گروه سیاسی: این‌بار نه در قلب یا شمال تهران که در جنوبی‌ترین نقطه شهر و نزدیک‌ترین فاصله به مرقد پیشوایی که تنها اعتمادش بر مردم بود، برای نخستین‌بار در تاریخ انقلاب اسلامی، نزدیک به 3 هزار چهره مردمی از سراسر کشور در قالب 27 قشر مردمی دور هم جمع شدند تا در «شهر آفتاب» بی‌سابقه‌ترین اقدام تشکیلاتی با محوریت و مدیریت مردم را رقم بزنند. به گزارش «وطن‌امروز»، اعضای مجمع ملی نیروهای انقلاب اسلامی روز پنجشنبه «بزرگ‌ترین پارلمان مردمی در کشور» را به ویژه‌ترین شکل ممکن برگزار کردند تا نشان دهند می‌خواهند فصل نوینی از سیاست‌ورزی را که سال‌ها به محاق رفته بود احیا و بار دیگر «بهمن 57» را بازتولید کنند. در این مراسم نخستین موضوعی که توجه را به خود جلب کرد، نظم بی‌نظیر و همچنین همراهی مثال‌زدنی بین اعضای مجمع ملی نیروهای انقلاب اسلامی بود. این برای نخستین‌بار بود که همایشی با این ضریب اهمیت که در تلاش است به کاندیدای واحد جبهه انقلاب برسد، به دست مردم سپرده شد. نظم ویژه این مراسم و تداوم آن، بار دیگر نشان داد هرجا به مردم اعتماد شود و مسؤولیتی به آنان سپرده شود، آن کار و برنامه به بهترین شکل ممکن انجام خواهد گرفت.  بر اساس این گزارش، نخستین مجمع ملی جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی روز پنجشنبه با حضور 3 هزار نفر از اعضای جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی و با حضور بسیاری از چهره‌های جبهه انقلاب اسلامی برگزار شد. علاوه بر هیات موسس، آیت‌الله موحدی‌کرمانی، غلامعلی حدادعادل، محسن رضایی، حجت‌الاسلام تقوی، محمدنبی حبیبی، محمدرضا باهنر، اسدالله بادامچیان، محسن رضایی، محمدحسن طریقت‌منفرد، مجتبی رحماندوست، منصور کبکانیان و عبدالحسین روح‌الامینی و بسیاری از چهره‌های سیاسی، دبیران کل احزاب، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، نمایندگان ادوار و برخی چهره‌های فرهنگی و سیاسی از شرکت‌کنندگان این مراسم بودند. همچنین از میهمانان ویژه این مراسم می‌توان به خانواده شهید احمدی‌روشن اشاره کرد. نخستین مجمع ملی نیروهای انقلاب اسلامی با 2 دستور کار ویژه تصویب اساسنامه و مرامنامه و همچنین انتخاب 30 نفر اعضای شورای مرکزی و 10 کاندیدای نهایی جبهه برای ریاست‌جمهوری یازدهم برگزار شد. در ابتدای این مراسم که راس ساعت 8 صبح آغاز شد، پس از قرائت قرآن و پخش صلوات خاصه امام رضا(ع)، هیات موسس جبهه مردمی در جایگاه مستقر شدند. حجت‌الاسلام رحیمیان نخستین سخنران این مجمع بود. سخنرانی آیت‌الله موحدی‌کرمانی، قرائت سوگندنامه اعضای جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی و سخنرانی مرضیه وحیددستجردی از برنامه‌های اصلی نوبت صبح مجمع ملی نیروهای انقلاب اسلامی بود. پس از سخنرانی دستجردی، چهره‌های سیاسی و سخنگوی جبهه مردمی به میان خبرنگاران رفتند و به سوالات آنان پاسخ دادند. پس از آن با ادامه جلسه، اعضا به بررسی پیش‌نویس مرامنامه جبهه مردمی پرداختند و پیش‌نویس مرامنامه را به تصویب رساندند. در نوبت عصر این مجمع  نیز مهدی چمران از سازوکار رسیدن به کاندیدای واحد گفت و پس از آن نیز حجت‌الاسلام علیرضا پناهیان از لزوم کار تشکیلاتی در جبهه نیروهای انقلاب سخن گفت.
انتخابات؛ ایستگاه اول حرکت جبهه مردمی
حجت‌الاسلام محمدحسن رحیمیان، عضو هیات موسس جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی در نخستین مجمع ملی این جبهه، اظهار داشت: انگیزه‌ای که باعث شده شما عزیزان و هزاران هزار نیروی انقلابی در سراسر ایران با اشتیاق به این جبهه بپیوندند عبارت است از دغدغه و نگرانی شما و ما نسبت به شرایطی که در آ‌ن قرار داریم. نگرانی از دلبستگی و امید به دشمن و عدم توجه و تمرکز بر معیشت مردم و گرفتاری‌های اقتصادی آنها و همچنین اشتغال و مسائلی از این دست از گرفتاری‌های موجود در جامعه است که باعث حضور ما در این جبهه مردمی شده است. وی افزود: نگرانی از این است که شاهدیم دغدغه‌ها و مطالبات بحق رهبر انقلاب بر زمین مانده است و آنجا که اظهار نگرانی کرده‌اند پیگیری نشد و آنجا که مطالبه کردند همچنان بر زمین مانده است. عضو هیات مؤسس جبهه مردمی نیروهای انقلاب افزود: این جبهه جایگاهی است که نمی‌خواهد نقش پدری ایفا کند، بلکه می‌خواهد برادرانه و خادمانه همه عزیزان دغدغه‌مند را در همه گروه‌ها و جناح‌ها و احزاب و اقوام و قومیت‌ها حول محور انقلاب و خط امام و پیروی از مقام ولایت و رهبری منسجم کند تا آنکه به خواست خداوند متعال گامی در جهت رفع مشکلات برداشته شود.
