در میانه تشدید درگیری‌های ارتش یمن و کمیته‌های مردمی با شبه‌نظامیان وابسته به رئیس‌جمهور مخلوع این کشور، منابع رسمی در یمن خبر مرگ علی عبدالله صالح، رئیس‌جمهور مخلوع این کشور را اعلام کردند. وزارت کشور یمن عصر دیروز با اعلام رسمی خبر مرگ علی عبدالله صالح، بر «پایان حضور شبه‌نظامیان خائن و کشته شدن علی عبدالله صالح، رهبر این شبه‌نظامیان و شماری دیگر» تاکید کرده است. همچنین این وزارتخانه با اعلام اینکه تمام پایگاه‌ها و مواضع شبه‌نظامیان خائن در صنعا و اطراف آن و دیگر استان‌ها در کنترل کامل انصارالله است، پایان بحران صنعا را اعلام کرد. در بیانیه وزارت کشور یمن تأکید شده است: «ساقط شدن طرح فتنه، به مثابه سقوط خطرناک‌ترین طرح خیانتی بود که با نیروهای متجاوز علیه یمن همراهی کرد».
وزارت کشور یمن این اتفاق را «پیروزی» توصیف و در پایان بیانیه اعلام کرد: «با این پیروزی تعیین‌کننده در سیر نبرد آزادی‌خواهی و استقلال‌طلبی، وزارت کشور شاکر خداوند متعال است و از بزرگان و شورایعالی سیاسی و دولت نجات ملی و مردم یمن و قبایل و همه نیروهای ملی برای کمک به برقراری امنیت در کشور
تشکر می‌کند».
 طبق گزارش منابع یمنی، علاوه بر صالح، دبیر کل کنگره مردمی و معاون او نیز که همراه علی عبدالله صالح بودند هم کشته شده‌اند. منابع وابسته به ارتش یمن می‌گویند علی عبدالله صالح که اخیرا در راستای طرح نیروهای ائتلاف متجاوز سعودی فتنه‌ای بزرگ در پایتخت راه انداخته بود، ظهر دوشنبه در حالی‌که قصد فرار به امارات داشت، توسط نیروهای امنیتی وابسته به انصارالله رصد شد و در بین راه صنعا به مأرب به هلاکت رسید. «اسامه ساری» از روزنامه‌نگاران مطرح یمنی نیز می‌گوید علی عبدالله صالح هنگام فرار از صنعاء به سوی استان مأرب، در نقطه امنیتی «خولان الطیال» کشته شده است. به گفته این روزنامه‌نگار یمنی، او با علی محسن الاحمر (از نظامیان وابسته به دولت مستعفی و عربستان) قرار قبلی داشته تا به مأرب فرار کند و از آنجا به امارات منتقل شود. پس از اینکه رسانه‌های وابسته به انصارالله تصاویر و فیلمی از جسد علی عبدالله صالح را منتشر کردند، تلویزیون العربیه عربستان که پیش‌تر مدعی شده بود عبدالله صالح کشته نشده و از اقدامات اخیر وی علیه انقلابیون یمن ابراز خرسندی می‌کرد، بالاخره خبر مرگ وی را اعلام کرد. رئیس‌جمهور مخلوع یمن در روزهای اخیر با اتکا به عربستان سعودی و امارات، علیه دولت وحدت ملی صنعا شوریده بود و نیروهای تحت فرمانش به نیروهای محور مقاومت یمن حمله کرده بودند.
دستگیری فرزندان صالح
همزمان با کشته‌شدن رئیس‌جمهور مخلوع یمن، نیروهای امنیتی این کشور در یک عملیات دقیق موفق شدند 5 تن از پسران علی عبدالله صالح (خالد، صلاح، صخر، مدین و ریدان) را در شهر صنعا دستگیر کنند. پیش‌تر و صبح دوشنبه نیز منزل فرزند علی عبدالله صالح تحت کنترل نیروهای ارتش یمن درآمده بود.
سرانجام ائتلاف با امارات
بعد از اعلام شدن رسمی خبر کشته شدن صالح، محمد عبدالسلام، سخنگوی جنبش انصارالله یمن اعلام کرد: «ما مشکلی با برادران خود در حزب المؤتمر نداریم، بلکه مشکل ما با خیانتکارانی است که با دشمن همدستی کردند». عبدالسلام افزود: امارات بود که علی عبدالله صالح را به این سرانجام خفت‌بار کشاند. وی گفت: کنگره ملی یمن شریک ما در شورای سیاسی و در مقابله با دشمن است و تقویت همکاری‌ها بیش از پیش ضرورت دارد. به گفته عبدالسلام، عبدالملک الحوثی، رهبر انصارالله، سرکرده شبه‌نظامیان طراح خیانت را به گفت‌وگو دعوت کرد اما آنها این دعوت را موضع ضعف تلقی کردند و سپس نهادهای دولتی را هدف گرفتند. هواپیماهای دشمن (سعودی) نیز 50 حمله هوایی در کمک به شبه‌نظامیان (صالح) کردند اما سرانجام ناکام ماندند.
جشن و شادی در صنعا
همزمان با انتشار خبر کشته شدن علی عبد‌الله صالح، مردم در صنعا تجمع کرده و به جشن و شادی مشغول شدند. طبق گزارش تلویزیون العالم، آرامش در صنعا برقرار و تیراندازی‌ها متوقف شده است.
ائتلاف متجاوز مردم صنعا را تهدید کرد
به‌دنبال کشته شدن علی عبدالله صالح، ائتلاف سعودی با انتشار بیانیه‌ای فوری از شهروندان ساکن صنعا خواسته از پایگا‌‌ه‌های انصارالله تا 500 متر فاصله بگیرند. در همین حال، گزارش‌ها حکایت از پرواز گسترده جنگنده‌های سعودی بر فراز شهر صنعا دارد و به‌نظر می‌رسد ائتلاف متجاوز در نظر دارد بمباران پایتخت یمن را تشدید کند. در این میان، شاهدان عینی روز گذشته تاکید کردند همزمان با گسترش درگیری‌های داخلی در شهر صنعا، جنگنده‌های ائتلاف اهدافی در پایتخت یمن را بمباران کردند. طبق اعلام این منابع، این حملات ‌به اهدافی در نزدیکی فرودگاه بین‌المللی صنعا و وزارت کشور انجام شد. همزمان گزارش شده عبدربه منصور هادی، رئیس‌جمهور مستعفی و فراری یمن به شبه‌نظامیان مزدور سعودی دستور داده وارد صنعا شوند. همچنین گارد ریاست‌جمهوری وابسته به منصور هادی در تعز از نیروهای خود خواست برای لغو محاصره صنعا و رویارویی با انصارالله وارد عمل شوند.
تسلیم شدن صدها شبه‌نظامی هوادار صالح
همزمان محمد عبدالسلام، سخنگوی جنبش انصارالله یمن گفت صدها شبه‌‌نظامی وابسته به علی عبدالله صالح پس از اینکه دریافتند تحرکات اخیر خیانت آشکار است، خود را تسلیم کردند. وی در گفت‌و‌گو با المیادین افزود: جنگنده‌های ائتلاف متجاوز سعودی منازل شهروندان و اماکن عمومی را هدف حمله قرار داده‌اند. عبدالسلام تصریح کرد: این جنگنده‌ها سعی دارند در درگیری‌های صنعا نفوذ کنند و با شبه‌نظامیان خائن همراه شوند.
حوادث غافلگیرکننده در انتظار امارات
 در سایه تحولات اخیر در یمن، سرتیپ ستاد اشرف لقمان، سخنگوی نیروهای مسلح یمن در گفت‌‌وگو با تلویزیون المیادین اظهار داشت آنچه‌ در صنعا رخ داد،  اتفاق کم‌اهمیتی بود که نشان‌دهنده خروج علی عبدالله صالح از ائتلاف با انصارالله و همپیمانی‌اش با نیروهای متجاوز (ائتلاف تحت رهبری سعودی) به یمن بود. سخنگوی نیروهای مسلح یمن تأکید کرد تمام صنعا به آغوش دولت یمن بازگشته است و اوضاع امنیتی در این شهر پایدار و آرامش بر آن حاکم است. وی از مرحله جدیدی از تنش با امارات خبر داد و گفت: امارات دیگر کاملا ناامن است. نیروهای مسلح یمن موشک‌های کروز زیادی دارند و حوادث غافلگیرکننده بیشتری در راه است. لقمان متذکر شد: نیروهای مسلح یمن توانایی ساخت و تولید تعداد بیشتری از موشک‌های کروز را دارند. روز یکشنبه یگان موشکی ارتش یمن اعلام کرد یک فروند موشک کروز را به تاسیسات اتمی البراکه در ابوظبی امارات شلیک کرده است.

