خود مانع از دفاع شیاطین سرخ از عنوان فصل پیش خود شدند. سرالکس فرگوسن، سرمربی منچستریونایتد در نشست خبری پایان بازی گفت: داور بازی باید بالاک را اخراج میکرد.پیروزی چلسی در ضربههای پنالتی تا اندازهای در سایه برخورد میشائیل بالاک برابر پاتریس اورا قرار گرفت. کاپیتان تیم ملی آلمان که در این دیدار در نیمه دوم به میدان رفته بود، در برخورد با مدافع فرانسوی منچستریونایتد باعث سرنگونی وی شد. سرمربی یونایتد در پایان بازی به تصمیم داور در این صحنه معترض بود، ضمن آنکه خود این 2 بازیکن هم تا چند دقیقه بر سر خطای هافبک آلمانی چلسی با یکدیگر جنگ لفظی داشتند. فرگوسن در پایان بازی به روزنامه انگلیسی گاردین گفت: «اگر داور صحنه را بهتر دیده بود، بالاک باید با کارت قرمز روبهرو میشد. او از آرنجش استفاده کرد و کمک داور هم دید خوبی در آن صحنه داشت. بالاک شانس آورد. در این صحنه داور در حالی بازی را ادامه داد که پیش از آن در موردی مشابه بازی را متوقف کرده بود».
زنیت «ادووکات» را برکنار کرد
شکست 2 بر صفر زنیت سنتپترزبورگ باعث برکناری دیک ادووکات شد. سران باشگاه زنیت سنتپترزبورگ پس از باخت 2 بر صفر خانگی تیمشان برابر تام تومسک سرمربی هلندی خود را برکنار کردند.سران باشگاه زنیت روز دوشنبه با اعلام خبر برکناری ادووکات گفتند متاسفانه اعلام شدن تصمیم او برای پذیرش سکان هدایت تیم ملی فوتبال بلژیک در پایان فصل جاری رقابتها، تاثیری مستقیم در نتایج این تیم داشته و این نتایج پایینتر از انتظار هواداران بوده است. ادووکات در سال 2007 زنیت را قهرمان فوتبال روسیه کرد و یک سال بعد با این تیم در جام یوفا به قهرمانی دست یافت. سران باشگاه پس از 4 بازی بدون پیروزی پیاپی این تصمیم خود را اعلام کردند. زنیت هماکنون پس از سپری شدن 17 هفته از رقابتهای لیگ فوتبال روسیه در مکان هفتم جای دارد. این تیم با رابین کازان صدرنشین رقابتها فاصلهای 10 امتیازی دارد. آناتولی دیویداف سرمربی جوانان زنیت به عنوان مربی موقت این تیم معرفی شده است. ادووکات پیش از این قرار بود تا پایان سال جاری مربی زنیت باشد و پس از آن یعنی از شروع 2010 میلادی راهی بلژیک میشد تا هدایت تیم ملی فوتبال این کشور را برعهده بگیرد.
هوینس روی سکو
مونیخیها در تساوی خود در دیدار آغازین فصل تازه رقابتهای بوندسلیگا اولی هوینس را روی نیمکت نمیدیدند. مدیر با سابقه مونیخیها که سالها در کنار مربیان روی نیمکت مربیگری مینشست، این بار از روی سکوها شاهد بازی تیمش بود. هوینس که تا پایان سال جاری میلادی مدیر بایرن خواهد بود، برای نخستینبار از سکوی ورزشگاه شاهد تساوی یک بر یک بایرن مونیخ برابر هوفنهایم بود. او پس از پایان بازی گفت: «منظره سراسر متفاوتی بود. با این حال باید به تصمیمی که گرفتهام، عادت کنم.» هوینس در 3 دهه گذشته همواره بازیهای بایرن را از روی نیمکت تعقیب میکرد. او در کنار مربیانی همانند ادولاتک، يوپ هاینکس،
اتو ره هاگل، جووانی تراپاتونی، فلیکس ماگات و یورگن کلینزمن مینشست. او ادامه داد: «تماشای بازی از روی سکوها آسان نیست. از این گذشته باید به این یا آن تماشاگر هم جواب میدادم».
