|
گزارش «وطن امروز» از رنجی که ساکنان روستاهای ساوجبلاغ از فعالیت کارخانههای شن و ماسه میبرند
صدور مجوز وزارت صنعت برای نابودی کشاورزی!
اسدالله خسروی: ساکنان منطقه ساوجبلاغ استان البرز درحالی که با شکایتهای متعدد و اعتراضات گسترده، داد خود را به گوش مسؤولان برای رسیدگی به فعالیت کارخانههای استحصال شن و ماسه به موجب بروز گردوغبار فراوان و هدررفت منابع آبی ناشی از آن رساندهاند اما گویا گوش مسؤولان به مشکلات روستاییان این منطقه بدهکار نیست و حتی بتازگی مجوز تاسیس یک کارخانه بزرگ شن و ماسه دیگر را در کنار 22 کارخانه موجود صادر کردهاند. مردم این منطقه که بیش از 90درصد جمعیت آن را باغداران و کشاورزان تشکیل میدهند، میگویند: ادامه برداشت از این معادن علاوه بر ایجاد گرد و غبار و آلودگی هوا که زندگی را برای مردم سخت کرده است، بیآبی را نصیب ما میکند که در صورت تداوم چنین روندی باید شاهد کوچ روستاییان به دلیل کمآبی و نابودی کشاورزی، مزارع و باغات باشیم. کارشناسان معتقدند بهرهبرداری بیرویه و غیراصولی از برخی معادن، تبعاتی همچون تخریب محیطزیست، فرونشست زمین و آلودگی هوا را در پی دارد. در شهرستان ساوجبلاغ نیز بویژه در منطقه تهراندشت فعالیت غیرمجاز چنین معادنی موجب شده است ساکنان این منطقه دچار مشکلاتی نظیر آلودگی ناشی از گرد و غبار و کمآبی شوند. عضو شورای روستای سعیدآباد شهرستان ساوجبلاغ با بیان اینکه طی سالهای متمادی در دشت ساوجبلاغ 22 معدن شن و ماسه احداث شده است و استحصال از این معادن زندگی ساکنان این منطقه را با مشکلاتی چون بروز توفان شن، گردوغبار، آلودگیهای زیستمحیطی و صوتی و نابودی منابع آبی مواجه کرده است، گفت: متاسفانه بهرغم اعتراضات پی در پی و تجمعات اهالی منطقه برای رسیدگی به این موضوع تاکنون نتیجهای نگرفتهایم. صفدر خیلفرهنگ در گفتوگو با «وطن امروز» تصریح کرد: در شرایطی که مردم این منطقه با مشکلات ناشی از فعالیت معادن شن و ماسه دست و پنجه نرم میکنند اما اکنون شاهد صدور مجوز برای احداث یک کارخانه بزرگ شن و ماسه دیگر به مساحت 12 هکتار در منطقه جهانویلا هستیم. وی افزود: ریزگردهای ناشی از استحصال شن و ماسه، ساکنان منطقه را آزار میدهد و ما در تمام طول سال باید شاهد گردوخاک و آلودگی هوا باشیم. عضو شورای روستای سعیدآباد با انتقاد از عملکرد اداره محیطزیست استان البرز در قبال فعالیت این معادن گفت: مجوز استحصال معادن شن و ماسه از سوی اداره صنعت، معدن و تجارت استان البرز با هدف ایجاد اشتغال صادر میشود در حالی که سود هنگفت این معادن به جیب افراد قلیلی میرود که با زندگی و جان و مال مردم منطقه بازی میکنند. وی صدمات ناشی از احداث و فعالیت کارخانجات شن و ماسه در این منطقه را نابودی سفرههای آب زیرزمینی عنوان کرد و گفت: علاوه بر ایجاد گردوخاک و آلودگی هوا، استحصال معادن شن و ماسه به موجب آببر بودن آن، منابع آبی این منطقه را میبلعد و زندگی 90 درصد از ساکنان منطقه روستایی ساوجبلاغ که اموراتشان