رهبر انصارالله: ملت یمن توطئه‎ای بزرگ را پشت سر گذاشت
سیدعبدالملک الحوثی، رهبر جنبش انصارالله شب گذشته در سخنرانی تلویزیونی با اشاره به کشته شدن علی عبدالله صالح گفت: امروز روز استثنایی و بزرگی است، چرا که امروز روز سقوط و نابودی توطئه است. وی از دستگاه‌های امنیتی و نهادهای دولتی که تلاش‌های زیادی برای مقابله با توطئه «شبه‌نظامیان خیانتکار» انجام داده‎اند، تقدیر و از قبایل یمنی که مقابل توطئه ایستاده‎اند، تشکر کرد. الحوثی افزود: از مواضع مسؤولانه و آگاهانه انسان‌های آزادی‌خواه در حزب کنگره ملی یمن، قدردانی می‌کنیم. رهبر انصارالله تصریح کرد: امروز از توطئه و مشکلی بزرگ عبور کردیم و توطئه‎ای که برای امنیت یمن تهدید جدی محسوب می‌شد، خنثی شده است. رهبر انصارالله تاکید کرد یمنی‌ها این سوال را مطرح می‌کنند که چگونه ممکن است مواضع برخی از مقابله با دشمن به همدستی با آن تغییر کند. وی گفت: دعوت به شر و فتنه و ایجاد ناامنی، یمنی‌ها را غافلگیر کرده است. سیدعبدالملک الحوثی رهبر انصارالله افزود: توطئه دشمن ظرف 3 روز خنثی شده است. وی تاکید کرد: وقتی طرفداران علی عبدالله صالح، باز شدن صفحه جدید روابط با دشمن را اعلام کردند، از آنها خواسته بودیم در مواضع خود تجدید نظر کنند. سیدعبدالملک الحوثی افزود: سخنرانی رسانه‌ای انجام شده بین شبه‌نظامیان و کشورهای متخاصم هماهنگ شده بود و این برای شرفای حزب کنگره غافلگیرکننده بود. رهبر جنبش انصارالله یمن تاکید کرد: دشمن سعودی از شبه نظامیان جنایتکار پشتیبانی هوایی می‌کرد با این هدف که صنعا سقوط کند. رهبر انصارالله تصریح کرد: آنها به مشغول بودن ما در جبهه‌های نبرد علیه متجاوزان چشم دوخته بودند و فکر می‌کردند مشغول بودن ما در این جبهه‌ها بر قدرت ما برای مقابله با توطئه و فتنه تاثیر خواهد گذاشت. وی خاطرنشان کرد: نخستین عاملی که منجر به نابودی توطئه شده است، مقابله ملت یمن با دشمن در برابر فتنه است. عبدالملک الحوثی تاکید کرد توطئه از لحاظ سیاسی، رسانه‌ای و نظامی تحت حمایت بود و کشورهای متخاصم حامی آن بودند. عربستان، امارات، آمریکا و انگلیس متحمل شکست تاریخی شدند. جنگ شبه‌نظامیان وابسته به علی عبدالله صالح جنگ عربستان و امارات بود. وی تاکید کرد: شلیک موشک بالدار به سمت تاسیسات هسته‏‌ای در ابوظبی، پیام مهمی برای دشمن دارد. دشمن فکر می‌کند یمن در لبه پرتگاه قرار دارد اما واقعیت این است که یمن عمق خاک امارات را هدف قرار داده است. وی خطاب به کشورهای متخاصم گفت: به استثمارگران می‌گوییم که یمن مکان مناسبی برای استثمار نیست. رهبر انصارالله در پایان سخنرانی دیروز خود از مردم یمن خواست در اعتراض به تلاش‌های تخریبگرانه و فتنه‌آمیز، در تظاهرات روز سه‌شنبه شرکت کنند.
 

ماشاءالله ذراتی: سفر هفته گذشته «ترزا می» ‌نخست‌وزیر انگلیس به خاورمیانه و حضور وی در اردن، عراق و عربستان و همزمانی شروع تحولات و کودتای یمن با سفر وی به عربستان، شامل ابعاد و پیچیدگی‌های خاصی بود که در ذیل پوشش خاص رسانه‌ای این سفر از آن غفلت شد و مورد توجه و واکاوی دقیق‌تر قرار نگرفت.
در تحلیل ابعاد و نتایج این سفر جالب است توجه داشته باشیم که ترزا می ‌اولین رهبر خارجی بود که پس از آزادی موصل از دست گروه تروریستی داعش به عراق سفر کرد. همچنین وی نخستین نخست‌وزیر انگلیس است که پس از سال ۲۰۰۸ میلادی به عراق سفر کرد و از همه مهم‌تر وی نخستین رهبر یک کشور غربی بود که پس از نابودی داعش به منطقه آمد. به‌رغم تیترهای کانالیزه شده رسانه‌ها که سفر وی را نخستین سفر پسابریگزیت نخست‌وزیر انگلیس به منطقه خواندند، این سفر را باید نخستین سفر پساداعشی روباه پیر به منطقه خواند که این موضوع خود اهمیت این سفر را دوچندان می‌کند.
در تحلیل چرایی اهمیت این سفر باید گفت انگلیس پسابریگزیت که از لحاظ اقتصادی و همینطور پرستیژ و جایگاه خود در تحولات منطقه و جهان دچار نوعی افت و نزول شده است، کماکان به منطقه غرب آسیا که حوزه سنتی و دیرینه استعمار و نفوذ این کشور است، به عنوان حوزه و منطقه اصلی استمرار نفوذ و جایگاه خود نگریسته و برخلاف سکوت رسانه‌ای انگلیس، این کشور بشدت سعی در حفظ نفوذ سنتی خود در منطقه داشته و با کمک سرویس پیچیده اطلاعاتی خود موسوم به «ام‌آی‌سیکس» قصد تاثیرگذاری بر تحولات منطقه به سود منافع طولانی‌مدت خود را دارد. در کنار این، انگلیس پس از خروج از اتحادیه اروپایی نیازمند دستیابی به منافذ راهبردی تجاری است تا بتواند در دوره عبور از اتحادیه اروپایی، اهمیت و وزنه جهانی خود را از دست ندهد.
از طرفی انگلیس با بهره‌برداری از سیاست قدیمی ایران‌هراسی و به بهانه مقابله با نفوذ منطقه‌ای ایران، به دنبال توسعه حضور نظامی خود در منطقه و تقویت نیروهای دریایی خود در کشورهای عربی با استفاده از تسهیلات مالی دولت‌های این کشورهاست و سعی دارد هزینه‌های سنگین مالی توسعه‌طلبی نظامی خود در منطقه را به دوش کشورهای عربی حاشیه خلیج‌فارس بیندازد.
یکی از اهداف ترزا می ‌در عراق ـ همانگونه که در سفر پیشینش به عربستان در آوریل 2017 عنوان کرد ـ بحث انتخابات آینده عراق و دعوت احزاب سیاسی به همراهی و ائتلاف با عربستان به جای ایران بود. همچنین تلاش در جهت جلوگیری و کاهش نفوذ گروه‌ها و احزاب وابسته به مقاومت در روند تحولات سیاسی عراق از اهداف سفر نخست‌وزیر انگلیس به عراق بود.
در اردن، شعبه اصلی انگلیس در منطقه، محور گفت‌وگوها موضوع سازش در فلسطین و همچنین بحث انتقال پایتخت اسرائیل به قدس شریف و ابعاد و پیامدهای احتمالی آن مورد ارزیابی و تبادل‌نظر قرار گرفت و در این زمینه به پادشاه اردن دستورات لازم داده شد تا در مذاکرات خود با «جرد کوشنر» داماد ترامپ، نکات و دیدگاه‌های انگلیس را مدنظر قرار دهد. همچنین درباره سوریه و تحولات آنجا نیز آخرین هماهنگی‌ها با اردن انجام شد.
و اما عربستان! انگلیس بیش از هر کشوری در اتحادیه اروپایی به عربستان اسلحه می‌فروشد و از سال ۲۰۱۰ میلادی به این سو با تشدید بحران‌ها در منطقه، میزان فروش اسلحه‌های انگلیس به عربستان‌سعودی به طور قابل توجهی افزایش یافته است. بر این اساس تنها در سال ۲۰۱۵ میلادی ۸۳ درصد از کل صادرات اسلحه انگلیس به عربستان بوده است.
در رسانه‌ها گفته شد ترزا می، حامل پیامی «جدی» برای پادشاه عربستان بوده و انگلیس خواستار بازگشایی بندر حدیده یمن توسط عربستان به منظور جلوگیری از فاجعه انسانی است! این حس ترحم و انسان‌دوستی خانم می ‌در حالی است که وی تاکنون بارها درخواست‌ها برای تعلیق فروش اسلحه به عربستان‌سعودی را رد کرده است.
سفر ترزا می به عربستان و دیدارهای جداگانه وی با پادشاه و ولیعهد عربستان در کنار تلاش برای مدیریت تحولات داخلی عربستان و در جریان قرار دادن شاهزاده جوان سعودی، بن‌سلمان از آخرین اقدامات و توطئه‌های پشت پرده علیه وی و کمک به سرکوب این تلاش‌ها، توصیه‌هایی را نیز دربرداشته و می به شاهزاده جوان گوشزد کرد در دوران پادشاهی‌اش نقش و سهم انگلیس را محفوظ داشته و این حمایت‌ها را فراموش نکند!
