حسن روحانی می‌گوید وعده‌هایی که به مردم داده محقق شده و او به همین خاطر شرمنده مردم نیست. وی در عین حال روز گذشته از صدا و سیما به خاطر انتشار گزارشاتی درباره وضعیت نامساعد معیشتی انتقاد کرد. روحانی گفت خودش دیده است در یکی از بخش‌های خبری، خبرنگار صدا و سیما سراغ یک قصابی رفته و از قصاب درباره دلایل گرانی گوشت پرسیده است.  به گزارش «وطن امروز»، روحانی که در مجمع ملی سلامت سخن می‌گفت، همچنین بار دیگر به انتقاد از دولت‌های گذشته پرداخت و گفت دولت او در بخش سلامت بسیار بهتر عمل کرده است. وی البته به بهانه موضوع سلامت به مقوله مزاحمت خیابانی برای بانوان اشاره کرد و همچنین از برخی راننده‌هایی که بوق می‌زنند انتقاد کرد. روحانی در ادامه گفت مسکن محل آرامش افراد است البته اشاره‌ای به این موضوع نکرد که با آغاز به کار دولت او هزاران نفر از مردم ایران به دلیل سیاست‌های ناکارآمد دولت وی نتوانسته‌اند مسکن‌مهر خود را دریافت کنند. از دیگر اظهارات روحانی می‌توان به انتقادات مکرر او از عده‌ای که مشخص نیست چه کسانی هستند اشاره کرد. یکی از رویه‌های ثابت حسن روحانی طرح مسائلی عجیب است که او خود آنها را به نقل از منتقدان مطرح می‌کند و سپس در قالب جواب، آنها را مورد تمسخر قرار می‌دهد. به عبارتی وی در سخنرانی‌هایش حرف‌هایی عجیب را به نقل از عده‌ای مجهول بیان می‌کند؛ آنگاه آنها را مورد تمسخر قرار می‌دهد! یکی دیگر از نکات جالب در سخنرانی حسن روحانی، ادعای وی درباره قبیح بودن ورزش در حوزه‌ها بود. او ادعا کرد در حوزه‌ها هر کسی ورزش می‌کرد مورد انتقاد قرار می‌گرفت! این در حالی است که ورزش از توصیه‌های اکید بزرگان دین بوده است و از بدو تاسیس حوزه‌های علمیه نیز علما، روحانیون و طلاب جوان را نسبت به انجام ورزش و سلامت جسمی توصیه کرده‌اند و اساسا یکی از دلایل طول عمر علمای بزرگ دین نیز رعایت همین مسائل بوده است! به هر حال، این سخنرانی عجیب حسن روحانی دیروز در نخستین مجمع ملی سلامت انجام شد. او در این سخنرانی با اشاره به عواملی که در سلامت انسان تاثیرگذارند، گفت: مسکن، عامل سلامت انسان است؛ مسکن یعنی محل سکونت، یعنی محل آرامش، هر مشکلی که بیرون از خانه داریم وقتی به خانه نزدیک می‌شویم قلب‌مان آرام می‌شود. سلامت از مسکن، غذا و هوا شروع می‌شود. روحانی افزود: اگر خانم ما یا خواهران ما در خیابان و پیاده‌رو راه بروند و آزار کلامی ببینند این حرف در ذهن آنها اثر می‌گذارد و باعث می‌شود سلامت آنها از بین برود. به گزارش خبرگزاری‌ها، وی عنوان کرد: برخی‌ها گاز ماشین‌شان به بوق وصل است و مدام بوق می‌زنند، اینها سلامت انسان را از بین می‌برد. رئیس قوه مجریه در راستای انتقادات از منتقدان مجهول، با بیان اینکه سلامت یک دنیای وسیع دارد، گفت: اگر از تعامل‌مان با جهان بگوییم بعضی‌ها بدشان می‌آید، برخی فقط از تقابل خوش‌شان می‌آید. نمی‌دانم تقابل برای آنها چه چیزی دارد البته تقابل با جهان برای بعضی‌ها نان آورده است. روحانی افزود: وقتی شما با جهان تعامل ندارید مجبورید از کود و سم غیراستاندارد استفاده کنید؛ اصلا عده‌ای از کشورها ساخته شده‌اند برای تحریمی ‌ها و اگر تحریم نباشد دکان آنها برچیده می‌شود. او با بیان اینکه اگر برگردم به ابتدای سال‌های 91 و 92 بعضی‌ها ناراحت می‌شوند، گفت: چراکه آمار و ارقام خیلی مشعشع و درخشان است! اگر از آن زمان بگویی، به ما می‌گویند چرا به قبل از این دولت رفته‌اید و چه‌کار دارید به قبل از این دولت؟ آن وقتی که آن دولت بود و می‌خواستیم انتقاد کنیم، می‌گفتند انتقاد نکنید؛ چراکه دولت تضعیف می‌شود. گفتیم چشم، امروز که آن دولت رفته و می‌خواهیم انتقاد کنیم می‌گویند آن‌که رفته، آن را رها کنید، پس ما به آن زمان برنمی‌گردیم. روحانی در ادامه با انتقاد از صداوسیما و به‌صورت خنده و کنایه گفت:‌ نمی‌دانم چرا صداوسیما از خدمات دولت در بخش سلامت نمی‌گوید؟ اگر گوشت در کشور 2 روز گران شود این موضوع تبدیل به خبر یک و رسمی تلویزیون خواهد شد. خودم دیدم در بخش خبری، اولین خبری که پخش شده سراغ قصابی رفتند و گفتند چرا گوشت گران شده است؟ این اظهارات روحانی در حالی است که وزیر بهداشت و مسؤولان بخش سلامت از رکورد‌داران مسؤولان دولتی در پخش‌های تلویزیونی هستند و تریبون‌های یکطرفه‌ای از سوی صدا و سیما در اختیار آنها قرار می‌گیرد که با انتقاد افکار عمومی نیز مواجه شده است. از سوی دیگر اینکه رئیس‌جمهور از پخش مشکلات و گرانی از رسانه ملی گلایه دارد، نشان‌دهنده نگاه او نسبت به مقوله معیشت مردم است. اظهارات عجیب روحانی درباره حوزه هم قابل تامل است. او با بیان اینکه بخش بزرگی از سلامت، بخش فرهنگ است، اظهار داشت:‌ اسلام فرهنگ بسیار وسیعی در حوزه سبک زندگی دارد. برخی فکر می‌کنند ورزش تشریفات است. در قدیم اگر کسی در حجره‌اش هنگام صبح ورزش می‌کرد، به او می‌گفتند تقوایش خیلی کم است یا اگر یک طلبه در اتاقش می‌خواست ورزش کند از دین خارج می‌شد؛ در حالتی دیگر اگر کاری خیلی ساده هم می‌خواست انجام دهد می‌گفتند فلانی دنبال زندگی لوکس است، اینکه عالم نمی‌شود، دود چراغ باید خورد. برخی فکر می‌کنند ورزش از اضافات زندگی است، در همین مدرسه بدترین و بی‌ارزش‌ترین زنگ، زنگ ورزش بود. ما باید از مدرسه اهمیت ورزش را مطرح کنیم. وقتی ورزش بی‌ارزش شود، در سنین بالا هزار بیماری سراغ انسان می‌آید.

عبدالله عبداللهی: داشتن یک «محاسبه» دقیق از وضعیت خود و طرف مقابل و «ارزیابی» صحیح از «گزینه‌»های او، مهم‌ترین و نخستین پیش‌شرط برای اتخاذ یک سیاست اصولی در مقابل حریف است. دولت آمریکا در دوران ترامپ، بویژه با توجه به جنس سیاست‌ورزی و مواضع به ظاهر عجیب و غریب او به محلی برای تامل تبدیل شده و همگان در پی آنند تصور و پیش‌بینی درست و روشنی از وضعیت آینده خود با ترامپ داشته باشند. این مساله بویژه درباره ایران جدی‌تر است؛ ایران بعد از انقلاب اسلامی به مهم‌ترین مخالف سیاست‌های آمریکا تبدیل شده و مواضع آن را در حوزه‌های گوناگون به چالش کشیده است. نحوه مواجهه با مساله ایران، بلااستثنا جزو اموری است که هر کاندیدای انتخابات در آمریکا علی‌القاعده باید برای آن برنامه داشته باشد و در کمپین‌های انتخاباتی به آن اشاره کند.
