|
اظهارات حسن روحانی در اهواز درباره نتیجه ترک «معروف» و ترویج «منکر»
این گرد و غبارعذابالهی است
گروه سیاسی: سفر پنجشنبه حسن روحانی به اهواز که چند هفته پس از آغاز بحران در خوزستان انجام شد، با حاشیههای بسیاری همراه شد. از پهن کردن فرش قرمز زیر پای روحانی روی زمین خاکی، تا اعتراض شدید نماینده اهواز به اظهارات ابتکار و مهمتر از همه اظهارات حسن روحانی در تشبیه وضعیت خوزستان به عذاب الهی و استدلال او درباره ریشه این عذاب، باعث شد سفری که قرار بود با خبرهای خوش برای مردم استان خوزستان همراه باشد، با حاشیه به پایان برسد. ارسال به دوستان
اخبار
شروع آسفالت راههای روستایی در گلستان ارسال به دوستان
اخبار
احداث سومین پارک بانوان در کرمان ارسال به دوستان
اهواز در غبار!
محمدحسین نظری: برای ابرویش که کاری نکردند هیچ، چشمش را هم کور کردند! این است هنر اهل «تدبیر». الغرض! ظاهر ماجرا این است که ماقبل توافق، بحران آب خوردن بود و میرفت که مردم از بیآبی تلف شوند. وانگهی! ندا آمد که این نیز همچون تحریمها حل نشود الا به توافق با مجموعه 5 به علاوه یک ابرقدرت جهانی. اینکه همان وقت، صدر تا ذیل نظام متذکر شدیم تمام مسائل را نبندید بیخ ریش توافق، بماند. اینکه اندک زمانی بعد، اهل توافق، منتقدان توافق را کاسبان تحریم خواندند و جملگی را حواله به جهنم دادند هم بماند. و هم بماند رسوا شدن کاسبان واقعی تحریم و دست آخر آب بستن کدخدا به متن و روح توافق. همه اینها بماند و شرح خروار خروار دیگر خون دل که به وقتش سرریز خواهد کرد، لکن فیالحال نه با توافق کاری دارم و نه با آب خوردن. میخواهم حکایتی بگویم بس غریبتر از این قصهها. حکایت جماعتی که به جای هوا، روز و شب خاک میخورند. قصه مظلومیت مردمانی که گاه جنگ از غیرتشان هیچ کم نگذاشتند، چنانکه جان دادند اما یک وجب از کارون و اروند را نه. میخواهم از مظلومیت خوزستان بگویم و از صفای دل مردمانش، از وارثان علمالهدی و جهانآرا، از اهواز و اندیمشک و از خرمشهر و آبادان. عزیزانی که در این سالهای جنگ بیش از همه ما زحمت کشیدند و خون دل خوردند و بیش از همه ما حق آب و گل دارند از خاک وطن. اما در حالی که نفس کشیدن کمترین حق آدمی است، حتی این کمترین هم دریغ میشود از اهالی غیرتمند این سرزمین. و این همه، جای تاسف دارد. ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|