|
3 زن و یک مرد، فراریهای مسلح خودروی دودزا
اعترافات خانواده مرموز
گروه حوادث: خودروي فراريهاي مسلح كه به سيستم دودزايي نيز مجهز بود پساز ويراژهاي خطرناك برای فرار از دست پلیس، آنان را به کام تصادفی عجیب کشاند.
3 زن، یک کودک و مرد جوان وقتی خودرویشان از جاده مخصوص کرج منحرف شد باور نمیکردند به صورت معجزهآسایی زنده خواهند ماند.
ساعت 10 صبح یکشنبه 18 مردادماه سال جاری، ماموران گشت پلیس آگاهی در نزدیکی میدان آزادی به رفتارهای غیرعادی سرنشینان خودروی زانتیایی برخوردند. با تحت نظر قرار دادن این خودرو، کارآگاهان پی بردند که 3 زن و مرد جوان سرگردان خیابانها هستند و احتمال دارد توطئهای داشته باشند. وقتی ماموران دستور ایست دادند، راننده جوان با بیاعتنایی به خواسته پلیس پا روی پدال گاز فشرد و با سرعت زیادی به سمت جاده مخصوص حرکت کرد. کارآگاهان نیز با به صدا درآوردن صدای آژیر به سرعت فراریها را تحت تعقیب قرار دادند و هنوز مسافتی را پشت سر نگذاشته بودند که دود سفیدی از اگزوز زانتیا انتشار یافت و مانند مه همه جاده را دربرگرفت. وقتی پلیس پی برد که فراریها، خودروی زانتیا را مجهز به سیستم دودزایی برای استتار کردهاند با سرعت بیشتری خود را به یکقدمی آنان رساندند که در این مرحله سرنشینان زن با بیرون ریختن میخهای سهپر سعی کردند لاستیکهای خودروی پلیس را پنچر کرده و فرار کنند. ماموران با ویراژهای ماهرانه توانستند از این دام نیز جان سالم بدر ببرند. در حالی که تعقیب و گریز به زمان
25 دقیقه نزدیک شده بود و ماموران در تماس با مرکز پلیس آگاهی خواستار اعزام نیرو برای مهار این خودرو شده بودند، ناگهان راننده جوان کنترل فرمان را در حرکات زیگزاگی از دست داد و زانتیا با سرعت زیادی از جاده خارج شد و با برخورد به جدول و صدمه دیدن توقف کرد.
ماموران بلافاصله وارد عمل شدند و با محاصره خودرو، راننده جوان، 3 زن و یک کودک را از آن بیرون کشیدند و با بازداشت فراریها به بازرسی از خودرویشان پرداختند. در این تجسسها، مقداری مواد مخدر شیشه، قطعاتی از اسلحه کمری، شوکر و گاز اشکآور به دست آمد که نشان میداد فراریها جزو گروهی تبهکار هستند و با پیشبینی فرار از دست پلیس نهتنها خودرو را به سیستم دودزایی مجهز کردهاند بلکه از میخهای سهپر نیز در فرارهایشان استفاده میکردند. همه فراریها وقتی تحقیقات مشخص کرد که از آذربایجانغربی آمدهاند با این تصور که جزو قاچاقچیان مشروبات الکلی هستند بازداشت شدند و به خاطر مسلح بودن فراریها پرونده در اختیار دادسرای امور جنایی تهران قرار گرفت. بازپرس توکلی از شعبه 5 دادسرا، 3 زن و مرد جوان را تحت بازجویی قرار داد تا پرده از جزئیات تبهکاریهای آنان بردارد. مرد جوان در بازجوییها گفت: «من و اعضای خانوادهام آمده بودیم تا با سپردن وثیقه برادرم را از زندان آزاد کنیم، هنوز تازه از راه رسیده بودیم و نمیدانستیم به کدام سمت برویم. وقتی پلیس دستور ایست داد چون خودروی برادرم طوری بود که از آن در قاچاق مشروبات استفاده میکرد زن برادرم خواست فرار کنم و به ناچار گریختم». وی در زمینه دودزایی بودن زانتیا و میخهای سهپر گفت: این خودرو متعلق به برادرم است که در زندان بسر میبرد و من نیز آشنایی کاملی از نحوه استفاده از آن نداشتم. حتی وقتی قطعاتی از اسلحه به دست آمد تعجب کردم چون اطلاعی از مسلح بودن برادرم نداشتم. در ادامه جلسه بازجویی، زن جوان که بچهای در آغوش داشت، گفت: ما مقصر نیستیم میخواستیم شوهرم را از زندان بیرون آوریم فقط ترسیدیم و اطلاعی از مسائل پشت پرده شوهرم نداریم. 2 زن جوان دیگر نیز ادعاهای آنان را تایید و ادعای بیگناهی کردند و خواستار آزادی خود شدند. بنابر گزارش خبرنگار «وطنامروز»، بازپرس توکلی دستور داد تا این فراریها در اختیار اداره یکم پلیس آگاهی تهران قرار گیرند تا جزئیات اقدامات پنهان آنان فاش شود.