در داخل ایران نیز به دلیل جهت‌گیری‌های مختلف میان برخی گروه‌های سیاسی، افکار عمومی میان 3 تصویر از آمریکا در رفت‌وآمد بوده است. «فرشته‌ نجات»، «غول جنگ‌طلب» و «دشمن با گزینه‌های محدود» تصاویری است که از رژیم ایالات متحده در ایران ارائه شده است، با این توضیح که 2 تصویر اول (فرشته‌ نجات و غول جنگ‌طلب) به‌رغم تفاوت
180 درجه‌ای در ظاهر اما متناوبا توسط یک جریان واحد- غربگرایان در ایران- تبلیغ ‌شده است. کلید اینجاست که خروجی هر دو یکی است؛ آمریکا چه فرشته‌ نجات باشد و چه غول جنگ‌طلب، راهکاری که از دیدگاه اینان باید در قبال آن اتخاذ کرد واحد است: تنش‌زدایی با کوتاه آمدن از مواضع.
با این حال تصویر سوم از آمریکا می‌گوید این رژیم به‌رغم دشمنی تمام‌قد با جمهوری اسلامی ایران، محدودیت‌های مهمی در گزینه‌هایش دارد، لذا باید با محاسبه‌ای صحیح از محدودیت‌ها و مزیت‌های او سیاست‌گذاری کرد.
مهم‌ترین مساله‌ای که در این میان باید حل کرد، نسبت آمریکا و گزینه نظامی و پاسخ به این پرسش است که آیا گزینه نظامی یک گزینه واقعی برای آمریکا علیه ایران است؟
به‌رغم بهره‌گیری‌های روانی از عبارت تکرارشونده «همه‌گزینه‌ها روی میز است»، این رژیم چه در دوران اوباما و چه در دولت ترامپ، هیچ‌گاه گزینه نظامی را در دستور کار نداشته و ندارد. موضوع مهم‌تر این است که دلیل آن، نه ادب و شرف دولتمردان آمریکا، بلکه «عدم توانایی» آنها برای بهره‌گیری از چنین گزینه‌ای است. اساساً اوباما (رئیس‌جمهور سابق آمریکا) و جان کری، وزیر خارجه او بارها تاکید کرده‌اند علت رو آوردن به مذاکره و توافق با ایران در موضوع هسته‌ای آن بود که اولاً هیچ گزینه نظامی واقعی برای توقف ایران وجود نداشت و ثانیاً اگر توافقی صورت نمی‌گرفت، همان حربه‌ تحریم‌ها هم فرومی‌پاشید!
باراک اوباما در گفت‌وگوی مشهور خود با کانال 2 تلویزیون رژیم صهیونیستی که بعد از توافق برجام انجام شد، در پاسخ به سوالات چالشی مجری مبنی بر اینکه چرا به جای توافق با ایران گزینه‌ نظامی را دنبال نکرده است، تاکید می‌کند «هیچ گزینه نظامی واقعی برای متوقف کردن ایران وجود ندارد»(There Is No Military Option To Stop Iran).
جان‌کری نیز در جلسه پرسش و پاسخ با خبرنگاران که بلافاصله بعد از توافق ژنو در نوامبر 2013 برگزار شد، می‌گوید: «اگر با ایران مذاکره و بر سر موضوع هسته‌ای توافق نمی‌کردیم ائتلاف ما علیه ایران کاملاً تضعیف و رژیم فعلی تحریم‌های ایران نیز شکسته می‌شد!»
در دولت فعلی آمریکا نیز ترامپ 18 بهمن امسال در گفت‌وگو با «بیل اورایلی»، کارشناس شبکه فاکس‌نیوز آمریکا و در پاسخ به سوالی راجع به تحرکات نظامی علیه ایران رسماً تاکید می‌کند «من هرگز درباره اقدامات نظامی حرف نمی‌زنم».
ترامپ اساساً با مخالفت سرسختانه علیه هزینه‌های سرسام‌آور جنگ‌طلبی‌های دولت آمریکا در منطقه خاورمیانه توانست سرمایه‌ اجتماعی مناسبی برای خود در این کشور فراهم آورد. او گفته است دولت پیشین آمریکا میلیاردها دلار برای  جنگ در خاورمیانه هزینه کرده، در هیچ‌کدام هم پیروز نشده و در عوض بدهی‌های کلانی برای آمریکا رقم زده و این کشور را در برخی امور به کشوری جهان سومی تبدیل کرده است!
«ژوزف دانفورد»، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا نیز که اخیراً در اندیشکده بروکینگز حضور یافته و به تشریح راهبردهای آمریکا در قبال دشمنانش پرداخته، ضمن دسته‌بندی ایران، روسیه، چین و کره‌شمالی به عنوان گروه 4 و معرفی آنها به عنوان مهم‌ترین دولت‌هایی که آمریکا باید نگران‌شان باشد، می‌گوید: «البته بسیار اهمیت دارد که بگویم منظور ما این نبود که تلویحاً بگوییم می‌خواهیم با این کشورها بجنگیم».
تعیین تکلیف گزینه نظامی، سوال مهم‌تری را پیش ‌رو قرار می‌دهد و آن اینکه استراتژی آمریکا برای مواجهه با ایران در دوران ترامپ چه خواهد بود؟ و تعبیر
«Iran On Notice»(ایران زیر نظر) «مایکل فلین»، مشاور سابق امنیت ملی ترامپ درباره ایران را چطور می‌توان ارزیابی کرد؟
طی هفته‌های اخیر جریان سیاسی متمایل به دولت فعلی در ایران و جریده‌های وابسته به آن تلاش قابل توجهی کرده‌اند با شکل‌دهی به یک دوقطبی جنگ- صلح و تثبیت صورتبندی لویاتانی(غول‌آسا) و دیوانه‌وار از دولت جدید آمریکا به افکار عمومی، بگویند اگر دولتی با گرایش‌های دیگر و رویکردی متفاوت در سیاست خارجی در ایران بر مسند بنشیند درگیری حتمی خواهد بود.
اما مراجعه به جلسه بسیار مهمی که اخیرا (16 فوریه) در کنگره آمریکا برگزار شده، اطلاعات بسیار روشنی از نقشه راه آمریکا درباره ایران در دوران ترامپ به دست می‌دهد.
«اسکات مودل» (Scott Modell)، رئیس اجرایی شرکت راپیدان‌گروپ که به زبان فارسی مسلط است و سال‌ها در بخش عملیات ویژه سازمان سیا فعالیت می‌کرده و
خاورمیانه- بویژه افغانستان- یکی از اصلی‌ترین محل‌های ماموریت وی بوده است، اخیراً با حضور در مجلس استماع کنگره آمریکا مقاله‌ای ارائه کرده که از آن می‌توان به نقشه راه آمریکا در دوران جدید علیه ایران تعبیر کرد.
در این سند که با عنوان «ایران زیر نظر؛ آینده سیاست آمریکا نسبت به ایران» ارائه شده، چند نکته بسیار مهم وجود دارد؛ یکی از مهم‌ترین نکات آن است که موضوع نظامی به طور کامل در حاشیه و عملاً گزینه‌ای به محاق رفته است و در یکی ـ دو خطی که به آن اشاره می‌شود نیز نه به‌عنوان اقدام اولیه و تهاجمی علیه ایران، بلکه تقریباً به عنوان توصیه‌هایی برای روز مبادا با ایران مطرح شده است.
با این حال این متن مملو است از توصیه‌هایی که به آمریکا پیشنهاد می‌دهد از ریز و درشت مسائل سیاسی و اقتصادی و اجتماعی در ایران برای تضعیف و ساقط کردن نظام جمهوری اسلامی در ایران بهره‌برداری کند(جنگ نرم و هوشمند). مودل در بخش ابتدایی آن به دولت آمریکا توصیه‌های مهمی برای اورهال (تعمیرات اساسی) رسانه‌هایی مانند صدای آمریکا و رادیو فردا ارائه و تاکید می‌کند دستگاه‌های تبلیغاتی وابسته به سیاست‌های آمریکا باید اصلاح‌طلبان را در ایران تقویت کنند!