اما نقطه اوج سفر ترزا می‌ به عربستان رونمایی و کلیدزدن طرح کودتای یمن بود که از ماه‌ها پیش با هدایت و حمایت دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی انگلیس در حال شکل‌گیری و تکامل بود.
سفر می ‌به ریاض و پیام وی مبنی بر بازگشایی بندر حدیده در واقع اسم رمز آغاز کودتای علی عبد‌الله صالح بود.
انگلیس خبیث که اتفاقا ید طولایی در طراحی کودتا در کشورها داشته و اخیرا نیز اسناد جدید نقش آنها در کودتای ۲۸ مرداد 32 فاش شد، این بار در یمن و با همکاری موساد و سیا و با هماهنگی عربستان دست به کودتا علیه جریان انصارالله زد. در این راستا شلیک موشک 1600 کیلومتری «کروز» به ابوظبی را می‌توان باطل‌السحر این فتنه انگلیسی – سعودی قلمداد کرد. هرچند کودتای انگلیسی عبدالله صالح، رئیس‌جمهوری پیشین یمن با کمک عربستان‌سعودی و امارات برای در اختیار گرفتن قدرت در «صنعا» پایتخت یمن و مصادره انقلاب این کشور، با هوشیاری و اقدام بموقع نیروهای انصارالله و بازپس‌گیری مکان‌ها، نهادها و سازمان‌های دولتی تصرف شده توسط کودتاچیان در همان ساعات نخستین در نطفه خفه شد و در نهایت با فرار و مرگ علی عبدالله صالح پایان یافت، اما نباید از نقش پنهان انگلیس در این تحولات و همچنین تحولات آینده منطقه بویژه در عراق و انتخابات آینده آن غافل بود.  در پایان اما یک بار دیگر دست برتر مقاومت در منطقه به‌رغم تلاش‌ها و برنامه‌های پیچیده دشمن، یادآور در پیش داشتن دورانی درخشان برای ملت‌های منطقه بوده و نویددهنده گسترش و نفوذ روزافزون گفتمان مقاومت در منطقه است.

مهدی محمدی: تحولات در خاورمیانه شدت گرفته است. علت اصلی، تلاش مشترک آمریکا، سعودی و اسرائیل برای جلوگیری از هژمونیک شدن قدرت منطقه‌ای ایران و رسیدن آن به نقطه غیرقابل بازگشت است.
پس از نهایی شدن کار داعش در سوریه و عراق ـ و به یک معنا پس از تصرف حلب در سوریه - متحدان اسرائیل به این نتیجه رسیدند نه فقط داعش در حال از بین رفتن است، بلکه کل داستان عن‌قریب معکوس خواهد شد و آنکه بزودی در تنگنای راهبردی قرار می‌گیرد اسرائیل است، نه ایران و مقاومت.
آنچه روی زمین در منطقه رخ داده، این است که اولا ایران و مقاومت صاحب بخش عمده زمین‌هایی هستند که زمانی در اختیار داعش بود. ثانیا کریدورهای دارای ارزش ژئوپلیتیکی این زمین‌ها از جمله مرز سوریه و عراق را در اختیار دارند که در واقع آزادی عمل بی‌سابقه‌ای در هرگونه درگیری عملیاتی آینده به آنها می‌دهد. ثالثا گروه‌های مقاومت اتاق کنترل و فرمان واحد پیدا کرده‌اند و امروز مقاومت به راهبرد و الگوی عمل یکپارچه در منطقه رسیده است. ارتش فرامرزی مقاومت، درست است که به دلیل مبارزه با داعش شکل گرفت اما اکنون ماموریت‌های فرامرزی برای خود قائل است و با موفقیت هم آنها را به سرانجام می‌رساند. رابعا مقاومت توانسته میان قدرت موشکی و منطقه‌ای خود تلفیق مناسبی شکل دهد که این امر منجر به ارتقای بی‌سابقه توان عملیاتی آن از راه دور و با هزینه انسانی اندک شده است. خامسا بدل شدن کل منطقه به پایگاه مقاومت – نه لزوما این یا آن نقطه خاص - این جمع‌بندی را در ذهن آمریکا، اسرائیل و سعودی ایجاد کرده است که زیرساخت عملیاتی مقاومت علیه آن به نحو بی‌سابقه‌ای توسعه یافته و با مرزهای آن مماس شده است.
این صحنه مهیب، جریان سازش را به گرفتن تصمیم‌هایی بشدت عجولانه و گاه احمقانه واداشته و اضطرار ناشی از شکست، برای سعودی و اسرائیل شرایط خرد‌کننده‌ای ایجاد کرده است. نخستین اشتباه در لبنان انجام شد، جایی که سعودی تصور می‌کرد با حذف حریری می‌تواند حزب‌الله را تضعیف کند اما در واقع آن را بشدت تقویت کرد. اکنون در لبنان، حزب‌الله نیرویی مشروع و قدرتمند است که از عزت این کشور - حتی حریری - دفاع کرده و سعودی هم راهزنی است که حتی راهزنی هم بلد نیست. هدف سعودی ایجاد نزاع داخلی در لبنان علیه مقاومت و سپس تمرکز روی تحریم حزب‌الله بود اما حالا اقدام علیه حزب‌الله در لبنان از هر زمان دیگری دشوارتر شده است.
اشتباه بزرگ‌تر اما در یمن انجام شد. قبل از هر چیز باید به این نکته توجه کرد که امروز هیچ مساله‌ای برای سعودی فوری‌تر از یمن نیست. عربستان در یمن هم به لحاظ نظامی و هم به لحاظ سیاسی کاملا به بن‌بست رسیده و رشد توان عملیاتی انصارالله بویژه در حوزه موشکی، به کابوسی بی‌سابقه برای آن بدل شده است. جنایت کردن و گرسنگی دادن به ملت یمن به مقاوم‌تر شدن آنها انجامیده و قدرت نظامی آنها با وجود محاصره کامل چنان رشد کرده که می‌توانند غافلگیری‌های راهبردی برای سعودی ایجاد کنند.
سعودی می‌خواست یمن را به یک اهرم فشار علیه حزب‌الله و ایران تبدیل کرده و با این اهرم پای میز مذاکره بنشیند. فقط کسی با حماقت محمد بن‌سلمان می‌توانست اینگونه ارزیابی کند که وادار کردن علی عبدالله صالح به خروج مسلحانه علیه انصارالله می‌تواند حوثی‌ها و متحدان را چنان ضعیف کند که شرایط عربستان را بپذیرند. این درست مانند اشتباه محاسباتی بی‌سابقه‌ای است که درباره توان سعد حریری علیه حزب‌الله مرتکب شدند. اکنون دیگر علی عبدالله صالح در یمن حضور ندارد، قدرت به نفع انصارالله یکپارچه شده و روی زمین، کاری را که ائتلاف سعودی در 3 سال گذشته قادر به انجام آن نشده بود، انصارالله در 48 ساعت انجام داده است.
یمن نه نقطه آسیب‌پذیری مقاومت، بلکه نقطه قوت بی‌سابقه برای آن است و کسی که باید باخت در این بازی بزرگ را بپذیرد سعودی است نه مقاومت.
خصوصا که سعودی بهتر از هر کسی می‌داند کمک‌رسانی به یمن بسیار دشوار است و عملا این خود یمنی‌ها هستند که به چنین ظرفیت سیاسی و نظامی عظیمی دست یافته‌اند.
با ادامه این روند، می‌توان اینگونه نتیجه‌گیری کرد که گیجی استراتژیک سعودی، اسرائیل و آمریکا عمق نفوذ مقاومت را بیشتر خواهد کرد به جای اینکه از آن بکاهد و با وضع فعلی مقاومت نیاز چندانی به رقبای خود ندارد، چرا که سعودی، اسرائیل و آمریکا خود با اشتباهات خود با سرعت بیشتری آنها را حذف خواهند کرد. نوبت بعدی از آن کیست، خدا می‌داند!