حمایت آیت‌الله موحدی‌کرمانی
در ادامه این مراسم آیت‌الله موحدی‌کرمانی، دبیرکل جامعه روحانیت مبارز با ابراز خرسندی از تشکیل چنین جمعی عظیم، دلسوز، انقلابی، بصیر و آگاه که برای انجام یکی از مهم‌ترین مسائل انقلاب جمع شده‌اند، گفت: کار خوبی که جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی برای نخستین‌بار آغاز و انتخاب کرده، سازوکار از پایین به بالاست که این یعنی شروع از مردم باشد و مردم تصمیم‌گیری کنند چه کسی رئیس‌جمهور شود و این دستوری از بالا نیست بلکه حرکت از بطن مردم است. به گفته آیت‌الله موحدی‌کرمانی، روحانیت هم در این زمینه احساس وظیفه می‌کند که با ملت ایران همراه باشد و از هر آنچه که بیانش را لازم می‌داند مضایقه نخواهد کرد و حمایت خود را انجام می‌دهد.
جبهه مردمی 1600 نماینده استانی دارد
در ادامه این مجمع، مرضیه وحیددستجردی تشکیل جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی را برای بازگشت به ارزش‌ها و مردم دانست و گفت: جبهه مردمی با توجه به مشکلات اساسی، تهدیدات منطقه‌ای و بین‌المللی، تأکیدات، سفارشات و دغدغه‌های مقام معظم رهبری و هشدارهای مکرر ایشان تشکیل شده است بنابراین تشکیل این جبهه، پیام و پاسخی به دغدغه‌های رهبری بود.
سخنگوی هیأت موسس جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی با بیان اینکه در 450 شهرستان مجامع را تشکیل دادیم، گفت: برای هر شهرستان 20 هزار نفری یک نماینده و برای شهرستان‌های 100 هزار نفر به بالا یک نماینده دیگر نیز برای حضور در مجمع عمومی ملی اضافه کردیم. بنابراین امروز 1600 نفر از نمایندگان شهرستانی در مراسم حضور دارند.
انصراف 9 نامزد جبهه مردمی به نفع نامزد نهایی
در نوبت عصر مجمع نیروهای انقلاب اسلامی، مهدی چمران، عضو هیات مؤسس این جبهه گفت: ١٠ نامزد جبهه مردمی باید تعهد بدهند در صورتی که کاندیدای نهایی نبودند انصراف خود را کتبا اعلام کنند. وی گفت: سازوکارهایی فراهم شده که اهل تسنن هم در شورای مرکزی حضور داشته باشند.
برگزاری انتخابات
اما مهم‌ترین دستور کار نخستین مجمع ملی نیروهای انقلاب اسلامی، برگزاری انتخابات شورای مرکزی و رای‌گیری برای 10 کاندیدای نهایی جبهه مردمی بود. این نخستین‌باری است که مردم خود به صحنه می‌آیند و کاندیدای انتخابات ریاست‌جمهوری را برمی‌گزینند. بر همین اساس نیز انتخابات شورای مرکزی جبهه مردمی برگزار شد تا 30 عضو شورای مرکزی جبهه مردمی انتخاب شوند.  در کنار انتخاب اعضای شورای مرکزی، انتخاب 10 کاندیدا از میان گزینه‌های موجود، دیگر دستور کار این نشست بود. بر اساس گفته سخنگوی جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی، 50 نفر برای نامزدی در انتخابات ریاست‌جمهوری از طریق سامانه جبهه مردمی انتخاب شده‌ بودند ولی از این تعداد برخی انصراف دادند تا در نهایت اعضای مجمع، از میان 21 نفر، 10 چهره را برای ریاست‌جمهوری برگزینند. مهرداد بذرپاش، سعید جلیلی، حمیدرضا حاجی‌بابایی، محمد خوش‌چهره‌جمالی، محسن رضایی‌میرقائد، سیدابراهیم رئیسی، علیرضا زاکانی، علیرضا زالی، محمدمهدی زاهدی، مسعود زریبافان، سیدعزت‌الله ضرغامی، محمد عباسی، ابراهیم عزیزی، سیدپرویز فتاح، رستم قاسمی، محمدباقر قالیباف، محمدحسن قدیری‌ابیانه، شاهین محمدصادقی، غلامرضا مصباحی‌مقدم، سیدمصطفی میرسلیم و علی نیکزاد گزینه‌هایی بودند که اعضا از میان آنان باید 10 نفر را انتخاب می‌کردند. اما در شرایطی که هنوز آرای شورای مرکزی جبهه مردمی مشخص نشده بود برخی رسانه‌ها گمانه‌زنی درباره 10 نامزد اصلی این جبهه را منتشر کردند که مرضیه وحیددستجردی این گمانه‌زنی‌ها را تکذیب کرد. در ادامه این روند نیز برخی رسانه‌ها گمانه‌زنی درباره کاندیدای نهایی این جبهه مردمی را می‌کردند که در نهایت باعث شد جبهه مردمی اطلاعیه‌ای را در این زمینه منتشر کند. در این اطلاعیه آمده است: روال مصوب جبهه این است که 10 نفر از کسانی که بیشترین رای را در مجمع اول آورده باشند انتخاب می‌شوند و شورای مرکزی با آنها به مذاکره می‌پردازد. در این مذاکرات علاوه بر استماع برنامه‌ها، از پای‌بندی یا عدم پای‌بندی منتخبان به مکانیسم و شرایط جبهه نیز سوال خواهد شد. از آنجا که کسانی که در مجمع اول به رای گذاشته شدند معرفی شده از سوی بدنه بودند، این احتمال هست که در میان آنها کسانی باشند که مکانیسم‌های جبهه را نپذیرند. پس از اتمام این مذاکرات، شورای مرکزی اسامی 10 نفر برتر را که ضمنا مکانیسم و شرایط جبهه را هم پذیرفته باشند به مجمع دوم ارائه می‌کند. بنابراین گمانه‌زنی درباره اسامی منتخبان نهایی کاملا خلاف واقع است.  