پایان تور آمریکایی رئالمادرید
رئالمادرید سفر آمریکای خود را با پیروزی به پایان برد. کهکشانیها با پیروزی 3 بر صفر برابر دیسی یونایتد به اسپانیا بازگشتند. در این دیدار دوستانه و تدارکاتی تیم مادریدی با گلهای هیگواین (2 گل) و آرین روبن توانست حریف آمریکاییاش را شکست دهد. هر 3 گل بازی در نیمه دوم به ثمر رسید. کاکا، کریستیانو رونالدو، ژابی آلونسو و آربلوآ بازیکنان تازه وارد رئالمادرید همگی از شروع در ترکیب رئال قرار داشتند.
ارسال به دوستان
مانوئل پلگريني ـ پپ گوآرديولا
تقابل رازداري و بيپيرايگي
در آستانه شروع رقابتهای لالیگا هستیم و همه ما بارسلونا و رئالمادرید را 2 قطب برتر فوتبال اسپانیا میدانیم. از یک سو تیم پپ گوآردیولا آماده است تا بسان سال گذشته در تمام رقابتها به قهرمانی برسد و از سوی دیگر این تیم مادریدی است که مدعی قهرمانی در رقابتهاست. خریدهای جنجالی تیم مادریدی که با روی کار آمدن فلورنتینو پرس صورت گرفت، کلید شناسایی این تیم است؛ تیمی که ستارههای فراوان و به علاوه مربی جدیدی را به خدمت گرفته است. اکنون که رمز موفقیت در تواناییهای مربی برای هدایت
گام به گام ستارهها به سمت قهرمانی نهفته است، نکته به نکته، هر دو مربی را مورد آنالیز قرار میدهیم.
تجربه
مانوئل پلگريني: او فوتبال را مدتی در تیم آئوداکس ایتالیا دنبال کرد ولی تیمی که پلگريني همراه با آن به موفقیتهای فراوانی رسید، تیم يونيورسيداد (دانشگاه) شیلی بود؛ تیمی که او 13 فصل در آن توپ میزد. البته پلگريني در یکی از بدترین دورههای این باشگاه در آن حاضر بود؛ دورهای که تنها یکبار توانست با تیم باشگاهیاش به قهرمانی در لیگ شیلی (در سال1979) دست یابد. او به عنوان یک مربی، روزهای سیاهی را در تیم دانشگاه شیلی سپری کرد؛ تیمی که فوتبالش را در آن به پایان برد و مربیگریاش را در همان تیم آغاز کرد. در میانههای فصل بود که پلگريني هدایت این تیم را برای حضور در تیمی خارجی رها کرد و تیم دانشگاه شیلی برای نخستینبار در تاریخ این باشگاه به دسته پایینتر سقوط کرد. موفقیتهای بعدی پلگريني در آرژانتین و پس از آن در اسپانیا صورت گرفت و به لطف همین موفقیتهاست که اکنون از او به عنوان موفقترین مربی شیلیایی دنیای فوتبال یاد میشود. او همراه با تیم دانشگاه کاتولیکا، یکبارجام اینتر امریکانا را فتح کرد و یکبار نیز در لیگ شیلی به قهرمانی رسید. پس از آن هم همراه با تیم لیگا کیتوی اکوادور، مبدل به قهرمان لیگ این کشور شد. پس از آن پلگريني به آرژانتین رفت و با تیمهایی همچون سنلورنسو و ریور پلاته قهرمانی را تجربه کرد و پس از آن هم کارنامه موفقی در رختکن تیم ویارئال داشت. او همراه با این تیم اسپانیایی نتوانست به جام قهرمانی دست یابد ولی با این تیم به مرحله نیمهنهایی لیگ قهرمانان اروپا راه یافت و به علاوه به عنوان نایب قهرمانی لالیگا رسید.