ارسال به دوستان
چشمان پسر«راحله» وحشت را صدا می زند
گروه حوادث: نجات یافته حمله خواستگار پلیس به «راحله» که تا پرتگاه مرگ پیش رفته بود پرده از جزئیات این جنایت تلخ برداشت. پسر بچه 4 ساله «راحله»، نیز در صحنه قتل مادرش حضور داشت و از ترس هنوز هیچ شبی به راحتی نمیخوابد. ساعت 23 شامگاه سهشنبه 8 مردادماه سال جاری، وقتی زن 30 سالهای به نام «راحله» به همراه صالح کوچولو و برادر 32 سالهاش – عباس- میخواستند در خیابان عظیمی حوالی خیابان قزوین سوار خودروی دربست شوند از سوی مرد موتورسواری مورد حمله قرار گرفتند. «احمد» که با این خواهر و برادر آشنا بود به یک قدمی آنان رسیده بود که با چاقو ضربهای به «راحله» زد سپس به جان «عباس» افتاد و وقتی آن دو نالهکنان در برابر دیدگان پسربچه روی زمین افتاده بودند سوار موتوسیکلت شد و گریخت. 72 ساعت نگذشته بود که «احمد» به پلیس آگاهی تهران رفت و تسلیم ماموران شد که همه پاتوقها و خانه نزدیکان وی را تحت نظر داشتند و دستور ردیابیاش نیز از سوی بازپرس روشن از شعبه سوم دادسرای امور جنایی صادر شده بود. «احمد» که تحقیقات نشان میداد خود مامور پلیس بوده است در بازجوییها ادعا کرد روز حادثه به صورت اتفاقی «راحله» را دیده است و قصدی برای قتل نداشته اما با حمله دوست «عباس» از پشت سر وی که شیشهای به سرش کوبیده در دفاع از خود دست به چنین جنایتی زده است. این مرد جنایتکار در بخش دیگری ادعا کرد به خاطر دوستی خواهرش با «راحله» وی را شناخته و پیشنهاد ازدواج داده و با صالح کوچولو نیز مهربان بوده است. اعترافات «احمد» در حالی صورت میگرفت که «عباس» با مرگ دست و پنجه نرم میکرد و وقتی نجات پیدا کرد، بازپرس روشن تحقیق از وی و شاهدان جنایت را در دستور کار خود قرار داد. صبح دیروز، دوشنبه 19 مردادماه «عباس» در برابر بازپرس روشن ایستاد و در جمع شاهدان جنایت، گفت: «احمد» وقتی خواهرم وی را جواب کرد به هر خشونتی دست زد. 2 هفته پیش از جنایت بدون اجازه به خانه وی رفته و در غیابش همه اثاثیه را شکسته بود. او بارها صالح کوچولو را به باد کتک گرفته و روحیه خطرناکی داشت. روز حادثه، خواهرم تماس گرفت و گفت از سوی احمد تهدید شده است، من به تنهایی به سراغش رفتم که در خیابان احمد به من و راحله حمله کرد و این در حالی بود که خواهرزادهام همراه ما بود و قاتل بیرحمانه مادرش را هدف قرار داد. مرد دیگری که شاهد این درگیری مرگبار بود به بازپرس جنایی گفت: «این مرد – اشاره به عباس- هیچ دوستی در کنارش نداشت و هیچکس به قاتل حمله نکرده بود، وی بیرحمانه به زن جوان حمله کرد. من دیدم که پسر بچه گریان بالای سر مادرش است و گریه میکند، چند بچه دیگر نیز در محله بودند که وحشت کرده و گریه میکردند». وی افزود: «وقتی خواهر و برادر را زد سوار موتوسیکلتش شد که مردی با لگد ضربهای به آن زد، اگر دیگران به سمت قاتل حمله میکردند میتوانستند «احمد» را همانجا بگیرند. همه ترسیده بودند وقتی پا به فرار گذاشت چاقوی دسته زردی که روی زمین انداخته بود را یکی از بچهمحلها برداشت و به سمت وی پرتاب کرد». مرد دیگری نیز گفت: «عباس و خواهرش هیچ هواخواهی نداشتند، سریع به اورژانس زنگ زدیم که خیلی دیر به آنجا رسیدند و عباس را به بیمارستان بردند». بنا به گزارش خبرنگار جنایی «وطنامروز»، احمد با صدور قرار قانونی روانه زندان شده است تا با صدور کیفرخواست در برابر 5 قاضی عالیرتبه جنایی از خود دفاع کند.