از محل کشاورزی و باغداری تامین میشود در آستانه نابودی قرار گرفته است. خیلفرهنگ اضافه کرد: وزارت صنعت، معدن و تجارت که برای ایجاد اشتغال تنها 20 نفر مجوز تاسیس کارخانه شن و ماسه صادر میکند، به تبعات منفی آن که همانا خالی شدن دهها روستا از سکنه و نابودی کشاورزی است، نمیاندیشد. وی افزود: بهرهبرداران کارخانههای شن و ماسه با ایجاد استخرهای بزرگ و حفر چاههای عمیق، آب مورد نیاز کشاورزان را به نفع خود استفاده میکنند که در میانمدت باعث نابودی صدها هکتار از باغات و مزارع کشاورزی خواهد شد. وی تداوم چنین رویکردی از سوی وزارت صنعت، معدن و تجارت در احداث و صدور مجوز برای ساخت کارخانههای شن و ماسه در برخی مناطق آباد روستایی را در تعارض با سیاستهای کلی چشمانداز توسعه و اقتصاد مقاومتی عنوان کرد و گفت: جمعیت روستایی این منطقه 15 هزار نفر است که عمده آنها به شغل کشاورزی و دامداری مشغولند و در صورت عدم رسیدگی به فعالیت کارخانههای شن و ماسه، مشکلات عدیدهای دامنگیر آنها خواهد شد. وی افزود: افرادی که اقدام به اخذ مجوز از سوی سازمان صنعت، معدن و تجارت میکنند از لابی قوی برخوردارند، چراکه تاکنون شکایات و اعتراضات ما برای رسیدگی به این موضوع راه بهجایی نبرده است. ارسال به دوستان
اخبار
علاقهمندی مسؤولان استان به گسترش همکاریهای مشترک با ایتالیا ارسال به دوستان
توضیحات وزارت راه درباره گزارش «وطنامروز»
در پی انتشار گزارشی با عنوان «پروژه ریلی ناتمامی که 17 ساله شد، توقف راهآهن تبریز – میانه در ایستگاه وعدهها!» 13 مهر 96 روزنامه «وطن امروز»، روابط عمومی وزارت راهوشهرسازی توضیحاتی را به شرح زیر ارائه کرد: راهآهن میانه – اردبیل از سال 79 در قالب طرح به شماره جدید 1303015035 به طول 203 کیلومتر در 10 قطعه با طرح اولیه راهآهن یک خطه آغاز شد. راهآهن میانه – اردبیل به دلیل واقع شدن در منطقه کوهستانی دارای 62 دستگاه تونل به طول 23810 متر، 4 کیلومتر پلهای درهای بزرگ و 3 کیلومتر پل آبرو (پلهای تیپ) و تعداد 10 دستگاه گالری به طول حدود 4 کیلومتر است که روند اجرای عملیات را با کندی مواجه میکند. این محور در ابتدا یکخطه طراحی شد که با بررسیهای فنی صورت گرفته و قرار گرفتن این محور در کریدور شمال – جنوب کشور پیشبینی شد این محور به صورت یکخطه پاسخگوی ترافیک بالای کالا و مسافر محور نخواهد بود و این طرح از یکخطه به دوخطه تبدیل شد و طول محور نیز از 203 کیلومتر به 406 کیلومتر افزایش یافت. در میان این تغییرات تخصیص اندک 14 درصد و نوسان شدید ارزی پیشبینی نشده در سال 1391 موجب افزایش قابل توجه مطالبات پیمانکاران شد، به نحوی که بخش عمده تخصیصها در دولت تدبیر و امید (72 درصد در سال 1392، 80 درصد در سال 1393 و 72 درصد در سال 1394) صرف پرداخت مطالبات پیمانکاران طرف قرارداد شد. با توجه به تاکید ریاست محترم جمهور بر توسعه شبکه ریلی کشور، ساخت خطوط ریلی به عنوان حلقه مفقوده توسعه ترانزیت کالا و مسافر برای احیای جایگاه تاریخی