جالب‌تر آنکه مودل بهره‌برداری از برخی معضلات اقتصادی و اجتماعی در ایران را در مرکز توصیه‌های راهبردی خود به دولت آمریکا قرار داده است؛ او تاکید می‌کند از گروه‌هایی مانند معلمان و گروه‌های کم‌درآمد در ایران تا اعتراضات صنفی در کارخانه‌ها و کارگاه‌ها تا مسائل قومیت‌ها در ایران و... باید حداکثر بهره‌برداری را انجام داد و در این میان حتی از بهره‌برداری امنیتی از معضل آلودگی هوای تهران نیز نباید غافل شد!
بنابراین به‌رغم آنکه یک گروه سیاسی در ایران بسیار علاقه‌مند است با برساختن دوقطبی جنگ- صلح، روی کار آمدن دولتی متفاوت با گرایش‌های دولت فعلی در ایران را مناسب‌ترین مسیر برای ترامپ برای پیاده‌سازی ایده‌های جنگ‌افروزانه او علیه ایران معرفی کند اما رجوع به اسناد و مطالبات قابل اتکای ارائه شده در نهادهای موثر و اندیشکده‌های آمریکا حاکی از آن است که هیچ فرصتی بهتر از تداوم مسیر فعلی در ناکارآمدی دولت ایران در حوزه اقتصاد برای ترامپ وجود ندارد تا ایده «Iran on notice» او عملیاتی شود!

گروه اجتماعی: نماینده اهواز در مجلس نهم درباره اظهارات رئیس‌جمهور مبنی بر «عذاب الهی» دانستن گردوغبار خوزستان و اینکه اگر منکر ترویج شد، عذاب نازل می‌شود، گفت: منکر واقعی، دچار شدن انسان به خودشیفتگی است؛ منکر واقعی، عمل نکردن به وعده‌ها و داشتن روحیه تکبر است.
به گزارش تسنیم، ناصر سودانی درباره حضور حسن روحانی در استان گردوغبار گرفته خوزستان و سخنان وی مبنی بر اینکه «مشکلات پیش آمده برای این استان، عذاب الهی است» اظهار کرد: آقای روحانی بهتر است قدری واقع‌بین و حقیقت‌گرا باشد و از این نوع فرافکنی‌هایی که اتخاذ کرده پرهیز کند، چرا که مردم خوزستان به طور دردمندانه در انتظار درمان هستند. وی ادامه داد: مردم خوزستان منتظر نصیحت‌های اخلاقی که پاره‌ای از آنها به خود آقای رئیس‌جمهور بازخواهد گشت نیستند؛ چه‌بسا که خود آقای روحانی بحق باید مورد نصیحت قرار گیرد. نماینده مردم اهواز در مجلس نهم تصریح کرد: آقای روحانی موضوع ترک نهی از منکر را مطرح کرده‌اند که باید گفت منکر واقعی زمانی است که انسان دچار خودشیفتگی ‌شود و کار کوچک را بزرگ شمارد.
عمل نکردن به وعده‌ها؛ منکر واقعی
سودانی خاطرنشان کرد: منکر واقعی، عمل نکردن به وعده‌ها و داشتن روحیه تکبر است بنابراین کسانی که این سخنان را مطرح می‌کنند باید دقت لازم را داشته باشند؛ به نظر می‌رسد آقای روحانی بیشتر از خوزستانی‌ها نیازمند نصیحت است و مردم این صحبت‌ها را برنمی‌تابند. وی ادامه داد: منشأ اصلی فرافکنی‌های صورت گرفته، ندانم‌کاری‌ها، اهمال‌کاری‌ها و عدم انجام وظیفه بوده و بهتر است موضوعی را که حل آن در زمین امکانپذیر است بر دوش طبیعت یا خداوند نیندازیم؛ این صحبت‌های رئیس‌جمهور در شأن یک مقام مسؤول نیست.
مردم خواهان علاج هستند نه نصیحت
همچنین عضو کمیسیون انرژی مجلس نهم خاطرنشان کرد: به طور حتم، حل مشکلات به وسیله انسان‌های مسؤول امکانپذیر است و عذاب الهی خواندن معضلاتی همچون گردوغبار، نوعی فریبکاری و تحقیر مردم محسوب می‌شود؛ صحبت‌های اخیر آقای روحانی نوعی توهین به مردم است، چرا که مردم این استان از کشورمان به جای نصیحت، خواهان علاج دردهای پیش‌ آمده هستند. سودانی با برشمردن برخی ریشه‌های معضلات پیش‌ آمده، اظهار کرد: اگر در سال‌های گذشته فریاد برمی‌آوردیم که خشکاندن تالاب‌ها برای نفت عمل نادرستی محسوب می‌شود، به سبب همین معضلات امروزی بوده است؛ نباید تالاب‌ها برای نفت خشکانده شود، چرا که نفت باید در خدمت انسان باشد نه آنکه زندگی و سلامت  انسان‌ها برای به دست آوردن نفت دچار مشکل شود.
خشکیده شدن تالاب‌ها
وی خاطرنشان کرد: متاسفانه تالاب‌هایی را که میادین نفتی در آن وجود دارد خشکانده‌اند و این خشکیده شدن تالاب‌ها، موجب ایجاد کانون‌های گردوغبار و خاک شده که یکی از دلایل معضلات اهواز به حساب می‌آید. نماینده مردم اهواز در مجلس نهم افزود: یکی دیگر از معضلات پدید آمده بحث انتقال آب کارون و رودخانه‌های این استان بوده که باید جلوی این کار غیرعلمی گرفته شود و ممانعت از تخریب طبیعت صورت گیرد. سودانی تصریح کرد: آقای روحانی موضوع جنگ با طبیعت را مطرح کرده در حالی که انتقال آب و خشکاندن تالاب‌ها نوعی جنگ با طبیعت بوده که از سوی مسؤولان امر انجام گرفته است. وی تاکید کرد: مردم از صحبت‌های توخالی، تبلیغاتی و انتخاباتی به ستوه آمده‌اند و خواهان درمان واقعی معضلات و مشکلات ناشی از گردوغبار هستند. نماینده مردم خوزستان در مجلس نهم خواستار توجه ویژه به تالاب‌ها، رودخانه‌ها و کشاورزی استان خوزستان شد و بر رسیدگی به وضعیت آب شرب استان خوزستان تاکید کرد. سودانی درباره صحبت‌های مطرح شده رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست مبنی بر اینکه هورالعظیم آبگیری شده و مردم در حال ماهیگری هستند، گفت: به نظر می‌رسد یک برکه محدود و ناچیزی را نشان خانم ابتکار داده‌اند که تصور کرده تالاب هور‌العظیم است. وی یک برکه را به جای تالاب دیده اما این محل تالاب هورالعظیم نیست! وی با بیان اینکه باید برای کاهش گردوغبار به برنامه‌های بین‌المللی در کنار برنامه‌ریزی‌های داخلی پرداخت، اظهار کرد: یکی از شعارهای روحانی در موضوع سیاست خارجی بوده و بهتر است رئیس‌جمهور دستگاه‌های بین‌المللی را قانع کند که کشورهایی همچون عربستان در زمینه گردوغبار همکاری و همراهی داشته باشند. عضو کمیسیون انرژی مجلس نهم تاکید کرد: باید همه همسایگان در رابطه با کاهش گردوغبار همراهی داشته باشند و امیدواریم با برنامه‌ریزی‌های مناسب در سطح داخلی و بین‌المللی شاهد رفع این معضل باشیم. گفتنی است، حسن روحانی، رئیس‌جمهور روز پنجشنبه در نشست مشترک کارگروه ملی مقابله با ریزگردها در شورای اداری خوزستان، مشکلات خوزستان را به «عذاب الهی» نسبت داد و گفت‌: در برخی روایات آمده اگر معروف را زیر پا گذاشتید و منکر ترویج شد، عذاب الهی نازل می‌شود. اظهارات روحانی درباره مرتبط دانستن مشکلات و بحران موجود در خوزستان به عذاب الهی در حالی است که رئیس‌جمهور از تهران به خوزستان رفته بود تا به بحران رسیدگی کرده و از نزدیک در جریان امور قرار گیرد.
اظهارات رئیس‌جمهور در شأن مردم خوزستان نبود
علاوه بر این رئیس کمیته فرهنگی شورای شهر تهران درباره اظهارات رئیس‌جمهور گفت: اینکه مقام اول اجرایی کشور بین مردم زخم‌خورده خوزستان به جای التیام آلام آنها و گلایه‌شان از مسؤولان، دم از منکر و معروف بزند، در شأن این مردم نیست.
