|
نگاه قرآنی به حربه ترسآفرینی دشمن
سیاست رعب!
ابوالفضل رجاییفرد*: یکی از ترفندهایی که دشمنان در جنگ- بویژه جنگ نرم- برای غلبه از آن بسیار بهره میبرند، ارعاب است. اهمیت این ابزار را میتوان از اعلامیه ارتش فرانسه در پی شکسته شدن سد «ماژینو» توسط آلمانها فهمید: «ای سرباز! تانکها و توپها و سلاحهای دشمن، همه برای ترساندن تو است. هشدار! که اگر بترسی، سلاح در دستت بیخاصیت خواهد شد».(1) مقام معظم رهبری نیز در این باره میفرمایند: «یکی از ابزارهای ابرقدرتها مرعوب کردن است. گاهی اوقات هیبت ابرقدرتی در مقابل ضعفا تأثیرش از سلاح بیشتر است».(2) نگاه به ادوار مختلف تاریخ از دریچه قرآن کریم بازگوکننده این امر در مواجهه مستکبران با انبیای الهی است. در آیات کریمه قرآن از این امر با واژگانی همچون رعب، خوف و رَهب یاد شده است. ارسال به دوستان
معیارهای دوگانه در بررسیهای اسناد تاریخی
بـرخورد دوگانه با اسناد ساواک در میان مخالفان نظام، در داخل و خارج کشور، به رویهای معمول تبدیل شده است. هرگاه اسناد پرده از فساد یا وابستگی رجال و احزاب و تشکیلات ضدانقلاب بردارد آن را نادیده گرفته و پیرامونش سکوت میکنند اما اگر به صورت مبهم یا تلویحی علیه رجال انقلابی یا جمهوری اسلامی مطلبی داشته باشد آن را در بوق و کرنا کرده و از کاه کوه میسازند. این نگاه دوگانه به اسناد برای پژوهشگران منصف این سوال را ایجاد میکند: تا کجا میتوان این شیوه رفتار تبلیغاتی را ادامه داد و افکار عمومی را به سخره گرفت؟ در جدیدترین اقدام از این نوع «صدای آمریکا» در برنامه «صفحه آخر» با مجریگری «مهدی فلاحتی» سراغ اسناد ساواک رفته و کوشیده است با استناد به آنها «حجتالاسلام شجونی» را مورد انتقاد و حمله قرار دهد. این برنامه چند روز بعد از ارتحال ایشان تهیه شده است که بیانگر دشمنی و کینه ضدانقلاب از روحانیون مبارز و طرفدار نظام است. در این برنامه بخشهایی از کتاب «در دامگه حادثه»، مصاحبه «عرفان قانعیفرد» با «پرویز ثابتی» نقل و اتهامات ثابتی بدون هیچ شبهه و تردیدی به عنوان واقعیت روایت شده است. در این برنامه راوی میگوید: «پرویز ثابتی، مسؤول امنیت داخلی ساواک در کتاب خود با عنوان «در دامگه حادثه»، توضیح داده است ساواک زنانی را مسؤول ارتباط با برخی آخوندها از جمله محمدتقی فلسفی، جعفر شجونی، محمود قمی و محمدصادق لواسانی کرده بود». در اینجا لازم است نکاتی چند پیرامون عملکرد ساواک درباره سندسازی و انتشار اعلامیههای جعلی علیه یاران امام(ره) و اصولا به انحراف کشیدن انقلاب را مورد بررسی قرار دهیم. از آنجا که این سازمان اساساً ماهیتی ضددینی و غیرمعنوی داشت، لذا در اجرای منویات خود هرگونه اقدامی را حتی اگر با موازین شرعی، انسانی و اخلاقی منافات داشت، جایز میدانست. این دیدگاه ماحصل همکاری با سرویسهای دیگر بویژه موساد بود. ساواک برخلاف ادعاهای طرفداران رژیم که آن را در خدمت منافع ملی کشور میدانند، در سال 57 از ایجاد اختلافات قومی و جنگ داخلی برای حفظ رژیم و کمک به بیگانگان ابا نداشت و صراحتاً دستوراتی صادر میکرد که در آن از منابع میخواست میان ترکها و فارسها اختلاف ایجاد کنند، یا مردم را از انقلاب بترسانند. در سندی به تاریخ 6/10/57 شماره 1578/346 از منابع خواسته شده است کشاورزان را نسبت به انقلاب بدبین کنند: «خواهشمند است دستور فرمایید با توجه به نظریه یکشنبه با استفاده از کلیه امکانات و منابع موجود در آن سازمان با طرحی دقیق نسبت به اشاعه شایعه مزبور که چنانچه وضع موجود عوض شود کلیه زمینهای مزروعی کشاورزان و زارعین از آنان توسط اربابان سابق و خوانین باز پس گرفته خواهد شد نظر این افراد را جلب و به طور کاملاً غیرمحسوس با افراد بانفوذ و کشاورزان آن منطقه ایجاد رابطه گردیده و از نتایج حاصله مستمراً این اداره کل را آگاه سازند» [ر.