 

متن سوگندنامه اعضای مجمع عمومی جبهه مردمی
در همایش مجمع عمومی جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی، حجت‌الاسلام رحیمیان متن سوگندنامه اعضای مجمع عمومی را قرائت کرد. متن سوگندنامه بدین شرح است: «من به عنوان عضو مجمع عمومی جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی، با اعتقاد و ایمان راسخ به خداوند قادر متعال در برابر قرآن مجید و در پیشگاه شهیدان انقلاب به ذات اقدس الهی سوگند یاد می‌کنم که دوشادوش برادران و خواهرانم در این جبهه تمام توان خود را برای پاسداری از انقلاب اسلامی و ترویج و تعمیق گفتمان انقلاب و مکتب امام خمینی و اندیشه‌های مقام معظم رهبری و ادامه راه شهیدان به کار بندم و از تلاش و مبارزه برای اجرای فرامین معظم‌له و خدمت به مردم و محرومان و مستضعفان و رفع فقر و فساد و تبعیض و تحقق عدالت و پیشرفت کشور عزیزمان ایران و مبارزه مستمر با ظلم و ظالم دمی نیاسایم، وحدت و انسجام درون جبهه انقلاب را ارج نهم و از هرگونه اقدام وحدت‌شکن و مخالف مبانی رهبری و اصول و ارزش‌های اسلامی و اخلاقی و آنچه در مرامنامه جبهه منعکس است اجتناب نمایم».
 

اسامی 30 عضو شورای مرکزی جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی
پس از شمارش آرای اعضای مجمع ملی جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی، مرضیه وحیددستجردی، غلامعلی حدادعادل، مهدی چمران، محمدحسن رحیمیان،  مهدی محمدی، محمدباقر ذوالقدر، رضا روستاآزاد، نادر طالب‌زاده، حسین فدایی، فاطمه رهبر، لطف‌الله فروزنده، علیرضا مرندی، لاله افتخاری، زهره الهیان، سیدمحمد حسینی،  محمدصالح جوکار، محمود خسروی‌وفا، یحیی آل‌اسحاق، پرویز سروری، همتی، محمدحسین نجابت، محمدرضا آشتیانی، حکمتیان، منیره نوبخت، عبدالملکی، مجتبی ابراهیمی، الهه راستگو، کاشفی، محمدنبی حبیبی و جراره به عنوان منتخبان این مجمع در شورای مرکزی جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی مشخص شدند.
 

زهرا طباخی: افشای جزئیات پرونده کودک‌آزاری در یکی از مهدهای کودک تهران در منطقه 8، بار دیگر خاطرات حوادث تلخ بروز یافته در سال‌های گذشته را در اذهان عموم مردم زنده کرد. ماجرا از این قرار است که آذر ماه سال جاری مادر «ارشام»، کودک 3 ساله به دنبال گریه و بی‌تابی فرزندش وی را از مهدکودک به بیمارستان می‌رساند و پس از عکسبرداری تشخیص شکستگی ترقوه قطعی می‌شود. با حساسیت مادر  پیرامون چگونگی وقوع این اتفاق با حضور کارشناس بهزیستی، فیلم دوربین مهد بازبینی شده و مشخص می‌شود برخلاف ادعای مهد، رفتار خشن مربی مهدکودک علت مصدومیت کودک بوده نه درگیری کودکان!
با ورود نهادهای قضایی به پرونده، مشخص شد مربی یادشده مهدکودک به مدت یک ماه به صورت کارآموز به کار گرفته شده بود و مدرکی مبنی بر آموزش یا گزینش حرفه‌ای در کارنامه وی یافت نشده است.
این بار نیز متاسفانه فاجعه مرتبط با حوزه قوانین و نظارت است و پای بهزیستی به‌رغم مژده این سازمان مبنی بر صدور حکم قطعی مجرمیت «کارآموز کودک‌آزار» در پرونده گیر است!
  تلخ و تکرار شونده
این نخستین‌بار نیست که اخبار هولناکی از مهدهای کودک، جامعه ایرانی را شوک زده می‌کند و قطعا با ادامه روند فعلی آخرین مورد نیز نخواهد بود. اخبار منفی این حوزه در سالیان اخیر تاثیر عمیقی بر جامعه داشته است.
24 مهر94، ذکایی‌فر، مدیرکل کودک و نوجوان سازمان بهزیستی از شناسایی 100 مهدکودک غیرمجاز خبر داد! تیر93 انتشار فیلم کودک‌آزاری در مهدکودکی در اردبیل روح و روان ایرانیان را جریحه‌دار کرد، و اخباری دیگر از این دست. از اواخر دهه 80 تاکنون اخبار دستگیری اعضای باند بهاییان فعال در مهدهای کودک به صورت منظم ادامه داشته و همزمان نیز سازمان‌های حقوق بشری، حمایت از به اصطلاح «فعالان حقوق کودک» را افزایش داده‌اند.