به گزارش «وطن امروز»، مجتبی شاکری در تذکر پیش از دستور خود در جلسه شورای شهر تهران، از مساجد و سراهای محله به عنوان 2 نهاد فرهنگی در شهر یاد کرد که اگرچه در کارکرد چندان قابل مقایسه نیستند اما از قابلیت و کارایی زیادی در حوزه فرهنگی برخوردار هستند و افزود: طی بازدیدهایی که از محله‌های مختلف داشته‌ام، شهروندان پیشنهاد کرده‌اند اکنون که شهرداری تهران قول ساخت 400 مسجد را داده است اما چنانچه به هر دلیل نتوانست به آن عمل کند، در مجاورت 354 سرای محله شهر از طریق تهاتر یا تملک با مشارکت مردم نسبت به احداث مساجدی در مقیاس محله اقدام کند. وی خاطرنشان کرد: در این صورت هم مساجد که معمولا از نظر امکانات فرهنگی در مضیغه هستند می‌توانند از ظرفیت‌های سرای محله استفاده کنند و هم سراهای محله می‌توانند با تکیه بر معنویت جاری در مساجد، از معرض تهاجم فرهنگی به دور باشند و هر دو نهاد از این همجواری و هم‌افزایی منتفع شوند.
جملات رئیس‌جمهور را نپسندیدم
شاکری در بخش دیگر اظهاراتش با اشاره به اینکه رئیس‌جمهور 29 آذرماه منشور حقوق شهروندی را که محتوای آن سرشار از تکریم شهروندان بود، ابلاغ کرد، افزود: با این حال بنده جملاتی را که رئیس‌جمهور در سفر به خوزستان خطاب به مردم این استان به کار برد، نپسندیدم. اینکه مقام اول اجرایی کشور بین مردم زخم‌خورده خوزستان به جای التیام آلام آنها و گلایه‌شان از مسؤولان، دم از منکر و معروف بزند، در شأن این مردم نیست بلکه سنجیده‌تر این است که مدیران اجرایی را نسبت به وظایف خودشان تنبه دهد.
 

گروه اقتصادی: جمعی از سپرده‌گذاران موسسه کاسپین که انتظارشان برای دریافت پول‌شان از این موسسه وارد چهارمین ماه شده برای حل مشکلات‌شان به رئیس‌جمهور نامه نوشتند. به گزارش  «وطن‌امروز»، سرگردانی سپرده‌گذاران موجب شده برای مسؤولان کشور نامه بنویسند و از آنها کمک بخواهند.  موسسه اعتباری کاسپین مجوز خود را اسفند سال گذشته دریافت کرده اما حدود 4 ماه است حساب بسیاری از سپرده‌گذاران بلوکه شده و پولی پرداخت نمی‌شود. کارشناسان اعتقاد دارند وقتی موسسه‌ای که مجوز بانک مرکزی داشته، از دادن پول مردم خودداری کند قطعا اعتماد عمومی به نظام بانکی کاهش خواهد یافت و دیگر نمی‌توان به بانک‌ها و موسسات اعتباری بزرگ هم اعتماد کرد. در این باره خبرگزاری تسنیم گزارش داده اخیرا مقامات بانک مرکزی از قصور توسط هیات‌مدیره موسسه کاسپین بویژه مدیرعامل و رئیس هیات مدیره آن صحبت به میان آورده‌اند که نقشی موثر در نابسامانی اوضاع دارند؛ همین موضوع باعث شد این انتظار در میان سپرده‌گذاران ایجاد شود که این دو نفر در مجمع عمومی عادی موسسه که به طور فوق‌العاده پنجشنبه گذشته 5 اسفند ماه برگزار شده بود، عزل شوند تا شاید گرهی از مشکل کاسپین باز شود. اما اطلاعیه رسمی که در سایت موسسه درج شده نشان می‌دهد «از آنجا که دستور جلسه اصلاح ترکیب هیأت مدیره بود و نظر به اینکه صلاحیت داوطلبان برای عضویت در هیأت مدیره به صورت کامل به تایید بانک مرکزی نرسیده بود و شرایط هیأت مدیره کامل نشده است تصمیم بر آن شد، موضوع انتخاب اعضای هیأت مدیره از دستور جلسه خارج شود». سپرده‌گذاران عدم تاییدیه بانک مرکزی برای گزینه‌های جدید ریاست موسسه کاسپین را دال بر وجود نداشتن اراده جدی این بانک برای حل مشکل‌شان می‌دانند و در تازه‌ترین تجمع خود اعلام کرده‌اند چرا بانک مرکزی تاییدیه اعضای نامزد در هیات‌مدیره را به مجمع فوق‌الذکر ارسال نکرده است!
البته عدم ارسال تاییدیه اعضای نامزد در هیات‌مدیره موسسه کاسپین را نمی‌توان به معنای بی‌توجهی بانک مرکزی به وضعیت این موسسه دانست چراکه این احتمال وجود دارد که اعضای معرفی شده به بانک مرکزی صلاحیت لازم را از دید مقام ناظر نداشته باشند. طولانی شدن فرآیند رسیدگی به وضعیت موسسه کاسپین و عدم بازگشت وجوه سپرده‌گذاران موجب شده این افراد نامه‌ای به رئیس‌جمهور نوشته و خواستار ورود دولت به این ماجرا شوند. در بخشی از این نامه آمده است: ریاست محترم دولت تدبیر و امید خواستیم بگوییم برای کلید شما تدبیری اندیشیده نشد و قفلی از قفل مشکلات مردم باز نشد. ریاست محترم دولت تدبیر و امید خواستیم بگوییم ته ذره امید مردم برای زندگی بهتر و شرافتمندانه را با بی‌تفاوتی‌تان به آنها در دل‌ها خشکاندید.  ریاست محترم دولت تدبیر و امید خواستیم بگوییم... ولی می‌دانیم که همه چیز را می‌دانید... نیازی به گفتن نیست... .
نکته‌ای که موسسه کاسپین را از داستان سایر موسسات غیرمجاز جدا می‌کند، مجوزی است که بانک مرکزی در 27 اسفندماه سال1394برای این موسسه صادر نموده و نام آن موسسه را در لیست موسسات مجاز در سایت بانک مرکزی و آن هم بدون لحاظ هیچگونه قید و شرطی آورده است.
از همین رو مردم سپرده‌گذار و گرفتار در مواجهه با عدم پاسخگویی مسؤولان نسبت به وضعیت‌شان خود را در یک تله سازمان‌یافته از سوی بانک مرکزی و مسؤولان کاسپین می‌بینند، این گروه از مردم خود را فریب‌خوردگان مجوز بانک مرکزی می‌نامند، چرا که آنان احساس می‌کنند بانک مرکزی دولت تدبیر و امید علاوه بر ایجاد ضرر مالی، به اعتمادشان به بانک مرکزی  نیز توهین می‌کند و فارغ از آنکه باید عذر این گناه را برعهده بگیرد بلکه با مغالطه و بازی با کلمات و فرافکنی صرفا در حال خرید زمان است نه حل سریع مشکلات. پرسش مهمی که اکنون بسیاری از سپرده‌گذاران این موسسه را که از تجمیع تعاونی‌های اعتبار منحله قبلی بویژه تعاونی اعتبار فرشتگان به‌عنوان بزرگ‌ترین مجموعه و با حدود یک‌میلیون و 400 هزار سپرده‌گذار در سراسر کشور شکل گرفته، درگیر خود کرده این است که باید بر پایه اساسنامه مصوب شورای پول و اعتبار تعاونی بزرگ فرشتگان در این موسسه تجمیع می‌شد و اصولا مسائل قبلی آن تعاونی‌های اعتبار و از جمله ادغام آنها با کاسپین از مسؤولیت‌های قبلی بانک مرکزی بوده و از جمله مسائل داخلی هیات‌مدیره موسسه کاسپین بوده و نباید بهانه‌ای جهت عدم پاسخگویی به مردم و مسدود شدن سپرده‌های آنها باشد. چرایی دلیل صدور مجوز بانک مرکزی برای کاسپین و تجمیع تعاونی‌های منحله قبلی از جمله فرشتگان با فرض بحران مالی و دچار کسری و زیان، خود از بی‌تدبیری بزرگ بانک مرکزی است و نقش سوءمدیریت در بانک مرکزی و معاونت نظارت آن به عنوان بالاترین نهاد حاکمیتی ناظر و صادرکننده مجوز را مضاعف می‌کند در حالی که مستندات نشان می‌دهد قبل از تجمیع، صورت‌های مالی فرشتگان با تراز مثبت حسابرسی شده و به اطلاع و تایید قبلی بانک مرکزی و سازمان بورس جهت پذیره‌نویسی رسیده است!