 

وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در نخستین نشست خبری با خبرنگاران به موضوع حذف اپلیکیشن‌های ایرانی از اپ‌استور و گوگل‌پلی واکنش نشان داد و گفت: کارگروهی متشکل از چندین وزارتخانه این موضوع را بررسی کرد و در سفر اخیر ریاست‌جمهوری به نیویورک پیگیری‌های لازم انجام و موضوع شفاف شد و متوجه شدیم مقررات ویژه‌ای برای حذف اپلیکیشن‌های ایرانی از اپ‌استور وجود نداشته و تنها به دلیل بازرسی و سختگیری‌های دولت آمریکا ریسک همکاری با ایرانی‌ها افزایش یافته و به دلیل فرار از این ریسک حذف اپلیکیشن‌ها انجام شده است. وی در پاسخ به سوالی دیگر مبنی بر اینکه آیا تفکیک اینترنت به ترافیک داخلی و خارجی در مصوبه جدید تعرفه‌های اینترنت با دسترسی یکسان به اطلاعات تعارض دارد، گفت: این موضوع نقض بی‌طرفی در دسترسی به اطلاعات نیست و حتی اپراتورهای خارجی نیز برای دسترسی به اطلاعات داخلی پیشنهاد ویژه در نظر می‌گیرند. جهرمی با اشاره به تعامل وزارت ارتباطات با کسب‌وکارهای بخش خصوصی، گفت: در دیدار با فعالان بخش خصوصی آنها از ما کمک نمی‌خواهند بلکه فقط می‌خواهند مانع ایجاد نکنیم، کسب و کارهای نوپا 2 مشکل اساسی دارند که یکی از مهم‌ترین آنها پرونده‌های بیمه‌ای است که این کسب‌وکارها حتی در صورت عدم موفقیت 2 سال بعد از تعطیلی با پرونده‌های بیمه‌ای روبه‌رو می‌شوند و به آدم‌های ممنوع‌الخروج تبدیل شده‌اند که ادامه این رویه باعث اضافه شدن بی‌دلیل آدم‌های دچار مشکل می‌شود. وی گفت: در این رابطه پیشنهاد ایجاد شرکت‌های آزمایشی کارآفرین با مسؤولیت محدود و دارای قوانین بیمه‌ای ارائه شده که آمار اشتغال را نیز شفاف می‌کند. وی درباره راه‌اندازی 3 فاز شبکه ملی اطلاعات در دولت قبل گفت: برخی می‌گویند راه‌اندازی این فازها اصلاح وضع موجود بوده که هرچه تلقی شود ایرادی نمی‌گیریم و معتقدیم با این 3 فاز چرخ ایجاد شبکه ملی اطلاعات را به گردش در آوردیم. به گفته وی در 3 ماه گذشته با همکاری وزارت ارتباطات و مرکز ملی فضای مجازی سندی برای نظارت بر اجرای شبکه ملی اطلاعات و تطبیق رعایت الزامات این شبکه ابلاغ شده که مسؤولیت این نظارت به عهده یک نهاد بی‌طرف قرار داده خواهد شد. وی یادآور شد: شبکه ملی اطلاعات مانند تیری در تاریکی است که سیاسیون آن را پروژه‌‌ای بی‌انتها می‌بینند که هر وقت خواستند بتوانند به آن گیر بدهند و برخی علما آن را شبکه‌ای می‌بینند که در آن گناهی اتفاق نخواهد افتاد. وی در پاسخ به انتقادات دیگری از توسعه اینترنت در روستاها گفت: برخی می‌گویند اولویت نیاز روستاها اینترنت نیست و اینترنت را برای سرگرمی به روستاها برده‌اید در حالی که توسعه اینترنت در روستاها با هدف سرگرمی انجام نشده و هدف بهینه شدن زیرساخت‌ها برای ارائه سرویس بوده است. جهرمی درباره رصد برنامه‌های روی گوشی سفیران شرکت‌های حمل‌ونقل اینترنتی گفت: درباره حکم قضایی مسدود شدن اپلیکیشن ویز و منع استفاده از آن دعوایی نداریم اما درباره نحوه ابلاغ ایراداتی مطرح است که شرکت اپلیکیشن تاکسی اینترنتی هنگام نصب تایید کاربر را برای دسترسی به برنامه‌های گوشی گرفته و این مورد رضایت نیست. در این‌باره 2 اقدام انجام شده است، نخست اینکه به صورت شفاف اعلام کردیم این شیوه صحیح نبوده و شرکت‌های تاکسی اینترنتی باید بابت این موضوع از کاربران‌شان عذرخواهی کنند، دوم اینکه برای اجرای حکم قضایی تدابیر دیگری بیندیشند که با توجه به این موضوع نظام اعتبارسنجی برای اپلیکیشن‌ها را پیشنهاد دادیم. وی گفت: اگر تجهیز یا گوشی توسط شرکت تأمین می‌شد ایراد دخل و تصرف در اموال دیگران بر آن حاکم نبود. جهرمی درباره موفق نبودن پروژه فیلترینگ هوشمند گفت: با پیشرفت برنامه‌ها اکنون اغلب برنامه‌ها از پروتکل HTTPS استفاده می‌کنند که عملاً امکان فیلترینگ هوشمند روی آنها وجود ندارد. وزیر ارتباطات تاکید کرد: طرح رجیستری گوشی موبایل جز شماره 7777 هیچ شماره دیگری ندارد و به‌رغم خلاقیت زیاد برخی در کلاهبرداری برای این طرح هیچ قرعه‌کشی، راه میانبر و راه جعل دیده نشده است و هرنوع تماس با این مضامین با کاربران کلاهبرداری است.

گروه اجتماعی: کم شدن بدهی‌های مستند دولت از ۱۰ هزار میلیارد به ۴۷۰۰ میلیارد تومان به شهرداری ماحصل حضور مفید شهردار در جلسات دولت است. به جای اینکه این جلسات به نفع مردم باشد به کام دولتی‌ها شد. به گزارش فارس،100 روز از حضور شهردار جدید تهران در خیابان بهشت می‌گذرد. از زمان حضور نجفی حاشیه‌‌های زیادی در شهرداری تهران ایجاد شد و یکی از مشکلات بحث انتصابات نجفی بود که داد هم‌حزبی‌هایش را هم درآورد. یکی از اقدامات مثبت دوران نجفی حضور وی در جلسات هیات دولت بود اما این حضور به نام مردم و به کام دولت شد. یکی از عمده مشکلات کلانشهر تهران این بود که دولت برای توسعه مترو پولی پرداخت نمی‌کرد. دیون دولت در تمام زمینه‌ها به شهرداری تهران افزایش یافته بود.
بر اساس اسناد، دولت 14 هزار میلیارد تومان به شهرداری تهران بدهکار است که 10 هزار میلیارد تومان آن الزام‌آور است. البته نجفی در ابتدای حضورش منکر بدهی دولت به شهرداری شد ولی بعد از مدتی حرف خود را پس گرفت و بدهی 10 هزار میلیاردی دولت به شهرداری تهران را تایید کرد اما معاون نجفی در این بین 5300 میلیارد تومان از بدهی را کم کرد و گفت میزان بدهی دولت به شهرداری 4700 میلیارد تومان است (این در حالی است که اسناد 10 هزار میلیارد بدهی موجود است). کم شدن بدهی دولت به شهرداری ماحصل حضور مفید شهردار در جلسات دولت است، در واقع به جای اینکه این جلسات به نفع مردم باشد به کام دولتی‌ها شد. نجفی در صدمین روز کاری خود نامه‌ای نوشت و از دولتی‌ها تشکر کرد و معتقد است فضای برادری بین دولت و شهرداری ایجاد شده است.
در بخشی از نامه نجفی آمده است: امروز یکصدمین روزی است که بنده و همکارانم، سکان شهرداری تهران را در دست گرفته‌ایم؛ در طول این 100 روز بین شهرداری تهران و دولت دوازدهم فضای تازه‌ای شکل گرفته است. سخنان چند روز پیش ریاست‌جمهوری در رسانه ملی در برنامه‌ای که برای ارائه گزارش 100 روزه دولت تدارک دیده شده بود، به ما این امیدواری را داد که در پایان این همکاری 4 ساله و در افق ایران 1400، نتیجه تعامل دولت و شهرداری تهران، همان چیزی باشد که مردم از ما انتظار دارند.

بامداد دوشنبه لحظات عجیبی برای وزنه‌برداری ایران بود.  کیانوش رستمی که انتظار می‌رفت به راحتی آب خوردن قهرمان جهان شود به خاطر مصدومیت و انتخاب وزنه غلط، شانس مدال دو ضرب و مجموع را از دست داد اما ساعاتی بعد سهراب مرادی دست به کار بزرگی زد و رکورد جهان را بعد از 17 سال شکست. سهراب مرادی، ملی‌پوش دسته ۹۴ کیلوگرم ایران با مهار وزنه ۲۳۳ کیلوگرم، یک کیلوگرم رکورد دوضرب و با ثبت وزنه ۴۱۷ کیلوگرم در مجموع ۴ کیلوگرم رکورد جهان را ارتقا داد. هفتمین روز رقابت‌های وزنه‌برداری قهرمانی بزرگسالان جهان در آناهیم آمریکا با رقابت گروه A دسته ۹۴ کیلوگرم پیگیری شد.  در این وزن سهراب مرادی، قهرمان جهان و المپیک دست به کار بزرگی زد و ضمن کسب 3 نشان ارزشمند طلای جهان، رکورد دوضرب و مجموع جهان را ارتقا داد. سهراب مرادی که با ثبت وزنه ۱۸۴ کیلوگرم در حرکت یکضرب طلا گرفته بود، در حرکت دوضرب نیز ابتدا وزنه ۲۲۰ کیلویی را بالای سر برد و سپس برای دومین مرتبه وزنه ۲۳۳ کیلوگرمی را به نام خود ثبت کرد تا یک کیلوگرم رکورد سیمون کولچی از لهستان را که در مسابقات جهانی ۲۰۰۰صوفیا ثبت شده بود ارتقا دهد.