ایران در دولت تدبیر و امید به عنوان اولویت توسعه شبکه حملونقل بازتعریف شد و همین امر موجب شد به پشتوانه تخصیص 99 درصد سال 1395 و بودجه مصوب 2 هزار و 990 میلیارد ریالی سال جاری، ریلگذاری از سال 1395 مجددا آغاز شود. هماکنون این پروژه 60 درصد پیشرفت فیزیکی دارد و پیشبینی میشود اتصال ریلی از راهآهن میانه- بستانآباد در پایان بهار سال 1397 صورت گیرد و در صورت تامین اعتبار مورد نیاز تا پایان سال به بهرهبرداری برسد.با تلاشهای صورت گرفته در صورت تامین اعتبار مورد نیاز در سال آینده، بهرهبرداری اولیه از ایستگاه ائلگلی تبریز در پایان سال 1397 محقق میشود. و در پایان با تاکید بر گفتههای نماینده مردم تبریز، آذرشهر و اسکو در مجلس شورای اسلامی و عضو هیاترئیسه مجلس شورای اسلامی در گزارش چاپ شده، این پروژه در دولت تدبیر و امید سرعت چشمگیری داشته است و در صورت تامین اعتبار به موقع این پروژه در زمان وعده داده شده به بهرهبرداری خواهد رسید. ارسال به دوستان
اخبار
راهاندازی مجتمع تولید آبمیوه با حمایت بانک آینده ارسال به دوستان
از معضل بیکاری به بحران بیکاری
امیر استکی: چندی پیش وزیر کشور اعلام کرد در بعضی شهرها شاهد بیکاری 60 درصدی هستیم. مسالهای که با واکنش علاءالدین ازوجی، مشاور وزیر کار روبهرو شد و اعلام شد شاید در برخی مناطق شهری ما چنین رقم بیکاریای را داشته باشیم ولی در هیچ شهرستانی آمار بیکاری به 60 درصد نمیرسد و در واقع بدترین آمار متعلق به اسلامآباد غرب در استان کرمانشاه با نرخ بیکاری 6/38 درصد است. داستان هنگامی بغرنج میشود که بدانیم نرخ بیکاری که توسط ارگانهای ذیربط اعلام میشود نرخ بیکاری جمعیت فعال 10 سال به بالاست. با تغییر جمعیت مرجع و افزایش کف سن از 10 سال به 15 سال، آمار بیکاری بشدت افزایش یافته و به طور مثال برای جمعیت 15 تا 24 سال به بیش از 2 برابر میرسد. در سال 95 نرخ بیکاری جمعیت 10ساله و بیشتر 4/12 درصد، نرخ بیکاری جمعیت 24-15 ساله برابر با 2/29 درصد و نرخ بیکاری جمعیت 29-15 ساله برابر با 9/25 درصد بود. در صورتی که بخواهیم بر مبنای مقایسه آمار کشوری بیکاری در 2 رنج سنی 24-15 سال و همچنین 10 سال به بالا، عددی تقریبی برای بیکاری جمعیت 24-15 سال شهرستان اسلامآباد غرب بیابیم به رقمی به مراتب بیشتر از 60 درصد خواهیم رسید. این در حالی است که در آمار بیکاری کنونی در کشور کسانی که حتی یک ساعت در هفته هم به کاری اشتغال داشته باشند، تحت عنوان کلی اشتغال ناقص، شاغل به حساب میآیند. کم کردن شاغلان با اشتغال ناقص از جمعیت شاغلان کشور، آمار بیکاران کشور را به نحو چشمگیری افزایش میدهد. 