مردم سپرده‌گذار در این موسسه مالی مجاز بسیار نگران هستند از آنکه مسؤولان بانک مرکزی بخواهند نسخه موسسات غیرمجاز قبلی همانند ثامن‌الحجج یا میزان را برای پرداخت سپرده‌های مردم نزد این موسسه مجاز تحت عناوینی همانند کسری و زیان بعضی از تعاونی‌های اعتبار منحله قبل - تشکیل‌دهنده کاسپین - اجرایی نمایند که البته این به نوبه خود پدیده‌ای جدید در تاریخ بانکداری کشور و همچنین باعث سلب اعتماد عمومی به مجوزهای صادره بانک مرکزی خواهد بود! مردم در سراسر کشور از بی‌اعتنایی به مشکل حدود 2 میلیون سپرده‌گذار گرفتار در این بی‌تدبیری بزرگ متولیان بانکی و پولی کشور  گلایه دارند و هر از گاهی با تجمع و تحصن در نقاط مختلف سعی می‌کنند صدای خود را به گوش مسؤولان دولتی بویژه شخص رئیس‌جمهور برسانند اما دریغ از پاسخی مسؤولان؛ هر چند بعضا مسؤولان بانک مرکزی با فرار رو به جلو مانند دیگر حوادث رخ داده در کشور این مشکل را به غیر از خود مربوط می‌دانند.

گروه سیاسی:  با وجود تاکید قوه قضائیه، دولت حضور مدیران دارای تابعیت مضاعف را رد کرده است. این در حالی است که اعضای هیات تحقیق و تفحص از تابعیت مضاعف، گرین‌کارت و اقامت مدیران و مسؤولان ارشد کشور، جزئیات جدیدی را از حضور مدیران 2 و 3 تابعیتی دولتی در گفت‌وگو با «وطن امروز» در میان گذاشتند. سیدحسین نقوی‌حسینی، عضو هیات تحقیق و تفحص مجلس از مدیران دوتابعیتی، گفته گزارش‌های موثقی به دستش رسیده که نشان می‌دهد مدیر یکی از سازمان‌های داخلی تابعیت دوگانه و نماینده ایران در یک نهاد بین‌المللی تابعیت سه‌گانه دارد. به گزارش «وطن امروز» اظهارات نقوی‌حسینی در حالی است که چند روز پیش حجت‌الاسلام والمسلمین محمدجعفر منتظری، دادستان کل کشور در واکنش به اظهارات محمود علوی درباره عدم حضور مدیران دوتابعیتی در دولت، اعلام کرده بود فهرست بیش از 10 تن از مدیران دارای تابعیت دوگانه را به همراه موسسات و مراکزی که شاغل هستند در نامه‌ای طبقه‌بندی شده به وزارت اطلاعات فرستاده است. او از وزارت اطلاعات خواست این فهرست را بخوبی بررسی کند، زیرا اینگونه افراد معمولا موضوع را کتمان می‌کنند و دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی هستند که باید آن را بررسی کنند.  بر اساس این گزارش، چند روز پس از اعلام خبر ارسال فهرست دوتابعیتی‌ها به وزارت اطلاعات در شرایطی که انتظار می‌رفت دولت این موضوع را بررسی کند و سپس به رد یا تایید آن بپردازد، حسینعلی امیری، معاون پارلمانی رئیس‌جمهور اساسا موضوع حضور مدیران دوتابعیتی در دولت را رد کرد. معاون پارلمانی رئیس‌جمهور با اشاره به موضوعات مطرح شده درباره وجود مدیران دوتابعیتی در دولت، گفت: من قاطعانه اعلام می‌کنم در دولت هیچ مدیر دوتابعیتی وجود ندارد، البته دادستان کل کشور اخیرا نامه‌ای به وزیر اطلاعات درباره مدیران دوتابعیتی نوشتند که قطعا در آینده وزیر اطلاعات پاسخ این نامه را می‌دهد ولی به طور حتم هیچ مدیر دوتابعیتی در دولت وجود ندارد. معاون پارلمانی رئیس‌جمهور در پاسخ به سوالی درباره وجود برداشت متفاوت از مساله دوتابعیتی ها در دستگاه‌های مختلف،  ادامه داد: تابعیت یک مفهوم حقوقی بوده و کاملا مشخص است و این مساله، موضوعی نیست که بگوییم افراد و نهادها برداشت‌های متفاوتی از آن داشته باشند اما دیده شده برخی‌ مساله اقامت را با موضوع تابعیت و گرین‌کارت را با موضوع اقامت اشتباه می گیرند و این فرض‌ها وجود دارد. وی درباره نگرانی‌های دادستان کل کشور درباره مساله دوتابعیتی ها در دولت، گفت: نمی‌توانم نیت و رویکرد افراد را درباره این مساله بخوانم اما قطعا مساله‌ای به نام مدیران دوتابعیتی در دولت وجود ندارد. امیری تصریح کرد: اخیرا یکی از نمایندگان مجلس موضوع وجود مدیران دوتابعیتی را در صحن علنی مجلس مطرح کرد و ما نامه‌ای به رئیس مجلس نوشتیم و رسما اعلام کردیم هیچ مدیر دوتابعیتی در دولت وجود ندارد. معاون پارلمانی رئیس‌جمهور ادامه داد: من پیش از تدوین و ارسال نامه یادشده با دقت وضعیت مدیران و مسؤولان دولت را بررسی کردم و به صورت جداگانه افراد مورد رسیدگی قرار گرفتند و رویکرد قاطعانه امروز ما نیز نشأت گرفته از بررسی جدی ما است. اظهارات معاون پارلمانی رئیس‌جمهور با واکنش نمایندگان مجلس شورای اسلامی همراه شد. سیدحسین نقوی‌حسینی، عضو هیات تحقیق و تفحص از مدیران دوتابعیتی در گفت‌وگو با «وطن امروز» به این موضوع واکنش نشان داد و گفت گزارش‌هایی در دست دارد که نشان می‌دهد 2 مدیر دوتابعیتی همچنان در دولت مشغول به کارند. وی گفت: در حقوق بین‌الملل داشتن تابعیت مضاعف امری مذموم است و کشورها در قوانین وضع شده تلاش می‌کنند تابعیت خود را حفظ کنند و فرد دوتابعیتی نداشته باشند. وی با بیان اینکه به دلیل مذمت داشتن تابعیت دوم، افراد تابعیت دوم‌شان را  آشکار نمی‌کنند، افزود: ممکن است برخی تجار و متخصصان تابعیت دوم یا گرین‌کارت و... داشته باشند که قطعا این افراد مدنظر مجلس نیستند بلکه مجلس دنبال افرادی است که در سمت‌های حساس یا در مراجع تصمیم‌گیری دولتی حضور پیدا می‌کنند. سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس کشف تابعیت دوگانه به دلیل عدم اعلام آن را سخت دانست و تصریح کرد: به دلیل عدم اعلام تابعیت دوگانه از سوی افراد، کشف تابعیت دوگانه کمی سخت است لذا اگر بنده به عنوان نماینده مجلس ادعا کنم افرادی را در سمت‌ها و جایگاه‌های حساس حکومتی و دولتی می‌شناسم که دارای تابعیت مضاعف هستند، حتما بر اساس اسناد و مدارک دقیق  خودم این حرف را می‌زنم. نقوی‌حسینی ادامه داد: به بنده گزارش داده‌اند یکی از نمایندگان ایران در سازمان های