  نظارت محدود
اینها تنها بخش کوچکی از ماجراهای چند سال اخیر در حوزه مهدهای کودک و سایر زیرمجموعه‌های بهزیستی است. البته بهزیستی هم بیکار نبوده، از الزام مهدهای کودک سه‌ستاره به نصب دوربین در اماکن نگهداری از کودکان تا اعلام شماره تلفن 123 برای جمع‌آوری اخبار و شکایات مردمی و استفاده از ظرفیت انجمن اولیا و مربیان برای نظارت بر مهدها از تلاش‌های این سازمان برای کاهش پرونده‌ها بوده است. اما گره کار کجاست که کماکان فردی بدون آموزش کافی و گزینش دقیق، تحت عنوان «کارآموز» در مهدکودکی سه‌ستاره در پایتخت زیر نظارت دوربین‌ها «کودک‌آزاری» می‌کند و کار به جاهای باریک می‌کشد؟ چرا به‌رغم اظهارنظر مکرر مسؤولان و قول پیگیری پرونده‌ها، باز هم به حجم اخبار بد افزوده می‌شود؟
  اشکالات ساختاری
در گزارش شورایعالی انقلاب فرهنگی از وضعیت حاکم بر مهدهای کودک 5 سرفصل آسیب‌شناسی شده است:
1- برنامه‌های نامتناسب با شئونات اسلامی اعم از رقص و موسیقی
2- اجرای فعالیت‌های فریبکارانه با رویکرد اقتصادی
3- استفاده از پرسنل ارزان و غیرحرفه‌ای
4- رواج الگوهای تربیتی سکولار طبق سرفصل‌های یونیسف و یونسکو در آموزش کودکان
5- ناکافی بودن سیستم‌های ارزیابی و گزینش و نظارتی
به نظر می‌رسد اصل ماجرا در غیرتخصصی بودن سازمان متولی امور مهدهای کودک خلاصه می‌شود. در حوزه صدور مجوز نیز کماکان مشکلات جدی وجود دارد. در ایران مراکزی مانند سمن‌‏ها (سازمان‌های مردم‌نهاد)، مؤسسات فرهنگی و خانه‏‌های کودک در زمینه تربیت و نگهداری کودکان زیر 7 سال فعالیت می‏کنند که مجوز خود را به واسطه توافقات صورت گرفته با بهزیستی، از نهادهایی نظیر سازمان تبلیغات اسلامی، سازمان محیط زیست، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و شهرداری دریافت کرده‌اند.
  آموزش یا تولید آسیب؟
درباره نهادهای صادرکننده مجوز جزئیات دقیقی در دست نیست اما به گفته برخی کارشناسان حدود 14 نهاد به مراکز با کارکرد مهدکودک مجوز می‌دهند. همچنین دستورالعمل‌های صدور مجوز و نظارتی نیز قدیمی و بیشتر متناظر بر شرایط فیزیکی مهدهاست و رویکرد دقیقی در بخش محتوای آموزشی و گزینش و آموزش تخصصی مربیان مشاهده نمی‌شود. چنین فضای مبهمی، زمینه فعالیت و ساختارسازی کسانی را فراهم کرده که با چارچوب‏های عرفی و تعالیم اسلامی همراه نیستند و نظارت حاکمیتی یکپارچه را نیز به واسطه ضعف ساختار بهزیستی به عنوان سازمانی با هدف بنیادین «پیگیری و مبارزه با آسیب‌های اجتماعی» عملا ناممکن کرده است.
 با این احتساب تطبیق اهداف آموزشی با دستورالعمل‌های سازمان‌های بین‌المللی خارجی اعم از یونیسف و یونسکو و خودمختاری نسبی مهدها در انتخاب روش‌های عملی و جذب و استخدام مربی از میان غیرمتخصصان کمتر آموزش‌دیده، عجیب نیست! پس تعدد متولیان و غیرتخصصی بودن نگاه بهزیستی به مقوله تربیت و آموزش کودک از مهم‌ترین مسائل در حوزه آسیب‌شناسی وضعیت نابسامان کنونی است.
حساسیت این مساله تا بدانجاست که مقام معظم رهبری در سال‌های اخیر در بیانات خود به آن اشارات مهمی داشته‌اند و «مهدهای کودک» را یکی از زمینه‌های «نفوذ» برشمردند ضمن اینکه اهمیت این موضوع در مفاد سیاست‌های کلی تحول در آموزش‌وپرورش نیز مورد توجه ایشان قرار گرفته به نحوی که مطابق تفسیر قانون اساسی و ابلاغ سیاست‌های کلی، مهدهای کودک و پیش‌دبستانی اموری حاکمیتی و با مسؤولیت وزارت آموزش‌وپرورش ارزیابی شده است.
  حساسیت غربی
بررسی تجربیات جهانی نشان می‌دهد در کشورهای پیشرو نظیر فرانسه و ایتالیا نیز در تربیت یک تا 3 سال نخست زندگی کودکان، نظام مشخص و قوانین سختگیرانه‌ای حاکم است. در این کشورها متولی صدور مجوز عمدتاً وزارت آموزش و نهادهای تابعه است. به عنوان نمونه در کانادا و آمریکا مقررات چنان سختگیرانه است که برای نگهداری خانگی بیش از ۵ کودک زیر 10 سال، کسب مجوز و گذراندن دوره‌های آموزشی و سلامت اخلاقی و روانی، اجباری است.
  طرح‌های ارزشمند
با اتکا به همین موارد مهم و مغفولات عملیاتی بود که شورایعالی انقلاب فرهنگی بدرستی به مساله ساماندهی آموزش کودکان ورود کرد و وجوه مختلف این امر را از منظر قانونی و اسناد بالادستی و همچنین وضعیت میدانی و واقعیت‌های موجود از طریق پژوهش‌ها و ارزیابی کارشناسی مورد بررسی قرار داد اما متاسفانه مطابق رویه چند سال اخیر هنوز طرح مهم ساماندهی وضعیت مهدهای کودک و انتقال حوزه تربیت مربی، آموزش و نظارت بر مهدهای کودک به زیرمجموعه وزارت آموزش‌وپرورش تعیین تکلیف نهایی نشده است.