3/10 درصد از شاغلان کشور در سال 95 را شاغلان با اشتغال ناقص زمانی تشکیل میدهند. یعنی کسانی که زیر44 ساعت- از 1 تا 44 ساعت- در هفته شاغل بودهاند. باز هم توجه به این نکته میتواند راهگشا باشد که در تعریف اشتغال در مرکز آمار ایران، سربازان وظیفه و محصلان در تمام سطوح، دانشجویان، کارآموزان و همچنین کارکنان بدون مزد فامیلی، شاغل به حساب میآیند. این نیز جالب توجه است که بخش زیادی از این شاغلان نهتنها از اشتغال خود درآمدی ندارند، بلکه باید به واسطه آن اشتغال هزینه پرداخت کنند. در عالم واقعیات و به دور از تعاریف آماری بالاخره هزینه زندگی هر فرد باید از راهی تامین شود و بار زندگی گروههایی که در تعاریف آماری شاغل به حساب میآیند ولی درآمدی ندارند، بر عهده خانوادهها یا دولت خواهد بود. به وضوح قرار دادن تعداد زیادی از جمعیت فعال کشور که سرباز وظیفه و محصل هستند در میان آمار شاغلان، تنها به کار کاستن از وحشتناکی آمار بیکاری میآید و در عالم واقع چیزی را تغییر نمیدهد، جز اینکه به معنای واقعی کلمه این گروه از فعالان کشور و همچنین آن 3/10 درصد شاغلان با اشتغال ناقص در کشور ما «سر کار گذاشته شدهاند». بعضی آمارها از سهم 40 درصدی تحصیلکردگان کشور در میان بیکاران کشور حکایت دارد و این بدان معناست که تحصیلات در ایران کنونی بیش از آنکه راهی برای نیل به تخصص و به دست آوردن شغلهای با درآمد بیشتر باشد، راهی است برای کنترل جمعیتی که اگر به دانشگاه نروند به سرعت نیاز به کار و درآمد خواهند داشت و وضعیت آمارهای کشور را بحرانی خواهند کرد! دانشگاه اکنون ترمزی برای بیکاران بالقوه است و حداقل میتواند 4 سال آنها را از ارتش بیکاران دور نگه دارد و آنچه در برابر گذران 4 سال از زندگی نصیب فرد میکند در اکثر موارد متاعی است که به کار هیچکس در کشور نخواهد آمد. بسیاری از رشتههای دانشگاهی، مابهازای بیرونی ندارند و آنهایی هم که دارند بیش از آنچه باید، دانشجو تربیت میکنند. در این میان آنچه بیش از هر چیز خودنمایی میکند یک بحران تمام عیار است. جالب است که وزیر کشور به علت حوزه مسؤولیتهایی که دارد از همین دیدگاه به مساله نگاه کرده است و وزارت کار و مشاور جناب وزیر به علت حوزه کاری متفاوت از دیدگاه بزک کردن آمارها به نحوی که گویای چیز خاصی نباشد به مساله نگریستهاند. در همین راستا بزرگواران در دولت تدبیر و امید بیش از آنکه دغدغه کاستن از دامنه بحران بیکاری را داشته باشند، دغدغه رفع و رجوع صورت مساله را دارند؛ رفع و رجوع نه از راههای ایجابی، بلکه حتی از راههای عددی و بالا و پایین کردن آمارها و حتیتر(!) محرمانه کردن آمارهای غیردلچسب. در زمان نگارش این یادداشت برای اطمینان از یکی از آمارهای ذکرشده به سایت مرکز آمار کشور مراجعه کردم و در قسمت طرحهای آمارگیری نیروی کار که قبلا گزارشات آماری مربوط به اشتغال و بیکاری سالهای مختلف را از آنجا دریافت کرده بودم، با مسدود شدن دسترسی عمومی مواجه شدم. شاید آمارهای مربوط به بیکاری برای سالهای دیگر محرمانه شود و جز در بولتنهای محرمانه برای اطلاع مقامات مسؤول در جایی دیگر درج نشود. علیایحال وزارت کار بزرگترین حرکتی که برای مقابله با بیکاری کرده است، توانمندسازی بیکاران تحصیلکرده در قالب طرح کارورزی است؛ طرحی که به گونهای طراحی شده است که از شمول قانون کار خارج باشد و از آنچه مزاحمتهای