خارجی به جای تابعیت دوگانه، تابعیت سه‌گانه دارد! علاوه بر ایشان، مسؤول یک سازمان نیز تابعیت دوگانه دارد و در حال حاضر خانواده‌اش در خارج از کشور زندگی می‌کنند. وی با اشاره به اظهارنظر وزیر اطلاعات مبنی بر اینکه هر کسی بین مدیران، تصمیم‌گیرها و متصدیان امور حکومتی فردی دارای تابعیت دوگانه می‌شناسد، معرفی کند، گفت: دادستان کل کشور اخیرا لیستی از افرادی را که دارای تابعیت دوگانه بودند به وزارت اطلاعات ارائه داد. این موضع وزارت اطلاعات، کاملا منطقی و صحیح است اما اینکه ادعا شود در میان مدیران و متصدیان، دوتابعیتی اصلا نداریم، درست نیست، زیرا کسانی که دارای تابعیت دوم هستند، آن را اعلام نمی‌کنند بنابراین هر آن احتمال دارد در پست‌های مدیریتی افراد دوتابعیتی حضور داشته باشند. عضو هیات تحقیق و تفحص از مدیران دوتابعیتی ادامه داد: کسانی که اطلاع و اسناد از مدیران دوتابعیتی دارند، اطلاعات خود را به وزارت اطلاعات بدهند تا با دقت  بیشتر بررسی شود. اگر پس از بررسی‌ها وزارت اطلاعات به کسی نرسید که تابعیت دوگانه دارد، آن را اعلام کند ولی اینکه ادعا کنیم در میان مدیران دولتی دوتابعیتی نداریم این درست نیست، چون ما همه ابعاد را بررسی نکردیم و شاید هنوز افراد با تابعیت مضاعف وجود داشته باشند. در همین راستا، حسینعلی حاجی‌دلیگانی، عضو هیات تحقیق و تفحص از مدیران دوتابعیتی در گفت‌وگو با «وطن امروز» درباره آخرین وضعیت تحقیق و تفحص مجلس از مدیران دارای تابعیت مضاعف گفت: روند تحقیق و تفحص از دوتابعیتی‌ها در حال انجام است اما به  استناد قانون در حال حاضر نمی‌توانیم اطلاعاتی از روند این پرونده و محتویات آن را رسانه‌ای کنیم. باید گزارش ما نهایی شود تا بتوان آن را به صحن و ملت ایران ارائه کرد. وی درباره اظهارات وزیر اطلاعات پیرامون عدم حضور حتی یک مدیر دوتابعیتی در بدنه دولت گفت: در پایان کار اعلام خواهیم کرد پرونده مدیران دوتابعیتی به چه صورتی است. عضو هیات تحقیق و تفحص از مدیران دوتابعیتی با اشاره به ارائه این طرح در مجلس نهم گفت: در مجلس قبلی نیز بر اساس استعلاماتی که آن زمان صورت گرفته بود، به آمارهای بسیار تکان‌دهنده‌ای درباره مدیرانی که تابعیت مضاعف داشتند، برخوردیم. استعلام مجلس نشان می‌داد آمار دوتابعیتی‌ها بسیار زیاد است. این آمارها را نیروی انتظامی و وزارت اطلاعات و سایر نهادهای ذی‌ربط همچون اداره گذرنامه و... به مجلس ارائه کرده بودند. پس از این هم بود که در مجلس بنده و برخی دیگر از نمایندگان طرح تحقیق و تفحص از مدیران دوتابعیتی را ارائه کردیم. این طرح در صحن علنی نیز مطرح شد و مورد استقبال قرار گرفت اما رئیس مجلس شورای اسلامی گفتند فرصت و هزینه برای اجرای این تفحص نیست و بر همین اساس نیز آن را کنار گذاشتند. حاجی‌دلیگانی با بیان اینکه طبق قانون نمی‌توانیم شهروند دوتابعیتی داشته باشیم، تصریح کرد: پذیرش تابعیت یک کشور دیگر بدین معناست که آن فرد تابعیت ایران را از دست داده است. وی با بیان اینکه در تحقیق و تفحص مجلس دهم از دوتابعیتی‌ها، آمار کسانی که گرین‌کارت دارند نیز بیان شده است، گفت: پس از ارائه نتایج تحقیق و تفحص در صحن علنی مجلس، درباره ادامه این پروسه و اینکه این اسامی به قوه قضائیه ارجاع شود، تصمیم‌گیری خواهد شد.
 

۲۳ تشکل دانشجویی با صدور نامه‌ای به رئیس فراکسیون امید تاکید کردند: طرح این فراکسیون درباره امنیت سخنرانی‌ها بازگشت به استبداد قرون وسطایی است. در بخشی از این نامه خطاب به محمدرضا عارف آمده است: آیا با خود اندیشیده‌اید با تصویب این طرح چه بلایی بر سر دانشجویان و تشکل‌های دانشجویی و از آن بالاتر بر سر آزادی بیان که یکی از بزرگ‌ترین دستاوردهای انقلاب اسلامی مردم ایران است خواهید آورد؟ آیا قرار است همانطور که دولت اصلاحات شورای شهر اول تهران را منحل کرد و ساقط کردن نهادی برآمده از رای مردم را برای نخستین‌بار در تاریخ جمهوری اسلامی به نام خود ثبت کرد، فراکسیون امید هم می خواهد بازگشت به دیکتاتوری و استبداد قرون‌وسطایی را به نام خود ثبت کند؟ در بخش دیگری از این نامه، تشکل‌های دانشجویی خطاب به عارف تاکید کردند: اگر شما و همکاران‌تان معتقدید افراد تنها به دلیل «جلب توجه» در یک مراسم مستحق 6 ماه بازداشت و زندان هستند، چطور است که وقتی صحبت از کسانی می‌شود که 8 ماه با برافروختن آتش فتنه 88 کشور را به لبه پرتگاه کشاندند و در توهین به تمام مقدسات این ملت کم نگذاشتند، اعتقاد به تسامح و چشم‌پوشی دارید و حرف از آشتی ملی می‌زنید؟ با منطق طرح دوفوریتی‌تان، فتنه‌گران 88 مستحق چه کیفری خواهند بود؟
 

گروه فرهنگ و هنر: ناگفته‌های یکی از پیچیده‌ترین پرونده‌های اطلاعاتی جمهوری اسلامی در قالب موشن کمیک، چندروزی است به شکل مینی‌سریال به طور روزانه از شبکه اجتماعی اوج قابل دریافت است. به گزارش «وطن امروز»، این سبک تولید اثر و قالب توزیع یکی از تازه‌ترین روش‌هایی است که توانسته در مدت کوتاه مخاطبان فراوانی را نیز به دست آورد.  هر چند این نخستین‌بار است که یک سریال با فرم موشن کمیک به طور اختصاصی در تلگرام منتشر می‌شود ولی برگ برنده این مینی‌سریال علاوه بر فرم قابل قبول فنی آن، اطلاعات طبقه‌بندی‌شده‌ای است که برای نخستین‌بار به انتشار عمومی رسیده و از این منظر می‌تواند ابعاد جدیدی از پیچیدگی‌های این پرونده مهم اطلاعاتی جمهوری اسلامی را که تمام دستگاه‌های امنیتی کشور اعم از وزارت اطلاعات، سازمان حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و... درگیر آن بودند به معرض نمایش بگذارد. این مینی‌سریال که براساس واقعیت تولید شده به قلم حسین بهزاد نوشته شده که پیش از این با کتاب «همپای صاعقه» مورد تمجید رهبر انقلاب قرار گرفته بود و ایشان تقریظی بر کتاب نوشته بودند. وحید چالاک، تهیه‌کننده «آخرین پرواز کرکس» است که پیش از این تجربه تهیه‌کنندگی بازی‌های رایانه‌ای و... را نیز داشته است، با او به گفت‌وگو نشستیم تا از ابعاد تولید «آخرین پرواز کرکس» بگوید.
***
 گویا بنا بود آخرین پرواز  کرکس به سریال تبدیل شود، چه طور شد که امروز شاهد کمیک موشن آن هستیم؟
عمدتا پروژه‌های عظیم در دنیا با کمیک شروع می‌شوند اما ما در ایران برعکس هستیم، اول کارهای بزرگ را انجام می‌دهیم بعد آن را در جامعه محک می‌زنیم که چقدر از این اثر استقبال می‌شود و آیا امکان ادامه آن وجود دارد یا خیر. اما کمیک همواره قدم‌های اولیه یک کار بزرگ است، کمیک بوک، کمیک موشن، کمیک‌اَپ و... به ترتیب تولید می‌شوند و به این دلیل که گستره وسیعی دارند بخش زیادی از جامعه با آن ارتباط برقرار می‌کنند، بعد از تمام این مراحل و زمانی که موفقیت قصه اثبات شد، آن وقت کلید تولید پروژه بزرگ و پرهزینه خودشان را می‌زنند. ما دقیقا با این توجیه رفتیم که قرار است این قصه تبدیل به یک سریال بزرگ شود اما قبلش نیاز به کار کمیک است و بعد باید سرمایه‌گذاری روی پروژه‌های عظیم صورت بگیرد اما الان نمی‌دانم دقیقا چه اتفاقی افتاده است و آیا قرار است این روند ادامه پیدا کند یا خیر.