این تعلل در شرایطی بروز یافته که در حال حاضر، از نظر سیاست‌های کلان تکلیف مشخص شده و تنها قدم باقیمانده حرکت به سمت تدوین و ارائه دستورالعمل‌های عملیاتی برای اجرای سیاست‌های مصوب با همکاری مشترک شورا و دولت است. این امر وظیفه شورایعالی انقلاب فرهنگی است که برای برون‌رفت از این فضای چالشی و رفع ابهامات، یکبار برای همیشه متولی تعلیم و تربیت پیش از دبستان را مشخص کند و کار کارشناسی آغاز شده را با موفقیت به پایان برساند. غیر از این اگر باشد مطابق رویه یک دهه اخیر، سازمان بهزیستی ناگزیر از عذرخواهی مکرر از محضر ملت است و دستگاه‌های امنیتی نیز باید در لیست 2 هزار مهدکودک غیرمجاز و 17 هزار مهد دارای مجوز به دنبال باندهای نفوذی بهاییان و مروجان مسائل غیراخلاقی و ضدفرهنگی بگردند و پدران و مادران ایرانی نیز با ناامیدی اخبار تلخ روزافزون در حوزه بسیار مهم نگهداری از کودکان را دنبال کنند.

گروه سیاسی: سفر پنجشنبه حسن روحانی به اهواز که چند هفته پس از آغاز بحران در خوزستان انجام شد، با حاشیه‌های بسیاری همراه شد. از پهن کردن فرش قرمز زیر پای روحانی روی زمین خاکی، تا اعتراض شدید نماینده اهواز به اظهارات ابتکار و مهم‌تر از همه اظهارات حسن روحانی در تشبیه وضعیت خوزستان به عذاب الهی و استدلال او درباره ریشه این عذاب، باعث شد سفری که قرار بود با خبرهای خوش برای مردم استان خوزستان همراه باشد، با حاشیه به پایان برسد.
به گزارش «وطن امروز»، همزمان با ورود روحانی به اهواز، اعتراضات مردم مقابل استانداری برای چندمین روز ادامه داشت. همزمان انتشار عکسی از روحانی در اهواز، در حالی که روی زمین خاکی برای او فرش قرمز پهن کرده بودند باعث شد در شبکه‌های اجتماعی اعتراضاتی نسبت به این حرکت رئیس‌جمهور ایجاد شود. به اعتقاد کاربران در حالی که مردم خوزستان سال‌هاست درگیر گردوغبار هستند، این اقدام رئیس دولت به عنوان رفتاری که نشان‌دهنده همدردی رئیس دولت با آنها باشد تلقی نخواهد شد.
اما اظهارات حسن روحانی در اهواز نیز قابل تامل بود.
روحانی در نشست مشترک کارگروه ملی مقابله با ریزگردها و شورای اداری که در استانداری خوزستان برگزار شد، با بیان اینکه هیچکس در این کشور نباید در دل مردم بذر یاس و هراس بپاشد، گفت: ما نگران نیستیم. ‌بله! مشکل داریم؛ هم مشکل طبیعی و هم مشکل غیرطبیعی اما ما در برابر توطئه دنیا در جنگ ایستادیم؛ در همین خوزستان،‌ همین خیبر و همین بدر.
وی گفت: درست است مشکلاتی داریم و در یک منطقه ممکن است باران و سیل یا ریزگرد مشکل ایجاد کند ولی مشکل را باید حل کنیم. همه باید این موضوع را احساس کنیم و ان‌شاءالله مشکل را حل می‌کنیم. اگر یکپارچه دست به دست هم دهیم، مشکلات قابل حل است. من از همه مسؤولان،‌ مردم و همه آنها که با بیان و عمل‌شان در این ایام کمک و یاری کرده‌اند، تشکر می‌کنم. رئیس‌جمهور با تاکید بر اینکه ما کار را ادامه می‌دهیم و مایوس و ناامید نیستیم، خاطرنشان کرد:‌ البته انسان وقتی می‌بیند بخشی از مردم دچار مشکل شده‌اند، ‌نگران و ناراحت می‌شود اما ریزگرد مال امروز، دیروز یا مختص ایران نیست بلکه تمام کشورهای جنوبی حوزه خلیج‌فارس با این پدیده درگیر هستند.
روحانی ‌گفت:‌ ‌در مجموع تلاش ما در این دولت بر این بوده است که تعداد روزهای پاک و سالم در همه استان‌هایی که با این مشکل مواجه هستند، بیشتر و تعداد روزهای مشکل‌دار کمتر شود و تقریبا آمارها در سال‌های 93 ، 94 و 95 همین مساله را نشان می‌دهد و شاید در خوزستان هم به همین صورت باشد که در مجموع تعداد روزهای سالم و پاک در یک سال افزایش یافته است اما روزهای سخت زیاد بوده است و پس از آن هم مشکلاتی که کمتر به آن فکر می‌شد، ضمیمه این مشکل شد.
رئیس‌جمهور افزود: ‌در واقع مشکل ریزگرد به مشکل برق و مشکل برق به مشکل آب تبدیل شد و همزمان مشکل ارتباطات هم اتفاق افتاد و همه این موارد، فضا را بسیار تنگ و سختی را مضاعف کرد. گاهی ساعت 10:30 یا 11 شب در همان ایام با آقای چیت‌چیان تماس می‌گرفتم که از اهواز چنین گزارش‌هایی رسیده است و شما چه اقداماتی کرده‌اید و ایشان هم به طور مداوم پیگیری می‌کردند. روحانی گفت: من از صدا و سیمای کشور و همه رسانه‌ها می‌خواهم یک مقایسه انجام دهند و ببینند آیا مشکل برق تنها در ایران وجود دارد یا دیگر مناطق دنیا هم با آن مواجه هستند؟ آیا مشکل گرد و خاک یا سیل تنها مختص ایران است یا در دیگر کشورهای دنیا نیز اتفاق می‌افتد؟ در هر حال ایران جزو 10 کشوری است که میزان بلایای طبیعی در آن فراوان است. وی عنوان کرد: ‌شما می‌گویید تنفس در اهواز بسیار سخت است، ‌درست می‌گویید؛ گاهی در تهران هم نفس کشیدن سخت می‌شود. اینجا ریزگرد و در تهران آلودگی حتی در زمستان نیز نفس کشیدن را سخت می‌کند. باید برویم و مشکل را حل کنیم. اگر در سال 95 نسبت به سال 94 یا در سال 94 نسبت به سال 93 تعداد روزهای پاک و سالم کمتر باشد، باید ببینیم علت آن چه بوده است اما اگر بهتر شده،‌ معلوم است که یک گام پیش رفته‌ایم ولی مشکل هنوز باقی است و باید حل شود.