پپ گوآردیولا: به عنوان یک بازیکن، فوتبالش را از تیم خیمناستیک دمانرسا آغاز کرد و پس از آن به تیم جوانان بارسلونا پیوست که در نهایت راهی تیم بزرگسالان بارسلونا شد. عناوین قهرمانی گوآردیولا، خیرهکننده است: 6 قهرمانی در لالیگا، 2 قهرمانی در جام حذفی باشگاههای اسپانیا، 4 سوپرکاپ اسپانیا، یکبار قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا، يك مدال طلای بازیهای المپیک، يك رکوپای اسپانیا و 2 قهرمانی در سوپرکاپ اروپا.
سبک بازی
مانوئل پلگريني: او شیفته بازی با پاسهای کوتاه و بازی زمینی است. پلگريني را باید یکی از معدود مربیانی دانست که توانسته بهترین سبک فوتبال آمریکایجنوبی را به اروپا بیاورد. سیستم 2-4-4 کلاسیک، سیستم مورد علاقه اوست؛ سیستمی با یک بازیکن خط میانی قوی که بازی را قطع و توپ را در زمین مسابقه پخش کند. در حال حاضر او مارکوس سنا را در رئالمادرید در اختیار ندارد؛ ستارهای که نقشی محوری را در زمان مربیگری پلگريني در ویارئال ایفا میکرد و اکنون این مربی شیلیایی به دنبال یک بازیکن محوری برای تیمش است. باوجود تمام ستارههای حاضر در رئال، مشخص نیست که مرد مورد نظر او چه کسی خواهد بود. پلگريني در حال حاضر در حال تست کردن بازیکنان متعددی برای ایفای نقش مورد نظرش است و او است که با سیستمی که در ذهن دارد، بازیکنان را به تطبیقپذیری با شرایط جدید دعوت میکند. میگویند که مربی خوب، مربیای است که سیستم را با بازیکنانش تطبیق میدهد و نه مردانش را با سیستم موردنظرش ولی هر مربی، شیوه و سبک کاری خود را دارد.
پپ گوآردیولا: سیستم مورد علاقه این مربی جوان 3-3-4 است، سیستم حاکم بر رختکن تیم کاتالان؛ دفاعی 4 نفره، 3 بازیکن در خط میانی (یک بازیکن محوری و 2 بازیکن خلاق) و 3 بازیکن در نوک که مهاجمانی تمام عیار هستند و آزادی عمل کاملی در حرکت در زمین مسابقه دارند.
شخصیت
مانوئل پلگريني: فردی خوددار و خجالتی، متخصص رازداری است و از بازیکنانش نیز میخواهد که رازهای درون رختکن را هرگز در جایی بیان نکنند. برای درک بیشتر این نکته بهتر است به ماجرای ریکلمه با ویارئال اشاره کنیم؛ ماجرایی که هرگز کسی نفهمید واقعا چه اتفاقی رخ داده است. در پس ظاهر ساده و شیکپوش او مردی نهفته است که بسیار متوقع است، شاید باید او را مردی دوچهره نامید. این میتواند کلید موفقیت پلگريني باشد ولی واقعیت امر این است که مربی شیلیایی رئال همیشه به نحوی رفتار میکند که بسختی میتوان فهمید که در پس کت و شلوار این مرد جنتلمن چه افکار و چه شخصیتی نهفته است.
پپگوآردیولا: ساده و بیپیرایه، منصف و منطقی ولی در عین حال جدی و راسخ در تصمیماتش. گوآردیولا این توان را دارد که با تکتک بازیکنانش مثل یک دوست صحبت کند و حتی با آنها به شوخی و خنده بپردازد و البته میتواند نیمی از رختکن تیمش را برای 3 دقیقه تأخیر در حضور در تمرینات جریمه کند. او شیفته سیستم چرخشی است و دوست دارد تا به تکتک بازیکنانش فرصت بدهد. گوآردیولا همیشه از شاگردانش در مقابل رسانهها دفاع میکند و همیشه حامی و طرفدار هواداران تیم است.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|