 چهره‌ها چقدر به واقعیت نزدیک است؟
غیر از یکی، دو شخصیت، تقریبا هیچ کدام چهره واقعی‌شان بازنمایی نشده است. آقای شوشتری و ریگی‌ها چهره واقعی دارند و بقیه شخصیت‌ها براساس طراحی داخلی خودمان بود.
 طراحان کمیک‌ها ایرانی بودند؟
بله! همه بچه‌ها ایرانی و دوستان ما بودند.
 ماجرای حضور مل گیبسون در اثر سریالی و همچنین ویرایش فیلمنامه توسط اطرافیان اولیور استون تا چه حد واقعی بود؟
فیلمنامه این داستان را چند وقت پیش برای بازبینی به چند شخصیت خارجی داده بودند که آقای اولیور استون هم در میان آنها بوده است. آنچه ما در جریان بودیم این بود که یک فیلمنامه‌نویس آمریکایی قصه سینمایی آن را نوشته بود و خبری از نوشتن قصه سریالی آن توسط خارجی‌ها نبود. قصه آنها بسیار جذاب و دراماتیک بود اما چون ما بنا داشتیم کمیک را به صورت سریال منتشر کنیم از فیلمنامه سریال که خالقان ایرانی داشت استفاده کردیم. هر چند چون قصه‌نویسی برای کمیک متفاوت از سریال است ما با وفاداری به اصل داستان، متن نسخه مربوط به کمیک را آماده کردیم. راوی محور بودن، میزان و نوع دیالوگ‌ها، ریتم قصه و... در کمیک متفاوت از سریال است.
 شخصیت عبدالستار در این داستان واقعی بود؟ یعنی همان عبدالستار ریگی معروف است؟
بله! شخصیت عبدالستار چه از لحاظ طراحی چهره و چه از جهت وجود خارجی همان عبدالستار معروف است. درباره طراحی چهره‌اش ما تحقیقات فراوانی انجام دادیم، تمام تصاویر آرشیوی که دوستان به دست ما رساندند و جست‌وجو در اینترنت که هم شامل تصاویر می‌شد و هم ویدئو‌هایی که بسیار دلخراش و عذاب‌آور بود. من در خاطرم هست که تصاویر آنقدر دلخراش بود که بچه‌های ما هنگام طراحی شخصیت بسیار اذیت شدند. مردم تعداد بسیاری از این ویدئوهای سر بریدن و سایر اقدامات گروه ریگی را دیده‌اند. البته سعی کردیم جنس خشونتش را تعدیل کنیم تا اثر، مخاطبان را خیلی آزار ندهد. درباره شخصیت عبدالمالک هم ما بسیار تلاش کردیم تا ابعاد وجودی او را درک کنیم و به نظرم شخصیت او بسیار به واقعیتش نزدیک شده است.
 این اثر چه تعداد عوامل را درگیر خودش کرده بود و کار چقدر طول کشید؟
عوامل این کار حدود 16 نفر بودند، تولید آن بسیار سنگین بود زیرا ما مجبور شدیم چند بار ویرایش انجام دهیم تا به این اثر نهایی برسیم و سعی داشتیم تمام استانداردهای جهانی کمیک را رعایت کنیم تا بتوانیم از این اثر محصولات مختلفی را خارج کنیم؛ با این اتفاق بناست ما کمیک بوک را به صورت کتاب و کمیک‌اَپ را به صورت نرم‌افزار منتشر کنیم و کمیک موشن هم به این صورتی که مشاهده می‌کنید تولید شده و از طریق مجراهای مختلف منتشر می‌شود.
 پخش تلگرامی سریال پیش از این سابقه‌ای نداشته است، بازخوردی از این اتفاق داشته‌اید؟
این قصه از جذابیت‌های بسیاری برخوردار است. داستان شدیدا اکشن است و در هر قسمت اتفاقات جدیدی می‌افتد. علاوه بر داستان بسیار خوب، این شکل از ارائه در فضای مجازی پیش از این سابقه نداشته و از آنجا که بناست این اثر یک پروژه بزرگی را در صنعت سریال رقم بزند به نظرم اتفاق بسیار خوبی خواهد افتاد. استقبال از این پروژه کمیک هم بسیار خوب بوده است.
  در انتشار اطلاعات طبقه‌بندی شده محدودیتی نداشتید؟
تقریبا همان اطلاعاتی که در اختیار آقای بهزاد قرار داده بودند،  به ما نیز همان‌ها ارائه شده بود ولی خب! چون ما فیلمنامه سریال را در اختیار داشتیم تصمیم گرفتیم به همان فیلمنامه بسنده کنیم. صرفا برای اینکه حس و حال خودمان را به آن شرایط نزدیک کنیم به اطلاعات و اسناد و تصاویر و ویدئوهایی که از سوی وزارت اطلاعات  در اختیارمان گذاشته شده بود مراجعه می‌کردیم.
 سخن خاص دیگری دارید؟
دوست داریم این اتفاق در ایران خیلی بیشتر شود. چون در دنیا این قاعده است که ابتدا انواع محصولات کمیک تولید می‌شود و سپس به تولید عظیم سینمایی و سریالی می‌رسد و این جذابیت خاص خودش را دارد و اقشار زیادی در ایران هستند که به این فرم علاقه‌مندند.
 

نیما علیپور: عدم دعوت از بازیکنان ملی‌پوش تیم فوتبال پرسپولیس در اردوی پیش از دیدار ایران مقابل تیم‌های قطر و چین، فدراسیون فوتبال ایران و کارلوس کی‌روش را در وضعیتی قرار می‌دهد که برای نخستین‌بار موجبات اخراج این مربی پرتغالی را فراهم خواهد کرد و گویا این‌بار بنای سازش از طرف مسؤولان ارشد فدراسیون فوتبال و ورزش کشور با این مربی پرتغالی وجود ندارد. فوتبال ایران طی چند روز آینده یکی از حساس‌ترین مقاطع زمانی خود را پشت سر خواهد گذاشت، تا جایی که شاید سرنوشت ادامه همکاری کی‌روش با تیم‌ملی فوتبال ایران مشخص شود. بارها و بارها چالش ادامه یا قطع همکاری این مربی پرتغالی با تیم‌ملی فوتبال ایران طی چند ساله اخیر دامن فدراسیون فوتبال ایران را گرفته است اما هربار تا کارد به استخوان رسیده به هر نحوی از این جدایی جلوگیری شده است، هرچند گویا این‌بار منافع کی‌روش با منافع ملی در تضاد است و کوتاه نیامدنش در ماجرای درگیری‌اش با برانکو به ضرر خودش و تیم‌ملی فوتبال ایران تمام خواهد شد. کی‌روش لجباز و یکدنده این‌بار هم به عذرخواهی شفاهی برانکو راضی نشده و صریحا اعلام کرده سرمربی تیم فوتبال پرسپولیس باید به صورت رسمی از او عذرخواهی کند اما برانکو همین بیانیه اخیر را که در جهت تلطیف فضای موجود بین او و کی‌روش بود نیز با اکراه و تحت فشار صادر کرده است و به هیچ وجه قصد ندارد بیش از این کوتاه بیاید.
کی‌روش بر لبه پرتگاه
بر هیچ‌کس پوشیده نیست که شروع‌کننده تنش بین برانکو و کی‌روش، مربی کروات سرخپوشان بود و جملات تند او هنگام پرواز تیم‌ملی به امارات برای برپایی اردویی 10 روزه، فوتبال ایران را در شرایط نامناسبی قرار داد. «باخت ایران به سوریه جنگ‌زده» و «اضافه وزن 2 تا 3 کیلویی بازیکنان پرسپولیس» پس از اردوهای تیم‌ملی 2 جمله‌ای بود که آگاهانه یا ناآگاهانه روابط کی‌روش و برانکو را خدشه‌دار کرد.