قانون کار فعلی دانسته میشود، به دور باشد. حرف و حدیث درباره این طرح بسیار زیاد است. یکی از حرفها به کیفیت تحصیلات دانشگاهی ما مربوط میشود که به درد هیچ شغلی در بازار کار نمیخورد و تازه باید تحصیلکردگان دانشگاهی بیکار از طریق این طرح و در کارگاهها و کارخانهها مهارتی بیاموزند تا شاید بعدها شانس بیشتری برای اشتغال داشته باشند. از طرف دیگر و سوای از همه انتقادات وارد به این طرح، در صورت موفقیت صد در صدی آن، باز هم گرهی از کار معضل بیکاری گشوده نمیشود، چرا که نهایت پیشبینیهای طراحان با درصد بسیار بالایی از امیدواری رقم حدودی 150 هزار شغل است و این برای وضعیت کنونی بیکاری بحرانی کشور عدد بسیار ناچیزی است. بدتر اما این مهم است که این همه کاری است که وزارت کار و دولت تدبیر و امید برای مقابله با معضل بیکاری کشور انجام داده و خواهند داد. در کنار آمار رو به تزاید بیکاری که هماکنون متولدین سالهای دهه 60 و حتی دهه 70 را با نایابی شغل و درآمد پایدار روبهرو کرده این مهم است که تا 30 سال آینده بیش از یکسوم جمعیت کشور را سالمندان تشکیل خواهند داد و به وضوح متولدان این سالها 30 سال بعد جملگی سالمند یا در آستانه سالمندی خواهند بود و جماعتی که در میان همه انواع کمیابیها و بحرانها قرار دارند حتی باید نگران 30 سال بعد و کمیابی و حتی نایابی خدمات اجتماعی و دارو و درمان نیز باشند. بیتدبیری و رهاشدگی زمام امور به دست قضا و قدر و انتظار منفعلانه پسابرجامی دولتمردان تدبیر و امید برای جاری شدن سیل سرمایهگذاری خارجی و گشوده شدن کامیابی وهمآلود و رویایی نیز همه معضلات و مشکلاتی را که این نسل با آن روبهرو هستند تشدید میکند و چنان است که گویی این بهرهمندان نجومی و صاحبان تابعیتهای مضاعف و دارندگان سوار بر گرده ملت، کمر به انقراض یکی ـ دو نسل از ملت بستهاند! ارسال به دوستان
مراقب واژهسازی طرف مقابل باشیم
وحید رضایی: شواهد و مستندات موجود بیانگر آن است که کنگره ایالات متحده آمریکا همگام با کاخ سفید، تصمیم به تغییر برجام [بخوانید ابطال برجام] گرفته است. البته سناتورها و اعضای مجلس نمایندگان آمریکا قصد ندارند صراحتا از ابطال توافق هستهای سخن بگویند، بلکه طرح «کورکر- کاتن» را در قالب «اصلاح نواقص برجام» مورد تصویب قرار میدهند. حتی در اینباره برخی سناتورهای حزب دموکرات نیز با اکثریت جمهوریخواهان همراه شدهاند تا ترامپ از بابت تامین نظرات خود در کنگره دچار تشویش و نگرانی نشود! در طرح «کورکر-کاتن» موارد متعددی از جمله بازرسی از اماکن نظامی ایران، تحدید توان موشکی ایران، لغو بندهای مربوط به غروب آفتاب و... مورد توجه قرار گرفته است. این طرح عملا محدودیتهای ایران در زمینه غنیسازی اورانیوم، ذخیرهسازی مواد هستهای و راهاندازی دستگاههای سانتریفیوژ را دائمی میکند و امتناع ایران از دسترسی آژانس به اماکن نظامی کشورمان را مترادف با نقض برجام از سوی ایران تلقی میکند. ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|