سیدایوب موسوی دیگر ملی‌پوش دسته ۹۴ کیلویی کشورمان نیز که در حرکت یکضرب وزنه ۱۷۱ را مهار کرد و در جایگاه پنجم قرارگرفت، در حرکت دوضرب ابتدا وزنه ۲۰۸ کیلویی را بالای سر برد و در دومین حرکت  هم وزنه ۲۱۴ کیلوگرمی را مهار کرد تا با مجموع ۳۸۵ کیلوگرم به 2 مدال نقره حرکت دوضرب و مجموع
دست یابد.
فرخودبیک سوبیروف از ازبکستان که در حرکت یکضرب با ثبت وزنه ۱۸۳ کیلوگرم به مدال نقره دست یافته بود، در حرکت دوضرب 3 بار پیاپی وزنه‌های درخواستی خود را مهار نکرد تا از گردونه مسابقات حذف شود.
کیانوش و یک اشتباه
پس اینکه کیانوش رستمی در حرکت یکضرب وزنه ۱۷۴ کیلویی را مهار کرد و مدال نقره گرفت، در حرکت دوضرب 2 مرتبه وزنه ۲۱۲ کیلوگرم و یک بار نیز وزنه ۲۱۵ کیلویی را نتوانست مهار کند تا کار خود را در رقابت‌های جهانی آناهیم با یک مدال نقره حرکت یکضرب به پایان برساند. علی میری نیز با ثبت وزنه ۱۵۵ کیلویی در جایگاه هفتم قرار گرفته بود، در حرکت دوضرب ابتدا وزنه ۱۹۳ کیلویی را بالای سر برد ولی در مرتبه دوم و سوم وزنه ۲۰۱ کیلوگرم را نتوانست بدرستی مهار کند و در حرکت دوضرب ششم شد و با مجموع ۳۴۸ کیلوگرم در جایگاه هفتم قرار گرفت.
حکومت خودمختار کیانوش رستمی
پس از درگیری‌های متوالی کیانوش رستمی و سجاد انوشیروانی در جایگاه وزنه‌بردار و سرمربی تیم‌ملی وزنه‌برداری ایران که در نهایت به تمرد رستمی از دستورات مربی و انجام انفرادی تمرینات وی منجر شد، این بار اما عدم توجه به توصیه پزشک فدراسیون جهانی نه‌تنها عاملی برای مدال نگرفتن رستمی بود بلکه امکان داشت او را در وضعیتی قرار دهد که سالیان سال سلامتش را به خطر بیندازد. کیانوش رستمی وزنه‌بردار ۸۵ کیلوگرم ایران که برای شرکت در مسابقات جهانی در آناهیم آمریکا به سر می‌برد، در تمرینی پیش از آغاز این رقابت‌ها مصدومیت قدیمی‌اش تشدید شد. این مصدومیت پس از تمرین روز پنجشنبه ملی‌پوشان وزنه‌برداری در آمریکا در تاریخ نهم آذرماه سال جاری شکل گرفت. در این تمرین کیانوش رستمی از ناحیه پا احساس ناراحتی کرد و پزشک فدراسیون جهانی پس از معاینه رستمی اعلام کرد قهرمان المپیک ۲۰۱۶ ریو از ناحیه رباط پای چپ دچار پارگی جزئی شده است و به همین دلیل نباید حداقل تا چند روز آینده هیچ وزنه‌ای بزند، زیرا در صورت رفتن زیر وزنه دچار پارگی کامل رباط می‌شود. پزشک IWF اعلام کرد حضور رستمی در مسابقات بستگی به خودش دارد اما شرکت او در این دوره از رقابت‌ها را به هیچ‌وجه تایید نمی‌کند، در نهایت هم زانوی مصدوم رستمی از سوی تیم پزشکی بانداژ و به وی دستور استراحت مطلق داده شد.  همچنین قرص‌های مخصوصی نیز برای قهرمان وزنه‌برداری ایران تجویز شد که او باید روزانه آنها را مصرف کند. تمام این اتفاقات در حالی رخ داده بود که رستمی قبل از حضور در آمریکا گفته بود شرایطش برای این مسابقات ایده‌آل نیست و امید کمی برای کسب مدال دارد.
شرایط نامطلوب رستمی قبل از اعزام
شرایط نامطلوب کیانوش رستمی تنها به مصدومیت پیش از آغاز مسابقات جهانی خلاصه نمی‌شد، او به شخصه اعلام کرده بود شاید در این رقابت‌ها مدال نگیرد، چرا که ۱۱ ماه بلاتکلیف بوده است. «کمتر از 3 ماه تمرین کردم و عالی نیستم و شرایط روحی خوبی ندارم». وی صحبت‌هایش را اینگونه ادامه داد: «11ماه درباره نحوه تمرین کردنم بلاتکلیف بودم و چند ماه مانده به آغاز مسابقات گفتند بیایم تنها تمرین کنم.  چه انتظاری از من دارند که در مسابقات جهانی رکورد بشکنم و اتفاقات خوبی رخ دهد؟»
در فدراسیون وزنه‌برداری خبری از رفتار حرفه‌ای نیست
ماجراهای رستمی و انوشیروانی در وزنه‌برداری ایران بر هیچ‌کس پوشیده نیست. قهرمان المپیک حاضر به صلح با اردوی تیم‌ملی نشد و به تنهایی تمریناتش را بر خلاف دستور سرمربی تیم‌ملی ادامه داد و حتی مخالفت ریاست فدراسیون وزنه‌برداری هم عاملی برای تغییر مسیر در این باره نبود.  اتفاقی که شاید نمونه آن در هیچ‌کجای دنیا وجود نداشته باشد و تنها در کشوری شاهد آن باشیم که بازیکن‌سالاری بر رعایت قوانین و مقررات و حتی عرف ارجح باشد. با این حال اما عدم توجه کیانوش رستمی به توصیه پزشک فدراسیون جهانی وزنه‌برداری هم در نوع خود جالب است، جایی که حتی به این وزنه‌بردار گفته شده وزنه زدن او در این مسابقات می‌تواند منجر به پارگی کامل رباطش شود، آن هم در حالی که خود کیانوش رستمی بخوبی می‌دانسته به علت عدم تمرین‌های مناسب طی یک سال گذشته و دوری از مسیر آمادگی چقدر شرکت در این مسابقات می‌تواند برایش خطرناک باشد.  آنچه اما درباره این ورزشکار و سیاست‌های فدراسیون وزنه‌برداری قابل تامل بوده این است که به چه دلیل باید ورزشکاری در این سطح تنها مرجع تصمیم‌گیری‌اش خودش باشد و حتی به دستورات و توصیه‌های سرمربی، پزشک و رئیس فدراسیون هم توجهی نکند،‌ گویا در وزن 85 کیلوگرم وزنه‌برداری ایران هیچ رای و تصمیمی بالاتر از نظر کیانوش رستمی نیست.

گروه اقتصادی: وزارت نفت تحت مدیریت بیژن زنگنه که پیش‌تر ثابت کرده بود به ژن‌های خوب و نمایندگان مجلس شورای اسلامی در استخدام نگاه ویژه‌ای دارد از استخدام دانشجویان دانشگاه نفت که با تعهد استخدام فارغ‌‌‌‌‌‌‌‌‌التحصیل شده‌اند سر باز می‌زند. به گزارش «وطن‌امروز»، دانشجویان دانشگاه وزارت نفت در آبادان و تهران تحصن کردند، تحصن تهران را 1200 نفر از دانش‌آموختگان این دانشگاه که با وعده اشتغال در وزارت نفت 4 سال از عمر خودشان را در دانشگاه نفت گذراندند و تحصن آبادان را دانشجویان حال حاضر دانشگاه نفت در اعتراض به بلاتکلیفی خود در آینده انجام دادند. بتازگی وزارت نفت طی اطلاعیه‌ای اعلام کرده است می‌خواهد با برگزاری آزمون استخدامی 2500 نفر را جذب کند اما سوال اینجاست که اگر وزارت نفت به نیروی جدید نیاز دارد چرا از دانش‌آموختگان خودش استفاده نمی‌کند؟ دانش‌آموختگانی که با شرط بورسیه در دانشگاه نفت مشغول تحصیل بودند. بنا بر این گزارش، خبر استخدام دختر یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در وزارت نفت آن هم با توصیه‌نامه و اعتراف بیژن زنگنه از استخدام نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی به بهانه اینکه این افراد بعد از دوران نمایندگی دیگر کاری ندارند بر عصبانیت دانشجویان دانشگاه نفت افزوده است. پیش‌تر جلیل سالاری، مدیرعامل اسبق شرکت ملی پخش فرآورده‌های نفتی ایران در گفت‌وگو با «وطن‌امروز»، درباره اینکه چرا نمایندگان مجلس شورای اسلامی با وجود نداشتن هرگونه تخصصی در حوزه نفت و گاز علاقه خاصی برای حضور در وزارت نفت دارند، گفته بود: هر کسی دوست دارد جایی که لابی بیشتر و پول بیشتری دارد کار کند، وزارت نفت یکی از این محل‌های پرلابی است، مسلما طرفدار بیشتری هم دارد.