ارسال به دوستان
راز کیفقاپی از 10 زن در دعوای 2 جاری
گروه حوادث: دعوای بین 2 جاری راز کیفقاپی یکی از آنها را فاش کرد. زن سارق وقتی به کلانتری میرفت نمیدانست که چهرهنگاریاش روی تابلو کلانتری نصب شده است. چندی پیش زن جوانی با پلیس تماس گرفت و ادعا کرد بعد از درگیری با جاریاش وی به خانه آنها رفته و پول و طلاهایی را که در کشوی میزش بوده است به سرقت برده است. با ادعای این زن ماموران پلیس کلانتری 131 شهرری به آدرسی که زن اعلام کرده بود رفتند و 2 زن را که با یکدیگر درگیر بودند به کلانتری منتقل کردند اما هنوز از حضور چند دقیقهای این 2 جاری در کلانتری نگذشته بود که یکی از ماموران چهره یکی از آنها را شناسایی کرد. از مدتها قبل چند زن که از آنها کیفقاپی شده بود با مراجعه به این کلانتری چهره فرضی سارق کیفهایشان را ترسیم کرده بودند و ماموران از شباهت این 2 چهره متوجه شدند که جاری این زن که به اتهام سرقت دستگیر شده است از سارقان سابقهدار است که پلیس از مدتها پیش در تعقیب وی بوده است. بلافاصله این زن بازداشت شد و صبح روز 19 مردادماه به دادسرای شهرری فرستاده شد. وی در برابر بازپرس حسینی ادعا کرد که مدتهاست دست به سرقت نزده است و جاری وی از روی دشمنی از وی شکایت کرده است اما بازپرس حسینی با بررسی پرونده این متهم به خبرنگار «وطن امروز» گفت: این زن تا به حال چندینبار به اتهام سرقت دستگیر شده است و سابقه زندان دارد و اینبار نیز به اتهام سرقت از جاریاش دستگیر شده است. پیش از این نیز 10 زن به دادسرا مراجعه و از زن سارقی که کیفقاپی کرده بود شکایت کرده بودند. آنها چهره دزد را با کامپیوتر چهرهنگاری کردند که تصویر به دست آمده به چهره این زن بسیار نزدیک است.
ارسال به دوستان
قتل زن 55 ساله در خشم خونین شوهر
گروه حوادث: زن 55 سالهای در جنوب تهران قربانی خشم خونین همسر معتادش شد. ساعت 9 صبح دیروز، دوشنبه 19 مرداد سال جاری رهگذران وقتی فریادهای امالبنین را در خیابان شنیدند،پیکر بیجان و خونآلود وی را به بیمارستان هفتم تیر انتقال دادند. با وجود تلاش پزشکان بیمارستان، این زن روی تخت جراحی از پای در آمد و ماموران کلانتری 130 نازی آباد در تماس با بازپرس هنرمند از شعبه چهارم دادسرای امور جنایی وی را در جریان جنایتی خانوادگی قرار دادند. در این تحقیقات مشخص شده بود که غلامعلی 65 ساله بهخاطر اعتیاد شدیدش با امالبنین درگیری داشت تا اینکه بهخاطر خشم بسیار با چاقو به سمت همسرش حملهور شده است و امالبنین با فرار به خیابان نیز نتوانسته خود را نجات دهد. بازپرس هنرمند دستور بازداشت مرد خشمگین را صادر کرد تا وی پرده از جزئیات انگیزه خونین خود در قتل همسرش بردارد.