به گزارش باشگاه خبرنگاران، روحانی با بیان اینکه مساله ریزگرد مساله پیچیده‌ای است که همه موارد مربوط به آن داخلی و در دست ما نیست، گفت: ‌البته ما باید همه توان خود را به کار گیریم و درباره کانون‌های خارجی نیز باید تلاش سیاسی خود را به طور پیگیر دنبال کنیم.
وی تصریح کرد:‌ برای حل این مشکل یک طرح این است که حقابه‌ها را بدهیم. حق را که ندهیم،‌ نتیجه این می‌شود. حقابه نیز جزو حقوق است، مانند حق رای که یک حق‌الناس است حقابه نیز ‌حق‌الطبیعه  و حق‌الارض و حق سرزمین است. طبیعت هم سنت خداست، آب و‌ هوا از قوانین و سنت‌های الهی هستند و اگر با طبیعت بجنگیم، طبیعت هم با ما می‌جنگد و اگر حق طبیعت را ندهیم از ما باز می‌ستاند.
روحانی با اشاره به مشکلات خشکسالی گفت‌: در برخی روایات آمده اگر معروف را زیر پا گذاشتید و منکر ترویج شد، عذاب الهی نازل می‌شود و برخی عذاب‌ها نیز همین است که ما می‌بینیم. منکر تنها دروغ نیست و معروف هم تنها نماز و روزه نیست بلکه هر کار زشت، نادرست و ناپسند منکر و هر کار شایسته و درست معروف است. اگر ما سرزمین را آباد و درختکاری را احیا کنیم نیز جزو معروف است.
وی با طرح این سوال که چه شد گرد و غبار در ایران و منطقه آغاز شد و آیا این پدیده یک روزه بوده است؟ تصریح کرد:‌ این ماجرا سال‌ها طول کشیده و قدم به قدم اشتباهات بشری و اقدامات ناحق، ما را به اینجا رسانده است. کشور ترکیه بخشی از آب دجله و فرات را گرفته و بخش عراقی هور را هم از ابتدا صدام خشک کرد و می‌خواست با افرادی که آنجا پناه گرفته بودند، بجنگد. بعد جنگ شد،‌ مشکلات بعدی پیش آمد و خشکسالی اتفاق افتاد. همه این موارد در طول 30، 40 سال دست به دست هم داده تا امروز به این نقطه رسیده‌ایم. وی تصریح کرد:‌ به مردم خوزستان می‌گویم دولت در کنار شما بوده و هست و وظیفه دارد از همه توان خود استفاده کند تا مشکلات خوزستان را به یاری خداوند متعال و کمک شما بکاهد و این کار خواهد شد کما اینکه قدم‌های خوبی برداشته شده است. روحانی ‌عنوان کرد: ‌قول ما به شما مردم خوزستان و هدیه این سفر به مردم مومن این استان،‌ این است که مشکلات آب و فاضلاب خوزستان را از 2 طریق دنبال کنیم، یکی از 2 راه صندوق توسعه ملی است و در غیر این صورت از طریق فاینانس مساله آب و فاضلاب را دنبال و حل می‌کنیم و قول می‌دهیم در یک زمان کوتاه این مشکل بزرگ حل و فصل شود.

نماینده اصلاح‌طلب مردم اهواز در مجلس در کارگروه ملی مقابله با ریزگردها با اعتراض شدید به ادعاهای معصومه ابتکار، رئیس سازمان محیط زیست گفت: چرا دروغ می‌گویی؟ کجای هور آب دارد که ما نمی‌بینیم؟! به گزارش فارس، علی ساری، نماینده مردم اهواز در مجلس در حاشیه جلسه شورای اداری در مخالفت با سخنان معصومه ابتکار، رئیس سازمان محیط‌زیست که مدعی بود تالاب‌های خوزستان در حال آبگیری بوده و مردم مشغول ماهیگیری در آن هستند، با صدای بلند ضمن اعتراض به این ادعاهای ابتکار از جا برخاست و با فریاد اظهار کرد: چرا دروغ می‌گویی؟ کجای هور آب دارد که ما نمی‌بینیم؟! کجا مردم خوزستان در حال ماهیگیری در تالاب‌ها و هورها هستند؟ وی گفت: سازمان محیط زیست باید پاسخگوی کم‌کاری‌ و بی‌توجهی‌های خود به پدیده گرد و غبار باشد. ساری در حالی که استاندار خوزستان و حسنوند، نماینده مردم اندیمشک در مجلس به دنبال ساکت کردن وی بودند، خاطرنشان کرد: خانواده من در نزدیکی هور زندگی می‌کند. کجای هور آب دارد که ما نمی‌بینیم؟!