دانشجویان دانشگاه نفت در شعب ابیطالب
دانشجویان دانشگاه صنعت نفت آبادان چند روزی است از امکانات اولیه رفاهی محروم شده‌اند و به گفته خودشان امکان این وجود دارد که فشارها از سوی پایتخت روی این دانشجویان بیشتر هم شود. یکی از این دانشجویان با قید اینکه نامش فاش نشود در گفت‌وگو با «وطن‌امروز» گفت: مشکل ما از 2 سال پیش شروع شد؛ زمانی که متوجه شدیم وزارت نفت رغبتی به جذب دانشجویان دانشگاه نفت خود ندارد. وی تصریح کرد: همان روزها دانشجویان مراتب اعتراض خود را به هیات‌رئیسه دانشگاه اعلام کردند اما متاسفانه ترتیب اثری داده نشد و مجبور شدیم دست به تحصن در دانشگاه بزنیم. پس از رسانه‌ای شدن اعتراض دانشجویان، مسؤولان دانشگاه قول دادند به موضوع استخدام دانشجویان رسیدگی کنند اما این امر تحقق نیافت. این دانشجوی سال 94 دانشگاه نفت ادامه داد: حالا ما بعد از 2 سال از بی‌توجهی به استخدام دانشجویان از هیات‌رئیسه دانشگاه توضیح خواستیم اما به ما جوابی داده نشد و دانشجویان هم از 25 آبان سر کلاس‌ها حاضر نشدند. حالا بعد از چند هفته دانشگاه را تعطیل کرده‌اند، در کنار این موضوع سلف را هم تعطیل و حتی اینترنت محوطه و اطراف دانشگاه را هم قطع کرده‌اند. احتمال این می‌رود که در روزهای آینده گاز و برق خوابگاه‌ها را هم قطع کنند؛ جای تعجب هم نیست چراکه 2 سال پیش هم همین کار را کردند. وی در پاسخ به این سوال که شما مشکل را در حال حاضر در کجا می‌بینید؟ گفت: مشکل نگاه آقای زنگنه به موضوع نیروی انسانی است، ایشان نه‌تنها به ما بلکه به خود پرسنل وزارت نفت هم کم‌لطف است. تا مادامی که این نگاه عوض نشود اوضاع به همین منوال است.
 

گروه اجتماعی: مدیرکل سابق تعزیرات حکومتی استان تهران با اشاره به سکوت دستگاه‌های مسؤول در برابر افزایش قیمت نان گفت: همه ساکت بودند و قرار بود انجام شود. همه چیز تمام شده بود. در این کشور نان مهم‌تر است یا قلیان؟ به گزارش تسنیم، محمد محمدی در مراسم تودیع خود از اداره کل تعزیرات حکومتی استان تهران که با حضور جمال انصاری، رئیس سازمان تعزیرات حکومتی برگزار شد، به ساماندهی میادین و بازارها در مدت مسؤولیتش در تعزیرات اشاره و اظهار کرد: در برخی میادین مثل میدان بزرگ میوه و تره‌بار تخلفات در حدی بود که حتی خیابان‌های عمومی را به دلالان اجاره می‌دادند. مدیرکل سابق تعزیرات حکومتی استان تهران گفت: در همین راستا، با کمک استانداری و نیروی انتظامی، طرحی به مدت 40 شب برگزار شد، البته مقاومت‌‌‌هایی صورت گرفت اما در نهایت آن تابو شکست. محمدی با بیان اینکه اخیرا هم گویا فرمانداری طرحی را در این زمینه آغاز کرده است، تصریح کرد: آن موقع که خیلی‌ها در خواب ناز به سر می‌بردند، تعزیراتی‌ها برای جلوگیری از تخلفات، در میدان بودند.
عرضه گوشت میش به جای بره!
وی اجرای طرح مبازه با قاچاق کالا در سطح عرضه در کوچه‌های مروی و ابوالفتح را از دیگر اقدامات تعزیرات تهران در 4 سال گذشته عنوان کرد و گفت: الان می‌توانید به کوچه‌های مروی یا ابوالفتح بروید و نتیجه این طرح‌ها را ببینید. مدیرکل سابق تعزیرات حکومتی استان تهران افزود: یکی دیگر از عجایب تاریخی بازار اسلامی، نحوه عرضه گوشت بود که گوشت میش را به جای گوشت بره می‌دادند و متاسفانه در وارد کردن گوشت دولتی هم این اتفاق افتاد. تعزیرات وارد شد و کارهایی انجام داد اما باید تا آخر رفت.
قیمت‌های نجومی در فرودگاه‌ها
وی با اشاره به نجومی بودن قیمت‌ها در فرودگاه‌ها اضافه کرد: متاسفانه در فرودگاه‌ها قیمت‌ها نجومی است و از جیب مردم می‌رود. به تعزیرات می‌گفتند به شما چه ربطی دارد؛ شما تعزیرات هستید و همین مسأله باعث شد به بهانه دولتی بودن تعزیرات، جا ندهند. بی‌تفاوتی مسؤولان در قبال تخلفات به جایی رسیده که یک شهروند در فرودگاه از تخلف و قیمت‌های گران گلایه می‌کند و بالاترین مقام مسؤول او را مسخره  می‌کند.
کسانی که غذای‌شان نان است
محمدی به جلوگیری از افزایش قیمت نان اشاره کرد و گفت: سر این قضیه چه بلایی که سر ما نیاوردند. اولا از رئیس‌جمهور بابت لغو افزایش قیمت نان تشکر می‌کنم. رئیس‌جمهور گفتند این کار کارشناسی نشده بود، البته چرا، شده بود اما کارشناسی‌ها مشکل داشت. در جلسات کارشناسی ما را راه نمی‌دادند و در جلساتی هم که حضور می‌یافتم، اعتراض می‌کردیم. مشکل کارشناسی‌ها بود. کارشناسان‌شان در ارتباط با نان همان استدلالی را می‌کردند که درباره پفک می‌کردند؛ این خیلی جالب است! نمی‌دانند که نان قوت‌لایموت است؟ نمی‌دانند که هنوز در این کشور هستند کسانی که غذای‌شان نان است؟ اگر نمی‌دانید بیایید تا من به شما آنها را نشان دهم. خیلی از کشورها این چیزها را می‌دانند و به قیمت نان دست نزدند. بدتر از همه اینها کارشناسانی بودند که امانتداری نکردند و درنهایت هم 15 درصد قیمت را افزایش و حداقل 17 درصد وزن چانه خمیر را کاهش دادند و گفتند نان 15 درصد گران شد. در آخر هم ما تحریم شدیم.
نان مهم‌تر است یا قلیان؟
وی با اشاره به سکوت دستگاه‌های مسؤول در برابر افزایش قیمت نان گفت: همه ساکت بودند و قرار بود انجام شود. همه چیز تمام شده بود. در این کشور نان مهم‌تر است یا قلیان؟ یک مصاحبه‌ای انجام و منتشر شد. 2 روز بعد از استانداری ما را خواستند. با استاندار و سایر مسؤولان نشستیم و در همان جلسه هم موضوع را مطرح کردم. قبل از جلسه آقای فاضلی به من گفت این چه فتنه‌ای بود که به پا کردی.  به استاندار هم گفتم اشتباه من این بود که در مصاحبه گفتم قیمت نان را 32 درصد گران‌ کردند، در حالی که این افزایش بیشتر از 32 درصد بوده است. خوشبختانه این کار نتیجه داد و افزایش قیمت نان لغو شد. نمی‌گویم مشکلات نانوایان حل نشود اما قرار نیست مشکلات آنها را مصرف‌کننده تقبل کند. محمدی تصریح کرد: اگر این مشکل حل نمی‌شد، نارضایتی عمومی که الان هم هست، تشدید می‌شد.

گروه سیاسی: محمود صادقی، نماینده پرحاشیه لیست اصلاح‌طلبان در تهران پس از آنکه مشخص شد اتهام او علیه آیت‌الله العظمی مکارم‌شیرازی، از مراجع عظام تقلید دروغ بوده، ناگزیر شد اتهام خود را به شکلی تصحیح کند. با این حال این نماینده با توجه به روحیات خاص خود حاضر به عذرخواهی از آیت‌الله مکارم‌شیرازی نشد.