ارسال به دوستان
بیپولی جوان شیشهای در کیفقاپیهای 10 میلیونی
گروه حوادث: جوان شیشهای وقتی بیپول میشد با حمله به طعمههایش کیفهای آنان را میدزدید. راز این پسر جوان با تیزهوشی آخرین مالباختهاش و پافشاری وی در جستوجوی کوچهها فاش شد. ساعت 11 روز 15 تیرماه سال جاری در بزرگراه نواب جوان موتورسواری کیف رهگذری را قاپید و پا به فرار گذاشت. مالباخته با همکاری راننده خودرویی به تعقیب جوان کیفقاپ پرداخت تا اینکه در یکی از کوچههای فرعی وی را گم کرد. با توجه به اینکه مالباخته مطمئن بود دزد کیفش در همان کوچههاست به جستوجوهایش ادامه داد تا اینکه کیفقاپ را بدون موتوسیکلت سر یکی از کوچهها دید و به وی حمله کرد.
با هواخواهی رهگذران از مالباخته و تماس با پلیس، جوان کیفقاپ که سعی در فرار داشت در حلقه محاصره گرفتار شد و پس از دستگیری ادعا کرد بیگناه است و چون مدرکی از وی به دست نیامد، دادیار پرونده دستور آزادی وی را صادر کرد و به صورت تخصصی از تیم پلیس آگاهی تهران در پایگاه هشتم خواست تا به اقدامات اطلاعاتی در زمینه وی که خود را حامد معرفی میکرد، دست بزنند.
این تحقیقات نشان داد که جوان مظنون محمدمهدی نام دارد و بارها به دلیل کیفقاپی به زندان افتاده است و همین کافی بود تا بازداشت شود و نه تنها سرقت از رهگذری در نواب بلکه کیفقاپیهای تکرو در غرب و جنوب غرب تهران را به گردن گرفت. بنا به گزارش خبرنگار جنایی «وطنامروز»، جوان شیشهای انگیزهاش را تهیه پول برای خرید مواد دانسته و پذیرفته از 20 طعمهاش تاکنون 10 میلیون تومان به سرقت برده است.
ارسال به دوستان
پیگیری
13 پسربچه در دخمه شیطان شکنجه شدند
کیفرخواست سنگین برای 2 عقاب سیاه
گروه حوادث: 2 عقاب سیاه با اعتراف به ربودن 13پسربچه و کشاندن آنها به دخمه شیطانیشان خود را برابر کیفرخواست سنگینی قرار دادند. این 2 مرد شکنجهگر که هر دو روی بدنشان خالکوبی عقاب دارند در خیابانهای تهران پرسه میزدند و با شکار طعمههایشان آنان را قربانی نیت شوم خود میکردند. از ساعت 18 عصر یکشنبه 9 فروردینماه سال جاری وقتی پسر 10 سالهای برای خریدن نان خانهشان را در خیابان مختاری ترک کرد و از سوی 2 سرنشین پراید سفیدرنگی ربوده شد، ماجرای یک تراژدی تلخ کلید خورد. پسربچه پس از ساعتها گم شدن گریان به خانهشان برگشت و پرده از سرنوشت شوم خود برداشت و ادعا کرد 2 مرد قویهیکل اعتنایی به التماسهایش نکرده و به بهانه پرسیدن آدرس، وی را داخل پراید انداختهاند. با راهنماییهای پسربچه که اطلاعاتی از دخمه شیطانی 2 عقاب سیاه داشت، هوا تاریک نشده بود که تیمی از ماموران پلیس خانه پسری به نام «مهدی» را محاصره و وی را در بزم دوستانهای بازداشت کردند.
«مهدی» ابتدا خود را بیگناه نشان داد اما وقتی در بازبینی بدنش نقش عقاب پیدا شد چارهای جز اعتراف ندید و پذیرفت از مدتها پیش با همدستی یکی از دوستانش که نگهبان محله یکی از شرکتهای تجاری در بلوار آفریقاست به ربودن پسربچهها در محلههای جنوب تهران دست زده و آنان را قربانی نیت شوم خود کردهاند. عصر سیزدهبدر بود که «امیر» نیز در محاصره ماموران اداره 16 پلیس آگاهی قرار گرفت و دادیار رضوانفر همان شب به تحقیق از 2 عقاب سیاه پرداخت و شنید آنان به بیش از 13 پسربچه را مورد آزار و اذیت قرار دادهاند. پرونده در نخستین اقدام قضایی با توجه به متناسب بودن جرم با مجازات اعدام در صلاحیت دادگاه کیفری استان تهران قرار گرفت و قاضی ساعی، رئیس شعبه 77 دادگاه و 4 قاضی مستشارش با تحقیق از مهدی و امیر پرونده را در بخش اتهامات آدمربایی آنان به دادسرای امور جنایی برگرداندند. بنابه گزارش خبرنگار جنایی «وطن امروز»؛ با صدور قرار مجرمیت، دادیار سیفی از دایره بخش اظهارنظر دادسرا، کیفرخواست سنگینی صادر کرد تا هر 2 اتهام این عقابها در دادگاه کیفری تحت رسیدگی قرار بگیرد.