ک: انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، جلد25، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی] در مورد چهرههای انقلابی به دلیل جایگاه مذهبی این افراد و عرف حاکم بر جامعه، ساواک از طرح مسائل اخلاقی، اتهامات مالی و شایعه همکاری با ساواک علیه آنها استفاده میکرد. یکی از حربههای ساواک انتشار عکسهای جعلی و مونتاژشده روحانیونی بود که حاضر به همکاری با رژیم نبودند. روش کار معمولاً به این صورت بود که این افراد چندین بار تهدید به همکاری یا تغییر رویه شده و پس از نتیجه نگرفتن، عکسها در بازار، مساجد یا از طریق پست در سطح جامعه پخش میشد. صرفنظر از مواجهه معقول و توأم با متانت روحانیون با این ماجرا، بیاعتنایی مردم به این تبلیغات قابل تامل است. از جمله کسانی که از این طریق مورد حمله ساواک قرار گرفتند میتوان آیتالله سیدمحمدصادق لواسانی، حجتالاسلام والمسلمین محمدتقی فلسفی، حجتالاسلام جعفر جواد شجونی، حجتالاسلام عبدالجلیل جلیلی کرمانشاهی، سیدمهدی گلپایگانی و برخی دیگر از چهرههای مطرح انقلاب را نام برد. خوشبختانه با سقوط رژیم پهلوی و دستیابی نیروهای انقلابی به اسناد ساواک ابعاد این جنگ روانی کاملاً آشکار شده و مردم با ترفندهای رژیم و غیرواقعی بودن آنها بیشتر آشنا شدند. در اینجا چند سند که پروندهسازی و اعلامیهنویسی ساواک علیه چهرههای انقلابی را نشان میدهد آمده است. سند اول گزارشی است به تاریخ 11/9/52 شماره 9306/312 راجع به انتشار شبنامه علیه آیتالله سیدمحمدصادق لواسانی: «400 برگ اعلامیه که علیه نامبرده تهیه شده است به پیوست ایفاد میگردد، خواهشمند است دستور فرمایید به نحو کاملاً غیرمحسوس و به نحوی که دخالت ساواک در توزیع آن مشخص نشود، نسبت به انتشار اعلامیه و گفتوگوهایی که در این زمینه بین متعصبان مذهبی صورت خواهد گرفت، اعلام دارند». ارسال به دوستان
متن کتاب «تیهری میسان»، نویسنده فرانسوی درباره حادثه 11سپتامبر
دروغ بزرگ
در 1992، ایالات متحده بنا به یک قطعنامه سازمان ملل به نام عملیات اعاده امید در سومالی نیرو پیاده کرد. چند جنگجوی جنگ افغانستان روی سربازان آمریکایی در سومالی آتش گشودند و 18 سرباز آمریکایی کشته شد. اسامه بن لادن مسؤول این زد و خوردها شناخته شد. ارتش ایالات متحده آنجا را ترک کرد. در عالم خیال، بن لادن آمریکا را شکست داده بود؛ درست بعد از شکست روسها. در آن زمان اسامه بن لادن از ملیت سعودیاش خلع و در سودان اقامت گزید. هنگام قطع رابطه با خانوادهاش تقریبا 300 میلیون دلار به او ارثیه رسید. او این پولها را در ایجاد چندین بانک، فعالیتهای کشاورزی و توزیع کالا به صورت داخلی سرمایهگذاری کرد. در ابتدا به کمک کلنل عمر حسن البشیرکه در آن زمان حسن الترابی نامیده میشد، در سودان چندین شرکت، یک فرودگاه، جاده و یک خط لوله ساخت و تولید قسمت عمده صمغ عربی را تحت کنترل درآورد. باوجود این پروژهها، در سال 1996 از سودان اخراج شد؛ به دلیل فشارهای مصر که او را متهم به توطئه در ترور پرزیدنت حسنی مبارک کرد، سپس او به افغانستان برگشت. در ژوئن 1996، 19 سرباز آمریکایی در حملهای به پایگاه نظامی الخبر در عربستان سعودی کشته شدند. ایالات متحده، اسامه بن لادن را محرک این قضیه معرفی کرد. در پاسخ، او جهاد را علیه آمریکا و اسرائیل به کار گرفت که در رساله معروفش مشرکان را از جزیره عرب اخراج کنید به آن اشاره کرده است. او همان منطقی را به کار برد که با سیا در افغانستان مورد استفاده قرار داد: وظیفه مقدس همه مسلمین است که سرزمینهای اشغال شده اسلام را آزاد کنند، اما مشکل بتوان اشغال نظامی افغانستان توسط روسها را با ایجاد پایگاههای نظامی ایالات متحده در عربستان سعودی که فرآیند یک قرارداد بین ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|