 

محمدحسین  نظری: برای ابرویش که کاری نکردند هیچ، چشمش را هم کور کردند! این است هنر اهل «تدبیر». الغرض! ظاهر ماجرا این است که ماقبل توافق، بحران آب خوردن بود و می‌رفت که مردم از بی‌آبی تلف شوند. وانگهی! ندا آمد که این نیز همچون تحریم‌ها حل نشود الا به توافق با مجموعه 5 به علاوه یک ابرقدرت جهانی. اینکه همان وقت، صدر تا ذیل نظام متذکر شدیم تمام مسائل را نبندید بیخ ریش توافق، بماند. اینکه اندک زمانی بعد، اهل توافق، منتقدان توافق را کاسبان تحریم خواندند و جملگی را حواله به جهنم دادند هم بماند. و هم بماند رسوا شدن کاسبان واقعی تحریم و دست آخر آب بستن کدخدا به متن و روح توافق. همه اینها بماند و شرح خروار خروار دیگر خون دل که به وقتش سرریز خواهد کرد، لکن فی‌الحال نه با توافق کاری دارم و نه با آب خوردن. می‌خواهم حکایتی بگویم بس غریب‌تر از این قصه‌ها. حکایت جماعتی که به جای هوا، روز و شب خاک می‌خورند. قصه مظلومیت مردمانی که گاه جنگ از غیرت‌شان هیچ کم نگذاشتند، چنانکه جان دادند اما یک وجب از کارون و اروند را نه. می‌خواهم از مظلومیت خوزستان بگویم و از صفای دل مردمانش، از وارثان علم‌الهدی و جهان‌آرا، از اهواز و اندیمشک و از خرمشهر و آبادان. عزیزانی که در این سال‌های جنگ بیش از همه ما زحمت کشیدند و خون دل خوردند و بیش از همه ما حق آب و گل دارند از خاک وطن. اما در حالی که نفس کشیدن کمترین حق آدمی است، حتی این کمترین هم دریغ می‌شود از اهالی غیرتمند این سرزمین. و این همه، جای تاسف دارد.
من اما غبطه می‌خورم به احوال اینها! غبطه به غیرت این مردم که قطع آب و برق و گاز هم مانع آنها برای خلق حماسه 22 بهمن نشد و حتی قطع تنفس! حضور در صحنه در چنین شرایطی چه معنایی جز غیرت و شرافت اهالی خوزستان دارد؟ مگر این تجلی همان کلام امام(ره) نیست که «انقلاب ما، انقلاب مستضعفان و پابرهنگان است»؟ مانده‌ام با این سطح از آگاهی عمومی و با این شدت وفاداری به انقلاب، اصلا «آشتی ملی» چه محلی از اعراب دارد؟ آقایان قیاس به نفس می‌کنند.
اگرنه در این نزدیک به 40 سال کجا سراغ دارید قهر مردم را با نظام جمهوری اسلامی؟ مثلا هم امسال بود که عکسی از یک تابلونوشت راهپیمایی 22 بهمن در رسانه‌ها منتشر شد که «مسؤولان ذوق نکنند، ما به خاطر جمهوری اسلامی آمده‌ایم»، تمام حرف همین است، این یعنی حساب انقلاب از دولت و مسؤولان جداست و اگر گله‌ای هم هست با همین مسؤولان است. و این یعنی خط بطلان بر ادعای «آشتی ملی». باری! در چنین شرایطی قهر با مسؤولان و کارگزاران دور از انتظار نیست. قهر با مسؤولانی که برای مشکلات مردم جز وعده و وعید چیزی در چنته ندارند کمترین واکنش است. مسؤولانی که بر کرسی‌های ریاست‌شان آنچنان به خواب زمستانی فرو رفته‌اند که در حالی که خوزستان را خاک برده، آنها را خواب برده است.
مرفهان بی‌درد که حاضر نیستند لحظه‌ای از آب و هوای بالای شهر دل بکنند و به خود زحمت بدهند تا خوزستان بروند که دست‌کم برای ابراز همدردی از همان هوایی تنفس کنند که اهالی آن خطه در آن نفس می‌کشند. و وای به حال مسؤولانی که با رای ملت صاحب قدرت می‌شوند و آنگاه به جای خدمت بر ملت ظلم روا می‌دارند.
و شما مسؤول محترم! اکنون که کلاه عقلانیت بر سر و حقوق نجومی در جیب دارید، باید به خدمت شما عرض کنم عده‌ای در جنوب کشور شرایط سختی دارند. اگر نمی‌دانید حتی می‌توانم این را هم عرض کنم که آن عده در جنوب کشور ایرانی هستند و منطقه‌ای که در آن ساکن هستند جزو خاک ایران است. گفتن این نکته هم خالی از لطف نیست که رفع مشکلات این هم‌میهنان عزیز وظیفه شما مسؤولان محترم است. امروز جای خالی آن تدبیری که 4 سال وعده‌اش را داده‌اید بشدت حس می‌شود، تدبیری که نه در عرصه بین‌المللی محقق شد و نه در عرصه اقتصادی. وضع آب و خاک هم همین است که می‌بینید. پس کجاست این «تدبیر» و «امید»؟ نهایت تدبیر شما همین شطحیاتی است که هر از چند گاهی افاضه می‌فرمایید؟ اینکه «مردم خوزستان باید با گرد و غبار کنار بیایند» یا «مردم خوزستان جنگ را تحمل کردند، گردوغبار را هم تحمل خواهند کرد»؟ پس نقش شما به عنوان دولت چیست؟ شما چه تلاشی کردید برای حذف این ریزگردها؟ فردا که دمای هوا در اهواز به 50 درجه برسد، این حجم از گرد و غبار چه بر سر این مردم خواهد آورد؟ آقایان! روا نیست این همه بی‌توجهی در قبال این همه صبر و تحمل مردم. کاش به جای شرکت در پارتی‌های مختلط بین‌المللی خود را به اهواز برسانید تا شاید حضورتان برای آن مردم دلگرمی باشد.

چندی پیش در دیدار صمیمانه برخی نویسندگان با رهبر انقلاب، ایشان فرمودند: اگر کتاب «وقتی مهتاب گم شد» را بخوانید، ده‌ها غزل از آن می‌توان سرود. پنجشنبه‌شب و در دیدار شاعران آیینی با رهبر انقلاب، مرتضی امیری‌اسفندقه به فصل نهم این کتاب با عنوان «مهتاب، مین، من» اشاره کرد و شعری را که برگرفته از نام و محتوای  این فصل بود قرائت کرد. او این شعر را به راوی این کتاب، جانباز علی خوش‌لفظ تقدیم کرد. شعر امیری‌اسفندقه را در زیر می‌خوانیم.