نجات قاتلی که 16 سال داشت
گروه حوادث: جوان جنایتکاری که در 16 سالگی دست به قتل خیابانی زده است با بخشش خانواده قربانی از مجازات اعدام گریخت.
امیر که هماکنون 19 ساله است بارها تا پای چوبه دار رفت تا اینکه مسؤولان اجرای احکام با رایزنیهای انساندوستانه موفق به گرفتن رضایت شدند. روز 26 دیماه سال 85، جنایتی در اسلامشهر رخ داد که در آن امیر 16 ساله با ضربه چاقو بچه محل خود با نام «علی» را بهخاطر دعواهای قدیمی از پای درآورد. امیر با محاکمه در شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران از سوی 5 قاضی به قصاص نفس ـ اعدام ـ محکوم شد که این رای از سوی قضات شعبه 27 دیوانعالی کشور تایید و قابل اجرا دانسته شد. امیر بارها تا پای چوبه دار رفت و هر بار با مهلت گرفتن از خانواده قربانی یا دستورات قضایی مقامات به سلول خود بازگشت تا اینکه دادیار جابری و کارمند پورمکری در قالب صلح و سازش وارد عمل شدند و پس از رایزنیهای ویژهای، خانواده قربانی را راضی به گذشت کردند. قرار است امیر بار دیگر محاکمه شود تا از لحاظ جنبه عمومی جرم به مجازات قانونی محکوم شود.
ارسال به دوستان
حادثه ها
سقوط هلیکوپتر پلیس در کرمان
فرماندهی انتظامی کرمان از سقوط یک فروند هلیکوپتر نیروی انتظامی در منطقه خبر داد.
سردار محمدرضا اسحاقی، فرماندهی انتظامی استان کرمان با اعلام این خبر به ایسنا گفت: این هلیکوپتر از نوع 205 بوده و حوالی ساعت 16 دیروز با کوههای منطقه «سیرچ» برخورد کرده است.
تیمهای انتظامی و اورژانس به محل حادثه اعزام شدهاند و تا آخرین لحظات ارسال روزنامه برای چاپ اطلاعات جدیدی به دست نیامد.
سناریو
برای دزدیدن حقوق پیرزن بازنشسته
گروه حوادث: حقوق پیرزن بازنشسته وسوسهای بود برای 2 دزد که وی را فریب دهند. این 2 دزد با شگردی خاص حقوق این پیرزن را دزدیدند. چندی پیش پیرزنی 75 ساله به دادسرای شهرری رفت و از دزد پولهایش شکایت کرد. این پیرزن به بازپرس نوفرستی از شعبه یازدهم دادسرای شهرری گفت: به بانک رفته بودم تا حقوق بازنشستگیام را بگیرم. پس از اینکه 350 هزار تومان را دریافت کردم، برای رفتن به خانه سوار خودروی سواری شدم. به غیر از راننده، مرد جوان دیگری صندلی عقب نشسته بود و هنوز چند دقیقهای از مسیر نگذشته بود که مرد جوانی که صندلی عقب نشسته بود به راننده گفت، کیف پولی روی کف اتومبیل افتاده است. من کیف را برداشتم و به راننده دادم. این زن در ادامه گفت: راننده کیف را وارسی کرد و گفت: مقداری پول داخل کیف بوده است و طوری وانمود کرد که انگار پول را من برداشتهام. ناراحت شدم و به وی گفتم من پول شما را برنداشتم. این کیف من است اگر فکر میکنید پولهایتان پیش من است، میتوانید کیف مرا بگردید.
این را گفتم و کیفم را به راننده دادم. راننده هم کیف مرا وارسی کرد و دستمالی که پولهای حقوقم را داخل آن گذاشته بودم و آن را گره زده بودم را نیز باز کرد. من به وی گفتم این پولها را چند دقیقه پیش از بانک گرفتهام. راننده نیز بعد از بستن گره دستمال آن را داخل کیفم گذاشت و کیف را به من پس داد. پیرزن در ادامه به بازپرس گفت: اما وقتی به خانه رسیدم و پارچهای که پولها داخل آن بود را باز کردم متوجه شدم به جای پول داخل پارچه چند تکه روزنامه است، تازه متوجه شدم که این دزدان با تردستی مرا فریب دادهاند و پولهایم را به سرقت بردهاند. بازپرس نوفرستی نیز دستور تحقیقات بیشتر پرونده را صادر کرد و دستور داد تا راننده خودروی پراید خاکستریرنگ که به عنوان مسافرکش پول پیرزن را به سرقت برده است، شناسایی شود.