به گزارش «وطن امروز»، هفته گذشته آیت‌الله مکارم‌شیرازی در انتقادی از دولت خواستار توجه مدیریت اجرایی کشور به مساله معیشت شد و از دولتی‌ها خواست به جای پرداختن به مسائل حاشیه‌ای مثل ورود بانوان به ورزشگاه‌ها، تدابیری برای بهبود معیشت بیندیشند. پس از این اظهارنظر آیت‌الله مکارم‌شیرازی، محمود صادقی در اقدامی توهین‌آمیز در توئیتر خود با انتشار این اظهارات آیت‌الله مکارم‌شیرازی، در جواب این توصیه آیت‌الله نوشت: «خوب است جناب ایشان درباره بدهی‌های کلان معوق جناب مدلل به بانک سرمایه هم توضیح بدهند». این اتهام صادقی به آیت‌الله مکارم‌شیرازی پیش از این توسط شبکه‌های تلویزیونی وهابیت و همینطور تلویزیون صدای آمریکا مطرح شده بود. با این حال نماینده اصلاح‌طلب مجلس بدون توجه به ماهیت این ادعا، آن را علیه آیت‌الله مکارم‌شیرازی مطرح کرد. پس از این رفتار عجیب محمود صادقی، بیانیه‌ای منتسب به دفتر آیت‌الله مکارم‌شیرازی منتشر شد؛ بیانیه‌ای که چند ماه قبل در جواب رسانه‌های وهابی منتشر شده بود و این بار در جواب یک نماینده اصلاح‌طلب بازنشر شد. در این بیانیه آمده بود: «اخیراً دوباره داستان دروغین رابطه دامادی تاجری به ‌نام مدلل با آیت‌الله‌العظمی مکارم‌شیرازی در بعضی از سایت‌ها آمده است. مکرر از معظم‌له شنیده‌ایم که هرگز نامبرده را ندیده و نمی‌شناسم و هیچ‌گونه رابطه‌ای با ما نداشته و ندارد اما آنها که نه ایمان‌ دارند و نه وجدان، از تکرار‌ دروغ‌های خود ابا ندارند. کار این افراد، مانند وهابیت است که بارها با دلایل مختلف اثبات کرده‌ایم که شیعه قائل به تحریف نبوده و نیست و در کتب تفسیری و علوم اصول و... همه این دلایل را آورده‌ایم اما همه این دلایل را می‌شنوند و دوباره می‌گویند چرا شیعه قائل به تحریف است؟» با انتشار این بیانیه و پیگیری‌های دفتر آیت‌الله مکارم‌شیرازی، دروغگویی این نماینده تهران اثبات و او ناگزیر شد دروغ خود را اصلاح کند. محمود صادقی روز شنبه در توئیتی نوشت: «لازم به ذکر است یکی از بدهکاران بزرگ بانک سرمایه آقای سامان مدلل است، بنابر اطلاعات اولیه تصور بر این بود که این فرد رابطه کاری با آیت‌الله مکارم‌شیرازی دارد اما با تحقیقات بعدی و نیز با توضیحات فرزند ایشان، نامبرده هیچگونه رابطه مالی یا نسبتی با ایشان ندارد.» این توئیت صادقی اما حاوی عذرخواهی نبود. پس از انتشار این مطلب بسیاری از فعالان سیاسی تاکید کردند با توجه به هجمه‌ای که اتهام محمود صادقی علیه یک مرجع تقلید ایجاد کرد و اهانت‌های فراوانی که با استناد به دروغ صادقی علیه یک مرجع تقلید صورت گرفت، باید این فرد که سابقه این قبیل رفتارهای نامتعادل را دارد و به ادعاهای رسانه‌های ضدانقلاب علیه مقامات کشور مشروعیت می‌بخشد، تحت تعقیب قضایی قرار گیرد. افزایش مطالبات برای برخورد قضایی با نماینده هتاک تهران با واکنش دفتر آیت‌الله مکارم‌شیرازی مواجه شد. روز گذشته دفتر آیت‌الله بیانیه‌ای منتشر کرد و در آن از محمود صادقی خواست با توجه به اتهامی که به ساحت مرجعیت زده است، از این رفتار خود عذرخواهی کند. در این بیانیه آمده است در صورت عدم عذرخواهی، توهین نماینده اصلاح‌طلب در محاکم قضایی پیگیری خواهد شد. بر این اساس، دفتر آیت‌الله مکارم‌شیرازی دیروز دوشنبه با صدور بیانیه‌ای نسبت به اتهام خلاف واقع یکی از نمایندگان مجلس به این مرجع تقلید واکنش نشان داد. در متن این بیانیه آمده است: مدتى است خبرى سرتاپا دروغ به وسیله بدخواهان مرجعیت شیعه در فضای مجازى منتشر شده با مضمون اینکه آقایى به نام مدلل، داماد آیت‌الله مکارم‌شیرازى بوده و تاجر شکر و بدهکار مهم بانکى است، در حالى که این مرجع تقلید نه چنین دامادى دارد و نه حتى این شخص را دیده است.
در ادامه این بیانیه آمده است: اخیراً یکى از نمایندگان مجلس به نام محمود صادقى با عبارت «خوب است جناب ایشان درباره بدهی‌های کلان معوق جناب مدلل به بانک سرمایه هم توضیح دهند» به این شایعه دامن زده و به نوعی این دروغ را در توئیتر خود نسبت به آیت‌الله مکارم‌شیرازى تکرار کرده است. در پایان این بیانیه نیز تصریح شده است: بدین وسیله اعلام مى‌دارد چنانچه آقاى صادقى این موضوع را تکذیب و عذرخواهى کند، مشکلى نیست و الا از طرق قضایى قابل تعقیب است.
ورود هیأت نظارت بر رفتار نمایندگان
گویا مجلس نیز در نظر دارد به رفتار خارج از قاعده و دروغ بستن نماینده اصلاح‌طلب تهران به یک مرجع تقلید ورود کند. دیروز عضو هیأت نظارت بر رفتار نمایندگان با اشاره به اتهام خلاف واقع نماینده لیست امید به آیت‌الله مکارم‌شیرازی از ورود هیأت نظارت بر رفتار نمایندگان به این مسأله خبر داد. حجت‌الاسلام علیرضا سلیمی در گفت‌وگو با خبرگزاری رسا، با اشاره به اتهام خلاف واقع محمود صادقی نماینده لیست امید به حضرت آیت‌الله مکارم‌شیرازی از ورود هیأت نظارت بر رفتار نمایندگان به این مسأله خبر داد. وی با اشاره به مطرح کردن مطالب خلاف واقع رسانه‌های بیگانه از سوی نماینده لیست امید افزود: قطعا مسأله‌ای که خلاف باشد و با مبانی دینی، اعتقادی، اخلاقی و حریم بزرگان سازگاری نداشته باشد از نظر ما مطرود است. حجت‌الاسلام سلیمی با بیان اینکه حتما اینگونه مسائل را در هیأت نظارت مورد بررسی قرار می‌دهیم، اظهار داشت: افراد نباید مرجعیت را وارد کشمکش‌های سیاسی کنند، چرا که این کار ظلم به مقام عالی مرجعیت، حقیقت و مردم است. وی ادامه داد: افراد با چنین کارهایی مردم را به اشتباه می‌اندازند، این مسائل نشان می‌دهد برخی افراد باید در اظهارنظرهای خود دقت بیشتری کنند تا سبب ظلم به دیگران نشوند، ما در هیأت نظارت این مسأله را با دقت مورد بررسی  قرار می‌دهیم و اقدامات لازم انجام خواهد شد.
عذرخواهی کرد
اما هشدار دفتر آیت‌الله مکارم‌شیرازی موجب شود نماینده جنجالی اصلاح‌طلب به خاطر دروغ خود رسما از این مرجع تقلید عذرخواهی کند. محتوای عذرخواهی هم بخوبی شخصیت و ماهیت این نماینده جنجالی را نشان می‌دهد. محمود صادقی در گفت‌وگو با فارس گفت: بنده توضیحات لازم را در توئیت‌هایم و همچنین سخنرانی‌ام در دانشگاه گیلان ارائه دادم. این نماینده اصلاح‌طلب که با توئیت خود موجی از اتهام‌افکنی و اهانت به آیت‌الله مکارم‌شیرازی را ایجاد کرد، در موضعی متفاوت اظهار داشت: چون در متنی که در ابتدا نوشتم صرفا درخواست توضیح داشتم و هیچگونه خبر و اتهامی به کسی وارد نکردم و به دلیل برخی اطلاعات مبنی بر رابطه کاری و اقتصادی- نه نسبی یا سببی- یکی از این بدهکاران با آیت‌الله‌العظمی مکارم، بنده فقط خواستار توضیح شدم. پس از انتشار آن مطلب، بنده عنوان کردم این «مدلل» هیچگونه رابطه‌ای با آیت‌الله‌العظمی مکارم ندارد؛ روز گذشته هم در دانشگاه گیلان به این موضوع اشاره کردم. صادقی بر همین اساس اضافه کرد: پس از تحقیقات صورت گرفته (و از آنجایی که فرزند ایشان با بنده تماس داشت و همچنین توضیحات کسانی هم که با آقای مدلل‌ها مرتبط بودند) محرز شد آقای سامان مدلل- که جزو بدهکاران است- هیچ ارتباطی با آیت‌الله مکارم‌شیرازی ندارد. روز گذشته هم در سخنرانی علنی که در دانشگاه گیلان داشتم به این نکته اشاره کردم که امیدواریم ایشان پوزش ما را بپذیرند و معذرت‌خواهی کردم. وی در اظهاراتی کاملا متفاوت با آنچه پیش از این علیه آیت‌الله مکارم‌شیرازی ادعا کرده بود، اضافه کرد: بنده از مریدان ایشان از دوران نوجوانی بودم و از زمانی که هم از طریق ارتباطی که به واسطه مجله مکتب اسلام و کتاب‌های مذهبی برای نسل جدید با جوانان و نوجوانان برقرار می‌کردند، ایشان را می‌شناختیم. وی همچنین عنوان کرد: پس از اینکه برای ما محرز شد که ارتباط کاری بین مدلل و آیت‌الله‌العظمی مکارم اصلا وجود ندارد این را در توئیتر خود اعلام کردم و اکنون هم اعلام می‌کنم اگر احساس کردند که جسارتی به ایشان شده بنده چنین قصدی نداشتم و اگر چنین برداشتی شده بنده از ایشان پوزش می‌خواهم.