چون گل معطریم، مهتاب و مین و من
نشکفته پرپریم، مهتاب و مین و من
شرح جنون ما مقدور عقل نیست
یک چیز دیگریم، مهتاب و مین و من
سرتا به پا دلیم در بارگاه عشق
باغ صنوبریم، مهتاب و مین و من
شمعیم و روشن است تکلیف راه ما
راز منوریم، مهتاب و مین و من
میدان عاشقی تسلیم ترس نیست
از مرگ می‌بریم، مهتاب و مین و من
بیگانه نیستیم با خلق و خوی هم
با هم برادریم، مهتاب و مین و من
تکثیر می‌شویم در انفجار نور
آیینه‌پروریم، مهتاب و مین و من
چون باد رد شدیم از سیم خاردار
آن سوی معبریم، مهتاب و مین و من
بر گرد بام دوست پرواز می‌کنیم
عین کبوتریم، مهتاب و مین و من
بال فرشتگان برشانه‌های ماست
از آسمان سریم، مهتاب و مین و من
مهتاب و مین و من بی‌بال می‌پریم
بی‌بال می‌پریم، مهتاب و مین و من
در جذبه کلام یک جمله والسلام
مجذوب رهبریم، مهتاب و مین و من
پس از شعرخوانی امیری‌اسفندقه، رهبر انقلاب با اشاره به بیت «چون باد رد شدیم از سیم خاردار/ آن سوی معبریم، مهتاب و مین و من» به نقل از علی خوش‌لفظ به جمله‌ای از دوست، همکار و فرمانده او شهید چیت‌سازیان اشاره می‌کنند که می‌گفت: اگر می‌خواهید از این سیم‌های خاردار عبور کنید اول باید از سیم خاردار نفس خودتان عبور کرده باشید. اگر توانستید از سیم‌های خاردار نفس خودتان عبور کنید آن وقت می‌توانید از این سیم خاردارها هم عبور کنید.
راهکار شهادت
رهبر انقلاب سپس به تشریح این جمله و آن بیت پرداختند و فرمودند: مهم‌تر از عبور از سیم خاردار دشمن‌نهاده، سیم خاردار نفس انسان است که انسان به ظاهر آن را دشمن هم نمی‌داند و دوست هم می‌داند. عمده این است. باید این را تامین کرد. رهبر انقلاب سپس با توصیه به اهالی شعر برای خواندن کتاب‌های دفاع‌مقدس فرمودند: برادرانی که اهل شعر و ذوق و هنر هستید این کتاب‌ها را بخوانید. این هنر بزرگ مجاهدت فی سبیل‌الله و عشق به شهادت را در این کتاب‌ها مزمزه کنید. شماها خیلی بهتر از دیگران معنایی که در این کتاب‌ها هست را می‌توانید بفهمید. نگاه کنید. ایشان با اشاره به گفتاری از همسر شهید چیت‌سازیان ادامه دادند: همسر شهید چیت‌سازیان می‌گفت در آخرین باری که به منزل آمد، با وجود اینکه مردی با صلابت و قدرتمند و فرمانده‌ای قوی بود اما شبی نشسته بود و مدام اشک می‌ریخت و گریه می‌کرد. گفتم چرا گریه می‌کنی؟ او گفت فلانی را خواب دیدم- منظور معاون شهید است که پیش از او به شهادت رسیده بود و هر دو نیروهای اطلاعات- عملیات بودند که بلدچی یگان‌ها می‌شدند؛ قبلا می‌رفتند راه‌ها را پیدا می‌کردند، باز می‌کردند تا اینکه یگان‌ها بتوانند حرکت کنند- در خواب دستش را گرفتم و گفتم باید به من بگویی؛ ما این همه رفتیم با هم راه را باز کردیم و راهکار پیدا کردیم، راهکار این قضیه (شهادت) چیست؟ این را به من بگو، چرا من شهید نمی‌شوم؟ او نگاهی به من کرد و گفت: راهکارش اشک است، اشک!
 

جانشین رئیس سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از کشف  شبکه فساد بانکی با بدهی 10 هزار میلیارد تومانی خبر داد.  سردار حسین نجات در نخستین یادواره 39 شهید سازمان اطلاعات سپاه در استان بوشهر گفت:  امروز اطلاعات سپاه است که با مفاسد اقتصادی برخورد می‌کند، بتازگی ۳ شبکه بزرگ بانکی که یکی ۳۶۰۰ میلیارد تومان بدهکار بانکی است، شناسایی و دستگیر شدند. سردار نجات افزود: فرد دیگری که دستگیر شده، ۴ هزار میلیارد تومان به سیستم بانکی کشور بدهکار است و همه را با رشوه  و رانت دادن فاسد کرده و توانسته این وام‌ها را بگیرد و با این فرد برخورد شد. وی افزود: این شبکه‌ها با پرداخت رانت به برخی مسؤولان و از راه غیرقانونی موفق به گرفتن این میزان وام از بانک‌ها شده‌ و توانسته‌اند با هزاران میلیارد تومان از پول ملت، برای خود کارخانه درست کنند.  وی در ارتباط با ارمغان امنیتی برجام گفت: امنیت ایران حتی اگر حاصل برجام باشد، این برجام نیز در سایه اقتدار جمهوری اسلامی ایران حاصل شده است.  نجات اضافه کرد: علت اینکه آمریکا اصرار به مذاکره با ایران داشت، در سایه این بود که آنها پس از 10 سال تحریم علیه جمهوری اسلامی راه به جایی نبردند و فهمیدند اگر مذاکره صورت نگیرد، شاید درصد غنی‌سازی اورانیوم در ایران از 20 درصد به 90 درصد نیز برسد.