سرمربی تیم‌ملی فوتبال ایران ابتدا اعلام کرد ملی‌پوشان تیم فوتبال پرسپولیس را جز در روزهای فیفا به تیم‌ملی فوتبال ایران دعوت نخواهد کرد، موضعی که چندی بعد تغییر و کی‌روش با تصمیمی تندتر بیان کرد بازیکنان پرسپولیس به دلیل داشتن اضافه وزن به تیم‌ملی دعوت نمی‌شوند، موضعی که قطعا فوتبال ایران را در بحرانی‌ترین شرایط چندساله اخیر خود قرار خواهد داد.
ملی‌پوشان پرسپولیس؛ قربانیان بی‌گناه
حد فاصل درگیری کی‌روش و برانکو بازیکنان پرسپولیس قرار دارند و منافع یک ملت، بازیکنانی که به هیچ وجه در چالش شکل گرفته دخیل نبوده‌اند و مشخص نیست به چه علتی باید هدف تسویه‌حساب‌های شخصی قرار گیرند. کی‌روش و برانکو هر مشکلی هم با یکدیگر دارند نباید این درگیری دامن بازیکنانی را بگیرد که نقشی در این ماجرا نداشته‌اند. از سوی دیگر علاوه بر بازیکنان تیم فوتبال پرسپولیس منافع فوتبالی یک ملت دستمایه درگیری این دو مربی خارجی شده است، از برانکو که شروع‌کننده این ماجرای 2 سر باخت بود تا کی‌روش که به هیچ صراطی مستقیم نیست و قصد ندارد پایان این بحران را رقم بزند. در این بین مهم‌تر از هر چیزی هواداران پرسپولیس هستند که قطعا در آستانه رقابت‌های تیم‌ملی در رقابت‌های انتخابی جام‌جهانی 2018 روسیه در دوراهی حمایت از پرسپولیس و تیم‌ملی قرار می‌گیرند و به نظر می‌رسد فدراسیون فوتبال به هیچ‌وجه قصد کوتاه آمدن در مقابل تصمیم بحران‌زای کی‌روش را ندارد و بی‌شک اخراج، یکی از گزینه‌های روی میز تاج و مسؤولان ارشد ورزش کشور است.
 

محمد  زعیم‌زاده: مسؤولان دولتی هر چند این روزها سعی می‌کنند در مواضع اعلامی اوضاع کارکردی دولت را در افکار عمومی مثبت تصویر کنند و با اعتماد به نفس از عدم شرمندگی خود در پیشگاه مردم سخن برانند و در رسانه‌های خودی پمپاژ کنند اوضاع اقتصادی که دولت پدید آورده مناسب است اما آنچه در ته ذهن آنها وجود دارد و بعضا ناخودآگاه خود را نشان می‌دهد خبر از عصبانیت جدی آنها دارد. همین روز شنبه بود که مسؤولان ارشد دولت در جمع مسؤولان اجرایی انتخابات و در حالی که چندصد هزار کارگزار دولت 4 سال است در اقصی نقاط کشور در حال تبلیغ برای جناب روحانی و تخطئه رقبا هستند، از احتمال دخالت دگرانی در صحنه انتخابات احساس نگرانی می‌کنند یا در سخنرانی در جمع مسؤولان و متولیان حوزه سلامت از استراتژی نه چندان جدید تیم عملیاتی دولت رونمایی می‌کنند؛ استراتژی رقابت با دشمن خودساخته و فرضی!
« برخی فکر می‌کنند هرچه قفل‌های دروازه کشور بیشتر باشد امنیت و سلامت بیشتر است، نه! اینگونه نیست... یک عده از صبح تا شب ذهن‌شان آشفته و نگران است و نگرانی هم تولید می‌کنند... عده‌ای به ما ایراد گرفتند که چرا بر سر دریاچه ارومیه این همه سرمایه‌گذاری کردید... عده‌ای می‌گویند نباید بخریم، پس چه‌کار کنیم؟... عده‌ای می‌گویند کهنه مصرف کردن خیلی افتخار است، ما اهلش نیستیم و...».
اینها بخش‌هایی از سخنرانی جناب رئیس‌جمهور در نشست تخصصی حوزه سلامت است. به نظر می‌رسد بار دیگر دولت سعی دارد به جای جنگیدن در مسیر کارآمدی و کار واقعی باز هم با دشمن فرضی و ابلهی که خودش می‌سازد بجنگد. چند ماه قبل بود که پس از پیروزی ترامپ در انتخابات آمریکا و قطعی شدن انسداد مسیر تهران- واشنگتن، دولت برای بار اول این روش را امتحان کرد و در برخی منبرهای دوست‌داشتنی یک‌طرفه سعی می‌کرد موارد و مطالبی به منتقدان نسبت دهد و جبهه‌ای فرضی از دیدگاه‌هایی ابلهانه در مقابل دولت تصویر کند و جناب رئیس هم به تخطئه این دیدگاه‌ها بپردازد و مشغول مناظره با رقیب فرضی شود؛ عباراتی با مضمون «عده‌ای می‌گویند همه‌چیز غرب بد است یا عده‌ای می‌گویند بگذارید تحریم در کشور باقی باشد یا عده‌ای مخالف ورود هواپیمای نو در کشور هستند و...» در حالی بارها از زبان دولتمردان نقل می‌شد که در فضای واقعی هیچ گوینده‌ای نداشت.
حالا به نظر می‌رسد دولت باز هم به همان مسیر بازگشته است و دوست دارد همان راه را ادامه دهد، بالاخره انجام چند سخنرانی تهییجی با این مضامین و جنگیدن با کسی و چیزی که نیست، حتما راحت‌تر از کار و تلاش در مسیر واقعیت‌هاست.
از طرفی به نظر می‌رسد دولت تلاش برای پی گرفتن یک مسیر دوجانبه را هم در پی گرفته است. به نظر می‌رسد تا اردیبهشت 96 در حوزه مباحث فرهنگی و آزادی‌های اجتماعی به‌رغم اینکه سابقه اکثر اعضای کابینه با جنس حرف‌هایی که زده می‌شود و گفته خواهد شد کاملا متفاوت است و  تضاد جدی دارد اما دولت احتمالا همان مسیر مانور آزادی بیان را در پیش خواهد گرفت، یعنی تلاش حداکثری برای ارائه تصویر باز فرهنگی از رویکرد‌های دولت به بهانه‌های واهی و استفاده از برخی ناپختگی‌های طرف مقابل از یک سو و از سوی دیگر سعی و تلاش مجدانه برای کنترل منتقدان واقعی متخصص و کنترل فضا و فشار بر رسانه‌ها از جمله رسانه ملی، تلاش‌هایی که عموما سعی می‌شد تا قبل از این در خفا انجام شود ولی ظاهرا در رویکرد جدید ابایی هم از علنی گفتن آنها وجود ندارد. پرخاشگری مسؤولان ارشد اجرایی کشور از ارائه گزارش گرانی‌ها ولو با کمترین ضریب در رسانه ملی و امر به سانسور در حالی صورت می‌گیرد که کار گرانی به نقطه‌ای رسیده است که بسیاری از رسانه‌های حامی دولت که شیفته و  واله برجامی و غیر برجامی دولت هستند هم دیگر نمی‌توانند آن را پوشش ندهند. دولت در حالی فرمان علیه فهم به رسانه‌ها می‌دهد که اوضاع رکود و بیکاری آنقدر درام است و توسط مردم حس می‌شود که اصلا نیازی به گفتن رسانه‌ها نیست، در ضمن احتمالا دولتمردان خیلی خوب می‌دانند که بسیاری از همین رسانه‌های منتقد بیش از همکاران‌شان در دولت خواست‌شان در راستای چارچوب‌های امنیت ملی است. حتما کسی که با ضریب متعادلی از گرانی‌ها می‌گوید دلش برای امنیت ملی بیشتر از کسانی می‌سوزد که می‌گویند
5 دقیقه هم توان مقابله با آمریکا را نداریم، حتما بیشتر از کسانی که تنها هنر ایرانی را آبگوشت بزباش می‌داند دلش به حال عزت ملی سوخته و وطنش را بیشتر از کسانی دوست دارد که نهایت تعهدش دستور واردات مدیر خارجی است.