محمد علومی: این روزها اخبار مربوط به تحولات داخلی آلمان بشدت مورد توجه رسانه‌های غربی قرار گرفته است. ناتوانی آنگلا مرکل در تشکیل ائتلاف با احزاب سبز، سوسیال‌ـ مسیحی و دموکرات‌های آزاد منجر به ایجاد آشفتگی سیاسی در آلمان و متعاقبا اتحادیه اروپایی شده است. هم‌اکنون مذاکرات تشکیل دولت ائتلافی در آلمان، میان 2 حزب سنتی و رقیب در این کشور یعنی سوسیال‌ـ دموکرات و دموکرات ‌‌ـ مسیحی از سر گرفته شده است. با این حال، بسیاری از تحلیلگران مسائل اروپا متفق‌القول هستند که دوران اقتدار مرکل در قاره سبز دیگر به پایان رسیده است. براستی چه چیزی در اروپا می‌گذرد؟ آیا می‌توان با رصد و چینش «سیگنال‌ها» و «وقایع» موجود در اروپا به تصویر معینی درباره «اروپای امروز» دست یافت؟ در این باره نکات مهمی وجود دارد که لازم است مورد توجه قرار گیرد.
یک ـ نخست اینکه در جریان برگزاری انتخابات پارلمانی اروپا در سال 2014 میلادی، بیش از 100 نماینده منتسب به جریان راست افراطی توانستند کرسی‌های پارلمان اروپا را تحت کنترل خود درآورند. مشارکت 43 درصدی شهروندان در انتخابات پارلمانی سال 2014 از یک‌سو و پیروزی نسبی جریان راست افراطی در این انتخابات، شوک سختی بر پیکره اروپای واحد وارد کرد. از سال 2014 میلادی تاکنون، حدود 120 کرسی از پارلمان اروپا تحت کنترل کسانی است که اساسا موجودیت اروپای واحد و منطقه یورو را قبول نداشته و خواستار گذار به دوران قبل از تشکیل اتحادیه اروپایی هستند. پس از سال 2014، احزاب وابسته به جریان راست افراطی در سرتاسر اروپا جان تازه‌ای گرفتند. بسیاری از احزاب ملی‌گرا در سایه ضعف و ناتوانی احزاب میانه‌رو (محافظه‌کار و سوسیالیست) توانستند مانیفست خود را به بدنه اجتماعی جامعه ارائه کنند و بسیاری از آرای سفید و خاکستری را به سود خود به گردش درآوردند. در گذشته‌ای نه چندان دور،
جریان‌های راست افراطی (به عنوان
جریان‌هایی ملی‌گرا و  ضداتحادیه اروپایی، ضداسلام و ضد مهاجران) اساسا موفق به کسب حداقل آرای ممکن برای راهیابی به پارلمان کشورهای اروپایی نمی‌شدند. 
به عنوان مثال حزب «جایگزینی برای آلمان» در انتخابات سراسری سال 2013 نتوانست 5 درصد حد نصاب لازم را برای حضور در پارلمان آلمان (Bundestag) به دست بیاورد اما در حال حاضر، یعنی در سال 2017 میلادی این حزب با کسب حدود 13 درصد آرا، به سومین حزب قدرتمند آلمان پس از 2 حزب دموکرات‌ـ مسیحی و سوسیال‌ـ دموکرات تبدیل شده است. در کشورهایی مانند فرانسه، اتریش، سوئد و ایتالیا نیز جریان راست افراطی توانسته‌ یارگیری فوق‌العاده‌ای انجام دهد. این انتظار می‌رود تا سال 2020 میلادی و در صورت ادامه روند موجود، احزاب راست افراطی به محبوب‌ترین احزاب سیاسی در کشورهای‌شان تبدیل شوند.
دو ـ  نکته بعد، به تعارض‌های «سیاسی-ساختاری» موجود در اتحادیه اروپایی بازمی‌گردد. بدون شک رشد روزافزون و تصاعدی آرای احزاب ملی‌گرا، مترادف با پررنگ شدن میل «بازگشت به گذشته» در میان شهروندان کشورهای مختلف اروپایی است. طی 2 دهه اخیر، اکثر شهروندان اروپایی معتقد بودند به واسطه «انعقاد پیمان شنگن»، «استفاده از ارز مشترک اروپایی»، «تعریف رویکرد حمایت‌گرایانه اروپایی در حوزه  اقتصاد»، «هم‌افزایی اقتصادی و سیاسی بازیگران اروپایی» و... «فایده» تشکیل اروپای واحد به مراتب از «هزینه» آن بیشتر است. از این رو احزاب ملی‌گرا که در مقابل ساختار جمعی اروپا عرض‌اندام می‌کردند از سوی افکار عمومی طرد و حذف شده و راهی به هرم قدرت پیدا نمی‌کردند اما هم اکنون معادله تغییر کرده است! بسیاری از شهروندان اروپایی «فایده» حفظ اروپای واحد را نسبت به «هزینه» بقای اتحادیه اروپایی کمتر می‌دانند. از این رو هر روز که می‌گذرد، «ناسیونالیسم» به مثابه یک روح سیاسی، بیشتر در کالبد کشورهای اروپایی حلول می‌کند.
 سه ـ مسأله بعد، به ناتوانی سیاستمداران اروپایی نظیر آنگلا مرکل در حفظ ساختار سیاسی و اقتصادی موجود و مواجهه با بحران‌های مزمن اقتصادی، امنیتی، سیاسی و اجتماعی در اروپاست. واقعیت امر این است که صدر اعظم آلمان که کشورش اصلی‌ترین هدایتگر اقتصادی و سیاسی اروپا محسوب می‌شود، قدرت درک تحولات عمیق و زیرساختی موجود در قاره سبز را ندارد. مرکل و همراهانش در سال 2014 میلادی و پس از پیروزی خیره‌کننده احزاب وابسته به جریان راست افراطی در انتخابات پارلمان اروپا، درصدد اعمال «اصلاحات روبنایی» در اروپا بر آمدند. صدر‌اعظم آلمان و افرادی مانند ژان کلود یونکر، مارتین شولتز، دونالد تاسک و دیگر مقامات اجرایی اروپا که طی سال‌های اخیر نقش برجسته‌ای در هدایت تحولات این مجموعه داشته‌اند، هرگز نخواستند واقعیتی به نام «وقوع تضادهای زیربنایی- فکری» در اروپای واحد را بپذیرند.
آنها تصور می‌کردند ظهور احزاب افراطی صرفا نوعی رویکرد واکنشی از سوی شهروندان اروپایی نسبت به عملکرد ضعیف احزاب میانه رو است اما این همه ماجرا نبود و نیست!
مقامات غربی باید این حقیقت تلخ را بپذیرند که الگوواره‌ها و بنیان‌های  فکری شهروندان در کشورهای مختلف عضو اتحادیه اروپایی دچار تغییر شده و این موضوع، «آینده اروپای واحد» را بشدت تحت تاثیر قرار داده است. ما با تضادهای آنتاگونیستی، زیربنایی و بنیادین در اروپا روبه‌رو هستیم. جهت مواجهه با این موضوع، رویکرد «اصلاح‌طلبانه اروپایی» پاسخگو نیست. در چنین شرایطی تنها راه باقیمانده برای افرادی مانند مرکل، «بازتعریف اتحادیه اروپایی» است. این بازتعریف، بسیار هزینه‌بر و سخت خواهد بود اما تنها راه ممکن برای نجات «اروپای سنتی متحد» از وضعیت موجود تلقی می‌شود. «ژاک دریدا» فیلسوف پست‌مدرن که با طرح و تشریح مفهوم «تخریب و بازسازی دوباره الگوها» یکی از مهم‌ترین نمادهای تفکر پست مدرن محسوب می‌شود، اعتقاد دارد تخریب و بازسازی الگوها باید توسط خود سازندگان و تابعین آن صورت گیرد. آیا در نهایت سران اتحادیه اروپایی موفق به بازتعریف موثر اتحادیه اروپایی و جلوگیری از استمرار روند موجود (به سود گروه‌های ملی‌گرا) خواهند شد؟ آیا اتحادیه اروپایی و منطقه یورو  در آینده نزدیک از بین خواهند رفت؟ آیا واژه «شهروند ملی» طی سال‌های آتی جایگزین واژه «شهروند اروپایی» خواهد شد؟ اینها سوالاتی است که پاسخ بسیاری از آنها را تا سال 2020 خواهیم گرفت.