بازپرس ویژه برای پرونده قتلهای سریالی زنان در ماهشهر
دادستان ماهشهر از استقرار 3 تیم انتظامی آگاهی از تهران، اهواز و ماهشهر به منظور تعیین تکلیف پرونده قتلهای سریالی زنان این شهرستان خبر داد. رضا ابوالحسنی گفت: قاضی دانشور با ابلاغ رئیس قوهقضائیه به عنوان بازپرس ویژه در این پرونده تعیین شده که تاکنون جلسات مکرری را برگزار کرده است. دادستان ماهشهر درباره شایعه بازداشت افراد مظنون به قتل در این پرونده، گفت: افرادی جهت تکمیل تحقیقات احضار شدهاند اما تاکنون هیچ مظنونی بازداشت نشده است. ابوالحسنی با بیان اینکه وقوع قتل جدید علاوه بر 3 مورد قتل زنان گزارش نشده است، هشدار داد: تمام مقتولان در ساعات اوج خلوتی به قتل رسیدهاند. خیابانهای شهرستان در ساعات 5 – 4 بعد ازظهر به لحاظ اوج گرما، خلوت است و به همینمنظور شهروندان در زمان خروج از منزل باید از آژانسهای معتبر استفاده کنند چون مراقبت، شرط عقل است. وی در پایان از شهروندان این شهرستان خواست تا به شایعات متعدد در این زمینه توجه نکنند زیرا بیشتر از 3 فقره قتل به وقوع نپیوسته است.
جزئیات تازه
از اتهامات قاتل خیالی جنها
گروه حوادث: زن فریبکاری که خود را قاتل جنها معرفی میکرد پرده از جزئیات تازهای از کلاهبرداریهایش برداشت. این زن 38 ساله، زندگی زوج کارمندی را به سمتی کشاند که آنان خانه و اثاثیهشان را به وی فروختند و آواره شدند. اواسط تیرماه سال جاری بود که پرونده زن رمالی که با ادعای جنگیری و دور کردن ارواح خبیثه توانسته بود به کلاهبرداری میلیونی دست بزند در دستور کار ماموران پایگاه 3 پلیس آگاهی قرار گرفت. این زن ادعا کرده بود دردپای یک مرد به خاطر اجنه است پمادی به آنان داده بود و 150 هزار تومان پول گرفته بود تا آن مرد فلج نشود و سپس وردی روی کاغذ نوشته و داخل آب حل کرده بود تا روی پا بریزد و سالم شود. این ورد نیز 300 هزار تومان هزینه داشت اما زن جنکش دست از فریبکاریهایش برنداشت و ادعا کرد همه اثاثیه خانه و محل زندگی زوج کارمند با اجنه پر شده است و باید آنان را بفروشند، سپس خودش خریدار شده و اینکه میتواند جنها را به قتل برساند را انگیزه خود از این خرید دانسته بود. زن جنگیر به کلاهبرداریهای سریالی از زوج کارمند پرداخت و در مراحل مختلف بیش از 7 میلیون پول و 26 قلم از اثاثیه آنان را به جیب زد. وقتی زن 38ساله بازداشت شد اعتیاد همسرش را علت کشانده شدن به سوی رمالی و جنگیری دانست و ادعا کرد تاکنون زنان و مردان سادهلوح زیادی را اغفال کرده است.
نزاع خونین
گروه حوادث: درگیری خیابانی در اسلامشهر با قتل جوان 19 ساله پایان یافت. وقتی ماموران پلیس اسلامشهر در جریان یک جنایت خیابانی قرار گرفتند سریع وارد عمل شدند. کارآگاهان با پای گذاشتن در قتلگاه متوجه شدند عادل پسر 19 ساله در یک درگیری خیابانی با ضربات چاقو از پای درآمده است. تحقیقات نشان میداد، قربانی به همراه 2 دوستش با چند تن از هممحلیهایشان درگیر شدهاند که در این میان حسین با ضربات چاقو پسر جوان را به کام مرگ فرو برده است. این اطلاعات کافی بود تا حسین در کمتر از 24 ساعت در محاصره ماموران پلیس گرفتار شود.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|